0

پرخوری عصبی چیست (قسمت ششم)

پرخوری عصبی
اندازه متن

سیاری از افرادی که اضافه وزن دارند علت چاقی خود را پرخوری عصبی می دانند.

آنها عقیده دارند بخاطر مشکلاتی که در زندگی دارند،‌بر اعصاب خود کنترل ندارند و به همین دلیل گرایش به غذا در آنها بیشتر می شود و به همین دلیل چاق شده اند.

نقش اعصاب در چاقی چیست؟

هر موضوعی از نظر علمی یا منطقی قابل قبول است که نتیجه مشابه و یکسان داشته باشد.

به عنوان مثال نیروی جاذبه زمین برای همه انسانها قابل درک و تشخیص است چون تفاوتی ندارد شما در کدام کشور زندگی می‌کنید،‌ اگر آنچه در دست خود دارید را رها کنید قطعا به زمین خواهد افتاد.

در مثالی دیگر برخورد یک سوزن با دست تمام انسانها تاثیر مشابه در ایجاد تحریک عصبی و بوجود آمدن احساس درد در نقطه برخورد می شود.

این حالت برای همه انسانها یکسان است. مرد یا زن بودن،‌ سیاه یا سفید بودن،‌ چاق یا لاغر بودن و … در این فرایند تاثیرگذار نیست.

هر عقیده‌ای درباره شرایط خود در زندگی دارید اگر برای همه انسان‌ها به همان شکل است، فکر و عقیده شما صحیح است.

اگر عقیده دارید عصبی بودن شما باعث پرخوری عصبی و در نهایت چاقی شما شده است و به همین دلیل نمی‌توانید لاغر شوید و لاغر بمانید، باید این حالت در تمام انسانها به همین صورت وجود داشته باشد.

اما با اندکی تفکر درباره افرادی که متناسب هستند یا توجه به افراد متناسبی که در اطراف شما بعنوان دوست یا فامیل یا همکار و … حضور دارند به وضوح خواهید دید که برخی از آنها حالت عصبی دارند و در موقعیت‌های مختلف عصبی می‌شوند اما مبتلا به پرخوری عصبی نیستند و چاق نشده‌اند.

نقش اعصاب در رفتار متناسب

تاثیر اعصاب بر افراد لاغر

شاید در ذهن شما این سوال پیش آمده باشد که چرا افراد لاغر با وجود عصبی مزاج بودن چاق نمی شوند؟

در لاغری با ذهن به این درک و آگاهی می‌رسیم که هر دلیل و توجیه‌ی برای چاقی خود داریم با جستجوی آن در انسان‌های اطراف خود به یقین برسیم که آیا دلیل من برای چاقی باعث چاقی همه انسان‌ها شده است یا فقط باعث چاقی من شده است؟

با این طرز نگاه به سادگی می‌توان به صحیح یا اشتباه بودن دلایل چاقی خود پی برد.

اگر شما عقیده دارید به دلایل مختلف حالت عصبی دارید و به همین دلیل به خوردن پناه می‌برید و پرخوری عصبی را دلیل چاقی خود می‌دانید باید هر فردی که توانایی کنترل احساس و اعصاب خود را ندارد و حالت عصبی دارد به خوردن بی رویه گرایش پیدا کرده و چاق باشد.

پس اگر این طور نیست و افرادی هستند که علیرغم داشتن حالت‌های عصبی دچار پرخوری عصبی نشده‌اند و چاق نیستند،‌ دلیل شما برای چاق بودن کاملا بی اساس و منطق است و فقط داشتن دلیل پرخوری عصبی برای چاقی خود سبب می شود شما همواره در حالت چاق باقی بمانید.

چرا که توانایی حل و فصل تمام مشکلات خود و رهایی از عصبی شدن و رسیدن به آرامش مطلق و همیشگی را ندارید بنابراین باور می‌کنید که نمی‌توانید هیچ‌وفت لاغر شوید و لاغر بمانید.

چالش ذهن چاق عوامل موثر بر چاقی

نقش باورها در چاقی

داشتن باور ” من پرخوری عصبی دارم ” به تنهایی می تواند مانع لاغر شدن شما و از طرفی سبب چاق تر شدن شما شود.

چرا من چاق شدم؟

عادت ها نقش اصلی در شکل گیری اضافه وزن دارند، هر فردی به میزان تنوع عادت های غذایی که دارد در شرایط چاقی متفاوتی به سر می برد.

پرخوری عصبی در حقیقت خوردن زیاد بخاطر اختلال در سیستم بدن ما نیست بلکه یک عادت است که به هنگام عصبی شدن در ما شکل می گیرد.

فردی که عادت دارد به هنگام تماشای تلویزیون تخمه یا تنقلات بخورد،‌ پرخوری تلویزیونی ندارد بلکه عادت دارد هنگام تماشای تلویزیون حتما چیزی بعنوان سرگرمی یا لذت بردن بیشتر از تماشای برنامه مورد علاقه خود بخورد.

هر رفتاری که از انسان سر می زند ارتباطی به درون او و سیستم بدن او ندارد که قابل تغییر نباشد بلکه آن رفتار فقط یک عادت است که بر اثر تکرار یک رفتار ساده در فرد شکل گرفته است و بر اثر استمرار در تکرار آن باعث ایجاد نتیجه متفاوت در زندگی فرد شده است.

عدم آگاهی از عادت های خود سبب عدم کنترل ما بر چاقی می‌شود و به همین دلیل افراد چاق امکان افزایش وزن تا هر عددی را دارند.

پرخوری عصبی

علت چاق شدن من چیست؟

از آنجایی که علت اضافه وزن در ذهن ماست، بنابراین برای کنترل و برطرف نموندن چاقی باید اطلاعات ذهنی خود درباره اضافه وزن را شناسایی و اصلاح کنیم، در این صورت لاغر شدن کاملا آسان و خودبخودی خواهد بود.

شناسایی عادت های چاق کننده مانند پرخوری عصبی سبب افزایش تسلط ما بر آنها شده و به مرور می‌توانیم عادت‌های پرتکرار خود را تغییر داده و در نهایت شرایط متفاوتی جسمی را تجربه کنیم.

رفتارهای ما تحت کنترل مغز ما قرار دارد و تمام عادت‌هایی که سبب اضافه وزن در جسم می‌شود در مغز ذخیره شده است و مغز ما بر اساس این اطلاعات دستورات واکنش‌های رفتاری ما که همان عادت‌های ما هستند را صادر می‌کند.

 مغز یک فرد متناسب با یک فرد چاق کاملا مشابه است اما تفاوت در فرمول‌هایی که در مغز آنها ثبت شده است باعث صادر کردن دستورات واکنشی متفاوتی در هر دو فرد می شود مانند اینکه عصبی شدن در فرد چاق باعث واکنش پرخوری عصبی اما در فرد متناسب باعث واکنش متفاوت مثل تند تند پلک زدن یا نفس نفس زدن و … می شود.

نتیجه تفاوت فرمول‌ها این است که یک فرد متناسب باقی می ماند و فرد دیگر به مرور چاق و چاق تر می‌شود.

خوردن در افراد متناسب و چاق

یک فرد متناسب برای تامین انرژی مورد نیاز بدن خود از طریق دهان خود اقدام به مصرف مواد غذایی می‌کند، اما یک فرد چاق علاوه بر دهان خود از چند طریق دیگر هم برای خوردن تحریک شده و  اقدام به خوردن می‌کند.

البته درنظر داشته باشید که هدف یک فرد چاق از خوردن تامین انرژی مورد نیاز بدن خود نیست، بلکه تلاش برای تجربه لذت و احساس خوب از خوردن مواد غذایی است.

این موضوع نقش بسیار مهمی در تفاوت بین افراد متناسب و چاق ایجاد می کند.

برای کسب آگاهی بیشتر درباره این موضوع بسیار مهم توصیه می کنم فایل آموزشی این قسمت را با دقت استفاده کنید و به توضیحات ارائه شده فکر کنید و شباهت رفتاری خود با این توضیحات را مدنظر داشته باشید.

چنانچه رفتارهای شما مشابه توضیحات ارائه شده بود، تصمیم بگیرید با اشتیاق و استمرار بیشتری مسیر لاغری با ذهن را ادامه دهید و مطمئن باشید از این مسیر به رویایی که سالهاست در حسرت آن هستید خواهید رسید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

تمرین این جلسه فوق العاده مهم و تاثیرگذار است تا حدی که در دوره ورود به سرزمین لاغرها توضیحات و تمرینات گوناگون برای درک بهتر و اصلاح موارد مطرح شده در این جلسه آموزشی ارائه شده است.

بنابراین انتظار دارم با اشتیاق و انگیزه عالی تمرین این جلسه را در بخش نظرات این جلسه ثبت کنید.

مرحله اول:

با دقت و شرح انشایی به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.

  • به نظر شما پرخوری کردن چیست؟
  • پرخوری کردن چه احساسی در شما ایجاد می کند؟
  • به نظر شما بین پرخوری کردن و چاق تر شدن یا لاغر نشدن چه ارتباطی وجود دارد؟
  • از نظر شما تا چه حد خوردن پرخوری محسوب نمی شود و بعد از آن پرخوری به حساب می آید؟
  • به عقیده شما برای اندازه گیری میزان غذایی که باید بخوریم به چه طریق باید عمل کنیم؟

پاسخ سوالات مطرح شده را به صورت شرح انشایی در بخش نظرات همین جلسه ثبت کنید.

توجه داشته باشید زمانی که برای فکر کردن و پاسخ دادن به سوالات جلسات آموزشی صرف میکنید بهترین و موثرترین اقدامی است که تاکنون برای لاغر شدن انجام داده اید.

مرحله دوم:

احتمالا با من هم عقیده هستید که همه افراد چاق غذا خوردن را عامل پرخوری می دانند و عقیده دارند که اگه غذا به اندازه زیاد و متنوع نباشه آنها پرخوری نخواهند کرد.

در فایل آموزشی درباره شباهت های غذا خوردن افراد متناسب و چاق توضیح داده شد همچنین تفاوت های غذا خوردن افراد چاق و متناسب شرح داده شد.

  • دیدگاه و درک خود از توضیحات ارائه شده درباره غذا خوردن افراد لاغر و چاق را بنویسید.

در فایل آموزشی توضیح داده شد که افراد چاق به طریق مختلف غذا می خورند. برای هر روش با ذکر مثال توضیح داده شد.

اکنون که این آگاهی فوق العاده مهم را دریافت کردید به سوالات زیر به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • انواع روش های غذا خوردن افراد چاق را نام ببرید؟
  • برای هر کدام از روش نامبرده شده شرح دهید که این رفتار در شما وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد به چه شکل انجام می شود. برای شرح خود مثال واقعی مطرح کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضاعطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.77 from 151 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11437
برچسب ها:
201 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/09/08 19:55
      مدت عضویت: 328 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,145 کلمه

      به نام خداوند قشنگم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      گام ششم 

      مغز ما فرمانده جسم ماست.

      مغز دو سری کارها را به دو روش مختلف فرماندهی می‌کند .

      اول:یک سری کارها هستند که غریزی و ذاتی هستند و مغز ما بدون نیاز به آموزش آن کارها را اتوماتیک انجام میدهد مثل ضربان قلب ،پلک زدن ،جریان خون،تنفس و غیره .

      دوم :هر کاری که به صورت غریزی نباشد قطعا نیاز به یادگیری دارد تا مغز بتواند آن کار را انجام دهد .

      ذهن ما محل ذخیره اطلاعات و داده ها است .وقتی ما از طریق محیط پیرامونمان برای کسب مهارتی شروع میکنیم به ذخیره اطلاعات در اصل داریم بستری را برای مغز آماده میکنیم تا بتواند بر اساس آن اطلاعات فرمان مخصوص صادر کند .

      پس ما با مغزمان جسممان را کنترل میکنیم .

      یا به عبارتی جسم مانند یک نمایشگر است که محتویات ذهنی ما را نمایش می‌دهد. 

      برای همین است که شخصیت انسانها با هم متفاوت است ،زیرا محتویات ذهنی و باورهای هر شخص با شخص دیگر تفاوت دارد.

      زمانهایی که ما با کمک روش‌های لاغری در صدد کاهش وزن بودیم تلاش میکردیم تا جسم را تحت فشار قرار دهیم در حالی که اشکال از ذهن ما بوده که ما چاق شده ایم .

      مثلا :تصور کنید تلویزیون که یک گیرنده است جسم ما باشد و امواج رادیویی و فرکانسهای ماهواره ای حکم ذهن ما را داشته باشند .

      زمانی که تلویزیون آنتن نمی‌دهد و تصویر خراب نمایش می‌دهد ما باید آنتن را بررسی و اصلاح کنیم یا دل و روده ی تلویزیون را با پیچ گوشتی باز کنیم .

      دنبال ایراد در آنتن میگردیم یا شروع میکنیم به دست کاری تلویزیون ؟!!

      مسلم است که آنتن را بررسی و درست میکنیم .

      درباره چاقی هم همینطور است .جسم چاق ما نمایشگر ذهن چاق ماست .اگر ما دلایل چاقیمان را بفهمیم .رفتارهای چاق کننده مان را شناسایی و رفع کنیم .این چاقی خود به خود از بین می‌رود. 

      وقتی ما عادات اشتباهمان را رفع کنیم دیگر بعد از اصلاح رفتار هایمان چاقی معنایی پیدا نمی‌کند. 

      با یک نگاه اجمالی به افراد لاغر و چاق متوجه خیلی از دلایل چاقی خودمان می‌شویم. 

      یک فرد چاق از تمام حواس پنجگانه اش برای خوردن با لذت بیشتر استفاده می‌کند در اصل انگار پنج ورودی دارد و البته فکر کردن به خوراکی ها را هم باید ورودی ششم در نظر بگیریم .اما یک فرد لاغر فقط از طریق دهانش به اندازه نیاز جسمش می‌خورد. 

      ما باید معضل چاقی را از ریشه حل کنیم .باید خودمان قاضی رفتارمان باشیم و به درستی قضاوت کنیم و در رفع اشتباهاتمان تلاش کنیم .

      تمرین شماره ۱

      • به نظر شما پرخوری کردن چیست؟
      • پرخوری همانطور که از اسمش پیداست یعنی خوردن تا نهایت پری شکم .
      • یعنی احساس ترکیدن بخاطر زیاده روی در خوردن .
      • یعنی احساس خفگی بعد از خوردن .
      • یعنی حس رنج و اعصاب خردی بعد از خوردن 
      • یعنی اعتیاد به مواد غذایی و زیاده روی در مصرف آنها 
      •  
      • تمرین شماره ۲
      • پرخوری کردن چه احساسی در شما ایجاد می کند؟
      • پرخوری کردن حال من را خیلی بد می‌کند از رنج و فشار شکمی گرفته تا احساس خفگی و تنگی نفس .
      • پرخوری باعث می‌شود از خودم متنفر باشم .
      • از رفتارم خجالت زده باشم که چرا مثل وحشی ها با مواد غذایی رفتار کرده ام .
      • حتی اگر پرخوری سبب چاقی هم نمیشد من اصلا دوست ندارم این رفتار دون شان آدمی را انجام دهم .
      • تمرین شماره ۳
      • به نظر شما بین پرخوری کردن و چاق تر شدن یا لاغر نشدن چه ارتباطی وجود دارد؟
      • هر رفتار اشتباهی اگر به صورت مستمر و همیشگی تکرار شود تبدیل به یک معضل بزرگ می‌شود. 
      • پرخوری هم از این اصل مستثنی نیست .
      • وقتی بارها و بارها رفتار پرخوری در مواجهه با مواد غذایی مختلف در طول شبانه روز اتفاق می افتد قطعا نتیجه ای جز چاقی و چاقتر شدن وجود ندارد .
      • مثل اینکه ما بارها سر زخممان را بکنیم و به بدن فرصت ترمیم ندهیم .
      • تمرین شماره ۴
      • از نظر شما تا چه حد خوردن پرخوری محسوب نمی شود و بعد از آن پرخوری به حساب می آید؟
      • ما افراد چاق باید یاد بگیریم که خوردنهایمان در اثر نیاز جسممان باشد نه از طریق خاطراتی که در ذهنمان از آن خوراکی داریم .
      • من تجربه جالبی کسب کردم از وقتی روند تغذیه ام را اصلاح میکنم چون ذهن من خاطره لذت بخشی از این سبک خوردن من ندارد خیلی خیلی زود سیر میشوم و اصلا با لذت قبل نمی‌خورم و خوردن برایم معنایش شده صرفا تامین نیاز بدنم .و پرخوری وجود که ندارد بماند تازه سرعت سیر شدن من هم بسیار زیاد است .
      • و این نشان می‌دهد علت تمام پرخوری های ما بخاطر خاطرات ما از خوردن های گذشته مان است .خاطرات لذت بخشی که آنها را در ذهنمان بولد کرده ایم .
      • تمرین شماره ۵
      • به عقیده شما برای اندازه گیری میزان غذایی که باید بخوریم به چه طریق باید عمل کنیم؟
      • باید به نیاز بدنمان توجه کنیم .نیاز بدن ما خودش گویای این است که ما به چه اندازه به مواد غذایی مختلف احتیاج داریم .
      • شاید در ابتدا نیاز باشد آگاهانه عمل کنیم و رفتار و عادات غذایی مان را اصلاح کنیم اما بعد از مدتی این روش تبدیل به سبک زندگی ما میشود و وقتی رفتارمان اصلاح شود جسم ما هم خود به خود لاغر می‌شود. 
      • تمرین شماره ۶
      • انواع روش های غذا خوردن افراد چاق را نام ببرید؟
      • افراد چاق از طریق تمام حواس خود می‌خورند این اشتباه در من هم وجود داشت .
      • مثلا :
      • از طریق دیدن 
      • من با دیدن جعبه شیرینی حتی اگر سیر سیر هم بودم ولی از خود بی خود میشدم و کلی شیرینی میخوردم .و بعد خوردن حالم بد میشد سرگیجه و تهوع میگرفتم و کلی خودم را سرزنش میکردم که چرا این همه شیرینی خوردم الان چاق میشوم .
      • از طریق بوییدن 
      • من با استشمام بوی غذاها دچار ولع شدیدی میشدم و حتی اگر سیر هم بودم ولی بوی غذای مورد علاقه ام می آمد غش میرفتم .مخصوصا بوی کباب واقعا من را دیوانه می‌کرد و هر طور بود باید میخوردم .
      • از طریق لمس کردن
      • من با لمس هم دچار ولع خوردن میشدم مثلا کیک اسفنجی خامه ای لمسش من را مشتاق می‌کرد برای خوردن .
      • آن بافت سبک و اسفنجی با کوهی از خامه فرم گرفته دهانم را آب می انداخت و من کلی میخوردم .
      • از طریق شنیدن 
      • تبلیغات مستر تسترها و رستوران‌ها و تعریف و تمجید از غذاها هم من را مشتاق مصرف می‌کرد و من کلی پرخوری میکردم .
      • از طریق چشیدن 
      • وای از این قسمت .فریاد از این قسمت 
      • فقط کافی بود طعم چیزی زیر زبانم خوش بیایید دیگر عنان و اختیار از دست میدادم و آنقدر میخوردم تا بمیرم 
      • از طریق فکر کردن و تصویر سازی ذهنی 
      • بله من متاسفانه کلی نقشه همیشه در ذهنم برای خوردن داشتم .از روز قبل تصور می‌کردم فردا چی را با چی بپزم تا خوشمزه تر شود و چون از قبل کلی فکر درباره خوردن آن ماده داشتم کلی پرخوری میکردم 
      • از طریق احساس 
      • کافی بود خوشحال میبودم ،سریع میخوردم ؛
      • حوصله ام سر می‌رفت میخوردم 
      • عصبانی میشدم تند تر میخوردم
      • غمگین بودم میخوردم تا شاد شوم 
      • و کلی با هر تغییر احساسم من میخوردم .

      خدای مهربانم از تو سپاسگزارم که در این مسیر همراه من هستی و یاری ام میکنی .

      استاد ممنونم برای آموزش این گام 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم