0

زندگی با اراده خداوند (قسمت بیستم)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

در قسمت قبل درباره راهکارهای رهایی از خودبزرگ بینی توضیح داده شد. توقف رنجیدن از دیگران، رها کردن رقابت برای پیروزی بر دیگران و ترک کردن حق به جانب بودن بعنوان سه راهکار اساسی برای کاهش ابتلا به خودبزرگ بینی شرح داده شد.

در این قسمت درباره چهار موضوع عملی دیگر برای کاستن از قدرت اراده شخصی توضیح داده می شود. این راهکارها باعث کاهش ابتلا به خودبزرگ بینی و همسو شدن با قدرت اراده خداوند می شود.

مقایسه خود با دیگران باعث افزایش نیاز به برنده بودن و قرار گرفتن در میدان رقابت با دیگران می شود.

شخصیت و اعتبار ما به جایگاه ما در مقایسه با دیگران و قرار گرفتن در رتبه های بالاتر زندگی ارتباطی ندارد بلکه به فاصله ما با آنچه در گذشته بوده ایم ارتباط دارد.

اینکه من در سال گذشته نسبت به دیگران از نظر میزان دارایی به چه میزان رشد کرده ام اهمیتی ندارد بلکه شرایط کنونی من در مقایسه با گذشته خودم میزان موفقیت من در زندگی را مشخص می کند.

شما اگر در کنار خیابان بایستید بعد از مدتی عده ای از کنار شما عبور کرده و جلوتر از شما خواهند بود و عده ای در جهت مخالف شما حرکت کرده و پشت سر شما قرار می گیرند.

در این شرایط شما حرکت نکرده اید اما رتبه شما در میان انسان های در حال حرکت در آن خیابان تغییر کرده است.

اعتباری که در مقایسه با دیگران برای خودمان قائل هستیم مانند ایستادن در کنار خیابان است.

با درک این نکته که در جهان مادی هیچ انسانی از انسان دیگر برتر و بالاتر نیست باید بر رشد و پیشرفت شخصی متمرکز باقی بمانیم.

همه انسانها توسط اراده قدرت خداوند خلق شده و برای تجربه هدف شخصی خود قدم به دنیای مادی گذاشته اند بنابراین مقایسه خود با جایگاه دیگران ملاک مناسبی برای رشد و گسترش شخصیت و تجربه هدفمان از زندگی نیست. بلکه باید همیشه میزان شور و اشتیاق خود برای زندگی کردن و رشد و گسترش آن را با گذشته مقایسه کنید.

اگر مشتاق تر هستید، اگر تجربه های لذت بخش بیشتری داشته اید، اگر لحظات بیشتری در آرامش و احساس خوب زندگی کرده اید شما نسبت به گذشته خود رشد و پیشرفت داشته اید.

شاید درک این نکته که چگونه در دنیایی که پیروز شدن و از دور خارج کردن رقبا بعنوان عامل اصلی در روند موفقیت بیان می شود بتوانیم از رقابت با دیگران صرف نظر کنیم کار سخت و ترسناکی باشد اما با توجه و یادآوری ویژگی های قدرت اراده خداوند به این نتیجه می رسید که در اراده او رقابت با دیگران معنی و مفهومی ندارد.

اراده شخصی بر اساس مقدار عمل می کند. او همواره به اما یادآوری می کند که آنچه داریم کافی نیست باید مقدار بیشتری جمع آوری کنیم.

به هر میزان ثروت داشته باشیم باز هم کم است، شهرت پایانی ندارد، جایگاه و مرتبه انتهایی ندارد.

برای ویژگی های دنیای مادی نمی توان انتهایی در نظر گرفت بنابراین اراده شخصی همواره شما را برای جستجوی “بیشتر داشتن” تشویق می کند.

اگر بر اساس وعده و پیشنهاد منیت به دنبال افزایش و بیشتر کردن ویژگی های خود (ثروت، شهرت، اعتبار، جایگاه، مقام و …) باشید خود را گرفتار چشم و هم چشمی می کنید و همواره باید تلاش کنید تا بر مبنای بیشتر کردن آنچه دیگران دارند تلاش کنید.

در این شرایط زندگی را صرف رقابت و برتری در داشته های خود به نسبت دیگران خواهید کرد. در این صورت فرصت کافی برای پرداختن به خلق و گسترش رویاها و آرزوهای خود ندارید.

فردی که اهداف خود را بر مبنای آنچه دیگران کسب کرده اند تنظیم می کند چگونه می تواند بر اهداف شخصی خود متمرکز شود؟

افرادی که در زندگی به واسطه چشم و هم چشمی همواره در حال تلاش برای برتری یافتن بر دیگران هستند درست است که به خواسته های خود کم و بیش می رسند اما آنچه به دست می آورند در جهت ارضای نیاز درونی آنها نیست و احساس رضایت و خوشبختی از زندگی را تجربه نمی کنند.

وقتی در زندگی به دنبال برتری بر دیگران از نظر داشته ها و شرایط هستید، در واقع نیاز خود برای به دست آوردن را تشدید می کنید و این در تضاد با ویژگی فراوانی قدرت اراده خداوند می باشد.

خداوند در قرآن کریم می فرماید:

زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا ۘ وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ‎﴿٢١٢﴾

زندگى دنيا براى كافران زينت يافته و [لذا] مؤمنان را مسخره مى‌كنند، و كسانى كه تقوا پيشه كردند، روز رستاخيز فوق آنها هستند و خدا هر كه را خواهد بى‌حساب روزى مى‌دهد (۲۱۲) 

بقره (212)

سالها شنیده بودم که خداوند برای اینکه انسان های خطاکار را غرق گناه کند به آنها ثروت و نعمت می دهد و از این رو همیشه فکر می کردم آدم ها ثروتمند انسانهای گناهکاری هستند.

اما در این آیه به وضوح روشن است که خداوند می فرماید: زندگی کافران زینت داده میشود و در ادامه اشاره می کند که کافران چه کسانی هستند.

آنان که مومنان را مسخره می کند.

اگه به رفتار خودمان زمانی که به واسطه چشم و هم چشمی اقدام به رقابت با دیگران می کنیم توجه کنیم واضح است که بعد از رسیدن به آنچیزی که ما را برتر از دیگران می کند، فرد مقابل (رقیب) را مسخره می کنیم.

در واقع فردی که چشم و هم چشمی می کند به این دلیل است که به فراوانی جهان هستی اعتقاد ندارد و به جای تمرکز بر زندگی و اهداف خود بر آنچه دیگران دارند یا انجام می دهند تمرکز کرده است و همواره در تلاش برای پیروزی بر دیگران است و پیروزی خود را از طریق مسخره کردن دیگران جشن می گیرد.

زمانی که چشم و هم چشمی و رقابت با دیگران را رها می کنید، احساس قدرشناسی و سپاسگزار بود را تجربه می کنید و همسو با قدرت اراده خداوند می شوید. در این حالت قدرت اراده خداوند بیشتر از آنچه در اختیار دارد وارد زندگی شما می کند.

وعده ای که در انتهای آیه 212 به آن اشاره و تاکید شده است.

و خدا هر كه را خواهد بى‌حساب روزى مى‌دهد”

هرکه را بخواهد به مفهوم دلبخواهی خدا یا انتخاب برخی از انسانها نیست بلکه به این معنی است که هر انسانی که همسو با اراده خداوند باشد مشمول دریافت روزی به غیر الحساب می شود.

ارزش شما بر اساس جنسیت، مدرک، دارایی، جایگاه، سمت، شهرت، اعتبار و حتی نظر دیگران درباره شما تعیین نمی شود.

اگر ارزش خود را بر اساس عوامل بیرونی و اکتسابی تعیین کنید خود را از درک و تجربه همسو شدن با قدرت اراده خداوند محروم می کنید.

شاید شنیده باشید که درخت هرچه تنومندتر باشد افتاده تر است.

هر زمان این عبارت را می شنیدم در وصف افتادگی و خاکی بودن به کار می رفت و برای سرزنش افرادی که به واسطه داشته ها بر دیگران فخر می فروختند به کار گرفته می شد.

اما امروز درک می کنم که افتادگی به معنای فروتنی در برابر انسانها نیست بلکه فرد از درون احساس یکی بودن با دنیای پیرامون خود می کنید.

این نوع افتادگی از چشم بیننده مخفی است و تنها از طریق درک شخصیت و نگرش افراد می توان به آن پی برد.

افرادی که افتادگی درونی را تجربه می کنند به این درک رسیده اند که خداوند، نت همه آهنگ ها را می نویسد، خداوند همه ترانه ها را می خواند، خداوند همه ساختمان ها را می سازد، خداوند همه نقاشی ها را می کشد و خداوند منبع و منشاء همه موفقیت های خود و بشر است.

اگر درک کنیم که آنچه به دست آورده یا در جایگاهی که هستیم همه از لطف و رحمت خداوند بوده است هرگز ارزش واقعی خود را بر مبنای داشته های خود محاسبه نمی کنیم چون همان خدایی که در ما سبب تجربه شرایط و موقعیت های عالی شده است در وجود همه انسانها حضور دارد.

گرچه بسیاری از انسانها به واسطه همسو شدن با قدرت اراده شخصی از درک و تجربه قدرت اراده خداوند محروم هستند اما این به معنای کم ارزش بودن یا بی فایده بودن حضور آنها در دنیای مادی نیست.

خداوند در وجود همه انسانها آماده تجلی یافتن برای رشد و گسترش زندگی است و به محض اینکه انسان تصمیم بگیرد با او همسو شود با تمام آنچه هست مشغول به کار می شود تا از طریق انسان خودخواسته در دنیای مادی متجلی گردد.

اراده شخصی همواره شما را ترغیب می کند تا آنچه هستید یا به دست آورده اید را در مقایسه با دیگران قرار داده و خود را از آنها برتر بدانید اما برای همسو شدن با قدرت اراده خداوند باید از ارزش گذاری خود با آنچه کسب کرده اید خودداری کنید و هموراه ارزش خود و دیگر انسانها را برابر و بر اساس وجود مقدس درون محاسبه کنید.

انسان به جسم فیزیکی و موفقیت هایش محدود نمی شود. او ناظر است. مشاهده کننده تمام نعمت هایی که به شکل مادی (خانه، ماشین، ثروت و …) و غیرمادی (شهرت، جایگاه و …) وارد زندگی شما شده است. از این رو باید همواره برای آنچه هستید و دارید سپاسگزار باشید.

چون آنچه هست متعلق به شما نیست بلکه شما ناظر تجلی آنها از طریق قدرت اراده خداوند در زندگی خود هستید.

هرچه برای موفقیت های شخصی خود ارزش و اعتبار کمتری قائل باشید و ارتباط خود را با ویژگی های قدرت اراده خداوند حفظ کنید برای موفق شدن و تجربه نعمت های بیشتر آزادتر خواهید بود.

اگر به موفقیت های خود وابسته باشید و اعتقاد داشته باشید که همه آنها را شما به تنهایی کسب کرده اید، آرامش و فرصت قدرشناسی و سپاسگزاری از منبع و منشاء وجودتان را از دست می دهید.

شهرت و اعتبار شما متعلق به وجود شما نیست بلکه در ذهن دیگران قرار دارد.

اگر با 10 نفر صحبت کنید، 10 نظر و عقیده درباره شما در ذهن آنها وجود خواهد داشت. بنابراین هرگز قادر نخواهید بود ارزش و اعتبار خود را در ذهن همه انسانها به یک شکل و هماهنگ با هم حفظ کنید.

بسیاری از انسانها همواره تلاش می کنند تا در نظر دیگران ارزشمند و محترم باشند. اگر به دنبال ارزش و احترام خود در نظر دیگران باشید نه تنها هرگز موفق به جلب رضایت دیگران و دریافت ارزش و احترام نخواهید شد بلکه بیشتر زمان خود در زندگی را از دست خواهید داد.

اگر بیش از حد به نظر دیگران درباره خود اهمیت دهید، در حقیقت از مشیت الهی جدا شده اید و اجازه داده اید تا عقیده دیگران، شما را هدایت کند. در این حالت، اراده شخصی مشغول کار است.

اراده شخصی همچون مانعی میان شما و قدرت اراده خداوند قرار می گیرد و شما را ترغیب می کند تا به جای همسو شدن با اراده خداوند برای تحقق اهداف و رسالت خود در زندگی، مشغول تلاش برای نشان دادن مهارت و توانایی های خود به دیگران باشید تا از طریق جلب رضایت و احترام دیگران به احساس رضایت از زندگی دست پیدا کنید.

از آنجایی که اراده شخصی تا زمانی که در قید حیات هستیم همراه ما می باشد، به محض جدا شدن روح از جسم کنار رفته و زندگی دنیایی خود را خالی از تحقق اهداف و رسالت اصلی خود می بینیم.

این لحظه، لحظه حسرت است که در قرآن نیز به آن با عبارت “یوم الحسرت” اشاره شده است.

بنابراین بهتر است به نتیجه کارها وابسته نباشید و مسئولیت آنچه درنتان می گذرد را به عهده بگیرید.

شهرت و اعتبار را رها کنید و اجازه دهید دیگران درباره آن با یکدیگر بحث و جدل کنند. چنین تصمیمی نه تنها لطمه ای به شما نمی زند بلکه فضای گسترده ای در ذهن شما ایجاد می کند تا تمرکز بیشتری بر اهداف و رسالت خود در زندگی داشته باشید.

نتیجه می گیریم سه مانع بزرگ برای پیوستن به قدرت اراده خداوند عبارتند از: افکار (گفتگوی درونی)، انرژی و خودبزرگ بینی.

برای رفع موانع لازم است موارد ذکر شده در بالا و قسمت های قبل را بارها مطالعه کرده و سعی کنید بر اساس راهکارهای ارائه شده در افکار و رفتار خود در زندگی روزمره تغییراتی ایجاد کنید.

برای جمع بندی آنچه گفته شد، مطالب مهم و ضروری به طور خلاصه شرح داده می شود:

گفتگوی درونی شما همواره بر آنچه از دست می رود، شرایط منفی، زمان گذشته و عقیده های دیگران متمرکز است. هرچه بیشتر نسبت به گفتگوهای درونی خود آگاه و هوشیار شوید زودتر می توانید عادت های کهنه خود را تغییر دهید.

از عبارت هایی مانند: دلخور هستم، عصبانی هستم، حسرت می خورم، نگران هستم و … کمتر استفاده کنید و همواره سعی کنید بر آنچه می خواهید تجربه کنید تمرکز کنید.

به این نکته توجه داشته باشید که تمرکز بر آنچه نمی خواهید، باعث تکرار آن خواهد شد.

۲- شک و تردید را کاهش دهید.

به مسیری که در پیش گرفته اید شک نکنید. هرگونه اندیشه ای که شما را مایوس و ناامید می کند را دنبال نکنید.

افکار منفی و ناامید کننده را ادامه ندهید.

از گفتگو با افرادی که سعی در برهم زدن عقیده یا تمرکز شما دارند خودداری کنید.

از سعی برای اثبات آنچه خود درک کرده و به صحت آن اطمینان دارید به دیگران جددا خودداری کنید.

در هر شرایطی هستید، این موضوع را به خاطر داشته باشید که خورشید پشت ابرها نیز در حال تابیدن است.

همانگونه که به بودن خورشید اعتقاد و باور دارید به وجود قدرت اراده خداوند در وجود خود معتقد باقی بمانید.

۳- نسبت به انرژی خود آگاه باشید

هر فکری در ذهن خود مرور می کنید دارای سطحی از انرژی است.

اگر به آنچه فکر میکنید یا درباره آن صحبت می کند احساس خطر، ناامیدی، نگرانی و … در شما ایجاد می کند، آن موضوع دارای انرژی به شدت پست و ضعیف می باشد. هرطور شده افکار و گفتار خود را متوقف کنید.

به ویژگی های اراده خداوند فکر کنید، این راهکار بسیار موثری برای مقابله با افکاری است که انرژی ضعیف دارند. قدرت و تعالی انرژی ویژگی های قدرت اراده خداوند به قدری بالاست که هر فکر و انرژی ضعیفی را تحت تاثیر خود قرار می دهد.

۴- از عبارت های امیدبخش استفاده کنید

شاید نیاز داشته باشید هر روز به خودتان یادآوری کنید که در پرتو انرژی های قدرتمند اراده خداوند هستید.

این یادآوری می تواند از طریق تکرار عبارت های انگیزشی انجام شود.

من این عبارت را روی تصویر مانیتور لب تابم قرار داده ام و روزانه چندین بار آن را می خوانم و احساس آرامش حضور و همراهی خداوند را در خودم افزایش می دهم.

سلام رضای عزیز

خداوند با تو صحبت می کند

من امروز به تمام مسائل تو رسیدگی می کنم

برای این کار به کمک تو احتیاج ندارم

سعی کن نگران هیچ چیز نباشی

یک روز فوق العاده را سپری کن

۵- مسیر خود را ادامه دهید

ادامه دادن در هر شرایطی مهمترین اصل برای همسو باقی ماندن با قدرت اراده خداوند است.

اینکه در مسیری که در پیش گرفته ایم با موانع روبرو شدیم کاملا طبیعی است اما منصرف شدن از ادامه دادن کاملا غیرطبیعی است.

اگر در شرایطی قرار گرفتید که احساس ناامیدی کردید، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید.

خود را از شرایط جدا کنید و به جای آنکه خود را قربانی شرایط بدانید، سعی کنید فقط شاهد و نظاره گر زندگی باشید.

همه چیز را به منبع و منشاء وجودتان بسپارید و مطمئن باشید راهنمایی و کمکی که لازم دارید را دریافت خواهید کرد.

درقسمت های بعدی درباره تاثیر همسو شدن با قدرت اراده خداوند بر دنیای پیرامون توضیح داده خواهد شد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.36 از 33 رای

https://tanasobefekri.net/?p=30350
13 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مریم رمضاني
      1403/09/13 10:04
      مدت عضویت: 1545 روز
      امتیاز کاربر: 24775 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 870 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      خودمون رو با دیگران مقایسه نکنیم !

      وقتی متوجه اصل وجودمون بشیم ،وقتی خداوند و خودمون و کارکرد جهان هستی رو بهتر بشناسیم واقعا مقایسه کردن شرایط خودمون با دیگران معنی خودش رو از دست میده 

      وقتی ما پا به این دنیا گذاشتیم هدفی از آمدن داشتیم ،همونطور که تک تک مخلوقات خداوند هدف مند خلق شدن 

      ما از خداوند هستیم و از ویژگی خلق کردن بواسطه اراده خداوند برخورداریم و آنچه تجربه میکنیم از افکار و باورها و عملکرد خودمونه پس دیگه مقایسه چرا 

      من باید توجه خودم رو از دیگران و شرایط بیرونی بردارم و بیارم روی اصل خودم تا بتونم در مسیری که هدف خلقت هست حرکت کنم 

      من و تمام انسانها توانایی خلق زندگی دلخواهمون رو داریم و دونستن این موضوع به ما کمک میکنه که توجه مون رو بیاریم روی پیشرفت خودمون و با اراده خداوند همسو حرکت کنیم 

      افتادگی یعنی از درون خودمون رو با دنیا یکی بدونیم 

      ما از بچگی یاد گرفتیم خودمون رو جدا بدونیم بواسطه آنچه آموختیم در صورتی که همه چیز در این دنیا پیوسته هست و ما باید روی این موضوع درونی بیشتر و بیشتر کار کنیم ،امروز که از خونه بیرون رفتم سعی کردم این موضوع رو تمرین کنم 

      هر چیزی رو که دیدم با خودم مرور کردم که منشا همه چیز خداست ،این درخت ،راننده تاکسی،اون بچه ،ماشینها و در وجود من هم خداوند جریان داره پس من با همه برابر هستم ،من میتونم هر طوری که میخوام باشم 

      اراده شخصی به ما میگه ببین اون آدم پولداره پس از تو برتره، ببین اون آدم فقیر و معتاده پس از تو پست تره ،من تمام سعی م رو میکنم که این قضاوتها رو متوقف کنم و به دنبال اراده شخصی نرم ،من با خودم مرور میکنم آنچه در وجود اون انسان ثروتمند و یا فقیر هست در وجود من هم هست ،من میتونم مثل هر کدوم از اونها باشم من با دیگران برابر و یکی هستم 

      فقط کافیه کمتر به هراده شخصی توجه کنم و بیشتر بیام روی اصل خودم 

      انسان مشاهده کننده و ناظر هست ؛

      اصلا چه چیزی در وجود ما هست که میبینه و درک میکنه !

      اصل وجود ما ،همون اراده خداوند هست که میبینه و درک میکنه 

      من امروز سعی کردم ناظر باشم ،سعی کردم کمتر توی ذهنم قضاوت کنم و بیشتر ببینم 

      وقتی در این حالت قرار میگیرم تازه متوجه بودن خودم و پیرامونم میشم ،من هستم ،چه چیزی باعث بودن من شده مسلما جسم من نیست چون وقتی روح من از کالبد جسمم خارج میشه دیگه زندگی وجود نداره پس آنچه باعث بودن من میشه چیزی فراتر از جسم منه 

      اون روح من ،انرژی بینهایته الهی هست ،همون چیزی که من باید بهش توجه کنم ،همون چیزی که بوده و هست و خواهد بود چیزی که نه زاده میشه و نه می‌زاید 

      من در واقع روحی هستم که در این جسم متجلی شدم و قراره که در این دنیا خلق و تجربه کنم 

      من سالها خودم رو جسمی میدیم که به خواست خدا به این دنیا اومده ،مجبوره که هر طور خداوند براش مقدر کرده زندگی کنه و بعد هم به خواست خدا میمیره و باید جواب پس بده که چرا گناه کرده 

      من سالها انرژی زیادی صرف کردم که نشون بدم آدم محترم و خوبی هستم ،سالها انرژی صرف کردم که با چیزهایی که یاد گرفتم خداوند رو از خودم راضی کنم اما آنچه در ذهن من می‌گذشت این بود که من از خودم راضی نیستم !

      الان دارم سعی میکنم حس رضایت درونی رو بدون توجه به نظر دیگران و یا شرایط بیرونی تجربه کنم 

      وقتی به صحبت آدمهایی که مرگ موقت رو تجربه کردم گوش دادم متوجه شدم که ما وقتی جسم خودمون رو رها میکنیم اونجا میشیم سراسر آگاهی، آگاهی خالص بدون هیچ فکر محدود کننده ای و متوجه میشیم چقدر توانمند هستیم ،می‌فهمیم که میتونستی چقدر راحت خواسته هامون رو تجربه کنیم ولی تجربه نکردیم و اونوقته که به قدری حسرت وجود ما رو فرا میگیره که جهنم رو تجربه میکنیم 

      اراده شخصی تا ما در این دنیای مادی هستیم با ماست و همیشه داره حرف میزنه ،همیشه ما رو تشویق میکنه که به اصل خودمون توجه نکنیم ولی هیچ قدرتی نداره ،قابل کنترل هست و ما میتونیم یاد بگیریم که چطور اونو تحت کنترل خودمون بگیریم و زندگی بهتر و بهتری داشته باشیم 

      من کاملا مطمئن هستم که مسیری که توش هستم درسته و تمام سعیم اینه که در این مسیر ادامه بدم ،حتی اگه نا امید بشم یا حسم بد بشه سعی میکنم خودم درستش کنم ،با گفتگوهای درونی امید بخش به خودم حس خوب بدم و اینطوری به حرکتم ادامه میدم 

      این دنیا جای ایستادن نیست ،اینجا باید حرکت کنیم باید به اون چیزی که نمی‌بینیم اطمینان داشته باشیم باید منفی ها رو نادیده بگیریم باید به اصل وجودمون ،خدای درونمون اعتماد کنیم و حرکت کنیم 

      باید در مسیر تغییر زندگی حرکت کنیم ،من میخوام بهتر و بیشتر یاد بگیرم که افکارم رو کنترل کنم و احساس بهتری داشته باشم و عملکردم رو با حس خوب و آرامش بهتر و بهتر کنم. 

      و با اراده خداوند همسو بشم ،هماهنگی با خداوند اونقدر شیرین و لذتبخشه که حاضر نیستم لحظه ای به زندگی همسو با اراده شخصی برگردم پس در این مسیر با توکل به خدایی عاشق و زیبا و مهربان و گسترده و فراوان و خلاق پیش میرم و از فرصت زندگیم بهتر استفاده مي کنم 

      استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم 

      خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم