0

زندگی با اراده خداوند (قسمت بیست و نهم)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

در قسمت قبل درباره گسترش قدرت اراده خداوند توضیح داده شد. در این قسمت درباره استفاده از قدرت اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی توضیح داده می شود.

هرآنچه باید باشیم، هم اکنون هستیم

در قسمت های قبل درباره قدرت سپاسگزاری توضیح داده شد و همچنین توصیف خداوند درباره مومنین را شرح دادیم.

به طور خلاصه تعریف مؤمن از نگاه قرآن این است که: انسانی که به آنچه نمی بیند ایمان دارد.

آنچه نمی بیند فقط شامل خداوند یا روز قیامت نیست بلکه همه آنچه دوست دارید داشته باشید و اکنون ندارید را نیز شامل می شود.

انسان مؤمن می داند هرآنچه برای رشد و گسترش زندگی نیاز دارد از قبل توسط خداوند مهیا شده است. شاید اکنون قابل رؤیت نباشد اما او اطمینان دارد که آن شرایط وجود دارد و باید برای خلق و تجربه آن حرکت خود را آغاز کند و می داند که خداوند او را به راه راست جهت تجریه آنچه می خواهد هدایت می کند.

درک کردن این موضوع برای پی بردن به واقعیت عبارت “هرآنچه باید باشیم، هم اکنون هستیم” ضروری است.

اگر به زندگی ابدی و سرچشمه گرفتن از قدرت اراده خداوند عقیده داشته باشید، می دانید که همه چیز از انرژی شکل گرفته است و انسان به عنوان شکلی از انرژی که قابل دیده شدن و لمس شدن است در آمده است. بخش عظیمی از این انرژی همچنان قابل دیدن نیست و ما می توانیم با استفاده از قدرت خلق کردن خود آن را به واقعیت و قابل دیده شدن تبدیل کنم.

بخش اول “آنچه می خواهیم باشیم” شامل شرایط و موقعیتی است که ما آرزوی داشتن آن را داریم.

بخش دوم “هم اکنون هستیم” اشاره به قدرت بی نهایت اراده خداوند دارد که در وجود و اختیار ما قرار دارد و می توانیم از طریق همسو شدن با او هرآنچه می خواهیم باشیم را خلق کنیم.

در واقع چیزی بیرون از ما نیست و به هرآنچه برای رسیدن به آرزوها نیاز داریم در وجود خود در دسترس ما قرار دارد.

درک این حقایق سبب می شود نسبت به طریق حضور خود در دنیای مادی آگاهی بیشتری داشته باشیم.

به ما گفته شده است که: آغاز زندگی ما در زمان بسته شدن نطفه در لحظه آمیزش والدین مان بوده است. به این نگاه حضور ما در دنیای مادی را از یک ذره آغاز شده است و این در حالی است که آن یک ذره (نطفه) نیز مانند هر ذره دیگری از میدان قدرت اراده خداوند سرچشمه گرفته است. بنابراین ریشه و بنیاد ما در این دنیا نیست بلکه آمیخته با قدرت اراده خداوند است.

از این رو ما موجودی دنیایی نیستیم بلکه از منبعی سرچشمه گرفته ایم که والدین و پیشینیان ما را شکل داده است.

همه ما بخشی از خداوند بوده ایم که در زمان های مختلف در مکان های گوناگون به این دنیا وارد شده ایم و به همین ترتیب در زمان و مکان مختلف مجدد از این دنیا خارج می شویم.

این عبارت را باور کنید:

شما بخشی از خداوند هستید.

شما مخلوقی زنده و بانشاط هستید که از روح جهانی سرچشمه گرفته است.

وقتی به خودتان اعتماد دارید و عشق می ورزید در حقیقت به آن نیرویی که شما را آفرید اعتماد دارید و به آن عشق می ورزید و زمانی که به خودتان اعتماد ندارید و عشق نمی ورزید طبق خواسته اراده شخصی، آن نیروی فناناپذیر را انکار می کنید.

این تعریف ساده اما جامع از “عزت نفس” است.

بسیاری از افراد به دنبال یادگیری عزت نفس هستند و آنها تصور می کنند، عزت نفس به برخورد و ارتباط آنان با دیگران ارتباط دارد و این درحالی است که خواست اراده شخصی (منیت) دقیقا این است که شما را گرفتار نگاه و نظر دیگران کند.

عزت نفس واقعی زمانی در شما شکل می گیرد که به خودتان اعتماد و ایمان داشته باشید و خود را با خداوند یگانه بدانید. در این صورت احساس ارزشمندی و توانمندی در شما شکل می گیرد و بدون نیاز به توجه و تایید دیگران می توانید در بهترین شرایط احساسی زندگی کنید.

مهمان خدا هستید یا منیت؟

منیت یا اراده شخصی مجموعه ای از عقایدی است که در قسمت های قبلی درباره آن توضیح داده شد. منیت با استفاده از این عقاید انسان را بر مبنای دارایی ها و موفقیت ها در معنا و مفهوم مادی توصیف می کند.

اراده شخصی مسئول بروز احساس عدم اعتماد به نقس یا از خودبیزاری می باشد که شاید آن را در وجودتان احساس می کنید.

وقتی تلاش می کنید تا بر مبنای معیارهای ضعیف منیت زندگی کنید در حقیقت اسیر همان منیت هستید. در این شرایط ارزش شما در جایگاه یک انسان با دارایی ها و موفقیت هایتان ارزیابی می شود.

در این شرایط اراده شخصی (منیت) از طریق گفتگوی ذهنی به شما می گوید:

  • تو دارایی اندکی داری، پس دارای ارزش اندکی هستی.
  • تو در نظر دیگران بی ارزش هستی.
  • دیگران به شما احترام نمی گذارند.
  • تو انسان محترم و با ارزشی نیستی.
  • دیگران به نظر و دیدگاه تو اهمیتی نمی دهند.

در این شرایط اسیر انرژی ضعیف منیت می شوید که پیوسته مجبورتان می کند برای کسب عزت نفس از طریق نظر دیگران تلاش کنید.

عقیده منیت این است که شما از انسانها، آرزوها و مهمتر از همه از خداوند دور هستید.

از این طریق مانع می شود که برای خودتان احترام و ارزش قائل باشید.

منیت احساس گناه و دور بودن از خداوند را در فرد ایجاد می کند. در این شرایط او انگیزه ای برای ارزش قائل شدن برای خود ندارد چرا که تصور می کند خداوند نیز برای او ارزشی قائل نیست.

منیت، احساس چشم و هم چشمی را در انسان به وجود می آورد.

چشم و هم چشمی در رسیدن به جایگاه های اجتماعی، در خریدن اجناس برند و گران قیمت، در نمایش دادن میزان توجه همسرتان، در به نمایش گذاشتن تصاویری از سفر، مهمانی و … که بیان کننده سبقت گرفتن از دیگران در ارزشمندی و محترم بودن است.

چشم و هم چشمی حتی در نمایش با خدا بودن نیز رواج پیدا کرده است. انتشار تصاویر و نوشته هایی که بیان کننده میزان پایبند بودن افراد به رفتارهایی است که از نظر جامعه مورد تایید خداوند است.

وقتی اسیر منیت هستید، عزت نفس ندارید.

منیت اسیرتان می کند و هرگز اجازه نمی دهد مهمان نیرویی باشید که از آن سرچشمه گرفته اید.

مهمان خدا بودن یعنی همیشه ارتباط واقعی خود را با منبع و منشاء وجودتان مشاهده کنید.

اتفاقا این نوع ارتباط قابل عکس برداری و نمایش به عموم نیست و کاملا درونی است اما نتایج آن در رفتار، کلام و رابطه شما با دیگران کاملا واضح و قابل تشخیص است.

من شخصا از اینکه مهمان خدا باشم لذت می برم. در همین لحظه که در حال نوشتن این عبارت های روحانی هستم در بهترین شرایط احساسی خود هستم و از اینکه تمرکز و توجهم به دریافت آگاهی و انتشار آن برای استفاده علاقمندان است رضایت دارم.

در حقیقت در این لحظه خداوند به من اجازه داده است از انرژی نامرئی و بی نهایت این کلمات را دریافت کرده و به صورت عبارت هایی قابل رؤیت در این مکان به اشتراک بگذارم.

من همواره این این منبع و منشاء توکل می کنم تا نوشته و محتوای سایت تناسب فکری را در اختیارم قرار دهد.

من هرگز تصور نمی کردم بتوانم صدها فایل صوتی و تصویری درباره موضوع لاغری با ذهن و دیگر موضوعات مطرح شده در سایت تناسب فکری آماده کنم.

اراده شخصی من تاکید می کرد این کار غیرممکن است. تو توانایی آماده کردن محتوای آموزشی را نداری. تو صلاحیت صحبت کردن درباره این موضوعات را نداری. کسی به این موضوعات اهمیت نمی دهد.

اما من با توکل به قدرت بی نهایت اراده خداوند قدم در مسیر تغییر کردن قرار دادم و سایت تناسب فکری را تاسیس کردم بدون آنکه بدانم چه چیزی قرار است در این سایت ارائه شود.

امروز که چند سال از آن روز می گذرد صدها فایل آموزشی به صورت هدیه برای استفاده عموم در بخش های مختلف سایت تناسب فکری قرار داده شده است. همچنین صدها فایل آموزشی در قالب محصولات تناسب فکری جهت استفاده علاقمندان قرار داده شده است.

من به این طریق تا ابد با این منبع و منشاء ارتباط دارم.

من بخاطر اراده ام برای نوشتن و صحبت کردن درباره موضوعات مربوط به تغییر کردن که از طریق سایت تناسب فکری در دسترس شماست احساس ارزشمندی می کنم.

به این طریق من به آن بخش از خداوند که خودم هستم احترام می گذارم.

من به این طریق قدرت اراده خداوند را به جریان می اندازم و با ایمان و توکل به این جریان احساس ارزشمندی می کنم و عزت نفس من افزایش می یابد.

این طریق صحیح افزایش عزت نفس است. که با شناخت توانایی های خود و توکل به خداوند در جهت جاری کردن قدرت اراده خداوند حرکت کنید و از تجربه آنچه خلق می کنید به احساس رضایت از خود برسید و برای خود ارزش و احترام قائل شوید.

در این صورت عزت نفس و ارزشمندی شما کاملا متکی به خودتان خواهد بود.

بنابراین با عشق ورزیدن و احترام گذاشتن به خودتان، مهمان خدا هستید و در حالی که با قدرت اراده خداوند همسو می شوید از انرژی خلقت دعوت می کنید تا به زندگی روزمره و آگاهی شما وارد شود.

قدرت اراده خداوند و عزت نفس

من در گذشته بر اساس آنچه اراده شخصی به من می گفت عقیده داشتم شایستگی و لیاقت رسیدن به خواسته های خود در جنبه های مختلف زندگی (سلامتی، ثروت، روابط عاشقانه و …) را ندارم.

من با این نگرش، مانعی را ایجاد کرده بودم که از جاری شدن انرژی خلاق به زندگی روزمره من جلوگیری می کرد.

در آن روزها من عقیده داشتم که خداوند برای من مقدر کرده است که در سطح پایین زندگی را تجربه کنم و این در حالی بود که قدرت اراده خداوند با تمام قوا در وجود من نهفته شده بود و آماده بود تا از طریق من در جهت رشد و گسترش زندگی در دنیای مادی متجلی گردد و این من بودم که با ایجاد مانع بی ارزشی از حرکت جریان اراده خداوند جلوگیری می کردم.

لازم به یادآوری است که همه چیز در جهان به شکل انرژی است که با بسامدهای (شکل های) مختلف قابل رؤیت است. هرچه بیشتر با قدرت اراده خداوند همسو باشید، سطح بالاتری از انرژی از طریق شما در جهان مادی متجلی می گردد.

قدرت اراده خداوند به صورت یک میدان انرژی است که به همه چیز هستی می بخشد، هستی بخشیدن با جان بخشیدن تفاوت دارد.

جان دار به موجودی که قدرت حرکت و تکثیر دارد گفته می شود اما موجود بودن یا هستی داشتن به هر شکلی از انرژی که در دنیای مادی قابل رؤیت است گفته می شود مانند یک تکه سنگ.

انسان بعنوان موجودی است که از هر دوبخش برخوردار است، هم هستی دارد و هم جان. پس تا زمانی که زنده هستید به تمامیت این انرژی دسترسی دارید و می توانید هرآنچه می خواهید را در زندگی خود خلق و تجربه کنید.

اگر احساس بی ارزشی و نالایقی کنید دسترسی خود به قدرت اراده خداوند که دربرگیرنده همه احتمالات است را محدود کرده اید. در این صورت در حالی که زنده هستید اما از قدرتی که در اختیار دارید برای رشد و گسترش زندگی استفاده نمی کنید و از مزایای زنده بودن استفاده نمی کنید و تنها در این دنیا حضور دارید یا هستید.

انسان از این نظر اشرف مخلوقات است که نه تنها هستی دارد بلکه قدرت زنده بودنش با تمام موجودات زنده تفاوت دارد.

انسان قدرت خلق کنندگی دارد، این توانایی در اختیار هیچ موجود دیگری قرار داده نشده است.

فقط انسان است که می تواند از طریق همسو شدن با قدرت اراده خداوند از انرژی غیرقابل رؤیت هرآنچه را که دوست دارد به صورت مادی خلق کرده و تجربه کند.

همسو بودن با اراده شخصی سبب می شود که خود را شایسته دسترسی به انرژی نامحدود ندانید. این نگرش سبب می شود همواره پیام هایی را به جهان هستی ارسال کنید که عنوان می کند: من شایستگی دریافت فراوانی نامحدود معنویت خلاق را ندارم.

در نتیجه بر اساس این اعتقاد درونی یعنی بی حرمتی به خود عمل خواهید کرد. شما خودتان را شایسته دریافت حمایت های سرشار از عشق که از میدان قدرت اراده خداوند سرچشمه می گیرند نمی بینید و جریان این نوع انرژی را به زندگی خود متوقف می کنید.

چرا؟

فقط به این دلیل که خود را شایسته نمی دانید.

وقتی تایید می کنید که شایسته احترام نیستید، طبق قانون جذب فقط بی حرمتی را جذب می کنید.

به جهان هستی و خداوند پیام می فرستید که شایستگی ندارید و به او می گویید: جریان خواسته هایم را به زندگی ام متوقف کن.

خداوند از طریق جهان هستی، به شما واکنش نشان می دهد و جریان نعمت ها را متوقف می کند تا اعتقاد درونی خود را که بی ارزش و نالایق هستید تجربه کنید.

چگونه ارزشمند باشیم

  • تصمیم بگیرید به خودتان احترام بگذارید و احساس کنید شایستگی دریافت همه نعمت ها که خداوند در جهان مادی به شما ارایه می کند را دارید.

یکی بودن با خداوند را باور کنید.

رفتارهای شما در قالب عبادت یا راز و نیاز تعیین کننده میزان رضایت خداوند از شما نیست. شما خود او هستید پس زمان خود را صرف جلب رضایت او نکنید بلکه سعی کنید از طریق همسو شدن با او در جهت رشد و گسترش زندگی حرکت کنید.

به اندازه ای که در زندگی بتوانید مسیر تجلی نعمت های بیشتر در دنیای مادی باشید شما سپاسگزار خداوند بوده اید.

تصور کنید خداوند برای انسان ها یک هزار نعمت را در نظر گرفته است. فردی که در مدت حضور خود در دنیای مادی بتواند تعداد بیشتری از این نعمت ها را خلق و تجربه کند در دنیای ابدی انسان راضی تری خواهد بود.

این تصور که ما به این دنیا آمده ایم تا از طریق انجام حرکات و عادت های نمادین میزان علاقه خود به خداوند را به نمایش بگذاریم دیدگاه اشتباهی است.

شما نمی توانید نظر خداوند درباره خود را تغییر دهید اما می توانید دیدگاه خود درباره خداوند را تغییر دهید.

به عقیده من پس از مرگ بر اساس نظر خداوند درباره انسان آنها به دو دسته بهشتی یا جهنمی تقسیم نمی شوند بلکه بر اساس نظر انسان ها درباره خداوند این تقسیم بندی انجام خواهد شد.

انسانی که نظر بهتری درباره خداوند داشته باشید در دنیای ابدی جایگاه و مرتبه بالاتری خواهد داشت.

انسانی که در دنیای مادی همسو با ویژگی های قدرت اراده خداوند زندگی کرده باشد قطعا دیدگاه زیباتری نسبت به فردی دارد که بر اساس قدرت اراده شخصی زندگی کرده است.

رفتار انسان ها در دنیای مادی نمایش دهنده همسو بودن آنها با اراده شخصی یا خداوند دارد.

افرادی زندگی خود را صرف جنگ، مخالفت، سرکوب و در یک کلام فساد در دنیا می کنند قطعا نگرش زیبایی درباره خداوند نخواهند داشت و جایگاه آنان در دنیای ابدی مشخص است.

  • به خودتان یا دیگران بی احترامی نکنید

بی حرمتی به خودتان یا دیگران فقط بی حرمتی به یکی از اشرف مخلوقات نیست بلکه بی حرمتی به خود خداوند است.

چگونه امتی می تواند برای نابودی امتی دیگر اقدام کند؟ زمانی که تحت تاثیر اراده شخصی قرار گرفته باشد.

این اقدام حتی می تواند توسط اراده شخصی به امری مقدس و خداپسندانه تشبیه شود. اما خداوند چگونه می تواند به نابودی خودش فرمان دهد.!

  • مراقب افکار خود باشید

محلق تجلی افکار شما، جسم تان است.

اگر افکار صحیح داشته باشید احساس خوب را در جسم خود گسترش می دهید و اگر افکار ناصحیح داشته باشید احساس بد را در جسم خود گسترده می کنید.

جسم شما مکان حضور شما در دنیاست پس مقدس ترین مکان در دنیاست.

برای جسم خود ارزش و احترام قائل باشید و از طریق مرور افکار منفی و ناصحیح جسم خود را در پرتو احساس بد قرار ندهید.

  • باور کنید عزت نفس دارید

عده از انسان ها سعی می کنند با ارائه دلیل و مدرک به دیگران اثبات کنند که فاقد عزت نفس هستند و سپس از آنها دعوت می کنند برای به دست آوردن عزت نفس از راهکارهای آنان استفاده کنند.

عزت نفس باید برای شما یک حالت طبیعی باشد مانند سلامتی، تناسب اندام و …

در قلمرو حیوانات هیچ خرگوشی را مشاهده نمی کنید که اعتقاد داشته باشد به دلیل نداشتن عزت نفس شایسته و لایق دریافت خواسته هایش نیست.

اگر چنین بود این خرگوش بر مبنای اعتقاد درونی اش عمل می کرد که شایستگی ندارد غذا، پناهگاه و یا هرآنچه برای ادامه زندگی نیاز دارد را داشته باشد. بنابران به سادگی نسل خرگوش ها از بین می رفت.

خرگوش می داند که شایسته احترام است. هرگز دلیلی برای از خود بیزاری نمی بیند و با نظمی کامل به زندگی اش ادامه می دهد.

جهان همه چیز را برای خرگوش تامین می کند و او آنچه را که می خواهد جذب زندگی اش می کند بدون اینکه حرص و طمع یا احساس کمبود کند.

با رعایت مواردی که مطرح شد می توانید به شکل طبیعی برای خود ارزش و احترام از سوی خداوند و جهان هستی قائل شوید. این نگرش با آنچه دیگران می پندارند تناقض دارد بنابراین نیاز به مطرح کردن آن با دیگران نیست چون نه تنها موفق به هدایت آنها نخواهید شد بلکه به احتمال زیاد منجر به گمراهی خودتان خواهد شد.

در قسمت بعد درباره ارتباط بین افکار و نگرش و دنیای پیرامون توضیح داده خواهد شد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.30 از 23 رای

https://tanasobefekri.net/?p=30736
14 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/08/23 21:53
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,088 کلمه

      سلام بر استاد ارجمند 

      استاد واقعا زیبا بود و برای من پر از اگاهی بود  و دقیقا به جا بود 

      من دو شب پیش مهمانی داشتم که ایشون بسیار شخص موفقی هستن  هم خودشون هم همسرشون هم فرزندانشون از هر لحاظ که بگین  (از لحاظ کسب و کار و استقلال مالی و و سطح علمی و … )ایشون کلی از  من  موفق تر و هنرمند تر  بود به جز لاغری و ارامش،و حال خوب و احساس خوب و احساس خوشبختی و ایمان و توکل و اعتماد به نفس که با دوره ها به دستش اوردم  و آزادی زمانی و مکانی  که  دارم  که من فکر می کنم  نه تتها ایشون بلکه  هیچ کسی دیگه  به اندازه من  این حجم از حال خوب و ارامش و …. رو با هم نداره ولی خوب از شبی که ایشون رو دیدم منفی باف پدر من رو دراورد که ببین تو خیلی هم  به خودت نبال و در زندگیت احساس خوشبختی نکن تو موفق و خوشبخت نیستی  در زندگی تو خیلی هم انسان به درد بخور و مو فق نیستی و مرتب میگه ببین تو کجایی و دوستت کجا هست مخصوصا که متوجه شدم  ایشون به همراه خانوادش  قصد مهاجرت به امریکا رو دارن دیگه شدیدا منفی باف در وجود من حرف میزد که تو این دو سال که داری خودت کار میکنی پس چرا از این نتایج عالی نداری و من داشتم همش با خودم حرف میزدم و هر چی اون میگفت جوابش میدادم و سریع حالم رو خوب میکردم و نمیزاشتم حال خوبم رو از من بگیره و بارها بهش گفتم که من همینجوری که هستم از خودم راضیم ولی دوست دارمم پیشرفت کنم و مثل ایشون بشم خب کم کم بهتر از این هم میشم من کلی تا حالا  با این دوره ها پیشرفت داشتم  پس باید حالم رو خوب کنم تا اتفاقهای بهتری رو تجربه کنم و دقیقا داشتم روی عزت نفسم کار میکردم که منم برای خودم انسان ارزشمندی هستم هر چفدر ایشون موفق باشه عالیه و تحسینش میکنم ولی منم  برای خودم عالیم فقط  خودم میدونم که چقدر  در این مسیر پیشرفت کردم و موفقیتفقط به ثروت و مدرک و .. که نیست مهمترینش سلامتی و ارامش و حال خوب و خواب راحت هست که من همه رو دارم    و خلاصه همش میگفتم و با خودم حرف میزدم ولی منفی باف ول کن من نبود  و اینقدر کارش رو ادامه میداد که در زمان حرف زدن با  دوستم که از من پرسید خوب تو چیکار میکنی بگو ببینم روم نشد بگم دارم در زمینه موفقیت فردی تلاش میکنم  اخه نجوا داشتم اگر تو  در زمینه موفقیت تلاش میکنی  پس ایشون با این همه موفقیت کاری و تحصیلی و  درامد و … چی  باید بگن ؟؟؟ و منفی باف بهم  میگفت نتایج تو کجا هستن که بهش بگی ؟؟؟؟.  و بارها بهم میگفت تو  از هر لحاظ عقبی فلانی رو ببین زبان خارجه اش فوله داره مدرک ایلتس میگیره  کارش مدیریتی و ردیفه سطح تحصیلاتش بالا هست و مادری لایق که فرزندانی با کلی مهارت بالا پرورش داده و ایشون زنی مستقل هست و … ولی خیلی زود به خودم اومدم و جوابش دادم  که نه خیر من نباید خودم رو با هیچ کس مقایسه کنم  هر کس زندگی خودش رو  داره و احساس میکردم تمام این حرفها ی شیطانی میخوان تمام جوانه های تازه زده شده در من در زمینه ی عزت نفس و خود باوری و اعتماد به نفس و موفقیت و ایمان و توکل و …. رو در من نابود کنه و سریع  متوجه شدم که با مرور این حرفها تنها چیزی که در من به وجود میاد حس بد و احساس بی ارزشی و حال بد و …هست که تمام اینها خلاف قوانین هست و من رو از راه درستی که سالها براش تلاش کردم  خارج میکنه و بارها گفتم مومن کسی هست که به چیزی که نیست ایمان داره پس من با حال خوب ادامه میدم و به خودم و به خدای خودم عشق میدم و امیدوار هستم که کلی از این بیشتر پیشرفت خواهم کرد و فردی تاثیر گذار و بهتری  خواهم شد و به خودم گفتم ببین فروغ  چی شد که  با ملاقات با یک فرد سطح بالا زودی تمام اون سپاسگزاریها و اون  نعمتها و اون  ثروتها رو فراموش کردی و چسبیدی به کمبودها  ؟؟؟؟بازم سریع گفتم خلاف قوانین من انسان ارزشمند و لایقی هستم که قطعا لایق بهتر زندگی کردن و دریافت نعمتهای بیشتری  هم هستم  که  من با استمرار و تلاش و ایمان و توکل قوی  در این راه به تمام اوتها میرسم و خوب قبول دارم الان هرکس هر جایی هست در جای درست خودش هست و من باید در این نقطه باشم و تکاملم رو طی کنم و  دوست من هم دقیقا در جای درستی هست که باید باشه از حق هم که نگذرم ایشون در گذشته برای موفقیتش  زیاد تلاش می  کرد و من شاهد بودم  با وجود اینکه ازدواج کرد اما دانشگاه رفت و بعد باردار شد در دوران دانشجویی و مرخصی گرفت و بعد با بچه ی کوچیک  درس خوند و چقدر روی زباش کار کرد و دوره گدروند چقدر برای این شرکتهای بزرگی که الان دارن با همسرشون  و موفق هستن تلاش  شبانه روزی کردن و دوستم چندین دوره حسابداری و … گدروند و از صفر شروع کردن  و حتی از خواب خودشون و تفریحاتشون میزدن و خلاصه اینکه قبول دارم هر کس هر جایی هست در جای درست خودش هست اما  همینحا میخوام بگم بازم  با برخورد به این تضادی که برام پیش اومد  عالی بودم و   از مسیر خارج نشدم این بار نجواهای خیلی خیلی شدید و بلندی داشتم اما  خودم تونستم با گوش دادن به فایلها و عمل کردن به آموزشها اونها رو بال و پر ندم و خودم رو  آروم کنم و بار دیگه شکر گذار داشته هام باشم و دلم رو پر از امید و نور و روشنایی کنم که منم اینده ام بسیار زیبا و عالی خواهد بود .بار دیگه احساس ارزشمندی  و احساس خدایی بودن کردم و بار دیگه با تمام قوا نزاشتم مغلوب شیطان درونم بشم واز ته دلم احساس کردم  من همینطور که هستم فردی جداب و قابل احترام هستم و سطح افکار  زیبایی دارم .

      بازم میگم دقیقا این نوشته ی شما  استاد برای من الهام بخش بود و احساس کردم خدا داره با من از طریق همین نوشته صحبت میکنه که تو ارزشمندی  تو لایقی خودت رو دست کم نگیر  عزت نفست رو خرد نکن خودت رو  و باورهای جدیدت رو له  و خراب نکن به من ایمان داشته باش تا به موفقیتهای بیشتر هم برسی بازم  خدا رو بینهایت سپاسگزارم و تا زندم امیدوارم برای رسیدن به تمام آرزوهام  .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم