چاقی یک مسئله جهانی در حال افزایش است که تأثیرات جدی بر سلامت جامعه دارد.
چاقی به طور عمومی به معنای افزایش وزن بیش از حد نسبت به قد و اندازه بدن فرد است.
نگرش جهانی درباره چاقی این است که: نتیجه رژیم غذایی ناسالم، فعالیت کم و عوامل ژنتیکی منجر به چاقی می شوند. اما نگرش تناسب فکری این است که فقط محتویات ذهن افراد است که باعث چاقی آنها شده است.
مشکلی به نام چاقی
نرخ چاقی در سراسر جهان به طور مداوم در حال افزایش است. بر اساس گزارش جهانی چاقی که در سال 2022 توسط WHO (سازمان بهداشت جهانی) منتشر شد، بیش از 1.9 میلیارد نفر (یعنی تقریباً یک چهارم جمعیت جهان) دارای وزن بیش از حد هستند. از این تعداد، بیش از 650 میلیون نفر از آنها چاق هستند.
در سال 2022، از هر 8 نفر در جهان یک نفر با چاقی زندگی می کرد.
چاقی بزرگسالان در سراسر جهان از سال 1990 بیش از دو برابر شده است و چاقی نوجوانان چهار برابر شده است.
در سال 2022، 2.5 میلیارد بزرگسال (18 سال و بالاتر) اضافه وزن داشتند. از این تعداد، 890 میلیون نفر با چاقی زندگی می کردند.
در سال 2022، 43 درصد از بزرگسالان 18 سال و بالاتر دارای اضافه وزن و 16 درصد مبتلا به چاقی بودند.
در سال 2022، 37 میلیون کودک زیر 5 سال دارای اضافه وزن بودند.
بیش از 390 میلیون کودک و نوجوان 5 تا 19 ساله در سال 2022 دارای اضافه وزن بودند، از جمله 160 میلیون نفر که با چاقی زندگی می کردند.
نرخ رشد چاقی در کودکان یکی از مسائل بهداشتی جهانی است که در سالهای اخیر به شدت در حال افزایش است. این موضوع نتیجهای از تغییرات در الگوی زندگی، شیوه تغذیه، کاهش تنوع بازی های کودکانه و فرهنگ مصرف غذای پرکالری و فراوان است.
نتیجه رژیم غذایی
در هرکجای دنیا بخواهید لاغر شوید، بهترین پیشنهادی که دریافت خواهید کرد (رژیم گرفتن) خواهد بود. بنابراین رژیم گرفتن مهمترین راهکار لاغر شدن در دنیاست و سالیان سال است که برنامه های رژیمی مختلف برای کمک به افراد چاق برای رهایی از چاقی ارائه شده است.
اگر برنامه های غذایی رژیمی و همچنین دارو و تجهیزاتی که برای لاغر شدن ارائه می شوند را بعنوان تولیدات صنعت مبارزه با چاقی درنظر بگیریم می توانیم تاثیری که تولیدات این صنعت بر زندگی انسان ها در جوامع مختلف گذاشته است را بررسی کنیم.
در مجموعه مستندهای آموزشی (بهترین رژیم ها و روش های لاغری) انواع مختلف برنامه های رژیمی پرطرفدار صنعت رژیم درمانی را مورد بررسی قرار داده و درباره نحوه اجرای آنها و همچنین تاثیری که بر استفاده کنندگان می گذارند اطلاعات جامع و کاملی در اختیار علاقمندان به استفاده از این برنامه ها قرار داده شده است.
اما آنچه مسلم است و همه ما تجربه کرده ایم این است که با استفاده از رژیم غذایی نتوانسته ایم نتیجه قابل قبول برای لاغری کسب کنیم.
البته اگر از رژیم غذایی برای لاغری استفاده کرده باشید حتما نتایج مختلفی کسب کردید. حتی ممکن است مقدار قابل توجهی از وزن و سایز خود را با استفاده از رژیم غذایی کاهش داده باشید اما آنچه باعث آزار و رنجش بیشتر از استفاده از رژیم غذایی است این است که بعد از مدت کوتاهی دوباره چاق شده ایم.
علت شکست رژیم غذایی چیست
شکست رژیمهای غذایی برای لاغری ممکن است به دلایل مختلفی باشد که شامل موارد زیر میشود:
۱- ناهماهنگی با عادت های روزمره:
شما از هر رژیم غذایی استفاده کنید قطعا با علایق و عادت های روزمره شما تفاوت خواهد داشت. حتی در رژیم هایی که ادعا می شود هماهنگ با سفره های ایرانی طراحی و ارائه شده است باز هم این تفاوت باعث ایجاد فشار ذهنی در فرد استفاده کننده می شود.
افراد بر اساس افکار و رفتارهای روزمره خود از کودکی دارای علایق مختص به خود در مصرف مواد غذایی هستند. بنابراین استفاده از رژیم غذایی به منزله مبارزه کردن با خود است.
نکته جالب توجه اینکه شاید بسیاری از انسانها در مبارزه با دیگران بسیار سخت کوش و ثابت قدم باشند اما همین افراد در مبارزه با خودشان بسیار سست و شکننده هستند.
بنابراین به این دلیل که استفاده از رژیم غذایی به منزله مبارزه کردن با علایق شخصی مباشد هرگز نمی تواند روشی ماندگار و همیشگی برای لاغری باشد.
۲- افزایش مقاومت در برابر لاغری
هرچقدر از رژیم غذایی سخت تر و محدودتری استفاده کنید مقاومت جسم شما برای لاغری بیشتر خواهد شد.
جسم انسان بنابه شرایط پراکندگی محل زندگی در سراسر جهان قابلیت سازگاری با شرایط مختلف را دارد. بنابراین هرچقدر که شما سعی کنید از طریق رژیم غذایی و ایجاد محدودیت در مصرف خوراکی ها جسم خود را تحت فشار برای لاغر شدن قرار دهید بی فایده خواهد بود.
چون افرادی در برخی از نقاط جهان بدون استفاده از رژیم غذایی به طور پیوسته با کمبود مواد غذایی روبرو هستند اما بدن آنها با این شیوه زندگی هماهنگ شده و افراد برای سال های طولانی در این شرایط زندگی می کنند.
بنابراین به هر طریقی جسم خود را با استفاده از رژیم غذایی تحت فشار قرار دهید بعد از مدت کوتاهی با آن شرایط هماهنگ شده و روند کاهش وزن و سایز شما متوقف خواهد شد و باز مجبور می شوید اعمال فشار را بیشتر کنید.
اما از آنجاکه از یه حدی بیشتر نمی توانید به خودتان فشار وارد کنید بنابراین از ادامه این سبک زندگی خسته شده و استفاده از رژیم غذایی برای لاغر شدن را رها می کنید و دوباره در مدت کوتاهی همه چی به حالت قبل برگشت پیدا می کند.
۳- ایجاد اختلال عصبی
استفاده از انواع رژیم غذایی ممکن است به طور مستقیم یا غیرمستقیم به ایجاد اختلالات عصبی منجر شود. در زیر به برخی از عوامل و مکانیسمهای مرتبط با ایجاد اختلالات عصبی به دلیل رژیمهای غذایی اشاره میشود:
- تغذیه ناکافی: رژیمهای غذایی شدید یا نامتناسب ممکن است باعث کاهش مصرف کالری و عدم تأمین نیازهای غذایی اساسی برای مغز شود. این میتواند منجر به کاهش سطح انرژی، اختلال در تمرکز، خستگی، و افزایش احساس تنش و استرس شود.
- کاهش قند خون: در رژیمهای کمکربوهیدراتی یا پرپروتئین، ممکن است مصرف قند خون (گلوکز) کاهش یابد. این موضوع میتواند باعث اختلال در تمرکز، تغییرات در خلق و خو، و حتی افزایش خطر بروز سرگیجه یا افتادگی شود.
- تأثیرات روانی و اجتماعی: رژیمهای غذایی سخت و محدود ممکن است به دلیل انتظارات بالا، افزایش اضطراب و افسردگی در افراد منجر شود. این احساسات منفی میتوانند تأثیر بسزایی بر عملکرد عصبی داشته باشند.
- نقص ویتامینها و مواد معدنی: رژیمهای غذایی نامتوازن ممکن است باعث نقص ویتامینها و مواد معدنی مهم مانند ویتامین B12، آهن، یا اسید چرب اسانسیال شود که این موارد میتوانند به عملکرد عصبی آسیب بزنند و به ویژه در مواردی مانند کمخونی یا نقص آهن میتواند سبب افزایش خستگی و تنگی نفس شود.
- رابطه با اضطراب یا اختلالات خوردن: برخی افراد ممکن است به دلیل استفاده از رژیمهای غذایی محدود، درگیر رفتارهای ناهنجار مانند اضطراب نسبت به خوردن یا اختلالات خوردن مانند انوارکسیا یا بولیمیا شوند که این موارد نیز به عنوان اختلالات عصبی شناخته میشوند.
در نهایت، مهم نیست از چه رژیم غذایی برای لاغری استفاده می کنید چون در نهایت تحت فشار عصبی و اختلال در روند زندگی روزمره مجبور به رها کردن رژیم غذایی خود خواهید شد.
۴- ناامیدی از کاهش وزن
در بسیاری از موارد افراد قبل از شروع استفاده از رژیم غذایی مقدار وزنی که می خواهند با استفاده از رژیم غذایی را کم کنند مشخص می کنند اما از آنجا که هرچه بیشتر از روزهای استفاده از رژیم غذایی می گذرد روند کاهش وزن افراد کمتر و کمتر می شود احساس یاس و ناامیدی از رسیدن به کاهش وزن دلخواه سبب می شود که فرد رژیم غذایی خود را رها کند.
نتیجه نگرفتن از تلاش برای لاغر شدن تاثیر بسیار مخربی بر تقویت افکار و نگرش های چاق کننده در ذهن دارد به همین دلیل هرچقدر افراد بیشتر برای لاغر شدن اقدام کنند اما نتیجه نگیرند سرعت افزایش وزن آنها بیشتر می شود و در مدت کوتاه تری در مقایسه با گذشته به وزن آنها اضافه می شود.
راه حل لاغری همیشگی
آنچه مسلم است استفاده از رژیم غذایی هرگز نمی تواند منجر به لاغری و تناسب اندام همیشگی برای فرد شود چرا که هیچ انسانی در سراسر جهان نمی تواند بر خلاف میل و رغبت های درونی خود از برنامه رژیمی که بر اساس سلیقه و نظر دیگران تنظیم شده است زندگی کند.
بنابراین برای لاغری همیشگی و ماندگار باید به دنبال پیدا کردن ریشه چاقی در وجود خودتان باشید.
شاید خیلی از افراد چاق تصور می کنند علت چاقی آنها بزرگ بودن معده آنها می باشد. به این دلیل که معده بزرگی دارند مجبور هستند مقدار غذای بیشتری بخورند تا احساس سیری داشته باشند و همین امر باعث چاقی آنها شده است.
اما از آنجا که معده انسان قابلت فرمان دادن به سایر اعضا برای تنظیم میزان خوردن را ندارد و این کار توسط مغز انجام می شود این نگرش صحیح نمی باشد.
به این دلیل ساده که اگر شما با دیدن یک ماده غذایی ترغیب به خوردن می شوید مشخص است که معده نقشی در ترغیب شما به خوردن نداشته است چون معده از مواجه شدن شما با ماده خوراکی بی خبر است.
برخی از افراد چاق تصور می کنند پایین بودن سوخت و ساز بدن آنها دلیل چاقی شان است بنابراین سعی می کنند با استفاده از رژیم غذایی کم کالری به لاغر شدن خود کمک کنند. اما در مقابل انسان های زیادی هستند که بدون توجه به میزان سوخت و ساز بدن خود از هر ماده غذایی به هر اندازه ای که دوست دارند می خورند اما هرگز چاق نمی شوند.
پس واضح است که میزان سوخت ساز برای فرد قابل اندازه گیری و تشخیص نیست و این فقط یک نگرش اشتباه برای دلیل چاق بودن است.
موارد زیادی وجود دارد که در ذهن افراد چاق دلیل یا منطق چاقی را ایجاد می کنند و تنها راه لاغری ماندگار اصلاح منطق های چاقی ذهن است.
به اندازه ای که منطق های چاقی ذهن خود را اصلاح کنید انتظار شما از چاقی به سمت لاغری تغییر پیدا می کنند و در این شرایط است که متوجه می شوید بدون اینکه از رژیم غذایی خاصی استفاده کرده باشید مقداری از سایز یا وزن تان کاهش پیدا کرده است.
برای رسیدن به حالت ایده آل فقط باید روند اصلاح نگرش های چاقی ذهن را ادامه دهید. به این ترتیب به همان صورتی که نمی دانید چگونه اما چاق شده اید اینبار متوجه نمی شوید چگونه اما لاغر می شوید.
دوره های آموزشی لاغری با ذهن راهکار اصولی برای رهایی از چاقی از طریق اصلاح نگرش های چاقی در ذهن می باشند که از بخش محصولات سایت تناسب فکری قابل تهیه و استفاده می باشد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
اطلاعیه
قیمت خرید دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز در تاریخ ۱۰ تیرماه به ۳/۵۰۰/۰۰۰ تومان افزایش پیدا خواهد کرد.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز3,500,000 تومان
امتیاز 4.68 از 28 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام عرض میکنم خدمت استاد عطا روشن عزیز و دوستان خوبم توی گروه که برای بهتر شدن زندگیمون تلاش میکنیم .
من خودم جزو افرادی بودم که رژیمهای خیلی مختلفی رو امتحان کردم و درست زمانی که با لاغری با ذهن آشنا شدم به یک پستی توی اینستاگرام برخوردم در مورد مضرات کالری شماری و نقصان کالری.
من خودم جزو کسانی بودم که خب خودم رو مجبور میکردم یه مقدار خاص کالری دریافتیم باشه و بیشتر از اون نباشه فارغ از نیاز بدنم.
توی این ویدیو آقای دکتر داشت صحبت میکرد و توضیح میداد که بدن خانمها در دورههای مختلف ماه نیازش به کالری تغییر پیدا میکنه.
یعنی ممکنه که یک دورهای در ماه نیاز بدن به خوردن بیشتر بشه چون انرژی بیشتری لازم داره( به خاطر اون تغییرات فیزیولوژیکی که توش اتفاق میافته. )
خوب این خیلی برای من جالب بود چون طبق اپلیکیشن شما باید حتماً هر روز یه مقدار خاص کالری دریافتی داشته باشی فارغ از نیاز بدنت. یعنی به صدای فریاد بدنت گوش ندی و به یک سری دستورات از بیرون اکتفا بکنی.
و از اون وحشتناکتر یک پیجی رو یه روز توی اینستا داشتم نگاه میکردم که توضیح داده بود که بسیاری از خانمها از نظر هورمونی دچار مشکل میشن به خاطر همین رژیمهای سرسخت و حتی ممکنه که عادات ماهیانهشون رو از دست بدن!
اولش باورم نمیشد همچین چیزی وجود داشته باشه و وقتی که کامنتها رو خوندم دیدم خیلی از خانمهای جوان هستند که تو سنین کم واقعا هورمونهاشون ریخته به هم به خاطر همین نقصان کالری.
باورم نمیشه که خودم یه زمانی حاضر بودم از گرسنگی خوابم نبره یا مثلاً از شدت ضعف زیر سرم بیفتم ولی غذا نخورم!
کاش میشد انقدر همه آگاه بشن که حاضر نباشند به هر قیمتی وزنشون رو بیارن پایین.
ما میخوایم وزن از دست بدیم که به سلامت برسیم
نه اینکه
سلامت از دست بدیم که به کاهش وزن برسیم!
به نام خدا
سلام و وقت بخیر به اعضای سایت تناسب فکری و استاد عزیزم
نتیجه ی رژیم گرفتن✍️
رژیم گرفتن یک کار بیهوده و کاملا اشتباه هستش برای متناسب شدن
یعنی جه باید رزیم بگیریم ؟تا متناسب بشیم .تا حالا این سوال و از خودمون پرسیدیم ؟
که برای چاق شدن مگه کار خاصی انجام دادیم غذای خاصی خوردیم
چرا فکر میکنیم برای اینکه اون اضافه ها های که در طول سالیان سال بهمون اضافه شده باید با محرومیت غذا از بین برد ؟
مگه داریم مگه میشه ؟
خب چه جور ؟
یعنی بگم صبح یه لیوان شیر با یه دونه خرما
ظهر هم یه کف دست نون با ۳۰گرم مرغ اپز
اصلا من نمی پذیرم
این شیوه ی زندگی کردن
اونم برای مدت کوتاهی یعنی جه برای دو ماه سه ماه اینجور زندگی کنم ؟
بعد دیگه برگردم سر خونه ی اولم
یعنی میشه خب ؟
ما هم باید فکر کنیم
که این راهش نیس
باید یه راه دیگه ای وجود داشته باشه
یه راه همیشگی یه راه درست و آسان .
خب این راه رژیم گرفتن که بابا خیلی عذاب آور و سخت و طاقت فرساست
یعنی با سختی میشه کاری انجام داد نتیجه میده ؟
نه نتیجه نمیده
طبیعت هر جیزی در این جهان به سمت آسانی و راحتیه
ما انسان ها هستیم که همه جی رو سختش میکنیم و میگیم سخته
همین جور که سالیان سال بهمون گفتن متناسب شدن سخت ترین کار دنیاست
خب بیش از ۱۰۰۰بار من این جمله رو شنیدم
مسلمه که الان ذهنم برای اینکه بگم
آسان ترین کار دنیاست مقاومت کنه
میگه کجاس اسونه اگه آسون بود که لاغر بودی الان
و این باور پر رنگ در ذهنمون هس
و باید لاغری رو برای ذهنمون آسانش کنیم
و بهش بفهمونیم که فقط از این طریق میشه لاغر شد و لاغر موند
چون حست خوبه حالت خوبه کار خاصی هم نمیخاد انجام بدی با چند تا فایل گوش دادن و تمرین نوشتن و استمرار داشتن به متناسب شدن میرسی
پس بدون که این راه از همه ی اون راههایی که رفتیم آسونتره 👍
شعار من
متناسب شدن آسان ترین کار دنیاس
البته از طریق ذهن 👍
سپاس سپاس سپاس 🙏🙏🙏🌹🌹🌹
باسلام خدمت استاد عزیز وهمراهانگرامی
قطعا رژیم یعنی جنگیدن با ذهن ..با فرمانی که از مغز صادر میشه
مگه میشه جلوی فرمان مغز رو به زور گرفتمگه میشه جنگید دیگه چقد بجنگی ..یه فرد چاق تا کی باید رژیم بگیره..اون چه فرقی با بقیه داره نعمت ها که همه جا یکسانه..چطوره که ما باید اندازه بگیریم وبسنجیم وکم وزیاد کنیم تقسیم بندی کنیم
این غذاها چاق کننده آن اون یکیها نه
سرخ کردنی
بادمجون سرخ شده
کره
کیک خونگی
کیک بیرون که سمه
شیرینی که اگه بخوری وای
غدای نونی
غذای برنجی
شربت
قند
شکر
چرا ما دیدگاهمون به این خوراکیها تغییر کرده فردمتناسب اصلا دسته بندی نمیکنه ..اون اگه پرخوری هم کنه توذهنش مساوی چاقی نیست..خدایا من نمیدونم چرا فکرم اینطوری شد…چرا ترسیدم چرا افکار چاقی اومد سراقم..چرا از اضافه وزن ۵ کیلو ترسیدم چرا دیدگاهم به خودم بد بود شرم داشتم..مقایسه کردم
ولی خدا خواسته که اومدم اینجا
تا نگرانیهامو ببینم وترس رو بریزم
خدا رو شکر
ممنون از استاد
به نام خداوند جان و دل
سلام خدمت شما بزرگوار و همه عزیزان چقدر زیبا توضیح دادید منطق ذهن چاق و لاغر و نتیجه رژیم گرفتن را واقعا تنها راه لاغر شدن برای همیشه لاغر شدن از طریق ذهن میباشد .وگرنه هیچ روش دیگری پایدار نخواهد بود چون چجوری میشه مصرف چیزهای خوشمزه. ا برای همیشه از یاد برد چجوری میشه بستنی شکلات تلخی نخورد همه ی این ها را باید خورد و لذت برد و ذهن را درست کرد فرمول های ذهنی درست داشت چند وقتی شده که احساس نگرانی ندارم به راحتی هر غذایی میخورم و شاید دارم در دوران طلایی زندگی خودم سر میکنم خدا با من هست و همیشه منو به مسیر درست هدایت میکند خدا را شکر بابت همه چیز
سلام به استاد عزیز و همگی دوستان مهربان من با شنیدن این فایل پس از چندین بار که البته قصد دارم چند بار دیگه هم گوش بدهمدچون بسیار اموزنده و عالی هست پی بردم که با اصلاح ذهن ناخودآگاه و تغییر افکارم به صورت ناخودآگاه مثل افراد متناسب از مواد غذایی استفاده می کنم و در هنگام نیاز بدنم به اندازه کافی از هر غذایی که مورد علاقهام باشه بدون ترس و هیچ فکر و هیچ تصویری از چاقی می خورم و خوردن هر غذایی با آرامش و لذت همراه است و هیچ احساس گناه و ناراحتی که این غذا مرا چاق می کنه و هیچ تصویریتر چاقی نداشته باشم . پس در نتیجه افکار و تصویر صحیح و احساس خوب و آرامش در لاغری کن و موفقیت من در مسیر تناسب ذهنی مهره اصلی میباشد و غذاها و شمردن گالری و انرژی غذاها همه موارد بیرونی هستند که هیچ تاثیری در لاغری من ندارن .
با سلام به نام الله یکتا
بسیاری از افراد هر چه دوست دارند به هر میزان می خواهند می خورند اما متناسب هستن پس این تفکر نمیتواند درست باشد که میزان مصرف مواد غذایی مربوط به تناسب اندام است بلکه این ذهن ماست که با تصورات خودش باعث چاقی یا لاغری ما می شود
ب نام خداوند یگانه
در مورد رژیم گرفتن برای لاغری،رژیم لاغری یعنی محدودیت رژیم لاغری یعنی همیشه و پیوسته کالری شماری،خوب خودم همیشه رژیم می گرفتم و همیشه در حال شمارش کالری بودم همیشه دستم ماشین حساب بود ک کالری غذاها رو حساب کنم.خوب از نظر افراد متناسب این کار من عجیب بودو می پرسیدند تو چکار داری می کنی می گفتم کالری حساب می کنم.
وبرای بعضی ها هم این کار من خارق العاده و کاردرستی بود یعنی من باید این کار رو می کردم،نمونه اش همسر برادرم،من فکر می کنم همسر برادر من عقیده داره ک همه افراد چاق باید رژیم بگیرند.و خوب تا کی باید رژیم بگیرند تا کی باید متفاوت باشند،دقیقا نمیدونم، آیا تا آخر عمر باید افراد چاق تحت رژیم باشند؟
ایا برای آنها خنده دار نیست ک چرا ما با وچود این همه تلاش هیچ نتیجه ای نمی گیریم.بله دقیقا دقیقا درست است رژیم گرفتن در حالی نتیجه بخش است ک ما تماما موافقت ذهن را کسب کرده باشیم ب یک صلح درونی رسیده باشیم همش با خودمان در تضاد نباشیم.و بخاطر اینکه رژیم واقعا نتیجه بخش نیست ک دنبال راهای دیگر برای درمان چاقی می گردند.
اگر ب کسی بگویی ما همیشه در حال رژیم هستیم بهمان می گویند بخاطر اینکه شما ی مدت رژیم می گیری بعد رها می کنید،چرا ادامه نمی دهید،خوب چطور میشه ادامه داد؟تا کی میشه ادامه داد؟مغز انسان دچار فشار می شود واقعا فشار روحیدزیادی مغز متحمل می شود.برادرم اینها سر سفره شام بودند چن شب پیش،من با اینکه مقدار زیادی در وعده ناهار غذا نخورده بودم ولی تا موقع شام خیلی سیر بودم.بعد موقع شام همسر برادرم گفت ک برادر زاده هایم اللن مقداری غذا خوردند و شام نمی خورند ولی مقداری نوشابه برایشان برد.و گفت ک آنها بعدا غذا می خورند والان نمی خورند.
من هم گفتم اگه خواستم بعدا غذا می خورم.ولی مقداری نوشابه خوردم.همسر برادرم بهم گفت تو ب جای اینکه اون چیزی ک بخوری رو نمی خوری ولی اون چیزی ک نباید بخوری رو می خوری،واین در حالی که من نمی خواستم شام بخورم یعنی علاقه ای بخوردن شام نداشتم ولی اون فکر کرد ک من بخاطر رژیم یا از قصد شام نخوردم اخه اون عقیده داره ک برای لاغر شدن نباید شام خورد.
ولی من اصلا هدفم رژیم گرفتن نبوده و احساس کردم ک دقیقا کارم درسته واین در حالی ک برای بچه های خودش ک لاغر هستند نوشابه برد.خوب فرق من با بچه های اون چی بوده واین در حالی ک همه سر سفره نشسته بودند بودند وتقریبا ب نظر خودم زیاد هم خوردند وهم نوشابه هم همه خورده بودند وهمه هم متناسب بودند پس فرق من با افراد متناسب چی بوده؟یعنی من نباید مطابق میل خودم رفتار کنم ولی بقیه میتونن بدلیل اینکه اونها متناسبند ولی من چاق هستم.
ببینید نگرشها چقد متفاوت هست حالا ب فرض نوشابه یک مثال هست چطور این ماده غذای برای ی عده بی ضرر هست وهیچ موردی نداره ولی برای ما چاق کننده محسوب میشه.خالا نظر همسر برادرم اینه ک ب فرض چیزی مثل نوشابه برای همه ماها مضر هست حالا ماها می خوریم ولی برای ماها مضر هست و نباید بخوریم چون چاقمون میکنه و مسائل دیگه ولی مثلا بچه های خودش ک لاغر هستند مجازند هر چه دلشان می خواهد بخورند.
دقیقا قضیه همون سوسک و غیره ک استاد فرمودند ک شخصی بره خارج،ب هیچ عنوان این غذارو نمی خوره دیگه نمیگه برای من ضرر داره ولی من اون می خورم یا ب فرض دمپایی ک استاد ی بار مثال زدن،آیا برای مغز تعریف شده نیست ک دمپایی قابل خوردن نبست.بله برای مغز تعریف شده است.
من گفتم برای من هیچ چیز ضرر ندارد در قاموس من چیز ضرر دار وجود ندارد.ما کاری نمیتونیم انجام دهیم دیگران نگرششان این است ک ماباید همیشه از غذاها بترسیم اگه از غذاها نترسیم برایشان تعجب آور است ولی من اصلا دلم نمی خواهد ک دیگر از هیچ غذایی بترسم چون اینها میشه همون منطق ذهن چاق.
من احساس میکنم در همه ما افراد چاق مواردی از منطق ذهن چاق وجود داشته باشد ما وقتی نگران اندازه غذا هستیم وقتی نگران این هستیم ک ایا بیشتر خوردیم یا ن وقتی فکر می کنیم چ ساعت خوردیم چن ساعت قبل خوردیم چی رو با چی خوردیم چه غذای با چ غذایی نباید بخوریم وکلی موارد دیگر اینها منطق ذهن چاق هست من تمام تلاشم انجام می دهم تمام منطق ذهن چاق را از سرم دور کنم.
سلام استاد
من خودم از کودکی چاق بودم و بارها روشهای مختلف برای رژیم استفاده کردم و در همه ی آنها ناموفق بودم و بارها از شکست ، خودم را سرزنش میکردم که بی عرضه ای ، اراده نداری و دوستانی که بیشتر این رژیم ها را ادامه دادند شاید مقداری کم کرده باشند ولی به شدت مریض شدند ویتامینهای بدنشان کم شد و به مشکلات عصبی و غیره دچار شدند .و بسیار هزینه برای درمان بعد از لاغری داشتند ولی الان بارها می گویم خدایا شکرت که من از روشهای بدون استاندارد لاغر نشدم و خدا خواست که از روش درست و صحیح و آسان من لاغر بشم . و چقدر خوشحالم که من از این روش خیلی راحت و بهتر و بیشتر از دفعات قبل لاغر شدم و واقعا استفاده از رژیم بسیار سخت است جلو دیگران که دارند چیز خوشمزه می خورند مقاومت کنی که نه من نمی خوام در حالی که ولع خوردن داری ولی به خاطر رژیم نمی توانی بخوری . جالبه بعضی ها هم می خواهند با داشتن رژیم کلاس بگذارند که من نمی خورم . و خیلی از فواید لاغری می گویند درحالی که در ذهنشان هنوز به خوردن غذا با لذت فکر می کنند و دوست دارند بخورند و با نخوردن مقاومت ذهنی برای خوردن در خود به وجود می آورند ما باید مثل افرادی لاغر و یا مثل افرادی که ازانواع غذاهای چینی خوششان نمی آید و حتی به آن فکر هم نمی کنندباشیم که هرنوع غذایی که برای ما آوردند تا وقتی گرسنه نیستیم اصلا توجهی به آن نکنیم مثل حیوانات درنده که وقتی سیر باشند حتی اگر شکار آسانی داشته باشندو در کنار آنها باشند از آن صرفنظر می کنند چون سیرند و تا احساس گرسنگی نداشته باشند به چیزی حمله نمی کنند بعضی از حیوانات در موقع گرسنگی حتی به صاحبان خود حمله می کنند چون به صورت غریزی باید غذا بخورند وافراد متناسب وقتی که می خواهند غذا بخورند قبل از غذا به نوع و مقدار ان اصلا فکر نمی کنند و لذت غذا خوردن را در ذهن مرور نمی کنند وفقط برای رفع گرسنگی می خورند ولی افراد چاق این فکرها را در ذهنشان مرور می کنند مثل ناهار کباب داشتن در مراسم عزاداری .
خیلی از افراد چاق رژیم می گیرند که اولا به افراد دیگر ثابت کنند که می توانند لاغر شوند ولی وقتی وارد رژیم شدند و سختی گرسنگی را نتوانستند تحمل کنند ان را رها می کنند و کم کم افسردگی و بی اعتمادی به خود را در ذهنشان تقویت می کنند و متاسفانه اگر چاقی در خانواده انها ارثی باشد داشتن فرمولها و باورهای اشتباه این چاقی را تشدید می کند و کم کم به اضافه وزن عادت می کنند و هرگز از زندگی خود لذت نمی بر ند و تا پایان عمر با انواع بیماریها و سختی از دنیا می روند در حالی که اگر یاد گرفته باشیم و اگاهانه زندگی کنیم به راحتی می توانیم این جسم خود را از چاقی نجات دهیم و کم کم و بدون سختی به حال پیش فرض بدنمان که همان متناسب شدن است در بیاییم . افراد چاق به مرور زمان دلایل زیادی را برای چاقی خود در ذهنشان تصور می کنند مثل چاقی ارثی ، بزرگ بودن معده ، سردمزاجی، برنج خوردن زیاد ، نان خوردن باغذا، خوردن شیرینی ، کم تحرکی ، سوخت و ساز بدن ، شغل ، تعداد بارداری ، ازدواج کردن ، و…..
در حالی که ما باید برای تمام این افکار اشتباه دلیل و مدرک بیاوریم که افراد لاغری هستند که مثل ما و یا حتی بیشتر از ما این شرایط را دارند و لاغرند پس تفاوت در نگرش ما نسبت به چاقی و لاغری و نوع مصرف مواد غذایی است .
سلام برخدایی مهربان
سلام خدمت استاد وهمه دوستان همراه
توخانواده همسرن من خانواده هست که چندین سال در که رژیم هستن کل خانواده به روشهای حذف مواد غذایی کم خوردی توساعتی ازروز ویا کالری شماریی وزن خودشون رو کمکردن وتا این چندسال چاق نشدنتا ایجا کاره خوب هست ولی وفتی باهشون هستی کل تزس کلی نکرانی از این که مبادا یی وعده مصرف غذا انها رو بازمچاق کنه هست حتی من با شوهرابن خانواده ییجا بودم دیدم چقدر دوست داره دیکران هی بهشن بگن که خوب لاغری شدی اون تایید از دیگران رو طلب میکنه ذهنش کلی افکار وفشار چاقی رو دورنشون هست ولی جسمشون لاغر هست حتی یی باره منزل مامهمان بودن اقای خانواده کلی نگران بود که شام خورده وبرنامه اش به هم خورد این چندبار گفت از خودرن اون لذت بردن رو نداره یی جوری اذیت کردن خودشون هست ولی لاغر هستن
حتی خانم خانواده بخاطر مشکلات سلامتی بستری شده عمل داشته چون از اندازه خودش کمتر استفاده میکنه
باره به من هم این پشناهد میدادن که به اون شکل رفتار داشته باشم
من جون صدمات کل رژیم برام کامل روشن شده به شکرهدایی عزیزم اصلا هیجوتصویری ازهیجوبرنامه ورژیم ندارم اموزداشتم به خودننگاخ میکردن باره به خودمگفتم منکه نه به شکرهدا کم خوری دارم نه هیج برنانه مشکل داره ولی قسمتهای تزبدنمبه شکلی خوب جمع شده وفتی رژیممیگرفتم یرطقه وطن کمگردن با این باره گلی تفاوت داره اون زمان من فوری یی بخش ازبدن لاغر شده کمی پوستم شروع به چروگ شدن بود وچون واکنش رو میدیدم متوجه میشدمکه وزنم کم شده ولاغر شدم واین باره اونچروکارزش هیچ خبری نیست پوستن تا این زمان به شکلی طبیعی هست وبخاطر همین خیلی متوجه نمیشم که دارم وزن کم میکنم امروز وفتی به پام نگاه کردم متوجه شدم خیلی داره جمع میشه این اصلا تو تصورات من نبود تا همین دو ساعت و پیش ولی وفتی نگاه افتاد متوجه شدم خوب چون طبیعی هست من هیج برنانه کم خوری ندارم رژیم در کار نیست پس در نتیجه و اون دقت ندارم اون داره طبیعی لاغر میشه تا لاعری فاصله زیاد هست ولی داره وزن کم میکنه انقدر از برنامه که انجام میدم ونتیجه داره به خودم میده رضایت دارم من شکل خودم با برنامه زندگی خودم به مرو چاق شدم و حالا به شکل خودن با برنامه کهتغییر دورنش ایجاد کردن با هر خوردن نه نگرانی دارم ونه احساسم بد میشه
پس جون احساسم و تو بخش خوب هست تو کمترین زمان احساسم بدهست کل روزم مرور افکار رو تکرارمیثاق نامه یادگیری پاک سازی ذهن مرو وتکرارانها دوره پیش رفته یادگرفتم و تکرار مرور کلی برنامه دارنم هیج زمان به شکر خدا بی کار نیستم تکرار.پاک سازی ذهن تکرار فایلهای خدا هرگز دیر نمیکند برنانه یادگیری و تکرار رو برای خودن چیدم انقدر کار نمیکنم که خسته بشم روزی نوشتن دوتا دیدگاه خلاصه مطالعه تو بخشهای دیگه سایت تازه از روز گذشته مطالعه بخش شناخت ذهن وعمل کردش داشتم برای خیلی جالب بود فبلا هیج زمان تو کوکل اصلا دنبال مطلبی درباره ذهن نبودم هرچیزی امکان داشت باشه به حز ذهن و کارکرد اون خوب من کلی تغییر تو هر بخش زندگبم زدم درست هست که هنوز خیلی وفت باید باشم
ولی من دارم هم زندگیم مبکنم و هم تو مسیرم هستم اصلا من دارم با تناسب فکر زندگی میکنم فبلا فقط با چاقی و مشکلات اون وبا رهایی از اون کل زمان میگشت کلی حس بد. کلی نتواستن کلی دلیل نشدن و این زمان همه انها تبدیل شدن به گلی احساس افکار عمل کرد بی نظیر من خوب حالا وفتی به خودم و توجه دقت دارم هر روز رو با افکار خوب طی میکنم که این بخش رو با این روش به چه شکل دارم جلو میبرم کودم بخش زندگی دارم طبق مسیرم هست
ایا اون زمان من طبق مسیرم ایا درسترین کاره رو انجام دادم و اشکلات اون متوجه بشم و چقدرخودم رو توامند ولایق وبا ازش پیدا میکنم که به چه شکلی اون کاره رو انجام دادم که نه به اطراف رو ناراحت کردن و نه حالا حس خودم خراب شده
اون کار وعمل کرد تو بهترین شرایط با بهترین شکل انجام شده این دست اورد ها به شکلی هست که تو نگاه خودم من فردی شدم که همیشه دوست داشتم باشم ولی نمیشد اگه یی کاری رو انجام میدادم یا اون کاره از خود گذشتی بیش از حد خودم بود که دیکران اون رضایت رو داشتن یا بخش من راضی بود و اطراف نه و یا اصلا نه خودم و نه اطرافم اون رضایت رو قلبی نداشتن ولی این زمان کارم تو هر بخش باشه همه جنبه اون رضایت هست چون به شکلی درسترین شکل برای من انجام میشه چون این باره تو هر کاری اولین قدم نام بردن خدایی خودم هست
همه کاره رو به خدایی خودم می سپارم بازم بعضی بخشهای اون اعتماد قلبی رو از یاد میبرم و بد متوجه میشم اره این بخش رو چرا اون اعتماد نداشتم ولی نسبت به فبل خیلی بیشتر شده مرحله به مرحله این اعتماد داره ارام ارام بیشتر میشه یی باره نمیشه اون انجام داد ولی خیلی بهتر شده
خدا پشت وپنا هتون یا حق. حق. نگه دارتون
مثال جالبی زدین «ممکمع اگه ظهر نون بخوریم ،شب برنج حس چاقی بهمون دست بده»
این مثالتون منو یاد مهمونی افتاد ،شبی که میخوام برم مهمونی امکن ندارن ظهر یه ناهار درست و حسابی داشته درست کنم ،همش عذاب وجدان دارم که یعنی شب میخوابیم برنج بخوریم ،ظهرم بخوریم که زیادی میشه دیگه دو وعده غذای مفصل در یک روز برای من معنی چاقی میده و مگه اینکه هم ناهار جایی دعوت باشم هم شام وگرنه محاله خودم با دست خودم دو وعده غذای مفصل وارد معده ام بکنم .
حالا شایدم از لحاظ اسراف و اینجور چیزا هم بهش نگاه کنم اما اصل همون عادت به خوردن یک وعده غذای مفصل در یک روزه .
البته اگه دو وعده هم باشه من نمیتونم هر دو وعده رو کامل بخورم درست مثه اینکه این مورد توی ذهن من تعریف نشده است و وعده دوم بیشتر با بازی کردن با غذا همراه است .
در مورد رژیم هم بنظر من شکنجه دادن خود است خیلیا رو دیدم که با رژیم های سخت لاغر شدند اما ،مثلا یکی از فامیلا که که روز فقط باید کره میخورد و سر سفره ناهار یه قالب دو در دو کره رو خالی بدون نون یا چیز دیگه ای خورد و میگفت شب هم شام من همینه ،خدایی لاغر هم شد اما حس و حال اون روزش موقع کره خوردن زیادن مونده که چطور از روی جبر و استیصال کره رو میخورد و خنده های عصبی میکرد وقتی میدید ما سر سفره همه چی داریم میخوریم.
به نام شعور مطلق هستی❤️💚❤️
با سلام خدمت استاد آگاه و گرانقدرم و دوستان هم مسیرم🌿🌹🌿
نکتهٔ مهم و قابل تأملی که استادعزیزم اشاره کردند این است که ما پُرخور نیستیم بلکه این ذهن ماست که پُرخوره و مرتب در مورد خوردن و نخوردن ما نظر میدهد و برای هر خوراکی کُلی نجوا دارد و پُرخوری برچسبی است که ما چاقها موقع خوردن به خودمون میزنیم و ناآگاهانه احساسمان را درگیرش میکنیم و با تکرار آن تبدیلش میکنیم به یک تصویر ذهنی و با توجه و استمرار در مغزمان تبدیل میشود به یک فرمول ذهنی چاق و آنوقت ما موقع غذا خوردن به جای اینکه به نقطهٔ سیری و گرسنگی مان توجه کنیم توجه مان میرود به روی مقدار و نوع غذایی که خوردیم در صورتی که مغز ما به این توجهی ندارد که کم خوردیم یا زیاد خوردیم و یا غذای آبپز خوردیم یا سرخ کردنی و غذاهای چرب خوردیم برای مغز ما یک ملاقه سوپ با یک ملاقه روغن یکی است مغز ما فقط به آن احساسی که به رفتارمان میدهیم توجه دارد و واکنش میدهد و این ماییم که به هر یک از مواد خوراکی یک احساس دادیم مثلاً من وقتی میوه میخورم خوشحالم اما وقتی غذای سرخ کردنی و چرب میخورم ناراحتم پس این منم که دارم حس خوب یا بد را به غذاهایم منتقل میکنم و برای مغز ما اهمیتی ندارد که ما چی میخوریم و چه مقدار غذا مصرف میکنیم و فقط به احساسی که به رفتار غذاییم میدهم واکنش میدهد اگر احساس چاقی است تکرارش میکند و ما چاقتر میشویم اگر احساس لاغری باشد بازم تکرارش میکند و ما با خوردن هر مقدار از غذا لاغرتر میشویم و بقول استاد عزیزم همش فرمول مغزی است و وقتی با کمک آموزشهای ذهنی تغییرش دهیم خود به خود رفتار و نگرش ما هم تغییر میکند چیزی که من دارم در دورهٔ اصلاح پُرخوری و اشتها تجربه اش میکنم و از نظر من این دوره فرشتهٔ نجات افراد چاقی است که مهمترین دلیل چاقی شان را پُرخوری میدانند و من توسط آگاهی های این دوره تا حدود زیادی اختیار خوردنم را از دست ذهن چاقم خارج کردم ومغزم را عادت دادم که بر اساس حس سیری و گرسنگی واقعی فرمان خوردن را صادر کند بنابراین تا واقعاً گرسنه نشوم میلی به خوردن غذا ندارم و وقتی هم حسم از غذا سیر میشود بجز آب هیچی ازگلوم پایین نمیره تا دوباره احساس گرسنگی واقعی را دریافت کنم و این رفتار غذایی بود که من همیشه آرزویش را داشتم و با تمرینات قدرتمند این دورهٔ شگفت انگیز براحتی دارم تجربه اش میکنم منم قبل از آشنایی با آموزشهای ذهنی استادم فکر میکردم مقدار و نوع غذاهایی که میخورم باعث چاقی من میشود و سعی میکردم با رژیم گرفتن خوردنم را کنترل و محدودکنم و نمیدانستم که احساس من نامحدود است ومحدویت را نمیپذیرد و من با رژیم حتی تا40 کیلو هم وزن کم کردم اما چون از مسیر اشتباه وزنم را کاهش میدادم بنابراین به محضی که رژیم تمام میشد مغز چاقم با قدرت وزن منو برمیگرداند سر جای اولش و من آنموقع به این مهم آگاه نبودم که برای لاغر شدن باید اول ذهن چاقم را لاغر کنم من ذهنم پُرخور بود و مرتب در مورد خوردن و نخوردنم نظر میداد و برای هر مادهٔ خوراکی کُلی نجوا داشت پُرخوری یه حسه که ما به غذامون میدهیم و هر حسی که تکرارش کنیم تبدیل میشه به یک فرمول ذهنی و من الان بدون ترس و با حس خوب از هر غذایی که دوست دارم تا جایی که حسم از غذا سیر بشه میخورم و دارم به آرامی وزن کم میکنم چون فرمول علت چاقی من پُرخوری است توی ذهنم خیلی کمرنگ شده و من دیگه این باور را ندارم که آدم پُرخوری هستم و یا غذاها قدرت چاق کنندگی دارند بنابراین با خیال راحت به اندازهٔ نیاز بدنم غذایم را میخورم و براحتی هم دارم وزن کم میکنم و این تغییر نگرش و نتایجم بخاطر آگاهیها و تمرینات قدرتمند دورهٔ اصلاح پُرخوری و اشتها در مغز است و خالق جانم را بی نهایت شاکرم که عاشقانه هدایتم کرد به سمت قدرتمندترین دورهٔ لاغری با ذهن استادم و بی نهایت سپاسگزار استاد آگاه و بیهمتایم هستم بابت آگاهی های ناب و فوق العاده قدرتمند این دوره که تار و پود ذهن چاقم را از هم باز و انرژی لاغری را در فکر و جسمم فعال کرده است🌹🌹🌹❤️❤️❤️
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی.
اول از همه بگم عیدتون مبارک امیدوارم که امروز برای همه روز خوبی باشه واقعا فایل عالی ای بود و من خیلی چیزها فهمیدم درباره ی ذهن خودم و این فایل رفتار های خودم رو به یادم آورد
موضوع اول:
من یه چند وقتی بود که میخواستم برم کلاس رزمی و امروز صبح باشگاه رزمی ثبت نام کردم چون واقعا خیلی علاقه دارم و از تکنیک های ورزشی خیلی خوشم میاد و خلاصه که همین چند دقیقه پیش قبل از اینکه فایل رو گوش بدم داشتم با خودم فکر میکردم که خب فردا که میخوام برم باشگاه چی بپوشم که تو تنم قشنگ باشه و خیلی درگیر بودم که الان برم اونجا باید لباس های چسبون بپوشم؟ و خیلی با خودم فکر کردم که الان چیکار کنم اگه بقیه به خاطر چاقیم از من خوششون نیاد چی؟ و بعد از گوش دادن فایل به این پی بردم که من اونقدر هم اضافه وزن ندارم که دارم انقدر خودم و اذیت میکنم و خودخوری میکنم! خیلی از دوستای من از من چاق تر هستن و لباس های چسبون میپوشن و تازه اصلا هم براشون مهم نیست که چاق بنظر بیان! ولی من خیلی حساس شدم! اونا خودشون رو پذیرفتن ولی من هنوز احساس بدی نسبت به چاقیم دارم! ولی من بعد از گوش دادن این فایل دیگه حس بدی ندارم نسبت به چاقیم من یک انسان چاق هستم و همینطور که خودم الان این رو میپذیرم بقیه هم باید من رو اینطوری بپذیرن مثلا دختر عمه ی من خودش اضافه وزن داره و قبل از من هم داخل این کلاس ها شرکت کرده و 9 ماه هست که داره کلاس رزمی میره و خیلی هم راضیه و اصلا هم مشکلی با این قضیه نداره که چاقه لباسای تنگ باید بپوشه و یه تیشرت میپوشه با شلوار ورزشی و میره باشگاه و من از وقتی که چاق شدم اصلا حاضر نیستم که لباس تنگ بپوشم یه بار خاله و مامانم به زور مجبورم کردن که یه لباس تنگ بپوشم که شکمم افتاده بود توی اون لباس و من خیلی ناراحت بودم باز اون موقع خیلی چاق تر از الانم بودم ولی الان خداروشکر لاغر تر شدم و من اون لباس رو که پوشیده بودم دولا راه میرفتم و دستم جلوی شکمم بود که مثلا پیدا نباشه ولی چه فایده همه میفهمیدن که من شرم بدن دارم و میترسم از اینکه بقیه چاقی من رو ببینن! و خالم باهام صحبت کرد گفت که چرا انقدر میترسی؟ منم چاقم چطوری چاقیم رو مخفی کنم؟ تو با این کارت مثل کبکی میمونی که سرش و کرده توی برف و خیال میکنه قایم شده تو با این کارت فقط داری خودت رو اذیت میکنی و من خیلی به حرف خالم فکر کردم و دیدم واقعا درست میگه من دارم چی رو مخفی میکنم؟ چیزی که برای همه آشکاره و من خیال میکنم اگه لباس های تنگ نپوشم پنهان میشه؟ نه خیر اینطوری فایده نداره و من سعی میکنم با شرم بدنم کنار بیام تا بتونم راحت زندگی کنم و در مسیر لاغری باشم
موضوع دوم:
من خیلی وقت ها خیال میکنم که پرخوری کردم الان نباید فلان چیز رو میخوردم و این داستانا مثلا ما کلا برای هر مناسبتی که میشه برامون چندتا ظرف غذا میفرستن چون بیشتر دوست های بابام نذری میدن و این داستانا و من امروز داشتم برای ناهار ماکارانی میخوردم که بابام با چند تا ظرف غذا و عیدی و این چیزا اومد خونه و غذا زرشک پلو با مرغ بود و خیلی عطر خوب و هوس انگیزی داشت و من همین طور که وسط غذام بودم خیلی دلم خواست که اون غذا رو هم بخورم و چند قاشق از چلو مرغ هم خوردم و بعد خوردن غذا هی به این فکر میکردم که(وای دوباره پرخوری کردم مثلا قرار بود جلوی خودم و بگیرم و…) ولی نمیدونم چرا همیشه بعد از اینکه غذا رو میخورم تموم میشه این فکرا میاد تو سرم و قبلش فکری نیست که جلوم رو بگیره و اتفاقا یه فکری راغب ترم میکنه واسه ی خوردن غذا! و من بلافاصله بعد از اومدن فکر ها توی سرم به خودم گفتم بالاخره که من داشتم ماکارانی میخوردم حالا چند تا قاشق چلو مرغ خوردم قرآن خدا غلط شد؟ من اصلا زیاد نخوردم و به حد نیاز بدنم خوردم و سریع فکر های بد رو از خودم دور کردم من وقت هایی که فکر های بد توی سرم میاد با آهنگ گوش دادن نقاشی کردم دیدن فیلم های کمدی و کلا کارهایی که دوست دارم جلوی نفوذ فکر های منفی توی ذهنم رو میگیرم.
همین بازم ممنونم بابت این فایل عالی چون واقعا الان به همچین فایلی نیاز داشتم ممنونم که وقت گذاشتین دیدگاه من رو تا آخر خوندید امیدوارم هرجا که هستید شاد و پر انرژی باشید تک تک تون رو به خدای بزرگ میسپارم خدایار و نگهدارتون باشه.
سلام استاد روزتون بخیر.سپاسگزارم بابت این فایل.خداقوتتون بده.
چندتا نکته براخودم:
✓پرخوری وجود نداره.پرخوری یعنی من فکر میکنم خوردن دلیل چاقیه.حالا از یک اندازه به بعد اسمشو پرخوری میزارم.
✓پرخوری رو کی تایین کرده؟ برای هر کسی پرخوری در ذهنش متفاوته،نسبت به همون نتیجه میگیره.
✓پرخوری:از جایی که به احساس چاقی میرسی.
✓اجازه داری از هرچیزی به هر اندازه بخوری.کم خوردن یا زیاد خوردن لاغر کننده یا چاق کننده نیست.
✓خوراکی ممنوعه وجود نداره.
✓واحد اندازه گیری وجود نداره برای خورد و خوراکمون.
معیاری وجود نداره.میزان و مقدار مناسب وجود نداره.
✓افراد متناسب خوراکی ممنوعه و مقدار مناسب ندارن.اونچه میخورن رو اندازه گیری نمیکنند.
✓با رژیم نتیجه ای که میخای نمیگیری.حذف کن این اسم رو از تصمیماتت.
✓افراد متناسب چطور فکر میکنن؟چطور رفتار میکنند؟
✓افکار ذهن چاقه که منجر به تصویر چاقی میشه: این هارو باهم خوردی چاق میشی. هرچیزی رو از این میزان بیشتر بخوری چاق میشی.شیرینی رو که نباید زیاد خورد.برنج نخوری بهتره.نون و برنج رو اصلا نباید باهم خورد . این ساعت نباید چیزی خورد.
✓افراد متناسب چاقی براشون تعریف نشده و تصویری از چاق تر بودن خودشون در ذهنشون ندارن.
✓افراد متناسب چاق کننده بودن غذاها براشون تعریف نشده برای همین غذاها رو در ذهنشون ربط نمیدن به چاقی.ولی من در ذهنم درکنار تصویر غذا همزمان تصویر چاقی هم ایجاد میشه .
✓ربط دادن غذا و چاقی بهم: باورش عجیبه ولی غذا و چاقی هیچ ربطی بهم ندارن.
✓یک فرد متناسب اگر در موقعیتی زیاد بخوره ،جمله :من پرخوری کردم ،زیاده روی کردم، کاش نخورده بودم،اراده نداشتم،ای بابا، تو ذهنش شکل نمیگیره. اصلا حواسش نیست از هرچیزی چقدر خورد.اینقد محاسبه ذهنی نداره.
✓وقتی مدام این اطلاعات جدید رو بشنوی و بهشون فکر کنی و الگوهای واقعیشو تو زندگی افراد متناسب ببینی ،دیگه اشنا میشی با جامعه متناسب ها، و کم کم در این جامعه جدید قرار میگیری.
✓چه چیزایی تصویر چاقی در ذهنت میسازه؟چه چیزایی رو در ذهنت ربط دادی به چاقی؟ همه اونارو افراد متناسب دارن ولی باعث چاقیشون نشده. دلیل لاغریشون نخوردن بعضی چیزا و کارکردای خاص نیست.
✓فرمول های چاقی چی هستن؟: هرفکری که تصویر چاقی و احساس بد چاقی رو برات بوجود میاره.
✓شناسایی:محاسبه کردن، کار فرمول های چاقیه که نتیجش چاقیه.کم خوردم.زیاد خوردم.چند کالری خوردم.امروز چقد کربوهیدرات خوردم.چقدر بخورم خوبه.چقدر بخورم و چی بخورم لاغرشم.محاسبه کردن دیگه نداریم.
✓هر فکری که تصویر چاقی میاره تو ذهنت و باعث تکرار این تصویر و احساس میشه فرمول چاقیه.منطق چاقیه توعه. و این فکرها و تصاویر باید از برنامه غذاییت حذف بشن.
✓تنها راه لاغر شدن و لاغر موندن اطلاح منطق های ذهنیه.
✓انتظار ما باید تغییر کنه. انتظارمون لاغری بشه.
✓متوجه نمیشی چطور ولی میبینی لاغر شدی.بدون استفاده از رژیم و تلاشی خاص.
✓چطور لاغر بشم؟اصن لاغر میشم؟(درگیریای ذهن چاق).
✓رژیم غذاییم در روند زندگیم و برنامه های روزانم اختلال شدیدی به وجود اورد که حتی تا مدتها متوجهش نبودم . با رژیم غذاییم دچار اظطراب وحشتناک و اختلال خوردن هم شدم.
✓با شروع اشنا شدنم با رژیم های مختلف و امتحان کردنشون سرعت اضافه وزنم بیشتر شد.
سلام خدای مهربونم
خدایا شکرت که مرا به این مسیر درست هدایت کردی
سلام استاد عزیز و دوستان خوبم
رژیم چیه و به چی میگن رژیم ؟
وقتی تمام غذاها هست و من میخوام از تعداد محدودی از اون استفاده کنم از ترس چاق شدن و برای اون غذا خاصیت چاق کنندگی قاعل باشم و از غذای روزانم حذفش کنم میشه رژیم
مثلا من وقتی به بلوغ رسیدم و چاق شدم حالا به دلیل باور اشتباه بهم گفتن که باید رژیم بگیرم تا لاغر بشم باید برنج و ماکارونی و چیزهایی که دوست داشتم رو کم میخوردم یا اصلا نمیخوردم و این برام عذاب اور بود و این سبک غذایی ما نبود چون مادرم این غذاهارو میپخت و دیگران از اون میخوردن
ولی یکی از اشناها از کودکی نمیتونه گوشت بخوره و واقعا هم نمیخوره و اگر بهترین نوع گوشت هم باشه اصلا واکنشی به اون نشون نمیده و شده سبک زندگیش
ویا همکارم که میگه من نمیتونم لبنیات بخورم و اصلا شیر و پنیر نمیخوره و میگه از بچگی میخوردم حالم بد میشده و این شده سبک زندگیش و نسبت به خوردن اینها اصلا ترغیب نمیشه و بیتفاوت از کنار اینا رد میشه
پسریکی از اشناها یک دفه شد گیاه خوار و تز اون اینه که میخواد از حیوانات طرفداری کنه ولی همیشه در موقع خوردن عصبیه وبه قول استاد میگه به خودم قول دادم و قسم خوردم ولی بازم اون فکر مهمه که در ذهنش مرور میشه وقتی دیگران میخورن واون با خودش در جنگه و نمیخوره
پس ما اگر خوردن جز سبک زندگیمون بشه راحت میتونیم باهاش برخورد کنیم وموقع خوردن اصلا فکری در مورد اون نمیکنیم و خیلی راحت میخوریم یادمه که درشهرستانی که بودیم یه نوع حشره بود که اونا میخوردن و میگفتن خوشمزس و من اصلا ازدیدن اونا حالم بد میشد ولی اونا خیلی راحت میخوردن و من خیلی راحت میتونستم بدون مقاومت ذهنیو درگیری ذهنی از اون نخورم واصلا به خوردن اون فکر هم نمیکردم و از کنار اونا رد میشدم
ولی رژیم نمیتونه سبک زندگی برای ما ایجاد کنه چون تنظیمات مغز رو نمیشه با رژیم و فشار به جسم تغییر بدیم و تا زمانی که تنظیمات مغز اصلاح نشه نمیشه به صورت اصولی و داعمی لاغر بشیم
وقتی رژیم میگرفتم خیلی عصبی بودم و از لحاظ بدنی هم ضعیف بودم یادمه اینقد بعضی از اوقات از نخوردن و روزه گرفتن فشارم میومد پایین که نمیتونستم بلند شم از جام و مادرم برام جگر درست میکرد وقتی میخوردم یکم بهترمیشدم
پس رژیم هم منو عصبی کرده بود و هم بدن منو ضعیف کرده بود وکلی برام ضرر داشت و چون همراه با محدودیت از چیز هایی که دوست داشتم بود پس از مدتی رها میکردم
ولی از وقتی وارد این سایت شدم و تونستم با تمرینات این دوره ها فرمولهای اشتباه رو شناسایی کنم و با کمک این تمرینات فرمولهای درست و اصل رو به یاد بیارم خیلی راحت از همه چیز میخوردم به اندازه نیازم و اصلا عصبی نیستم و بدنم هم سالم ویادم نمیاد که فشارم بیاد پایین و سرگیجه داشته باشم تازه سردرد های میگرنی من هم خیلی کم شده
وقتی من با خوردن حتی یک لقمه مثل قبل که انتظارم از خوردن چاقی بود خب چاق میشدم و حتی اب هم میخوردم چاق میشدم ولی الان انتظارم از غذا فقط برطرف کردن نیاز بدنم و تولید انرژی است و به نوع غذا فکر نمیکنم و اونا رو دسته بندی نمیکنم که چه نوعی چاق کننده است و چه نوعی لاغر کننده فقط بر اساس نیازم از هر چی دوست دارم میخورم و لاغر هم شدم و لاغر هم موندم و
و چقد جالب استاد مثال زد بینی شو گرفت و گفت بینی هست و هوا هست حالا ما میخوایم از بینی نفس نگشیم یادمه یکی از همکارا دماغشو عمل کرد و من همونجا تازه جلوی دماغم رو گرفتم گفتم من که نمیتونم اینطور باشم خفه میشم تازه اگر خواسته باشم که بینیمو هم بگیرم که اصلا عادت ندارم با دهان نفس بکشم و خفه میشم
حالا غذا هست و همه نعمت های خدا در رنگهای مختلف و بهمون میگین از یک مقداربخور تالاغر شی ولی همسرم که لاغره از همه نوع میخوره و لاغره و همکارم تازه چند برابر من از همون نعمت ها میخوره و لاغره
پس باید من اینقد رو خودم و ذهنم کارکنم که بدون هیچ استرس وفکری از همه نعمت ها بخورم و لذت ببرم و به اندازه نیازم بخورم و گاهی اگر بیشتر خوردم مثل همسرم که به بدنش اعتماد داره و میگه باز فردا دفع میشه و راحت هم دفع میکنه باشم و به بدنم اعتماد کنم و گاهی اگر بیشتر میخورم حالم رو بد نکنم و بدونم که بدنم کارخودش رو بلده و من با اصلاح رفتارهام میتونم به عملکرد بهتر هم برسم
خدایا شکر به این مسیر هدایت شدم و در طول این مسیر همچنان حمایتم میکنی
در پناه خدا باشید
سلام ودرورد بر استاد بزرگوار
به نظر من تو این دنیا به اندازه بی انتها وفراوان راهکار و رژیمهای متعددی برا کاهش وزن هست و تقریبا نود درصد شایدم بیشتر با شکست مواجه میشه و دلیلش این هست که رژیم گرفتن و سختی دادن به بدن یه جنگ تمام عیار باخود آدم هست مقاومت کردن و نخوردن در حالی که در ذهن ولع داری ورفتارت با ذهنت هماهنگ نیست موفقیتی کسب نخواهی کرد واگر هم به نتیجه ای برسیم ماندگاری ندارع چون داریم به بدن خودمون آسیب میزنیم و بدن این مدلی طراحی نشده در خلقت
بهترین راهکار فقط اصلاح ذهن هست یعنی زمانی که ذهن انسان تغییر کنه به خوردن و عادتهای اشتباه رو در ذهنش به عادتهای درست تبدیل کنه
دیگه چاقی خودش برطرف میشه و لاغری و متناسب بودن فراهم میشه خیلی راحت و عادی بدون کوچکترین سختی کشیدن و آزار رساندن به بدن
راه درست رفتن در هر زمینه ای مسبب پیروزی در اون راهه
به نام خداوند آسمان آبی
داشتم درس میخوندم که خسته شدم و اومدم اینجا و دیدم مطلب جدید آپلود شده جالب اینجاست قسمتی که گفتین لاغری با تغییر رفتار بیرونی بدست نمیاد بلکه با تغییر ذهنی بدست میاد من در کتابم همچین چیزی خوندم که نوشته بود “برای زندگی خوب و اخلاقی و عمل اصول درست و رفتاری اخلاقی این نیست که عمل و تک تک رفتار ها را تغییر داد بلکه باید شخص از ذهن و ذات و درون خود از قبل بیاموزد که چگونه در مواقع مهم اصولی و اخلاقی رفتار کند تا زندگی خوبی داشته باشد” دقیقا مثل لاغر شدن است وقتی ذهن من آماده و همسو با جسم نیست قطعا رژیم جوابگو نیست شاید در مدتی کوتاهی کاهش سایز و وزن داشته باشیم اما وقتی در ذهن ما ثبت شده چطور هنگام غذا خوردن عمل کنیم چطور با جسم میخوایم آن فکر را تغییر بدیم؟ مثل این می ماند که بگیم من دیگه به مشکلاتم فکر نمیکنم و سعی میکنم خوشحال باشم آیا موفق می شویم؟ قطعا نه ذهن مثل یک وسیله نیست که هروقت اراده کردیم خاموش روشن کنیم ذهن بسیار پیچیده و مرموز طراحی شده برای تغییر افکار باید همانند خودش عمل کرد . من یه اصطلاحی شنیدم نمیدونم چقدر درسته و صحت داره اما میگن با “آتش باید آتش خاموش کرد ” اگر ذهن من علت اصلی چاقی من است چطور میشه با عوامل بیرونی لاغر شد؟ قطعا باید با ذهن علیه خودش استفاده کرد ، به این نیست که راه برم بگم من لاغر میشم من باید به لاغری فکر کنم ، باید با راه و تمرینات اصولی پیش برم .
چقدر با رژیم آسیب دیدم یادم میاد وقتی ۱۵سالم بود رژیم که گرفتم دوشنبه شب ها یک کف دست سنگک و دوقاشق حلوا میتونستم بخورم و مجبور بودم تنها توی پذیرایی بشینم و بقیه اعضای خانواده در آشپزخانه درحال شام خوردن بودن هنوز ناراحتی های آن شب ها را به یاد دارم ،دفعه آخر که رژیم داشتم به مدت ششماه لب به سیب زمینی نزدم چون بهم گفتن بخوری چاق میشی فقط افراد لاغر میخورن تا حجم بگیرن برای تو مثل سم میمونه، یا همیشه مادرم میگه همیشه رژیم داشته باش تو سریع چاق میشی و ارثی چاقی داری ، مثلا اگر فردا بخواهیم بریم پیکنیک خوراکی های متنوع ببریم مادرم میگه اشکال نداره یک امروز خارج از رژیم بخور ، برام سوال میشه فقط چون پیکنیک اومدیم اینطوریه؟ خب چه تغییری رخ داده فقط چون از خانه خارج شدیم؟ تنوع خوراکی ها هم همیشه در یخچال هست؟ من تغییر کردم؟ متوجه میشم چیزی تغییر نکرده فقط فکر میکنن با مهمانی رفتن و مسافرت و پیکنیک ظرفیت تغییر میکند اما به قول شما بطری ۱.۵ لیتر گنجایش آب دارد هرجای دنیا ۱.۵ لیتر گنجایش دارد چه داخل خانه یا سرکار یا پیکنیک یا هرکجا که باشد ۱.۵ لیتر ظرفیت دارد . منم آدم هستم و ظرفیت محدودی برای سیری دارم و فرقی ندارد مهمانی یا عروسی یا پیکنیک یا و….. باشد و هرچقدر غذا ها متنوع باشد من تا یک حدی میتونم غذا بخورم لازم نیست همه رو امتحان کنم و از ظرفیتم بیشتر بخورم بقول معروف باید بخور تا سیر بشم نه بخورم تا تموم بشه .
اگر در مهمانی میگفتم نه ممنون نمیخورم رژیم دارم میگفت حالا یک امشبه چیزی نمیشه یا اگرم میل نداشتم و نمیخوردم فکر میکردن بخاطر رژیمه و به اجبار از آن غذا میخوردم .
اگر من متناسب باشم در ذهن من چخبر است؟ : سیری من ۰ تا ۱۰ است و ۱۰ سیری کامل است که در ذهن من اینگونه ثبت شده وقتی به ۱۰ برسم بهترین و خفن ترین غذا ها و شیرینی ها هم جلوم بزارن نمیخورم چرا؟! چون سیرم و میل ندارم.
غذا های مختلف میخورم هر لحظه فکر نمیکنم کالریش چقدر است یا نکنه نکنه چاق بشم یا فکرنمیکنم با محدود نکردن خود از مواد غذایی چاق میشم یا هیچ وقت فکر هم نمیکنم چاق بشم و از حالت تناسب خارج بشم .
یا درحالت تناسب افکار و عادات مخرب و اشتباه چاق کننده ندارم و در ذهنم هیچ درگیری در رابطه با طرز غذا خوردن و دیگر مشکلات ندارم از ذهن آزاد و رها هستم و از غدا خوردن لذت میبرم و هیچ نگرانی در رابطه با بدنم و غذا ندارم .
هرچقدر این مطالب گوش میدم و میبینم متوجه میشم زندگی با غذاها بسیار ساده است ساده تر از آن چیزی که منِ آدم چاق در ذهنم دارم ، میتونم به راحتی از طعم شیرین شیرینی لذت ببرم یا پیتزا با پنیر های کشدار بخورم یا چیز برگر سفارش بدم بدون دغدغه سیب زمینی پنیری بخورم ولی نه به شکل قبل بلکه با نگاهی جدید و بسیار ساده.