0

پرخوری عصبی چیست (قسمت ششم)

پرخوری عصبی
اندازه متن

سیاری از افرادی که اضافه وزن دارند علت چاقی خود را پرخوری عصبی می دانند.

آنها عقیده دارند بخاطر مشکلاتی که در زندگی دارند،‌بر اعصاب خود کنترل ندارند و به همین دلیل گرایش به غذا در آنها بیشتر می شود و به همین دلیل چاق شده اند.

نقش اعصاب در چاقی چیست؟

هر موضوعی از نظر علمی یا منطقی قابل قبول است که نتیجه مشابه و یکسان داشته باشد.

به عنوان مثال نیروی جاذبه زمین برای همه انسانها قابل درک و تشخیص است چون تفاوتی ندارد شما در کدام کشور زندگی می‌کنید،‌ اگر آنچه در دست خود دارید را رها کنید قطعا به زمین خواهد افتاد.

در مثالی دیگر برخورد یک سوزن با دست تمام انسانها تاثیر مشابه در ایجاد تحریک عصبی و بوجود آمدن احساس درد در نقطه برخورد می شود.

این حالت برای همه انسانها یکسان است. مرد یا زن بودن،‌ سیاه یا سفید بودن،‌ چاق یا لاغر بودن و … در این فرایند تاثیرگذار نیست.

هر عقیده‌ای درباره شرایط خود در زندگی دارید اگر برای همه انسان‌ها به همان شکل است، فکر و عقیده شما صحیح است.

اگر عقیده دارید عصبی بودن شما باعث پرخوری عصبی و در نهایت چاقی شما شده است و به همین دلیل نمی‌توانید لاغر شوید و لاغر بمانید، باید این حالت در تمام انسانها به همین صورت وجود داشته باشد.

اما با اندکی تفکر درباره افرادی که متناسب هستند یا توجه به افراد متناسبی که در اطراف شما بعنوان دوست یا فامیل یا همکار و … حضور دارند به وضوح خواهید دید که برخی از آنها حالت عصبی دارند و در موقعیت‌های مختلف عصبی می‌شوند اما مبتلا به پرخوری عصبی نیستند و چاق نشده‌اند.

نقش اعصاب در رفتار متناسب

تاثیر اعصاب بر افراد لاغر

شاید در ذهن شما این سوال پیش آمده باشد که چرا افراد لاغر با وجود عصبی مزاج بودن چاق نمی شوند؟

در لاغری با ذهن به این درک و آگاهی می‌رسیم که هر دلیل و توجیه‌ی برای چاقی خود داریم با جستجوی آن در انسان‌های اطراف خود به یقین برسیم که آیا دلیل من برای چاقی باعث چاقی همه انسان‌ها شده است یا فقط باعث چاقی من شده است؟

با این طرز نگاه به سادگی می‌توان به صحیح یا اشتباه بودن دلایل چاقی خود پی برد.

اگر شما عقیده دارید به دلایل مختلف حالت عصبی دارید و به همین دلیل به خوردن پناه می‌برید و پرخوری عصبی را دلیل چاقی خود می‌دانید باید هر فردی که توانایی کنترل احساس و اعصاب خود را ندارد و حالت عصبی دارد به خوردن بی رویه گرایش پیدا کرده و چاق باشد.

پس اگر این طور نیست و افرادی هستند که علیرغم داشتن حالت‌های عصبی دچار پرخوری عصبی نشده‌اند و چاق نیستند،‌ دلیل شما برای چاق بودن کاملا بی اساس و منطق است و فقط داشتن دلیل پرخوری عصبی برای چاقی خود سبب می شود شما همواره در حالت چاق باقی بمانید.

چرا که توانایی حل و فصل تمام مشکلات خود و رهایی از عصبی شدن و رسیدن به آرامش مطلق و همیشگی را ندارید بنابراین باور می‌کنید که نمی‌توانید هیچ‌وفت لاغر شوید و لاغر بمانید.

چالش ذهن چاق عوامل موثر بر چاقی

نقش باورها در چاقی

داشتن باور ” من پرخوری عصبی دارم ” به تنهایی می تواند مانع لاغر شدن شما و از طرفی سبب چاق تر شدن شما شود.

چرا من چاق شدم؟

عادت ها نقش اصلی در شکل گیری اضافه وزن دارند، هر فردی به میزان تنوع عادت های غذایی که دارد در شرایط چاقی متفاوتی به سر می برد.

پرخوری عصبی در حقیقت خوردن زیاد بخاطر اختلال در سیستم بدن ما نیست بلکه یک عادت است که به هنگام عصبی شدن در ما شکل می گیرد.

فردی که عادت دارد به هنگام تماشای تلویزیون تخمه یا تنقلات بخورد،‌ پرخوری تلویزیونی ندارد بلکه عادت دارد هنگام تماشای تلویزیون حتما چیزی بعنوان سرگرمی یا لذت بردن بیشتر از تماشای برنامه مورد علاقه خود بخورد.

هر رفتاری که از انسان سر می زند ارتباطی به درون او و سیستم بدن او ندارد که قابل تغییر نباشد بلکه آن رفتار فقط یک عادت است که بر اثر تکرار یک رفتار ساده در فرد شکل گرفته است و بر اثر استمرار در تکرار آن باعث ایجاد نتیجه متفاوت در زندگی فرد شده است.

عدم آگاهی از عادت های خود سبب عدم کنترل ما بر چاقی می‌شود و به همین دلیل افراد چاق امکان افزایش وزن تا هر عددی را دارند.

پرخوری عصبی

علت چاق شدن من چیست؟

از آنجایی که علت اضافه وزن در ذهن ماست، بنابراین برای کنترل و برطرف نموندن چاقی باید اطلاعات ذهنی خود درباره اضافه وزن را شناسایی و اصلاح کنیم، در این صورت لاغر شدن کاملا آسان و خودبخودی خواهد بود.

شناسایی عادت های چاق کننده مانند پرخوری عصبی سبب افزایش تسلط ما بر آنها شده و به مرور می‌توانیم عادت‌های پرتکرار خود را تغییر داده و در نهایت شرایط متفاوتی جسمی را تجربه کنیم.

رفتارهای ما تحت کنترل مغز ما قرار دارد و تمام عادت‌هایی که سبب اضافه وزن در جسم می‌شود در مغز ذخیره شده است و مغز ما بر اساس این اطلاعات دستورات واکنش‌های رفتاری ما که همان عادت‌های ما هستند را صادر می‌کند.

 مغز یک فرد متناسب با یک فرد چاق کاملا مشابه است اما تفاوت در فرمول‌هایی که در مغز آنها ثبت شده است باعث صادر کردن دستورات واکنشی متفاوتی در هر دو فرد می شود مانند اینکه عصبی شدن در فرد چاق باعث واکنش پرخوری عصبی اما در فرد متناسب باعث واکنش متفاوت مثل تند تند پلک زدن یا نفس نفس زدن و … می شود.

نتیجه تفاوت فرمول‌ها این است که یک فرد متناسب باقی می ماند و فرد دیگر به مرور چاق و چاق تر می‌شود.

خوردن در افراد متناسب و چاق

یک فرد متناسب برای تامین انرژی مورد نیاز بدن خود از طریق دهان خود اقدام به مصرف مواد غذایی می‌کند، اما یک فرد چاق علاوه بر دهان خود از چند طریق دیگر هم برای خوردن تحریک شده و  اقدام به خوردن می‌کند.

البته درنظر داشته باشید که هدف یک فرد چاق از خوردن تامین انرژی مورد نیاز بدن خود نیست، بلکه تلاش برای تجربه لذت و احساس خوب از خوردن مواد غذایی است.

این موضوع نقش بسیار مهمی در تفاوت بین افراد متناسب و چاق ایجاد می کند.

برای کسب آگاهی بیشتر درباره این موضوع بسیار مهم توصیه می کنم فایل آموزشی این قسمت را با دقت استفاده کنید و به توضیحات ارائه شده فکر کنید و شباهت رفتاری خود با این توضیحات را مدنظر داشته باشید.

چنانچه رفتارهای شما مشابه توضیحات ارائه شده بود، تصمیم بگیرید با اشتیاق و استمرار بیشتری مسیر لاغری با ذهن را ادامه دهید و مطمئن باشید از این مسیر به رویایی که سالهاست در حسرت آن هستید خواهید رسید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

تمرین این جلسه فوق العاده مهم و تاثیرگذار است تا حدی که در دوره ورود به سرزمین لاغرها توضیحات و تمرینات گوناگون برای درک بهتر و اصلاح موارد مطرح شده در این جلسه آموزشی ارائه شده است.

بنابراین انتظار دارم با اشتیاق و انگیزه عالی تمرین این جلسه را در بخش نظرات این جلسه ثبت کنید.

مرحله اول:

با دقت و شرح انشایی به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.

  • به نظر شما پرخوری کردن چیست؟
  • پرخوری کردن چه احساسی در شما ایجاد می کند؟
  • به نظر شما بین پرخوری کردن و چاق تر شدن یا لاغر نشدن چه ارتباطی وجود دارد؟
  • از نظر شما تا چه حد خوردن پرخوری محسوب نمی شود و بعد از آن پرخوری به حساب می آید؟
  • به عقیده شما برای اندازه گیری میزان غذایی که باید بخوریم به چه طریق باید عمل کنیم؟

پاسخ سوالات مطرح شده را به صورت شرح انشایی در بخش نظرات همین جلسه ثبت کنید.

توجه داشته باشید زمانی که برای فکر کردن و پاسخ دادن به سوالات جلسات آموزشی صرف میکنید بهترین و موثرترین اقدامی است که تاکنون برای لاغر شدن انجام داده اید.

مرحله دوم:

احتمالا با من هم عقیده هستید که همه افراد چاق غذا خوردن را عامل پرخوری می دانند و عقیده دارند که اگه غذا به اندازه زیاد و متنوع نباشه آنها پرخوری نخواهند کرد.

در فایل آموزشی درباره شباهت های غذا خوردن افراد متناسب و چاق توضیح داده شد همچنین تفاوت های غذا خوردن افراد چاق و متناسب شرح داده شد.

  • دیدگاه و درک خود از توضیحات ارائه شده درباره غذا خوردن افراد لاغر و چاق را بنویسید.

در فایل آموزشی توضیح داده شد که افراد چاق به طریق مختلف غذا می خورند. برای هر روش با ذکر مثال توضیح داده شد.

اکنون که این آگاهی فوق العاده مهم را دریافت کردید به سوالات زیر به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • انواع روش های غذا خوردن افراد چاق را نام ببرید؟
  • برای هر کدام از روش نامبرده شده شرح دهید که این رفتار در شما وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد به چه شکل انجام می شود. برای شرح خود مثال واقعی مطرح کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضاعطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.81 از 180 رای

https://tanasobefekri.net/?p=11437
229 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 6000 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,017 کلمه

      درود و صد احترام به دوستان همراه 

      مولانا میگه : تو با درون خودت صلح‌ کن ، جنگ در جهان پایان می پذیرد. 

      در طول تمام سال هایی،  که از نگاه خودم داشتم برای لاغری تلاش می کردم در واقع بی رحمانه جسمم رو که هییییچ نقشی در چاقی من نداشته و فقط  آیینه تمام نمای ذهنم بوده رو مورد تهاجم قرار می دادم . جسمی که رنج چاقی رو به دوش کشیده اما همیشه و همه جا تمام تلاشش رو کرده که برای من بهترین باشه و من چقدر نسبت به این جسم، نسبت به خودم ، نسبت به نماد وجودی خودم،  نامهربان بودم 😔😔 😢😢 

      وقتی که استاد گفتن شما با تمام کارهایی که در طول این سال ها انجام دادید فقط داشتید به نوعی از چاقی فرار می کردید ، در حالی که ریشه چاقی در ذهن شماست یک تصویر واضح از خودم در ذهنم ترسیم شد ، فردی با جسمی متناسب  که وزنه ای بسیار سنگین  و نا متقارن به نام چاقی رو به سختی دنبال  خودش می کشه و رشته ارتباطی این وزنه سنگین به این جسم متناسب رشته هایی هست که از سرم بیرون اومده و به این وزنه وصله و هر کدوم از این رشته ها که ضخامت های متفاوتی دارند نشان دهنده فرمول های ذهنی و  درصد باور من به اون باورها ست! 

      چقدر دلم میخواست که نقاشی بلد بودم و  این تصویر رو نقاشی میکردم و چقدر خوشحالم و آرامش دارم که در این مسیر نورانی  قرار گرفتم . 

      وقتی استاد در ارتباط با تفاوت دیدگاه یک فرد متناسب با یک فرد چاق صحبت می کردن یه نگاهی به گذشته خودم انداختم . کاملا حق با شماست استاد . 

      برای یک فرد متناسب سیری  برابر است با بر طرف شدن نیاز بدن اما در نظر  یک فرد چاق سیری مساوی است با خفگی ، البته خوشبختانه من مدت هاست که سعی کردم در حد خفگی غذا نخورم و حد تعادل رو رعایت کنم اما دیدم افرادی رو که از شدت غذا خوردن عرق بر پیشانی شون نشسته و از شدت خوردن به سختی نفس می‌کشند و  این واقعا غم انگیزه 😔

      من سال هاست که قند و شکر مصرف نمی کنم ، یک سری عادت های اشتباه رو در خصوص خوردن تنقلات و هله و هوله ترک کردم و سعی کردم به اندازه غذا بخورم اما همیشه برام سوال بود که چرا وزن کم نمی کنم . 

      بعد از شش روز گوش دادن فایل بسیار ارزشمند پر خوری عصبی و با آموزش استاد عزیز دارم تمرین می کنم که دو نفر باشم یکی آزاده ای که همچنان در حال تلاش برای رسیدن به تناسب اندامه و دیگری آزاده ای که ناظر بر اعمال آزاده ی اوله . این یعنی آگاه بودن به هر آنچه انجام میدم بدون اینکه خودم رو محدود کنم یا خودم رو سرزنش کنم ! می دونید نتیجه این کار برای من فوق العاده است چون دقیقاً آنچه رو که گفته شد به وضوح در خودم مشاهده کردم . اینکه یک فرد دارای اضافه وزن وقتی گرسنه میشه نمی تونه خودش رو کنترل کنه و هرچی دم دستش باشه میخوره . اینکه یه فرد دارای اضافه وزن برخلاف یک فرد متناسب علاوه بر دهانش  از چند طریق دیگه هم  غذا میخوره .

       وقتی خوراکی یا غذایی رو میبینه حتی اگر گرسنه نباشه، فرمان از طریق چشم به مغز ارسال میشه و  غذا میخوره !  وقتی بوی غذا به مشامش میرسه بازم حتی اگر گرسنه نباشه  فرمان از طریق حس بویایی به مغز ارسال میشه و اقدام به خوردن غذا می کنه !

       یا اگر کسی از غذایی یا رستورانی تعریف کنه تا نره و از اون رستوران غذا نخره و نخوره به آرامش نمی‌رسه و چه تعجب آور که حتی لمس کردن هم برای فرد چاق می تونه عاملی برای تحریک و استارت غذا خوردن باشه حتی در اوج سیری! 

      اگر بخوام با خودم صادق باشم من علاوه بر دهان از دو راه دیدن و بوییدن هم به شدت برای خوردن غذا تحریک میشم و مهمترین دلیل ریزه خواری های من همین مورد هست. همچنین دلیل اینکه شام میخورم حتی اگر گرسنه نباشم هم به همین دلیله . 

      البته اتفاق خیلی خوبی که طی این چند روز افتاده اول اینه که من به این موارد آگاه شدم ، البته باید بگم قبلاً هم به این رفتارها آگاه بودم اما این آگاهی جدید با قبل یک فرق اساسی داره ، در گذشته من تمام تلاشم رو میکردم که نسبت به این آگاهی ها بی تفاوت باشم چون دونستن این موارد خیلی احساس بدی بهم میداد اما در حال حاضر احساسی کاملا متفاوت نسبت به این آگاهی و خودم  دارم . حس خوبی دارم ، آرامش دارم و همین احساس خوب باعث شده که اگر ریزه خواری کردم و غذا هم خوردم اما میزان غذام متناسب تر از قبل باشه چون من ناظر ، در این مدت اصلا من رو قضاوت و سرزنش نکرده و هیچ فشاری به من نیاورده . چون من ناظر  می دونه که آزاده ی جویای تناسب اندام یک نو آموزه و نیاز به زمان داره برای یادگیری . چون من ناظر می دونه که باید راهنمای این آزاده باشه و باهاش صبوری کنه . چون من ناظر بسیار بسیار بسیار زیاد با آزاده ی نو آموز مهربانه . چون من ناظر خودش درد کشیده است و درد کشیده طبیبه ! چون من ناظر مثل سیمرغ از خاکستر وجود خود من زاده شده … 🥲 چون من ناظر خدای درون منه که سال ها منو صدا کرده اما صداهای درون مغزم اونقدر بلند بوده که خیلی وقت ها صداش رو نشنیدم اما این من ناظر مهربانانه وقتی خواسته ای از عمق جان داشتم در کوته زمانی برام فراهم کرده  و بی نهایت خوشحالم که الان اینجاست! در من ، در کنار من و همگام  و همراه با من! 

      خدای مهربانم سپاس که منو در مسیر این تجربه دلنشین و نورانی قرار دادی و   به جرات می تونم بگم که بهترین تجربه عمرم رو دارم با این روش هر لحظه حس می کنم و به دست میارم. 

      امیدوارم که این دل نوشته بر دل خوانندگان بنشیند و تا اعماق جان و ذهن شأن نفوذ کند،  چون از اعماق وجودم نشات گرفته است. 

      استاد عزیز ، ره جویان تناسب فکری در نور و آرامش جاری باشید . آمین 😌 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 6000 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 919 کلمه

      ب استفاده از غذا بیش از نیاز بدن پرخوری محسوب می شود.  در صورت نیاز بدن به تامین انرژی ، ترشح هورمون ها در بدنباعث ایجاد احساس گرسنگی می شود . در این هنگام فرد اقدام به خوردن غذا می کند . طبیعتاً استفاده بیش از اندازه از غذا بعد از سیری پرخوری محسوب می شود. اولین احساسی که بعد از پرخوری ایجاد می شود از نظر جسمی احساس سنگینی در معده است . بار ها و بارها در سال های گذشته به دلیل پرخوری احساس سفتی و سنگینی در ناحیه معده کردم . احساسی که ساعت ها طول کشید تا بر طرف شود و این احساس ناخوشایند جسمی همراه با عذاب وجدان همراه با سرزنش گری خودم در درجه اول و اطرافیان همراه بود . خوب از اونجایی که ما افکار چاق کننده ای در ذهن خود داریم پس بر اساس این فرمول ها هر آنچه که مازاد بر نیاز بدن استفاده شود به شکل چربی در بدن ذخیره شده و باعث ایجاد اضافه وزن می گردد. عموماً برای افراد چاق سیری برابر با ایجاد حس خفگی می باشد. گاها افرادی رو دیدم که از شدت غذا خوردن و ایجاد حس خفگی به سختی نفس می کشیدن و عرق می ریختن انگار که یک فعالیت سنگین بدنی انجام دادن! اگر از یک فرد متناسب بپرسید که چه روشی برای اندازه گیری غذای مورد نیاز خود برای مصرف دارد بدون شک‌ اول بهت زده می شود و بعد حتما خواهد خندید . چون یک فرد متناسب وقتی گرسنه شود غذا می خورد و سیری در یک فرد متناسب مساویست با رفع نیاز بدن . عمل یک فرد متناسب رابطه کاملا مستقیم با فرمول های صحیح ذهنی او دارد . اگر قبل از آشنایی با دوره لاغری با ذهن از من می پرسیدید که غذای مصرفی خودت رو چطور اندازه گیری می کنی قطعا اولین چیزی که (با افتخار !) مطرح می کردم این بود که من برنامه غذایی دارم و غذاهای مصرفی خودم رو با دقت وزن می کنم 😐 اما در حال حاضر ایمان دارم بهترین راه برای اندازه کردن میزان غذای مصرفی اصلاح و تغییر فرمول های اشتباه ذهنی است . با توجه به توضیحات استاد و مقایسه غذا خوردن خودم با افراد متناسب در گذشته خودم متوجه شدم که من در گذشته وقتی گرسنه می شدم با بی احترامی کامل نسبت به جسمم و روحم با بدن زیبا و ارزشمندم همچون سطل زباله رفتار می کردم . هر چیز بی ارزشی رو می خوردم بدون توجه به سالم بودن ماده غذایی . از نان خشک گرفته تا ریزه خواری های فاجعه بار . در اصل در تمام مدت اختیار من نه دست خودم که دست شکمم بود . اونقدر هول می زدم که حتی نمی تونستم بفهمم چی می خورم . شاید در نود درصد مواردی که اقدام به خوردن می کردم به جای مغزم چشمم ، بینی و گوشم منو تحریک به خوردن می کردن بدون اینکه گرسنه باشم . و وقتی چشم و بینی همزمان وارد عمل می شدن برای صدور دستور خوردن واقعا در ضعیف ترین حالت ممکن قرار می گرفتم . به چه صورت ، به این شکل که مثلاً ناهار یا شام خورده بودم . ظرف ها رو جمع می کردم و می بردم در آشپزخونه که بشورم . کاملا سیر هم بودم . در قابلمه رو باز می کردم تا غذای اضافه رو به درون قابلمه برگردونم . چشمم غذا رو می دید و در اوج سیری باز چند قاشق از غذای داخل قابلمه رو می خوردم . یا غذا درست می کردم ، عطر غذا به مشامم می رسید با اینکه گرسنه نبودم می رفتم سر قابلمه و بار ها و بارها ریزه خواری می کردم . دو راه بعدی تحریک به خوردن رو خوشبختانه تجربه نکردم اما همکاری داشتم که تقریبا تمام رستوران های شهر رو می شناخت و جزو اولین کسانی بود که رستوران های جدید رو کشف و برای خوردن غذا حتما به اون رستوران می رفت و به دیگران توصیه می کرد. جالبه که ایشون با لمس مواد غذایی هم تحریک به خوردن میشد. همیشه سعی می کرد بزرگترین شیرینی یا میوه رو برداره و به زبان ساده دست رد به هیچ خوراکی نمی زد . این شخص به شدت دچار اضافه وزن بود . 

      برای خودم خیلی جالب بود ! در متن قبلی که یاداشت کردم گفته بودم که با اینکه یک سری عادت های نادرست رو ترک کردم اما نمی دونم چرا کاهش وزن پیدا نمی کنم . الان متوجه شدم که من یک سری ابزار رو فقط حذف کردم اما کار اصلی که تغییر فرمول های ذهنی بود رو انجام ندادم . درست مثل آشپزی که تمام مواد غذایی رو در قابلمه ریخته و قابلمه رو روی گاز هم گذاشته ، اما شعله گاز رو روشن نکرده و بعد مستأصل هست که چرا غذا نمی پزه یا راننده ای که ماشین رو روشن کرده و تو دنده هم گذاشته اما پاش رو از روی کلاج بر نمیداره که ماشین حرکت کنه و بعد شاکیه که چرا ماشین راه نمیره . برای انجام هر کاری یک سری شرط لازم وجود داره و یک سری شرط کافی . حذف عادات اشتباه جزو شروط لازم برای تناسب اندام هست اما کافی نیست ، شرط کافی تغییر تغییر و اصلاح فرمول های ذهنی هست . بعد از گذشت سی و سه روز عضویت در این سایت ارزشمند خوشحالم که هنوز اینجا هستم . مطالب رو با جان و دل مطالعه می کنم و می نویسم . خدای مهربانم سپاسگزارم به خاطر این موهبت ارزشمند. استاد عزیز ، هم مسیران دوست داشتنی در نور و آرامش جاری باشید. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم