برای کاهش اشتها چه کنیم؟ یکی از سوالات افراد چاق برای کنترل اشتها و رهایی از چاقی است.
در ذهن همه ما پرخوری و اشتها داشتن عامل اصلی چاقی است و تصور می کنیم اگر بتوانیم به هر طریقی اشتهای خودمان را کاهش یا کنترل کنیم حتما لاغر خواهیم شد.
جستجو برای کاهش اشتها
اگر عبارت کاهش اشتها را در جستجوگر گوگل وارد کرده و اجرا کنید با لیستی از عبارت هایی که افراد چاق برای کاهش اشتها جستجو کرده اند روبرو می شوید.
| کاهش اشتها قوی | کاهش اشتها گیاهی |
| کاهش اشتها کاذب | کاهش اشتها در طب سنتی |
| کاهش اشتها با دارو | کاهش اشتها و لاغری |
| کاهش اشتها با دانه چیا | کاهش اشتها با قرص |
| ضد اشتهای قوی خانگی | اشتها کور کن طبیعی |
| قرص کاهش اشتها خیلی قوی | عرق گیاهی ضد اشتهای معجزه گر |
آنچه مسلم است افراد چاق علاقه زیادی به کاهش اشتها یا حتی از بین بردن اشتهای خود دارند و این علاقه به دلیل ایجاد فرمول ذهنی (خوردن باعث چاقی میشه) در ذهن افراد چاق است.
نکته حائز اهمیت اینکه نگرش ما درباره ارتباط بین خوردن و چاقی نیز از طریق شنیدن از دیگران و رسانه ها در ذهن ما ایجاد شده است و الا چرا باید عمل خوردن که از بدو تولد آن را انجام داده ایم و میلیاردها انسان هر روز بارها عمل خوردن مواد غذایی را تکرار می کنند و متناسب هستند باید دلیل چاقی ما باشد؟
این ترفند صنعت پزشکی و شرکت های فعال در زمینه ارائه رژیم های غذایی است که ابتدا دلیل چاقی را خوردن معرفی کردند و سپس راه حل درست خوردن را استفاده از برنامه های رژیم غذایی خود معرفی کردند.
نکته جالب اینکه چرا افراد چاق برای کنترل یا کاهش اشتها به دنبال روش یا داروی معجزه گر هستند؟
فقط به این دلیل که باور کرده اند اراده کافی برای پرخوری نکردن ندارند. آنها پذیرفته اند که اشتهای آنها دست خودشان نیست، دوست دارند نخورند یا پرخوری نکنند اما نمی توانند.
دلیل اینکه افراد چاق به این نتیجه رسیده اند که قادر به کاهش اشتها و پرخوری نکردن نیستند این است که بارها تصمیم قاطع گرفته اند که از وعده بعدی مراقب خوردنشان باشند، بارها به خودشان قول داده اند که از فردا دیگه پرخوری نمی کنم اما هرگز به وعده و قول خود وفا نکرده اند.
از طرفی صنعت پزشکی و رسانه ها با ترویج ارتباط دادن اشتها و پرخوری با چاقی و شرح دلایل مختلف سعی کرده اند اثبات کنند که اشتهای افراد دست خودشان نیست و بخاطر ترشح هورمون ها یا ژنتیک افراد و هر عاملی است که تحت کنترل فرد نیست.
آنها به افراد چاق وعده می دهند با استفاده از این محصول به راحتی می توانند اشتهای خود را کنترل یا از بین ببرند و برای همیشه لاغر شوند و به این طریق سعی در فروش انواع و اقسام قرص، دمنوش، انگشتر یا گوشواره، داروهای گیاهی، قهوه و موارد دیگر جهت کاهش اشتها کرده اند.
اشتها چگونه ایجاد می شود
سی و پنج سال از زندگی من با چاقی گذشت و از کودکی اضافه وزن داشتم.
مادرم علاقه زیادی به بچه تپل داشت و مهارت عالی در پروار کردن کودکان داشت. از این رو من از همان ماه های اول عمرم بزرگتر و سنگین تر از کودکان هم سن خودم بودم.
به خاطر دارم بارها شنیدم بودم که مادرم به دیگران می گفت:
خدا رو شکر رضا اشتهاش خوبه و راحت غذاشو می خوره و اینکه من همه چیز میخورم از نظر مادرم نکته مثبت و دلیل برتری من بر بچه های فامیل بود.
هرچه بزرگتر می شدم تپل تر و سنگین تر می شدم تا کار به جایی رسید که همان افرادی که از دیدن رضای تپل ذوق می کردند اینبار از دیدن من نگران می شدند که چرا انقدر چاق شدم و چرا خانواده ام فکری به حال چاقی من نمی کنند.
در این شرایط صحبت درباره اشتهای من تغییر کرد و مادرم عقیده داشت که:
رضا ماشاالله اشتهاش زیاده و زود به زود گرسنه اش میشه.
در طی سالهای زیادی هر وقت صحبت درباره چاقی من میشد آن را به اشتهای من ارتباط می دادند. اشتهایی که در ابتدا خوب بود و مایه برتری من از بچه های دیگر می شد اما در ادامه بد بود و باعث چاقی من شده بود. و جالب اینکه من اصلا نمی دانستم که این اشتها که از آن بعنوان دلیل چاقی من صحبت می شود دقیقا چیه و چطور باید آن را کنترل کنم.
در این شرایط کاملا طبیعی است که وقتی نمی دانی چرا و چگونه مبتلا به اشتهای زیادی و پرخوری شده ای نمی توانی این مساله را مدیریت کنی. بنابراین تصور میکنی در برابر آن موضوع ناتوان هستی و باید از دیگران یا هر عامل بیرونی برای کاهش اشتها کمک بگیری و این شروع جستجوی من برای یافتن راه و روشی برای کاهش اشتها بود.
همه افراد چاق به این دلیل به دنبال راهی برای کاهش اشتهای خود هستند چون نمی دانند اشتها چطور و چگونه در آنها ایجاد شده است. فقط می دانند اشتهای آنها زیاد است و قادر به مهار یا کاهش آن نیستند بنابراین باید از دارو، دمنوش، وسایل یا تجویزهای پزشکی برای کاهش اشتهای خود استفاده کنند.
مرکز مدیریت اشتها کجاست؟!
همانطور که می دانید همه فعالیت های بدن توسط مغز کنترل و مدیریت می شود بنابراین هر حرکت یا فعالیت یا واکنشی در خود می بینید توسط مغز شما مدیریت می شود.
مغز انسان، بخش مرکزی سیستم عصبی انسان است که از بخش های مختلف تشکیل شده است.
مغز انسان، شامل مخ، ساقه مغز و مخچه است. این عضو، اکثر فعالیت‌های بدن، همچون پردازش، یکپارچه سازی و هماهنگ کردن اطلاعات دریافتی از اعضای حسی را کنترل کرده و با ارسال دستورالعمل‌هایی به سایر نقاط بدن، تصمیم‌سازی می‌کند.
به این قسمت از شرح مغز انسان توجه کنید:
با ارسال دستورالعمل هایی به سایر نقاط بدن، تصمیم سازی می کند.
همه مسائل و مشکلاتی که در زندگی با آن مواجه هستیم مربوط به همین عملکرد من یعنی تصمیم سازی است.
احتمالا درباره تاثیر ذهن ناخودآگاه اطلاع دارید که به چه صورت در شکل گیری شرایط زندگی ما تاثیرگذار است.
این بخش از مغز دقیقا مانند ذهن ناخودآگاه عمل می کند با این تفاوت که ابتدا با تاثیر بر شرایط درونی موجب بروز رفتارهای ناخودآگاه در زندگی روزمره می شود و سپس طبیعی است که رفتارهای ما بر نتایج روزمره زندگی و کل زندگی ما تاثیر می گذارد.
نمونه های زیادی از تصمیم سازی های مغز را می توان نام برد شامل:
کنترل ضربان قلب و صدور دستورالعمل بالا رفتن ضربان قلب در صورت نیاز.
کنترل تنفس و صدور دستورالعمل بالا رفتن سرعت تنفس کردن در صورت نیاز.
کنترل پلک زدن و صدور دستورالعمل توقف پلک زدن هنگام خواب و موارد مشابه دیگر.
کنترل سلول سازی و صدور دستورالعمل های لازم برای ترمیم ضخم ها و …
موارد زیادی می توان از عملکرد مغز نام برد که برای همه ما آشنا و قابل درک هستند. در کنار این موارد می توان بی شمار موارد دیگر نام برد که قابل لمس و درک توسط ما نیستند چون بر اندام و فعالیت های درونی بدون موثر هستند که از چشم ما پنهان هستند.
تاثیر مغز بر اشتها و چاقی
خوردن و نوشیدن مانند هر عمل دیگر تحت کنترل و دستور مغز انجام می شود با این تفاوت که انسان به صورت آگاهانه یا نااگاهانه می تواند بر صدور دستورالعمل های مغز تاثیر بگذارد.
اشتها یک عمل فیزیکی نیست بلکه تعریفی است که انسان در شرح نوعی از عمل فیزیکی به کار می برد.
بنابراین مغز انسان دستورالعمل مبنی بر کاهش اشتها ندارد و اصلا درباره اشتها هیچ اطلاعاتی در مغز انسان وجود ندارد. هرچه در مغز وجود دارد دستورالعمل هایی در رابطه با واکنش های بدن در مواجه شدن با شرایط مختلف است.
واکنش مغز نسبت به دویدن
تصور کنید شما اقدام به دویدن می کنید.
مغز شما چیزی درباره دویدن نمی داند اما زمانی که شما اقدام به دویدن می کنید به واسطه تغییری که در حرکت ماهیچه ها و اندام شما ایجاد میشود مغز از طریق حسگرهای خود که در سراسر بدن انسان گسترده هستند پیام هایی مبنی بر افزایش فعالیت و بالارفتن دمای بدن و …. دریافت می کند.
دریافت این علايم توسط مغز سبب صدور اتوماتیک دستورالعمل های تصمیم سازی برای بالا بردن ضربان قلب، افزایش سرعت تنفس و بسیاری موارد دیگر می شود.
دستورالعمل های صادر شده به صورت پیش فرض در مغز انسان از بدو خلقت وجود دارد و موضوعی نیست که انسان نیاز به یادگیری مهارت خاصی برای کنترل اندام و مدیریت جسم خود توسط مغزش داشته باشد.
به همین دلیل واکنش های مغز در صدور دستورالعمل های تصمیم گیری برای بدن در شرایط مختلف در همه انسانها به یک شکل انجام می شود چون ساختار خلقت مغز انسان برای همه به یک شکل می باشد.
واکنش مغز نسبت به خوردن
اکنون تصور کنید شما با مواد غذایی مواجه شده اید.
ممکن است در مهمانی با میز رنگارنگ غذاها مواجه شده باشید، یا به رستوران سلف سرویس رفته باشید با حتی با یک جعبه شیرینی مورد علاقه تان مواجه شده باشید.
واکنش شما چه خواهد بود؟
اگر به مثال قبل درباره دویدن برگردید مشخص شد که مغز چیزی درباره دویدن نمی داند. دویدن تعریفی است که انسان برای شرح یک حالت یا فعالیت به کار برده است.
مغز انسان از طریق حسگرهای خود متوجه نیاز بدن به تغییر شرایط می شود به همین دلیل با سرعت بسیار بالا دستورالعمل های تصمیم گیرنده را صادر کرده و اندام مختلف را تحت تاثیر و مدیریت خود قرار می دهد.
وقتی با مواد غذایی مواجه می شوید مغز شما هیچ اطلاعی از محل حضور شما یا آنچه در مقابل شما قرار دارد ندارد.
اینجاست که شما به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به مغز خود اطلاعات را از طریق حسگرهای ارتباطی انتقال می دهید. در نتیجه مغز وارد عمل شده و دستورالعمل های تصمیم ساز را صادر می کند و بدن شما همانطور که برای بالابردن ضربان قلب نیازی به اجازه گرفتن از شما ندارد برای خوردن به هر مقدار که مغز دستور داده است نیاز به اجازه یا بررسی تمایل شما ندارد.
اطلاعاتی که از طریق حسگرها به مغز خود ارسال می کنیم در طی سالها از طریق شنیدن و دیدن توسط اطرافیان در ما ایجاد شده اند به همین دلیل به صورت ناآگاهانه اقدام به ارسال اطلاعات به مغز خود می کنیم و در نهایت از واکنش خود نسبت به مواد غذایی یا رفتار خود در موقعیت های مختلف متعجب و ناامید میشویم که:
چرا من نمی توانم جلوی خوردنم را بگیرم.
چرا هربار تصمیم می گیرم پرخوری نکنم موفق به اجرای تصمیم خود نمی شوم.
چرا اراده پرخوری نکردن یا رژیم گرفتن را ندارم.
چرا وقتی با غذا مواجه میشم یادم نمی یاد که چه تصمیمی گرفته بودم و بعد از پرخوری کردن یادم میاد که من تصمیم گرفته بودم پرخوری نکنم.
چرا های زیادی درباره رفتار و واکنش های رفتاری در ذهنمان داریم که مقصر همه آنها را زیاد بودن اشتها می دانیم.
از این رو برای کاهش اشتها یا سرکوب آن دست به کار شده و به دنبال راه حل کاهش اشتها می گردیم.
چرا در کنترل اشتها موفق نیستیم
همانطور که گفته شد اشتها برای مغز انسان تعریف نشده است بنابراین نمی توان موضوعی که در مغز انسان وجود ندارد را اصلاح کرد یا تغییر داد.
برای کاهش اشتها به جای تلاش برای سرکوب کردن یا مهار آن باید ابتدا نگرش خود درباره اشتها را اصلاح کنید.
اشتها وجود ندارد. آنچه هست رفتارها و واکنش های شما دربرابر مواد غذایی است که باعث ایجاد نگرش اشتها داشتن در شما می شود. بنابراین به جای کاهش اشتها باید به فکر اصلاح رفتارها و واکنش های خود باشید.
برای کنترل رفتارها و واکنش ها فقط می توان از طریق تغییر اطلاعات ارسالی از طریق حسگرهای مغز اقدام کرد.
بنابراین مصرف هرگونه دارو و دمنوش، اعمال هرگونه رژیم غذایی، استفاده از هر روشی برای کاهش یا کاهش اشتها کاری بی هوده و شکست خورده است چون مغز را نمی توان با دمنوش و رژیم و … متقاعد کرد تا دستورالعمل های تصمیم ساز خود را تغییر دهد.
تنها طریقی که می توانید مغز خود را تحت تاثیر قرار دهید ارسال اطلاعات جدید از طریق حسگرهای ارتباطی است.
این موضوع هم چیز عجیب و پیچیده ای نیست و همه ما تجربه یادگیری و مهارت آموزی را داریم.
هر مهارتی که امروز قادر به انجام آن هستید را از طریق وارد کردن اطلاعات از طریق حسگرهای مغزی یاد گرفته اید. در واقع به مغز خود یاد داده اید که در شرایط مورد نظر چه واکنش یا دستورالعملی صادر کند.
تصور کنید فردی که برای یادگیری نواختن گیتار اقدام می کند از طریق حسگرهای خود (چشم، گوش، دست) اقدام به هماهنگ کردن مهارت نواختن گیتار می کند.
با چشم خود نت ها را می بیند، با یک دست خود سیم های صفحه فرت را می فشارد و با دست دیگر سیم های قسمت دهانه صدا را به حرکت در می آورد و با گوش خود صدای تولید شده را می شنود و با تمرین و تکرار اقدام به اصلاح و بهبود هماهنگی بین اندام مختلف می کند.
اینها همه اطلاعاتی است که فرد هنرجو از طریق حسگرهای ارتباطی وارد مغز خود می کند و وظیفه مغز دریافت، پردازش و ایجاد دستورالعمل تصمیم ساز برای زمانی است که فرد قصد تکرار یا قرار گرفتن در همان شرایط را دارد.
بنابراین پرخوری کردن هم یک مهارت است که مغز در طی چند سال از طریق شنیده ها، دیده ها و اعمالی که خودمان بارها انجام داده ایم در مغز ایجاد شده است.
مغز انسان اطلاعات وارد شده را به صورت دستورالعمل تصمیم ساز ثابت ذخیره می کند و در شرایط مختلف بارها همان دستورات تکراری را صادر می کند.
بنابراین اگر دوست دارید اشتهای خود را تغییر دهید انرژی، زمان و پول خود را در مسیرهای اشتباه برای کاهش اشتها هدر ندهید. تمرکز و توجه خود را بر مسیر صحیح و یادگیری اصول اصلاح اطلاعات ارسالی به مغزتان صرف کنید تا در مدت کوتاه به شکل خودبخودی و کاملا موثر اشتها و واکنش های رفتاری خود را برای همیشه به شکل دلخواهتان تغییر دهید.
دوره آموزشی اصلاح پرخوری و اشتها در مغز برای این منظور تهیه و ارائه شده است.
با استفاده از این دوره آموزشی در زمان کسب نتیجه عالی و هزینه های متحمل شده برای کاهش اشتها و لاغری به شدت صرفه جویی می کنید.
با استفاده از این دوره آموزشی به سادگی دستورالعمل های مغزی که منجر به پرخوری می شوند را شناسایی می کنید و می توانید از طریق تمرینات ذهنی ارائه شده به شکل دلخواه دستوالعمل های تصمیم ساز جدید در مغز خود ایجاد کنید.
پرخوری کردن در نتیجه ایجاد تمایل به خوردن در فرد ایجاد می شود و منشا‌ء ایجاد تمایل فرمول های چاقی مغز می باشد.
زمانی که به اندازه کافی فرمول های چاقی مغز شناسایی و با فرمول های متناسب کننده جایگزین شود این تغییر افکار به شکل تغییر در تمایل به خوردن در فرد و در نهایت پرخوری نکردن نمایان خواهد شد.
با استفاده از این دوره آموزشی مهارت زندگی کردن مانند یک فرد متناسب را به سادگی می آموزید و می توانید برای همیشه و به صورت خودبخودی رفتارهایی داشته باشید که منجر به آرامش و رضایت خاطر شما می شوند و در نهایت به سادگی منجر به تجربه لاغری خودبخودی خواهد شد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.71 از 91 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد
خدا را شاکرم در تاریخ ۱۴۰۲/۸/۱۲ این فایل را گوش دادم
استاد من هم مثل شما از کودکی چاق بودم و همه ی اطرافیان هم میگن و از عکس‌های دوران کودکی مشخصه . چقدر این جمله زهرا چقدر خوبه و همه چیز میخوره و خدا را شکر اشتهای خوبه را من زیاد شنیدم و چقدرمن ته قابلمه را می خوردم و مادرم هم تشویق می کرد که خدا راشکر مادر خوردی اسراف نمیشه و الان متوجه شدم که چه ظلمی به بدنم کردم و انشاالله به زودی می‌خواهم دوره اصلاح اشتها و پرخوری را تهیه کنم و دقیق بدانم فرمول‌های ذهن چاق من کجاست و من همه چیز را ربط به اشتها می‌دهم یعنی چه . اشتها از مغز شروع میشه وقتی فرمول‌های مغز من چاقی است حتما من من تمایل به خوردن و پرخوری دارم ووقتی ذهن فرمول‌های لاغری داشته باشه به راحتی و بدون تمایل به خوردن از کنار تمام غذاها عبور می کنیم و چقدر الان متوجه شدم قدرت فرمول‌های ذهنی خیلی زیاده که می تواند انسان را به سمت بدبختی ببره یا به سمت خوشبختی
انشاالله به زودی من هم این فرمولها را یاد می گیرم و در تمام جنبه های زندگی استفاده می کنم
سلام بر خداوند بخشنده ومهربان که هرآنچه برای ما افریده درو نش یی نعمت بود که مااز اطلاع کافی ندارم حتی اشتها رو به ما داده تا زمان کرسنکی رو درک‌کنیم وبه اندازه نیاز مون وبه اندازه برطرف کردن گر سنکی مواد غذایی مصرف کنیم
نه به افراد در زمان کوتاه ونه هر ساعت هر زمان فقط به وفت نیاز به اندازه نیاز باش نه بیشتر
سلام براستاد وهمه عزیزان
ما افرا چاق هر جیزی رو عامل چاقی میدونیم جز خودمون رو چون اول ازهمه جیزه بهانه تراشی داریم براش دلایل زیادی داریم که چرا چاق شدیم همه عوامل رور بیرونی قرار داده تا احساسی بهتری رو داشته باشیم خودمون رو مقصر نمی دانیم
کلمه اشتهار رو هم به ابن شکل همراه خودمون کردبم یی سرپوش برای بی مسئولیت جلوه دادن خودمون درهرصورت با این کاره خودمون رو بی کناه دونسته ابن اشتها از کجا ناشی میشه یی پرخوری هست که تو ذهن فرمولش قرار داره در در بر خورد با مواد غذایی اون به شکل تحریک به خوردن خودشو نشون میده حتی اگه کامل سیر باشیم بازم جای برای میل کردن تو معده باز میکنیم انگار اجباری تویی این کار هست که باید انجام بشه
حتی ازدید خودمان حاضر به گرفتن نگهبان هم هستیم چون احساس میکنیم قادر به نه گفت میل ندارم نیستیم
میل از کجا سرچسمه میکیره از ذهن اون تصویر سازی دستور فوری خوردن که با اولین دیدن به صورت فوری صادره شده شخص فوری عمل خودرن رو صورت میده
برای درست کردن این همه اعمال باید اگاهی درست کسب بشه وبعد کم کم تمرین بشه که به آرامش ونگرانی ازخوردن دیگه نداشته باشین اون نگاهی ورفتار وعمل کرد مثل پازل درجای خودش قرا بگیر ه وکم کم اون در ذهن به شکل تصویر سازی و بعد الکو سازی و بعد دررفتاروعمل کردخودشو نشون میده چون ابن همه رو باید یادگیری صورت بگیره که اون شخص بتوانه درست رفتار کنه پس با هیج رژیمی هیچ دمنوشی وهیچ ورزشی این کار صورت نمی گیره چون با این کارها فقط به جسم فشار وارد شد اون فشاروفتی ازبین بره دو باره برگشت هرانجه که کم کردیم به جسم میشه
من خودم انواع این کاره رو انجام دادم هیج کدوم ماندگار زیادی نداشت وزن خوب کم میشد ازیی زمانی کم شدن وزن متو قف میشد وشروع به کم ویا زیاد شدن میشد ودوباره ارام ارام برگشت وزن ازدست رفته به جسم با اضافه بیشتر شاهد بودم یعنی چاقی برگشته خیلی بیشتر از اون وزنی کم شده بود اضافه وزن جسم کسترش بیشتری رو داشت
وفتی از رژیم خسته شده دیگه ادامه نمی دادن اون اشتها که تا اون زمان با فشار زور کنترال شده بود به شکل وحشتنناکی برکشت داشت ازخوردن اصلا سیری رو حس نمی کردم هرچیز رو که میخورد بازم دلم بیشتر میخواست که میل کنم واحساس خراب رو تشدید میکرد به شکر خدا تو این مدت من از این مسئله خلاص شدم دیگه نکرانی اون برکشت اون ترس با غذا و کلی احساس بعد ندارنم حسم عالی هست تمام احساس های خراب شده رو ترمیم کردم
به شکرخدا دارم وزن هم کم میکنم چون این کار به وسیله ذهن من انجام میشه برام بسیار دلچسب هست پس من اون بخش رو تا حدودی ترمییم کردم که دارم وزن کم میکنم خیلی ومثل رژیم سریع کم نمیشه چون درست و اصولی هست
برای من بسیارشیرن هست این مرحله چون داره ذهنم انجام میده بسبار امیدوار هستم که به نتیجه میرسم من هیچ رژیم هیچ ورزشی هیج راه رفتی رو اصلا انجام ندادم فقط رو ذهنم و روی عمل کردم‌کار کردم پس این نتیجه دلچسب هست که داره انجام میشه این سبک شدن تو زمان طولانی خودشو نشون میده توزمان کم اصلا امکان این کار نیست پس من به خودم حدود۲ تا ۳ سال زمان قرار دادم که به هدفم برسم به امید خدا
خدا پشت وپنا هتون یا حق حق نگه دارتون
سلام به استاد عزیزم ودوستان همراهم!
خيلی برام جالب بود متوجه شدم که مغز انسان دستورالعملی مبنی بر کاهش اشتها نداره و اصلا هیچ اطلاعاتی درباره‌ی اشتها در مغز انسان وجود نداره؛ پس یه جورایی این کلمه یه غلط مصطلحه که به خاطر یه سری مسائل رایج شده.
و هر چه در مغز وجود داره، دستورالعمل ها یی در رابطه با واکنش‌های بدن در مواجهه شدن با شرایط مختلفه .
پس اگر این دستور در مغز نیست لزومی هم نداره که ما بخوایم دنبال راه حل چیزی باشیم که وجود نداره ویه عمره با این کلمه بازی خوردیم واین موضوع باز هم از نا آگاهی من بوده. بازم بگم :بسوزه پدر نا آگاهی. بازم خدا رو شکر حالا متوجه شدم که دیگه گول تبلیغات دروغین رو نخورم و دنبال راه حلش در وجود خودم بگردم.
استاد ممنونم که چشم منو باز کردی و این آگاهی رو با من به اشتراک گذاشتی!
وقتی مغز من نمی بینه چی جلو دست منه و چه نوع خوراکی رو من دارم میخورم وفقط از طریق حسگر های ارتباطی وارد عمل میشه و متوجه نیاز بدن به تغییر شرايط میشه و به همین دلیل با سرعت بسیار بالا دستورالعمل های تصمیم گیرنده رو صادر میکنه و اندام های مختلف رو تحت تاثیر و مدیریت خود قرار میده؛ بنابراین منطقیه که نوع ماده ی غذایی که مصرف می کنم تأثیری در چاقی و لاغری من نداشته باشه.
؛ اینجا هم باز به جنبه ی علمی این قضیه توجه می کنم و با اطمینان و باور بیشتری نقش انواع مواد غذایی در چاقی خودم رو رد می کنم. پس وقتی گرسنه میشم فرقی نمی کنه پیتزا بخورم یا چلوکباب یا سوپ ویا هر نوع خوراکی دیگه ای .
بدن من نمی دونه ؛ در واقع مغز من نمی دونه من چی خوردم ؛ اون دستور میده که جسم من به این مقدار اسید آمینه و اسید چرب و کربوهیدرات و انواع ویتامین‌ها و… نیاز داره حالا از هرمنبعی من این مواد رو در اختیارجسمم بگذارم فرقی نداره و درنهایت به این نتیجه رسیدم که اصلا به این که :اینو نخورم چاق میشم و اونو نخورم لاغر بشم فکر نکنم .اینها همش بازی آدم هاست. خودشون یه مسئله ای رو درست کردن که بعدش بیان یه راه حل من درآوردی بی فایده( البته برای من وگرنه برای اونها خیلی فایده داره ) به من نشون بدن و در آخر هم فقط اونها به هدفشون برسن و من بمونم سرگردان که ندونم از کجا خوردم.
کاش در این مورد هیچی بلد نبودم وفقط یه دستور از مغزم صادر میشد، ناب ناب: و اون اینکه هر وقت گرسنه بودی بخور ؛ تا وقتی لذت می بری بخور . بقیه شو بریز دور. هرچی شنیدی. همش بازیه . همش اطلاعات اشتباهه. اطلاعات اشتباه داشتن خیلی بدتر از بی اطلاعیه. چیزی بلد نباشی بلد نیستی دیگه، که ازش استفاده ی نادرست کنی ولی وقتی اطلاعات اشتباه رو وارد مغزت کردی ؛ باید کلی انرژی بزاری و اول اون اشتباهات رو پاک کنی وبعد بری تو مسیر درست. کار سخت تره ولی بازم ارزشش رو داره.
این آگاهی ها چقدر ارزشمنده.
خدایا شکرت به خاطر هدایت من به این سایت و این آگاهی های با ارزش.
حس و حالم عالییییه….ادامه میدم…
سلام براستاد وهمه عزیزان
ما افرا چاق هرجیزی رو عامل جاقی میدونیم جز خودمون رو چون اول ازهمه وهپه جیزه بهانه تراشی داریم براش دلایل زیادی داریم که چرا چاق شدیم همه عوامل روبیرونی قرارداده تا احساسی بهتری رو داشته باشیم
کلمه اشتهار روهم به ابن شکل همراه خودمون کردبم یی سرپوش برای بی مسئول جلوه دادن خودمون درهرصورت با این کاره خودمون رو بی کناه دونسته ابن اشتها ازکجا ناشی میشه یی پرخوری هست که توذهن فرمولش قرارداره در دربرخوردبا مواد غذایی اون به شکل تحریک به خوردن خودشو نشون میده حتی اگه کامل سیر باشیم بازم جای برای میل کردن تومعده بازمیکنیم انگاراجباری تویی این کار هست که باید انجام بشه
حتی ازدید بخودمان حاضر به گرفتن نگهبان هم هستیم چون احساس میکنیم قادر به نه گفت میل ندارم نیستیم
میل از کجا سرچسمه میکیره از ذهن اون تصویر سازی دستور فوری خوردن که بااولین دیدن به صورت فوری صادره شده شخص فوری عمل خودرن رو صورت میده
برای درست کردن این همه اعمال باید اگاهی درست کسب بشه اون تگاهی مثل پازل درجای خودش قرا بگیر ه وکم کم اون در ذهن به شکل‌تصویرسازی وبعد الکو سازی وبعد دررفتاروعمل کردخودشو نشون میده چون ابن همه رو باید یادگیری صورت بگیره که اون شخص بتوانه درست رفتارکنه پس باهیج رژیمی هیچ دمنوشی وهیچ ورزشی این کارصورت نمیکیره چون با این کارهافقط به جسم فسارواردشده اون فشاروفتی ازبین بره دوباره برگشت هرانجه که کم کردیم به جسم میشه
من خودم انواع این کاره رو انجام دادم هیج کدوام مانکاری زیادی نداشت وزن خوب کم میشد ازیی زمانی کم شدن وزن مت فق میشد وشروع به کم ویا زیادشدن ودوباره ارام ارام برگشت وزن ازدست رفته به حسم با اضافه بیشتریعنی چاقی برکشتبه جسم کسترش بیشتری رو داشت
وفتیی به این شکل میشد اون اشتها که تا اون زمان بافشار زورکنترال شده بودبه شکل وحسناکی برکشت داشت ازخوردن اصلا سیری رو حس نمی کردم هدچیزی رو که میخوردم بازم دلپ بیشترنیخواست که میل کنم واحساس خراب رو به بدتر شدن راهنمایی میکرد به شکر خدا ت این مدت مت ازایم مسئله خلاص شدم دیگه نکرانی اون برکشت اکن ترسبا غذا وکلی احساس عالی روجایگزین تمام احساسهای خراب کردم
به شکرخدا دارم وزن هم کم میکنم چون این کار به وسیله ذهن من انجام میشه برام بسیاردلچسب هست پس من اون بخش رو تا حدودی ترمییم کردام که دارم وزن کم میکنم خیلی مثل رژیم سریع کم نمیشه چون درست واصولی هست برای من بسیارشیرن هست این مرحله چون داره ذهنم انجام میده بسبارامیدوار هستم که به نتجه میرسم من هیچ رریم هیچ ورزشی هیج راه رفتی رو اصلا انجام ندادم فقط رو ذهنم وروی عمل کردم‌کار کردم پس این نتیجه دلچسب هست که داره انجام‌میشه این سبک سدن توزمان طولانی خودشو نشون میده توزمان کم اصلا امکان این کارنیست پس من به خودم حدود۲ تا ۳ سال زمان قراردادم که به هدفم برسم به امید خدا
خدا پشت وپنا هتون یا حق حق نگه دارتون
سلام و درود به تمام همراهانم در این سایت ارزشمند
من شاد و پر انرژی به دنبال تحقق رویاهام هستم .
در گذشته اشتها برای من دلیل بزرگی برای چاقیم بود و چقدر من این حرف رو به بقیه می زدم و چقدر بارها به بقیه و خودم میگفتم من اشتهام زیاد شده که چاق شدم چون یک هو بعد از ازدواجم چاق شده بودم و هیچ علتی برای اون نداشتم تنها دلیل چاقی خودم رو اشتهای زیادم میدونستم ( و واقعا هم زیادتر غذا میخوردم ) و نه ارث و ژنیک و هیچ چیز دیگه و چون نمو.نه هم در اطرافیانم زیاد دیده بودم مثل خواهرم و شوهر خواهرم و …که بعد از ازدواج چاق شده بودند برای همین میگفتم ما خانوادگی اینطوریم بعد از ازدواج اشتها مون زیاد میشه و چاق میشیم .و کلا این باور رو در ذهنم داشتم که ازدواج باعث چاقی ادم ها میشه .چون خیلی مثال برای این حرفم داشتم .
من در گذشته که چاق بودم فکر میکردم اراده ندارم و زیاد غذا میخورم و چقدر این اواخر من به دنبال تهییه ی دمنوش ها و قرص ها برای کم‌کردن اشتهام بودم و اما تنها علت اینکه دو دل بودم و نخریدم این بود که می ترسیدم اونها تداخل با داروهایی که خودم مصرف میکنم پیدا کنن و مشکلی برام به وجود بیاد چون خاطره خوشی از مصرف داروهای گیاهی در زمینه های دیگه نداشتم و پزشک له من گفته بود از این داروهای گیاهی سرخود استفاده نکن اما خب همیشه به خاطر علاقم به لاغری میگفتم ای کاش یه چیزی باشه که بتونه اشتهام رو کنترل کنه و در نهایت هم به دنبال قرص ها و دمنوش ها بودم چون خودم اخر رژیم و ورزش بودم و نتیجه دلخواهم رو نمیگرفتم به خاطر همین دنبال یه چیز دیگه برای رفع چاقی خودم بودم یادم میاد یکی از هم باشگاهی های من( در اون دوران که چندین سال متوالی هر روز در هر شرایطی سر ساعت باشگاه میرفتم که شاید کمی لاغر تر بشم ) از یه مدل دمنوش خاص استفاده کرده بود که بازار یاب اون شرکت گیاهی داخل باشگاه ما اومده بود و برای اونها تبلیغ میکرد و چقدر مدیر باشگاه ما اونها رو تایید میکرد و وقتی اون فرد که استفاده کرده بود رو بعد از مدت کوتاهی در باشگاه دیدم بسیار لاغر تر شده بود و ون به لاغری اون حسرت میخوردم و یادم اون فرد میگفت با این دمنوش ها من اشتهام خیلی خیلی کم شده و بسیار راضی بود و من در وسوسه ی شدید خرید اونها بودم که خدا به من لطف داشت و با این راه اشنا شدم .
اون موقع که فکر میکردم خیلی اشتها دارم دوست داشتم اصلا غذا نببینم و نباشه که نخورم , و یا دوست داشتم کسی کنار من باشه که نزاره من غذا بخورم و… من احساس بی ار ادگی داشتم .حالا منی که بارها رژیم گرفته بودم و وزنهای زیادی رو با رژیم کم کرده بودم.حتی در حد سی کیلو بیشتر کم کرده بودم اما چرا این حس رو داشتم ؟؟ نمیدونم کسی نبود بگه تو. ده بار در طول این چند سال چاقی رژیم گرفتی این همه هم نتایج عالی داشتی اگر تو اراده نداری پس کی داره ؟؟ اما چاقی و رژیم ، همه چیز رو از من گرفته بودن حتی اعتماد به نفسم رو وبه خودم برچسب های زیادی مثل ناتوانی و بی اراده بودن و …میزدم و فکر میکردم این اشتها یه چیزی هست که از بیرون به من تحمیل شده و من هیچ تسلطی بر اون ندارم و من خودم در مقابل چاقی و اشتها ضعیف میدونستم و چقدر سالها برای فرار از چاقی و اشتهام زیر نظر کارشناس تغذیه بودم و چقدر رژیم های مختلف میگرفتم و محدودیت شدید داشتم و چقدر هزینه کردم
و چقدر وقت گذاشتم و ساعتها میرفتم اونجا تا رژیم بگیرم و وزن بشم و انصافا هم عالی عمل می کردم و لاغر شدم و چقدر تشویق شدم هم در باشگاه هم در مطب اون کارشناس فقط در اون مقطع من حدودا سی و پنج کیلو بعد از بارداری دومم کم کردم در حالی که شیر میدادم در مدت زمان بسبار کم این همه وزن کم کردم و به سایز و وزن دخترونه ای رسیدم که اندامم عالی بود و اما واقعا راهم سخت بود اما به عشق لاغری من این همه راه غلط و سخت رو رفتم و نمیدونستم جریان چیه تا این اواخر که دیگه تلاشم با نتیجه ام هیچ شباهتی نداشت من به همه چیز شک کردم به غذاها به خودم و محدودیتام وو…. و همزمان با اشنایی من با این سایت ارزشمند شد چه همیشه بابت این هدایتم از خداوند سپاسگزارم.
پیشرفت علم پزشکی تا حالا هیچ کمکی به رفع چاقی از ریشه و اساس نکرده و فقط باعث گسترش چاقی شده چون چاقی چیزی نیست که ما با یک قرص و ورزش و دمنوش اون رو از بین ببریم ما در اطرافیان یه فرد چاق داریم که خیلی هم برای لاغری تلاش میکنه حتی به دنبال عمل معده هم هست ولی هنوز انجام نداده و اتفاقا همیشه به اصرار مادرش این فرد تحت رژیم شدید هست و هیچ وقت هم لاغر نمیشه نهایت در حد سه یا چهار کیلو لاغر میشه چون ذهن این فرد بسبار چاق هست و همیشه حرص و ولع خوردن داره همیشه میگه خواب غذا رو میبینم همیشه میگه هر چقدر سیر باشم اما دوست دارم بخورم و یا میگه هر چقدر غذاها متنوع تر باشن من باید بیشتر بخورم و یا بارها رفتار این فرد رو داخل جمع میبینم که برای غذاها نقشه میکشه که چی رو با چی بخوره یا چطور بخوره که بیشتر خوشش بیاد و خلاصه میبینم که ذهن این فرد چاق هست .و اما بر عکس. دختر متناسب و لاغر خودم رو که میبینم یه رفتارهای بسیار متفاوتی داره مثلا امروز خونه مامانم بودم و ایشون غذا درست کرده بود و مادرم گلایه داشت که چرا هر چی بهش میگم غذا بخور میگه سیرم من هم گفتم حتما سبر هست مامان بهش اصرار نکن و در دلم گفتم این رفتار متناسب ها هست و اما خودم هم سیر بودم اما متوجه شدم که با فهمیدن بوی غذای مادرم تحریک شدم و رفتم یه قاشق غذا خوردم در حد تست کردن اما چون اگاه بودم که سیرم بیشتر نخوردم در حالیکه جلوی من بچد اما دیگه نخواستم اما دخترم انگار نه انگار نه بو ها رو متوجه میشه نه اینکه غذا ها رو میبینه که روی گاز هستند و خیلی راحت میگه میل ندارم .
خلاصه هر روز دارم بیشتر درک میکنم چاقی در ذهن ادم ها ریشه داره و چاق ها رفتار ها یی مثل هم دارن .
من خودم اون موقع که چاق بودم چاقی در ذهنم ریشه داشت و هنوزم بعد از مدتها کار کردن روی خودم بعضی اوقات فرمول های چاقی در ذهنم بالا میاد مثلا هنوز این فرمول چاقی در مغزم هست که موقع کشیدن غذا یا بعد از برداشتن غذای بچه هام یه ذره داخل دهنم میزارم و یا مثال دیگه اینکه ،،خونه ی مادرم دوست دارم گاهی اوقات یه ذره به غذای روی گاز مادرم ناخنک بزنم اما خدا رو شکر بعد از این دوره ی جدید اصلاح پرخوری و اشتها این رفتارهام خیلی کمرنگ شدن و بسیار در حد کم خیلی کم اونم بعضی اوقات شدن. در گذشته این رفتار ها در اندازه ی بسیار زیاد بودند و همیشگی هم بودند .
من با شناخت مغزم دارم رفتارهام رو در تمام جنبه ها تغییر میدم و لذت میبرم حتی این دوره در روابط من هم تاثیر گذاشته چون باعث شده هر کس رو با تمام رفتارهاش قبول کنم و پیش خودم بگم این رفتارهایی که فلانی داره به خاطر فرمول‌های مغزی اون فرد هست و ورودی هایی که داشته این فرد این رفتار رو داره حتی باعث شده من مادر بهتری برای بودن در کنار بچه هام باشم و در نهایت انسان بهتری باشم که اینطور خودم از خودم لذت بیشتری میبرم
واقعا پرخوری کردن از ذهن نشات میگیره
مثلا من دیروز خیلی گرسنه بودم و موقع انداختن سفره چند لقمه نان خوردم و ناگهان سیر شدم و میتونستم نخورم ولی فرمول یا صدایی از درونم گفت تو هنوز چیزی نخوردی و این سیری کاذب خیلی جالب که اون صدا هیچ وقت نمیگه این گرسنگی کاذب