0

گام ۲۷: تاثیر فرمول های ذهنی بر چاقی

فرمول های ذهنی
اندازه متن

تاثیر فرمول های ذهنی بر عملکرد ذهن مانند عینکی است که بر چشمان خود می زنیم.

فرمول های ذهنی در واقع نوع نگرش ما به خودمان و دنیای پیرامون را مشخص می کنند و در نهایت باعث شکل گیری انتظار در ما می شوند.

انتظار هم در نهایت شرایط زندگی ما را شکل می دهد.

تاثیر فرمول های ذهنی

حتما با عملکرد عینک آشنایی دارید.

اگر شما عینکی با شیشه های آبی رنگ بر چشمان خود بزنید همه دنیا را به شکلی می بینید که رنگ آبی آن غلیظ تر از دیگر رنگ هاست و اگر عینکی با شیشه های رنگ قرمز به چشمان خود بزنید دنیای قرمز رنگی را خواهید دید.

دلیل آن تغییر کردن رنگ دنیا نیست بلکه تاثیری است که شیشه های رنگی بر نوری که از دنیا به چشمان شما می رسد می گذارند.

تاثیر فرمول های ذهنی

وقتی نوری که به چشمان شما میرسد به واسطه شیشه های رنگی تغییر رنگ می دهد، تصویری که توسط شما دیده می شود غیرطبیعی و به رنگ آن شیشه خواهد بود.

تاثیر فرمول های ذهنی بر چاقی

برای مثال در ذهن فردی که فرمولچاقی من ارثی است ذخیره شده باشد، تجربه او در زندگی چاق شدن خواهد بود و هرچه برای لاغر شدن تلاش کند نتیجه ای نخواد داشت چون این فرمول های ذهنی است که نتیجه نهایی را رقم می زند نه تلاش جسمی فرد.

در مثال دیگر در ذهن همه افرد چاق فرمول “خوردن باعث چاقی می شه” ذخیره شده است.

این فرمول به تنهایی می تواند باعث چاق ماندن افراد تا روزی که زنده هستند شود همچنین به راحتی سبب افزایش وزن مداوم افراد می شود.

به تاثیری که شیشه رنگی عینک بر نگاه شما می گذارد فکر کنید، تاثیری که فرمول های ذهنی بر نتیجه زندگی شما می گذارند را بهتر درک می کنید.

همانطور که نگاه کردن به دریا با عینک شیشه رنگی باعث تغییر رنگ آب به رنگ شیشه عینک می شود، مواجه شدن با مواد غذایی زمانی که شما به واسطه فرمول ذهنی “خوردن باعث چاقی می شه” عقیده داشته باشید که غذا خوردن باعث چاقی شما خواهد شد حتما این شرایط را تجربه خواهید کرد.

زمانی که شما از عینک با شیشه رنگی استفاده می کنید، به هر سمتی نگاه کنید غلظت رنگ شیشه عینک در آن صحنه بر سایر رنگ ها غلبه می کند.

تعریف هایی که درباره مواد غذایی در ذهن خود داریم مانند همان شیشه های رنگی هستند با این تفاوت که به جای تاثیر بر بینایی ما تاثیر مستقیم بر جسم ما می گذارند.

فردی که عقیده دارد نان خاصیت چاق کنندگی دارد هر بار که نان مصرف می کند فرمول ذهنی “چاق شدن من طبیعی است” را پررنگ تر می کند. چرا که از قبل می داند نان خاصیت چاق کنندگی دارد و او دارد نان می خورد.

در واقع قبل از خوردن نان چاق تر شدن را می پذیرد و سپس نان می خورد.

نکته جالب توجه در آموزش های ذهنی استفاده از مثال و دلیل منطقی برای رد کردن فرمول های ذهنی اشتباه است.

در مثال خوردن نان حتما با من هم عقیده هستید که افراد زیادی هستند که علاقه شدیدی به خوردن نان دارند اما همیشه متناسب هستند.

این موضوع اثبات می کند که نان خوردن باعث چاق شدن افراد نمی شود اما فکر کردن به چاق کننده بودن نان می تواند منجر به چاق شدن افراد شود.

اگر از افراد متناسب درباره نان خوردن سوال کنید متوجه می شوید دیدگاه آنها درباره ویژگی های نان و استفاده کردن از نان با آنچه ما درباره نان می دانیم تفاوت زیادی دارد.

این تفاوت نگاه درباره تاثیر مواد غذایی در ذهن افراد چاق و متناسب مربوط به لیست بلندی از مواد غذایی می شود که در ذهن افراد چاق آن مواد غذایی چاق کننده هستند اما در ذهن افراد متناسب آن مواد غذایی باعث سیرشدن یا تامین انرژی یا لذت بردن از زندگی می شوند.

وقتی مواد غذایی برای فرد چاق و متناسب یکسان است پس چه چیزی باعث تفاوت در وضعیت جسمانی استفاده کنندگان از آن مواد غذایی می شود؟

تنها دلیل این تفاوت فرمول های ذهنی است که در ذهن افراد متناسب و چاق ذخیره شده است.

نکته قابل توجه درباره تاثیر فرمول های ذهنی این است که وقتی فرمول اشتباه در ذهن شما ایجاد می شود نه تنها زمانی که مشغول خوردن غذا هستید، افکار شما تحت تاثیر آن فرمول های قرار می گیرد بلکه حتی در زمانی که فقط نگاه شما به آن مواد غذایی می افتد افکاری در ذهن شما مرور می شود که نشات گرفته از همان فرمول های ذهنی است.

باورهای چاق کننده

تاثیر فرمول های ذهنی بر عملکرد

از دوران کودکی علاقه شدیدی به خوردن کلوچه با چای داشتم.

از آنجا که مادر من تبحر خاصی در پختن کلوچه های خانگی داشت همیشه چند نوع کلوچه در خانه ما وجود داشت و یکی از تفریحات لذتبخش من خوردن کلوچه با چای بود.

تصور کنید علاقه زیاد به خوردن کلوچه داشته باشید و از طرفی هزاران بار شنیده باشید که کلوچه چاق کننده است.

درباره کلوچه در ذهن من فرمول های ذهنی اشتباه ایجاد شده بود.

در دوران نوجوانی که درگیر چاقی شده بودم و برای لاغر شدن تلاش می کردم هربار که کلوچه می خوردم یقین داشتم که چاق خواهم شد.

در زمان استفاده از برنامه های رژیمی هرطور شده سعی می کردم کلوچه نخورم ولی به محض تمام شدن مدت رژیم یا رها کردن آن به دلیل فشار عصبی اولین چیزی که مشغول خوردنش می شدم کلوچه بود.

فرمول های ذهنی اشتباه که درباره کلوچه در ذهن من ایجاد شده بود سبب شده بود که حتی وقتی از جلو مغازه کلوچه فروشی رد می شدم و عطر و بوی کلوچه ها نظر من را جلب می کرد همزمان با فکر کردن به لذت خوردن کلوچه به چاق کننده بودن کلوچه فکر می کردم.

افکاری که در ذهن من مرور می شد تحت تاثیر فرمول های ذهنی اشتباهی بود که در ذهن من ذخیره شده بود.

نکته جالب توجه اینکه یکی از دوستانم که فرد متناسبی بودی مثل من عاشق کلوچه بود ولی هیچ وقت تصوری که من درباره تاثیر چاق کنندگی کلوچه داشتم را او نداشت.

البته نه تنها فرمول های ذهنی من و دوستم درباره تاثر چاق کنندگی کلوچه با هم تفاوت داشت بلکه نگاه ما درباره موقع خوردن کلوچه هم خیلی با هم تفاوت داشت.

در بیست و چند سال دوستی با این فرد متناسب هیچ وقت ندیده بودم که او کلوچه را بعد از ناهار و فقط به خاطر خوردن با چای بخورد اما سال ها من این کار را تکرار می کردم.

یا اگر به هر دلیل کلوچه می خورد دیگه هیچ غذایی نمی تونست بخوره و میگفت من کلوچه خوردم و سیر هستم و این در حالی بود که هیچ وقت من با خوردن کلوجه احساس سیری نمی کردم و اصلا کلوچه از نظر من غذا محسوب نمی شد. ی

ک خوراکی خوشمزه بود که برای لذت بردن از اوقات زندگی خورده میشد.

فرمول های ذهنی به این شکل باعث تغییر افکار و رفتار ما می شوند و ترکیب آنها با یکدیگر به شکل بسیار ساده ای باعث اضافه وزن می شوند.

تصور کنید من عقیده داشتم کلوچه غذا نیست و فقط یک خوراکی خوشمزه است که با چاق و برای تفریح کردن خورده میشه و از طرفی عقیده داشتم کلوچه خاصیت چاق کنندگی داره.

ترکیب این دو فرمول باعث بروز واکنش های رفتاری در من می شد که در حالتی که واقعا سیر بودم ولی باز کلوچه را با چای می خوردم و از طرفی هربار کلوچه می خوردم برای من چاق شدن طبیعی تر می شد.

نقش ذهن بر سایر جنبه های زندگی

فرمول های ذهنی در جنبه های مختلف زندگی ما تاثیرگذار هستند.

در کسب کار، در تحصیلات، در روابط و در بسیاری از موضوعات مختلف در ذهن ما به واسطه شنیده ها و دیده هایمان فرمول هایی ساخته شده است که در نهایت نتیجه زندگی ما در جنبه های مختلف را رقم می زنند.

فرمول ذهنی ” من آدم بدشانسی هستم “ سبب می شود که هرچه فرد سعی و تلاش می کند که موفقیتی کسب کند، نتیجه ای در بر نخواهد شد چرا که نتیجه نهایی را فرمول بدشانسی رقم می زند و جهان شرایطی را برای آن فرد ایجاد می کند که به بدشانس بودن خود بیشتر پی ببرد و به عبارتی بدشانسی را بیشتر تجربه کند.

فرمول های ذهنی چاق کننده ذهن ما سبب می شوند که ما در زندگی بیشتر تجربه چاقی را داشته باشیم.

دلیل اینکه افراد به مرور چاق تر می شوند اشتیاق جهان برای مواجه کردن آنها با محتوای ذهنی است که سبب تجربه شرایط زندگی (سلامتی و جسمی) فرد می شود.

در دوره ورود به سرزمین لاغرها تمام سعی من این است که ابتدا هنرجوها فرمول های ذهنی چاق کننده ذهن خود را شناسایی کنند، سپس فرمول های صحیح و متناسب کننده را چایگزین فرمول های قبلی کنند. به عبارت خیلی ساده عینک چاقی را از روی چشمان خود بردارند و عینک متناسب شدن را به جای آن روی چشمان خود قرار دهند.

با این کار آنها به مرور تناسب اندام را در زندگی تجربه خواهند کرد. اتفاقی که به لطف خدا برای من و همه دوستانی که با اشتیاق و علاقه مراحل دوره آمورشی را سپری کرده اند رخ داده است.

در این فایل به طور خیلی ساده و واضح تاثیر فرمول های ذهنی در نتیجه زندگی افراد را توضیح داده ام و پس از استفاده از این توضیحات به وضوح تاثیر فرمول های ذهنی در زندگی برای شما واضح خواهد شد.

این وضوح به شما کمک میکند تا در ادامه مسیر متناسب شدن توجه بیشتری به فرمول های ذهنی خود داشته باشید و به طور دقیق تری عملکرد این فرمول ها را تحت نظر داشته باشید و برای تغییر آنها اقدام کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

بارها تاکید کرده ام که با رفع موانع ذهنی برای لاغر شدن می توانید لاغر شوید. بنابراین شناسایی موانع ذهنی اهمیت بسیار زیادی دارد.

موانع ذهنی بر اساس فرمول های ذهنی ایجاد می شوند بنابراین برای شناسایی موانع ذهنی باید مهارت شناسایی فرمول های ذهنی را کسب کنید. پس با دقت تمرینات مربوطه را انجام دهید.

ابتدا متن نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی شرح دهید.

  • درک و نگرش شما از فرمول های ذهنی چیست؟ شرح دهید.
  • مواردی از تاثیر فرمول های ذهنی در جنبه های مختلف زندگی تان را نام برده و شرح دهید.
  • تاثیر فرمول های ذهنی در روند چاق شدن خود را شرح دهید.
  • اگر از روش های مختلف برای لاغر شدن استفاده کرده اید تاثیر فرمول های ذهنی در نتیجه ای که کسب کردید را شرح دهید.
  • آیا استفاده از روش های قبلی برای لاغر شدن باعث تغییر فرمول های ذهنی شما شده اند؟
  • لاغری با ذهن چگونه می تواند باعث تغییر فرمول های ذهنی شما و تغییر نتیجه جسمی در شما خواهد شد؟
  • درک خود از توضیحات ویدیوی آموزشی را به صورت انشایی شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.19 از 58 رای

https://tanasobefekri.net/?p=14080
148 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار عطا
      1401/11/18 15:11
      مدت عضویت: 686 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,100 کلمه

      سلام و درود . 

      با فیلتر چاقی واقعیت لاغری رو نمیبینیم . 

      اگه الان جسمم چاق شده و دارم جسم چاقمو و پرخوریهامو رو میبینم چون فرمول چاقی در ذهنمه . این واقعی نیست . این فقط فیلتره . فقط کافیه فیلتر چاقی رو از چشات بر داری تا ببینی چطور توجه میره  سمت واقعیت . 

      واقعیت رفتار تو متناسب خوردنه . واقعیت جسم تو متناسب بودنه . 

      تو از متناسب رفتار کردن لذت میبری و این واقعیت توعه . 

      لذت از پرخوری واقعیت تو نیست فقط به خاطر فیلتر چاقیه . 

      حتی ناراحت شدن از پرخوری و  چاقی هم واقعیت تو نیست بلکه فقط  به خاطر فیلتر چاقیه . 

      این فیلترا رو بر دار . 

      لذت از پرخوری . نفرت از پرخوری . 

      حالا چی می مونه ؟ 

      هیچی . 

      رفتار چاقی تموم میشه . 

      وقتی فیلتر برداشته میشه  رفتار چاقی دیگه  تکرار نمیشه . 

      حالا چی میشه . 

      رفتار متناسب کننده خودشو نشون میده . 

      نقطه سیری و گرسنگی بدن  رو پیدا می کنی . 

      تو از رفتار متناسب کننده لذت میبری . 

      این فرمول اصلیه . 

      تو دوست داری رعتار متناسب کننده انجام بدی . 

      تو تمایلت اینه که رفتار متناسب کننده انجام بدی . اینه فرمول . 

      علاقه ی تو در جهت متناسب کردن خودته . 

      وقتی فیلتر چاقی رو برمیداری اینارو میبینی . 

      اندامی میبینی که داره تمام ذخائر خودشو تبدیل به انرژی می کنه . 

      اندامی میبینی که دیگه چربی ذخیره نمی کنه . 

      چربیهای اکسید شده رو میبینی نه چربیهای ذخیره شده رو .  فرایند ذخیره چربی موقته بدن نمیتونه چربی ذخیره کنه . چون اصلا این امکان نداره . غذا وقتی خورده میشه  مواد لازمش هضم میشه و بعد توسط بدن گرفته میشه و مابقی دفع میشه . خب اونایی که جذب شده از قسمتهای سبکش همون لحظه استفاده میشه برای  سلولها و مابقیش میره در سلولهای چربی  تا اکسید بشن .  چربی وقتی اکسید میشه تبدیل میشه به اکسیژن و کربن و آب . 

      اکسیژن به مصرف سلولها میره . دی اکسید کربن از طریق تنفس دفع میشه و آب هم قسمتی که لازمه جذب میشه تا سلولها ازش استفاده کنند و اصافیش دفع میشه و تمام . 

      کل فرایند اینه . اصلا چیزی ذخیره نمیشه . 

      این فیلتر چاقیه که واقعیت رو پنهان کرده و من الان روند طبیعت جسم رو بدون فیلتر چاقی دیدم . 

      تمام غذایی که ما میخوریم یا مصرف میشه و یا دفع میشه . چون چربیها ثابت نیستند . دائما در حال اکسید شدن هستن . برای همینه ما گرسنه میشیم . 

      یعنی گرسنگی فقط گرسنگی معده نیست گرسنگی یعنی سلولهای چربی انرژیهاشون رو به مصرف سلولها رسوندن . اکسید شدن . اکسیژنشون رفته برای بدن . دراکسی کربنش از طریق تنفس دفع شده . آبش هم به مصرف بدن رسیده و اضافه اش از طریق عرق و ادرار دفع شده و بازم انرژی میخوان تا زنده بودن بدن رو تامین کنند . 

      پس ما غذا میخوریم که زنده بمونیم . 

      علت اصلی خوردن غذا اینه . زنده بودن . علت بعدی سلامت بودنه . ما غذا میخوریم که بدنمون سالم کار کنه . 

      پس این فیلتر چاقیه که میگه  غذا تو رو چاق میکنه . تو پرخوری . تو به پرخوری علاقه داری . تو نمیتونی رو ترک کنی . اینا همه فیلتر چاقیه . 

      همه غذاها برای زنده موندن ما اومدن نه برای چاق کردن ما . 

      میخورم که زنده بمونم  . هدف از خوردن زنده موندنه نه چاق شدن . 

      نمیخورم که بازم زنده بمونم . چون هدف از نخوردنم اینه که به بدنم اجازه بدم در فرصت کافی تمام غذاها رو تبدیل به انرژی کنه . 

      حالا بدون فیلتر چاقی  چقدر طول میکشه که غذاها اکسید بشن ؟ 

      به اندازه ای که تو دوباره گرسنه میشی . غذای مورد نیازت همونقدریه که تو سیر میشی و بعد این سیری ادامه داره تا زمانی که همه سلولهای چربی اکسید بشن و به خون اعلام کنند که غذا میخوان و خون هم به معده اعلام می کنه که واکنش بده تا ما احساس گرسنگی رو از طریق هورمون گرلین احساس می کنیم . 

      و باز احساس سیری رو از طریق هورمون لپتین احساس می کنیم . 

      در حقیقت وقتی عینک چاقی رو برداریم هورمونهای گرسنگی و سیری ما به خوبی ترشح می کنند و بدن ما سالم میشه . 

      ولی پرخوری بدن رو بیمار می کنه و نشونه اشم اینه اصلا هورمونها دیگه کار نمی کنند یا بد کار می کنند برای همینه ما اصلا نقطه سیری و گرسنگی جسمی رو متوجه نمیشیم .و سیری و گرسنگی از نظر فیلتر چاقی یعنی ولع و سیری ناپذیری . 

      پس ما فیلتر چاقی رو که برداریم طبیعت بدن رو میبینیم . اون هرگز غذایی ذخیره نمیکنه اصلا نمیتونه اینکارو کنه . این فیلتر چاقیه که این ذخیره چربی رو بهش تحمیل می کنه . طبیعت بدن اینه که انرژی رو به مصرف سلولها برسونه . 

      چربی چیزی نیست جز اکسیژن آب و دی اکسید کربن . بدن چربیها رو تجزیه می کنه . طبیعت بدن سوزوندن چربیهاست . غیر ممکنه چربی در بدن بمونه . 

      این چربیهای بدن ما  مال همین الانه . همین روزهایت که ما این همه چربی تولید کردیم و طبیعت اینه به ترتیب همه ی این چربیها سوخته بشن اکسید بشن و به اون سه عنصر تبدیل بشن . 

      این چربیها دائما دارن از بین میرن و طبیعت بدن اینه که موقتا  چربیها رو نگه میداره و ما چون بیش از اندازه  غذا وارد بدن کردیم و یا فرمول چاقی داریم  فکر می کنیم بدن چربی سازی می کنه . یعنی بدن خودمون رو با فیلتر چاقی نیازمند به چربی سازی کردیم . وقتی فیلتر رو بر میداریم واقعیت خودشو نشون میده . 

      واقعیت بدن ما اینه که اون در جهت تناسب اندام و سلامتی و زنده بودن داره حرکت می کنه نه بر اساس بیماری ، چاقی و مرگ . 

      بدن ما یعنی کارخانه ی تولید انرژی . انباری هم اگه باشه انبار موقته و هیچی توی انبار نمیمونه چون فاسد میشه و بدن همه رو اکسید می کنه . یا میریزه دور یا چرخ کارخونه رو باهاش میچرخونه . 

      بدن چیزی به نام نگهداشت و ذخیره چربی در طی بیست سال سی سال نداره . همه این چربیها مال نهایت همین یکی دوهفته است . چون تا جاییکه در علوم تجربی میخوندیم عمر سلولها یک ماهه و در طی یکماه سلولها همه با سلولهای جدید تعویض میشن . 

      پس چطور ممکنه سلولهای چربی بیست سال سی سال بمونند  نه اونها هم با سلولهای چربی جوانتر تعویض میشن و چربیهای قدیمی ما در بدن نداریم . هر چربی هست مربوط به یکماه اخیره . 

      پس چاقی من کهنه نیست و اگه فیلتر رو بردارم دیگه تکرار نمیشه یت کمتر تکرار میشه و در نتیجه سلولهای چربی اکسید میشن و به اندازه نیاز طلب چربی می کنند . 

      اینا واقعیت جسمه بدون فیلتر چاقی . 

      چقدر عالی بود . چقدر چشمام باز شد . چه حقایقی رو دیدم . 

      اینه حقیقت بدن ما . استاد این بینش و نگرش جدید خیلی قدردانتونم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم