در قسمت قبل درباره درباره حذف مقاومت های ذهنی در مسیر تحقق آرزوها توضیح داده شد. در این قسمت درباره آشکارسازی نبوغ و استعداد درونی توضیح داده می شود.
نبوغ و خلاقیت
هر کسی به صورت یک نابغه متولد می شود اما روند زندگی، نبوغ انسان ها را از بین می برد.
همه انسان ها در وجودشان آگاهی مشابهی دارند و خلاقیت و نبوغ، جزء ویژگی های بشری است. بنابراین نبوغ مانند استعدادی در وجود شما و هر انسان دیگری قرار داده شده است.
در طی زندگی فرصت های زیادی دارید تا نبوغ خود را آشکار کنید.
در طی زندگی ممکن است عقیده ای منحصربفرد برای انجام کار یا بهبود عملکرد وسیله یا فرایندی داشته باشید درحالی که دیگران درباره آن هیچ اطلاعی نداشته باشند. ممکن است با نبوغ خود کارها را بهتر و سریعتر انجام دهید در حالی که شیوه بهبود دادن آن را هرگز به ثبت نرسانید.
فرصت های زیادی در زندگی وجود دارد که ما از نبوغ، هوش بالا و استعداد ذاتی خود برای بهبود فرایندهای زندگی استفاده کرده ایم و از نتیجه آن راضی بوده ام اما چون بر اساس شرایط و ضوابط علمی آن را ارائه نکرده یا به ثبت نرسانده ایم اهمیت و ارزشی برای نبودغ خود قائل نشده ایم.
ممکن است در انجام یک بازی یا حتی پرتاب توپ به سمت سبد یا چینش وسایل خانه و حتی مرتب کردن و سازماندهی وسایل سفر در صندوق ماشین به شکل عالی عمل کرده باشید اما این مهارت و توانایی را نشانه ای از داشتن نبوغ و استعداد در خود ندانید.
احتمالا هرگز خودتان را به صورت انسانی که دارای نبوغ است تصور نکرده اید.
شاید تصور می کنید که واژه “نابغه” فقط شایسته شایسته افرادی مانند حافظ، مولوی، ابوعلی سینا و … است که زندگی و موفقیت های آن ها توجه همگان را به خود جلب کرده است. اما به خاطر داشته باشید آنها نیز از همان آگاهی که شما در اختیار دارید، در اختیار داشته اند. از همان قدرت اراده خداوندی که شما از آن سرچشمه گرفته اید سرچشمه گرفته اند و از همان نیروی حیاتی که شما از آن جان گرفته اید، جان گرفته اند.
نبوغ در درونتان نهفته و منتظر شرایط مناسب است تا خودش را آشکار کند.
در جهان هدفمند چیزی تحت عنوان شانس یا تصادف وجود ندارد. هیچ کس از منبع و منشاء جهانی که خداوند نامیده می شود محروم نمی گردد.
نبوغ یا خلاقیت یکی از ویژگی های خداوند است و در همه انسان ها به یک اندازه وجود دارد. لازم به ذکر است که نبوغ در هر انسانی به شکل متفاوتی بروز پیدا می کند اما این تفاوت دلیل بر متفاوت بودن اصل نبوغ موجود در وجود انسان ها نیست بلکه بنا به ساختار جهان که از تنوع بی نهایت برخوردار است هر انسانی می تواند نبوغ و استعداد خود را به شکل دلخواهش تجربه کند.
برای دستیابی به نبوغ درون تان باید سطح انرژی خود را تغییر دهید.
نبوغ یک ویژگی شخصیتی نیست که فردی آن را داشته باشد و دیگری از آن محروم باشد بلکه یکی از ویژگی های خداوند است و از آنجا که خداوند در وجود همه انسانها حضور دارد، همه ما دارای نبوغ در سطح یکسان هستیم.
شاید مشاهده کرده باشید افرادی که ما آن ها را نابغه می نامیم، هیچ ادعایی درباره نبوغ خود یا تفاوتشان با دیگر انسان ها ندارند. این از ویژگی های تجلی نبودغ است که فروتنی و تواضع به همراه دارد چرا که فرد نابعه با اتصال به منبع درونی خود موفق به تجربه نبوغ الهی خود شده است و فردی که در ارتباط با قدرت اراده خداوند باشد قطعا انسان فروتن و متواضعی خواهد بود چون توانایی و نبوغ خود را از خداوند و نیروی درونی خود می داند و فردی که جایگاهش در دنیای مادی را متصل به اراده و هدایت الهی بداند قطعا انسان متواضع و فروتنی خواهد بود.
همه افرادی که از نظر انسان ها نابغه هستند در هنگام بروز نمایش خیره کننده خود در سطح انرژی همیشگی خود نیستند بلکه آنها سطح انرژی درونی خود را افزایش داده و در حالت اتصال با قدرت اراده خداوند مشغول اجرای نمایش خیره کننده خود هستند.
نبوغ چیست؟
نبوغ، عملکردی است که طی آن خود را به منبع و منشاء وجودتان می سپارید و چنان پرشور و هیجان به آن می پیوندید که منیت به معنای واقعی کاهش می یابد.
وقتی افکار، احساسات و فعالیت های روزمره ی زندگی خود رامتحول می کنید و انرژی های ضعیف کننده را متوقف می کنید، نیروی خداوند که در وجودتان قرار دارد همه مسئولیت ها را به عهده می گیرد. این کار به صورت خودکار انجام می شود و سریع تر از افکارتان حرکت می کند.
به این دلیل است که پس از انجام کار، شگفت زده می شوید.
بسیاری از انسان ها هرگز از دنیای درونی نبوغ شخصی شان آگاهی پیدا نمی کنند و تصور می کنند که نبوغ فقط بر اساس تلاش های هنرصی و ذهنی سنجیده می شود. به این ترتیب با اینکه در طول زندگی بارها نبوغ این افراد در درونشان فعال می شود اما راهی برای تجلی یافتن پیدا نمی کند.
از کودکی به شما گفته شده است که از بلندپروازی پرهیز کنید و فقط عده کمی از انسانها شایسته لقب نابغه هستند. در این حالت در برابر توانایی های خود مقاومت ایجاد می کنید.
اگر اعتقاد دارید قناعت کردن به آنچه دارید بهتر از زیاد خواستن و بلندپروازی است و اصولا انسانهای زیاده خواه مورد توجه و محبوبیت خداوند نیستند هرگز میل به آرزوهای بزرگ داشتن و تلاش برای تحقق رویاهای خود در شما ایجاد نمی شود و به این شکل در دنیای مادی نمی توانید قدرت نبوغ خود را تجربه کنید.
به این نکته توجه کنید که: نبوغ می تواند به شیوه های متفاوت به اندازه ی تعداد انسان ها بروز کند.
شما به همان انرژی که به سعدی و مولانا کمک کرده است تا آثار جاویدان خلق کنند دسترسی دارید. به همان انرژی که به افراد کمک کرده است زیباترین تابلوهای نقاشی را بکشند دسترسی دارید. خدای آنها اکنون خدای شماست، نه خداوند از گذشته تا کنون تغییر کرده است و نه فرصت برای بروز نبوغ و استعداد کم شده است. البته که امروزه به لطف رشد و گسترش دنیای مادی در تمام ابعاد فرصت بروز و شکوفایی نبوغ و استعداد بسیار بیشتر از گذشته می باشد.
برای شروع باید بدانید که این سطح از خلاقیت و عملکرد که نبوغ نامیده می شود در شما وجود دارد. سپس هرگونه شک و تردید درباره خودتان را نادیده بگیرید. علیرغم تلاش قدرت اراده شخصی و همچنین دیگران که سعی می کنند شما را منصرف کنند سطح انرژی خود را افزایش دهید و آن را به ارتعاشی هماهنگ با قدرت اراده خداوند برسانید.
این همان قراری است که شما هنگام خروج از دنیای بدون شکل جهان هستی با خدای خود داشته اید که در جسم مادی قرار بگیرید تا از طریق آن نبوغ و استعداد درونی خود را که هدیه ای از سوی خداوند است را آشکار و متجلی کنید.
خداوندی که شما را آفریده است همواره در حال گسترش است. با هماهنگ شدن با او می تواند زندگی مادی را به صورتی که همواره در حال رشد و پیشرفت باشید تجربه کنید.
برای گسترش واقعیت وجود خود و هماهنگ شدن با قدرت اراده خداوند باید عادت های کهنه فکری خود را رها کنید.
برچسب هایی که دیگران به شما زده اند را رها کنید، آنها بر اساس نگرش و ناتوانی خود در خلق رویاهایشان به شما برچسب های مختلف زده اند.
- تو هرگز نمی توانی در این کار پیشرفت کنی
- تو از هوش و ذکابت بالایی برخوردار نیستی
- تو نمی توانی به تنهایی این کار را انجام دهی
- تو سواد و دانش کافی برای موفق شدن را نداری
- تو شرایط پیشرفت کردن را نداری
اینها تنها چند نمونه از برچسب هایی است که در طول زندگی به ما زده می شود. این لیست تا بی نهایت می تواند ادامه پیدا کند بنابراین در پی رفع تک تک آنها نباشید، بهترین کار این است که تنها بر اساس عقیده و نگرش خود فکر و عمل کنید و هرگز توجهی به توصیف یا تعریف دیگران نداشته باشید.
همه انسان ها از دنیای انرژی گسترده و بی نهایت به وجود آمده اند بنابراین هیچگونه محدودیت و برچسبی مبنی بر ناتوانی نمی توان برای انسان درنظر گرفت.
شاید افرادی را دیده باشید که در عین معلولیت اما نبوغ و استعداد خود را به گونه ای شکوفا کرده اند که مورد توجه دیگران قرار گرفته اند.
افرادی که دست ندارند اما نقاشی های زیبا ترسیم می کنند، افرادی که پا ندارند اما قله ی کوه ها را فتح می کنند. با اندکی توجه به دنیای پیرامون خود انسان های زیادی را مشاهده می کنید که درعین داشتن معلولیت و تفاوت با دیگران اما افرادی موفق و پیشرو در عرصه زندگی هستند.
این گروه از انسان ها محدودیت را نپذیرفته اند و به برچسب های جامعه و اطرافیان توجه نکرده اند و در مسیر تجلی استعداد و نبوغ خود حرکت کرده اند.
اشتباه رایج در بین انسانها توجه و اهمیت قائل شدن برای انجام فعالیت هایی است که از انجام آنها احساس خوب و رضایت بخش ندارند. اگر از نواختن گیتار لذت نمی برید تنها به این دلیل که والدین شما دوست دارند نوازنده شوید نباید به این کار ادامه دهید.
اگر حتی با استمرار و تمرین بزرگترین نوازنده گیتار شوید، احتمالا در زندگی احساس رضایت نخواهید داشت چون زندگی و زمان خود را صرف تجربه استعدادی کردید که به آن علاقه نداشته اید.
اگر از رفتن به باشگاه رنج می برید فقط به این دلیل که جامعه پزشکی ورزش منظم و روزانه را توصیه کرده است ورزش کردن را ادامه ندهید. زمان خود را صرف انجام کارهایی کنید که به شما احساس شادی می دهد، نبوغ و استعداد شما در فعالیت هایی که احساس شادی در شما ایجاد می کنند نمایان می شوند.
به این ترتیب به خودتان، به کاری که انجام می دهید و زمانی که صرف می کنید عشق می ورزید و به سادگی می توانید خود را غرق انجام و تجربه آن کار کنید و از روند پیشرفت خود لذت ببرید.
در فرایند شکوفایی نبوغ خود به الهامات قلبی خود توجه کنید. الهامات قلبی شما خلاق هستند و ارزش متجلی شدن را دارند. به آنها اعتماد کنید.
- ترانه ای در ذهن شما ساخته می شود
- طرح نوشتن داستان خارق العاده ای به شما داده می شود
- ممکن است این ایده که نخود فرنگی را با هویج پیوند بزنید گیاهی جدید برویانید به شما گفته شود.
- کشیدن نقاشی که هرگز تصور نمی کنید اثر خارق العاده ای شود
- شروع کسب و کاری که احساس می کنید به آن عشق دارید
اینها نمونه هایی از الهاماتی است که در قلب خود دریافت می کنید و توصیه می شود برای تجلی نبوغ و استعداد خود برای آنها اهمیت قائل شوید.
از بین بردن هرگونه شک و تردید نسبت به الهامات قلبی سبب می شود آنها را متجلی کنید و در جهت رسیدن به آنها عمل کنید.
با مرور افکاری مانند اینکه من شایستگی یا توانایی ندارم موجب سرزنش و تحقیر خود می شوید و از هماهنگی با قدرت اراده خداوند برای تجربه استعداد و نبوغ درونی خود خارج می شوید.
به خاطر داشته باشید که آفریده خداوند هستید و آن جرقه ی درونی نبوغ در تصورتان یا آن صدای شهودی باطن تا، درحقیقت همان خداوندی است که یگانگی و بی مانند بودن تا را به شما یادآوری می کند.
به شما الهام می شود زیرا فقط به همین شیوه می توانید با آن نابغه ی خلاقی که شما را آفریده است در ارتباط باقی بمانید. همانطور که قبلا اشاره کردم که: اعتماد کردن به خودتاندر حقیقت اعتماد کردن به خداوند است.
افکارتان واقعی هستند، این افکار انرژی ناب و خالص هستند و به شما میگویند با زندگی کردن در سطوح متفاوت با آنچه به عنوان سطوح طبیعی و عادی پذیرفته اید، به حلقه ارتباطی خود با خداوند توجه کنید. در این سطح، هر انسانی یک نابغه است.
برای افزایش سطح انرژی درونی خود، وجود نبوغ و استعداد را در همه انسانها بپذیرید.
من، شما، فرزندانمان و همه انسان ها ویژگیهای بی نظیری داریم که به شیوه های بسیار متفاوتی آنها را ابراز می کنیم.
شیوه لباس پوشیدن، خالکوبی کردن، امضا کردن، آواز خواندن، ادا و اطوارها و عادت های عجیب و غریب و حتی ناهماهنگی های شخصیتی انسان ها بخشی از نبوغ و استعدادشان را نشان می دهد و باید به آنها احترام گذاشته و پذیرای ویژگی های آنها باشیم.
نبوغ انسان ها در در محیط هایی که هر لحظه با زور و اجبار و نصیحت عده ای از مردم و اصرار آنها برای شرکت مداوم در کارهایی دنیوی و یکنواخت روزمره شکوفا نمی شود بلکه نیاز به آرامش و آزادی افکار و انتخاب سلیقه های شخصی دارد.
بنابراین این فضا را برای خود، فرزندانتان و دیگران مهیا کنید تا به سلیقه و میل درونی خود انتخاب و زندگی کنند.
استعداد و نبوغ به معنی داشتن میزان هوشی بالا بر اساس استانداردهای تعریف شده نیست بلکه با عشق مسیر مورد علاقه خود را دنبال کردن است. در این صورت هر انسانی در مسیر مورد علاقه اش رشد و شکوفایی را تجربه می کند.
در قسمت بعد درباره مراحل تجربه نبوغ و استعداد توضیح داده می شود.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.63 از 19 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد صبح شما بخیر و شادی
چقدر این فایلهای تغییر زندگی مفید و پر از آگاهی هستند ممنون از شما
هرکسی به صورت یک نابغه متولد میشود اما روند زندگی نبوغ انسان ها را ازبین میبرد
همهی انسانها دروجودشان آگاهی مشابهی دارند و خلاقیت و نبوغ دارند که درزمان خودش این نبوغ شروع بهفعال شدن میکند ولی بعضی از افراد فکر میکنند نبوغ برای افرادی است که از ای کیوی بالایی برخودار باشند مثل نابغه های درطول تاریخ ولی بیشترین نبوغ افراد دراستمرار برای فکر کردن یک کاری و درنهایت آن را به صورت عملی درآورد میباشد .
نبوغ دردرونتان نهفته است و منتظر شرایط مناسب است تا خودش را آشکار کند
دراین جهان چیزی به نام شانس وجود ندارد و هیچ کس از نعمتهای خداوند محروم نیست و حتما ما یک روزی این درخواست را به خداوند دادیم که درموقع مناسب آن را دریافت کردیم نبوغ درهر انسانی متفاوت است و این تفاوت با توجه به ساختار جهان که از انواع بینهایت تشکیل شده است میباشد
برای دریافت نبوغ درونتان باید سطح انرژی خود را تغییر بدهید
نبوغ یکی از ویژگیهای خداوند متعال است که درهمهی انسانها به یک سطح داده شده است
نبوغ چیست ؟ وقتی انسان درانجام دادن کاری منیت را ازخود دورکند و با توجه به ذهن و فکر خود آن کاررا به بهترین شکل ممکن انجام دهد این یک نبوغ است
وقتی ما اعتقاد داشته باشیم بلند پروازی و رویا پردازی خوب نیست هرگز نبوغ درما شکل نمیگیرد چون این نوع تفکر نبوغ را درما کاهش می دهد
نبوغ میتواند به شکلهای مختلف و به تعداد انسانهای روی زمین اتفاق بیفتد . ما باید هرگونه شک و تردید درخود را برای داشتن نبوغ ازبین ببریم تا سطح انرژی درما تغییر کند و با اراده خداوند هماهنگ شویم چون جهان هرروز درحال گسترش است و ما باید عادتهای کهنه خود را دور بریزیم
ما باید برای نبوغ خود به احساس خود توجه کنیم چون الهامات از احساس خوب ما شکل می گیرد و از این طریق به ما یادآوری میکند که چه نبوغی داریم
ما نباید نبوغ فرزندانمان را سرکوب کنیم و با قضاوتهای بیجا احساس انها را بدکنیم
استعداد و نبوغ افراد به میزان هوش و استعداد آنها بستگی ندارد بلکه به میزان عشق و علاقه فرد نسبت به ادامه دادن درآن مسیر بستگی دارد .
استاد من وقتی رانندگی یاد میگرفتم خیلی میترسیدم و استرس داشتم که یاد نگیرم و بعد از یاد گرفتن شاید نتوانم رانندگی کنم با این فکر وقتی برای آموزش رفتم خانم دکتری بود که برای رانندگی داخل شهری 13 بار رد شده بود و جوان بود و هنوز درحال تعلیم بود و وقتی مسئول آموزش به من گفت شما با اینکه باردار و پا به ماه هستید خیلی بهتر از اون خانم دکتر یاد گرفتید و انشاالله قبول میشوید من تعجب کردم که چطور فردی که دکتر است در یادگیری عملی اینقدر ضعیف است و خدارا شکر من بار دوم قبول شدم ووقتی سوال کردم گفتند دوباره استرس گرفته و رد شده و جالبه چند سال بعد من پرسیدم گفت اصلا منصرف شده چون گفته من نبوغ رانندگی را ندارم و میترسم با ترس فردی را بکشم و این مشخص میکند که فردی که باسواد تر است نمیتوان گفت نبوغ بیشتری دارد