بیزاری از چاقی باعث لاغری نمی شود اما صد در صد می تواند باعث چاق تر شدن شما شود.
بیزاری از چاقی باعث افزایش احساس ناتوانی برای لاغر شدن در ما می شود و این احساس در نهایت سبب چاق تر شدن ما خواهد شد.
تاثیر بیزاری از چاقی بر چاق تر شدن
سال های زیاد از عمرم با چاقی سپری شد و در تمام آن سالها تلاش من برای لاغری بی نتیجه بود.
هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم و بیزاری از چاقی در من بیشتر و بیشتر می شد.
- بیزاری از چاقی سبب شده بود از خودم متنفر باشم. خودم را آدم ضعیف و بی عرضه ای بدانم که توانایی رژیم گرفتن یا ورزش کردن را ندارد.
- بیزاری از چاقی باعث شده بود از حضور در جمع ها خودداری کنم و به قدری احساس خود کم بینی و بی ارزش بودن می کردم که نسبت به هر حرف و حرکتی قادر به دفاع کردن یا پاسخ مناسب دادن نبودم.
از آنجا که خانواده ام را مقصر چاق بودنم می دانستم همیشه با آنها مشاجره داشتم و آنها را سرزنش می کردم که بخاطر ژنتیک آنهاست که من چاق هستم.
- بیزاری از چاقی سبب شده بود از همه انسانهایی که درباره چاقی من صحبت می کردند متنفر باشم.
- بیزاری از چاقی باعث شده بود در هر جمعی حضور پیدا می کردم احساس خوبی نداشته باشم و تصور می کردم همه به چاقی من توجه می کنند و درباره وضعیت من با همدیگر صحبت می کنند.
- بیزاری از چاقی تمام جنبه های زندگی مرا تحت تاثیر خود قرار داده بود و سبب شده بود از زندگی بی زار باشم.
به خاطر دارم روزی که برای ملاقات انسانی دوست داشتنی که بر اثر صدمات ناشی از دوران جنگ به بیماری سختی مبتلا شده بود به بیمارستان رفتم در عین حال که از دیدن آن فرد در آن شرایط که بسیار نحیف و لاغر شده بود متاثر شده بودم اما در ذهنم دوست داشتم من هم برای مدتی به آن بیماری مبتلا شوم تا بلکه از این طریق از شر چاقی رها شده و طعم لاغری را تجربه کنم.
اینها بخشی از تاثیرات نفرت از چاقی در زندگی من بود که برای هر فردی که اضافه وزن دارد قابل درک است چرا که آن فرد نیز به شکل های مختلفی آن را تجربه کرده است.
لاغری با ذهن و پذیرش چاقی
به لطف خدا زمانی که با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم و در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم به اهمیت پذیرش مشکلات به منظور مواجه شدن با آنها پی بردم چرا که تا وقتی با مشکل خود مواجه نشویم قادر به حل کردن و عبور از آن نخواهیم بود.
مشکل من چاقی بود در حالی که ۳۳ سال از قدمت آن می گذشت اما من آن را نپذیرفته بودم و همواره با چاقی مبارزه می کردم و از چاق بودنم متنفر بودم.
پذیرفتن چاقی کاری سخت و غیرممکن بود چرا که چاقی را مقصر تمام ناکامی ها و رنج های زندگی ام می دانستم و پذیرفتن و آشتی کردن با آن کار ساده ای نبود.
اما از آنجایی که سالها برای لاغر شدن تلاش کرده و نتیجه نگرفته بودم تصمیم گرفتم هرطور که شده با چاقی آشتی کنم و آن را بپذیرم و امیدوارم باشم با وارد شدن از در دوستی با چاقی بتوانم تغییری در وضعیت جسمی خود ایجاد کنم و این دوستی نافرجام را پس از سی و چند سال تحمل کردن آن به اتمام برسانم.
پذیرفتن و آشتی کردن با چاقی فقط مربوط به کنار آمدن با شرایط فعلی جسم خودم نبود بلکه شامل بخشیدن و آشتی کردن با تمام افرادی که آنها را مقصر چاقی خودم می دانستم و همچنین آنهایی که به واسطه صحبت کردن درباره چاقی من باعث رنجش من شده بودند می شد.
هرچه بیشتر وضعیت جسمی خودم را می پذیرفتم و با آنهایی که چاقی باعث ایجاد نفرت از آنها در من شده بود آشتی می کردم احساس آرامش بیشتری در من ایجاد می شد.
احساس آرامش باعث تقویت توانایی تغییر شرایط در من می شد.
به مرور احساس کردم توانایی لاغر شدن را دارم و امید دوباره ای برای زندگی کردن در من ایجاد شده بود.
ذوق و شوق من برای یادگیری بیشتر لاغری با ذهن و عمل کردن به آنچه می آموختم بیشتر شده بود و در عین حال که از لحاظ جسمی چاق بودم اما از لحاظ ذهنی احساس سبک بالی و لاغر شدن پیدا کرده بودم.
لذت خوش احساس لاغری مرا برای ادامه دادن و ماندن در آن شرایط ذهنی تشویق می کرد.
نتیجه استمرار در یادگیری لاغری با ذهن نه تنها ذهن مرا از بیزاری از چاقی خالی کرد بلکه اشتیاق و دوستی با لاغری را در ذهنم گسترش داد تا جایی که این تغییر ذهنی در جسم من نمایان شد و وضعیت چاقی من شروع به تغییر کرد و لاغر شدن من آغاز شد و به لطف خدا همچنان ادامه دارد.
نتایج بیزاری و نفرت
یادگیری لاغری با ذهن به من آموخت که هرچه بیشتر از چاقی یا هر موضوعی که مورد رضایت من نیست نفرت داشته باشم نه تنها باعث بهبود شرایط من نخواهد شد بلکه باعث گسترش آن موضوع در تمام جنبه های زندگی من خواهد شد.
بیزاری از هر موضوعی به معنای تایید و تاکید بر بودن، وجود داشتن و تمایل به استمرار آن است.
هرچه بیشتر از موضوعی متنفر باشیم در ذهن ناخودآگاه خود توجه و تمرکز بیشتری بر آن موضوع ایجاد می کنیم و تمرکز بر هر موضوعی باعث گسترش آن خواهد شد.
- بیزاری به معنای نخواستن است و نخواستن تاکید بر وجود داشتن است.
- آنچه مورد تاکید و تایید ما باشد در ذهن ناخودآگاه ما بعنوان موضوع مورد علاقه ما ثبت و ذخیره می شود.
- ذهن ناخودآگاه همواره تلاش می کند تا موضوعات مورد علاقه ما را گسترش و توسعه دهد.
به همین علت موارد زیادی در زندگی ما وجود دارد که سال هاست مورد رضایت و خواسته ما نیست و هزاران بار درباره آنها با دیگران صحبت کرده ایم و اعلام کرده ایم که آن موضوعات باعث رنجش ما شده اند و مورد خواسته ما نیستند اما همچنان در زندگی ما وجود دارند و باعث رنجش و نفرت ما از خود می شوند.
این فرمول تاثیرگذار را در جنبه های مختلف زندگی خود می توانید مشاهده کنید.
تصور کنید شما از رفتار همسرتان، خانواده همسرتان یا هر فرد دیگری ناراحت هستید.
بارها از آنها رفتاری مشاهده کرده اید که باعث تشدید نفرت شما از آنها شده است.
شدت نفرت در شما به حدی رسیده که توان تحمل آن را نداشته و شروع به بیان کردن آن با دیگران می کنید.
بارها برای دیگران درباره رفتار زشت و ناراحت کننده آنها صحبت می کنید و اعلام می کنید که از آنها نفرت دارید.
نتیجه نفرت شما نه تنها باعث بهبود شرایط نشده است بلکه سبب شده که آنها رفتاری از خود نشان دهند که بارها به شکل شدیدتری باعث رنجش شما شده اند تا جایی که بارها به این موضوع فکر کرده اید که چرا آنها با شما فقط این رفتار را دارند و این حق شما نیست که با شما اینگونه رفتار شود.
نکته قابل توجه این است که هرچه از شرایطی که باعث رنجش و ناراحتی شما شده است بیشتر نفرت داشته باشید ذهن ناخودآگاه، نفرت و عصبانیت را، عشق و علاقه شما به آن موضوع تلقی میکند و همواره تلاش می کند از آن موضوع بیشتر وارد زندگی شما کند.
در نتیجه جهان هستی که پاسخ فرکانس های ذهن ناخودآگاه شما را به شکل همزمانی های هوشمندانه می دهد. شما را در شرایطی قرار می دهد که از آن جنس رفتار و تجربیان بیشتر وارد زندگی شما شود.
این طریق عملکرد جهان هستی را به وضوح می توانید در سلامتی، روابط، کسب و کار و سایز جنبه های زندگی خود مشاهده کنید.
- بیزاری از چاقی، چاقی بیشتری وارد زندگی شما خواهد کرد.
- نفرت از بی پولی، بی پولی و شرایط سخت تری را به زندگی شما دعوت می کند.
- نفرت از رفتار دیگران، رفتارهای نفرت انگیز بیشتری را به سمت شما جذب می کند.
- نفرت از هر موضوعی، سهم بیشتری از آن موضوع را وارد تجربه زندگی شما خواهد کرد.
بنابراین برای ایجاد تغییر در هر جنبه از زندگی پذیرش آن جنبه با تمام مسائل و مشکلاتی که ایجاد کرده است شرط اول و مهم برای پذیرش مسئولیت و حرکت به سمت تغییر آن شرایط است.
نتایج آموزش لاغری با ذهن
نتایج آموزش های لاغری با ذهن ابتدا از تغییرات حالت های درونی شروع شده و به مرور در جسم به وجود می آید
تغییر فرمان های مغزی برای خوردن مواد غذایی نتایج اولیه آموزش ذهن برای لاغر شدن است.
به مرور شما می توانید تصمیماتی بگیرید که قبل از آشنایی با این روش به راحتی نمی توانستید بگیرید
در جلسات قبل درباره موانع لاغر شدن صحبت کردیم و موارد مهمی را برسی و برای رفع آنها راهکار مناسب درنظر گرفتیم
برای جلسه امروز یکی دیگر از موانع مهم متناسب شدن را بررسی و برای رفع آن اقدام می کنیم.
بیزاری از چاقی بعنوان مانعی بزرگ در مسیر متناسب شدن است.
به اندازه ای که فرد نفرت از چاقی داشته باشد در عین حالی که در سطح فکر فرد او از چاقی و چاق تر شدن نفرت دارد اما برای مغز او نفرت از چاقی به معنای علاقه به چاق تر شدن است و دلیل واضح این ادعا روند چاق شدن افرادی است که سالهاست نفرت از چاقی دارند و خیلی تلاش کرده اند که لاغر شوند اما در نهایت آنها چاق تر شده اند و این دلیل اثبات می کند که:
قدرت بیزاری از چاقی در چاق تر شدن خیلی بیشتر از قدرت تصمیم گیری برای لاغر شدن است.
در تمام لحظاتی که شما در زندگی روزمره چاقی خود را مرور می کنید در واقع دارید علاقه خود به چاق تر شدن را به ذهن خود اثبات می کنید و نتیجه این سعی در علاقمندی به چاقی سبب می شود که مغز شما دستورات منظم تر و متداوم تری برای چاق تر کردن جسم شما صادر کند.
توجه به این نکته و سعی در برطرف کردن بیزاری از چاقی سبب می شود که توجه شما به چاقی کمتر شود و به مرور مغز شما دستورات چاق کننده کمتری را صادر کند
توضیحات فایل آموزشی امروز بسیار مهم و تاثیرگذار است و توجه به آن و سعی در عمل کردن به راهکارهای ارائه شده سبب میشود گام مهمی برای حرکت بهتردر مسیر متناسب شدن بردارید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
مرحله اول:
برای کسب نتیجه عالی از مسیر لاغری با ذهن نیاز است که به شکل کامل با وضعیت فعلی خود در صلح و آرامش قرار بگیریم. بنابراین لازم است که برای بهبود احساسی که نسبت به خودمان داریم اقدام کنیم.
برای انجام این فرایند مهم لازم است ابتدا میزان نفرت و بی زاری از چاق و وضعیت خود را تعیین کنیم.
- نفرت از چاقی در ذهن شما به چه شکل هایی وجود دارد؟
نفرت از چاقی در بیشتر مواقع به صورت افکار تکرار شونده در ما ایجاد شده اند.
من با مرور کردن (من لاغر نمیشم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.
من با مرور کردن (چرا چاق هستم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.
شما هم فکر کنید و مواردی را پیدا کنید که با فکر کردن به معایب چاقی باعث ایجاد نفرت از چاقی در خود شده اید.
مرحله دوم:
برای کم رنگ کردن نفرت از چاقی نیاز است که با توجه کردن به مزایای لاغری احساس خوب درباره لاغر شدن در خود ایجاد کنیم.
خیلی از افراد چاق به دلیل بارها تلاش کردن برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن احساس حسرت نسبت به لاغر شدن دارند. بنابراین باید با توجه کردن به مزایای لاغر شدن اشتیاق و انگیزه لاغر شدن را در ذهن ناخودآگاه خود بیدار کرده و حسرت لاغری با به اشتیاق لاغری تبدیل کنید.
بنابراین لازم است تا جایی که امکان دارد با شرح دادن درباره لاغری و مزایای آن فرمول های جدید در ذهن خود ایجاد کنید.
برای اینکار می توانید به مزایای لاغری در افراد متناسبی که در اطراف خود می بینید اشاره کنید.
به عنوان مثال: من وقتی می بینم دوستم پیمان بدون ترس و نگرانی از چاق شدن غذا می خورد لذت می برم.
من وقتی می بینم ثمانه به راحتی لباس مورد علاقه اش رو می پوشه لذت می برم.
- مزایای لاغر بودن را در رفتار اطرافیان خود که متناسب هستند پیدا کنید.
- مزایای لاغر شدن را در زندگی خود بنویسید به این صورت که اگر لاغر شوم ….
هرچقدر دلایل بیشتری برای علاقه خود به لاغر شدن پیدا کنید اشتیاق و انگیزه در ذهن ناخودآگاه شما برای حرکت کردن به سمت لاغر شدن بیشتر خواهد شد.
از اولین نشانه های تغییر احساس حسرت لاغری به اشتیاق لاغری رسیدن به آرامش و اطمینان از لاغر شدن است.
احساس می کنید شما هم می توانید لاغر شوید و مانند گذشته نه تنها لاغر شدن را دور از دسترس نمی بینید بلکه ذوق و شوق دارید که در مسیر صحیح لاغر شدن قرار گرفته اید و با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به راحتی برای همیشه لاغر خواهید شد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
نتایج برخی از هنرجویان لاغری با ذهن
خانم لیلا جعفری نیا از تهران دانلود
هنرجوی لاغری با ذهن دانلود
خانم نگین از کرج دانلود
خانم ریحانه از قم دانلود
امتیاز 4.04 از 133 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
وقت همگی بخیر!
این فایل هم یاد آوری خوبی بود برای من چون من دیگه عکسهای خودم و زیاد دوست ندارم نگاه کنم گاهی مقایسه می کنم!
می دونم این حالت طبیعی بدنم نیست حالت طبیعیم متناسب بودنه و می دونم و باور دارم که همون طور که کم کم چاق شدم همونطور هم دا م کم کم لاغر می شم !
اون زمان که چاق بودم دوست نداشتم حرفهای دیگران حتی تصویری با کسی حرف می زدم بهم می گفتن برای همین خیلی بدم میامد البته همین بد اومدنها منو به فکر انداخت خدا رو شکر !
با متناسب شدن من می تونم هر لباسی که دوست دارم بپوشم و دیگه خجالت نکشم و اعتماد به نفسم بالا می ره می تونم راحت برقصم شنا برم ورزش زومبا برم خیلی دوست دارم و با متناسب شدنم می تونم راحت برم استخر انشالله و جلوی دوستای دخترم دیگه خجالت نمی کشم اگه متناسب بشم دیگه برای دخترم خواستگار بیاد ایشالله خجالت نمی کشم خالاصه خیلی مزایای متناسب شدن زیاد هست آدم احساسش بهتر می شه یاد می گیرم که از بدنم تشکر کنم عشق بورزم به خودم هر وقت خودم و تو ایینه می بینم
به نام خدا
وقت بخیر عزیزان
من چند وقتیه که نتونستم ادامه بدم حالا یا عقب افتادم یا بهانه اوردم نمی دونم ولی از امروز دوباره شروع کردم این چند وقته مسافرت رفته بودم و دیشب اومدم این مسافرت آخر با ماشین رفته بودیم و دو روز تو راه بودیم موقع رفتن و برگشتن دیشب دیگه پاهام خیلی خشک شده بودم صبح بلند شدم رفتم یه خورده پیاده روی کردم که پاهام یه خورده نرم بشه .
قبل از این مسافرتها که مامانم و دیدم بهم می گفتن پونه چقدر صورتت ظریف شده برانداز می گردن منو از دور البته جایی رفته بودیم همگی مهمونی اون دوستانی که منو خیلی وقت بود ندیده بودن یه خانمی که به من گفت بلند شو و بچرخ که ما ببینیمت که البته من اونروز هم لباسم تونیک و شلوار بود ولی مدلش گشاد با اینکه انقدر گشاد بود متوجه لاغری من شدن و من هم سایت و معرفی کردم باز هم اون شب ا نگاه کردن ببینن من چی می خورم شام من اون شب دلم نمی خواست برنج بخورم از غذاهای دیگه خوردم ولی می گفتن ببین برنج نمی خوره گفتم اتفاقا من هر روز برنج می خوریم الان نمی خواستم و خلاصه ببین نوشابه می خوری اتفاقا نوشابه هم خوردم من راستش تا قبل از دوره نوشابه خور نبودم مثلا هر وقت بیرون می رفتیم من از نوشابه همسرم یه کم می خوردم اونم با ترس و لرز ولی این مسافرتی که رفته بودیم من خیلی تشنه می شدم و نوشابه هم خیلی خوردم ولی نه با ترس بلکه با لذت .
این خیلی نکته جالبی هستش که واقعا آدم از هر چیزی بدش بیاد سرش میاد من هم همش این ترس و داشتم و بدم میامد از خودم مخصوصا این آخری که از پشت کامپیوتر هم یکی از فامیلها به من گفت چه چاق شدی فکر کنم ۸۰کیلو باشی .
من هم خیلی بدم میامد از چاقی خودم هر وقت می رفتم یوگا یا زومبا بیشتر همه لاغر بودن لباسهای ورزشی قشنگ می پوشیدن من باید همش یه جوری می پوشیدم که چاقیم تو چشم نزنه.
حالا کم کم اون تمرینات دوره و انجام دادیم و با چاقی دوست شدیم حالا داره دیگه از پهلومون می ره خدا رو شکر ًو من اصلا دیگه فکر نمی کنم چی بخورم کی بخورم درست مثل یه فرد متناسب عمل میکنم .
من هم زمان تعیین نکردم برای لاغر شدنم و همینطور دارم ادامه می دم اتفاقا با دوستم صحبت می کردم اون کی گفت خیلی رژیم کالری همه می گیرن تو ایران من هم قبل از دوره از اینکارا زیاد کردم هی بشمرم کالری ها رو ولی الان خدا روشکر دیگه این مسایل و نداریم .
و من واقعا لذت می برم که چند تا کار و که تو لیست تمرینات نوشته بودم که به خاطر چاقی نمی تونستم انجام بدم ولی الان دیگه میتوانم همینطور تو مسافرت که تونستم انجام بدم ، همسرم هی می گفت چاق شدم اومدم مسافرت هیچ کار نکردم خودشو می گفت می گفت برگردم باید پیاده روی کنم ولی متناسبه وهیچ وقت از این حرفا نمی زد .
هر چیزی که باعشق باشه سریع به نتیجه می رسه .بایدخودمون و بپزیریم همونطور که هستیم دوست داشته باشیم تا بتونیم بهتر بشیم و متناسب تر هر روز