0

پرخوری عصبی چیست (قسمت ششم)

پرخوری عصبی
اندازه متن

سیاری از افرادی که اضافه وزن دارند علت چاقی خود را پرخوری عصبی می دانند.

آنها عقیده دارند بخاطر مشکلاتی که در زندگی دارند،‌بر اعصاب خود کنترل ندارند و به همین دلیل گرایش به غذا در آنها بیشتر می شود و به همین دلیل چاق شده اند.

نقش اعصاب در چاقی چیست؟

هر موضوعی از نظر علمی یا منطقی قابل قبول است که نتیجه مشابه و یکسان داشته باشد.

به عنوان مثال نیروی جاذبه زمین برای همه انسانها قابل درک و تشخیص است چون تفاوتی ندارد شما در کدام کشور زندگی می‌کنید،‌ اگر آنچه در دست خود دارید را رها کنید قطعا به زمین خواهد افتاد.

در مثالی دیگر برخورد یک سوزن با دست تمام انسانها تاثیر مشابه در ایجاد تحریک عصبی و بوجود آمدن احساس درد در نقطه برخورد می شود.

این حالت برای همه انسانها یکسان است. مرد یا زن بودن،‌ سیاه یا سفید بودن،‌ چاق یا لاغر بودن و … در این فرایند تاثیرگذار نیست.

هر عقیده‌ای درباره شرایط خود در زندگی دارید اگر برای همه انسان‌ها به همان شکل است، فکر و عقیده شما صحیح است.

اگر عقیده دارید عصبی بودن شما باعث پرخوری عصبی و در نهایت چاقی شما شده است و به همین دلیل نمی‌توانید لاغر شوید و لاغر بمانید، باید این حالت در تمام انسانها به همین صورت وجود داشته باشد.

اما با اندکی تفکر درباره افرادی که متناسب هستند یا توجه به افراد متناسبی که در اطراف شما بعنوان دوست یا فامیل یا همکار و … حضور دارند به وضوح خواهید دید که برخی از آنها حالت عصبی دارند و در موقعیت‌های مختلف عصبی می‌شوند اما مبتلا به پرخوری عصبی نیستند و چاق نشده‌اند.

نقش اعصاب در رفتار متناسب

تاثیر اعصاب بر افراد لاغر

شاید در ذهن شما این سوال پیش آمده باشد که چرا افراد لاغر با وجود عصبی مزاج بودن چاق نمی شوند؟

در لاغری با ذهن به این درک و آگاهی می‌رسیم که هر دلیل و توجیه‌ی برای چاقی خود داریم با جستجوی آن در انسان‌های اطراف خود به یقین برسیم که آیا دلیل من برای چاقی باعث چاقی همه انسان‌ها شده است یا فقط باعث چاقی من شده است؟

با این طرز نگاه به سادگی می‌توان به صحیح یا اشتباه بودن دلایل چاقی خود پی برد.

اگر شما عقیده دارید به دلایل مختلف حالت عصبی دارید و به همین دلیل به خوردن پناه می‌برید و پرخوری عصبی را دلیل چاقی خود می‌دانید باید هر فردی که توانایی کنترل احساس و اعصاب خود را ندارد و حالت عصبی دارد به خوردن بی رویه گرایش پیدا کرده و چاق باشد.

پس اگر این طور نیست و افرادی هستند که علیرغم داشتن حالت‌های عصبی دچار پرخوری عصبی نشده‌اند و چاق نیستند،‌ دلیل شما برای چاق بودن کاملا بی اساس و منطق است و فقط داشتن دلیل پرخوری عصبی برای چاقی خود سبب می شود شما همواره در حالت چاق باقی بمانید.

چرا که توانایی حل و فصل تمام مشکلات خود و رهایی از عصبی شدن و رسیدن به آرامش مطلق و همیشگی را ندارید بنابراین باور می‌کنید که نمی‌توانید هیچ‌وفت لاغر شوید و لاغر بمانید.

چالش ذهن چاق عوامل موثر بر چاقی

نقش باورها در چاقی

داشتن باور ” من پرخوری عصبی دارم ” به تنهایی می تواند مانع لاغر شدن شما و از طرفی سبب چاق تر شدن شما شود.

چرا من چاق شدم؟

عادت ها نقش اصلی در شکل گیری اضافه وزن دارند، هر فردی به میزان تنوع عادت های غذایی که دارد در شرایط چاقی متفاوتی به سر می برد.

پرخوری عصبی در حقیقت خوردن زیاد بخاطر اختلال در سیستم بدن ما نیست بلکه یک عادت است که به هنگام عصبی شدن در ما شکل می گیرد.

فردی که عادت دارد به هنگام تماشای تلویزیون تخمه یا تنقلات بخورد،‌ پرخوری تلویزیونی ندارد بلکه عادت دارد هنگام تماشای تلویزیون حتما چیزی بعنوان سرگرمی یا لذت بردن بیشتر از تماشای برنامه مورد علاقه خود بخورد.

هر رفتاری که از انسان سر می زند ارتباطی به درون او و سیستم بدن او ندارد که قابل تغییر نباشد بلکه آن رفتار فقط یک عادت است که بر اثر تکرار یک رفتار ساده در فرد شکل گرفته است و بر اثر استمرار در تکرار آن باعث ایجاد نتیجه متفاوت در زندگی فرد شده است.

عدم آگاهی از عادت های خود سبب عدم کنترل ما بر چاقی می‌شود و به همین دلیل افراد چاق امکان افزایش وزن تا هر عددی را دارند.

پرخوری عصبی

علت چاق شدن من چیست؟

از آنجایی که علت اضافه وزن در ذهن ماست، بنابراین برای کنترل و برطرف نموندن چاقی باید اطلاعات ذهنی خود درباره اضافه وزن را شناسایی و اصلاح کنیم، در این صورت لاغر شدن کاملا آسان و خودبخودی خواهد بود.

شناسایی عادت های چاق کننده مانند پرخوری عصبی سبب افزایش تسلط ما بر آنها شده و به مرور می‌توانیم عادت‌های پرتکرار خود را تغییر داده و در نهایت شرایط متفاوتی جسمی را تجربه کنیم.

رفتارهای ما تحت کنترل مغز ما قرار دارد و تمام عادت‌هایی که سبب اضافه وزن در جسم می‌شود در مغز ذخیره شده است و مغز ما بر اساس این اطلاعات دستورات واکنش‌های رفتاری ما که همان عادت‌های ما هستند را صادر می‌کند.

 مغز یک فرد متناسب با یک فرد چاق کاملا مشابه است اما تفاوت در فرمول‌هایی که در مغز آنها ثبت شده است باعث صادر کردن دستورات واکنشی متفاوتی در هر دو فرد می شود مانند اینکه عصبی شدن در فرد چاق باعث واکنش پرخوری عصبی اما در فرد متناسب باعث واکنش متفاوت مثل تند تند پلک زدن یا نفس نفس زدن و … می شود.

نتیجه تفاوت فرمول‌ها این است که یک فرد متناسب باقی می ماند و فرد دیگر به مرور چاق و چاق تر می‌شود.

خوردن در افراد متناسب و چاق

یک فرد متناسب برای تامین انرژی مورد نیاز بدن خود از طریق دهان خود اقدام به مصرف مواد غذایی می‌کند، اما یک فرد چاق علاوه بر دهان خود از چند طریق دیگر هم برای خوردن تحریک شده و  اقدام به خوردن می‌کند.

البته درنظر داشته باشید که هدف یک فرد چاق از خوردن تامین انرژی مورد نیاز بدن خود نیست، بلکه تلاش برای تجربه لذت و احساس خوب از خوردن مواد غذایی است.

این موضوع نقش بسیار مهمی در تفاوت بین افراد متناسب و چاق ایجاد می کند.

برای کسب آگاهی بیشتر درباره این موضوع بسیار مهم توصیه می کنم فایل آموزشی این قسمت را با دقت استفاده کنید و به توضیحات ارائه شده فکر کنید و شباهت رفتاری خود با این توضیحات را مدنظر داشته باشید.

چنانچه رفتارهای شما مشابه توضیحات ارائه شده بود، تصمیم بگیرید با اشتیاق و استمرار بیشتری مسیر لاغری با ذهن را ادامه دهید و مطمئن باشید از این مسیر به رویایی که سالهاست در حسرت آن هستید خواهید رسید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

تمرین این جلسه فوق العاده مهم و تاثیرگذار است تا حدی که در دوره ورود به سرزمین لاغرها توضیحات و تمرینات گوناگون برای درک بهتر و اصلاح موارد مطرح شده در این جلسه آموزشی ارائه شده است.

بنابراین انتظار دارم با اشتیاق و انگیزه عالی تمرین این جلسه را در بخش نظرات این جلسه ثبت کنید.

مرحله اول:

با دقت و شرح انشایی به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.

  • به نظر شما پرخوری کردن چیست؟
  • پرخوری کردن چه احساسی در شما ایجاد می کند؟
  • به نظر شما بین پرخوری کردن و چاق تر شدن یا لاغر نشدن چه ارتباطی وجود دارد؟
  • از نظر شما تا چه حد خوردن پرخوری محسوب نمی شود و بعد از آن پرخوری به حساب می آید؟
  • به عقیده شما برای اندازه گیری میزان غذایی که باید بخوریم به چه طریق باید عمل کنیم؟

پاسخ سوالات مطرح شده را به صورت شرح انشایی در بخش نظرات همین جلسه ثبت کنید.

توجه داشته باشید زمانی که برای فکر کردن و پاسخ دادن به سوالات جلسات آموزشی صرف میکنید بهترین و موثرترین اقدامی است که تاکنون برای لاغر شدن انجام داده اید.

مرحله دوم:

احتمالا با من هم عقیده هستید که همه افراد چاق غذا خوردن را عامل پرخوری می دانند و عقیده دارند که اگه غذا به اندازه زیاد و متنوع نباشه آنها پرخوری نخواهند کرد.

در فایل آموزشی درباره شباهت های غذا خوردن افراد متناسب و چاق توضیح داده شد همچنین تفاوت های غذا خوردن افراد چاق و متناسب شرح داده شد.

  • دیدگاه و درک خود از توضیحات ارائه شده درباره غذا خوردن افراد لاغر و چاق را بنویسید.

در فایل آموزشی توضیح داده شد که افراد چاق به طریق مختلف غذا می خورند. برای هر روش با ذکر مثال توضیح داده شد.

اکنون که این آگاهی فوق العاده مهم را دریافت کردید به سوالات زیر به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • انواع روش های غذا خوردن افراد چاق را نام ببرید؟
  • برای هر کدام از روش نامبرده شده شرح دهید که این رفتار در شما وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد به چه شکل انجام می شود. برای شرح خود مثال واقعی مطرح کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضاعطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.81 از 180 رای

https://tanasobefekri.net/?p=11437
229 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار محمد صادق
      1399/02/19 02:42
      مدت عضویت: 1668 روز
      امتیاز کاربر: 314 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 3,123 کلمه

      سلام به هم مسیر های عزیزم

      نکاتی که از این فایل دریافت کردم و برداشت‌هایی که داشتم به همراه تمرین و البته نتایجی که تا الان گرفتم:

      چطور مغز ما با استفاده از فرمول های ذهنی عادت‌های ما را تغییر میده؟

      توجه کردن به چاقی با نظارت داشتن به چاقی متفاوت هست. توجه کردن به چاقی یعنی مبارزه کردن با چاقی و تلاش برای حذف و فرار کردن از اون که نتیجه بخش نیست چون چاقی نتیجه مجموعه بذرهایی هست که در ذهن ما کاشته شده و برای تغییر نتیجه باید علف های هرز ذهنی رو کوتاه کرد و بذرهای جدید رو کاشت یا به قولی نظارت داشت. و اولین گام برای این کار این هست که باور کنیم ریشه ی چاقی در ذهن ماست. بارها شده تلاش کردیم برای تحت فشار گذاشتن جسم و در نهایت مدتی نتیجه گرفتیم و بعد دوباره به حالت قبل برگشت پیدا کردیم. چرا؟ چون ریشه رو تغییر ندادیم. علت اصلی رو درست نکردیم. مثل سقفی که نشتی داره و ما میایم گچ کاریش میکنیم و دوباره نم میده و کل گچ ها فرومیریزه اگر دلیل اصلی نشتی سقف رو برطرف کنیم دیگه دیواری که برای گچ کاریش کلی زحمت کشیدیم خراب نمیشه. پس باید بریم سراغ ریشه. چاقی نتیجه فرمول های ذهنی ماست و جسم بنده خدا از خودش برای چاقی تصمیم نمیگیره و این مغز هست که بر اساس فرمول های ذهنی دستور و فرمان صادر میکنه و کسی که فرمول هاش در مسیر چاقی باشه رفتارها و عادت‌هایی درش به صورت اتوماتیک بوجود میاد که اون رو در مسیر چاق‌تر شدن هدایت میکنه و وقتی ما این فرمول ها رو تغییر میدیم به رفتارها و عادت‌هایی هدایت می‌شویم که ما رو به سمت متناسب شدن هدایت میکنه.

      فردی که به مواد مخدر اعتیاد داره جسمش داره نشون میده که اعتیاد داره، جسم اش تصمیم گیرنده اعتیاد اون فرد نبوده. یعنی این موضوع در ذهن شروع شده فرمول های اعتیاد به مواد مخدر شکل گرفته و فرد شروع کرده یواش یواش به تکرار اون فرمول ها و به یک فرد معتاد تبدیل شده که نمیتونسته اون رفتار رو انجام نده

      اعتیاد یعنی رفتاری که نتونیم اون رو انجام ندیم. به این میگویند اعتیاد و «چاقی هم یک اعتیاده» «اعتیاد به پر خوری، اعتیاد به مصرف بی رویه»

      مغز ما کنترل کننده جسم ماست و مغز افراد چاق و متناسب به یک شکل داره عمل میکنه. همانطور که مغز داره ضربان قلب یک فرد چاق رو کنترل میکنه ضربان قلب یک فرد متناسب رو هم کنترل میکنه سؤال اینجاست که چطوره مغز در جسم افراد چاق باعث اضافه وزن میشه و در یک فرد متناسب به این حالت نمیرسه؟

      مشکل ما این هست که ما نظارتی بر شرایطمون نداریم و مرتب با چاقی درگیر هستیم و به جای اینکه نظارت کنیم چرا داریم چاق می‌شویم و چه چیزی باعث اضافه وزن ما شده اومدیم با چاقی مبارزه کردیم و به جسممون فشار آوردیم. اضافه وزن ما اصلاً در جسم ما نیست وپ نتیجه فرمول های ذهنی ماست که داره در جسم ما نشونش میده.

      لاغری با ذهن بسیار سادست و بسیار راحت‌تر از چاقی با ذهنه

      شما هر روز برای چاقی رنج میکشی و وقتی نمیخوری ناراحتی وقتی میخوری ناراحتی و حس میکنی داری چاق‌تر میشی و به شدت ذهن درگیری و به هم ریختگی داره. (پسر این چقدر حرف درستی هست درگیری ذهنی حاصل از حرکت در مسیر اشتباه)

      دلیل اینکه لاغری «با ذهن» سادست اینه که وقتی تبدیل به ناظر بشی و ببینی چه رفتاری باعث چاقی شما شده اون وقت راحت تغییرش میدی و آرامش میگیری و مطمئنی رفتار درستی داشتی و مطمئن هستی که روش صحیحی رو در پیش گرفتی. در صورتی که در روش‌های مرتب به خودت سختگیری میکردی و به خودت و جسمت فشار می‌ آوردی و همش میدونستی که جواب نمیده! (پسر چه فشار روحی ای و چه زجری رو تحمل میکنه فردی که در مسیر اشتباه هست، به خاطر این نعمت سپاسگزارم چقدر این مسیر لذت بخشه)

      فایل تأثیر تبلیغات بر تناسب اندام مشاهده شود به همراه خواندن مقالات و نکات طلایی سایت.

      این آگاهی ها تجربیات فردی هست که از چاقی به تناسب اندام رسیده پس بسیار ارزشمنده و نتیجه بخش

      با این تیکه خیلی حال کردم، من عاشق لاغر شدنم عاشق این‌ام که یک انسان بتونه شرایط جدیدی رو در زندگی‌اش تجربه کنه. به نظر منم واقعاً لذت بخشه خیلی معنویه این کار

      نمیدونید چقدر لذت بخشه آدم بتونه آزادانه لباس انتخاب کنه
      نمیدونید چقدر لذت بخشه آدم آزادانه بتونه هر جا دوست داره حضور پیدا کنه
      نمیدونید چقدر لذت بخشه وقتی اعتماد به نفست بارها و بارها بیشتر میشه
      نمیدونید چقدر لذت بخشه که فرد خودش تصمیم گیرنه زندگیش میشه
      نمیدونید چقدر لذت بخشه که احساس منفی نداشته باشی در برابر مواد غذایی (احسنت دقیقاً)
      نمیدونید چقدر لذت بخشه وقتی کسی نست که حرف‌های زننده و سرزنش کننده بهت بزنه
      میدونید چقدر لذت بخشه؟ بهش فکر کنید ببینید چقدر حالتون خوب میشه

      من شخصاً خیلی از این موارد رو تجربه نکردم و با اینکه در مسیر ناصحیح بودم این نعمت‌ها رو داشتم خداروشکر میکنم.

      ادامه بدهید متناسب می‌شوید من تضمین میکنم متناسب میشوید!

      وقتی فرمول های چاقی در ذهن ما شکل میگیره یواش یواش عادت‌های ما عوض میشه و انگار سیستم بدن ما عوض میشه.

      بررسی موضوع خوردن (این بخش بسیار جذابه حتماً تا آخر چند بار بخونیدش، به نظرم این بخش فقط در مورد خوردن نیست در بسیاری از موارد دیگه و دلیل جنس فرمان دادن مغز در زندگیمون هم هست که بعداً در موردش شاید صحبت کردم)

      ما خیلی از خوردن میترسیم و عامل اضافه وزن میدانیمش.

      یک فرد متناسب چطوری مواد غذایی بدنش رو تأمین میکنه؟ چطوری انرژی جسمش رو تأمین میکنه؟؟ پاسخ:‌ خب از طریق خوردن

      خوردن از چه طریقی انجام میشه؟ پاسخ: دهان

      یک فرد متناسب «وقتی بدنش نیاز به انرژی داره و نیاز به مواد غذایی برای تبدیل انرژی داره فرمان مغز صادر میشه که ما باید غذا بخوریم و سلول‌ها میگن ما نیاز داریم به انرژی، فرمان توسط مغز صادر میشه. فرد متناسب در این حالت هیچ‌گاه هیجان‌زده نمیشه! و مرتب نمیگه گشنمه گشنمه

      یک فرد چاق وقتی احساس گشنگی کنه دیگه واویلا. هی میگه «گشنمه گشنمه» «چی کار کنم» «بریم یک جایی غذای بخوریم» «بزار غذا درست کنم بخوریم» «بزار غذا رو بخوریم بعد فلان کار رو بکنیم» «بزار بریم فلان جا غذا بخوریم» یعنی «همه چیز رو میندازه برای بعد از غذا خوردن» و «بسیار هیجان‌زده میشه برای غذا خوردن»

      یک فرد متناسب انتخاب میکنه از چه ماده غذایی ای که دوست داره بخوره. از دهانش اون غذا رو میزان نیازش میخوره و سیر میشه و دیگه ادامه نمیده

      یک فرد متناسب هرچقدر غذا متنوع باشه و هرچقدر زیاد باشه براش تفاوتی نداره اون دیگه سیر شده.

      در فرد چاق فرمول چی میگه؟ میگه غذا بخور. تا به چی برسی؟ به خفگی! یعنی باید در حالت خفگی قرار بگیری تا فکر کنی سیر شدی. یک فرد متناسب به هیچ وجه در ذهنش سیری برابر خفگی نیست.

      سیری یعنی رفع نیاز بدن

      در دوره لاغری با ذهن ما آموزش میدیم که چطور سیری برابر بشه با رفع نیاز بدن. نه اینکه سیری یعنی خفگی. نه اینکه سیری یعنی پر خوری. نه ای اینکه سیری یعنی هر چی هست رو باید بخوریم

      یک فرد چاق وقتی احساس میکنه گرسنه اش هست گرسنه اش نیست از اون حالت خفگی بکم اومده پایین‌تر و فکر میکنه گرسنه اش هست و مغز فرمان خوردن رو صادر میکنه

      یک فرد چاق معمولاً انتخابی نداره هر چه که بیاد رو میخوره

      تجربه رضا: به طرف نون خامه ای تعارف میکردن می‌گفت نه سیرم. من میگفتم (به عنوا نفرد چاق) یعنی چی سیرم؟ بزار دهنت بخور دیگه. اون می‌گفت از گلوم پایین نمیره اصلاً من اینو درک نمیکردم و میگفتم یعنی چی از گلوم پایین نمیره؟! مگه راهش رو بستن ؟‌ (خیلی خندیدم)

      یک فرد چاق بدون اینکه انتخاب کنه هر چی بود رو میخوره تا سیری عطشش بخوابه تا اینکه غذای اصلی رو بیارن.

      یک فرد متناسب گرسنه اش بشه غذایی که هست رو دوست نداشته باشه نمیخوره. یا غذایی که دوست داره تهیه میکنه یا کلاً نمیخوره

      پرسیدم از فرد گرسنه گشنت شده نمی آیی نصفه پرسی بخوری رفع نیاز بشه؟ گفت نه من تحمل میکنم تا یک چیزی که دوست دارم رو بخورم

      چقدر تفاوت هست بین رفتار یک فرد چاق با یک فرد متناسب

      یاداشت محمد صادق:‌ همین موضوع به نظرم نشون میده که تناسب اندام چقدر بر عزت نفس و احساس لیاقت و اعتماد به نفس ما تأثیر میگذاره و چقدر لذت بخشه. یک فرد متناسب واقعاً به معنای واقعی کلمه برای خودش ارزش قائله و هر چیزی رو نمیخوره. برای طعمی که وارد دهانش میشه ارزش قائله. برای میزان غذاش ارزش قائله. برای جسمش ارزش قائله. برای لذت روحیش ارزش قائله. خدایا شکرت

      تجربه رضا: در یخچال باز میکردم و هر چی بود مال دو هفته پیش مال یک هفته پیش میخوردم یخ زده بود میخوردم مینداختم بالا.

      محمد صادق: دمت گرم که تغییر کردی و برای خودت ارزش قائل شدی.

      بر خودتون آگاه باشید بر رفتارتون آگاه باشید و ناظر باشید و از امروز تبدیل به دو نفر بشوید یک نفر شماست و داره راه خودش رو میره و یک نفر که خود شماست. این ذهن ناخودآگاه شماست که دارم بهش یاد میدم چطور باید نظارت کنه بر رفتار غذایی. آگاه باشید. دو نفری میخوایم بریم جلو دیگه.

      یک فرد متناسب فقط از راه دهانش غذا میخوره اما یک فرد چاق به راحتی از ۵ طریق غذا میخوره. فرد متناسب یک دهان داره فرد چاق ۵ دهان داره

      راه اول: دهانی که همه داریم و میبنیم . دست میکنیم بر میداریم و میخوریم.
      راه دوم: افراد چاق با چشمانشون غذا میخورن (پسر عجب آگاهی ای.. این فقط در موضوع لاغری با ذهن نیست.. ما با چشمامون در تمامی ابعاد زندگی خیلی چیزها میخوریم! آیا مواظبیم چی میخوریم؟ هم جهت با خواسته‌ها یا نه؟ احسنت رضای عزیز)

      یک فرد چاق به این شکل عمل میکنه که غذاش رو از راه دهان خورده و به حد خفگی هم رسیده و گذاشته غذا رو کنار. حالا همسرت میاد برات یک چیزی میاره به هر طریقی. یکی با یک جعبه شیرینی وارد خونه میشه. شما اون رو می‌بینی – فقط می‌بینی – و تصمیم میگیری که بخوری. آیا گشنته؟ نه. آیا مغز فرمان داد؟ نه. چشم فرمان و تصویر شیرینی رو میده به مغز و مغز میگه عه؟ از این پیدا کردی؟ بخور. در اصل چشم دعوت میکنه شما رو به خوردن. چشم پیغام رو میده به مغز و مغز ما تصویریه. وقتی من تصویر شیرینی رو می‌بینم حالا نون خامه ای و هر چیزی که باشه که من دوستش دارم وقتی تصویرش رو مییدم مغز من به خاطره من و تجربه من که همیشه دیدش خوردم رو به خاطر میاره و یک تصویر براش روشن میشه که شیرینی. اینجا «فرمول چیه؟» هر وقت این تصویر بود مساوی است با فرمان خوردن و بالافاصله مغز فرمان خوردن میده و میگه بخور. و من یادم میره که سیری یعنی چی خفگی یادم میره.یک دونه دو دونه بر میدارم و میخورم.

      در این مثال مغز من فرمان صادر نکرد چون مغز من بر اساس پارامترهای درونی خودش که احساس گرسنگی بود فرمان خوردن رو صادر نکرد و بلکه چشم من شیرینی رو دید و فرمان رو به مغز داد و تصویر رو فرستاد به مغز. و مغز تحلیل کرد که بلافاصله عه شیرینی باید بخوری و فرمان خوردن صادر شد و شیرینی رو خوردم

      یک فرد متناسب هرگز با چشمانش غذا نمیخوره. سؤال کنید. بگو شما غذا رو خوردی سیر شدی آیا شیرینی یا هر چیز دیگه ای ببینی میخوری؟ امکان نداره بخوره.

      راه سوم:‌ بینی. تصور کنید غذا رو خوردید و کاملاً سیر ستید تشریف میبرید خونه مادر و غذایی که مادر درست میکنه معمولاً یک چیز دیگه هست و خیلی بو و عِطر عالی داره وارد میشی نه غذا رو دیدی نه هنوز تصمیمی برای خوردن غذا داری نه مغز دستور به خوردن داده بوش رو استشمام میکنی بوی قرمه سبزی یا هر غذایی که عاشقش هستی وقتی عِطر اون غذا استشمام میشه بازم مثل یک تصویر سریع به مغز میره و یک فرمان عصبی ارسال میشه که عه بوی اون غذاست فرمول چی میگه؟ تجربه قبلی چی بوده؟ بوی غذا مساوی است با خوردن و میخوری. بارها شده سیر بودیم و تصمیم به خوردن نداشتیم وارد یک محل شدیم و بوی غذا رو استشمام کردیم بوی کباب استشمام کردیم و همون لحظه دلت خالی میشه و انگار چیزی توش نیست و گشنه میشی و میخوری.
      یک فرد تناسب به هیچ وجه از راه بینی تحریک به خوردن نمیشه و ذهنش اصلاً این فرمانرو تحلیل نمینه که به شام خوردن تبدیل بشه

      راه چهارم: گوش. پیش اومده براتون که در مورد چیزی اطلاع نداشتیت و دوستمون میاد تعریف میکنه که وای دیشب رفتیم فلان رستوران جدید و چه غذایی بود. اصلاً دیوانه میشدی. انقدر زیاد بود انقدر خوشمزه بود چقدر ارزون بود و اصلاً قیمت هاش عالی هست. نه اینکه اولش بود تو تخفیف بود فلان. این اطلاعات با گوش به مغز میرسه و فرمان چیه؟ بر اساس فرمول های ذهنی. فرمول ساخته شدنست از قبل. غذای جدید بای خورده بشه. فرمان جدید صادر میشه و ذهنت میبرت تا بخوری و به این میگوییم خوردن های زمان دار.

      یک فرد متناسب هرگز از طریق گوشش اقدام به خوردن نمیکنه.

      راه پنجم: لمس کردن. حس کردن. حس لامسه. بارها شده تصمیم گرفتی یک دونه شیرینی برداری و بعد شیرینی رو دستت میگیری نرم هست و تازه هست بلافاصله تصمیم میگیری دو تا برداری بخوری. چرا؟ چون اون گرفتن شیرینی یک پیای به مغز من میده که میگه شیرینی دانمارکی یا هر چی و بلافاصله میگی چون تازست و خوبه بزار دو تا بردارم. یعنی لمس کردن تشدید میکنه و باعث میشه بری برای دومی و سومین شیرینی. یا وقتی گاز میزنی شیرینی رو طعمش باعث میشه که بری برای شیرینی بعدی.

      افراد متناسب هرگز با گرفتن چیزی تحریک نمیشن

      صنعت غذایی کشور توسط احساس غذایی ما تنظیم میشه. نیازمون به خوردن.

      یک نکته‌ای که برام جالب توجه هست اینه که استاد رضا عطار روشن عزیز هنوزم خودش رو چاق خطاب میکنه و همین نکته میتونه این اهمیت رو به ما برسونه که چرا همیشه تو مسیر تناسب هست و چرا ادامه میده. چون میدونه روند تغییر همیشه باید ادامه داشته باشه.

      تصاویر جذاب مواد غذایی با آهنگ‌های شاد و لباس‌های زیبا و رنگ‌های شاد برای تحریک چشم گوش و .. هست و افرادی که فرمول های ذهنی چاق دارند تحریک میشوند. این‌ها بخش کوچکی از تأثیر فرمول های ذهنی و تغییر رفتارهای چاقی هست.

      در افراد متناسب هرگز چین تغییرات رفتاری ای وجود نداره و مغز اونها با مغز ما تفاوت نداره بلکه تفاوت در فرمول های ذهنی هست.

      تمرین: آگاه باشید از رفتارهای غذاییتون. خودتی دیگه. بشین بنویس در طول روز چه رفتارهایی داری که فرمان مغزت نبوده و اول شما اطلاعات رو گرفتی و تحریک شدی و بعد مغز گفته عه اطلاعات جدید فرمان صادر شده.

      بارها شده وقتی افراد دارن یک چیزی رو میخورن و ازش تعریف کردن یا هر چی منم گفتم بزار بخورم. یا وقتی بوی غذا میومده میگفتم بزار تست کنم. اغلب هم تست مزه میکردم نه اینکه کلاً بخورم. این موضوعات نشون میده که منم نگاه نکردم ببینم نیازم هست یا نیست و بر اساس تحریک خوردم. یا وقتی که میخوایم بریم بیرون من عادت دارم که یک چیزی با خودم ببرم بخورم. شکلاتی گزی چیزی و میگم همزمان که دارم از زیبایی‌ها لذت میبرم بزار یک چیزی هم بخورم. در‌واقع موضوع نیاز نیست موضوع یک همزمانی بین دیدن طبیعت زیبا و خوردن هست. من وقتی میرم پیاده روی با خودم بطری آب میبرم که بنوشم. یا بیسکوییت میبرم روی صندلی پارک میشنیم و میخورم.

      باتوجه به آگاهی‌هایی که الان دارم نمیگم نباید کلاً چیزی نخورم ولی حجم رو کم میکنم یک دونه شکلات یا گز بسه. چند تا دونه بیسکوییت دو تا سه تا بسه. در مورد آب هم زیاد شنیدم که میگن ۷۰٪ بدن آبه باید زیاد بخوری و الان تصمیم گرفتم هر موقع احساس تشنگی میکنم و نیازه بخورم نه اینکه همینطوری هی آب بخورم. هر موقع احساس تشنگی کنم مصرف میکنم.

      ادامه نکات:
      افرادی که از دوره لاغری با ذهن استفاده میکنن بعد از چند روز میان میگن امروز رفتم فلان جا خونه مادرم اگر قبلاً بود چی کارا که نمیکردم فلان غذا هم بود و من خیلی دوست داشتم ولی منصرف شدم و نخوردم و خودشون شگفت زده میشن که چه اتفاقی افتاده و چطور شده میل ندارن. چون چند روزه داره روی خودش کار میکنه و مقداری فرمول ها رو دست کاری کرده و نتایج داره خودش رو نشون میده.

      وقتی شما تغییرات رفتارت رو ببینی به جسمت نگاه نکن. جستمت فعلاً کار داره تا لاغر بشه. اول فرمول عوض میشه در ذهن و بعد تغییر در رفتارها

      بارها و بارها خودت رو تشویق کن و تحسین کن و نرو جلوی آینه بگو امروز نخوردم مثلاً که چی؟ چیزی عوض نشده! خودت رو سرزنش نکن

      یک درخت میوه دادن مرحله آخرشه. از جوانه زدن آن هسته شروع میشه وقتی جوانه زده بشه وقتی اون شکاف ایجاد میشه و اون تغییر در بذر هسته ایجاد میشه دیگه تا هرجا که باید پیش میره و بزرگ میشه و سایه میده میوه میده اصلاً عجیب

      هر تغییری در خودت می‌بینی یعنی جوانه ها زده شده و خودت رو تشویق کن و ادامه بده و به خودت تبریک بگو و تکرار کن و من هم به تو کمک میکنم و تمام سعیم بر ای هست که از طریق فایلهای رایگان و دوره ها تغییر رو آسون کنم

      این حرف‌ها فوق‌العاده ارزشمنده هیچ جای دیگه این حرف‌ها رو نمیشنوید در هیچ کتابی نیست این‌ها تجربه‌های خودم به همراه الهاماتی هست که از خداوند گرفتم و از اون استفاده کردم و نتیجه گرفتم.

      دلیل اینکه هنرجوهای من از من خیلی بهتر نتیجه میگیرن آینه که اونها این بسته آموزشی آماده رو دارند استفاده میکنن

      خداوند شما رو به این مسیر هدایت کرده پس ادامه بدید

      خداوند به زور کسی رو هدایت نمیکنه اون شما رو اول مسیر قرار میده و شما از طریقی با این سایت آشنا شدی یکی گفته تو اینترنت سرچ کردی و هدایت شدی

      الگو هدایت خیلی برام جالب بود: با فردی تماس داشتم گفت تو اینترنت سرچ کردم آرزوی من لاغری و با سایت شما آشنا شدم. خیلی خوشحال شدم با اینکه روش کار نکردم و شاید اصلاً به کارش نبرده بودم ولی چطور شده‌ این دوست خوبمون این عبارت رو جستجو کرده و و خداوند ایشون رو هدایت کرده به این مسیر آیا غیر از آینه که هدایت خداونده؟

      وقتی هدایت شدی و اینجا هستی، بقیه کار کار خودته و اقدام عملی تو هست و ادامه دادن

      دلیل نتایج دوستانی که در لاغری با ذهن شرکت کردن این هست که مراحل رو گام به گام طی کردن

      وقتی جوانه ها زده شده و تغییرات رو در خودت دیدی تصمیمت رو بگیر که ادامه بدی این جوانه هارو و میخوای درخت تنومند تبدیلش کنی؟ میخوای لاغری رو در وجودت نهادینه کنی یا نه؟ یا میخوای رها کنی؟

      خداوند شما رو به این مسیر هدایت کرده و منم تمام تلاشم این هست که شما رو در این مسیر حفظ کنم تا جوانه ها شکل بگیره احساستون عالی بشه و تغییرات رو ببینید و دیگه تصمیم بازم با خودتونه که دوره آموزشی رو ادامه بدید یا رها کنید

      امیدوارم تصمیمتونرو بگیرید و یکبار برای همیشه فرمولها رو تغییر بدهید و لذت متناسب شدن رو تجربه کنید

      دوستان عزیزم همواره در مسیر متناسب شدن و زیبایی اندام باشید.
      عاشقتونم محمد صادق.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمد صادق
      1399/02/23 01:50
      مدت عضویت: 1668 روز
      امتیاز کاربر: 314 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 197 کلمه

      سلام مهدیه عزیز

      دوست من موضوع اینجاست که فرمول های ذهنی هستن که مغز توسط اونها داره به بدن ما فرمان میده. ما باید این فرمول ها رو با تکرار فایل ها و کاشتن بذرهای لاغری تغییر بدیم. یعنی وقتی فوکوس روی تغییر فرمول های ذهنی باشه به صورت خودکار دیگه مغز کمتر فرمان میده که بخور و سپس موضوع غذاخوردنت حل میشه. اما اگه بخوای همون مسیر قبلی رو بری یعنی بدون اینکه روی فرمول ها تمرکز کنی فقط بخوای نخوری که میشه همون رژیم سخت و درد آور. چرا سخت؟‌ چونکه مغز دستور میده بخور اما تو میخوای مقاومت کنی و نخوری. و این میشه درگیری ذهنی. بنابراین ما میخواهیم یادبگیریم فرمول ها رو عوض کنیم که مغز دستور نده بخور. و مغز دستورات متناسب کننده رو بده که در این حالت وقتی فرمول کمی تغییر کنه خودت متوجه میشی رفتارتم داره تغییر میکنه. بنابراین فرمول های ذهنی ما هستند که دارند رفتارهای ما رو ایجاد میکنند وقتی فرمول ها چاق کننده باشه هدایت میشویم به سمت رفتارها و عادت های چاق کننده و وقتی فرمول های ذهنی متناسب کننده باشه هدایت میشیم به سمت لاغری. دوست داشتم این نکته رو باهات به اشتراک بگذارم. عاشقتم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمد صادق
      1399/02/23 01:28
      مدت عضویت: 1668 روز
      امتیاز کاربر: 314 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 103 کلمه

      سلام
      این خیلی خوبه که داریم آگاه میشیم به رفتارهامون
      «وقتی من غذا خورده بودم بعد شوهرم از بیرون میومد و شیرینی یا هر چیز دیگه میاورد من حتما ازش میخوردم بدون توجه به اینکه سیر هستم»
      «میرفتم فروشگاه یه خوراکی برای خودم میخریدم»
      «ه بار اومدم تهران خونه خالم بعد دختر خالم یه شب از یه فست فود پیتزا سفارش داد و خیلی تعریف اون فست فود رو کرد الان چند سال ازون قضیه میگذره تازگی یه شعبه ازون فست فود تو شهر ما زدن من هنوز یادم هست چند بار رفتم تا آدرسشو پیدا کردم با اینکه مسیرش طولانی بود ولی هر طور بود رفتم»
      سپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمد صادق
      1399/02/19 02:55
      مدت عضویت: 1668 روز
      امتیاز کاربر: 314 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 43 کلمه

      سلام پریسا. این خیلی خوبه که انقدر فرکانس های عالی به جهان ارسال میکنی. من لایق داشتن تناسب فکری و تناسب اندامم. این جمله خیلی قوی هست و تکرارش باعث میشه واقعا بهش برسی. هر روز به سمت زیبایی های بیشتر هدایت بشی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمد صادق
      1399/02/19 02:49
      مدت عضویت: 1668 روز
      امتیاز کاربر: 314 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 61 کلمه

      به قول استاد عزیزم که میگه قبل از اینکه به هدفت برسی یک هدف بزرگتر انتخاب کن. این کار شما دقیقا مصداق همینه. هیچ کاری در دنیا مهم تر از کار کردن روی ذهن نیست. چون منبع همه چیز چه در درون و چه در بیرون از ذهن هست. بزرگترین سرمایه گذاری زندگی سرمایه گذاری کردن روی خودمان و ذهنمان هست.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمد صادق
      1399/02/19 02:48
      مدت عضویت: 1668 روز
      امتیاز کاربر: 314 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 164 کلمه

      سادات عزیز دمت گرم!
      خیلی مهمه که هدفمون رو همواره به خاطر داشته باشیم و نگذاریم کم رنگ بشه. این اصل در کل زندگی بسیار اهمیت داره.
      من هدفم این هست که وزنم رو با قدرت ذهن به ۶۳ کیلوگرم برسونم و الان ۶۵ کیلو شدم و هدفم هست که به زیبایی اندام مد نظرم به صورت پایدار برسم و الگو من که تقریبا همه زیبایی هایی که من میخوام رو داره محمد کاشانکی هست که بدن بسیار خوش فرم و عالی ای داره و عکس های مسابقاتش رو دیدم بی نظیره و کاملا مورد علاقه منه. پیش به صورت هدف.

      با این قسمت هایی که نوشتی من زیبا شاداب خندان و امیدوار هستم و پوست من سالم و صاف است و موهایم پرپشت و بلند است و صورتم متناسب با بدنم هست بسیار لذت بردم. خیلی احساس ارزشمندی و لیاقت رو درش دیدم. امیدوارم هر روز در مسیر تناسب و زیبایی اندام باشی و کوهی از نعمت و ثروت و خوشبختی رو در زندگیت تجربه کنی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم