در قسمت قبل درباره انتخاب احساس خوب، اهمیت آن و تاثیری که بر زندگی شما می گذارد توضیح داده شد. در این قسمت درباره حذف مقاومت های ذهنی در مسیر تحقق آرزوها توضیح داده می شود.
مقاومت نداشتن
ما در جهانی زندگی می کنیم که هر روزه علت های بسیاری را برای نگران بودن اعلام می کند. به شما آموزش داده شده است که در جهانی که سرشار از درد و ناراحتی است احساس خوب داشتن، غیراخلاقی و بی رحمانه است.
شما متقاعد شده اید که با وجود رنج و ناراحتی که انسان ها تجربه می کنند چگونه می توان شاد بود و احساس خوب داشت؟!
درواقع اعتقاد دارید نمی توان هم شاد بود و هم انسان خوبی باشید. چرا که به شما گفته اند انسان خوب، انسانی است که نگران زندگی خود و فرزندانش باشد، انسان خوب با افراد ناامید و رنج دیده همدردی می کند، انسان خوب آنچه دارد را برای کمک به دیگران حتی اگر خود به آنچه دارد نیاز داشته باشد.
از نظر آموزش های جامعه، انسان خوب انسانی است که چیزی برای خودش نمی خواهد. از غم دیگران غمگین شده و به یاری آنها می شتابد و سعی می کند با همدردی کردن با آنها از غم و ناراحتی دیگران کم کند. خود را غمخوار دیگران می داند.
از نظر آموزش های جامعه و دین، شما هرچه بیشتر غمگین باشید انسان مقدس تری هستید و نزد خداوند محبوبیت بیشتری دارید.
اما نکته جالب توجه و البته تکان دهنده این است که:
اگر بر ناملایمات و دردها در زندگی تمرکز کنید، ایمان و اعتماد خود به خداوند را از دست می دهید.
فاصله زیادی بین خود و خداوند احساس می کنید. مرور افکاری که احساس بد و ناخوشایند را به وجود می آورند سبب می شود اتفاقات بیشتری را به سوی خود جذب کنید و این تداوم شرایط بد سبب پذیرش دور شدن از خداوند می شود.
تداوم این چرخه می تواند مقاومت زیادی در برابر جریان فراوانی قدرت اراده خداوند در زندگی شما ایجاد کند.
چند نمونه از افکار و نگرش هایی که مقاومت ایجاد می کنندو نحوه انتخاب افکار جایگزین مناسب را بررسی می کنیم.
- مقاومت: من درباره اوضاع اقتصادی و شرایط خانواده ام احساس نگرانی می کنم.
هماهنگی: من در جهان فراوانی زندگی می کنم. ترجیح می دهم درباره آنچه دارم فکر کنم و مطمئن باشم خداوند آنچه می خواهم و نیاز دارم را وارد زندگی من می کند.
- مقاومت: مسائل و مشکلات زیادی دارم و هرگز نمی توانم پیشرفت کنم.
هماهنگی: می خواهم احساس خوبی داشته باشم و در این لحظه در آرامش هستم. فقط به آنچه می توانم انجام دهم فکر می کنم در این صورت من آرامش خواهم داشت. آنچه نمی توانم انجام دهم را به خدا می سپارم.
- مقاومت: من نمی توانم در شغلم پیشرفت کنم.
هماهنگی: برای آنچه اکنون انجام می دهم ارزش و احترام قائل هستم و سعی می کنم به بهترین شکل وظیفه ای که عهده دار هستم را انجام دهم و اطمینان دارم که خداوند فرصت های بزرگتر را برای فعالیت من فراهم می کند.
- مقاومت: من نگران سلامتی خود هستم.
هماهنگی: خداوند مرا سالم خلق کرد و سلامتی را برای من قرار داد. با حفظ آرامش و رها کردن نگرانی ها سلامتی را جذب زندگی ام می کنم.
- مقاومت: وقتی دیگران در رنج و سختی هستند چطور من می توانم شاد باشم.
من مسئول تجربه دیگران نیستم، قبل از من انسان های زیادی به دنیا آمده اند و تجربیات خود را داشته اند و بعد از من نیز این روند ادامه خواهد داشت. من مسئول زندگی خودم هستم و اگر بتوانم به دیگران کمک خواهم کرد.
- مقاومت: من عاشق کسی بودم که مرا ترک کرد و عاشق شخص دیگری شده است، در این شرایط چگونه شاد باشم.
احساس بد و ناراحتی شرایط فعلی را تغییر نخواهد داد. من به دنیا نیامده ام که محتاج و وابسته انسان دیگری باشم. من آن فرد را دوست دارم اما خودم را بیشتر از او دوست دارم و بخاطر این اتفاق خودم را آزار نمی دهم. با شادی و احساس خوب زندگی می کنم و اطمینان دارم خداوند تجربه های بهتری در زندگی من ایجاد می کند.
به اندازه ای که بتوانید مقاومت را در خود کاهش دهید، بیشتر از قبل جریان فراوانی را به زندگی خود جذب خواهید کرد.
اهداف خود را به واقعیت تبدیل کنید
برای به واقعیت تبدیل کردن اهداف مهمترین موضوع مهارت کنترل افکاری است که مقاومت در برابر جریان فراوانی قدرت اراده خداوند ایجاد می کنند.
برای رهایی از افکار منفی و کسب مهارت کنترل ذهن از مراحل زیر کمک بگیرید.
- گام اول: همیشه به یاد داشته باشید که “شادی” حالت طبیعی شماست.
شما محصول عشق و شادی هستید بنابراین کاملا طبیعی است که چنین احساساتی را تجربه کنید.
در مواجه شدن با مسائل زندگی و همچنین قرار گرفتن در معرض انسان هایی که انرژی ضعیف دارند به خودتان یادآوری کنید: “من از آرامش و شادی بوجود آمده ام”
برای برآورده شدن آرزوهایتان باید با احساساتی که از آن بوجود آمده اید در هماهنگی قرار بگیرید.
عبارت: “من ترجیح می دهم در حالت طبیعی ام باقی بمانم” را همچون راهکاری سریع و قدرتمند برای خنثی کردن تاثیر انرژی ضعیف دیگران به کار بگیرید.
شاید انسان های اطراف شما نگران، افسرده، پریشان یا عصبی باشند، آنها از حالت طبیعی خود خارج شده اند، حالت آنها نباید باعث خارج شدن شما از حالت طبیعی تان گردد.
هر زمان به هر دلیل ناراحت و عصبی یا در احساس بد قرار گرفتید به خودتان یادآور شوید که: من از حالت طبیعی ام دور شده ام و سعی کنید به حالت طبیعی خود برگردید.
- گام دوم: افکارتان باعث نگرانی شما می شوند نه جهان هستی.
افکاری که در ذهنتان مرور می کنید باعث شکل گیری احساس در جسم شما می شوند. اگر افکار ناامید کننده را مرور کنید، احساسی را در خود ایجاد می کنید که در برابر ورود فراوانی به زندگی شما مقاومت ایجاد می کند.
افکاری مانند: من نمی توانم، من بیش از حد عصبی هستم، من نگران هستم، من وحشت زده هستم، من بی ارزش هستم، من شانس ندارم، من به اندازه کافی باهوش و با استعداد نیستم، من خیلی پیر یا جوان هستم.
این فهرست تا بی نهایت می تواند ادامه داشته باشد. شما به خوبی از تنوع این گونه افکار در ذهن خود اطلاع دارید بنابراین از این پس می دانید که افکاری را نباید در ذهن خود مرور کنید چرا که این افکار زمینه ساز ایجاد احساس یاس و ناامیدی هستند.
- گام سوم: هر لحظه توانستید افکار خود را تغییر دهید.
برخی انسانها تصور می کنند اگر به هر دلیل دچار احساس بد یا درگیر افکار منفی شوند آنها در مبارزه با قدرت اراده شخصی شکست خورده و هرگز به اهداف خود نمی رسند.
کاملا طبیعی است که در زندگی با شرایطی مواجه شویم که ممکن است باعث ایجاد افکار سرشار از ترس و نگرانی در ما شود و چه بسا در همان لحظات اول نتوانیم در مقابل انبوه افکار منفی مقاومت کرده و در احساس خوب باقی بمانیم.
اصلا جای نگرانی نیست و نباید خود را شکست خورده تصور کنید.
هر زمان قادر بودید روند تکرار افکار منفی را قطع کنید و افکار خود را تغییر دهید.
ممکن است چند ساعت یا حتی چند روز قادر به رهای از افکار منفی نباشید، اما در همان شرایط هم می توانید نیم نگاهی به افکار مثبت داشته باشید تا تلاش خود برای رهایی از افکار منفی را متوقف نکرده باشید.
به شما اطمینان می دهم در سخت ترین شرایط حتی نیم نگاهی به افکار مثبت و انرژی بخش داشتن به شکل شگفت انگیزی در کاهش فشار افکار منفی موثر است.
هر زمان که قادر بودید مرور افکار منفی را متوقف کنید و افکار خوش احساس را برای مرور کردن انتخاب کنید.
- گام چهارم: با بررسی احساس خود به نوع افکار خود را کنترل کنید.
افکار تنوع بی نهایت دارند اما احساس فقط دو نوع دارد: احساس خوب و احساس بد.
بنابراین با توجه به احساس خود به راحتی می توانید به نوع افکاری که در حال مرور کردن یا توجه به آن هستید پی ببرید.
از خودتان سوال کنید: آیا هم اکنون احساس خوبی دارم؟ اگر پاسخ شما منفی بود از عبارت بی نظیر “می خواهم احساس خوبی داشته باشم” برای تعیین شرایط احساسی دلخواه خود استفاده کنید.
سپس سعی کنید به دنبال افکاری در ذهن خود باشید که احساس شما را به سمت خوب بودن تغییر دهد.
- گام پنجم: افکار خود را آگاهانه انتخاب کنید.
بسیاری از انسانها خود را مسئول افکارشان نمی دانند بلکه تصور می کنند افکار آنها تحت تاثیر محیط پیرامونشان شکل می گیرد به همین دلیل همیشه در تلاش برای تغییر پیرامون خود هستند تا به افکار بهتر و در نتیجه احساس بهتر دست پیدا کنند.
فرایندی که هرگز موفق به انجام آن نخواهند شد.
حتما بارها شنیده اید که برای تغییر کردن باید مسئولیت زندگی خود را به عهده بگیرید. اولین قدم در پذیرش مسئولیت زندگی، قبول مسئولیت افکارتان است چرا که همه چیز از افکار شروع می شود.
مغز شما دارای 60 هزار رشته عصبی است بنابراین در هر لحظه می تواند مجموعه ای از افکار را مرور کند، این افکار در ذهن شما تصاویر و خاطرات ایجاد می کنند و باعث شکل گیری احساس در شما می شوند.
بنابراین اگر آگاهانه افکار خود را انتخاب نکنید و این کار را به عهده مغز خود بگذارید قطعا نتیجه مطلوبی کسب نمی کنید چرا که شما سالهاست تحت تاثیر اخبار و شنیده های خود از دیگران بوده اید و میلیونها فکر در مغز شما ذخیره شده است و مغز کاری به مثبت یا منفی بودن افکار ندارد فقط آنها را مرور میکند.
بنابراین باید آگاهانه افکار خود را انتخاب کنید. شاید انجام این کار در تمام لحظات زندگی کار ساده ای نباشد اما به هر حال باید انتخاب افکار را تمرین کنید تا به مرور به عادت شما تبدیل شود.
هر زمان به خودتان آمدید و مشاهده کردید در حال مرور افکاری هستید که احساس ناخوشایند در شما ایجاد می کند باید آگاهانه افکار دیگری را برای مرور شدن در مغز خود انتخاب کنید.
به این صورت شما مسئولیت افکار و سپس احساس خود را به عهده گرفته اید و از اولین نتایج این تمرین احساس آرامش و تجربه زندگی بی دغدغه می باشد.
- گام ششم: با کودکان بازی کنید و سعی کنید شادی را از آنان بیاموزید.
شما به این دنیا نیامده اید تا رنج ببرید و عصبی، وحشت زده یا نگران باشید. شما از آگاهی الهی سرشار از شادی به این جهان آمده اید.
به کودکان توجه کنید، آنها برای شاد بودن کار خاصی انجام نمی دهند.
به لطف خدا از زمانی که آیدا به جمع خانواده ما اضافه شد فرصت مناسبی برای توجه کردن به رفتار او داشتم و همیشه از شدت ذوق و شوق زندگی کردن و انرژی بی پایان او برای شاد بودن و لذت بردن از زندگی شگفت زده می شوم.
هیچ فرصتی را به ناراحتی و افسردگی ازدست نمی دهد حتی زمانیکه در حال گریه کردن است به دنبال تحقق خواسته اش برای لذت بردن یا بازی کردن است.
کودکان هدفی جز گسترش یافتن، رشد کردن و کشف این دنیای شگفت انگیز ندارند.
آنها با اینکه به اندازه کافی مو ندارند، دندان ندارند، قدشان کوتاه است و حتی در خود کارخرابی می کنند اما از حضورشان در جمع دیگران، بازی کردن با آنها و سرگرم کردن دیگران خجالت زده نیستند.
بارها با افرادی مواجه شده ام که از کوتاهی قد خود رنج می برند و رویای آنها فقط چند سانتیمتر بلندتر شدن قدشان است و این در حالی است که همین افراد چند سال قبل خیلی کوتاه تر از حالت فعلی خود بوده اند اما سرشار از عشق و شادی بوده اند اما به مرو که بزرگ می شوند تحت تاثیر دیگران قرار گرفته و نسبت به قد خود احساس شرمساری می کنند.
کودکان در بالاترین سطح هماهنگی با قدرت اراده خداوند هستند و در برابر شادی هیچگونه مقاومتی از خود نشان نمی دهند.
برای شاد بودن و شادی کردن مانند دوران کودکی خود باشید. برای شاد بودن به دنبال دلیل و علت نباشید، آرزو و هدفی که دارید برای شاد بودن کفایت می کند.
- گام هفتم: به پیشنهادات قدرت اراده شخصی اهمیت ندهید.
در زندگی روزمره همواره در معرض انتخاب هستید، باید از بین پیشنهاد قدرت اراده شخصی و آنچه قدرت اراده خداوند می گوید یکی را انتخاب کنید.
در شرایطی قرار می گیرید که باید بین “حق به جانب بودن” و یا “مهربان بودن” یک کدام را انتخاب کنید.
در این حالت مهربان بودن را انتخاب کنید و پیشنهاد منیت که حق به جانب بودن است را رها کنید.
شما در هر لحظه از زندگی فقط می توانید یک انتخاب داشته باشید و نکته جالب توجه اینکه افکاری که در ذهن شما در آن لحظه مرور می شوند بر مبنای انتخاب شما خواهند بود و در نتیجه احساسی که در شما شکل میگیرد نیز وابسته به انتخاب اولیه شما می باشد.
بنابراین اولین انتخاب از اهمیت بالا و تعیین کننده ای برخوردار است.
عصبانی بودن یا آرامش داشتن، کینه داشتن یا بخشیدن، تلافی کردن یا نادیده گرفتن، واکنش دادن یا لبخند زدن
اینها نمونه هایی از تقابل پیشنهادهایی است که در هرلحظه از زندگی توسط قدرت اراده شخصی و قدرت اراده خداوند پیش روی شما قرار می گیرند. انتخاب هر کدام منجر به شکل گیری مجموعه ای از افکار مربوط به خودشان می شود و جریان پیدا کردن افکار موجب شکل گیری احساس در شما می شود و احساس غالب شما در روزمره تعیین کننده نحوه پاسخ جهان به انتخاب شماست.
اکنون عبارت “زندگی یک انتخاب است” و ما زندگی خود را خلق می کنیم واضح تر شد.
- گام هشتم: از سکوت و مراقبه استفاده کنید.
هیچ عاملی به اندازه سکوت و مراقبه نمی تواند نگرانی، افسردگی، اضطراب و تمام شکل های احساسی که دارای انرژی منفی هستند را از بین ببرد.
با سکوت و مراقبه می توانید حلقه ارتباطی خود با قدرت اراده خداوند را محکم تر کنید.
سعی کنید هر روز زمانی را برای تمرین سکوت و مراقبه صرف کنید.
چند دقیقه هم کفایت می کند.
برای این منظور سعی کنید در مکانی آرام قرار بگیرید، حتی می توانید از هدفون استفاده کنید و موزیک بی کلام و ملایم پخش کنید.
برای چند دقیقه فقط سعی کنید بر نام “خداوند” متمرکز شوید.
سپس ویژگی های خداوند را در ذهن خود مرور کنید.
نیاز نیست سعی کنید به ترتیب ویژگی های خداوند را در ذهن خود مرور کنید.
شاید حتی برخی از آنها را به یاد نیاورید. اصلا مهم نیست. به هر شکلی که می توانید ویژگی های خداوند را در ذهن خود مرور کنید.
خلاقیت، مهربانی، عشق، زیبایی، گسترش، فراوانی نامحدود، پذیرش
حتی می توانید برای هر ویژگی خداوند تصویری از دنیای مادی را در ذهن خود ایجاد کنید.
برای مثال برای تمرکز بر ویژگی خلاقیت می توانید تصویر تنوع گل ها یا پرندگان را در ذهن خود مرور کنید.
یا برای تمرکز بر ویژگی مهربانی می توانید لحظاتی از زندگی که اطمینان دارید فقط به لطف خدا شرایط شما تغییر کرده است را در ذهن خود مرور کنید.
به این طریق در شروع تمرین سکوت و مراقبه می توانید به شکل بهتری بر ویژگی های خداوند تمرکز کنید. ضمنا یادآوری می کنم که اگر هر روز تصاویر و افکار تکرای را مرور کنید ایرادی نداری، مهم تمرکز بر ویژگهای خداوند است.
- گام نهم: همیشه به دنبال دلیل برای سپاسگزاری باشید.
عادت به سپاسگزار بودن به واسطه توجه به نکات مثبت به طرز شگفت انگیزی شخصیت و زندگی شما را دگرگون می کند.
به خاطر هرآنچه که دارید، هرآنچه که هستید و هرآنچه که دارید شکرگزار باشید.
شکرگزاری مطمئن ترین راه برای متوقف ساختن مرور افکار ناامید کننده است.
شکرگزاری به شکل ویژه ای باعث ایجاد احساس آرامش و شادی در شما می شود و از آنجا که در هر لحظه فقط می توانید یک جنبه از احساس را تجربه کنید، بنابراین با عادت به شکرگزار بودن می توانید لحظات بیشتری از زندگی خود را در احساس شادی و آرامش باشید.
در پایان این بخش به این عبارت توجه کنید:
شما به این دلیل که اوضاع زندگی تان رو به راه است احساس خوب و نیکو پیدا نمی کنید بلکه به این دلیل که شما احساس خوب و نیکویی دارید اوضاع جهانتان رو به راه می شود.
در قسمت بعد درباره چگونگی فعال کردن نبوع و استعداد درونی توضیح داده می شود.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.36 از 22 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام ب استاد عزیز من امروز برای حال خوب هدایت شدم ب این فایل از خدا کمکم خواستم وخدا هدایتم کرد ب این فایل اصلا تک تک این نوشته ها انگار خدا داشت برام حرف میزد اونقدر نیاز داشتم ب یکسی ب ی چیزیک ک اروم بشم از درون وواقعا این نوشته ها یجور امید یجور تصویر زیبا بود برام مثل قطره های اب بود قطر ه قطره ب وجودم رفت چقدر اروم شدم چقدر احساسم فرق کردم چقدر حس کردم یکیو دارم ک حرفهامو میشنوه براش مهمم وایمانم ب کمکم خدا بیشتر شدمن خدا رو با این کلمات دیدم لمس کردم اغوش گرمشو چشیدم ممنون از شما استاد عزیز ک این اگاهی ر وبا ما ب اشتراک میزارید شما قلبی زیبا وپر از عشق دارید وگرنه محاله چنینی گنجی رو رایگان ب اشتراک با ما بزارید ممنونم خیلی از تون ی دنیا ممنون ک بی دلیل عشق میورزید
امرزو اونقدر ذهنم رو افکار منفی ک از دیشب داشتم رو برام مرور کرد ک واقعا امروز ن انرژی دارم ن حس وحال فقط میخوام بگذره اونقدر بی رمق هستم از این افکار ک بخدا کل خونه رو بسابم اینجور نمیشم و خودم میبینم ک ب دنبال افکار مثبت ن اما شدت افکار منفی در من اونقدر زیاده ک بخودم میام میبینم غرقم جوری منو تحت تاثیر قرار داده باورتون نمیشه ک حس میکنم قفسه سینم سنگینه کلی این نوشته رو سعی میکنم چن بار تا شب بخونم میدونم ک خداوند عجیب هوامو داره عجیب دوستمه رفیقمه شکی ندارم توش پس میسپارم بخودش هدف لذت بردن زندگی کردنه چقدر لذت بخش بود این حرفتون ک گفتید شما برای رنج کشیدن نیومدید واقعا حرفهای بالاک ک گفتید احساستون ب زندگی دیگران بنده واقعا همسر من این چنین دقیقا همش ب فکر اطرافیانشه شاید بگم بمن ک همسرم اندازه خانوادش توجه نمیکنه دروغ نگفتم یجور عذاب وجدان توش موج میزنه انگار ک یبار گناهی رو حمل میکنه در اطرافم کسایی رو میبنم ک سالمند سلامتند هستند زنده اند اما ب تصویر سازی میکنند ک محتاج بقیه خواهند شد میبنم در اطرافم انسانهایی ک چشمون ب دیگرانه اصلا اگه بگم خدا رو نمیبینن دروغ نگفتم میبنم ک اطرافم کسایی ور دم از خدا میزنند اما فقط تو دورکعت نماز حجاب خدا رو میبیند تو بقیه مسائل همش روی دیگران حساب باز میکنند از دیگران انتظار دارند منت میکشند من دیدم ک همسرم از خودش میگذره ب خاطر دیگران بخاطر اینک فلانی خوش باشه ب فلانی خوش بگذره ومن از دیدن اینها عذاب میکشم واین باعث میشه خسته بشم اما من درستش میکنم چن این منم ک زندگی رو میسازم ن همسرم ن بقیه من مسیول احساس وتجربه همسرم وبقیه نیستم ن من تجربه های خودمو میسازم من سمت خودمو انجام میدم ومیدونم خدا کارشو بلده
به نام خدای مهربان
وقت بخیر عزیزان
ما در جهانی زندگی می کنین که هر روز علت های بسیاری برای نگران بودن اعلام می کنند . به شما آموزش دادن کت در جهانی که سرشار از درد و ناراحتی احساس خوب داشتن غیر اخلاقیه .به شما گفته شده که انسان خوب انسانیه که نگران زندگی خودش و فرزندش باشه .انسان خوب با افراد ناامید و رنج دیدت همدردی می کند .و تعریف های دیگه و کلا از نظر جامعه شما هر چه بیشتر غمگین باشین انسان مقدس تری هستین و نزد خداوند محبوبیت بیشتری دارین .والا مثلا در خانواده ما رسمه که همیشه نگران مادر و پدر باشن مثلا هر روز بیاد زنگ بزنیم و اکه یه روز زنگ نزنیم ناراحت می شن و می گن انقدر سرت شلوغ بوده کجا بودی و از این واکنشهایی که احساست بد می شه و احساس گناه بهت می دن . نمی دونم دیگه آدم نمی تونه کاری کنه جز پذیرش این افراد چون جوریه که نمی تونه کاری کنه .
واقعا همینه اگر بر ناملایمات و دردها در زندگی تمرکز کنی. ایمان و اعتماد خود به خداوند و از دست می دهید .و فاصله زیادی بین خود و خداوند ایجاد می کنید .مرور افکاری که احساس بد و ناخوشایند را بوجود میارن سبب می شوداتفاقات بیشتری و به سوی خود جذب کنید و این تداوم و شرایط بدسبب پذیرش دور شدن از خدا می شود و تداوم این چرخه می تواند مقاومت زیادی در برابر جریان فراوانی قدرت اراده خداوند در زندگی شما ایجاد کند .
مثلا این مقاومت ها و هماهنگی ها که مثال زدین خیلی عالی بودن .
مثلا مسایل و مشکلات زیادی دارم و هرگز نمی تونم پیشرفت کنم .
می خواهم احساس خوبی داشته باشم و در این لحظه در آرامش هستم و فقط به آنچه می توانم انجام دهم فکر می کنم در این صورت من آرامش خواهم داشت و آنچه نمی توانم انجام دهم رو به خدا می سپارم .
واقعا همینه در همه موارد توی سخت ترین شرایط من اینها و تجربه کردم و ایمان دارم خدا همیشه جواب می ده اونجایی که تو آرامش داشته باشی و به خدا بسپاری و راهش و لازم نیست بدونی طوری معجزه می کنه برات که نگو و نپرس .خدایا ممنونم در این مدتی که آگاهی دادی بهم یاد گرفتم تا حدی با مسایل چگونه برخورد کنم و کسی هم متوجه نشه که چه اتفاقاتی و مشکلاتی رخ داده و من به لطف تو از اونها اومدم بیرون خدایا سپاسگزارم .
به اندازه ای که بتوانید مقاومت را در خود کاهش دهید بیشتر از قبل جریان فراوانی را به زندگی خود جذب خواهید کرد .برای به واقعیت تبدیل کردن اهداف مهمترین موضوع مهارت کنترل افکاری است که مقاونمت در برابر جریان فراوانی قدرت اراده خداوند ایجاد می کنند .
برای رهایی از افکار منفی و کسب مهارت کنترل ذهن راهکارهایی هست
1 – همیشه به یاد داشته باشید که شادی حالت طبیعی شماست ..شما محصول عشق و شادی هستین بنابراین کاملا طبیعیه کن چنین احساساتی را تجربه کنین .در مواجه شدن با مسایل زندگی و در معرض انسانهایی که انرژی ضعیفی دارن باید بگین .من از آرامش و شادی بوجود آمده ام .من ترجیح می دهم در حالت طبیعی ام باقی بمانم و در موقع عصبانیت و ناراحتی بگین من از حالت طبیعی خودم دور شده او و سعی کنید به حالت طبیعی خود برگردین .
۲- افکارتان باعث نگرانی شنا می شود نه جهان هستی
افکاری که در ذهنتان مرور می کنید باعث شکل گیری احساس در جسم شما می شود .اگر افکار ناامید کننده را مرور کنید احساسی را در خود ایجاد می کنید که در برابر ورود فراوانی به زندگی شما مقاومت ایجاد می کند .افکاری مانند نمی تونم شانس ندارم … و مرور این افکار زمینه ساز ایجاد احساس یاس ونا امیدی هستند .
۳-هر لحظه توانستید افکار خود را تغییر بدین
برخی انسانها تصور می کنن اگر به هر دلیل دچار احساس بد یا درگیر افکار منفی شوند آنها در مبارزه با قدرت اراده شخصی شکست خوردن و هرگز به اهداف خود نمی رسن .در سخت ترین شرایط حتی نیم نگاهی به افکار مثبت و انرژی بخش داشتن به شکل شگفت انگیزه در کاهش فشار افکار منفی موثر است .من اینها رو تجربه کردم خیلی جاها تنهای تنها بودم و سعی کردم مثبت باشم آرامش داشته باشم و اون جمله من به خدا ایمان دارم یا اسامی خدا رو تکرار کنم.
۴-با بررسی احساس خود به نوع افکار خود پی می برید
اگر احساستون منفی بود بگین می خواهم احساس خوبی داشته باش. به دنبال افکاری در ذهن باشین که احساس شما را به سمت خوب بودن تغییر دهد
۵-بسیاری از انسانها خود را مسیول افکارشان نمی دارند بلکه تصورمی منند افکار آنها تحت تاثیر محیط پیرامونشان شکل می گیرد به همین دلیل همیشه در تلاش برای تغییر پیرامون خود هستن تا به افکار بهتر و در نتیجه احساس بهتر دست پیدا کنن و هرگز موفق به انجام آن نخواهند شد .برای تغییر کردن باید مسیولیت زندگی خود را به عهده بگیرین . اولین قدم در پذیرش مسیولیت زندگی قبول مسیولیت افکارتان است چرا که همه چیز از افکار شروع می شود .بنابراین اگر آگاهانه افکار خود را انتخاب نکنید و اینکار را بر عهده مغز بزارین قطعا نتیجه مطلوبی کسب نمی کنی. هر زمان به خودتان امدین و مشاهده کردین در حال مرور افکاری هستین که احساس ناخوشایند در شما ایجاد شدت باید آگاهانه افکار دیگری را مرور کنید که احساس خوب بهتون بده .به این صورت شما مسیولید افکار و سپس احساس خود را به عهده گرفته اید و آرامش دارین .
۶- با کودکان بازی کنین و شادی را از آنان بیاموزید
واقعا همینطوره ما الان بچه کوچیک نداریم یعنی نزدیک انقدر نیستن بهمون همه بزرگ شدن ولی وقتی جایی می ریم من خیلی به بچه ها دقت می کنم و عجیبه که چند سال پیش هم بچه ها خیلی پلوی من میامدن و انگار انرژی منو دریافت می کردن یادمه قدیمه من با بچه ها زیاد گرم نمی گرفتم و بازی نمی کردم ولی خواهرم خیلی سر گرمشون می کرد . این موقعی بود که البته خودمون هم تینیجر اینا بودیم .کودکان در بالاترین سطح هماهنگی با قدرت اراده خداوند هستند. در برابر شادی هیچ مقاومتی از خود نشان نمی دن .برای شاد بودن بدنبال دلیل و علت نباشین .
۷- به پیشنهادات قدرت شخصی اهمیت ندهید .باید یا اراده شخصی یا اراده خداوند یکی و انتخاب کنین /مثلا بین حق به جانب بودن و مهربان بودن کدوم و انتخاب می کنین .مهربانی و اون و رها می کنین .
عصبانی بودن یا آرامش داشتن …. اونی که با اراده خدا همسو هست و باید انتخاب کنیم
۸- از سکوت و مراقبه استفاده کنین
هیچ عاملی به اندازه سکوت و مراقبه نمی تواند نگرانی و افسردگی و تمام مشکل های احساسی که دارای انرژی منفی هستن و از بین ببره .با سکوت و مراقبه می تونی. حلقه ارتباطی خود با قدرت اراده خداوند را محکمتر کنید .نام های خدا و تکرار کنید و سپس ویژگی های خداوند و مرور کنید و تصویر سازی کنین مثل مثلا خلاقیت و بعد گل و پرنده و اینها و مجسم کنینو یا برای تمرکز بر ویژگی مهربانی می توانید لحظاتی از زندگی که اطمینان دارید فقط لطف خدا شرایط شما و تغییر دادن در ذهن مرور کنید .
من خیلی این الطاف و مرور می کنم با اینکهدر گذشته هست ولی حس خوبی می ده و من. بیشتر امیدوار می کنه در شرایط سخت که خدا تنهام نذاشته و نمی زاره و نخواهد گذاشت .
۹- همیشه بدنبال دلیل برای سپاسگزاری باشین
عادت به سپاسگزار بودپبواسطن توجه به نکات مثبت به طرز شگفت انگیزه شخصیت و زندگی شما رو دگرگون می کنن .به خاطر هرانچه دارین هر آنچه هستین شکرگزار باشین .شکرگزاری مطمعن ترین راه برای متوقف ساختن مرور افکار ناامید کننده است .و به شکل ویژه باعث ایجاد احساس آرامش و شادی در شما می شود و از آنجا کن در هر لحظه فقط می توانید یه جنبه از احساس رو تجربه کنین بنابراین با عادت به شکرگزار بودن می توانی. لحظات بیشتری از زندگی خود را در احساس شادی و آرامش باشین
این و خیلی دوست داشتم کن شما به دلیل که اوضاع زندگیتان روبرا است احساس خوب و نیکو پیدا نمی کنید .بلکه به این دلیل که شما احساس خوب و نیکویی دارد اوضاع جهانتان روبراه می شود .
به نام خدای مهربان
با سپاس از استاد عزیزم
اگر در زندگی افکار خوب انتخاب کنیم به ترتیب احساس خوب برای ما پیش میاد و بعدش اطرافیان از انرژی خوب ما لذت میبرن و بعد دنیا هم خوش و خرم برای ما میشه
به نظر من هر کسی در زندگی در دایره افکارش زندگی میکنه عصری خونه پدرم بودم یکی از فامیلا اومد پیشم اینقدر در مورد چیزای منفی دیگران صحبت کرد و دیدم که حال خودش هم خوب نیست و آرامش نداره خواستم بهش بگم خوب ببین تمرکز کردی روی افکار و رفتار منفی دیگران بزار این تمرکز رو افکار مثبت خودت باشه دیگران هم گرفتار افکار خودشون هستن اگر مشکلی دارن
مثل بچه ها باشیم که هیچ چیز ناراحتشون نمیکنه مگه خواسته ای اگر داشته باشن براش گریه کنن و اونم زود بدست میاد چدن اون امید داره که براش درستش میکنن
و ما باید با اراده خداوند همسو باشیم تا زندگی برای ما راحت و آسوده باشه من قبلا با یکی از فامیلامون قهر بودم تز وقتی این مطالب رو خوندم که باید با اراده خداوند همسو باشم رفتم و با او آشتی کردم و آرامش پیدا کردم
مراقبه واقعا آرامش بخشه من بعضی وقتها انجام دادم احساس سبکی داری و همیشه برای هر چیز شکر گزاری کردم ممنونم از استاد عزیزم
سلام استاد
ما باید یاد بگیریم که بر ناملایمات و دردها درزندگی تمرکز نکنیم و ایمان و اعتقاد خود را به خداوند متعال ازدست ندهیم و باید مقاومت ذهنی را درذهن کاهش داده تا جریان فراوانی وارد زندگی ما شود
ما باید بتوانیم اهداف خود را به واقعیت تبدیل کنیم و مهمترین مهارت کنترل افکار منفی است که باید کارها را با آن انجام دهیم و از روشهای زیر امکانپذیر است 1- همیشه به یاد داشته باشید که شادی حالت طبیعی ما است و همیشه باید سعی کنیم که این حالت را دربدن خودمان حفظ کنیم و با خود همیشه تکرار کنیم من از آرامش و شادی به وجود آمده ام ، من ترجیح میدهم همیشه درحالت طبیعی خودم باقی بمانم و با این کارها باعث میشویم هرگز احساس ما درشرایط مختلف بد نشود
2- افکار من باعث نگرانی درما میشوند نه جهان هستی
افکار منفی باعث یاس و ناامیدی درما میشوند که بسیار برای سلامتی ما خطرناک است و افکار مثبت باعث شادی و سلامتی و شادابی درما میشود ما با شادی فراوانی را درزندگی خود جذب میکنیم
3- باید سعی کنیم درهنگام افکار منفی افکار خود را تغییر بدهیم
برای بار اول خیلی سخت است ولی با تمرین برای لحظه ای فکر نکردن به افکار منفی و ذهن را ازآن محیط دور کردن باعث کاهش فشار افکار منفی بر بدن میشود
4- با بررسی احساس خود ، نوع افکار خود را تغییر دهید
افکار بینهایت هستند ولی احساس 2 نوع هستند احساس بدو احساس خوب
بنابراین با توجه به احساس خود به راحتی میتوانید به نوع افکار خود پی ببرید و از خودتان سوال کنید تا جواب را دریافت کنید
5- افکار خود را آگاهانه انتخاب کنید
چون همه چیز از فکر شروع میشود پس با انتخاب افکار درست احساس خود را خوب نگه دارید
6- با کودکان بازی کنید و شعی کنید شادی را به آنها بیاموزید و از آنها یاد بگیرید
کودکان سرشار از شادی و تحرک هستند و اصلا احساس بد را تجربه نمیکنند حتی دربدترین شرایط جسمی و روحی چون کودکان دربالاترین سطح هماهنگی با قدرت خداوند هستند
7- به پیشنهادات قدرت اراده شخصی اهمیت ندهید
درهرمرحله از زندگی شاد بودن و شاد زندگی کردن را یاد بگیرید و هرگز با منطق و اراده شخصی احساس خود را بد نکنید چون این از منیت انسان و از افکار منفی و شیطان سرچشمه میگیرد
8- از سکوت و مراقبه استفاده کنید
چون باعث میشود فاصله بین خود و خدارا کمتر کنید و خود را درکنار خداوند با احساس شاد درنظر بگیریم و عبارت زندگی با یک انتخاب است را بیشتر درک کنیم
9- همیشه برای شکرگزاری دلیل داشته باشید
ما میتوانیم با احساس شاد داشتن اوضاع را عوض کنیم نه اینکه منتظر بمانیم با تغییر اوضاع زندگی ما شاد زندگی کردن را تجربه کنیم چون این کار نشدنی است چون ما با افکارمان اتفاقات را خلق میکنیم
سلام خدایی خالق مهربان عشق کسترش فراونی نا محدود وپذیرش توهمه اینها رو دراردها خودن دارای بابت داشتن چنین خدایی ازخودت سپاگزارم هستم
سلام براستادوهمه دوستان
من وفتی این نوشته باور سازه رو مطالعه کردماولین جیز نگاه این نوشته مرورگردن خیلی دقت داشت چون این بخش مرو کردن خیلی اهمیت داره من طی این چند ماه که تو این مسیر قرار گرفتم خودم شاهد بودمکه این بخش مرور کردن چه کمکی به من گرده جون دائم تو بخش مثبت خودم حضورداشته باشم اون زمان اول احساس خوب هست بعد افکارم آرامتر وبهتر فکرمیکنم اون بخش منفی که روبه ناامیدیودن نگرانی سوق میدن رو ندارم درنتیجه همیشه امیدار وشوق وذوق دارم جون میدونم هر چقدرم احساس بهترباشم تو مسیر هستم
از یادگرفتم که من باید دائم احساس رو مد نظر داشته باشم اگه به شکلی من وافکار مسیرمنفی مراجعه کنه فوری این کلمه روتکرار میکنم که من بایداحساسم خوب باشه این کلمه برای من که خیلی عالی کار آمد شده وبارها درروز اگه بخش منفی من روبه سمت خودش میخواسته بگشه با گفتم اینکلمه فوری وارد بخش مثبت میشم حتی دردو رو گذشته که من داشتم کارهام روانجام میدادم که به مراسم عروسی بر م درست درزمانی که دیگه حاضر شدم بودم متنظر همسرم که اون حاضر بشه با هم به عروسی بریم یی فردی یی زنگ زد وکلی حس بدی داشت حتی ازمن خواست که با اون فردی که اون باهش دجارمشکل شده صحبت کنم چون من این شخص رومشناسم میدونم هرزمان که دچارمشکل میشه اون عجله واسترس اجازه درست فکرکردن به اون نمیده واون فرد درپی ساکت کردن فرد مورد نظ،ر به هرشکل باشد من گفتم من دارم میریم عروسی باشه اون با کمی حرف زدن تلفن رو قطع کرد من وفتی تلفن رو قطع کردم اول به خودمگفتم من باید احساسم خوب باشه این کمک کنده نیست حتی گفتم من حسم خوب بوده دلیل نمیشه یی تلفن بی موقع افکار من روخراب کنه انکار که کسی به من زنگ نزد
ولی اگه فبلا بودفوری دچار نگرانی استرس دل شوره افکارخراب و نگرانی ومرو بد اون صحبت وبرخورداین فرد بودم کلی حالمدجار خراب احساسم میشد تازمانی که خبری بدی ازاون فرد به من برسه چنان دچار استرس بودمکه هیچکاری رونمتواستمدرست انجام بدم پس من با کارکردن روی خو دم هیچ اخبار منفی روبه ذهنم راه نمیدم ودردیداون فرد انتظار داشت من اول که خیلی ناراحت شده باشم ولی اون نمیدونه که منکلی تغییر روی بعضی ازبخشهای خودم دادم انقد رارام رفتارکردنم که هیج یک از اعضای خانواده ازاین موضوع اطلاع پیدا نکردن تو و عروسی هم طبق مسیرم کارهام رو انجام دادم وفتی تو منزل خودم رو دیدم برای درست رفتار کردن با این دو کار از خودم رضایت داشتم و هیچ افکار منفی رومرو نکردم
حتی دپروز وفتی دوباراون فرد به من زنگ زد دو باره در خواست شب فبل خودش رو مطرح کرد چون دخترم خونه بود از من سوال که این بازم به تو رنگ زده شب فبل زنگ زد تو را اصلا بروزندادی انکارکه کسی به تورنگ نزده من گفتم مهم احساس خوبم بودکه من با این کار اون خراب نگردم وبازم اون رو با رفتارجدید متعجب دیدم که برام احساس خوب در اولیویت بود نه چیزای دیگه من چون دریافت با این کاره اون فرد باید مشکل خودش رو خودش حل کنه کاری ازدست من بر نمیآمد باید اول به خودم کمک کنم مهربان بودن تواین شرایط که اون فرد داره با عصبانیت رفتار مبکنه کمک کنده نیست درصورتی کمک کنده هست که طرف مقابل کامل درارامش باشه
فرد عصبی اول با سکوت وتوجه نکردن به خواستش اون رو به آرامش دعوت میشه هم صحبتی با این افراد اونها رو به حق به جانب بودن بیشتر تشویق میکنه من دیگه این رفتار از من نخواهد داشت شاید اون فرد ناراحت بشه ولی دیگه از من نباید اون انتظار فبل رو داشته باشه
چون من دارم به احساسم و آرامش که به دست آوردم اهمیت میدم مهم اول خودم هستم ودرمرحله بدی اگه بشه کمکی هم کرد اون تو بخش آرامش داشتن انجام میدم نه وفتی که خود اون فرد از حال هوایی خودش تواون شرایط اصلا تعادل نداره با عجله داشتن فقط هدفش سکوت کردن طرف مقابل وبه کرس نشست حرف خودش هست بعنی کامل توبخش ارده ومنیت خودش تواین شرایط داره کاره میکنه
فبل هممن خیلی کمبه این موضوع تو جه داشتم ولی این بار خودم رو از منیت و اراده شخصی اون بیرون کشیدم منجق دارم اگه بخواهم همسو باادره خداوند باسم باید انتخاب کنم که اول توحالت طبیعی خودم باشم بعد من میحق دارمعصبی باشم یا انتخاب کنم آرامش داشته باشم که نلافی کنم یا بکزرم کینه داشته باشم یا بگزرم واکنش نشون بدم با لبخندبزنم ابن نشون میده دارم تو کودم بخش خودم هستم منیت یادهمسو شدن باارداه خداوند
خدا پشت و پناهتون یا حق حق نگه دارتون
باسلام خدمت شما ،
قبل از آشنا شدن با این دوره و این سایت من هم یک انسان ناراحت و زود رنج بوده ام که همیشه در واکنش به حرف ها و گفته های دیگران ناراحت میشدم و احساس بدی داشتم زمانی که یک شخص مورد علاقه من مثل دوست صمیمی من بیرون می رفت و من رو نمی برد فکر میکردم که او دیگر مرا دوست ندارد و به من اهمیتی نمیدهد به من زنگ نمی زند یا پیام نمی دهند همیشه فکر می کردم من تنها مانده ام کسی من را نمیخواهد من را دوست ندارد و حاضر نیست با من وقت بگذراند من زمان های زیادی را با افکاری عصبانیت خشم و نگرانی در زندگی سپری کردم و اینها همه از ناآگاهی من بوده است،
زمانی که آگاهی کسب کردم و با لطف و رحمت و هدایت خداوند وارد این سایت خوب شدهام فهمیدم که من زندگیم رو تباه کرده ام و فقط برای رضایت دیگران زندگی میکردم نه برای شادی و آرامش خودم پس تصمیم گرفتم در این مسیر بمانم و جذب شدم حرف ها دوره ها و فایل های شما روی من تاثیر بسیار زیادی گذاشت و من به گونه ای جذب شما شدم و درک کردم که اگر یک انسان خوبی همانند شما از داشتن احساس خوب و با درست بودن باورهایش و رها کردن افکار منفی به اهداف خودش رسیده پس من هم میتوانم با تغییر خودم شروع کنم و اول از همه احساس خودم رو درست و خوب کنم و از آن انسان قبلی که همیشه احساس هیچ و پوچی میکرد دور شوم و دیگه تنها نباشم
من دیگه حس تنهایی ندارم اینها اشتباهات ذهنی من بود که تا مدتها همراه من بودند تا اینکه فهمیدم اول از همه باید خودم را دوست داشته باشم و به خودم و داشتههای خودم توجه کنم و فکر کنم تا بتوانم دیگران رو هم دوست داشته باشم و مهربان باشم با همه انسان ها حتی اگر غریبه هستند من هم تصمیم گرفتم که تغییر کنم و برای شاد بودن و آرامش داشتن و رسیدن به اهداف خودم تلاش کنم تا با صفات زیبای خداوند و رفتار کردن همانند او همیشه یک انسان با احساس خوب باشم و از زندگی لذت ببرم زیرا بالاترین عبادت داشتن احساس خوب است و سپاسگزاری عمیق از احساس و انتخاب ما درباره افکارمان آغاز می شود،
الان که چهار ماه از تغییرات ذهنی من میگذرد دیگر از حرف های کسی به هم نمیریزم و افکارم در مسیر خودش هستند من دیگه از کسی کینه به دل نمیگیرم و احساس تنهایی نمیکنم من همیشه احساس خوب را به دست میارم و می خواهم احساس خوبی داشته باشم تا بر اساس احساس خوب من جهان هستی اتفاق های خوب را برایم رقم بزند و جذب من کند من به اهداف خودم در زندگی با احساس خوب فکر می کنم و توجه من همیشه به زیبایی ها و خوبی هاست افکار من متفاوت شدهاند و همیشه به سطح بالاتری می روند و انرژی من اینگونه است که زیاد می شود و احساس شادی می کنم و از کنار انسانها بودن لذت میبرم و شخصیت خودم را دارم و این خیلی خوب است که همیشه یک انسان یکسانی باشیم که یک شخصیت خوب دارند و در همه جا چه در خلوت خودش و چه در جمع آرامش ذهنی دارد و به اهداف و رشد و گسترش ذهنش تلاش میکند و مهمترین نکته این است که در زندگی عملکرد ما بر اساس افکار خوب و احساس خوب مان باشد تا بهترین نتیجه ها را بگیریم
با تشکر از شما،
سلام
یک متن زیبا ک واقعیتی رو بما میگه یک عمر برعکسشو شنیدیم
یک عمر شنیدم خودمو باید فدا کنم
پر از احساس بد بودم چن خودمو نداشتم برا همسرم همسر بودم رفیق بودم برا بچم برا همه اما هیچ وقت ب ترکهای وجود خودم پی نبردم نفهمیدم ک مهم خودمم اونقدر ندیدم و ندیدم ک اصلا نفهمیدم کی شد ۳۰ سالم
من زندگی نکردم کاش ما انسانها بدونیم ک ک اگر یک روز زنده ام اون یک روز رو زندگی کنم باشم
ما انسانها خودمون خودمونو دفن میکنیم ی خروار هم خاک میریزیم
ارزو میکنم ب نکته برسم ک از هنه چی لذت ببرم از نور خورشید از نفسهام از بچم از زندگی از هنه و هنه بی دلیل شاد باشم بیدلیل زندگی کنم
من از وقتی ازدواج کردم کلا خانوادهی پر توقع و انتظار روب روشدم ک من کلا درون خودم مردم هر چقد خوب بودم باز اینا میگفتن بدی حتی همسرم
خداروشکر هدایتم کرد برام مهم نیس دیگران دربارم چی فکر میکنم مهم احساس خوب خودمه من دلیل بر اثبات خودم ب همسرم و دیگران ندارم اونقدر این رفتارهد ریشه ای هستن ک واقعا من در هنسرم میبینم ک در همه چی عذاب وجدان داره نسبت ب پدرشو مادرش
اما من انتخاب کردم جور دیگر فکر و عمل کنم
تا زندگی کنم
این انتخاب من باعث ازار دیگران از جمله مادرشوهر و همسر پدرشوهرم شده اما مهم نیس مهم خودمم تا ب کی نمیخوام خودمو ب دیگران اثبات کنم
من ارزشمندم و با شکوه پس چرا این ارزش رو حفظ نکنم چرا باید خودمو فدای دیگران کنم
انتخاب میکنم خودم باشم و هر روز خودمو کشف کنم
استاد جان واقعا نوشتهاتو ارزشمند و زیبا هس
هز چقدر بگم ادای شکوه این مطالب نیس شما دست خدد بودید برای من تا خودمو پیدا کنم تا خدامو پیدا کنم ممنون خداوند بهترینها رو ردری شما کنه ک واقعا لایق بهترینها هستید
مسئولیت
من مسئول انتخاب افکار خود به صورت آگاهانه هستم افکاری که به من حس خوب بدهند و جهان به احساس من عکس العمل نشان میدهد.مقاومت ها در افکار باید کم و کمتر شوند و با انتخاب آگاهانه افکاری که مقاومت کمتری دارند به بهبود روند زندگی کمک میکنیم افکاری که از فراوانی میاند نه از منفیها
هرروز دقایقی در سکوت به نام خداوند متمرکز شویم و ویژگیهای خوبش را یادآور شویم که اینهم راهی است برای کاهش افکار منفی
به دنبال دلیل برای سپاسگذاری از خداوند باشیم
و با این راه هم برای داشتن احساس و افکار خوب کمک بگیریم
حالت خنثی وجود ندارد باید سعی کنیم در حالت طبیعی خودمان که شادی و آرامش است قرار داشته باشیم
شرایط بیرونی کیفیت افکار ما را نمیسازد و نباید تاثیر داشته باشد بلکه باید درون همیشه فارغ از شرایط بیرونی ،شاد و آرام باشد
با سلام خدمت استاد عطا روشن عزیزاین مطلب عالی بود عالی .حسم را خیلی قشنگ کرد به نظر من این نوشته خود یک کتاب عالی است و درک عمیق و عمل به گفته هایش برای رسیدن به خیلی اهداف مادی و معنوی کافیست انگار چندین کتاب قانون جذب به زیبایی خلاصه شده و جان مطلب در آن گفته شده خصوصا مطلبی که در پاسخ به این مقاومت که وقتی دیگران در رنج هستند من چطور شاد باشم خیلی خیلی عالیست و برای من راهگشا بود چون این یکی از باورهای محدود کننده بسیار قوی است که در ضمیر باطن بسیاری و من وجود دارد و داشت اما استاد به خوبی گفتند انسانهای بی شماری قبل از من و بعد از من زندگی می کنند و سرنوشت و احساس خود را انتخاب کرده و می کنند و من اصلا نبوده و نیستم که به خاطر آنها رنج بکشم انسانهایی هم که اکنون هستند در رنج بودن من بخاطر رنج آنها فقط یک رنجور دیگر اضافه می کند پس رنج من چه سودی به حال آنها دارد من شادی و احساس خوب را انتخاب می کنم تا حداقل بتوانم با شرایط خوبم کمکی به آنها بکنم و مشکلی از آنها را حل کنم استاد دست مریزاد ممنونم سپاسگزارم
با سلام.
در هر حالت روحی و احساسی که باشم در این سایت برای من برای آرام شدن و تغییر حالت درونی وجود دارد.
مثل امروز که به دلیل بحث با یک فرد برای فرار از این موقعیت وارد کانال تلگرام شدم و پیام قسمت جدید زندگی با اراده ی خداوند را دیدم و بعد از خواندن متن علاوه بر اینکه احساس من تغییر کرد و آرام شدم ، دیدم انگار این متن فقط برای شخص من نوشته شده که فلانی در این تاریخ و ساعت که این اتفاق برای تو افتاد و حالت خوب نیست بیا و این مطلب را بخوان بهت کمک میکنه.
از توجه به رفتار کودکان و اینکه در هر لحظه به فکر کشف بیشتر دنیای خودشون هستند فارغ از اینکه در دنیای بیرون چه می گذرد..، همیشه شاد هستند ؛ خودم یک دخترعموی ۲ ساله دارم و می بینم که چه به دلیل و وقت و بی وقت شاده..، همیشه دوست داره بازی کنه و از تجربه کردن خجالت نمیکشه، از غلط تلفظ کردن کلمات و اینکه بقیه بهش میخندن ناراحت نمیشه و انقدر اشتباه تلفظ میکنه تا یاد بگیره حتی اگر چند ماه طول بکشه..
مورد بعدی انتخاب های ما در هر لحظه بودن مثلا بین واکنش نشان دادن و سکوت کردن و غیره..
اینکه منشا انتخاب هامون رو بشناسیم که از طرف خداست یا از سمت منیت من ، خیلی کمک میکنه که انتخاب درست تری داشته باشیم.
یادم میاد یک فایل از استاد گوش میدادم با عنوان مثل خدا رفتار کن که دقیقا مرتبط با این بخش هستش .
اینکه در هر لحظه از زندگی حواسمون باشه که خدا در این شرایط چه کار میکنه و ما هم همون کار را انجام بدهیم به بیشتر آرامش داشتن خیلی میتونه کمک کنه.
و اینکه افکار منفی میان و میرن و روزی نمیرسه که از دستشون خلاص بشیم.بلکه باید یاد بگیریم که چطوری با حضور آنها ، ما شاد زندگی کنیم.اگر نباشند که شاد بودن نه یک انتخاب بلکه تنها انتخاب موجوده و هنر خاصی نخواهد بود..
مثل اینکه یاد گرفتیم با وجود ویروس کرونا به زندگی اجتماعی مون برگردیم.رعایت پروتکل های بهداشتی در جامعه، همان محافظت هایی هستند که از افکار و احساس مون در زندگی شخصی انجام می دهیم.
من میخواهم احساس خوبی داشته باشم ، مثل نسیم خنکی هست که در یک روز گرم می وزد و من به شخصه با یک بار گفتن آن در دقایق بعدی احساس خیلی بهتری نسبت به قبل داشتم.
سپاسگزارم برای این مطلب فوق العاده