به نام خدای مهربان
سلام دوستان و همراهان عزیز
به لطف خدا جلسه چهاردهم از دوره فوق العاده (❤ زندگی با طعم خدا ❤) را شروع می کنیم
دیدگاه پناه عزیز در بخش دیدگاه
هرچقدر از حس خوب و انرژی مثبت این فایل بگم هنوز هم کم گفتم.هرچی جلسات جلوتر میره تمرینات و فایل ها جذاب تر و شیرین تر میشن واقعا.
خیلی خوشحالم که الان در این جمع فوق العاده هستم و مطمعنم دعوت شده بودم از جانب خدای بزرگم.
تمریناتم:
جسم من: اول از همه تناسب اندامم چون دوست دارم همیشه بی دغدغه و با ارامش غذاهای دلخواهم رو بخورم و نگران نباشم که چاق میشم.از دیدن خودم تو آینه و زیبای هام لذت ببرم،هرلباس مجلسی و راحتی رو بپوشم.همیشه تنم سالم باشه چون باجسم سالمم به تمام کارهای روزمره ام میرسم.وقتی تناسب اندام داشته باشم همیشه خیالم راحته که هر مانتو و لباس قشنگی ببینم بدونم به راحتی سایزم میشه.
خانه من: تا زمانیکه در منزل پدری هستم مسلما دوست دارم اتاق جداگانه ای مثل الانم برای خودم داشته باشم چون میتونم هروقت خواستم به کارهای شخصی خودم برسم.دوست دارم خونه دلباز و بزرگ و پرنور باشه تا بتونم تمام وسایل رو به راحتی بچینم و جا بدم و هر وسیله ای جای خاصی برای خودش داشته باشه.
وقتی مکان خونه در مرکزشهر باشه رفت و امد و امنیت بالامیره و درنهایت به ارامش و راحتی من ختم میشه.وقتی خونه بزرگ باشه زمانیکه مهمان میاد جای کافی برای همه هست.وقتی نقشه خونه رو دوست داشته باشم هیچ وقت خونه های زیبای دیگران رو به خونه خودمون ترجیح نمیدم وعمیقا از ته دل دوستش دارم.وفتی خونه و نقشش خوب باشه خودم احساس خوب میگیرم و با افتخار میگم این خونه ی زیبا خونه ی ماست.
روابط من: دوست دارم روابط دوستانه ای با پدر و مادرم که اختلاف سنی زیادی با من دارند داشته باشم چون میتونم به راحتی و دوستانه درخواست و حرف دلم رو بهشون بزنم و میتونن من رو درک کنن و من رو به هدفم برسونن.دوست دارم رابطه بسیار صمیمانه ای با خواهرهایم داشته باشم چون حس پشتیبانی و یکی بودن و اینکه همیشه در کنارهمیم رو تجربه میکنم.
دوست دارم به فردایده آل در ذهنم برسم چون با رسیدن یک زندگی فوق العاده و بی نظیر رو در انتظار دارم که به کامل تر شدن و پخته تر شدن من کمک میکنه و فرزندانی دانا و عاقل رو میتونیم داشته باشیم.زمانیکه با همسر آیندم با احترام و عشق پاک باهم رفتار میکنیم از باهم بودنمون لذت میبریم و خداروشکر میکنیم برای داشتن همدیگر چون ارامش و لذت واقعی رو تجربه میکنیم.
شغل من: زمانیکه مشغول به کار خوبی بشم اولا استقلال مالی پیدا میکنم و دستم تو جیب خودمه و همش هر دقیقه نیاز نیست به پدرمادرم بگم بهم پول بدید و این نیاز رو دارم..و خودم مستقل هستم و با پول خودم میتونم هرچیزی که میبینم و دلم میخواد رو برای خودم و عزیزانم بخرم.دوست دارم شغلی رو پیدا کنم که پاره وقت باشه هم از نظر تایم کاری در طول روز هم از نظر روزهای هفته.دوست دارم شغلم باعث محدودیت زندگیم نشه.از طرفی هم حقوق فوق العاده ای داشته باشم.
دوست دارم کاملا روی اون کاار مسلط باشم چون وقتی کاملا بلدش باشم با اعتماد به نفس و با ارامش اون کاررو ادامه میدم ومحدود به زمان و مکان نباشم و اول از همه اون کار برام لذت بخش باه و سرپای خودم باشم.دوست دارم از نظر مسیر نزدیک خونمون باشه چون دیگه نگران زمان رفت و آمد و همینطور نحوه ی رفت و آمد نیستم.البته تمام این خواسته های شغلیم فقط برای دوران مجردیم،بعد از رسیدن به فرد ایده آل در ذهنم علاقه به خانه داری دارم و به شغل فکر نمیکنم.
❤️ خدایا بسیار ممنون و سپاسگذارم ازت ❤️
❤️ خدایا من به تو ایمان دارم که این چیزایی که نوشتم در زندگی تجربه خواهم کرد چون تو خداوند هستی،قدرتمند هستی،حاکم جهان هستی،چون تو را میپرستم و از تو یاری می جویم ❤️
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.18 از 49 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
سلام به دوست عزیزم لیلا خانم
خیلی تمرین عالی نوشتین خیلی لذت بردم خیلی تو ذهنتون برنامه ریزی کردین با دقت همه چیز نوشتین آفرین واکسن به شما واینکه امیدوارم که همیشه با همسر وفرزندان زندگی پر از عشق وامیدی وشروع کنید هیچ وقت از هم دیگه دلگیر نشید وباعث افتخار هم باشید وخوش خرم به زندگیتون ادامه بدید در پناه حق باشید
نشان های دریافت شده
با سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان گرامیم
جسم من
من دوست دارم متناسب باشم چون وقتی متناسب هستم حس وحال بهتری دارم وشادابی م وخیلی با انگیزه هستم امیدوارم ویه شادی درون دارم که قابل وصف نیست خیلی عالی هستم من خیلی راحتر میتونم به کارهام رسیدگی کنم وسرحالترم ذهن خلاق وفعال دارم واز داشتن اون لدت میبرم شاکر خداوندم هستم وهمیشه در سلامتی کامل بسر میبرم وتمام اعضای بدنم بخوبی کار میکنن باعث بیشتر شدن سلامتی من میشن ومنم بیشتر از زندگی میتونم لذت ببرم شکر گدار خداوندم باشم ویه آرامش عجیبی بدست آوردم چون خیال راحتی دارم ومیخوام که پوستی صاف داشته باشم چون باعث زیباترشدن من میشه ومیخوام که چشمان طبیعی داشته باشه چون وقتی آرایش میکنم زیباتر بشم وبتون از جسم خودم لذت بیشتری ببرم من یه دست وپا ظریفی دارم واز داشتن اونها شاکر خداوندم هستم چون همیشه وهمه جا هر لحطه با من هستن به من کمک میکنن ومرا در تمام امور همراهی میکنن خدایا شکر بخاطر داشتنشون خدایا شکر بخاطر سلامتیشان خدایا شکر بخاطر طریق بودننشون
ومن خدا رو شکر میکنم که تمام اعضای بدنم بخوبی کار میکنن و بدن من میتونه به راحتی عمل هضم ودفع رو انجام بده وهمین طور باعث سلامتی بیشتر من میشن ومن وقتی متناسب شدم میتونم راحت خرید کنم لباسهای سایز کوچیک بخرم وبموشم از پوشیدن اونها از زیبایی اونها به تنم لدت ببرم ودوست داشته باشم برم هی لباس بخرم خدایا شکرت که میتونم لباسهای زیبا وسایل کوچیک بخرم وخدای شکرت که میتونم از حراجی ها از کنار خیابون هم لباس بدون پرو کردن بخرم با قیمت خیلی خوبی خدایا شکرت
خدایا من به تو ایمان دارم خدایا مطمئنم که تو اینهایی که نوشتم به دستم میرسونه چون تو خدای مهربان من هستی چون تو قدرتمندی خدایا تنها تو را میفرستم وتنها از تو یاری میجویم ومن الان با اطمینان تو خونه جدیدم میمونم تا تو اینها رو بدست من برسونی من یه زندگی جدیدی رو شروه کنم خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم بابت زندگی جدیدم
روابط من
من یه رابطه عالی با خانوادهام دارم وبا هم در کنار هم خوش وخرم زندگی میکنیم واز بودن هم در زندگیمون لذت میبریم وبه هم عشق میورزیم یه زندگی جدیدی رو شروع کردیم ودارم تجربه میکنیم وهمین طور یه زندگی خوبی با پدرو مادر دارم یه رابطه دوستانه با هم داریم همه با هم خوب هستیم واز بودن با هم لذت میبریم شاکر خداوندم هستیم
ما چهار خواهریم باهم رابطه خوبی داریم همسرانشون هم با هم رابطه خوبی دارن وهمه اوضاع مالی خوبی داریم وبا هم توافق کردیم یه نفر استخدام کنیم بهش حقوقی بدیم تا پدر ببره دیالیز وبیراه وبه امور پدر رسیدگی کنه وما هم گاهی میریم به اونها سر میزینیم از با هم بودنمون لذت میبریم
شغل من
من دوست دارم شعلی داشته باشم که عاشقش باشم واز انجام اون شغل لذت ببرم وعشق کنم وسپاسگزار خداوندم باشم وبتون یه کسب وکار عالی رو شروع کنم ونیازهای خودم ساپورت کنم ویه حس عالی بدست بیارم امیدوارتر بشم ومشتریان زیادی داشته باشم باحال باشن برای شغل من ارزش خیلی زیادی قائل باشن وشغل منو دوست داشته باشن طوریکه قبل از اینکه لباسشون تحویل بگیرن کل پول پرداخت کنن من هم با شور واشتیاق بیشتری لباس میبافم نا زودتر تموم بشه وسفارش بعدی دست بگیرم وبتون هر لحطه سپاسگزار خداوندم باشم ودوست دارم همیشه تو خونه بشینم به کارم رسیدگی کنم لباس ببافم آزادی مکانی وزمانی داشته باشم وبتون یه درآمد عالی برای خودم ایجاد کنم وبتون تو شغلم پیشرفت چشمگیری داشته باشم وموقعیت اجتماعی خوبی بدست بیارم که باعث افتخارم بشه ودوست دارم مشتریان من همه دست به نقد باشن راحت پول خرج کن کارت بکش باشن تا من هم لذت بیشتری از زندگیم از شعلم ببرم وبتون یه زندگی عالی رو با خدای مهربونم تجربه کنم
خانه من
من دوست دارم طعم خونه ۱۲۰ متری تو عظیمه که مال خودم باشه رو تجربه کنم خونه ایکه حال جدا داشته باشه تو حالش یه کمد دیواری بزرگ که کلی وسیله توش جا بشه داشته باشه تا وسیله ها سر جای خودشون باشن وخونه همیشه مرتب وتمیز باشه ومن هم از خونم لذت بیشتری ببرم سپاسگزار بیشتری باشم خدایا شکرت خونه من کلی امکانات داره آشپزخونه بزرگ که پر از کامنت ام دی اف داره یه گاز صفحه ای داره هود داره یه فضای داره که بتونیم تو آشپزخونه غدا بخوریم یه پنجره رو به خیابون داره یه پرده زیبا داره که کلی باعث زیبایی آشپزخونه شده و کلی باعث لدت بردن من از آشپزخونه شده خدایا سپاسگزارم یه پذیرایی بزرگی هم داره که یه دیوارش یه تی وی ست زیبا داره وکلی وسایل تزئینی قشنگ داره ویه ال ای دی جدید منحنی هم هست که باعث زیباتر شدن تی وی ست شده خدایا شکرت بعددو دست مبل راحتی شیک هست یه پرده زیبا که دوست داری محو تماشا اون بشی داره وباعث شده من هر لحطه شکر گزار خداوندم باشم وسه اتاق خواب داره تو هر اتاقی یه کمد دیواری بزرگ داره که هر کس وسایلمو توش بچینه و اتاقش تمیز ومرتب باشه اینه قدی داره تخت تاشو با سه کشو بزرگ زیر تخت داره سرویس بهداشتی هم داره وتو اتاق من علاوه بر اینها یه میز کار ویه کامپیوتر داره یه کتابخونه بالای پیز هست که من تمام دفترهای اونجا چیدم وهر گاهی یکی رو برمیدارم میخونم خدا رو شکر میکنم چون به اون خواسته هام رسیدن دارم تجربشون میکنم بعد سرویس بهداشتی هم گوشه حال هست که بسیار شیک وتمام کاشی های اون نو وسفید شیرآلات شیک جدیدی داره و زیر این خونه کلی مغازه هست که از دیدنش لذت میبری یه نانوایی بزرگ داره که هر مدل نونی بخوای پخت میکنه هر قسمت مال پخت یه نون خدایا شکرت بعد چلوکبابی رستوران داره خدایا شکرت بخاطر خونه وتمام امکاناتش
خدایا به تو ایمان دارم خدایا به تو اطمینان دارم که اینهایی که نوشتم بدستم میرسه چون تو خدای مهربان من هستیچون تو قدرتمندی وخدای تنها تو را میفرستم وتنها از تو یاری میجویم وخدای من از الان تو خونه امیدم تو خونه ای که تو برام از قبل ساختی ومنتظر که من باورهای تغییر بدم بیام پیش تو هستم ومنتظر که تو کارهامو انجام بدی سفارش منو بدستم برسونی خدایا ممنونم بخاطر خونه که میخوای بهم بدی بخاطر شغل خوبی که میخوای بهم بدی بخاطر روابط خوبی که میخوای بدی خدایا ممنون سپاسگزار منتظر هستم
نشان های دریافت شده
خدایا تو را سپاس که امروزم زنده هستم یه فرصت دیگه دارم تا یه روز پر از اتفاقات خوب تجربه و زندگی کنم
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
واما تمرین امروز
.جسم من
من از وقتی سلامتی کل جسمم تجربه کردم
در بهترین و بالاترین حد سلامتی خودم هستم یعنی دارم سلامتی ماوراطبیعی رو تجربه میکنم و این امر سبب شده من انسان بسیار خوشحالی باشن با روحیه عالی و باعث شده کلی هدر رفتن پول نداشته باشم و باعث شده بتونم از زندگیم لذت ببرم سپاسگزار خداوندم باشم خدایا شکرت
من از وقتی سلامتی کل جسمم تجربه کردم
وارد یه رویای دیکه ای شدم دنیایی سراسر شادی و لذت خدارو شکر میکنم که دیگه نیاز به یک مسکن هم ندارم دنیایی که تک تک سلولهای بدنم به بهترین شکل ممکن کار میکنند و همه سلولها جوان و زنده هستن و این امر سبب شده من همیشه سلامت و سلامتر باشم بتونم از لحظه لحظه زندگیم نهایت لذت رو ببرم و سپاسگزار خداوندم باشم خدایا شکرت
من از وقتی سلامتی کل جسمم تجربه کردم
همیشه حالم خوبه و همیشه صبح زود بیدار میشم و این امر سبب شده خانوادهام و اطرافیانم نیز در آرامش خاطر بسر ببرن خیلی خوشحال هستند که مادرشون همسرشون و میبینن مثل قبل شاد و سرحال خوشحال صبح زود بیدار میشه غذا میپزه به خونه رسیدگی میکنه پر از انرژی و با نشاط هر کس میگه بریم بیرون اولین نفر جلوی درب حاضره بچه ها میبینن مادرشون با قبل خیلی تفاوت داره و خیالشون راحت میشه و به من اجازه میدن تنهایی هر کجا که دوست دارم برم خدایا شکرت
من از وقتی سلامتی کل جسمم تجربه کردم
من خیلی با حوصله و پر انرژی با حوصله شاد شدم به بهترین شکل ممکن روزم به شب و شبم به روز میرسونم دیگه راحت میخوابم و صبح زود بیدار میشم آنقدر پر انرژی شدم که کل کارهای خونه رو در عرض دوساعت انجام میدم و به درسهام رسیدگی میکنم همه میگن مامانت چقدر روحیهاش خوب شده فکر میکنن میرم ورزش و من میتونم از زندگیم لذت ببرم سپاسگزار خداوندم بشم خدایا شکرت
من از وقتی سلامتی کل جسمم تجربه کردم
یه زندگی عالی و لذت بخشی رو تجربه میکنم دیگه قرص خواب و هیچ دارویی نمیخورم و با فایلهای شبانه بخواب آرام و عمیقی میرم و صبح زود ساعت ۶ بیدار میشم سالم و سلامت سرحال پرانرژی با نشاط با حوصله میرم دست و صورت خودم رو میشورم و میام روی تختم تا ساعت ۷ سپاسگزار خداوندم میشم و بعد از اتاق میام بیرون از فرصتی که خداوند به من داده تشکر میکنم یه روز کاملا جدید و عالی پر از اتفاقات خوب تجربه و زندگی میکنم از زندگیم نهایت لذت میبرم و سپاسگزار خداوندم میشم خدایا شکرت
من از وقتی سلامتی کل جسم تجربه کردم
شفا الهی گوشهام رو نیز تجربه کردم و بیماری منیر هم کلا از بدنم خارج شده و دیگه من سالم سالم سالم شدم و میتونم کوچکترین صدا رو هم بشنوم طوریکه اگر زیر لب زمزمه کنه من صدای اونو میشنوم من از خداوند بزرگم ممنون متشکر سپاسگزارم چون من قبلا هم چند بار شفا الهی رو تجربه و زندگی کردم و یه دنیای کاملا جدید زندگی با طعم شنوایی کامل باشفا الهی تجربه کردم الان خیلی راحتر و بهتر میتونم زندگی کنم و میتونم نهایت لذت از لحظه لحظه زندگیم ببرم سپاسگزار خداوندم باشم خدایا شکرت
تناسب اندام ایدهال من
من از وقتی تناسب اندام ایدهالم که وزن ۵۰ کیلو سایز ۳۶ قد ۱۶۵ هست تجربه کردم
وارد بعد جدیدی از زندگیم شدم وارد دنیای دیگهای شدم نمیدونید این جا چه جایی اینجا گوشهای از بهشت اینجا همه چیز هست اینجا هوای معتدل د دل نوازی داره خیلی لذت بخسگش عالی و بی نظیره خدایا شکرت
من از وقتی تناسب اندام ایدهالم تجربه کردم
من دارم دنیای کوچک خودم میسازم
من از وقتی تناسب اندام ایدهالم تجربه کردم
کل زندگیم متحول شده میرم معازه لباس بخرم چون سایز ۳۶ خیلی مشتری نداره تعداد معدودی از انسانها این سایز تجربه و زندگی میکنن این سایز لباسهای همه خیلی کمتر از قیمت واقعی خودشون من هر بار برم خرید کلی لباس میخرم و لباسهای قبلی مرحله به مرحله هدیه میدم خدایا شکرت
من از وقتی تناسب اندام ایده الم تجربه کردم
قدم بلندتر شده کلی شلوار هام به من کوتاه شدن و من میرم بازار انواع شلوارها رو در سایز خودم در مدلهای جدید و زیبا تهیه میکنم شلوارهای قبلی رو هدیه میدم اونهایی که نو هستند خدایا شکرت
من از وقتی تناسب اندام ایدهالم تجربه کردم
همه با تعجب به من نگاه میکنن اونهایی که منو میشناسن و میدونستن چه اندامی چه قدی داشتم و از من سوال میکنن چکار کردی من هم لینک سایت میدم و بسیار خوشحال و سپاسگزارم که دستان خداوندم شدم بر روی زمین و با تغییر خودم تونستم انسانهای بسیاری رو به این مسير الهی دعوت کنم تا اونها هم بتونن خدای خودشونو بشناسن و دنیای کوچک خودشونو بسازن خدایا شکرت
من از وقتی تناسب اندام ایدهالم تجربه کردم .
اول اینکه جسمی سالم و سلامت ک لاغر کشیده رو تجربه کردم و این امر سبب شده من جوانتر باشم پوستی صاف سفید زیبا و چهره دوست داشتنی و بدون عینک شفا الهی چشمانم ابروهای پر و زیبا ی خودم تجربه کنم و یه انسان خوش هیکل زیبا که هر لباسی بپوشه به تنش میشینه زیباتر میشه و باعث شده این روزا خیلی از خودم عکس بگیرم تند تند عکس پروفایلم تغییر بدم
تازه آشنایان من آنقدر دوست دارن با من عکس بگیرن یادگاری نگاه کنن قدرت خداوند در اندام زیبای من ببینن و من میتونم برم خرید از لباسهای خیابانی خرید کنم بدون پرو و مطمئنم که اندازه من است انگار اون لباس مخصوص من دوخته شده اینجوری میتونم از زندگیم نهایت لذت ببرم و سپاسگزار خداوندم باشم خدایا شکرت
من از وقتی تناسب اندام ایدهالم تجربه کردم زندگی برای من خیلی زودتر و لذت بخش تر شده تازه کلی از مشکلاتی که داشتم هم خدارو شکر دیگه الان هیچ کدومشو ندارم خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم خدایا شکرت
و اینها همه باعث شده که من به خدای خودم ایمان بیشتری پیدا کنم و هر لحظه سپاسگزار خدای خودم باشم باعث شده من همیشه در بهترین و بالاترین حد خودم باشم در تمام جنبهای زندگیم دو بتونم یه زندگی سراسر آرامش شادی لدت سپاسگزاری رو در بهترین ورژن خودش تجربه و زندگی کنم و بتونم یه زندگی با طعم خدا رو به معنی واقعی اون تجربه کنم احساس خوب آرامش حال دل خوب رو هم تجربه کنم خدایا شکرت
شغل من
من از وقتی صاحب شکل شدم و کسب کاری ایجاد کردم تونستم به راحتی از اون درآمد کسب کنم اصلا بذارید براتون داستان شغل داشتن درآمد کسب کردن پولدار شدن خودم براتون تعریف کنم
جونم براتون بگه یه روزی من دیدم که برای خودم باید شغلی داشته باشم تا بتونم ازش درآمد کسب نم نیازهای خودم ساپورت کنم
من کلی فکر کردم که چکار کنم چه کار نکنم من باید صاحب شغلی بشم بعد از مدتی که پراکنده فکر میکردم هر وقت زمانی پیش میومد خلاصه تصمیم گرفتم همان علاقه خودم که بافت لباس بچه گانه بود بعنوان شغلم انتخاب کنم بفروشم اینجوری پول وارد زندگی من بشه تا بتونم یه زندگی راحت آرام برای خودم ایجاد کنم
یه روزی از اون روزهای خوب خدا من تصمیم گرفتم چند تا لباس ببافم برای فروش تا بتونم پول وارد زندگیم کنم و تصمیم گرفتم لباسها رو که بافتم یه پیجی در شبکه اجتماعی بنام دیوار آگهی کنم
از قرار معلوم نشستم روزی دو یا سه ساعت لباس بافتم یه ژاکت بافتم با طرح پشتش آهو بود یه لباس یقه ۷ بافتم با طرح پشتش کشتی و یه شال گردن بافتم اول آخرش طوری بافتم که مثل جیب بشه که بچه هر وقت سردش شد دستش بذار توی اون جیب بجای دستکش
خلاصه لباسها رو بافتم آگهی کردم دو یا سه روز بعد دیدم یکی زنگ میزنه گفتم بسم الله الرحمن الرحیم ببینم کیه یه خانمی بود که مثل اینکه از لباسهای آگهی شده خیلی خیلی خوشش اومده بود گفت من لباسها رو میخوام و شماره کارت بدید براتون پولشو واریز کنم در عین اینکه داشتیم صحبت میکردیم دیدم یه پیام واریزی اومد ۲ ملیون تومن گفت من واریز کردم گفتم زیاد گفت قابل نداره کلی تعارف اینا گفت نه شما زت کشیدید و بعد گفت یه اسنپ میفرستم با این مشخصات بهش بدید بیاره منم آدرس پیامک کردم لباسها رو برد و بعد تشکر کرد که رسید
من آنقدر تعجب کرده بودم که به این زودی مشتری بیاد همه رو با هم بخره بدون اینکه قیمت بدم خودش به دلخواه خودش پول واریز کنه و من اومدم سپاسگزار خداوندم شدم سجده شکر بجا آوردم چون این خانم اولین کسی بود که باعث شد پول به کارت من واریز بشه از قضا ایشون یه فرد پولدار راحت پول خرج کن ایراد نگیر عاشق بافت با دست بود
و ایشون نه تنها خودش مشتری من شد بلکه دوستانش رو هم به من معرفی کرد بعد اونها هم سفارش میدادن برای هر لباسی یک ملیون تومن برای من واریز میکردن میگفتن این سنتی بافت و وسیله های سنتی ارزش بسیار زیادی دارن
خلاصه دوستانش هم به من سفارش میدادن لباس بهشون میفرستادم به این شکل من تونستم به راحتی پول وارد زندگیم کنم و انسان پولداری بشم اینجوری یه زندگی عالی راحت رو تجربه میکردم خودم کار میکردم درآمد کسب میکردم و نیازهای خودم برآورده میکردم اینجوری میتونستم بهترین هدیه ها رو برای بچه ها بخرم اینجوری تونستم بهترین غذاها بهترین لباسها بهترین هر چیزی به راحتی تهیه و استفاده کنم و یه زندگی سرشار از آرامش لدت پول سلامتی تناسب اندام با طعم خدا رو تجربه کردم خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم خدایا تو را سپاس
بعد اینو براتون تعریف کنم که چه جوری ثروتمند شدم
یه روزی از روزهای خداوند که همه چیز داشت بر وفق مراد من پیش میرفت اتفاقات خوب یکی پس از دیگری از راه میرسید منو خوشحال سپاسگزارتر میکرد
یه آقایی زنگ زد گفت من یه سیسمونی دارمتهیه میکنم برای بدنیا اومدن اولین نوه عزیزم میخوام چند تا لباس براش ببافید میشه منم بهشون تبریک گفتم گفتم چرا نمیشه دختر یا پسر گفت پسر
بعد گفت شما ۹ ماه وقت داری این لباسها رو حاضر کنی گفت اگر در عرض ۹ ماه حاضر بشه من مبلغ ۵ میلیارد برای شما واریز میکنم و شماره کارت خواست منم براشون فرستادم
از قضا ایشون هم فردی میلیاردر بود و گفت اگر قبل از ۹ ماه حاضر کنی من دو برابر اون مبلغ براتون واریز میکنم خلاصه ۵ میلیارد اول واریز کرد خدا شاهده اگر بگم سلولهای تنم زنده شدن باور نمیکنید تا حالا در خانواده منم این مبلغ نداشتن تجربه نکرده بودن
من شروع کردم به بافتن سعی میکردم زودتر تموم بشه تا ۵ میلیارد دومم دریافت کنم و ایشون لباسهای دو ساله تا چهار ساله رو خواسته بود منم بافتم ۷ ماهه تموم کردم و تازه یه لباسی که ایشون سفارش نداده بود هم بافتم بهشون هدیه دادم گفتم کادو بدنیا اومدن نوه شما ایشون هم بقیه مبلغ ریخت با کادو تولد اولین نوه شون
اینجوری شد که من هم ثروتمند شدم و الان ۵ ساله که برای این مشتریان لباس میبالم پول وارد زندگیم میکنم میتونم علاوه بر نیازهای خودم نیازهای بزرگتر خودم و بچه ها رو هم ساپورت کنم
اینجوری پول وارد زندگی من شد و باعث شد که من همیشه شاد باشم بخندم فقط محتاج خدا باشم الان دیگه من هیچ نیاز مالی به همسرم ندارم و تازه دخترم نیز در شغل خودش موفقیتهایی کسب کرده راحت گذران زندگی میکنه کلی پول پس انداز داره
میدونید اینجوری خیلی بهتر شد دیگه همه هزینه بر عهده همسرم نیست دیگه ایشون هم استقلال مالی پیدا کرده میتونه پولهایی که بدست بیاره برای لذت بردن از زندگی خودش مصرف کنه چون الان هم من شغل دارم هم دخترم و اینجوری بار سنگینی از همسرم برداشته میشه و ایشون هم به آرزوی خودش که خرید و فروش خونه بود رسید الان ایشون خونهایی که تعمیرات نیاز داره رو با قیمت کمتر میخره و حسابی تعمیر میکنه شیک میکنه میفروشه
خانه من
من از وقتی صاحب خونه رویایی خودم شدم
من میخوام الان داستان خریدن خونه رویایی امبراتون تعریف کنم
یه روزی از اون روزهای خوب خدا اتفاق شگفت انگیزی که همون معجزه است در زندگی من رخ داد
یه روزی دیدم که من الان ۱۱ میلیارد پول دارم پس اندازم حاصل زحمتهای خودم گفتم میخوام برم خونه بخرم
رفتم ۷ تیر کرج من خیلی دوست داشتم اونجا خونه داشته باشم اونجا مرکز شهر نیست ولی به تمام جاها راه داره دقیقا همون جایی ه من دوست دارم همه چیز در اطراف من به بهترین شکل خودش قرار داره یه پارکی داره که راحت میتونی صبح زود بری پیاده روی کنی یه محلی داره غروبهای مردم میان هر کسی دوست داره دوچرخه سواری میکنه مغازهایی هم داره که بستنی ساندویج داره همه میان چند ساعتی هستن میرن اونجا محله خیلی خوبی همه خونه بزرگ و نوساز هستند و خونه های قدیمی هم کم داره
یه روزی تصمیم گرفتم برم املاک مسکن اون جا سوال کنم خونه ۱۲۰ مهریهاش چجوری رفتم املاک گفت اینجا خونهاش ۳ یا ۴ خوابه است الان سه اتاق خوابه ندارم ۴ اتاق خوابه زیاد اتفاقا من خیلی دوست داشتم خونهای ۴ اتاق خوابه باشه که اتاق کار دخترم جدا باشه
خلاصه با هم صحبت کردیم قیمت متراز اتاقها رو پرسیدم و چون تنها رفته بودم قرار گذاشتیم یه روزی مشخص کنن هم صاحب خونه بیاد هم من همسرم ببرم خونه رو ببینیم
خلاصه قرار شد روز دوشنبه بعد از ظهر ساعت ۴ بریم به املاک و خونه رو ببینیم ما رفتیم نیم ساعت زودتر رسیدیم اتفاقا بعد از ما صاحب خونه رسید خلاصه رفتیم خونه رو ببینیم صاحب خونه میخواست برای همیشه مهاجرت کنن به آمریکا بچها رفته بودن با مادرشون ایشون هم مونده بود تا همه چیز به دلار تبدیل کنه برای همیشه بره
از قضا فقط همین خونه مونده بود من یه حسی داشتم خوشحالی بود نمیدونم بی قرار بودم ولی خوشحال بودم خلاصه رفتیم صاحب خونه در رو که باز کرد من به داخل نگاه کردم پارکت زیبایی دیدم که من همیشه دوست داشتم خونه رویایی من اون پارکها رو داشته باشه طوسی کم رنگ پر رنگ
بعد رفتیم داخل من غیر ارادی انگشتانم کشیدم به پارکت بوسش کردم و خدا رو شکر کردم که خدایا من پارکت رو که دوست دارم این خونه داره و من دیدم نو نو بود
صاحب خونه از کار من تعجب کرد و من دلیلش گفتم اینو بگم که همسرم با صاحب خونه صحبت میکردن به من گفتن برو خونه رو ببین منم داخل شدم اونا نم نم میومدن دیدم یه حال داره که یه کمد دیواری سراسری شیک هم داره بازم خدارو شکر کردم که خدایا کمد دیواری که دوست داشتم دیدم با چشمان خودم خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم
من داشتم وارد پذیرایی شدم محو تماشای اون شدم اونها هم هواسشون به من بود گاهی دیرم همون خونه رویایی منه پذیرایی بزرگ فرشهای طوسی خوشرنگ پر رنگ پردهای زیبا سفید و طوسی مبل جدید و زیبا طوسی کم رنگ پرنگ نارنجی قسمتهایی از پذیرایی هم چند تا گلدون گل بزرگ بود اسمشو نمیدونم و یکی از گلدانها حسن یوسف بود من تا حالا ندیده بودم رنگ برگش زرشکی بود برگها به شکل مثلث بود یه جورایی شبیه دم نهنگ بود وسط اون گل سبز بود خیلی زیبا بود تا حالا ندیده بودم
بعد رفتم اتاقها رو نگاه کردم دقیقا همونی بود که من دوست داشتم یه اتاق بزرگ با کمد دیواری با یه اینه قدی و یه تخت تاشو که زیرش سه تا کشو بود هر اتاق سیستم سرمایشی و گرمایشی داشت همه اتاقها رو به حیاط بود یه شیشه بزرگ داشت که باعث شده بود نور کافی داخل اتاقها بشه من هر چیزی که میدیدم از خدای بزرگ و متعالی سپاسگزاری میکردم خدایا شکرت اون اتاقی که من دوست دارم با تمام امکاناتش خدایا این خونه داره و من داره با چشمانم اونو میبینم با دستهام دارم لمیشون میکنم خدایا شکرت خدایا خیلی بزرگی خیلی مهربانی
.
تازه یکی از اون اتاقها میز تحریر داشت با کتابخانه با خودم گفتم اینج برای منه یه اتاقم داشت از همه اتاقها بزرگتر بود گفتم اینجا هم برای دخترم اتاق کار بشه خیلی عالی بود همه اتاقها کمد دیواری امکانات داشت
سرویس بهداشتی هم همونی بود که من سالها آرزو داشتم داشته باشم هم توالت فرنگی داشت هم ایرانی کاشیها هم سفید نو تمیز کف سرامیک نو سفید نور هم سفید بود اونجا رو زیبا زیباتر کرده بود
حمام هم همین طور بود تمام شیراالاتها همه تو و رنگی مناسب اون طرح و رنگ اون محل مثل سرویسها
بعد رفتم آشپزخونه سه طرف اون کابیت ام دی ام بود با بکس ماشین لباسشویی و ظرفشویی گاز صفحهای زیبا هود مکس مشکی دیجیتال
بعد میتونستی هم از پذیرایی هم از یکی از اتاقها درب داشت وارد ایوان بشی تو ایوان اونجا یه میز ناهار خوری بود یه تخت و پشتی که بشینی چای بخوری خستگی در کنی یه طرف اونم تزئین شده بود برای گذاشتن گلدان گل
بعد وارد حیاط میشدی یه قسمت باغچه بود با چند تا درخت یه قسمتش پارکینگ بود دیوارهای حیاط هم مرتب و تمیز رنگ شده بود
آشپزخونه یه جزیره داشت با یه شیر آبی قشنگ یه سینگ اونم در داشت که اگر نیاز نداشتی میتونستی ظرفا رو اونجا بچینی
بعد خونه دو تا در داشت یکی از طرف حیاط درب پارکینگ داشت از کوچه بالایی هم درب ورودی خروجی داشت بعد همونجا میخواستم در مورد خونه صحبت کنیم دیدم که همسرم صحبت کرده خلاصه توافق کرده بودن ۵ میلیارد با وسایل به ما بده اینو یادم رفت بگه گفت خونه مبله است دیگه به این وسیله ها نیاز نداشت
و ما خونه رو خریدیم و قرار شد که یک هفته مهلت بده تا صاحب خونه کارها رو انجام بده سند به نام من بزنه و عازم آمریکا بشه برای همیشه اونجا بمونن
روز موعود فرا رسید صاحب خانه همه کارها رو انجام داده بود قرار پروازش هم گذاشته بود بلیط تهیه کرده بود ساعت ۴ بعد از ظهر پرواز داشت ایشون به سلامتی و دل خوش رفت
من هم فقط وسایلی که نیاز بود نو بودن در حد نو بودن برداشتم بقیه رو گذاشتم دیگه نیازی نبود اونجا بهترینش بود نو آکبند وسایل بسته بندی کردم اسباب کشی کردیم رفتیم ۷ تیر زندگی کنیم الان دوساله که دارم تو این خونه زندگی میکنم و یه زندگی کاملا جدید با طعم سلامتی آرامش شفا الهی گوشهام و چشمانم زندگی بدون عینک خونه رویایی شغل رویایی و درآمد رویایی با طعم خدا دارم زندگی میکنم
خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم
روابط من
و اما داستان رابطه من
من از زمانیکه صاحب شغل شدم تونستم از شغلم درآمد کسب کنم رابطه بسیار عالی با همسرم تجربه کردم
از طرفی من صاحب شغل و درآمد شدم از طرفی هم دخترم صاحب شغل درآمد شد به این ترتیب بار سنگینی که بر عهده همسرم بود برداشته شد اینجوری هر کسی کار میکرد هزینه خودش میپردازه و این امر سبب میشه که ایشون استقلال مالی آرامش لذت بردن از زندگی تجربه کنه و اینجوری رابطه ما با هم خیلی بهتر شده همسرمم به استقلال مالی رسیده و دیگه میتونه اونجوری که دوست داره زندگی کنه و هر چیزی که دوست داره برای خودش تهیه کنه
دیگه میتونه خودشو باز نشسته کنه و شغل مورد علاقه اش دنبال کنه همیشه دوست داشت خونه هایی که نیاز به تعمیر دارن بخره بعد بازسازی کنه بفروشه و یه زندگی لدت بخش و آرامی رو تجربه کنه خدایا شکرت
و این امر سبب شده بسیاری از مشکلات ما خودبهخود از بین بره تموم بشه
و پولدار شدن من هم بسیاری از مشکلات با خانواده پدری خودم رو حل کرده دیگه اون زمان تونستم برای پدرم پرستار بگیرم و کارهای پدرم انجام بده دیالیز ببره تونستم یه مقدار وسیله خونه بگیرم براشون تا یکم راحتر زندگی کنن و این امر سبب شد تا رابطه من با خواهرهای هم بهتر بشه
اینجوری هنوز رفت آمد نداریم ولی سلام و علیک داریم
نشان های دریافت شده
سلام به دوست عزیزم لیلا خانم
خیلی تمرین عالی نوشتین خیلی لذت بردم خیلی تو ذهنتون برنامه ریزی کردین با دقت همه چیز نوشتین آفرین واکسن به شما واینکه امیدوارم که همیشه با همسر وفرزندان زندگی پر از عشق وامیدی وشروع کنید هیچ وقت از هم دیگه دلگیر نشید وباعث افتخار هم باشید وخوش خرم به زندگیتون ادامه بدید در پناه حق باشید