0

مهم ترین دلایل چاقی چیست؟ (قسمت دوم)

مهمترین دلایل چاقی چیست
اندازه متن

به دنبال پیدا کردن مهمترین دلایل چاقی خود باشیم یا پیدا کردن روش مناسب لاغری؟!

آگاهی از دلایل چاقی بسیار مهم تر و تاثیرگذارنر از چگونگی لاغر شدن است. چرا که با آگاه بودن از دلایل چاقی می توانیم بهترین روش لاغری متناسب با دلایل چاقی خود را انتخاب کنیم.

مهم ترین دلایل چاقی

هر کدام از دلایل چاقی به نوبه خود مهم و تاثیرگذار هستند. بنابراین به دنبال پیدا کردن مهم ترین دلایل چاقی نباشید چون آنچه از نظر شما شاید دلیل مهمی برای چاقی نباشد دقیقا به اندازه موضوعاتی که از نظر شما دلایل چاقی مهم هستند در وضعیت فعلی جسمی شما تاثیر دارند.

مهمترین دلایل چاقی

در واقع دلایل چاقی همان موانع ذهنی لاغر شدن هستند.

به عبارت بالا دقت کنید و با تامل بیشتری آن را بخوانید تا بهتر موضوع لاغر شدن را درک کنید.

دلایل چاقی همان موانع لاغری هستند.

به عبارت دیگر اگر سالهاست برای لاغری تلاش می کنید اما موفق نمی شوید تنها به این دلیل است که در ذهنتان برای دلایل چاقی خود منطق محکم و تایید شده توسط اطرافیان خود دارید.

بعنوان مثال: اگر ژنتیک یا ارثی بودن را یکی از دلایل چاقی خود می دانید دیگر اهمیت ندارد با چه دقت و چه مدت برنامه رژیمی خود را دنبال می کنید یا چقدر تلاش می کنید تا در زمان کمتر فعالیت بیشتری انجام دهید تا بیشتر عرق کنید.

چون نتیجه جسمی شما مطابق با دلایل چاقی شما خواهد بود.

برای هر فرد دلایل چاقی می تواند با فرد دیگر متفاوت باشد. البته با توجه به تحقیقات چندساله در زمینه آموزش لاغری با ذهن به نتیجه رسیده ام که بیشتر دلایل چاقی در ذهن افراد مشابه یکدیگر می باشد و هر فرد علاوه بر دارا بودن دلایل چاقی مشترک با دیگران ممکن است چند دلیل شخصی برای دلایل چاقی خود داشته باشد.

پیدا کردن دلایل چاقی در ذهن

در جلسه اول درباره اینکه چرا چاق هستیم صحبت کردم و اینکه سال های زیادی است که ما به جای کشف دلایل چاقی به دنبال پیدا کردن روش های لاغری بوده‌ایم و عدم کسب نتیجه مناسب ثابت می‌کند که طریق اشتباهی را برای لاغری در پیش گرفته‌ بودیم.

تلاش برای رفع مشکل چاقی تا زمانی که علت بروز مشکل چاقی همچنان وجود دارد کاری بیهوده و طاقت فرسا خواهد بود.

دلیل اینکه بارها در طی این سالها برای لاغری اقدام کرده اید و نتیجه مطلوب نگرفته اید این است که همیشه سعی در برطرف کردن چاقی داشته اید نه اصلاح دلایل چاقی.

در این جلسه به دلایل چاقی می پردازیم و بررسی می کنیم که چه عواملی در چاق شدن ما موثر بوده اند و آیا این عوامل برای همه انسانها به یک شکل عمل می‌کند؟ یا فقط درباره ما به این شکل عمل می‌کند؟

اگر دلایل چاقی را عواملی مانند: ژنتیک، سوخت و ساز،‌ کم تحرکی و … بدانیم این عوامل باید در همه انسان ها به یک شکل تاثیرگذار باشد.

اگر عواملی در ما وجود دارد که دلایل چاقی ما هستند،‌ باید در افراد دیگر نیز این دلایل باعث چاقی آنها شده باشد.

اما اگر به این شکل نیست باید در افکار و عقاید خود درباره دلایل چاقی بازنگری گسترده‌ای داشته باشیم.

بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند عوامل مختلفی را دلایل چاقی خود می‌دانند و این در حالی است که آن عوامل در زندگی بسیاری از انسانها وجود دارد اما باعث چاقی آنها نشده است و این موضوع ساده ثابت می‌کند چقدر افکار و باورهای اشتباهی درباره چاقی خود در ذهن ما وجود دارد.

مهمترین عامل دائمی شدن چاقی

نکته قابل توجه در مورد عواملی که آنها را دلایل چاقی خود می‌دانیم این است که باعث طبیعی شدن چاق شدن و چاق ماندن در ذهن ما می‌شوند.

طبیعی شدن چاقی در ذهن مهمترین عامل دائمی شدن چاقی در انسان هاست و تا زمانی که موفق به برطرف کردن این
مانع ذهنی نشویم در تلاش برای لاعر شدن به نتیجه مطلوب و پایدار نخواهیم رسید.

در این جلسه درباره دلایل چاقی صحبت می‌کنیم و دلایل مختلف اضافه وزن که در ذهن اکثر افراد چاق وجود دارد را بررسی کرده و به نتایج قابل توجهی می‌رسیم.

قابل توجه است که دقت کنید، لاغری از طریق ذهن مجموعه‌ای از آموزش‌هایی است که هر کدام سبب تغییر افکار و
باورهای ما درباره دلایل چاقی و چگونه لاغری ایجاد می کند.

زمانی که شما در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید و همواره اطلاعات و آموزش های صحیح درباره دلایل چاقی و لاغری را به
ذهن خود وارد کنید به مروز تغییر در سطح افکار و نگرش شما ایجاد می‌شود و سبب تغییر در رفتارها یا واکنش های شما می‌شود و این تغییر در نهایت سبب تغییر شرایط جسمی شما می‌شود.

دقت داشته باشید که این پروسه به این شکل می باشد:

  1. وقتی شما اطلاعات صحیح وارد ذهن خود می کنید، به صورت خودبخود افکار جدید در ذهن شما ایجاد می شود.
  2. سپس افکار جدید به صورت خودبخود در ذهن شما مرور و تکرار می شوند.
  3. بر اثر تکرار شدن افکار،‌ احساس جدید منطبق با این افکار در شما ایجاد می شود. سپس احساس به شکل رفتار جدید در شما نمایان می شود.

بنابراین توصیه می کنم اگر مشتاق لاغر شدن هستید،‌ جلسات آموزشی لاغری با ذهن را با اشتیاق و دقت بالایی دنبال کنید و به خودتان اجازه دهید تا برای مدتی اطلاعات و آگاهی صحیح درباره چاقی و لاغری به ذهن خود بدهید و احساس خود را در این مدت بررسی کنید

اگر از شنیدن و انجام تمریناتی که به شما داده می‌شود احساس خوبی دارید مطمئن باشید مسیر صحیحی را برای لاغر شدن انتخاب کرده‌اید و مطمئن باشید در این مسیر به هر آنچه در زمینه تناسب اندام و سلامتی و شادی نیاز دارید خواهید رسید.

قبلا گفته ام که برای لاغر شدن باید از مسیر چاق شدن حرکت کنیم.

اگر چاقی باعث رنج و ناراحتی و بروز مشکلات فراوان برای ما شده است بنابراین روشی برای لاغری صحیح است که بر خلاف چاقی باشد.

روشی که با استفاده از آن شادی، آرامش، سلامتی و هرآنچه برای خوشبختی نیاز داریم را وارد زندگی ما کند.

با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن هرآنچه را بخاطر چاق بودن در دوران چاقی از دست داده اید به مرور زمان به دست خواهید آورد و خود را برای ادامه زندگی با تمام آنچه از دست داده اید آماده خواهید کرد.

تنها رمز موفقیت در این مسیر اشتیاق،‌ تمرکز و استمرار می باشد.

هیچ راه میان بری برای لاغر شدن وجود ندارد.

هیچ قرص، آمپول یا روشی که بدون تغییر فرمول های ذهنی بتوانید لاغر شوید وجود ندارد.

دیدگاه شگفتی ساز لاغری با ذهن

نوشته فروغ عزیز (مشاهده پروفایل) در بخش نظرات:

من عاشق لاغری با قدرت ذهن هستم چون با این راه به دنبال فشار آوردن به جسم نیستیم و به دنبال دلیل و برهان برای منطقی کردن ذهن هستم.

من در جلسه ی گذشته کلی دلایل چاقی رو که در گذشته عامل چاقی خودم میدونستم نوشتم.

اما حالا آگاهم هرقانون تا زمانی اعتبار داره که هیچ مورد مخالف برای نقض اون قانون موجود نباشه.

پس اگر من دلیلی داشته باشم که دلایل گذشته ی من رو نقض کنه دیگه دلایل چاقی من معتبر نیست.

اهمیت پاکسازی ذهن

شکستن دلایل چاقی ذهن

  • من درگذشته میگفتم مواد غذایی مقصر چاقی من هست اما چطور اطرافیان من که همین مواد غذایی رو میخورن بسیار لاغر هستند.

مثلا دوستم در باشگاه که در کنار من ایستاده بود اصلا هیچ رژیم و محدودیتی نداشت و ‌‌‌‌همه چیز میخورد حتی چیزهایی که من جرات نداشتم نگاشون کنم اون میخورد اما لاغر بود.

یا خواهر خودم هر آنچه من می‌خوردم اون هم با من میخورد یا چیزهایی که من جرات نداشتم بخورم ایشون میخوردن و بسیار لاغر هستن و همچنین دخترم که دقیقا مثل من مواد غذایی مصرف می‌کنه و بسیار لاغر هست. پس این مورد از دلایل چاقی نقض شد.

  • من در گذشته میگفتم چون تحرک ندارم پس بی تحرکی عامل چاقی من هست

دختر خودم در اوج بی تحرکی که کرونا بود و حتی یه مدرسه ساده هم نرفت کلی وزن کم کرد و بسیار بسیار لاغر شد طوری که همه بهش می گفتن لاغر شدی و لباسهاش براش گشاد شدن.

خواهر لاغر خودم که هیچ ورزش خاصی نمیکنه و خانه دار هست بسیار لاغر شده و لاغر مانده و …. پس این مورد از دلایل چاقی نقض شد.

  • من درگذشته میگفتم چون  اشتها دارم پس اون عامل چاقی من هست.

الان آگاهم چیزی  به نام اشتها در جسم من وجود ندارد و  این اشتها در ذهن من لونه داره و من به جای اینکه بگم اشتها دارم باید بگم حق انتخاب دارم و چرا این اشتها تا قبل از از ازدواج در جسم من نبود اما به محض اینکه ازدواج کردم در جسم من پیدا شد پس معلوم که ساخته ی ذهن خودم هست و واقعیت نداره.

  • من در گذشته کم کاری تیرویید  و اختلال در هورمونها رو دلیل چاقی خودم میدونستم.

چطور تا زمانی که آزمایش نداده بودم و متوجه این مشکلات نشده بودم بسیار لاغر و زیر ۶۰ کیلو بودم اما تا متوجه شدم شروع به چاق شدن کردم!

چطور اطرافیان من که از همین داروها استفاده کردن حتی یک گرم هم اضافه نکردن ولی من با خوردن این داروها سریع چاق شدم. پس این مورد از دلایل چاقی نقض شد..

  • من در گذشته سوخت و ساز پایین رو عامل چاقی خودم میدونستم.

این حرف اشتباه بود و این مورد در بدن همه ی افراد یکسان هست چون سیستم جسمی همه ی ما آدمها مثل هم هست و این کاملا حرف غیر درستی هست.

  • من در گذشته ازدواج رو عامل چاقی خودم میدونستم.

چطوره که دوستهای خودم و اطرافیانم رو میبینم که پس از سالها ازدواج کردن همچنان لاغر هستن. پس این مورد از دلایل چاقی نقض شد.

  • من بارداری رو دلیل چاقی خودم میدونستم.

من بازم خیلی از دوستان و اطرافیانم  رو میشناسم که با وجود دو بارداری و یا حتی چند بارداری اما بسیار لاغر هستند. پس این مورد از دلایل چاقی نقض شد.

پس بی تحرکی، ازدواج کردن، بارداری، دارو خوردن، اشتها داشتن و … رو مدتها هست که دلایل چاقی خودم نمی‌دونم و کلی هم کاهش وزن و سایز داشتم و این روند ادامه خواهد داشت.

چون دیگه من هیچ دلیلی برای چاقی خودم ندارم و من هیچ مانعی برای لاغری خودم ندارم و با انجام این تمرین دیگه فقط و فقط من هستم و چاقی خودم و من باید مسولیت چاقی خودم رو بپذیرم که این من هستم که با رفتارهای نادرست و افکار نادرستم خودم رو چاق کردم.

دیگه هیچ عامل بیرونی دلایل چاقی من نمیشه و من با استفاده از دوره های آموزش اطلاعات جدید به مغزم میدم که هیچ چیز باعث چاقی من نیست و فقط این  خود من هستم که اینطور باعث  چاقی خودم  شدم .

چگونگی ایجاد دلایل چاقی

مثلا من یادم میاد آخرین ماه های رژیمم بود که متوجه شدم کم کاری تیرویید دارم و یه مشکل هورمونی دارم که از هر کس می پرسبدم اینها باعث چاقی میشه میگفتن اره و دو پزشک همزمان با هم و حتی کارشناس تغذیه هم میگفت تو در آینده چاق خواهی شد.

و من قبول کردم و  باورکردم حق من هست که چاق بشم و یا میگفتم طبیعی که چاق بشم و اما با تمام وجودم ناراحت بودم و حتی گریه میکردم اما چون قبول کرده بودم هر ماه چاقتر میشدم و وزنم ثابت نبود و همینطور داشتم اضافه میکردم.

رهایی از چاقی

اگر با این راه آشنا نمی‌شدم خدا میداند تا چند کیلو من چاقی رو تجربه میکردم اما خب خدا کمک کرد و در میانه‌ی  راه با این راه آشنا شدم و من انگار دیگه کل جسمم زیرو رو شد.

اوایل که چاقی من متوقف شد و بعد جسم من خیلی سریع  شروع به لاغر شدن کرد و اتفاقا بعداً دیدم که  یکی از اطرافیان  لاغر من از همون داروهای من استفاده می‌کنه اما بدن این فرد حتی یک گرم اضافه نکرد و بیشتر من باور کردم که این خود من بودم که چاقی رو به خودم هدیه دادم و بیشتر قبول کردم که چقدر باورهای من در جسم من تاثیر گذار هستن.

دیگه گول نخواهم خورد و من آگاه شدم جریان چی هست و مهمترین آگاهی من این هست که من قبول کردم (من خودم مقصر اضافه وزن خودم بودم) و تا حدودی الان هم هستم تا به اندام رویایی خودم برسم و من خودم باید لاغری رو برای خودم با انتخاب افکار مناسب و رفتارهای مناسب به دست بیارم.

من بارها تعهد دادم و بازم تعهد میدم که به زودی به اندام دلخواهم خواهم رسید چون من در بدو خلقت جسم زیبا داشتم و اما خودم با باورهای نادرستم اون رو چاق کردم و من تا قبل از ازدواجم هم لاغر بودم اما بعد از اون دچار چاقی شدم. پس من میتونم دوباره به اندام دوران مجردی خودم برگردم این حق طبیعی من هست. این جسم طبیعی خودم هست که گمش کردم اما دوباره دارم پیداش می کنم.

لاغر شدن یادگرفتنی است

من کسی هستم که دارم لاغری رو یاد میگیریم  چون لاغری یک هنر هست مثل سایر هنرهای دیگر و همانطور که من مهارت رانندگی و آشپزی و گلسازی و آرایشگری و نقاشی روی بوم و کلاسهای مختلف کامپیوتر و …. رو یاد گرفتم مهارت لاغری را هم یاد خواهم گرفت و با تکرار کردن مهارت لاغر شدنم بیشتر خواهد شد و جسم زیبایی رو برای خودم خلق خواهم کرد.

انجام تمرینات لاغری

چطور باید لاغر بشم؟

من باید به ذهنم لاغری رو یاد بدم و اونم از ابتدا باید شروع کنم تا ذهنم دقیقا متوجه بشه و اون رو یاد بگیره و اما باید تمام روشهای غلط گذشته رو کنار بزارم و هیچوقت سراغ هیچ راهی نرم که البته این رو هم بگم من نه تنها به سمت هیچ راهی نخواهم رفت بلکه بقیه ی رژیم ها و روش های لاغری برای من مسخره و عجیب و غریب هستن و هرگز تمایلی به انجام هیچ روشی برای لاغر شدن ندارم. 

من اما بارها باید دلایل چاقی رو در ذهنم از بین ببرم. به این شکل تمام دلایل ناتوانی در لاغری رو هم از بین می برم. 

مثلا من میگفتم چون استخون بندیم درشت نمیتونم لاغر بشم.

و یا میگفتم چون همه بهم میگن تو از خواهرت گوشتی تر ی هیچ وقت نمیتونم مثل خواهرم کاملا لاغر بشم.

و یا میگفتم از یه حدی به‌ بعد جسم من نمیتونه لاغر تر بشه و برای اون لاغری خیلی باید زجر و سختی کشید.

 اما چون بارها با همین جسمم تونستم وزن کم کنم پس جسم من توانایی لاغر شدن داره و این جسم من بسیار توانمند هست چون بارها از روش های اشتباه رفتم و کلی وزن کم کردم پس جسم من مشتاق و توانمند لاغری هست.

من بارها از راه رژیم سی کیلو و بیست کیلو و …. کم کردم اما ماندگار نبوده چون راهم غلط بوده و اما من حالا آگاهم و چقدر جسم من مشتاق لاغر شدن هست و فقط من خودم نمیزارم که بر طرف  بشه با افکار و. رفتار نادرستم نمیزارم که من لاغر ایده آل بشم.

من لاغری رو حق خودم میدونم. و مطمعنم اگر هنوز چاق هستم اینم حق من هست و من اون رو میپذیرم و اصلا گله و شکایت ندارم.

من میخواهم با این راه شگفت انگیز لاغری رو تجربه کنم چون خداوند، من را به این راه هدایت کرده پس حتما میتوانم لاغر شوم و توانایی انجام مراحل آن را دارم . پس من با تمام وجودم قدم برمیدارم تا لذت زنده بودن را بچشم.

✍️ تمرین آموزشی 📖

تمرین این جلسه نقطه شروع شکست دادن چاقی است.

در جلسه قبل و تمرین داستان چاقی درباره دلایل چاقی خود توضیح دادیم. اینکه چرا و چی شد که چاق شدم.

اگر تمرین جلسه قبل را به شکل عالی انجام نداده اید توصیه می کنم حتما ابتدا تمرین جلسه قبل را انجام داده و سپس به تمرین این جلسه بپردازید.

برای تمرین این جلسه باید دلایل چاقی که در جلسه قبل نوشتید را به این جلسه منتقل کرده یا دوباره دلایل چاقی خود را بنویسید.

هرچقدر دلایل بیشتری برای چاق بودن در ذهنتان پیدا کرده باشید تمرین این جلسه تاثیر بیشتری در تغییر افکار اشتباه درباره چاقی می گذارد.

با دقت و شرح انشایی مراحل تمرینی این جلسه را انجام دهید.

مرحله اول:

  • چرا من چاق هستم؟

هرچه دلایل بیشتری برای چاق بودنتان پیدا کنید نیروی شما برای تغییر افکار و نگرش های اشتباه درباره چاقی بیشتر خواهد شد. بنابراین تا می توانید دلایل منطقی برای چاق بودن خود پیدا کنید.

  • دلایل منطقی برای رد کردن علت چاقی خود پیدا کنید.

برای تغییر فرمول های چاقی ذهنی باید دلایل منطقی برای اشتباه بودن افکار و نگرش خود درباره چاقی پیدا کنید. برای این کار باید افرادی را پیدا کنید که در همان شرایطی که شما دلایل چاقی خود می دانید هستند اما متناسب هستند.

برای مثال اگر شما کم تحرکی را دلایل چاقی خود می دانید باید افرادی را پیدا کنید که از نظر تحرک داشتن مانند شما و یا حتی کم تحرک تر از شما هستند اما متناسب هستند.

با پیدا کردن مثال متضاد با دلایل خود برای چاق بودن می توانید فرمول چاقی ذهن خود را اصلاح کنید.

مرحله دوم:

  • تعهد بدهید که فقط خودتان مقصر چاق بودنتان هستید.

حتی اگر یک درصد فرد یا عامل دیگری غیر از خودتان را عامل چاق بودنتان بدانید در روند متناسب شدن خود مشکل ایجاد خواهید کرد.

اکنون که با مثال های واضح و واقعی به صورت منطقی اثبات کردید که دلایل چاقی تان فقط وهم و خیال بوده اند باید مسئولیت وضعیت فعلی خود را بپذیرید تا انگیزه و اشتیاق تغییر کردن را در خود شعله ور کنید.

مرحله سوم:

  • اعتراف کنید که توانایی لاغر شدن را دارید.

برای باور کردن توانایی لاغر شدن می توانید از تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن استفاده کنید. توضیح دهید که قبلا برای لاغری از چه روش هایی اقدام کرده و چه نتایجی کسب کردید.

مهم نیست اگر نتیجه شما ماندگار نبوده است فقط به این موضوع توجه کنید که شما توانستید مقداری کاهش وزن داشته باشید.

یادآوری بارها وزن کم کردن به شما کمک میکند تا توانایی لاغر شدنتات را باور کنید. به این موضوع دقت کنید که با اینکه روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید صحیح و اصولی نبوده اند اما بارها از انجام همان روشها مقداری از وزن و سایز خود را کم کرده اید. بنابراین شما توانمند و لاغر شونده هستید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

متن فایل تصویری برای ناشنوایان 🧏

متن فایل تصویری جلسه‌ دوم: (توسط خانم گلستان عزیز)

 به نام خدای مهربان 

سلام دوستان خوبم! همراهان عزیز سایت تناسب فکری!

من رضا عطار روشن هستم و خداوند رو بی نهایت سپاسگذارم که این فرصت رو به من داد تا همراه شما دوستان خوبم

باشم، با جلسه ی دوم دوره ی فوق العاده لاغری با ذهن؛

درجلسه ی قبل، درباره ی اینکه؛ 

چرا ما چاق هستیم صحبت کردیم و در واقع انتخاب کردیم که کدوم موضوع رو مورد بررسی قرار بدیم؛

اینکه چرا ما اصلا چاق هستیم؟

 و یا اینکه: 

چطور می تونیم لاغر بشیم؟

خب؛

انتخاب خیلی از دوستان مطمئنا این بوده که خیلی زود می خواستن برن سر موضوع اینکه چطور می تونن لاغر بشن، به خاطر این سال ها یی که اضافه وزن داشتن، 

خب، 

مطمئنا اون اشتیاق زیادی در اونها ایجاد کرده که خیلی زود می خوان لاغر بشن و از این همه فشار جسمی و روحی و این مسائلی که چاقی به همراه داره، می خوان رها بشن؛ 

ولی خب، وقتی موضوع آموزش باشه، وقتی موضوع لاغری از طریق ذهن و از بهترین روشی که میشه با اون لاغر شد و همیشه لاغر موندن باشه؛ دیگه باید اصولی کار رو انجام داد، نمیشه خیلی عجله‌ای و بخوایم مثلا فوری یک موضوعی رو مطرح کنیم و از اون نتیجه گیری کنیم. 

چون اینجا موضوع آموزش ذهنیه، فشار جسمی نیست که مثلا بخوایم مقدار غذا رو خیلی کم کنیم یا فعالیت رو خیلی بالا ببریم که جسم ما تغییر کنه و لاغر بشیم؛

موضوع ذهنیه و آموزش ذهنی نیاز به دلیل، برهان، مدرک وحرکت گام به گام داره؛ مثل هر آموزش دیگه ای. 

خب؛

ما تصمیم گرفتیم درباره ی اینکه چرا ما چاق شدیم اول صحبت کنیم وبعد درباره ی اینکه چگونه می تونیم لاغر بشیم و یک تمرین خیلی عالی هم در انتهای جلسه ی قبل برای شما در نظر گرفتم که بایستی شما دلایل چاق شدن خودتون رو بنویسید؛

قرار شد که هر چقدر نیازه وقت صرف کنید، فکر کنید وهر چند تا دلیل که فکر می کنید عامل اضافه وزن تون هستش رو بایستی می نوشتید. 

 * اگر اون تمرین رو انجام دادید، در قسمت نظرات اون بخش  نوشتید ، این فایل رو ادامه بدید والا به شما پیشنهاد می کنم که این فایل تصویری رو ادامه ندید؛ 

ابتدا برید فایل قبل رو به خوبی گوش کنید، اگه نیاز بود یکی  دوبار یا شایدم بیشتر گوش کنید و بعد تمرین رو انجام بدید و به این قسمت بیاید.

 * بازم تاکید می کنم کار من آموزش لاغری از طریق ذهنه؛ بنابراین افرادی از این روش نتیجه می گیرن که اون رو باور کنن و تمريناتی که داده میشه رو به شکل عالی انجام بدن وامیدوارم که شما از اون دسته افراد باشید. 

خب؛

همه‌ی شما درباره ی اینکه چرا چاق هستید حتما دلايلی رو نوشتید. 

میشه حدس زد که به اندازه‌ای که اضافه وزن دارید دلایل متفاوت تری رو نوشتید؛ 

به این شکل که مثلا اگه فردی ۱۰کیلو اضافه وزن داره، ممکنه دو یا سه دلیل رو نوشته باشه؛ اما فردی که مثلا ۳۰کیلو ،۴۰کیلو،۵۰ کیلو اضافه وزن داره، احتمالا دلایل بیشتری رو به عنوان عوامل چاق شدن خودش نوشته. 

می خوایم این دلایل رو با همدیگه بررسی کنیم و که آیا واقعا این دلایل چقدر نقش دارن در میزان اضافه وزن ما.

حتما با من هم عقیده هستید که یک موضوع علمی، یک دلیل، يک برهان، تا زمانی قابل قبول از نظر علمی هست که مخالف اون اثبات‌ نشه و یا حتی دیده نشه؛ یعنی اون قانون نباید نقض بشه والا از اعتبار خارج میشه؛ مثلا دارم میگم، 

ببینید قانون جاذبه میگه که هر جسمی رو شما درفضا رها کنید، اون جسم به سمت زمین کشیده میشه و به زمین می خوره. این یه تعریف خیلی ساده از قانون جاذبه است.

… این قانون تا زمانی اعتبار داره که همه ی اجسام به سمت زمین بیان؛ یعنی اگه شما یک روزی از خواب بیدار شدی و مثلا یک سیب رو رها کردی و به سمت بالا رفت؛ بلافاصله این قانون جاذبه نقض میشه وتمام فرمول های وابسته به اون، همه از اعتبار ساقط میشه؛ چونکه دیگه مورد مخالف اون رؤیت شده واین قانون بل کل از بین خواهد رفت؛ این درباره ی همه چیز هست؛ درباره ی هر دلیلی هم، می تونه این قانون صدق کنه؛

دلايلی که شما برای اضافه وزن تون نوشتید؛ اگر بتونید مقابل اون رو پیدا کنید، اگر دلايلی دیگه پیدا کنید که دلیل شما رو نقض کنه ، یعنی نمونه هایی پیدا کنید که دلیل تون رو نقض کنه؛ پس دلیل شما برای چاق شدن تون، یک دلیل معتبر نیست.

چند تا مثال براتون می زنم که حدس می زنم در نوشته های شما وجود داشته باشه؛

خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن، ارثی بودن رو عامل اضافه وزن شون می دونن؛ یعنی طرف میگه ” بابا من ارثی مون همینه، چیزی که من خودم هم باورم این بود؛ یعنی از بچگی 

به ما گفته بودن که خانوادگی ما، چاق هستیم و راست هم می گفتن؛

همه ی عموهای من، عموزاده های من، همه ی خانواده ی پدری من، تا جایی که من می شناختمشون چاق بودن.

اصلا یکی از نشانه‌های خانواده ی پدری من، همین چاق بودنشونه و الانم هر کدوم از اونایی که فامیلشون عطار روشن هست اضافه وزن دارن؛ پس منم باور کرده بودم؛ یعنی قبول داشتم که خب ارثی بودن يه دلیل خیلی موجه؛ خیلی قابل اعتبار برای اینکه من چاق باشم. 

بعضی از افراد که اضافه وزن دارن، شرايط زندگیشون رو عامل  مثلا اضافه وزنشون میدونن، مصرف مواد غذایی رو؛ 

مثلا میگن که خب مواد شیمیایی در غذاها قاطی می کنن، نمی دونم کود های مختلف می دن؛ به هرحال ، مواد غذایی رو مقصر اضافه وزن خودشو می دونن .

یه عده دیگه میان ، کم تحرکی شون رو عامل می دونن؛ طرف میگه خب من چون تحرکم کمه، چون که کار پشت میزی دارم،….

…این باور رو هم خودم داشتم، چون سال های زیادی کارمند بودم و کار پشت میزی داشتم و اون سال ها اتفاقا بیشتر چاق شدم؛ چون این باور رو از قبل داشتم که؛ افرادی که تحرک کمی دارن خب طبیعیه که چاق تر بشن و وزنشون بالا بره؛ خب  منم تحرک خاصی نداشتم؛ بیشتر کارم پشت میز بود؛

 بعضی ها این باور رو دارن که چون کار من پشت میزی هست، کار  کم تحرک دارم، یا من خانه دار هستم و از خونه‌ بیرون نمی رم یا هر دلیل دیگه ای که نشان از کم تحرکی شون باشه، رو دلیل اضافه وزن شون می دونن. 

عده ای دیگه از افرادی که اضافه وزن دارن، مصرف یک داروی خاصی رو دلیل اضافه وزن شون می دونن.؛ مثلا طرف میگه:”خب، من چون چند ساله دارم قرصهای اعصاب من میخورم؛ مثلا مربوط به اعصاب رو مصرف می کنم؛ دیگه به خاطر همین من اضافه وزن پیدا کردم. ؛

 یا اینکه ابتلا به یک بیماری خاصی رو عامل اضافه وزن شون می دونن؛ خیلیا باورشون اینه که چون تیروئید شون اختلال داره، اختلال در عملکرد تیروئید دارن، اونا اضافه وزن پیدا کردن،

خب ديگه چه دلايلی می تونه داشته باشه؟ 

تا جایی که من می دونم دلایل دیگه… آها…بعضی ها این دفعه فکر می کنن، خب سوخت وساز بدنمون پائینه؛ اینم باز یک مورد شایع بین افراد چاقه؛ میگه ما اصلا سوخت وساز مون پائینه، آره؛ و اين باعث اضافه وزن مون شده‌ و هر دلیل دیگه ای  که ممکنه شما نوشته‌ باشين و الان من به خاطر نداشته باشم که اون‌ها رو بازگو کنم.

اینها دلايلی که افرادی که اضافه وزن دارن، برای  چاق بودن شون دارن و شما هم مطمئنا تعدادی از این دلایل رو نوشتید؛ حالا، حرف من اینه؛ اگر برای هر دلیل تون یک مورد پیدا کردید که خلاف اون رو نشون میده؛ پس بنابراین دلیل شما از  اعتبار ساقط میشه، دیگه یعنی نمی تونین ادعا کنین که دلیل اضافه وزن من  اینه. 

از یک دلیل خیلی مهم شروع می کنم؛

 همین موضوع ارثی بودن، خیلیا باورشون اینه که چاقی شون ارثیه؛ خب، نمونه ی مخالف این رو چجوری میشه پیدا کرد؟ اگر در خانواده ای مثلا ۴تا فرزند داره یک  خانواده، سه تا از اونها اضافه وزن داره، یعنی پدر و مادر اضافه وزن دارن، سه تا از فرزندان هم اضافه وزن دارن، اگر حتی یک فرزند  اضافه وزن نداشته باشه؛

بنابراین خیلی ساده میشه این قانون رو نقض کرد که، ارث عامل چاقی نیست و الا بایستی همه ی فرزندان به یک اندازه از پدر و مادر ارث می بردند؛ وقتی یک فرزند یا دو فرزند لاغر هستند ، بقیه چاق هستند؛ پس نمی شه گفت؛ چاقی ارثیه،

یا حتی ممکنه افرادی رو پیدا کنید که اصلا پدر و مادرشون اضافه وزن دارن، فرزندان هیچ کدومشون اضافه وزن ندارن و حتی  بالعکس، یعنی پدر و مادر اضافه وزن ندارن؛ اما فرزندان اضافه وزن دارن، همه ی این ها ثابت می کنه که اضافه وزن ارثی نیست

و حتی اگر يه مقدار بخواید دقیق تر روی این موضوع تحقیق کنید، درباره‌ی علم ژنتیک مطالعه کنید؛ منبع ها یی که قابل اعتماد و درست هستن، صحیح هستن رو مطالعه کنید، اصلا چاقی به عنوان یک عامل ژنی رو واسش در نظر نگرفتن که مثلا فلان ژن یا دی ان ای(DNA) باعث اضافه وزن میشه، این یک  توجیه، که بین افراد چاق معمولا رواج داره

و همین توجیه باعث میشه که فرد از کودکی وقتی اينو می‌شنوه، بارها و بارها، مثل خود من می‌شنوم که چاقی من ارثیه، یواش یواش برای ذهنت طبیعی می شه که خب دیگه وقتی ارثه دیگه من کاری نمی تونم بکنم مگه میشه آدم با ژنتیک بخواد مبارزه کنه، طبیعیه وهمین باور باعث می شه که اضافه وزن یواش یواش بیشتر بشه.

 بیایم یه موضوع دیگه رو بررسی کنیم؛

بعضی ها باور شون این بود که مصرف مواد غذایی که حاوی مواد نگهدارنده و کودهای شیمیایی و خلاصه خیلی از این بهانه هایی که دارن باعث شده که اونها اضافه وزن پیدا کنن؛ اگر افرادی رو پیدا می کنید و سراغ دارید که مطمئنا وجود داره که عین شما دارن از همون مواد غذایی مصرف می کنن اما متناسب هستن؛ پس‌ این ادعای شما از اعتبار ساقط میشه،

دیگه نباید این ادعا يا این توجیه رو داشته باشی یا این دلیل رو بیاری که به این دلیله که من اضافه وزن دارم. اگر فکر می کنی سوخت و ساز بدنت پائینه، نمی دونم والا راستش این باور از کجا شکل گرفته، کی اینو مطرح کرده، خیلیا که میگن آقا دکترا گفتن، حالا کدوم دکتر گفته، هم مشخص نیست، از کی گفتن هم مشخص نیست. 

سوخت وساز بدن اینجوری نیست که پایین وبالا باشه؛ یعنی در من سوخت وساز یه جور باشه، در يه نفر دیگه اینقدر متفاوت باشه که این اختلاف وزنی رو به وجود بیاره. ببینید مثلا اگه بخوایم بگيم  حتی بخوایم خیلی هم حالا، وسواس گونه به این موضوع فکر کنیم یا نگاه کنیم آقا مثلا می‌گیم جسم ها حالا یه اختلافات جزئی دارن، حالا شرایط آب و هوا، نمی دونم طبع آدم‌ها، خیلیا فکر می کنند که مزاج من مثلا نمی دونم سرد مزاجی بعضی ها میگن گرم مزاحم من، اضافه وزن دارم….

…بعضی ها میگن گرم مزاجم من، اضافه وزن دارم…

…يه چيز های عجیب و غریبی در میارن ولی اگر حتی بخوایم به این ها يک درصدی هم اعتبار بدیم که مثلا شاید درست باشه، به هیچ وجه نمیشه به این شکل فکر کرد که حالا این اختلاف جزئی بین جسم من و جسم يه نفر دیگه بتونه ۳۰_۴۰  کیلو اضافه وزن رو به ارمغان بیاره، من نمی تونم اینو قبول کنم و خودم دلیل واضح بر رد این ادعا هستم. منم یه زمانی فکر می کردم سوخت و ساز بدنم پائینه وخودم رو؛ 

یعنی باور کرده بودم که چون سوخت وسازم پائینه، اینا همه ببین، نمی خوام بگم تنها این دلیل باعث چاقی تونه، ببین شما شاید چند تا دلیل نوشته باشی؛ به هرحال حتی در مقطع های زمانی، در سن های مختلف ما دلایل مون هی عوض میشه، چون باید توجیهات جدید داشته باشیم برای چاق بودنمون؛ به هرحال هر کدوم از این دلایل می تونه بخشی از بار اضافه وزن ما رو به دوش بکشه؛ ممکنه مثلا ۱۰ تا دلیل شما داشته باشید ولی می خوام، می خوام یاد بگیری چجور باید، یکی یکی این دلایل رو بررسی کنی. 

اگر فکر می کنی تو سوخت وساز پائینه، مثلا خواهری، برادری داری که از ژن خودته و هم خون خودته ولی اون متناسبه، پس نمی شه، این اختلاف سوخت وساز اين قدر باشه که مثلا این اختلاف وزن رو به وجود بیاره. 

در هر چیز دیگه ای هم بخوای مقایسه کنی ؛ مثلا بین ماشین ها مقایسه کنیم:سیستم ماشین ها خب بیسش(BASE) یکیه، حالا يه سری تفاوت ها و تغییرات ایجاد می کنن، یه ماشین مثلا صفر تا صدش میشه ۱۲ ثانیه، یه ماشین مثلا میاد میشه ۳ ثانیه، سیستم یکیه ولی نوع ، کیفیت، حالا اون اندازه ها ومقیاس هایی که خودشون دارن رو دستکاری می کنن یا بهبود میدن…

که ماشین به این شکل سرعتش بالا تر میره؛ ولی جسم ما که مخلوق پروردگاریم و همه به یک شکل خلق شدیم، سیستم مون یکسانه؛ کار بشر نیستیم که  بخوایم تفاوت باشه یا مثلا اشتباه صورت گرفته باشه، سوخت وساز نمی تونه عاملی باشه که اینقدر اختلاف وزن به وجود بیاره؛

من که اصلا قبول ندارم سوخت وساز من با مثلا یه ورزشکار یا یک  فردی که الان ۲۰۰کیلوه تفاوت داره، امکان نداره، من اصلا اینو قبول ندارم؛ یعنی سوخت وساز یک فرد متناسب با سوخت وساز بدن یک فرد چاق کاملا باید یکی باشه؛ چون همه ی اعضای بدن مشابهه؛ قلب دارن، شش دارن ، کلیه دارن، مغز داریم، همه چیمون مثل همدیگه س، چطور ممکنه سوخت وساز مون اینقدر متفاوت باشه؟

اصلا سوخت وساز مربوط به بیشتر، اندام های درونی ماست، فعل و انفعالات درونی بدن ماست؛ همه‌ی اعضای درونی بدن ما برای کارکردنشون، برای اینکه فعالیت شون رو انجام بدن، نیاز به انرژی دارن و انرژی رو از سلول، از خون، حالا به هر طریقی می گیرن مصرف می کنن؛ بهش میگن سوخت وساز. 

وقتی اندام ما به این شکل با هم مشابه، چطور ممکنه سوخت و ساز انسان ها اینقدر با هم متفاوت باشه که مثلا بخواد ۲۰کیلو، ۳۰ کیلو اختلاف وزنی به وجود بیاره؛ پس‌ اینم نیست مگر بخوای خیلی دیگه حالا مثلا، بخوای مقاومت کنی به خاطر اینکه دلایلت رو از دست ندی والا اگه منطقی باشیم؛ خودمون باشیم، خودمون و وجدانمون ، بخوایم فکر کنیم  اینم نمی تونه دلیل اضافه وزن مون باشه. 

خب؛ خیلی از خانم ها مثلا باورشون اینه که خوب چون بارداری رو پشت سر گذاشتن؛ بچه به دنیا آوردن،دیگه ، خب ، طبیعیه چاق باشن.  اینم میشه به راحتی نمونه هایی پیدا کرد که افراد، خانم‌هایی که باردار شدن، بچه شون به دنیا آمده و اونها، هيچ اضافه وزن آنچنانی هم براشون باقی نمونده، به حد۴-۵ کیلو بوده که طی یکی دو ماه ، ۳ ماه بعد هم دوباره به حالت قبلشون برگشتن؛

اونی که در دوران بارداری، ۲۰ کیلو، ۳۰ کیلو اضافه وزن پیدا می کنه، بعد بچه به دنیا میاره؛ ۲/۲۰۰–۲/۴۰۰–۳ کیلو؛ پس این باقی اضافه وزن به خاطر چیه؟

می خوای بگی مثلا طبیعیه دیگه، دوران بارداریه و دیگه آدم، کار ما نیست که‌، سیستم خداست که باید اینجوری باشه، چرا اینجوریه ؟

چرا یک فردی در دوران بارداری ۱۵ کیلو اضاف می کنه، یک فردی ۲۵ کیلو اضاف می کنه، یک فردی ۷-۸ کیلو  اضاف می کنه، چرا؟ چرا؟

فکر کنید؛

نمی تونه این‌ها کار خدا باشه یا خواست خدا باشه یا سیستم تون باشه، این ها همه يه چيز ديگه س.

پس اینم یکی دیگه از دلایله که خیلی ها بیان می کنن یعنی دلایل چاقی شون می دونن و خیلی دلایل دیگه ای که هر کدوم از شما نوشتین، اینو باید خودتون دیگه بدونید،

من فرمول رو بهتون گفتم خودتون باید ببینید اگر نمونه ای پیدا کردید در دوستان، اطرافیان، هر کجا، يک فردی رو دیدید که شرایط شما رو داره يا دلیلی که شما برای چاقی تون دارید رو اونم داره؛ یعنی این دلیل برای اونم صدق می کنه، اما چاق نیست؛

بنابراین با کمال احترام باید به شما بگم که دلیلتون خیلی اشتباهه و فقط یه توجیهه که مانع از  لاغر شدن شما میشه؛

بنابراین برای این قسمت خیلی مهمه که دلايلی رو که برای اضافه وزن خودتون بیان کردید رو دونه به دونه، بخونید دوباره، بعد تحلیل کنید،

بگردید ببینید نمونه ی متضاد اون رو پیدا می کنید یا نه؟ و در این باره هم در قسمت نظرات بنویسید که مثلا من، دلایلتون که در قسمت قبل نوشتید رو بیارید در قسمت نظرات این فایل و زیرش ، اگر نمونه پیدا کردید که دلیل شما رو نقض می کرد حتما بنویسید که

مثلا: من فکر می کردم چاقیم به خاطر ارثی بودنه ولی خب این، فلانی رو پیدا کردم؛ مثلا دختر خاله من در همچین شرایطیه، پسر داییم در همچین شرایطیه؛ اونا خانواده ی چاق دارن ولی اون لاغره…

یا دوستم یا هر کسی، دلیلشو بنویس، پيدا کن و حتما نظرات دوستان رو هم بخون،

چون وقتی که؛ اگر مثلآ شما دلیلت، یکی از دلایل چاقی ات ارثی بودن باشه، دوستت هم باشه، یه دوست دیگه هم باشه و همه بیان دلایل شون رو بنویسن که به این دلیل ادعای من از اعتبار ساقط شده یا می پذیرم که مثلآ این ادعای اشتباهیه؛ چون فلانی بازم خانواده ش چاقن ولی خودش متناسبه؛ وقتی یه نفر دیگه میاد یه دلیل دیگه می نویسه، یه نفر دیگه میاد يه دلیل دیگه می نویسه،

وقتی شما، می خوام اینو بگم، وقتی دلایل مشترک باشه؛ اما علت های رد کردن دلایل متفاوت باشه، متنوع باشه؛ شما خیلی راحت‌تر ذهنتون باور می کنه که آره، این دلیل چاقی نیست، این نمی تونه دلیل چاقی باشه، می خوام،

اصرار من برای خوندن نظرات دیگران به این خاطر ه که شما دلایل متعددی رو بخونید که دیدگاه وتوجیه تون رو برای چاقی از بین می بره یا رد می کنه و وقتی اينا رو بخونید خیلی عالی اون مقاومت های ذهنی شما شکسته میشه؛

چون خیلیا دیدین ادعا شون اینه من ذهنم به تغییر مقاومت داره،نسبت به لاغر شدن مقاومت‌ داره، بعد اینکه در دوره ی لاغری با ذهن شرکت می کنن، بعد یه چند روز میان اینو میگن که مثلا استاد ما ذهن مون نسبت به تغییر کردن یا لاغر شدن مقاومت داره؛

 میگم نه، ذهنت بنده خدا مقاومتی نداره، شما نتونستی خوب دلايلی پیدا کنی که به خودت بتونی اثبات کنی که میتونی از طریق ذهنی هم لاغر بشی و بهشون توصیه می کنم که به چه طریقی دوره رو ادامه بدن؛ چه فايل هایی رو استفاده کنن و به لطف خدا؛ خب نتیجه بهتر میشه و اونا هم در مسیر درست قرار می گیرن

ولی خب شما الان سعی کنید با خوندن نظرات دوستانتون بیشتر به خودتون اثبات کنید که دلايلی که برای اضافه وزن آوردید؛ دلایل منطقی و علمی و قابل قبولی نیست، چون نمونه های متضاد اون خیلی هست؛ 

هرچه بیشتر نمونه پیدا کنید که بر خلاف ادعای شما دارن اثبات می کنن یا نشون داده میشن، خب خیلی راحت‌تر می تونی بپذیری که آره من اشتباه می کردم و مهم نیست که چند ساله این فکر رو داشتی؛

اینم خودش یه مانعه ها؛ بعضی ها مثلا به خاطر اینکه ۳۰ساله طرف فکر می کرده به این دلایل اضافه وزن داره و همیشه خیالش راحت بوده که مثلا من به خاطر ارثی بودن، به خاطر کار پشت میزیم، به خاطر فلان اضافه وزن دارم؛ هزار بار گفته به این واون، من دست خودم نیست، چیکار کنم ؟دیگه الان سخته بخواد باور کنه که بابا ! این دلیل نیست؛

نمی تونه، آدم مثلا خجالت می کشه، انگار مثلا تحقیر می شه که مثلا من بعد از ۳۰سال الان به این نتیجه برسم که مثلا، نه؛ ارثی بودن دلیل نمیشه، مواد غذایی دلیل چاقی نمی شه، کار پشت میزی دلیل چاقی نمی شه، خواب زیاد، خواب زیاد، خیلیا، فکرشون اینه که چون مثلا بیشتر می خوابم چاقم،

 میگم خیلی چیزا هست و حالا وقتی نظرات دوستان رو بخونی، حتی در تمرین های گذشته هم وقتی دیدگاه دیگران رو بخونی، به دلایل چاقی که افراد عنوان میکنن، بیشتر تسلط پیدا می کنید و براتون خیلی جالبه که انسان‌ها چه دلايلی رو دارن واسه اضافه وزن شون وچون که کار ما لاغری از طریق ذهنه ، نیاز داریم به دادن اطلاعات جدید و صحیح به مغز مون،

برا اینکه در نهایت این مغزِ که باید تحلیل کنه، باید فرمول های جدید رو بسازه و نتیجه ی جدید رو در جسممون ایجاد کنه؛ بنابراین حتما تمرينات این دوره ها رو انجام بدید و تمرينات دوستان تون رو بخونید و نظر بزارید که خیلی بهتون کمک می کنه که بهتر در مسیر لاغری با ذهن قرار بگیرید.

خب، این بخش اول این قسمت، که‌ ما اومدیم دلایل اضافه وزن رو مشخص کردیم و چگونه برخورد کردن با اونها رو هم براتون توضیح دادم که چطور باید مخالفش رو پیدا کنید که این دلیل رو بتونید رد کنید. حالا چی باقی می مونه؟ 

ببینید: من بودم و یک مقدار، یک تعدادی دلیل برا اضافه وزن که در جلسه ی قبل مشخص کردم، تا اینجا اومدم یکی یکی دلایلم رو رد کردم ديگه یعنی گفتم؛ این به این  خاطر رده، این دلیل به این خاطر رده،این دلیل به این خاطر رده،

الان چی باقی موند؟ من و چاقیم باقی موندیم دیگه؛ سه تا بودیم، سه بخش بود، من بودم، چاقیم بود و يه سری دلایل. 

الان کی  مقصره به نظر شما؟

این چاقی مال کیه؟

مگه غیر از اینه که چاقی مال خودمونه؟

مگه نه اینکه من زمانی که ۱۳۵کیلوگرم بودم،

این وزن اضافه رو خودم داشتم حملش می کردم، تو بدن خودم بود، از صورت گرفته تا مچ پا، همه ی اضافه وزن رو داشت با خودش حمل می کرد؛

مگه نه اینکه من چاقم؛ پس چطور دلایل چاقی رو من این همه دلايلی می دونم که همش هم به راحتی رد میشه؟ همش. هر دلیلی شما برای چاقی آورده باشی که حتی اگر نتونی خودت نمونه ی متضاد اون که‌ اونو نقض کنه پیدا کنی؛ من به راحتی می تونم برات دلیل پیدا کنم که نه؛ این توجیهی که تو مياری اصلا بی اساسه و بی ارزشه و نمی تونه دلایل چاقی باشه؛ ببین یه مثال ساده براتون بزنم؛

خيليا باورشون، ادعا شون اینه، فکرشون اینه که اختلال در عملکرد تیروئید آدم رو چاق میکنه؛ میگه دکتر گفت، آره پزشکم اینطوری گفته، تو اینترنت خوندم، فلان متخصص رو آوردن توی تلویزیون، اینجوری داشت صحبت می کرد؛ می گفت بله ، افرادی که مثلا اختلال در عملکرد تیروئید دارن؛ مثلا اینقدر اضافه وزن پیدا می کنن، خیلی اينو می پرسن، خيليا دلیلشون اینه و این باعث شد که من خیلی روی این زمینه تحقیق کنم ببینم واقعا تیروئید چقدر می تونه تاثیر بزاره در چاقی افراد؟ 

از خیلی از افرادی که پزشک بودن، مسئول بودن سؤال کردم و اکثر اونها به قطع نمی گفتن که مثلا؛  یقین نداشتن که حتما اختلال در عملکرد تیروئید می تونه، اینقدر وزن رو اضاف کنه؛ می گفتن اختلاله دیگه، ممکنه در یکی ایجاد کنه، در یکی ایجاد نکنه، مقدارشم متفاوته.  هیچ رقم وعدد علمی و دقيقی نبود که بیان کنن و خب من خیلی بیشتر روی این موضوع تحقیق کردم، گفتم ببینم دلیلش چیه؟

آخه این اگر يه مساله ای در جسم انسان باشه، حتما علم پزشکی، یه فردی، یه شخصی، یه جایی؛ بالاخره یه کاری انجام داده درباره ی این موضوع و خیلی جالب بود که در منابع خارجی پزشکی من به این نکته رسیدم ، به این موضوع رسیدم که اختلال در عملکرد غدد تیروئید،

می گفت در بدترین شرایطش یعنی بدترین نوع اختلال در عملکرد تیروئید در طی ۳۰سال می تونه بین ۳-۷کیلو به جسم فرد اضاف کنه،

خوب دقت کنید؛ بدترین نوع حالت اختلال در عملکرد تیروئید در طی ۳۰سال؛ یعنی در بازه ی زمانی ۳۰سال، یعنی اگر ۳۰سال در بدترین شرایط باشه غدد تیروئید، در نهایت می تونه بین ۳تا۷ کیلو به‌ وزن فرد اضافه کنه؛

اون وقت ما فردی ۴۰کیلو اضافه داره بعد مثلا ۳ساله که طرف فهمیده که مثلا غدد تیروئیدش مشکل داره، در طی ۳سال ۴۰ کیلو اضافه کرده ميگه به خاطر تیروئید ِ ، آره  واینها همه باور های اشتباهیه که به ما تلقین می کنه که تو به خاطر این، حقته چاق باشی؛ اصلا باید چاق باشی، طبیعیه چاق باشی 

و وقتی در ذهن ما چاق شدن طبیعی بشه، دیگه نمی شه جلوشو گرفت و جالب هم هست که چاق شدن طبیعی می شه، چقدر چاق شدن رو خدا می دونه، برای اون حدی نداره و همین جوووووور اضافه، اضافه،اضافه؛

در مورد این موضوع تحقیق کنید، اینقدر سطحی نباشید، هر کسی هر چی گفت سریع قبول نکنید و باور کنید و فرمول سازی کنید در ذهنتون، ببینید عملکرد ذهنو؛ حالا ان شاالله دوره ی لاغری با ذهن شرکت کردید خیلی کامل و جامع درباره‌ی تأثیر عملکردهای ذهنی در واکنش‌های رفتاری، در اضافه وزن، شما یاد می گیرید ؛

اما تا اینجا همین قدر بدونید که وقتی چیزی می شنوید، می بینید و یا درباره ش حرف می زنید این داره در ذهنتون فرمول سازی میشه و کافیه باور کنی، یه حرفی رو؛ مخصوصا اگر فرد گوینده مورد قبولت باشه.

دیدید الان خیلی از تبلیغات تلویزیونی مخصوصا تبلیغات لاغری، میان یه فردی رو که یک روپوش پزشکی به تنش می کنن ، اون میاد صحبت می کنه درباره ی اون محصول؛ اصلا هم معلوم نیست، این فرد پزشک هست، نیست،

ولی چی؟ به خاطر اینکه در ذهن من بيننده، پزشک یک فرد با اعتماد، یک فرد کاربلد، یک فردی نقش بسته از پزشک که اینها به نفع جامعه دارن حرف می زنن و کار می کنن، خیلی راحت من بيننده تأثیر می گیرم بدون اینکه خودم بدونم ها، چرا اون حرف رو قبول کردم؟…

… فقط به خاطر اینکه از تصویر یک پزشک استفاده کردن یعنی حرفشو در قالب سخن یک پزشک به من القا می کنه، به من می رسونه و این خیلی تاثیر گذاره؛یا اینکه مثلا میان از یک فرد ورزشکاری که خیلی خوش استایله میان  استفاده می کنن و چیزی که مثلآ من در رویامه ؛ مثلا خدایا من مگه می تونم مثل این بشم؛ کاش منم مثل این آدم بودم؛ بعد اون آدم میاد میگه من از این محصول استفاده کردم و اینقدر اشتیاق در شما ایجاد می کنه

 که ، پس حالا که اینجوره؛ پس منم باید برم از این محصول بخرم و استفاده کنم و اصلا به این فکر نمی کنه که بابا چطور ممکنه، مگه میشه آخه؟ این هیکل؛ این اصلا معلومه ورزشکاره، این فلانه، بعد مثلا یک دوره قرص مصرف کرد، این شد؟ اصلا اینا برامون مهم نیست، چرا؟ چون تصویری که در ذهن ما ایجاد می کنن برامون مهمه، 

اون نظری که ما از قبل درباره ی تصاویر داریم برامون مهمه. وقتی ما تصویر یک پزشک رو می بینیم، تصویر یک فردی با اندام متناسب رو می بینیم که‌ درباره‌ی یک محصول داره صحبت می کنه، نشون میدن، مثلا اندازه گیری دارن می کنن. کلی سیم وصل کردن به بدن فردو فرد داره مثلا رو تردمیل راه میره، یهو عددا عوض میشه چون این فرد قبل از مصرف فلان دارو با این سوخت وساز بدنش داشت الان شده این. همه چیو نشون میدن و ما هم باورمون میشه و میریم اونها رو مصرف می کنیم و می بینیم که نه، تأثیری روی ما نداره و در نهایت چی  میشه؟ 

چونکه اون تصویرها رو خیلی قبول داشتیم اون پزشک رو، اون روش علمی که‌ داره درباره ش صحبت می کنه رو خیلی قبول کردیم درنهایت خودمون رو سرزنش می کنیم که من یه آدم فلان به درد نخور مزخرف فلانم که نمی تونم از این دارو مثلا نتیجه بگیرم ، از این روش نتیجه بگیرم و الا ببین، اینا  همه شون نتیجه گرفتن؛ پس من یه مشکلی دارم و خودمونو سرزنش می کنیم،

به جای اینکه فکر کنیم بابا شاید اون روشه اشتباهه و این بلاییه که خیلی از تبلیغات داره سر افراد چاق میاره، در اون ها یک هیجان یک اشتیاق؛ مثلا میان میگن اینو مصرف کن ۲۰ روزه فلان می شی. یک دوره مصرف کن اینقدر کم می کنی. یک وعده  وعیدهای میدن به خاطر اینکه منی که چاقم، اینقدر نیاز دارم، این‌قدر حسرت لاغری رو دارم می خورم، هر پیشنهادی در من وسوسه ایجاد می کنه که برم اينو انجام بدم واویلا چی میشه؟ اصلا رؤیا پردازی می کنم که اینو می خورم فلان میشه، سوخت وساز، قویترین چربی سوز عالم. یکی بود تبلیغ جالبی بود؛ می گفت: بی رحم ترین چربی سوز عالم،

 خب، این اصطلاحات رو استفاده می کنن، منی که وزن بالایی دارم حالا هر کاریم کردم که نتیجه بگیرم نشده، خب میگم دیگه، دیگه این  آخرشه، این همون چیزیه که من می خواستم که یه قرص بخورم راحت، لاغر بشم؛ 

گول نخورید. 

 هیچ کدوم از شما برا چاق شدن هیچ کار خاصی نکردین و روشی برا لاغری صحیحه که هیچ کار خاصی نخواد انجام بدی. حالا آن شا الله در ادامه ی این دوره بیشتر درباره ی این موضوع صحبت می کنیم. حالا فضا جوری شد که من صحبت کردم الان در این قسمت؛ حالا در ادامه، بیشتر در جلسات بعدی درباره‌ی این موضوع صحبت می کنیم. 

موضوع بعدی که خیلی مهمه، اینه که بپذیریم که من خودم مقصر اضافه وزنمم،

 دیگه ما اومدیم، گفتیم سه بخش بودیم دیگه؛ من و چاقی و دلايلی که برای چاقی داشتم؛دلایل رو که حذف کردیم، موند چی؟ من و چاقی؛ دیگه بین من و چاقی تعارفی نیست، این مال منه، چاقیه که من به وجود آوردم، در خودم به وجود آوردم و خودم مقصر اضافه وزنمم. 

این خیلی مهمه که افرادی که می خوان لاغر بشن، بپذیرن، بتونن بپذیرن؛ همه‌ی افراد چاق، حالا میگم همه، شاید تک و توکی توشون نباشه ولی اکثر افراد چاق باورشون اینه که یه سری عوامل بیرونی باعث  چاقی شونه و به دلايلی که خودت آوردی در تمرین گذشته، وقتی بری ببینی خودت متوجه میشی که شما هم جزِ اون دسته افرادی که فکر می کنی این دلیل و اون دلیل و این دلیل و این دلیل باعث چاقی شماست و شاید الانم برات سخت باشه بخوای یه هویی اینو باور کنی که نه، من خودم مقصر چاقیم هستم؛

 اما هیچ  راهی نداری، اگر می خوای لاغر بشی، اگر میخوای شرایطت رو تغییر بدی، اگر می خوای  اون اندام، اون زندگی، اون وزنی که در رویات داری رو برای خودت  خلق کنی، باید بپذیری که خودت مسؤل چاقیت هستی.  

وقتی اينو پذیرفتی بعد می تونی مسؤلیت لاغری خودت رو هم بپذیری. چرا تا حالا هر کاری کردی نتیجه نداده؟ چرا تا حالا هر کاری کردی، یه مقدار نتیجه داده، دوباره از دستش دادی؟ چون خودت رو مسؤل چاقیت نمی دونستی. درنتیجه بنابراین خودت رو مسؤل لاغریت هم نمی دونی

… و هر چی  به وجود میاد رو مثلا میگی؛ من خب چون این رژیمو گرفتم اینقدر لاغر شدم حالا که رژیم نمی گیرم؛ حالا که نمی گیرم پس طبیعیه برگرده .من چون این قرص رو مصرف می کردم لاغر شدم؛ پس حالا چون مصرف نمی کنم پس طبیعیه دوباره برگرده. ببین چون مسئولیت رو از اینجا(اشاره به مغز ) برداشتی، نه چاقی رو خودت رو مسؤل می دونی؛ پس بنابر‌این لاغری رو هم نمی تونی خودت مسؤلش باشی و از دستش میدی.

 مهمترین گام برای لاغر شدن اینه که مسئولیت چاقی خودت رو بپذیری، فقط هم به گفتن نیست ها؛ کتبی باید تعهد بدی، بنویسی، *

من این کارا رو کردم ‌،

اگر شما هم می خوای زندگیت رو تغییر بدی، باید از روش من پیروی کنی، اگه به من اعتماد داری، اگر از شنیدن این فایل ها احساس بهتری پیدا کردی، اگر يه نور امیدی در وجودت روشن شده که شما هم می تونی لاغر بشی؛ پس اعتماد کن به من، هر کاری میگم رو انجام بده، خجالت نکش، خیلیا از اضافه وزن شون خجالت می کشن، خجالت نکش، خجالت نداره، کاریه که خودم انجام دادم، می پذیرمش، درستش می کنم.

 این جمله خیلی احساس بهتری در من ایجاد می کنه تا بخوام بگم که نه من نمی دونم چطور چاق شدم، اصلا، اصلا من، اصلا، من، اصلا دلیل نداره، من کاری نکردم، همین جوری بود، همین جوری چاق شدم. این بر هم زدن صورت مسئله هیچ کمکی به شما نمی کنه، یه بار قشنگ محکم پیش خودت بگو،

 من خودم مقصر چاقیمم ، مقصر چاقیم هستم الان هم خودم رو مسؤل لاغریم می دونم، 

من مسئول چاقیم هستم خودم رو مسئول لاغریم می دونم

  و اونوقت ببین چقدر اشتیاق وانگیزه در شما بیشتر می شه  برا اینکه به گفته های من عمل کنی، حالت بهتر میشه؛ حال روحیت بهتر میشه و اصلا یه عالم دیگه ای در شما به وجود میاد، در ذهن شما یه افکار دیگه مرور میشه، 

از اون حالت خود سرزنشی، خود تخریبی دیگه دست بر می داری، اینکه هی چاق تر می شی، هی خودتو بیشتر سرزنش می کنی، هی من مثلا فلان فلان شده چرا این جوریم، دیگه میدونی آقا مسئولش خودمم دیگه؛

 چیزی که خود کرده را تدبیر نیست، دیگه چی میخوای  بگی آخه؟ از اون حرف های بی خود دست می‌کشی .

میگی حالا میخوام چکار کنم؟ حالا باید تغییرش بدم.

 هیچ کدوم از افراد چاق در بدو تولد چاق نبودن؛ خداوند یک جسم کامل، زیبا، تراشیده و متناسبو تحویل ما داده، حالا در طی این چند سال، خودت ببین چکار کردی که الان در این وضعیت هستی؟ و اگر ۳۰سال زمان برده مثل من تا مثلا تا به  وزن ۱۳۴-۱۳۵  کیلو گرم رسیده، یکی دو سال کافیه که بخوای دوباره به ایده آل برسی، يکی دو  سال کافیه که بخوای بر اساس آموزش های لاغری با ذهن عمل کنی، یادشون بگیری، در انجام دادن اونها استاد بشی. 

همه ی شما در چاق شدن استادید. الان به هر کدوم از شما بخوام بگم که تا مثلآ ۳ماه بعد مثلا شما ۱۰ کیلو اضافه کن، همه تون بلدین، بگم تا ۳ ماه بعد ۵ کیلو اضافه کن، خواهش می کنم به‌ خاطر من اضافه کن، همه تون استادین، همه تون بلدین، 

چاق شدن رو مغز تون استاده در اون، اما حرف از لاغری میشه، هیچی نمی دونه، می مونه  اینجوری، اصلا انگار  توهمیه.هی دنبال یه راهی میگرده، چکار کنم؟ از چه روشی استفاده کنم؟ کی لاغر شده برم ببینم چی کار کرده؟ منم اون کارو کنم؟ پيش کی برم؟ چی بخرم؟ چون خودت رو مسؤلش نمی دونی، همین مغزی, همین جسمی که ما رو چاق کرده، همین جسمی که این شکل (      ) شده، می تونه این شکلی  ) (  بشه، بدون نیاز به هیچ چیز اضافه ای. 

حالا اونایی که با من ادامه میدن می بینن، معجزه‌ رو درون خودشون می بینن؛ معجزه ای که سالها به دنبالش در همه ی روش های دیگه بودن رو در خودشون می بینن و به خاطر اینه که دوره ی لاغری با ذهن شگفت زده می ‌کنه آدم ها رو؛ به خاطر اینه،به خاطر اینه که همه چیز از درون خودته، چیزی اضافه نمی شه به شما، قرصی مصرف نمی شه، برنامه ی غذایی داده نمی شه، همه چی از درون خودته.

تنظیمات مغزیتو تو درست می کنی، همه چی انجام میشه، خیلی راحت، حالا ان شاَ الله در این کار هم استاد میشی و بدونید که لاغری با ذهن یک هنره، باید یادش بگیری.؛ مثل هر هنر دیگه ای؛ شما الان مثلا میخوای نقاشی یاد بگیری، تصمیم می گیری، میگی من می خوام  نقاشی یاد بگيرم،چرا اصلا می خوای یاد بگیری؟ يا علاقه داری به نقاشی؛ یا نیاز داری، اصلا متوجه شدی که من اگر بتونم نقاشی بکشم؛ مثلا می تونم فلان نقاشی رو بکشم برم اینقدر بفروشم ، امرار معاش  کنم.این یه دلیلشه؛

 یه دلیل دیگه هم، نه آقا اصلاً علاقه دارم.  من دوست دارم نقاشی بکشم، خب! حالا چیکار باید بکنیم؟ اول تصمیم میگیری که میخوام نقاشی بکشم بعد دنبال یادگیری میشی دیگه؛ حالا یا کلاس ثبت نام می کنی، یا دوره ی آموزشی خریداری می کنی خودت کارمی کنی، يا کتاب می خونی، یه کاری بالاخره انجام می دی که یاد بگیری نقاشی کردن رو 

و بعد چیزایی که یاد گرفتی رو بارها و بارها و بارها تمرین می کنی و شما خیلی خوب می تونی نقاشی بکشی؛ درباره‌ی موسیقی همینه ، درباره‌ی رانندگی همینه، درباره‌ی خیاطی، گلدوزی، هر ، هر چیزی، هر چیزی شما الان بلدی انجام بدی، اینو از یک زمانی شروع کردی به  یاد گرفتن، یادش گرفتی، تکرار کردی، تکرار کردی، تکرار کردی و در اون ماهر شدی؛ هر چقدر بیشتر تکرار کنی، درجه ت میره بالاتر، استاد می شی، نمی دونم، هی درجات بالاتری، مدرس می شی؛

 خلاصه، پس لاغری هم باید به عنوان یک  هنر آموخته بشه، باید یادش بگیری، برای بخش انتهایی این قسمت، یه تمرین خیلی خوب رو براتون دارم، این، از اینجا ببین، این شروع یادگیریه ها؛ ببین تا حالا اومدیم گفتیم که چرا ما چاقیم؟ 

از جلسه ی قبل تا این  لحظه، درباره‌ی اینکه چرا ما چاق شدیم و دلایل چاقی ومسئولیت های چاقی و همه‌ی این‌ها صحبت  کردیم؛ از اينجا به بعد درباره‌ی اون بخش دومی که در جلسه ی اول گفتم می خوام صحبت کنم که چطور باید لاغر بشیم؟ بحث جالب تر شد!

چطور باید لاغر بشیم؟…

… این خیلی، از اینجا به بعدش دیگه همش آموزشیه و خیلی باید با دقت انجامش بدین. 

ببینید برای لاغر شدن از طریق ذهن، همیشه گفتم که آموزشه، باید یاد بگیری، باید به ذهنت یاد بدی. شما وقتی می خوای موسیقی رو یاد بگیری، از نت های موسیقی برات شروع می کنن،من نرفتم نمی دونم ولی حدسم اینه؛

می خوای بری زبان انگلیسی یاد بگیری، الفبای زبان انگلیسی رو، 

می خوای فارسی یاد بگیری اول میان الفبای فارسی رو بهت یاد میدن،

 می  خوای بیای رانندگی یاد بگیری اول میان الفبای ماشین رو بهت یاد میدن؛ راهنما کدومه، پدال کدومه، ترمز دستی و….

ببینید پس هر آموزشی از بیسش(base)  یعنی از پایه شروع میشه.، الفبا داره،

*الفبای لاغری با ذهن، ایجاد فرمول های صحيح در ذهنه * 

میخوایم یه فرمول جدید رو به ذهنمون بدیم، یه نگاه جدید رو ایجاد کنیم، یک باور جدید رو ایجاد کنیم؛ مثل بذر کاشتنه. ما از الان می خوایم بذر لاغری رو در ذهنمون بکاریم، چطور؟ بهتون میگم. 

برای همه ی افراد چاق، به اندازه ی همه ی شکست ها یی که در مسیر لاغری خوردن، لاغر شدن براشون غیر قابل باور تر شده؛ یعنی اگر ۵ بار از روش‌های مختلف استفاده کرده و نتیجه نگرفته، مثلا ۵ دفعه براش لاغر شدن دور از دسترسه، اونی که ۱۰ بار شکست خورده، ۱۰ بار لاغر شدن براش غیر قابل دسترسه؛ اینها هی نا امیدترن ها، یعنی هر چقدر شما روش های مختلفی رو انجام داده باشی و لاغر نشده باشی؛ به همون اندازه شما ناامیدتری از اینکه بخوای لاغر بشی؛بنابراین گام اول برای اینکه به‌ ذهنمون یاد بدیم که می تونه لاغر بشه،

 پذیرفتن مسئولیت لاغری و تعیین الفبای لاغریه،

 حالا چجوری؟ مسئولیتش چجوریه؟

اول باید تعهد بنویسی که من الان دارم میگم، شما به این شکل جمله تون رو اصلاح کنید درباره‌ی خودتون؛

من رضا عطار روشن از امروز تاریخ فلان رو می زنی، متعهد هستم که از وزن ۱۳۵ کیلوگرم (وزنی که من بودم)، شما هم وزنی که الان هستید، خودم را به وزن (چیزی که می خواید مثلا برای من ۸۵ کیلوگرم، برای شما هر چی که می خواید) برسانم. 

من رضا عطار روشن از امروز تاریخ فلان متعهد هستم خودم را به وزن ۸۵ کیلوگرم برسانم و در این مسیر از هر تلاش و کوششی سر باز نخواهم زد. این تعهده و خیلی خیلی اهمیت داره که شما مسئولیت چاقی قبلیتو پذیرفتی با این تعهد و مسئولیت لاغری ای که قراره به وجود بیاد رو هم می پذیری؛ این ميشه الفبای لاغری.

این یک بخششه. پس این تعهد رو برای خودتون در یک دفتر، در یک کارت زیبا؛ هر جوری که بهتون احساس بهتری میده، می خوای یک کارت پستال خیلی خوشگل تهیه کن، با یک خط خوانا و خوشگل و رنگ هایی که دوست داری بنویس، میخوای با یک برگه آچار بزرگ بنویس بزن رو در کمد، رو دیوار و هر جا که دوست داری، می خوای  روی گوشی موبایلت، یه جای دنج بنویس، می خوای ضبط کن.

سخت نگیر، یه جایی فقط اینو ثبتش کن و حتما در قسمت نظرات هم به عنوان تعهد بیا بنویس. بیا جلوی این همه دوستایی که دارن از این دوره استفاده می کنن، چه اونایی که قبلا استفاده کردن، چه اونایی که بعدا استفاده می کنن.  بیا تعهد بده که من فلانی، تصمیم گرفتم، مسئولیت شو پذیرفتم که خودمو از این وزن به این وزن برسونم. 

یه تعهد بده که اشتیاق در شما شعله‌ور بشه؛ این بذر رو بکار؛ این ميشه بذر کاشتن. 

و برا اینکه اشتیاق و امیدواری رو در شما بیشتر کنم، بازم يه تمرین خیلی جالب دیگه براتون دارم. 

ببینید خیلی از آدم‌ها فکر می کنن نمی تونن لاغر بشن خیلی باور های مختلفی هم دارن؛

یکی میگه:  مثلأ من استخون بندی من فلانه، درشته، من دیگه اینم، 

بعضی‌ها میگن: بابا چربی های من دیگه خیلی سفت شده، چربی های قدیمیه، من سی ساله اضافه وزن دارم، دیگه اون چربی هایی که ۲۰ سال قبل تشکیل شده، اینها که آب نمیشه. فایده نداره، 

هر کسی یه بهانه ای داره که لاغر نشه.ب بینید آدمی که مسئولیت کار خودشو (الان شما رو نمی گم؛ چون الان دیگه شما متفاوت از اون آدم دیروز و پریروز هستی، یه افکار جدید رو داری به وجود مياری در ذهنت)، اونی که از اینا خبر نداره، شمایی که از این موضوع خبر نداشتی، یه کلی دلیل داشتی برا اینکه چرا چاقی، یه کلی دلیلم داشتی برا اینکه چرا نمی تونی لاغر بشی؟ و ادغام این ها شما رو از پا درآورده بود که شما پذیرفتی در این وضعیت اسف بار باید زندگیتو ادامه بدی.

ما اومدیم چکار کردیم؟ 

دلایل اضافه وزن رو اومدیم رد کردیم.

 حالا دلایل ناتوانی در لاغر شدن رو هم می خوایم رد کنیم. ، بازم قانونه، هيچ فرقی نمی کنه؛ اگر جسم شما تا الان تونسته یکبار حتی یک کیلو گرم از وزنش رو کم کنه پس بنابراین جسم شما می تونه کاهش وزن رو داشته باشه. 

اگر شما از هر روشی استفاده کردی، هر چه مقداری که تونستی از وزنت کم کنی، اون نشون میده، اون ثابت می کنه که شما می تونی متناسب بشی، اگر الان متناسب نیستی، روشت اشتباه بوده، مسیر اشتباه بوده‌ که شما رو به نتیجه نرسونده، و الا  جسم شما مشکلی نداره؛ چون با همون مسیر اشتباه هم تونستی یک مقداری از وزن خودتو کم کنی، 

خودمو دارم میگم، بارها روش های مختلفی رو امتحان می کردم، ۵ کیلو، ۱۰ کیلو، حتی ۲۰ کیلو از وزنمو کم می کردم، اما دوباره بر می گشت. 

چرا بر می گشت؟ چون اصلا باور نداشتم که من می تونم کاهش وزن داشته باشم.؛ اصلا من همش فکر می کردم نمی تونم لاغر بشم.

تلاشمو می کردم ولی یه مقدار که کم می کردم از همون روزای اول منتظر بودم که دوباره چاق بشم چون اینجا (اشاره به مغز) اصلا ثبت شده بود که تو نمی تونی لاغر بشی. به خاطر همون  دلايلی که سالها و سالها برای خودم آورده بودم؛ نمی ذاشت من لاغر بمونم. میشدم، لاغر میشدم، مقداری از وزنم کم می شد ولی دوباره بر می گشت.

چون فرمول ها اشتباهه؛ وقتی نتیجه در مغز شما چاقی ثبت شده باشه، هر فرمولی اونجا شما انجام بدی، نهایتا نتیجه باید بشه چاقی. ما می خوایم این نتیجه ی نهایی رو می خوایم از الان تغییرش بدیم.

می خوایم این فکری که در مغز شما از قبل بوده که شما نمی تونی لاغر بشی رو می خوایم بشکنیم، چطوری؟

می خوایم،می خوایم از خودمون دلیل واضح بیاریم. هر چند باری که شما برای لاغری اقدام کردی، هر چقدر کم کردی، ثابت می کنه که جسم شما توانایی لاغر شدن رو داره و این باید شما رو خوشحال کنه که بابا، از روش اشتباهی که در نهایت نتیجه نداد جسم بیچاره ی من تونست کم کنه؛ حالا فکرش رو کن از یه روش صحیح چه شگفتی ای می تونه بسازه. ؛ واقعا دارم میگم ها.

خیلی وقت ها به من پیام میدن مثلا میگن: ما تا حالا دو سه بار رژیم گرفتیم تا ۲۰ کیلو هم کم کردم ولی الان دوباره چاقم. میگم: ” بابا دمت گرم! آفرین، خیلی خوبه! میگه چه فایده داره؟ خب اون جواب میده: من دوباره چاق شدم،

ببین این همون باور اشتباهه س که طرف ۲۰ کیلو کم کرده؛ اما چون باور نداره که می تونسته کم کنه و می تونه لاغر باشه، میگه چه فایده داره؟ چه ارزشی داره؟ من که دوباره چاق شدم؛ بله چاق شدی چون در ذهنت نتیجه ی نهایی اینه که تو باید چاق بمونی؛ باید الان اينو عوض کنی دیگه. ما می خوایم اينو عوض کنیم. 

چطور می تونی عوضش کنی؟ باید از الان نتیجه رو تغییر بدی، باید به گذشته ی خودت فکر کنی؛ دفعاتی که شما وزن کم کردی، نیم کیلو بوده، ۲۰۰گرم بوده‌، یک کیلو بوده، ۵کیلو بوده، ۱۰کیلو بوده، بیای درباره‌ی هر دفعه ش یک جمله بنویسی. 

من در فلان تاریخ، حالا تاریخ ش یادت بود می نویسی، در فلان سال حالا یا اصلا من یه موقعی از فلان برنامه ی غذایی استفاده کردم، از فلان روش استفاده کردم و اینقدر کاهش وزن داشتم یا اینقدر کاهش وزن پیدا کردم؛ دیگه ننویس بعدش دوباره برگشت. چی کار برگشتش داری؟

ما میخوایم توانایی جسممون رو بشناسیم؛ اینکه دوباره برگشتی به وزن قبلت، کار اینه (اشاره به مغز)، کار این جسم بیچاره نیست، کار  اینه (اشاره به مغز) جسمت می تونه لاغر بشه؛ اصلا اشتیاق داره که لاغر بشه. 

چرا وقتی شما هر روشی رو که شروع می کنی احساس می کنی که یه تغييراتی داره شکل می گیره؟

چون اصلا بدن شما مشتاق لاغر شدنه، چاقی اصلا یه ضایعه س، یه بیماریه، یه اختلال جسمیه برا جسم ما وبدن ما عاشق لاغریه؛

شما  وقتی دستتون بریده بشه، اصلا بدنت خودش مشتاق که این زخمو ترمیم کنه. بلافاصله در عرض چند دقیقه خونریزی بند میاد. اگه خیلی خسارت یا زخم عمیقی زده باشی بالاخره شما به عنوان کمک رسانی به جسم خودت یه چهارتا بخیه می زنی، دیگه باقیشو جسمت انجام میده؛ سلول سازی می کنه، ترمیم می کنه، نمی دونم اصلاح می کنه، کلی کار می کنه، بعد چند وقت می بینی اصلا اثری از اون خسارتی که تو به خودت زدی وجود نداره؛

در مورد چاقیم همینه؛ جسم شما عاشق اینه که لاغر بشه؛ مشتاق لاغر شدنه، شما نمی زاری. شما نمی زاری. مثل اینه که دستت بریده بشه، شما هر روز دوباره جای اون زخمو وا کنی. خب صد سال نمی تونه بدنت این زخمو برطرف کنه؛ چون تو نمی زاری که برطرفش کنه. 

در مورد لاغری هم همينه؛ تو نمی زاری بدنت لاغر بشه.تو با رفتار اشتباه، با افکار اشتباهت نمی زاری بدنت لاغر بشه و ما می خوایم اینو یاد بگیریم که چطور باید به کمک خودمون بشتابیم؟ باید چیکار کنیم که به خودمون کمک کنیم در مسیر لاغری حرکت کنیم؟ و این کار شدنیه مثل این همه دوستانی که به لطف خدا از دوره ی لاغری با ذهن استفاده کردن و شگفتی ها خلق  کردن؛ خیلی از خودم نتایج بهتری گرفتن؛

چون من اون زمانی که این روش رو کار کردم ، استادی نداشتم؛ کسی رو نداشتم که ازش راهنمایی بگیرم، خودم داشتم سعی و خطا می کردم؛ خیلی وقتها يه کاری رو انجام می‌دادم، میدیدم نه، نتیجه نمی ده، عوض می کردم، تمریناتو جا به جا می کردم، تمرین جدید درست می کردم. ایده‌هایی که بهم داده می شد رو انجام می دادم. 

الان نتیجه ی اون سال هایی که من با خودم؛ رو خودم کار می کردم و چند سالی که دارم با انسان های زیادی کار می کنم رو دارم به شما یاد میدم یک مسیر شسته رفته ی عالی، کامل و صد در صد نتیجه بخشه. این کارایی که شما دارین میرین و به همین دلیله هنرجوهای من از خودم بهتر نتیجه می  گیرن.

خیلی‌هاشون اینجورین ، در مدت کمتر از من، نتايج بهتر گرفتن و به لطف خدا منم راضیم، وقتی می بینم دوستان اینقدر عالی نتیجه می گیرن، خب لذت می‌برم و خدا رو شکر می کنم که من رو در مسیری هدایت کرد که اول تونستم به خودم کمک کنم زندگی جدیدی رو برای خودم خلق کنم و بعد این لطف خدا شامل حالم شد که راهنمای افرادی که عاشق لاغرین بشم و به لطف خدا، این مسیر رو ادامه میدیم.

تمرینات این بخش رو حتما انجام بدید. 

تمرین اول: این بود که برید دلایل چاقی خودتون رو به این قسمت منتقل کنید و برا هر دلیل خودت بری توجیه بیاری، نمونه پیدا کنی که دلیل چاقی خودت رو رد کنی. 

مرحله ی بعدیش پذیرش مسئولیت چاقی بود. حتما در قالب یک جمله، در قالب یک متن، هرجوری می خوای بنویس، طوری که بپذیری، باور کنی که مقصر چاقی خودت هستی، * اینو باید حتما انجام بدی  خیلی مهمه.*

تمرین قسمت سوم: باور به توانایی خودت برای لاغر شدنه. به دفعات قبلی که شما از هر روشی استفاده کردید توجه کنید، ببینید چه مقداری کاهش وزن داشتی، به خودت تبریک بگو، بنویس، بنویس، بارها بخون که بابا من تونستم این مقدار، این مقدار، این مقدار کم کنم. 

اینها همه اطلاعات صحیحیه که ما به مغز مون میدیم برا متناسب شدن و به‌ این شکل مغز مون رو هدایت می کنیم در مسیر متناسب شدن و مطمئنم دوستانی که جلسه ی اول رو به خوبی گوش داده باشن تا همین لحظه که دارن این جلسه رو گوش ميدن، یک سری تغییر افکار و احساس در اون ها شکل گرفته، حداقلش اینه که یک احساس امیدواری پیدا کردن که می تونن متناسب بشن و 

این حق شماست که متناسب بشید ، این حق شماست که چاق باشید، بهت بر نخوره، حقته که چاق باشی، ببین چکار کردی؟ خودت، خودت رو چاق کردی، تقصیر کسی نیست…

الان دیگه نباید از شنیدن این جمله ناراحت بشی؛ تازه باید احساس خوبی هم  پیدا کنی که داری کسی باهات حرف می زنه که خودش چاق بوده، سال ها فکر می کرده که دیگران باعث چاقیشن.

سال ها پدر و مادرم رو سرزنش می کردم که چرا اونا چاق بودن که من چاق باشم. سالها گله و شکایت به خدا داشتم که چرا منو اینجوری خلق کرده. 

سالها از هر چیزی بهانه ای به وجود می آوردم برای اینکه چاقی خودمو توجیه کنم ولی به لطف خدای مهربان الان با کمال میل می پذیرم که‌ اون سالها مقصر خودم بودم که چاق بودم و الان هم حق منه که متناسب باشم چون می خوام که متناسب بشم، شدم و تا ابد خواهم بود و این حق برای همه هست؛ نه فقط برا من، برای همه هست. 

هر کسی در این مسیر حرکت کنه، به این هدیه می رسه.یکی از شگفتی های دوره ی لاغری با ذهن اینه که نتیجه برای همه به اندازه ی کافی هست، همه می تونن لاغر بشن؛ هیچ نیازی به عجله نیست، هر کسی از این مسیر بره، مقصد آماده س.مقصد آماده س. همه متناسب میشن،

 به چه شرطی؟

باور کنن که می تونن لاغر بشن و پا به پای من حرکت کنن، 

خیلی دوستتون دارم، خیلی خوشحالم که در سایت تناسب فکری هستید، حضور دارید. نمی دونم به‌ چه طریقی با این سایت آشنا شدید ولی هر طریقی هست، لطف الله مهربانه که دوستان خوبی رو برای من قرار داده، که دور من جمع کرده، با همدیگه میخوایم در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنیم. 

می خوایم زندگی جدیدی رو برای خودمون خلق کنیم. 

میخوایم لذت زنده بودن رو بچشیم و این فوق‌العاده کار مقدس و ارزشمندیه. حتما تمرينات رو انجام بدین. 

منتظر خوندن نظرات عالی شما و تمرينات فوق‌العاده تون هستم. به لطف خدای مهربان، جلسات بعدی هم ادامه خواهد داشت. 

هر جا که هستید در پناه خداوند متعال، شاد باشید و در مسیر متناسب شدن.                                       خدا نگهدار 

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.00 from 222 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11413
برچسب ها:
667 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار محمدامین سهرابی
      1399/01/19 06:35
      مدت عضویت: 1669 روز
      امتیاز کاربر: 118 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 336 کلمه

      سلام
      من محمد امین سهرابی تمام و کمال با اطمینان 100 درصد از امروز تاریخ 19فروردین متعهد هستم تا وزن خودم را از 89 کیلوگرم به وزن 70 کیلو برسانم و درخرت این مسیر از هیچ گونه کوشش و تلاشی سرباز نخواهم زد.
      1-چاقی ارثی است. این مهمترین باوری بود که من داشتم و یک نمونه خیلی عالی از همسایه مان داریم که از یک خانواده 5 نفره، 4 نفر از اعضای خانواده چاق هستند شامل پدر و مادر و یکی از پسرها و دختر خانواده در صورتی که پسر کوچک خانواده کاملا متناسب و خوش اندام است و این دلیل بسیار محکمی برای رد این باور. و من خودم در دروس دانشگاه هم ژنتیک خواندم و اصلا در ژنی به اسم چاقی وجود ندارد. توی کامنت ها که مطالعه کردم به کامنت خانمی رسیدم که گفته بودند خواهر دوقلویش بسیار متناسب بوده ولی خودش از یک زمانی به بعد چاق شده بود این هم یک دلیل محکم دیگر که آن باور را رد میکند. و یک نمونه عالی دیگر هم آقای استاد عزیزمان که وقتی میگن این یک باور اشتباه است من با اطمینان حرف ایشون رو باور میکنم.
      2- برنج خوردن عامل چاقی است. با یک سرچ ساده در میان اقوام و دوستان و آشنایان هستند کسانی که حتی دو وعده برنج میخورند و اتفاقا خیلی هم می خوردند و بسیار متناسب هستند. حتی یادم هست که در زمان دانشگاه با اینکه همه ما دو وعده در روز برنج می خوردیم باز هم تعداد زیادی از دانشجویان متناسب بودند.
      3. عدم تحرک و فعالیت فیزیکی باعث چاقی است. باز هم با یک سرچ ساده تعداد خیلی از کارمندان رو میشه پیدا کرد که متناسب هستند البته من برای خودم تعداد زیادی پیدا میکنم تا این موضوع برای من باورپذیرتر بشه و راحت تر ذهنم اون رو قبول کنه.

      من تا حالا دوبار شده که وزن کم کرده ام 1- در زمان سربازی2- در زمان نوشتن پایان نامه. نتیجه میگیریم جسم من توانایی کم کردن وزن رو داره و عاشق متناسب شدن است.
      برا همه آرزوی متناسب شدن دارم.
      شاد باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمدامین سهرابی
      1399/01/25 17:07
      مدت عضویت: 1669 روز
      امتیاز کاربر: 118 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 349 کلمه

      سلام
      بازم میخوام در مورد باور اینکه چاقی ارثی هست توضیح بدم تا هم دوستان استفاده کنند و هم ذهن خودم تسلیم بشه.
      من کارشناسی ارشد بیوتکنولوزی خوندم و با ژنتیک سروکار داشتم. چون من و بقیه نفراتی که تا اینجا درس خوندیم به خاطر پایان نامه ای که ارائه میدیم نمیتونیم هر مطلبی رو به این راحتی قبول کنیم یعنی باید منبع موثق باشد دارای اعتبار علمی باشد. وقتی استاد گفتند که ژنتیک ارثی نیست گفتم خب ژن میتونه از یکی از والد ها به ارث برسه و دلیل نمیشه و حتی میتونه از پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به ارث برسه. خلاصه که ذهنم قبول نمی کرد. و میترسیدم هم برم سراغ مقاله های علمی چون فکر میکردم شاید درست نباشه و باورم قوی تر بشه.کل مبحث زنتیک برمیکرده به ساختار نردبانی DNA که مطمئنا همه در دوران دبیرستان با اونها آشنایی دارند. یعنی با رونویسی از DNA پروتئین تولید میشه و ما نتیجه اون پروتئین رو میبینیم. مثلا ژن طاسی هست و کشف شده و اینکه اگر این ژن(به قطعه یا قطعه هایی از DNA گفته میشه که در سول وجود دارد) در فرد وجود داشته باشه 100 درصد ما نتیجه رو در فرد میبینیم. وقتی ژن وجود داشته باشه شما نمی تونی اون رو دستکاری کنی(البته در بدن انسان) ولی در گیاهان امکان پذیر اشت اون هم در گیاهی که تازه قراره شکل بگیره نه در گیاه کامل.
      1-حالا چطور این فرضیه رد میشه؟ وقتی که فرد در ابتدا لاغر بوده و بعد از یک سن خاصی شروع به چاق شدن میکنه( چون ژن نمیتونه الان عمل کنه ولی بعدا خاموش بشه یا اینکه در زمانی که ژن فعال هست شما کاری کنی که نتیجه رو نشون نده)
      2- اگر فرد در حین اینکه چاق هست رژیم بگیره و ورزش کنه و یا به هرطریقی وزن کم کنه این نشون میده این صفت(چاقی) ارٍثی نیست. چون شما نمیتونید عامل وراثت رو اون هم در زمان بزرگسالی با عامل بیرونی تغییر بدی.
      ببخشید استاد ولی باید با این ذهنم به صورت منطقی جوابش رو میدادم و آنقدر بهش الگو نشان بدم تا باور کنه که این موضوع حقیقت نداره.
      مرسی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمدامین سهرابی
      1399/02/06 20:45
      مدت عضویت: 1669 روز
      امتیاز کاربر: 118 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 179 کلمه

      سلام
      سلام با استاد عطار روشن و بچه های شگفتی ساز
      میخوام بازهم در مورد یکی از باورها بنویسم
      من دارم روی این باور که چاقی هیچ رربطی به ارثی بودن و ژنتیک نداره کار میکنم و روز به روز باورم نسبت به این موضوع داره بیشتر میشه.
      دیشب با دوستم که داره بیوتکنولوژی پزشکی میخونه(ژنتیک مولکولی) در همین مورد صحبت می کردم که اصلا ژنها در چاقی دخیل نیستند ساعت ها در مورد بحث های مولکولی و وراثت با هم صحبت کردیم و در آخر به این نتیجه رسیدیم که اصلا چاقی ارثی نیست. اصلا و ابدا تا حالا ژنی یا دسته ای از ژنها رو پیدا نکردند که مسوول چاقی باشه.
      اصلا شما نمی تونی یک عامل ژنی رو با عوامل بیرونی مثل ورزش و رژیم و از این دست تغییر بدی. مگه شما می تونی مثلا با ورزش کردن رنگ چشم رو که یک ژن در اون دخیل هست رو تغییر بدی. ولی داریم خیلی از افرادی رو که چاق هستند و لاغر میشوند و لاغر هستند و چاق می شوند.
      پس چاقی هیچ ربطی به وراثت نداااااااارررررد.
      این رو باوررررررر کنید
      یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم