0

زندگی با طعم خدا (جلسه یازدهم)

اندازه متن

خداوند به عنوان خالق جهان هستی همواره در حال رشد و گسترش جهان مادی است. این ویژگی خداوند را نه تنها در طبیعت به وضوح می توانید مشاهده کنید بلکه در شرایط زندگی انسان نیز با توجه کردن به رشد و سرعت گسترش وسايل و امکانات زندگی قابل مشاهده است.

هرآنچه در جهان اطراف خود مشاهده می کنید چه به شکل طبیعی باشد و چه به صورت اختراع دست بشر همه از یک جنس و ماهیت برخوردار هستند و آن هم اراده خداوند برای رشد و گسترش جهان هستی می باشد.

استفاده از نعمت های بیشتر

یکی از ویژگی های مغز انسان منطق گرا بودن آن است که سبب می شود در هر شرایطی زندگی می کنید بودن در آن شرایط را برای شما منطقی کرده اما بودن در شرایط بهتر و بالاتر را محال و غیرممکن جلوه می دهد.

چرا در مغز انسان سقوط کردن و از دست دادن همیشه منطقی اما رشد کردن و پیشرفت کردن در اکثر مواقع غیرممکن است؟

به این دلیل که به واسطه از دست دادن فرد از شرایطی که دارد به شرایط پایین تر و یا قبل تر از خود بر می گردد و چون نسبت به آن شرایط از قبل اطلاعات در ذهنش ذخیره شده است از دست دادن برای مغز ما منطقی است اما به دست آوردن و پیشرفت کردن به این دلیل که اطلاعاتی از آن در مغز ما وجود ندارد همیشه سخت و محال ممکن به نظر می رسد.

نکته جالب توجه اینکه هرآنچه اکنون در اختیار دارید و یا در هر شرایطی هستید در گذشته وجود نداشته است و بودن در این شرایط هم ممکن است در گذشته برای شما محال ممکن به نظر رسیده باشد اما اکنون شما در آن شرایط هستید.

بنابراین رسیدن به شرایط بهتر یا برخورداری از نعمت های بیشتر را با مغز خود بررسی نکنید چون معمولا رسیدن به آن را منطقی نمی داند.

برای تغییر شرایط خود باید از قدرت تخیل ذهن خود استفاده کنید چون ذهن بی نهایت است و بی نهایت تصویر ذهنی می توانیم در ذهن خود ایجاد کنیم و برای ایجاد تصاویر ذهنی نیاز به دلیل و منطق نداریم به همین دلیل برای فکر کردن به شرایط بهتر یا دریافت نعمت های بیشتر از طرف خداوند باید از قدرت ذهن و تخیل خود بهره ببرید.

استفاده از قدرت ذهن

برای استفاده از قدرت ذهن نیاز نیست مهارت خاصی داشته باشید یا حتی از دوره های آموزشی استفاده کنید چون همه انسان ها به طور پیشفرض قابلیت استفاده از قدرت ذهن خود را دارند.

اما نکته مهم و سرنوشت ساز در استفاده از قدرت ذهن این است که باید از وارد کردن اطلاعات نامناسب به ذهن خود خودداری کنید. چون اگر اطلاعات نامناسب وارد ذهن خود کنید موقع استفاده از قدرت ذهن خود برای تخیل یا فکر کردن به خواسته ها تصاویری که در ذهن شما ایجاد می شود بر اساس اطلاعات نامناسب وارد شده به ذهن خواهد بود و به همین دلیل نمی توانید به خواسته ها و آرزوهای خود دست پیدا کنید.

همه انسان ها در دوران کودکی به راحتی به خیلی از خواسته های خود دست پیدا می کنند. کودکان به خوبی از قدرت ذهن خود برای خلق خواسته هایشان استفاده می کنند و از آنجاکه اطلاعات نامناسب وارد ذهن خود نمی کنند تمرکز و اتصال آنها به منبع جهان هستی بسیار قوی و شفاف است و به همین دلیل خواسته های آنها به سادگی و در زمان کم برآورده می شود.

اما هرچه بزرگتر می شوند به دلیل اضافه شدن اطلاعات نامناسب از طریق مختلف در مغز آنها به مرور منطق مغزی آنها رشد کرده و برای رسیدن به خواسته ها با منطق مغزی خود مواجه می شوند که تحقق خواسته ها را محال و غیرممکن می داند.

از این جهت اولین قدم برای بهبود عملکرد ذهن در مسیر خلق خواسته ها و تغییر زندگی مدیریت اطلاعات ورودی به ذهن است. اینکه حواسمان باشد ذهن خود را در معرض چه اطلاعات و آگاهی قرار داده ایم؟

فرایند ورود اطلاعات از طریق چشم و گوش به شکل های متنوع از طریق دیدن تصاویر، گفتگو کردن با دیگران،‌ گوش دادن به محتوای مختلف و … انجام می شود.

بنابراین لازم است نسبت به اصلاح و انتخاب ورودی های مناسب به ذهن خود اقدامات لازم را مبذول فرماییم. 😊

سرآشپز زندگی خودت باش

با عملکرد سرآشپز در رستوران ها تا حدودی آگاهی داریم. از این شغل لذیذ می خواهیم در لذیذ کردن طعم های زندگی خود استفاده کنیم.

برای اینکه مانند یک سرآشپر که منوی رستوران را تنظیم می کند و مواد اولیه برای تهیه غذاهای قرار داده شده در منوی رستوران را تهیه می کند باید ما هم ابتدا مشخص کنیم که چه طعم هایی را دوست داریم در زندگی تجربه کنیم و سپس مواد اولیه تهیه این طعم ها را به شکل آگاهی وارد ذهن خود کنیم.

بعنوان مثال من دوست دارم طعم داشتن ماشین لسکوز nx200 اسپورت را در زندگی ام تجربه کنم.

باید اطلاعات و آگاهی درباره خواسته خود را به شکل آگاهی وارد ذهن خود کنم.

از طریق تحقیق کردن درباره این خودرو از جنبه های مختلف.

از طریق دیدن ویدیوهای توضیحی درباره این خودرو.

همچنین در طی انجام مراحل تحقیق و جستجو درباره اطلاعات مربوط به این خودرو سعی کنیم احساس داشتن و استفاده کردن بر اساس اطلاعاتی که کسب مکنیم را تجربه کنیم.

به عنوان مثال وقتی درباره کیفیت چرم صندلی این خودرو مطلب می خوانید یا ویدیو تماشا می کنید احساس نشستن روی این صندلی به شکل نرم بودن و راحت بودن و …. در ذهن خود تجسم کنید.

به این شکل شما در حین جستجو برای پیدا کردن مواد اولیه از طریق تصویرسازی ذهنی احساس استفاده و برخورداری از این نعمت الهی را تجربه می کنید.

تصور کنید به جای وارد کردن اطلاعات نامناسب که به شکل روزمره از طریق مختلف مخصوصا استفاده از شبکه های مجازی وارد ذهن خود می کنید برای مدت چند ماه اطلاعات و آگاهی مناسب درباره خواسته ها و طعم هایی که دوست دارید در زندگی تجربه کنید را وارد ذهن خود کنید.

تصور کنید ذهن شما چه تغییری از نظر نوع افکاری که با خود مرور می کنید خواهد کرد.

چه تغییری در گفگوهای شما با دیگران ایجاد خواهد شد و چه احساسی در طول روز به شکل پایدار در شما شکل خواهد گرفت.

به اندازه ای که با انجام این تغییر در سبک زندگی شخصی خود احساس شما تغییر کند شرایط و نعمت های متفاوت از طریق مختلف وارد زندگی شما خواد شد.

تجربه هنرجوای زندگی با طعم خدا

سلام استاد عزیز وبزرگوارم و همسفران زندگی با طعم خدا
استاد عزیزم سپاسگزارم واقعا از شما سپاسگزارم
خدایا شکرت بابت اردوی زیبای با طعم خدا چقدر این اردو لذت بخشه همراه با استاد ودوستانم .

تازه این اول راه اردو هست توی این اردو هرکی درسها رو بهتر یاد بگیره وتلاش بکنه و تمرینات رو قشنگ تر انحام بده نتیجه و پاداش بیشتری میگیره

منم سعی میکنم با عشق وعلاقه ی فروان با آرامش بیشتر به تمریناتم عمل کنم و درسها رو عالی یاد بگیرم و به بهترین نحو تمریناتم رو انجام بدم.

استاد عزیزم وقتی از رستوران وطعم های مختلف اون حرف میزنی بسیار لذت می برم چون مدتی هست که من عاشق یه رستوران شدم وحاضر نیستم به هیچ رستوران دیگه ای برم وحتی طعم غذاهای اونها رو بچشم .

بله استاد عزیزم عاشق رستوران الهی با منو وطعم های عالی هرکی یک بار اون طعم ها رو مزه کنه قول میدم هیچ جای دیگه نره واسه غذا .

آدرس رستوران کتاب قرآن هست .

در طول این ۴۰سال به رستورانهای زیادی رفتم وطعم غذاهای اونها رو چشیدم حتی بارها هم به رستوران الهی هم اومدم وغذاهای متنوعی رو هم خوردم رایگانه رایگان . اما وقتی از رستوران بیرون می اومدم به صاحب رستوران توجه نمیکردم فقط یک تشکر میکردم وبیرون می رفتم به دنبال روزمرگی های خودم ،

اما صاحب رستوان اینقدر مهربان بود ومیگفت دوباره میاد منتظرش می مونم .هروقت دستم خالی میشد گرفتار میشدم ناراحت میشدم میرفتم به رستوران الهی وکلی گلایه وشکایت میکردم وصاحب رستوران به همه ی حرفهای من گوش میکرد وجواب حرفعامو میداد اما من اینقدر ناراحت وعصبانی بودم که حرفهای اون نمی شنیدم و غذامو میخوردم بیرون میرفتم بدون اینکه از صاحب مهربان وبخشنده رستوران تشکر واقعی کنم

اما بازهم صاحب رستوران با محبت تمام میگفت عزیزم بازهم منتظرتم بیا چون من عاشقت هستم بیا پیش خودم هر نوع غذا با هر طعمی رو بخوای من عاشقانه بهت میدم .

چند وقتی هست نظرم رو عوض کردم وخودم رو تغییر دادم سعی میکنم بیشتر به این رستوران بیام وطعم های لذت بخشش رو مزه کنم صاحب رستوران هم به تمام گارسونها دستور داده هر وقت میرم به رستوران همه ی گارسونها سعی میکنن بهترین خدمات رو ارائه بدن صاحب رستوران خیلی خوشحاله که من اونجا میرم برای همین هرطعمی رو من سفارش میدم اونها برام آماده میکنن

چند وقتیه به رستوران که میرم دیگه ایراد نمیکیرم وگله شکایت نمیکنم با شادی و با لبخند میرم رستوران . صاحب رستوران هم دستور داده هر طعمی رو که من سفارش میدم دقیقا همون طور باشه نه نمکش کمتر ونه بیشتر شیرینیش به همون اندازه ایی که من میخوام اگه ترشی دوست دارم کنارش بزارن اگه از طعم های تلخ هم خوشم اومد بازهم برام بزارن هیچی رو تغییر ندن ،

ولی من که تازه طعم های اینجا رو چشیدم تمام سعیم بر اینه بهترین طعم ها رو بچشم هر بار که طعمش رو می چشم انگار خوشمزه تر از قبل هست وسعی میکنم سفارش بهتری بدم واز صاحب رستوران و گارسونهاش بیشتر و بیشتر تشکر و سپاسگزاری کنم چون هر چه بیشتر سپاسگزاری کنم سری بعد عاشقانه تر به من خدمت میکنند و تمام تلاش خودشون رو انجام میدن که طعم بهتری رو ارائه کنند.

خداوندا از طعم های عالی را از بدو تولد تا کنون آنهارا دریافت کرده ام خالصانه وعاشقانه سپاسگزارم خداوندا سپاسگزارم خداونداسپاسگزارم خداوندا سپاسگزارم.

(نوشته مه گنج عزیز در بخش نظرات)


دستور کار اجرای جلسه یازدهم:

۱- تماشای فایل ویدیویی توضیحات جلسه یازدهم

۲- تکرار ۵ مرتبه فایل جلسه یازدهم (تصویری یا صوتی) تا قبل از ارائه قسمت بعدی

۳- انجام تمرینات مربوط به جلسه یازدهم در قسمت نظرات

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.28 from 47 votes

https://tanasobefekri.net/?p=12438
برچسب ها:
110 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 23647 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,171 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان گرامی 

      استاد من خیلی تحقیق کردم در مورد سفر  در مورد خونه اینا تونستم یه تحقیق خوبی داشته باشم ولی در مورد روابط خوب در مورد شغل در مورد سلامتی نتونستم خیلی خوب بنویسم 

      من تصمیم گرفتم در مورد سفر به شیراز براتون بنویسم 

      ما هر وقت اگر تونستیم مسافرت بریم رفتیم شمال دوست دارم اما از اینکه همیشه یه جا میریم جایی نمی‌بینیم اینا خیلی دوست ندارم برم شمال 

      سلام خدا جون سلام خدای مهربونم من دوست دارم سفر کردن به شیراز با هواپیما رو تجربه دارم واز رفتن به اونجا لذت ببرم خدایا شکرت که میشه به راحتی سفر کرد ولذت برد

      ما میخوایم بریم شیراز ما پنج نفر هستیم من وهمسرش دو تا دخترهای وهمسر دخترم بریم شیزگراز وبرای هر نفر باید بلیط تهیه کنیم که برای هر نفر ۹۲۷۵۰۰ برای هر نفر باید بابت بلیط پول بدیم وخیلی می‌خریم راهی میشیم برای سفر 

      بعد تا فرصتی که داریم آماده سفر میشیم ویه ساکی حاظر می‌کنیم بالاخره روز موعود فرا میرسه وما راهی مسافرت میشیم  بعد یه اسنپ میگیریم وراهی میشیم میریم تهران فرودگاه مهرآباد سه ساعت قبل از سفر تو فرودگاه حاضر شدیم وتا نوبت پرواز ما اعلام بشه بعد میریم وبرای اولین بار با خانواده راهی سفر به شیراز میشیم 

      بعد سوار هواپیما شدیم هواپیما حرکت کرد ما راهی شد وبعد از مدتی رسیدیم به فرودگاه دستغیب شیراز پیاده شدیم از هواپیما وبعد از فرودگاه خارج شدیم تو فرودگاه خیلی جالب بود کلی مغازه های شیک بود کلی صنایع دستی بود من با دیدن اون کلی لدت بردم تو فرودگاه یه مجله گردشگری به ما دادن تا ما بوسیله اون راحت مسیرمونو انتخاب کنیم 

      بعد از هتل اومدیم بیرون یه ماشین بگیریم واز روی مجله یه هتل زیبا ودل نشین انتخاب کردیم هتل هما بعد ماشین گرفتیم رفتیم به هتل رسیدیم مراحل دریافت اتاقها رو طی کردیم رفتیم تو اتاقمون وسایل گذاشتیم یه دوشی گرفتیم یه استراحت کردیم تا فردا صبح سفر رویاییمونو شروع کنیم 

      صبح همه حاضر شدیم لباس پوشیده صبحانه تو هتل خوردیم آماده سفر شدیم میریم که جاهای دیدنی رو ببینیم لذت ببریم عشق کنیم لذت ببریم سپاسگزار خداوندم باشیم 

      اول رفتیم باغ ارم شیراز یه باغ یبا سرسبز بنای زیبا ولذت بخشی داره میریم داخلش عکس میگیریم تا یادگاری برامون بمونه اولین سفر رویاییمون 

      وچون گوشی من از گوشی همه بهتر بود تصمیم گرفتیم با گوشی من عکس بندازیم بعد باغ ارم رفتیم آرامگاه حافظ وبعد اطراف اونو گشتیم از مغازه وبازار دیدن کردیم لذت بریدم کلی خرید کردم سوغاتی خریدم بعد به یه رستوران لاکچری رفتیم غذا خوردیم وهر جا که میرفتیم عکس مینداختم تا از لحظه به لحظه سفر لدت ببریم کلی سپاسگزار خداوندم شدم بخاطر اولین سفر رویایی 

      بعد شب رفتیم تو هتل شام خوردیم واستراحت کردیم ومن مثل یه انسان متناسب رفتار کردم‌تا فردا صبح یه روز پر از شادی ولذت دیگه رو تجربه کنیم 

      بعد رفتیم باع دلگشا یه بار زیباییه عمارت زیبا با یه حوض آبی جلوی عمارت بعد داخل شدیم واز تمام جاهای عمارت دیدن کردیم ومن بابت هر جایی که رفتم سپاسگزار خداوندم بودم بابت هر چیرگزی که خوردم سپاسگزارم باشم بابت هر زیبایی که دیدم بابت همه چیز سپاسگزار باشم 

      بعد رفتیم دروازه قرآن  بعد هم رفتیم باغ پرندگان خیلی زیبا بود جای بزرگ وزیبا که پرندگان همه آزاد بودند وبرای خودشون زندگی میکردن خدایا شکرت بابت دیدن این طاووس زیبا که در کنار خانواده به راحتی زندگی میکنه خدایا شکرت 

      بعد رفتیم حمام وکیل اونجا یه سری مجسمه با لباسهای محلیهمه مرد بودند نشسته بودند وخیلی بنای زیبایی داره با یه حوض بزرگ خدایا شکرت هر جا میرم فقط زیباییها رو میبینم وخدا رو شکر که تو خونه هم هستم زیباییها طعم‌های خدا رو میبینم خدایا شکر 

      بعد در همون نزدیگها یه پیتزا فروشی بود که رفتیم ناهار بخوریم بعد از خوردن غذا رفتیم مزه آب بعد هم خانه‌ای تاریخی دیدم خیلی زیبا بودند تقریبا سنتی و وقتایی بودند کف خیابونها سنگ فرش بود خونه ها کاه گلی بودند یه رودخونه زیبا هم در سمت چپ جاده روان بود صداش شر شر آب یه آرامش عجیبی به ما میداد از اونجا لذت می‌بردیم وتصمیم گرفتیم شام همون جا بخوریم ونزدیک اونجا یه کلیسا بود من مسلمان هستم ولی دوست دارم کلیسا ببینم رفتیم دیدم بع رفتیم برای شام کلی غذاهای محلی داشتند کلم پلو هویچ پلو وکلی غذای دیگه که تصمیم گرفتیم هر کسی یه چیزی انتخاب کنه تا طعم غذهای محلی رو بچشیم 

      بعد رفتیم هتل واستراحت کردیم وتا فردا بریم جاهای دیدنی بیشتری ببینیم من عاشق اینم که برم روستاهای رو ببینم ببینم چه لباسی دارن خونه هاشون چجوریه و‌… 

      بعد رفتیم تو بازار شیراز سوغاتی بخریم من برای اولين کسانی که سوغات خریدم شما وخانواده محترم بودید برای تک تک خانواده یکی یکی لباس محلی خریدیم مردانه وزنانه بعد رفتم جلوتر یه سرویس فنجون نعلبکی با قوری قندون منبت کاری شده دیدم اونو برای شما خریدم میدونستم که شما دوست ندارید تنقلات هدیه بگیرید وبرایراهل خونه هم مقداری مسقطی  بادام سوخته شیرینی کاک با هم یوخه خریدم وسعی کردم برای بقیه هم ساعات بخرم یکم تنقلات با یه وسیله منبت کاری خریدم خیلی لذت بخش بود تو بازار بودن آنقدر طعم‌های زیبا ودوست داشتنی بود که آدم گیج میشد برای کدوم سپاسگزاری کنم وهر جا میرفتم طعم فراوانی رو به وصوح میدیدم 

      بعد تو بازار قسمتی بود که عرقیات داشت خیلی زیبا بود عرق بید مشک داشت تو یه شیشه زیبا با یه شاخه بید مشک داخل شیشه که نشانه اینکه این شیشه عرق بید مشک خیلی برام لذت بخش بود وایده ها برام لذت بخش تر 

      بعد رفتیم یه چشمه دیدیدم بنام چشمه نفش پیر که تلفیقی از طبیعت وتاریخ بود بینهایت زیبا بود بینهایت آرامش دهنده بود بینهایت دیدنی بود با سنگهای آبی که وقتی از دور می‌دیدی انگار فیروزه در سنگ بود ولی رنگ سنگها آبی بود

      بعد یه کتاب شعری دیدم هنر دست اسناد قلم کار بود وخیلی زیبا نقاشی عرفانی شده بود خیلی لذت بردم خدارو شکر کردم بخاطر این ایده زیبا که خداوند با این استاد داده بود خدایا شکرت بابت ایده‌ای خارق‌العاده 

      بعد رفتیم باع نارنج بوی عطر نارنج همه جا رو پر کرده بود وآدم محو این بو میشدم لذت می‌برد خدایا چه بوی عطر زیبایی همه جا رو پر کرده خدایا شکرت من اونجا لباسهای محلی زیادی دیدم وتصمیم گرفتم برای خودم هم لباس محافلی بخرم هم یادگاری هم یه لباس شیک برای عروسی و دوست داشتم رقص شیرازی هم یاد بگیرم  

      وشب شد اومدیم هتل شام خوردیم استراحت کردیم ونسبت برگشت به خونه بود خیلی خوش گذشت خیلی لذت بخش بود عاشق این سفر شدم اولین سفر رویاییمو تجربه کردم خدایا شکر بابت اولین سفر رویایی خدایا شکر بخاطر هتل خدایا شکر بخاطر تک تک خریدهایی که کردم خدایا شکر بخاطر پولی که داشتم تا بتونم بهترین سفر تجربه کنم خدایا شکرت بخاطر غذاهای خوشمزه‌ای که خوردم خدایا شکرت بخاطر همه چیز 

      این منو سفر من با خانواده به شیراز بود وکلی عکس انداختم وهر وقت میبینم یادم میافته به سفر من تا حالا به شیراز نرفتم من تحقیق کردم کلی عکس از گوگل گرفتم واز روی عکسها نوشتم خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم بخاطر این تمرین دلنشینی که نوشتم خودم که عاشقش شدم کلی لذت بردم خدایا ممنون وسپاسگزارم ایشالا قسمت همه مون بشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 23647 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 82 کلمه

      سلام استاد من فایل آموزشی چهار پنج بار گوش میدم یعنی تمرینم اشتباه نوشتم  مال جلسه ۱۱ زندگی با طعم خدا رو من خیلی سعی کردم که طبق گقته های شما تمرین بنویسم یعنی  اینجوری نباید می‌نوشتم  میشه اشکال کارم بگین  من خیلی خوشحال بودم که بهترین تمرین من نوشتم وهی میومدم سر میزدم ببینم چه مدالی دریافت میکنم به نظر خودم یه مدال طلایی با یه مدال فنی میگرفتم لطفا اگه میشه اشکالی بگین باز سازی ش میکنم با تشکر فراوان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 23647 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 114 کلمه

      سلام دوست خوبم ناهید خانم 

      فکر کنم که فایل خوب گوش ندادید قسمت توضیح تمرین نوشتن استاد گفتن که نمیخواد بر اساس شرایطی که الان دارید تمرین بنویسید بر اساس چیزهایی که دوست داری در آینده برات اتفاق بیافته بنویس چه طعمهایی دوست داری تجربه کنی اونها رو بنویس مثلا دوست داری یه خونه داسته باشی بنویس که خونت میخوای چند متری باشه چند اتاق داشته باشه حیاطش چجوری باشه مبل خونت چه رنگی باشه چه مدلی باشه آشپزخونه چند متر باشه مدل کابینت اون چی باشه چه یخچالی دوست داری چه فرشی دوست داری داشته باشی پرده اتاق خوابت چه شکلی باشه پرده پذیرایی چجوری باشه وهر چیزی که دوست داری بنویس با جزئیات 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم