تغییر زندگی بر خلاف هرنوع تغییری در دنیای فیزیکی، کمترین نیاز به تلاش فیزیکی و بیشترین نیاز به تلاش ذهنی دارد.
آنچه را در ذهن خود تغییر دهید به مرور به شکل واقعیت در دنیای مادی خود تجربه خواهید کرد. به شرط اینکه مهارت مدیریت احساس خود را آموخته باشید.
تغییر زندگی چیست و چرا مهم است؟
تغییر زندگی به معنای ایجاد تحول در جنبههای مختلف زندگی فردی، اجتماعی، حرفهای و عاطفی است. این تغییرات میتوانند شامل تغییر در عادتها، محل زندگی، شغل، روابط یا حتی نگرشها و باورها باشند. در دنیای پرشتاب امروز، تغییر به یک امر طبیعی و ضروری تبدیل شده است.
اهمیت تغییر زندگی در این است که به ما کمک میکند از روتینهای یکنواخت خارج شویم و به سوی رشد و پیشرفت حرکت کنیم. تغییرات میتوانند فرصتی برای یادگیری، توسعه مهارتها و بهبود کیفیت زندگی و مدیریت احساس فراهم کنند.
با پذیرش تغییر، ما میتوانیم به چالشهای جدید پاسخ دهیم، انعطافپذیری بیشتری پیدا کنیم و به اهداف جدیدی دست یابیم.
در نهایت، تغییر زندگی نه تنها به ما امکان میدهد که از تجربیات جدید بهرهمند شویم، بلکه باعث میشود از طریق مدیریت احساس به خودمان و دنیای اطرافمان نگاه تازهتری بیندازیم. بنابراین، درک اهمیت تغییر و آمادهسازی برای آن، کلید دستیابی به زندگی بهتر و شادتر است.
تغییر زندگی، اگرچه ممکن است در ابتدا ترسناک و دشوار به نظر برسد، اما میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای بهبود کیفیت زندگی، مدیریت احساس و دستیابی به اهداف مورد نظر عمل کند.
با پذیرش تغییرات و گام برداشتن به سمت تجربیات جدید، افراد میتوانند زندگی بهتری بسازند و به اهداف خود نزدیکتر شوند. به یاد داشته باشید که هر تغییر، فرصتی است برای رشد و شکوفایی، و با هر گام به جلو، دریچههای جدیدی به روی شما باز خواهد شد.
قدم اول برای تغییر زندگی
اگر در موتورهای جستجو درباره اولین قدم برای تغییر زندگی تحقیق کنید با محتوای گوناگون و متنوعی درباره چگونه شروع کردن برای ایجاد تغییر در زندگی مواجه خواهید شد.
مسلما اجرای همه این پیشنهادات برای انتخاب روش صحیح تغییر زندگی مستلزم زمان و صرف انرژی است و می تواند باعث سردرگمی و ناامیدی شما شود.
اما روشی منحصر به فرد برای شروع تغییر زندگی وجود دارد که علیرغم اینکه در هیچ کتاب و سایت آموزشی به آن اشاره نشده است اما صد در صد موجب شگفتی شما در شروع تصمیم خود برای تغییر زندگی خواهد شد.
احساس بد نداشتن
شاید از اینکه عبارت (احساس بد نداشتن) اولین و مهمترین قدم برای شروع تغییر در زندگی است تعجب کرده باشید.
همچنین ممکن است این فکر در ذهن شما مرور شود که چگونه باید احساس بد نداشته باشیم؟! چون تاکنون درباره اینکه چگونه احساس خوب داشته باشید زیاد شنیده اید.
راهکارها و تمرینات زیادی برای مدیریت احساس و چگونه احساس خوب داشتن ارائه شده است و احتمالا در ذهن شما اینکه چگونه احساس خوب داشته باشیم منطقی تر از این باشد که چگونه احساس بد نداشته باشیم!
اما جالب توجه است که همانگونه که در آموزش های لاغری با ذهن برای لاغر شدن نیاز به انجام کار اضافه نیست و فقط اگر افکار و نگرش هایی که منجر به چاقی در ذهن می شوند را اصلاح کنید خودبخود لاغر می شوید در موضوع تغییر زندگی نیز برای مدیریت احساس و رسیدن به احساس خوب نیاز به انجام کار خاص مانند مدیتیشن یا …. نیست و فقط کافی است افکار و عملکردی که منجر به شکل گیری احساس بد در ذهن می شود را انجام ندهید.
این نگرش که برای داشتن احساس خوب باید برنامه ریزی کرد یا تمرینات مستمر روزانه انجام داد صحیح نیست چون اگر چگونگی ایجاد احساس بد را اصلاح نکنید عوامل متنوعی در زندگی روزمره وجود دارد که می تواند منجر به ایجاد احساس بد در ما شود.
بنابراین تا زمانی که به دنبال ایجاد احساس خوب در خود باشید این روند هرگز پایان پذیر نخواهد بود چون عوامل ایجاد احساس بد تمام نشدنی هستند اما اگر مهارت مدیریت احساس و مقابه کردن با ایجاد احساس بد را بیاموزید و در زندگی به آن عمل کنید دیگر اهمیتی ندارد در کجا و چه شرایطی زندگی می کنید، شما قادر به مدیریت احساس خود خواهید بود.
مهارت مدیریت احساس
مهارت مدیریت احساسات به توانایی شناخت، درک و کنترل احساسات خود و دیگران اشاره دارد. این مهارت به ما کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف، به شیوهای موثرتر و سازندهتر واکنش نشان دهیم.
احساس اصلی ترین عامل ایجاد احساس بد در انسان می باشد. انسان در معرض هر مساله ای در زندگی قرار بگیرد ابتدا احساس او تحت تاثیر قرار گرفته و سپس منجر به شکل گیری واکنش مناسب یا نامناسب در فرد می شود.
در واقع از طریق یادگیری مهارت مدیریت احساس می توانیم واکنش هایی در برخورد با مسائل زندگی داشته باشیم که تاثیر کمتری بر ایجاد و تداووم احساس بد در ما داشته باشد.
مراحل مدیریت احساس
برای یادگیری مدیریت احساس بر خلاف هرنوع یادگیری دیگر نیاز نیست موضوعات جدید را بیاموزید بلکه باید آگاهی ها و آنچه که بعنوان عادت فکری و رفتاری در خود شناسایی می کنید را اصلاح و تغییر دهید.
به این شکل الگوهای فکری و عادت هایی که در زندگی روزمره منجر به شکل گیری احساس بد در شما می شوند از بین رفته و می توانید خودبخود با احساس بهتری به زندگی خود ادامه دهید.
موضوعاتی که در قدم های دوره مسیر تغییر زندگی ارائه شده است باعث آگاهی شما از الگوهای فکری و عملکرد های روزمره زندگی خود می شود که همگی منجر به شکل گیری احساس بد در شما می شوند.
با اطلاع از این موارد به راحتی می توانید از طریق تکرار محتوای آموزشی و انجام تمرینات ارائه شده واکنش های ناخودآگاه خود به مسائل روزمره زندگی تان را مدیریت کرده و افکار و رفتاری را در ذهن و عملکرد خود انتخاب کنید که منجر به ایجاد و تداووم احساس بد در شما نشود. این مهمترین تاثیر یادگیری مدیریت احساس می باشد.
تمرین
برای اینکه تاثیر استفاده از دوره مسیر تغییر زندگی برای شما واضح شود باید گزارشی از وضعیت فعلی خود در اختیار داشته باشید تا در آینده ای نزدیک از طریق مرور شرح وضعیت فعلی خود متوجه تغییراتی که در افکار، رفتار و زندگی روزمره شما ایجاد شده است شوید.
برای تهیه گزارش باید وضعیت خود در جنبه های مختلف زندگی را مشخص کنید.
دقت کنید نیاز نیست درباره آنچه دوست دارید تجربه کنید بنویسید فقط درباره وضعیت فعلی خود شرح دهید.
- شرح وضعیت من در موضوع احساس
درباره مدیریت احساس خود در زندگی روزمره شرح دهید.
چه میزان از زمان خود در زندگی روزمره را درگیر افکار منفی یا احساس بد و ترس و نگرانی هستید.
از نظر میزان شادی در زندگی خود شرح دهید.
از نظر احساس آرامش داشتن وضعیت خود را شرح دهید.
- شرح وضعیت من در موضوع سلامتی
درباره وضعیت سلامتی خود شرح دهید. مسائلی که با آن روبرو هستید و دوست دارید برطرف شوند را ذکر کنید.
لیست داروهایی که مصرف می کنید را بنویسید تا در آینده ای نزدیک دلیلی محکم بر تغییر وضعیت سلامتی شما باشند.
مسائل و مشکلاتی که شخصا با آنها روبرو هستید و دوست دارید بهبود پیدا کند را شرح دهید.
- شرح وضعیت من در موضوع روابط
شرح وضعیت خود در موضوع روابط را بنویسید. رابطه با افرادی که به شکل روزمره با آنها در ارتباط هستید و همچنین افرادی که در دایره دوستان و خویشاوندان شما قرار می گیرند.
رابطه عاطفی خود با شریک زندگی یا شریک عاطفی تان را شرح دهید.
رابطه عاطفی خود با فرزندانتان را شرح دهید.
رابطه خود با همکاران و مسئولین خود در محیط کار را شرح دهید.
رابطه خود با سایر انسانها در زندگی روزمره را شرح دهید.
در هر حوزه بنویسید که چه مسائل و مشکلاتی در رابطه شما وجود دارد.
- شرح وضعیت من در موضوع مالی
شرایط مالی خود را شرح دهید. اگر بدهکاری یا کمبود مالی دارید بنویسید.
اگر برای انجام کار ضروری نیاز به پول دارید درباره آن شرح دهید.
گزارش کلی از وضعیت مالی خود در زندگی روزمره تان را شرح دهید.
گزارشی از وضعیت مالی کسب و کارتان را بنویسید.
میزان پس انداز یا بدهکاری های خود را مشخص کنید.
- شرح وضعیت من در موضوع ایمان به خداوند
درباره وضعیت ارتباط خود با خداوند شرح دهید.
انتظار شما از خداوند در زندگی تان چیست؟ منتظر بلا و تنبیه الهی هستید یا بیشتر منتظر دریافت نعمت ها و پاداش های الهی در زندگی روزمره تان هستید.
افکار خود درباره خداوند را شرح دهید.
نگرش شما درباره رضایت خداوند از خودتان را شرح دهید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
متن فایل تصویری برای ناشنوایان 🧏
متن فایل تصویری مدیریت احساس: (توسط خانم نگار ملکزاده عزیز)
قبل از اینکه من لاغر بشم به احساس خوب رسیده بودم. یعنی احساس من تغییر کرده بود شرایط زندگی من تغییر کرده بود و بعد تازه به فکر استفاده از این مسائل و قوانین برای لاغری افتادمبه همین دلیله که احساس خوب داشتن در ذهن من خیلی مهمه
چون لاغری خودم رو هم هدیه همون احساس خوب داشتن میدونم تغییر شرایط زندگیم رو هم هدیه مدیریت احساس خوب داشتن میدونم من عقیدم اینه که تنها کاری که من انجام دادم این بود که حالم رو خوب کردمنه با استفاده از عوامل بیرونی.
قبلش من خیلی کارها انجام میدادم برای اینکه حالم رو خوب کنم تفریحات با دوستان بود یه سری کارهایی بود که به ظاهر این بود که داریم حالمون رو خوب میکنیم با بچهها بریم بیرون و شب نشینی فلان کارو انجام دادن این کارو انجام دادن،
ظاهرش این بود که دارم این کارها رو انجام میدم که حالم رو خوب کنم. میخوام از زندگیم استفاده کنم میخوام با بچهها خوش بگذرونم ولی بعد از اینکه کنترل ذهن و مدیریت احساس رو یاد گرفتم موضوعات مربوط به قانون جذب را یاد گرفتم متوجه شدم که اینا نه تنها در من حال خوب ایجاد نمیکنه بلکه یه جورایی من رو به سمت بدتر شدن احساسم میبره.
چون توی اون جمعها بودن بالاخره مسائلی و حرفهایی بود یه صحبتهایی میشد که نتیجه احساسیش در من این بود که احساس بدتری پیدا میکردم در واقع ناامیدتر میشدم هر شب انگار حرف داشتم از مسائل و مشکلاتم برای اونها بزنم و اونها هم میزدن و دوباره فردا شب من دوباره دست پر میرفتم توی اون جمع و این روند سالها ادامه داشت.
و من یاد گرفتم که با استفاده از اون چیزی که در وجود خودم هست و با استفاده از اون چیزی که درک کرده بودم برای مدیریت احساس من مفید است بیام حال خودم رو خوب کنم به خاطر همینه که احساس خوب داشتن حال خوب داشتن رو مبنا و زیربنای تمام تغییراتم در زندگی میدونمیکی از مهمترین موضوعات در زندگیم اینه که حال خودم رو خوب کنم.
یعنی اگر در طول روز حال امروز ،دیروز، هفته قبل، هر وقتی که من متوجه بشم احساسم اونجوری که میخوام نیست مثلاً از درون حس شادمانی ندارم حس رهایی شادمانی منظورم گفتگو و خنده و بذله و اینا نیست حس رهایی ندارم، انگار آزاد نیستم، شاید اصطلاح عامیانهاش این باشه که مثلاً بگم یه چیزی روی قلبم گذاشتن، گرفته ام، توی خودمم.
به محض اینکه من احساس کنم که یه همچین حالتی داره به سراغم میاد دست به کار میشم میگم خب چیکار کنم؟چه جوری حال خودم رو بهتر کنم؟ یه راهی واسش پیدا میکنم که معمولاً هم راههای تکی و شخصیه کاری به جمع ندارم.
این نیست که بگم برم پیش یکی یا با کی حرف بزنم بیشتر با خودمه بیشتر خودم با خودم راهش رو پیدا میکنم حالا از طریق مطالعه کردن باشه فایل گوش دادن باشه یه کار جدیدی روی سایت انجام دادن باشه یه جورایی خودم رو مشغول میکنم که از اون احساس بیام بیرون چون خیلی برام مهمه که احساس بدی نداشته باشم. چون هر وقتی من بگم احساس خوب داشتن، شاید این فکر در ذهن ایجاد بشه که چیکار کنم؟؟
وقتی من میگم مدیریت احساس خوب داشته باشیم خیلیاتون بگید خب چه جوری توی این شرایط مثلاً چه جوری با این همسر، با این بچه، با این کار، با این وضعیت، با این مملکت، خب چه جوری آدم حال خوب داشته باشه؟!
بنابراین جملهام رو اصلاح میکنم به شکلی که بهانهای واسش نباشه اونم اینه که برای من خیلی مهمه که احساس بد نداشته باشم، احساس یأس نداشته باشم، احساس ناامیدی نداشته باشم، به محض اینکه متوجه بشم دارم میرم به سمت احساس یأس و ناامیدی و نگرانی خودم رو از اون فضا میکشم بیرون.
حالا با پیادهروی، کتاب خوندن، فایل گوش دادن و خودم رو از اون احساس رها میکنم چون وقتی من فایل گوش میدم توجهم میره سمت اون صحبتهایی که در فایلها هست و قطعاً فایلهایی رو انتخاب کردم برای گوش دادن که بهم احساس خوبی میده احساس قدرت میده احساس انگیزه و اشتیاق زندگی کردن و توجهم رو میبره سمت خدا و سمت نعمتهام سمت زندگی خوب داشتن سمت رهایی سمت اینکه من خودم خالق زندگیم هستم.
هرجوری که من فکر کنم خدا همونجوری با من حساب کتاب میکنه بنابراین من خیلی از فایل گوش دادن استفاده میکنم برای اینکه حالم رو خوب کنم و بعدش از مطالعه کردن و خودم رو سرگرم یه سری کارها انجام دادن که دیگه ذهنم درگیر اون کار بشه به خاطر اینه که مدیریت احساس خوب داشتن خیلی برام مهمه پس برای اینکه ما احساس خوب داشته باشیم نیازی نیست کاری انجام بدیم در تایید اون صحبتم که گفتم که احساس خوب داشتن به معنای اینکه خب چه جوری نیست همون اصطلاح خیلی بهتره که احساس بد نباید داشته باشیم.
وقتی بگم ما نباید احساس بد داشته باشیم برای ما منطقیه چرا احساس بد داری؟؟ اینجا دیگه میدونی چرا احساس بد داری چون شما داری به یه چیزایی فکر میکنی داری به یه چیزایی توجه میکنی که حالت رو بد میکنه حالا این موضوعات میتونه درونی باشه میتونه بیرونی باشه.
شما میتونی در درون خودت به یه سری افکار گذشته ات، خاطرات آینده خودت، فرزندانت، زندگیت فکر کنی و چون راهی براش نداری اگر چیزی که بر شما گذشته باشه قبلاً شما رنجش رو کشیده باشی الان دوباره اون رو مرور کنی به خاطر اینکه راهی نداری اونو اصلاح کنی خب قاعدتاً دوباره اون افکار رنجآور شما رو اذیت میکنه.
اگر به آینده فکر کنی به اینکه چه خواهد شد چی میشه من چیکار کنم فلانی چی، اون چی، بازم چون راهی و کاری از دستت بر نمیاد که تو بخوای از الان آینده رو بسازی بازم احساس یأس و ناامیدی بهت دست میدهب نابراین اینکه من بگم احساس بد نداشته باشیم خیلی برامون قابل درکتره،
چرا احساس بد داریم؟؟به خاطر اینکه داریم به یه چیزی فکر میکنیم به خاطر اینکه داریم یه کاری رو انجام میدیم که حالمون از انجام اون کار خوب نیستبه خاطر اینکه داریم به یه موضوعاتی توجه میکنیم که از توجه کردن به اون حالمون خوب نیست میتونه این موضوع بیرونی باشه میتونه یه سری اخبار باشه میتونه یه سری سر و صداهایی باشه که در جامعه وجود داره میتونه یه سری اتفاقاتی باشه که در جامعه رخ داده اینا همه باعث میشه که ما احساسمون بد بشه
خب وقتی هم احساس آدم بد باشه نتیجهاش چیه؟؟ از زندگیت لذت نمیبری یاس و ناامیدی سراسر وجودت رو میگیره از اون چیزی که داری لذت نمیبری از اون چیزی که وارد زندگیت میشه هم بعداً لذت نخواهی برداز اون چیزی که تجربه کردی در زندگیت هم لذت نمیبری فکر میکنی که همش بیخود بوده چقدر زندگی رنجآوره چقدر زندگی نکبت باره چقدر زندگی سخته
وقتی که حالت خوب نباشه وقتی حالت خوب نیست اصلاً مهم نیست چی داری خیلی از چیزهایی که شاید وقتی حالت خوبه بهشون فکر میکنی بهت احساس قدرت میده میگی این پشتوانه منه مثلاً من اینقدر طلا دارم من اینقدر سرمایه دارم من اینقدر فلان دارم وقتی حالت بده اصلاً به اونها فکر هم نمیکنی اگر هم بهش فکر کنی حتی حالت رو هم خوب نمیتونه بکنه اصلاً مهم نیست برات که چی داری وقتی حالت خوب باشه اون چیزی که داری شما میتونی جوری بهش فکر کنی که بهت حال خوب بده.
ازش لذت ببری اصلاً وقتی شما حالت خوب باشه اگر یک ویلا داشته باشی بری توی ویلات لذت میبری اگر حالت خوب نباشه چند تا ویلا هم داشته باشی و حتی بری توی اون ویلا هم لذتی نمیبری، بیشتر حوصلت سر میره، بیشتر درگیری ات بیشتر میشه
میری توی ویلا میبینی چقدر اوضاع بده چرا اینجوریه چقدر به هم ریخته است ولش کن برگردیم حوصله ندارم حوصله ندارم یعنی چی؟؟ یعنی نمیتونم زندگی کنم یعنی نمیخوام زندگی کنم یعنی از زندگیم لذت نمیبرم یعنی حس و حال زندگی کردن ندارم اینا همه نتایج احساس بد داشتنِ.
و وقتی احساس بد نداشته باشی آرامش داری و میبینی که با همون چیزایی که داری هم میتونی زندگی کنی وقتی احساس بد داری هرچی که داشته باشی نمیتونی زندگی کنی فکر میکنی به درد نمیخوره فکر میکنی کمه فکر میکنی اینا چه فایده داره من چیکار کنم حالا چه جوری میتونم زندگی کنم
احساس بد داشتن از کجا شکل میگیره چرا ما احساسمون بد میشه؟؟ از مرور افکارمنبع احساس بد چیه؟؟ افکار حس جسم نیست، ماده نیست، یک جریانِ مثل یک جریان الکتریسیته است شما مثلاً برق رو نمیبینی اما اگر دستت به یک منبع برق بخوره شوک بهت وارد میشه اون شوک رو میفهمی اما برق رو نمیفهمی کجاست چی بود خدای من،
نمیبینیش اما اگر دستت بهش بخوره میفهمیش تکونت میده احساس بد داشتن قابل دیدن نیست ولی تکونت میده درگیرت میکنه ذهنت رو درگیر میکنه مشغولت میکنه میری توی خودت بنابراین احساس بد نداشتن لازمه خوب زندگی کردنه
احساس بد نداشتن لازمه تجربه شرایط بهتر توی زندگیِاحساس بد نداشتن لازمه تغییر کردنِ احساس بد نداشتن لازمه لاغر شدنِ لازمه موفق شدنِلازمه روابط خوب داشتنِاحساس بد نداشتن عین آبه.
میگن آب مایه حیاته احساس بد نداشتن هم مایه حیاته
وقتی احساس بد نداشته باشی میتونی زندگی کنی وقتی احساس بد نداشته باشی جریان خوشبختی خود به خود وارد زندگیت میشه ما به شکل عادی و طبیعی خلق شدیم که احساس بد نباید داشته باشیم اصلاً احساس بد جزء وجود ما نیست، لازمه حیات ما نیست احساس بد لازمه حیات ما نیست.
چیزی نیست که بگیم چیکار کنم؟ خداست دیگه اینجوری خلقش کرده خدا این بلا رو سرم آورده خدا این کارو کرد خدا اون کارو کرد ربطی نداره به خدا احساس بد ربطی نداره به خدا احساس بد ربط داره به نوع فکر کردن خودت
بچهها احساس بد ندارن، چون فکر نمیکنن چون اینقدر ذهنشون درگیر افکاری که ما بزرگترها داریم نیست دنبال بازی کردنن دنبال شادی کردنن دنبال به دست آوردن خواستههاشونن دنبال تجربه کردنن ولی بزرگترها چی؟؟ این همه چیز دارن این همه بالاخره امکانات توی زندگیمون هست خدا را شکر توی زندگی همه ما کلی امکانات هست اگه خودمون رو با دیگران مقایسه نکنیم هر کدوممون کلی امکانات داریم
اگر خودمون رو با دیگران مقایسه نکنیم هر کدوممون به اندازهای که بتونیم زندگی کنیم و خوب زندگی کنیم و خوشحال باشیم و احساس غم و اندوه نداشته باشیم داریم حالا از هر چیزی ولی وقتی مقایسه کردی گرفتار میشی اون اینو داره اون اینو داره و اینقدر ما عادت کردیم به مقایسه کردن که خیلی وقتها به اشتباه با مقایسه خودمون با افرادی که به نظرمون از ما پایینترن میخواهیم به احساس خوب برسیم خدا را شکر بالاخره ما یه چیزی سر سفرهمون هست یه چیزی فلان هست یه پولی توی جیبمون هست
یعنی حتی از مقایسه به اشتباه استفاده میکنیم برای اینکه فکر کنیم خب نه بابا من بالاخره واسه خودم یه کسی هستم نه اوضاع من دیگه اینجوریها هم نیست این هم اشتباهه مقایسه کردن چه با بالاتر از خودت چه با پایینتر از خودت یقیناً اشتباهه مقایسهای وجود نداره
شما شاخص هستی واحد هستی خداوند شما را خلق کرده به شکل یک انسان و شما با خدای خودت در ارتباطی هیچ ارتباطی بین تو و انسانهای دیگه نیست هیچ قرار به مقایسه کردنی نیست شما هر چقدر نیاز داشته باشی برای زندگی کردن از خداوند میتونی دریافت کنی و ازش استفاده کنی و یک زندگی خوب داشته باشی چرا باید خودت رو مقایسه کنی با اون ببینی اون چی داره چه جوری داره از کجا داره چطور داره ذهنت رو درگیر میکنه.
مدیریت احساس خوب داشتن نیاز به کار اضافهای نداره ولی نیاز داره که ما یه سری کارها رو انجام ندیم احساس بد داشتن نیازه که شما یه سری کارها رو انجام بدی به یه سری چیزها توجه میکنی که حالت رو بد میکنه به یه سری چیزها فکر کنی که حالت رو بد کنه یه کارهایی انجام بدی که حالت رو بد کنه یه واکنشهایی رو بدی که حالت رو بد کنه اینا لازمه احساس بد داشتنِ
خب چطور مدیریت احساس خوب داشته باشم؟ این کارها رو نباید انجام بدید خود به خود مدیریت احساست خوب میشه این کارها رو نباید انجام بدید خود به خود مدیریت احساست بد نمیشه وقتی مدیریت احساست بد نشه یعنی حالت خوبه دیگه پس برای مدیریت احساس خوب داشتن نیاز نیست کاری انجام بدیم اوایلش من این اشتباه رو مرتکب میشدم فکر میکردم برای مدیریت احساس خوب داشتن باید یه سری کارها انجام بدم و اون کارها رو انجام میدادم
حالا احساسم هم خوب میشد ولی چون اون کارهایی که احساسم بد میشد اونم انجام میدادم و تعداد کارها و زمانی که من مشغول احساس بد بودم بیشتر بود بنابراین اون مقدار کاری که انجام میدادم برای اینکه حالم بهتر بشه تاثیر آنچنانی توی زندگیم نمیذاشت حالا یه دقایقی یه ساعتی حال منو بهتر میکرد ولی دوباره برمیگشتم سر جای قبلم
اما به اندازهای که یاد گرفتم و تونستم بهش عمل کنم چه کارهایی که احساسم رو بد میکنه رو انجام ندم خود به خود زمان بیشتری من در مدیریت احساس خوب بودم و به اندازهای که شما زمان بیشتری از زندگیتون در مدیریت احساس خوب باشید خود به خود شرایطی در زندگیتون رقم میخوره همزمانیهایی در زندگیتون رقم میخوره که برای شما خوشاینده.
برای شما خوشاینده ممکنه برای اون ولی خوشایند نباشه برای شما خوشاینده همزمانیهایی در زندگیت رقم میخوره که برای شما خوشاینده چرا ؟؟ چون حالت خوبه آرومی، نگران نیستی، زندگیت رو میکنی
در اطرافیانمون میشناسیم افرادی که میگیم فلانی چقدر خوش شانسه، خوش به حالش، چقدر راحت بی دغدغه زندگی میکنه انگار هیچ فکری نداره خب اون از شما قویتره؟؟ نه باهوشتره ؟؟ نه مثلاً خداش یه خدای دیگه است قویتره؟؟نه خب چه فرقی داره؟؟ آرامتره زمانهای بیشتری در زندگیش احساس بد نداره حالا چی داره؟؟ مدیریت احساس بد نداره، همین.
وقتی مدیریت احساست بد باشه همه چی کمه وقتی مدیریت احساست بد باشه همه آدمها ناجورن همه حرفهایی میزنن که شما خوشت نمیاد همه رفتاری میکنن که شما خوشت نمیاد وقتی مدیریت احساست بد نباشه آدمها جوری رفتار میکنن که شما خوشت بیاد آدمها حرفهایی میزنن که شما خوشت بیاد آدمها رفتاری انجام میدن که شما خوشت بیاد خداوند هم رفتارهای انجام میده اعمالی انجام میده واکنشهایی رو توی زندگیت به وجود میاره که شما خوشت بیاد
پس ما با احساس بد داشتن جهان رو به مبارزه میطلبیم اتفاقات میادباید ببینم اینو چه جوری حل کنم اون میاد، این میاد، احساس بد نداشته باشی میگی من تسلیمم من جنگی ندارم با کسی چرا اینجوری شد، چرا اون اتفاق افتاد، اونجا میگن فلانی میخواد این کارو انجام بده میگن این میخواد این کارو انجام بده، فردا شب فلان میشه میگن میخواد تا فلان روز این کار بشه خب تو میخوای چیکار کنی اگر فلانی این کارو کرد اگر اون کشور این کارو کرد میخوای چیکار کنی
نمی دونی احساس بد نداشتن لازمه خوب زندگی کردنه لازمه خوشبختیِ لازمه موفقیت در کسب و کارِ لازمه رابطه خوب با همسرته لازمه رابطه خوب با فرزندانته لازمه لذت بردن از زندگیته لازم سلامتیِ لازم لاغریِ لازمه خداپرست بودنِ لازمه خوشبخت بودنِ لازمه ایمان داشتنِ.
همش برمیگرده به اینکه شما احساس بد نداشته باشی آدمی که احساس بد داره چه ایمانی داره؟؟ اصلاً خدا هم براش مهم نیست آدم فقیر دین و ایمان هم نداره چرا اینجوریه؟؟ چون فقر یه حس بده خود به خود کسی که فقیره چه جوریه؟؟ همیشه درگیرِ آدمی که درگیره دیگه اصلاً حالش بده زندگیش خوب نیست دیگه خدا رو میخواد چیکار چه توجهی داره به خدا چه عقیدهای داره به خدا
به حرف نیست به عمله پس حس بد نداشتن نیاز داره که شما یه سری کارها باید انجام بدید چه کاری باید انجام بدیم؟؟ باید به چیزهایی که حالت رو بد میکنه توجهی نکنی یواش یواش رفتاری که حالت رو بد میکنه رو بتونی از وجودت پاکسازی کنی یواش یواش افکاری که حالت رو بد میکنه رو بتونی از وجودت پاکسازی کنی اون وقت شما خود به خود احساس بهتری داری وقتی مدیریت احساس بهتری داری دیگه اون وقت بینهایت شما میتونی اتفاقات خوب در زندگیت رقم بخوره و خودت رقم بزنی
و آدمی که حالش خوبه تصمیمات بهتری میگیره زندگی بهتری داره نظم بهتری داره ذوق و شوق زندگی داره اصلاً زمین تا آسمون شما تغییر میکنی وقتی که فقط حال بد نداشته باشی برای حال بد نداشتن هم یه سری کارهایی که ما انجام میدیم افکاری که داریم عادتهایی که داریم که حالمون رو بد میکنه رو باید اصلاح کنیم همین.چیز اضافهای نمیخواد انجام بدیم مثل لاغریِ
میگن لاغری با ذهن چه جوریه؟؟ میگم لاغری با ذهن چرا رژیم نمیخواد چرا ورزش نمیخواد چون شما نمیتونی اون افکار و نگرش و اعمالی که خودت میدونی با باعث چاقی هست رو انجام بدی بعد بگی برم ورزش کنم پیادهروی کنم دو بزنم رژیم بگیرم لاغر بشم چه کاریه خب اون افکاری که افکار چاق کننده است حالت رو بد میکنه از چاقی شما رو میترسونه اون اعمالی که خودت میگی من از این اعمال میترسم منو به چاقی میرسونه اونها رو انجام نده خود به خود لاغر میشی
بنابراین برای اینکه حال بد نداشته باشیم باید بدونی آگاه باشی که چه افکاری چه اعمالی چه رفتاری حالت رو بد میکنه اونها رو باید یکی یکی توی زندگیت اصلاح کنی خیلی هم ساده است خیلی هم لذت بخشه چون هر کدومش رو که شما اصلاح میکنید متوجه میشید که چقدر تاثیر داره در تداوم حال خوب شما و میبینی که چه اتفاقات خوبی در زندگیت رقم میخوره و چقدر ذوق و شوق پیدا میکنی
پس ادامه اش بدم حالا که اینقدر ساده است زندگی پس تداوم داشته باشم در حال بد نداشتن. اصلاً نمیخواد تلاش کنی حال خوب به دست بیاریش ما حال بد نداشته باش اونوریش خودش به دست میاد هر روز باید این موضوع رو دنبال کنی چیزی نیست که بگی آها من تصمیم گرفتم پس از این به بعد میخوام حال بد نداشته باشم نمیتونی
باید هر روز محتوای خوب رو دریافت کنی که این در ذهن شما به یک فرمول جدید تبدیل بشه بفهمی، متوجه بشی کجا چه افکاری چه رفتاری حالت رو بد میکنه اونجا برات زنگ خطر باشه بشناسیش تشخیصش بدی و اصلاحش کنی حالت عادی نمیتونی.
با یک حرف و تصمیم نیست من دیگه از امروز میخوام احساس بد نداشته باشم با این نیست که تصمیم قاطع بگیری، یک تداومیِ در مسیر زندگی هر روز باید یک محتوایی رو استفاده کنی و این محتوایی که به صورت گام به گام قرار داده شده اینا هر کدومش یک نشانهای هست، یک راهکاری هست که از احساس بد فاصله بگیری
توی هر کدوم از این گامها موضوعاتی مطرح شده که ما رو به احساس بد میبره بنابراین وقتی ما این موضوع رو درک کردیم اون کار رو نباید انجام بدیمعمل کردن به آموزش یعنی این شما وقتی این فایلها رو گوش میدی که مسیر تغییر زندگی هست توی هر فایل یه تمرینی ممکنه داده بشه توضیحاتی داده میشه که چه رفتاری چه نوع فکری چه نوع نگرشی حال آدم رو بد میکنه خب شما وقتی متوجه اون شدی از اون روز باید سعی کنی اون نگرش رو در خودت اصلاح کنی اون طرز فکر رو در خودت اصلاح کنی
حالا از طریق نوشتن تمرین باشه از طریق تکرار این فایلهای آموزشی باشه اینقدر باید تکرار کنی باید بنویسی تا به عادت شما در رفتارتون تبدیل بشه باید سعی کنی به اون چیزی که گفته میشه عمل کنی و میبینی که یواش یواش مدیریت احساس شما داره تغییر میکنه اون تداوم حال بد گذشته که روزانه، ساعتها و همیشه به محض اینکه چشمهات رو باز میکردی میرفتی توی حال بد و ناراحتی و نگرانی اون یواش یواش داره تغییر میکنه
یواش یواش میبینی صبح که بیدار میشی حالت بهتره ذوق و شوق داری انگیزه داری مثلاً این کارهام رو انجام بدم برم بشینم فایلم رو گوش بدم یا با انجام کارهات فایلها رو گوش میدی دیگه اون کارهایی که قبلاً انجام میدادی حرفهایی که قبلاً میزدی اون گفتگوهایی که با دیگران قبلاً داشتی و حالت رو بد میکنه میشناسی و دیگه انجامش نمیدی
اگر کسی حرفی میزنه ته تهش اینه که شما شنوندهای و میگذری میری و دیگه مثل قبل نیستی که بخوای بحث کنی تداوم باشه گفتگو کنی بزار من بهت بگم نه منم اینجوریم دیگه بحثی با کسی نداری دیگه تداوم نداری در ادامه گفتگوهای منفی خیلی چیزها در زندگیتون تغییر میکنه
رفتار شما افکار شما شخصیت شما تغییر میکنه مدیریت احساس شما به شکل مداومتر زمانهای بیشتری خوب خواهد بود و اون وقت میبینید که چه اتفاقی در زندگیتون میفته
هر روز باید از این محتوا استفاده کنید محتوایی که به شکل گام به گام بعد از این فایل قرار داده شده رو هر روز باید شما ادامه بدید جزء عادتهای زندگی قرار بدید روزی یک فایل رو من باید ببینم چرخه باشه برو آخر بیا اول همین رو باید ادامه بدی در کنار زندگی روزمره ات
بعد میبینی چه اتفاقی در زندگیت میفته تعهد بدید که این مسیر رو طی کنید بارها و بارها طی کنید تعهد بدید که به محض اینکه نشانههای تغییر رو در خودت دیدی قویتر و مصممتر باشی برای ادامه دادن و تکرار کردن.
امتیاز 4.24 از 112 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام خدمت استاد وتمام دوستان و عزیزان
استاد عزیز ابتدا از بابت این برنامه بی نهایت سپاسگزارم بنده تصمیم داشتم برای احساس خوب اهرم رنج ولذت درست کنم که شما دقیقا همان روز اطلاع رسانی تغییر زندگی را در کانال مطرح کردید خیلی خوشحال شدم وبه نظرم این خیلی همزمانی عالی بود
بی نهایت ازتون سپاسگزارم
در همین جا تعهد میدهم به تمرینات عمل کنم امید دارم خداوند در این مسیر کمکم کنه که ثابت قدم باشم
روز شنبه ساعت ۱۱ شب ۲۶ آبان ۱۴۰۳
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استاد عزیزو دوستان گرامی
خدارا بابت این نعمت بزرگ که در حضور شما عزیزان هستم بی نهایت سپاسگزارم امیدوارم بتوانم استفاده لازم را از آگاهیهای این مکان مقدس در زندگی ام داشته باشم
لازمه زندگی خوب احساس بد نداشتن هست خیلی جمله کلیدی است برای تغییر اساسی،کار ساده ای است که هرگونه رفتار وافکاری که حالمان را بد می کند توجه نکنیم تمام، اونقدر ساده که نمیشه باور کرد، نمیشه باور کرد که با این کار ساده چه معجزاتی در زندگی منتظر ماست
اگه احساس بد نداشته باشیم میتونیم کارمان را با تمرکز بالا ودرست انجام بدیم ومهارتمان را افزایش بدیم با افزایش مهارت میتونیم به راحتی مسایل زندگیمان را حل کنیم وبا حل مسایل زندگی توانمندیهای ما افزایش می یابد ورندگیمون روانتر میشه ،در واقع با احساس بد نداشتن ما خدارا می پذیریم واجازه میدهیم زندگیمان را هدایت کندواگر خدا زندگی مارا بدست بگیرد چه میشود؟
خدایا دستمون را بگیر ومار دراین مسیر پراز خیر و برکت ثابت قدم بفرما