دوست داشتن با محتاج بودن تفاوت بسیاری دارد، اگر دوست دارید لاغر شوید، در مسیر لاغری با ذهن حتما لاغر می شوید. اما اگر محتاج لاغر شدن باشید به هیچ طریقی لاغر نمی شوید. پس بهتر است محتاج لاغر شدن باشید.
دوست دارید لاغر شوید یا محتاج لاغر شدن هستید؟
شاید به نظر شما این سوال درست نباشد یا اینکه فکر کنید مگر فرقی می کند دوست دارم لاغر شوم یا محتاج لاغر شدن باشم!
ممکن است از نظر ظاهری این دو عبارت با هم تفاوتی نداشته باشند اما از نظر فرمول های ذهنی و محتویات ذهن ناخودآگاه و نتیجه ای که در واکنش های احساسی ما می گذارند بسیار متفاوت هستند.
از آنجایی که ناخودآگاه نقش تعیین کننده در تک تک موضوعات زندگی ما دارد بنابراین بسیار مهم است که تفاوت بین آنچه در سطح فکر ما وجود دارد با آنچه در ناخودآگاه ما ثبت شده است را بدانیم تا به مرور با هماهنگ کردن خواسته ما در سطح فکر با ضمیر ناخودآگاه مسیر رسیدن به هدف را لذتبخش و کوتاه تر کنیم.
ویژگی های دوست داشتن لاغر شدن
دوست داشتن اشتیاق ایجاد می کند، انگیزه بوجود می آورد، احساس خوب به ارمغان می آورد و سبب می شود تصاویر آرامش بخش از لاغری شدن در ذهن ایجاد شود.
فردی که دوست دارد لاغر شود و در مسیر لاغری با ذهن حرکت می کند هر روز به اشتیاق یادگیری و برداشتن یک گام دیگر به سمت لاغر شدن روز خود را شروع می کند.
او سعی می کند از آنچه موجب آزار و پریشانی افکارش می شود دور باشد و اوقات خود را صرف یادگیری و عمل به آموزش های لاغری با ذهن کند.
فردی که دوست دارد لاغر شود اگرچه چاق است اما به اشتیاق لاغر شدن، به ذوق اینکه بعد از مدت ها تلاش برای لاغر شدن از مسیرهای اشتباه، اکنون در مسیر صحیح لاغر شدن قرار گرفته است خوشحال است و رنج و سختی چاقی را نادیده می گیرد.
او به امید تحقق رویای لاغری و تجربه شرایطی کاملا متفاوت زندگی را ادامه می دهد.
ویژگی های محتاج لاغری بودن
فردی که محتاج لاغر شدن باشد همیشه احساس نگرانی می کند که آیا لاغر می شود یا نه.
او هر روز خود را با دقت زیر نظر می گیرد تا مطمئن شود که آیا در حال لاغر شدن است یا خیر.
فردی که محتاج لاغر شدن باشد نیاز دارد تا به هر شکل ممکن مقداری لاغر شود تا بتواند مقداری از مشکلات چاقی را با آن مقدار لاغر شدن رفع کند.
محتاج بودن همراه با احساس ترس، نگرانی و اضطراب است اما دوست داشتن همراه با احساس خوب، اطمینان و انگیزه است.
اینکه دوست داشته باشیم لاغر شویم یا محتاج لاغر شدن باشیم نتایج بسیار متفاوتی ایجاد می کند.
فردی که دوست دارد لاغر شود همواره احساس خوب، ذوق و شوق و انگیزه بالا برای یادگیری و عمل کردن به آموخته های خود را دارد و بدون توجه به چاقی یا انتظار لاغری کشیدن هر روز با انگیزه سراغ تمرینات دوره آموزشی می آید و برای موضوعی که امروز قرار است یاد بگیرد اشتیاق دارد.
اما فردی که محتاج لاغر شدن باشد همیشه احساس ترس و نگرانی از لاغر نشدن دارد، خیلی راحت دچار شک و تردید می شود.
هر روز منتظر است تا نشانه های لاغر شدن را ببیند یا از زبان دیگران بشنود و هر روز که سراغ محتوایی دوره آموزشی خود می آید به این نیت است که باید هر طوری که شده تمریناتم را انجام بدم شاید من هم لاغر بشم.
نتیجه هنرجوی لاغری با ذهن
“من فکر میکنم به خاطر محتاج لاغر شدن بودن لاغر نمیشم.
دوست دارم لاغر شوم تا در چشم دیگران زیبا دیده شوم.
من تا حالا سعی کردم حس محتاج لاغر شدن رو از خودم دور کنم. مقاطعی خیلی خوب عمل می کنم ولی باز هم این حس محتاج بودن گریبان من رو می گیره و نمی زاره مسیرم را با حال خوب طی کنم.
باید بیشتر خودمو جستجو کنم ببینم چرا می خوام لاغر بشم؟
چند روزی هست من در دوره بارداری شرکت کردم وقتی این فایل را گوش دادم متوجه شدم من برای بارداری محتاج لاغر شدن هستم برای همین نه لاغر شدم نه باردار.
چندین ساله دوستان و آشنایان ازم می پرسند دخترت بزرگ شده بچه دوم بیار دیگه وقتشه منم در جوابشون میگم اول باید لاغر بشم بعد، هنوز چاقم با چاقی نمی تونم یا اگر هم به دیگران نمی گفتم همش تو ذهنم این دلیل رو مرور میکردم من برای بارداری مجدد لاغری را اورژانسی تشخیص داده بودم. من محتاج لاغر شدن هستم.
برای همین سالهاست من لاغر نشدم و چون لاغر نشدم، پس بارداری هم اتفاق نمی افته.
این احساس محتاج لاغر شدن بودن برای بارداری همواره بهم استرس داده. نکنه باردار بشی با اندام چاق! این یکی از موانع من برای لاغری بوده که کشف کردم.
استاد در پاسخ کامنت من در دوره بارداری گفتن که در نوشته شما رازی هست که براتون واضح میشه نمیدونم شاید این راز شرکت در دوره بارداری بوده.
دوستان عزیزم من سه جلسه دوره بارداری گوش دادم خیلی عالیه آنقدر حالم خوبه چند روزه به نظرم خیلی رشد کردم و رفتارم عالی شده خیالم تخت شده دیگه نگران بارداری نیستم دوره بارداری فوق العاده هست با اینکه سه جلسه گوش دادم حسم به بارداری عالیه عالی تا جایی که عاشق بارداری شدم و دوست دارم باردار بشم اگر قصد بارداری اول یا دوم دارین حتما بخرید.
استاد واقعا عالی مطالب بارداری را بیان میکنن اگر دوره بارداری بخرین دیگه نیاز به دوا و دکتر وسونوگرافی و انومالی نداری هزینه اینها توی جیبت می مونه اگر دوره رو قبل بارداری خوب کار کنی بارداری لذت بخش، آسان، طبیعی و راحت خواهی داشت بعد زایمان هم افسردگی نمی گیری راحت به بچه ت میرسی به خونه زندگیت می رسی، خیلی خوشحالم خیلی خدا رو شکر میکنم که خدا منو به بهترین مسیرها هدایت میکنه.
دومین دلیل برای اینکه میخوام لاغر بشم فکر میکنم برای جلب توجه بقیه، برای تحسین بقیه، برای خودنمایی که ببینید منم لاغر شدم، ببینید من اندام زیبایی دارم.
اره میگم میخوام برای خودم لاغر بشم ولی نه دلیل لاغریم اینه که از چربی اضافه، از شکم بزرگ رها بشم تا به بقیه اندامم رو نشون بدم و به اندامم افتخار کنم.
نمی خوام فیلم بازی کنم باید خودم رو بکاوم حتی لباس زیبا و رنگی و اندامی رو هم برای جلب توجه بقیه میخوام.
میخوام بقیه از اندامم تعریف کنن بگن وای چه اندامی.
راستش عقده خودنمایی دارم رک میگم منم دوست دارم بتونم لباس نیمه برهنه بپوشم واز شکم و چربی اضافه بدنم خجالت نکشم.
میخوام بدنم لاغر بشه تا بتونم لباس باز بپوشم و این حسرت تو دلم مونده.
دوست دارم راحت برم باشگاه ولی از شکمم خجالت میکشم.
من عاشق ورزشم از اولم بودم حالا بازم دوست دارم برم ولی چند روزه فکرم درگیره چه لباسی بپوشم شکمم زیاد برآمده نباشه و اینها همش توجه به چاقی و محتاج لاغر شدن است.
ناراحتی از اینکه تغییر جسمی زیادی نداشتی نه ماهه شروع کردی هرچی دوست داشتی با لذت خوردی خیلی تغییرات روحی و ذهنی و رفتاری داشتی جسمتم داره روند لاغری رو شروع میکنه دیگه چه دردته.
الهام نه ماهه چاق نشدی
امسال بهترین سال عمرت بوده خیلی پیشرفت داشتی همه جوانب زندگیت رشد داشته، روابطت، اعتماد به نفست، ایمانت حالت خداشناسیت، برکت و رزق تو زندگیت.
چهار دوره جذب کردی ورود به سرزمین لاغرها، لاغری و آرامش در بارداری، خلق آرزوها 1و 2 بدون اینکه از همسرت پول بگیری، بدون اینکه همسرت بدونه، بدون کار، بدون شغل اصلا نفهمیدی این پولها از کجا اومد واقعا از کجا اومد؟!
فکر کردی هیچ کاری نکردی هیچ کار فیزیکی نکردی خدا بهت رسوند از جایی که فکرشم نمی کردی بدون مقاومت بتونی دوره رو راحت تهیه کنی بدون حساب کتاب بدون ترس با اشتیاق با علاقه پول خرج دوره ها کنی اینها همش نتایج بزرگ هست قدرشو بدون الهام شکرگزار باش.
چرا ناراحتی چرا فقط به لاغری چسبیدی
نه تو به چاقی چسبیدی
چاقیتو رها کن، بهش گیر نده، باهاش دوست شو تا یقه تو رو ول کنه.
تا زمانی که به چاقی بچسبی و محتاج لاغر شدن باشی چاقی یقه تو ول نمیکنه اینو تو مغزت فرو کن.
یادت نره زندگی تو بکن این همه سال چاق بودی دوسال سه سال چهار سال هم روش به تغییراتت توجه کن اونها رو تو ذهنت بزرگ بکن موفقیت هاتو جشن بگیر نزار شیطان ذهنت تو رو از مسیر قشنگی که توش هستی خارج کنه و نا امیدت کنه از راه به درت کنه تو رو ناراحت کنه.
خوب زندگی کن محتاج لاغر شدن نباش، وابسته به لاغری نباش، حسرت لاغری نداشته باش ذهنتو آرام کن به ذهنت سکوت یاد بده. آرام باشی چاقی بساط شو جمع میکنه خودش میره. فقط آرام باش فکرهای بیخودو رها کن .”
در فایل آموزشی محتاج لاغر شدن نباشید به طور مفصل درباره این موضوع بسیار مهم و تاثیرگذار توضیح داده ام که اطمینان دارم استفاده از این آگاهی برای عزیزانی که تصمیم گرفته اند از مسیر لاغر با ذهن رویای خودشون رو تجربه کنند مفید و تاثیرگذار خواهد بود.
با آرزوی روزهایی سرشار از شادی و موفقیت برای تک تک شما همراهان
نوشته الهام عزیز در بخش نظرات
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین مربوط به محتاج لاغر شدن نباشید توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری را به دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز بالا تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در به صورت شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید و هرچقدر زمان آزاد داشتید نوشته های دوستان خود را در بخش نظرات مطالعه کنید تا ذهن خود را در فضای لاغر شدن قرار دهید.
- شما دوست دارید لاغر شوید یا محتاج لاغر شدن هستید؟ شرح دهید.
- در سال های گذشته که برای لاغر شدن اقدام می کردید به خاطر دوست داشتن لاغر شدن بود یا محتاج لاغر شدن بودید؟
- چرا استفاده از روش های لاغری انسان را بیشتر از قبل محتاج لاغر شدن می کند؟! شرح دهید.
- با توجه به توضیحات نوشتاری احساس شما در زمان استفاده از روش های قبلی برای لاغری چه بوده است؟ شرح دهید
- احساس شما در گذشته برای لاغر شدن بر مبنای دوست داشتن لاغر شدن بوده است یا محتاج لاغر شدن بودن؟! شرح دهید.
- از زمانی که با سایت تناسب فکری آشنا شده اید احساس شما نسبت به لاغر شدن چه تغییراتی داشته است؟ شرح دهید
- به نظر شما چرا تا وقتی محتاج لاغر شدن باشید روند لاغر شدن سخت و طولانی خواهد شد؟
- لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند که محتاج لاغر شدن را به دوست داشتن لاغر شدن تغییر دهید؟ شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.11 از 47 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدا
خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن دائم گام بردارم.
من هنوزم معتقدم اندامم خوبه. چون افکارم تغییر کرده و چاق نیست. دوست دارم توی این مسیر باشم. من مدام فکر می کنم اگه روند لاغری من خیلی زیاد بشه، میشه جلوی اونو گرفت؟ من مدام خودمو پوست و استخون میبینم توی ذهنم……البته میخوام متنلسب و متعادل ببینم تا از اون ور بوم نیفتم :)))
از روزی که از غذا خوردن ترسیدم، چاق شدن من شروع شد. من مدام اصرار میکردم تا لاغر بشم. در حقیقت چاقی توی ذهن من خیلی بزرگ بود و دست یافتنی.ولی لاغری روز به روز دست نیافتنی تر شد. نمیدونم چرا ماها نمی خوایم قبول کنیم، خودمون باعث شدیم که چاق بشیم. خودمون با افکارمون. خودمو با دلیل های الکی. همون دلیل های الکی باعث شد روز به روز توی ذهنمون جا گیر تر بشن. حتی خودمون هم بیشتر باورش کردیم. آخه چه کسی با خوردن چاق شده. این همه آدم متناسب، میخورن. چرا چاق نمیشن. من هر وعده گفتم چاق میشم و چاق شدم. ولی الان و این زمان و چند ماهه، که میگم تو غذا به اندازه نیاز بدنت میخوری. تو درست میخوری. تو حتی پرخوری هم نداشتی. الانم خیلی کمتر از قبل میخورم. نصف قبل میخورم. اون افکار رو خودت پرورش دادی. این روزا واقعا حس من خوبه.
توی مهمونی دیشب میل به هیچی نداشتم. و هیچی نخوردم. اونقد خوشحال میشم هر بار میگم میل ندارم و زمانی که میلم داشتم، میخورم. من حتی با بو و رنگ غذا هم گرسنه نمیشم. دیشب چند تا تپل های جمع حرفهای جالبی زدن. اونا خیلی کمتر از متناسب ها میخوردن. من میدونستم اون متناسبها، کنار چای کلی چیزهای شیرین میخورن. میان وعد هم دارن. پر خور هم هستن. ولی تپل ها غذای کمی داشتن و مدام میگفتن ما آب هم بخوریم چاق میشیم. مدام از خوردن حرف زدن. اونا شاهد جمع میکردن برای چاقیشون در حقیقت. ولی لاغرها سکوت کرده بودن و میخوردن. تپل ها شیرینی رو عامل چاقی میدونستن. من چیزی نمی گفتم، هیچ وقت دوست ندارم توی جمع ها حرف بزنم. اون زمان که می گفتم، کم کم بقیه باور کردن من چاقم. ولی الان نه. من الان شبیه متناسب ها سکوت می کنم در مورد خوردن و چاقی حرف نمیزنم. چون در حقیقت من چاق نیستم. من حتی از متناسب ها هم رفتاری متناسب تری دارم.. خیلی خوشحالم به بدنم احترام میزارم. خوشحالم عاشق این مسیر شدم. خوشحالم ولع ندارم. آروم و شمرده غذا میخورم
توی این سفر به صورت ناخودآگاه پرخوری نکردم. هر جا پیغام سیری صادر میشد، من دست کشیدم. نگفتم پولشو دادی بخور. حیفه. هیچ هله هوله ای هم نخوردم. به راحتی اضافه غذا رو روی میز رها میکردم. نوشابه هم به اندازه یه جرعه یا کلا نمی خوردم. دوست ندارم دل درد بگیرم. دوست ندارم به شکمم فشار بیاد. دوست دارم بدنم ساعت ها استراحت کنه.
تمام چربی های که من انباشته کردم، نتیجه افکار چاق کننده خودم بوده. از همین الان به اونا میگم هر چقدر که هستن از بدن من خارج بشن. دوست دارم بدنم خالی از چربی بشه. حتی یک گرم. اصلا چرا چربی باید سالها توی بدن باقی بمونه وقتی مدام سلولها از بین میرن. چربی چند ساله نداریم اصلا. ولی افکار چاق کننده چند ساله داریم. خدا رو شکر در این مسیرم. خدا رو شکر که عاشق این مسیرم. من به لاغری محتاج نیستم. بلکه متناسب شدن رو دوست دارم. حالا شد شد نشد هم نشد. من از چاق شدن هم دیگه نمی ترسم. اگه چاق هم بشم اتفاقی نمی افته. من اگه حتی سالها چاق هم باشم و بشم، مسئله ای نیست. چون فکرم لاغره. خودمو الان خودمو الان متناسب میبینم. افکارم درسته. اعصاب خوردی ندارم. حس بد ندارم. خیلی حالم خوبه خیلی خیلی