بهترین روش لاغری چیست؟! این سوالی است که همه افراد چاق به دنبال یافتن پاسخ آن هستند.
همه میخوان لاغر باشن، لاغری معادل زیبایی، موفقیت و جذابیته
چاق ها عاشق لاغری اما لاغرها بی تفاوت
افرادی که اضافه وزن دارند بیشتر از افراد لاغر عاشق لاغری هستند. این اشتیاق به خاطر مزایای لاغری نیست چون افراد لاغر دیدگاه افراد چاق درباره وضعیت جسمانی خود را ندارند، بلکه به دلیل مشکلات چاقی است.
شاید خواندن این جمله در مرتبه اول تا حدودی عجیب باشد اما واضح است که تا وقتی لاغر هستیم نسبت به وضعیت خود احساس خاصی نداریم اما وقتی چاق می شویم و با مشکلات متعدد چاقی مواجه می شویم و به شدت اشتیاق داریم که لاغر شویم.
دلیل اینکه افراد لاغر برای لاغر بودن خود تلاش خاصی نمی کنند اما افراد چاق دست به هر کاری می زنند بلکه لاغر شوند این است که: در ذهن ما به دست آوردن هر چیزی سخت تر از داشتن یا نگهداری از آن است.
همه افراد چاق در بدو تولد کاملا متناسب بوده اند، حتی افرادی که به هنگام تولد از وزن بیشتری نسبت به سایر نوزادان برخوردار هستند در ابتدای خلقت خود متناسب بوده اند و در مدت تکامل در رحم مادر تحت تاثیر افکار و رفتار مادر خود قرار گرفته و با وزن حدود 15 تا 25 درصد بیشتر از نوزادان دیگر متولد می شوند.
تلاش افراد چاق برای لاغر شدن مانند فردی است که به دنبال گمشده خود می گردد و این درحالی است که همه آنها روزی کاملا متناسب بوده اند و به مرور با برنامه ریزی کردن ذهن خود توسط شنیده ها و دیده های اطراف خود انتظار چاق شدن را در خود شکل داده اند و از وضعیت متناسب خارج شده و چاق شده اند.
لازم به ذکر است که اکثر افراد چاق به صورت آگاهانه تصمیم و اقدام به چاق شدن نگرفته اند به همین دلیل وقتی چاق می شوند دچار پریشان حالی و فشار عصبی زیادی می شوند و سراسیمه به دنبال روشی برای لاغر هستند.
اگر ما می دانستیم که مسئولیت چاق شدن ما به عهده خودمان است و هیچ فرد یا شرایطی مقصر چاق شدن ما نیست مطمئنا برخورد مناسب تری با موضوع چاقی داشتیم و برای لاغر شدن دست به هر کاری نمی زدیم.
جستجو برای لاغر شدن به میزان قابل توجهی تمرکز و انرژی ما را به خود اختصاص می دهد و به همین دلیل افراد چاق معمولا در جنبه های مختلف زندگی با مشکل عدم شکوفایی و رضایت از زندگی مواجه هستند.
فردی که اضافه وزن داره و از شرایط خودش راضی نیست و شور و اشتیاق عجیبی برای لاغر شدن داره در بیشتر اوقات زندگی یا در حال فکر کردن به چاقی و درگیری ذهنی با مسائلی است که چاقی برایش به وجود آورده یا مشغول اجرای روشی برای لاغر شدن است و در برخی موارد نیز مشغول جستجو برای یافتن بهترین روش لاغری است.
در این شرایط فرد فرصت چندانی برای تجربه جنبه های مختلف زندگی ندارد و به همین دلیل تقریبا میزان رضایت از زندگی در افراد چاق بسیار پایین است.
فروش رویای لاغر شدن
در شرایطی که عده زیادی از انسانها به دنبال رویای لاغری هستند شرایط برای تولید محصولاتی که به انسانها کمک کند تا به رویای خورد برسند مهیا می شود.
شرکت های زیادی شروع به تولید و عرضه محصولاتی می کنند که وعده تحقق رویای لاغری را به افراد چاق می دهد و خود را بهترین روش لاغری معرفی می کنند.
در واقع این شرکت ها رویای لاغری را به معرض فروش قرار می دهند.
تصور کنید چه تعداد از انسانها برای تحقق رویای خود به فروشگاه ها و مراکز فروش رویای لاغری مراجعه خواهند کرد و درخواست خرید بهترین روش لاغری را دارند.
آرزو کردن یا رویا داشتن شاید از نظر نوشتاری در زبان های مختلف به شکل های گوناگون نوشته شود اما معنی و مفهوم آن در برای تمام انسانها یکسان است. بنابراین رویای لاغر شدن بعنوان بخشی از زبان چاقی است که در بین تمام افراد چاق با هر زبان و ملیتی مشترک است.
اهمیتی ندارد زبان مادری ما فارسی، انگلیسی، فرانسه، عربی یا هر زبان دیگری باشد، همه ما به یک شکل زبان چاقی را متوجه می شویم.
زبان چاقی تشکیل شده از ترس از چاق تر شدن، ترس از غذا خوردن، اعتماد به نفس نداشتن، احساس خوب نداشتن، خودباوری نداشتن، احساس ناامیدی و بی عرضگی کردن، به دنبال روشی برای لاغری بودن و مجموعه ای از افکار و رفتارهای چاق کننده است که در ذهن همه افراد چاق در دنیا به یک صورت ذخیره شده است.
این فرایند ثابت میکند که چاقی در تمام دنیا از ذهن افراد شروع می شود و این در حالی است که در تمام دنیا برای حل مشکل چاقی، جسم را هدف قرار می دهند.
داروهایی برای تحت تاثیر قرار دادن جسم جهت لاغر شدن تولید می شود، برنامه های غذایی برای کاهش میزان کالری ورودی تنظیم می شود، برنامه های ورزشی منظم برای افزایش میزان سوخت و ساز و بالا بردن کالری مصرفی پیشنهاد می شود، عمل های جراحی گوناگون برای خارج کردن چربی ها یا برداشتن مقداری از معده انجام می شود و صدها روش دیگر که همه برای تحت تاثیر قرار دادن جسم تنظیم شده اند.
نکته جالب توجه این است که هیچ شرکت یا ارگانی برنامه مشخصی برای چاق شدن افراد ارائه نکرده است و هر فردی به صورت کاملا خودجوش چاق شده است اما وقتی تعداد افراد چاق قابل ملاحظه شد و مشکلات چاق بودن پدیدار شد انسانهای زیادی وارد عرصه رقابت برای کمک به لاغر کردن افراد چاق شدند و این در حالی است که هیچ دلیل واضح و مشخصی برای چاق شدن افراد ارائه نشده است اما روش های گوناگون برای لاغر کردن همه افراد چاق ارائه می شود.
چطور می شود بدون یافتن مشکل برای حل آن راهکار و راه حل اراده کرد؟!
علت ترس از چاقی چیست
با افزایش روزافزون افراد مبتلا به چاقی در جوامع بشری و همچنین شیوع روش های لاغری و همچنین توصیه های متعدد پزشکان درباره مشکلات چاقی سبب شد تا بسیاری از افراد متناسب، دچار ترس از چاقی شوند.
این طبیعی است که وقتی افراد زیادی را می بینیم که به وضعیت یکسان و رنج آوری مبتلا شده اند ترس از اینکه مبادا ما هم به آن شرایط مبتلاش شویم در ذهن ما ایجاد می شود.
ترس از چاق شدن در افراد متناسب همان حالتی است که در ذهن افراد چاق از چاق تر شدن ایجاد می شود. همانطور که ترس از چاق تر شدن با تمام تلاش افراد چاق برای جلوگیری از چاق تر شدن باعث افزایش وزن و سایز افراد می شود، ترس از چاقی در ذهن افراد متناسب با تمام تلاش آنها برای مراقبت از وضعیت خود باعث برهم خوردن تعادل جسمی آنان خواهد شد.
در این شرایط مشاهده می کنیم که بسیاری از افراد متناسب یا کالری ها را می شمارند یا تحت رژیم غذایی برای جلوگیری از ابتلا به چاقی هستند و این در حالی است که هیچ نشانه چاقی در جسم آنها مشاهده نمی شود.
این موضوع نیز ثابت می کند که چاقی ابتدا در ذهن افراد ایجاد می شود و سپس باعث تغییر وضعیت جسم افراد می شود اما متاسفانه در تمام روش های رایج برای لاغری هیچ توجهی به موضوع چاقی در ذهن نمی شود و تمام تمرکز بر تحت تاثیر قرار دادن جسم برای ایجاد کاهش چربی ها و رفع چاقی است.
این افراد از نظر جسمی نیازی به مراقبت یا تغییر وضعیت جسمی خود ندارند اما ترس از چاق شدن باعث شده از خود در برابر چاقی مراقبت کنند.
ترس از چاق شدن در جسم این افراد ایجاد نشده است بلکه در ذهن آنها شکل گرفته است.
مراقبت از سلامت و چاق نشدن به ظاهر خیلی عالی و تحسین برانگیز است اما فکر اصلی و پشت پرده رفتار این افراد برای اقدام به مراقبت از خود در برابر چاقی این است که اطمینان دارند در معرض چاق شدن قرار دارند.
این اطمینان باعث ایجاد انتظار چاق شدن در افراد می شود و در نهایت انتظار آنها پاسخ داده می شود و شرایط جسمی فرد پس از مدتی از وضعیت متناسب خارج شده و اولین نشانه های چاقی بروز می کنند.
تجربه نشانه های چاقی باعث تشدید ترس از چاقی در ذهن افراد شده و روند مخرب ترس و تجربه بارها تکرار می شود و فرد به مرور چاق تر می شود.
به این نکته توجه کنید که فکر چاق شدن ابتدا در ذهن افراد لاغر ایجاد می شود اما آنها برای جلوگیری از چاق شدن مشغول مراقبت از جسم خود می شوند.
چاق شدن تدریجی افرادی که متناسب هستند اما از چاق شدن ترس دارند ثابت می کند که ریشه چاقی در ذهن است نه در جسم و به همین دلیل مراقبت از جسم مانع بروز چاقی نمی شود.
در پرفروش ترین کتاب لاغری با نام “۶ هفته تا تعجب” این عبارت آورده شده است:
از همه دوستان خود لاغرتر شوید
چرا برای موضوعی که حالت طبیعی بدن ماست باید با هم رقابت کنیم؟
چرا هیچ وقت در مورد نفس کشیدن، پلک زدن، ضربان قلب و … دعوت به رقابت نشدیم؟
این عبارت هوشمندانه حتی می تواند فردی که متناسب را به چالش لاغرتر شدن وارد کند و این دقیقا برنامه ریزی ذهن برای چاق شدن است.
در نظر بگیرید فردی که متناسب است با این عبارت تبلیغاتی مواجه شود. اولین دیدگاهی که در ذهنش ایجاد می شود این است که حالت فعلی من مناسب نیست و باید برای بهتر از دیگران شدن تلاش کنم.
درست است که هدف اصلی لاغر تر شدن است اما حقیقت این است که ذهن را برای خارج شدن از حالت ایده آل برنامه ریزی می کنیم.
بهترین روش لاغری چیست؟!
چرا رژیم می گیرم اما چاق تر می شم؟
این عبارت یکی از پرتکرارترین ابهامات ذهنی افراد چاق است.
در 35 سال دوران چاق بودنم در طی یک سال بارها رژیم می گرفتم اما سال بعد چاق تر می شدم و همیشه این فکر را در ذهنم مرور می کردم که چرا هرچقدر بیشتر رژیم می گیریم چاق تر می شوم.
به لطف خدا زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم پاسخ این سوال برایم واضح شد.
هرچه بیشتر رژیم می گیریم بیشتر باور می کنیم که وضعیت جسمی ما مشکل دارد و نتیجه نهایی گسترش مشکل خواهد بود نه برطرف کردن آن.
دلیل اینکه رژیم باعث چاق تر شدن می شود این است که فرمول ذهنی “من مشکل دارم” قوی تر میشود و از آنجایی که فرمول های ذهنی نتیجه نهایی را رقم می زنند، مشکل ما (چاقی) بیشتر می شود.
این الگوی ثابت در همه افراد چاق مشاهده می شود که بعد از هربار رژیم گرفتن دوباره چاق می شوند و در بیشتر موارد وزن آنها مقداری بیشتر از قبل از شروع رژیم می شود.
این شرایط اثبات می کند تفاوتی ندارد از چه رژیم غذایی یا روشی برای لاغر شدن اقدام می کنیم چرا که در نهایت فرمول اصلی که در ذهن ما ثبت شده (من مشکل دارم) باعث میشود ما به حالت مشکل دار قبل برگردیم.
با حرکت یک خودکار، انسان های عادی چاق شدند
این جمله در عین حالی که تکان دهنده است اما نشان می دهد چقدر ساده و راحت ذهن ما تحت تاثیر افکار عمومی و رسانه ای قرار می گیرد.
این اتفاق ثابت می کند چقدر راحت میشود ذهن افراد را با عبارت های مثل تحقیق، بررسی عمومی، آمار و … تحت تاثیر قرار داد.
در دهه 80 میلادی با منتشر شدن گزارشی درباره تناسب بین وزن و سن افراد (BMI)، عده زیادی از مردم آمریکا به این نتیجه رسیدند که اضافه وزن دارند در حالی که تا روز قبل از انتشار این گزارش توسط معروف ترین شرکت بیمه این دیدگاه را نسبت به خود نداشتند.
پس از آن روز مردم برای جلوگیری از چاق تر شدن یا مبارزه با چاقی روانه داروخانه ها و مطب پزشکان شدند.
واکنش مردم به گزارشی که توسط یک شرکت بیمه گر ارائه شده بود ثابت می کند که چاقی ابتدا در ذهن ایجاد می شود و سپس در جسم بروز پیدا می کند.
دلیل گسترش هر روزه چاقی در دنیا شرایط زندگی یا غذایی نیست که مصرف می کنیم بلکه افکاری است که در ذهن افراد ایجاد و همواره مرور می شود و انتظار چاق شدن یا چاق تر شدن را در آنها ایجاد می کند.
دلیل اثبات این ادعا افراد متناسبی هستند که در شرایط یکسان از نظر محیطی و غذایی با افراد چاق زندگی می کنند اما کماکان متناسب باقی مانده اند.
چگونه ممکن است مصرف یک نوع غذا (مثلا فست فود) باعث چاقی عده ای از انسانها شود و بر عده ای دیگر بی اثر باشد.
انتظار چاق شدن نتیجه اش چاق شدن است و اهمیتی ندارد فردی که این انتظار را دارد به چه میزان برای جلوگیری از چاق شدن یا چاق تر شدن تلاش می کند چون در نهایت به آنچه انتظارش را دارد می رسد.
در تحقیقات گسترده ای که یک شرکت رفتارشناسی در آمریکا انجام داده است مشخص شد که بسیاری از افراد چاقی که با استفاده از روش های لاغری به تناسب اندام رسیده اند دچار یک حالت غیرمنتظره شده اند.
مغز و بدن اونها همواره احساس گرسنگی کرد و نهایت تلاش خود را برای جبران وزن از دست رفته انجام داد.
این شرایط را همه ما که بارها رژیم گرفته ایم تجربه کرده ایم که بعد از اتمام دوره رژیم غذایی یا رها کردن برنامه رژیمی بیشتر از قبل احساس گرسنگی و حرص و ولع برای خوردن انواع غذا داشته ایم.
چرا مغز که فرمانده جسم است وقتی جسم لاغر میشود دستورات خوردن را بیشتر از قبل صادر میکند و فرد را وادار به خوردن بیشتر می کن؟
به یک دلیل ساده، چون مغز تحت تاثیر ذهن است.
وقتی در ذهن خود افکار و فرمول های چاق کننده ذخیره کرده باشیم و تصاویر ذهنی چاق در ذهن ما ایجاد شده باشد با اعمال هر برنامه رژیمی برای هر مدتی که باشد انتظار چاق شدن در ذهن ما از بین نمی رود.
به هر مقدار که از وزن بدن کم شود، مغز بر اساس اطلاعاتی که در ذهن ذخیره شده است تلاش خواهد کرد تا دوباره جسم را به شرایطی که تصاویر آن از قبل در ذهن ذخیره شده است برگرداند و در این کار همواره بر اراده ما برای دوباره چاق نشدن پیروی می شود.
این موضوع اثبات می کند چاقی در ذهن ما ذخیره شده است و برای لاغر شدن نیاز نیست روی تغییر جسم و عادت های جسمی تمرکز داشته باشیم بلکه باید فرمول های چاقی ذهن خود را اصلاح کنیم.
در این شرایط همانطور که خودبخود چاق شده ایم، خودبخود لاغر میشویم.
لاغر شدن رسیدن به حالت طبیعی جسم است
ایجاد فرمول های چاقی در ذهن حالت طبیعی وجود ما نیست و توسط عوامل بیرونی در ذهن ما ایجاد و باعث اضافه وزن ما شده است، پس اگر فرمول های چاقی ذهن را اصلاح کنیم جسم هم چاقی را رها کرده و به حالت اولیه خود (لاغری) است تغییر وضعیت می دهد.
تاثیر تبلیغات روشهای لاغری
تبلیغات، صنعتی است که پا به پای صنایع گوناگون تلاش می کند تا راه موفقیت صنایع را هموار کند.
تبلیغات بیشتر از آنکه سعی کند تا واقعیت تاثیرگذار بودن محصولات را برای مصرف کننده نمایان کند تلاش می کند تا مصرف کننده را متقاعد کند که برای رسیدن به نتیجه ایده آل نیاز به استفاده از این محصول دارد.
به این مثال توجه کنید:
اگر به ما بعنوان افراد چاق بگویند که هر روز صبح یک گلابی را با چاقو به صورت افقی به دو قسمت تبدیل کنیم و بخش بالایی را بخوریم لاغر می شویم بلافاصله باور کرده و از فردا همین شیوه را در پیش می گیریم.
در این شرایط به اندازه ای که این موضوع را باور کرده باشیم انتظار لاغر شدن در ما شکل گرفته و مقداری از وزن و سایز ما کاهش پیدا می کند در حالی که اگر همان گلابی را به صورت عمودی برش داده و مصرف کند هیچ تاثیری در روند لاغری او نخواهد داشت.
واضح است که چگونگی برش دادن گلابی تغیری در تاثیر آن بر بدن ایجاد نمی کند اما انتظاری که فرد از مصرف گلابی دونیم شده به صورت افقی در ذهنش ایجاد می شود بسیار بیشتر از مصرف همان گلابی است که به صورت عمودی برش داده شود.
چرا؟
چون تحت تاثیر توضیحاتی قرار گرفته که شرکت یا شخص ارائه کننده روش لاغری در مورد روش خود ادائه داده است.
چرا ما در برخی موارد در مواجه با روش های لاغری بسیار ساده لوحانه برخورد می کنیم؟
چون به شدت از چاقی و تلاش برای لاغر شدن خسته و ناامید شده ایم و هر حرف یا ادعای جدید برای لاغر شدن را با اشتیاق می پذیریم بلکه راهی برای رهایی از چاقی و رسیدن به رویای لاغری پیدا کنیم.
صنعت رژیم به شرمساری افراد چاق از وضعیت خود وابسته است
چقدر این جمله صحیح است!
هرچقدر از وضعیت خود بیشتر شرمسار باشیم بیشتر به دنبال روشی برای رهایی از این وضعیت خواهیم بود.
یعنی نه تنها چاقی در ذهن ایجاد میشود بلکه بعد از بروز اضافه وزن در جسم با نگاه کردن به جسم احساس چاقی و شرمساری بیشتری در ذهن ایجاد میشود و این عامل به تنهایی برای چاق تر شدن کافی است.
این در حالی است که افراد چاق برای رهایی از شرمساری تلاش جسمی می کنند و به این موضوع توجه ندارند که حالت شرمساری در ذهن ایجاد شده است نه در جسم.
مقصر لاغر نشدن ما کیست؟
همه افراد چاق هربار که از روش های لاغری استفاده می کنند و نتیجه نمی گیرند خود را مقصر لاغر نشدن شان می دانند.
بیشتر از آنکه روش لاغری را مقصر عدم کسب نتیجه خود بدانند خود را بی اراده یا بی انگیزه برای نتیجه گرفتن از روش لاغری می دانند.
افکار آدم های چاق در تمام نقاط دنیا شبیه همدیگر است و این به دلیل مشترک بودن زبان چاقی است.
من در ایران همان فکری را درباره شکست از برنامه لاغری خود دارم که فردی در آمریکا یا هر نقطه دیگری از دنیا درباره خود دارد.
همیشه خودم را مقصر نتیجه نگرفتن از برنامه های لاغری می دانستم و هربار که شکست می خوردم تصمیم می گرفتن دوباره با انگیزه و تعهد بیشتری از روش دیگری برای لاغر شدن استفاده کنم و این چرخه معیوب سالها ادامه داشت.
این پروسه معیوب و آشنا ثابت می کند که نه تنها برای چاق شدن، ذهن ما برنامه ریزی شده است بلکه برای لاغر نشدن هم برنامه ریزی شده ایم.
چرا خود را مقصر لاغر نشدن می دانیم
متولیان و ارائه کنندگان روش های لاغری عوامل زیادی را عامل برهم زدن تمرکز استفاده کننده از روش لاغری می دانند و عقیده دارند فرد در کنترل خود و عمل کردن به آنچه به او گفته شده است به خوبی عمل نکرده است.
بنابراین همیشه انگشت اتهام به سوی ما دراز است که خودمان عامل اصلی لاغر نشدمان هستیم.
بارها در مراجعه به پزشک تغذیه با این طرز برخورد مواجه شده ایم که به ما گفته شده حتما نتونستی طبق برنامه عمل کنی و حتی در مواردی که مطمئن بوده ایم طبق برنامه رژیمی عمل کرده ایم اما از آنجایی که او پزشک است و ما چاق هستیم به ناچار حرف او را بر عقیده و نظر خود برتر می دانستیم و قبول می کردیم که بخاطر بی عرضه و بی اراده بودن به شکل دقیق برنامه رژیمی خود را اجرا نکرده ایم.
اما نکته مهم این است که چرا همه افراد چاقی که از روش های مختلف لاغری استفاده می کنند در نهایت دوباره چاق می شوند و تلاش آنها در لاغری با هر روشی منجر به شکست می شود؟
چطور ممکن است همه افراد چاق بی اراده و بر عرضه باشند؟
چطور ممکن است همه روش های لاغری صحیح و کارآمد باشند اما هیچ فرد چاقی نباشد که بتواند از این کارآمدی برای لاغر شدن استفاده کند؟
از آنجایی که در طی دوران چاقی بارها سعی کرده ام از طریق رژیم های غذایی لاغر شوم به خوبی می دانم که عوامل زیادی وجود دارند که به آنها در رژیم غذایی اشاره ای نشده است.
در برنامه های رژیمی فقط به نوع و مقدار غذا و زمان خوردن اشاره می شود و این در حالی است که مغز ما بعنوان فرمانده جسم تحت تاثیر ذهن قرار دارد و از آنجا که ذهن یک فرد چاق مملو از افکار و عادت های چاق کننده است به هیچ عنوان نمی توان با یک برنامه منظم غذایی تمام عوامل تحریک کننده فرد چاق برای خوردن را مهار و بی اثر کرد.
دلیل شکست افراد چاق در استفاده از روش های لاغری بی اراده بودن آنها نیست بلکه عواملی است که از نظر خود فرد و عوامل اراه کننده روش های لاغری پنهان مانده اند و اتفاقا تمام رفتارها و واکنش های افراد چاق را کنترل می کنند.
اکنون به وضوح به خاطر دارم بارها در زمانی که در رژیم بودم با دیدن جعبه شیرینی یا دعوت به مهمانی اراده و تعهد من برای رژیم گرفتن شکسته می شد و جالب بود که مثلا دو هفته رژیم گرفته بودم ولی یک وعده که خراب می کردم کلا برنامه را رها می کردم.
یعنی دو هفته هر وعده خوب عمل کرده بودم اما به خاطر یک وعده خوب عمل نکردن، احساس شکست و ناامیدی می کردم و برنامه رژیمی خود را رها می کردم.
از آنجایی که در طی 35 سال دوران چاقی بارها این اتفاق را تجربه کرده ام یقین دارم که با هیچ روش لاغری که برای ما تعیین کند چگونه بخوریم، به چه مقدار بخوریم، چقدر بخوابیم، چقدر ورزش کنیم و … لاغر شد.
برای لاغر شدن باید برنامه ای در پیش بگیریم که تغییرات درونی در ما ایجاد کند، فرمول های ذهنی ما را تغییر دهد، افکار و رفتار ما درباره چاقی را تغییر دهد. در این شرایط بدون تحمل هرگونه سختی و رنج می توانیم لاغر شده و برای همیشه لاغر بمانیم.
گسترش روش های لاغری
تنها دلیل ایجاد تنوع و گسترش روش های لاغری، خودتخریبی و سرزنش کردن خودمان است.
هربار که در استفاده از هر روش لاغری شکست می خوریم ابتدا خودمان را مقصر می دانیم و با سرزنش کردن خودمان احساس بد را در ذهن خود گسترش می دهیم.
از آنجایی که شور و اشتیاق ما برای لاغر شدن بسیار زیاد است تصمیم قاطع می گیریم که بار دیگر با عزمی راسخ برای لاغر شدن اقدام کنیم.
برای لاغر شدن جستجو برای روش دیگری را آغاز می کنیم و هر روشی که بتواند تا حدودی در ما انگیزه و اطمینان ایجاد کند آن را تهیه کرده و مشغول اجرای آن می شویم.
در واقع شکست ما افراد چاق از روش های قبلی برای لاغر شدن باعث مراجعه دوباره ما به ارائه کنندگان روش های لاغری برای اجرای روش دیگر می شود و تقاضای ما سبب ایجاد تنوع و گسترش روش های لاغری شده است.
تاثیر ورزش بر لاغر شدن
یکی از روش هایی که برای لاغر شدن توصیه و تجویز می شود “ورزش کردن” است.
در دوران چاقی دوستانی داشتم که چاق بودند و سالها ورزش های سنگین انجام می دادند و در رقابت های سطح ملی شرکت می کردند اما همواره چاق بودند.
ورزش کردن باعث شده بود که از لحاظ قدرت بدنی در وضعیت خوبی باشند اما از نظر وزنی کاهش تغییری در وضعیت جسمی آنها ایجاد نشده بود.
در دورانی که از ورزش کردن برای لاغر شدن استفاده می کردم میزان آمادگی جسمانی من در سطح بسیار خوبی قرار داشت.
به راحتی از تعداد زیادی پله های ساختمان بالا می رفتم و احساس خستگی نمی کردم یا در اردوهای دسته جمعی به راحتی از کوه بالا می رفتم بدون اینکه احساس ناتوانی کنم در حالی که خیلی از افراد متناسب توانایی هم قدم شدن با من را نداشتند.
اما آمادگی جسمانی باعث تناسب اندام من نشد و این موضوع ثابت می کند که جسم را در هر وضعیتی که باشد می توان با اجرای تمرینات روزانه از نظر افزایش سطح قدرت بدنی تحت تاثیر قرار داد اما ذهن را نمی شود با ورزش کردن تغییر داد.
نکته مهم این است که آمادگی جسمانی تا وقتی ادامه دارد که ورزش روزانه ادامه داشته باشد.
اینکه برخی از افراد چاق خود را راضی میکنند که آمادگی جسمانی داشتن مهمتر از تناسب اندام داشتن است یک توجیه برای عدم موفقیت خود در لاغر شدن است. زندگی عادی به این شکل نیست که حتما هر روز مدت مشخصی ورزش کنیم که از معضلات چاقی کم کنیم. ما باید به دنبال روشی باشیم که در سلامتی و آمادگی جسمانی خوبی باشیم در حالی که وابسته به انجام روش خاصی نباشیم.
چرا باید هر روز یک ساعت و نیم تا دو ساعت ورزش کنیم و بعد خوشحال باشیم که آمادگی جسمانی داریم در عین حالی که چاق هستیم.
واقعا اگر فردی چاق نباشد برایش اهمیت دارد که در چه شرایط آمادگی جسمانی است؟
عده ای را دیده ام که در عین حال که تناسب اندام دارند اما ورزش های روزانه منظم دارند.
دلیل ورزش کردن آنها چیست؟
عموما برای جلوگیری از بروز مشکلات جسمی در دوران پیری یا مبارزه با چاقی و … هر روز مقداری ورزش می کنند.
این طرز فکر مناسبی برای زندگی کردن نیست چون در نهایت آنچه باعث ترس ما شده است را تجربه خواهیم کرد فارغ از اینکه روزی چند ساعت ورزش می کنیم.
تاثیر چربی سوزی بر لاغری
بارها درباره تاثیر چربی سوزی در لاغر شدن شنیده ایم.
قرص ها و داروهای مختلفی برای بالا بردن میزان سوخت و ساز بدون و آب کردن چربی ها تولید و عرضه شده است.
بارها در تبلیغات رسانه ای دیده ایم که توده های چربی را در حال آب شدن نشان داده اند که فرد با استفاده از دارو یا هر وسیله ای میزان سوخت و ساز بدن خود را افزایش داده است.
همه روش ها و پیشنهاد ها برای برطرف کردن چربی ها بوده است چون مشکل یک فرد چاق داشتن لایه های چربی است.
هیچوقت درباره دلیل تجمع چربی در بدن ما توضیح یا آموزشی ارائه نشده است و همه تمرکز بر روی حل مشکل بوده است و این در حالی است که باید علت بروز مشکل را برطرف کنیم.
بارها در طی سال های چاقی از قرص های چربی سوز استفاده کرده ام اما تنها نتیجه آن بهم خوردن سیستم گوارش، تهوع داشتن و شکم درد بوده است و تاثیری بر کاهش وزن نداشته است.
همیشه به دنبال طریقی برای افزایش چربی سوزی بوده ام و هیچوقت در جستجوی طریقی برای کاهش چربی سازی بدن نبوده ام.
واضح است که اگر میزان چربی سازی را کاهش دهیم میزان ذخیره چربی ها به صورت خودبخود کاهش یافته و از بین خواهند رفت.
به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم به مرور تمرکز من از افزایش چربی سوزی به کاهش چربی سازی تغییر پیدا کرد و نتیجه این تغییر کاهش حدود ۵۰ کیلوگرم از لایه های چربی قدیمی و جدید بدن من بود.
خیلی منطقی تر است که که بجای تلاش برای چربی سوزی تلاش کنیم چربی ایجاد نکنیم.
چون اگر ایجاد چربی ادامه داشته باشه دیگه چه اهمیتی داره چقدر تلاش کنیم برای چربی سوزاندن چون دوباره چربی تولید خواهد شد و جایگزین مقدار کم شده می شود.
پس بهتره این بار از طریق صحیح اقدام کنیم و بجای تلاش برای چربی سوزی سعی کنیم طریقه چربی تولید نکردن را یاد بگیریم.
در تحقیقات انجام شده مشخص شد که با یک ساعت دوچرخه ثابت کار کردن کمتر از دو عدد شکلات کالری سوزانده می شود.
این واقعیت توضیحات قبلی را ثابت می کند که به جای تمرکز بر چربی سوزی بهتر است بر اضافه نکردن چربی تمرکز کنیم.
چون سرعت ایجاد چربی در افراد چاق بسیار بیشتر از سوزاندن آن است.
افرادی که برای بالابردن میزان سوخت و ساز و چربی سوزی بدن خود فعالیت ورزشی انجام می دهند بعد از هر بار ورزش کردن به میزان مشخصی استراحت می کنند.
بدن ما از طریق استراحت کردن، میزان انرژی مصرفی خود در طول روز را متعادل می کند.
یعنی تفاوتی ندارد ورزش کنید یا نه چون درنهایت میزان کالری تقریبا مشخصی توسط بدن مصرف خواهد شد.
تغییر میزان مصرف کالری توسط بدن غیرممکن است.
این عبارت ختم کلام درباره تاثیر ورزش کردن بر لاغر شدن می باشد.
نقش انتظار فراتر از ورزش
سالها برای لاغر شدن ورزش کردم ولی نتیجه نمی گرفتم و الان متوجه شدم که اون مقداری که کاهش وزن داشتم بخاطر انتظاری بود که در من برای لاغر شدن شکل می گرفت.
من انتظار داشتم چون ورزش می کنم طبیعیه لاغر بشم.
مقداری که لاغر می شدم تصور میکردم، برای لاغری بیشتر باید بیشتر ورزش کنم و از آنجایی که بیشتر از حد مشخصی نمی توانستم ورزش کنم روند کاهش وزن من متوقف میشد.
پس از مدتی از ورزش کردن برای لاغر شدن خسته می شدم و دیگه ورزش نمی کردم و انتظار اینکه چون ورزش نمی کنم طبیعیه که چاق بشم در من شکل می گرفت و خیلی زود دوباره چاق می شدم.
یعنی همه چی به انتظار من ربط داشت و انتظار در ذهن من ایجاد میشد و سپس در جسم من نمایش داده میشد.
بارها شنیده ایم که ورزش کردن برای سلامتی بسیار مفید است اما یک نکته بسیار مهم وجود دارد.
علت ورزش کردن و انتظاری که در ما درباره ورزش نکردن ایجاد شده است مهم است نه ورزش کردن.
برای مشخص شدن نتیجه نهایی باید از خود این سوال را بپرسیم:
اگر ورزش نکنم چه خواهد شد؟
پاسخی که به این سوال می دهید نتیجه زندگی شما را مشخص می کند نه مقدار ورزشی که برای مواجه نشدن با این شرایط انجام می دهید.
اگر در ذهن ما به هر دلیل این فرمول ایجاد شود که طبیعی است من بیمار شوم پس برای جلوگیری از ابتلا به بیماری باید از الان که در سلامتی هستم ورزش کنم، هرچقدر هم که ورزش کنیم در نهایت بیمار خواهیم شد چون انتظار ما پاسخ داده می شود.
“پدر من از ترس اینکه بخاطر چربی خون سکته قلبی نکنه سالها ورزش کرد و در سن ۶۴ سالگی سه روز در هفته و هر مرتبه ده بار، دور زمین فوتبال می دوید ولی در نهایت بر اثر سکته ورزشی فوت کرد.
سال بعد شوهر خاله من که از پدرم بزرگتر بود و حتی یک بار هم دور زمین فوتبال ندویده بود نیز بر اثر سکته قلبیی فوت کرد.”
من عقیده دارم هرکاری برای تفریح و شادی انجام شود در افزایش احساس خوب و سلامتی تاثیر دارد.
یعنی درصورتی که فکر اصلی من این باشد که می خواهم شاد باشم و از زندگی لذت ببرم در این صورت نتیجه نهایی عالی خواهد شد.
اگر برای لذت بردن از زندگی از تفریحاتی مانند پیاده روی کردن، تنیس بازی کردن، دوچرخه سواری و یا هر فعالیتی که از انجام آن لذت ببرید استفاده کنید قطعا در میزان سلامتی شما تاثیر مثبت خواهد داشت.
اما انجام همین فعالیت ها برای جلوگیری از ابتلا به بیماری کاملا بی تاثیر خواهد بود.
با تغییر فرمول های ذهنی می توان به شکل بهتری از فرصت خود برای زندگی کردن لذت ببریم.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.42 از 26 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام
واقعا استاد ممنونم واقعا نوشته های گرانبهایی هستن
من ک لذت بردم
یادمه از کودکی ی پسر خاله داشتم ک بهم میگف چاق در حال ک من چاق نبودم فقط بزرگتر از بقیه بودم قدم بلند بود و استخونم درشت بود ولی متناسب بود
بعد ک وارد دوران دبیرستان شدم در سال کنکور ک اکثرا تمام کارم شده بود درس خوندن و نشستن انتظار چاقی در من شکل گرف بعدش رژیم گرفتم ۳۰ کیلو کاهش داشتم بعد روال عادی زندگیمو داشتم جالب بود ک من افزایش نداشتم کاملا متناسب بودم تا اینک رفتم مسافرت خودم گفتم چاق میشم در حال ک رعایت کردم چن واقعا نمیتونستم بیشتر بخورم ی لقمه اضافه میخوردم حالت تهوع میگرفتم ولی ۳ کیلو اینا افزایش داشتم بعدش ازدواج کردم و انتظار اینو چن تو خونه مادرشوهرم شام میخورم مهمونی میرم چاق شدم بعدش تو خونه تودم اومدم گفتم چن غذا میپزم چاق میشم و من هی انتظار چاقی از خودم داشتم در حالی ک خوردن من تغییری نکرده بود سالیان زیاد ک رژیم میگرم و هر دفعه بیشتر از قبل حریصتر و وحشی تر میشدم
هر چ قدر ورزش میکردم تغییری نمیدیم راستش چندین بار ورزش کردم وزنم تغییری نکرد بعدش گفتم ورزش فقط جلوی چاق شدنو میگیره تا ورزش قطع میکردم شکمم میومد بالا بعدش باردارشدم و گفتم چاق میشم چن رژیم نمیگرم چن ویتامین میخورم چن ورزش نمیکنم در حالی ک پیاده روی داشتم جالبه ک من اصلا زیاد غذا نمیخوردم بعدش گفتم من میدونم من لاغر نمیشم در زمان شیردهی و وزنم کم نشد
بعدس دخترم صدمه دید و من رژیم ول کردم چن اعصابشو نداشتم ورزش نکردم و گفتم طبیعیه و بعدشم گفتم از این حادثه اعصابم نمیکشه افسرده شدم در نتیجه طبیعه ک چاق بشم و چاق شدم و هر چ رژیم گرفتم دیگه نتونسم بیشتر از چن روز ادامه بدم و اینجا بود ک من با لاغری باذهن اشنا شدم الان میدونم ک همه چی ذهنه
من تو اوج جوونی هر روز سرما میخوردم کیست سینه داشتم و تو یه هفته ی روز سالم بود دیگه واقعا خسته بودم و همه اینها ب خاطر ذهن من بود ورودی های منفی داشتم ب شدت
از وقتی اومدم سایت خیلی سعیم ب کنترل ورودی های ذهنم هس و خیلی نسبت ب روزهای اول باورهام پررنگ تر شده اونقدر ادامه میدم ک کاملا باورهای لاغری نمایان بشن
یادمه از ماه رمضان و عید و عروسی و تولد و محرم و چله هم انتظار چاقی داشتم
حالا ک میبینم من کلا با انتظار خیلی از بیماری ها رو ب بدنم دعوت کردم واقعا اصلا با درکی ک من از این متن گرفتم قلبم درد گرفت از اینکه ا دم بدونه مقصر تموم دردهاش خودش بوده
استاد ی دنیا ممنون بر ا نوشته های زیباتون از وقتی ک برا ما گذاشتید