0

زندگی با اراده خداوند (قسمت اول)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

زندگی با اراده خداوند نوشته ای است که زمانی فقط به صورت یک عقیده یا انرژی در قلمرو نامرئی (انرژی پاک) قرار داشت.

خواست خداوند بر این قرار گرفت تا این آگاهی به صورت نوشته ای قابل خواندن و درک شدن در دنیای مادی متجلی شود.

نتیجه زندگی با اراده خداوند

بعد از خواندن این نوشته شما دیگر انسان اکنون نخواهید بود چرا که آگاهی جدید از طریق خواندن این نوشته از دنیای بی شکل وارد دنیای شکل یافته ذهن شما خواهد شد. بنابراین شما تغییر خواهید کرد و این تغییر در نگرش، می تواند باعث شروع تغییر در زندگی شما شود.

آنچه می خوانید باعث شکل گیری نگرش های جدید در ذهن شما می شود، سپس در افکار و رفتار شما تغییر ایجاد خواهد شد و اراده ای همسو با اراده خداوند در شما برای تغییر زندگی شکل خواهد گرفت.

من، شما، همه انسانها و به طور کلی همه زندگی از میدانی به وجود آمده ایم که دیده و شنیده نمی شود و آن میدان “قدرت خداوند” است.

اگر با این نگرش زندگی کنید، قدرتی را در خود احساس خواهید کرد که همان قدرت خداوند است و مصداق وعده او که در قرآن کریم می فرماید: من از خود در شما دمیدم.

“پس زمانی که اندامش را درست و نیکو نمودم و از روح خود در او دمیدم، برای او سجده کنید. (۷۲ سوره ص)”

برای درک قدرت خداوند باید به قدرتی که در وجود ما نهفته است توجه کرد.

همه ما قدرت خود را با “اراده” می شناسیم.

  • من انسان با اراده ای هستم
  • من انسان بی اراده ای هستم
  • من اراده کرده ام
  • من اراده ندارم
  • من اراده دارم و …
  • کلمه “اراده” تعریف ما از قدرتی است که در خود سراغ داریم.

معنی کلمه “اراده” چیست؟

اراده همان دنبال کردن هدف یا انگیزه ای نیرومند به همراه عزم و تصمیم برای ایجاد نتیجه ای مطلوب به شمار می رود.

از نظر ما افراد با اراده، افرادی هستند که برای رسیدن به خواسته های خود تلاش می کنند و هیچ نیرویی نمی تواند مانع رسیدن آنها به هدفشان شود.

اگر انسانی هستید که هرگز تسلیم نمی شوید و رویایی درونی (تصویری ذهنی) شما را به سمت تحقق رویاهایتان ترغیب می کند خود را انسانی با اراده می دانید.

اما نکته ای در نقش اراده در زندگی ما وجود دارد که معنی و مفهوم اراده داشتن را تغییر می دهد.

بارها در زندگی خود شاهد مسائل و موضوعاتی بوده اید که بدون اینکه تصمیم به تجربه آنها گرفته باشید وارد زندگی شما شده اند.

این موضوع را به شکل کمک هایی که انتظار دریافت آنها را نداشته اید اما در زمان مناسب از طریق انسانها به شما داده شده اند نیز تجربه کرده اید.

در شرایطی که هیچ راهی برای تغییر شرایط یا رسیدن به خواسته ای نداشته اید، اتفاقاتی رخ داده است که مسیر رسیدن شما به خواسته هایتان را هموار کرده است.

در اینجا نیروی اراده شما منجر به تغییر شرایط و رقم زدن اتفاقات نشده است بلکه نیرویی بسیار قدرتمندتر باعث ایجاد همزمانی هایی در زندگی شما شده است که شرایط شما را دگرگون کرده است و نتیجه اراده شما فراتر از انتظارتان رقم خورده است.

من برای رها کردن شغل ابزار و یراق تصمیم قاطع نگرفته بودم، همچنین برای آموزش دادن لاغری با ذهن برنامه ریزی نکرده بودم، حتی برای نوشتن این کلمات به دنبال یکدیگر هیچ تصمیمی نگرفته ام.

زمانی که ارتباطم با معنویت (قدرت اراده خداوند) را بیشتر کردم این رویدادها به صورت عملکردی طبیعی و ساده در زندگی من رخ دادند.

من سال ها شغل های مختلف داشتم که همه آنها مستلزم حضور فیزیکی در محل کار و رعایت اصول حضور و غیاب و سایر قوانین اداری بود و من بعد از آشنایی با قدرت خداوند دوست داشتم در شرایطی کار کنم که آزادی زمانی و مکانی داشته باشم.

آزادی در انتخاب محل انجام کار، آزادی در انتخاب زمان انجام کار و از همه مهمتر آزادی مالی را تجربه کنم.

دقیقا به خاطر دارم در یک روز از زندگی ام احساس کردم باید شغل ابزار و یراق را رها کرده و مشغول آموزش لاغری از طریق قدرت ذهن شوم.

آن لحظه برای اولین بار بود که این فکر در ذهن من مرور شد و بلافاصله به یک تصمیم برای اجرایی شدن تبدیل شد.

تصمیم (اراده) خود را با همسرم مطرح کردم.

تصور می کنم در آن لحظه همسرم نیز مطیع و فرمانبردار آن نیروی عظیم و قدرتمند شد و با تصمیم (اراده) من موافقت کرد. این در حالی است که هیچ نشانه منطقی یا دلیل قانع کننده ای نداشتیم که اثبات کند رها کردن شغل ابزار و یراق که شش سال بود آن را با هر سختی و زحمتی انجام داده بودم و تازه به شرایطی رسیده بود که احساس می کردم در حال نتیجه دادن است را رها کرده و مشغول کاری شوم که هیچ تضمینی برای نتیجه دادنش وجود نداشت.

اراده خداوند، فراتر از اراده من برای ادامه دادن شغل ابزار و یراق بود.

اراده خداوند در جهت تحقق رویای من (آزادی زمانی، مکانی و استقلال مالی) بود اما اراده من در جهت ادامه دادن شرایطی بود که مرا به رویایم نمی رساند.

جمله قبل را با دوباره با دقت بخوانید و الگوی آن را در زندگی خود یا دیگران جستجو کنید.

توکل کردن و نقش آن

توکل کردن در این مرحله از تحقق رویاها تاثیر فوق العاده ای در فعال شدن اراده خداوند در جهت تحقق خواسته های ما دارد.

با توکل کردن شما تصمیم می گیرید که از اراده خداوند برای تحقق آرزوهای خود استفاده کنید و این در حالی است که ممکن است همچنان در حال عمل کردن بر اساس اراده شخصی باشید که نتیجه زندگی شما را تا آن زمان رقم زده است.

در این صورت اراده خداوند وارد عمل شده و اراده شما را تحت تاثیر قرار داده و در ذهن و قلب شما تمایل برای انجام اعمالی را ایجاد می کند که هم جهت با اراده قبلی شما نیست بلکه همسو با اراده خداوند و در مسیر تحقق رویاهای شما می باشد.

پس از درک (اراده من) و (اراده خداوند) و نقش هر کدام در شکل دهی نتیجه زندگی، این عقیده در من شکل گرفت که: اراده، بسیار فراتر از یک تصمیم منطقی بر اساس داده های دریافتی از دنیای پیرامون است.

تعریف اراده واقعی تقریبا در تضاد با تعریف قبلی من و احتمالا اکثر انسانها درباره اراده می باشد.

کارلوس کاستاندا در آخرین کتابش، اراده خداوند را اینگونه تعریف می کند:

اراده خداوند، همچون نیرویی است که در جهان وجود دارد. افرادی که در ارتباط با منبع و منشاء وجود، زندگی می کنند قدرت خداوند را فرا می خوانند. این قدرت در دسترس آنها قرار می گیرد و راه فضیلت و کمال را برایشان هموار می کند. یعنی آنها هرآنچه را که بخواهند انجام می دهند.

بر اساس این آگاهی، اراده کاری نیست که ما انجام می دهیم یا قصد انجامش را داریم، بلکه نیرویی است که به صورت میدان انرژی نامرئی در جهان وجود دارد.

من تا قبل از این هرگز چنین تصویری درباره نیروی اراده نداشتم.

برای بهره بردن از قدرت اراده خداوند باید خودمان را غرق آن کنیم، از طریق توکل کردن، ایمان داشتن و اعتماد کردن به خداوند و قدرت بی نهایتش در شکل دهی جهان هستی.

این نکته برای من کاملا آشکار شده است که از طریق تلاش های طاقت فرسای فیزیکی (ظاهری) برای رسیدن به آرزوها با استفاده از اراده ی شخصی، امکان دست یابی به قدرت اراده خداوند کاهش می یابد.

به این معنی که هرچه بیشتر بر نیروی اراده خود برای تحقق رویاهایمان متکی شویم از نیروی اراده خداوند در جهت خلق رویاها کمتر بهره مند می شویم.

از آنجاکه خداوند منبع و منشاء تجلی جهان هستی می باشد، قدرت اراده ما در برابر قدرت اراده او بسیار ناچیز است اما استفاده از کدام اراده (اراده شخصی یا اراده خداوند) برای تحقق رویاها به عهده انسان می باشد. این معنای واقعی آزادی در زندگی دنیایی است.

ما می توانیم انتخاب کنیم با اراده شخصی خود و بر اساس افکار منطقی و منیتی خود در جهت رسیدن به آرزوهای خود تلاش کنیم.

همچنین می توانیم انتخاب کنیم با استفاده از اراده خداوند زندگی کرده و از قدرت هدایت او بهره مند شده و در مسیر رسیدن به رویاهای خود حرکت کنیم.

به اندازه ای که بتواینم دیدگاه خود درباره اراده انجام کارها را تغییر داده و برای انجام امور زندگانی به اراده خداوند متکی و متصل شویم شرایط ما در زندگی تغییر می کند.

زندگی با اراده خداوند
پاتانجالی

پاتانجالی بیش از بیست قرن پیش توصیه کرده است:

“نیروهای خفته، قابلیت ها و استعدادها شکوفا می شوند و شما خودتان را به صورت انسانی بسیار برجسته تر و بزرگ تر از آنچه که حتی در رویاهای تان می دیدید کشف می کنید.”

نیروی خفته در سخن پاتانجالی همان اراده خداوند است. همان اراده ای که سبب شد من از حرفه چندساله ام دست کشیده و مشغول حرفه ای شوم که هیچ دانش و تجربه ای درباره آن نداشتم.

همان نیرویی که سبب شد من تمایل پیدا کنم از قدرت ذهن برای رهایی از چاقی و خلق رویای لاغری استفاده کنم و نه تنها من بلکه بی نهایت افرادی که رویای لاغر شدن دارند را به سمت سایت تناسب فکری هدایت کرد تا مسیر خلق رویای لاغر شدن را به آنها نشان دهد.

نیروهای خفته

شاید تصور عموم از عبارت “نیروی خفته” در سخن پاتانجالی، نیروهایی هستند که وجود ندارند یا به صورت انسان های مرده هستند اما واقعیت امر این نیست بلکه نیروی خفته، اراده ای است که در وجود انسان پس از اینکه در معرض وحی و الهام قرار می گیرد ایجاد می شود.

در واقع خداوند به وسیله الهام کردن به انسانها از طریق آنها مشغول انجام کارها می شود. اگر تا به حال درباره هدف یا ایده ای به شما الهام شده است و آن را انجام داده اید بهتر مفهوم انجام کارها از طریق خود با اراده خداوند را درک خواهید کرد.

مدت طولانی است این موضوع ذهن مرا به خود مشغول کرده است که چطور می توانم به این نیروهای به ظاهر خفته دسترسی پیدا کنم تا در لحظات حساس زندگی از آنها کمک گرفته و به آرزوهای خودم برسم.

این نیروهای خفته چه نیروهایی هستند؟

در کجا قرار دارند و چه کسی می تواند از آنها استفاده کند؟

چه کسی نمی تواند از این نیروها بهره مند شود و چرا؟

این سوال ها سبب شد تا اشتیاق بیشتری برای درک نیروی خفته (اراده خداوند) در من ایجاد شود و نتایج زندگی من گواه تغییر نگرش من درباره نیروی اراده شخصی و سعی در بهره مند شدن و استفاده از نیروی اراده الهی برای رسیدن به رویاهاست.

امروز می دانم که اراده، همچون نیرویی است که همه ی ما آن را در وجود خود داریم. قدرت اراده خداوند میدانی از انرژی است که به صورت نامرئی و ماورای الگوهای تکرار شونده روزمره و طبیعی ما جریان دارد.

این نیرو حتی قبل از بسته شدن نطفه هر یک از ما نیز در آنجا وجود دارد.

ما دارای ابزاری هستیم که می توانیم این نیرو را جذب کنیم و زندگی را به شیوه ای جدید و مهیج تجربه کنیم.

اراده خداوند در کجا قرار دارد؟

برخی از پژوهشگران اعتقاد دارند که هوش، خلاقیت و تصورات ما در نتیجه ی واکنش به اراده خداوند به وجود می آیند و صرفا افکار و عناصری در مغز نیستند.

دیوید بوم معتقد است: “همه ی تاثیرات و اطلاعات منظم در قلمرو نامرئی یا در حقیقتی متعالی تر وجود دارند و به هنگام نیاز می توانیم از آن ها دعوت کنیم.”

در پاسخ به این سوال که میدان انرژی اراده خداوند در کجا قرار دارد؟ باید بگویم هیچ مکانی را نمی توان یافت که این انرژی در آن نباشد، زیرا هر چیزی که در جهان موجود است در درونش هدف و انگیزه ای دمیده شده است.

این حقیقت درباره همه صورت های زندگی مانند یک اسلحه، یک غنچه گل رز و یا یک کوه صحت دارد. یک پشه نیز در تجربه  ی زندگی دارای هدف و انگیزه است.

یک دانه لوبیا که به نظر می رسد قدرت فکر کردن و عمل کردن ندارد نیز تحت مدیریت اراده خداوند عمل می کند.

تنها کافی است دانه لوبیا را در خاک مرطوب بکارید، چند روز بعد شاهد قدرت و عظمت موجود در دانه لوبیا خواهید شد.

اگر دانه سیب را بشکافید درخت سیب را در آن نمی بینید اما می دانید که درخت سیب از دل این دانه به وجود خواهد آمد.

هر شکوفه ای که در فصل بهار بر شاخه درخت سیب می روید فقط یک گل کوچک و زیبا است اما در حقیقت هدفی درون آن دمیده شده است که باعث می شود در زمان مقرر به صورت میوه سیب متجلی شود.

خداوند اشتباه می کند؟!

در دایره اراده خداوند هرگز اشتباهی صورت نمی گیرد.

دانه سیب هرگز به گلابی تبدیل نمی شود و تخم یک کبوتر هرگز به یک مار تبدیل نمی شود.

هر بخش از طبیعت بدون استثنا داری هدف و انگیزه است و چیزی در طبیعت وجود ندارد که به هدف خود از بودن در دنیا شک کند.

ما انسانها نیز جزئی از این طبیعت هستیم و داری هدف و انگیزه برای بودن در دنیای مادی هستیم.

همانگونه که تولد یک شکوفه در فصل بهار بدون هدف و برنامه نیست، تولد هر انسان در جهان مادی بدون هدف و برنامه نمی باشد.

تفاوت انسان با سایر موجودات در پیگیری هدف و انگیزه خود از زندگی این است که انسان تنها موجودی است که قدرت ذهن دارد، توانایی اندیشیدن و انتخاب کردن و تغییر کردن دارد.

هیچ موجودی به جز انسان در جهان مادی در طول حیات خود قادر به ایجاد تغییر در شرایط زندگی خود نیست و فقط بر اساس غریزه خود زندگی می کند.

اما انسانها می توانند در مدت زمان حیات خود در دنیای مادی بارها شرایط زندگی خود را دگرگون کنند.

من تا سن 35 سالگی چاق بودم و اکنون چند سال است که متناسب هستم.

این یک تغییر است که من در شرایط زندگی خود ایجاد کرده ام.

تا سن 35 سالگی از نظر مالی در شرایط بسیار نامناسب بودم اما در طی چند سال شرایط مالی خود را به طور کامل تغییر دادم.

هر فردی که این نوشته را می خواند در طول عمر خود بارها شرایط زندگی اش تغییر کرده است حتی اگر نداند یا قبول نداشته باشد که خودش مسبب تغییر در زندگی اش بوده است اما این از توانایی های منحصربفرد انسان است که در هیچ موجود دیگری یافت نمی شود.

نکته جالب توجه این است که قدرت اراده خداوند در تمام اجزای هستی جریان دارد بنابراین هر تغییری که انسان در شرایط زندگی خود ایجاد می کند تحت مدریت و کنترل قدرت اراده خداوند است.

در لحظه ای که نطفه ما بسته می شود زندگی در معنا و مفهوم واقعی شروع می شود و قدرت اراده خداوند مراحل رشد و نمو را مدیریت می کند.

در لحظه ای که نطفه بسته می شود ساختار جسمانی، ویژگی های ظاهری، زمان مناسب تشکل شدن قلب، چگونگی شکل گیری استخوان ها و هزاران موضوع دیگر در همان لحظه اول و شروع زندگی تعیین می شود.

ما فقط به عنوان یک شاهد در حال نظاره کردن مراحل رشد و نمو جسم خود هستیم.

می بینیم که موهایمان رشد می کند و می توانیم آنها را کوتاه کنیم بدون اینکه بتوانیم رنگ، صاف یا فر بودن آنها را تعیین و انتخاب کنیم.

قدرت اراده خداوند را نمی توان با کلمات توصیف کرد چون همین کلمات هم از این قدرت سرچشمه می گیرند.

قدرت اراده خداوند قلبم را به تپش در می آورد، غذایم را هضم می کند، پاهایم را کنترل می کند، نوشته هایم را می نویسد و حرف هایم را می زند و این کارها را برای هر چیزی که در جهان وجود دارد انجام می دهد.

قدرت الهی همه چیز را در جهان تعیین می کند و در همه جا حضور دارد یعنی جایی را نمی توان یافت که قدرت اراده خداوند در آن جا نباشد، اما اغلب اوقات احساس می کنیم از خدا جدا شده و دور افتاده ایم.

نکته مهم تر و قابل توجه این است که اگر قدرت اراده خداوند همه چیز را تعیین می کند، چرا اکثر انسانها بیشتر آنچه که دوست دارند داشته باشند را ندارند؟

پاورقی:

این نوشته ادامه دارد، برای کسب نتیجه بهتر از مطالعه کردن، در همین لحظه که مشغول نوشتن هستم به من الهام شد که نوشتن را متوقف کرده و از خواننده بخواهم یک بار دیگر این نوشته را بخواند و به سوال مطرح شده در انتهای نوشته پاسخ دهد.

ایمان دارم اراده خداوند این نوشته و نوشته های بعدی را مدیریت می کند و اراده او هدایت ما برای درک بهتر و افزایش نیروی اراده در وجود ماست که زندگی خود را تغییر دهیم.

سوال: اگر قدرت اراده خداوند همه چیز را تعیین می کند، چرا بیشتر آنچه که دوست داریم داشته باشیم را نداریم؟


منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.97 from 179 votes

https://tanasobefekri.net/?p=29480
برچسب ها:
95 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهرا
      1402/02/28 10:02
      مدت عضویت: 380 روز
      امتیاز کاربر: 23430 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 496 کلمه

      با سلام . 

      جواب به این سوال که اگر اراده خداوند همه چیز را عوض میکند چرا بیشتر از اون چیزی که باید داشته باشیم را نداریم ؟

      به نظر من چون به صورت کامل به خداوند ایمان نداریم و باورهایمان این است که هرکجا که خودمان توانستیم کاری برای خودمان انجام دهیم که خودمان انجام میدهیم و احتیاج به حضور خداوند نیست و اگر جایی زورمان نرسید و یا نتوانستیم ،خدا را به عنوان ناجی و کمک رسان صدا می زنیم و توقع داریم مثل یک ناجی و به روشی که ما آن را تعیین کردیم  خداوند حق ما را ازدیگران بگیرد و انها را مجازات کنه که دل ما شاد بشه که دیدی به سزای عملش رسید .درحالی که خودمان را حق و رفتار وکردار دیگران را ناحق می دانیم و من تازه با کمک استاد عزیزم متوجه شدم که رفتار و کردار دیگران دقیقا از ذهنیت ما منشاء میگیره و دیگران آیینه رفتار ما هستند و تازه  با این حال هم با اعتماد و اطمینان کامل نمیگوییم خدا خواسته و میخواهد منتظر هستیم فردی بیاید و برای ما کاری انجام بدهد یعنی ما از بنده بیشتر انتظار کمک واقعی داریم تا خدا و فقط در هنگام نفرین و گرفتن حقمان از دیگران که نتوانستیم آن را وصول کنیم حالا هرچی باشه در محیط کار پست ، حقوق ، اضافه کار ، تبعیض بین همکاران در محل زندگی آن را واقعا از خدا درخواست میکنیم 

      و دلیل دیگر ان ذهنیت اشتباه اطرافیان است که اگر خداوند مثلا ثروت فراوان به شما بدهد . سلامتی و ارامش و دلخوش رااز شما گرفته میشود و دیگر نمی توانید به راحتی زندگی کنید و طمع مال دنیا نمیگذارد به دیگران کمک کنید و خودتان هم از مالتان فیض نمی برید و ان دنیا هم چگونه بدست آوردن ان باید جوابگو باشید و در این دنیا باید فقط سختی کشید مثال هم پیامبران و معصومین هستند که از مال دنیا چیزی نداشتند و انها با سختی و مشقت دراین دنیا  زندگی کردند وبهشت برین را برای خود در آخرت قرار دادند و مثالهایی از افرادی که ریاضت کشیدند و در دنیا نامشان جاویدانه شده 

      من خودم به این نتیجه رسیدم تا ازکسی درخواست نداشته باشی پاسخی هم دریافت نمیکنی آن هم درخواست با اطمینان نا با شک و دودلی که آیا این چیز را میخواهم یا نه چون کائنات برای براوردن حاجات و تقاضای ما متوجه منفی بودن چیزی نمیشوند مثلا ما نباید بگویم چرا من لاغر نمیشوم ؟ به راحتی چرای اول آن را برمی دارند و کلمه من لاغر نمیشوم را بلد کرده و ما را به سوی چاقی هدایت میکنند بلکه باید بگوییم من چگونه می توانم به تناسب اندارم برسم وقتی چگونه را برمیدارند جمله میشود من به تناسب اندام میرسم و آن کلمه در ذهن ما پررنگ میشود و ما به صورت ناخودآگاه به  سوی متناسب شدن حرکت میکنیم .

      و به قولی خدایا شکرت من قهرمان و خالق زندگی خودم هستم .

      و دراخر از استاد عزیزم ممنون هستم که ما را با خداوند بیشتر آشنا کردند .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/05/18 11:14
      مدت عضویت: 380 روز
      امتیاز کاربر: 23430 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 964 کلمه

      سلام استاد . صبح شما بخیرو شادی 

      من داشتم درسایت دنبال مطالب جدید میگشتم که با فایل زندگی با اراده خداوند آشنا شدم و گفتم من هم مثل دوستان به این سوال جواب بدم 

      • اگر قدرت اراده خداوند همه چیز را تعیین می کند، چرا بیشتر آنچه که دوست داریم داشته باشیم را نداریم؟ چون ما ابتدا با احساس خوب از خداوند این درخواست را نکردیم و برای درخواست ارتعاشات آن زیاد نبوده و داشتن آن نیز استمرار نداشتیم دریک موقعیتی یک آرزویی کردیم و بعد از مدتی آن را فراموش کردیم و شاید درهمان لحظه با گفتن من که نمیتوانم این چیز را بخرم و یا داشته باشم سریع ارتعاشات آن را به کائنات خاموش کردیم و برای درخواست آن عجله داریم و فکر نمیکنیم حتی برای برآورده شدن ارزوها هم باید موقعیت زمانی و مکانی آن فراهم شود چون شاید دران موقع که ما درخواست کردیم شرایط روحی – مالی- زمانی- و مکانی را نداشته باشیم و از برآورده شدن حاجتمان احساس خوبی نداشته باشیم چون هنوز خدارا خوب نشناختیم و فکر میکنیم برای بدست آوردن چیزی باید حتما خودمان کاری را انجام بدهیم وپول آن را داشته باشیم و برای رسیدن به آرزوها باید سختی بکشیم درجامعه نمونه های زیادی را میبینیم که از ابتدا چیزی نداشتند و حتی فقیر بودند و الان به جایی رسیدند وبازهم آن را شانس میدانیم و قبول نداریم که طرف با اطمینان و اشتیاق آن را از خداوند درخواست کرده و ارتعاشات آن به کائنات واراده خداوندآن چیز برای فرد فراهم کرده .یکبار در کتابی خواندم کائنات مثل یک سرآشپز عمل میکند ما هر مواد ی که به کائنات بدهیم درآخر آن را برایمان تهیه میکنند و همیشه کلمه ارباب درخدمتم را میگویند و کاری به ذائقه فرد ندارند که آیا این مورد پسند فرد است یا خیر چون خود فرد از ابتدا انها را تهیه نموده است .
      • من در کتاب رسیدن به آرزوها ازطریق ذهن ( استاد احمدی) خواندم نکات مهم برای رسیدن به آرزوها چند چیز است که برای دوستان به اشتراک میگذارم 
      1.  قدرت کلمات ، هیچ وقت جملات منفی به کار نبرید چون ضمیر ناخودآگاه متوجه کلمات مثبت و منفی نمیشود 
      2. شکرگزاری در نعمات ،به ریز نعمتهایی که خداوند به شما داده توجه کنید و از سپاسگزار باشیدقبل از خواب میتوانید به آنها فکر کنید
      3. سوالات را درست مطرح کنید، انسانهای موفق اینگونه سوال میکنند چگونه میتوانم ثروتمند شوم ؟ نه اینگونه چرا من ثروت ندارم ؟
      4. تلقین به نفس ،  تلقین و تمرین نیروی قدرتمندی است که افکار منفی را ازذهن پاک میکند پس ما هرروز بگویم من روزبه روز متناسبتر میشوم
      5. رستوران کائنات ،شما میتوانید کاری را که هرروز تکرار و تایید برای انجام ان را دوست دارید به رستوران کائنات سفارش بدهید تا آرزوی شما را برآورده کنند این یک قانون طبیعت است و کاری به ذائقه فرد ندارند
      6. اصول تلقین به نفس ، باید از کلمات تاکیدی استفاده کنیم چون ضمیر ناخودآگاه حد و مرزی ندارد مثلا مشخص کنید که من تا یکسال دیگر متناسبتر میشوم 
      7. عبارت تاکیدی به زبان حال باشد ، باید این کلمات به زبان حال باشد حتی اگر مسخره به نظر بیاید مثل من بدنی متناسب دارم 
      8. همیشه و درهمه حال از کلمات مثبت استفاده کنیم هرگز نگوییم این کار خسته کننده است و ازگفتن کلمات منفی خودداری کنیم 
      9. جملات مثبت را زیاد تکرار کنید . درگفتن جملات مثبت استمرار داشته باشید لاغرشدن اسانترین کار دنیاست . من لاغر میشوم 
      10. تمرکز فکری داشته باشید،  با تمرکز فکر به خواسته هایتان فکر کنید و با احساس آرامش و شادی و با حضور قلب انها را احساس کنید که تاثیر فوق العاده ای دارد 
      11. پشتکار داشته و صبور باشید (عجله نکنید ) تمام کار کائنات با صبرو استمرار انجام میپذیرد و اصلا درآن عجله ای نیست پس با استمرار و صبر آن را درذهن ناخودآگاه خود ثبت کنید 
      12. در کارها و آرزوهایتان استمرار داشته باشید آرزوها باید به صورت یک عادت برای شما باشند و احساس شادی ازآنها داشته باشید و به قول استاد هروقت دیدید که احساس شما خوب نیست بدانید این حرف شیطان است 
      13. به خدا توکل کنید نیرومندترین افراد کسانی هستند که توکلشان به خداست حتی اگر تنها باشند زیرا هرکس که به خداوند توکل کند در تحت تکفل خداوند است 
      14. به آرزوهایتان وابستگی شدید نداشته باشید وقتی شما به آرزوهایتان بچسبید خود به خود ازآن دور میشوید پس رها کنید تا زودتر به آرزویتان برسید 
      15. تنفر و حساسیت نداشته باشید .نسبت به هیچ چیز و هیچ کس تنفر نداشته باشید کسانی که از بدی دیگران بگذرند از مومنان هستند چون در ذهن خودشان احساس آرامش و امنیت بیشتری نسبت به خداوند دارند
      16. از هیچ چیز نترسید بزرگترین گناه درنزد خداوند ترس است زیرا باید درتمام لحظات به خداوند توکل کنیم واز داشتها و نعمتهایی که درحال حاظر داریم سپاسگزار باشیم 
      17. آرزوهایتان را با شورو شادی دنبال کنید هرگز برای یافتن آرزوهایتان بهانه جویی نکنید و هدفی که دارید را با شور و اشتیاق فراوان دنبال کنید 
      18. عدم شرایط موجود شما به هیچ وجه نمیتوانید شرایط موجود را تغییر دهید پس شرایط فعلی را بپذیرد و برای رسیدن به هدفتان تلاش کنید تا نتیجه بگیرید 
      19. به افکار منفی بی اعتنا باشید برای افکار منفی دلیل و برهان نیاورید و به انها بی اعتنا باشیدتا دلایل منفی بیشتر به شما ارجاع داده نشود  چون هر فکری که به آن توجه نکنید خودبخود از بین میرود 
      20. همیشه مراقب ورودمسائل منفی به ضمیر ناخودآگاه خود باشید همیشه چیزهایی که سود و منفعتی برای شما ندارند را از رسانه ها و اطرافیان گوش ندهید چون تصاویر منفی برای شما ایجاد میکنند چون افکار منفی شمارا از آرزوهایتان دورتر میکنند 
      21. عبارات تاکیدی را باور داشته باشید و لیز نخورید باید توجه داشت که افکار ما میتواند باورهای مارا تغییر بدهد از کلمات سعی میکنم

      و احتمال دارد استفاده نکنید چون باورهای انسان اجبار نیستند و اختیاری هستندو خودتان میتوانید به راحتی آنها را ازبین ببرید یا انها را تقویت و بزرگ کنید 

      انشاالله توانسته باشم به این سوال با توجه به آگاهیهایی که درمسیر شناخت بهتر خداوند یاد گرفتم  جواب داده باشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/06/02 07:56
      مدت عضویت: 380 روز
      امتیاز کاربر: 23430 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 69 کلمه

      سلام دوست عزیز
      خیلی خوشحالم که مطالبی را که نوشتم برای شما و دوستان مفید بوده ما همگی شاگردان یک مدرسه هستیم که می بایست علاوه بر درس استاد مبنی بر تناسب اندام ، از همدیگر اطلاعات زیادی را یاد بگیرم و چقدر خوبه که از هر کتابی که مطالب مفید و اموزنده دیدیم و خواندیم برای استفاده دیگر دوستان هم در قسمت نظرات بگذاریم . بازم ممنون ازشما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم