0

گام ۶۰: محتاج لاغر شدن نباشید، لاغر می شوید!

محتاج لاغر شدن
اندازه متن

دوست داشتن با محتاج بودن تفاوت بسیاری دارد، اگر دوست دارید لاغر شوید، در مسیر لاغری با ذهن حتما لاغر می شوید. اما اگر محتاج لاغر شدن باشید به هیچ طریقی لاغر نمی شوید. پس بهتر است محتاج لاغر شدن باشید.

دوست دارید لاغر شوید یا محتاج لاغر شدن هستید؟

شاید به نظر شما این سوال درست نباشد یا اینکه فکر کنید مگر فرقی می کند دوست دارم لاغر شوم یا محتاج لاغر شدن باشم!

ممکن است از نظر ظاهری این دو عبارت با هم تفاوتی نداشته باشند اما از نظر فرمول های ذهنی و محتویات ذهن ناخودآگاه و نتیجه ای که در واکنش های احساسی ما می گذارند بسیار متفاوت هستند.

از آنجایی که ناخودآگاه نقش تعیین کننده در تک تک موضوعات زندگی ما دارد بنابراین بسیار مهم است که تفاوت بین آنچه در سطح فکر ما وجود دارد با آنچه در ناخودآگاه ما ثبت شده است را بدانیم تا به مرور با هماهنگ کردن خواسته ما در سطح فکر با ضمیر ناخودآگاه مسیر رسیدن به هدف را لذتبخش و کوتاه تر کنیم.

دوست داشتن لاغر شدن

ویژگی های دوست داشتن لاغر شدن

دوست داشتن اشتیاق ایجاد می کند، انگیزه بوجود می آورد، احساس خوب به ارمغان می آورد و سبب می شود تصاویر آرامش بخش از لاغری شدن در ذهن ایجاد شود.

فردی که دوست دارد لاغر شود و در مسیر لاغری با ذهن حرکت می کند هر روز به اشتیاق یادگیری و برداشتن یک گام دیگر به سمت لاغر شدن روز خود را شروع می کند.

او سعی می کند از آنچه موجب آزار و پریشانی افکارش می شود دور باشد و اوقات خود را صرف یادگیری و عمل به آموزش های لاغری با ذهن کند.

فردی که دوست دارد لاغر شود اگرچه چاق است اما به اشتیاق لاغر شدن، به ذوق اینکه بعد از مدت ها تلاش برای لاغر شدن از مسیرهای اشتباه، اکنون در مسیر صحیح لاغر شدن قرار گرفته است خوشحال است و رنج و سختی چاقی را نادیده می گیرد.

او به امید تحقق رویای لاغری و تجربه شرایطی کاملا متفاوت زندگی را ادامه می دهد.

ویژگی های محتاج لاغری بودن

فردی که محتاج لاغر شدن باشد همیشه احساس نگرانی می کند که آیا لاغر می شود یا نه.

او هر روز خود را با دقت زیر نظر می گیرد تا مطمئن شود که آیا در حال لاغر شدن است یا خیر.

فردی که محتاج لاغر شدن باشد نیاز دارد تا به هر شکل ممکن مقداری لاغر شود تا بتواند مقداری از مشکلات چاقی را با آن مقدار لاغر شدن رفع کند.

محتاج بودن همراه با احساس ترس، نگرانی و اضطراب است اما دوست داشتن همراه با احساس خوب، اطمینان و انگیزه است.

اینکه دوست داشته باشیم لاغر شویم یا محتاج لاغر شدن باشیم نتایج بسیار متفاوتی ایجاد می کند.

فردی که دوست دارد لاغر شود همواره احساس خوب، ذوق و شوق و انگیزه بالا برای یادگیری و عمل کردن به آموخته های خود را دارد و بدون توجه به چاقی یا انتظار لاغری کشیدن هر روز با انگیزه سراغ تمرینات دوره آموزشی می آید و برای موضوعی که امروز قرار است یاد بگیرد اشتیاق دارد.

اما فردی که محتاج لاغر شدن باشد همیشه احساس ترس و نگرانی از لاغر نشدن دارد، خیلی راحت دچار شک و تردید می شود.

هر روز منتظر است تا نشانه های لاغر شدن را ببیند یا از زبان دیگران بشنود و هر روز که سراغ محتوایی دوره آموزشی خود می آید به این نیت است که باید هر طوری که شده تمریناتم را انجام بدم شاید من هم لاغر بشم.

نتیجه هنرجوی لاغری با ذهن

“من فکر میکنم به خاطر محتاج لاغر شدن بودن لاغر نمیشم.

دوست دارم لاغر شوم تا در چشم دیگران زیبا دیده شوم.

من تا حالا سعی کردم حس محتاج لاغر شدن رو از خودم دور کنم. مقاطعی خیلی خوب عمل می کنم ولی باز هم این حس محتاج بودن گریبان من رو می گیره و نمی زاره مسیرم را با حال خوب طی کنم.

باید بیشتر خودمو جستجو کنم ببینم چرا می خوام لاغر بشم؟

چند روزی هست من در دوره بارداری شرکت کردم وقتی این فایل را گوش دادم متوجه شدم من برای بارداری محتاج لاغر شدن هستم برای همین نه لاغر شدم نه باردار.

چندین ساله دوستان و آشنایان ازم می پرسند دخترت بزرگ شده بچه دوم بیار دیگه وقتشه منم در جوابشون میگم اول باید لاغر بشم بعد، هنوز چاقم با چاقی نمی تونم یا اگر هم به دیگران نمی گفتم همش تو ذهنم این دلیل رو مرور میکردم من برای بارداری مجدد لاغری را اورژانسی تشخیص داده بودم. من محتاج لاغر شدن هستم.

برای همین سالهاست من لاغر نشدم و چون لاغر نشدم، پس بارداری هم اتفاق نمی افته.

این احساس محتاج لاغر شدن بودن برای بارداری همواره بهم استرس داده. نکنه باردار بشی با اندام چاق! این یکی از موانع من برای لاغری بوده که کشف کردم.

استاد در پاسخ کامنت من در دوره بارداری گفتن که در نوشته شما رازی هست که براتون واضح میشه نمیدونم شاید این راز شرکت در دوره بارداری بوده.

دوستان عزیزم من سه جلسه دوره بارداری گوش دادم خیلی عالیه آنقدر حالم خوبه چند روزه به نظرم خیلی رشد کردم و رفتارم عالی شده خیالم تخت شده دیگه نگران بارداری نیستم دوره بارداری فوق العاده هست با اینکه سه جلسه گوش دادم حسم به بارداری عالیه عالی تا جایی که عاشق بارداری شدم و دوست دارم باردار بشم اگر قصد بارداری اول یا دوم دارین حتما بخرید.

لاغری در بارداری

استاد واقعا عالی مطالب بارداری را بیان میکنن اگر دوره بارداری بخرین دیگه نیاز به دوا و دکتر وسونوگرافی و انومالی نداری هزینه اینها توی جیبت می مونه اگر دوره رو قبل بارداری خوب کار کنی بارداری لذت بخش، آسان، طبیعی و راحت خواهی داشت بعد زایمان هم افسردگی نمی گیری راحت به بچه ت میرسی به خونه زندگیت می رسی، خیلی خوشحالم خیلی خدا رو شکر میکنم که خدا منو به بهترین مسیرها هدایت میکنه.

دومین دلیل برای اینکه میخوام لاغر بشم فکر میکنم برای جلب توجه بقیه، برای تحسین بقیه، برای خودنمایی که ببینید منم لاغر شدم، ببینید من اندام زیبایی دارم.

اره میگم میخوام برای خودم لاغر بشم ولی نه دلیل لاغریم اینه که از چربی اضافه، از شکم بزرگ رها بشم تا به بقیه اندامم رو نشون بدم و به اندامم افتخار کنم.

نمی خوام فیلم بازی کنم باید خودم رو بکاوم حتی لباس زیبا و رنگی و اندامی رو هم برای جلب توجه بقیه میخوام.

میخوام بقیه از اندامم تعریف کنن بگن وای چه اندامی.

راستش عقده خودنمایی دارم رک میگم منم دوست دارم بتونم لباس نیمه برهنه بپوشم واز شکم و چربی اضافه بدنم خجالت نکشم.

میخوام بدنم لاغر بشه تا بتونم لباس باز بپوشم و این حسرت تو دلم مونده.

دوست دارم راحت برم باشگاه ولی از شکمم خجالت میکشم.

من عاشق ورزشم از اولم بودم حالا بازم دوست دارم برم ولی چند روزه فکرم درگیره چه لباسی بپوشم شکمم زیاد برآمده نباشه و اینها همش توجه به چاقی و محتاج لاغر شدن است.

ناراحتی از اینکه تغییر جسمی زیادی نداشتی نه ماهه شروع کردی هرچی دوست داشتی با لذت خوردی خیلی تغییرات روحی و ذهنی و رفتاری داشتی جسمتم داره روند لاغری رو شروع میکنه دیگه چه دردته.

الهام نه ماهه چاق نشدی

امسال بهترین سال عمرت بوده خیلی پیشرفت داشتی همه جوانب زندگیت رشد داشته، روابطت، اعتماد به نفست، ایمانت حالت خداشناسیت، برکت و رزق تو زندگیت.

چهار دوره جذب کردی ورود به سرزمین لاغرها، لاغری و آرامش در بارداری، خلق آرزوها  1و 2 بدون اینکه از همسرت پول بگیری، بدون اینکه همسرت بدونه، بدون کار، بدون شغل اصلا نفهمیدی این پولها از کجا اومد واقعا از کجا اومد؟!

فکر کردی هیچ کاری نکردی هیچ کار فیزیکی نکردی خدا بهت رسوند از جایی که فکرشم نمی کردی بدون مقاومت بتونی دوره رو راحت تهیه کنی بدون حساب کتاب بدون ترس با اشتیاق با علاقه پول خرج دوره ها کنی اینها همش نتایج بزرگ هست قدرشو بدون الهام شکرگزار باش.

چرا ناراحتی چرا فقط به لاغری چسبیدی

نه تو به چاقی چسبیدی

چاقیتو رها کن، بهش گیر نده، باهاش دوست شو تا یقه تو رو ول کنه.

تا زمانی که به چاقی بچسبی و محتاج لاغر شدن باشی چاقی یقه تو ول نمیکنه اینو تو مغزت فرو کن.

یادت نره زندگی تو بکن این همه سال چاق بودی دوسال سه سال چهار سال هم روش به تغییراتت توجه کن اونها رو تو ذهنت بزرگ بکن موفقیت هاتو جشن بگیر نزار شیطان ذهنت تو رو از مسیر قشنگی که توش هستی خارج کنه و نا امیدت کنه از راه به درت کنه تو رو ناراحت کنه.

خوب زندگی کن محتاج لاغر شدن نباش، وابسته به لاغری نباش، حسرت لاغری نداشته باش ذهنتو آرام کن به ذهنت سکوت یاد بده. آرام باشی چاقی بساط شو جمع میکنه خودش میره. فقط آرام باش فکرهای بیخودو رها کن .”

در فایل آموزشی محتاج لاغر شدن نباشید به طور مفصل درباره این موضوع بسیار مهم و تاثیرگذار توضیح داده ام که اطمینان دارم استفاده از این آگاهی برای عزیزانی که تصمیم گرفته اند از مسیر لاغر با ذهن رویای خودشون رو تجربه کنند مفید و تاثیرگذار خواهد بود.

با آرزوی روزهایی سرشار از شادی و موفقیت برای تک تک شما همراهان

نوشته الهام عزیز در بخش نظرات

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین مربوط به محتاج لاغر شدن نباشید توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری را به دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز بالا تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در به صورت شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید و هرچقدر زمان آزاد داشتید نوشته های دوستان خود را در بخش نظرات مطالعه کنید تا ذهن خود را در فضای لاغر شدن قرار دهید.

  • شما دوست دارید لاغر شوید یا محتاج لاغر شدن هستید؟‌ شرح دهید.
  • در سال های گذشته که برای لاغر شدن اقدام می کردید به خاطر دوست داشتن لاغر شدن بود یا محتاج لاغر شدن بودید؟
  • چرا استفاده از روش های لاغری انسان را بیشتر از قبل محتاج لاغر شدن می کند؟! شرح دهید.
  • با توجه به توضیحات نوشتاری احساس شما در زمان استفاده از روش های قبلی برای لاغری چه بوده است؟‌ شرح دهید
  • احساس شما در گذشته برای لاغر شدن بر مبنای دوست داشتن لاغر شدن بوده است یا محتاج لاغر شدن بودن؟! شرح دهید.
  • از زمانی که با سایت تناسب فکری آشنا شده اید احساس شما نسبت به لاغر شدن چه تغییراتی داشته است؟ شرح دهید
  • به نظر شما چرا تا وقتی محتاج لاغر شدن باشید روند لاغر شدن سخت و طولانی خواهد شد؟
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند که محتاج لاغر شدن را به دوست داشتن لاغر شدن تغییر دهید؟ شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.11 از 47 رای

https://tanasobefekri.net/?p=15293
137 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار ملکه عشق
      1400/10/10 21:34
      مدت عضویت: 1433 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,142 کلمه

      سلام و درود بر استاد عزیز و هم فرکانسی های عاااشق یادگیری🤓 

      محتاج لاغر شدن نباشید!…

      همه ما در زندگیمون خواسته یا هدف یا رویا هایی داشتیم که اتفاقا به یک سری از خواسته هامون هم خیلی راحت رسیدیم ولی اونهایی که خیلی برامون مهم بودند بهشون نرسیدیم !..دلیلش چی میتونه باشه !؟

      آیا ما علاقه داریم به خواسته هامون برسیم یا اینکه ما نیاز داریم به خواسته ای برسیم !؟…

      نیاز داشتن یعنی محتاج بودن یعنی یک احساس حقارت و ضعف و نتیجه ای که در ناخودگاهمون از بار احساسی این کلمات ایجاد میشه یعنی مظلومیت و نشد کار یعنی نیست نگرد نمیشه !✨

      کلمات در سطح فکر ما ممکنه به یک معنی باشند ولی هر کدام بار احساسی دارند که در ناخودآگاه ما تأثیر می گذارند و نتیجه اصلی کار را احساس و انتظار ما رقم می زنه !؟..

      وقتی خواسته ای را از کائنات تقاضا می کنیم همسو با قوانین جهان هستی هستیم و البته آیه شریفه قرآن :سخرلکم السموات و الارض (هر آنچه در آسمان و زمین است را رام شما کردیم )یعنی من ایمان و باور قلبی دارم که فرمان بدهم بشو می شود و این عزت و قدرت از اقتدار روح الهی درونم هست که با شناخت بهتر نسبت به خودمون اطمینان قلبی برامون حاصل میشه …ولی وقتی نیازمندیم یا محتاجیم در واقع خودمون را داریم تحقیر می کنیم و این در شأن و جایگاه یک اشرف مخلوقات نیست و اولین نشونه تخطی کردن از قانون احساس بد داشتنه ترس و نگرانی و احساس ضعف ….و نیاز به معنای کمبود هست و البته که الشیطان یعدکم الفقر (شیطان همیشه در ذهن ما کمبود و نداری و نیستی را نجوا می کند )یعنی اینکه من باید لاغر باشم تا شاد باشم !؟من باید لاغر باشم تا زیبا باشم !؟من باید لاغر باشم تا دوست داشتنی باشم !؟من باید لاغر باشم تا اعتماد به نفس داشته باشم؟! و در واقع این تفکر یعنی رهروی راه شیطان شدن و ای دل غافل ثانیه ثانیه های زندگی رفتند و من از لذت و تجربه و درک حضور در لحظه حال جا ماندم !…

      از خودمون بپرسیم برای چی می خواهم لاغر بشوم !؟…

      اگر جواب این باشه که برای خودنمایی و یا فخرفروشی و یا رضایت همسر و یا از دست ندادن فردی می خوام لاغر باشم یعنی نیازمند به چاقی هستم و این خود شرک هست یعنی ای لاغری بیا به من خوشبختی عطا کن نباشی همسرم از دستم میره نباشی میمیرم نباشی زندگی زندگی نمیشه !؟…و ……

      خب منم مثل خیلی از افراد چاق اوایل فقط می خواستم خودم را به دیگران ثابت کنم که این توانمندی را دارم و ثابت کنم این آموزه ها و ایمان قلبی ام و راه و روشم درست هست ….و الآن هم نمی تونم بگم صددرصد تفکرم خالصانه است ولی به لطف و عنایت یکدانه ام تفکرم حقیقی تر شده من الان یه حسی دارم لاغری درون من یک جوانه ایست که می خواهد دانه را بشکافد برون شود و قد علم کند🌱از خواب بیدار شود و نفسی عمیق بکشد و بدرخشد🌻

      علاقه داشتن به خواسته هامون یعنی تجربه کردن یعنی چشیدن طعم های بیشتر و یک نوع اطمینان قلبی و شوق و انگیزه همراهش هست و یه جورهایی انگار خیلی داشتنش آسونه و در دسترسه یعنی زندگی من الآن فوق العاده است و دارم زندگی می کنم و لذت می برم و حالا میخوام این مورد را هم تجربه کنم و شد شد نشد نشد …مثل همون وقتهایی که یک لباس خوشگل میبینم و در حالیکه می دونم کمد لباس من پر از لباس هست اما دوست دارم این لباس جدید را هم داشته باشم و خیلی راحت از کنارش رد میشم و جالبه بعد از مدتی به طریقی شگفت انگیز اون لباس را جذب می کنم و خیلی چیزها الآن که فکر می کنم من فقط دلم خواسته و دنبالش نرفتم ولی خودش در مسیرم قرار گرفته …

      یعنی عمق این حرف برمی گرده به رضایت و تسلیم یعنی من حواسم به داشته هام هست و بنده شاکری هستم و دارم زندگی میکنم و باور دارم خدا حواسش به من هست و به اراده او وطریق او و زمان او به خواسته ام میرسم و فقط وظیفه من اینه که خودم را بهتر بشناسم تا بتوانم با حقیقت درونی ام ارتباط بهتری برقرار کنم و آرام باشم و شیوه درست زندگی کردن را یاد بگیرم .

      خب به لطف خداوند من الآن (نسبت به شد شد یا نشد نشد )مقاومتی نداشتم چون فکر می کنم اینبار با تکرار دوره مسیر لاغری با ذهن  با چاقی به صلح بیشتری رسیدم بعد از ۲۵سال محروم کردن خودم رفتم آموزش شنا ثبت نام کردم و خیلی لذت می برم با اشتیاق فراوان می روم و فقط لذت می برم یا پشت دوربین حاضر شدم و صحبت کردم و لباسهای رنگ شاد خریدم و به لطف خداوند آروم آروم قدرت و زندگی خودم را از چاقی دارم پس می گیرم و در چنین صورتی که بتوانم چاقی را مانع در هیچ کاری ندونم دیگه میگم شد شد نشد نشد و آموزشهای ذهنی سایت  را به خاطر لذت نوشتن و یادگیری مطالب و البته مرور و تکرار قوانین جهان هستی که در تمام جنبه های زندگی ام کاربردی هستند ادامه می دهم ….

      منم همیشه در سالهایی که گذشت اراده ام را به کار می گرفتم و همیشه افتخار من بود که با اراده هستم در همه کارهام  ….و در تمام اون کار ها که اتفاقا موفق هم بودم خیلی سختی و درد می کشیدم  که الآن با گفته های استاد عزیز خوب متوجه شدم که هر چقدر من می خواستم به کائنات ثابت کنم خیلی با اراده هستم سختی کار و چالش مسیر برام بیشتر می شد و تحت فشار های فیزیکی و بی خوابی و بهم ریختگی ذهن و روان کارها انجام می شد و یه وقتی به خود آمدم دیدم من برده شدم و باز خدا مرا از اسارت و بردگی کارفرما آزاد کرد .

      من همینجا دو دستم را به نشانه تسلیم بالا می برم و می گویم اراده فقط از آن خداست و اراده خداوند در امورات زندگیم حکمفرماست ….

      بنابراین به این نتیجه رسیدیم که هر کجای مسیر زندگی ما داریم حرص می خوریم که خواستمون چی شد پس !؟چرا نمیشه !؟یعنی ما داریم تلاش مضاعف می کنیم یا اراده به کار گرفتیم و داریم نیروی مقاومت بیشتری به خواسته وارد می کنیم و یا اینکه محتاج خواسته شده ایم و این باور یا انتظار در ناخودآگاه ما ز یک موضوع بسیار ساده و مخفی است که داره نتیجه را رقم میزنه خیلی باید در موردش فکر کنیم و تمرین نوشتاری داشته باشیم تا با تخلیه افکارمون بتونیم بررسی لازم را انجام بدیم …

      به امید عشق و آسونی( الهی که بتونیم لحظه های زندگی را بچشیم و از آموزشها و شناختی که نسبت به قوانین جهان هستی پیدا می کنیم متحیر عظمت و شکوه این عالم بشیم و سفر به عرش کنیم و اهل دل باشیم و رهااا و آزاد )🦋✨

      سپاس از استادپر مهر  و انرژی عالیتون 

      همواره در مسیر لاغری آرام و شادمان باشید🍃🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/10/28 16:04
      مدت عضویت: 1433 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 41 کلمه

      سلام و درود بر شما 

      سپاس از لطف و محبت شما دوست عزیز 

      خدا را بی نهایت بار شاکرم که در این فضای ایمن همنشین دوستان فرهیخته و آگاهی هستم🙏 

      همواره در مسیر مستقیم و هموار و پرنعمت الهی گام بردارید و موفق باشید💕✨💕✨💕

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/10/23 22:16
      مدت عضویت: 1433 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 380 کلمه

      سلام و درود دوست نوری و پژوهشگرم 

      ما برای تجربه کردن روی زمین هستیم تمام یک حالت ها را باید تجربه کنیم به شناخت و درکش برسیم و به لطف رب العالمین (پرورش دهنده عالمین)درسمون را پاس کنیم …شاید تجربه این تولد آگاهانه ام راهگشای مسیر زندگیتون باشد …

      من درخواست منزلی که حق الهی ام بود را از خدا کرده بودم ….و مدتی داشتم روی لیاقت و قدرت و ظرفیت ذهنم کار می کردم و این حس را داشتم که خونه باید به سمت من بیاد و همه چیز خیلی خوب پیش میرفت و اما در نیمه راه گمراه شدم نفهمیدم چی شد یعنی خدا را وکیل قرار دادم و باور قلبی هم داشتم و دارم که حق الهی ام آماده است برای من اما هرروز می گفتم چی شد مگه من اشرف مخلوقات نیستم چرا فرمانم اجرا نمیشه ؟!و داشتم حرص می خوردم و در واقع محتاج خونه شده بودم و در این مرحله هر چی بلد بودم به کار گرفتم …تا بالاخره به عنایت یکدانه ام زنده شدم من می خواستم با رسیدن به خونه به شادی و آزادی و منیت و …برسم یعنی نیمه آخر راه غافل شده بودم …و انقدر نشونه پیدا می کردم که رها کن تو باید سوار ماشین باشی نه ماشین سوارت و خلاصه حرص و طمعی در وجودم نعره می زد که نمی شد کنترلش کنی   و راهکار کودک خشمگین درونم بود …

      کودک شدم وقتی ۴ساله بودم برام مهم نبود در چه خانه ای زندگی می کنم یا محله ما کجاست یا چه وسایلی داریم یا چه اندامی دارم !…من زیبا و شاد و متناسب و دوست داشتنی بودم که تنها سرپناهم خدا بود پولی نداشتم ولی هر اسباب بازی که می دیدم و می خواستم بهم داده می شد و همیشه خندان بودم هیچ مسئولیتی هم نداشتم هیچ کار اجباری هم نبود حااالم خوب بود.در مدتی که توجه به افکارم دارم .در مورد پیجم و لاغری و خونه این درس تکرار شده امیدوارم به لطف خداوند این درس را پاسش کرده باشم لاغری هم باید خودش اتفاق بیفته….امیدوارم پیام را به خوبی دریافت کنید  

      خدا شبان من است محتاج به هیچ کس و هیچ چیز نیستم 🍃🌸 

      سپاس از حسن توجهتون نسبت به دیدگاه و البته تجربه ای که از مسیر زندگیتون در اختیارم قرار دادین 

      همواره شاگرد ممتاز کائنات خداوند باشید 🦋✨

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم