0

چربی آب می‌شه اما فکر نه!

ترس از غذا خوردن
اندازه متن

همه افراد چاق در سراسر جهان برای لاغر شدن بر آب کردن چربی ها تمرکز دارند.

این نگرش باعث شده است که علیرغم اینکه برای لاغر شدن تلاش می کنند اما ترس از غذا خوردن غذاها به دلیل تاثیر خوردن بر چاقی تلاش آنها را خنثی کند.

ترس از غذا خوردن

ترس از غذا خوردن به صورت انبوهی از افکار در ذهن افراد شکل می گیرد و به دلیل استفاده مکرر از آن به یک عادت در مغز افراد چاق تبدیل می شود.

به این صورت که هربار که آنها قصد خوردن غذا را دارند به شکل خودبخودی مرور افکار مربوط به ترس از غذا خوردن در ذهن آنها مرور می شود.

البته که موضوع ترس از خوردن مواد غذایی موضوعی پیچیده و چندوجهی است که ریشه در عوامل مختلفی دارد. درک این عوامل، گامی مهم در جهت یافتن راه‌حل‌های مناسب برای برطرف کردن این عادت مخرب مغزی می باشد.

پاکسازی ترس از غذا خوردن

عوامل زمینه‌ساز ترس از خوردن

  • ترس از افزایش وزن:

بارزترین عامل، ترس عمیق از چاق شدن و پیامدهای منفی آن بر افکار و رفتار فرد است. این ترس می‌تواند به‌قدری ریشه‌دار باشد که فرد هنگام خوردن مواد غذایی به وضوح در ذهن خود تصویر چاق تر از خودش را تصور می کند.

این تصویر واقعی نیست و فقط بر اساس ارتباط بین خوردن و ترس از چاق تر شدن در ذهن فرد شکل می گیرد اما از آنجا که مغز انسان تصویری است، تکرار ترس از خوردن منجر به تجسم موثر درباره چاقی می شود و این به تنهایی برای چاق تر شدن کافی است.

  • خاطرات تلخ:

مغز انسان توانایی خارق العاده ای در به یادآوری یا مرور خاطرات دارد. به همین دلیل مرور تجربیات تلخ در گذشته، مانند تمسخر شدن توسط اطرافیان هنگام خوردن غذا یا شنیدن تذکر دیگران که فرد را از خوردن مواد غذایی منع کرده است در شکل گیری ترس از خوردن و تشدید شکل گیری تصاویر چاق تر در ذهن نقش اساسی دارد.

  • اختلال در خوردن غذا:

برخی افراد عقیده دارند زمانی که عصبی می شوند تمایل به خوردن در آنها تشدید می شود.

برخی دیگر عقیده دارند خستگی انجام کارهای روزمره باعث تمایل آنها به خوردن می شود.

به هر حال هر فردی که اضافه وزن دارد دلیل و توجیهی برای ترغیب شدن خود به خوردن دارد.

این نگرش ها زمانی مشکل ساز می شوند که فرد در حین خوردن به هر دلیل، تصور می کند در حال پرخوری کردن است در صورتی که واقعا اینگونه نیست.

زمانی که خوردن به هر دلیل در ذهن فرد منجر به شکل گیری احساس پرخوری می شود این فرمول در مغز ایجاد می شود که خوردن برابر با چاقی است. چرا که از قبل این نگرش که خوردن غذا دلیل اصلی چاقی است ایجاد شده است.

بنابراین اختلالات عصبی مانند عصبانیت یا خستگی می تواند عامل شکل گیری ترس از غذا خوردن در ذهن فرد شود و از آنجا که این عوامل به شکل انبوه در زندگی روزمره تکرار می شوند بنابراین نقش زیادی در شکل گیری ترس از خوردن غذا یا ایجاد احساس چاق تر شدن در فرد دارند.

  • مشکلات عزت نفس:

یکی از تاثیرات چاقی، تخریب عزت نفس است. اگر بخواهم با مثال عددی این موضوع را واضح تر بیان کنم هر یک کیلو اضافه وزن باعث تخریب صد کیلو از عزت نفس انسان می شود.

نکته جالب توجه اینکه یک کیلو اضافه وزن به خودی خود توانایی و قابلیت ایجاد چنین تخریب عظیمی را ندارد اما فکر کردن به اضافه وزن و ترکیب آن با ترس از چاق تر شدن باعث رشد تصاعدی تخریب عزت نفس افراد می شود.

فردی که اضافه وزن دارد هر بار که در معرض دید جمع قرار می گیرد بخاطر چاق بودن خود احساس شرمساری می کند.

این احساس نه به آن دلیل که افراد حاظر در جمع واقعا به چاق بودن او توجه می کنند ایجاد می شود بلکه به دلیل مرور انبوه افکار مروبط به چاقی در ذهن، فرد چاق تصور می کنند دیگران هم درباره او همان نگاه را دارند که خودش درباره خودش دارد.

فردی که اضافه وزن دارد حتی اگر در مکانی حاظر شود که در آن غذا سرو می شود، به دلیل مرور افکار مربوط به ترس از خوردن و همچنین مرور افکاری که به او می گوید دیگران غذا خوردن او را زیر نظر دارند در او احساس شرمساری ایجاد می کند.

احساس شرمساری بخاطر چاقی حتی در نحوه ایستادن و راه رفتن افراد چاق تاثیر می گذارد. آنها با ایجاد حالت انقباض در عضلات خود سعی می کنند اندام خود را جمع تر از آنچه هست نشان دهند.

این احساس هنگام پرو کردن لباس، ایستادن در مقابل آینه، حضور در کنار افراد برای عکس گرفتن، نشستن در وسایل نقلیه عمومی و …. نیز در فرد شکل می گیرد.

مجموعه این واکنش های احساسی افراد چاق منجر به تشدید احساس چاقی و در نتیجه شدت گرفتن ترس از غذا خوردن در فرد می شود.

  • پیامدهای منفی

ترس از غذا خوردن می‌تواند پیامدهای منفی متعددی برای سلامت جسمی و روانی فرد داشته باشد، از جمله:

  • سوءتغذیه: ترس از غذا خوردن می تواند باعث ترغیب فرد به ایجاد محدودیت های شدید در برنامه غذایی و در نهایت عدم دریافت مواد مغذی ضروری شود. کمبود ویتامین‌ها و مواد معدنی باعث ایجاد ضعف، خستگی و سایر مشکلات سلامتی خواهد شد.
  • افسردگی و اضطراب: ترس از غذا خوردن و اجتناب از غذا می‌تواند منجر به انزوا، افسردگی و اضطراب شدید شود.
  • مشکلات اجتماعی: ترس از غذا خوردن می‌تواند روابط اجتماعی فرد را تحت‌الشعاع قرار دهد و او را از حضور در جمع و فعالیت‌های اجتماعی باز دارد.
استفاده از ذهن برای لاغری
ترس از عذا خوردن

اقدام موثر برای لاغری

با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن می توانید مهارت پیدا کردن و اصلاح ریشه مشکل را شناسایی کرده و راه‌حل‌های مناسب و مؤثری را برای برطرف کردن این اختلال ذهنی مناسب با شرایط خود پیدا کنید.

به خاطر داشته باشید که ترس از غذا خوردن مشکلی قابل اصلاح است و با کمک و همراهی مناسب، می‌توانید بر این مشکل غلبه کنید و زندگی سالم و رضایت‌بخشی داشته باشید.

اصول عملکرد لاغری با ذهن بر ایجاد نگرش های جدید همسو با متناسب شدن، بر اساس نگرش های قبلی همسو با چاقی است.

تغییر نگرش و فرمول های ذهن چاق فقط از طریق ایجاد فرمول های جدید و منطقی کردن آنها انجام می شود.

هیچ راه دیگری برای تغییر نگرش و منطق های مغزی وجود ندارد.

رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو خوردن،‌ جراحی کردن و …. شاد بر آب کردن چربی های انباشته شده در بدن شما تاثیر داشته باشد اما هرگز بر انباشه های افکار در ذهن شما تاثیری ندارد.

به همین دلیل است که شما می توانید درباره مشکل جسمی که سالها قبل برای شما رخ داده و الان به شکل کامل‌ برطرف شده با جزئیات توضیح دهید چون مشکل جسمی برطرف می شود اما انباشته های افکار درباره مشکل جسمی همیشه در دسترس شما قرار دارد.

چاقی هم دقیقا مانند همین مثال است. شاید بتوانید از طریق روش های مختلف انباشته های چاقی را در جسم خود تغییر دهید اما با این روش ها هرگز نمی توانید انباشته های فرمول های ذهنی چاق را تغییر داد.

بنابراین برای رسیدن به تناسب اندام همیشگی باید انباشته های ذهن خود درباره چاقی را اصلاح کنید و این مهم از طریق آموزش های لاغری با ذهن امکانپذیر است.

ترس از غذا خوردن یکی از ریشه ای ترین نگرش های مخرب در ذهن افراد چاق است که باید به شکل اصولی و صحیح نسبت به اصلاح کردن آن در ذهن اقدام کرد.

دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز یکی از دوره های کاربری و موثر برای بر طرف کردن ترس از غذا خوردن است.

به اندازه ای که ترس از غذا خوردن در ذهن شما کم رنگ شود حرکت شما به سمت متناسب شدن به شکل ساده تر و آسان تری ادامه پیدا خواهد کرد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.30 از 27 رای

https://tanasobefekri.net/?p=44445
11 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار منیره.ف
      1403/04/15 08:59
      مدت عضویت: 1748 روز
      امتیاز کاربر: 11921 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 176 کلمه

      به نام خدا

      استاد من واقعا دارم روی تاثیر خوردن بر چاقی کار میکنم احساس میکنم کلیدی ترین عامل چاقی همین باوره

      اما خوب اینکه بارها بگم غذا چاقم نمیکنه نمیتونه نجات بخشه من باشه بلکه استفاده از فرمولهایی که در تناسب ذهنی یاد گرفتم خیلی بهتر میتونه من رو به تناسب برسونه در هر حال معده من یک حجمی داره و مقدار زیاد غذا اون رو اذیت میکنه و نمیشه منکر تلاش بدن برای هضم اون حجم از غذا شد پس اصولی غذا خوردن حس بهتری بهم میده و اینکه من در مورد خوردن حجم معقولی از غذا اصلا دچار افکار چاق کننده نمیشم قابل ذکر قبلا اینطور نبودم به هیچ وجه با خوردن یک قاشق برنج انتظار چاقی هم میومد ولی خوب الان کلی پیشرفت کردم وقتی با چشم دیدم که تنها با حذف که نه با اصلاح خوردنم کلی لاغر شدم ناخوداگاه تاثیر خوردن در چاقی برای من کمرنگ شد

      در هر حال مهم نیست که یک قاشق بخوری یا یک دیس مهمه که بر مبنای نیازت بخوری و اینکه مستمر از محصولات سایت استفاده کنی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1403/04/14 21:42
      مدت عضویت: 546 روز
      امتیاز کاربر: 11525 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 847 کلمه

      سلام ‌ 

       فرمول اساسی در این متن قابل بررسی است .

      فرمول ترس از غذا 

      علت ایجاد این فرمول چیست ؟ تکرار نگرش غلط در مورد غذا

      غذاها نعمت خدا هستند و کلی فواید برای ما دارند . برای سلامتی ما مفید هستند و هدف از خوردن آنها رساندن انرژی های خوب برای بدن است .

      وقتی در مورد غذاها بد فکر می کنیم و مدام میگوییم ضرر دارد و بیمار می کنه یا چاق می کند و آن ها را تکرار می کنیم  ما با کلام خود  تاثیر مثبت غذا را  تبدیل به چاقی یا بیماری می کنیم ‌

      در حالیکه اگر نگرش خود را نسبت به غذا اصلاح کنیم این ترس و نگرانی از بین می رود و  به امنیت  و شکرگزاری تبدیل میشود . 

      باور درست ایمنی و شکرگزاری نسبت به غذا ایجاد می کند .

      درجه بعدی این ترس ، ترس از رفتار غذاییست . ما میترسیم که اگر از فواید غذا صحبت کنیم به پرخوری دچار شویم و مدام دلمان بخواهد غذا بخوریم در حالیکه ما باید بدانیم رفتار غذایی غلط اصلا وجود ندارد و این ترس نیز ناشی از نگرش غلط نسبت به رفتار غذایی است ما  خوردن را چاق کننده می دانیم و پرخوردن را بیشتر چاق کننده . 

      در حالیکه خوردن یکی از نیازهای بدن است و تنها نیاز بیشتر سبب پرخوردن میشود . اما نیازهای ما دو نوع است ۱- نیازهای  جسمی (گرسنگی جسمی )  و ۲- نیازهای ذهنی . (گرسنگیهای عصبی )

      که معمولا مورد دوم یعنی گرسنگی های ذهنی دلیل بیشتر خوردن در انسانهای چاق است . و چون در ذهن محدود و چاق ، گرسنگی  بیشتر  برابر با بیشتر خوردن و همینطور بیشتر خوردن برابر با چاقتر شدن است پس هردو  این فرمولها باز ترس از خوردن ایجاد می کند .  ترس از چاقی و ترس از بیماری  هم ترس از خوردن ایجاد می کند 

      پس علت ترس از غذا  از نظر من ۴مورد است ‌ 

      ۱- نگرش غلط در مورد غذا 

      ۲- نگرش غلط نسبت به رفتار غذایی 

      ۳- گرسنگی های عصبی  که خود ریشه های فراوان دارد که همه ی آنها در کتاب رهایی از پرخوری عصبی کاملا بررسی شده است 

      ۴- ترس از چاقی 

      همه ی این ۴ مورد ترس از خوردن ایجاد می کند که وقتی این موارد بررسی میشود و  نگرش انسان به  خودش (جسمش ذهنش روحش ) 

      و به رفتارش و به غذاها اصلاح شود  و ریشه گرسنگی های ذهنی برطرف شود همه ی این موارد در کنار هم سبب پاکسازی ذهن از فرمولهای چاقی میشود و به این ترتیب تاثیر چاقی ذهن روی جسم کم میشود  و جسم طبق طبیعت خود به  تعادل وزن میرسد . 

      در تحقیقی متوجه شدم از نظر علمی اثبات شده است که ما در هر دقیقه به صورت طبیعی و بدون انجام هیچ کاری در حال چربی سوزی هستیم و در یک دقیقه بین  ۰.۱ تا ۰.۴ گرم  چربی را میسوزانیم و به انرژی تبدیل می کنیم . 

      من حساب کردم در یک دقیقه متوسط اگر ۰.۲  گرم را در نظر بگیریم در یک ساعت ما  ۱۲ گرم در حالت عادی میسوزانیم و در ۲۴ ساعت ۲۸۸ گرم چربی سوزی می کنیم . پس در  هر ۴ روز  ما بیش از یک کیلو چربی میسوزانیم و باز به طور میانگین در یک هفته ما ۲ کیلو چربی سوزی می کنیم . یعنی هر هفته ما ۲ کیلو از چربیهایمان به انرژی تبدیل میشود . 

      ما هر لحظه این چربی سوزی را داریم . 

      این چربی سوزی مخصوص جسم است . 

      اما وقتی ذهن چاق داریم یعنی چربی سازی ذهنی داریم . ما با فرمولهای ذهنی خود و تصاویر ذهنی چاقی  در بدن چربی را میسازیم .

      پس ذهن ما چربی ساز است وگرنه طبیعت جسم به راحتی در هفته ۲ کیلو کم می کند .

      تازه این فقط عدد و رقم دانشمندان است وگرنه که از نظر الهی چربی سوزی خیلییییی بیشتر است و استاد در فایلی فرمودند که اگر چربی سوزی نبود ما الان ۴۰ تن یعنی ۴۰هزار کیلو بودیم .

      این اندیشه الهیتر است اما حتی اگر بررسی های علمی را بپذیریم کاهش وزن در هفته ۲ کیلو خیلی انسان را شاد می کند و ذهنهای منطقی و سختگیر به راحتی میتوانند آن را بپذیرند .‌ چون کاهش ۲ کیلو چربی  باور متناسب بودن  را برای ذهن خیلی  منطقی  تر می کند . 

      و وقتی ذهن لاغر شود حس و حال لاغری و تناسب ایجاد می کند . 

      موانع دیگری که ترس از غذا را ایجاد می کند .

      ترس از چاقتر شدن 

      ترس از چاق ماندن 

      ترس از لاغر نشدن 

      ترس از لاغر شدن 

      و  این موارد هم همگی باز به دلیل باور خوردن غذاها چاق کننده هستند ایجاد میشود . 

      من خیلی ریشه های چاقیم رو شناسایی کردم و آنها را رفع کردم با پیدا کردن شواهد بیرونی با بی دلیل دانستن باورها و قطع ارتباط آنها با چاقی در فایلی گوش میدادم فرموده بودید باورهای چاقی را مسخره کنید همین مسخره کردن یعنی مهم ندانستن باورهای چاقی و به آنها بی توجه بودن . 

      وقتی تاثیر چاقی در ذهن کمرنگ شود جسم بیشتر طبق طبیعتش پیش میرود و حتی وقتی باورهای لاغر کننده در ذهن توجه و فعال شود تاثیر لاغری ذهن روی جسم خیلی سریعتر جسم را لاغر میکند .

      در حقیقت ما با تغییر الگوهای ذهنمان احساس چاقی دیگر تولید نمی کنیم و جسم خیلی راحت و سریع لاغر میشود . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1403/04/13 18:21
      مدت عضویت: 622 روز
      امتیاز کاربر: 8680 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,429 کلمه

      سلام

      در دوران گذشته همیشه غذا هارو قدرتمند میدونستم همیشه فک میکردم اونها من چاق میکند لاغر میکنند بخصوص نحوه پختش ک سرخ بشه نشه ابپز باشه وفلان 

      اما حالا میدونم ک خداوند بدن  رو با تمام قدرت وامکانات داده ب من ک میتونه همه غذا هاور هضم کنه ودفع کنه فک میکردم ک عدا همش ذخیره میشن اصلا ب دفع اونها فک نمیکردم 

      فقط وفقط اونها رو عامل برای چاق شدن میدونستم واسه همین از هر بار خوردن احساس چاقی میکردم فرق نمیکرد کم بخورم زیاد بخورم ابپر بخورم یا سرخ شده من از غذا ها میترسیدم من انگار در ذهنم این کاشته بودم ک نباید خورد درحالی ک من در دنیای اطرافم در ادمهای اطرافم میبینم اونها میخورند ودر این خوردن افرادی رو میبینم ک متناسبند پس اگه خوردن چاق کننده بود غذا ها وروش پختشون چاق کننده بود چرا اطرافم مثل پریسا اعظم سهیلا دخترم متناسبند 

      اصلا خوردن مثل نفس کشیدن برای انسان برای ادامه حیات انسان خلق شده پس چرا انقدر گیر دادیم بهش 

      خوردن چاق کننده نیس همانطور ک افراد متناسب اطرافم میخورند 

      ونخوردن لاغر کننده نیس نخوردن مثل خوردن نیاز بدن هس 

      همانطورک اطرافم افراد متناسب هم میخوردند هم نمیخورند متناسبند من هم این توان رو دارم اونها هم خوردن رو نیاز میدونند هم نخوردن رو از هر دولذت میبرند 

      اما در ذهن من خوردن چاق کننده هس نخوردن لاغر کننده وجالبه ازخوردن میترسم از نخوردن هم میترسم ووحشت میکنم 

      خوردن در صورت نیاز بدن عبادته

        ونخوردن درصورت نیاز نداشتن بدن عبادته 

      ی فکر دیگه ای ک  دارم اینک برای لاغری باید کم خورد اما من افراد متناسب رو میبینم برای متناسب بودن کم نمیخوردن مثل سهیلا ودخترم اعظم پریسا 

      باید فکر ما مد نظر باشه مهم میزان خوردن نیس مهم طرز خوردن نیس 

      من پشت اون افکارم عمل میکنم 

      پس ذهن میاد منو از این کم خوردنه میترسونه ک تو نمیتونی متناسب بشی باید کم بخوری نمیخواد 

      درحالیک من برای متناسب بودن نیازی ب کم خوردن ندارم من هرچی بخورم هرچی ب هر میزانی در بدن من نمیمونه هصم میسه میزان لازمش استفاده میشه مابقی دفع میشه ما در ادرار مدفوع میبنیم  و نفس کشیدم ک ک فرایند اکسید شدن چربی ها هس و عرق کردن وهزاران چیز دیگه من بلدش نیستم اما میدونم ک چیزی در بدن میمونه پس بنای بدن بر دفع اضافات بر پاکسازی هس 

      پس میزان استفاده هم حتی مهم نیس طرز استفاده هم مهم نیس تو سبوسدارم بخوری بدن اونو حل میکنه غیر سبوسم بخوری حل  میکنه اینها من دراوردی های اطرافیان هس ی ماشین ماشینه تو هر جاده ای باشه رسالتش رفتن 

      پس بدن هم تو هرچی بهش بدی اونو حلو فصل میکنه 

      اگه من هدف رو گذاشتم ب اندازه نیاز خوردن فقط وفقط ب خاطر اینک ک از بدن کار بیهوده نکشم و انرزی  برای دفع اضافات استفاده میشه رو در جنبه های دیگه استفاده  کنم  

      بعد باور دیگه ک بود اینک من تحرک ندارم تحرکم کم یا ورزش نمیکنم یا زیاد میخوابم 

      درحالیک من افراد متناسبی مثل مهشید اعظم رو دارم ک خیلی کم تحرک دارن ورزش نمیکنند وزیادم میخوابند متناسبند پس این عامل تناسب نیس 

      اگه ورزش لاغر کننده بود این همه ورزش میکردم لاغر میشوم 

      یا زیاد نشستن اعظم این همه میشینه ومهشید این همه میخوابه پس هیچ کدوم اینها تاثیری در بدن ما نداره هیچ کدومشون چاق کننده نیس چن اگه بود باید اینها هم چاق میشدند 

      مثل این میمونه ک بگی من تند تند نفس بکشم کالا خفه میشم در حالی ک ما میبینم ک همه عادی نفس میکشند و کسی تند تند نفس نمیکشه  پس تو هم لازم نیس بر ای متناسب بودن فعالیت کنی ورزش کنی نخوابی 

      نمیدونم کی من این هم همه چیز رو گره زدم ب تناسب اخه چ ربطی داره این مسایل ود خترمن بدون اینک هدفش فعالیت زیاد برای تناسب موندن باشه متناسبه بدون اینک هدفش تناسب باشه میخوابه وبیدار میشه 

      خواب ک بزرگترین عامل ای ک من قبول کردم اما من میبنیم ک ا نگار زیاد میخوابه متناسبه دخترم دیر میخوابه متناسبه دیر بیدار میشه متناسیه مهشید میبنیم ک زیاد میخوابه ظهر میخوابه متناسبه پس هیچ کدوم اینها چاق کننده نیس چن اینها با اون کارهامتناسبند 

      میبینم خیلی از رفتار هارو ک من چاق کننده میدونم ک همین افراد دارند ومتناسبند چن اونها فکری پشت اون رفتار ها ندارند اما من اومدم این رفتارها رو گره زدم ب چی ب چاقی 

      در حالی ک طبیعیش اینک هیچ فکری پشت این رفتارها نباشه همه اینها نیاز انسانه ک رفع میشه بدون اینک اسیبی ب انسان بزنه اما ما اومدیم خودمون دستور دادیم ک ب ما اسیب بزنه

      ا فکار ما ما رو چاق کرد ن اینها 

      در مورد سوخت وساز ک من خودم ی زمانی بهانه صفر وصدم بود چطور میدیم ک همون غذاهای ک من لب نمیزنم یکی داره میخوره چاق نمیشه ومیترسه بعد ب بقیه هم میگفتم ک بدن اونها میسوزونه بدن من نمیسوزونه ی چیز مسخره بدن ی انسان با انسان دیگه از لحاظ ساختار فرقی نداره ما هستیم ک با افکارمون تفاوت ایجاد کردیم اصلا سوخت وساز بدن ی چیزی مربوط ب بدن چرا من باید نظر در مرودش بدم وقتی میبینم هم اعضای بدن من درست کار میکنه من نفس میکشم زنده ام پس این یعنی همه چی اوکیه و این ی چیز مسخره هس ومن این رو از تبلیعات تلوزیون یاد گرفتم ک میموند سیم وصل میکردن حتی خودم یبار رفتم گفتند سوخت وساز بدن من کاملا خوبه مشکلی نداره یا درمورد تیروئید  ی چیز مسخره انگار ک ما دنبال بهانه ایم ووقتی میبنیم ک تیرویدم مشکل داره خوشحال میشم ک بهانه رو پیدا کردیم اما من دیدم ک با همین تیروید افرادی ک  ک لاغر شدند پس این نشون میده تیروید تاثیری روی اندام بدن نداره

      خاله من با همین تیروید لاغر شد یا افرادی ک اینحا تیروئید دارند ومتناسب شدند 

      یا خود من قرص خوردم نرمال شد پس چرا اگه علت اون بود لاعر نشدم 

      یا اعظم تیروید داره ی ذره هم تکون نخورده قرص باعث حالت بهبودی میشه و حتی نخوردن قرص هم تاثیری نداره چن من دیدم ک خواهرم تیرویدش واقعا زیاد بود و قرصشو نمیخورد وهیچ اتفاقی برای اندامش اتفاق نیافتاد چرا چن فکری درمورد تیروید نداشت درمورد تاثیر تیروید ب اندام فکری نداره 

      همه چی فکر ماست وتناسب ی چیز مستقل هس ما فقط با نگرشمون تفاوت ایجاد کردیم 

      من خودم دیدم ک دخترم در مورد خوردن ونخوردن فکر ی نداره یبارکی میگه مامان من گرسنمه فلان چیزو میخوام اما من مدام تو ذهنم اینو بخورم اینو درست کنم اینو ن حالا چیکارکنم بهترین رفتار اینک درمورد خوردن فکر نکنیم ک چی قراره بخورم یا چجور قراره بخورم چ در خونه در مهمونی 

      اینک هدف من تغییر هس خب این تغییر رو اگه ام میخوام باید تغییرات ایجاد شده رو دوس داشته باشم درحالی ک من چن بار رفتم خرید ودیدم نسبت ب خرید شیرینی وتنقلات بی میل شدم انگار هیچ کدوم منو برای خرید مجاب نمیکنه بعد دیدم انگار در درونم از این قصیه ناراحتم 

      خب باعث شد چن بار بعد من دوباره برم بخرم وحتی زیاده روی کنم خب من ن این روهم دوس نداشتم پس اکه اینو دوس ندارم چرا از اونم خوشحال نیستم چن ی فکری در ذهن من هس اینک اینها رو تفریح میدونه و در اثر نبودنشون نخریدنشون فک میکنم ی تفریحم قطع شده یا تفریحی ندارم خوشگذرونی ندارم 

      این از گره زدن تفریحاتم ب خوردن هس 

      در حالی  ک تو ازادی همه اونهاور استفاده کنی مهم نیس کی و چجوری مهم اینک تو رزیم نیستی ک فک کنی من ممنوع از استفاده اونها هستم من میتونم ازاونها استفاده کنم و بدن هر کدام بخواد تمایل داشته باشم

       اگه بدن دستور خوردن اونها رو ارسال نمیکنه یعنی ب مواد اون ماده  عدایی نیاز نداره پس کلشو دفع میکنه پس این ک بدن داره با من حرف میزنه ب صبح بامن دراومدا این غصه نداره این خود خوده برنده شدنه 

       این از اونن نیس ک اون مواد غذایی عیب دارند ن من الان میبینم ک برخلاف تما م زندگیم خیلی ماست دلم میخواد خوب خوردن باید از روی این باشه ک من چی نیاز دارم یعنی نیاز بدن دراون هس واونو میخواد برای تموم کارهای بدن یعنی خود این بدن شده دکتر من چرا من باید ناراحت باشم این لذت نیس بدون چکاب بدون ازمایش ی سنسوری داشته باشی ک بهت بگه چی نیاز داری چرا وقتی ی دکتر میگه برو فلان چیزو بخور ناراحت نمیشیم قبول میکنیم وحتی خوشحال از اینک مشکلم رفع میشه 

      درمورد اینها همینه اشکالی  نداره ومن از بدنم تشکر میکنم ک نیاز و عدم نیاز بدن رو ب من میفهمونه  وخوردن ی تفریح نیس توردن برای سرگرمی نیس خوروم در صورت نیاز بدن هس ما زیاد نفس نمیکشیم ک خوش بگذرونیم یا تفریح کنیم نرمالش برامون اوکیه پس خوردن نرمالش برامون خوبه اذیت نمیشیم لذت میبریم تفریح ولذت خوشگدرونی سبک بودن بدن هس برای من

       اگاه باش خوردن ی چیز بر مبنای نیاز هس ن برمبنای لذت  ن بر مبنای اروم شدن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1403/04/13 10:53
      مدت عضویت: 527 روز
      امتیاز کاربر: 37181 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 563 کلمه

      سلام برخالق بی همتایی من 

      سلام خدمت استادعطار روشن وهمه  دوستان 

      اصل این هست  غذا که هیچ تاثیری توچاقی نداره این افکار هستن‌ که  من رواموزش دیدم‌ که با برخورد با مواد غذایی کلی ترس داشتم 

      وفتی به مسیری که تواین زمان طی کردم‌ فکر میکنم‌ چقدر از خدایی خودم‌ تشکر وسپاسگزاری هستم‌ من‌ تو این مسبر کلی افکار که  وجودم من تحت اختیار  خودش  گرفته بود به شکلی عالی کم رنکشون کردم  تو نگاهم ارامش هست ترسهای خودم  رو به شکلی عالی  دارم کم رنک شدن دیگه با هرلقمه  اون همه ترس وحود نداره من‌هنوز فردی با وزن بالا هستم‌ ولی تو ذهنم دیگه این وزن جاقی رو خیلی کمتر حس میکنم

       جون‌انکار به اندازه کلی وزنم‌ از تو ذهنم فضا خالی شده کلی نکرانی رو از خودم‌ گرفتم هنوز برای خودم مرور که میشه چه راحت اسون من این افکارر و کم رنک دارم هنوز زمانی هست که بعضی زمان تو مقدار کم‌ ایحاد میشه تاره متوحه میشم وای خدایا چقدرراحت شدم‌ از اون همه ترس نکرانی نا امیدی دیگه به شکل فبل اصلا خبری نیست امیدم به حدی زیاد شده که برام‌ این‌ وزن شاید اذیت کننده هست

       ولی اون همه افکار ادیتش خیلی بیشتر این وزن هست که دارم  فشاری که تو ذهنم‌ بود ارامش به شکل زیاد از من‌گرفنه بود چه کم‌ میخوزرم و چه زباد این حرف زدن دائم بود  یی اذیت دائمی حتی شبها هم داشتم با نگاه به جسم اون فشار تشدید میشد اطرافم‌که بازگو میشد دیگه‌کلافعه  شده خسته شده می خواستم  فریادبزنم من‌ هر کاری میکنم جواب نمیده راحت بزارید 

      توسکوت فریاد داشتم ازهمه خلاص شدم وفتی به افکار تازه ام که داره به من‌ کمک زیادی  تو هرجنبه میکنه  انقدر از این توامندی خود خوشحال هستم‌که داره نتیجه خوب توجنبه های زندگی من رو رقم میزنه 

      جون این ارامش داره خودش به شکل تجربه های خوب توهرجنببه ازاموزشم  نشون‌ میده مهم نیست که هنوز کل چربهای من اب نشده واصلا مهم‌ نبست من این حسهای  خودم‌ که و درخودم ایحاد شده رو به شدت بهش نیاز داشتم‌ که و به من‌ برکشت کرده من اموزش زبان‌چاق خودن رو با تمام قدرت  داشتم 

      وحالا دوست دارم‌ تو مسیر برکشت اول روی افکارم دارم‌ کار میکنم‌ به زمان نیاز دارم‌ که این  فرمولهای و عادتهای ورفتار رو ترمیم کنم‌ در نتیحه اون‌جسم این  ترمیم رو تجربه خواهد کرد وزن کم شده ولی خیلی هنوز کارهست که به مقصودم‌ برسم چون باورهای وفرمولهای زیادی تو ذهن هست بهش تو زمان دارم دست رسی پیدا  میکنم و خلاف اون هم اموزش،میینم‌که ارانها استفاده کنم این جوانه های تازه  با بودن وادامه دادن قویی وقویتر شده به هم‌چسبیده شده ومن رو توامندتر کرده ولاغری رو تو جسم من ایحاد میشه  درست هرانجه که توذهن وارد بشه ازاون بخش خارج نشه ولی میشه کلی باورهای وعادتهای دیگه جاگزین  فبلی کرد از اون استفاده کرد و نتیجه هم گرفت 

      وحود من‌کلی برکت هست که باید باشم  خوب ایا اون مواد که خدا افریده برای مصزف از من بنده اشرف مخلوفات خدا پر برکتر هست که دور ریخت انها از دور ریخت خودم  بهتر هست

       ایا من با خوردن دارم به زندکیم رنک خوب میزنم یا دارم با خو ردنهای بی مورد دارم رنک بی برکتی  به وجودم میزنم من قصدم بودن  وتو  بهتر وجودم خودم  تو جهان هست 

       پس خوردن من فقط رفع نیازم برای داشتن انرژی  برای ادامه زندکیم خوب هست نه انباشته کردن  اون به شکل  چربی برای زندگی مشکل دار 

      خدا پشت وپنا هتون یا حق حق. مگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/04/12 18:17
      مدت عضویت: 321 روز
      امتیاز کاربر: 10055 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 771 کلمه

      به نام خالق بی همتا❤️

      با سلام خدمت استاد لاغری و عاشقان لاغری🌹

      ذهن ما محل ذخیره اطلاعاتی است که خودمان با دیدن و شنیدن واحساس کردن در آن بایگانی میکنیم و چون ذهن ما خروجی ندارد بنابراین هیچکدام از آنها پاک نمی‌شوند و به هر کدام از این اطلاعات موجود در ذهن مان بیشتر توجه و تمرکز کنیم احساس ما را درگیر می‌کند و مغز ما به احساسی که به آن افکار مورد توجه مان می‌دهیم واکنش میدهد و به عنوان واقعیت جدید آن را اجرا می‌کند بنابراین حتی زمانی هم که به لاغری و تناسب اندام دلخواهمان می‌رسیم اگر به چاقی فکر یا توجه کنیم چون اطلاعات آن را در ذهنمان به عنوان مهارتی که قبلاً یادش گرفتیم ذخیره داریم خیلی راحت اطلاعات و فرمولای چاقی دوباره فعال میشوند و ما باز چاق میشویم و هر چقدر افکار و موانع لاغری بیشتری در ذهن مان ذخیره کرده باشیم به صبر و استمرار بیشتری نیاز داریم تا بتوانیم یکی یکی این موانعِ به هم گره خورده شده را باز کنیم و تصویر لاغری را در ذهن مان فعال کنیم و استادعزیزم درست میفرمایند چربیهای جسم چاق را می‌شود با روش‌های فیزیکی مثل رژیم و ورزش آب کرد اما فکرچاق را نمی‌شود بصورت فیزیکی آب کرد و به محضی که به ذهن چاقمان توجه کنیم دوباره فعال میشودو من الان در دورهٔ اصلاح پُرخوری و اشتها توسط تمرینات رفتار غذایی که دارم انجام میدهیم خیلی راحت از هر غذایی که دوست داشته باشم بدون ترس و بدون هیچ فکر چاقی به اندازهٔ مورد نیازم میخورم و خیلی راحت هم دارم وزن کم میکنم در صورتی که قبلاً بصورت محدود و خیلی خیلی کمتر از این مقدار غذا میخوردم اما به این راحتی لاغر نمیشدم بنابراین هر رفتاری داریم مسبب آن افکاری است که در آن لحظه در ذهن مان فعال است و ریشهٔ آن اطلاعاتی است که خودمان آگاهانه یا ناآگاهانه وارد ذهن مان کردیم و تاثیرگذارترین و ریشه ای ترین فرمول‌های چاقی همین فرمول قدرت چاق کنندگی مواد غذایی است در صورتی که مواد غذایی نعمت هایی هستند که خداوند برای تامین انرژی جسممان دراختیار ما قرار داده است و قدرت اینکه این چنین تغییر بزرگی را در ما ایجاد کنند را ندارند و ریشهٔ این نگرش در تمام آن مسیر های اشتباهی است که ما برای لاغر شدن طی کردیم و نمیدانستیم که حتی اگر بوسیلهٔ رژیم و ورزش و روش‌های فیزیکی دیگر هم موفق شویم چربیها و اضافه وزنمان را برطرف کنیم اما به هیچ عنوان نمیتوانیم افکار چاق واضافی را که در طول این همه سال در ذهن مان روی هم انباشته و ذخیره کردیم را برطرف کنیم و برای تغییر نگرش و افکار چاقمان باید رژیم فکری بگیریم یعنی افکار چاق و ورودی هایمان را کنترل کنیم و با تکرار و استمرار، ورزش فکری انجام دهیم و با توجه و تمرکز به روی خواسته مان که لاغری است فکرمان را در جهت لاغری فعال کنیم و افکارمان را در جهت خواسته مان تغذیه کنیم و درست مثل ذهنمان که بطور پیوسته فعال و در حال تولید افکار است ما هم باید آگاهانه و بصورت مستمر به خواسته مان توجه و فکر کنیم وآنقدر ادامه دهیم تا آگاهیهای جدید براحتی در ذهن ما نفوذ کند و تصاویر ذهنی ما را تغییر دهد و با تغییر تصاویر ذهنی جسم ما نیز شروع می‌کند به تغییر کردن اما باز هم باید ادامه دهیم تا این تصاویر در مغز ما تبدیل شود به فرمولای لاغری و آنوقت است که ما افکارمان متناسب می‌شود و نکتهٔ مهم اینجاست که چون افکار و فرمولای چاقی همیشه در ذهن ما هستند و از بین نمی‌روند و با توجه کردن دوباره فعال میشوند، به همین خاطر ما باید همیشه در مسیر تناسب فکری باقی بمانیم و مرتب افکارم متناسب مان را تقویت و بروز رسانی کنیم آنوقت می‌توانیم برای همیشه متناسب بمانیم

      افراد متناسب چون هیچ فکر و فرمول چاقی وارد ذهن و مغزشان نکردند حتی وقتی اضافه خوری هم میکنند مغزشان هیچ تصویر و نگرشی در موردغذای اضافی ندارد بنابراین براحتی آن را دفع و برطرف می‌کند اما ما به دلیل اینکه هر دو فرمول را داریم توجه مان را از روی هر طرفی که بر میداریم طرف مقابلش فعال می‌شود پس باید همیشه به افکار غالب مان آگاه باشیم و سعی کنیم با تغییر باور های چاق کننده انتظار و آرزوی لاغری را در مغزمان فعال کنیم و آنوقت افکار چاق یکی یکی شروع می‌کنند به خنثی شدن بدون هیچ سختی و تلاش فیزیکی و ما حتی اگر از نظر خودمان اضافه خوری هم بکنیم براحتی به وزن کم میکنیم 🌿💗🌿

      بی نهایت تشکر میکنم از زحمات استاد مهربانم که عاشقانه و بی دریغ این آگاهی های ارزشمند و تاثیرگذار را در اختیار ما قرار میدهند❤️🌹❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم حیدری
      1403/04/12 15:38
      مدت عضویت: 1245 روز
      امتیاز کاربر: 11778 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 468 کلمه

      بنام خدا 

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه 

      من تا دوران نوجوانی کاملا متناسب بودم البته به زبان اون موقع لاغر مردنی اینم خودم باور کرده بودم که چرا من اینقدر لاغر هستم و فلانی دوستم تپل و خوشکل خانواده و اطرافیان به من همین نگاه را داشتن چون از نگاهشون متوجه میشدم که لاغرها را دوست ندارن افراد چاق خوش آب و رنگ هستن و همه دوستشون دارن من حسرت میخوردم که چرا لاغرم و وقتی در دوران جوانی به دلایل مختلف من چاق شدم و یکم وزنم اضافه شد اوایل خوش حال بودم و هر وقت ازم تعریف میکردن لذت می‌بردم که چاقم اینها همه فرمول چاقی بود که باعث چاقی من شد تا اینکه بعد ازدواج چاقی برام درد سر ساز شد دیگه خیلی چاق شده بودم منم رفتم دنبال روش‌های بیرونی مثل ورزش و رژیم و پیاده روی از این جور حرف ها و بارها چندین کیلو را کم میکردم اما ماندگار نبود من چقدر میتونستم جسم خودم را در معرض قحطی مواد غذایی بزارم چقدر میتونستم پیاده روی و ورزش کنم فوقش دو سه ماه بعد وقتی روش را رها میکردم چاقی من بر می گشت جالب اینجا از اول هر روش که استفاده میکردم و لاغر میشدم ترش از برگشت چاقی داشتم و همین طور میشد من با این روش‌ها مقداری چربی آب میکردم اما فکرم که همش ترس از برگشت ترس از مواد غذایی داشت هنوز بود و برا همین تلاشی که میکردم شکست میخوردم درست مثل یه زخم که خوب میشه اما جای اون هست و خاطره اش هست تو ذهن چون خاطره پاک نمیشه میتونه کم رنگ بشه چاقی هم همینه فرمولاش همه هستن در ذهن من و من الان کاری با اونا ندارم دارم زبان لاغری را یاد میگیرم اونم بازه زمانی نداره مادام العمر هست یعنی تا زنده هستم هر روز استمرار دارم چون فقط با تکرار یک عبارت که مواد غذایی چاق کننده نیستن این فرمول ها کم رنگ نمیشن بلکه باید استمرار داشته باشیم هر روز یه زمانی را صرف کنیم برای یاد گیری زبان لاغری که نتیجه بگیریم من خودم همیشه حواسم را به افراد چاق یا متناسب میدم که چطوری رفتار میکنن دیشب من با گروه دوچرخه رفتم رکاب یکی از آقایون جلو اومد گفت فلانی من تغییر نکردم دارم مرتب باشگاه میرم غذا نمیخورم دوچرخه را مرتب میام بعدش هم با قیافه ای مظلومانه گفت ولا مردم از گرسنگی وقتی اینا را شنیدم یاد گذشته خودم افتادم و همون موقع چقدر خدا را شکر کردم که من هدایت شدم و اصلا این روش‌ها را دیگه برای لاغری باور ندارم فقط لاغری با ذهن را با گوشت و پوست و استخونم پذیرفتم و ادامه میدم هر روز و در آخر به خاطر اینکه تو ذوقش نخوره فقط بهش گفتم آره تغییر کردی که امیدوارم اونم هدایت بشه انشاالله . 

      بازم خدا را شکر میکنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1403/04/12 11:55
      مدت عضویت: 445 روز
      امتیاز کاربر: 12940 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 726 کلمه

      سلام استاد

      ترس از غذا خوردن همیشه درافراد چاق وجود داشته و تا وقتی که فرمولهای ذهنی را تغییر ندهیم میماند ما باید با دستکاری فرمولهای ذهنی و کم رنگ کردن فرمولهای چاقی درذهن این ترس از غذا خوردن را کم کنیم چون ما تا وقتی با احساس خوب و شاد غذا نخوریم و هر بار با ترس از چاق شدن و تصویر سازی چاقی بیشتر احساس خود را بدکنیم هرروز چاق تر میشویم 

      ما باید با اصلاح کردن و اضافه کردن فرمولهای لاغری ذهن ناخوداگاه خود را اصلاح کنیم . یکی از قویترین و مهم ترین فرمولها درچاقی ترس از غذا خوردن و چاقی بیشتر درجسم است و این فرمول ریشه ی بسیار قوی در ذهن ناخوداگاه ما دارد و به همین راحتی پاک نمیشود 

      ما باید این فرمول جدید را درذهن ناخوداگاه خود ثبت و تکرار کنیم  غذا هیچ تاثیری بر چاقی من ندارد این یک اصل درمتناسب شدن است و باید ریشه ی این فرمول را درذهن خود تقویت کنیم تا دائمی شود 

      نگرش و منطق ذهن جاق با جندین بار تکرار جمله تغییر نمیکند باید به صورت مستمر و تکرار درذهن تثبیت شود 

      ما باید با بررسی فرمولهای نگهبان چاقی کم کم انها را ریشه یابی کنیم و کم کم انها را اصلاح کنیم و با فرمولهای جدید درذهن تغییر دهیم یعنی وقتی میگوییم غذا در چاقی من تاثیری ندارد ان را درذهن منطقی کنیم و افراد مشابهی که این غذاها را مصرف میکنند و لاغر هستند را به ذهن یاداوری کنیم . مثلا بعضی از افراد چاق به گرمی و سردی مزاج بعضی از غذاها توجه کرده و  بیشتر ازحد میخورند که مثلا پادزهر برای سردی و گرمی غذا باشد درحالی که درافراد متناسب این فرمولهای ذهنی مخرب وجود ندارد و انها به اندازه میخورند و مشکلی با سردی و گرمی غذا ندارند مثلا افراد چاق بعد از خوردن سالاد چون مزاج سرد دارد یک لیوان چای نبات میخورند که سردی ان را برطرف کند درحالی که افراد لاغر بسیار سالاد میخورند و اصلا مشکلی ندارند 

      بعد از خوردن غذا درهمه ی انسانها ان در معده هضم میشود تا به انرژی تبدیل شود  

      انرژی دربدن ما انسانها به 3 شکل تقسیم میشود 

      1- انرژی مصرف میشود 2- انرژی ذخیره میشود 3- انرژی دفع میشود 

      درافراد چاق این افکار وجود دارد انرژی دربدن انها بیشتر ذخیره میشود چون تمام افکار باهم درارتباط هستند و انواع دلایل با افکار متفاوت درذهن به وجود میاید و این افکار هرگز ار ذهن انسان پاک نمیشوند وقتی که این نگرش را داشته باشیم که بدن من به صورت اتوماتیک تمام انرژی را یا مصرف و یا دفع میکند و اصلا انرژی ذخیره نمیکند کم کم من متناسب میشوم چون اصلا فکری درمورد ذخیره انرژی درذهنم ندارم .

      افراد متناسب هیچ فرمولی درمورد فکر کردن به مواد غذایی درذهنشان وجود ندارد انها اصلا به غذا فکر نمیکنند و اعتقاد دارند دراین دنیا همیشه غذا به فراوانی یافت میشود و عقیده دارند غذا هر تاثیری دربدن من بگذارد با روشهای مختلفی که خودش از پیش فرض دربدن دارد به اب شدن چربیها دربدن من کمک میکند مشکل ما افراد چاق ازاینجا شروع میشود 

      با افکار نامناسب و چاقی درمورد اینکه من هرغذایی بخورم دربدنم ذخیره میشود روز به روز خود را چاقتر میکنند چون افکار با فشار آب نمیشود .وقتی که افکار روی هم انباشته شوند با فعالیت بدنی نمیتوانیم افکاررا اب کنیم . خیلی از افراد چاق سالها دررژیم هستند ولی چاق تر میشوند چون افکار چاقی انها روزبه روز قویتر میشود چون افکار درذهن به یکدیکر کمک میکنند و تصویر چاقی بیشتر را درذهن ناخوداگاه شما ترسیم میکنند و مغز هم برای رسیدن به این تصویر به ما کمک میکند 

      پس باید یاد بگیریم افکار هرگز مثل چربیها آب نمیشوند 

      چون انباشت افکار را نمیتوان اب کرد – مغز هیچ وقت چیزی را فراموش و پاک نمیکند اسیب دنی ما مثل شکستن پا اترمیم میشود ولی بارها درمورد نحوه شکستن پا صحبت میکنیم پس تمام مسائلی که مربوط به جسم است دربدن شما باقی میماند . 

      بعضی از افراد که اعتماد به نفس پایین دارند با هر بار تغییرات دربدن چون افکار انها تغییر پیدا نکرده راضی نیستند 

      افکار فقر- افکار کمبود – افکار بی پولی درذهن روزبه روز فرد را فقیرتر میکند 

      افکار با جنس حرف خودش اصلاح میشود نه اینکه پاک شود هرگز افکار چاقی پاک نمیشوند فقط درذهن کم رنگ میشوند وقتی افکار جدید وارد شود روی افکار قبلی قرار میگیرند و ذهن افکار جدید را استفاده میکند و کم کم با افکار متناسب ما لاغر میشویم   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1403/04/11 15:51
      مدت عضویت: 1715 روز
      امتیاز کاربر: 30271 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 784 کلمه

      من مدتی هست دارم روی خودم کار میکنم که خیلی دنبال تغییر رفتارم نباشم بیشتر باید به دنبال تغییر افکارم باشم چون رفتارهام تا حدود زیادی اصلاح شدن ولی هنوز در افکارم مشکل دارم هنوزم موقع خوردن فکر چاقی دارم هنوزم اگر یه ذره بیشتر از نیاز بخورم به خودم بارها میگم الان چاق میشی هنوزم اگر غدای سنگین شب بخورم ته ذهنم حس میکنم چرا خوردم  الان چاق میشم و… میدونم باید اون افکارم  رو اصلاح کنم 

      رمز موفقیت من در این هست که بگم :

      غدا تاثیری در جسم من نداره و بابد این باور رو برای خودم منطقی کنم  مثلا .من بارها به خودم میگم اگر غذا بتونه من رو چاق کنه یعنی به یک جسم بی جان  قدرت دادم در حالی که اون هیچ قدرتی نداره و این خلاف تمام آموزشهای توحیدی  من هست و با این کار  برای خدا شریک قایل شدم پس باید جز خدا به هیچ کس و هیچ چیز  قدرت ندم و به خودم میگم این غدا وارد بدن میشه که اون رو سلامت و شاداب و پر انرژی کنه و اما باید حواسم باشه تا وقتی این باورم کار میکنه که من به اندازه نیازم بخورم و حس رضایت از خوردن داشته باشم و اگر بیشتر از نیاز بخورم دیگه نمیتونم با این باورها کار کنم و خودم رو آروم کنم پس به اندازه خوردن با قدرت ندادن به غدا هر دو با هم در جسم من غوغا میکنن.

       یا مثلا  باور خوب دیگه این هست که  باید بگم غدا بعد از خوردن یا  مصرف میشه یا دفع میشه یا ذخیره میشه و بهترین حالت این هست که  به خودم بگم غذا بعد از هضم در جسم من  مصرف میشه. و  اضافی اون دفع میشه .چون بدن به شدت هوشمند هست و باید بهش اعتماد کنم و نگران اون یه لقمه بیشتر از نیاز خوردن نباشم .

       پس من باید بارها به خودم بگم اگر به اندازه  نیازت غذا  بخوری راحت اون غذا  مصرف میشه و هیچ جای بدنت ذخیره نمیشه و اگر یکم بیشتر از نیاز  باشه اون اضافه دفع میشه .

       یه باور مزخرف مذهبی در بین چاق ها که باعث چاقی میشه این هست که اگر  غذای اضافه رو  بخوری ثواب داره و اگر اونها رو نخوری و  دور بریزی گناه داره و حالا کدوم رو انتخاب میکنی ؟؟ چاق ها میگن من میخورم که ثواب ببرم .ولی لاغرها این طرز فکر رو  ندارن  و  دنبال گناه و ثواب و کباب و این حرفها نیستن 

      من میتونم با افکار خودم غذا رو در بدن به صورت چربی ذخیره کنم و هر چقدر تلاش فیزیکی میکنم اونها اب نمیشن 

      چرا  من هی چاقتر میشم ؟؟ چون به مرور  افکار چاقی  هی روی هم انبار میشن و من چاقتر میشم  مثلا من افکاری دارم که من انگار اراده لاغری  ندارم من انگار توانایی لاغری  ندارم من انگار …پس این افکار روی هم انبار میشن و اب نمیشن .

      افکاری که در ذهن ما انباشته شده با هیچ عمل فیزیکی تغییر نمیکنه و من هر چقدر ورزش کنم و رژیم بگیرم شاید مقطعی لاغر بشم اما دوباره راحت چاق میشم چو ن افکار چاقی در ذهن من هستن و از بین نرفتن .پس تمام تلاشم این هست روی افکار خودم کار کنم و افکار درست رو در ذهنم پرورش بدم 

      افکار فقر و کمبود و چاقی و .. در ذهن  همه هست و از بین نمیره اگر میخوام وضعیت من به صورت  بنیادین تغییر کنه باید اول  خودم تغییر کنم 

      افکار با چیزی از جنس خودش اصلاح میشه نه که از بین بره  نه فقط کمرنگ میشن پس نیاز به هیچ تلاش فیزیکی نیست  نیاز به پیدا کردن افکار جدید و درست هست همین کافی هست 

       و باید آگاه باشم من به تناسب اندام ایده ال هم که برسم افکار چاقی هست  بنابراین خیلی راحت اونها میتونن من رو دوباره چاق کنن. 

      من  اگر  الان تلاش کنم و زبان لاغری رو یاد بگیرم فرق دارم با کسی که خود به خود لاغر هست .

      فرد لاغر چیزی در مورد چاقی و لاغری نمیدونه اگر بهش بگی چرا لاغری نمیدونه  و فقط لاغره  دقیقا مثل بچه های خودم و برادر زاده و خواهر زاده ی کوچیک خودم 

      من خودم در گذشته کاملا لاغر بودم ولی الان مقداری اضافه وزن دارم و دارم تلاش میکنم زبان لاغری رو یاد بگیرم چون زبان چاقی رو یاد گرفتم .

       پیش فرض بدن بچه هام لاغری هست و برای همین بلد نیستن هیچ چیزی در مورد اون بگن و این چقدر بدای من نکته داره 

      من تاثیر چاقی رو میخوام برطرف  کنم در حالی که ذهنم پر از افکار چاقی هست 

      افکار آب  نمیشه و از بین نمیره و من باید افکار جدید ایجاد کنم تا اونها کمرنگ بشن من فکر میکنم عدا خوردن باعث چاقی من هست من با کلی باور جدید میگم نه اینطور نیست ..

      من باید انتطار ذهنی خودم رو از خودم تغییر بدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نادیا همتی
      1403/04/11 13:13
      مدت عضویت: 53 روز
      امتیاز کاربر: 2645 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 71 کلمه

      با سلام به نام الله یکتا 

      ترس از غذا خوردن به دلبل افکاریست که ما از قبل در ذهن داریم 

      پس باید این ترس برطرف شود تا به سمت متناسب شدن بریم 

      باید باور داشته باشیم که بدن ما در حالت طبیعی و‌مادرزادی متناسب بود پس در حال حاظر باید فکر کنیم چه افکاری باعث از بین رفتن تناسب طبیعی ما شده و آن هارو بر اساس فرمول های لاغری با ذهن تغییر بدیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Marjan
      1403/04/11 12:27
      مدت عضویت: 263 روز
      امتیاز کاربر: 1710 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 650 کلمه

      سلام استاد روزتون بخیر خدا قوت. سپاسگزارم بابت وقت و انرژیتون برای فایلای رایگان. این فایل و متن نوشته شده خیلی برام کمک کننده بود.ازتون ممنونم.

      چندتا خلاصه از نکته ها برای خودم:

      ✓هیچ احتیاجی به دستکاری کردن عوامل بیرونی نیست.

      ✓تنها محتویات ذهنیمون رو باید دستکاری کنیم و هر بار بهبود بدیم.تمرکز و انرژیمون باید روی ذهنمون باشه.

      ✓تاثییر مواد غذایی بر جسم: هیچ تاثیری ندارن جز اونچه ما انتظارشو داریم.

      ✓اگاه شدن به عادت های تکرار شونده ی ذهنی.

      ✓ترس از خوردن.

      ✓ایجاد رابطه صحیح با غذا در مغز.

      ✓تنها اصل در رابطه با غذا: غذا تاثیری بر چاقی نداره.

      غذا باعث چاقیت نمیشه.

      ✓غذا هیچ تاثییری بر چاقی من نداشته و بی تقصیر بوده.حالا دنبال ریشه های ذهنی که دلایل اصلی چاقی ان بگرد.

      ✓جسم من به ذهنم(افکارم-باورهام-منطق هام-تصاویر ذهنیم) پاسخ میده نه به غذایی که میخورم.

      ✓انرژی در بدن من یا مصرف میشه یا دفع میشه.

      ✓افکاری که داره روهم انباشته میشه رو نمیشه اب کرد .پس روهم انباشتشون نکن.فرایند غلط فکر کردنتو قطع کن.

      ✓زمانی که حتی به قدری لاغر شدم که همه میگفتن بسته دیگه خیلی لاغر شدی من لذتی نمیبردم از لاغری و تناسبم چون افکار چاقی سرجاشون بودن و تغییر نکرده بودن. من هنوز همون چرخه افکار تکراری زمان چاق بودنم رو داشتم،حتی شدیدتر. خیلی جالبه!

      ✓من لاغر شدم تا حدی که همه میگفتن بسته دیگه و ازم شاکی بودن‌. و من باور نمیکردم حرفاشونو، باعث تعجبم بود. خودمو تو اینه میدیدم اما هنوز خودمو چاق میدیدم.مطمعن بودم که باید لاغر تر بشم و هنوز چاقم و اضافه وزن دارم.تو وضعیتی که از نظر هر کسی ادم لاغری به حساب میومدم حتی لاغرتر از حد طبیعی من خودمو چاق میدیدم و هر روز باخودم تو جنگ بودم و تو فکر اینکه چطور لاغر تر بشم.ایندفه چطور خودمو محدود تر کنم.چطور با ورزش فشار بیشتری به خودم بیارم. تو اون وضعیت که لاغر و متناسب بودم هنوز استرس داشتم و از بدنم بدم میومد. هنوز یکعالمه فشار ذهنی و احساس وحشتناک بد داشتم.الان که برمیگردم و یاد اوری میکنم باورم نمیشه.خلاصه اینکه هیچ وقت از خودم راضی نشدم.

      ✓من الان،همین امروز هم ادم متناسبی ام ولی اصلا نمیتونم قبول کنم اینو.نمیتونم قبول کنم که اره الان متناسبم.ذهنم هنوز پر از چاقیه.پر از تصویر چاقی. پر از ترس از چاق تر شدن. هنوز که هنوزه نمیتونم لذت ببرم .هر روز استرس و فشار وحشتناک زیاد چاقی رومه.

      ✓ذهن تو زبان چاقی رو یاد گرفته و این زبان رو فراموش نخواهی کرد.چاقی در مغز تو اطلاعاتش هست و این خود به خود مرور میشه. 

      ✓ افکار انباشته شده ی چاقی رو با تلاش بیرونی نمیشه اب کرد.

      ✓الان زبان لاغری رو یاد میگیریم و تمرکز و انرژی میزاریم رو این مسیر.

      ✓میتونی با تلاش و فشار لاغر بشی و چربی هارو از بین ببری اما خاطره چاقی-تصویر چاقی-افکار چاقی همگی سرجاشونن و تغییر نکردن.

      ✓افکارمون واقعا تاثییر میزارن بر جسممون.

      ✓با این اموزشا در نتیجه باید انتظار ما از خودمون و بدنمون و موادغذایی و ورزش تغییر کنه.با افکار جدید و اطلاعات جدید و منطق های جدید ،انتظارات ما تغییر میکنن.

      ✓زمانی که انتظار ما تغییر کنه=نتیجه تغییر میکنه.

      ✓ترس از غذاخوردن به علت مرور مکرر ،به یک عادت در مغز من تبدیل شده. هر غذا و خوراکی این سوییچ رو روشن میکنه خود به خود.

      ✓تصویر کردن چاقی خود هنگام غذا خوردن: این تصویر واقعی نیست و فقط بر اساس ارتباط بین خوردن و ترس از چاق تر شدن در ذهنم به وجود میاد.اما چون مغز تصویریه ، تکرار ترس از خوردن باعث تجسم قدرتمندی درباره چاقی میشه و این به تنهایی برای چاق تر شدن کافیه‌.

      ✓ما به دلایل مختلف ترغیب به خوردن مواد غذایی خاصی میشیم،و این تصور در ذهنمون شکل میگیره که درحال پرخوری هستیم درحالی که این تصور اشتباهه و فقط ناشی از یک عادت و ترس ذهنیه.

      ✓اگر درحال خوردن احساس کنی داری پرخوری میکنی اشتباهه.

      ✓وقتی با خوردن به هر دلیلی احساس پرخوری به من دست میده این فرمول تو مغزم ایجاد میشه: خوردن=چاق شدن.چون قبلا باور کردم خوردن دلیل اصلی چاقیه و به صورت عادت با هربار خوردن ترس از چاقی در من روشن میشه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1403/04/11 07:55
      مدت عضویت: 546 روز
      امتیاز کاربر: 11525 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 59 کلمه

      استاد قبل از  اینکه بخوام برداشتم رو بنویسم  واقعا ازتون تشکر می کنم چقدر مطالبی که جدیدا در سایت بارگزاری می کنید تاثیر عالی روی ذهن من داره . 

      چقدر ذهن من رو در مسیر صحیح هدایت می کنه 

      چقدر بهتر از قبل شده . 

      از زحماتتون بی نهایت ممنونم استاد . 

      واقعا لذتبخشه  مطالعه این آگاهیها 

      و چقدر به من آرامش میده . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم