0

زندگی با طعم خدا (جلسه یازدهم)

اندازه متن

خداوند به عنوان خالق جهان هستی همواره در حال رشد و گسترش جهان مادی است. این ویژگی خداوند را نه تنها در طبیعت به وضوح می توانید مشاهده کنید بلکه در شرایط زندگی انسان نیز با توجه کردن به رشد و سرعت گسترش وسايل و امکانات زندگی قابل مشاهده است.

هرآنچه در جهان اطراف خود مشاهده می کنید چه به شکل طبیعی باشد و چه به صورت اختراع دست بشر همه از یک جنس و ماهیت برخوردار هستند و آن هم اراده خداوند برای رشد و گسترش جهان هستی می باشد.

استفاده از نعمت های بیشتر

یکی از ویژگی های مغز انسان منطق گرا بودن آن است که سبب می شود در هر شرایطی زندگی می کنید بودن در آن شرایط را برای شما منطقی کرده اما بودن در شرایط بهتر و بالاتر را محال و غیرممکن جلوه می دهد.

چرا در مغز انسان سقوط کردن و از دست دادن همیشه منطقی اما رشد کردن و پیشرفت کردن در اکثر مواقع غیرممکن است؟

به این دلیل که به واسطه از دست دادن فرد از شرایطی که دارد به شرایط پایین تر و یا قبل تر از خود بر می گردد و چون نسبت به آن شرایط از قبل اطلاعات در ذهنش ذخیره شده است از دست دادن برای مغز ما منطقی است اما به دست آوردن و پیشرفت کردن به این دلیل که اطلاعاتی از آن در مغز ما وجود ندارد همیشه سخت و محال ممکن به نظر می رسد.

نکته جالب توجه اینکه هرآنچه اکنون در اختیار دارید و یا در هر شرایطی هستید در گذشته وجود نداشته است و بودن در این شرایط هم ممکن است در گذشته برای شما محال ممکن به نظر رسیده باشد اما اکنون شما در آن شرایط هستید.

بنابراین رسیدن به شرایط بهتر یا برخورداری از نعمت های بیشتر را با مغز خود بررسی نکنید چون معمولا رسیدن به آن را منطقی نمی داند.

برای تغییر شرایط خود باید از قدرت تخیل ذهن خود استفاده کنید چون ذهن بی نهایت است و بی نهایت تصویر ذهنی می توانیم در ذهن خود ایجاد کنیم و برای ایجاد تصاویر ذهنی نیاز به دلیل و منطق نداریم به همین دلیل برای فکر کردن به شرایط بهتر یا دریافت نعمت های بیشتر از طرف خداوند باید از قدرت ذهن و تخیل خود بهره ببرید.

استفاده از قدرت ذهن

برای استفاده از قدرت ذهن نیاز نیست مهارت خاصی داشته باشید یا حتی از دوره های آموزشی استفاده کنید چون همه انسان ها به طور پیشفرض قابلیت استفاده از قدرت ذهن خود را دارند.

اما نکته مهم و سرنوشت ساز در استفاده از قدرت ذهن این است که باید از وارد کردن اطلاعات نامناسب به ذهن خود خودداری کنید. چون اگر اطلاعات نامناسب وارد ذهن خود کنید موقع استفاده از قدرت ذهن خود برای تخیل یا فکر کردن به خواسته ها تصاویری که در ذهن شما ایجاد می شود بر اساس اطلاعات نامناسب وارد شده به ذهن خواهد بود و به همین دلیل نمی توانید به خواسته ها و آرزوهای خود دست پیدا کنید.

همه انسان ها در دوران کودکی به راحتی به خیلی از خواسته های خود دست پیدا می کنند. کودکان به خوبی از قدرت ذهن خود برای خلق خواسته هایشان استفاده می کنند و از آنجاکه اطلاعات نامناسب وارد ذهن خود نمی کنند تمرکز و اتصال آنها به منبع جهان هستی بسیار قوی و شفاف است و به همین دلیل خواسته های آنها به سادگی و در زمان کم برآورده می شود.

اما هرچه بزرگتر می شوند به دلیل اضافه شدن اطلاعات نامناسب از طریق مختلف در مغز آنها به مرور منطق مغزی آنها رشد کرده و برای رسیدن به خواسته ها با منطق مغزی خود مواجه می شوند که تحقق خواسته ها را محال و غیرممکن می داند.

از این جهت اولین قدم برای بهبود عملکرد ذهن در مسیر خلق خواسته ها و تغییر زندگی مدیریت اطلاعات ورودی به ذهن است. اینکه حواسمان باشد ذهن خود را در معرض چه اطلاعات و آگاهی قرار داده ایم؟

فرایند ورود اطلاعات از طریق چشم و گوش به شکل های متنوع از طریق دیدن تصاویر، گفتگو کردن با دیگران،‌ گوش دادن به محتوای مختلف و … انجام می شود.

بنابراین لازم است نسبت به اصلاح و انتخاب ورودی های مناسب به ذهن خود اقدامات لازم را مبذول فرماییم. 😊

سرآشپز زندگی خودت باش

با عملکرد سرآشپز در رستوران ها تا حدودی آگاهی داریم. از این شغل لذیذ می خواهیم در لذیذ کردن طعم های زندگی خود استفاده کنیم.

برای اینکه مانند یک سرآشپر که منوی رستوران را تنظیم می کند و مواد اولیه برای تهیه غذاهای قرار داده شده در منوی رستوران را تهیه می کند باید ما هم ابتدا مشخص کنیم که چه طعم هایی را دوست داریم در زندگی تجربه کنیم و سپس مواد اولیه تهیه این طعم ها را به شکل آگاهی وارد ذهن خود کنیم.

بعنوان مثال من دوست دارم طعم داشتن ماشین لسکوز nx200 اسپورت را در زندگی ام تجربه کنم.

باید اطلاعات و آگاهی درباره خواسته خود را به شکل آگاهی وارد ذهن خود کنم.

از طریق تحقیق کردن درباره این خودرو از جنبه های مختلف.

از طریق دیدن ویدیوهای توضیحی درباره این خودرو.

همچنین در طی انجام مراحل تحقیق و جستجو درباره اطلاعات مربوط به این خودرو سعی کنیم احساس داشتن و استفاده کردن بر اساس اطلاعاتی که کسب مکنیم را تجربه کنیم.

به عنوان مثال وقتی درباره کیفیت چرم صندلی این خودرو مطلب می خوانید یا ویدیو تماشا می کنید احساس نشستن روی این صندلی به شکل نرم بودن و راحت بودن و …. در ذهن خود تجسم کنید.

به این شکل شما در حین جستجو برای پیدا کردن مواد اولیه از طریق تصویرسازی ذهنی احساس استفاده و برخورداری از این نعمت الهی را تجربه می کنید.

تصور کنید به جای وارد کردن اطلاعات نامناسب که به شکل روزمره از طریق مختلف مخصوصا استفاده از شبکه های مجازی وارد ذهن خود می کنید برای مدت چند ماه اطلاعات و آگاهی مناسب درباره خواسته ها و طعم هایی که دوست دارید در زندگی تجربه کنید را وارد ذهن خود کنید.

تصور کنید ذهن شما چه تغییری از نظر نوع افکاری که با خود مرور می کنید خواهد کرد.

چه تغییری در گفگوهای شما با دیگران ایجاد خواهد شد و چه احساسی در طول روز به شکل پایدار در شما شکل خواهد گرفت.

به اندازه ای که با انجام این تغییر در سبک زندگی شخصی خود احساس شما تغییر کند شرایط و نعمت های متفاوت از طریق مختلف وارد زندگی شما خواد شد.

تجربه هنرجوای زندگی با طعم خدا

سلام استاد عزیز وبزرگوارم و همسفران زندگی با طعم خدا
استاد عزیزم سپاسگزارم واقعا از شما سپاسگزارم
خدایا شکرت بابت اردوی زیبای با طعم خدا چقدر این اردو لذت بخشه همراه با استاد ودوستانم .

تازه این اول راه اردو هست توی این اردو هرکی درسها رو بهتر یاد بگیره وتلاش بکنه و تمرینات رو قشنگ تر انحام بده نتیجه و پاداش بیشتری میگیره

منم سعی میکنم با عشق وعلاقه ی فروان با آرامش بیشتر به تمریناتم عمل کنم و درسها رو عالی یاد بگیرم و به بهترین نحو تمریناتم رو انجام بدم.

استاد عزیزم وقتی از رستوران وطعم های مختلف اون حرف میزنی بسیار لذت می برم چون مدتی هست که من عاشق یه رستوران شدم وحاضر نیستم به هیچ رستوران دیگه ای برم وحتی طعم غذاهای اونها رو بچشم .

بله استاد عزیزم عاشق رستوران الهی با منو وطعم های عالی هرکی یک بار اون طعم ها رو مزه کنه قول میدم هیچ جای دیگه نره واسه غذا .

آدرس رستوران کتاب قرآن هست .

در طول این ۴۰سال به رستورانهای زیادی رفتم وطعم غذاهای اونها رو چشیدم حتی بارها هم به رستوران الهی هم اومدم وغذاهای متنوعی رو هم خوردم رایگانه رایگان . اما وقتی از رستوران بیرون می اومدم به صاحب رستوران توجه نمیکردم فقط یک تشکر میکردم وبیرون می رفتم به دنبال روزمرگی های خودم ،

اما صاحب رستوان اینقدر مهربان بود ومیگفت دوباره میاد منتظرش می مونم .هروقت دستم خالی میشد گرفتار میشدم ناراحت میشدم میرفتم به رستوران الهی وکلی گلایه وشکایت میکردم وصاحب رستوران به همه ی حرفهای من گوش میکرد وجواب حرفعامو میداد اما من اینقدر ناراحت وعصبانی بودم که حرفهای اون نمی شنیدم و غذامو میخوردم بیرون میرفتم بدون اینکه از صاحب مهربان وبخشنده رستوران تشکر واقعی کنم

اما بازهم صاحب رستوران با محبت تمام میگفت عزیزم بازهم منتظرتم بیا چون من عاشقت هستم بیا پیش خودم هر نوع غذا با هر طعمی رو بخوای من عاشقانه بهت میدم .

چند وقتی هست نظرم رو عوض کردم وخودم رو تغییر دادم سعی میکنم بیشتر به این رستوران بیام وطعم های لذت بخشش رو مزه کنم صاحب رستوران هم به تمام گارسونها دستور داده هر وقت میرم به رستوران همه ی گارسونها سعی میکنن بهترین خدمات رو ارائه بدن صاحب رستوران خیلی خوشحاله که من اونجا میرم برای همین هرطعمی رو من سفارش میدم اونها برام آماده میکنن

چند وقتیه به رستوران که میرم دیگه ایراد نمیکیرم وگله شکایت نمیکنم با شادی و با لبخند میرم رستوران . صاحب رستوران هم دستور داده هر طعمی رو که من سفارش میدم دقیقا همون طور باشه نه نمکش کمتر ونه بیشتر شیرینیش به همون اندازه ایی که من میخوام اگه ترشی دوست دارم کنارش بزارن اگه از طعم های تلخ هم خوشم اومد بازهم برام بزارن هیچی رو تغییر ندن ،

ولی من که تازه طعم های اینجا رو چشیدم تمام سعیم بر اینه بهترین طعم ها رو بچشم هر بار که طعمش رو می چشم انگار خوشمزه تر از قبل هست وسعی میکنم سفارش بهتری بدم واز صاحب رستوران و گارسونهاش بیشتر و بیشتر تشکر و سپاسگزاری کنم چون هر چه بیشتر سپاسگزاری کنم سری بعد عاشقانه تر به من خدمت میکنند و تمام تلاش خودشون رو انجام میدن که طعم بهتری رو ارائه کنند.

خداوندا از طعم های عالی را از بدو تولد تا کنون آنهارا دریافت کرده ام خالصانه وعاشقانه سپاسگزارم خداوندا سپاسگزارم خداونداسپاسگزارم خداوندا سپاسگزارم.

(نوشته مه گنج عزیز در بخش نظرات)

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.32 از 53 رای

https://tanasobefekri.net/?p=12438
120 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صالحه
      1402/10/11 23:17
      مدت عضویت: 666 روز
      امتیاز کاربر: 52326 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,069 کلمه

      سلام بر استاد و همه  دوستان 

      چند روز پیش دختر برام ادویه تهیه کرد چون ظرف تازه برای ریختن این ادویه‌های هم  خرید که به شکل مرتب  توکشو قرار بدم داشتم این ظرف رو پر می کردم  وسط اون کاره یی لحظه گفتم خدای  چقدر گسترش نعمت چقدر ادویه تو جهان هست که با استفاده از اون  تو غدایی ما طمع جالب‌ تری به اون به غدایی خودم میدم  

       تازه  بعضی ساقه هست بعضی ریشه وبعضی برک وچه عطر چه بوی وچه رنگهای اولوان رو تشکیل میده  یی رنگ  عنچه کل محمدی که برای جای استفاده می کنم چقدر باغ هست که این‌دگلهای خوشبو  تو کاشان کشت میشه بعضی تو ایران هست بعضی توکشورهای همسایه حتی بعضی  تو کشورهای  دیگه هست  با هر کدوم  طمع  عالی رو به ما میده آیا من این زیبای طمع وحود خداوند تو. زندگی رو اضافه  کردم و  دارم  اول  وحود  خداوند رو درهمه بخشهای زندگیم  بینم 

      من برای سفر خوب اول مکان سفر رو در نظر می گیرم که بدون اون کشوره چه چیزهای داره که من با  بدون توش اون کشور چه جیزی رو خواهم دید من برای نوار  زمانم‌ چندین  کشور رو در نظر دارم‌ که تو مسیر هدفم‌که با کم شدن  وزنم و گرفتن شفایی تناسب وبعد شفایی سلامتی انجام‌ خواهم داد

       اولین شهری که تو نوار نوشتم‌ که خواهم  رفت به امید خداوند کربلا و.زیارت حضرت امام حسین( ع) و حضرت  ابولفضل  هست بعد زیارت حرم امام مظلوم امام علی( ع) هست که برام خیلی شیرن هست جون‌ این زیارت  رو خیلی دوست دارم  با جسم سالم برم اروزیی  این زیارت رو می کشم حتی چنددماه پیش دختراسرار داشت که من با این وضعیت  آمروزم  به این زیارت  ببره چون خانوداه ۳ نفری آنها با هم به زیارت مشرف شدن دختر اسرا داشت من‌ گفتم  منتظر طمع شفایی دست پخت خداوند هستم که به من برسه اول  تو بخش لاغری  و بعد تو بخش سلامتی  بینم‌ دست   پخت خداوند چطور مزه ای  برای من داره  و چشیدن  این دست پخت رو برای همه  آروز دارم‌ هرکسی برای جیزی که دوست داره داشته باشه باید ازدست پخت خداوند بچشه یکی مثل شما اون توویلا می بینه یی تو سفر. زیارتی دیگری چیزی که توذهنش هست بسته به هرانسان انتظاز ر یی دست پخت ویژه ازخداوند دار

      خداوند هم انتظار درخواست بنده از خودش داره وفتی من درخواست خودم‌ به خدادوند دادم که دوست دارم‌ آز لیست که به لاغری جسم میشه می خوام بچشم به کودم‌ مسیر باید برم که از این لیست بچشم میدونم که تو لیست خداوند طمع های بی نظری هست که تو هیج لیستس اصلا وجود  ندارد  حالا که ازرخودش  خواستم‌ اون به درخواست من جواب داد. سال پیش توهمی روزهای من به این‌مسیر هدایت کرده و بعد من رو حمایت کرد که باشم  ادامه  بدم که نتها ازیی لیست این دست پخت بهره نبرم‌ بکله اول خودش ولیست که داره رو متوجه بشم بعد اون به درک من داده من رو به جلو راهنمایی  میده که بینم پخت این همه دست پخت خداوند تو جهان هستی طبق چه مواد چه، قانونی  چه نعمت‌ های که خداوند اون خلق ،کرده هست   بعد با ترکیب این مواد چه کارهایی رو  میشه کرد  یادم نیست این فایل  رو کی دیدم  ولی وفتی آمروز برای باره دوم‌ دیدم اصلا دریافتی من  با باره  اول صد درصد  فرق داشت  اون روز هرجی به ذهنم فشار. اوردم که منظور شما رو  تو این فایل  درک‌ کنم چیزی  دست گیرم  نشد خواستم یی مطلب از در خواستم‌ بنویسم جیزی زیاد به ذهنم نرسیدم‌

      گفتم  باشه تا به اگاهی این فایل برسم  اگه زمانش  شد بازم  قسمت شد روی این فایل کاره می کنم امر وز دکمه حال خوب کنم‌  شد این  فایل من  دریافتم‌که منظور شما فقط پخن‌ پز نبود بلکه منظور شما و شناخت خالق این هستی وطریقه درخواست وطریقه دریافت بود  جطور درخواست کردن ازخداوند بود توجه درخواستم‌ میرسیم‌ جطور رفتار کنم‌ جه جیزی رو بینم چه نگاهی رو داشته باشم چه  افکار روی  مرور  کنم که باورهای اشتباه نباشه احساسم خوب باشه روی افکارم تسلط داشته باشم روی بخش متفی ورد نکنم کلی حرف تازه تو این فایل بود. مثل روزم بود برای من اون روز نتواستم رمز این فایل رو کشف کنم‌ آمروز رمزگشایی کردم که جطور در خواست کنم اون تو. نگاهم  واضح بینم که خداوند اون داره واضح مبینه که من چی می خواهم درخواست من به پیشگاه خداوند رسیده من فرستادم به خداوند رسیده منتظر پاسخ  هستم  انتظار دارم‌ که  خداوند جواب کامل تری به خواستم بده

      باید کلی روی  خودم‌ کاره کنم‌ نگاهم رو تغیبر بدم با نگاه جدید وفتی دست پخت خداوند  رو دریافت کردم اون زمان قدرودان ابن طمع که به زندگیدم رسیده باشم 

        توحج واجب روز که خانه خدا ازآب بیرن تو خلق زمین ازآب بیرن میاد فکر کنم درحر العرض‌ بود من روزه بودم یی دوستی فرزندش ازدست داده بود وفتی مت خواستم آب بنوشم‌دکه روزهام  باز کنم اون دوستم به من‌ گفت به نیت پسر اون خانم‌ اون آب رو بنوشم وفتی آب رو نوشیدم جنان طمع و عطری وچنان مزاه  داصت که تا هیج زمانی هم تایی اون مزه رو نچشیدم  بودم به واون و خانم‌ گفتم‌ چیزی تو اب ریخته بودی  اب باطری یباره مصرف بود درش  محکم بسته بود خودم  بازش کردم  گفت نه گفت آخه مزه آب نمی‌ داد خیلی شیرن بودولی بازمکمزه شیرنی نمی‌داد یی مزه عجبی داست خیلی خوشایندی بودو اون خانم به من گفت فرزندانش فردی ب اایمان بود که تومسیر درست حرکت می کرده با شکوه داشته ولی از دنیا. رفته هرزمان به نیت اون به کسی جیزی رو تعارف میکنه هموه به من همین صحبت شما رو میکن اون افراد  اقوام من هستن خواستم بینم شما که هیج اشنایی. یا. فرزندنم‌ من ندارید هم همین صحبت رو می کنید شما خیلی بیشتر  ازطمع مزه وبوی اب تعریف بیشتری کرده 

      من دست پخت خداوند رو برای اون جوان چشیدم طمع بی نظری رو حس کردم که برای دو باره اون طمع من‌ دپکلی انتظار می کشم کجا دوباره  اون طمع به من برسه امیدوارم تو این مسیرزمن دوباره اون عطر طمع مزه رو به دست بیارم که بسیار زیباد بود با یاد آوری این خاطره زیبا احساس می کنم حق مطلب رو ادعا کردم این یی الهام از سوی خداوند بود که آمروز از صبح انتظار شو رو داشتم تا این ساعت به این قشنگی هیج الهامی به من نرسیده بود بسیار دلچسب گوار بود 

      یاد اون خانم و پسرش که شاید راضی نباشه  اسمش ببرم گرامی باد 

      خدا پشت و پنا هتون یا حق  حق  نگه  دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1403/01/21 10:20
      مدت عضویت: 666 روز
      امتیاز کاربر: 52326 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 766 کلمه

      سلام دوست عزیز 

      این  خاطراه مسافرت حج واجب  ۱۹ سال  پیش من هست انشالله که اول قسمت خود شما دوست عزیز بشه اون زمان که قسمت من‌ شد خودم  اصلا تصور توفیق بزرگ  رو برای خودم نداشتم ارزو داشتم دلم برای بودن تو اون فضا پرمیکشید هرفردی که عازم‌ می‌شد من خودم رو باهش همراه میدیم امرورز با نوشتن این ومتن برای شما یی ایده به من رسید که برای رفع مشکلی که دارم باید به همین شکل درخواست ارسال کنم‌ به خدایی عزیزم از ته قلبم این درخواست رو بفرستم  که جواب رو دریافت کنم‌ اون اطمینان با شکل حال دیگه اون اروز و  درخواست رو می فرستادم تو ذهنم‌ یقین رفتن رو برای خودن ایجاد کرده بودم اصلا رفتم روبرای خودم  به شکل واقعی فبول کرده بودم

       ولی برای این‌ مشکلم اون افکار کلا شدن رو برای خودم ندارم  با این پیامک خدا به من یاداوری کرد اون زمان برات انجام دادم یعنی من خدای اون زمان بودم حالا نمیتوانم  این افکارت هست که مانع هست اون درست کن من هستن همیشه بودم تو نباشی  بازم‌ من هستم برای دیگران چرا فکرکردی که توسنت بالا رفته من تو از یادم بردم اگه نه تو اینجا نبودی  

       متو جه شدم من خدای زمان جوانیم رو توانمندتردیدم تادخدای زمان پیرم رو چون من سنم بالا رفته برای  من به شکل جوانی شاید نتوانه کاری کنه وای که چه باوره رو بهش رسیدم چقدراگاهی خوبی تواین پبامک و بود که با یاد اوری اون  به درک دیگه از این مسیر دست پیدا کردم تشکراز شما دوست  عریز که واسطه این درک شدید و چون در خواستن بودن رو هی ارسال میکردم و  اون با یقین که من لایق اون فضا  هستم اون طمع رو طالب داشتم خدا اون طمع رو به من چشوند   قسمت شد حتی حا لا یاد میادکه چقد تکرار کردم که چه خوب اون زمان رفتم حالا با این مشکلم امکان‌ رفتن برای من دیگه اصلا نیست واین اون افکارمشکل دارم توبخش سلامتی جسم رو بیشترکسترش دادم ومشکلم من هی بزرگ‌ و بزرکتر شد  

      برای باره سوم تکرار  دوره ورد به سرزمین لاغرها رمن این دورهام رو به این بخش قرار دادم اگاهی اون دریافت میکنم پس این باوره اشتباه روداشتم ولی اون کم رنگ میدیدم متوجه شدم این باوره نشدن درحقیقت اون سلامتی اون شفا نشدن رو توذهنم دارم بایداون وبرطرف کنم چه کمک بزرگی به من‌ کردید  

      برای شما دوست عزیرم که این آگاهی با با این پیامک تودذهنم‌ من.ایجادکردی تشکرار دارم ازته فبلم برای شما بودن تواین این فضا رو طلب میکنم به امید خدای خودم من با دست یابی به سلامتی از دست رفته اون  خودم مسئولیت این بخش رو هم به عهده گرفتم من سلامتی کامل  رو به‌دست بیارم تواین فضا بازم باشم تازه اون طمع رو با شکلی بهتر با درک بزرگتر وبا فهمی عالتری بهش برسم 

      حتی اگه من تواین فضا دوباره قرا نگرفتم انشالله زمانی که شما  تواین فضا بودید یادی از من تو افکارت باشه همین هم‌ کلی برای من حال تازه ایجاد خواهدکرد 

      اروزی رفتن شما ودیگران  دوستان رو که دوست دارن طلب میکنم انشالله زمانی باشه که دارید دست به پرده خانه خدا می کشید بین حخره اسود ومقام ابراهیم‌ درحرکت هستید یا بین صفا ومروه تورفتن آمدن هستید  وهرجای که حال دلتون عالی هست اون زمان که حال دلتون بسیا زیبا هست توبهترن حس هستید یاد من‌ وهمه دوستان کنید  من دارم  شما روتواون مکان مبینم 

      جه حس خوبی رو در من ایجاد گردید خیلی حال دلم زیبا شد براتون بهتر ها ر اروزدارم اون درست شب عید فطر درست شبی که هر زمان دلم برای رفتن ماه رمضان  تنگ می‌شد چندسالی هست که بخاطر مشکلم نمتوانم روره بگیرم اون  حس رو از دست داده بودن با این پیامک شما برکشتن به اون حال هوا  شما واسطه این دریافت شدید  

      چند روز بودکه وهی  میگفتم‌ چرا ایده و الهامات به من تواین نگاه تازه نمیرسه باید منتظر باشم یا رها کننم مشکلم رو  گفتم رها کن مشکل رو  توزمانش برات میاد راهکار برات میاد 

      تا اینجا که نوشتم‌گفتم بینم من تواین دیدگاه چه ارزوی داشتن متو جه شدم من‌ سفر  برزگی دیگه روهم طلب داشتن باوره نمیشه من فقط خطهای آخر رودیدم‌که به سفر خونه خدا مربرط می‌شد با خوانداون بخش به ابن‌ افکار رسبدم درصورتی که تو سطرهای بالا بازم چه اررویی دیگه رو  درخواست کردم  با همون حس حال رو دارم تازه متو جه شدم شما چه اروزی دیگه من برای خودتون خواستید ولی من شما رو تو مکه  دیدم ازخدای مکه طلب کن همه این آروزهای  من  رو اگه خودت دوست داری بی کم‌کاستی بهت برسه وای که چقدرحال دلم عالی شد برات بهتره  اروز دارم 

      خدا پشت وپنا. هتون یا حق. حق. نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم