0

زندگی با اراده خداوند (قسمت اول)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

زندگی با اراده خداوند نوشته ای است که زمانی فقط به صورت یک عقیده یا انرژی در قلمرو نامرئی (انرژی پاک) قرار داشت.

خواست خداوند بر این قرار گرفت تا این آگاهی به صورت نوشته ای قابل خواندن و درک شدن در دنیای مادی متجلی شود.

نتیجه زندگی با اراده خداوند

بعد از خواندن این نوشته شما دیگر انسان اکنون نخواهید بود چرا که آگاهی جدید از طریق خواندن این نوشته از دنیای بی شکل وارد دنیای شکل یافته ذهن شما خواهد شد. بنابراین شما تغییر خواهید کرد و این تغییر در نگرش، می تواند باعث شروع تغییر در زندگی شما شود.

آنچه می خوانید باعث شکل گیری نگرش های جدید در ذهن شما می شود، سپس در افکار و رفتار شما تغییر ایجاد خواهد شد و اراده ای همسو با اراده خداوند در شما برای تغییر زندگی شکل خواهد گرفت.

من، شما، همه انسانها و به طور کلی همه زندگی از میدانی به وجود آمده ایم که دیده و شنیده نمی شود و آن میدان “قدرت خداوند” است.

اگر با این نگرش زندگی کنید، قدرتی را در خود احساس خواهید کرد که همان قدرت خداوند است و مصداق وعده او که در قرآن کریم می فرماید: من از خود در شما دمیدم.

“پس زمانی که اندامش را درست و نیکو نمودم و از روح خود در او دمیدم، برای او سجده کنید. (۷۲ سوره ص)”

برای درک قدرت خداوند باید به قدرتی که در وجود ما نهفته است توجه کرد.

همه ما قدرت خود را با “اراده” می شناسیم.

  • من انسان با اراده ای هستم
  • من انسان بی اراده ای هستم
  • من اراده کرده ام
  • من اراده ندارم
  • من اراده دارم و …
  • کلمه “اراده” تعریف ما از قدرتی است که در خود سراغ داریم.

معنی کلمه “اراده” چیست؟

اراده همان دنبال کردن هدف یا انگیزه ای نیرومند به همراه عزم و تصمیم برای ایجاد نتیجه ای مطلوب به شمار می رود.

از نظر ما افراد با اراده، افرادی هستند که برای رسیدن به خواسته های خود تلاش می کنند و هیچ نیرویی نمی تواند مانع رسیدن آنها به هدفشان شود.

اگر انسانی هستید که هرگز تسلیم نمی شوید و رویایی درونی (تصویری ذهنی) شما را به سمت تحقق رویاهایتان ترغیب می کند خود را انسانی با اراده می دانید.

اما نکته ای در نقش اراده در زندگی ما وجود دارد که معنی و مفهوم اراده داشتن را تغییر می دهد.

بارها در زندگی خود شاهد مسائل و موضوعاتی بوده اید که بدون اینکه تصمیم به تجربه آنها گرفته باشید وارد زندگی شما شده اند.

این موضوع را به شکل کمک هایی که انتظار دریافت آنها را نداشته اید اما در زمان مناسب از طریق انسانها به شما داده شده اند نیز تجربه کرده اید.

در شرایطی که هیچ راهی برای تغییر شرایط یا رسیدن به خواسته ای نداشته اید، اتفاقاتی رخ داده است که مسیر رسیدن شما به خواسته هایتان را هموار کرده است.

در اینجا نیروی اراده شما منجر به تغییر شرایط و رقم زدن اتفاقات نشده است بلکه نیرویی بسیار قدرتمندتر باعث ایجاد همزمانی هایی در زندگی شما شده است که شرایط شما را دگرگون کرده است و نتیجه اراده شما فراتر از انتظارتان رقم خورده است.

من برای رها کردن شغل ابزار و یراق تصمیم قاطع نگرفته بودم، همچنین برای آموزش دادن لاغری با ذهن برنامه ریزی نکرده بودم، حتی برای نوشتن این کلمات به دنبال یکدیگر هیچ تصمیمی نگرفته ام.

زمانی که ارتباطم با معنویت (قدرت اراده خداوند) را بیشتر کردم این رویدادها به صورت عملکردی طبیعی و ساده در زندگی من رخ دادند.

من سال ها شغل های مختلف داشتم که همه آنها مستلزم حضور فیزیکی در محل کار و رعایت اصول حضور و غیاب و سایر قوانین اداری بود و من بعد از آشنایی با قدرت خداوند دوست داشتم در شرایطی کار کنم که آزادی زمانی و مکانی داشته باشم.

آزادی در انتخاب محل انجام کار، آزادی در انتخاب زمان انجام کار و از همه مهمتر آزادی مالی را تجربه کنم.

دقیقا به خاطر دارم در یک روز از زندگی ام احساس کردم باید شغل ابزار و یراق را رها کرده و مشغول آموزش لاغری از طریق قدرت ذهن شوم.

آن لحظه برای اولین بار بود که این فکر در ذهن من مرور شد و بلافاصله به یک تصمیم برای اجرایی شدن تبدیل شد.

تصمیم (اراده) خود را با همسرم مطرح کردم.

تصور می کنم در آن لحظه همسرم نیز مطیع و فرمانبردار آن نیروی عظیم و قدرتمند شد و با تصمیم (اراده) من موافقت کرد. این در حالی است که هیچ نشانه منطقی یا دلیل قانع کننده ای نداشتیم که اثبات کند رها کردن شغل ابزار و یراق که شش سال بود آن را با هر سختی و زحمتی انجام داده بودم و تازه به شرایطی رسیده بود که احساس می کردم در حال نتیجه دادن است را رها کرده و مشغول کاری شوم که هیچ تضمینی برای نتیجه دادنش وجود نداشت.

اراده خداوند، فراتر از اراده من برای ادامه دادن شغل ابزار و یراق بود.

اراده خداوند در جهت تحقق رویای من (آزادی زمانی، مکانی و استقلال مالی) بود اما اراده من در جهت ادامه دادن شرایطی بود که مرا به رویایم نمی رساند.

جمله قبل را با دوباره با دقت بخوانید و الگوی آن را در زندگی خود یا دیگران جستجو کنید.

توکل کردن و نقش آن

توکل کردن در این مرحله از تحقق رویاها تاثیر فوق العاده ای در فعال شدن اراده خداوند در جهت تحقق خواسته های ما دارد.

با توکل کردن شما تصمیم می گیرید که از اراده خداوند برای تحقق آرزوهای خود استفاده کنید و این در حالی است که ممکن است همچنان در حال عمل کردن بر اساس اراده شخصی باشید که نتیجه زندگی شما را تا آن زمان رقم زده است.

در این صورت اراده خداوند وارد عمل شده و اراده شما را تحت تاثیر قرار داده و در ذهن و قلب شما تمایل برای انجام اعمالی را ایجاد می کند که هم جهت با اراده قبلی شما نیست بلکه همسو با اراده خداوند و در مسیر تحقق رویاهای شما می باشد.

پس از درک (اراده من) و (اراده خداوند) و نقش هر کدام در شکل دهی نتیجه زندگی، این عقیده در من شکل گرفت که: اراده، بسیار فراتر از یک تصمیم منطقی بر اساس داده های دریافتی از دنیای پیرامون است.

تعریف اراده واقعی تقریبا در تضاد با تعریف قبلی من و احتمالا اکثر انسانها درباره اراده می باشد.

کارلوس کاستاندا در آخرین کتابش، اراده خداوند را اینگونه تعریف می کند:

اراده خداوند، همچون نیرویی است که در جهان وجود دارد. افرادی که در ارتباط با منبع و منشاء وجود، زندگی می کنند قدرت خداوند را فرا می خوانند. این قدرت در دسترس آنها قرار می گیرد و راه فضیلت و کمال را برایشان هموار می کند. یعنی آنها هرآنچه را که بخواهند انجام می دهند.

بر اساس این آگاهی، اراده کاری نیست که ما انجام می دهیم یا قصد انجامش را داریم، بلکه نیرویی است که به صورت میدان انرژی نامرئی در جهان وجود دارد.

من تا قبل از این هرگز چنین تصویری درباره نیروی اراده نداشتم.

برای بهره بردن از قدرت اراده خداوند باید خودمان را غرق آن کنیم، از طریق توکل کردن، ایمان داشتن و اعتماد کردن به خداوند و قدرت بی نهایتش در شکل دهی جهان هستی.

این نکته برای من کاملا آشکار شده است که از طریق تلاش های طاقت فرسای فیزیکی (ظاهری) برای رسیدن به آرزوها با استفاده از اراده ی شخصی، امکان دست یابی به قدرت اراده خداوند کاهش می یابد.

به این معنی که هرچه بیشتر بر نیروی اراده خود برای تحقق رویاهایمان متکی شویم از نیروی اراده خداوند در جهت خلق رویاها کمتر بهره مند می شویم.

از آنجاکه خداوند منبع و منشاء تجلی جهان هستی می باشد، قدرت اراده ما در برابر قدرت اراده او بسیار ناچیز است اما استفاده از کدام اراده (اراده شخصی یا اراده خداوند) برای تحقق رویاها به عهده انسان می باشد. این معنای واقعی آزادی در زندگی دنیایی است.

ما می توانیم انتخاب کنیم با اراده شخصی خود و بر اساس افکار منطقی و منیتی خود در جهت رسیدن به آرزوهای خود تلاش کنیم.

همچنین می توانیم انتخاب کنیم با استفاده از اراده خداوند زندگی کرده و از قدرت هدایت او بهره مند شده و در مسیر رسیدن به رویاهای خود حرکت کنیم.

به اندازه ای که بتواینم دیدگاه خود درباره اراده انجام کارها را تغییر داده و برای انجام امور زندگانی به اراده خداوند متکی و متصل شویم شرایط ما در زندگی تغییر می کند.

زندگی با اراده خداوند
پاتانجالی

پاتانجالی بیش از بیست قرن پیش توصیه کرده است:

“نیروهای خفته، قابلیت ها و استعدادها شکوفا می شوند و شما خودتان را به صورت انسانی بسیار برجسته تر و بزرگ تر از آنچه که حتی در رویاهای تان می دیدید کشف می کنید.”

نیروی خفته در سخن پاتانجالی همان اراده خداوند است. همان اراده ای که سبب شد من از حرفه چندساله ام دست کشیده و مشغول حرفه ای شوم که هیچ دانش و تجربه ای درباره آن نداشتم.

همان نیرویی که سبب شد من تمایل پیدا کنم از قدرت ذهن برای رهایی از چاقی و خلق رویای لاغری استفاده کنم و نه تنها من بلکه بی نهایت افرادی که رویای لاغر شدن دارند را به سمت سایت تناسب فکری هدایت کرد تا مسیر خلق رویای لاغر شدن را به آنها نشان دهد.

نیروهای خفته

شاید تصور عموم از عبارت “نیروی خفته” در سخن پاتانجالی، نیروهایی هستند که وجود ندارند یا به صورت انسان های مرده هستند اما واقعیت امر این نیست بلکه نیروی خفته، اراده ای است که در وجود انسان پس از اینکه در معرض وحی و الهام قرار می گیرد ایجاد می شود.

در واقع خداوند به وسیله الهام کردن به انسانها از طریق آنها مشغول انجام کارها می شود. اگر تا به حال درباره هدف یا ایده ای به شما الهام شده است و آن را انجام داده اید بهتر مفهوم انجام کارها از طریق خود با اراده خداوند را درک خواهید کرد.

مدت طولانی است این موضوع ذهن مرا به خود مشغول کرده است که چطور می توانم به این نیروهای به ظاهر خفته دسترسی پیدا کنم تا در لحظات حساس زندگی از آنها کمک گرفته و به آرزوهای خودم برسم.

این نیروهای خفته چه نیروهایی هستند؟

در کجا قرار دارند و چه کسی می تواند از آنها استفاده کند؟

چه کسی نمی تواند از این نیروها بهره مند شود و چرا؟

این سوال ها سبب شد تا اشتیاق بیشتری برای درک نیروی خفته (اراده خداوند) در من ایجاد شود و نتایج زندگی من گواه تغییر نگرش من درباره نیروی اراده شخصی و سعی در بهره مند شدن و استفاده از نیروی اراده الهی برای رسیدن به رویاهاست.

امروز می دانم که اراده، همچون نیرویی است که همه ی ما آن را در وجود خود داریم. قدرت اراده خداوند میدانی از انرژی است که به صورت نامرئی و ماورای الگوهای تکرار شونده روزمره و طبیعی ما جریان دارد.

این نیرو حتی قبل از بسته شدن نطفه هر یک از ما نیز در آنجا وجود دارد.

ما دارای ابزاری هستیم که می توانیم این نیرو را جذب کنیم و زندگی را به شیوه ای جدید و مهیج تجربه کنیم.

اراده خداوند در کجا قرار دارد؟

برخی از پژوهشگران اعتقاد دارند که هوش، خلاقیت و تصورات ما در نتیجه ی واکنش به اراده خداوند به وجود می آیند و صرفا افکار و عناصری در مغز نیستند.

دیوید بوم معتقد است: “همه ی تاثیرات و اطلاعات منظم در قلمرو نامرئی یا در حقیقتی متعالی تر وجود دارند و به هنگام نیاز می توانیم از آن ها دعوت کنیم.”

در پاسخ به این سوال که میدان انرژی اراده خداوند در کجا قرار دارد؟ باید بگویم هیچ مکانی را نمی توان یافت که این انرژی در آن نباشد، زیرا هر چیزی که در جهان موجود است در درونش هدف و انگیزه ای دمیده شده است.

این حقیقت درباره همه صورت های زندگی مانند یک اسلحه، یک غنچه گل رز و یا یک کوه صحت دارد. یک پشه نیز در تجربه  ی زندگی دارای هدف و انگیزه است.

یک دانه لوبیا که به نظر می رسد قدرت فکر کردن و عمل کردن ندارد نیز تحت مدیریت اراده خداوند عمل می کند.

تنها کافی است دانه لوبیا را در خاک مرطوب بکارید، چند روز بعد شاهد قدرت و عظمت موجود در دانه لوبیا خواهید شد.

اگر دانه سیب را بشکافید درخت سیب را در آن نمی بینید اما می دانید که درخت سیب از دل این دانه به وجود خواهد آمد.

هر شکوفه ای که در فصل بهار بر شاخه درخت سیب می روید فقط یک گل کوچک و زیبا است اما در حقیقت هدفی درون آن دمیده شده است که باعث می شود در زمان مقرر به صورت میوه سیب متجلی شود.

خداوند اشتباه می کند؟!

در دایره اراده خداوند هرگز اشتباهی صورت نمی گیرد.

دانه سیب هرگز به گلابی تبدیل نمی شود و تخم یک کبوتر هرگز به یک مار تبدیل نمی شود.

هر بخش از طبیعت بدون استثنا داری هدف و انگیزه است و چیزی در طبیعت وجود ندارد که به هدف خود از بودن در دنیا شک کند.

ما انسانها نیز جزئی از این طبیعت هستیم و داری هدف و انگیزه برای بودن در دنیای مادی هستیم.

همانگونه که تولد یک شکوفه در فصل بهار بدون هدف و برنامه نیست، تولد هر انسان در جهان مادی بدون هدف و برنامه نمی باشد.

تفاوت انسان با سایر موجودات در پیگیری هدف و انگیزه خود از زندگی این است که انسان تنها موجودی است که قدرت ذهن دارد، توانایی اندیشیدن و انتخاب کردن و تغییر کردن دارد.

هیچ موجودی به جز انسان در جهان مادی در طول حیات خود قادر به ایجاد تغییر در شرایط زندگی خود نیست و فقط بر اساس غریزه خود زندگی می کند.

اما انسانها می توانند در مدت زمان حیات خود در دنیای مادی بارها شرایط زندگی خود را دگرگون کنند.

من تا سن 35 سالگی چاق بودم و اکنون چند سال است که متناسب هستم.

این یک تغییر است که من در شرایط زندگی خود ایجاد کرده ام.

تا سن 35 سالگی از نظر مالی در شرایط بسیار نامناسب بودم اما در طی چند سال شرایط مالی خود را به طور کامل تغییر دادم.

هر فردی که این نوشته را می خواند در طول عمر خود بارها شرایط زندگی اش تغییر کرده است حتی اگر نداند یا قبول نداشته باشد که خودش مسبب تغییر در زندگی اش بوده است اما این از توانایی های منحصربفرد انسان است که در هیچ موجود دیگری یافت نمی شود.

نکته جالب توجه این است که قدرت اراده خداوند در تمام اجزای هستی جریان دارد بنابراین هر تغییری که انسان در شرایط زندگی خود ایجاد می کند تحت مدریت و کنترل قدرت اراده خداوند است.

در لحظه ای که نطفه ما بسته می شود زندگی در معنا و مفهوم واقعی شروع می شود و قدرت اراده خداوند مراحل رشد و نمو را مدیریت می کند.

در لحظه ای که نطفه بسته می شود ساختار جسمانی، ویژگی های ظاهری، زمان مناسب تشکل شدن قلب، چگونگی شکل گیری استخوان ها و هزاران موضوع دیگر در همان لحظه اول و شروع زندگی تعیین می شود.

ما فقط به عنوان یک شاهد در حال نظاره کردن مراحل رشد و نمو جسم خود هستیم.

می بینیم که موهایمان رشد می کند و می توانیم آنها را کوتاه کنیم بدون اینکه بتوانیم رنگ، صاف یا فر بودن آنها را تعیین و انتخاب کنیم.

قدرت اراده خداوند را نمی توان با کلمات توصیف کرد چون همین کلمات هم از این قدرت سرچشمه می گیرند.

قدرت اراده خداوند قلبم را به تپش در می آورد، غذایم را هضم می کند، پاهایم را کنترل می کند، نوشته هایم را می نویسد و حرف هایم را می زند و این کارها را برای هر چیزی که در جهان وجود دارد انجام می دهد.

قدرت الهی همه چیز را در جهان تعیین می کند و در همه جا حضور دارد یعنی جایی را نمی توان یافت که قدرت اراده خداوند در آن جا نباشد، اما اغلب اوقات احساس می کنیم از خدا جدا شده و دور افتاده ایم.

نکته مهم تر و قابل توجه این است که اگر قدرت اراده خداوند همه چیز را تعیین می کند، چرا اکثر انسانها بیشتر آنچه که دوست دارند داشته باشند را ندارند؟

پاورقی:

این نوشته ادامه دارد، برای کسب نتیجه بهتر از مطالعه کردن، در همین لحظه که مشغول نوشتن هستم به من الهام شد که نوشتن را متوقف کرده و از خواننده بخواهم یک بار دیگر این نوشته را بخواند و به سوال مطرح شده در انتهای نوشته پاسخ دهد.

ایمان دارم اراده خداوند این نوشته و نوشته های بعدی را مدیریت می کند و اراده او هدایت ما برای درک بهتر و افزایش نیروی اراده در وجود ماست که زندگی خود را تغییر دهیم.

سوال: اگر قدرت اراده خداوند همه چیز را تعیین می کند، چرا بیشتر آنچه که دوست داریم داشته باشیم را نداریم؟


منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.97 from 179 votes

https://tanasobefekri.net/?p=29480
برچسب ها:
95 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/03/28 01:07
      مدت عضویت: 1229 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 528 کلمه

      در تمام سالهایی که ناآگاهانه در همرنگی با جماعت گذشت من منتظر بودم تا شرایط و عوامل بیرونی زندگی من تغییر کند تا احساس خوشبختی کنم فردی پیدا شود که عاشقم باشد یا مدرکی بگیرم تا بتوانم کار بهتری پیدا کنم و یا فردی که جایگاه اجتماعی معتبری دارد در مسیر زندگیم قراربگیرد و زندگیم را متحول کند و یا ارث پدربزرگی به من رسد تا بتوانم ماشینی بخرم و احساس ارزشمندی کنم …اما امروز متوجه شدم که تغییر کردن یعنی من به این موفقیت برسم که بتونم توجه و تمرکزم رو بر افکار خوب قرار بدم و احساس خوبی داشته باشم همه ی افرادی که امروز موفق هستند روزی در شرایط بد زندگیشون فقط می خواستند کمی اوضاع رو سروسامان دهند و وقتی در مسیر تغییر کردن قرار گرفتند یعنی حال خوب داشتن بعد از مدت کوتاهی وقتی به پشت سر خود نگاه می کردند احساس رضایتمندی و سپاسگزاری پیدا می کردند اونها از همان اول اهداف بزرگی نداشتند و در مسیر تغییر کردنشون کم کم و به صورت تکاملی از دستفروشی به دکه و بعد مغازه و فروشگاه و تولیدکنندگی رسیدند و مثلا فردی که خوراکی برای خوردن نداشت بعد از چند هفته وقتی نونی برای خوردن داشت از این مسیر تغییر و احساس خوب و نتیجه ای که از قبل متفاوت بود بسیار خوشحال می شد و انگیزه و شوق او بیشتر می شد و اشتباه خیلی از افراد همینه !که با دیدن و یا شنیدن، تصمیم به انجام کاری می گیرند تا زندگیشون رو متحول کنند و برای مثال فردی که هدفش متناسب شدن است اما در نقطه ای هست با اضافه وزن بالا و درد و رنجی که هرروز همراهش هست  و وقتی به نقطه ی پایان نگاه می کنند بسیار براشون دور به نظر می رسه و هر روز که حرکت می کنند نگاهشون به وضعیت کنونی خودشون می افته و از طرفی نقطه پایان که هدفه و ناامید می شوند مسیر براشون طولانی و دشوار میشه و دچار سرخوردگی می شوند و رمز اینه که هدفی نزاری فقط حرکت کنی و از تغییرات احساسی و نتایج هر چند جزیی احساس رضایت داشته باشی و البته استمرار بسیار مهمه و هرچقدر دیدن و شنیدن و خواندن و نوشتن که اصول آموزش ذهنی هست با انگیزه دنبال کنیم و فردایی بهتر انجام بشه نتایح مسرت بخش دیگری هم در زندگیمون دیده میشه 🕊😇

      این فایل خیلی 🤔 قابل تامل بود و من همیشه درگیری ذهن داشتم که هدفم چیه اون طرح الهی زندگیم چیه چرا هر چی به خدا میگم نشونم نمی ده؟!

      یعنی به زور و با فکر کردن میخواستم یه هدف داشته باشم و نمی دونستم باید چیکار کنم ؟!و به لطف هدایت خدا جوابمو گرفتم همین جایی که هستم هدفی بوده برای بهتر شدنم آزاد شدنم و خیلی موهبتهای دیگری که به اندازه ای که وقت گذاشتم و انرژی نصیبم شده روزهای گذشته خواستارش بودم  تغییرات بیشمار کوچکی که داشتم که خود به خودی اتفاق افتاده و بسیار شگفت انگیزند احساس خوبم آرامش شادی ام و رهااایی ام همه یک هدف بودند که می خوام گسترده تر و پایدارتر باشند 🙏🏻

      پس با عشق♥️ادامه می دهم و شناور می شوم تا به اقیانوس بیکران آگاهی و صلح و بیداری برسم 

      خدایا شکرت عاااشقتم ♥️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/03/28 10:07
      مدت عضویت: 1229 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,051 کلمه

       به نام عشق♥️و تجلی گر هستی بخش او 

      لا اله الا الله و سبحان الله کلماتی نیستند که عمری ناآگاهانه به زبان آوردیم و لق لقه ی زبان کردیم 

      اکثرهم لایتفکرون 🤔لا یعقلون 😔

      چیزی جز حضور خدا نیست هر آنچه میبینیم و نمیبینیم وجودش از حضور همان نیروی غیبی است که در اول سوره ی بقره ازش یاد شده و خداوند همونجا آب صاف و پاک رو ریخته تو دستمون کسانی که به نیروی غیب ایمان آورند به راستی که پرهیزکارانند ⭐️یعنی به نظر بنده ..اگر این شناخت نباشه هیچ آیه ای رو متوجه نمی شیم و تازه به گفته ی خود قرآن گمراه هم میشیم .

      آن نیروی غیب ،این انرژی خالص و پر از آگاهی ،همان نیروی قدرتمند خداست که به خواست و اراده ی خودش در جهان مادی به شکل ها و فرم های متفاوتی متجلی می شود و ناظر اوست و شاهد ما ‼️

      شاهد بودن ما وقتی است که تسلیم هستیم مثل زمانی که در رحم مادر قلبمون شروع به تپیدن کرد و سلولهامون هوشمندانه کنار هم قرار گرفتند و هر روز رشد کردیم تا زمان تولد ما فرارسید .

      میتونیم اینطور هم بگیم که دقیقا مثل وقتی که فیلمی تماشا می کنیم و هیچ دخل و تصرفی نمی تونیم داشته باشیم و فقط تماشاگریم و همیشه پایان داستان  هم زیباست بر این باور و یقین قلبی باشیم که زمانی که به خدا می سپاریم حتما آخرش قشنگه 😇😍 و برای زندگی کردنمون هم باید شاهد باشیم .

      و شاهد بودن فقط از راه شناخت ودرک تنها نیروی حکمفرما بر جهان هستی به دست می آید چون انسان 

      با ساخته های ذهنی زندگی می کند و عمری توهم دارد که جسم است و بعد هم توهم ساخته های ذهنی ‼️و ما باید با این شناخت برسیم که ما روح پاک الهی هستیم و نوری از انوار الهی ….

      نیرویی که این لحظه در قلب من می زند و یا در من نفس می کشد همان خداست و اراده ی او بر جهان حکمفرماست گنجی بودم نهان خواستم آشکار شوم 💎

      هدف از خلقت و خلق شدن هر ذره تجربه و تغییر و در نهایت رشد و کمال است به سوی هدفی از قبل تعیین شده .

      همانطور که تصویر درخت بلوط در دانه ی آن وجود دارد هر مخلوقی برای هدفی خلق شده است و چطور می شود انسان که حکم جانشینی دارد بی هدف باشد⁉️

      تفاوت انسان با دیگر مخلوقات این است که اراده دارد برای تغییر زندگی و خلق تجربه های متفاوت و می تواند با برنامه ریزی ذهنی خود در شرایط زندگی اش تحول و نتیجه های خوشایند ایجاد کند.

      درست مثل دانه که روزی از خاک (ظلمت )سر بر می آورد و با آب (آگاهی)و نورخورشید (عشق) رشد می کند تا به غنچه ای زیبا و یا درختی پر محصول برسد و کمال او در آن است .

      و اما تمام آنچه که رویای ما هست و احساس خوبی نسبت به اون خواسته داریم در مسیر زندگی ما از قبل قرار گرفته است و اگر اراده ی ما با اراده ی خداوند همسو شود به اون رویا می رسیم و اما 

      اگر اراده ی خداوند حکمفرماست چرا خیلی از چیزهایی که دوست داریم را نداریم ؟🤔

      به نظر من چون ما با اراده و تصمیم خودمون مسیر تعیین می کنیم و یا وابسته و دلبسته می شویم و چون ذهن ما محدود هست و نسبت به تجربیات و فرمول های ذهنی عمل می کنه هر بار مسیری رو به ما پیشنهاد می ده که هر چند در هر مسیری هم تجربیات فراوانی به دست میاریم ولی ما به خواستمون نمی رسیم یعنی مسیر صحیح نیست و دچار درد و رنج میشیم اما همون تجربه ها هم از لطف خداوند است که هرآن تحت حفاظت و هدایت و حمایت او هستیم

      ⭐️و اما اراده ی خداوند بر آن است که ما در مسیر زندگیمون آزاد باشیم و رها و این نهایت کمال است در هر موضوعی که خواسته ماست وبنده فکر می کنم که اصلا خواسته ای که ما را اسیر کنه و محدود کنه با اراده ی قدرتمند خداوند همسو نیست و جز طرح و هدف الهی ما هم نیست و گاهی اینگونه هم به بن بست می رسیم که در روابط عاطفی بیشتر میشه مثال زد 

      🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 

      🙏🏻 اما اگر انسان به جایی برسد که دست از تلاش فیزیکی بردارد و در واقع تسلیم شود و راه و مسیر اون خواسته رو به خدا بسپارد یعنی کاملا توکل کند و اعتماد کند که تنها قدرت اوست خیلی ساده و زیبا و عزتمندانه به خواسته خودش می رسد هر چند که اغلب ،ظاهر قضیه شکست را تداعی می کند و با عقل و منطق جور در نمی آید اما باطن و حقیقت به زودی  با پیروزی عیان می شود .

      و به نظر بنده …اون وقتهایی که اراده ی خداوند در زندگی ما جاری شده بدون اینکه تصمیم بگیریم و ما را در مسیر صحیح قرار داده دقیقاا همون وقتهایی بوده که ما موضوع رو رها کردیم یعنی متوجه شدیم که با عقل و منطق و تلاش فیزیکی نتیجه نمی گیریم و اغلب بعد از تجربیات فراوان و به بن بست خوردن ها در زندگیمون در نهایت تسلیم شدیم .

      نمونه ی بارزش همین هدایت شدنمون به مسیر لاغری با ذهن هست که سالها مسیرهای پیشنهادی ذهنمون رو رفتیم و شکست خوردیم در نهایت تمام اون شکست ها به ما آموخت که قدرتی بالاتر از جسم و ذهن من وجود داره همون قدرتی که از روح خودش در من دمید و بعد آسمانها و زمین بر ما سجده کردند چرا ⁉️

      چون خود خداوند در قالب انسانی قرار گرفت تا به صورت فیزیکی و مادی در نقشهای مختلف تجربه کنه و لذت ببره و لذت هم همون گاز زدن سیب هست که ما خودمون خواستیم و اختیار هم داشتیم که گاز بزنیم سیب یا حالا خوردن گندم ….🌾🍎انتخاب بعد فیزیک و جهان مادی هست .

      بنابراین خواست و اراده ی خداوند بر خوشبختی و سعادت ،ثروتمندی و سلامتی ،شادی و آرامش و آگاهی ما هست نسبت به مسائل است  و به قول شمس تبریزی :مگر می شود خدا خودش را دوست نداشته باشد؟!(کمی تامل 🤔)

      انرژی یا همون آگاهی خالص با بی نهایت صفت زیبا از عشق♥️متجلی شده است یعنی منفعتی (عقل و منطق دنبال منفعته 🤫)در کار نبوده این عشق لبریز شده هست و تمام این داستان یعنی هر ذره تو این عالم از حضور خداست و این یعنی سبحان الله و چیزی هم جز او نیست و اینم میشه لااله الا الله 

      ما آینه بودیم که در وحدت تصویر 

      شکستیم و شدیم همه تکثیر 🔥❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 22 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم