0

توقف بیزاری از چاقی (قسمت دهم)

بیزاری از چاقی
اندازه متن

بیزاری از چاقی باعث لاغری نمی شود اما صد در صد می تواند باعث چاق تر شدن شما شود.

بیزاری از چاقی باعث افزایش احساس ناتوانی برای لاغر شدن در ما می شود و این احساس در نهایت سبب چاق تر شدن ما خواهد شد.

تاثیر بیزاری از چاقی بر چاق تر شدن

سال های زیاد از عمرم با چاقی سپری شد و در تمام آن سالها تلاش من برای لاغری بی نتیجه بود.

هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم و بیزاری از چاقی در من بیشتر و بیشتر می شد.

بیزاری از چاقی
  • بیزاری از چاقی سبب شده بود از خودم متنفر باشم. خودم را آدم ضعیف و بی عرضه ای بدانم که توانایی رژیم گرفتن یا ورزش کردن را ندارد.
  • بیزاری از چاقی باعث شده بود از حضور در جمع ها خودداری کنم و به قدری احساس خود کم بینی و بی ارزش بودن می کردم که نسبت به هر حرف و حرکتی قادر به دفاع کردن یا پاسخ مناسب دادن نبودم.

از آنجا که خانواده ام را مقصر چاق بودنم می دانستم همیشه با آنها مشاجره داشتم و آنها را سرزنش می کردم که بخاطر ژنتیک آنهاست که من چاق هستم.

  • بیزاری از چاقی سبب شده بود از همه انسانهایی که درباره چاقی من صحبت می کردند متنفر باشم.
  • بیزاری از چاقی باعث شده بود در هر جمعی حضور پیدا می کردم احساس خوبی نداشته باشم و تصور می کردم همه به چاقی من توجه می کنند و درباره وضعیت من با همدیگر صحبت می کنند.
  • بیزاری از چاقی تمام جنبه های زندگی مرا تحت تاثیر خود قرار داده بود و سبب شده بود از زندگی بی زار باشم.

به خاطر دارم روزی که برای ملاقات انسانی دوست داشتنی که بر اثر صدمات ناشی از دوران جنگ به بیماری سختی مبتلا شده بود به بیمارستان رفتم در عین حال که از دیدن آن فرد در آن شرایط که بسیار نحیف و لاغر شده بود متاثر شده بودم اما در ذهنم دوست داشتم من هم برای مدتی به آن بیماری مبتلا شوم تا بلکه از این طریق از شر چاقی رها شده و طعم لاغری را تجربه کنم.

اینها بخشی از تاثیرات نفرت از چاقی در زندگی من بود که برای هر فردی که اضافه وزن دارد قابل درک است چرا که آن فرد نیز به شکل های مختلفی آن را تجربه کرده است.

لاغری با ذهن و پذیرش چاقی

به لطف خدا زمانی که با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم و در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم به اهمیت پذیرش مشکلات به منظور مواجه شدن با آنها پی بردم چرا که تا وقتی با مشکل خود مواجه نشویم قادر به حل کردن و عبور از آن نخواهیم بود.

مشکل من چاقی بود در حالی که ۳۳ سال از قدمت آن می گذشت اما من آن را نپذیرفته بودم و همواره با چاقی مبارزه می کردم و از چاق بودنم متنفر بودم.

پذیرفتن چاقی کاری سخت و غیرممکن بود چرا که چاقی را مقصر تمام ناکامی ها و رنج های زندگی ام می دانستم و پذیرفتن و آشتی کردن با آن کار ساده ای نبود.

اما از آنجایی که سالها برای لاغر شدن تلاش کرده و نتیجه نگرفته بودم تصمیم گرفتم هرطور که شده با چاقی آشتی کنم و آن را بپذیرم و امیدوارم باشم با وارد شدن از در دوستی با چاقی بتوانم تغییری در وضعیت جسمی خود ایجاد کنم و این دوستی نافرجام را پس از سی و چند سال تحمل کردن آن به اتمام برسانم.

پذیرفتن و آشتی کردن با چاقی فقط مربوط به کنار آمدن با شرایط فعلی جسم خودم نبود بلکه شامل بخشیدن و آشتی کردن با تمام افرادی که آنها را مقصر چاقی خودم می دانستم و همچنین آنهایی که به واسطه صحبت کردن درباره چاقی من باعث رنجش من شده بودند می شد.

هرچه بیشتر وضعیت جسمی خودم را می پذیرفتم و با آنهایی که چاقی باعث ایجاد نفرت از آنها در من شده بود آشتی می کردم احساس آرامش بیشتری در من ایجاد می شد.

احساس آرامش باعث تقویت توانایی تغییر شرایط در من می شد.

به مرور احساس کردم توانایی لاغر شدن را دارم و امید دوباره ای برای زندگی کردن در من ایجاد شده بود.

ذوق و شوق من برای یادگیری بیشتر لاغری با ذهن و عمل کردن به آنچه می آموختم بیشتر شده بود و در عین حال که از لحاظ جسمی چاق بودم اما از لحاظ ذهنی احساس سبک بالی و لاغر شدن پیدا کرده بودم.

لذت خوش احساس لاغری مرا برای ادامه دادن و ماندن در آن شرایط ذهنی تشویق می کرد.

نتیجه استمرار در یادگیری لاغری با ذهن نه تنها ذهن مرا از بیزاری از چاقی خالی کرد بلکه اشتیاق و دوستی با لاغری را در ذهنم گسترش داد تا جایی که این تغییر ذهنی در جسم من نمایان شد و وضعیت چاقی من شروع به تغییر کرد و لاغر شدن من آغاز شد و به لطف خدا همچنان ادامه دارد.

نتایج بیزاری و نفرت

یادگیری لاغری با ذهن به من آموخت که هرچه بیشتر از چاقی یا هر موضوعی که مورد رضایت من نیست نفرت داشته باشم نه تنها باعث بهبود شرایط من نخواهد شد بلکه باعث گسترش آن موضوع در تمام جنبه های زندگی من خواهد شد.

بیزاری از هر موضوعی به معنای تایید و تاکید بر بودن، وجود داشتن و تمایل به استمرار آن است.

هرچه بیشتر از موضوعی متنفر باشیم در ذهن ناخودآگاه خود توجه و تمرکز بیشتری بر آن موضوع ایجاد می کنیم و تمرکز بر هر موضوعی باعث گسترش آن خواهد شد.

  • بیزاری به معنای نخواستن است و نخواستن تاکید بر وجود داشتن است.
  • آنچه مورد تاکید و تایید ما باشد در ذهن ناخودآگاه ما بعنوان موضوع مورد علاقه ما ثبت و ذخیره می شود.
  • ذهن ناخودآگاه همواره تلاش می کند تا موضوعات مورد علاقه ما را گسترش و توسعه دهد.

به همین علت موارد زیادی در زندگی ما وجود دارد که سال هاست مورد رضایت و خواسته ما نیست و هزاران بار درباره آنها با دیگران صحبت کرده ایم و اعلام کرده ایم که آن موضوعات باعث رنجش ما شده اند و مورد خواسته ما نیستند اما همچنان در زندگی ما وجود دارند و باعث رنجش و نفرت ما از خود می شوند.

این فرمول تاثیرگذار را در جنبه های مختلف زندگی خود می توانید مشاهده کنید.

تصور کنید شما از رفتار همسرتان، خانواده همسرتان یا هر فرد دیگری ناراحت هستید.

بارها از آنها رفتاری مشاهده کرده اید که باعث تشدید نفرت شما از آنها شده است.

شدت نفرت در شما به حدی رسیده که توان تحمل آن را نداشته و شروع به بیان کردن آن با دیگران می کنید.

بارها برای دیگران درباره رفتار زشت و ناراحت کننده آنها صحبت می کنید و اعلام می کنید که از آنها نفرت دارید.

نتیجه نفرت شما نه تنها باعث بهبود شرایط نشده است بلکه سبب شده که آنها رفتاری از خود نشان دهند که بارها به شکل شدیدتری باعث رنجش شما شده اند تا جایی که بارها به این موضوع فکر کرده اید که چرا آنها با شما فقط این رفتار را دارند و این حق شما نیست که با شما اینگونه رفتار شود.

نکته قابل توجه این است که هرچه از شرایطی که باعث رنجش و ناراحتی شما شده است بیشتر نفرت داشته باشید ذهن ناخودآگاه، نفرت و عصبانیت را، عشق و علاقه شما به آن موضوع تلقی میکند و همواره تلاش می کند از آن موضوع بیشتر وارد زندگی شما کند.

در نتیجه جهان هستی که پاسخ فرکانس های ذهن ناخودآگاه شما را به شکل همزمانی های هوشمندانه می دهد. شما را در شرایطی قرار می دهد که از آن جنس رفتار و تجربیان بیشتر وارد زندگی شما شود.

این طریق عملکرد جهان هستی را به وضوح می توانید در سلامتی، روابط، کسب و کار و سایز جنبه های زندگی خود مشاهده کنید.

  • بیزاری از چاقی، چاقی بیشتری وارد زندگی شما خواهد کرد.
  • نفرت از بی پولی، بی پولی و شرایط سخت تری را به زندگی شما دعوت می کند.
  • نفرت از رفتار دیگران، رفتارهای نفرت انگیز بیشتری را به سمت شما جذب می کند.
  • نفرت از هر موضوعی، سهم بیشتری از آن موضوع را وارد تجربه زندگی شما خواهد کرد.

بنابراین برای ایجاد تغییر در هر جنبه از زندگی پذیرش آن جنبه با تمام مسائل و مشکلاتی که ایجاد کرده است شرط اول و مهم برای پذیرش مسئولیت و حرکت به سمت تغییر آن شرایط است.

آرزوی لاغری

نتایج آموزش لاغری با ذهن

نتایج آموزش های لاغری با ذهن ابتدا از تغییرات حالت های درونی شروع شده و به مرور در جسم به وجود می آید

تغییر فرمان های مغزی برای خوردن مواد غذایی نتایج اولیه آموزش ذهن برای لاغر شدن است.

به مرور شما می توانید تصمیماتی بگیرید که قبل از آشنایی با این روش به راحتی نمی توانستید بگیرید

در جلسات قبل درباره موانع لاغر شدن صحبت کردیم و موارد مهمی را برسی و برای رفع آنها راهکار مناسب درنظر گرفتیم

برای جلسه امروز یکی دیگر از موانع مهم متناسب شدن را بررسی و برای رفع آن اقدام می کنیم.

بیزاری از چاقی بعنوان مانعی بزرگ در مسیر متناسب شدن است.

به اندازه ای که فرد نفرت از چاقی داشته باشد در عین حالی که در سطح فکر فرد او از چاقی و چاق تر شدن نفرت دارد اما برای مغز او نفرت از چاقی به معنای علاقه به چاق تر شدن است و دلیل واضح این ادعا روند چاق شدن افرادی است که سالهاست نفرت از چاقی دارند و خیلی تلاش کرده اند که لاغر شوند اما در نهایت آنها چاق تر شده اند و این دلیل اثبات می کند که:

قدرت بیزاری از چاقی در چاق تر شدن خیلی بیشتر از قدرت تصمیم گیری برای لاغر شدن است.

در تمام لحظاتی که شما در زندگی روزمره چاقی خود را مرور می کنید در واقع دارید علاقه خود به چاق تر شدن را به ذهن خود اثبات می کنید و نتیجه این سعی در علاقمندی به چاقی سبب می شود که مغز شما دستورات منظم تر و متداوم تری برای چاق تر کردن جسم شما صادر کند.

توجه به این نکته و سعی در برطرف کردن بیزاری از چاقی سبب می شود که توجه شما به چاقی کمتر شود و به مرور مغز شما دستورات چاق کننده کمتری را صادر کند

 توضیحات فایل آموزشی امروز بسیار مهم و تاثیرگذار است و توجه به آن و سعی در عمل کردن به راهکارهای ارائه شده سبب میشود گام مهمی برای حرکت بهتردر مسیر متناسب شدن بردارید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

مرحله اول:

برای کسب نتیجه عالی از مسیر لاغری با ذهن نیاز است که به شکل کامل با وضعیت فعلی خود در صلح و آرامش قرار بگیریم. بنابراین لازم است که برای بهبود احساسی که نسبت به خودمان داریم اقدام کنیم.

برای انجام این فرایند مهم لازم است ابتدا میزان نفرت و بی زاری از چاق و وضعیت خود را تعیین کنیم.

  • نفرت از چاقی در ذهن شما به چه شکل هایی وجود دارد؟

نفرت از چاقی در بیشتر مواقع به صورت افکار تکرار شونده در ما ایجاد شده اند.

من با مرور کردن (من لاغر نمیشم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.

من با مرور کردن (چرا چاق هستم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.

شما هم فکر کنید و مواردی را پیدا کنید که با فکر کردن به معایب چاقی باعث ایجاد نفرت از چاقی در خود شده اید.

مرحله دوم:

برای کم رنگ کردن نفرت از چاقی نیاز است که با توجه کردن به مزایای لاغری احساس خوب درباره لاغر شدن در خود ایجاد کنیم.

خیلی از افراد چاق به دلیل بارها تلاش کردن برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن احساس حسرت نسبت به لاغر شدن دارند. بنابراین باید با توجه کردن به مزایای لاغر شدن اشتیاق و انگیزه لاغر شدن را در ذهن ناخودآگاه خود بیدار کرده و حسرت لاغری با به اشتیاق لاغری تبدیل کنید.

بنابراین لازم است تا جایی که امکان دارد با شرح دادن درباره لاغری و مزایای آن فرمول های جدید در ذهن خود ایجاد کنید.

برای اینکار می توانید به مزایای لاغری در افراد متناسبی که در اطراف خود می بینید اشاره کنید.

به عنوان مثال: من وقتی می بینم دوستم پیمان بدون ترس و نگرانی از چاق شدن غذا می خورد لذت می برم.

من وقتی می بینم ثمانه به راحتی لباس مورد علاقه اش رو می پوشه لذت می برم.

  • مزایای لاغر بودن را در رفتار اطرافیان خود که متناسب هستند پیدا کنید.
  • مزایای لاغر شدن را در زندگی خود بنویسید به این صورت که اگر لاغر شوم ….

هرچقدر دلایل بیشتری برای علاقه خود به لاغر شدن پیدا کنید اشتیاق و انگیزه در ذهن ناخودآگاه شما برای حرکت کردن به سمت لاغر شدن بیشتر خواهد شد.

از اولین نشانه های تغییر احساس حسرت لاغری به اشتیاق لاغری رسیدن به آرامش و اطمینان از لاغر شدن است.

احساس می کنید شما هم می توانید لاغر شوید و مانند گذشته نه تنها لاغر شدن را دور از دسترس نمی بینید بلکه ذوق و شوق دارید که در مسیر صحیح لاغر شدن قرار گرفته اید و با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به راحتی برای همیشه لاغر خواهید شد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


نتایج برخی از هنرجویان لاغری با ذهن

خانم لیلا جعفری نیا از تهران      دانلود

هنرجوی لاغری با ذهن      دانلود

خانم نگین از کرج     دانلود

خانم ریحانه از قم       دانلود

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.04 از 133 رای

https://tanasobefekri.net/?p=11477
120 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار saberizahra80
      1399/04/29 12:36
      مدت عضویت: 1805 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 602 کلمه

      سلام
      تمرین من؛چه عوامل و شرایطی باعث ایجاد نفرت از چاقی در من شده؛
      ۱-دیدن افراد چاق در اطرافم مثل مادرم وعمه ها که همیشه در حال نفرین و سرزنش خودشون بودن وهمیشه در مورد چاقیشون شکایت میکردن
      ۲-شنیدن از جمله از دیگران که انگار تو هم داری چاق میشی
      ۳-شنیدن بارها و بارهای این جمله که قدیمیهای ما فقط ارثهای بد رو برای ما گذاشتن مثل چاقی،سفیدی مو،کوتاهی قد ولکه های پوستی و….
      ۴-وزن کردن خودم و دیدن عددهایی که دارن بالا میرن
      ۵-توجه به نافرمیهای بدنم در موقع دیدن خودم در آینه
      ۶-یه بار توی اتاق پرو برای خرید مانتو توی مشهد از بس هر مدلی که انتخاب کرده بودم برام تنگ بود در کنار اون گرمای اتاق پرو و شرمندگی جلوی خانواده همسرم و پوشیدن مکرر مانتوها و اندازه نبودنشون به قدری حالم بد شد از اندامم که از خرید مانتو متنفر شدم و تصمیم گرفتم بیشتر بدوزم تا بخرم(خیلی خاطه نفرت انگیزیه که مدتها بود فراموشم شده بود ولی الان کاملا جزییاتش رو هم به یاد اوردم)
      ۷-یه مانتو خیییییلی شیک مامانم به عنوان سوغات برام از مشهد اورده بودن که به این دلیل که حاملگی ام شروع شده بود و سایزم به هم ریخته بود و اون مانتو شیک اندازه ام نبود و تا مدتها بعد از بارداری هم اندازه ام نشد وحسرتش توی دلم برای سالها موند هم از چاقی و هم از بارداری به شدت متنفر شدم
      ۸-بارها و بارها از دیدن تغییرات سایزم در بارداری حالم از خودم بد میشد
      ۹-از محدودیت حرکتی که چاقی ناشی از بارداری برام بوجود اورده بود و فرزی و چابکی ام رو از دست داده بودم از چاقی و بارداری متنفر بودم وهنوزم هستم
      ۱۰-احساس بد از شنیدن این جمله از فروشنده ها که این مدل سایز شما نداریم بارها وبارها
      ۱۱-توی اتاق پرو رفتن برام یه زجر بود
      ۱۲-خجالت از سایز گرفتن قسمتهای مختلف بدنم در خیاطی
      ۱۳-شنیدن این جمله از هم باشگاهیها که شما که خودت دکتری چرا چاقی،یا من تا حالا دکتر چاق ندیدم
      ۱۴-احساس بد از پوشیدن لباس فرم سفید روپوش پزشکی
      ۱۵-شنیدن این جمله از عروس متناسبمون که چقدر شما با ولع و هیجان غذا میخورین و توی خونه اونا با ۸ نفر ادم فقط دو تا ظرف خورشت و یه قاب پلو توی سفره گذاشته میشد و همه چند تا قاشق پلو و دوتا قاشق خورشت میریختن توی بشقابشون و میخوردن و با همون سیر میشدن ولی من اونجا با این مقدار سیر نمیشدم و عذاب وجدان داشتم که با اون مقدار کم سیر نمیشدم( تازه اونموقع ۶۸ کیلو بودم) وهزاران مورد دیگه….
      و حالا بریم سراغ لذتهایی که من از رسیدن به تناسب میبرم
      ۱-پوشیدن لباسهای شاد وکوتاه و جذب 😎😍
      ۲-خریدن چندین سری کامل مانتو و شلوار و لباس با سایز های ۳۸،۴۰😍
      ۳-احساس فوق العاده از دیدن اندام زیبا و متناسبم در اینه هزار بار در روز😍
      ۴-احساس عالی از پوشیدن روپوش پزشکیم در مطب😍
      ۵-احساس سبکی،فرزی و چابکی در انجام کارهای روزانه😍
      ۶-باشگاه رفتن با هدف سلامتی نه کاهش سایز😍
      ۷-استخر رفتن و به دریا زدن به سادگی و بدون نگرانی از نگاه بقیه😍
      ۸-خوردن بدون حرص ،ولع و عذاب وجدان😍
      ۹-آزادی در خوردن همه خوراکیها😍
      ۱۰-لاغری و تناسب در عین زیبایی و جوانی😍
      ۱۱-احساس عالی از تعریف و تمجید دیگران😍
      ۱۲-ارامش و احساس فوق العاده از حضور در میهمانها،دورهمیها،عروسیها و سایر مراسم😍
      ۱۳-عشق به خودم و جسمم به جای سرزنش😍
      ۱۴-آزادی در پوشش😍
      ۱۵-زیبا بودن تمام لباسهای خونگی و رسمی و لباس شب در اندام من😍
      ۱۶-بدون حسرت به متناسبها نگاه کردن😍
      ۱۷-احساس قدرت از اینکه با قدرت ذهن به تناسب رسیدم😎😍
      ۱۸-لاغری ماندگار و همیشگی 😍
      ۱۹-انگیزه بخش بودن برای دیگران 😍
      ۲۰-الگو بودن😍
      ۲۱-قرار گرفتن عکسم در آلبوم شگفتی سازان این سایت😍
      ۲۲-برطرف شدن کامل کم کاری تیرویید و سلامت کانل جسم😍
      ۲۳-سپاسگزار بودنم از خدای عزیزم به خاطر جسم عالی،ذهن عالی و اندام عالی😎🙏
      ۲۴-احساس موفقیت در برابر چیزی که سالها برام مساله بوده😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/01/31 10:16
      مدت عضویت: 1805 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 797 کلمه

      سلام🙂

       نفرت از چاقی مانعی بر سر راه تناسب

       در این فایل باز  تکرار شد که لاغری از تغییر فرمولهای ذهنی شروع میشه و علامت این تغییر احساس خوب و آرامش درونی  

      هست  ،احساس اینکه منم میتونم متناسب بشم

      احساس زیبای آزادی و رهایی از بند چاقی

      همه ما  خاطراتی در ذهنمون داریم از چاقی که مثل باری بر روان ما است که خیلی سنگین تر و بدتر از بار اضافه وزن بر جسم هست 

      این بار عاطفی باعث ایجاد نفرت از چاقی 

      در ما شده که خیلی از اوقات به صورت ترس از چاقی 

      خودش رو درما نشون میوه 

      من برای تمرین به یاد آوردن ریشه این نفرت وقتی به خاطرات چاقیم مراجعه کردم کلی حرف و حدیث از دیگران و نزدیکان خودم رو به یاد اوردم که انگار هر کدوم یه زخم بر روح من زده بودن 

      کلا که بارها و بارها از مادرم درباره اینکه لباسی که خریدم یا دوختم برام تنگ و جلفه شنیدم و هنوز هم دارم میشنوم😶 

      یا یه بار پارسال از خاله بزرگم شنیدم که گفتن قشنگتر شدیا ولی چاقتر شدی😑

      یا یه بار توی باشگاه  یه خانومی بهم گفت من تا حالا دکتر ندیدم به اندازه شما چاق باشه😑

      یا برادرم که یه بار به من گفت که تو و مامان وقتی لباس تنگ میپوشین براتون عین لباس غواصی میمونه همه چینهای بدنتون پیداست(تازه اون موقع من ۶۸ کیلو بودم😶)

      یا همسرم که یه بار گفتن خانم مواظب خودت باش خیلی شکم اوردیا😑

      و کلی حرف و حدیثهایی که الان یادم میاد حالم بد میشه😶😶😶

      در مورد اعتماد به نفس و حضور در جمعهای خانوادگی یا کاری بالاخره خود این اضافه وزن باعث میشد که خیلی خوب نتونم خودم رو پرزنت کنم و احساس میکردم همه توی ذهنشون دارن درباره چاقی من صحبت میکنن

      عاشق رنگهای روشن هستم و دوست دارم توی کمدم پر از مانتوها و لباسهای رنگی رنگی باشه و هر روز یکی رو انتخاب کنم و بپوشم ولی به مرور که چاقتر شدم رنگ لباسهای کمدم به سمت سورمه ای و مشکی رفت😑

      کلا از حضور در جمعهای جدید تا جایی که بشه امتناع میکنم چون باز هم در حمعهای آشنا راحت ترم 

      در دوران بارداری از اینکه اینهمه اضافه وزن پیدا کرده بودم ناراحت و خسته بودم و از دیدن اندام خودم که روز به روز داشت چاقتر میشد بدم می اومد در اون دوران مانتوی مشکی مدل پانچ خریدم با کفش اسپورت دوتا مدلی که هرگز تا قبل از بارداری نپوشیده بودم و دوسشون نداشتم ولی در اون دوران مجبور بودم به خاطر شرایط بارداری بپوشم

      یه بار یکی از همکاران مرد درمونگاهی که کار میکردم گفت که اینجا فقط یکی از خانمها متناسبه واندامش خوبه بقیه همه اضافه وزن دارن😑

      خلاصه اینکه برای من تنفر از چاقی بیشتر به خاطر حرفهای دیگران بوده وگرنه تا وزن ۸۷ که رسیدم که مشکلی جسمی نداشتم و به راحتی فعالیتهام رو انجام میدادم همون تنفر از دیدن جسمم در آینه هم باز به خاطر دیگران بود خودم اونقدر ها هم درگیر اضافه های بدنم نبودم

      بله این تنفر از چاقی هم از اونجاییکه در واقع توجه و تمرکز بر چاقی هست از نظر ذهن ناخودآگاه من معادل علاقه به چاقی هست و همین ناهماهنگی بین احساس و توجه باعث چاقی بیشتر در من شد 😑😑😑

      به لطف خدا از سال قبل در این مسیر قرار گرفتم و تمام این رنجها و ناراحتیها و نا امیدیها برام تبدیل به امید و آزادی و رهایی  شد

      فکر میکنم منم احتمالا یکی از اون حلبهای ۴ کیلویی روغن رو از جسمم جدا کردم 

      و هر روز با اشتیاق رسیدن به اون جسم ایده آلم یه قدم برمیدارم 🤩🤩

      شرایطی که در اون متناسب با شکم تخت بازوها و رانهای خوش فرم و کمر باریک  هستم و صورتم زیبا تر و جوانتر شده و هر بار که ارز جلوی آینه رد میشم از دیدن این اندام زیبا بی اختیار لبخند میزنم و به خودم افتخار میکنم که پای هدف تناسبم موندم  و بالاخره بهش رسیدم🤩🤩🤩

      اون موقع تمام لباسهایی که سایزشون برام زیاد شده رو بخشیدم و آماده هستم که برای جسم جدیدم لباسهای زیبا و رنگ شاد و سایز ۴۰ رو بخرم🤩🤩🤩

      با حال خوب در مهمانیها عروسیها و جلسات با همکاران شرکت میکنم ودر جسم جدید بسیار خوش تیپ تر و با اعتماد به نفس بالاتری هستم🤩🤩🤩

      زیبایی و جوانی در عین تناسب خیلی عالیه و برای ما خانمها بسیار مهمه🤩🤩🤩

      خودم رو عاشقانه دوس دارم و از  اینکه از این توانایی ذهنم   که خداوند در وجودم قرار داده  به بهترین شکل استفاده کردم بسیار خوشحالم و خدا رو شکر میکنم🤩🤩🤩

      موفقیتهای بعدی من بعد از متناسب شدن یکی یکی از راه میرسه چون چاقی که برای ذهنم اینقدر بزرگ بود رو راحت رفع کردم بقبه هدفها که در مقابل اون چیزی نیست🤩🤩🤩

      شادی، ارامش ،احساس خوشبختی  ،رضایت از زندگی، رابطه عاشقانه با خودم و نزدیکانم ، رابطه عاشقانه و دوستانه با خالقم ،زیبایی ،سلامتی و اعتماد به نفس  هدیه های پایان این مسیر زیبا و فوق العاده است که به تمام افرادی که ادامه میدن تعلق میگیره🎁🤗🤩

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/06/30 19:03
      مدت عضویت: 1805 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 732 کلمه

      سلام🙂

      همه ما از چاقی متنفریم

      به خاطر فشار جسمی که به خاطر چاقی تحمل میکنیم زانو درد ،کمردرد ،یا دیابت و فشار خون

      به خاطر اینکه نافرمیهای بدنمون ما رو از زیبایی انداخته

      به خاطر اینکه لباس مورد علاقمه مون رو نمیتونیم بپوشیم چون نافرمیها خیلی مشخص میشن

      چون توی رنگهای روشن یا طرحهای چهارخونه و راه راه افقی چاقتر به نظر میایم

      چون کمد لباسهامون پرشده از لباسهای مشکی و سورمه ای و رنگهای تیره که کمی ما رو جمع تر نشون بدن

      چون هر لباسی رو پسندمون بوده رو سایزمون نداشتن

      چون توی اتاق پرو این چاقیها واضحتر و عذاب آورتر و زشت تر بودن و همه مون خاطرات بدی از اتاقهای پرو داریم خاطراتی که پر از خجالت و شرمندگی و نا زیبایی و نافرمی بوده

      چون از دیدن خودمون در آینه حالمون بد میشده

      چون زیباییها و استعدادها و تواناییهامون زیر سلطه این چاقی قرار گرفته و هرگز اونطور که لایقش بودیم نتونستیم خودمون رو ابراز کنیم

      چون بارها به خاطر خریدن لباس سایزمون همه مغازه های شهر رو گشتیم

      چون رنج خیاطی رفتن و دردسرهای پارچه خریدن و دکمه خریدن و مدل پیدا کردن و….رو بارها تحمل کردیم فقط برای اینکه اون مدلهای بدردنخور بازار رو دوس نداشتیم

      چون از نزدیکان و عزیزانمون بارها تذکر شنیدیم

      اعتماد به نفسهامون له شده 

      توی خوردن زیر نظر بقیه بودیم توی انتخاب لباسی که تنگ و کوتاه نباشه و نافرمیهات بیرون نزنه مورد انتقاد بقیه بودیم

      اصلا انگار برای خودمون زندگی نکردیم همش به خاطر بقیه و کم کردن حرف و حدیثهاشون یا از لذت مهمانی و عروسی و دورهمی گذشتیم یا اگه هم رفتیم همواره در عذاب بودیم از نگاهها از پچ پچها از تذکرها از گفتن این جمله لعنتی”چاقتر شدیا”….

      ما چاقها یه عالمه زندگی نکرده داریم

      یه عالمه لذت نبرده

      یه عالمه ابراز وجود نکرده

      یه عالمه مهماتی نرفته

      یه عالمه خرید با دل خوش نکرده

      یه عالمه حرف نزده

      یه عالمه لبخند نزده

      یه عالمه خندیدن از ته دل نکرده

      یه عالمه لذت از خرید نبرده

      ……

      برای همینه که اینقدر تنفر داریم از چاقی برای همینه اینقدر عجله داریم برای لاغری

      برای همینه که هزار راه رو امتحان کردیم برای خلاص شدن از شر چاقی

      برای همینه که ۱۰۰ گرم و ۲۰۰ گرم کاهش وزن در عدد ترازو خوشحالمون میکنه و ۱۰۰ گرم ۲۰۰ گرم افزایش وزن حسابی به هممون میریزه

      ما خییییلی به خودمون بدهکاریم بابت تمام حرص خوردنامون 

      تمام حسرت خوردنامون

      بابت تمام دلخوریهامون

      بابت تمام خودخوریهامون

      بابت تمام عذاب وجدانهامون

      بابت تمام سرزنشهایی که به  خودمون کردیم

      بابت تمام غصه هایی که تنهایی خوردیم

      بابت تمام اشکهایی که به خاطر چاقی ریختیم

      …..

      و ته همه اینها رسیدیم به اینجا که میگن جایی برای حسرت نیست چون تو هم میتونی لاغر بشی

      جایی برای غصه نیست چون تو هم میتونی لذت تناسب رو تجربه کنی

      جایی برای تنفر نیست چون اولین کار اینه که با خودت با جسمت با چاقیت دوست باشی و باهاش به صلح برسی

      جایی برای عمل جراحی و لیپوساکشن قرص و دمنوش و ورزش و رژیم نیست چون همه این چاقی در ذهنته و میتونی با تغییر ذهنت جسمت رو لاغر کنی

      اصلا وقتی شما میگید تمام روشهای قبلی که برای لاغری امتحان کردین اشتباه بوده وگرنه جسم شما که تقصیری نداره جسم شما که با بقیه فرقی نداره توانایی شما که کمتر از بقیه نیست و این جملات مثل آبی هست بر آتش حسرت ما….

      اصلا یه جوری ته دلمون قرص میشه که میخوایم یه شبه و یه هفته و یه ماهه همه فایلها رو گوش بدیم تا لاغر بشیم چون نمیدونیم که اصلا این فایلها نیستن که ما رو لاغر میکنن این خود ماییم که با گوش دادن فایلها و درک اونا و نوشتن تمرینات و عدم توجه به هرآنچه در بیرون حال ما رو بد میکنه(چه چاقیمون چه اوضاع اقتصادی چه جنگ چه بیماری چه ناراحتیها و درگیریهای اطرافیان)و نگه داشتن خودمون در حال خوب اونم با اولویت قرار دادن خودمون و ذهنمون و جسممون و زندگیمون در رتبه اول اهمیت لاغر نه تنها لاغر میشیم اعتماد به نفسمون هم ترمیم میشه حال و احوال روحیمون هم خوب میشه شاد و پر انرژی میشیم و زیبا و جوان …و چی بهتر از این…..

      لاغری که با سرعت خود جسم اتفاق بیوفته دیگه نه ریزش مو داره نه افتادگی پوست نه چین و چروک نه افسردگی بلکه چهره زیبا و شاداب و جوان میشه پوست زیبا و براق میشه چشمها یه برقی می افته که ناشی از شادی و ارامش درونیه اندام هم مثل یه پیکرتراشی عالی تراشیده میشه اونم آروم آروم اینقدر آروم که فقط خودت متوجهش میشی و لذتش رو میبری که ذهنت داره تغییر میکنه و جسمت برای لاغر شدن داره همراهی میکنه و این خیییییلی زیباست😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم