به دنبال پیدا کردن مهمترین دلایل چاقی خود باشیم یا پیدا کردن روش مناسب لاغری؟!
آگاهی از دلایل چاقی بسیار مهم تر و تاثیرگذارنر از چگونگی لاغر شدن است. چرا که با آگاه بودن از دلایل چاقی می توانیم بهترین روش لاغری متناسب با دلایل چاقی خود را انتخاب کنیم.
مهم ترین دلایل چاقی
هر کدام از دلایل چاقی به نوبه خود مهم و تاثیرگذار هستند. بنابراین به دنبال پیدا کردن مهم ترین دلایل چاقی نباشید چون آنچه از نظر شما شاید دلیل مهمی برای چاقی نباشد دقیقا به اندازه موضوعاتی که از نظر شما دلایل چاقی مهم هستند در وضعیت فعلی جسمی شما تاثیر دارند.

در واقع دلایل چاقی همان موانع ذهنی لاغر شدن هستند.
به عبارت بالا دقت کنید و با تامل بیشتری آن را بخوانید تا بهتر موضوع لاغر شدن را درک کنید.
دلایل چاقی همان موانع لاغری هستند.
به عبارت دیگر اگر سالهاست برای لاغری تلاش می کنید اما موفق نمی شوید تنها به این دلیل است که در ذهنتان برای دلایل چاقی خود منطق محکم و تایید شده توسط اطرافیان خود دارید.
بعنوان مثال: اگر ژنتیک یا ارثی بودن را یکی از دلایل چاقی خود می دانید دیگر اهمیت ندارد با چه دقت و چه مدت برنامه رژیمی خود را دنبال می کنید یا چقدر تلاش می کنید تا در زمان کمتر فعالیت بیشتری انجام دهید تا بیشتر عرق کنید.
چون نتیجه جسمی شما مطابق با دلایل چاقی شما خواهد بود.
برای هر فرد دلایل چاقی می تواند با فرد دیگر متفاوت باشد. البته با توجه به تحقیقات چندساله در زمینه آموزش لاغری با ذهن به نتیجه رسیده ام که بیشتر دلایل چاقی در ذهن افراد مشابه یکدیگر می باشد و هر فرد علاوه بر دارا بودن دلایل چاقی مشترک با دیگران ممکن است چند دلیل شخصی برای دلایل چاقی خود داشته باشد.
پیدا کردن دلایل چاقی در ذهن
در جلسه اول درباره اینکه چرا چاق هستیم صحبت کردم و اینکه سال های زیادی است که ما به جای کشف دلایل چاقی به دنبال پیدا کردن روش های لاغری بودهایم و عدم کسب نتیجه مناسب ثابت میکند که طریق اشتباهی را برای لاغری در پیش گرفته بودیم.
تلاش برای رفع مشکل چاقی تا زمانی که علت بروز مشکل چاقی همچنان وجود دارد کاری بیهوده و طاقت فرسا خواهد بود.
دلیل اینکه بارها در طی این سالها برای لاغری اقدام کرده اید و نتیجه مطلوب نگرفته اید این است که همیشه سعی در برطرف کردن چاقی داشته اید نه اصلاح دلایل چاقی.
در این جلسه به دلایل چاقی می پردازیم و بررسی می کنیم که چه عواملی در چاق شدن ما موثر بوده اند و آیا این عوامل برای همه انسانها به یک شکل عمل میکند؟ یا فقط درباره ما به این شکل عمل میکند؟
اگر دلایل چاقی را عواملی مانند: ژنتیک، سوخت و ساز، کم تحرکی و … بدانیم این عوامل باید در همه انسان ها به یک شکل تاثیرگذار باشد.
اگر عواملی در ما وجود دارد که دلایل چاقی ما هستند، باید در افراد دیگر نیز این دلایل باعث چاقی آنها شده باشد.
اما اگر به این شکل نیست باید در افکار و عقاید خود درباره دلایل چاقی بازنگری گستردهای داشته باشیم.
بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند عوامل مختلفی را دلایل چاقی خود میدانند و این در حالی است که آن عوامل در زندگی بسیاری از انسانها وجود دارد اما باعث چاقی آنها نشده است و این موضوع ساده ثابت میکند چقدر افکار و باورهای اشتباهی درباره چاقی خود در ذهن ما وجود دارد.
مهمترین عامل دائمی شدن چاقی
نکته قابل توجه در مورد عواملی که آنها را دلایل چاقی خود میدانیم این است که باعث طبیعی شدن چاق شدن و چاق ماندن در ذهن ما میشوند.
طبیعی شدن چاقی در ذهن مهمترین عامل دائمی شدن چاقی در انسان هاست و تا زمانی که موفق به برطرف کردن این
مانع ذهنی نشویم در تلاش برای لاعر شدن به نتیجه مطلوب و پایدار نخواهیم رسید.
در این جلسه درباره دلایل چاقی صحبت میکنیم و دلایل مختلف اضافه وزن که در ذهن اکثر افراد چاق وجود دارد را بررسی کرده و به نتایج قابل توجهی میرسیم.
قابل توجه است که دقت کنید، لاغری از طریق ذهن مجموعهای از آموزشهایی است که هر کدام سبب تغییر افکار و
باورهای ما درباره دلایل چاقی و چگونه لاغری ایجاد می کند.
زمانی که شما در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید و همواره اطلاعات و آموزش های صحیح درباره دلایل چاقی و لاغری را به
ذهن خود وارد کنید به مروز تغییر در سطح افکار و نگرش شما ایجاد میشود و سبب تغییر در رفتارها یا واکنش های شما میشود و این تغییر در نهایت سبب تغییر شرایط جسمی شما میشود.
دقت داشته باشید که این پروسه به این شکل می باشد:
- وقتی شما اطلاعات صحیح وارد ذهن خود می کنید، به صورت خودبخود افکار جدید در ذهن شما ایجاد می شود.
- سپس افکار جدید به صورت خودبخود در ذهن شما مرور و تکرار می شوند.
- بر اثر تکرار شدن افکار، احساس جدید منطبق با این افکار در شما ایجاد می شود. سپس احساس به شکل رفتار جدید در شما نمایان می شود.
بنابراین توصیه می کنم اگر مشتاق لاغر شدن هستید، جلسات آموزشی لاغری با ذهن را با اشتیاق و دقت بالایی دنبال کنید و به خودتان اجازه دهید تا برای مدتی اطلاعات و آگاهی صحیح درباره چاقی و لاغری به ذهن خود بدهید و احساس خود را در این مدت بررسی کنید
اگر از شنیدن و انجام تمریناتی که به شما داده میشود احساس خوبی دارید مطمئن باشید مسیر صحیحی را برای لاغر شدن انتخاب کردهاید و مطمئن باشید در این مسیر به هر آنچه در زمینه تناسب اندام و سلامتی و شادی نیاز دارید خواهید رسید.
قبلا گفته ام که برای لاغر شدن باید از مسیر چاق شدن حرکت کنیم.
اگر چاقی باعث رنج و ناراحتی و بروز مشکلات فراوان برای ما شده است بنابراین روشی برای لاغری صحیح است که بر خلاف چاقی باشد.
روشی که با استفاده از آن شادی، آرامش، سلامتی و هرآنچه برای خوشبختی نیاز داریم را وارد زندگی ما کند.
با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن هرآنچه را بخاطر چاق بودن در دوران چاقی از دست داده اید به مرور زمان به دست خواهید آورد و خود را برای ادامه زندگی با تمام آنچه از دست داده اید آماده خواهید کرد.
تنها رمز موفقیت در این مسیر اشتیاق، تمرکز و استمرار می باشد.
هیچ راه میان بری برای لاغر شدن وجود ندارد.
هیچ قرص، آمپول یا روشی که بدون تغییر فرمول های ذهنی بتوانید لاغر شوید وجود ندارد.
دیدگاه شگفتی ساز لاغری با ذهن
نوشته فروغ عزیز (مشاهده پروفایل) در بخش نظرات:
من عاشق لاغری با قدرت ذهن هستم چون با این راه به دنبال فشار آوردن به جسم نیستیم و به دنبال دلیل و برهان برای منطقی کردن ذهن هستم.
من در جلسه ی گذشته کلی دلایل چاقی رو که در گذشته عامل چاقی خودم میدونستم نوشتم.
اما حالا آگاهم هرقانون تا زمانی اعتبار داره که هیچ مورد مخالف برای نقض اون قانون موجود نباشه.
پس اگر من دلیلی داشته باشم که دلایل گذشته ی من رو نقض کنه دیگه دلایل چاقی من معتبر نیست.

شکستن دلایل چاقی ذهن
- من درگذشته میگفتم مواد غذایی مقصر چاقی من هست اما چطور اطرافیان من که همین مواد غذایی رو میخورن بسیار لاغر هستند.
مثلا دوستم در باشگاه که در کنار من ایستاده بود اصلا هیچ رژیم و محدودیتی نداشت و همه چیز میخورد حتی چیزهایی که من جرات نداشتم نگاشون کنم اون میخورد اما لاغر بود.
یا خواهر خودم هر آنچه من میخوردم اون هم با من میخورد یا چیزهایی که من جرات نداشتم بخورم ایشون میخوردن و بسیار لاغر هستن و همچنین دخترم که دقیقا مثل من مواد غذایی مصرف میکنه و بسیار لاغر هست. پس این مورد از دلایل چاقی نقض شد.
- من در گذشته میگفتم چون تحرک ندارم پس بی تحرکی عامل چاقی من هست
دختر خودم در اوج بی تحرکی که کرونا بود و حتی یه مدرسه ساده هم نرفت کلی وزن کم کرد و بسیار بسیار لاغر شد طوری که همه بهش می گفتن لاغر شدی و لباسهاش براش گشاد شدن.
خواهر لاغر خودم که هیچ ورزش خاصی نمیکنه و خانه دار هست بسیار لاغر شده و لاغر مانده و …. پس این مورد از دلایل چاقی نقض شد.
- من درگذشته میگفتم چون اشتها دارم پس اون عامل چاقی من هست.
الان آگاهم چیزی به نام اشتها در جسم من وجود ندارد و این اشتها در ذهن من لونه داره و من به جای اینکه بگم اشتها دارم باید بگم حق انتخاب دارم و چرا این اشتها تا قبل از از ازدواج در جسم من نبود اما به محض اینکه ازدواج کردم در جسم من پیدا شد پس معلوم که ساخته ی ذهن خودم هست و واقعیت نداره.
- من در گذشته کم کاری تیرویید و اختلال در هورمونها رو دلیل چاقی خودم میدونستم.
چطور تا زمانی که آزمایش نداده بودم و متوجه این مشکلات نشده بودم بسیار لاغر و زیر ۶۰ کیلو بودم اما تا متوجه شدم شروع به چاق شدن کردم!
چطور اطرافیان من که از همین داروها استفاده کردن حتی یک گرم هم اضافه نکردن ولی من با خوردن این داروها سریع چاق شدم. پس این مورد از دلایل چاقی نقض شد..
- من در گذشته سوخت و ساز پایین رو عامل چاقی خودم میدونستم.
این حرف اشتباه بود و این مورد در بدن همه ی افراد یکسان هست چون سیستم جسمی همه ی ما آدمها مثل هم هست و این کاملا حرف غیر درستی هست.
- من در گذشته ازدواج رو عامل چاقی خودم میدونستم.
چطوره که دوستهای خودم و اطرافیانم رو میبینم که پس از سالها ازدواج کردن همچنان لاغر هستن. پس این مورد از دلایل چاقی نقض شد.
- من بارداری رو دلیل چاقی خودم میدونستم.
من بازم خیلی از دوستان و اطرافیانم رو میشناسم که با وجود دو بارداری و یا حتی چند بارداری اما بسیار لاغر هستند. پس این مورد از دلایل چاقی نقض شد.
پس بی تحرکی، ازدواج کردن، بارداری، دارو خوردن، اشتها داشتن و … رو مدتها هست که دلایل چاقی خودم نمیدونم و کلی هم کاهش وزن و سایز داشتم و این روند ادامه خواهد داشت.
چون دیگه من هیچ دلیلی برای چاقی خودم ندارم و من هیچ مانعی برای لاغری خودم ندارم و با انجام این تمرین دیگه فقط و فقط من هستم و چاقی خودم و من باید مسولیت چاقی خودم رو بپذیرم که این من هستم که با رفتارهای نادرست و افکار نادرستم خودم رو چاق کردم.
دیگه هیچ عامل بیرونی دلایل چاقی من نمیشه و من با استفاده از دوره های آموزش اطلاعات جدید به مغزم میدم که هیچ چیز باعث چاقی من نیست و فقط این خود من هستم که اینطور باعث چاقی خودم شدم .
چگونگی ایجاد دلایل چاقی
مثلا من یادم میاد آخرین ماه های رژیمم بود که متوجه شدم کم کاری تیرویید دارم و یه مشکل هورمونی دارم که از هر کس می پرسبدم اینها باعث چاقی میشه میگفتن اره و دو پزشک همزمان با هم و حتی کارشناس تغذیه هم میگفت تو در آینده چاق خواهی شد.
و من قبول کردم و باورکردم حق من هست که چاق بشم و یا میگفتم طبیعی که چاق بشم و اما با تمام وجودم ناراحت بودم و حتی گریه میکردم اما چون قبول کرده بودم هر ماه چاقتر میشدم و وزنم ثابت نبود و همینطور داشتم اضافه میکردم.
رهایی از چاقی
اگر با این راه آشنا نمیشدم خدا میداند تا چند کیلو من چاقی رو تجربه میکردم اما خب خدا کمک کرد و در میانهی راه با این راه آشنا شدم و من انگار دیگه کل جسمم زیرو رو شد.
اوایل که چاقی من متوقف شد و بعد جسم من خیلی سریع شروع به لاغر شدن کرد و اتفاقا بعداً دیدم که یکی از اطرافیان لاغر من از همون داروهای من استفاده میکنه اما بدن این فرد حتی یک گرم اضافه نکرد و بیشتر من باور کردم که این خود من بودم که چاقی رو به خودم هدیه دادم و بیشتر قبول کردم که چقدر باورهای من در جسم من تاثیر گذار هستن.
دیگه گول نخواهم خورد و من آگاه شدم جریان چی هست و مهمترین آگاهی من این هست که من قبول کردم (من خودم مقصر اضافه وزن خودم بودم) و تا حدودی الان هم هستم تا به اندام رویایی خودم برسم و من خودم باید لاغری رو برای خودم با انتخاب افکار مناسب و رفتارهای مناسب به دست بیارم.
من بارها تعهد دادم و بازم تعهد میدم که به زودی به اندام دلخواهم خواهم رسید چون من در بدو خلقت جسم زیبا داشتم و اما خودم با باورهای نادرستم اون رو چاق کردم و من تا قبل از ازدواجم هم لاغر بودم اما بعد از اون دچار چاقی شدم. پس من میتونم دوباره به اندام دوران مجردی خودم برگردم این حق طبیعی من هست. این جسم طبیعی خودم هست که گمش کردم اما دوباره دارم پیداش می کنم.
لاغر شدن یادگرفتنی است
من کسی هستم که دارم لاغری رو یاد میگیریم چون لاغری یک هنر هست مثل سایر هنرهای دیگر و همانطور که من مهارت رانندگی و آشپزی و گلسازی و آرایشگری و نقاشی روی بوم و کلاسهای مختلف کامپیوتر و …. رو یاد گرفتم مهارت لاغری را هم یاد خواهم گرفت و با تکرار کردن مهارت لاغر شدنم بیشتر خواهد شد و جسم زیبایی رو برای خودم خلق خواهم کرد.

چطور باید لاغر بشم؟
من باید به ذهنم لاغری رو یاد بدم و اونم از ابتدا باید شروع کنم تا ذهنم دقیقا متوجه بشه و اون رو یاد بگیره و اما باید تمام روشهای غلط گذشته رو کنار بزارم و هیچوقت سراغ هیچ راهی نرم که البته این رو هم بگم من نه تنها به سمت هیچ راهی نخواهم رفت بلکه بقیه ی رژیم ها و روش های لاغری برای من مسخره و عجیب و غریب هستن و هرگز تمایلی به انجام هیچ روشی برای لاغر شدن ندارم.
من اما بارها باید دلایل چاقی رو در ذهنم از بین ببرم. به این شکل تمام دلایل ناتوانی در لاغری رو هم از بین می برم.
مثلا من میگفتم چون استخون بندیم درشت نمیتونم لاغر بشم.
و یا میگفتم چون همه بهم میگن تو از خواهرت گوشتی تر ی هیچ وقت نمیتونم مثل خواهرم کاملا لاغر بشم.
و یا میگفتم از یه حدی به بعد جسم من نمیتونه لاغر تر بشه و برای اون لاغری خیلی باید زجر و سختی کشید.
اما چون بارها با همین جسمم تونستم وزن کم کنم پس جسم من توانایی لاغر شدن داره و این جسم من بسیار توانمند هست چون بارها از روش های اشتباه رفتم و کلی وزن کم کردم پس جسم من مشتاق و توانمند لاغری هست.
من بارها از راه رژیم سی کیلو و بیست کیلو و …. کم کردم اما ماندگار نبوده چون راهم غلط بوده و اما من حالا آگاهم و چقدر جسم من مشتاق لاغر شدن هست و فقط من خودم نمیزارم که بر طرف بشه با افکار و. رفتار نادرستم نمیزارم که من لاغر ایده آل بشم.
من لاغری رو حق خودم میدونم. و مطمعنم اگر هنوز چاق هستم اینم حق من هست و من اون رو میپذیرم و اصلا گله و شکایت ندارم.
من میخواهم با این راه شگفت انگیز لاغری رو تجربه کنم چون خداوند، من را به این راه هدایت کرده پس حتما میتوانم لاغر شوم و توانایی انجام مراحل آن را دارم . پس من با تمام وجودم قدم برمیدارم تا لذت زنده بودن را بچشم.
✍️ تمرین آموزشی 📖
تمرین این جلسه نقطه شروع شکست دادن چاقی است.
در جلسه قبل و تمرین داستان چاقی درباره دلایل چاقی خود توضیح دادیم. اینکه چرا و چی شد که چاق شدم.
اگر تمرین جلسه قبل را به شکل عالی انجام نداده اید توصیه می کنم حتما ابتدا تمرین جلسه قبل را انجام داده و سپس به تمرین این جلسه بپردازید.
برای تمرین این جلسه باید دلایل چاقی که در جلسه قبل نوشتید را به این جلسه منتقل کرده یا دوباره دلایل چاقی خود را بنویسید.
هرچقدر دلایل بیشتری برای چاق بودن در ذهنتان پیدا کرده باشید تمرین این جلسه تاثیر بیشتری در تغییر افکار اشتباه درباره چاقی می گذارد.
با دقت و شرح انشایی مراحل تمرینی این جلسه را انجام دهید.
مرحله اول:
- چرا من چاق هستم؟
هرچه دلایل بیشتری برای چاق بودنتان پیدا کنید نیروی شما برای تغییر افکار و نگرش های اشتباه درباره چاقی بیشتر خواهد شد. بنابراین تا می توانید دلایل منطقی برای چاق بودن خود پیدا کنید.
- دلایل منطقی برای رد کردن علت چاقی خود پیدا کنید.
برای تغییر فرمول های چاقی ذهنی باید دلایل منطقی برای اشتباه بودن افکار و نگرش خود درباره چاقی پیدا کنید. برای این کار باید افرادی را پیدا کنید که در همان شرایطی که شما دلایل چاقی خود می دانید هستند اما متناسب هستند.
برای مثال اگر شما کم تحرکی را دلایل چاقی خود می دانید باید افرادی را پیدا کنید که از نظر تحرک داشتن مانند شما و یا حتی کم تحرک تر از شما هستند اما متناسب هستند.
با پیدا کردن مثال متضاد با دلایل خود برای چاق بودن می توانید فرمول چاقی ذهن خود را اصلاح کنید.
مرحله دوم:
- تعهد بدهید که فقط خودتان مقصر چاق بودنتان هستید.
حتی اگر یک درصد فرد یا عامل دیگری غیر از خودتان را عامل چاق بودنتان بدانید در روند متناسب شدن خود مشکل ایجاد خواهید کرد.
اکنون که با مثال های واضح و واقعی به صورت منطقی اثبات کردید که دلایل چاقی تان فقط وهم و خیال بوده اند باید مسئولیت وضعیت فعلی خود را بپذیرید تا انگیزه و اشتیاق تغییر کردن را در خود شعله ور کنید.
مرحله سوم:
- اعتراف کنید که توانایی لاغر شدن را دارید.
برای باور کردن توانایی لاغر شدن می توانید از تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن استفاده کنید. توضیح دهید که قبلا برای لاغری از چه روش هایی اقدام کرده و چه نتایجی کسب کردید.
مهم نیست اگر نتیجه شما ماندگار نبوده است فقط به این موضوع توجه کنید که شما توانستید مقداری کاهش وزن داشته باشید.
یادآوری بارها وزن کم کردن به شما کمک میکند تا توانایی لاغر شدنتات را باور کنید. به این موضوع دقت کنید که با اینکه روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید صحیح و اصولی نبوده اند اما بارها از انجام همان روشها مقداری از وزن و سایز خود را کم کرده اید. بنابراین شما توانمند و لاغر شونده هستید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
متن فایل تصویری برای ناشنوایان 🧏
متن فایل تصویری جلسه دوم: (توسط خانم گلستان عزیز)
به نام خدای مهربان
سلام دوستان خوبم! همراهان عزیز سایت تناسب فکری!
من رضا عطار روشن هستم و خداوند رو بی نهایت سپاسگذارم که این فرصت رو به من داد تا همراه شما دوستان خوبم
باشم، با جلسه ی دوم دوره ی فوق العاده لاغری با ذهن؛
درجلسه ی قبل، درباره ی اینکه؛
چرا ما چاق هستیم صحبت کردیم و در واقع انتخاب کردیم که کدوم موضوع رو مورد بررسی قرار بدیم؛
اینکه چرا ما اصلا چاق هستیم؟
و یا اینکه:
چطور می تونیم لاغر بشیم؟
خب؛
انتخاب خیلی از دوستان مطمئنا این بوده که خیلی زود می خواستن برن سر موضوع اینکه چطور می تونن لاغر بشن، به خاطر این سال ها یی که اضافه وزن داشتن،
خب،
مطمئنا اون اشتیاق زیادی در اونها ایجاد کرده که خیلی زود می خوان لاغر بشن و از این همه فشار جسمی و روحی و این مسائلی که چاقی به همراه داره، می خوان رها بشن؛
ولی خب، وقتی موضوع آموزش باشه، وقتی موضوع لاغری از طریق ذهن و از بهترین روشی که میشه با اون لاغر شد و همیشه لاغر موندن باشه؛ دیگه باید اصولی کار رو انجام داد، نمیشه خیلی عجلهای و بخوایم مثلا فوری یک موضوعی رو مطرح کنیم و از اون نتیجه گیری کنیم.
چون اینجا موضوع آموزش ذهنیه، فشار جسمی نیست که مثلا بخوایم مقدار غذا رو خیلی کم کنیم یا فعالیت رو خیلی بالا ببریم که جسم ما تغییر کنه و لاغر بشیم؛
موضوع ذهنیه و آموزش ذهنی نیاز به دلیل، برهان، مدرک وحرکت گام به گام داره؛ مثل هر آموزش دیگه ای.
خب؛
ما تصمیم گرفتیم درباره ی اینکه چرا ما چاق شدیم اول صحبت کنیم وبعد درباره ی اینکه چگونه می تونیم لاغر بشیم و یک تمرین خیلی عالی هم در انتهای جلسه ی قبل برای شما در نظر گرفتم که بایستی شما دلایل چاق شدن خودتون رو بنویسید؛
قرار شد که هر چقدر نیازه وقت صرف کنید، فکر کنید وهر چند تا دلیل که فکر می کنید عامل اضافه وزن تون هستش رو بایستی می نوشتید.
* اگر اون تمرین رو انجام دادید، در قسمت نظرات اون بخش نوشتید ، این فایل رو ادامه بدید والا به شما پیشنهاد می کنم که این فایل تصویری رو ادامه ندید؛
ابتدا برید فایل قبل رو به خوبی گوش کنید، اگه نیاز بود یکی دوبار یا شایدم بیشتر گوش کنید و بعد تمرین رو انجام بدید و به این قسمت بیاید.
* بازم تاکید می کنم کار من آموزش لاغری از طریق ذهنه؛ بنابراین افرادی از این روش نتیجه می گیرن که اون رو باور کنن و تمريناتی که داده میشه رو به شکل عالی انجام بدن وامیدوارم که شما از اون دسته افراد باشید.
خب؛
همهی شما درباره ی اینکه چرا چاق هستید حتما دلايلی رو نوشتید.
میشه حدس زد که به اندازهای که اضافه وزن دارید دلایل متفاوت تری رو نوشتید؛
به این شکل که مثلا اگه فردی ۱۰کیلو اضافه وزن داره، ممکنه دو یا سه دلیل رو نوشته باشه؛ اما فردی که مثلا ۳۰کیلو ،۴۰کیلو،۵۰ کیلو اضافه وزن داره، احتمالا دلایل بیشتری رو به عنوان عوامل چاق شدن خودش نوشته.
می خوایم این دلایل رو با همدیگه بررسی کنیم و که آیا واقعا این دلایل چقدر نقش دارن در میزان اضافه وزن ما.
حتما با من هم عقیده هستید که یک موضوع علمی، یک دلیل، يک برهان، تا زمانی قابل قبول از نظر علمی هست که مخالف اون اثبات نشه و یا حتی دیده نشه؛ یعنی اون قانون نباید نقض بشه والا از اعتبار خارج میشه؛ مثلا دارم میگم،
ببینید قانون جاذبه میگه که هر جسمی رو شما درفضا رها کنید، اون جسم به سمت زمین کشیده میشه و به زمین می خوره. این یه تعریف خیلی ساده از قانون جاذبه است.
… این قانون تا زمانی اعتبار داره که همه ی اجسام به سمت زمین بیان؛ یعنی اگه شما یک روزی از خواب بیدار شدی و مثلا یک سیب رو رها کردی و به سمت بالا رفت؛ بلافاصله این قانون جاذبه نقض میشه وتمام فرمول های وابسته به اون، همه از اعتبار ساقط میشه؛ چونکه دیگه مورد مخالف اون رؤیت شده واین قانون بل کل از بین خواهد رفت؛ این درباره ی همه چیز هست؛ درباره ی هر دلیلی هم، می تونه این قانون صدق کنه؛
دلايلی که شما برای اضافه وزن تون نوشتید؛ اگر بتونید مقابل اون رو پیدا کنید، اگر دلايلی دیگه پیدا کنید که دلیل شما رو نقض کنه ، یعنی نمونه هایی پیدا کنید که دلیل تون رو نقض کنه؛ پس دلیل شما برای چاق شدن تون، یک دلیل معتبر نیست.
چند تا مثال براتون می زنم که حدس می زنم در نوشته های شما وجود داشته باشه؛
خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن، ارثی بودن رو عامل اضافه وزن شون می دونن؛ یعنی طرف میگه ” بابا من ارثی مون همینه، چیزی که من خودم هم باورم این بود؛ یعنی از بچگی
به ما گفته بودن که خانوادگی ما، چاق هستیم و راست هم می گفتن؛
همه ی عموهای من، عموزاده های من، همه ی خانواده ی پدری من، تا جایی که من می شناختمشون چاق بودن.
اصلا یکی از نشانههای خانواده ی پدری من، همین چاق بودنشونه و الانم هر کدوم از اونایی که فامیلشون عطار روشن هست اضافه وزن دارن؛ پس منم باور کرده بودم؛ یعنی قبول داشتم که خب ارثی بودن يه دلیل خیلی موجه؛ خیلی قابل اعتبار برای اینکه من چاق باشم.
بعضی از افراد که اضافه وزن دارن، شرايط زندگیشون رو عامل مثلا اضافه وزنشون میدونن، مصرف مواد غذایی رو؛
مثلا میگن که خب مواد شیمیایی در غذاها قاطی می کنن، نمی دونم کود های مختلف می دن؛ به هرحال ، مواد غذایی رو مقصر اضافه وزن خودشو می دونن .
یه عده دیگه میان ، کم تحرکی شون رو عامل می دونن؛ طرف میگه خب من چون تحرکم کمه، چون که کار پشت میزی دارم،….
…این باور رو هم خودم داشتم، چون سال های زیادی کارمند بودم و کار پشت میزی داشتم و اون سال ها اتفاقا بیشتر چاق شدم؛ چون این باور رو از قبل داشتم که؛ افرادی که تحرک کمی دارن خب طبیعیه که چاق تر بشن و وزنشون بالا بره؛ خب منم تحرک خاصی نداشتم؛ بیشتر کارم پشت میز بود؛
بعضی ها این باور رو دارن که چون کار من پشت میزی هست، کار کم تحرک دارم، یا من خانه دار هستم و از خونه بیرون نمی رم یا هر دلیل دیگه ای که نشان از کم تحرکی شون باشه، رو دلیل اضافه وزن شون می دونن.
عده ای دیگه از افرادی که اضافه وزن دارن، مصرف یک داروی خاصی رو دلیل اضافه وزن شون می دونن.؛ مثلا طرف میگه:”خب، من چون چند ساله دارم قرصهای اعصاب من میخورم؛ مثلا مربوط به اعصاب رو مصرف می کنم؛ دیگه به خاطر همین من اضافه وزن پیدا کردم. ؛
یا اینکه ابتلا به یک بیماری خاصی رو عامل اضافه وزن شون می دونن؛ خیلیا باورشون اینه که چون تیروئید شون اختلال داره، اختلال در عملکرد تیروئید دارن، اونا اضافه وزن پیدا کردن،
خب ديگه چه دلايلی می تونه داشته باشه؟
تا جایی که من می دونم دلایل دیگه… آها…بعضی ها این دفعه فکر می کنن، خب سوخت وساز بدنمون پائینه؛ اینم باز یک مورد شایع بین افراد چاقه؛ میگه ما اصلا سوخت وساز مون پائینه، آره؛ و اين باعث اضافه وزن مون شده و هر دلیل دیگه ای که ممکنه شما نوشته باشين و الان من به خاطر نداشته باشم که اونها رو بازگو کنم.
اینها دلايلی که افرادی که اضافه وزن دارن، برای چاق بودن شون دارن و شما هم مطمئنا تعدادی از این دلایل رو نوشتید؛ حالا، حرف من اینه؛ اگر برای هر دلیل تون یک مورد پیدا کردید که خلاف اون رو نشون میده؛ پس بنابراین دلیل شما از اعتبار ساقط میشه، دیگه یعنی نمی تونین ادعا کنین که دلیل اضافه وزن من اینه.
از یک دلیل خیلی مهم شروع می کنم؛
همین موضوع ارثی بودن، خیلیا باورشون اینه که چاقی شون ارثیه؛ خب، نمونه ی مخالف این رو چجوری میشه پیدا کرد؟ اگر در خانواده ای مثلا ۴تا فرزند داره یک خانواده، سه تا از اونها اضافه وزن داره، یعنی پدر و مادر اضافه وزن دارن، سه تا از فرزندان هم اضافه وزن دارن، اگر حتی یک فرزند اضافه وزن نداشته باشه؛
بنابراین خیلی ساده میشه این قانون رو نقض کرد که، ارث عامل چاقی نیست و الا بایستی همه ی فرزندان به یک اندازه از پدر و مادر ارث می بردند؛ وقتی یک فرزند یا دو فرزند لاغر هستند ، بقیه چاق هستند؛ پس نمی شه گفت؛ چاقی ارثیه،
یا حتی ممکنه افرادی رو پیدا کنید که اصلا پدر و مادرشون اضافه وزن دارن، فرزندان هیچ کدومشون اضافه وزن ندارن و حتی بالعکس، یعنی پدر و مادر اضافه وزن ندارن؛ اما فرزندان اضافه وزن دارن، همه ی این ها ثابت می کنه که اضافه وزن ارثی نیست
و حتی اگر يه مقدار بخواید دقیق تر روی این موضوع تحقیق کنید، دربارهی علم ژنتیک مطالعه کنید؛ منبع ها یی که قابل اعتماد و درست هستن، صحیح هستن رو مطالعه کنید، اصلا چاقی به عنوان یک عامل ژنی رو واسش در نظر نگرفتن که مثلا فلان ژن یا دی ان ای(DNA) باعث اضافه وزن میشه، این یک توجیه، که بین افراد چاق معمولا رواج داره
و همین توجیه باعث میشه که فرد از کودکی وقتی اينو میشنوه، بارها و بارها، مثل خود من میشنوم که چاقی من ارثیه، یواش یواش برای ذهنت طبیعی می شه که خب دیگه وقتی ارثه دیگه من کاری نمی تونم بکنم مگه میشه آدم با ژنتیک بخواد مبارزه کنه، طبیعیه وهمین باور باعث می شه که اضافه وزن یواش یواش بیشتر بشه.
بیایم یه موضوع دیگه رو بررسی کنیم؛
بعضی ها باور شون این بود که مصرف مواد غذایی که حاوی مواد نگهدارنده و کودهای شیمیایی و خلاصه خیلی از این بهانه هایی که دارن باعث شده که اونها اضافه وزن پیدا کنن؛ اگر افرادی رو پیدا می کنید و سراغ دارید که مطمئنا وجود داره که عین شما دارن از همون مواد غذایی مصرف می کنن اما متناسب هستن؛ پس این ادعای شما از اعتبار ساقط میشه،
دیگه نباید این ادعا يا این توجیه رو داشته باشی یا این دلیل رو بیاری که به این دلیله که من اضافه وزن دارم. اگر فکر می کنی سوخت و ساز بدنت پائینه، نمی دونم والا راستش این باور از کجا شکل گرفته، کی اینو مطرح کرده، خیلیا که میگن آقا دکترا گفتن، حالا کدوم دکتر گفته، هم مشخص نیست، از کی گفتن هم مشخص نیست.
سوخت وساز بدن اینجوری نیست که پایین وبالا باشه؛ یعنی در من سوخت وساز یه جور باشه، در يه نفر دیگه اینقدر متفاوت باشه که این اختلاف وزنی رو به وجود بیاره. ببینید مثلا اگه بخوایم بگيم حتی بخوایم خیلی هم حالا، وسواس گونه به این موضوع فکر کنیم یا نگاه کنیم آقا مثلا میگیم جسم ها حالا یه اختلافات جزئی دارن، حالا شرایط آب و هوا، نمی دونم طبع آدمها، خیلیا فکر می کنند که مزاج من مثلا نمی دونم سرد مزاجی بعضی ها میگن گرم مزاحم من، اضافه وزن دارم….
…بعضی ها میگن گرم مزاجم من، اضافه وزن دارم…
…يه چيز های عجیب و غریبی در میارن ولی اگر حتی بخوایم به این ها يک درصدی هم اعتبار بدیم که مثلا شاید درست باشه، به هیچ وجه نمیشه به این شکل فکر کرد که حالا این اختلاف جزئی بین جسم من و جسم يه نفر دیگه بتونه ۳۰_۴۰ کیلو اضافه وزن رو به ارمغان بیاره، من نمی تونم اینو قبول کنم و خودم دلیل واضح بر رد این ادعا هستم. منم یه زمانی فکر می کردم سوخت و ساز بدنم پائینه وخودم رو؛
یعنی باور کرده بودم که چون سوخت وسازم پائینه، اینا همه ببین، نمی خوام بگم تنها این دلیل باعث چاقی تونه، ببین شما شاید چند تا دلیل نوشته باشی؛ به هرحال حتی در مقطع های زمانی، در سن های مختلف ما دلایل مون هی عوض میشه، چون باید توجیهات جدید داشته باشیم برای چاق بودنمون؛ به هرحال هر کدوم از این دلایل می تونه بخشی از بار اضافه وزن ما رو به دوش بکشه؛ ممکنه مثلا ۱۰ تا دلیل شما داشته باشید ولی می خوام، می خوام یاد بگیری چجور باید، یکی یکی این دلایل رو بررسی کنی.
اگر فکر می کنی تو سوخت وساز پائینه، مثلا خواهری، برادری داری که از ژن خودته و هم خون خودته ولی اون متناسبه، پس نمی شه، این اختلاف سوخت وساز اين قدر باشه که مثلا این اختلاف وزن رو به وجود بیاره.
در هر چیز دیگه ای هم بخوای مقایسه کنی ؛ مثلا بین ماشین ها مقایسه کنیم:سیستم ماشین ها خب بیسش(BASE) یکیه، حالا يه سری تفاوت ها و تغییرات ایجاد می کنن، یه ماشین مثلا صفر تا صدش میشه ۱۲ ثانیه، یه ماشین مثلا میاد میشه ۳ ثانیه، سیستم یکیه ولی نوع ، کیفیت، حالا اون اندازه ها ومقیاس هایی که خودشون دارن رو دستکاری می کنن یا بهبود میدن…
که ماشین به این شکل سرعتش بالا تر میره؛ ولی جسم ما که مخلوق پروردگاریم و همه به یک شکل خلق شدیم، سیستم مون یکسانه؛ کار بشر نیستیم که بخوایم تفاوت باشه یا مثلا اشتباه صورت گرفته باشه، سوخت وساز نمی تونه عاملی باشه که اینقدر اختلاف وزن به وجود بیاره؛
من که اصلا قبول ندارم سوخت وساز من با مثلا یه ورزشکار یا یک فردی که الان ۲۰۰کیلوه تفاوت داره، امکان نداره، من اصلا اینو قبول ندارم؛ یعنی سوخت وساز یک فرد متناسب با سوخت وساز بدن یک فرد چاق کاملا باید یکی باشه؛ چون همه ی اعضای بدن مشابهه؛ قلب دارن، شش دارن ، کلیه دارن، مغز داریم، همه چیمون مثل همدیگه س، چطور ممکنه سوخت وساز مون اینقدر متفاوت باشه؟
اصلا سوخت وساز مربوط به بیشتر، اندام های درونی ماست، فعل و انفعالات درونی بدن ماست؛ همهی اعضای درونی بدن ما برای کارکردنشون، برای اینکه فعالیت شون رو انجام بدن، نیاز به انرژی دارن و انرژی رو از سلول، از خون، حالا به هر طریقی می گیرن مصرف می کنن؛ بهش میگن سوخت وساز.
وقتی اندام ما به این شکل با هم مشابه، چطور ممکنه سوخت و ساز انسان ها اینقدر با هم متفاوت باشه که مثلا بخواد ۲۰کیلو، ۳۰ کیلو اختلاف وزنی به وجود بیاره؛ پس اینم نیست مگر بخوای خیلی دیگه حالا مثلا، بخوای مقاومت کنی به خاطر اینکه دلایلت رو از دست ندی والا اگه منطقی باشیم؛ خودمون باشیم، خودمون و وجدانمون ، بخوایم فکر کنیم اینم نمی تونه دلیل اضافه وزن مون باشه.
خب؛ خیلی از خانم ها مثلا باورشون اینه که خوب چون بارداری رو پشت سر گذاشتن؛ بچه به دنیا آوردن،دیگه ، خب ، طبیعیه چاق باشن. اینم میشه به راحتی نمونه هایی پیدا کرد که افراد، خانمهایی که باردار شدن، بچه شون به دنیا آمده و اونها، هيچ اضافه وزن آنچنانی هم براشون باقی نمونده، به حد۴-۵ کیلو بوده که طی یکی دو ماه ، ۳ ماه بعد هم دوباره به حالت قبلشون برگشتن؛
اونی که در دوران بارداری، ۲۰ کیلو، ۳۰ کیلو اضافه وزن پیدا می کنه، بعد بچه به دنیا میاره؛ ۲/۲۰۰–۲/۴۰۰–۳ کیلو؛ پس این باقی اضافه وزن به خاطر چیه؟
می خوای بگی مثلا طبیعیه دیگه، دوران بارداریه و دیگه آدم، کار ما نیست که، سیستم خداست که باید اینجوری باشه، چرا اینجوریه ؟
چرا یک فردی در دوران بارداری ۱۵ کیلو اضاف می کنه، یک فردی ۲۵ کیلو اضاف می کنه، یک فردی ۷-۸ کیلو اضاف می کنه، چرا؟ چرا؟
فکر کنید؛
نمی تونه اینها کار خدا باشه یا خواست خدا باشه یا سیستم تون باشه، این ها همه يه چيز ديگه س.
پس اینم یکی دیگه از دلایله که خیلی ها بیان می کنن یعنی دلایل چاقی شون می دونن و خیلی دلایل دیگه ای که هر کدوم از شما نوشتین، اینو باید خودتون دیگه بدونید،
من فرمول رو بهتون گفتم خودتون باید ببینید اگر نمونه ای پیدا کردید در دوستان، اطرافیان، هر کجا، يک فردی رو دیدید که شرایط شما رو داره يا دلیلی که شما برای چاقی تون دارید رو اونم داره؛ یعنی این دلیل برای اونم صدق می کنه، اما چاق نیست؛
بنابراین با کمال احترام باید به شما بگم که دلیلتون خیلی اشتباهه و فقط یه توجیهه که مانع از لاغر شدن شما میشه؛
بنابراین برای این قسمت خیلی مهمه که دلايلی رو که برای اضافه وزن خودتون بیان کردید رو دونه به دونه، بخونید دوباره، بعد تحلیل کنید،
بگردید ببینید نمونه ی متضاد اون رو پیدا می کنید یا نه؟ و در این باره هم در قسمت نظرات بنویسید که مثلا من، دلایلتون که در قسمت قبل نوشتید رو بیارید در قسمت نظرات این فایل و زیرش ، اگر نمونه پیدا کردید که دلیل شما رو نقض می کرد حتما بنویسید که
مثلا: من فکر می کردم چاقیم به خاطر ارثی بودنه ولی خب این، فلانی رو پیدا کردم؛ مثلا دختر خاله من در همچین شرایطیه، پسر داییم در همچین شرایطیه؛ اونا خانواده ی چاق دارن ولی اون لاغره…
یا دوستم یا هر کسی، دلیلشو بنویس، پيدا کن و حتما نظرات دوستان رو هم بخون،
چون وقتی که؛ اگر مثلآ شما دلیلت، یکی از دلایل چاقی ات ارثی بودن باشه، دوستت هم باشه، یه دوست دیگه هم باشه و همه بیان دلایل شون رو بنویسن که به این دلیل ادعای من از اعتبار ساقط شده یا می پذیرم که مثلآ این ادعای اشتباهیه؛ چون فلانی بازم خانواده ش چاقن ولی خودش متناسبه؛ وقتی یه نفر دیگه میاد یه دلیل دیگه می نویسه، یه نفر دیگه میاد يه دلیل دیگه می نویسه،
وقتی شما، می خوام اینو بگم، وقتی دلایل مشترک باشه؛ اما علت های رد کردن دلایل متفاوت باشه، متنوع باشه؛ شما خیلی راحتتر ذهنتون باور می کنه که آره، این دلیل چاقی نیست، این نمی تونه دلیل چاقی باشه، می خوام،
اصرار من برای خوندن نظرات دیگران به این خاطر ه که شما دلایل متعددی رو بخونید که دیدگاه وتوجیه تون رو برای چاقی از بین می بره یا رد می کنه و وقتی اينا رو بخونید خیلی عالی اون مقاومت های ذهنی شما شکسته میشه؛
چون خیلیا دیدین ادعا شون اینه من ذهنم به تغییر مقاومت داره،نسبت به لاغر شدن مقاومت داره، بعد اینکه در دوره ی لاغری با ذهن شرکت می کنن، بعد یه چند روز میان اینو میگن که مثلا استاد ما ذهن مون نسبت به تغییر کردن یا لاغر شدن مقاومت داره؛
میگم نه، ذهنت بنده خدا مقاومتی نداره، شما نتونستی خوب دلايلی پیدا کنی که به خودت بتونی اثبات کنی که میتونی از طریق ذهنی هم لاغر بشی و بهشون توصیه می کنم که به چه طریقی دوره رو ادامه بدن؛ چه فايل هایی رو استفاده کنن و به لطف خدا؛ خب نتیجه بهتر میشه و اونا هم در مسیر درست قرار می گیرن
ولی خب شما الان سعی کنید با خوندن نظرات دوستانتون بیشتر به خودتون اثبات کنید که دلايلی که برای اضافه وزن آوردید؛ دلایل منطقی و علمی و قابل قبولی نیست، چون نمونه های متضاد اون خیلی هست؛
هرچه بیشتر نمونه پیدا کنید که بر خلاف ادعای شما دارن اثبات می کنن یا نشون داده میشن، خب خیلی راحتتر می تونی بپذیری که آره من اشتباه می کردم و مهم نیست که چند ساله این فکر رو داشتی؛
اینم خودش یه مانعه ها؛ بعضی ها مثلا به خاطر اینکه ۳۰ساله طرف فکر می کرده به این دلایل اضافه وزن داره و همیشه خیالش راحت بوده که مثلا من به خاطر ارثی بودن، به خاطر کار پشت میزیم، به خاطر فلان اضافه وزن دارم؛ هزار بار گفته به این واون، من دست خودم نیست، چیکار کنم ؟دیگه الان سخته بخواد باور کنه که بابا ! این دلیل نیست؛
نمی تونه، آدم مثلا خجالت می کشه، انگار مثلا تحقیر می شه که مثلا من بعد از ۳۰سال الان به این نتیجه برسم که مثلا، نه؛ ارثی بودن دلیل نمیشه، مواد غذایی دلیل چاقی نمی شه، کار پشت میزی دلیل چاقی نمی شه، خواب زیاد، خواب زیاد، خیلیا، فکرشون اینه که چون مثلا بیشتر می خوابم چاقم،
میگم خیلی چیزا هست و حالا وقتی نظرات دوستان رو بخونی، حتی در تمرین های گذشته هم وقتی دیدگاه دیگران رو بخونی، به دلایل چاقی که افراد عنوان میکنن، بیشتر تسلط پیدا می کنید و براتون خیلی جالبه که انسانها چه دلايلی رو دارن واسه اضافه وزن شون وچون که کار ما لاغری از طریق ذهنه ، نیاز داریم به دادن اطلاعات جدید و صحیح به مغز مون،
برا اینکه در نهایت این مغزِ که باید تحلیل کنه، باید فرمول های جدید رو بسازه و نتیجه ی جدید رو در جسممون ایجاد کنه؛ بنابراین حتما تمرينات این دوره ها رو انجام بدید و تمرينات دوستان تون رو بخونید و نظر بزارید که خیلی بهتون کمک می کنه که بهتر در مسیر لاغری با ذهن قرار بگیرید.
خب، این بخش اول این قسمت، که ما اومدیم دلایل اضافه وزن رو مشخص کردیم و چگونه برخورد کردن با اونها رو هم براتون توضیح دادم که چطور باید مخالفش رو پیدا کنید که این دلیل رو بتونید رد کنید. حالا چی باقی می مونه؟
ببینید: من بودم و یک مقدار، یک تعدادی دلیل برا اضافه وزن که در جلسه ی قبل مشخص کردم، تا اینجا اومدم یکی یکی دلایلم رو رد کردم ديگه یعنی گفتم؛ این به این خاطر رده، این دلیل به این خاطر رده،این دلیل به این خاطر رده،
الان چی باقی موند؟ من و چاقیم باقی موندیم دیگه؛ سه تا بودیم، سه بخش بود، من بودم، چاقیم بود و يه سری دلایل.
الان کی مقصره به نظر شما؟
این چاقی مال کیه؟
مگه غیر از اینه که چاقی مال خودمونه؟
مگه نه اینکه من زمانی که ۱۳۵کیلوگرم بودم،
این وزن اضافه رو خودم داشتم حملش می کردم، تو بدن خودم بود، از صورت گرفته تا مچ پا، همه ی اضافه وزن رو داشت با خودش حمل می کرد؛
مگه نه اینکه من چاقم؛ پس چطور دلایل چاقی رو من این همه دلايلی می دونم که همش هم به راحتی رد میشه؟ همش. هر دلیلی شما برای چاقی آورده باشی که حتی اگر نتونی خودت نمونه ی متضاد اون که اونو نقض کنه پیدا کنی؛ من به راحتی می تونم برات دلیل پیدا کنم که نه؛ این توجیهی که تو مياری اصلا بی اساسه و بی ارزشه و نمی تونه دلایل چاقی باشه؛ ببین یه مثال ساده براتون بزنم؛
خيليا باورشون، ادعا شون اینه، فکرشون اینه که اختلال در عملکرد تیروئید آدم رو چاق میکنه؛ میگه دکتر گفت، آره پزشکم اینطوری گفته، تو اینترنت خوندم، فلان متخصص رو آوردن توی تلویزیون، اینجوری داشت صحبت می کرد؛ می گفت بله ، افرادی که مثلا اختلال در عملکرد تیروئید دارن؛ مثلا اینقدر اضافه وزن پیدا می کنن، خیلی اينو می پرسن، خيليا دلیلشون اینه و این باعث شد که من خیلی روی این زمینه تحقیق کنم ببینم واقعا تیروئید چقدر می تونه تاثیر بزاره در چاقی افراد؟
از خیلی از افرادی که پزشک بودن، مسئول بودن سؤال کردم و اکثر اونها به قطع نمی گفتن که مثلا؛ یقین نداشتن که حتما اختلال در عملکرد تیروئید می تونه، اینقدر وزن رو اضاف کنه؛ می گفتن اختلاله دیگه، ممکنه در یکی ایجاد کنه، در یکی ایجاد نکنه، مقدارشم متفاوته. هیچ رقم وعدد علمی و دقيقی نبود که بیان کنن و خب من خیلی بیشتر روی این موضوع تحقیق کردم، گفتم ببینم دلیلش چیه؟
آخه این اگر يه مساله ای در جسم انسان باشه، حتما علم پزشکی، یه فردی، یه شخصی، یه جایی؛ بالاخره یه کاری انجام داده درباره ی این موضوع و خیلی جالب بود که در منابع خارجی پزشکی من به این نکته رسیدم ، به این موضوع رسیدم که اختلال در عملکرد غدد تیروئید،
می گفت در بدترین شرایطش یعنی بدترین نوع اختلال در عملکرد تیروئید در طی ۳۰سال می تونه بین ۳-۷کیلو به جسم فرد اضاف کنه،
خوب دقت کنید؛ بدترین نوع حالت اختلال در عملکرد تیروئید در طی ۳۰سال؛ یعنی در بازه ی زمانی ۳۰سال، یعنی اگر ۳۰سال در بدترین شرایط باشه غدد تیروئید، در نهایت می تونه بین ۳تا۷ کیلو به وزن فرد اضافه کنه؛
اون وقت ما فردی ۴۰کیلو اضافه داره بعد مثلا ۳ساله که طرف فهمیده که مثلا غدد تیروئیدش مشکل داره، در طی ۳سال ۴۰ کیلو اضافه کرده ميگه به خاطر تیروئید ِ ، آره واینها همه باور های اشتباهیه که به ما تلقین می کنه که تو به خاطر این، حقته چاق باشی؛ اصلا باید چاق باشی، طبیعیه چاق باشی
و وقتی در ذهن ما چاق شدن طبیعی بشه، دیگه نمی شه جلوشو گرفت و جالب هم هست که چاق شدن طبیعی می شه، چقدر چاق شدن رو خدا می دونه، برای اون حدی نداره و همین جوووووور اضافه، اضافه،اضافه؛
در مورد این موضوع تحقیق کنید، اینقدر سطحی نباشید، هر کسی هر چی گفت سریع قبول نکنید و باور کنید و فرمول سازی کنید در ذهنتون، ببینید عملکرد ذهنو؛ حالا ان شاالله دوره ی لاغری با ذهن شرکت کردید خیلی کامل و جامع دربارهی تأثیر عملکردهای ذهنی در واکنشهای رفتاری، در اضافه وزن، شما یاد می گیرید ؛
اما تا اینجا همین قدر بدونید که وقتی چیزی می شنوید، می بینید و یا درباره ش حرف می زنید این داره در ذهنتون فرمول سازی میشه و کافیه باور کنی، یه حرفی رو؛ مخصوصا اگر فرد گوینده مورد قبولت باشه.
دیدید الان خیلی از تبلیغات تلویزیونی مخصوصا تبلیغات لاغری، میان یه فردی رو که یک روپوش پزشکی به تنش می کنن ، اون میاد صحبت می کنه درباره ی اون محصول؛ اصلا هم معلوم نیست، این فرد پزشک هست، نیست،
ولی چی؟ به خاطر اینکه در ذهن من بيننده، پزشک یک فرد با اعتماد، یک فرد کاربلد، یک فردی نقش بسته از پزشک که اینها به نفع جامعه دارن حرف می زنن و کار می کنن، خیلی راحت من بيننده تأثیر می گیرم بدون اینکه خودم بدونم ها، چرا اون حرف رو قبول کردم؟…
… فقط به خاطر اینکه از تصویر یک پزشک استفاده کردن یعنی حرفشو در قالب سخن یک پزشک به من القا می کنه، به من می رسونه و این خیلی تاثیر گذاره؛یا اینکه مثلا میان از یک فرد ورزشکاری که خیلی خوش استایله میان استفاده می کنن و چیزی که مثلآ من در رویامه ؛ مثلا خدایا من مگه می تونم مثل این بشم؛ کاش منم مثل این آدم بودم؛ بعد اون آدم میاد میگه من از این محصول استفاده کردم و اینقدر اشتیاق در شما ایجاد می کنه
که ، پس حالا که اینجوره؛ پس منم باید برم از این محصول بخرم و استفاده کنم و اصلا به این فکر نمی کنه که بابا چطور ممکنه، مگه میشه آخه؟ این هیکل؛ این اصلا معلومه ورزشکاره، این فلانه، بعد مثلا یک دوره قرص مصرف کرد، این شد؟ اصلا اینا برامون مهم نیست، چرا؟ چون تصویری که در ذهن ما ایجاد می کنن برامون مهمه،
اون نظری که ما از قبل درباره ی تصاویر داریم برامون مهمه. وقتی ما تصویر یک پزشک رو می بینیم، تصویر یک فردی با اندام متناسب رو می بینیم که دربارهی یک محصول داره صحبت می کنه، نشون میدن، مثلا اندازه گیری دارن می کنن. کلی سیم وصل کردن به بدن فردو فرد داره مثلا رو تردمیل راه میره، یهو عددا عوض میشه چون این فرد قبل از مصرف فلان دارو با این سوخت وساز بدنش داشت الان شده این. همه چیو نشون میدن و ما هم باورمون میشه و میریم اونها رو مصرف می کنیم و می بینیم که نه، تأثیری روی ما نداره و در نهایت چی میشه؟
چونکه اون تصویرها رو خیلی قبول داشتیم اون پزشک رو، اون روش علمی که داره درباره ش صحبت می کنه رو خیلی قبول کردیم درنهایت خودمون رو سرزنش می کنیم که من یه آدم فلان به درد نخور مزخرف فلانم که نمی تونم از این دارو مثلا نتیجه بگیرم ، از این روش نتیجه بگیرم و الا ببین، اینا همه شون نتیجه گرفتن؛ پس من یه مشکلی دارم و خودمونو سرزنش می کنیم،
به جای اینکه فکر کنیم بابا شاید اون روشه اشتباهه و این بلاییه که خیلی از تبلیغات داره سر افراد چاق میاره، در اون ها یک هیجان یک اشتیاق؛ مثلا میان میگن اینو مصرف کن ۲۰ روزه فلان می شی. یک دوره مصرف کن اینقدر کم می کنی. یک وعده وعیدهای میدن به خاطر اینکه منی که چاقم، اینقدر نیاز دارم، اینقدر حسرت لاغری رو دارم می خورم، هر پیشنهادی در من وسوسه ایجاد می کنه که برم اينو انجام بدم واویلا چی میشه؟ اصلا رؤیا پردازی می کنم که اینو می خورم فلان میشه، سوخت وساز، قویترین چربی سوز عالم. یکی بود تبلیغ جالبی بود؛ می گفت: بی رحم ترین چربی سوز عالم،
خب، این اصطلاحات رو استفاده می کنن، منی که وزن بالایی دارم حالا هر کاریم کردم که نتیجه بگیرم نشده، خب میگم دیگه، دیگه این آخرشه، این همون چیزیه که من می خواستم که یه قرص بخورم راحت، لاغر بشم؛
گول نخورید.
هیچ کدوم از شما برا چاق شدن هیچ کار خاصی نکردین و روشی برا لاغری صحیحه که هیچ کار خاصی نخواد انجام بدی. حالا آن شا الله در ادامه ی این دوره بیشتر درباره ی این موضوع صحبت می کنیم. حالا فضا جوری شد که من صحبت کردم الان در این قسمت؛ حالا در ادامه، بیشتر در جلسات بعدی دربارهی این موضوع صحبت می کنیم.
موضوع بعدی که خیلی مهمه، اینه که بپذیریم که من خودم مقصر اضافه وزنمم،
دیگه ما اومدیم، گفتیم سه بخش بودیم دیگه؛ من و چاقی و دلايلی که برای چاقی داشتم؛دلایل رو که حذف کردیم، موند چی؟ من و چاقی؛ دیگه بین من و چاقی تعارفی نیست، این مال منه، چاقیه که من به وجود آوردم، در خودم به وجود آوردم و خودم مقصر اضافه وزنمم.
این خیلی مهمه که افرادی که می خوان لاغر بشن، بپذیرن، بتونن بپذیرن؛ همهی افراد چاق، حالا میگم همه، شاید تک و توکی توشون نباشه ولی اکثر افراد چاق باورشون اینه که یه سری عوامل بیرونی باعث چاقی شونه و به دلايلی که خودت آوردی در تمرین گذشته، وقتی بری ببینی خودت متوجه میشی که شما هم جزِ اون دسته افرادی که فکر می کنی این دلیل و اون دلیل و این دلیل و این دلیل باعث چاقی شماست و شاید الانم برات سخت باشه بخوای یه هویی اینو باور کنی که نه، من خودم مقصر چاقیم هستم؛
اما هیچ راهی نداری، اگر می خوای لاغر بشی، اگر میخوای شرایطت رو تغییر بدی، اگر می خوای اون اندام، اون زندگی، اون وزنی که در رویات داری رو برای خودت خلق کنی، باید بپذیری که خودت مسؤل چاقیت هستی.
وقتی اينو پذیرفتی بعد می تونی مسؤلیت لاغری خودت رو هم بپذیری. چرا تا حالا هر کاری کردی نتیجه نداده؟ چرا تا حالا هر کاری کردی، یه مقدار نتیجه داده، دوباره از دستش دادی؟ چون خودت رو مسؤل چاقیت نمی دونستی. درنتیجه بنابراین خودت رو مسؤل لاغریت هم نمی دونی
… و هر چی به وجود میاد رو مثلا میگی؛ من خب چون این رژیمو گرفتم اینقدر لاغر شدم حالا که رژیم نمی گیرم؛ حالا که نمی گیرم پس طبیعیه برگرده .من چون این قرص رو مصرف می کردم لاغر شدم؛ پس حالا چون مصرف نمی کنم پس طبیعیه دوباره برگرده. ببین چون مسئولیت رو از اینجا(اشاره به مغز ) برداشتی، نه چاقی رو خودت رو مسؤل می دونی؛ پس بنابراین لاغری رو هم نمی تونی خودت مسؤلش باشی و از دستش میدی.
مهمترین گام برای لاغر شدن اینه که مسئولیت چاقی خودت رو بپذیری، فقط هم به گفتن نیست ها؛ کتبی باید تعهد بدی، بنویسی، *
من این کارا رو کردم ،
اگر شما هم می خوای زندگیت رو تغییر بدی، باید از روش من پیروی کنی، اگه به من اعتماد داری، اگر از شنیدن این فایل ها احساس بهتری پیدا کردی، اگر يه نور امیدی در وجودت روشن شده که شما هم می تونی لاغر بشی؛ پس اعتماد کن به من، هر کاری میگم رو انجام بده، خجالت نکش، خیلیا از اضافه وزن شون خجالت می کشن، خجالت نکش، خجالت نداره، کاریه که خودم انجام دادم، می پذیرمش، درستش می کنم.
این جمله خیلی احساس بهتری در من ایجاد می کنه تا بخوام بگم که نه من نمی دونم چطور چاق شدم، اصلا، اصلا من، اصلا، من، اصلا دلیل نداره، من کاری نکردم، همین جوری بود، همین جوری چاق شدم. این بر هم زدن صورت مسئله هیچ کمکی به شما نمی کنه، یه بار قشنگ محکم پیش خودت بگو،
من خودم مقصر چاقیمم ، مقصر چاقیم هستم الان هم خودم رو مسؤل لاغریم می دونم،
من مسئول چاقیم هستم خودم رو مسئول لاغریم می دونم
و اونوقت ببین چقدر اشتیاق وانگیزه در شما بیشتر می شه برا اینکه به گفته های من عمل کنی، حالت بهتر میشه؛ حال روحیت بهتر میشه و اصلا یه عالم دیگه ای در شما به وجود میاد، در ذهن شما یه افکار دیگه مرور میشه،
از اون حالت خود سرزنشی، خود تخریبی دیگه دست بر می داری، اینکه هی چاق تر می شی، هی خودتو بیشتر سرزنش می کنی، هی من مثلا فلان فلان شده چرا این جوریم، دیگه میدونی آقا مسئولش خودمم دیگه؛
چیزی که خود کرده را تدبیر نیست، دیگه چی میخوای بگی آخه؟ از اون حرف های بی خود دست میکشی .
میگی حالا میخوام چکار کنم؟ حالا باید تغییرش بدم.
هیچ کدوم از افراد چاق در بدو تولد چاق نبودن؛ خداوند یک جسم کامل، زیبا، تراشیده و متناسبو تحویل ما داده، حالا در طی این چند سال، خودت ببین چکار کردی که الان در این وضعیت هستی؟ و اگر ۳۰سال زمان برده مثل من تا مثلا تا به وزن ۱۳۴-۱۳۵ کیلو گرم رسیده، یکی دو سال کافیه که بخوای دوباره به ایده آل برسی، يکی دو سال کافیه که بخوای بر اساس آموزش های لاغری با ذهن عمل کنی، یادشون بگیری، در انجام دادن اونها استاد بشی.
همه ی شما در چاق شدن استادید. الان به هر کدوم از شما بخوام بگم که تا مثلآ ۳ماه بعد مثلا شما ۱۰ کیلو اضافه کن، همه تون بلدین، بگم تا ۳ ماه بعد ۵ کیلو اضافه کن، خواهش می کنم به خاطر من اضافه کن، همه تون استادین، همه تون بلدین،
چاق شدن رو مغز تون استاده در اون، اما حرف از لاغری میشه، هیچی نمی دونه، می مونه اینجوری، اصلا انگار توهمیه.هی دنبال یه راهی میگرده، چکار کنم؟ از چه روشی استفاده کنم؟ کی لاغر شده برم ببینم چی کار کرده؟ منم اون کارو کنم؟ پيش کی برم؟ چی بخرم؟ چون خودت رو مسؤلش نمی دونی، همین مغزی, همین جسمی که ما رو چاق کرده، همین جسمی که این شکل ( ) شده، می تونه این شکلی ) ( بشه، بدون نیاز به هیچ چیز اضافه ای.
حالا اونایی که با من ادامه میدن می بینن، معجزه رو درون خودشون می بینن؛ معجزه ای که سالها به دنبالش در همه ی روش های دیگه بودن رو در خودشون می بینن و به خاطر اینه که دوره ی لاغری با ذهن شگفت زده می کنه آدم ها رو؛ به خاطر اینه،به خاطر اینه که همه چیز از درون خودته، چیزی اضافه نمی شه به شما، قرصی مصرف نمی شه، برنامه ی غذایی داده نمی شه، همه چی از درون خودته.
تنظیمات مغزیتو تو درست می کنی، همه چی انجام میشه، خیلی راحت، حالا ان شاَ الله در این کار هم استاد میشی و بدونید که لاغری با ذهن یک هنره، باید یادش بگیری.؛ مثل هر هنر دیگه ای؛ شما الان مثلا میخوای نقاشی یاد بگیری، تصمیم می گیری، میگی من می خوام نقاشی یاد بگيرم،چرا اصلا می خوای یاد بگیری؟ يا علاقه داری به نقاشی؛ یا نیاز داری، اصلا متوجه شدی که من اگر بتونم نقاشی بکشم؛ مثلا می تونم فلان نقاشی رو بکشم برم اینقدر بفروشم ، امرار معاش کنم.این یه دلیلشه؛
یه دلیل دیگه هم، نه آقا اصلاً علاقه دارم. من دوست دارم نقاشی بکشم، خب! حالا چیکار باید بکنیم؟ اول تصمیم میگیری که میخوام نقاشی بکشم بعد دنبال یادگیری میشی دیگه؛ حالا یا کلاس ثبت نام می کنی، یا دوره ی آموزشی خریداری می کنی خودت کارمی کنی، يا کتاب می خونی، یه کاری بالاخره انجام می دی که یاد بگیری نقاشی کردن رو
و بعد چیزایی که یاد گرفتی رو بارها و بارها و بارها تمرین می کنی و شما خیلی خوب می تونی نقاشی بکشی؛ دربارهی موسیقی همینه ، دربارهی رانندگی همینه، دربارهی خیاطی، گلدوزی، هر ، هر چیزی، هر چیزی شما الان بلدی انجام بدی، اینو از یک زمانی شروع کردی به یاد گرفتن، یادش گرفتی، تکرار کردی، تکرار کردی، تکرار کردی و در اون ماهر شدی؛ هر چقدر بیشتر تکرار کنی، درجه ت میره بالاتر، استاد می شی، نمی دونم، هی درجات بالاتری، مدرس می شی؛
خلاصه، پس لاغری هم باید به عنوان یک هنر آموخته بشه، باید یادش بگیری، برای بخش انتهایی این قسمت، یه تمرین خیلی خوب رو براتون دارم، این، از اینجا ببین، این شروع یادگیریه ها؛ ببین تا حالا اومدیم گفتیم که چرا ما چاقیم؟
از جلسه ی قبل تا این لحظه، دربارهی اینکه چرا ما چاق شدیم و دلایل چاقی ومسئولیت های چاقی و همهی اینها صحبت کردیم؛ از اينجا به بعد دربارهی اون بخش دومی که در جلسه ی اول گفتم می خوام صحبت کنم که چطور باید لاغر بشیم؟ بحث جالب تر شد!
چطور باید لاغر بشیم؟…
… این خیلی، از اینجا به بعدش دیگه همش آموزشیه و خیلی باید با دقت انجامش بدین.
ببینید برای لاغر شدن از طریق ذهن، همیشه گفتم که آموزشه، باید یاد بگیری، باید به ذهنت یاد بدی. شما وقتی می خوای موسیقی رو یاد بگیری، از نت های موسیقی برات شروع می کنن،من نرفتم نمی دونم ولی حدسم اینه؛
می خوای بری زبان انگلیسی یاد بگیری، الفبای زبان انگلیسی رو،
می خوای فارسی یاد بگیری اول میان الفبای فارسی رو بهت یاد میدن،
می خوای بیای رانندگی یاد بگیری اول میان الفبای ماشین رو بهت یاد میدن؛ راهنما کدومه، پدال کدومه، ترمز دستی و….
ببینید پس هر آموزشی از بیسش(base) یعنی از پایه شروع میشه.، الفبا داره،
*الفبای لاغری با ذهن، ایجاد فرمول های صحيح در ذهنه *
میخوایم یه فرمول جدید رو به ذهنمون بدیم، یه نگاه جدید رو ایجاد کنیم، یک باور جدید رو ایجاد کنیم؛ مثل بذر کاشتنه. ما از الان می خوایم بذر لاغری رو در ذهنمون بکاریم، چطور؟ بهتون میگم.
برای همه ی افراد چاق، به اندازه ی همه ی شکست ها یی که در مسیر لاغری خوردن، لاغر شدن براشون غیر قابل باور تر شده؛ یعنی اگر ۵ بار از روشهای مختلف استفاده کرده و نتیجه نگرفته، مثلا ۵ دفعه براش لاغر شدن دور از دسترسه، اونی که ۱۰ بار شکست خورده، ۱۰ بار لاغر شدن براش غیر قابل دسترسه؛ اینها هی نا امیدترن ها، یعنی هر چقدر شما روش های مختلفی رو انجام داده باشی و لاغر نشده باشی؛ به همون اندازه شما ناامیدتری از اینکه بخوای لاغر بشی؛بنابراین گام اول برای اینکه به ذهنمون یاد بدیم که می تونه لاغر بشه،
پذیرفتن مسئولیت لاغری و تعیین الفبای لاغریه،
حالا چجوری؟ مسئولیتش چجوریه؟
اول باید تعهد بنویسی که من الان دارم میگم، شما به این شکل جمله تون رو اصلاح کنید دربارهی خودتون؛
من رضا عطار روشن از امروز تاریخ فلان رو می زنی، متعهد هستم که از وزن ۱۳۵ کیلوگرم (وزنی که من بودم)، شما هم وزنی که الان هستید، خودم را به وزن (چیزی که می خواید مثلا برای من ۸۵ کیلوگرم، برای شما هر چی که می خواید) برسانم.
من رضا عطار روشن از امروز تاریخ فلان متعهد هستم خودم را به وزن ۸۵ کیلوگرم برسانم و در این مسیر از هر تلاش و کوششی سر باز نخواهم زد. این تعهده و خیلی خیلی اهمیت داره که شما مسئولیت چاقی قبلیتو پذیرفتی با این تعهد و مسئولیت لاغری ای که قراره به وجود بیاد رو هم می پذیری؛ این ميشه الفبای لاغری.
این یک بخششه. پس این تعهد رو برای خودتون در یک دفتر، در یک کارت زیبا؛ هر جوری که بهتون احساس بهتری میده، می خوای یک کارت پستال خیلی خوشگل تهیه کن، با یک خط خوانا و خوشگل و رنگ هایی که دوست داری بنویس، میخوای با یک برگه آچار بزرگ بنویس بزن رو در کمد، رو دیوار و هر جا که دوست داری، می خوای روی گوشی موبایلت، یه جای دنج بنویس، می خوای ضبط کن.
سخت نگیر، یه جایی فقط اینو ثبتش کن و حتما در قسمت نظرات هم به عنوان تعهد بیا بنویس. بیا جلوی این همه دوستایی که دارن از این دوره استفاده می کنن، چه اونایی که قبلا استفاده کردن، چه اونایی که بعدا استفاده می کنن. بیا تعهد بده که من فلانی، تصمیم گرفتم، مسئولیت شو پذیرفتم که خودمو از این وزن به این وزن برسونم.
یه تعهد بده که اشتیاق در شما شعلهور بشه؛ این بذر رو بکار؛ این ميشه بذر کاشتن.
و برا اینکه اشتیاق و امیدواری رو در شما بیشتر کنم، بازم يه تمرین خیلی جالب دیگه براتون دارم.
ببینید خیلی از آدمها فکر می کنن نمی تونن لاغر بشن خیلی باور های مختلفی هم دارن؛
یکی میگه: مثلأ من استخون بندی من فلانه، درشته، من دیگه اینم،
بعضیها میگن: بابا چربی های من دیگه خیلی سفت شده، چربی های قدیمیه، من سی ساله اضافه وزن دارم، دیگه اون چربی هایی که ۲۰ سال قبل تشکیل شده، اینها که آب نمیشه. فایده نداره،
هر کسی یه بهانه ای داره که لاغر نشه.ب بینید آدمی که مسئولیت کار خودشو (الان شما رو نمی گم؛ چون الان دیگه شما متفاوت از اون آدم دیروز و پریروز هستی، یه افکار جدید رو داری به وجود مياری در ذهنت)، اونی که از اینا خبر نداره، شمایی که از این موضوع خبر نداشتی، یه کلی دلیل داشتی برا اینکه چرا چاقی، یه کلی دلیلم داشتی برا اینکه چرا نمی تونی لاغر بشی؟ و ادغام این ها شما رو از پا درآورده بود که شما پذیرفتی در این وضعیت اسف بار باید زندگیتو ادامه بدی.
ما اومدیم چکار کردیم؟
دلایل اضافه وزن رو اومدیم رد کردیم.
حالا دلایل ناتوانی در لاغر شدن رو هم می خوایم رد کنیم. ، بازم قانونه، هيچ فرقی نمی کنه؛ اگر جسم شما تا الان تونسته یکبار حتی یک کیلو گرم از وزنش رو کم کنه پس بنابراین جسم شما می تونه کاهش وزن رو داشته باشه.
اگر شما از هر روشی استفاده کردی، هر چه مقداری که تونستی از وزنت کم کنی، اون نشون میده، اون ثابت می کنه که شما می تونی متناسب بشی، اگر الان متناسب نیستی، روشت اشتباه بوده، مسیر اشتباه بوده که شما رو به نتیجه نرسونده، و الا جسم شما مشکلی نداره؛ چون با همون مسیر اشتباه هم تونستی یک مقداری از وزن خودتو کم کنی،
خودمو دارم میگم، بارها روش های مختلفی رو امتحان می کردم، ۵ کیلو، ۱۰ کیلو، حتی ۲۰ کیلو از وزنمو کم می کردم، اما دوباره بر می گشت.
چرا بر می گشت؟ چون اصلا باور نداشتم که من می تونم کاهش وزن داشته باشم.؛ اصلا من همش فکر می کردم نمی تونم لاغر بشم.
تلاشمو می کردم ولی یه مقدار که کم می کردم از همون روزای اول منتظر بودم که دوباره چاق بشم چون اینجا (اشاره به مغز) اصلا ثبت شده بود که تو نمی تونی لاغر بشی. به خاطر همون دلايلی که سالها و سالها برای خودم آورده بودم؛ نمی ذاشت من لاغر بمونم. میشدم، لاغر میشدم، مقداری از وزنم کم می شد ولی دوباره بر می گشت.
چون فرمول ها اشتباهه؛ وقتی نتیجه در مغز شما چاقی ثبت شده باشه، هر فرمولی اونجا شما انجام بدی، نهایتا نتیجه باید بشه چاقی. ما می خوایم این نتیجه ی نهایی رو می خوایم از الان تغییرش بدیم.
می خوایم این فکری که در مغز شما از قبل بوده که شما نمی تونی لاغر بشی رو می خوایم بشکنیم، چطوری؟
می خوایم،می خوایم از خودمون دلیل واضح بیاریم. هر چند باری که شما برای لاغری اقدام کردی، هر چقدر کم کردی، ثابت می کنه که جسم شما توانایی لاغر شدن رو داره و این باید شما رو خوشحال کنه که بابا، از روش اشتباهی که در نهایت نتیجه نداد جسم بیچاره ی من تونست کم کنه؛ حالا فکرش رو کن از یه روش صحیح چه شگفتی ای می تونه بسازه. ؛ واقعا دارم میگم ها.
خیلی وقت ها به من پیام میدن مثلا میگن: ما تا حالا دو سه بار رژیم گرفتیم تا ۲۰ کیلو هم کم کردم ولی الان دوباره چاقم. میگم: ” بابا دمت گرم! آفرین، خیلی خوبه! میگه چه فایده داره؟ خب اون جواب میده: من دوباره چاق شدم،
ببین این همون باور اشتباهه س که طرف ۲۰ کیلو کم کرده؛ اما چون باور نداره که می تونسته کم کنه و می تونه لاغر باشه، میگه چه فایده داره؟ چه ارزشی داره؟ من که دوباره چاق شدم؛ بله چاق شدی چون در ذهنت نتیجه ی نهایی اینه که تو باید چاق بمونی؛ باید الان اينو عوض کنی دیگه. ما می خوایم اينو عوض کنیم.
چطور می تونی عوضش کنی؟ باید از الان نتیجه رو تغییر بدی، باید به گذشته ی خودت فکر کنی؛ دفعاتی که شما وزن کم کردی، نیم کیلو بوده، ۲۰۰گرم بوده، یک کیلو بوده، ۵کیلو بوده، ۱۰کیلو بوده، بیای دربارهی هر دفعه ش یک جمله بنویسی.
من در فلان تاریخ، حالا تاریخ ش یادت بود می نویسی، در فلان سال حالا یا اصلا من یه موقعی از فلان برنامه ی غذایی استفاده کردم، از فلان روش استفاده کردم و اینقدر کاهش وزن داشتم یا اینقدر کاهش وزن پیدا کردم؛ دیگه ننویس بعدش دوباره برگشت. چی کار برگشتش داری؟
ما میخوایم توانایی جسممون رو بشناسیم؛ اینکه دوباره برگشتی به وزن قبلت، کار اینه (اشاره به مغز)، کار این جسم بیچاره نیست، کار اینه (اشاره به مغز) جسمت می تونه لاغر بشه؛ اصلا اشتیاق داره که لاغر بشه.
چرا وقتی شما هر روشی رو که شروع می کنی احساس می کنی که یه تغييراتی داره شکل می گیره؟
چون اصلا بدن شما مشتاق لاغر شدنه، چاقی اصلا یه ضایعه س، یه بیماریه، یه اختلال جسمیه برا جسم ما وبدن ما عاشق لاغریه؛
شما وقتی دستتون بریده بشه، اصلا بدنت خودش مشتاق که این زخمو ترمیم کنه. بلافاصله در عرض چند دقیقه خونریزی بند میاد. اگه خیلی خسارت یا زخم عمیقی زده باشی بالاخره شما به عنوان کمک رسانی به جسم خودت یه چهارتا بخیه می زنی، دیگه باقیشو جسمت انجام میده؛ سلول سازی می کنه، ترمیم می کنه، نمی دونم اصلاح می کنه، کلی کار می کنه، بعد چند وقت می بینی اصلا اثری از اون خسارتی که تو به خودت زدی وجود نداره؛
در مورد چاقیم همینه؛ جسم شما عاشق اینه که لاغر بشه؛ مشتاق لاغر شدنه، شما نمی زاری. شما نمی زاری. مثل اینه که دستت بریده بشه، شما هر روز دوباره جای اون زخمو وا کنی. خب صد سال نمی تونه بدنت این زخمو برطرف کنه؛ چون تو نمی زاری که برطرفش کنه.
در مورد لاغری هم همينه؛ تو نمی زاری بدنت لاغر بشه.تو با رفتار اشتباه، با افکار اشتباهت نمی زاری بدنت لاغر بشه و ما می خوایم اینو یاد بگیریم که چطور باید به کمک خودمون بشتابیم؟ باید چیکار کنیم که به خودمون کمک کنیم در مسیر لاغری حرکت کنیم؟ و این کار شدنیه مثل این همه دوستانی که به لطف خدا از دوره ی لاغری با ذهن استفاده کردن و شگفتی ها خلق کردن؛ خیلی از خودم نتایج بهتری گرفتن؛
چون من اون زمانی که این روش رو کار کردم ، استادی نداشتم؛ کسی رو نداشتم که ازش راهنمایی بگیرم، خودم داشتم سعی و خطا می کردم؛ خیلی وقتها يه کاری رو انجام میدادم، میدیدم نه، نتیجه نمی ده، عوض می کردم، تمریناتو جا به جا می کردم، تمرین جدید درست می کردم. ایدههایی که بهم داده می شد رو انجام می دادم.
الان نتیجه ی اون سال هایی که من با خودم؛ رو خودم کار می کردم و چند سالی که دارم با انسان های زیادی کار می کنم رو دارم به شما یاد میدم یک مسیر شسته رفته ی عالی، کامل و صد در صد نتیجه بخشه. این کارایی که شما دارین میرین و به همین دلیله هنرجوهای من از خودم بهتر نتیجه می گیرن.
خیلیهاشون اینجورین ، در مدت کمتر از من، نتايج بهتر گرفتن و به لطف خدا منم راضیم، وقتی می بینم دوستان اینقدر عالی نتیجه می گیرن، خب لذت میبرم و خدا رو شکر می کنم که من رو در مسیری هدایت کرد که اول تونستم به خودم کمک کنم زندگی جدیدی رو برای خودم خلق کنم و بعد این لطف خدا شامل حالم شد که راهنمای افرادی که عاشق لاغرین بشم و به لطف خدا، این مسیر رو ادامه میدیم.
تمرینات این بخش رو حتما انجام بدید.
تمرین اول: این بود که برید دلایل چاقی خودتون رو به این قسمت منتقل کنید و برا هر دلیل خودت بری توجیه بیاری، نمونه پیدا کنی که دلیل چاقی خودت رو رد کنی.
مرحله ی بعدیش پذیرش مسئولیت چاقی بود. حتما در قالب یک جمله، در قالب یک متن، هرجوری می خوای بنویس، طوری که بپذیری، باور کنی که مقصر چاقی خودت هستی، * اینو باید حتما انجام بدی خیلی مهمه.*
تمرین قسمت سوم: باور به توانایی خودت برای لاغر شدنه. به دفعات قبلی که شما از هر روشی استفاده کردید توجه کنید، ببینید چه مقداری کاهش وزن داشتی، به خودت تبریک بگو، بنویس، بنویس، بارها بخون که بابا من تونستم این مقدار، این مقدار، این مقدار کم کنم.
اینها همه اطلاعات صحیحیه که ما به مغز مون میدیم برا متناسب شدن و به این شکل مغز مون رو هدایت می کنیم در مسیر متناسب شدن و مطمئنم دوستانی که جلسه ی اول رو به خوبی گوش داده باشن تا همین لحظه که دارن این جلسه رو گوش ميدن، یک سری تغییر افکار و احساس در اون ها شکل گرفته، حداقلش اینه که یک احساس امیدواری پیدا کردن که می تونن متناسب بشن و
این حق شماست که متناسب بشید ، این حق شماست که چاق باشید، بهت بر نخوره، حقته که چاق باشی، ببین چکار کردی؟ خودت، خودت رو چاق کردی، تقصیر کسی نیست…
الان دیگه نباید از شنیدن این جمله ناراحت بشی؛ تازه باید احساس خوبی هم پیدا کنی که داری کسی باهات حرف می زنه که خودش چاق بوده، سال ها فکر می کرده که دیگران باعث چاقیشن.
سال ها پدر و مادرم رو سرزنش می کردم که چرا اونا چاق بودن که من چاق باشم. سالها گله و شکایت به خدا داشتم که چرا منو اینجوری خلق کرده.
سالها از هر چیزی بهانه ای به وجود می آوردم برای اینکه چاقی خودمو توجیه کنم ولی به لطف خدای مهربان الان با کمال میل می پذیرم که اون سالها مقصر خودم بودم که چاق بودم و الان هم حق منه که متناسب باشم چون می خوام که متناسب بشم، شدم و تا ابد خواهم بود و این حق برای همه هست؛ نه فقط برا من، برای همه هست.
هر کسی در این مسیر حرکت کنه، به این هدیه می رسه.یکی از شگفتی های دوره ی لاغری با ذهن اینه که نتیجه برای همه به اندازه ی کافی هست، همه می تونن لاغر بشن؛ هیچ نیازی به عجله نیست، هر کسی از این مسیر بره، مقصد آماده س.مقصد آماده س. همه متناسب میشن،
به چه شرطی؟
باور کنن که می تونن لاغر بشن و پا به پای من حرکت کنن،
خیلی دوستتون دارم، خیلی خوشحالم که در سایت تناسب فکری هستید، حضور دارید. نمی دونم به چه طریقی با این سایت آشنا شدید ولی هر طریقی هست، لطف الله مهربانه که دوستان خوبی رو برای من قرار داده، که دور من جمع کرده، با همدیگه میخوایم در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنیم.
می خوایم زندگی جدیدی رو برای خودمون خلق کنیم.
میخوایم لذت زنده بودن رو بچشیم و این فوقالعاده کار مقدس و ارزشمندیه. حتما تمرينات رو انجام بدین.
منتظر خوندن نظرات عالی شما و تمرينات فوقالعاده تون هستم. به لطف خدای مهربان، جلسات بعدی هم ادامه خواهد داشت.
هر جا که هستید در پناه خداوند متعال، شاد باشید و در مسیر متناسب شدن. خدا نگهدار
امتیاز 4.02 از 182 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
باسلام. خداوندا مثل همیشه به من کمک کن تا در این راهی که قدم گذاشتم موفق بشم .آمین گفتید دلایل چاقی خودمون رو بگیم خوب ا- من شیرینی خیلی دوست دارم و بستنی . واقعا در مقابل این دو ناتوان هستم . 2- بعلت اینکه کارمند هستم تحرک کمی دارم 3 – غذای اصلی و هر روزه خانواده برنج هست پس مثل کربوهیدرات من بالاست. 4- کم کاری تیروئید دارم 5- ریزه خواری زیاد میکنم. و بطور کلی خوردن رو دوست دارم. 6- هر چیزی رو که میخورم با اشتها و لذت میخورم حتی اگه نون خالی باشه و بقول معروف حسابی به وجودم اثر میکنه. ( شاید شما بگید این درست نیست ولی من فکر میکنم هرچی رو با لذت خوردی بقول قدیمیا گوشت میشه به تنت) 7- همیشه بعد ناهار میخوابم فکر کنم اینم برای چاقی خیلی بد باشه.خوب در حال حاضر دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه. شما چی ؟؟؟ شما هم همین علائم رو دارید؟؟؟؟؟
بنام خداوند قدرتمند
سلام به استاد عزیز وتمام دوستان گلم در این سایت
خداوند را بینهایت سپاسگزارم بابت هدایتهای همیشگی وبه موقع اش
یکی از دلایل چاقی من این بود که من از مامانم میبرم وچاقیم ارثی هست ولی وقتی به آجیم نگاه کردم با خودم گفتم چرا اون از مامانم نبرده وهمچنین داداشم نه تنها چاق نیست بلکه کاهش وزن داره وبرای لاغریش دکتر رفت واین به من ثابت کرد که من اشتباه فکر میکردم خدایا بابت این آگاهی سپاسگزارم
دلیل دوم چاقی من این بود که باور کرده بودم که ازدواج و بارداری آدم را چاق میکنه وبا نگاه کردن به خواهرم وعمه هام وخیلی های دیگه که تعداد بارداری خیلی بیشتری از من داشتند برام ثابت شد که این دلیل هم اشتباهه کم تحرکی و ریزه خواری هم دلیلی دیگر بود که در خودم کشف کردم واون هم با آوردن نمونه های از اطرافیان نزدیکم متوجه شدم که اونم اشتباهه وخداوندم را بینهایت سپاسگزارم و همچنین از استاد عزیزم که منو راهنمای کرد تا متوجه این افکار اشتباه بشم بینهایت سپاسگزارم
من مسولیت صد در صد چاقی خودم را میپذیرم و همچنین مسئول لاغریم، خود خود خودم هستم
یعنی به قولی درد و درمان خودممممممم
من یک بار رژیم لاغری گرفتم و تونستم وزن کم کنم ودر ماه رمضان هم بدنم خیلی وزن کم میکنه و یک بار هم کار ساختمانی داشتیم ومن هم کمک آقامون میکردم اون بار هم خیلی لاغر شده بودم به طوری که همه بهم می گفتن که لاغر شدم واین نشون میده که خداروشکر بدنم توانای لاغر شدن را دارد ومن میتونم به وزن ایده آلم برسم ومن سکینه همین جا تعهد میدهم که وزنم را از ۶۸ کیلو به ۵۵ کیلو برسانم باتوکل بر خداوند وبه کمک استاد عزیزم ،ودر این مسیر تلاش خودم را میکنم تا موفق شوم
به نام خدای لاغری وسلام ودرودخدمت استادلاغری وسلام به همسیرهای عاشق لاغری. اگرعلتی باعث چاقی واضافه وزن من میشودبایدبرای تمامی انسانهای دیگرهم صدق کنددرغیراین صورت حتی باوجودیک نمونه نقص وردمیشود. دلایل چاقی من. 1.من ارثی بودن وژنتیک را دلیل اصلی چاقیم میدانستم درصورتی که دوتا ازبرادرهای من کاملا لاغرهستندپس این دلیل بی اعتبار وباطل است 2.من بی تحرکی راعلت چاقیم میدانستم درصورتی که برادرمن فعالیت خاصی نداردپس این دلیل هم باطل وبی اعتباراست3. من خوردن را دلیل اصلی ومهم چاقی ام میدانستم درصورتی که بعضی ازاقوام من پرخورنداما لاغرندپس این دلیل هم باطل است 4.من علت چاقیم راخوابیدن میدانستم درصورتی که دخترعمو من همیشه خوابه امالاغره پس این دلیل هم بی اعتبار وباطل است 5.من استخوان بندی درشت راعلت چاقیم میدانستم درصورتی که وقتی 40 کیلووزن کم کردم دیدم اتفاقااستخوان هاو جثه ریزوظریفی دارم پس این دلیل هم باطل است 6.من کم کاری هورمون های بدنم را دلیل چاقی ام میدانستم درصورتی که آزمایش نشان دادکه من تیروئید ندارم وهمه هورمون های بدنم به اندازه ودرست کارمی کنندپس این دلیل هم باطل وبی اعتبار است 7.من فکرمیکردم سوخت وساز بدنم پایین است ولی باتوجه به توضیحات استاددراین موردفهمیدم که اشتباه میکردم پس این دلیل هم باطل است 8.من فکرمیکردم بدنم چربی را ذخیره می کند چربی سازاست ولی الان به این آگاهی رسیدم که کارکردبدن من طوری طراحی شده که توانایی ذخیره کردن چربی رانداردومحلی دربدن من برای ذخیره چربی وجودندارد تمام چربی هاواضافات بدن من ازطریق نفس کشیدن وعرق کردن وادرار و مدفوع دفع می شودپس این دلیل هم باطل وبی اعتباراست 9.من فکرمیکردم آب مراچاق می کنددرصورتی که برادرکوچک من همیشه آب یخ ونوشابه میخورد متناسب است پس این دلیل هم باطل است 10.من فکرمیکردم سنم که بالارودبدنم کم کار میشود ومن چاق میشوم ولی آدم های مسنی رامی بینم که باکهولت سن بسیارظریف ولاغرهستند پس این دلیل هم بیاعتبار باطل است 11.من فکرمیکردم خدامنوچاق کرده ولی الان به این آگاهی رسیدم که سیستم خداوندبرای همه ادمابه یک شکل عمل می کند این افکاروباورآدم هاست که باعث میشودجسم شان چاق یالاغرشودپس این دلیل هم باطل وبی اعتبارات 12.من فکرمیکردم بعدازبارداری طبیعی است که چاقتر شوم وفکرمی کردم که به دلیل بارداری بدنم بازتر میشودو وزن اضافه میکنددرصور تی که دخترعموم 4تابچه بدنیاآورده وخیلی اندامی ولاغراست پس این دلیل هم باطل وبی اعتباراست. باتوجه به این توضیحات من به این نتیجه میرسم که چاقی یک توهم ویک حس کاذب است وحقیقت نداردولی من باتلقین خانواده واجتماع آن راباورکردم ودرفکرخودم پرورشش دادم ودرجسمم آن رابدنیا آوردم وبه خودم آویزان کردم ولی حالا بابی اعتبارشدن دلایلم جایی برای ماندن چاقی درفکروجسمم نمی بینم پس براحتی وجودش رانقص و ردمی کنم وازاین لحظه چاقی دیگردرفکروجسم وزندگی من جایی ندارد وفقط یک توهم است که من بابرد اشت اشتباه سالهاآن راباخودم حمل کردم ورنج بردم وهم اکنون خودم راازاین رنج باطل رهامی کنم نفس راحتی میکشم وبالذت به لاغری فکرمی کنم وآن رادرفکروجسمم ودررفتارم تقویت می کنم تادرو اقعیت زندگیم تجربه اش کنم. من اعتراف می کنم که خودم وفقط خودم مسئول چاقی ام بوده ام ومسئولیت چاقیم رامی پذیرم من خودم بااحساس وبرداشت اشتباهم چاقی رادرفکرم بوجود آوردم ودر نهایت درجسمم آن راتجربه کردم والابدن من بارها به من ثابت کرده که توانایی لاغرشدن راداردچون بارها وزن منو کم کرده یکباربارژیم غذایی 10 کیلوکم کرده یکباربارفتن به باشگاه 11کیلوکم کرده یکباربارژیم غذایی 40 کیلو کم کرده وباردیگر باقرص لاغری 6کیلو کم کرده یک بارباروزه گرفتن 8 کیلوکم کرده… پس بدن من توانایی لاغرشدن را داردواین من هستم که باتوجه وحس کردن چاقی مانع لاغرشدن جسمم میشوم. پس من همانطورکه خودم رامقصرچاقیم میدانم ومسئولیتش رامیپذیرم خودم رامسئول لاغری هم میدانم ومسئولیتش رامی پذیرم ومتعهدمی شوم تالاغرشدن ورسیدن به وزن 50کیلوگرم دراین راه بمانم وبه این مسیرادامه دهم وایمان دارم همانطورکه بافکرواحساسم چاق شدم میتوانم بافکرواحساسم هم لاغرشوم ومیدانم که ذهن وجسمم ازمن مشتاقترهستندبرای لاغرشدن وبرگشتن به تنظیمات کارخانه پس وقتی من مسئولیت چاقی ولاغریم رابه عهده بگیرم وقبول کنم، این مسئولیت پذیری باعث می شودکه اختیار هر دوی آنهابیفتددست خودم وآنوقت من خیلی راحت می توانم با اختیارخودم چاقی رادرذ هن و وجودم ازدرجه اعتبارساقط کنم ولاغری رادر ذهنم و وجودم تقویت کنم یعنی حق انتخاب می افته دست خودم واین خیلی لذت بخشه که همه چی تحت اختیار قدرت خودم باشه. پس من قدرتمندانه لاغری روانتخاب میکنم ودروجودم براحتی خلقش میکنم.
سلام خدمت استاد گرامی. دلایل چاقی. مانع لاغری هستند چه جمله پر معنای هست وقتی به این جمله فکر میکنم خیلی امید پیدا میکنم که حتما لاغر میشم چو ن با رد کردن تمام دلایل چاقی دیگه راه رسیدن به لاغری نزدیک میشه من دلیلی که خیلی برام منطقی بود که باعت چاقی من هست ارثی بودن چاقی بود وقتی خواستم این دلیل رو رد کنم هرچی در خانواده دنبال یه فرد مناسب میگشتم که خود به خود متناسب باشه پیدا نمیکردم چون اکثر خانواده من یا چاق هستند یا در حال رژیم گرفتن ولی با خوندن نوشته های دوستان وگفته شما استاد عزیزو اینکه بعدا در خانواده های دیگه دیدم که بعضی از اعضای اون خانواده چاق وبعضی لاغر هستندبه این نتیجه رسیدم که ژنتیک نمیتوان دلیل چاقی من باشه من اونقدر این موضوع رو مهم میدونستم که روزی چند بار به بچه ام که تازه وارد بلوغ شده بود وداشت کمی چاق میشود تذکر میدادم که ما ژنتیکی چاقیم وباید خیلی مواظب خودت باشی وخدا و شکر میکنم که هدایت شدم به این سایت واین آگاهی های با ارزش وگر نه معلوم نبود این عقاید تا چند نسل بعد از من ادامه داشت بعد از ژنتیک خوردن رو دلیل چاقی میدونستم ولی فکر کردم که همه آدم ها غذا میخورن وکسی رو تاحالا ندیدم و نه شنیدم که بگه چند روزی یک بار غذا میخوره که لاغره همه آدما روزانه غذا میخورن پس این نمیتونه دلیلی باشه که منو چاق کنه دلیل بعدی سوختو ساز بدن بود چون شنیده بودم و تو مجله های لاغری خوانده بودم که به خاطر رژیم های که میگرفتم بدنم به این نوع خوردن عادت کرده و سوخت وساز بدنت آمده پایین واگه میخوای لاغر بشی باید کالری روزانه رو هر روز کمتر کنی تا بدنت به یه مقدار غذاو کالری مصرفی که داری عادت نکنه ولی الان فهمیدم که سوخت وساز مربوط هست به سلولها و اندام داخلی بدن قلب. کلیه. بینای. شنوای. دستگاه تنفسی من روزانه داره کار میکنه کارایش هم با یه فرد متناسب یکی هست یعنی تعداد ضربان قلب من در یک دقیقه با یک فرد متناسب یکی هست وبا هم تفاوتي نداره پس سوخت و ساز بدن ها با هم تفاوت ندارن دلیل بعدی کم تحرکی هست که اینو میتونم با یک سال پیش خودم که هر روز ورزش میکردم برای لاغر شدن ولی من با تحرک داشتن نتونستم خودم رو لاغر کنم پس تحرک داشتن یا نداشتن نمیتونه باعث لاغر شدن من بشه ولی اینو قبول دارم که ورزش برای سلامتی جسمی خیلی خوبه چون هر وقت ورزش میکنم سر حال ترم ولان تنها چیزهای که برام مونده خودم هستم و چاقی پس به این نتیجه میرسم که تنها کسی که باعث چاقی من شده خودم هستم خودم با افکار نادرست با رفتار های نادرست وبا باور کردن حرفهای دیگران باعث چاق شدن خودم شدم وتنها کسی که میتونه من رو نجات بده باز هم خودم هستم خودم باید به داده خودم برسم نه داروهای لاغری درمانه نه رژیم که دیگه از اسمشم متنفرم نه ورزش نه دکترای تغذیه هیچکدوم نمیتونه به درد من بخوره تنها چیز که درمان جسم وروح من است خودم هستم واین سایت عزیزو دوست داشتنی من چند ماه قبل این فایل رو گوش دادم وتعهد هم دادم در دفتر نه در سایت ودر این مدت از وزن 75 به 65 رسیدم میدونم که نباید خودم رو وزن کنم ولی بعد از چند ماه خودم رو وزن کردم ولی قبلا من روزانه خودم رو وزن میکردم وشاید الان هم که دارم مینویسم بازم وزن کم کرده باشم چون چند هفته قبل خودم رو وزن کردم ووقتی من فهمیدم که این دلایل باعث چاقی من نیست به دنبال این بودم پس چرا چاقم وبه اندازه یک هفته رفتارهای روزانم رو برسی کردم متوجه چیزهای شدم که اصلا قبلادربارشون فکر هم نمیکردم واصلا بهشون توجه نمیکردم اینکه چرا چای داغ میخورم که مجبور باشم با چند تا قند بخورم یا چرا من اضافه غذای بچم میخورم یا وقتی غذا درست میکردم مخصوصا سرخ کردنی چرا اینقدر به غذا ناخونک میزنم وچیزی که زیاد باعث میشد ریزه خواری کنم وقتی حوصلم سر میرفت وکاری نداشتم باید یه چیزی میخوردم و خیلی چیزای دیگه وقتی به این چیزا پی برم گفتم فاطمه تو با این همه رفتار های نادرست چه طور از جسم بیچاره توقع داشتی لاغر بشه ومن با همه این رفتارهای نادرست در زمان های متعددی تونسته بودم لاغر بشم ووقتی به این موضوع فکر میکنم میبینم که این جسم چقدر علاقه منده لاغری هست ولی این من هستم که نمیزارم لاغر بشه ومن تعهد میدم با نیروی که از خداوند دریافت میکنم تمام سعی وتلاشم رو کنم تا جسمم رو به جایگاه اصلیش برگردونم
مواظب کلماتی که بکار میبریم باشیم چرا که با تکرار ذهنیت ما رو می سازد.مواظب ذهنیتمون باشیم که با تکرار رفتار مارو می سازد.مواظب رفتارمون باشیم که با تکرار عادتهای ما رو می سازد و همین عادتها مثل خلبان خودکارمارو هدایت میکنه.میشه فورمول مغزی وسرپیچی ازش مشکله.
وقتی تو تکلیف قبلی دنبال علتهایی که ما رو چاق کرد بودیم،در اصل دنبال موانع ذهنی بودیم که مارو به اینجا رسونده.فورمولهایی که به ذهنمون دادیم و بطور خودکار مارو تو مسیر چاقی میبرده.
وقتی من معتقد باشم وراثت من ،منو چاق کرده_کم تحرکی من منو چاق کرده_سوخت و ساز پایین من منو چاق کرده_خوردن من منو چاق کرده….کار تمومه.چرا که بعد این هر بلایی هم سر جسممون بیاریم ذهنمون نظر دیگه ای داره و البته در بدن ما دست برنده با مغز و ذهنه.
با زور و مقاومت نمیشه با ذهن و فرمانهای مغزی مقابله کرد.سلاح ما متقاعد کردن ذهنه.باید باورش رو عوض کنیم.
مثلا یکی از دلایل من و یا بهتره بگم یکی از باورهای من اینه که سوخت و سازم کمه .البته اینو از زبون یه پزشک شنیدم و همیشه دنبال این بودم که چی بخورم که سوخت و ساز رو زیاد کنه.
یه مطالعه ای کردم براساس اون نیاز کالری بدن یه انسان چاق برای انجام کارهای حیاتی بیشتر از نیاز پایه یه انسان لاغره.یعنی اتوماتیک بدن یه انسان چاق بیشتر انرژی میسوزونه.پس این حرف درستی نبود
یه باور اساسی دیگه که پررنگ تر از باور قبلیه خوردنه.من باورم اینه که هرکی که چاقه بیشتر میخوره.اما بازم افراد زیادی دور و برم هستن که خیلی میخورن و لاغرن و من همیشه حسرتشونو دارم.پس در شرایط مساوی که انسان هستیم و افرینش یکسان نمیشه یکی با غذا چاق بشه یکی نه.
پس این دلیل هم از درجه اعتبار ساقط میشه
الان من اینو به خودم میگم که نه خوردن،نه سوخت و ساز پایین،نه ارث،نه خونسردی،هیچ کدوم عامل چاقی من نیست بلکه باور به این موارده که تمرکز من رو به چاقی بیشتر کرده.
تمرکز من به چاقی ،فرمانهای مغز من،باورهای من منو به سمت چاقی و چاقی بیشتر برد.چاقی من به دست خودم ایجاد شد من با تمرکز مستمر به چاقی خودم رو چاق کردم.
پس اگه من قدرت اینو دارم که با تمرکز به چاقی چاق بشم،قدرت اینو هم دارم که با تمرکز به لاغری و تناسب ،لاغر بشم
این تمرکز قراره از کسب اگاهیها ی ریز ریزی که ازسایت میگیریم و تمرین،اشتیاق و تکرار در سطح رفتارما اثر کنه و بعد اونقدر تکرار بشه که تبدیل به عادت بشه و ما همانطور که ناخود اگاه چاق شدیم،ناخود اگاه لاغر بشیم.
پس من هم اعتراف میکنم چاقی من به دست خودم بوده.
وهم باور دارم توانایی لاغر شدن رو دارم.من توانمندم.من با قدرت ذهنم و تمرکزم بر لاغری به این هدف دسترسی پیدا میکنم و تا اون موقع که این اتفاق ناخوداگاه بیافته تو این مسیر یه گوشه ای از این سایت کمپ کردم وریزریز اگاهی کسب میکنم،ارامش کسب میکنم وبا اطمینان و صبوری منتظرم
به نام خدا
فواید شکر رو سرچ کردم. با اینکه در سایت فقز چند مورد محدود نوشته بود اما اونقدر ارزشمندن و اونقدر در موردش بدگویی شده که بازم باورم نمیشد. به هر حال خیلی خوشحال شدم. یه لحظه با خودم گفتم اینجوری که هیچوقت ادم بیمار نمیشه.
خواص شکر :
جبران کمبود انرژی از فواید شکر
شکر می تواند فواید و تاثیرات مثبتی بر روی متابولیسم بدن داشته باشد. این ماده غذایی دارای کالری بالایی است. همین کالری بالا باعث جبران کمبود انرژی در بدن می شود
سلامت پوست از جمله فواید شکر
اسید گلیکولیک قند می تواند در حفظ سلامت و ظاهر پوست بسیار مفید باشد. از جمله فواید شکر می تواند نقش آن در از بین بردن لکه های پوستی باشد چرا که باعث ایجاد تعادل در روغن های پوست می شود.
درمان زخم های عفونتی با شکر از جمله فواید آن
بعضی از زخم ها در صورت عفونت به سختی با آنتی بیوتیک درمان می شوند. در برخی نقاط جهان حتی مردم پول کافی برای خرید آنتی بیوتیک ندارند. تحقیقات نشان داده از جمله فواید شکر درمان زخم های عفونی است. گفته می شود شکر برای درمان زخم بسیار مفید است. در برخی از مناطق فقیر نشین زیمباوه برای درمان زخم ها روی آن ها شکر قرار می دهند. شکر بر روی زخم مانع از رشد باکتری ها می شود.
مواد مغذی و معدنی در شکر
شکر تولید شده از منابع طبیعی مانند نیشکر یا چغندر حاوی میزان زیادی فسفر، کلسیم، آهن، منیزیم و پتاسیم هستند.
فواید شکر قهوه ای برای سلامتی
در طب سنتی شکر قهوه ای به شکر سرخ نیز معروف است. جدا از مضرات شکر سفید، شکر قهوه ای سرشار از مواد معدنی ضروری برای بدن است. طبع این شکر گرم و تر است. از جمله فواید شکر قهوه ای این است که باعث پیشگیری از ابتلا به آسم می شود. این نوع شکر دارای خواص ضد آلرژیک است. شکر قهوه ای در بهبود علایم سرما خوردگی نقش موثری دارد.
سلام از متن شما خیلی احساس خوبی گرفتم. همیشه از شکر بد گفتن و گفتن نخورین. این اولین باره که دربارهی فواید شکر میشنوم. خیلی ممنون.
سلام خانم طلا … خیلی متشکرم ازشما بابت تحقیق جالبی که درباره شکر انجام دادید و به اشتراک گذاشتید …شکرچیز خوبیه ولی چون کالری بالایی داره زیادی خوردنش چه به صورت مستقیم و چه ترکیبی با مواد خوراکی و نوشیدنی خوب نیست و مانع کاهش وزنه …..
البته اونایی که لاغرن و افکار چاق کننده درباره شکر در ذهنشون نیست براحتی در مقادیر زیاد به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مصرف می کنن و چاق هم نمیشن …
ولی برای ماها که سالها بر علیه شکر مطلب خوندیم و شنیدیم مصرفش می تونه مانع کم کردن وزن باشه … و چون خیلی طول می کشه که نگرش کاملا مثبت به مصرف شکر پیدا کنیم پس سعی می کنیم مصرف شکر رو محدود کنیم
اگر کنترل شده مصرف کنیم نه تنها مضر نیست بلکه از فوایدش بهره مند میشیم.
باز هم از شما سپاسگزارم
به نام خدای مهربان
سلام به همه عزیزان
اما این دلیل خیلی بیمنطقه چون انسان برای زنده موندن باید غذا بخوره. هیچکس تو دنیا نیست غذا نخوره. حتی لاغرترین افراد که بسیار سلامت هم هستن هر روز غذا میخورن.
برای مثال افراد پیری هستند که بسیار لاغرند، کاملا سلامتن و صاف راه میرن. مامان مامانبزرگم همیشه لاغر بود حتی با اینکه خیلی پیر شده بود و آلزایمر گرفته بود اما همچنان تا آخر، آزمایشهاش همه سالم بودن. هیییچ بیماری دیگهای نداشت و بسیار لاغر و سالم بود. تازه عاشق دلستر بود و همیشه دلستر میخورد. زمان جونیهاش هم خیلی نون میخورده.
یک دوستی داشتم که انقدر لاغر بود که شکمش مثل کاغذ A4 بود، انگار که شکمش چسبیده بود به کمرش، درحدی که مامانم تعجب کرده بود چطوری همچین چیزی ممکنه. اما تو مدرسه که باهم بودیم هر زنگ تفریح خوراکی میخورد. هر روز بستنی و شکلات میخورد. عاشق شیرینی و هلههوله بود، خیلی وقتها میگفت رفته از سوپری و قنادی خرید کرده. و همیشه از چیزی که میخورد لذت میبرد.
اما تو فیلمهای ژاپنی به خصوص قدیمیهاش، هر سه وعده و برنج میخوردن. تعجب کرده بودم چطور صبحانههم برنج میخورن.
پسر عموم که لاغره همیشه نهار باید برنج میخورد. اگه نهار نونی میبود و برنج نداشتن اصلا غذا براش محسوب نمیشد.
دختر داییم فکر کنم اکثر اوغات نهار برنج میخورن و حتی شام، اما اون هم لاغره و اندام خیلی خوبی داره.
طبیعتا غذای ایرانیها نون و برنجه. شوهر دختر عمم لاغره و همه سر یک سفره غذا میخورن. اما ایشون با اینکه ازدواج کرده و در یک خونه دیگه غذا میخورن اما همچنان لاغره و تغییری نکرده.
یک خواننده و میشناسم که از بچگی و دوران نوجونیش لاغر بوده، خیلی وقتها برنج و نودل و نون میخوره اما لاغره. درسته که این فرد و در زندگی خصوصیش نمیشناسم که چطور غذا میخوره اما هر وقت ازش درباره رژیم پرسیدن هیچوقت حرفی برای گفتن نداشته و تعجب کرده.
یک خواننده دیگه میشناسم که حتما باید برنج بخوره، میگه برنج که میخورم انرژی میگیرم. یکبار براش یه سوپ اوردن که توش برنج نداشت، سوپ و هم میزد که برنج پیدا کنه، و ناراحت شده بود چرا برنج نداره.
یکی از فامیلهای دور با اینکه بقیه اعضای خانوادش چاق هستن اما خودش لاغره.
پسر خالم با اینکه بقیه اعضای چاق هستن اما خودش لاغره و سر یک سفره غذا میخورن.
شوهر دختر عمم هم دیدم که خودش لاغره.
پسر عموم لاغره اما دیگر اعضای خانواده نه. تنها عضو خانوادس که از بقیه بیشتر غذا میخوره و اصلا به رژیم و این و نخور اون و بخور فکر نمیکنه. انگار فقط و فقط غذا میخوره، با فکرش غذا نمیخوره.
پسر عموی دیگم همیشه لاغر بوده، حتی وقتی هم ازدواج کرده تغییری نکرده.
دختر عموم لاغره و همه سر یک سفره غذا میخورن اما فقط اونه که کاملا متناسبه.
همسایمون دوتا دختراش لاغرن.
دوستم همیشه از بچگی لاغر بوده حتی وقتی ازدواج کرده لاغرتر هم شده. با اینکه دیگر اعضای خانواده کمی چاقی داشتن.
یه دوستی داشتم که خودش و داداشش لاغر بودن اما مادرشون چاق بود.
یه دوست دیگه داشتم خودش لاغره اما داداشش چاقه.
یادمه زمانایی که من در حال رفتن به کلاسهای ورزشی مختلف بودم دختر داییم کلا کلاس ورزشی نرفته بود اما لاغر بود. الان هنوز هم لاغره و میره باشگاه اما نه برای لاغری، اون یکسالی و اندی که داشته برای کنکور میخوند خیلی لاغر شده بود، خودش گفت خیلی دیگه بد شده بودم و الان که رفتم باشگاه بدنم پرتر شده.
دوستم که از بچگی باهم دوست بودیم خیلی لاغر بود، حتی زمانی که هیچ چاقی در بدن من ایجاد نشده بود از من لاغرتر بود. اون هم هیچوقت کلاس ورزش یا باشگاه نرفته بود. اتفاقا یه مدت رفت باشگاه که چاقتر بشه، اتفاقا چاق هم شد درحدی که دستاش و مچ دستش هم پف کرده بود. نمیدونم چیکار کرده بود، حتما به زور غذا خورده بوده. اما خیلی سریع برگشت به حالت قبلیش و از اون موقع همین طور لاغر مونده. حتی لاغرتر هم شده. به گفته خودش دوست داشته که چاق بشه چون از لاغری افسردگی گرفته بوده و از خودش که اینقدر لاغره بدش میومده.
پسر خالم اصلا ورزش نمیکنه، همش نشسته پشت میز درس میخونه، یا با PS4 بازی میکنه اما لاغره.
پسر داییم کلا ورزش نمیکرد و همیشه لاغر بود، اتفاقا تازگیها کارش جوریه که باید سرپا باشه، اما یکم چاق شده. که فکر کنم باوراش عوض شده. در حال که قبلا بیشتر درحالت نشسته بود لاغر بود.
پسر عموم لاغره، همیشه هم تو خونه بود و فعالیتی نمیکرد. یا میرفت مدرسه یا مینشست با گوشی و PS4 بازی میکرد.
پسر عموی دیگم هم همیشه لاغر بوده و ورزش نمیکنه.
یکی از آشنایان که کارش پشت میزیه بسیار لاغره. سالهاست که لاغره، اصلا هیچ فعالیت ورزشی انجام نمیده.
یکی از استادامون توی ۴ سالی که میشناختمش لاغر بود، اتفاقا لاغرتر هم شده بود. هر روز هفته یا دانشگاه بود یا سر کارای خودش که پشت میزیه.
یکی از دوستام لاغر بود اما اصلا ورزش نمیکرد و ورزش و دوست نداشت.
یکی و میشناختم که لاغر بود و از لاغریش ناراحت بود، همش میگفت چیکار کنم که چاق بشم؟ برم باشگاه چاق میشم؟. اصلا ورزش نمیکرد و فکر میکرد بره باشگاه میتونه چاق بشه.
زمانی که ۱۸ کیلو کم کردم پوست و استخون شدم پس معلوم میشه که بدنم میتونه لاغر بشه. این چربیها هستن که باعث شدن نتونم خودم و لاغر تصور کنم.
مثالی از خود استاد واضحتر؟ که گفتن ۳۵ سال چاق بودن.
خیلی از دوستان این سایت سنشون خیلی از من بیشتره اما به راحتی بعد از سالها لاغر شدن.
بخوایم یه جور دیگه نگاه کنیم هرکی چاقه قسمتایی از بدنش که چربی داره همشون نرمه، اینطور نیست که مثل سر آدم که از استخونه سفت باشه. پس چجوریه که میگن چربیهای ما سفت شده قدیمی شده آب نمیشه؟ مگه سیمانه؟ مگه سنگ رسوبیه که لایه لایه باشه؟ هرچی لایه قدیمیتر سفتتر؟. عکس چربی بدن و که دیدم یه چیزی شبیه ژله هستش و بافت یکپارچه داره. اینطور نیست که بعضی جاهاش سفت باشه بعضی جاها نرم.
تنها فردی که این باور اشتباه و نقض میکنه پسر داییمه که زمان کوتاهی رفت باشگاه و هیچ تغییری نکرد، همچنان لاغر موند.
درسته که این هم فقط یک باور اشتباهه اما فرد لاغری که دلیلی بر رد این باور باشه نمیشناسم. نمیشه هم ازشون در این باره سوال پرسید.
من فاطمه نیکوزاده فقط و فقط خودم مقصر چاقیام هستم. من فقط بی چون و چرا هرچی بقیه گفتن باور کردم. اگر باور نمیکردم، چاق نبودم پس خودم مقصر هستم. خودم مقصرم که رفتم سرچ کردم و دلایل چاقی بیشتری برای خودم ردیف کردم. خودم تو ذهنم تجزیه تحلیل الکی کردم که فلان چیز باعث چاق شدن میشه یا فلان چیز باعث شده چاق بشم.
من خودم خودم چاق کردم پس فقط خودمم که میتونم خودم و لاغر کنم. خودم قدرت و داده بودم دست غذاها و عوامل بیرونی. خودم خودم و ضعیف میدونستم، ذهنم و بدنم و ضعیف میدونستم.
همهی اینا فقط فکر و توهمات توی ذهنم بود، فقط گفت و گوهای اشتباه با خودم بود، فقط تجزیهتحلیل اشتباه با خودم بود.
من خودم مقصر چاقیام هستم.
۸ سال پیش با فعالیت کردن و اکثر روز سرپا موندن، و با اندازهی گنجشک خوردن به مدت ۵ یا ۶ ماه، ۱۸ کیلو کم کردم. ۱۸ کیلو اون زمان برای بدن من خیلی زیاد بود چون چیزی جز استخون برام باقی نمونده بود. الان که فکرش و میکنم تعجب میکنم چطور انقدر بدنم تونسته لاغر بشه.
یه مدت تونستم ۳ کیلو کم کنم.
یه مدت با ورزش سخت و کم خوردن تونستم ۲ کیلو کم کنم.
یک سال پیش کار خاصی نکردم و در دوهفته از استرس ۵ کیلو کم کردم.
با تناسب فکری خیلی عالی و راحت و سلامت وزن کم کردم که نمیدونم چقدر بوده.
پس نتیجه میگیرم که بدنم خیلی راحت و سریع میتونه لاغر بشه. خیلی سریعتر از چیزی که فکر میکنم لاغر میشه. چون حالت طبیعی بدن متناسب بودنه. چاقی یک جور بیماریه و میخواد چربیهای اضافی و از بین ببره. هیچوقت نشده که دستم ببره و جای زخم بزرگ و بزرگتر بشه و خون بیشتری بریزه، اتفاقا برعکس خیلی سریع مراحل ترمیم و انجام داده.
من قدرت و دست خودم و میدم و به بدنم اعتماد میکنم که کارش و به نحو احسنت انجام میده.
چقدر عالی نوشته بودی.با خوندن نوشته ی شما ،حرفهات استاد جاگیر شد.ممنون
خیلی ممنون از شما 🌻
به نام خدای مهربان
متن ۱۲( ناشنوایان )
خودت، خودتو چاق کردی، تقصیر کسی نیست…
…الان دیگه نباید از شنیدن این جمله ناراحت بشی؛ تازه باید احساس خوبی هم پیدا کنی که داری کسی باهات حرف می زنه که خودش چاق بوده، سال ها فکر می کرده که دیگران باعث چاقیشن.سال ها پدر و مادرم رو سرزنش می کردم که چرا اونا چاق بودن که من چاق باشم. سالها گله و شکایت به خدا داشتم که چرا منو اینجوری خلق کرده. سالها از هر چیزی بهانه ای به وجود می آوردم برای اینکه چاقی خودمو توجیه کنم ولی به لطف خدای مهربان الان با کمال میل می پذیرم که اون سالها مقصر خودم بودم که چاق بودم و الان هم حق منه که متناسب باشم چون می خوام که متناسب بشم، شدم و تا ابد خواهم بود و این حق برای همه هست؛ نه فقط برا من، برای همه هست. هر کسی در این مسیر حرکت کنه، به این هدیه می رسه.یکی از شگفتی های دوره ی لاغری با ذهن اینه که نتیجه برای همه به اندازه ی کافی هست، همه می تونن لاغر بشن؛ هیچ نیازی به عجله نیست،هر کسی از این مسیر بره، مقصد آماده س.مقصد آماده س.همه متناسب میشن،
به چه شرطی؟
باور کنن که می تونن لاغر بشن و پا به پای من حرکت کنن،
خیلی دوستتون دارم، خیلی خوشحالم که در سایت تناسب فکری هستید، حضور دارید. نمی دونم به چه طریقی با این سایت آشنا شدید ولی هر طریقی هست، لطف الله مهربانه که دوستان خوبی رو برای من قرار داده، که دور من جمع کرده، با همدیگه میخوایم در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنیم. می خوایم زندگی جدیدی رو برای خودمون خلق کنیم. میخوایم لذت زنده بودن رو بچشیم و این فوقالعاده کار مقدس و ارزشمندیه. حتما تمرينات رو انجام بدین. منتظر خوندن نظرات عالی شما و تمرينات فوقالعاده تون هستم. به لطف خدای مهربان، جلسات بعدی هم ادامه خواهد داشت. هر جا که هستید در پناه خداوند متعال، شاد باشید و در مسیر متناسب شدن. خدا نگهدار
پایان گام دوم
به نام خدای مهربان متن۱۱( ناشنوایان )
این نتیجه ی نهایی رو می خوایم از الان تغییرش بدیم…
…می خوایم این فکری که در مغز شما از قبل بوده که شما نمی تونی لاغر بشی رو می خوایم بشکنیم، چطوری؟ می خوایم،می خوایم از خودمون دلیل واضح بیاریم. هر چند باری که شما برای لاغری اقدام کردی، هر چقدر کم کردی، ثابت می کنه که جسم شما توانایی لاغر شدن رو داره و این باید شما رو خوشحال کنه که بابا، از روش اشتباهی که در نهایت نتیجه نداد جسم بیچاره ی من تونست کم کنه؛ حالا فکرش رو کن از یه روش صحیح چه شگفتی ای می تونه بسازه. ؛ واقعا دارم میگم ها.خیلی وقت ها به من پیام میدن مثلا میگن: ما تا حالا دو سه بار رژیم گرفتیم تا ۲۰ کیلو هم کم کردم ولی الان دوباره چاقم. میگم: ” بابا دمت گرم! آفرین، خیلی خوبه! میگه چه فایده داره؟ خب اون جواب میده: من دوباره چاق شدم، ببین این همون باور اشتباهه س که طرف ۲۰کیلو کم کرده؛ اما چون باور نداره که می تونسته کم کنه و می تونه لاغر باشه، میگه چه فایده داره؟ چه ارزشی داره؟ من که دوباره چاق شدم؛ بله چاق شدی چون در ذهنت نتیجه ی نهایی اینه که تو باید چاق بمونی؛ باید الان اينو عوض کنی دیگه. ما می خوایم اينو عوض کنیم. چطور می تونی عوضش کنی؟ باید از الان نتیجه رو تغییر بدی، باید به گذشته ی خودت فکر کنی؛ دفعاتی که شما وزن کم کردی، نیم کیلو بوده، ۲۰۰گرم بوده، یک کیلو بوده، ۵کیلو بوده، ۱۰کیلو بوده، بیای دربارهی هر دفعه ش یک جمله بنویسی. من در فلان تاریخ، حالا تاریخ ش یادت بود می نویسی، در فلان سال حالا یا اصلا من یه موقعی از فلان برنامه ی غذایی استفاده کردم، از فلان روش استفاده کردم و اینقدر کاهش وزن داشتم یا اینقدر کاهش وزن پیدا کردم؛ دیگه ننویس بعدش دوباره برگشت. چی کار برگشتش داری؟ما میخوایم توانایی جسممون رو بشناسیم؛ اینکه دوباره برگشتی به وزن قبلت ، کار اینه( اشاره به مغز ) ، کار این جسم بیچاره نیست ، کار اینه( اشاره به مغز ) جسمت می تونه لاغر بشه؛ اصلا اشتیاق داره که لاغر بشه. چرا وقتی شما هر روشی رو که شروع می کنی احساس می کنی که یه تغييراتی داره شکل می گیره؟چون اصلا بدن شما مشتاق لاغر شدنه، چاقی اصلا یه ضایعه س، یه بیماریه، یه اختلال جسمیه برا جسم ما وبدن ما عاشق لاغریه؛ شما وقتی دستتون بریده بشه، اصلا بدنت خودش مشتاق که این زخمو ترمیم کنه. بلافاصله در عرض چند دقیقه خونریزی بند میاد. اگه خیلی خسارت یا زخم عمیقی زده باشی بالاخره شما به عنوان کمک رسانی به جسم خودت یه چهارتا بخیه می زنی، دیگه باقیشو جسمت انجام میده؛ سلول سازی می کنه، ترمیم می کنه، نمی دونم اصلاح می کنه، کلی کار می کنه، بعد چند وقت می بینی اصلا اثری از اون خسارتی که تو به خودت زدی وجود نداره؛در مورد چاقیم همینه؛ جسم شما عاشق اینه که لاغر بشه ؛ مشتاق لاغر شدنه، شما نمی زاری. شما نمی زاری. مثل اینه که دستت بریده بشه، شما هر روز دوباره جای اون زخمو وا کنی.خب صد سال نمی تونه بدنت این زخمو برطرف کنه ؛ چون تو نمی زاری که برطرفش کنه. در مورد لاغری هم همينه؛ تو نمی زاری بدنت لاغر بشه.تو با رفتار اشتباه، با افکار اشتباهت نمی زاری بدنت لاغر بشه و ما می خوایم اینو یاد بگیریم که چطور باید به کمک خودمون بشتابیم؟ باید چیکار کنیم که به خودمون کمک کنیم در مسیر لاغری حرکت کنیم؟ و این کار شدنیه مثل این همه دوستانی که به لطف خدا از دوره ی لاغری با ذهن استفاده کردن و شگفتی ها خلق کردن؛ خیلی از خودم نتایج بهتری گرفتن؛ چون من اون زمانی که این روش رو کار کردم ، استادی نداشتم؛ کسی رو نداشتم که ازش راهنمایی بگیرم، خودم داشتم سعی و خطا می کردم؛ خیلی وقتها يه کاری رو انجام میدادم، میدیدم نه، نتیجه نمی ده، عوض می کردم، تمریناتو جا به جا می کردم، تمرین جدید درست می کردم. ایدههایی که بهم داده می شد رو انجام می دادم. الان نتیجه ی اون سال هایی که من با خودم؛ رو خودم کار می کردم و چند سالی که دارم با انسان های زیادی کار می کنم رو دارم به شما یاد میدم یک مسیر شسته رفته ی عالی، کامل و صد در صد نتیجه بخشه.این کارایی که شما دارین میرین و به همین دلیله هنرجوهای من از خودم بهتر نتیجه می گیرن. خیلیهاشون اینجورین ، در مدت کمتر از من، نتايج بهتر گرفتن و به لطف خدا منم راضیم، وقتی می بینم دوستان اینقدر عالی نتیجه می گیرن، خب لذت میبرم و خدا رو شکر می کنم که من رو در مسیری هدایت کرد که اول تونستم به خودم کمک کنم زندگی جدیدی رو برای خودم خلق کنم و بعد این لطف خدا شامل حالم شد که راهنمای افرادی که عاشق لاغرین بشم و به لطف خدا، این مسیر رو ادامه میدیم.
تمرینات این بخش رو حتما انجام بدید.
تمرین اول:این بود که برید دلایل چاقی خودتون رو به این قسمت منتقل کنید و برا هر دلیل خودت بری توجیه بیاری، نمونه پیدا کنی که دلیل چاقی خودت رو رد کنی. مرحله ی بعدیش پذیرش مسئولیت چاقی بود.حتما در قالب یک جمله، در قالب یک متن، هرجوری می خوای بنویس، طوری که بپذیری، باور کنی که مقصر چاقی خودت هستی، * اینو باید حتما انجام بدی خیلی مهمه.*قسمت سوم: تمرین قسمت سوم: باور به توانایی خودت برای لاغر شدنه. به دفعات قبلی که شما از هر روشی استفاده کردید توجه کنید، ببینید چه مقداری کاهش وزن داشتی، به خودت تبریک بگو، بنویس، بنویس، بارها بخون که بابا من تونستم این مقدار، این مقدار، این مقدار کم کنم. اینها همه اطلاعات صحیحیه که ما به مغز مون میدیم برا متناسب شدن و به این شکل مغز مون رو هدایت می کنیم در مسیر متناسب شدن و مطمئنم دوستانی که جلسه ی اول رو به خوبی گوش داده باشن تا همین لحظه که دارن این جلسه رو گوش ميدن، یک سری تغییر افکار و احساس در اون ها شکل گرفته، حداقلش اینه که یک احساس امیدواری پیدا کردن که می تونن متناسب بشن و
این حق شماست که متناسب بشید ، این حق شماست که چاق باشید، بهت بر نخوره، حقته که چاق باشی، ببین چکار کردی؟ خودت، خودت رو چاق کردی، تقصیر کسی نیست…
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان همراه
باور مخرب جدیدی که اخیرا با کارکردن روی عزت نفسم که نتیجش آرامش روحی وحل یک مساله ای بود که سالها باهاش درگیر بودم ایجاد شد اونم مخفی اینکه فردی که آرامش داره چاقه وهرچه آرامش بیشتر پس چاقی بیشتر .
ومن چون علاقه زیادی به دوره های ذهنی وارتقا شخصیتم دارم بعد مدتی به طور ملایم همزمان با رشد عزت نفسم اضافه وزنم هم باشیب ملایم رشد کرد
اگر اینطوری باشه که آرامش روحی باعث اضافه وزن میشه پس اینهمه افرادی که دوربرم میبینم شادند وارامش دارن پس چرا متناسب هستند .
مثلا خانم یکی از اشناهامون همش شاده و دنبال تفریحات سالم هست و دوتا فرزند داره و آدم دوست داره باایشون باشه اما کاملا متناسب هست .
یا یک مادر ودختری رو تو نزدیکیهامون میشناسیم که انسان کیف میکنه با اونها صحبت میکنه و آرامش عجیبی دارن اما کاملا متناسب هستند .
من متناسب شاد عزیز قبلن هم از اردیبهشت سال ۱۴۰۰ با آموزشهای لاغری با ذهن وکنترل ذهنم تونستم از وزن ۷۴ به ۶۰ در اردیبهشت ۱۴۰۱ برسم .وتمامی باورهای مخرب چاقی رو بی اعتبارکنم وتا اردیبهشت۱۴۰۲ مچنان رفتارم عالی بود . اما در اردیبهشت ۱۴۰۲ با رونمایی این کد مخرب دوباره تغییرات رفتارییم به سمت پرخوری شکل گرفت .که مچ خودم رو گرفتم
.پس الان هم متعهد میشوم عاشقانه این مسیر رو با لذت طی کنم تا به وزن ۵۸ برسم .البته وزن نکردم ولی احساس میکنم وزنم ۶۳ یا ۶۴ باشه چون یه خرده لباسم چسبون شده .
چالش خوبیه برام که از وزن قبلیم هم دو کیلو پایین تر بیام .
به امید خدا .
سلام دوست عزیز!
متناسب شاد!
آفرین به شما!
خیلی از خوندن نوشته شما لذت بردم واین نکته نظرم رو جلب کرد که خیلی عالی وبه طور مداوم دنبال باور های مخفی چاقی هستین .
از شما یاد گرفتم که نوشتن دلایل چاقی و رد کردن اونها به همون جلسه ویک بار ختم نمیشه و اون فرمولی که اونجا از استاد یاد گرفتیم رو همیشه باید به کار ببریم تا نتایج عالی ببینیم و همیشه حواسمون به جسممون باشه.
براتون آرزوی موفقیت روز افزون دارم .مرحبا به شما!
به نام خدای مهربان
متن ۱۰( ناشنوایان )
چطور باید لاغر بشیم؟…
… این خیلی، از اینجا به بعدش دیگه همش آموزشیه و خیلی باید با دقت انجامش بدین. ببینید برای لاغر شدن از طریق ذهن، همیشه گفتم که آموزشه، باید یاد بگیری، باید به ذهنت یاد بدی. شما وقتی می خوای موسیقی رو یاد بگیری، از نت های موسیقی برات شروع می کنن،من نرفتم نمی دونم ولی حدسم اینه؛
می خوای بری زبان انگلیسی یاد بگیری، الفبای زبان انگلیسی رو،
می خوای فارسی یاد بگیری اول میان الفبای فارسی رو بهت یاد میدن،
می خوای بیای رانندگی یاد بگیری اول میان الفبای ماشین رو بهت یاد میدن؛ راهنما کدومه، پدال کدومه، ترمز دستی و….
ببینید پس هر آموزشی از بیسش(base) یعنی از پایه شروع میشه.، الفبا داره،
*الفبای لاغری با ذهن، ایجاد فرمول های صحيح در ذهنه *
میخوایم یه فرمول جدید رو به ذهنمون بدیم، یه نگاه جدید رو ایجاد کنیم، یک باور جدید رو ایجاد کنیم؛ مثل بذر کاشتنه. ما از الان می خوایم بذر لاغری رو در ذهنمون بکاریم، چطور؟ بهتون میگم. برای همه ی افراد چاق، به اندازه ی همه ی شکست ها یی که در مسیر لاغری خوردن، لاغر شدن براشون غیر قابل باور تر شده؛یعنی اگر ۵بار از روشهای مختلف استفاده کرده ونتیجه نگرفته، مثلا ۵ دفعه براش لاغر شدن دور از دسترسه،اونی که ۱۰ بار شکست خورده، ۱۰ بار لاغر شدن براش غیر قابل دسترسه؛اینها هی نا امیدترن ها، یعنی هر چقدر شما روش های مختلفی رو انجام داده باشی و لاغر نشده باشی؛ به همون اندازه شما ناامیدتری از اینکه بخوای لاغر بشی؛بنابراین گام اول برای اینکه به ذهنمون یاد بدیم که می تونه لاغر بشه،
پذیرفتن مسئولیت لاغری و تعیین الفبای لاغریه،
حالا چجوری؟ مسئولیتش چجوریه؟
اول باید تعهد بنویسی که من الان دارم میگم، شما به این شکل جمله تون رو اصلاح کنید دربارهی خودتون؛
من رضا عطار روشن از امروز تاریخ فلان رو می زنی، متعهد هستم که از وزن ۱۳۵کیلو گرم( وزنی که من بودم ) ، شما هم وزنی که الان هستید، خودم را به وزن( چیزی که می خواید مثلا برای من ۸۵کیلوگرم ، برای شما هر چی که می خواید ) برسانم. من رضا عطار روشن از امروز تاریخ فلان متعهد هستم خودم را به وزن ۸۵کیلوگرم برسانم و در این مسیر از هر تلاش و کوششی سر باز نخواهم زد.این تعهده و خیلی خیلی اهمیت داره که شما مسئولیت چاقی قبلیتو پذیرفتی با این تعهد و مسئولیت لاغری ای که قراره به وجود بیاد رو هم می پذیری؛ این ميشه الفبای لاغری. این یک بخششه.پس این تعهد رو برای خودتون در یک دفتر، در یک کارت زیبا؛ هر جوری که بهتون احساس بهتری میده، می خوای یک کارت پستال خیلی خوشگل تهیه کن، با یک خط خوانا و خوشگل و رنگ هایی که دوست داری بنویس، میخوای با یک برگه آچار بزرگ بنویس بزن رو در کمد، رو دیوار و هر جا که دوست داری، می خوای روی گوشی موبایلت، یه جای دنج بنویس، می خوای ضبط کن. سخت نگیر، یه جایی فقط اینو ثبتش کن وحتما در قسمت نظرات هم به عنوان تعهد بیا بنویس. بیا جلوی این همه دوستایی که دارن از این دوره استفاده می کنن، چه اونایی که قبلا استفاده کردن، چه اونایی که بعدا استفاده می کنن. بیا تعهد بده که من فلانی، تصمیم گرفتم، مسئولیت شو پذیرفتم که خودمو از این وزن به این وزن برسونم.
یه تعهد بده که اشتیاق در شما شعلهور بشه؛ این بذر رو بکار؛ این ميشه بذر کاشتن.
و برا اینکه اشتیاق و امیدواری رو در شما بیشتر کنم، بازم يه تمرین خیلی جالب دیگه براتون دارم. ببینید خیلی از آدمها فکر می کنن نمی تونن لاغر بشن خیلی باور های مختلفی هم دارن؛ یکی میگه: مثلأ من استخون بندی من فلانه، درشته، من دیگه اینم، بعضیها میگن: بابا چربی های من دیگه خیلی سفت شده، چربی های قدیمیه، من سی ساله اضافه وزن دارم، دیگه اون چربی هایی که ۲۰سال قبل تشکیل شده، اینها که آب نمیشه. فایده نداره، هر کسی یه بهانه ای داره که لاغر نشه.ببینید آدمی که مسئولیت کار خودشو( الان شما رو نمی گم؛ چون الان دیگه شما متفاوت از اون آدم دیروز و پریروز هستی، یه افکار جدید رو داری به وجود مياری در ذهنت )، اونی که از اینا خبر نداره، شمایی که از این موضوع خبر نداشتی، یه کلی دلیل داشتی برا اینکه چرا چاقی، یه کلی دلیلم داشتی برا اینکه چرا نمی تونی لاغر بشی؟ و ادغام این ها شما رو از پا درآورده بود که شما پذیرفتی در این وضعیت اسفبار باید زندگیتو ادامه بدی.
ما اومدیم چکار کردیم؟
دلایل اضافه وزن رو اومدیم رد کردیم.
حالا دلایل ناتوانی در لاغر شدن رو هم می خوایم رد کنیم. ، بازم قانونه، هيچ فرقی نمی کنه؛ اگر جسم شما تا الان تونسته یکبار حتی یک کیلو گرم از وزنش رو کم کنه پس بنابراین جسم شما می تونه کاهش وزن رو داشته باشه.
اگر شما از هر روشی استفاده کردی، هر چه مقداری که تونستی از وزنت کم کنی، اون نشون میده، اون ثابت می کنه که شما می تونی متناسب بشی، اگر الان متناسب نیستی، روشت اشتباه بوده، مسیر اشتباه بوده که شما رو به نتیجه نرسونده، و الا جسم شما مشکلی نداره؛ چون با همون مسیر اشتباه هم تونستی یک مقداری از وزن خودتو کم کنی،
خودمو دارم میگم،بارها روش های مختلفی رو امتحان می کردم، ۵کیلو، ۱۰ کیلو، حتی ۲۰کیلو از وزنمو کم می کردم، اما دوباره بر می گشت.
چرا بر می گشت؟ چون اصلا باور نداشتم که من می تونم کاهش وزن داشته باشم.؛ اصلا من همش فکر می کردم نمی تونم لاغر بشم. تلاشمو می کردم ولی یه مقدار که کم می کردم از همون روزای اول منتظر بودم که دوباره چاق بشم چون اینجا( اشاره به مغز) اصلا ثبت شده بود که تو نمی تونی لاغر بشی. به خاطر همون دلايلی که سالها و سالها برای خودم آورده بودم؛ نمی ذاشت من لاغر بمونم. ، میشدم، لاغر میشدم، مقداری از وزنم کم می شد ولی دوباره بر می گشت. ، چون فرمول ها اشتباهه؛ وقتی نتیجه در مغز شما چاقی ثبت شده باشه، هر فرمولی اونجا شما انجام بدی، نهایتا نتیجه باید بشه چاقی. ما می خوایم این نتیجه ی نهایی رو می خوایم از الان تغییرش بدیم. ….
ادامه دارد….
به نام خدای مهربان متن ۹( ناشنوایان )
بنابراین خودت رو مسؤل لاغریت هم نمی دونی…
… و هر چی به وجود میاد رو مثلا میگی؛ من خب چون این رژیمو گرفتم اینقدر لاغر شدم حالا که رژیم نمی گیرم؛ حالا که نمی گیرم پس طبیعیه برگرده .من چون این قرص رو مصرف می کردم لاغر شدم؛ پس حالا چون مصرف نمی کنم پس طبیعیه دوباره برگرده. ببین چون مسئولیت رو از اینجا(اشاره به مغز ) برداشتی، نه چاقی رو خودت رو مسؤل می دونی؛ پس بنابراین لاغری رو هم نمی تونی خودت مسؤلش باشی و از دستش میدی.
مهمترین گام برای لاغر شدن اینه که مسئولیت چاقی خودت رو بپذیری، فقط هم به گفتن نیست ها؛ کتبی باید تعهد بدی، بنویسی، *
من این کارا رو کردم ،
اگر شما هم می خوای زندگیت رو تغییر بدی، باید از روش من پیروی کنی، اگه به من اعتماد داری، اگر از شنیدن این فایل ها احساس بهتری پیدا کردی، اگر يه نور امیدی در وجودت روشن شده که شما هم می تونی لاغر بشی؛ پس اعتماد کن به من، هر کاری میگم رو انجام بده، خجالت نکش، خیلیا از اضافه وزن شون خجالت می کشن، خجالت نکش، خجالت نداره، کاریه که خودم انجام دادم، می پذیرمش، درستش می کنم. این جمله خیلی احساس بهتری در من ایجاد می کنه تا بخوام بگم که نه من نمی دونم چطور چاق شدم، اصلا، اصلا من، اصلا، من، اصلا دلیل نداره، من کاری نکردم، همین جوری بود، همین جوری چاق شدم. این بر هم زدن صورت مسئله هیچ کمکی به شما نمی کنه، یه بار قشنگ محکم پیش خودت بگو،
من خودم مقصر چاقیمم ، مقصر چاقیم هستم الان هم خودم رو مسؤل لاغریم می دونم،
من مسئول چاقیم هستم خودم رو مسئول لاغریم می دونم
و اونوقت ببین چقدر اشتیاق وانگیزه در شما بیشتر می شه برا اینکه به گفته های من عمل کنی، حالت بهتر میشه؛ حال روحیت بهتر میشه و اصلا یه عالم دیگه ای در شما به وجود میاد، در ذهن شما یه افکار دیگه مرور میشه،
از اون حالت خود سرزنشی، خود تخریبی دیگه دست بر می داری، اینکه هی چاق تر می شی، هی خودتو بیشتر سرزنش می کنی، هی من مثلا فلان فلان شده چرا این جوریم، دیگه میدونی آقا مسئولش خودمم دیگه؛
چیزی که خود کرده را تدبیر نیست، دیگه چی میخوای بگی آخه؟ از اون حرف های بی خود دست میکشی .
میگی حالا میخوام چکار کنم؟ حالا باید تغییرش بدم.
هیچ کدوم از افراد چاق در بدو تولد چاق نبودن؛ خداوند یک جسم کامل، زیبا، تراشیده و متناسبو تحویل ما داده، حالا در طی این چند سال، خودت ببین چکار کردی که الان در این وضعیت هستی؟ و اگر ۳۰سال زمان برده مثل من تا مثلا تا به وزن ۱۳۴-۱۳۵ کیلو گرم رسیده، یکی دو سال کافیه که بخوای دوباره به ایده آل برسی، يکی دو سال کافیه که بخوای بر اساس آموزش های لاغری با ذهن عمل کنی، یادشون بگیری، در انجام دادن اونها استاد بشی.
همه ی شما در چاق شدن استادید. الان به هر کدوم از شما بخوام بگم که تا مثلآ ۳ماه بعد مثلا شما ۱۰ کیلو اضافه کن، همه تون بلدین، بگم تا ۳ماه بعد ۵کیلو اضافه کن، خواهش می کنم به خاطر من اضافه کن، همه تون استادین، همه تون بلدین،
چاق شدن رو مغز تون استاده در اون، اما حرف از لاغری میشه، هیچی نمی دونه، می مونه اینجوری، اصلا انگار توهمیه.هی دنبال یه راهی میگرده، چکار کنم؟ از چه روشی استفاده کنم؟کی لاغر شده برم ببینم چی کار کرده؟ منم اون کارو کنم؟ پيش کی برم؟ چی بخرم؟ چون خودت رو مسؤلش نمی دونی، همین مغزی,همین جسمی که ما رو چاق کرده، همین جسمی که این شکل( ) شده، می تونه این شکلی ) ( بشه، بدون نیاز به هیچ چیز اضافه ای. حالا اونایی که با من ادامه میدن می بینن، معجزه رو درون خودشون می بینن؛ معجزه ای که سالها به دنبالش در همه ی روش های دیگه بودن رو در خودشون می بینن و به خاطر اینه که دوره ی لاغری با ذهن شگفت زده می کنه آدم ها رو؛ به خاطر اینه،به خاطر اینه که همه چیز از درون خودته، چیزی اضافه نمی شه به شما، قرصی مصرف نمی شه، برنامه ی غذایی داده نمی شه، همه چی از درون خودته. تنظیمات مغزیتو تو درست می کنی، همه چی انجام میشه، خیلی راحت، حالا ان شاَ الله در این کار هم استاد میشی و بدونید که لاغری با ذهن یک هنره، باید یادش بگیری.؛ مثل هر هنر دیگه ای؛ شما الان مثلا میخوای نقاشی یاد بگیری، تصمیم می گیری، میگی من می خوام نقاشی یاد بگيرم،چرا اصلا می خوای یاد بگیری؟ يا علاقه داری به نقاشی؛ یا نیاز داری، اصلا متوجه شدی که من اگر بتونم نقاشی بکشم؛ مثلا می تونم فلان نقاشی رو بکشم برم اینقدر بفروشم ، امرار معاش کنم.این یه دلیلشه؛
یه دلیل دیگه هم، نه آقا اصلاً علاقه دارم. من دوست دارم نقاشی بکشم، خب! حالا چیکار باید بکنیم؟ اول تصمیم میگیری که میخوام نقاشی بکشم بعد دنبال یادگیری میشی دیگه؛ حالا یا کلاس ثبت نام می کنی، یا دوره ی آموزشی خریداری می کنی خودت کارمی کنی، يا کتاب می خونی، یه کاری بالاخره انجام می دی که یاد بگیری نقاشی کردن رو
و بعد چیزایی که یاد گرفتی رو بارها و بارها و بارها تمرین می کنی و شما خیلی خوب می تونی نقاشی بکشی؛ دربارهی موسیقی همینه ، دربارهی رانندگی همینه، دربارهی خیاطی، گلدوزی، هر ، هر چیزی، هر چیزی شما الان بلدی انجام بدی، اینو از یک زمانی شروع کردی به یاد گرفتن، یادش گرفتی، تکرار کردی، تکرار کردی، تکرار کردی و در اون ماهر شدی؛ هر چقدر بیشتر تکرار کنی، درجه ت میره بالاتر، استاد می شی، نمی دونم، هی درجات بالاتری، مدرس می شی؛
خلاصه،پس لاغری هم باید به عنوان یک هنر آموخته بشه، باید یادش بگیری،برای بخش انتهایی این قسمت، یه تمرین خیلی خوب رو براتون دارم، این، از اینجا ببین، این شروع یادگیریه ها؛ ببین تا حالا اومدیم گفتیم که چرا ما چاقیم؟ از جلسه ی قبل تا این لحظه، دربارهی اینکه چرا ما چاق شدیم و دلایل چاقی ومسئولیت های چاقی و همهی اینها صحبت کردیم؛ از اينجا به بعد دربارهی اون بخش دومی که در جلسه ی اول گفتم می خوام صحبت کنم که چطور باید لاغر بشیم؟بحث جالب تر شد!
منتظر بقیه ش باشین.
،
به نام خدا
یه نفر دیگه رو دیدم خیلی به غذا ها علاقه داره یعنی با یه اشتیاق و ذوقی از غذاها و روغن تعریف می کنه که نگو. متاسب هم هست
یه الگوی دیگه هم تازگی شناختم. بیشتر روز های هفته کافه ست و خوراکی های شیرین می خوره و کاملا متناسبه
به نام خدای مهربان
متن ۸(ناشنوایان)
بدون اینکه خودم بدونم ها، چرا اینقدر اون حرفو قبول کردم…
… فقط به خاطر اینکه از تصویر یک پزشک استفاده کردن یعنی حرفشو در قالب سخن یک پزشک به من القا می کنه، به من می رسونه و این خیلی تاثیر گذاره؛یا اینکه مثلا میان از یک فرد ورزشکاری که خیلی خوش استایله میان استفاده می کنن و چیزی که مثلآ من در رویامه ؛ مثلا خدایا من مگه می تونم مثل این بشم؛ کاش منم مثل این آدم بودم؛ بعد اون آدم میاد میگه من از این محصول استفاده کردم و اینقدر اشتیاق در شما ایجاد می کنه
که ، پس حالا که اینجوره؛ پس منم باید برم از این محصول بخرم و استفاده کنم و اصلا به این فکر نمی کنه که بابا چطور ممکنه، مگه میشه آخه؟ این هیکل؛ این اصلا معلومه ورزشکاره، این فلانه، بعد مثلا یک دوره قرص مصرف کرد، این شد؟ اصلا اینا برامون مهم نیست، چرا؟ چون تصویری که در ذهن ما ایجاد می کنن برامون مهمه،
اون نظری که ما از قبل درباره ی تصاویر داریم برامون مهمه. وقتی ما تصویر یک پزشک رو می بینیم، تصویر یک فردی با اندام متناسب رو می بینیم که دربارهی یک محصول داره صحبت می کنه، نشون میدن، مثلا اندازه گیری دارن می کنن. کلی سیم وصل کردن به بدن فردو فرد داره مثلا رو تردمیل راه میره، یهو عددا عوض میشه چون این فرد قبل از مصرف فلان دارو با این سوخت وساز بدنش داشت الان شده این. همه چیو نشون میدن و ما هم باورمون میشه و میریم اونها رو مصرف می کنیم و می بینیم که نه، تأثیری روی ما نداره و در نهایت چی میشه؟
چونکه اون تصویرها رو خیلی قبول داشتیم اون پزشک رو، اون روش علمی که داره درباره ش صحبت می کنه رو خیلی قبول کردیم درنهایت خودمون رو سرزنش می کنیم که من یه آدم فلان به درد نخور مزخرف فلانم که نمی تونم از این دارو مثلا نتیجه بگیرم ، از این روش نتیجه بگیرم و الا ببین، اینا همه شون نتیجه گرفتن؛ پس من یه مشکلی دارم و خودمونو سرزنش می کنیم، به جای اینکه فکر کنیم بابا شاید اون روشه اشتباهه و این بلاییه که خیلی از تبلیغات داره سر افراد چاق میاره، در اون ها یک هیجان یک اشتیاق؛ مثلا میان میگن اینو مصرف کن ۲۰ روزه فلان می شی. یک دوره مصرف کن اینقدر کم می کنی. یک وعده وعیدهای میدن به خاطر اینکه منی که چاقم، اینقدر نیاز دارم، اینقدر حسرت لاغری رو دارم می خورم، هر پیشنهادی در من وسوسه ایجاد می کنه که برم اينو انجام بدم واویلا چی میشه؟ اصلا رؤیا پردازی می کنم که اینو می خورم فلان میشه، سوخت وساز، قویترین چربی سوز عالم. یکی بود تبلیغ جالبی بود؛ می گفت: بی رحم ترین چربی سوز عالم،
خب، این اصطلاحات رو استفاده می کنن، منی که وزن بالایی دارم حالا هر کاریم کردم که نتیجه بگیرم نشده، خب میگم دیگه، دیگه این آخرشه، این همون چیزیه که من می خواستم که یه قرص بخورم راحت، لاغر بشم؛
گول نخورید.
هیچ کدوم از شما برا چاق شدن هیچ کار خاصی نکردین و روشی برا لاغری صحیحه که هیچ کار خاصی نخواد انجام بدی. حالا آن شا الله در ادامه ی این دوره بیشتر درباره ی این موضوع صحبت می کنیم. حالا فضا جوری شد که من صحبت کردم الان در این قسمت؛ حالا در ادامه، بیشتر در جلسات بعدی دربارهی این موضوع صحبت می کنیم.
موضوع بعدی که خیلی مهمه، اینه که بپذیریم که من خودم مقصر اضافه وزنمم،
دیگه ما اومدیم، گفتیم سه بخش بودیم دیگه؛ من و چاقی و دلايلی که برای چاقی داشتم؛دلایل رو که حذف کردیم، موند چی؟ من و چاقی؛ دیگه بین من و چاقی تعارفی نیست، این مال منه، چاقیه که من به وجود آوردم، در خودم به وجود آوردم و خودم مقصر اضافه وزنمم.
این خیلی مهمه که افرادی که می خوان لاغر بشن، بپذیرن، بتونن بپذیرن؛ همهی افراد چاق، حالا میگم همه، شاید تک و توکی توشون نباشه ولی اکثر افراد چاق باورشون اینه که یه سری عوامل بیرونی باعث چاقی شونه و به دلايلی که خودت آوردی در تمرین گذشته، وقتی بری ببینی خودت متوجه میشی که شما هم جزِ اون دسته افرادی که فکر می کنی این دلیل و اون دلیل و این دلیل و این دلیل باعث چاقی شماست و شاید الانم برات سخت باشه بخوای یه هویی اینو باور کنی که نه، من خودم مقصر چاقیم هستم؛
اما هیچ راهی نداری، اگر می خوای لاغر بشی، اگر میخوای شرایطت رو تغییر بدی، اگر می خوای اون اندام، اون زندگی، اون وزنی که در رویات داری رو برای خودت خلق کنی، باید بپذیری که خودت مسؤل چاقیت هستی.
وقتی اينو پذیرفتی بعد می تونی مسؤلیت لاغری خودت رو هم بپذیری. چرا تا حالا هر کاری کردی نتیجه نداده؟ چرا تا حالا هر کاری کردی، یه مقدار نتیجه داده، دوباره از دستش دادی؟ چون خودت رو مسؤل چاقیت نمی دونستی. درنتیجه بنابراین خودت رو مسؤل لاغریت هم نمی دونی…ادامه دارد…
به نام خدای مهربان
متن۷(ناشنوایان)
ببین یه مثال ساده براتون بزنم…
…خيليا باورشون، ادعا شون اینه، فکرشون اینه که اختلال در عملکرد تیروئید آدم رو چاق میکنه؛ میگه دکتر گفت، آره پزشکم اینطوری گفته، تو اینترنت خوندم، فلان متخصص رو آوردن توی تلویزیون، اینجوری داشت صحبت می کرد؛ می گفت بله ، افرادی که مثلا اختلال در عملکرد تیروئید دارن؛ مثلا اینقدر اضافه وزن پیدا می کنن، خیلی اينو می پرسن، خيليا دلیلشون اینه و این باعث شد که من خیلی روی این زمینه تحقیق کنم ببینم واقعا تیروئید چقدر می تونه تاثیر بزاره در چاقی افراد؟ از خیلی از افرادی که پزشک بودن، مسئول بودن سؤال کردم و اکثر اونها به قطع نمی گفتن که مثلا؛ یقین نداشتن که حتما اختلال در عملکرد تیروئید می تونه، اینقدر وزن رو اضاف کنه؛ می گفتن اختلاله دیگه، ممکنه در یکی ایجاد کنه، در یکی ایجاد نکنه، مقدارشم متفاوته. هیچ رقم وعدد علمی و دقيقی نبود که بیان کنن و خب من خیلی بیشتر روی این موضوع تحقیق کردم، گفتم ببینم دلیلش چیه؟ آخه این اگر يه مساله ای در جسم انسان باشه، حتما علم پزشکی، یه فردی، یه شخصی، یه جایی؛ بالاخره یه کاری انجام داده درباره ی این موضوع و خیلی جالب بود که در منابع خارجی پزشکی من به این نکته رسیدم ، به این موضوع رسیدم که اختلال در عملکرد غدد تیروئید، می گفت در بدترین شرایطش یعنی بدترین نوع اختلال در عملکرد تیروئید در طی ۳۰سال می تونه بین ۳-۷کیلو به جسم فرد اضاف کنه، خوب دقت کنید؛ بدترین نوع حالت اختلال در عملکرد تیروئید در طی ۳۰سال؛ یعنی در بازه ی زمانی ۳۰سال، یعنی اگر ۳۰سال در بدترین شرایط باشه غدد تیروئید، در نهایت می تونه بین ۳تا۷ کیلو به وزن فرد اضافه کنه؛ اون وقت ما فردی ۴۰کیلو اضافه داره بعد مثلا ۳ساله که طرف فهمیده که مثلا غدد تیروئیدش مشکل داره، در طی ۳سال ۴۰ کیلو اضافه کرده ميگه به خاطر تیروئید ِ ، آره واینها همه باور های اشتباهیه که به ما تلقین می کنه که تو به خاطر این، حقته چاق باشی؛ اصلا باید چاق باشی، طبیعیه چاق باشی
و وقتی در ذهن ما چاق شدن طبیعی بشه، دیگه نمی شه جلوشو گرفت و جالب هم هست که چاق شدن طبیعی می شه، چقدر چاق شدن رو خدا می دونه، برای اون حدی نداره و همین جوووووور اضافه، اضافه،اضافه؛ در مورد این موضوع تحقیق کنید، اینقدر سطحی نباشید، هر کسی هر چی گفت سریع قبول نکنید و باور کنید و فرمول سازی کنید در ذهنتون، ببینید عملکرد ذهنو؛ حالا ان شاالله دوره ی لاغری با ذهن شرکت کردید خیلی کامل و جامع دربارهی تأثیر عملکردهای ذهنی در واکنشهای رفتاری، در اضافه وزن، شما یاد می گیرید ؛ اما تا اینجا همین قدر بدونید که وقتی چیزی می شنوید، می بینید و یا درباره ش حرف می زنید این داره در ذهنتون فرمول سازی میشه و کافیه باور کنی، یه حرفی رو؛ مخصوصا اگر فرد گوینده مورد قبولت باشه.
دیدید الان خیلی از تبلیغات تلویزیونی مخصوصا تبلیغات لاغری، میان یه فردی رو که یک روپوش پزشکی به تنش می کنن ، اون میاد صحبت می کنه درباره ی اون محصول؛ اصلا هم معلوم نیست، این فرد پزشک هست، نیست، ولی چی؟ به خاطر اینکه در ذهن من بيننده، پزشک یک فرد با اعتماد، یک فرد کاربلد، یک فردی نقش بسته از پزشک که اینها به نفع جامعه دارن حرف می زنن و کار می کنن، خیلی راحت من بيننده تأثیر می گیرم بدون اینکه خودم بدونم ها، چرا اون حرف رو قبول کردم؟…
ادامه دارد…
به نام خدای لاغری
متن ۶(ناشنوایان )
اونا خانواده ی چاق دارن ولی اون لاغره…
… یا دوستم یا هر کسی، دلیلشو بنویس، پيدا کن و حتما نظرات دوستان رو هم بخون، چون وقتی که؛ اگر مثلآ شما دلیلت، یکی از دلایل چاقیت ارثی بودن باشه، دوستت هم باشه، یه دوست دیگه هم باشه و همه بیان دلایل شون رو بنویسن که به این دلیل ادعای من از اعتبار ساقط شده یا می پذیرم که مثلآ این ادعای اشتباهیه؛ چون فلانی بازم خانواده ش چاقن ولی خودش متناسبه؛ وقتی یه نفر دیگه میاد یه دلیل دیگه می نویسه، یه نفر دیگه میاد يه دلیل دیگه می نویسه، وقتی شما، می خوام اینو بگم، وقتی دلایل مشترک باشه؛ اما علت های رد کردن دلایل متفاوت باشه، متنوع باشه؛ شما خیلی راحتتر ذهنتون باور می کنه که آره، این دلیل چاقی نیست، این نمی تونه دلیل چاقی باشه، می خوام، اصرار من برای خوندن نظرات دیگران به این خاطر ه که شما دلایل متعددی رو بخونید که دیدگاه وتوجیه تون رو برای چاقی از بین می بره یا رد می کنه و وقتی اينا رو بخونید خیلی عالی اون مقاومت های ذهنی شما شکسته میشه؛ چون خیلیا دیدین ادعا شون اینه من ذهنم به تغییر مقاومت داره،نسبت به لاغر شدن مقاومت داره، بعد اینکه در دوره ی لاغری با ذهن شرکت می کنن، بعد یه چند روز میان اینو میگن که مثلا استاد ما ذهن مون نسبت به تغییر کردن یا لاغر شدن مقاومت داره؛
میگم نه، ذهنت بنده خدا مقاومتی نداره، شما نتونستی خوب دلايلی پیدا کنی که به خودت بتونی اثبات کنی که میتونی از طریق ذهنی هم لاغر بشی و بهشون توصیه می کنم که به چه طریقی دوره رو ادامه بدن؛ چه فايل هایی رو استفاده کنن و به لطف خدا؛ خب نتیجه بهتر میشه و اونا هم در مسیر درست قرار می گیرن ولی خب شما الان سعی کنید با خوندن نظرات دوستانتون بیشتر به خودتون اثبات کنید که دلايلی که برای اضافه وزن آوردید؛ دلایل منطقی و علمی و قابل قبولی نیست، چون نمونه های متضاد اون خیلی هست؛
هرچه بیشتر نمونه پیدا کنید که بر خلاف ادعای شما دارن اثبات می کنن یا نشون داده میشن، خب خیلی راحتتر می تونی بپذیری که آره من اشتباه می کردم و مهم نیست که چند ساله این فکر رو داشتی؛ اینم خودش یه مانعه ها؛ بعضی ها مثلا به خاطر اینکه ۳۰ساله طرف فکر می کرده به این دلایل اضافه وزن داره و همیشه خیالش راحت بوده که مثلا من به خاطر ارثی بودن، به خاطر کار پشت میزیم، به خاطر فلان اضافه وزن دارم؛ هزار بار گفته به این واون، من دست خودم نیست، چیکار کنم ؟دیگه الان سخته بخواد باور کنه که بابا ! این دلیل نیست؛ نمی تونه، آدم مثلا خجالت می کشه، انگار مثلا تحقیر می شه که مثلا من بعد از ۳۰سال الان به این نتیجه برسم که مثلا، نه؛ ارثی بودن دلیل نمیشه،مواد غذایی دلیل چاقی نمی شه، کار پشت میزی دلیل چاقی نمی شه، خواب زیاد، خواب زیاد، خیلیا، فکرشون اینه که چون مثلا بیشتر می خوابم چاقم،
میگم خیلی چیزا هست و حالا وقتی نظرات دوستان رو بخونی، حتی در تمرین های گذشته هم وقتی دیدگاه دیگران رو بخونی، به دلایل چاقی که افراد عنوان میکنن، بیشتر تسلط پیدا می کنید و براتون خیلی جالبه که انسانها چه دلايلی رو دارن واسه اضافه وزن شون وچون که کار ما لاغری از طریق ذهنه ، نیاز داریم به دادن اطلاعات جدید و صحیح به مغز مون، برا اینکه در نهایت این مغزِ که باید تحلیل کنه، باید فرمول های جدید رو بسازه و نتیجه ی جدید رو در جسممون ایجاد کنه؛ بنابراین حتما تمرينات این دوره ها رو انجام بدید و تمرينات دوستان تون رو بخونید و نظر بزارید که خیلی بهتون کمک می کنه که بهتر در مسیر لاغری با ذهن قرار بگیرید.
خب، این بخش اول این قسمت، که ما اومدیم دلایل اضافه وزن رو مشخص کردیم و چگونه برخورد کردن با اونها رو هم براتون توضیح دادم که چطور باید مخالفش رو پیدا کنید که این دلیل رو بتونید رد کنید. حالا چی باقی می مونه؟ ببینید: من بودم ویک مقدار، یک تعدادی دلیل برا اضافه وزن که در جلسه ی قبل مشخص کردم، تا اینجا اومدم یکی یکی دلایلم رو رد کردم ديگه یعنی گفتم؛ این به این خاطر رده، این دلیل به این خاطر رده،این دلیل به این خاطر رده، الان چی باقی موند؟ من و چاقیم باقی موندیم دیگه؛ سه تا بودیم، سه بخش بود، من بودم، چاقیم بود و يه سری دلایل.
الان کی مقصره به نظر شما؟این چاقی مال کیه؟مگه غیر از اینه که چاقی مال خودمونه؟مگه نه اینکه من زمانی که ۱۳۵کیلوگرم بودم، این وزن اضافه رو خودم داشتم حملش می کردم، تو بدن خودم بود، از صورت گرفته تا مچ پا، همه ی اضافه وزن رو داشت با خودش حمل می کرد؛ مگه نه اینکه من چاقم؛ پس چطور دلایل چاقی رو من این همه دلايلی می دونم که همش هم به راحتی رد میشه؟ همش. هر دلیلی شما برای چاقی آورده باشی که حتی اگر نتونی خودت نمونه ی متضاد اون که اونو نقض کنه پیدا کنی؛ من به راحتی می تونم برات دلیل پیدا کنم که نه؛ این توجیهی که تو مياری اصلا بی اساسه و بی ارزشه و نمی تونه دلیل چاقی باشه؛ ببین یه مثال ساده براتون بزنم؛
به نام خدای مهربان
متن۵( ناشنوایان )
…یا بهبود می دن…
…که ماشین به این شکل سرعتش بالا تر میره؛ ولی جسم ما که مخلوق پروردگاریم و همه به یک شکل خلق شدیم، سیستم مون یکسانه؛ کار بشر نیستیم که بخوایم تفاوت باشه یا مثلا اشتباه صورت گرفته باشه، سوخت وساز نمی تونه عاملی باشه که اینقدر اختلاف وزن به وجود بیاره؛ من که اصلا قبول ندارم سوخت وساز من با مثلا یه ورزشکار یا یک فردی که الان ۲۰۰کیلوه تفاوت داره، امکان نداره، من اصلا اینو قبول ندارم؛ یعنی سوخت وساز یک فرد متناسب با سوخت وساز بدن یک فرد چاق کاملا باید یکی باشه؛ چون همه ی اعضای بدن مشابهه؛ قلب دارن، شش دارن ، کلیه دارن، مغز داریم، همه چیمون مثل همدیگه س، چطور ممکنه سوخت وساز مون اینقدر متفاوت باشه؟ اصلا سوخت وساز مربوط به بیشتر، اندام های درونی ماست، فعل و انفعالات درونی بدن ماست؛ همهی اعضای درونی بدن ما برای کارکردنشون، برای اینکه فعالیت شون رو انجام بدن، نیاز به انرژی دارن و انرژی رو از سلول، از خون، حالا به هر طریقی می گیرن مصرف می کنن؛ بهش میگن سوخت وساز.
وقتی اندام ما به این شکل با هم مشابه، چطور ممکنه سوخت و ساز انسان ها اینقدر با هم متفاوت باشه که مثلا بخواد ۲۰کیلو،۳۰ کیلو اختلاف وزنی به وجود بیاره؛ پس اینم نیست مگر بخوای خیلی دیگه حالا مثلا، بخوای مقاومت کنی به خاطر اینکه دلایلت رو از دست ندی والا اگه منطقی باشیم؛ خودمون باشیم، خودمون و وجدانمون ، بخوایم فکر کنیم اینم نمی تونه دلیل اضافه وزن مون باشه. خب؛ خیلی از خانم ها مثلا باورشون اینه که خوب چون بارداری رو پشت سر گذاشتن؛ بچه به دنیا آوردن،دیگه ، خب ، طبیعیه چاق باشن. اینم میشه به راحتی نمونه هایی پیدا کرد که افراد، خانمهایی که باردار شدن، بچه شون به دنیا آمده و اونها، هيچ اضافه وزن آنچنانی هم براشون باقی نمونده، به حد۴-۵ کیلو بوده که طی یکی دو ماه ، ۳ماه بعد هم دوباره به حالت قبلشون برگشتن؛اونی که در دوران بارداری، ۲۰کیلو،۳۰ کیلو اضافه وزن پیدا می کنه، بعد بچه به دنیا میاره؛ ۲/۲۰۰–۲/۴۰۰–۳کیلو؛ پس این باقی اضافه وزن به خاطر چیه؟می خوای بگی مثلا طبیعیه دیگه، دوران بارداریه و دیگه آدم، کار ما نیست که، سیستم خداست که باید اینجوری باشه، چرا اینجوریه ؟چرا یک فردی در دوران بارداری ۱۵کیلو اضاف می کنه، یک فردی ۲۵ کیلو اضاف می کنه، یک فردی ۷-۸ کیلو اضاف می کنه، چرا؟ چرا؟فکر کنید؛ نمی تونه اینها کار خدا باشه یا خواست خدا باشه یا سیستم تون باشه، این ها همه يه چيز ديگه س.پس اینم یکی دیگه از دلایله که خیلی ها بیان می کنن یعنی دلیل چاقی شون می دونن و خیلی دلایل دیگه ای که هر کدوم از شما نوشتین، اینو باید خودتون دیگه بدونید، من فرمول رو بهتون گفتم خودتون باید ببینید اگر نمونه ای پیدا کردید در دوستان، اطرافیان، هر کجا، يک فردی رو دیدید که شرایط شما رو داره يا دلیلی که شما برای چاقی تون دارید رو اونم داره؛ یعنی این دلیل برای اونم صدق می کنه، اما چاق نیست؛ بنابراین با کمال احترام باید به شما بگم که دلیلتون خیلی اشتباهه و فقط یه توجیهه که مانع از لاغر شدن شما میشه؛ بنابراین برای این قسمت خیلی مهمه که دلايلی رو که برای اضافه وزن خودتون بیان کردید رو دونه به دونه، بخونید دوباره، بعد تحلیل کنید، بگردید ببینید نمونه ی متضاد اون رو پیدا می کنید یا نه؟ و در این باره هم در قسمت نظرات بنویسید که مثلا من، دلایلتون که در قسمت قبل نوشتید رو بیارید در قسمت نظرات این فایل و زیرش ، اگر نمونه پیدا کردید که دلیل شما رو نقض می کرد حتما بنویسید که مثلا: من فکر می کردم چاقیم به خاطر ارثی بودنه ولی خب این، فلانی رو پیدا کردم؛ مثلا دختر خاله من در همچین شرایطیه، پسر داییم در همچین شرایطیه؛ اونا خانواده ی چاق دارن ولی اون لاغره…
ادامه دارد…
به نام خدای مهربان
متن۴( ناشنوایان)
…بعضی ها میگن گرم مزاجم من، اضافه وزن دارم…
…يه چيز های عجیب و غریبی در میارن ولی اگر حتی بخوایم به این ها يک درصدی هم اعتبار بدیم که مثلا شاید درست باشه، به هیچ وجه نمیشه به این شکل فکر کرد که حالا این اختلاف جزئی بین جسم من و جسم يه نفر دیگه بتونه ۳۰_۴۰ کیلو اضافه وزن رو به ارمغان بیاره، من نمی تونم اینو قبول کنم و خودم دلیل واضح بر رد این ادعا هستم. منم یه زمانی فکر می کردم سوخت و ساز بدنم پائینه وخودم رو؛
یعنی باور کرده بودم که چون سوخت وسازم پائینه، اینا همه ببین، نمی خوام بگم تنها این دلیل باعث چاقی تونه، ببین شما شاید چند تا دلیل نوشته باشی؛ به هرحال حتی در مقطع های زمانی، در سن های مختلف ما دلایل مون هی عوض میشه، چون باید توجیهات جدید داشته باشیم برای چاق بودنمون؛ به هرحال هر کدوم از این دلایل می تونه بخشی از بار اضافه وزن ما رو به دوش بکشه؛ ممکنه مثلا ۱۰ تا دلیل شما داشته باشید ولی می خوام، می خوام یاد بگیری چجور باید، یکی یکی این دلایل رو بررسی کنی.
اگر فکر می کنی تو سوخت وساز پائینه، مثلا خواهری، برادری داری که از ژن خودته و هم خون خودته ولی اون متناسبه، پس نمی شه، این اختلاف سوخت وساز اين قدر باشه که مثلا این اختلاف وزن رو به وجود بیاره.
در هر چیز دیگه ای هم بخوای مقایسه کنی ؛ مثلا بین ماشین ها مقایسه کنیم:سیستم ماشین ها خب بیسش(BASE) یکیه، حالا يه سری تفاوت ها و تغییرات ایجاد می کنن، یه ماشین مثلا صفر تا صدش میشه ۱۲ ثانیه، یه ماشین مثلا میاد میشه ۳ ثانیه، سیستم یکیه ولی نوع ، کیفیت، حالا اون اندازه ها ومقیاس هایی که خودشون دارن رو دستکاری می کنن یا بهبود میدن…
ادامه دارد
به نام خدای مهربان
متن ۳(ناشنوایان)
…طرف میگه خب من چون تحرکم کمه، چونکه کار پشت میزی دارم…
…این باور رو هم خودم داشتم، چون سال های زیادی کارمند بودم و کار پشت میزی داشتم و اون سال ها اتفاقا بیشتر چاق شدم؛ چون این باور رو از قبل داشتم که؛ افرادی که تحرک کمی دارن خب طبیعیه که چاق تر بشن و وزنشون بالا بره؛ خب منم تحرک خاصی نداشتم؛ بیشتر کارم پشت میز بود؛
بعضی ها این باور رو دارن که چون کار من پشت میزی هست، کار کم تحرک دارم، یا من خانه دار هستم و از خونه بیرون نمی رم یا هر دلیل دیگه ای که نشان از کم تحرکی شون باشه، رو دلیل اضافه وزن شون می دونن.
عده ای دیگه از افرادی که اضافه وزن دارن، مصرف یک داروی خاصی رو دلیل اضافه وزن شون می دونن.؛ مثلا طرف میگه:”خب، من چون چند ساله دارم قرصهای اعصاب من میخورم؛ مثلا مربوط به اعصاب رو مصرف می کنم؛ دیگه به خاطر همین من اضافه وزن پیدا کردم. ؛
یا اینکه ابتلا به یک بیماری خاصی رو عامل اضافه وزن شون می دونن؛ خیلیا باورشون اینه که چون تیروئید شون اختلال داره، اختلال در عملکرد تیروئید دارن، اونا اضافه وزن پیدا کردن،
خب ديگه چه دلايلی می تونه داشته باشه؟
تا جایی که من می دونم دلایل دیگه… آها…بعضی ها این دفعه فکر می کنن، خب سوخت وساز بدنمون پائینه؛ اینم باز یک مورد شایع بین افراد چاقه؛ میگه ما اصلا سوخت وساز مون پائینه، آره؛ و اين باعث اضافه وزن مون شده و هر دلیل دیگه ای که ممکنه شما نوشته باشين و الان من به خاطر نداشته باشم که اونها رو بازگو کنم.اینها دلايلی که افرادی که اضافه وزن دارن، برای چاق بودن شون دارن و شما هم مطمئنا تعدادی از این دلایل رو نوشتید؛ حالا، حرف من اینه؛ اگر برای هر دلیل تون یک مورد پیدا کردید که خلاف اون رو نشون میده؛ پس بنابراین دلیل شما از اعتبار ساقط میشه، دیگه یعنی نمی تونین ادعا کنین که دلیل اضافه وزن من اینه.
از یک دلیل خیلی مهم شروع می کنم؛
همین موضوع ارثی بودن، خیلیا باورشون اینه که چاقی شون ارثیه؛ خب، نمونه ی مخالف این رو چجوری میشه پیدا کرد؟ اگر در خانواده ای مثلا ۴تا فرزند داره یک خانواده، سه تا از اونها اضافه وزن داره، یعنی پدر و مادر اضافه وزن دارن، سه تا از فرزندان هم اضافه وزن دارن، اگر حتی یک فرزند اضافه وزن نداشته باشه؛ بنابراین خیلی ساده میشه این قانون رو نقض کرد که، ارث عامل چاقی نیست و الا بایستی همه ی فرزندان به یک اندازه از پدر و مادر ارث می بردند؛ وقتی یک فرزند یا دو فرزند لاغر هستند ، بقیه چاق هستند؛ پس نمی شه گفت؛ چاقی ارثیه،
یا حتی ممکنه افرادی رو پیدا کنید که اصلا پدر و مادرشون اضافه وزن دارن، فرزندان هیچ کدومشون اضافه وزن ندارن و حتی بالعکس، یعنی پدر و مادر اضافه وزن ندارن؛ اما فرزندان اضافه وزن دارن، همه ی این ها ثابت می کنه که اضافه وزن ارثی نیست و حتی اگر يه مقدار بخواید دقیق تر روی این موضوع تحقیق کنید، دربارهی علم ژنتیک مطالعه کنید؛ منبع ها یی که قابل اعتماد و درست هستن، صحیح هستن رو مطالعه کنید، اصلا چاقی به عنوان یک عامل ژنی رو واسش در نظر نگرفتن که مثلا فلان ژن یا دی ان ای(DNA) باعث اضافه وزن میشه، این یک توجیه، که بین افراد چاق معمولا رواج داره و همین توجیه باعث میشه که فرد از کودکی وقتی اينو میشنوه، بارها و بارها، مثل خود من میشنوم که چاقی من ارثیه، یواش یواش برای ذهنت طبیعی می شه که خب دیگه وقتی ارثه دیگه من کاری نمی تونم بکنم مگه میشه آدم با ژنتیک بخواد مبارزه کنه، طبیعیه وهمین باور باعث می شه که اضافه وزن یواش یواش بیشتر بشه. بیایم یه موضوع دیگه رو بررسی کنیم؛ بعضی ها باور شون این بود که مصرف مواد غذایی که حاوی مواد نگهدارنده و کودهای شیمیایی و خلاصه خیلی از این بهانه هایی که دارن باعث شده که اونها اضافه وزن پیدا کنن؛ اگر افرادی رو پیدا می کنید و سراغ دارید که مطمئنا وجود داره که عین شما دارن از همون مواد غذایی مصرف می کنن اما متناسب هستن؛ پس این ادعای شما از اعتبار ساقط میشه، دیگه نباید این ادعا يا این توجیه رو داشته باشی یا این دلیل رو بیاری که به این دلیله که من اضافه وزن دارم. اگر فکر می کنی سوخت و ساز بدنت پائینه، نمی دونم والا راستش این باور از کجا شکل گرفته، کی اینو مطرح کرده، خیلیا که میگن آقا دکترا گفتن، حالا کدوم دکتر گفته، هم مشخص نیست، از کی گفتن هم مشخص نیست. سوخت وساز بدن اینجوری نیست که پایین وبالا باشه؛ یعنی در من سوخت وساز یه جور باشه، در يه نفر دیگه اینقدر متفاوت باشه که این اختلاف وزنی رو به وجود بیاره. ببینید مثلا اگه بخوایم بگيم حتی بخوایم خیلی هم حالا، وسواس گونه به این موضوع فکر کنیم یا نگاه کنیم آقا مثلا میگیم جسم ها حالا یه اختلافات جزئی دارن، حالا شرایط آب و هوا، نمی دونم طبع آدمها، خیلیا فکر می کنند که مزاج من مثلا نمی دونم سرد مزاجی بعضی ها میگن گرم مزاحم من، اضافه وزن دارم….
ادامه دارد…
به نام خدای مهربان.
متن ۲ ( ناشنوایان )
این يه تعریف خیلی ساده از قانون جاذبه س…
… این قانون تا زمانی اعتبار داره که همه ی اجسام به سمت زمین بیان؛ یعنی اگه شما یک روزی از خواب بیدار شدی و مثلا یک سیب رو رها کردی و به سمت بالا رفت؛ بلافاصله این قانون جاذبه نقض میشه وتمام فرمول های وابسته به اون، همه از اعتبار ساقط میشه؛ چونکه دیگه مورد مخالف اون رؤیت شده واین قانون بل کل از بین خواهد رفت؛ این درباره ی همه چیز هست؛ درباره ی هر دلیلی هم، می تونه این قانون صدق کنه؛
دلايلی که شما برای اضافه وزن تون نوشتید؛ اگر بتونید مقابل اون رو پیدا کنید، اگر دلايلی دیگه پیدا کنید که دلیل شما رو نقض کنه ، یعنی نمونه هایی پیدا کنید که دلیل تون رو نقض کنه؛ پس دلیل شما برای چاق شدن تون، یک دلیل معتبر نیست.
چند تا مثال براتون می زنم که حدس می زنم در نوشته های شما وجود داشته باشه؛
خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن، ارثی بودن رو عامل اضافه وزن شون می دونن؛ یعنی طرف میگه ” بابا من ارثی مون همینه، چیزی که من خودم هم باورم این بود؛ یعنی از بچگی
به ما گفته بودن که خانوادگی ما، چاق هستیم و راست هم می گفتن؛
همه ی عموهای من، عموزاده های من، همه ی خانواده ی پدری من، تا جایی که من می شناختمشون چاق بودن.
اصلا یکی از نشانههای خانواده ی پدری من، همین چاق بودنشونه و الانم هر کدوم از اونایی که فامیلشون عطار روشن هست اضافه وزن دارن؛ پس منم باور کرده بودم؛ یعنی قبول داشتم که خب ارثی بودن يه دلیل خیلی موجه؛ خیلی قابل اعتبار برای اینکه من چاق باشم.
بعضی از افراد که اضافه وزن دارن، شرايط زندگیشون رو عامل مثلا اضافه وزنشون میدونن، مصرف مواد غذایی رو؛
مثلا میگن که خب مواد شیمیایی در غذاها قاطی می کنن، نمی دونم کود های مختلف می دن؛ به هرحال ، مواد غذایی رو مقصر اضافه وزن خودشو می دونن .
یه عده دیگه میان ، کم تحرکی شون رو عامل می دونن؛ طرف میگه خب من چون تحرکم کمه، چون که کار پشت میزی دارم،….
ادامه دارد….
به نام خدای مهربان
متن ۱(ناشنوایان)
قسمت دوم از دوازده گام رایگان لاغری با ذهن
سلام دوستان خوبم!همراهان عزیز سایت تناسب فکری!
من رضا عطار روشن هستم و خداوند رو بی نهایت سپاسگذارم که این فرصت رو به من داد تا همراه شما دوستان خوبم
باشم،با جلسه ی دوم دوره ی فوق العاده لاغری با ذهن ؛
درجلسه ی قبل، درباره ی اینکه؛
چرا ما چاق هستیم صحبت کردیم و در واقع انتخاب کردیم که کدوم موضوع رو مورد بررسی قرار بدیم؛
اینکه چرا ما اصلا چاق هستیم؟
و یا اینکه :
چطور می تونیم لاغر بشیم؟
خب؛
انتخاب خیلی از دوستان مطمئنا این بوده که خیلی زود می خواستن برن سر موضوع اینکه چطور می تونن لاغر بشن، به خاطر این سال ها یی که اضافه وزن داشتن،
خب ،
مطمئنا اون اشتیاق زیادی در اونها ایجاد کرده که خیلی زود می خوان لاغر بشن و از این همه فشار جسمی و روحی و این مسائلی که چاقی به همراه داره، می خوان رها بشن؛
ولی خب، وقتی موضوع آموزش باشه، وقتی موضوع لاغری از طریق ذهن و از بهترین روشی که میشه با اون لاغر شد و همیشه لاغر موندن باشه؛ دیگه باید اصولی کار رو انجام داد، نمیشه خیلی عجلهای و بخوایم مثلا فوری یک موضوعی رو مطرح کنیم و از اون نتیجه گیری کنیم.
چون اینجا موضوع آموزش ذهنیه، فشار جسمی نیست که مثلا بخوایم مقدار غذا رو خیلی کم کنیم یا فعالیت رو خیلی بالا ببریم که جسم ما تغییر کنه و لاغر بشیم؛
موضوع ذهنیه و آموزش ذهنی نیاز به دلیل، برهان، مدرک وحرکت گام به گام داره؛ مثل هر آموزش دیگه ای.
خب؛
ما تصمیم گرفتیم درباره ی اینکه چرا ما چاق شدیم اول صحبت کنیم وبعد درباره ی اینکه چگونه می تونیم لاغر بشیم و یک تمرین خیلی عالی هم در انتهای جلسه ی قبل برای شما در نظر گرفتم که بایستی شما دلایل چاق شدن خودتون رو بنویسید؛
قرار شد که هر چقدر نیازه وقت صرف کنید، فکر کنید وهر چند تا دلیل که فکر می کنید عامل اضافه وزن تون هستش رو بایستی می نوشتید.
* اگر اون تمرین رو انجام دادید، در قسمت نظرات اون بخش نوشتید ، این فایل رو ادامه بدید والا به شما پیشنهاد می کنم که این فایل تصویری رو ادامه ندید؛
ابتدا برید فایل قبل رو به خوبی گوش کنید، اگه نیاز بود یکی دوبار یا شایدم بیشتر گوش کنید و بعد تمرین رو انجام بدید و به این قسمت بیاید.
* بازم تاکید می کنم کار من آموزش لاغری از طریق ذهنه؛ بنابراین افرادی از این روش نتیجه می گیرن که اون رو باور کنن و تمريناتی که داده میشه رو به شکل عالی انجام بدن وامیدوارم که شما از اون دسته افراد باشید.
خب؛
همهی شما درباره ی اینکه چرا چاق هستید حتما دلايلی رو نوشتید.
میشه حدس زد که به اندازهای که اضافه وزن دارید دلایل متفاوت تری رو نوشتید؛
به این شکل که مثلا اگه فردی ۱۰کیلو اضافه وزن داره، ممکنه دو یا سه دلیل رو نوشته باشه؛ اما فردی که مثلا ۳۰کیلو ،۴۰کیلو،۵۰ کیلو اضافه وزن داره، احتمالا دلایل بیشتری رو به عنوان عوامل چاق شدن خودش نوشته.
می خوایم این دلایل رو با همدیگه بررسی کنیم و که آیا واقعا این دلایل چقدر نقش دارن در میزان اضافه وزن ما.
حتما با من هم عقیده هستید که یک موضوع علمی، یک دلیل، يک برهان، تا زمانی قابل قبول از نظر علمی هست که مخالف اون اثبات نشه و یا حتی دیده نشه؛ یعنی اون قانون نباید نقض بشه والا از اعتبار خارج میشه؛ مثلا دارم میگم،
ببینید قانون جاذبه میگه که هر جسمی رو شما درفضا رها کنید، اون جسم به سمت زمین کشیده میشه و به زمین می خوره. این یه تعریف خیلی ساده از قانون جاذبه س.
جهان پر از قوانینه و فقط داره با قوانین پیش میره.
یکی از قوانین اصلی اینه به هر چیزی مدام توجه کنی همون اتفاق میوفته. همه خب همینجوری چاق شدیم اما مثال خانم هایی که متناسب بودند اما بعد از حرف یک دکتر عزیز فکر کردن دارو مورد نظر چاق می کنه و چاق شدن خیلی برجسته تر و واضح تره. بخصوص وقتی ی فهمیم اون دارو رو افراد دیگه هم میخوردن اما متناسب بودن.
قانون هیچوقت تغییر نمیکنه مهم نیست زن باشی یا مرد هم نیست. مهم نیست تو چه خانواده ای باشی 99 درصدشون چاق باشن یا بیشترشون متناسب باشن و تو اون وسط اضافه وزن داشته باشی.
قانون همواره ثابته و هیچوقت تغییر نمی کنه در واقع در میام این همه حدسیات و نظریات، در میان اتفاقات مختلف اونایی که در هر شرایطی باز هم اجرا میشن قانون هستن. در واقع راه تشخیص اینکه یه نظریه یه واکنش یا هر چی قانون هست یا نیست از طریق پایدار بودن یا نبودنشه. برای نمونه خوراکی ها چاق می کنن. اینم عین ازمایش اثبات یه نظریه ست. اگر این نتیجه رو در همه ی جنسیت ها اب و هوا ها ، چه در خانواده هایی که بیشترشون چاقن چه خانواده هایی که بیشترشون متناسب هستن، در افرادی که در طول روز تحرک زیادی دارند و افرادی که در طول روز بیشتر نشسته هستن و…دیدیم اونوقت خوراکی ها چاق میکنن یه قانون هست. اما می بینیم که نیست.
ترس از چاقی، فکر کردن به اینگه غذاها چاق میکنن، بی تحرکی چاق میکنه و… ایا در هر انسانی در هر شرایطی نتیجه ی یکسان داشته؟ بله…چه نتیجه ای ؟ بدن بافت های چربی اضافه اطراف ماهیچه ها بوجود اورده. نه نتبجه ای غیر از موضوع ترس هامون ها…نه! دقیقا همون چیزی که فکر می کردیم اتفاق افتاده.
فکری که باعث میشه باور کنم بدونم میتونه اضافات رو حذف کنه اینه خودش اینا رو بوجود اورده پس خودش به وجودشون کنترل داره و میتونه حذفشون کنه.
سلام به استاد عزیزم ودوستان همراهم!
صبح زیباتون سرشار از آگاهی های ناب!
امیدوارم امروز شما هم مثل من از صدای تسبیح گنجشک ها غرق لذت شده باشید و حال تون عالی باشه!
دراین قسمت ازتکلیف این جلسه که اعتراف به توانایی خودم براش لاغر شدنه:
باید عرض کنم خدمت شما که:
من درمقاطع مختلفی بارها برای لاغری اقدام کردم:
می تونم بگم اکثر اوقات من در حال کم خوری بودم وتقریبا هر روشی رو که می شنیدم باعث لاغری میشه امتحان میکردم اما هیچ کدوم حس خوبی بهم نمیداد، لاغر میشدم اما بعد چند وقت از ادامه اون روش خسته میشدم وعلاوه بر اون به غذاها و خوراکی ها حریص می شدم.
یادمه یه بار با مصرف دمنوش چای سبز سه کیلو وزن کم کردم اما چون طعم اون رو دوست نداشتم ومصرف چای سبز بهم افت فشار میداد ، اون روش رو رها کردم.
البته این رو هم بگم که من از اول ۱۶ کیلو اضافه وزن نداشتم و تلاشم اون موقع برای کم کردن ۳_ ۴ _ ۷ ویا ۱۰کیلو بوده.
یه بار با مصرف دارو و ورزش هم زمان باهم ۵ کیلو وزن کم کردم. خب در مصرف دارو خیلی حساس بودم ومیگفتم چون کبدم باید دارو رو تجزیه کنه وممکنه به بدنم آسیب بزنم زود کنار گذاشتم دارو رو وادامه ندادم؛ اما تا قبل از کرونا ۴سال به طور مرتب ورزش رو ادامه دادم.
راستی ! استاد بزرگوار بعد از مشورت با شما در مورد ادامه دادن ورزش( که البته پاسخ شما کاملا هوشمندانه بود و مسؤلیت تصمیم گیری در این مورد رو به خودم واگذار کردید ، واین امر تصمیمم رو برام بسیار با ارزش کرد)، از وقتی دوره رو شروع کردم دیگه باشگاه نرفتم . البته خدا یه جوری این کار رو برام آسان کرد که خودم هنوز در حیرتم! می خوام به خودم والبته بیشتر به همسرم که خیلی دیر باوره، نشون بدم کاهش وزنم به ورزش هیچ ربطی نداره و نشونش بدم که میشه با فکر متناسب شد و اون رو به ورزش ربط نده و این کار رو به این خاطر انجام دادم که برای ادامه دوره باهام همکاری کنه. چطوری؟ یعنی بهم غر نزنه که داری چکار میکنی ؟ که همش یا داری می خونی یا می نویسی توی گوشیت و یا فایل گوش میدی. بهم نگه کار تو بی فایده س.
البته غیر از خانوادم یعنی همسرم وبچه هام که البته خیلی سربسته می دونن ،هنوز به کس دیگه ای نگفتم که دارم از این دوره استفاده میکنم و به قول شما باور دارم که فرمودید:” بزار نتایج حرف بزنه”.
و مانع محیطی برام ایجاد نشه و با ذهن آرام ادامه بدم.
یادمه در یه تلاش دیگه برای کاهش وزنم، با مصرف سالاد شیرازی ساعت ۴بعداز ظهر هر روز و اینکه تا فرداش فقط آب میخوردم ویه دونه سیب ، درمدت یک سال به آرامی تونستم۱۰کیلو وزن کم کنم؛ چون فکرم این بود که اگه سرعت کاهش وزنم زیاد باشه عوارض زیادی برام داره مثلا :شل شدن پوست وتکیده شدن صورتم و ضعف و افت فشار و…. زیاد موافق کاهش سریع وزن نبودم؛
ادامه دادم ؛ بعد از اون ۱۰کیلو کاهش وزن، خیلی سبک شده بودم ، لباس هام به تنم زیباتر شده بود وحس خوبی داشتم.
در طی دو دوره هم اقدام به پیاده روی یک ساعته ویا شاید یه کم بیشتر کردم درهربار بایکی از دوستانم. وباز یه چند کیلویی کم کردم.
بله دوستان ! الان که فکرشو میکنم و اون خاطرات رو مرور میکنم بیشتر برام واضح ومشخص میشه که چه آدم با اراده ای بودم و کوتاه نیومدم از خواسته ی خودم که تناسب اندام بوده و با پشتکار پیش رفتم ؛ ولی خب چون در مسیر اشتباه بودم وخودم خبر نداشتم ، بارها راه های متفاوتی رو امتحان کردم.
حالا متوجه شدم ؛ که من توانایی لاغر شدن رو دارم وجسم من در این مدت چقدر با من همراهی کرده( ازش ممنونم!) .
حالا که مسیر درست رو پیدا کردم به موفقیتم در این مسیر ایمان دارم. حسم بهم میگه راه درستی رو انتخاب کردم ، پس بدون تردید وبا همون پشتکار البته این بار در مسیر درست ادامه میدم.
خوشحالم که اینجا هستم وبابت این نعمت بسیار با ارزش از خدای درونم سپاسگزارم.
بابت تناسب اندامم ازت ممنونم خدا جونم ! دوستت دارم که همیشه دست منو میگیری ومن رو به مسیر درست هدایت میکنی.
وقتی دستم تو دست توباشه خیالم راحته خدا جونم . دیگه نگران هیچی نیستم چون پشتم به خالق کوه ها گرمه وفقط پشتم به کوه نیست.
دوستان عزیزم ممنونم که نوشته منو خوندید و شاهد تلاش های موفقیت آمیز من برای تناسب اندام من بودید.
احساس خوبی دارم و ادامه میدم….
باسلام و درود به استاد عزیزم ودوستان همراهم!
من گلستان متعهدهستم که برای رسیدن به تناسب هر کاری لازم باشه انجام بدم و اصلا برام مهم نیست چقدر طول بکشه و هرقدر زمان ببره ، قول میدم اون زمان رو بهش اختصاص بدم و این موضوع جز، اولویت های زندگی منه.
و تا زمانی که جسم من ۱۶کیلو اضافه وزنش رو از دست نده ادامه میدم تا به وزن دلخواهم که ۵۸ کیلو هست برسم و یقین دارم که بعد از اون هم در مسیر تناسب باقی خواهم موند واز ادامه ی این مسیر لذت می برم.
ممنونم دوستان خوبم که در محضر خداوند شاهدی بر این تعهد من هستید وبعنوان شاهد پای برگه منو امضا زدید با خوندن این تعهدنامه!
استاد عزیزم !
از این که با این مسیر آشناشدم هر روز هیجان زده تر می شم واحساس می کنم که در جایگاهی قرار گرفتم که باید، باشم.
واین برام یه هیجان گذرا نیست .
از اینکه بارها این موضوع رو تکرار کنم حس خوب سپاسگزاری دارم که بعد ازآشنایی با این سایت ، انگار تمام افکارم به وسیله موضوعاتی که در سایت مطالعه می کنم به هم مرتبط میشه و مثل مهره های زیبایی می مونه که طی سال ها جمع کردم وحالا بهم الهام شده که: بیا ! تو که این همه سال زحمت کشیدی و این همه فکرهای زیبا رو در ذهن خودت جمع کردی و مثل مهرههایی با ارزش و چه بسا قیمتی تر از در وگوهر . بیا اونها رو نظم بده .اینم راهش .از این سایت استفاده کن و با اون ها یه گردنبند زیبا درست کن و تو زندگیت از اون ها استفاده کن که به کار بیاد و به دردت بخوره،
آخه میدونی بنده ی خوب من! فقط کتاب خوندن و جملات خوب ودرست رو نوشتن ویادداشت کردن کافی نیست ؛ بالاخره باید یه جایی این آموخته ها به عمل تبدیل بشه که ارزش خودش رو نشون بده و بتونه تغییر مثبتی در زندگی تو ایجاد کنه. بنده ی دوست داشتنی من ! خودم تو تمام این سالها شاهد تلاش و پشتکار وصداقت تو بودم وخودم شاهدبودم که تو دنبال چی میگشتی. بیا اینم راهش . تو لیاقت خودت رو نشون دادی ! منم کمکت می کنم . ادامه بده؛ هواتو دارم.
امضا: خدای درون
امیدوارم امضای خدا پای تعهدتون باشه! آمین
دوستتون دارم وبا هم ادامه میدیم.
سلام به استاد عزیزم ودوستان همراهم!
درادامه ی داستانم به اینجا رسیدم که مهمانم رو راهی کردم ودر رو پشت سرش بستم.
وقتی که چشمامو بسته بودم داشتم به این فکر می کردم که:
راستی چی شد که این مهمون من اینقدر زیاد ماندگار شد؟
جواب های زیادی به ذهنم رسید:
ازجمله این که: خودم باعث شدم ودلیل اصلی اون، باورهای اشتباه خودم بوده ونه هیچ کس دیگه.
خودم مقصرم که فقط حضور اون رو توجیه میکردم ، به عبارتی ( يه اصطلاح برای خودم دارم که میگم ، نصفه فکر کردم ، یعنی اگه فقط یه جمله برای توجیهم ، جواب داشتم ، زمان حضور چاقی در جسم من ، این همه سال ، به درازا نمی کشید. ) شنیده بودم که :خدا انسان رو آفرید و انسان توجیه رو.
حالا که به این جمله فکر میکنم می بینم درسته: من استاد توجیهم. می دونید چرا اینو میگم ؟ چون هر وقت بخوام کاری رو انجام بدم، میگردم هزار ویک دليل براش پیدا میکنم
و بالعکس وقتی نخوام کاری رو انجام بدم می گردم هزار و یک دلیل برای انجام ندادنش، پیدا می کنم.
بله دوستان خوبم!
خودم رو تو تمام این سالها توجیه کردم که چاقی رو در جسم خودم نگه دارم و در هر دوره ای با مهارت عجیبی خودم برای قطار چاقیم ، ریل جدید ساختم ( کنایه از توجیهات جدید) ، و به اصطلاح دلایل واهی یا همون توجیهات رو بروز رسانی کردم به صورت کاملا ناآگاهانه و البته خیلی حرفه ای .
چرا میگم حرفه ای؟
چون خیلی خوب این کار رو انجام دادم و نتیجه ی اون چاقی مداوم و پایدارم شده.
اینا رو که نوشتم یاد یه جمله ای از دوست خوبم فریده حسنی افتادم که میگفت:” قبل از این که یه کاری انجام بدیم ، قبل از اون خیلی کارای دیگه انجام دادیم” .
واین جمله به نظرم درسته و ما قبل از این که وارد هر دوره ای از زندگی مون بشیم قبلش دستور چاقی رو به مغز و ذهنمون دادیم وبا پیدا کردن توجیهات بی اساس ، خودمون زمینه رو برای ادامه ی چاقیمون هموار کردیم. چرا ؟
واقعا نمی دونم،
من که هرچی به این موضوع فکر می کنم فقط به اینجا می رسم که : چون با توجیهاتی که داشتم ، چاقی رو پذیرفتم، درنتیجه ، با این حرف ها وتوجیه ها می خواستم از کارم دفاع کنم، از چاقیم دفاع کنم. نمیشه گفت : از روی تنبلیم بوده، اینو قبول ندارم ولی باگفتن مثلا: چاقی من به دلیل ( حالا آخرین توجیهم) میانسالی منه ، خواستم خودم رو راحت کنم و اول خودم و بعد بقیه رو راضی کنم که دست از سرزنش من بردارن؛ چون راه دیگه ای بلد نبودم.من که هر کاری میکردم که لاغر بشم،
از کجا باید می دونستم اون راه ها اشتباه بوده؟
الان یه استاد عطار روشنی رو خداوند سر راه من قرار داده که خدا خیرش بده؛ آگاهم کرده و من پیدا کردن راه درست رو مدیون آموزشها وآگاهی هایی هستم که از ایشون کسب کردم .هر چه سپاسگزاری کنم ،بازم کمه!
دوستان خوبم! سخن به درازا کشید.
فقط از این خوشحالم که دیگه دوران ناآگاهی من تموم شده و من دیگه هیچ وقت به اون دوران بر نمی گردم و این آگاهی دیگه از من گرفته نمیشه.
من این همه گفتم که به اینجا برسم که هرچه بر جسمم گذشته و هر آسیبی که تو این مدت از چاقی به روح وجسم من وارد شده ، تقصیر خودم بوده ، اشتباه خودم بوده، از ناآگاهی خودم بوده و مسئولیت اون رو می پذیرم و می دونم کسی غیر از خودم مقصر نیست وقول میدم جبران کنم .
هر چقدر اضافه وزن دارم رو برطرف کنم واز اون مهمتر متناسب باقی بمونم تا آخر عمرم.به امید خدا!
اینجا که هستم خیلی حالم خوبه!
ممنونم دوستان عزیزم! می دونم درکم می کنید . ممنونم که حرفها ودلنوشته منو با حوصله خوندید .
خوشحالم که همراه هم هستیم.
حسم عالیه …ادامه میدم….
سلام و درود!
متن برای ناشنوایان عزیزم!
حواست به من بوده و هست اما
یه وقتا حواسم ازت پرت می شه
با اینکه تو خورشید و دادی به دنیا
یه وقتایی سردم ولی نه همیشه
مث کوه ، پشت منی ، هر دقیقه
بجز تو ، کسی، تکیه گاهم ،نبوده
تو بالاتر، از قله های زمینی
به تو فکر کردن شبیه صعوده
همین که حواست به من هست خوبه
همین خوبه که تو ، منو دوست داری
همه ، میرن از زندگی من. …… اما
محاله تو یک ، روز تنها اام ، بزاااااااری
روزایی که از زندگی سیییر میشم
میشینم یه گوشه به یادت میفتم
تو میدونی که چی گذشته به حالم
من از حس و حالم به هیشکی نگفتم
کی میدونه که من چقدر گريه کردم
فقط چشم تو اشک چشمامو دیده
نمی دونی اسم تو رو ، که میارم
چه حال عجیبی به من دست میده
همین که حواست به من هست خوبه
همین خوبه که ، تو منو دوست داری
همه میرن از، زندگی من ، اما
محاله تو یک روز ، تنهااااااام بذاری
باسلام درود!
خب!
حالا که ذهنم رو حلاجی کردم و تقریبا تمام دلايلی رو که عامل چاقی خودم می دونستم والان که بهشون فکر میکنم به نظرم خیلی خنده دار و مسخره و بچگانه میان ،رد کردم، چی باقی موند؟
درسته، من وچاقیم ؛
دوست عزیزی که خودم باعث شدم سالها کنارم و باهام باشه وتازه ،کنارش، نه به اون خوش خوش بگذره ، نه به من.
اما دیگه دارم باهاش خدا حافظی میکنم .دارم کمکش میکنم بار و بندیلش رو جمع کنه، چمدانشو ببنده و راهی بشه یه جای دیگه ، پیش کس دیگه، کسی که لایقش باشه. آخه من دیگه لایق چاقی نیستم. لیاقت من چاقی نیست ، به یقین رسیدم:
امروز صبح که دیدمش داشت گریه میکرد:
کنارش نشستم وشانه شو ماساژ دادم و ازش پرسیدم:
چرا گریه می کنی؟ با چشمای اشک آلود نگاهم کرد و با بغض گفت :
میدونم که دیگه جای من اینجا نیست ورفتنم حتمیه اما دلم برات تنگ میشه، برای غر زدن هات به جونم ، برای اعصاب خوردی هات که من رو باعث زشتی خودت می دونستی،
برای گریه هات که از دست همه چیز وهمه کس ، حتی از دست خدا هم شاکی بودی ، برای اینکه صدامو نمی شنیدی و هر چی داد می زدم که، بابا من مقصر نیستم، خودت منو دعوت کردی وتا زمانی که خودت راهیم نکنی نمی تونم برم
.
حرفاش درست بود ، جوابی نداشتم.
نگاهش کردم وبهش گفتم :
نادانی و ناآگاهی منو ببخش . کارهام عمدی نبوده، راهشو بلد نبودم، نمی دونستم با خودم وبا تو چجوری رفتار کنم . آدمیزاده و ممکن الخطا .
دوست خوبم ! درسته که تو تموم این سال ها هر دوتامون اذیت شدیم ولی گذشته ها گذشته ، من دیگه آگاه شدم .
می دونی چطوری؟
از اون ور کشورم ، یه انسان آگاه پیدا کردم که روشنایی آگاهیش به من رسیده، از دزفول ، اسمش استاد عطار روشنه، خدا خیرش بده، دل پاک وروشنی داره ، کارش عطاری نیست اما بوی عطر افکار نابش انسان رو مست میکنه. اون بهم آگاهی داد و چون من در مدار اون آگاهی قرار گرفتم ، دارم تغییر میکنم ، بهتره بگم تغییر کردم، دیگه فکرم واحساسم مثل قبل نیست. برای همین دیگه نمی تونم پیش خودم نگهت دارم.
درسته که قبلا ازت بدم میومد وازتو متنفر بودم ، شرمنده ، منو ببخش . حالا دیگه عوض شدم دوستت دارم ، منو ببخش که میزبان خوبی برات نبودم . برو به سلامت! حالا دیگه دوستت دارم و برات اوقات خوبی رو آرزو می کنم.
……..
من وچاقیم همدیگه رو درآغوش گرفتیم و در بغل هم یه خدا حافظی جانانه کردیم ومن راهیش کردم و براش دست تکون دادم .
تموم شد .
مهمان اسمش با خودشه. بالاخره یه روز میره اومدم تو ودر رو بستم. به در تکیه دادم وچشمامو بستم .
خب حالا که چاقی رفت، چکار کنم؟
خب من همیشه بعد از رفتن مهمانم همه چی رو مرتب میکنم و میشینم به کارهایی که پیش رو دارم فکر می کنم .
آها یادم اومد:
باید تعهد بدم ، باید یه قولی به خودم بدم .
میرم که در این باره فکر کنم ، بعدا میام براتون می نویسم که چه قولی می خوام به خودم و خدای خودم بدم.
چقققققدر حالم خوبه ! خدایا ازت ممنونم…
سلام و درود!
متن قبلی من خیلی طولانی شد ولی بحث تموم نشد. رفتم یه سری کارای روزمره رو انجام دادم وبا شوق زیاد برگشتم و میخوام بقیه ی داستان رو بنویسم:
در ادامه رد دلایل چاقیم به اینجا رسیدم که:
مصرف زیاد برنج و به ویژه در وعده ی شام رو ، تا مدتها دلیل چاقی خودم می دونستم وتا مدت ها چپ چپ بهش نگاه میکردم وبا وجودی که دوستش داشتم ولی این افکار نمی گذاشت از خوردن اون لذت ببرم
ولی وقتی با آگاهی نگاه کردم ،دیدم طفلکی اون بی گناهه و فقط وجود داره که ما آدم ها از خوردنش لذت ببریم،
برداشت غلط من وانتظار نادرستی که از اون داشتم باعث چاقیم شده، نه مصرف برنج .از طرفی خیلیا رو میبینم که روزی دو وعده هم برنج مصرف می کنن وتازه اونم خیلی چرب و چیلی( به مسائل پزشکی اون کاری ندارم ومد نظرم نیست) ولی با این وجود لاغر ومتناسب هستن؛ حتی جواب آزمایش چند نفر رو که دیدم ، قند و چربی نرمالی داشتن. پس این هم رد شد و دلیل قابل قبولی برای چاقی من نیست.
کم تحرکی که در مورد خودم اصلا قبول ندارم چون فعالیت روزمره من خیلی زیاده ؛ رسیدگی به امور منزل ، کلاس بچه ها ، خریدهای روزانه ، پیاده روی به هر بهانه ای وخلاصه از اون آدم هایی هستم که به اصطلاح یه جا بند نمی شن. خیلی پر انرژی هستم واین ادعای من نیست، هر کسی منو میشناسه اینو میگه.
با تمام این احوال اگه یه روز حس میکردم فعالیتم اون روز کمه، خودم رو متهم به کم تحرکی میکردم و به خودم می گفتم وای دیدی امروز تنبلی کردی، چاق میشی.
در مورد فست فود و غذاهای آماده و شور و چرب هم ، که یکی دیگه از توجیهات من برای چاقی بود ( حتی می تونم بگم یکی از توجیهاتی بی اساس)، عروس خواهر شوهرم رو یادم اومد که اصلا آشپزی نمی کرد وبیشتر وعده ها رو پیتزا و فست فود وحتی هله هوله مصرف می کرد ولی کاملا متناسب بود ومن از دیدن اون نزدیک بود شاخ دربیارم.( شاید کار اون از جهات دیگه اشتباه بود ، کاری به اون جنبه های دیگش ندارم) ولی این دلیل چاقی رو از ذهنم پاک میکنه واون رو رد میکنم ، دلیل چاقی من نیست.
یه مورد دیگه از توجیهات، مهمانی رفتن و مهمانی دادن بود ولی وقتی منطقی بهش نگاه کردم( فقط نمی دونم چرا این همه زمان باید طی میشد تا من متوجه بشم که منطقی بهش نگاه کنم) دیدم اکثر دور وبری های من عاشق این کارن و بین اونها هم چند نفر رو میشناسم که اکثر شبها مهمان هستن یا مهمان دارن ولی متناسب هستن ؛ پس اون هم دلیل قانع کننده ای نیست و ردمیشه.
به نام خدای لاغری
سلام به استاد گرامی و دوستان خوبم!
صبح زیباتون به خیر! امیدوارم روز شادی رو شروع کرده باشید!
در جواب این که چرا من چاق هستم، باید بگم :
من چاق هستم چون به طور ناآگاهانه تحت تاثیر آموزش های خانواده و جامعه بودم.
افکار اشتباهی در باره خوراکی ها داشتم
نمی دونستم چطوری اطلاعاتی که وارد ذهنم میشه رو فیلتر کنم ویا حتی درست تحلیلشون کنم.
به این موضوع آگاهی نداشتم که تفسیرهایی که بعداز خوردن مواد غذایی به کار میبردم باعث می شده که احساس بدی از تجربه خوردن در من ایجاد بشه و نتیجه ی اون بشه چاقی جسمم.
من چاق هستم چون توی ذهنم تصویر چاقی رو به دیوار زده بودم ومدام هر روز به اون نگاه کردم و حال خودم رو بد کردم و هر روز چاق تر شدم .
من چاق هستم چون قبلا بلد نبودم خودم رو دوست داشته باشم وبه خودم و جسمم احترام بزارم و فکر می کردم فقط باید حواسم باشه که دیگران به من احترام بزارن، همون طوری که من به اون ها احترام میزارم.
من چاق هستم چون در هر دوره ای از زندگیم یه توجیهی برای چاقی در ذهنم داشتم واون طوری منتظر چاقی بودم و چاقی رو برای خودم عادی و طبیعی جلوه دادم و باعث ماندگار شدن چاقی در جسمم می شدم .
با وارد شدن به هر مرحله ای از زندگیم (که قبلش یه دلیل برا چاقیم به اون مرحله فرستادم ودر ذهنم آماده چاقی در اون مرحله بودم)، مغزم بر اساس تصویری که تو ذهنم بوده دستور چاقی رو صادر می کرده و انتظار ناآگاهانه ی منو بر آورده می کرده.
و خیلی وقتها که یه نفر به چاقی من توجه میکرد ، حالا با یه نگاه خاص ویا اینکه مستقیم بهم میگفت :چاق شدی ، من تو هر مرحله ای یکی از توجیهاتی رو که تو ذهنم بود به عنوان دلیل چاقی خودم به اون شخص می گفتم ودر واقع با این کارم سعی داشتم چاقی خودم رو برای اون شخص هم موجه و عادی جلوه بدم
ویه جورایی میشه گفت از اون توجیهات به عنوان سپر برای دفاع از خودم استفاده می کردم و در نتیجه چاقی من ادامه داشت و پیش می رفت بدون هیچ مانعی و این من بودم که در هر مرحله ای راه رو براش هموار میکردم نه هیچ کس دیگه ای.
من چاق هستم چون فکر می کردم با ازدواج وبعد از اون آدما چاق میشن و این رو طبیعی می دونستم.
فکر میکردم چاق شدن بعداز بارداری و زایمان و در دوران شیردهی طبیعیه.
بعد از همهی این مراحل فکر بعدی من این بود که با ورود به میانسالی آدمها چاق میشن.
در مرحله بعد با خودم میگفتم در دوران پیش از یائسگی و بعد از اون هم آدمها چاق میشن.
چند فکر دیگه که در تمام دوره های قبلی و لابلای اون دلايلی که نوشتم همیشه بود و اونها رو تکمیل میکرد اینها بود:
دیر شام خوردن آدم رو چاق میکنه.
دیر خوابيدن باعث چاقی میشه.
حتی کم خوابيدن و زیاد خوابيدن رو باعث چاقی میدونستم واز دیگر متهمان چاقی من به حساب میومدن.
تو وعده شام برنج خوردن آدمها رو چاق میکنه و کلا مصرف زیاد برنج باعث چاقی میشه.
کم تحرکی باعث چاقی میشه.
غذاهای چرب وشور وفست فودی زیاد خوردن چاق کننده ست.
حتی زیاد مهمانی رفتن رو چاق کننده می دونستم و این فکر اشتباه باعث شده بود که زیاد علاقه ای به مهمانی رفتن نداشته باشم .
به لطف خدای عزیزم وبعد از هدایت شدنم به این سایت وکسب آگاهی های درست، متوجه شدم که هیچ کدام از مواردی که ذکر کردم دلیل واقعی چاقی من نبوده ونیست و برداشت اشتباه من و آموزش های غلطی که خودم ناآگاهانه اونها رو پذیرفتم و وارد ناخودآگاهم شده دلیل اصلی چاقی منه.( نه ورود به هر دوره ای از زندگیم، نه کم یا زیاد خوردنم، نه دیر خوردنم، نه کم یا زیاد خوابیدنم، نه هیچ نوع ماده ی غذایی خاصی، نه چرب و شور بودن غذاها، نه فست فود خوردن و نه…….)
چرااااا؟؟؟؟
چون وقتی درست نگاه کردم ویاد گرفتم درست نگاه کنم خیلی از دور و بری ها واطرافیان رو یادم میاد که بعداز ازدواج وحتی تا سالها بعدش هم متناسب بودن پس این مورد رد میشه.
کسانی دیدم وبه یاد آوردم که حتی در دوران بارداری و بعد از اون هم همچنان متناسب بودن در نتیجه این هم نمی تونه دلیل چاقی من باشه و رد شد
افرادی رو دیدم ومی شناسم که در دوران شیردهی و بعد از اون هم همچنان متناسب هستن وچاق نشدن ، پس این هم دلیل چاقی من نیست و رد میشه.
ورود به میانسالی ودوران پیش از یائسگی وحتی خود دوره یائسگی هم باعث چاقی نمیشه چون خیلی آدم ها که در این دوران هستند رو دیدم ومی بینم که متناسب هستن پس این هم دلیل چاقی من نمی تونه باشه ورد میشه.
دیر غذا خوردن و کلا دیر شام خوردن هم دلیل چاقی من نیست چون افرادی رو می شناسم که این کار عادی وروز مره ی اوناس ولی متناسب هستن ، خب، اين مورد هم رد شد.
دیر خوابيدن و کم یا زیاد خوابيدن هم منطقی نیست که دلیل چاقی من باشه چون موارد نقض اون رو در افراد دور وبرم زیاد میبینم پس رد میشه و متهم چاقی من نیست .
استاد عزیز نمیتونم بهتون بگم که چقدر قلبم گرم شده از این همه آرامشی که درونم به وجود اومده….سپاسگزارم..
من الناز تعهد میدهم که در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ با
وزن ۹۷ کیلوگرم به وزن ۵۸کیلو گرم برسم و در این راه با کمک خالق بی همتا تمام تلاشم را در این مسیر بگذارم و از هیچ تلاشی دریغ نکنم.
به روز شده در ۱۴۰۲/۰۳/۲۰
سلام استاد عزیزم!
این عبارت به روز شده چقدرررر بهم انرژی وانگیزه میده.
میدونید چرا?
چون در تمام زندگیم دنبال یاد گرفتن وعمل کردن به آموخته هام بودم وهمین طور دنبال کسایی می گشتم که به حرف هاشون عمل کنن.آخه این طوری فقط میشه اعتمادکرد.
به کسی میشه اعتماد کرد که اول خودش حرفش رو باور داشته باشه وبه حرفش پایبند باشه وبه اون عمل کنه (البته از نظر من ) ، اون شخص می تونه روی ذهن من تاثیرگذار باشه وحرفش در ذهن من تغییر ایجاد کنه.
عاشق پشتکارتون شدم . یقین دارم راهی که به من نشون دادین درسته…….ادامه میدم….
سلام و درود
از لطف و محبت شما سپاسگزارم
اینکه شما به تاریخ مطالب توجه میکنید نکته بسیار جالب و نشان از دقت نظر شماست
خوشحالم که علاقه و استمرار من در این مسیر باعث ایجاد احساس بهتر در دوستانم میشه.
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
سلام و روز بخیر
باور اینکه لاغرشدن سخته و لاغر موندن سخت تر میتونه خطا باشه چون چند نفر رو می شناسم که راحت لاغر میشوند و لاغر مونده اند
یک حقیقت در مورد چاق شدن اخیر من وجود داره و اون اینکه:من چند وقت پیش به هدف شروع رابطه عاطفی پایدار وارد چند آشنایی شدم در مورد اول مورد سو استفاده دروغهای اون آقا شدم و خیلی حالم بد شد در مورد دوم که چند ماه بعدش اتفاق افتاد زودباکری من و به نوعی ساده لوحی من باز باعث شد که زود اعتماد کنم و بعد قطع ارتباط حالم خیلی خیلی بد بود و رابطه بعدی هم همینطور…..
هر بار احساس نا امتی و بی اعتمادی بیشتری میکردم و حس میگردم همه میخواهند از من سو استفاده کنند
یادممی آید بعد اون جریانات شروع به جاق شدن کردم و پر خوریهام شروع شد.این احساس نا امنی در کنار اینحس بد که به خودم پیدا کرده بودم و سرزنش مداوم خودم باعث شد خوردن غذا مسکن موقتی من بشه و من ناخوداگاه با چاق شدن از خودم در مقابل روابط نا درست محافظت کنم یعنی با چاق شدن حس جذابیتمن کمتر میشد و اینطوری کمتر دیده میشدم و کمتر مورد انتخاب قرار میگرفتم و کمتر در خطر بودم
الان جوری شده ام که جرات ندارم برم حلوی آینه و هیکلم رو نگاه کنم من با قد ۱۶۲ سانت حدود ۸۰ کیلو وزن دارم
سلام صبح شما بخیر
۱،دلایل ارثی بودن برای چاقی رد شد چون دو نفر از اعضای خانواده من متناسب هستند
۲، پر خوری کردن برای چاقی رد شد چون افراد متناسب بیشتر از من غذا می خورند و لاغر هستند
۳، خوردن شیرینجات و برنج و نان برای چاقی رد شد چون خیلی از افراد اینها را می خورند و لاغر هستند
۴ ، بیماری تیرویید برای چاقی رد شد چون خیلی از افرادتیروید دارند و لاغر هستند
۵، قوی بودند برای چاقی رد شد چون خیلی از افراد لاغر قوی هستند
۶، برای چاقها احترام بیشتری قایل هستند رد شد چون خیلی از افراد لاغر اعتماد به نفس بالایی دارند و مورد احترام هستند
۷، دخترهای چاق خواستگاران بیشتری دارند رد شد الان افداد لاغر را می پسندند
۸، برای نشستن در ماشین در بغل رد شد چون الان تعداد افراد خانواده کم است و هر کس یک صندلی دارد
۹،افراد چاق مهربانتر هستند رد شد چون خیلی افراد لاغر هستند که مهربان هستند
۱۰ ،کم تحرکی افراد چاق رد شد چون خیلی از افراد لاغر کم تحرک هستند و لاغر هستند
۱۱، ورزش و رژیم برای افراد چاق رد شد چون خیلی از افراد لاغر رژیم و ورزش نمی کنند و لاغر هستند
تمام دلایل برای چاق شدن با فکر کردن و تحقیق کردن و دیدن مورد مشابه رد خواهد شد
من زهرا متعهد می شوم که در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۱۳مسولیت چاقی خود را می پذیرم و انشاالله به وزن ایده ال خود ۷۰ کیلو می رسم
من در سن ۱۷سالگی رژیم گرفتم و ۵ کیلو کم کردم
من در سن ۲۵ سالگی رژیم گرفتم و ۱۰ کیلو کم کردم
من در سن ۳۵ سالگی رژیم گرفتم و ۵ کیلو کم کردم
من در سن ۳۸ سالگی رژیم گرفتم و ۷ کیلو کم کردم
من در سن ۴۶ سالگی رژیم دکتر کرمانی گرفتم و ۱۲ کیلو کم کردم
و الان با وزن ۹۰ کیلو در سن ۴۶ سالگی متعهد می شوم که با روش تناسب فکری با ذهن به وزن ایده ال خودم یعنی ۷۰ کیلو برسم چون مادر ۴ فرزند هستم و می خواهم که متناسب و سلامت در کنار همسر و فرزندان عمری را با خوش حالی و سلامتی سپری کنم و بتوانم برای خانواده خود بهترینها را رقم بزنم چون من قهرمان زندگی خودم هستم و چاق بودن من فقط مربوط به شخص خودم تنها است و عواقب ان را را خودم باید بپردازم پس دیگران در چاق بودن من نقشی نداشتند که الان در متناسب شدن من دخیل باشند ،
از خداوند و اقای عطار روشن سپاسگزارم که من را با این سایت آشنا کرد که بتوانم همراه دیگر دوستان چاق خودم وارد سرزمین لاغرها بشوم و به آرزوی دیرینه خود یعنی متناسب شدن برسم ، خدایا شکرت ،خدایا شکرت خدایا شکرت 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
“ به نام او که بزرگ است و مهربان ”
با سلام و درود به همه ی هم فکران و استاد عزیز ؛
گام دوم : دلیل چاقی چیست ؟!
توکل به خدا یعنی اینکه من از آینده هیچ اطلاعی ندارم اما ایمان دارم که خدا با من است و من را هدایت می کند ، پروردگار مهربانم سپاس و شکرت .
همان طور که در گام قبلی اشاره کردم من قبل از آشنایی با روش لاغری با ذهن عواملی مانند ارث و ژنتیک ، سوخت و ساز پایین بدن ، استخوان بندی درشت ، پر خوری و اشتها ، عمل لوزه ی سوم ، علاقه به خوردن ، ازدواج ، بارداری و زایمان ، خوردن قرص جلوگیری از بارداری ،ترک ورزش ، کم تحرکی ،رژیم نگرفتن ،تقدیر و سرنوشت ،تخمدان پلی کیستیک ،خوردن برنج ، نان ، ماکارونی فست فود ، انواع نوشیدنی های گاز دار و …، خوابیدن زیاد ، نخوردن به موقع وعده های غذایی ، افزایش سن و … را دلیل چاقی خود می دانستم و با توجه به گفته های استاد اگر به طبیعت دقت کنیم هر چیزی قانونی دارد و تا علت نقض آن وجود نداشته باشد آن قانون صدق می کند و پایدار است مانند قانون جاذبه ی زمین که هر چیزی را رها کنیم به طرف پایین کشیده می شود و اگر زمانی چیزی را رها کردیم و به طرف بالا کشیده شد قانون جاذبه دیگر صدق نمی کند و رد می شود .در مورد علل چاقی هم دقیقا به همین منوال می باشد اگر علتی باعث چاقی و اضافه وزن من می شود باید برای تمامی انسان های دیگر هم صدق کند در غیر این صورت حتی با یک نمونه نقض و رد می شود .به طور مثال ارثی و ژنتیکی بودن چاقی : خانواده ی یکی از پسر عموهایم که پنج نفر می باشند همگی چاق هستند به جزء دختر پسر عمویم پس اگر چاقی ارثی باشد باید همه ی فرزندان چاق باشند.از لحاظ علمی هم تاکنون ثابت نشده است که ژن چاقی در دی ان ای وجود دارد و چاقی ژنتیکی است پس با این دلایل چاقی ارثی و ژنتیکی رد می شود .
سوخت و ساز پایین بدن : خداوند عملکرد سیستم بدن همه ی ما انسان ها را به یک شکل آفریده است و اینگونه نیست که فردی را با بالاترین سوخت وساز بیافریند و لاغر باشد و فرد دیگری را با سوخت و ساز پایین بیافریند و چاق باشد این از عدالت الهی دور است و صدق نمی کند پس این دلیل هم رد می شود. ازدواج و بارداری : دختر خاله های من قبل از ازدواج لاغر و متناسب بودند و بعد از ازدواج هم متناسب باقی ماندند .چند تا از دوستان نزدیکم قبل از ازدواج لاغر بودند و بعد از ازدواج و بچه دار شدن هم باز لاغر و متناسب هستند ، پس این دلیل هم به راحتی رد می شود . خوردن و پر خوری : همه ی موجودات زنده برای بقای خود به غذا احتیاج دارند و از طریق خوردن آن را برطرف می کنند و خوردن تنها به خاطر تامین نیرو و انرژی مورد نیاز بدن برای بقا و زنده ماندن است و ربطی به چاقی ندارد همان طور که خیلی از افراد لاغر هم غذا می خورند و پر خوری هم می کنند اما چاق نمی شوند مانند یکی از دوستان لاغر و متناسبم ، یکی از زن دایی هایم بسیار لاغر است اما به اندازه ی من هم غذا می خورد پس این دلیل هم رد می شود .بقیه ی عوامل چاقی من هم به همین منوال نقض و رد می شوند.
در این مرحله با توجه به اینکه قبلا، من ، چاقی ،دلایل چاقی من وجود داشتند الان با برطرف شدن دلایل چاقی من ، من می مانم و چاقی من و این چاقی در جسم من است که دیگر هیچ دلیلی برای به وجود آمدن آن در جسم من وجود ندارد به جزء خود من .پس من صد در صد مسئولیت چاقی خود را شجاعانه می پذیرم و آن را به عهده می گیرم و با این تفسیر اگر علت چاق شدن من خودم هستم پس من می توانم علت لاغر شدن و متناسب بودن خودم هم باشم و در این جا هم مسئولیت صد در صد لاغر شدن خودم را می پذیرم و به عهده می گیرم .
من مریم با تقریبا ۳۷ سال سن و وزن ۱۰۷/۵ کیلو گرم ( دقیقا یک ماه است که دیگر خود را وزن نکرده ام و نمی خواهم وزن کنم ) تعهد می دهم که وزن خود را به ۷۰ کیلو گرم برسانم و در این راه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکنم و با دادن آگاهی های لازم و مفید و تغییر باورها و فرمول های ذهنی خود از طریق روش لاغری با ذهن به راحتی به وزن دلخواهم میرسم.
من قبلا با خوردن قرص متفورمین ۵۰۰ برای رفع کیست تخمدان و همزمان گرفتن رژیم غذایی دکتر کرمانی توانستم ۱۱ کیلو وزنم را کاهش دهم .
هر بار که به صورت ناشتا چیزهایی مانند سیر له شده و عسل در آبجوش می خوردم ۱ الی ۲ کیلو در ماه وزن کم می کردم .
هر بار با حذف برنج ، نان و … از وعده های غذایی خودم در ماه ۲ الی ۴ کیلو وزن کم می کردم.
بارها با انواع رژیم و ورزش ۱ الی ۴ کیلو از وزن خود را کاهش می دادم و همه ی این موارد نشان از قابلیت و توانایی بدن و جسم من دارد که می تواند حتی با روش های نادرست و غلط از وزن خود کم کند پس وقتی که من از روش صحیح و درست لاغری با ذهن استفاده می کنم بسیار بیشتر و راحت تر می تواند از وزن خود بکاهد و خود را متناسب و لاغر کند چون جسم من به دلیل اینکه لاغری و تناسب اندام حالت طبیعی و پیش فرض او می باشد بسیار از من مشتاق تر است که به حالت طبیعی خود بازگردد و این توانایی و قابلیت را دارد .
چاقی یک نوع اختلال و بیماری است که توسط خود ما به وجود آمده است و خداوند این قدرت را به ما داده است که بتوانیم به راحتی از طریق قدرت ذهن خود و توانایی جسم خود آن را برطرف کنیم و خود را متناسب و لاغر کنیم .
در آخر می خواهم بنویسم و بیان کنم که من کاملا به استاد عطار روشن و روش لاغری با ذهن ایمان و اعتقاد دارم و باور دارم از این طریق می توانم به خواسته های خود من جمله متناسب و لاغر شدن به راحتی و با لذت و بدون هیچ عجله ای برسم و همچنان در این مسیر خواهم بود و ادامه میدهم چون خداوند مهربان مانند همیشه با من است و مرا هدایت می کند.
“ یا حق ”
در خصوص این تمرین که بخاطر بیاریم دفعات قبلی که وزن خودمون رو کم کردیم:
من سال ۹۷ دقیقا سال دوم دانشگاه وزنم به ۶۲ کیلوگرم رسیده بود . بعد من یک عمل جراحی داشتم در ناحیه کمرم که فقط میتونستم به شکم بخوابم ،حتی نمیتونستم بشینم. در اون سال من وزنم به ۵۴ کیلوگرم رسید . این در حالیکه این مقدار وزنی که کم کردم با وزنی که الان میخوام کم کنم فقط ۲ کیلوگرم اختلاف داره ولی اینقدر ذهن من گندش کرده و ناممکن میدونه.
البته متوجه شدم یک باور اشتباهی که دارم اینکه من فقط وقتهایی راحت و بدون ورزش و رژیم وزن کم میکنم که مریض بشم اما جالبیه قضیه اینجاست که از طرفی دیگه علت اصافه وزن الانم رو تخمدان پلی کیستیک میدونم. این درحالی هست که دکتر گفته این مشکلت کاملا رفع شده و تو الان یک رحم و تخمدان سالم داری .
یعنی ببین این ذهن من چقدر افکار و باورهای منفی داره که دکتر گفته تو سالمی اما من هنوز فکر میکنم این بیماری برمیگرده و علت این پف و چاقی من این بیماری هست.
الان که اینارو اینجا نوشتم متوجه شدم که چه فکرای پوچ و منفی دربارهی سلامتیم دارم.
الان که متوجه این فکر شدم، اینجا مینویسم که من میخوام این باور قدرتمند رو جایگزین اون افکار محدود کننده بکنم که .
من در سلامت کامل به وزن دلخواهم یعنی ۵۵ کیلوگرم رسیدم . اضافه وزنی که پیدا کردم فقط و فقط زاییده فکرهای منفی هست و نه هیچ عیب جسمانی دیگری که در من هست. بدن من مثل زمانی که متولد شدم کاملا سالم و قوی و هست. همین که من تا این سن ۲۴ سال رسیدم نشون میده که چه بدن سالم و قوی دارم و به راحتی به لطف خدا به وزن ایده آلم رسیدم.
سلام به استاد عطار روشن عزیز.
دلایل چاقی من :
۱. من از بچگی تپل بودم پس طبیعیه که همیشه تپل باشم : نمونه مخالفش : دقیقا استاد خودتون گفتید که این چنین بودید ولی الان لاغر هستید. یک فرد دیگه رو هم من دارم که در کودکی تپل بوده اما الان در بزرگسالی لاغر هست و اون هم دختر دایی خودم(مریم خانم) هست. دختر دایی من وقتی کدوک بود به لپاش و هیکل تپلیش معروف بود ولی الان با قد ۱۵۰ سانتی متر وزنش ۴۵ کیلو گرم هست و خیلی هم خوش هیکل هست و موها و چهره ی زیبایی داره. خیلی هم سالم و قوی هست.
۲.چاقی در خانواده ی ما ارثی هست :
مثال نقضش : خوده شما استاد عزیز . مورد بعدی خواهر خودم که با اینکه در خانواده ی ۵ نفره ی ما همه چاق بودیم خودش بدون هیچ دکتری تونست ۴۰ کیلو گرم وزنشو کم بکنه و الان خیلی زیباتر از زمان چاقیش شده. همینطور بچه های دختر داییم(مرجان خانم). اونا هم یک خانواده ی ۵ نفر هستند. خوده مرجان خانم و همسرشون و یکی از پسرهاشون تپل هستند اما پسر دیگشون و دخترشون لاغر و متناسب هستند و از اول هم همینطوری بودند.
۳. آدم اگه از وزن زیاد لاغر بشه صورتش افتاده میشه و پیرتر دیده میشه : مثال نقضش : استاد عباسمنش و شما استاد عطار روشن که ماشالله خیلی خوشتیپ و خوش چهرهتر شدید. چهره ی شاداب و زیبایی دارید. مثال بعدی هم خواهر خودم (حدیث) ، با اینکه ۴۰ کیلو کم کرد اصلا چهرش پیر که نشد هیچ حتی گاهی افراد فکر میکنن که من خواهرم بزرگتر هستم و حدیث کوچکتر در صورتی که حدیث ۱۲ سال از من بزرگتر هست.
من محدثه تاریخچی از امروز ۱۴۰۲/۰۲/۱۴ متعهد هستم که خودم را از وزن ۶۴ و ۸۵۰ کیلوگرم به وزن ۵۵ کیلو گرم برسانم و در این مسیر از هیچ تلاش و کوششی سر باز نخواهم زد.
سلام و درود ب فرمانروای جهان و جهانیان ،خداوندگاارزمین و زمان
سلام ب دوستان و استاد عزیز و مهربان
من مسئولیت بهم خوردن فرم بدنم ،چاقی و ….را میپزیرم و قول میدهم ذهنم راآزاد و رها و تربیت کنم و متهعد میشوم از وزن 61 ب 56 و سایز 36 برسم با یاری الله
من با داشتن ذهن منفی و پناه بردن ب غیر خداوند (شرک)خودم را ب دام نشدها و غیر ممکن ها (شیطان)انداختم
دلایل چاقی
1_فکر میکردم ارثی بودن ،از از فرمول استاد استفاده کنیم ،توی خانواده 7 نفری فقط مادرم چاق،خواهرام و برادرم لاغر مثل خانواده پدرم(پس رد میشه)
2_ورزش نکردن،پدرم ،برادرم،2 تااز خواهرام ،عمه و عمو ،ورزش نمی کنن(پس رد میشه)
3 _مریضی و اعصاب و استرس،عمه هام هم مریضن هم قرص های جورو واجو،با سن بالا باریک اندام هستند
4_سوخت وساز ،تو خانواده فقط من باید سوخت وساز بدی داشته باشم،همه از 1 خاک و گل هستیم و خداوند هیچ تفاوتی نگذاشته
5_تغذیه نامناسب،چرا خواهرهم و پدرم و برادرم هر آنچه میخورن چاق نمیشن چرب و چیلی
6_عوض شدن طبع بدن ،چرا بقیه این مشکل ندارن و هر چی اراره کنن،میخورن.پیرمردی سن بالا باریک اندامی می شناختم چنان ماهی و پلو و ماست بهم میزد و میخورد ههههه الان میگن 3 مواد کاملا سرد، ودر سن 90 به بالا بود ب عمر طبیعی مرد
و چقدر ب من گفتند ،باید صب قبل طلوع خورشید از خواب بلند شی،باید گرمینه بخوری ،ماست نخور….هیچ تاثیری نداشت
7_ترس و افکار منفی_من شام دیر خوردم،من تحرکم کم شده،ای وای بد شدم ،دیگه باریک نیستم،وووووو
بیشترین تاثیر راهمین افکار انجام میده و من درس گرفتم پیش باز نرم وقتی خدا هست،باورهای قشنگ هست،خلق زیبایی ها هست
امید ب خالق بی همتا هست و میتوان ذهن و منطقی کرد
لاغرشدن آسانترین کار در دنیاست و بدنم مشتاقانه در حال بازسازی و ترمیم ، و خوش اندام شدن است)
ب امید تغییرات (من ب دستان خدا خیره شدم ،معجزه کرد)
سلام خدمت استاد عزیزم وهمه ی کاربران گرامی به لطف الله من از طریق استاد عباس منش فایل های این استاد بزرگوار شنیدم و وارد سایتشون شدم وبه لطف الله وارد این مسیر شدم و دوست دارم که همچنان تو این مسیر بمونم ونتیجه خیلی عالیوخوبی بگیرم
چاقی من از اینجا شروع شد که در دوران کودکی از عروس داییم ی جورایی تلقین کردم یعنی وزن.واندام خوبی داشتم از عروس دایی شروع شد فک کردم هر کسی که پول داره وبا کلاسه رژیم میگره
واین شروع چاقی من وشروع رژیمهای مختلف
وتا دوسال پیش از رژیم کوتوژنیک به مدت 3ماه 23کیلو کم کردم
و لی الان به لطف الله ودر این مسیر واستاد عزیزم فهمیدم من می تونم لاغری خیلی خوب وسالم و طبیعی وهمیشگی رو داشته باشم
از شما استاد گرامی نهایت سپاس رو دارم
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
من ریحانه بوجارنژاد هستم و میخوام راجب دلیل های چاقی صحبت کنم میخوام واستون ۱۰ تا دلیل چاقی بگم
۱- ارثی بودن چاقی :
میتونم خیلی دلیل بیارم که چاقی ارثی نیست! ولی این اصلا واقعیت نداره میتونم براتون یه مثال بزنم که با اون مثال برای خودم منطقی شد که چاقی ارثی نیست مثلا میگن ( اگه توی یک خانواده همه ی افراد چاق باشن پس اگه یک بچه ی دیگه هم متولد بشه یقینا باید چاق باشه چون توی یک خانواده ای به دنیا آمده که همه افراد اون خانواده چاقن مثلا حالا از پدرش بگیر تا پدرجدش) اما مادر من وقتی بچه بود خیلی لاغر بود یعنی تا کلاس چهارم پنجم ابتدایی خیلی لاغر بوداما توی یک خانواده ای متولد شده بود که همه چاق بودن پدر و مادر خواهر عمه همه چاق بودن شاید میشه گفت فقط ۲ یا ۳ نفر توی خانوادشون لاغر بودن ولی با تمام این مسائل مادر من خیلی لاغر بود ولی بابت ترس های شدیدی که داشت به چاقی دچار شد ولی از همیجا هم میتونیم متوجه بشیم که چاقی ارثی نیست ارثی بودن چاقی فقط یه توجیه برای افراد چاقه و این فقط یه بهانه ست
۲- تغذیه های نادرست :
مثلا میگن پیتزا نخور کالری ش زیاده میدونی چقدر چربی داره ؟ اگه شیرینی بخوری چاق میشی میدونی خامه ش چقدر چربه؟ توی رژیم ها هم مثلا میگن میخوای نون بخوری یا گوشت بخوری اول اندازه بگیرش که یک وقت کالریش زیاد نشه ! ولی این درست نیست اگه چاقی به خوردن بود آدم های لاغر هم باید وقتی پیتزا و کیک و شیرینی میخوردن چاق بشن ولی چرا چاق نمیشن؟ چون کلا این قانون اشتباهه و فقط یک بهانه ست
۳-کم تحرکی :
کم تحرکی رو همه علت چاقی شون میدونن اما من خیلی هارو میشناسم که هیچ تحرکی ندارن و خیلی هم لاغرن حالا یه سئوال دارم اگه تحرک داشته باشی لاغری پس چطوریه که این همه آدم وقتی میرن باشگاه عرق میریزن تلاش میکنن جون میکنن ولی حتی یک کیلو هم کم نمیکنن مادر خودم از ساعت ۷ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر میرفت باشگاه ورزش های پرشی انجام میداد با دستگاه ورزش میکرد دور باشگاه میدوید روزی چند ساعت پیاده روی داشت روزی نیم ساعت درجای سریع میزد ولی نتیجه نمیگرفت اگه لاغر بودن به تحرکه پس باید لاغر شدن هم با تحرک باشه چرا دلیل لاغر موندن تحرکه ولی ترفند لاغر شدن تحرک نیست؟ حالا اگه به خیال بعضیا ترفند لاغری هم تحرکه پس چرا اصلا نتیجه نمیده؟ پس کم تحرکی هم دلیل چاقی نیست
۴- بیماری
خیلی ها میگن ما مریض بودیم حالا هر مریضیی به دلیل اون اون مریضی من چاق شدم ولی این هم دلیل موجهی نیست چون انسان های لاغر هم این بیماری هارو میگیرن ولی چاق نمیشن و اونو درمان میکنن و همچنان لاغرن حتی بیماری تیروئید هم که خیلی ها عامل چاقیشون می دونن اصلا بیماریی نیست که بتونه آدم رو چاق کنه چون این بیماری شاید بتونه هرمون های بدن رو جا به جا کنه و یکم اشتها ی آدم زیاد بشه اما اون اشتهای زیاد نمیتونه یک آدم مثلا ۵۰ کیلویی رو بکنه ۱۰۰ کیلو فوقش ۲ یا ۳ کیلو آدم اضافه میکنه نه ۵۰ کیلو
۵- سوخت و ساز بدنمون :
خیلی ها سوخت و ساز بدنشون رو عامل چاقی شون میدونن مثلا میگن من سوخت و ساز بدنم کمه بدن من نمیتونه غذا رو خوب هضم کنه برای همین من چاقم ! اینم دلیل محکمی نیست ! چون سوخت و ساز بدن همه به یک شکل هست خدا همه ی انسان های دنیا رو به یک شکل آفریده و بین هیچ کدوم از آدم ها فرق نذاشته و اون هم افکار اشتباه اون انسان هاست
۶- ژن
خیلی ها میگن چاقی لاغری به ژن ربط داره من اگه لاغرم ژنم به مامانم رفته چون مامانم لاغره هروقت مامانم چاق شد منم چاق میشم ! من که چاقم به بابام رفتم چون بابام چاقه! این هم درست نیست تو و پدر و مادرت کلا یک انسان جدا هستید تو میتونی چاق باشی میتونی لاغر باشی به افکار خودت مربوطه اگه افکارت این باشه که تو لاغری و موانعی نداری خب مسلما تو باید همون جوری باشی که فکر میکنی
اما اگر تو فکر میکنی چاقی و کلی موانع ذهنی داری پس تو دقیقا همونی هستی که میخوای ذهنت داره چاقی رو سفارش میده کائنات مثل یک فروشگاه میمونه تو بهش چاقی رو سفارش میدی اون هم بهت همون رو میده احساسات توهم میشه مبلغی که تو به خاطر یک خرید پرداخت میکنی و طبق اون احساسات زندگیت پیش میره تو خودت تصمیم میگیری زندگی خوب میخوای یا زندگی بد؟
۷- بارداری
خیلی از خانم ها بارداری رو باعث چاقیشون میدونن میگن ما زمانی که باردار بودیم شکممون خیلی پف کرد بعد بارداری هم دیگه پفش نخوابید الانم من هنوز چاقم ولی این دلیل اصلی نیست دلیل اصلی ذهنشونه که فکر میکردن که اگه باردار بشن چاق میشن به همین علت چاق شدن اگر انسان ها به دلیل بارداری چاق میشدن الان باید تمام خانم هایی که باردار شدن چاق میبودن من خیلی هارو میشناسم که باردار شدن ولی نه تنها چاق نشدن بلکه لاغر ترم شدن ! و به مرور زمان به وزن ایده آل قبلی شون رسیدن پس این هم دلیل محکم و موجهی نیست
۸-ترس از مسخره شدن از چاقی
خیلی ها از جمله خودم به همین علت چاق شدن من خیلی خیلی از چاقی میترسیدم چون میدیدم که افراد لاغری که دور و برم بودن خیلی فخر فروش بودن و خیلی خیلی چاق ها رو مسخره میکردند من هم خیلی از این بابت میترسیدم که نکنه منم چاق بشم و اینا من رو مسخره کنن و هی داشتم واسه ی خودم فرمول سازی میکردم و هی داشتم اون رو سفارش میدادم که من چاقی رو میخوام خب مسلما کائنات هم اون چیزی رو که تو میخوای رو بهت میده دیگه و من هم چاقی رو دریافت کردم اما این هم باید ازش جلوگیری بشه تویه یکی از فایل هاتون توی دوره ی خلق آرزو داشتید راجب شیطان صحبت میکردید و به این نکنه اشاره کردید که شیطان برای وسوسه کردن ما از ( ترس ) ما استفاده میکنه و ماهم تحریک میشیم که جلوی اون اتفاق رو بگیریم ولی بدترش میکنیم و توی دام شیطان می افتیم به گفته ی خودتون ( شیطان در اون دنیا وقتی تقصیر وسوسه شدنمون رو می اندازیم گردنش قبول نمیکنه میگه من بیگناهم من فقط یک پیشنهاد دادم تو باید قبول میکردی؟ ) پس نباید این مانع رو هم برای علت چاقیتون در نظر بگیریم
۹- ترس از اینکه دیگه لباس های قشنگ اندازمون نشن :
خیلی ها هم میترسن که نکنه یه وقت اون لباسم بهم کوچیک بشه چاق بشم بهم تنگ بشه ! این مشکل خودمم بود من یک لباس آستین کوتاه خیلی خوشگل داشتم و عاشق اون لباس بودم زمانی که داشتم چاق میشدم اون بهم کوچیک شد و من خیلی ناراحت شدم و از اون موقع خیلی نا امید شده بودم ولی الان خیلی خوشحالم که توی این مسیر قرار گرفتم و بی نهایت از شما ممنونم
۱۰- تلقین های منفی :
دلیل چاقی خیلی ها هم تلقین های منفیه که همین که میگن من اگه چاق بشم فلان میشه اگه دوستم بیاد بگه تو چقدر فلانی از همون کلماتی که همه ی چاق ها حداقل یکبار شنیدن خیلی به این کلمات فکر میکنن بزر اون کلمه رو توی ذهنشون میکارن و بهش هی آب و دون میدن هی میزارن توی ذهنشون رشد کنه و همون میشه یک فرمول اشتباه
خیلی ممنونم که تا آخر این متن رو خوندین و برای گوش دادن به حرف های من وقت گذاشتید امیدوارم همیشه توی انجام کارهاتون موفق باشید شما رو به خدای بزرگ میسپارم امیدوارم که همیشه خدا یار و نگهدارتون باشه .
سلام ریحانه جان عزیزم بهت لاییییییک طلایی میدم چقدر خوب و عالی توضیح دادی ولی در آخر یک نتیجه گیری کوچولو می کردی متوجه شیم عامل چاقی شما چی بوده از زبان خودتون،ولی بارم بهت تبریک می گم عزیزم ازین هوش بالای که دارین انشاله ب بالاترین موفقیتها دست پیدا کنید ومایه افتخار هم کشور وهم خانواده گرامیتان بشوید به خانواده گرامیتان هم تبریک بابت فرزند با استعدادی مثل شما،مطمعنم آینده درخشانی در انتظار شماست.
سلام خیلی ممنونم حتما ادامه میدم که نتیجه بگیرم از پیشنهادتون استفاده میکنم
با سلام و احترام و تشکر
دلیل چاقی من:
توضیح داده بودم که من از اول لاغر بودم و به تدریج بعد از ازدواج طی بیست سال سی کیلو اضافه کردم.
_ یکی از دلایل چاقی خودم را کار خیلی زیاد و شلوغی تمام وقت زمان خودم می دانستم که باعث می شد غفلت کنم و هر چی دم دستم میاد توی دهنم بگذارم که از بی فکری خودم بوده
_ همراهی با تک تک اعضای خونه در خوردن برای اینکه احساس تنهایی نکنند و از چیزی که می خورند لذت ببرند دلیل دیگه که خب مقصرم و توجیهی براش ندارم.
_حیف شدن غذای باقیمانده ته بشقاب و ته قابله و توی یخچال و کابینت و توی سفره و روی میز دلیل دیگه من برای خوردن همه اونها بوده که واقعا هیچ حرفی برای گفتن باقی نمی گذاره. یعنی در واقع من به جای دور ریختن ، همه چیز را می خورم!
_ من به همه این اشکالاتی که داشتم واقف بودم ولی ته ذهنم می گفتم مامان من هم اول لاغر بوده و یواش یواش در طی سالها چاق شده. خاله ها و عمه ها و مادر بزرگهایم همینطور. کلا همشون اول قلمی بوده اند و بعد به مرور چاق و چاقتر شده اند و خب پس این طبیعیه و لابد ارثیه و ما ژنمون اینطوریه. وقتی می دیدم مثلا یکی از دختر عمه هام چاق نشده فکر می کردم اون ژن را به ارث نبرده در حالی که می دیدم چقدر همیشه حواسش به خوردنش و ورزش کردنش و سلامتیش هست ولی فقط خودم را توجیه می کردم.
همین
فقط بی توجه و بی فکر و باری به هر جهت بوده ام. و به خودم اهمیت نداده ام.
سلام و احترام و تشکر از زحماتی که می کشید و آگاهیهایی که می دهید.
۱. در ۲۷ سالگی کلاس ایروبیک می رفتم و از ۵۹ به وزن ۵۷ رسیدم
۲. بعد از تولد فرزند اولم در سن ۳۰ سالگی برنج و نون نخوردم و فاصله محل کار تا مهد را روزی چندبار برای شیردهی پیاده و با عجله می رفتم و از ۶۲ کیلو به وزن ۵۴ رسیدم. در حالی که قبل از بارداری ۵۹ کیلو بودم.
۳. دوره رژیم دکتر کرمانی را در سن ۳۴ سالگی انجام دادم و از ۶۰ کیلو به ۵۴ کیلو رسیدم.
۴. متخصص تغذیه رفتم . با مصرف مکملهایی که شبیه سرلاک بود و قرصهای مکمل با هزینه بالا در ۳۶ سالگی ، از ۶۱ به ۵۴ کیلو رسیدم.
۵. در ۳۸ سالگی متخصص طب سنتی رفتم و با مصرف انواع عرقیجان و علفیجات از ۶۲ به ۶۰ کیلو رسیدم.
۶. بعد از تولد فرزندان دوقلوم در دوران شیردهی از ۷۷ به ۶۶ کیلو رسیدم.
۷. در سن ۴۱ سالگی از با اپلیکیشنهای مجازی که ورزشی بود از ۶۸ به ۶۶ رسیدم.
۸. در ۴۳ سالگی دوره آموزشی مهندسی تغذیه که تقریبا آموزش رژیم کتوژنیک بود را خرید و عمل کردم و از ۶۸ به۶۴ رسیدم.
۹. در ۴۵ سالگی با پیاده روی و استفاده از آموزشهای پیجها و لایوهای اینستا گرام از ۷۸ کیلو به ۶۹ کیلو رسیدم.
۱۰. در ۴۶ سالگی دوره آموزشی قانون سلامتی را خریدم و با ۲ ماه عمل به آن از ۶۹ به ۶۲ رسیدم.
این تمام مواردی بود که یادم میاد تصمیم می گرفتم وزن کم کنم و موفق هم می شدم.
گویا واقعا همینطور که شما می فرمایید بدن من کار خودشو درست انجام می داده و این ذهن من بوده که کار منو خراب می کرده!!!!!!
هیچوقت اینطوری بهش فکر نکرده بودم.!!!!
بنام خداوندمهربان
سلام به استادگرامی وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن
دلیل چاقی چیست؟(قسمت دوم)
ردکردن و نقض دلایل چاقی من
من هم دلایل زیادومحکمی برای
چاق شدنم داشتم وبقول استادچاقی خودم راطبیعی میدانستم وهمیشه دوست داشتم به لاغری خودم برسم تاازچاقی ودردهاوعذابهایم رهاشوم
ولی درآموزش دیدن هرچیزی نمیتوانیم عجله کنیم مابایداصول کاررابسنجیم وریشه اصلی که درخت چاقیمان است رادرمان کنیم ما باریکه دارکردن درخت چاقی به اضافه وزن بیش ازحد خودمان رسیدیم وبایداون ریشه درخت چاقیمان راازبین ببریم چون وقتی شاخه وبرگ درخت را بکنیم دوباره خیلی زیبارشت میکندوماسالهاشاخ وبرگ درخت چاقیمان را میکندیم ولی حالاازبین بردن ریشه مهم ترازهمه چیزاست و اون موقع است که درخت واژگون میشود
ما نمیتوانیم با فشار آوردن جسممان که بخواهیم غذاکم مصرف کنیم وفعالیتمان رازیادکنیم مادراین روش احتیاج به دلیل برهان مدرک و آموزش قدم به قدم داریم
مادرجلسه اول درمورداین که چرا چاق هستیم صحبت کردیم
من باهرواردشدن به این گام دلایلم رانوشتم البته در دفترنوشتم چون گوشیم خراب شده بود ونتونستم درسایت بنویسم وهمه این دلایل کاملآ درباورهای ذهنیم وقلبیم بودند وحالابایداین را بدانیم که یک دلیل وبرهان تاوقتی قابل قبولمان هستش که ردونقص شدنش برایمان ثابت نشود
درقانون جاذبه زمین همه میدانیم که هرچیزی را رهاکنیم همیشه به طرف پایین کشیده می شود ولی این قانون جاذبه زمین تازمانی معتبراست که تمام اجسام رهاشده به زمین بیفتند
چون اگه مایک روزچیزی رارهاکنیم واون به جای پایین افتادن به طرف بالابروداین قانون جاذبه نقض وردمیشود واین یک قانون است که در مورد تمام اجسام هستش حتی در مورد دلایلمان هم صدق میکند
من هردفعه تمام دلایلم رارد کردم واین چندمین بار است که مینویسم ومن صدهامورد خلاف دلیهای خودم را باچشم دیدم واین دلیلهادیگربرایم اصلا اعتباری ندارند
اولش ارثی بودن هستش
چون خانواده پدریم همه چاق بودند وبه من هم میگفتند که من به خانواده پدریم رفتم و چاقی ام ارثی و ژنتیکی است
درخانواده من بودم و سه تابرادرداشتم که من ودوتاازبرادهایم چاق بودیم ویک برادرم لاغر و کاملآ متناسب بود
واین نمیتواندارثی باشد.واین ازنظرمن نقض وردمیشود
کم تحرکی.همیشه خیلی ازاطرافیان ودوست وآشنامیگفتندکه بایدتحرک داشته باشم امامن خیلیها رادیدم که و
میشناسم که که زیادتحرک ندارنداماچاق نیستندوخیلی هم لاغرهستندپساین هم ردمیشه
سوخت وساز ومتابولیسم پایین چون من همیشه فکرمیکردم سنم از۳۰و۴۰گذشته دیگه سوخت وساز ومتابولیسم پایین آمده واون باعث چاقیم شده سوخت وسازدرافرادتفاوتی نداردشایدکمی اختلاف داشته باشد.واین اختلاف کم نمیتونه دریکی اثرنکنه ولاغرباشه ودریکی ۳۰یا۴۰کیلواضافه وزن داشته باشه و اینهم ازنظرمن ردمیشود
هیچ یک از اينها نمیتواندکارخداوندمتعال باشدیاخواست خداوسیستمش باشدهمه اينها نحوه رفتار.عادتهاو باورهایمان هستندکه مانع از لاغری و تناسب انداممان میشوند
من خیلی مواقع میگفتم که من شانس ندارم خدامن روچاق آفریده هرچیزی که میخورم چاق میشوم حتی آب هم بخورم چاق میشوم وبارهاشده بودکه میگفتم من هیچ گناهی ندارم و تقصیرمن من نیست چون خیلی برای لاغریم تلاش کرده بودم ولی همیشه شکست خورده بودم
ذهنمان اصلآ برای تغییراتمان مقاومتی نداردمابایددلیهایمانرا پیداکنیم و بشناسیم و خیلی راحت واسون آنها را بپذیریم
من همه دلایلم رامی پذيرم ومیدانم که اصلآ ربطی درچاق شدنم نداشتندواین دلیلهای چاقی ام فرمولها اشتباه درذهنم بودند بدن من عاشق لاغرشدن و متناسب شدن هستش و من بااین فرمولهای اشتباه مانع از لاغریم شدم من خیلی دلایل داشتم وخیلی وقتهانوشتم وردشان کردم
پیاده روی نکردن
من خیلی هارا دیدم که اصلآ یک قدم هم راه نمیروند و همیشه با ماشین به این طرف و آن طرف میروند ولی لاغر و متناسب هستند این هم ردمیشود
استرس واضطراب داشتن
من همیشه باداشتن استرس واضطراب به چاقیم اضافه میشد
ولی خیلی هارا دیدم که حتی دخترخودم بااسترس و اضطراب داشتن لاغرترهم میشوندمن این راهم نفًو ردمیکنم
حرص و ولع داشتن درخوردن مواد غذایی و من همیشه وقتی ازرژیم گرفتن رهامیشدم یک حرص و ولع در من ایجادمیشد
وبازمن خیلی هارا دیدم که خیلی برای خوردن حرص و ولع دارندولی لاغر هستند این هم ردمیشود
ومن با صدهاوهزاران دلیل کوچک و بزرگی که برای چاق شدنم دارم وهمه این دلیلها راردمیکنم
من باتمام ایمان و اعتمادوباورهای عالی برای لذت بردن از این مسیردارم انتخاب شدم وازطرف خداوندمهربان به این مسیر زیباهدایت شدم وهمیشه شکرگزار خداوندمتعال
هستم خدایاشکرت
وهمیشه یک نفراست که فکرمیکند و عمل میکند تایک چیزی راکشف واختراع کندوشمااختراع کننده این دوره زیباوعالی هستین وهمه ماراکه آرزوورویای لاغری داریم بااین دوره به آرزویمان میرسانیدومن و همه دوستان ازشما و از هدایت
شدنمان از طرف خداوند متشکروسپاسگزاریم
مانبایداین دلیلمان راردکنیم که اون هم ترس از غذاخوردن
لاغرشدن سخته چاق شدن آسان
افسردگیهایمان و آموزشهای غلط ذهنمان فشارهای عصبی وشکستهای مکررکه در رژیم هاداشتیم که همه اینهافرمولهای ناخوداگاه ذهنمان هستند
ومن بااطمینانی که به خداونددارم باگوش کردن به فایل های صوتی و تصویری و خواندن مطالب آموزشی استمرار.تکرار.وتمرین و نوشتن به حس خوب وبهترشدن حالم میرسم وامروزمن خیلی تغییرات خوبی داشتم واین استاد گرامی بااموزشهای مفیدش تمام ذهنم و مغزم رازیروروکردن
ماسه بخش بودیم
من چاقیم وکلی دلایل چاقی
حالادلایل چاقیم رانقض کردم
حالامن ماندم و چاقیم
خوب این چاقی مال کی مال منه دیگه ماکه دیگه باخودمان تعارفی نداریم یعنی کسی این چاقی روبه من تحمیل نکرده که من بدن خودم را بادلایل مسخره به این چاقی رساندم من همیشه گول تبلیغات روخوردم و اونهاروباورکردم
من همیشه هرکسی را که میدیدم که اندام زیبایی داردحسرت میخوردم که ای کاش من هم مثل اون بودم وهمیشه خودم را سرزنش می کردم که من اون کارهای که اون
انجام میده وبه این شکل صورت درآمده و من نمیتوانستم
وامروز من به اون درک و آگاهی
رسیدم فهمیدم که همه اونهادروغ بودندتمام روشهای متاسفانه کردیم وتمام تبلیغات اشتباه بودندوماهیچگاه بااین روشهای اشتباه نتوانستیم نتیجه دلخواهمان رابدست بیاوریم
من تابه امروزاینقدرازچاقی رنج
کشیدم وتحت فشارعصبی وجسمی قرارگرفتم وحسرت لاغری راکشیدم وموقعی که تبلیغی نشان داده میشدتحت تاثیر آن قرارمیگرفتم وزودگول میخوردم
وامروزمن میپذیرم که مسئول چاقیم هستم وموثر اصلی خودم هستم ومسئولیت لاغریم راهم به عهده میگیرم
چون من بودم که لاغرمیشدم ولی فکرمیکردم که اون رژيم رامی گیرم و لاغر میشوم یاپیاده روی میکنم یاقرص میخورم یاورزش میکنم لاغر میشوم چون خودم را
مسئول لاغریم نمیدانستم به این
خاطرباعث میشد که من دوباره چاق بشم و به وزن قبلیم برگردم
من کاملا به استادگرامی اعتقاد واعتماد قلبی دارم ومسئولیت چاقی و لاغریم رابه عهده میگیرم
وباانگیزه واشتیاق فراوان وحس عالی و باارامش فوقالعاده که دارم این راه ومسیررا تازمانی که زنده هستم ادامه خواهم داد چون راه صحیح ودرست پایانی
نداردهرچقدردراین مسیرباشیم برایمان همیشه لذتبخشتر خواهدبود
بقول استادخداوندیک جسم خوب وعالی برایمان تحویل داده است ماخودمان درچاق شدنمان استادیم ومیتوانیم در لاغر شدنمان هم استادباشیم
مابایداول بااموزش دیدن الفباي
لاغری به ذهنمان لاغرشدن را یادبدهیم
واین الفباباایجادفرمولهای جدیدودرست به ذهنمان بسپاریم وبذرلاغری رادرذهنمان
بکاریم
ماهممون به اندازه شکستهایمان
که درلاغری داشتیم برایمان لاغری سخت ودشوارشده است
برای کسی که ۵بارشکست خورده ۵دفعه لاغری دورازدسترس است
وبرای خیلیهاازجمله خودمن که
بارهاشکست خورده ایم این لاغرشدن خیلی دورازدسترس است
وحالامیخواهم یک تعهدبدهم
درست است چندین مرتبه تعهد
دادم ولی امروزمیخواهم تعهدم را
بروزرسانی کنم
من سوسن جودی ازامروزدرتاریخ
۱۴۰۱/۱۲/۹تعهدمیدهم که خودم را از وزن ۸۶کیلوبه وزن۵۶کیلو برسانم و از هیچ تلاش وکوششی دراین راه سربازنمیزنم و در آرامش و باگامهایمحکم دراین راه و مسیرباقی بمانم و بالذت مسیررادرارامش روحی وجسمی
سپری کنم
من بارژیمهای سخت وشکنجه های پی درپی وپیاده رویهای نامناسب به جسمم وزانوهام آسیب رسانم وازجسمم و روحم که لیاقت زیبایی هارادارداذیت کردم ازبدنم عذرخواهی میکنم وازخداوندمیخواهم که مرادراین مسیرزیباولذت بخش به آرامش جسمی و روحی برساند
وازبدن خودم نهایت تشکررادارم وسپاسگزارم که تابه امروزمنوتحمل کرده وباتمام کم وکاستیها و سختی
بدن زیبایم لطفا منوببخش ومن هميشه دوستت دارم و ازت سپاسگزارم
من خودم قبل از شرکت دراین
سایتافسرده ناامیدبودم چون زندگی نمیکردم زنده مانی میکردم وهمیشه فکرمیکردم که دیگه لاغر شدن برایم ازمحالات است ونمیتوانم لاغر شوم چون دلایل زیادی برای چاقی داشتم و بهانه های زیادی برای لاغرنشدن داشتم
مادلایل چاقیمان را نقض کردیموحالاناتوان بودن درلاغری راهم نقض میکنیم
بقول استاداگه کسی درطول عمرش تونسته باشه یک کیلو ازوزنش راهم کند.پس میتواند به تناسب اندام ولاغری خودش برسه
امروزاگه من لاغر نشدم و لاغرنماندم چون مسیرم وراه و روشم اشتباه بوده
ماهیچوقت ازراه وروش اشتباه به نتیجه نمیرسیم
واین جسم بیچاره من هیچ اشکالی ومشکلی ندارد
من باتمام روشهای اشتباه توانستم که خیلی وزن وسایزم روکاهش دهم اگه فرمولهای ذهنم راتغییر ندهم نتیجه میشه
همون چاقی وحالامیخواهم اون
فکرچاقی روازبین ببرم
چگونه میتوانم این کارروانجام دهیم باایجادمورمولهای صحیح ودرست جسم من هرقدر توانایی لاغری داشته یعنی میتونه تغییر کندچون من باتمام روشهای اشتباه لاغری خودم را تجربه کردم من ازسن۸یا۹سالگی تابه امروزکه۵۸سال دارم خیلی وزن کم کردم به اندازه موهای سرم باروشهای نادرست واشتباه چون اون روشها اشتباه بودن ماندگاری
ودائمی نبودن
من از سال ۵۲تاسال۶۳بانخوردنهاورژیم من درآوردی ۴کیلو۸کیلو۳کیلوکم کردم و زیادیادم نمیاد
بادکترتغذیه۳۶کیلودوبارهبادکتر
تغذیه ۸کیلو
بانخوردن برنج.نان.ماکارونی وورزش درخانه ۱۵کیلو
بایک ماه خوردن فقط سیب زمینی و گوجه۸کیلو
باساقه طلائی وشیر۵کیلو
وآخرین روشم خامگیاه خواری بودومن توانسته بودم ۳۰کیلوکم کنم
من خیلی مواقع درحال رژيم گرفتن و نخوردن بودم
من همیشه به مدتهای کم اینهارو ادامه می دادم فقط یک بار بادکترتغذیه زیادادامه دادم وخامگیاه خواری راخیلی ادامه دادم
همیشه رنگ پریده بودم وضعف شدیدی داشتم
وامروزمیفهمم که من ناتوان نبودم
وامروزمن باقدرت وعشق و توان عالی میگویم که لاغرشدن آسانترین راحتترین بهترین زیباترین وخوشمزه ترین کاردنیاست
وباکمک اولخداوندمتعال و بعداستادعزیزوهمراهان وهم مسیرهای دراینمسیرزیباوشگفت
انگیزخواهم ماندوبالذت این مسیرراطی خواهم کرد
چون متناسب شدن حق منهوحق تمام کسانی که دراین مسیرهستندماهمه لياقت متناسب شدن راداریم
واین هم را مدیون استادگرامی وخداوند مهربان میدانم
وخداراشکرمیکنم دراین مسیرزیباقرار گرفتم
خداهمیشه پشت وپناه استادوخانواده اش وهمراهان عزیزم باشدواین نوشتنهاادامه داردخداقوت
سلام سلام
منم چندتا دلیل تو ذهنم مرور کردم جلسات قبل
ولی یکم متفاوت بود،
۱_ من تو سن یازده سالگی که همون سن بلوغ بود رفتم یک ترم باشگاه دیگه نرفتم ، زیاد شنیده بودم باشگاهو اگر ول کنی چاق میشی
۲_ مامانم همیشه چاق های فامیلو واسمون مثال میزد میگفت ،اگز چاق بشی دیگه نمیتونی لاغر بشی واسه همین هر سال مقداری اضافه وزن داشتم و هیچوقت کاهش در کار نبود
۳_ استعداد چاقی در خانواده ما ….
همه هم از چاقی بدشون میومد و تلاش برای لاغری بود اما نتیجه ….
۴_ بچه که بودم اول قدم بلندتر از هم کلاسی هام بود و همیشه هم یه عده بچه شیطون بودن که بقیه رو مسخره کنن از طرفی بین خانواده و فامیل انتظاراتشون از یک دختر بچه قد بلند خیلی بیشتر بود که مثل آدم بزرگا رفتار بکنه . در صورتیکه واقعا بچه بودم . و از قد بلند و درشت تر از سن م بودن بدم اومده بود . و از هر چی که بدت بیاد بیشتر بهش توجه میکنی و همون تو زندگیت گسترش پیدا میکنه و از یازده سالگی به بعد چاقی هم هم به قد بلندی اضافه شد . و هر سال مقداری به وزنم اضافه میشد .
وقتی بچه تر بود م ، بخاطر بیزار بودن از هیکل درشت( اصلا بد اندام نبودم ، ولی چون همیشه بزرگتر از سن خودم نشون میدادم و انتظارات اطرافیان ازم زیاد میشد ناراحت بودم، مثلا یادمه خانم های قد کوتاه و لاغر که میدیدم مثال یک بچه هم داشتن میگفتم تو دلم خوشبحالش چقدر ریزه، در صورتیکه الان اصلا حاضر نیستم آنقدر قد کوتاه باشم و اصلا خوش اندام هم نبودن ، فقط چون دلم میخواست ریز باشم چنین افکاری داشتم)
خلاصه که از سن یازده به بعد این مشکلو داشتم .
و یادمه یکبار خاله م میگفت خواهر شوهرش خیلی ناراحت میشه کسی بهش بگه چاق و فقط روزی یک وعده غذا میخوره که چاق نشه ، چونکه قرص اعصاب میخوره و قرص ها چاق ش میکنه و من اون زمان آنقدر دلم میخواست که ریز اندام باشم . میدیدم اصلا امکان پذیر نیست ، چون طبعا نمیشد قدم کوتاه بشه ، ناخودآگاه به دنبال دلیل میگشتم برای اندام خودم که ازش بدم میومد .!!!!!! و ناخودآگاه این بچه غول بیشعور همینو گرفت. یعنی یک مریضی جذب شد تا از نظر ناخودآگاه یک دلیل قانع کننده برای چاقی داشته باشم .
و من دچار ناراحتی اعصاب و درگیر روانپزشک شدم به ظاهر بخاطر مشکلات متعدد اما حالا میدونم دلیل ش چی بوده . یعنی تازه اینو دیشب که فایل ها رو گوش کردم فهمیدم . بله من همیشه به دنبال بهانه ای برای تضادهام بودم . و از برعکس بودن اوضاع همین بس که دکتر وقتی باهام حرف میزد یک قرص هم گفت مینویسم تا هم انرژی ت زیاد بشه هم لاغرت میکنه! و منم که انگار بهانه ای برای چاقی از این به بعد رو پیدا کرده بودم خندیدم و گفتم نه دکتر من بیست سال تلاش کردم واسه لاغری موفق نشدم ، الآنم بیخیال لاغری شدم. اونم گفت خب باشه قرص بخور چاقتر نشی حداقل وقتی لاغر باشی روحیه ت بهتره و حال ت بهتره و… و چند بار دیگه هم که منو ویزیت کرد درباره لاغری و تناسب اندام گفت ! بچه غول بیشعور ( ضمیر ناخوادگاه) منو دچار مریضی اعصاب کرد تا به ظاهر دلیل منطقی برای چاقی داشته باشم حالا روانپزشک میخواست منو بزور لاغر کنه !!!
من میپذیرم که باعث و بانی چاقی من خودم یعنی همین ذهن ناخوداگاه م بوده. و دلایل دیگه فقط بهانه های هست که در بین مردم گفته میشه و پایه و اساس دقیق علمی ندارن .
اگر از تجربه لاغری بخوام بگم یکبار در حد یک هفته شاید کمتر رژیم پروتیینی گرفتم بدون کربوهیدرات و تو همون چند روز چند کیلو وزن کم کردم . اما مغزم جواب نمیداد ولش کردم
همین اواخر یکبار از یک روشی استفاده کردم که پنج روز ، روزی نمیدونم چندبار مینوشتم به وزن ……کیلوگرم رسیدم.
و من که عادت داشتم هربار رفتم خونه مامانم یعنی هفته ای یکبار حتما خودمو وزن میکردم و همیشه یا یک کیلو نیم کیلو اضافه کرده بودم یا همین قدر کم کرده بودم
اما اینبار اصلا وزن نکردم چند ماه و بعد حدود شش ماه ، بدون اینکه کار خاصی کرده باشم وزن کردم و ده کیلو کم کرده بودم ( البته سه کیلو نسبت به چیزی که نوشته بودم هنوز بیشتر بودم ولی خیلی ذوق زده شده بودم ) و چون این اتفاق بی سابقه بوده برای من باور نکردم اول و گفتم الکی ذوق نکن ، اتفاقا فرداش رفته بودم دکتر برای یک مشکلی که داشتم و اونجا هم وزن کردم ،میدونستم ترازوش دقیق بود . ودیدم آره آره من ده کیلو کم کردم .خدایا شکرت ، خوشحال شدم به همه گفتم . الآنم حداقل ده کیلو دیگه باید کم کنم تا جزو افراد متناسب حساب بیام . و برای اون تناسب اندامی که هرگز فکر نمیکردم بهش برسم باید ۲۵ کیلو دیگه هم کم کنم .
من منصوره هستم و اعتراف میکنم خودم باعث چاقی م بودم و تعهد میدم به تناسب اندام برسم و در این راه صبور باشم و همچنین از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نکنم .
سلام به همه من دومین روز هست که عضو شدم و با فایلهای رایگان شروع کردم دیروز که جلسه اول بود و تمرینش پیدا کردن علل چاقی منم تقریبا مثل بقیه شنیده بودم که ارثیه و از خانواده پدریت بر داشتی و استخون بندی درشتی داری این جمله های مرسوم اما نمیدونم چرا هی دنبال یه علت دیگه میگشتم با خودم میگفتم فقط اینا نیست انگار میخواستم هی برم پایینتر ببینم اون ته مه ها چه خبره با اینکه استاد فرمودند بنویسید من نتونستم بنویسم امروز صبح اول از همه فایل laghari_godرو گوش دادم و الان که اومدم جلسه دوم و استاد باز هم تاکید کردن تمرین روز قبل رو انجام بدم من یهو نمیدونم چی شد ته اون گودال ذهنم دیدم من چقدر اوضاعم خرابه من شنیده بودم از خانواده که ارثیه یا بعد از زایمان و ازدواج چاقی عادیه و مثالهای نقض رو هم در اطرافم دیده بودم یعنی برادرام که از چاقی ارث نبرده بودن یا خانمهایی که بعد از ازدواج و زایمان خوش اندام بودن اما بدتر از همه باور کرده بودم که خدا برای من چاقی رو رقم زده خدا برام بد خواسته خدا ارث بد به من داده
چقدر بد خدا رو شناخته بودم این فایل انگیزشی تازه بهم فهموند خدا بیشتر از من مشتاق لاغریم
و مسئله بعدی من همیشه طمع به غذا واسه اینکه یواشکی میخوردم همش گرسنم بود دیروز که نمیدونم اصلا کجای این سایت بود یه همچین جمله رو خوندیم تا وقتی علائم درونی مثل قار و قور شکم نشنیدی نخور و بعد از رفع علامت هم نخور و دارم انجام میدم و نمیدونم چطوری اون خرس گریزلی تبدیل به آهوی آروم شدم که انگار واسه اولین بار در طول روز احساس سیری دارم و وقتی هم میخورم لذت میبرم اولین باره غذا میخورم به خدا میگم خدایا هزار بار شکرت چقدر لذت بخش
استاد عطار روشن هدایت پروردگار در کلامتان جاریست بسیار از شما ممنون که به هدایتهایتان عمل کردید و بستر را برای استفاده همگان مهیا نمودید
در پناه الله یکتا
سلام به همه دوستان و عزیزان قدیمی و جدید🤩
من قبول میکنم و می پذیرم که ده کیلو اضافه وزنم تقصیر خود من هست. (من با رفتار و افکار اشتباهی که داشتم باعث این چاقی شدم) ✌
من زهرا عبادی متعهد می شوم در تاریخ 1401/12/4 خودم را از وزن 68 کیلو گرم به وزن ایده آل 58 کیلوگرم برسانم و در این مسیر از هر تلاش و کوششی سر باز نخواهم زد.🚴♀️
یکی از بهترین جمله های این جلسه این بود که حس خیلی خوبی بهم داد:🎁جسم من مشتاق لاغری هست، متأسفانه من خودم با رفتار و افکار اشتباه نذاشتم لاغر بشم.🎁 مثل زمانی که زخمی روی دست ایجاد میشه و خود بدن اون زخم رو ترمیم میکنه بدون اینکه من کار خاصی انجام بدم یا بدون این که من اراده ای راجع به ترمیم زخم داشته باشم.😎
دقیقا قرار من همینجوری لاغر بشم فقط و فقط با تغییر افکار و کاشت افکار درست در ذهنم.
من یک سری از اطرافیانم رو میدیدم که واقعا از من بیشتر غذا و هله و هوله می خورند ولی لاغر هستند. از قدیم شنیده بودم اینا روده شون کرم داره. هرچی هم بخورن اصلا لاغر نمیشن. نه اون کرم نبوده بلکه اون یه باور مثبت توی مغزشون بوده.
یادمه در راستای کاهش وزن هم خیلی کارا کردم. مثلا پیاده روی میکردم از میدان انقلاب تا استخر جانبازان سمت دوراهی قپان، اونجا یک ساعت و نیم توی استخر بودم و دوباره یک ساعت پیاده روی میکردم تا خونه فکر کنم این برنامه ام واسه روزهای فرد بود. روزهای زوج هم سه الی چهار ساعتی والیبال بازی میکردم البته به صورت مبتدی. ولی الان که فکرش رو میکنم اون زمان ها هم از اندامم راضی نبودم.
استاد مرسی که هستی. مرسی که رشد کردی. پایدار باشی… 🙏
سلام به همه دوستان و عزیزان قدیمی و جدیدمن قبول میکنم و می پذیرم که ده کیلو اضافه وزنم تقصیر خود من هست. (قطعا نتیجه تمام باورهای خودم هست که با تکرار بسیار از طرف اطرافیان از طریق مشاهده و یا شنیدن توی این 41 سال زندگی نصیبم شده).یکی از دلایل اصلی اش همین عادی شدن چاقی توی ذهنم بود.قد من 167 هست و می گفتم با این قد، خب وزنم طبیعه. داستان bmi و این حرفها.یه روز تو پارک یه خانم رو دیدم که هم قد من بود وزنش 56 کیلو بود. عاشق قد و وزنش شدم.خدا رو شاکرم که با قدم مشکلی ندارم، الحمدلله که وزن رو میشه به راحتی کم کرد.من زهرا عبادی از امروز یعنی در تاریخ ۱۴۰۱/12/04 متعهد هستم که از وزن 68کیلوگرم خودم را به وزن ۵8کیلوگرم
برسانم و در این مسیر از هر تلاش و کوششی سر باز نخواهم زد.
یکی از بهترین جمله های این جلسه این بود که حس خیلی خوبی بهم داد:جسم من مشتاق لاغری هست، متأسفانه من خودم با رفتار و افکار اشتباه نذاشتم لاغر بشم. مثل زمانی که زخمی روی دست ایجاد میشه و خود بدن اون زخم رو ترمیم میکنه بدون اینکه من کار خاصی انجام بدم یا بدون این که من اراده ای راجع به ترمیم زخم داشته باشم.دقیقا قرار من همینجوری لاغر بشم فقط و فقط با تغییر افکار و کاشت افکار درست در ذهنم.استاد مرسی که هستی. مرسی که رشد کردی. پایدار باشی…
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم
امروز دلم خواست براتون الگوهایی که برام واضحتر شده رو بگم
یکی از خانوم های فامیلمون هستن که دوران مجردی تو پر بودن و باشگاه و کاراته و … میرفتن تا وزنشون کم بشه ولی تاثیری نداشت و بعد از ازدواجشون وزنشون متناسب شد حس میکنم به خاطر این وزنشون متناسب شد که از همسرشون یادگرفتن این باور رو چون همسرشون اندام متناسبی دارن
جالبه هر چقدر بخورن هر چقدر بخوابن کم تحرک باشن پر تحرک باشن اندامشون تغییری نمیکنه
حتی در یک مقطعی این خانوم سعی کرد با قرص چاقی چاق بشه و یک ماهه پر شد ولی الان بدون اینکه تلاش خاصی بکنه یعنی همیشه خوابه و غذاشم در حدی که سیر میشه میخوره ولی عجیب داره لاغر میشه انگار اونهمه چربی که با قرص ها به وجود اومد مثل باد هوا داره میره از بدنش بیرون
همین خانوم وقتی باردار شد پف کرد ولی بعدش متناسب و زیبا شد و به حالت اول برگشت حتی بعضی ها بر این باورند که سینه ها کوچیک نمیشه ولی این واقعا ممکنه و اصلاا لازم نیست آدم تلاش خاصی بکنه که لاغر بشه
یکی دیگه از خانم های فامیل هم دوتا بچه آورده ولی مثل اولشه اصلا تغییر نکرده
یکی دیگه از فامیلامون هم چهارتا بچه آورده ولی اصلا اصلا یه گرمم اضافه نکرده جالبه این خانم شوهرش و سه تا از بچه هاش تپلن ولی خودش و بچه کوچیکش کاملا متناسبن
یکی دیگه از خانم های فامیل که بسیار تپل بودن آب نمیخوردن طبعشونم گرم بود
الان یه مدتیه طبعشون فرق کرده و یه جورایی باورهای دخترشون ناخودآگاه روشون اثر گذاشته و دارن لاغری رو یاد میگیرن و لاغر میشن
جالبه خیلیا میگن چون طرف بیخیاله چاقه ولی این خانوم خیلی خیلی درگیر موضوعات مختلف زندگیه ولی قبلا چاق بود الان لاغر واقعا این موضوع اصلا به چاقی ربط نداره
از یه طرف یکی از آقایون فامیل هست که انواع رژیم رو میگیره پیاده روی میره سرکار میره و… ولی چاقه اینجوریم نیست که بگی بیست چاری غذا بخوره ها ن اتفاقا غذا سر وقت به اندازه ای که سیر بشه میخوره و هله هوله بینش نمیخوره ولی چاق مونده
هر چقدر بیشتر به نمونه ها توجه میکنی بیشتر به بهانه هات پی میبری و من واقعا شوکه شدم از این همه طبیعی بودن لاغری و تاثیر فرمول های ذهنمون هم به سمت لاغری هم به سمت چاقی
از کامنت های یکی از دوستان خوندم که
مهمترین عامل چاقی طبیعی دونستن چاقیه
پس مهمترین عامل لاغری طبیعی دونستن لاغریه
دیگه بیایم متر و ترازو و کالری شمار و … رو بریزیم دور جسم نتیجه رو نشون میده به وضوح تنها وقتی که فرمول های ذهنی عوض بشه
موفق و موید و سبک و سلامت و در آرامش و شادی باشید😃❤
سلام وقتتون بخیر ،من سوال داشتم و ذهنم درگیر شده ،تو خیلی از سایت ها سرچ کردم و میگن مقداری از چاقی ارثی هست یا بطور ارثی سوخت و ساز بعضیا کمتر هست،مثلا ممکنه از یک پدر مادر چاق دو تا از بچه ها فقط ژن چاقی براشون روشن شده باشه و برای بقیه نشده باشه؟ و اینکه ما میبینیم مثلا روس ها خیلی خوش اندامو متناسبن ،یا کره و چین خیلی لاغرن ولی سیاه پوستا اندام های چاقتری از قدیم داشتن پس دلیلش چیه؟
سلام و درود
وقتی تصمیم میگیری از مسیری به هدفت برسی نباید جاهای دیگه سرک بکشی 😊
اون سایتی که یه چیزی نوشته هیچ نتیجه ای درباره لاغری با ذهن نداره
شما در سایتی حضور داری که ۷ ساله در این زمینه فعالیت داره و هزاران نفر نتیجه عالی گرفتند
بنابراین اصلا نباید درباره آنچه در این سایت گفته میشه جاهای دیگه تحقیق یا مقایسه میکنی
باسلام به استاد عطارروشن میخوام دلایل اضافه وزنم و چگونگی نقض آنهارا بگم من اوایل فکر میکردم چاقی من ارثیه خب اگه ارثیه چرا پدر من که لاغر بود من لاغری رو به ارث نبردم یا جاریم پدر ومادرش لاغرن ولی خواهر جاریم خیلی چاقه پس دلیل ارثی بودن هم نقض میشه یا اینکه کم تحرکی دوستی دارم که شغلش نسبت به شغل من خیلی کم تحرکه یعنی کلا وقتی سرکار همش نشسته ولی من بیشتر از اون تحرک دارم ولی اون خیلی لاغره پس این دلیل هم نمیشه گفت دلیلی درستیه یکی دیگه دلایل چاقی که میگفتم هست بارداری هستش که کسانی رو میشناسم که با داشتن 4یا 5 بارداری ولی همچنان لاغرن یعنی اصلا تغییری بعد بارداری و زایمان نداشتن پس این دلیلم نمیتونه درست باشه دلیل دیگه پرخوری عروس خواهرم دوبرابر من غذا میخوره حتی شده اخرشب غذا میخوره ولی دریغ از یک کیلو اضافه وزن پس اینم نمیتونه دلیل درستی باشه سوخت ساز بدن که مگر نه این که خدا همه مارو یه جور آفریده برای زندگی بدن به غذا نیاز داره یعنی برای همه کارهای که بدنمان انجام میده بدن نیاز به سوخت ساز داره چطور ممکنه خدا هرکسی رو یه جور آفریده باشه درحالی که تمام اعضا بدن ما مثل هم کار میکنه پس سوخت ساز بدن هم نمیتونه دلیل درستی باشه دلیل دیگه ای که همیشه باور داشتم این که بدن من ناتوان در لاغری چطور وقتی من رژیم میگرفتم بارها از 5 کیلو گرفته تا 17 کیلو هم کم کردم پس بدن من خیلی هم تو هست در لاغری وکلیه این دلایل همشون رد شدن پس حالا من موندم چاقی بنابراین من مسولیت چاقی خودم رو میپذیریم وامر25/11/1401متعهد میشوم که همانطورکه مسولیت چاقی خودم را میپذیریم و متعهد میشوم که وزن خودم را از 76 کیلو به 54 کیلو برسانم ودر این راه همه تلاش خودم رو بکنم ممنون از استاد عطار روشن به امید روزی که شگفتی ساز بشیم🙏🌹
سلام خدمت شما استاد عزیز و همه دوستانی که پایه لاغری هستیم
۱. ژنتیک عامل چاقی؟ خیر من خاله ام دخترشو شوهرش چاقن ولی دختر خاله کوچیکم لاغر و خوشتیپه یا فکر میکردم ژن خانم ها خیلی به مادرها نزدیکه ولی دوتا از دختر عمه هام برخلاف عمه ام لاغر و خوش اندام هستن یا عمه دیگم دخترش لاغره یا عمه و شوهر عمه و پسرشون چاقن ولی دخترشون لاغر
۲.نوع تغذیه یا مقدار تغذیه عامل چاقی؟
من و دوستم توی خوابگاه غذامون دقیقا اندازه هم و عین هم بود حتی گاهی بیشتر از من میخورد ولی من هر روز وزن اضافه میکردم ولی اون حتی یه سر سوزن تعییر نکرد تازه یکی دیگه از دوستامم همینطوری بود
۳.کم تحرکی؟
دختر عمم ۲۴ ساعت رمان میخوند و اصلا از جاش تکونم نمیخورد ولی اصلا وزنش تغییر نکرد به مدت یکی دوسال موقع بلوغ داشت همینجوری رمان میخوند ولی اصلا روی وزنش موثر نبود
۴.ریزه خوری ؟
من کوچیک که بودم همیشه ریزه خوری داشتم اصلا یه ذره ام وزنی اضافه نمیکردم جالبه اون روزا میگفتن ریزه خوری لاغرنگهت داشته یا یکی از دوستام میگفت سارا یه وعده رو سه قسمت کن و در طول شبانه روز ۹ وعده ریز بخور لاغر بشی جالبه بعدش تکذیب کرد ک ریزه خوری نکن که بگم ن ریزه خوری ن وعده کانل خوردن تاثیری نداره به وزن
و دوتا دخترِدختر عم دارم که کلییییییییی ریزه خوری میکنن ولی هیچ تاثیری بهشون نداره
۵.لاغری ب مزاج ربط داره؟
دختر خالم مزاجش سرده سرده ولی لاغر و خوشتیپه
عمم مزاجش گرمه ولی چاقه
یه عمم هست آب زیاد میخوره ولی چاقه
استاد من اولش به اینکه گفتین چاقی تقصیر خودمونه بهم برخورد ولی خب حس میکنم این خوبه که کسی که این حرف رو بهم میزنه خودش نتیجه شگفت انگیزی از روشش گرفته خداروشکر
من سارا پوراشرف در تاریخ ۲۲.۱۱.۱۴۰۱ متعهد میشوم وزن خودم که ۷۲ کیلو هست رو به ۵۰ کیلو برسونم و خیلی خوشحالم که میتونم به زودی نتیجه ام رو برای شما ارسال کنم تا انگیزه هامون قویتر بشه
من با روزه دوبار تاحالا ۱ کیلو لاغر شدم
۱ بار ۳۰ روز روی ۲دساعت پیاده روی کردم و نیم کیلو لاغر شدم
من با باورهای اشتباه با مسیر اشتباه با فرمول اشتباه تونستم لاغر بشم ببدنم توانایی لاغری و زیبایی و تناسب اندام رو داره پس میتونم با راه تست شده و نتایج بی نظیرش لاغر باشم
خیلی دلم میخواد مثل دختر عمه ام لاغر و خوشتیپ بشم و لباسای که دوسشون دارم بپوشم و راحت راه برم و سبک بشم 🙂
به امیددیدن موفقیت خودم و شما دوستان عزیز و لذت بردن بیشتر از زندگی 😍❣
من زینب فلاح متعهد هستم که از تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۱۳ از وزن ۷۶کیلو به وزن ۵۶کیلو
برسانم و در این مسیر از هر تلاش و کوششی سر باز نخواهم زد.
و من در سن 24سالگی تونستم 12کیلو از وزن خودم رو کم کنم پس مطمانم الانم میتونم از این مسیر جادویی و بسیار و بسیار راحت استاد عزیزم به بهترین شکل از اندام عالی و دلخواه خودم برسم و تا اخر عمرم در همین وزن دلخواه بمونم😍
و حق منه که لاغر باشم و بمونم تو بهترین اندامم😍
من میخوام ازتک تک لحظات زندگیم لذت ببرم من عاشق بدنم هستم.
الهی شکرت برای این جسم هوشمند و بی نظیر😍
من ندا در سال 95 توانستم ده کیلو وزن کم کنم همچنین من در سال 1400 هم توانستم 10کیلو کم کنم و نیز در سال 1401 نیز توانستم 10 کیلو وزن کم کنم .
من ندا کلجه امروز 9 بهمن ماه سال 1401 متعهد می شوم از وزن 73 کیلو به وزن 60 کیلو برسم و تمام تلاش خودم را میکنم تا د راین راه موفق بشوم تا بتوانم تا اخر عمرم هم تناسب اندام داشته باشم هم تناسب فکری داشته باشم هم انرژی زیادی داشته باشم تا بتوانم یک زندگی سالم خوب موفق و پرانرژی و طولانی داشته باشم
من قبلاً هم ازاین دوره استفاده کردم تا نیمه های دوره و بعداز وقوع اتفاقاتی نیمه رها کردم
وآگاه بودم از باورهای اشتباهم و خیلی هاشون رو شناسایی و اصلاح کرده بودم بجز ترس از غذاها
ترس از آینده وپس از گوش دادن بارها فایلهای سایت وسخنان ارزشمند استاد متوجه شدم تا تکرار فایل ها و تمرینات ونگاه کردن به دیدگاه های شرکت کنندگان و نتایج افرادی که دراین مسیر موفق بودن بیشتر اطمینان وامنیت کسب کنم
من تازمانی که مسول چاقیم نباشم نمیتونم مسول لاغریم باشم
دلیل چاقی چیست ؟
لاغری مانند هنر است ومن برای کسب اون باید آموزش ببینم و برای یادگیری هر دوره آموزشی باید الفبای اون رو یادبگیرم
مانند نوزادی که اول غلت میزنه وبعد یواش یواش باسینه خیز رفتن روی دستش فشار میاره وبعد روزها تکرار وتمرین یواش یواش چهاردستوپا میره
بعداز گذشت ی مدت بعد ب کمک وسیله ها کمی روی پاهاش وایمیسته انقد توی اینکار استمرار و تمرین میکنه تا اولین قدم هاش رو بر میداره واز شوق و اشتیاق غش غش میخنده
استاد من در گوش دادن فایل های ارزشمند شما همیشه یادداشت برداری میکنم ولی این مثال یهویی اومد توذهنم ومن هیچ جا نشنیدم که مثالی برای معرفی بزنن
اینم از شگفتی های این دوره و نوشتن و خوندن وتکرار
خدایا هزاران مرتبه شکرت
من متوجه شدم
آموزش ذهنی فشار جسمی نیست یا فعالیت های پرفشار وعرق ریختن نیست
لاغرشدنی هنر بحساب میاد که مانند چاقی بدون هیچ رنج وسختی بدست بیاد
من+چاقی+دلایل
همه ی دلایل تا زمانی که دلایل دیگه ای اون رو نقض کنن هیچ ارزشی نداره واز اعتبار ساقط
محیط پیرامون من پر از هزار تو که روی درهای اون موضوع نوشته شده ومن اختیار انتخاب دارم
اگر من مسول چاقیم نباشم نمیتونم مسول لاغریم باشم واون رو از دست میدم
مهمترین گام برای شروع تناسب برعهده گرفتن مسولیت چاقیم هست ومن میپذیرم ودرستش میکنم
من خودم رو مقصر چاقیم میدونم ومسول لاغریم هستم
پس باایجاد فرمول های صحیح ذهنی یک فرمول درست ونگاه وباور جدید بذر لاغری رو در ذهنم میکارم
من سمیه دیدار از امروز در تاریخ 1401/10/5متعهد هستم که از وزن 93به وزن 65برسانم
من متعهد هستم تا دراین مسیر ازهرتلاش و کوششی سرباز نزنم
سالهای سال متناسب بودم وفقط با یک باور اشتباه
ازدواج وبارداری باعث چاقی میشه و من با ترس واسترس ،اون رو بیشتر کردم
مادر بزرگم 14زایمان داشته باوجود سن بالایی که داره هیچ ترسی از هیچ بیماری یا غذا یا سن بالا نداره ایشون همیشه یک بیان داره واونم اینه من هیچ وقت مریض نمیشم
همین یک جمله رو انقدر محکم ومشتاق میگه وتکرارش کرده که حتی اطرافیان مون هم همین عقیده رو دارن
و در مواجه با اون همیشه ازش تعریف میکنن و ایشونم با افتخار از دلایل وباورهای ناب در ذهنش میگه
من هیچگاه مریض نمیشم
حالا نه از چاقی رنج میبره نه از بیماری نه از سن بالا سنشون حدود 80 وتاالان هیچوقت نشنیدم بگه میخام برم دکتر یا هیچ قرص و دارویی مصرف نمیکنه همیشه سرحال وقبراق تازه میگه این رفاه و آسایش که شما دارین ما نداشتیم پس قدر بدونین وشکرگزاری خدای متعال ایزد منان رو داشته باشید
همیشه نگاهش به غذا ،به طبیعت ، به خدا متفاوت
درهمه حال در زندگیش شکرگزار خداست وهیچ گله وشکایتی نمیکنه ومن متعجبم که چراتاالان بهش توجه نکرده بودم حالا دوست دارم بیشتر پیشش برم بیشتر از ایده هاش درس بگیرم اون آدم موفقی در کل زندگیش بوده باوجود سختی هایی که 50/60سال پیش کشیده از کودکی ازدواج کرده کلی سختی کشیده کلی اگه بخام اینجا بگم فک کنم تا چند روز باید بنویسم ولی من باوجود فقط یک دختر این همه آسایش و رفاه وسلامتی چرا اینقدر ناسپاس و عجول بودم
خدایا به لطف تو که منو دراین مسیر قرار دادی همیشه منو دوست داشتی و حمایتم کردی بهت قول میدم تاآخرین نفس شکرگزار توباشم و از خوبی ها وشگفتی های تو در باورم ایجاد کنم همیشه توجهم به تو نشانه های توباشه
ممنونم استاد عزیز 🥺
انقد حالم خوب شد و کلافگی ذهنم برطرف شد تا به این آرامش رسیدم که احساس میکنم داره کل وجودم تغییر میکنه انقدر این تغییر ناب ارزشمند ولذتبخش که دوست دارم از آرامشی که در خواب دارم بگم کلی از پریشان خوابی های من رفع شده وبه لطف خداوند متعال جاش رو به گرمای لذتبخش رویا های قشنگ داده
من بسیار خوشنود وسپاسگزارم دراندامی متناسب وزیبا دربهترین شرایط از زندگیم قراردارم
سلام خدمت استاد عطار روشن
من دلایل زیادی داشتم برای چاقیم:
تمام دلایلم اشتباه بود من موندم و چاقیم و میپذیرم که مسنول چاقیم ،خودم هستم =پس مسنول لاغریمم خودم هستم
خیلی راه ها رفتم برای لاغری از ۱۸ سالگی شروع کردم
جسم من توانایی لاغر شدن رو داره
(البته من تعهدم از ۱۴۰۱/۴/۲۰بود و از وزن ۷۴کیلو به ۵۹ کیلو گرم بودو چون به لطف خدای مهربانم واستاد عطار روشن توی این ۴۶ روز ۶ کیلو کم کردم وبه ۶۸ کیلو رسیدم امروز برای بار سوم ۱۲ گامو شروع کردم و تعهدمو به روز کردم به امید متناسب شدن )
سپاس از استاد عزیزو گرامی بابت اموزش هایی عالیشون
من به زمان بندی خدا اعتماد دارم
این متن مال حساب خودمه sanarod72 @ gmail.com که 5ماه پیش نوشتم ولی متاسفانه نتونستم حساب قبلیمو بالا بیارم و جدید ثبت نام کردم و تعهد جدیدمو اینجا میزارم .
(من در تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۱۷متعهد هستم خودم را از وزن 65کیلو گرم به 59کیلو گرم برسانم و در این مسیر از هیچ تلاش و کوششی سر باز نخواهم زد)
سپاس فراوان از استاد عطار روشن
سلام استاد خسته نباشید من در دلایل چاقیم ترس از چاقی و نوشتم ولی الان نمیدونم چطوری رد اش کنم میشه کمک ام کنید
سلام و درود
موارد مشابه رو پیدا کن
مثلا از سوار شدن به هواپیما می ترسیدی ولی وقتی محبور شدی و سوار شدی دیدی که ترس نداره
به این شکل برات منطقی می شه که هرچی الان ازش می ترسی در واقعیت ترس نداره
دلیل اینکه شما از چاقی می ترسی اینه که نمی دونی چرا چاق میشی
یعنی فکر میکنی من که نمی خوام چاق بشم و خودبخود چاق می شم پس ترس داره
این نگرش همه افراد چاق دنیاست
ولی شما الان جز اون دسته نیستی و ساکن سرزمین لاغرها هستی و اینو درک کردی که چاق شدن الکی نیست که
نتیجه کلی افکار و رفتار چاق کننده است
الان داری یاد میگیری که این افکار و رفتار رو نداشته باشی
پس دیگه چاق شدنی وجود نداره
سلام به استادعزیزوهمچنین همراهان برنامه تناسب فکری .
عوامل چاقی بنده ۱.سوخت وسازپایین که درهمه بدن ها شبیه هم است واین دلیل نقض میشه
۲.تندغذاخوردن که اکثرافرادتندغذا میخورندولاغرهستنداین دلیل نیزنقض میشه
۳.قرص اعصاب که فامیل های اطراف هم اکثرااین عادت رادارندکه این هم نقض میشه
۴حاملگی.اغلب حاملگی راپشت سرگذاشتن ودوباره لاغرشدن
۵.پرخوری عصبی بیشترافراداین عادت رادارندوبازم لاغرند
۶.اشتهای کاذب نمونش زندایی خودم این مشکل راداردولی همچنان لاغره
۷.دائم گرسنه بودن
دلیل برچاقی نمیشه این حالت به سراغ همه میادولی اکثرالاغرند
۸.یبوست دختریکی ازاعضای فامیل این مشکل راداره ولی خیلی لاغره
۹.برنج اغلب افرادخوراک روزانه یک وعده برنج رامیخورندولی لاغرند
۱۰.نوشابه خانواده داداشم اکثرمواقع نوشابه رامیخورندولی لاغرند
۱۱.حال خوب خوردن اکثرادائم دارندمیخورندولی همچنان لاغرند
پس نتیجه میگیریم باعث وبانی چاقی من خودم هستم وباعث وبانی لاغری هم خودم میشوم ودربرابرش مسئولدهستم.
رژیم دکترکرمانی ۳۵کیلوکاهش وزن
رژیم دمنوش ۵کیلوکاهش وزن
رژیم خودم تو۴۵روزباروزه وپیاده روی وورزش۳۰کیلوکاهش وزن
رژیم خدیجه عباسی ۳۰کیلوکاهش وزن
پس نتیجه میگیریم من میتوانم وبذر لاغریی درمن جوانه میزندورشدمیکندوبرای همیشه لاغرمیمانم.
من زهراپ ازامروز۱۴۰۱.۱۰.۱۲متعهدهستم که ازوزن ۹۵کیلوگرم خودم رابه وزن ۶۵کیلوگرم برسانم ودراین مسیرازهیچ تلاش وکوششی سربازنخواهم زد.
سلام سلااام. لاغرای خوشگل مننننن
دلایلی ک باعث شد من چاق بشم😮💨
۱:رفت و آمد با ماشین .همش میگفتم از وقتی ماشین خریدم و با ماشین کارهای روزمره مو انجام میدم شکمم بزرگ شده و چاق شدم ولی بعد دیدم خیلی از دوستام و فامیل حتی قبل از من ماشین داشتن و لاغرهم هستن
۲:مصرف قرص های میگرن و مصرف ویتامین ها =ولی این همش تلقین بود و پدر خودم میگرن داره ولی لاغر هست.
۳:من مقدار غذام خیلی کم هست مثلا یک کفگیرکوچیک برنج میخورم و سه قاشق خورشت و کلا رعایت میکردم ولی همش استرس داشتم ک ایوااای الان زیاد غذا خوردم. در نتیجه هم گرسنه میموندم هم چاق میشدم.=خواهر من اشتهای زیادی داره و کلا همیشه میگه من هرچی میخورم باز لاغرم ،تو این چندروز ک با سایت شما آشنا شدم حتی ی بشقاب پر غذا خوردم و هیچ اضافه وزنی نداشتم🤪🤪
۴:من در سال ۹۵ زیر نظر دکتر تغذیه وزنم رو از ۷۰ ب ۵۹ رسوندم و تا سال ۱۴۰۰ وزنم و ثابت نگه داشتم.ولی از فروردین ۱۴۰۱ دوباره وزنم برگشت.
من مرضیه در تاریخ ۱۴۰۱/۸/۲۹ مسئولیت چاقی خودم رو ب عهده میگیرم و قبول میکنم ک با کارهای اشتباه و ناآگاهانه خودم باعث شدم ک چاق بشم. من از امروز متعهد میشوم ک تمام تلاش و کوشش خودم رو ب کار بگیرم تا ب وزن ۵۸ کیلو برسم و از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکنم. من میخام برای روز جشن عروسیم یک عروس زیبا و اندام مناسب باشم . من میتوااانممم.🙌🙌🙌🙌 ما میتوانییییم ✌️✌️✌️✌️✌️
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم مسیرم🤗
•خب من دلایل چاقیم رو در جلسه قبل نوشتم و حالا میخام نقض شون کنم
1:به عمم رفتم برا همین چاقم!
رد دلیل چون دوتا پسر عمم و حتی نوه های عمم که همسن خودم هستن از لاغرم لاغرترن پس چرا فقط من از عمم به ارث بردم درحالیکه مامان و بابام و حتی خواهر برادرام همه لاغر و متناسب هستن پس این دلیلم رد میشه.
2:استخون بندی من درشته!
رد دلیل چون من چهار سال پیش که لاغر بودم کاملا اندام ظریف و متناسبی داشتم و خداوند همه مارو به یک شکل خلق کرده و بین ما هیچ تفاوتی ایجاد نکرده این خودمون هستیم ک با درست فکر نکردن و ایجاد فرمول های اشتباه باعث چاقی خودمون شدیم پس این دلیلم رد میشه.
3:چون به سن بلوغ رسیدم بدنم حساس شده برا همین چاق شدم!
رد دلیل چون همه دوستام با رسیدن به سن بلوغ یه گرم هم اضافه نکردن و همشون کاملا لاغرن این خودم هستم با ایجاد فرمول های اشتباه این بلا رو سر جسم خودم آوردم درحالیکه میتونستم با دیدن افرادی ک به سن بلوغ رسیدن و وزن اضافه نکردن رو الگوی خودم قرار بدم و متناسب بمونم پس خودم درست فکر نکردم و این دلیلم رد میشه.
4: مزاج من سرده براهمین چاقم!
رد دلیل چون مامانم و خواهرم هردو مث من مزاج شون سرده و حتی بیشتر از من دچار مشکلات سردی مزاج میشن پس چرا اون دوتا لاغر و متناسبن و فقط من اضافه وزن دارم پس این دلیلم رد میشه.
5:چاقی خوشکلی میاره لاغر بشی زشت میشی!
رد دلیل چون همه دوستام ک لاغرن خیلی هم خوشکلن و حتی خودم وقتی متناسب بودم خیلی صورت رو فرم و خوشکلی داشتم(خب چون یه روز ک با دوستم درمورد اضافه وزنم حرف میزدم گفتم آخه من دیگه چیکار کنم هرکاری میکنم لاغر نمیشم باز همونم بعد دوستم گفت بابا تو که چاق نیستی قدت ک بلنده چاقیت خیلی بهت میاد لاغر بشی زشت میشی صورتت چین و چروک پیدا میکنه مث پیر زنا میشی منم از اون به بعد به این دلیل سفت چسپیدم و دیگه زیادی تلاش نکردم)اما دیگه به این مزخرفات باور ندارم و همشون خیلی دلایل مسخره ان پس این دلیلم رد میشه.
6:خوردن غذای زیاد منو چاق کرده!
رد دلیل چون توخونواده ما همه به یک شکل غذا میخورن و همشون متناسبن همین داداشم سه برابر من غذا میخوره حتی نصف شبی پا میشه یه چیزی میخوره ولی خیلی لاغره و دختر عمم ک هرموقع خونه مون میاد مدام در حال خوردنه و کاملا متناسبه پس این دلیلم رد میشه.
7:چون تحرک ندارم چاق شدم!
رد دلیل چون من تحرکم از خیلی ها بیشتره همین داداشم کلا تحرکی نداره هیچ کار خاصی انجام نمیده همش یا خوابه یا نشسته مدام هم درحال خوردنه و دختر عموم ک اصلا تحرک نداره و همش میخوره حتی کمبود وزن داره پس این دلیلم رد میشه.
8:سوخت و ساز بدنم پایینه!
رد دلیل چون خداوند همه مارو به یک شکل خلق کرده و سوخت و ساز هم مربوط به اندام های درونی ما میشه و در وجود همه انسانها یکسانه پس نمیشه گفت سوخت و ساز عامل چاقی هست پس دلیلم رد میشه.
9:ریزه خواری منو چاق کرده!
رد دلیل چون همین خواهرم هروقت میره آشپزخونه یه چیزی میخوره و داداشم مدام درحال خوردنه و همش کیک و شکلات میخوره زمانش هم براش فرقی نمیکنه و دختر عمم هم مدام درحال خوردنه ولی لاغره پس این دلیلم رد میشه.
10:سخت بودن لاغری تو ذهنم!
رد دلیل چون من الان تو بهترین روش لاغری قرار دارم و نباید نگران اضافه وزن خودم باشم این پونزده کیلو به نسبت توانایی جسم من در لاغر شدن هیچی نیست با قدرت ذهنم به مرور زمان لاغر میشم و این اضافه وزنم رد میکنم بره دیگه
خب حالا ک دلایل چاقیم رو بررسی کردم دیدم این خودم هستم ک با قدرت ذهنم و ایجاد کردن فرمول ها اشتباه چاق شدم پس با همین قدرت ذهنم و ایجاد کردن فرمول های درست میتونم کاملا متناسب بشم پس این خودم هستم ک مسعول چاقیم هستم و الان هم خودم رو مسعول لاغریم میدونم.
من آیدا امینی از امروز دوازده نوامبر متعهد هستم ک خودم را از وزن هفتاد کیلو گرم به وزن پنجاه و پنج کیلو گرم برسانم و در این مسیر از هر تلاش و کوششی سر باز نخواهم زد…!
دفعاتی ک وزن کم کردم…
رژیم گرفتم/سه کیلو کم کردم
ورزش کردم/ یک کیلو کم کردم
پیاده روی یک ساعته/چندین کیلو کم کردم
کالری شماری/یازده کیلو کم کردم
پس من میتونم لاغر بشم جسم من توانایی لاغر شدن رو داره و به زودی یه اندام کاملا لاغر و متناسب رو برای خودم میسازم😊💃
🌸من به زمان بندی خدا اعتماد دارم به امید روزای شگفتی ساز🌸
سلام خدای مهربونم
ما اول هر اموزشی ببینیم از الفبای اون شروع میکنن الفبای لاغری با ذهن ایجاد فرمولهای جدید در ذهن است
مثل کاشتن بذر لاغری
برای همه افراد چاق به تعداد دفعات شکست لاغر شدن دور از دسترس است
گام اول برای یاد دادن این الفبای لاغری تعهد دادن است پس
من طاهره فروغی از امروز از وزن ۵۵به وزن ۴۵ کیلو برسانم و در این مسیر از هیچ تلاش و کوششی سر باز نمیزنم
این میشه کاشت بذر
هر کسی یک بهونه برای لاغر نشدن داره غیر از ماهمش برای چاقی و لاغر نشدن دلایل داشتیم
ما از روشهای قبلی یه مقدار کم کردیم فقط روشمون اشتباه بوده و مشکل از ما نبوده و حالا که مسیرمون درسته ایمان داشته باشید لاغر میشیم و لاغر میمونیم
من اولی که در سن بلوغ بودم و چاق شدم از روش کم خوردن و روزه گرفتن تونستم به وزن دلخواهم برسم و تا چند وقت خودم رو نگه میداشتم درسته که زیادمیشد ولی من تا قبل ازدواح تونستم ۴۵ کیلو باشن
من بعد از بارداری با خوردن قرص تا ۴ کیلو کم کردم
من با ورزش و حلقه ۳ کیلو کم کردم
من با دمنوشها تا ۳ کیلو در ۴ ماه کم کزدم
من بیشتر با نخوردن و روزه گرفتن خیلی خودم رو نگه میداشتم خودم رو نگه میداشتم چون باور نداشتم که میتونم برای همیشه متناسب باشم باز بر میگشتم ولی من توانمندم چون با روشهای اشتباه باز هم مقداری کم میکردم
من مسعول چاقی خودم هستم و بسیار خوشحالم که دلیل اصلی چاقیم که خودم هستم رو پیدا کردم درسته که اطرافیان تعارف کردن و همه چیز در اختیارمون قرار دادن ولی هیچکس این مواد غذایی رو بجز خودم در دهانم نبردم و اضافه خوردم
خداوندا مرا در این مسیر هدایت و حمایت کن
در پناه خداوند متعال
سلام خدای مهربونم
خداوندا در این مسیر همواره هدایت و حمایتم کن
سلام استاد عزیزم و دوستان خوبم
موضوع ما لاغری از طریق ذهنه و نمیشه خیلی فوری این کار انجام بشه و این کار اموزش ذهنیه نه فشار جسمی
اموزش ذهنی نیاز به دلیل و برهان و مدرک داره
ما دلایل چاقی خودمون رو نوشتیم
ما درصورتیکه باور داشته باشیم به نتیجه میرسیم
دلایلی که ما نوشتیم چقدر در میزان چاق شدن ما موثرن
یک دلیل و یک قانون تا زمانی که نقض نشه اون قانون اعتبار داره مثل جاذبه زمین
پس اگر نمونه هایی بیاریم که دلیل ما رو نقض کنه پس اون دلیلمون نقض میشه و دیگه برامون کاربرد نداره
یکی از باورهای من ارثی بودن چاقی من بود ولی در همکارام دیدم که خودشون لاغرن و برادرشون چاقه
و زن داداش شوهرم رو دیدم که خواهرش خیلی لاغره و خودش چاقه و تازه یک خواهرش به شدت در سن کم هم هست چاقه
پس اگر ارثیه باید تمام خواهر برادرها باید مثل هم چاق باشن پس این دلیل از اعتبار خارج شده
یکی از باورهای من بلوغ باعث چاقی است ولی همکارم و دوستم و میبینم و هم کلاسی هام در این سن هم بودن ولی چاق نشدن و هنوز هم متناسبه
یکی از باورهای من این بود که چاقی من در اثر ازدواج بود ولی همکارم و دختر همسایمون رو میبینم که ازدواج کردن و همچنان لاغرن
باور بعدی من بارداری باعث چاقی من بوده ولی همکارم و دختر همسایمون مثل من دو تا بچه دارن وبازم هنوز متناسبن پس این دلیل هم نقض شد
باور بعدی من قرصهای هورمونی بود که همین همکارم هم از همونا یه مدت خورد و هیچ تغییری نکرد و این باور نقض شد
کم تحرکی و پشت میز نشینی باور بعدیم بود ولی همین همکار من تازه از من 3سال بیشتر سابقه کار داره و بیشتر از من میشینه ولی خیلی متناسبه پس این هم نقض شد
مواد غذایی باعث چاقی منه و این باوری بود که داشتم ولی شوهرم و پسرم از همین مواد غذایی که من درست میکنم میخورن واونا اصلا چاق نیستن و هیچ فرقی نکردن از لحاظ لاغری و از وقتی ازدواج کردیم اصلا شوهرم هیچ تغییری نکرده
ما همه به یک شکل خلق شدیم و چجوری سوخت ساز یکی با یکی دیگه فرق میکنه و خداوند همه رو یکسان خلق کرده
بیا خودمون با خودمون صادق باشیم و اینا همه دلیل چاقی که برا خودمون میگفتیم فقط توجیه برای چاقی ما بوده که ما نمیدونستیم راه خلاصی از چاقی چی بوده و دنبال بهونه بودیم
من به باورهای اشتباهم رسیدم و برای همشون دلیل اوردم و باید ایمان داشته باشم که راهم درست نبوده و با دلیل اوردن به ذهنم نشون دادم که این باورها اشتباه بوده و حالامیخوام اونو اصلاح کنم
خب حالا چی مونده من و چاقی مونده چون دلایل حذف شده
من مقصر این چاقی هستم چون این چاقی مال منه و من ایجادش کردم
این باورهای اشتباه به ما تلقین کرده که طبیعیه چاق باشیم و چاق شدن طبیعیه و چقدر چاق شدن دیگه حدش مشخص نیست
باید هر حرفی رو باور نکنیم تا تحقیق نکنیم باور نکنیم چون این باورها روز به روز در ذهنمون بیشتر و بیشتر میشه
من همیشه گول تبلیغات رو میخوردم چون اکثرا میگفتن فلان پزشک این قرصو تبلیغ میکنه و یا یک انسان خوش تیپ نشون میدن فلان وسیله ورزشی رو و من همیشه میگفتم خوش به حالشون منم برم تهیه کنم مثل اینا شم و خلاصه خیلی گول خوردم و باور کردم و هیچ اثری نداشت و در نهایت میگفتم حتما تقصیر منه که نتونستم نتیجه بگیرم وهر دفه از دفه قبل روحیم بد تر میشدم
و جالبه هر دفه با وجود شکست ها بازم میخریدم و گول میخوردم ولی الان دیگه اصلا نگاه نمیکنم
من برای چاقی کار خاصی نکردم پس برای لاغری هم نباید کار خاصی بکنم
پس چاقی رو من به وجود اوردم و من مقصر چاقی خودم هستم و با تمام وجودم میپذیرم وقتی اینو پذیرفتم روز به روز نتیجه بهتری دارم و مسئول لاغری خودم هستم
مهمترین گام برای لاغر شدن پذیرفتن این مسئولیت به صورت کتبی و دل و جون است
من میپذیرم و خودم درستش میکنم
من باید مسئله رو حل کنم نه این که صورت مسئله رو پاک کنم
خداوندا فهمیدم که تو هیچ تقصیری نداری و جسمی زیبا رو بهم تحویل دادی من امانت دار خوبی نبودم و کمکم کن که بتونم در این مسیر ادامه بدم و تکرار کنم تا به نتیجه برسم
همین ذهنی که منو چاق کرده همون میتونه منو لاغر کنه و دیدم معجزه این دوره رو
خدایا در این مسیر یاریم کن تا در گامهایم استوارتر از دیروز باشم و ادامه بدم
در پناه خدا باشید
سلام خدمت استاد و همه دوستانی که با شور اشتیاق قدم در مسیر لاغری گذاشته ات😍
چون من یک سال است دچار چاقی شدم دلایل کمی دارم که ب راحتی قابل تغییر هستن چون من تا یک سال پیش لاغر بودم و تونستم تغییر کنم و چاق بشم پس با تغییر دوبارع فرمول های چاقی دوبارع طعم لاغری را خواهم چشید💪😋
خب حالا دلایل چاقی من:
«پرخوری:من تو این یک سال نقطه سیری و گرسنگی خودمو گم کرده بودم و بی وقفه بدون این که گرسنه باشم میخوردم ولی چرا شوهرم لاغره اونم پا ب پایی من میخورد حتی شاید بیشتر از من مواد همونه زمان خوردن یکی ان پس اگه اون چاق نشده پس پرخوری هم نباید باعث چاقی من بشود»
«کم تحرکی:منو خواهرم هر دو ب یک اندازه تحرک داریم و از کار زیاد بدمون میاد ولی باز تحرک من بیشتر از اونه ولی اون لاغره پس تحرک دلیل بر چاقی نمیتونه باشه»
«ازدواج:دختر خالم ،جاریم ،دو تا عروس داییم هام زود تر از من ازدواج کردن و لاغر ان اگع ازدواج عامل چاقی باشه باید در اونها هم ب وجود می امد پس اینم رد »
«ول کردن باشگاه:۵ نفر از ادم هایی که میشناسم باشگاه و ول کردن ولی لاغرن اینم رد شد»
«خواب نامناسب :هستن کسانی کع مثل من دیر میخوابن ولی لاغرن اینم رد شد»
قبلا من خودمو ب سه بخش تقسیم کرده بودم . خودم، دلایل چاقیم .چاقی
الان کع دلایل چاقیم و برسی کردم دیدم هیچ کدوم قابل قبول نیستن چون اگه اینا دلیل بر چاقی بودن باید در همه ب یک شکل ب وجود می امد. حالا که دلایل چاقیم رد شدند من موندمو چاقیم .چاقی که بخاطر افکار چاق کننده خودم ب وجود امدند و من همیشه در خال فرار از ب عهد گرفتن این موضوع بودم😥
من پریسا در تاریخ ۱۴۰۱/۸/۷تعهد میدم خودم را از وزن ۷۸ ب ۶۰ برسانم(راستی تو این چند روز من دو کیلو هم وزن کم کردم🤤💪😍)
من میخواهم لاغر شوم .من میتوانم لاغر شوم . و من لاغر خواهم شد برای همیشه😍💪💪💪
به نام خداوند جان و خرد
سلام
روزتون پر از شادی و حال خوب🥰
دلیل چاقی چیست؟
چرا همیشه فکر میکردیم خوردن زیاد باعث چاقی میشه🤔
درسته که به اندازه خوردن و قدر بدن خودمون رو دونستن خیلی خوبه ولی پس چرا این همه نمونه و مثال هستن که دائم در حال خوردن هستن و تازه کمبود وزن هم دارن؟
من خودم به شخصه همیشه میگفتم خدا منو چاق آفریده😐
پس چرا من که همیشه در حال رعایت کردن هستم چاق میشم ولی دوستای صمیمی ام که همیشه در حال خوردن بی رویه هستن و هر چیزی که بخوان میخورن ولی لاغر هستن…
پس خدا منو چاق آفریده دیگه.
یکی از دلایل دیگه ای که همیشه برای چاقی خودم توجیح کننده بود این بود که زن چاق خوشگل تره ،زن باید یه پره گوشت داشته باشه🤣
بعد نمیدونم چرا تو استاندارد جهانی تمام مانکن ها یه پره گوشت رو ندارن و فقط ما بودیم که میگفتیم قشنگ تره😅
دلیل بعدی این بود که من استخون بندیم درشته
تا اینکه یه مدت یه رژیم خیلی سفت و سخت گرفتم و ۱۵ کیلو کم کردم و واقعا شده بودم یه دختر ظریف با یه استخون بندی نرمال و استاندارد…
همیشه میگفتم که ما ارثی چاق هستیم
چه از طرف خانواده پدری
چه از طرف خانواده مادری
ولی الان که نگاه میکنم خیلی نمونه نقض این باور رو دارم و نزدیک ترین نمونش برادر کوچیکه که واقعا متناسب و خوش هیکله.
باور داشتم که کم تحرکی من باعث چاقی منه
ولی الان یه همکار دارم که یک دهم منم فعالیت نداره ،نه تنها چاق نیست بلکه کمبود وزن هم داره.
همیشه میگفتم مامانم منو چاق به دنیا آورده😁
ولی مامانم داداشمم به دنیا آورده دیگه😄
میگفتم که خدا هر کسی رو یه شکل آفریده
یکیو چاق یکیو متناسب و یکیو بیش از اندازه لاغر
ولی تمام این انسان ها زمانی که به دنیا میان تغریبا یه قد و وزن رو دارن
وقتی قد و وزن خودم رو با یکی از دوستانم مقایسه کردم دقیقا یکی بود ولی من میرفتم دکتر که لاغر بشم
اون میرفت دکتر که چاق بشه
ما ررو که خدا دقیقا با یه وزن به این دنیا فرستاد و هیچ فرقی نداشتیم این ذهن ما بود که مارو به دو سمت متفاوت هدایت کرد.
نشستم و تمام دلایل خودمو نوشتم
هرچی دنبال دلیل و بهونه بودم که خودم رو مبرا کنم که تقصیر من نبوده
من تو چاقیم دخالت نداشتم
من که نمیخواستم چاق باشم ولی نتونستم
نتونستم بگم ارثیه یا از غذا و ورزش هستش
همش خودم بودم
همش درون خودم بود
بغض گلومو گرفت 🥲اومدم بگم چراااااا من؟
جاو خودمو گرفتم گفتم نه سنا جانم
اومدم بگم چرا من باید تو خانواده ای به دنیا بیام که به نوزاد یه روزه ۳ کیلویی بگن چاق ولی گفتم حتما یه حکمتی توش بوده
خواست حال دلم بد بشه ولی به مسیر قشنگی که رو به رومه فکر کردم 🥰
آره دلیل چاقی من مساوی میشه با من
و من هم انقد قوی و قدرتمند هستم که با این موضوع یه سکوی پرتاب بی نظیر برای خودم میسازم
میخوام میتوانم میشود
لاغری آسان ترین کاردنیا هستش و من به زودی شگفتی ساز خواهم شد✨️✨️✨️✨️
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم مسیر.
چرا من چاق هستم و از چه زمانی چاق شدم:من از زمان کودکی چاق شدم و اضافه وزن داشتم و تا جایی که یادم میاد مادرم مخالف پرخوری من بود و پدرم منو به خوردن تشویق میکرد و من از چاق بودنم حس بدی نداشتم تا سن نوجوانی که حس بدی پیدا کردم از چاق بودنم نسبت به همسن و سالهام و همیشه در حال رژیم گرفتن بودم تا به امروز که 30 سال دارم و همیشه خوردن برام در اولویت بوده است ارث و ژن مادری رو دلیل چاقیم میدونستم کم تحرکی سوخت و ساز پایین بدنم حتی میگفتم چون قد خیلی بلندی ندارم چاق هستم چون به دید من اکثر قد بلندا چاقیشون مشخص نبود. ***دلایل منطقی برای باطل کردن دلایل چاقی خود پیدا کنید:پدرم مرا تشویق نمیکرده بلکه با دلسوزی هایش به ذهن من زیاد خوردن را یاد میده فرمان میداده که تو چاق نیستی و میتونی به پرخوری ادامه بدیخوردن زیاد من دلیل بر چاقی من نیست خیلی ها پرخورن ولی چاق نیستن.برادرم خیلی لاغره همچنین دختر و پسر خاله ام هم خیلی لاغرن.دوست صمیمی خودم بیشتر وقتش تو خوابیدن و نشستن هست اما خیلی لاغرهخیلی ها در اطرافم قد بلندی نداشتن اما متناسب و زیبا بودنهمه دلایل رد شد.(تعهد مسئولیت لاغری):من ندا عمادی در تاریخ 1401/06/24 متعهد هستم که از وزن 80 کیلوگرم خودم را به وزن 56 کیلوگرم برسانم و در این مسیر از هر تلاش و کوششی سر باز نخواهم زدباور به توانایی خود برای لاغر شدن:1-من در 13 سالگی با برنامه رژیم دکتر کرمانی در مدت دو هفته دو کیلو وزن کم کردممن برای مدتی عصاره لیمو ترش مصرف کردم و تا حدودی لاغر شدممن در دبیرستان خودم رژیم سختی گرفتم و چند کیلو لاغر شدممن در سال 91 چندین کیلو لاغر شدم و مدت زمان 3 سال پایدار ماندممن با دوره چهل روزه خام گیاهخواری یک کیلو وزن کم کردممن در سال 99 از سایز کمر 95 به 86 رسیدم با کمک برنامه لاغری با رهتاک و روانشناسی در مدت یک ماه فقط.من یک سال قبل یک کیلو وزن کم کردم با برنامه رژیم غذایی لیمویی در سه هفتهپس من توانایی لاغر شدن را دارم.
علاقه به خوردن
آروم شدن با خوردن
کم شدن استرس با خوردن
مجبور کردن خودمون به خوردن
انگار یکی آدم رو مجبور میکنه که تو باید بخوری
زیاد هم بخوری وگرنه نابود میشی
سلام خدمت استاد عزیز
1- من استعداد چاقی دارم : نه چطور قبلا همه چی میخوردم و لاغر بودم بعد چاقی مگه استعداده یک بیماری ذهنی اگه استعداد بود که براش جایزه تعیین میکردند پس با الفاظ بازی نکنم چاقی بیماری ذهنیه
2- چاقی ارثیه از مادرم به من رسیده: طبق تحقیقات چاقی ژنی نداره که بخواد به ارث برسه
3- آدم چاق زشته (البته از بس از چاقی بدم میومد تمرکزم فقط رو چاق نشدن بود نه لاغری) : نه سحر الهی یه دختر چاق و زیباست
4- همیشه و همه جا باید رژیم داشته باشی تا لاغر بمونی همه لاغرها رژیم دارند: نه اتفاقا اکثر لاغرها اصلا نمیدونن رژیم چیه و همیشه میخورن مثل دوستم عطیه – عاطفه – نرگس – مهدی –
5- فست فود شیرینی قند نبات غذاهای چرب چاق کننده است : نه پس چرا مهدی نون و برنج رو میخوره کله پاچه میخوره چاق نمیشه
6- هر کسی ازدواج کنه چاق میشه : نه بیشتر دوستام ازدواج کردن چاق نشدن مثل فریده و ژیلا
7- هر کسی بچه دار میشه چاق میشه : نه فریده و ژیلا بچه دار شدن ولی همچنان لاغرن
****تعهدنامه : اینجانب شیرین متعهد میشوم که وزن خود را از 92 به 50 برسونم و در این راه هر تلاش و کوششی که لازم باشه انجام میدم تا پای تعهدم بمونم *****
راههایی که برای لاغری رفتم
دکتر خضری /10 کیلو کاهش وزن
دکتر خضری / 15 کیلو کاهش وزن
دکتر کرمانی/3 الی 4 کیلو کاهش وزن
سیبیتا / 5 کیلو کاهش وزن
کالری شماره / 10 کیلو کاهش وزن
رژیم کتو / 1 کیلو کاهش وزن
از بدنم متشکرم که با این روشهای سخت آزارش دادم و هچی نگفت ولی با این راههای اشتباه وزنم رو پایین آورد یعنی بدنم این توانایی رو داره این هوشمندی رو داره پس حتما اگه از راه درست برم بدون اذیت و آزار شدن و سختی دادن به خودم به وزن ایده آلم 50 کیلو خواهم رسید …
سلام خدمت استاد عطار روشن
من دلایل زیادی داشتم برای چاقیم:
⭕تمام دلایلم اشتباه بود من موندم و چاقیم و میپذیرم که مسنول چاقیم ،خودم هستم =پس مسنول لاغریمم خودم هستم ⭕
خیلی راه ها رفتم برای لاغری از ۱۸ سالگی شروع کردم
💟جسم من توانایی لاغر شدن رو داره 💟
(البته من تعهدم از ۱۴۰۱/۴/۲۰بود و از وزن ۷۴کیلو به ۵۹ کیلو گرم بودو چون به لطف خدای مهربانم واستاد عطار روشن توی این ۴۶ روز ۶ کیلو کم کردم وبه ۶۸ کیلو رسیدم امروز برای بار سوم ۱۲ گامو شروع کردم و تعهدمو به روز کردم به امید متناسب شدن )
سپاس از استاد عزیزو گرامی بابت اموزش هایی عالیشون🙏🙏🙏
🌺من به زمان بندی خدا اعتماد دارم 🌺
سلام و درود بر استاد گرامی
من عاشق لاغری با قدرت ذهن هستم چون با این راه به دنبال فشار آوردن به جسم نیستیم و به دنبال دلیل و برهان برای منطقی کردن ذهن هستیم .
من در جلسه ی گذشته کلی دلیل رو که در گذشته عامل چاقی خودم میدونستم نوشتم .
اما حالا آگاهم هرقانون تا زمانی اعتبار داره که هیچ مورد مخالف برای نقض اون قانون موجود نباشه .
پس اگر من دلیلی داشته باشم که دلایل گذشته ی من رو نقض کنه دیگه دلیل من برای چاقی معتبر نیست .
من درگذشته میگفتم مواد غذایی مقصر چاقی من هست اما چطور اطرافیان من که همین مواد غذایی رو میخورن اما بسیار لاغر هستن مثلا دوستم در باشگاه که در کنار من ایستاده بود اصلا هیچ رژیم و محدودیتی نداشت و همه چیز میخوزد حتی چیزهایی که من جرات نداشتم نگاشون کنم اون میخورد اما لاغر بود و یا خواهر خودم هر آنچه من میخوردم اون هم با من میخورد یا چیزهایی که من جرات نداشتم بخورم ایشون میخوردن و بسیار لاغر هستن و یا دخترم که دقیقا مثل من مواد غذایی مصرف میکنه و بسیار لاغر هست . پس این دلیلم نقض شد .
من در گذشته میگفتم چون تحرک ندارم پس بی تحرکی عامل چاقی من هست اما دختر خودم در اوج بی تحرکی که کرونا بود و حتی یه مدرسه ساده هم نرفت کلی وزن کم کرد و بسیار بسیار لاغر شد طوری که همه بهش گفتن و لباسهاش براش گشاد شدن و یا خواهر لاغر خودم که هیچ ورزش خاصی نمیکنه و خانه دار هست بسیار لاغر شده و لاغر مانده و ….پس این دلیلم هم نقض شد .
من درگذشته میگفتم چون اشتها دارم پس اون عامل چاقی من هست ولی الان آگاهم چیزی به نام اشتها در جسم من وجود ندارد و این اشتها در ذهن من لونه داره و من به جای اینکه بگم اشتها دارم باید بگم حق انتخاب دارم و چرااین اشتها تا قبل از از ازدواج در جسم من نبود اما به محض اینکه ازدواج کردم در جسم من پیدا شد پس معلوم که ساخته ی ذهن خودم هست .
من در گذشته کم کاری تیرویید و اختلال در هورمونها رو دلیل چاقی خودم میدونستم .چطور تا زمانی که آزمایش نداده بودم و متوجه این مشکلات نشده بودم بسیار لاغر و زیر ۶۰کیلو بودم اما تا متوجه شدم شروع به چاق شدن کردم و چطور اطرافیان من که از همین داروها استفاده کردن حتی یک گرم هم اضافه نکردن ولی من با خوردن این داروها سریع چاق شدن پس این دلیلم نقض شد .
من در گذشته سوخت و ساز پایین رو عامل چاقی خودم میدونستم .و لی این حرف اشتباه بود و این مورد در بدن همه ی آفراد یکسان هست چون سیستم جسمی همه ی ما آدمها مثل هم هست و این کاملا حرف غیر درستی هست
من در گذشته ازدواج رو عامل چاقی خودم میدونستم اما چطور هست که دوستهای خودم و اطرافیانم رو میبینم که با سالها ازدواج کردن لاغرهستن پس این دلیلم هم نقض شد
من بارداری رو دلیل چاقی خودم میدونستم .من بازم خیلی از دوستان و اطرافیانم رو میشناسم که با وجود دو بارداری و یا حتی چند بارداری اما بسیار لاغر هستند پس این دلیل هم نقض شد .
پس بی تحرکی و ازدواج و بارداری و دارو و اشتها و … رو مدتها هست که دلیل چاقی خودم نمیدونم و کلی هم کاهش وزن و سایز داشتم و دارم چون دیگه من هیچ دلیلی برای چاقی خودم ندارم و من هیچ مانعی برای لاغری خودم ندارم و با انجام این تمرین دیگه فقط و فقط من هستم وچاقی خودم و من باید مسولیت چاقی خودم روبپذیرم که این من هستم که با رفتارهای نادرست و افکار نادرستم خودم رو چاق کردم و دیگه هیچ عامل بیرونی دلیل چاقی من نمیشه و من با دوره ها دارم آموزش جدید به مغزم میدم که هیچ چیز باعث چاقی من نیست و فقط این خود من هستم که اینطور باعث چاقی خودم شدم .
مثلا من یادم میاد آخرین ماه های رژیمم بود که متوجه شدم کم کاری تیرویید دارم و یه مشکل هورمونی دارم که از هر کس میبرسبدم اینها باعث چاقی میشه میگفتن اره و دو پزشک همزمان با هم و کارشناس تغذیه با هم میگفتن تو در آینده چاق خواهی شد و من قبول کردم و باورکردم حق من هست که چاق بشم و یا میگفتم طبیعی که چاق بشم و اما با تمام وجودم ناراحت بودم و حتی گریه میکردم اما چون قبول کرده بودم هر ماه چاقتر میشدم و وزنم ثابت نبود و همینطور داشتم اضافه میکردم و اگر با این راه آشنا نمیشدم خدا میداند تا چند کیلو من چاقی رو تجربه میکردم اما خب خدا کمک کرد و در میانهی راه با این راه آشنا شدم ومن انگار دیگه کل جسمم زیرو رو شد و اوایل که چاقی من متوقف شد و بعد جسم من خیلی سریع شروع به لاغر شدن کرد و اتفاقا بعداً دیدم که یکی از اطرافیان لاغر من از همون داروهای من استفاده میکنه اما بدن اپن فرد حتی یک گرم تغییر نکرد و بیشتر من باور کردم که این خود من بودم که چاقی رو به خودم هدیه دادم و بیشتر قبول کردم که چقدر باورهای من در جسم من تاثیر گذار هستن پس دیگه گول نخواهم خورد و من آگاه شدم جریان چی هست و مهمترین آگاهی من اینجا هست که من قبول کردم من خودم مقصر اضافه وزن خودم بودم و تا حدودی الان هستم تا به اندام رویایی خودم برسم و من خودم باید لاغری رو برای خودم با انتخابها و رفتارهای درستم به دست بیارم .
من بارها تعهد دادم و بازم تعهد میدم که به زودی به اندام دلخواهم خواهم رسید چون من در بدو خلقت جسم زیبا داشتم و اما خودم با باورهای نادرستم اون روچاق کردم و من تا قبل از ازدواجم هم لاغر بودم اما بعد از اون دچار چاقی شدم پس من میتونم دوباره به اندام دوران مجردی خودم برگردم اون حق طبیعی من هست اون جسم طبیعی خودم هست که گمش کردم اما دوباره دارم پیداش می کنم .
من کسی هستم که دارم لاغری رو یاد میگیریم چون لاغری یک هنر هست مثل سایر هنرهای دیگه و همانطور که من رانندگی و آشپزی و گلسازی و آرایشگری و نقاشی روی بوم و کلاسهای مختلف کامپیوتر.و …. رو رفتم یاد گرفتم این لاغری رو هم یاد خواهم گرفت و با تکرار اون در اون مهارت پیدا خواهم کرد و جسم زیبایی. رو برای خودم خلق خواهم کرد .
من چطور باید لاغر بشم ؟
من باید به ذهنم لاغری رو یاد بدم و اونم از ابتدا باید شروع کنم تا ذهنم دقیقا متوجه بشه و اون رو یاد بگیره و اما باید تمام روشهای غلط گذشته رو کنار بزارم و هیچوقت سراغ هیچ راهی نرم که البته این رو هم بگم من نه تنها به سمت هیچ راهی نخواهم رفت بلکه بقیه ی راه ها برای من مسخره و عجیب و غریب هستن و هرگز تمایلی به انجام هیچ راهی ندارم
من اما بارها باید دلایل چاقیم رو در ذهنم ازبین ببرم و اما تمام دلایل ناتوانی در لاغری رو هم از بین ببرم
مثلا من میگفتم چون استخون بندیم درشت نمیتونم لاغر بشم
و یا میگفتم چون همه بهم میگن تو از خواهرت گوشتی تر ی هیچ وقت نمیتونم مثل خواهرم کاملا لاغر بشم .
و یا میگفتم از یه حدی بهبعد جسم من نمیتونه لاغر تر بشه و برای اون لاغری خیلی باید زجر و سختی کشید .
اما چون بارها با همین جسمم تونستم وزن کم کنم پس جسم من توانایی لاغر شدن داره و این جسم من بسیار توانمند هست چون بارها از روش اشتباه رفتم و کلی وزن کم کردم پس جسم من مشتاق و توانمند لاغری هست .چون من بارها از راه رژیم سی کیلو و بیست کیلو و …. کم کردم اما ماندگار نبوده چون راهم غلط بوده و اما من حالا آگاهم وچقدرجسم من مشتاق لاغر شدن هست و فقط من خودم نمیزارم که بر طرف بشه با افکار و. رفتار نادرستم نمیزارم که من لاغر ایده آل بشم
من لاغری رو حق خودم میدونم . و من مطمعنم اگر هنوز چاق هستم اینم حق من هست و من اون رو میپذیرم و اصلا گله و شکایت ندارم و من میخواهم با این راه شگفت انگیز لاغری رو تجربه کنم چون خدای من ،من رو به این راه هدایت کرده پس حتما میتونم لاغر بشم و توانایی انجام اون رو دارم .پس من با تمام وجودم قدم برمیدارم تا لذت زنده بودن رو بچشم .
سلام دوست عزیز من همیشه نوشته های شماارو میخونم و واقعا استفاده میکنم تبریک میگم قلم خوبی دارید
یه سوال داشتم شما با دوره رایگان لاغر شدید ؟؟یا دوره اصلی رو شرکت کردید؟
راستش من اصلا امکان خرید دوره رو ندارم برام سنگینه ماهاست تلاش میکنم ولی نمیشه چون خانه دارم درامدی ندارم …
دوره رایگان رو بارها گوش دادم و نوشتم اما تمرین و اینا توش نیست که نمیدونم باید چه کار کنم ؟
یه سری تغییرات تو افکارم داشتم اما تو جسمم هیچ تغییری نکردم تقریبا ۸ ماهه دارم تلاش میکنم …
انگیزه ام رو دارم از دست میدم …ولی خوب اصولی که
تو دوره اصلی گفته میشه قطعا نظام بند تر و دقیق تره و نتیجه هم خواهد داشت ….
فایل های رایگانو بارها گوش کردم تو دفترم نوشتم همون تمرینات جزئی هم که گفته شده انجام میدم ولی جسمم سر جاشه !
چون تو نوشته هاتون خوندم نتیجه گرفتید خواستن بددنم تو دوره رایگان بودید فقط یا اصلی ؟
باورتون نمیشه کارم همش چرخیدن تو سایت و خوندن و دیدن عکسها و گوش کردنه ولی نمیدونم میدونم ایراد از خودمه ولی فکر کنم دوره رایگانم زیاد نباید توقع داشته باشم ..
ببخشید وقتتونو گرفتم
سلام استاد من دیدگاهم دراین بخش رو ثبت کردم فقط یه چیز مونده که بگم من برای اولین بار درسال 83 از یک رژیم غذایی که یکی از دوستام از پزشک خود گرفته بود تونستم 17 کیلو کم کنم و چند سال بعد بازم با رژیم متخصص تغذیه 6 کیلو کم کردم وهمینطور با رژیمهای متنوع 5 یا 6 کیلو کم میکردم و آخرین بار هم با رژیم پرتین تونستم 8 کیلو کم کنم پس من میتوانم جسم من درلاغری ت. آنهاست به امید روزهای شگفتی ساز🙏🌹
سلام استاد عزیز این فایل و بارها بارها گوش دادم ودنبال دلایل چاقی خودم گشتم ومثل تمام دوستان عزیز که دیدگااشان را مطالعه نموده بود منم دلایلی برای چاقی خودم داشتم یک اوایل فکر میکردم دلیل چاقی من استعداد چاقی هست اما به مرور که گذشت احساس کردم دلایل دیگه ای هم دارم مثل خوردن خوابیدن کم تحرکی ولی وقتی دور طرافیانم را خوب نگاه کردم دیدم یکی مثل جاریم یا عروس خواهرم که خوراکشان دوبرابر من هست تحرکی هم ندارن و خوابشان هم که خیلی بیشتر ازمن هست ولی هرگز چاق نمیشن
پس فهمیدم که این دلایل دلیل چاقی من نیست ودنبال دلیل دیگه ای گشتم وقتی دنبال راهی برای کاهش وزن میگشتم یکی به من گفت چون مزاجت سرده برای همین لاغر نمیشی باید مزاجت را تغییر بدی ولی وقتی دیدم کسانی در اطرافم هستن که مزاج سرد دارن با خورد ن نوع مواد غدایی با طبع سرد دچار مشکل میشن ولی همچنان لاغر هستن پس فهمیدم مزاج هم نمیتونه دلیل چاقی من باشه دنبال دلیل دیگه ای گشتم گفتن بارداری باعث چاقی میشه ولی در فامیل دیدم کسانی که حتی با داشتن چندین بارداری وز ایمان همچنان لاغر هستن گشتم دوباره دنبال دلیل دیگه ای گفتن چاقی من ارثی هست ولی دیدم اگه ارثی هست پس چر ا خواهر وبرادر لاغرند یا دوستن را دیدم که پدرو مادر متناسبی داره ولی خودش چاق هست وخیلی از کسان دیگه را دیدم که فهمیدم ارثی بودن هم دلیل چاقی نیست ویا این که باخودم میگفتم سوخت وساز بدنم کمه ولی وقتی به اطرافیانم. نگاه میکنم میبینم که همه ما انسانیم خالق ما یکیست چطور ممکنه خدا آدمها متفاوت خلق کنه پس این هم نمیتونه دلیل چاقی من باشه فهمیدم تنها دلیل چاقی من خودم هستم مقصر چاقی خودم خودم هستم باور دارم که مقصر چاقی خودم خودم هستم نه هیچ دلیل دیگه ومتعد میشم که با راهنماییهای شما استاد عزیر وزن خودم رو از 76 کیلوگرم به 54 کیلو برسانم به امید روزهای شگفتی ساز 🙏🙏🙏
سلام و درود
راستش در مورد این فایل علاوه بر گوش دادن نظرات رو خوندم منم مثل دوستان کلی دلیل داشتم که با پیدا کردن مخالف های اونها تونستم نقض کنم اما به قول دوست عزیزمون فقط یکبار نوشتن و نقض کردن کافی نیست بلکه این رو باید بارها و بارها نوشت و تکرار کرد و هر لحظه تو مواجهه های روزانه فکر کرد و نقض کرد و باورهای درست رو جایگزین کرد،
من بزرگترین متهم رو تیروئید میدونستم که نکته جالبش این بود که یه دکتر فوق تخصص و متعهدی به من گفته بود که وقتی قرص میخورم تیروییدم مثل یه آدم معمولی هستش و هیچ آسیب و یا عوارضی برای بدنم نداره ولی من از اونجایی که دنبال مقصر بودم تا خودمو رها کنم وبه خاطر اینکه فقط یه بار اون اوایل شنیده بودم تیرویید باعث چاقی میشه حتی حرف دکتر متخصص هم برام مهم نبود …
اما حالادرموردش از استادشنیدم ، خوندم ، تحقیق کردم و متوجه شدم حرف دکتر متخصصم کاملا درست بوده و تیرویید نقشی تو چاقی من نداشته …من دلایل زیادی داشتم ژنتیک، کم خوابی ، پر خوری عصبی ، اشتهای زیاد، خوراکی ها ، افسردگی ، بارداری که خدا روشکر با راهنمایی های استاد در مورد همشون خوب فکر کردم و مخالف شونو پیدا کردم نه یک بار بلکه چندین بار حتی وقتی اتفاقی هم کسی رو میبینم یهو تو ذهنم میاد و با خودم میگم ببین من این رو دلیل چاقی میدونستم ولی الان با دیدن این مورد این دلیل نقض شد …
پس مقصر صد درصد چاقیم خودم هستم و تمام!
اما بزرگترین دستاورد این نقض کردن ها برای من اصلاح رفتارم با سه فرزندم هست که تمام تلاشم می کنم این باورهای سمی وارد ذهن اونها نشه ترس از خوراکی ها و خیلی چیز های دیگه تا آنها مثل من زجر نکشن و با تناسب زندگی کنن و حسرت نداشته باشن ….
دارم یادشون میدم درست فکر کنن و ذهنشون رو خراب نکنن الان دخترم داره وارد دوره بلوغ میشه پدرش مدام میگفت که مراقب خورد وخوراکت باش تو این دوره اضافه وزن میگیری و فلان و دخترم آروم آروم داشت اضافه وزن میاورد ،اما من محکم جلوش ایستادم و جلوی ورود این مزخرفاتو گرفتم با دخترم حرف زدم و دیدم که چقدر حس بهتری داره
و شکر خدا داره دوره بلوغ رو با تناسب و حس خوب میگذرونه البته با یه بار حرف زدن نمیشه و من مدام دارم کنار گوشش تکرار میکنم و این خیلی واسم لذت بخشه که باعث بشم بچه هام از زندگی لذت ببرن و درگیر چاقی نباشن …
با آرزوی بهترین ها 🌸
به نام خدا
ارث و ژنتیک
که سالهای سال گوشمون پرشد ازاین حرفها .
که اگر کارخوبی در خونمون میکردیم هیچی نمیگفتن اما اگه یه روزی یه کاری میکردیم که خوشایندشون نبود بلافاصله برچسب میخوردیم واز اونجایکه که چاقی تو طایفمون بیشترسمت پدری بود وپدرم چاق بود برچسب شبیه عمه ات هستی واون هم اینجوریه بهمون میخورد .
خیلی جالبه الان که خوب زوم کردن بچه های عمه ام هیچکدوم به خودشان نرفتند چرا زیبایی شبیه مادرشان هستند حتی رنگ چشم و زیبایی چهره اما تو چاقی ولاغری کاملا متناسب هستند و من که ازلحاظ قیافه اصلا شباهتی به اونها ندارم اما چاقی منو به یکی ازعمه هام نسبت میدادن وازبس گفتند من کلا باور کردم .
یا خوردن برنج باعث بزرگی شکم میشه . واین درحالیکه دوربریام وآشناهامون همشون برنج میخورن وبیشترشون وعده شام هم برنج استفاده میکنن واین درحالیکه ما چندین ساله به خاطر چربی خون مادرم وقندبالاش برنجی که ناهار میخوریم هم آبکش میکنیم .
موارد دیگه علت چاقی رو بهش اشاره نمیکنم چون در ماههای گذشته روش آنقدر کارکردم ودلیل منطقی آوردم که کلی کاهش وزن داشتم وخودم احساس میکنم این دو مورد رو عالی کارنکردم شاید کمتر نمونه منطقی برای ذهنم آوردم .
آخه دیگه من انتظار لاغری اونهم فابریکی شو دارم و روی خودم وذهنم حساب ویژه ای باز کردم .
من به جای سرزنش خودم و انتقاد ازجسم زیبام میام بیشتر روی ذهنم کارمیکنم عجله که نیست ۸۰ درصد اوکی شده مابقیش هم چندفرمول کوچولو هست که لابه لای روزنه های ذهنم قایم شده اونها رو هم شناساییش میکنم تا بتونم اون ۲۰ درصد زیبایی وعشق رو به خودم هدیه بدم .
خودم بازم تعهد میدم که با الهام از محیط پیرامون وتفکر وتعقل زیاد این دوتا فرمول مخرب چموش رو ازذهنم خارج کنم .
البته با توکل به خدا و آموزشهای استاد عزیز وعالیقدر که هرچی میخاد از خدا به راحتی بتونه بهش برسه . واین شادی رو که بهمون هدیه داده هزاران برابرش رو بتونه ازجهان دریافت کنه .
سلام خدمت عزیزان متناسب
دلایل چاقی من
منم دلایل زیادی برای چاقب خودم داشتم اولیش ومهمترینش ژنتیک بود ک باور کرده بودم چون شبیه خونواده مادری هستم بس چاق میشم در حالی ک برادرم هم شبیه بود ولی متناسب دختر خالم یا پسر داییام هم شبیه بودن ولی متناسب هستن بس ژنتیک نمیتونه دلیل چاقی باشه چون توخیلی از خانواده ها میشه افراد برظاهر چهره شبیه رودید ولی متفاوت ومتناسب ،
دلیل بعدی خوردن مواد غذایی ،من کلا مواد غذایی روعامل چاقی میدونستم اغلب غذا ها وخوراکی ها از دیذ من چاق کننده بودن شیرینی ها ،چرب ها،برنج ،غلات ،همه روعامل چاقی میدونستم وبا خوردن چن قاشق برنج و یا نون انتظار چند کیلواضافه وزن روداشتم در حالی ک بابام هم از اون غذا میخورد ،برادرم ویا زنداداشم همشون از تمام مواد غذایی مصرف میکردن وکاملا همیشه متناسب بودن ،بس مواد غذایی نمیتونن عامل چاقی باشن، مورد بعدی تند تند غذا خوردن بود خب خیلیا هستن ک وقت کمی دارن ومقدار مواد غذایی ک نیاز دارن روسریع میخورن ولی متناسبن ، داروهای مکمل وویتامین هارو عامل چاقی میدونستم در حالی ک زنداداشم ودوستم خیلی راحت ومداوم مصرف میکنن ولی اصلا هیچ کدومشون توی این سالها تغییری نکردن، سایه ای باور اونقدر بر من سنگینه ک با اینکه الان بارها باورهامونوشتم و نقضشون کردم وکلی برا خودم دلیلی اوردم ولی باز هم چن وقت پیش نیاز ب مصرف زینک و داروهای کم خونی داشتم و چن روز ک مصرف کردم اونقدر ترس وحس بد بهم دست داد ک نتونستم ادامه بدم وفهمیدم ک من هنوز اینجای قضیه رومشکل دارم وباید بیشتر برای خودم دلیل بیارم یا تحقیق کنم و ادامه بدم تا باورم نسبت ب این قضیه تغییر کنه ، یکی دیگه از مواردی ک فک میکردم عامل چاقی منه شام خوردن ویا دیر شام خوردن بود ما اغلب اوقات شاممون رو دیر وق میخوردیم وفقط منو مامانم از این شام چاق میشدیم و بقیه مشکلی براشون پیش نمی اومد حتی بابام ک بالافاصله بعد شام میخوابید و همیشه متناسب ولاغر هم هست در حالی ک من خواب فوری بعد شام یا وعده غذایی روهم عامل چافی میدونستم در حالی ک دوست متناسبم .یا زنداداشم حتما بعد غذا چرت میزدن، طی این مدت ب خیلی از باوزهای غلط نسبت ب چاقیم پی بردم وبرای خودم غیر منطقی کردم اون باورهامو چون براشون دلایلی اوردم ک افرادی با همون شرایط بودن ولی متناسبم موندن ،مثل تحرک کم، ک دوستم ویا زنداداشم ب قول معروف تا لنگ ظهر میخوابیدن وبعدشم فعالیت خاصی نداشتن ولی متناسب ولاغر بودن، همسفر میشدیم واونا همچنان متناسب و من سفر وعامل چاقی و چن کیلواضافه شدن ب وزنم ،حرص میخوردم چاق میشدم در حالی ک یکی از دوستام کمتناسب بود چ با ناراحتی وغصه چ با شادی زیاد لاغر ومتناسب میشد ،در حالی ک من هر دو مورد رو عاملی برای پر خوردی واشغال خوری استفاده میکردم ناراحتم زیاد میخورم خوشحالم زیاد میخورم ،در حالی ک دوستم یا زنداداشم یا بابام در هر دوحالت یا ب مقدار مورد نیاز میخورن یا حتی خیلی کمتر از حالت عادی ،بس هیچکدوم از اون عوامل نمیتونه باعث چاقی بشه، رد خور نداشت کمن بعد ماه رمضون چن کیلو اضافه نکرده باشم در حالی ک زنداداشم پوست واستخون میشد بس اثراد از فرمول ها وباورهای من بود ، من خودم مقصر صد درصدی چاقی خودم بودم و هستم وتا ابد هم هیچ دلیلی خارج از من وجود نداره وتمام وکمال خودم مقصر چاقی واضافه وزنم بودم واگه الان هم مقداری از وزنم مونده باز هم خودم مقصرم، و تعهد میدم ک تا اخر عمر در این مسیر ذهنی باقی بمونم ویا احساس خوب واشتیاق برای رویای تناسب خودم تلاش کنم ،چون میدونم ک هنوزم باورهای ناشناخته ای دارم ک نتونسم ب ایده الم برسم ولی هر روز گامی برمیدارم و خدای مهربان هم منو ب سمت شناسایی این باورهای چاقی هدایت میکنه، خیلی وقتا شده دیدگاهی روخوندم و از نوشته عزیزی متوجه باوری در خودم هم شدم وچقد بهم کمک شده واقعا اهمیت خوندن دیدگاه دوستان رو من ب اندازه گوش دادن وعمل ونوشتن میدونم چون خیلی از دیدگاهایی ک مخصوصا استاد زحمت کشیدن ومدال دادن مفید و کاربردی بوده برام ،من موندم و چاقیم بس خودم باید رفعش کنم هیچ عامل بیرونی نمیتونه برای متناسب شدن دائمی من کاری بکنه همینطور ک هیچ عامل بیرونی باعث چاق شدن من نشده ،من با ذهنم چاقیو ب جسمم اوردم بس با اموزش لاغری ب ذهنم لاغری رو ک طبیعت جسمم بوده رو بهش برمیگردونم
خدایا شکرت برای توفیق بودن در مسیر زیبای تناسب
بنام خدا
سلام استاد روشن عزیز و دوستان همراهم
اندکی فکر کردم که آیا بنویسم یا چرا چون من بارها این فایل را گوش کردم و نوشتم دیگه روم نمیشد بنویسم اما از طرفی که استاد تو فایلی یادم نیست کدوم فایله که هنرجو سوال کرده بود استاد تو دوره تکرار فایلها هستم چکار کنم بازم باید بنویسم استاد هم بهش گفت که فکر الان داری شر و میکنی باید باز هم بنویسی ،بخونی و گوش کنی فایلها را البته اگر درست نوشتم چون چنین موضوعی بود منم گفتم بنویسم
از دلایل چاقی خودم شروع میکنم
پرخوری و تند خوردن چاقم کرده
از قبل ازدواج این برام طبیعی بود که بارداری آدم باید بشه
مصرف مکمل ها باعث چاقی میشه
مصرف نان و برنج و ماکارونی و مواد نشاسته ای چاق کننده هستند
تمام این موارد را من باور کرده بودم و همین طور هم شد اما از وقتی وارد سایت تناسب فکری شدم متوجه شدم که خودم باعث چاقی خودم شدم چرا چون افراد متناسبی،اطراف من هستند که اونا هم همین مواد غذایی را میخورن اونا هم باردار شدن اونا هم مکمل میخورن ، برنج و روغن میخورن زیاد غذا میخورن پس چرا متناسب هستند پس یه اشکالی در فرمول های مغزی من هست و من چاقی را برای خودم طبیعی کردم و همیشه میگفتم که طبیعی هست چاقی من برای همین هر چی تلاش میکردم لاغر نمیشدم و من با خودم تعهد میبندم که مسؤلیت چاقی خودم را به عهده بگیرم و خودم را از وزنی که نمیدانم چون یک ساله وزن نکردم خودم را به وزن ۵۶ برسونم و مسؤلیت لاغری خودم را هم به عهده میگیرم و انشالله ر سال ۴۰۱ من شگفتی ساز میشم چون چیزی به وزن ایده الم نمانده البته من همین الان هم شگفتی ساز هستم چون با نقطه شروع خودم خیلی فاصله گرفتم
با آرزوی موفقیت برای همه ی دوستان
سلام خدای مهربان سلام استاد عزیزم سلام دوستان گرامی
داشتم دیدگاههای دوستان رو میخوندم حس درونی ام گفت بنویس منم شروع کردم نمیدونم چی قراره بگم ولی می نویسم تا مطالب گفته بشه حس خوبیه مطالب از قلبت تراوش کنه معلوم میشه این خودت نیستی که می نویسی معلوم میشه داره گفته میشه
فایل دوم لاغری رایگان نقص دلایل چاقی مون
همه اومدن دلایل چاقی شون رو نقص کردن رفتن ولی به اصل قضیه پی نبردن به اینکه با نقص دلایل چاقی چاقی از بین نمی ره چاقی نابود نمیشه خودبخود باید بتونی عملکرد درستی داشته باشی باید بتونی با احترام و عشق با بدنت رفتار کنی وهر چیزی رو نخوری وبا عشق با غذاها برخورد کنی و غذاها رو آگاهانه وبا عشق بخوری نه با حال بد نه با بیزاری نه با ترس دلایل چاقی نقض شدن ولی سایه شون بالای سرمون هنوز که هنوز ه سنگینی میکنه دلایل چاقی خیلی سنگینن دلایل چاقی خیلی ریشه دارن همه ما فکر میکنیم یه بار نقص کردیم دیگه کار تمام شد باید کار هر روزمون باشه باید هر لحظه با دیدن آدمها دلایل چاقی مون یادمون بیاد و بارها نقض کنیم باید هرروز با خودمون تکرار کنیم من مسئول چاقیم هستم من مسئولیت چاقیم رو بر عهده میگیرم من مقصر چاقیم هستم من خودم باعث بر هم خوردن تناسب جسمم شدم پس خودم هم درستش میکنم .باید لاغری تو ذهن طبیعی بشه و چاقی برای ذهن غیرطبیعی ما چاقی رو تو ذهنمون طبیعی کردیم ذهن باورش شده این همه چربی جزو طبیعتش هست باورش شده چاقی برای بدن خوبه برای سلامتی خوبه برای زیبایی خوبه برای قوی بودن خوبه همه اینها رو ذهن باور کرده و چاقی رو برای ما حفظ کرده باید مشکلات چاقی رو برای ذهن یادآوری کنیم بگیم چاقی چه زیان های جسمی و روحی برای ما داشته تا ذهنه باور کنه که چاقی بده زشته چاقی مریضی میاره چاقی افسردگی میاره اون باید توجیه بشه ذهن رو میشه آموزش داد لاغری مثل بقیه هنرهاس باید براش وقت گذاشت یادش گرفت و به صورت عملی در زندگی روزمره اجرا کرد باید این قدر خوب یاد بگیریم تا بتونیم راحت اجرا ش کنیم .< >منم دلایل چاقیم رو نقض میکنم کم کاری تیروئید استاد در طی تحقیقی که کردن معلوم شد که بیماری تیروئید در بدترین حالت خودش در طی سی سال چهار تا هفت کیلو به وزن جسم اضافه میکنه نه دیکه سی چهل کیلو
واینکه من چندین نفر رو با چشمای خودم دیدم کم کاری تیروئید داشتن ولی لاغر بودن
استخوان بندی درشت این دلیلم به راحتی نقض میشه چون من سالها قبل که هفتاد کیلو شدم این قدر ظریف وباریک شده بود که نگو یا خواهرم چاق بود چهار شانه پهن ولی رژیم گرفت لاغر شد اینقدر کوچک و ظریف شده بود یا داداشم لاغر شده درشت هیکل بود ظریف وباریک شده پس نتیجه میگیریم چاقی باعث درشت هیکلی میشه لاغر بشی ظریف میشی هیکلت کوچک میشه
از چند نفر فرد متناسب شنیدم صبحانه خیلی مختصر می خورن میل به صبحانه ندارن برای همین حساس شدم در حالیکه اگر بازم اندازه بخورم مشکلی پیش نمیاد سعی میکنم با احساس خوب برای تغییر کوچک در عادت صبحانه سعی کنم سه هفته در روز نون پنیر گوجه بخورم چون کره یا مربا خامه دوس ندارم یا تخم مرغ ابپز بدون کره بخورم تا عادتم رو تنوع داده باشم&
>دلیل دیگه ام ترس از چاق شدن بیشتر هست حتی با این دورهاین دلیل هم رد میشه چون من در بهترین مسیر لاغری هستم و دارم روی ذهنم کار میکنم و رفتارها وافکار جدیدی پیدا کردم درمسیر تناسب اندام هستم نه در مسیر چاقی من از وقتی وارد سرزمین لاغر ها شدم دیگه از سرزمین چاقی اومدم بیرون پس محاله چاق بشم چون رفتارها وعاداتم خیلی تغییر کرده اصلا جای نگرانی نیس ومن تا زنده ام در مسیر این آگاهی ها هستم به امید خدا و اصلا نگران این نباشم که شاید نتونم گوش بدم یا بنویسم و دوباره چاق بشم حالم بد بشه من خیلی چیزها یاد گرفتم سعی کنم از اونها استفاده کنم و عمل کنم به آگاهی هام عمل کردن خیلی مهم تر از گوش دادن های مکرر هست
دلیل دیگرم ترس از لاغر شدن و لاغر نماندن این دلیلم نقض میشه استاد هفت ساله لاغر شده ومانده هرروز هم لاغرتر میشه جای نگرانی نیس خیلی ها درین سایت لاغر شدن و لاغر موندن واینکه این دیگه رژیم وورزش نیس که لاغر نمونی تو داری ذهنت رو برنامه ریزی میکنی شخصیتت داره عوض میشه این لاغری ماندگار هست به فرض اگر هم چاق شدی بازم میای دوباره شروع میکنی
واینکه من فعلا الآن میخوام لاغر بشم اولویت اولم لاغری هست بزار برسم بعدش رو بعدا بهش فکر میکنم چه کار کنم. لاغر بمونم .
سلام✋ الهی سلامت باشین و همینطور انرژی فوق العاده قوی تون شامل حال همه دوستان بشه .🤲
برای قلب پاک❤ روح بزرگتون دعا میکنم که اینقدر شفاف و یک رنگ و خالص از تجربیاتشون میگید.
من از دیروز که با سایت شما آشنا شدم بسیار متعجب هستم چرا که با همین تمرین اول و دوم به طور غیر ارادی و یا تلاش آنچنانی یک کیلو وزنم رو ترازو تغییر کرده متعجب شدم از این همه قدرت ذهن
یک نکته دیگه هم اشاره کنم که قبل از اینکه با سایت شما آشنا بشم ابتدا یک سایت رو دیدم بااینکه ۸فایل صوتی کوتاه داشت رو گوش کردم و تازه وقتی قرار بود شروع کنه راه کارها رو، باید دوره را خریداری میکردیم یعنی کاملا ناقص وغیر واقعی 🤦♀️( که اسمش رو نگم بهتره شاید بقیه گمراه بشن)
بعد از اون سایت شما رو پیدا کردم و وقتی که به مطالبتون گوش می کردم متوجه شدم که ایشون یک جاهایی کاملاً از تجربیات شما کپی برداری کرده و حقیقتاً تنها راه فهمیدن اینکه کدوم سایت ابتدا شروع به کار کرده و حقیقت رو میگه تنها و تنها موج صداقت و تعریف با جزئیات جناب آقای عطار روشن بود 👌داشتم به این موضوع فکر میکردم 🤔که وقتی یک آدمی با قدرت ذهنش به پیش میره از هیچی واهمه نداره و این که من متوجه شدم اون سایت از شما کپی برداری کرده همین نفوذ و قدرت کلام آقای عطار روشن بوده بهتون تبریک میگم 👌
من تازه یکی از اعضای شما شدم و قدم به قدم پیش میرم تا به وزن ایدهآل برسم🙏 البته کنار شما و خدا رو شکر می کنم که با شما آشنا شدم کاملاً به طور اتفاقی و چقدر قشنگ گفته بودید که اگر اتفاقی آشنا شدید با این مسیر دلیلش اینه که شما هدایت شدید خدا را شکر می کنم خدا را شکر می کنم خدا را شکر می کنم🙏 امیدوارم که خدا بهتون سلامتی بده و خیلی ممنونم 💞ازتون بابت تمام خوبیاتون تکتک که قابل شمارش نیست و من از دیروز با اشتیاق و خوشحالی روبرو شدم که هیچ وقت اینو توی خودم ندیدم بابت کم کردن وزن همیشه یه ناراحتی سر رژیم و ورزش سخت و اینا بود ولی الان فقط اشتیاق دارم برای ادامه فقط اشتیاق دارم برای تمرینا و باز هم خدا را شکر میکنم و ممنونم از شما 💞🙏
🌹اول چرا چاق شدم ؟****چون وقتی سیر میشدم همچنان ادامه میدادم ****بعد از غذا وقتی میل به شیرینی داشتم به جای یک عدد خرما ۵ عدد می خوردم ****وقتی که می خواستم نوشیدنی بخورم نوشیدنی رو داغ می خوردم و مجبور میشدم همراهش ۵ تا خرما بخورم به جای یک عدد خرما**** وقتی غذا رو جمع میکردم یواشکی دو تا قاشق دیگه برنج میخوردم**** وقتی که معده م پر بود و دسر و شیرینی و تنقلات بود اصلاً بی توجه به این که جا ندارم میخوردم ****گاهی اوقات غذا اصلی نمیخوردم به خیال کم کردن وزن اما به فاصله یکی دو ساعت بعد چنان ضعف میکردم که هر چیز ترش و شیرین داخل یخچال رو وارد معده ام می کردم و بعدش حس بسیار بدی داشتم🥺
🌹🌹 دوم:کی چاق شدم؟؟از زمانی که دیگه برام مهم نبود لاغری وباور کرده بودم من لاغر نمیشم.
🌹🌹🌹سوم:خودم مسئولیت چاقیم را بر عهده می گیرم و خودم دلیل چاقی هستم همونطور که خودم دلیل لاغری خودم هستم.
🌹🌹🌹🌹چهارم: امروز ۵ خرداد ۱۴۰۱ من با وزن ۸۸ و ۶۰۰ گرم متعهد می شوند که به وزن ایده آل خود برسم و در این مسیر از هیچ تلاشی دریغ نمیکنم و همانطور که بارها و بارها تونستم و وزن خودم رو با اندکی رژیم و ورزش کم کنم اینبار قوی تر با قدرت ذهن خودم را به وزن ایده آل دوست داشتنی و رویایی میرسونم و در همان وزن باقی میمونم تا آخر عمرم.🤲🌹
آمین
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان 😊
خب همه ما که الان تو این سایت رفت و آمد داریم به واسطه این اضافه وزنمون راه هاي زيادي براي لاغر شدن و رهایی از فشار های روانی که بر اثر چاقی به وجود آمده امتحان کردیم اما هر بار که شکست خوردیم یا کم آوردیم بخاطر سختی روش از کم کردن و لاغر شدن ناامید شدیم و هم بخاطر حرف خانواده، رسانه ها و… و توجیح کردن چاقی به خودمون و دیگران هر دفعه یک بهانه و دلیل برای اضافه وزن خودمون میآوردیم
الان من میخوام تمام دلایلی که برای چاقی خودم میتراشیدم رو ساقط کنم
🔴چاقی من بخاطر ارثی بودن با ژنتیکه :هم در خانواده پدری هم مادری افراد زیادی لاغر هستند که مادر یا پدر شان اضافه وزن دارد و یکی دیگر از خانواده شان هم همینطور اما خودشان متناسب اند
در خانواده پدری من عموم و زن عمو هر دو متناسب اند و از بین 5 فرزندشان 2 نفر دچار اضافه وزن اند اگر ارث علت چاقی آدم ها میبود پس آن دو تا هم لاغر میبودن
پس این دلیل برای چاقی کاملا نقص خواهد شد
🔴مواد غذایی دارای مواد نگهدارنده و کود های شیمیایی :همین افراد که لاغرند از همین مواد غذایی استفاده میکند و بیشتر مواد غذایی که مصرف میکنم اون ها هم استفاده میکنند پس این دلیل کاملا نقص میشه اگه از مواد غذایی بود اون ها هم مانند من چاق میشدند
🔴صبح که پا میشم شکمم صاف است اما تا شب تغییر میکند:این دلیل هم به راحتی رد می شود. همهٔ افراد متناسب وقتی که صبح بیدار میشوند شکمشان صاف است وقتی چیزی میخورند باز هم همین است شب که میخوابند هم همین است پس این دلیل نمیتواند علت چاقی باشد و من میپذیرم که این دلیل کاملا غلط و اشتباه است و از اعتبار خارج میشود
🔴متابولیسم بدنم پایین است :خداوند مهربان همهٔ انسان هارا یک جور آفریده تمام اعضای بدن ی شکل است از ساختار مغز گرفته تا نوک پا. خداوند دلیلی ندارد که فرقی بین بنده هایش بگذارد. روزی خدا ما را میآفریند موجودی کاملا پاک و بی گناه هستیم. پس چرا خداوند باید یک فرد را جوری بیافریند که چاق باشد و تا آخر عمر عذاب بکشد فردی دیگر را جوری بیافریند که تا آخر عمر متناسب سلامت باشد؟ پس این دلیل کاملا غلط است
🔴کم تحرکی :مگر افراد لاغر نمیبینم که یا همش خانه اند یا پشت میز و یا تا به حال در کل عمرشان ورزش نکردند؟ پس چطور کم تحرکی آن ها را چاق نکرده؟ پس این دليل نقص میشود
🔴استخوان بندی درشت :این هم رد است چون که ما میدانیم و قبول داریم که خداوند همه ما انسان هارا ی شکل آفریده
خداوند همهٔ ما را روز اول متناسب آفریده نگاه نکنید که نوزادی بدنیا میآید لاغر و ریز است نوزادی دیگر انقدر چاق است که به سختی بدنیا میآید آن چاقی نوزادی که اول زندگی است بخاطر تمام افکار و رفتار های اشتباه مادرش است که خود را به پرخوری واداشته تا به گفته خودش و اطرافیانش بنیه بچه قوی باشد وگرنه انسان ها غریزگی متناسب اند
من زهرا رضایی نژاد از امروز تاریخ 4/3/1400 متعهد هستم که خودم را از وزن 51 کیلوگرم به وزن 48 کیلوگرم برسانم و در این مسیر از هر تلاش و کوششی سر باز نخواهم زد
یه امید روز های بهتر و رسیدن به سلامت جسمی و روحی کامل
سلام به همگی عزیزان همراهم
منم در جلسه ی قبل تمام دلایلی که در گذشته فکر میکردم چاقم میکنن رو نوشتم و اما حالا فقط به اونها خندم میگیره و اونها رو مسخره و بیخود میدونم و تنها دلیل چاقی خودم خودم هستم افکارم ،رفتارم و باورهام هستن .
من هم مثل تمامی افراد چاق کلی دلایل مسخره برای چاقیم داشتم اما در طی دوره یاد گرفتم اگر خلافش به من ثابت بشه دیگه نقض میشه و دیگه دلیل من برای چاقی نمیشه .و دلیل معتبری برای چاقی من نمیشه
.
من در گذشته همیشه عامل اصلی چاقیم رو اشتهای زیادم میدونستم .
اما چرا یک بار از خودم نپرسیدم تا قبل از ازدواجم من این اشتها رو در بدنم نداشتم اگر داشتم پس اون کجا بود چرا من چاق نبودم
و یا اینکه عامل دیگه چاقیم رو خوردن مواد غذایی پرچرب و غیر رژیمی میدونستم
اما چرا تمام افراد لاغر اطرافم همه چیز میخوردن و لاغر بودن .و اصلا کاری به رژیم ندارند
و یا اینکه عامل دیگه چاقیم رو بی تحرکی میدونستم.و فکر میکردم باید باشگاه برم ورزش سنگین کنم وعرق بریزم تا لاغر بشم اما چرا خیلی از متناسبهای اطرافم مثل خواهر زاده های همسرم ویا دخترم و یا خواهرم و یا دوستم و… بدون تحرک کاملا لاغر هستن .
و یا اینکه من خوردن داروهای تیرویید و هورمونی رو عامل چاقی خودم میدونستم .اما چرا دوستم با داشتن این مشکل لاغر هست و یا خودم تا قبل از اینکه خبر دار بشم این مشکل رو دارم با رژیم کاملا لاغر بودم.
یا اینکه من فکر میکردم چون هر شب خونه مادرم میرم و کلی شام ومواد غذایی میخورم چاقم.اما چرا برادرم و خواهرم که با من اونجا بودن و میخوردن چاق نبودن
.
من دورهمی و مهمانی و رستوران و فست فودی رو عامل چاقی خودم میدونستم اما چرا خواهرم که پا به پای من همه جا میومد و میخورد لاغر بود و هنوزم هست .
من خوردن چیبس و پفک رو عامل چاقی خودم میدونستم اما چرا دوستم و خواهرم ویا برادرم که اینقدر دوست دارند و همیشه با من میخوردند لاغرن بودن و هستند فقط من رو چاق میکنن ؟؟
من خوردن هله هوله و شیرینی و .. رو عامل چاقی میدونم اما خواهر بسیار لاغرم عاشق شیر بنی هست و همیشه در یخچال داره اما بسیار لاغر هست.
من. خوردن شام سنگین و کلا وعده ی شام رو عامل چاقی میدونستم اما چرا تمام اطرافیان لاغرم همیشه هر چه بخوان در هر زمانی میخورن و لاغر هستن .
من خوردن قرص ویتامینه رو عامل چاقی خودم میدونستم اما خواهر لاغرم با من مصرف میکرد و هیچوقت هم چاق نشد پس فقط من رو چاق میکنن ؟
من ایام های خاص مثل ماه رمضان وعید وسفر و … رو عامل چاقی خودم میدونستم اما دوستان لاغرم و خواهرم و…. در هر زمانی لاغر بودن و هستن و اصلا تکون نمیخورن .تازه شاید لاغر تر بشن
من ازدواج رو عامل چاقی میدونستم اما چرا خیلی از دوستان واشناهام با ازدواج اصلا اندامشون تکون نخورد
من بارداری رو عامل چاقی خودم میدونستم اما چرا خیلی از اطرافیانم و دوستان خودم بعد از دو بارداری هنوزم اندام ظریف و دخترانه ای دارند و اما فقط من باید چاق بشم ؟؟
من چاقی در سن بالا رو برای خودم طبیعی میدونستم اما خیلی از اطرافیانم در سن بالا هستند که کاملا لاغر هستند و زیبا و خوش اندام .
من خوردن غذای غیر رژیمی رو عامل چاقی خودم میدونستم اما چرا خواهرم و تمام اطرافیانم هر چی بخوان به راحتی میخورند و لاغر هستند .
من فکر میکردم سوخت و ساز بدنم به خاطر تیروییدم پایین اومده و باعث چاقی من شده اما سوخت و ساز در تمام بدنها به یک اندازه هست و عامل. چاقی هیچ کس نیست و خود من با این سوخت و ساز بدنم با همین مشکل تا مرز ۵۹ کیلو تونستم از راه غلط لاغر بشم پس اون موقع جریان چی بود !؟ اصلا سوخت و ساز جز اندام های درونی ما هست و همه ی ما اندام های درونی مثل هم داریم پس سوخت و ساز همه ی ما انسانها به یک اندازه هست .
من فکر میکردم بدن من فرق داره با بقیه ی متناسبها و من نمیتونم لاغر بشم و روند لاغری در جسم من متوقف شده اما چطور هست که لاغرهای اطرافم مثل خواهرم و دوستم هیچ وقت روند لاغری در اونها متوقف نمیشه و اونها همیشه لاغر هستن .
پس هیچ کدوم ازاین ها دلیل چاقی من نیستن چون من با این افکار بعد ازازدواجم آشنا شدم سریع چاق شدم و اما الان به مدت دو سال هست که دیگه اونها رو قبول ندارم و جسم من هم دیگه روندش تغییر کرده. و من در مسیر لاغری هستم چون من خودم رو مسول چاقی خودم میدونم و فقط و فقط خودم رو مقصر چاقی خودم میدونم هم با افکار اشتباه و هم با رفتار اشتباه من خودم رو چاق کردم .
مثلا همین اواخر بعد از بارداری دومم که من کاملا متناسب بودم یه آزمایش دادم و متوجه شدم کم کاری تیرویید دارم و چون پزشکی به من گفت تو دیگه چاق خواهی شد من باور کردم و چاق شدم و اتفاقا همزمان یه مشکل هورمونی هم پیدا کردم که مجبور به خوردن دارویی شدم که بازم دکتر به من گفت از این به بعد به خاطر خوردن این داروها طبیعیه که چاق بشی و چون در ذهن من چاق شدن برام طبیعی شد من هر چقدر تلاش میکردم و بیشتر رزیم و ورزش میکردم هی من چاقتر میشدم وهی بیشتر ناراحت میشدم و میترسیدم و از چاقی متنفر میشدم و اصلا انگار من نبودم که در وزن ۵۹ کیلو بودم و متوجه این مشکلات شدم خیلی سریع به محض اینکه متوجه این مشکلات شدم هر ماه چاقتر شدن فقط به خاطر اینکه آز زبان دو پزشک همزمان شنیدم که طبیعی که تو چاق بشی .و همیشه به خودم میگفتم چطور یه قرص کوچیک من رو اینقدر چاق می کنه امکان نداره من اگر بیشتر غذا نخورم چطور پس دارم چاق میشم ؟؟کلی سوال در ذهنم بود و نگران ودرمانده بودم تا با این راه آشنا شدم حقیقتا اینقدر نتیجه.بر خلاف تلاشهای سنگینم در هر ماه بد بود که دیگه از خودم ناامید شده بودم که من نمیتونم دیگه لاغر بشم چون ته رژیم و ورزش بودم و دیگه هیچ کاری از دستم بر نمیمود و بارها میگفتم اصلا هر چی شد ،شد دیگه کاری نمیتونم بکنم و از خودم ناامید شده بودم تا وارد این سایت شدم و متوجه شدم چقدر ذهن و باورهای من قدرت دارند و خودم چاقی رو در خودم به وجود آوردم و مقصر اصلی چاقی خودم هستم و هیچ عامل بیرونی در چاقی من تاثیری ندارد و فقط خودم مقصر چاقی خودم هستم. من این حرفها رو دو سال و نیم پیش که وارد این راه شدم پذیرفتم و همون موقع قبول کردم و گفتم دقیقا درسته هیچ قرص و بیماری غذایی باعث چاقی من نیست .
پس دوباره همین جا تعهد میدم من مسول صد در صد اندک چاقی الان درجسمم هستم هم با بعضی از رفتارهای اشتباه هم با بعضی افکار اشتباهم مانع تناسب کامل اندامم شدم و هیچ استپی در کاهش وزن. من صورت نگرفته .
همانطور که در هیچ فعالیتی از جهان هستی استپ صورت نگرفته مثلا در طلوع و غروب خورشید استپی صورت نگرفته .پس،در بدن من هم این روند تناسب هیچ وقت استپ نمیشه .من خودم مانع دارم که نمیزارم به تناسب. اندام کامل برسم
.
لاغری یه هنر مثل سایر هنرهای دیگه هست که یاد گرفتم و من با تکرار و تکرار مهارت بیشتری در این هنر به دست میارم و به درجه بالایی میرسم .
من میخوام همین جا تعهد بدم
من فروغ ریاحی از امروز متعهد هستم خودم رو به وزن دلخواهم برسانم و در این مسیر از هیچ تلاش و کوششی سرباز نخواهم زد .
یعنی چی :بیشتر از نیازم نخورم
از ترس کمبود نخورم
به خاطر کلی دلایل بیخودی که مثلا چون غذا خوشمزه هست بیشتر از نیازم نخورم .
به خاطر باورهای شیطانی به خودم ضربه نزنم و پر خوری نکنم .
اسیر تنوع مواد غذایی نشم و بیشتر از نیازم نخورم .
برای رفع بیحوصلگی و درد و ناراحتی و …. بیشتر از نیازم غذا نخورم .
به محض سییری غذا رو رها کنم .
به خودم احترام بزارم و در شأن یک انسان رفتار کنم و به اندازه مصرف کنم .و …..
من بارها در گذشته از راه اشتباه وزنهای عالی کم کردم چون عاشق لاغری بودم اما هیچ وقت برام ماندگار نبودن اما من کاری ندارم که نمودن به این توجه میکنم که چقدر بدنم مشتاق تناسب هست و دوست داره که لاغر بشم اگر بهش فرصت بدم پس جسم من توانمند هست
چون من در سال ۸۲ده کیلو
در سال 86بیست و پنج کیلو
در سال 90هجده کیلو
در سال 93 سی کیلو
از سال 93تا سال 98بارها ده کیلو و هشت کیلو کم کردم و مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی و لاغری بودم
و این نشون میده من توانمندم من عالی هستم جسم من مشتاق تناسب هست .
پس این بار از راه درست به زودی در لاغری کامل قرار میگیریم .چون من فرد موفقی بودم و هستم و همیشه جسم من همراه من بوده و هست پس من به خودم تبرییک میگم که در این راه هستم و در نزدیکی لاغری هستم .متناسب شدن حق من هست و من باید متناسب بشم چون خیلی راحت دارم به وزن دلخواهم میرسم و من لاغری رو واقعا راحت و آسوده میبینم و اما چاقی رو سخت و درناک میبینم
فروغ جان سلام ،
آفرین خیلی خوب جهت مخالف دلایل چاقی خودتو برای ذهنت منطقی کردی می مونه تصحیح رفتارهای اشتباه که اونم بخوبی داری انجام میدی فقط می مونه صبر و حوصله و انتظار برای برداشت محصول لاغری و تناسب اندامت …که بعد از جوانه زدن بذری که کاشتی یه مدت باید از شون نگهداری و مراقبت کنی تا پروسه تبدیل بذر کاشته شده به محصولی پربار و عالی طی بشه ..
همیشه بین جوانه زدن تا محصول اصلی یک زمان خاصی باید بگذره …پس با احساس خوب و ادامه آموزشها حتما به هدفت می رسی .
برات بهترینهارو آرزومندم
سلام شهربانو جان دوست عزیزم
بله عزیزم من اگر خیلی دقیق بشم درون خودم هیچ دلیلی برای برای چاقی خودم دیگه ندارم و برای تمام دلایل گذشته ام مثالی آوردم که تمام اونها رو نقض کردن .
و اما خدا رو شکر همین الآنم عالیم وکلی نتایج ارزنده گرفتم همین دیشب در مراسم عزاداری عزیزی بودم که دقیقا بیشتر اون جمع به من میگفتن چقدر متناسب تر شدی حتی از عید که من رو دیده بودن تا دیشب میگفتن لاغر تر شدم جالب این هست که همه میگفتن چقدر صورت و پوست و موهات عالی هستن و منم بدون هیچ معطلی گفتم هر آنچه دارم از سایت تناسب فکری دارم و همین باعث شد من خوشحال تر از قبل به راهم ادامه بدم