بیزاری از چاقی باعث لاغری نمی شود اما صد در صد می تواند باعث چاق تر شدن شما شود.
بیزاری از چاقی باعث افزایش احساس ناتوانی برای لاغر شدن در ما می شود و این احساس در نهایت سبب چاق تر شدن ما خواهد شد.
تاثیر بیزاری از چاقی بر چاق تر شدن
سال های زیاد از عمرم با چاقی سپری شد و در تمام آن سالها تلاش من برای لاغری بی نتیجه بود.
هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم و بیزاری از چاقی در من بیشتر و بیشتر می شد.
- بیزاری از چاقی سبب شده بود از خودم متنفر باشم. خودم را آدم ضعیف و بی عرضه ای بدانم که توانایی رژیم گرفتن یا ورزش کردن را ندارد.
- بیزاری از چاقی باعث شده بود از حضور در جمع ها خودداری کنم و به قدری احساس خود کم بینی و بی ارزش بودن می کردم که نسبت به هر حرف و حرکتی قادر به دفاع کردن یا پاسخ مناسب دادن نبودم.
از آنجا که خانواده ام را مقصر چاق بودنم می دانستم همیشه با آنها مشاجره داشتم و آنها را سرزنش می کردم که بخاطر ژنتیک آنهاست که من چاق هستم.
- بیزاری از چاقی سبب شده بود از همه انسانهایی که درباره چاقی من صحبت می کردند متنفر باشم.
- بیزاری از چاقی باعث شده بود در هر جمعی حضور پیدا می کردم احساس خوبی نداشته باشم و تصور می کردم همه به چاقی من توجه می کنند و درباره وضعیت من با همدیگر صحبت می کنند.
- بیزاری از چاقی تمام جنبه های زندگی مرا تحت تاثیر خود قرار داده بود و سبب شده بود از زندگی بی زار باشم.
به خاطر دارم روزی که برای ملاقات انسانی دوست داشتنی که بر اثر صدمات ناشی از دوران جنگ به بیماری سختی مبتلا شده بود به بیمارستان رفتم در عین حال که از دیدن آن فرد در آن شرایط که بسیار نحیف و لاغر شده بود متاثر شده بودم اما در ذهنم دوست داشتم من هم برای مدتی به آن بیماری مبتلا شوم تا بلکه از این طریق از شر چاقی رها شده و طعم لاغری را تجربه کنم.
اینها بخشی از تاثیرات نفرت از چاقی در زندگی من بود که برای هر فردی که اضافه وزن دارد قابل درک است چرا که آن فرد نیز به شکل های مختلفی آن را تجربه کرده است.
لاغری با ذهن و پذیرش چاقی
به لطف خدا زمانی که با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم و در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم به اهمیت پذیرش مشکلات به منظور مواجه شدن با آنها پی بردم چرا که تا وقتی با مشکل خود مواجه نشویم قادر به حل کردن و عبور از آن نخواهیم بود.
مشکل من چاقی بود در حالی که ۳۳ سال از قدمت آن می گذشت اما من آن را نپذیرفته بودم و همواره با چاقی مبارزه می کردم و از چاق بودنم متنفر بودم.
پذیرفتن چاقی کاری سخت و غیرممکن بود چرا که چاقی را مقصر تمام ناکامی ها و رنج های زندگی ام می دانستم و پذیرفتن و آشتی کردن با آن کار ساده ای نبود.
اما از آنجایی که سالها برای لاغر شدن تلاش کرده و نتیجه نگرفته بودم تصمیم گرفتم هرطور که شده با چاقی آشتی کنم و آن را بپذیرم و امیدوارم باشم با وارد شدن از در دوستی با چاقی بتوانم تغییری در وضعیت جسمی خود ایجاد کنم و این دوستی نافرجام را پس از سی و چند سال تحمل کردن آن به اتمام برسانم.
پذیرفتن و آشتی کردن با چاقی فقط مربوط به کنار آمدن با شرایط فعلی جسم خودم نبود بلکه شامل بخشیدن و آشتی کردن با تمام افرادی که آنها را مقصر چاقی خودم می دانستم و همچنین آنهایی که به واسطه صحبت کردن درباره چاقی من باعث رنجش من شده بودند می شد.
هرچه بیشتر وضعیت جسمی خودم را می پذیرفتم و با آنهایی که چاقی باعث ایجاد نفرت از آنها در من شده بود آشتی می کردم احساس آرامش بیشتری در من ایجاد می شد.
احساس آرامش باعث تقویت توانایی تغییر شرایط در من می شد.
به مرور احساس کردم توانایی لاغر شدن را دارم و امید دوباره ای برای زندگی کردن در من ایجاد شده بود.
ذوق و شوق من برای یادگیری بیشتر لاغری با ذهن و عمل کردن به آنچه می آموختم بیشتر شده بود و در عین حال که از لحاظ جسمی چاق بودم اما از لحاظ ذهنی احساس سبک بالی و لاغر شدن پیدا کرده بودم.
لذت خوش احساس لاغری مرا برای ادامه دادن و ماندن در آن شرایط ذهنی تشویق می کرد.
نتیجه استمرار در یادگیری لاغری با ذهن نه تنها ذهن مرا از بیزاری از چاقی خالی کرد بلکه اشتیاق و دوستی با لاغری را در ذهنم گسترش داد تا جایی که این تغییر ذهنی در جسم من نمایان شد و وضعیت چاقی من شروع به تغییر کرد و لاغر شدن من آغاز شد و به لطف خدا همچنان ادامه دارد.
نتایج بیزاری و نفرت
یادگیری لاغری با ذهن به من آموخت که هرچه بیشتر از چاقی یا هر موضوعی که مورد رضایت من نیست نفرت داشته باشم نه تنها باعث بهبود شرایط من نخواهد شد بلکه باعث گسترش آن موضوع در تمام جنبه های زندگی من خواهد شد.
بیزاری از هر موضوعی به معنای تایید و تاکید بر بودن، وجود داشتن و تمایل به استمرار آن است.
هرچه بیشتر از موضوعی متنفر باشیم در ذهن ناخودآگاه خود توجه و تمرکز بیشتری بر آن موضوع ایجاد می کنیم و تمرکز بر هر موضوعی باعث گسترش آن خواهد شد.
- بیزاری به معنای نخواستن است و نخواستن تاکید بر وجود داشتن است.
- آنچه مورد تاکید و تایید ما باشد در ذهن ناخودآگاه ما بعنوان موضوع مورد علاقه ما ثبت و ذخیره می شود.
- ذهن ناخودآگاه همواره تلاش می کند تا موضوعات مورد علاقه ما را گسترش و توسعه دهد.
به همین علت موارد زیادی در زندگی ما وجود دارد که سال هاست مورد رضایت و خواسته ما نیست و هزاران بار درباره آنها با دیگران صحبت کرده ایم و اعلام کرده ایم که آن موضوعات باعث رنجش ما شده اند و مورد خواسته ما نیستند اما همچنان در زندگی ما وجود دارند و باعث رنجش و نفرت ما از خود می شوند.
این فرمول تاثیرگذار را در جنبه های مختلف زندگی خود می توانید مشاهده کنید.
تصور کنید شما از رفتار همسرتان، خانواده همسرتان یا هر فرد دیگری ناراحت هستید.
بارها از آنها رفتاری مشاهده کرده اید که باعث تشدید نفرت شما از آنها شده است.
شدت نفرت در شما به حدی رسیده که توان تحمل آن را نداشته و شروع به بیان کردن آن با دیگران می کنید.
بارها برای دیگران درباره رفتار زشت و ناراحت کننده آنها صحبت می کنید و اعلام می کنید که از آنها نفرت دارید.
نتیجه نفرت شما نه تنها باعث بهبود شرایط نشده است بلکه سبب شده که آنها رفتاری از خود نشان دهند که بارها به شکل شدیدتری باعث رنجش شما شده اند تا جایی که بارها به این موضوع فکر کرده اید که چرا آنها با شما فقط این رفتار را دارند و این حق شما نیست که با شما اینگونه رفتار شود.
نکته قابل توجه این است که هرچه از شرایطی که باعث رنجش و ناراحتی شما شده است بیشتر نفرت داشته باشید ذهن ناخودآگاه، نفرت و عصبانیت را، عشق و علاقه شما به آن موضوع تلقی میکند و همواره تلاش می کند از آن موضوع بیشتر وارد زندگی شما کند.
در نتیجه جهان هستی که پاسخ فرکانس های ذهن ناخودآگاه شما را به شکل همزمانی های هوشمندانه می دهد. شما را در شرایطی قرار می دهد که از آن جنس رفتار و تجربیان بیشتر وارد زندگی شما شود.
این طریق عملکرد جهان هستی را به وضوح می توانید در سلامتی، روابط، کسب و کار و سایز جنبه های زندگی خود مشاهده کنید.
- بیزاری از چاقی، چاقی بیشتری وارد زندگی شما خواهد کرد.
- نفرت از بی پولی، بی پولی و شرایط سخت تری را به زندگی شما دعوت می کند.
- نفرت از رفتار دیگران، رفتارهای نفرت انگیز بیشتری را به سمت شما جذب می کند.
- نفرت از هر موضوعی، سهم بیشتری از آن موضوع را وارد تجربه زندگی شما خواهد کرد.
بنابراین برای ایجاد تغییر در هر جنبه از زندگی پذیرش آن جنبه با تمام مسائل و مشکلاتی که ایجاد کرده است شرط اول و مهم برای پذیرش مسئولیت و حرکت به سمت تغییر آن شرایط است.
نتایج آموزش لاغری با ذهن
نتایج آموزش های لاغری با ذهن ابتدا از تغییرات حالت های درونی شروع شده و به مرور در جسم به وجود می آید
تغییر فرمان های مغزی برای خوردن مواد غذایی نتایج اولیه آموزش ذهن برای لاغر شدن است.
به مرور شما می توانید تصمیماتی بگیرید که قبل از آشنایی با این روش به راحتی نمی توانستید بگیرید
در جلسات قبل درباره موانع لاغر شدن صحبت کردیم و موارد مهمی را برسی و برای رفع آنها راهکار مناسب درنظر گرفتیم
برای جلسه امروز یکی دیگر از موانع مهم متناسب شدن را بررسی و برای رفع آن اقدام می کنیم.
بیزاری از چاقی بعنوان مانعی بزرگ در مسیر متناسب شدن است.
به اندازه ای که فرد نفرت از چاقی داشته باشد در عین حالی که در سطح فکر فرد او از چاقی و چاق تر شدن نفرت دارد اما برای مغز او نفرت از چاقی به معنای علاقه به چاق تر شدن است و دلیل واضح این ادعا روند چاق شدن افرادی است که سالهاست نفرت از چاقی دارند و خیلی تلاش کرده اند که لاغر شوند اما در نهایت آنها چاق تر شده اند و این دلیل اثبات می کند که:
قدرت بیزاری از چاقی در چاق تر شدن خیلی بیشتر از قدرت تصمیم گیری برای لاغر شدن است.
در تمام لحظاتی که شما در زندگی روزمره چاقی خود را مرور می کنید در واقع دارید علاقه خود به چاق تر شدن را به ذهن خود اثبات می کنید و نتیجه این سعی در علاقمندی به چاقی سبب می شود که مغز شما دستورات منظم تر و متداوم تری برای چاق تر کردن جسم شما صادر کند.
توجه به این نکته و سعی در برطرف کردن بیزاری از چاقی سبب می شود که توجه شما به چاقی کمتر شود و به مرور مغز شما دستورات چاق کننده کمتری را صادر کند
توضیحات فایل آموزشی امروز بسیار مهم و تاثیرگذار است و توجه به آن و سعی در عمل کردن به راهکارهای ارائه شده سبب میشود گام مهمی برای حرکت بهتردر مسیر متناسب شدن بردارید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
مرحله اول:
برای کسب نتیجه عالی از مسیر لاغری با ذهن نیاز است که به شکل کامل با وضعیت فعلی خود در صلح و آرامش قرار بگیریم. بنابراین لازم است که برای بهبود احساسی که نسبت به خودمان داریم اقدام کنیم.
برای انجام این فرایند مهم لازم است ابتدا میزان نفرت و بی زاری از چاق و وضعیت خود را تعیین کنیم.
- نفرت از چاقی در ذهن شما به چه شکل هایی وجود دارد؟
نفرت از چاقی در بیشتر مواقع به صورت افکار تکرار شونده در ما ایجاد شده اند.
من با مرور کردن (من لاغر نمیشم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.
من با مرور کردن (چرا چاق هستم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.
شما هم فکر کنید و مواردی را پیدا کنید که با فکر کردن به معایب چاقی باعث ایجاد نفرت از چاقی در خود شده اید.
مرحله دوم:
برای کم رنگ کردن نفرت از چاقی نیاز است که با توجه کردن به مزایای لاغری احساس خوب درباره لاغر شدن در خود ایجاد کنیم.
خیلی از افراد چاق به دلیل بارها تلاش کردن برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن احساس حسرت نسبت به لاغر شدن دارند. بنابراین باید با توجه کردن به مزایای لاغر شدن اشتیاق و انگیزه لاغر شدن را در ذهن ناخودآگاه خود بیدار کرده و حسرت لاغری با به اشتیاق لاغری تبدیل کنید.
بنابراین لازم است تا جایی که امکان دارد با شرح دادن درباره لاغری و مزایای آن فرمول های جدید در ذهن خود ایجاد کنید.
برای اینکار می توانید به مزایای لاغری در افراد متناسبی که در اطراف خود می بینید اشاره کنید.
به عنوان مثال: من وقتی می بینم دوستم پیمان بدون ترس و نگرانی از چاق شدن غذا می خورد لذت می برم.
من وقتی می بینم ثمانه به راحتی لباس مورد علاقه اش رو می پوشه لذت می برم.
- مزایای لاغر بودن را در رفتار اطرافیان خود که متناسب هستند پیدا کنید.
- مزایای لاغر شدن را در زندگی خود بنویسید به این صورت که اگر لاغر شوم ….
هرچقدر دلایل بیشتری برای علاقه خود به لاغر شدن پیدا کنید اشتیاق و انگیزه در ذهن ناخودآگاه شما برای حرکت کردن به سمت لاغر شدن بیشتر خواهد شد.
از اولین نشانه های تغییر احساس حسرت لاغری به اشتیاق لاغری رسیدن به آرامش و اطمینان از لاغر شدن است.
احساس می کنید شما هم می توانید لاغر شوید و مانند گذشته نه تنها لاغر شدن را دور از دسترس نمی بینید بلکه ذوق و شوق دارید که در مسیر صحیح لاغر شدن قرار گرفته اید و با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به راحتی برای همیشه لاغر خواهید شد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
نتایج برخی از هنرجویان لاغری با ذهن
خانم لیلا جعفری نیا از تهران دانلود
هنرجوی لاغری با ذهن دانلود
خانم نگین از کرج دانلود
خانم ریحانه از قم دانلود
امتیاز 4.04 از 134 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام
من زمانی که تازه کمی اضافه وزن پیدا کردم وبرای من زیاد مهم نبود وبراین باور بودم که به مرور خودش رفع میشه اما وقتی چندین بار برای خرید لباس میرفتم و فروشنده بهم میگفت بارداری؟ خوب به هم می ریختم. و در نوع لباسی که می خاستم بخرم تاثیر میزاشت.
یا وقتی دوستانم بهم می گفتند که بد چاق میشی و نیم تنه بالات لاغره و پایین تنه چاقه . و این خیلی زشته وشبیه … میشی.
یا وقتی داداشم میگفت اسکلت بدنت شبیه مردها هستش و حسرت میخورد که کاش اسکلت بدنی منو داشت. و منو شبیه مرد پرقدرت میدانستند و میدونن. کلی حسم بد میشد .
وقتی پیاده روی میکردم هفته ای یکبار به امید کم شدن وزنم روی ترازو میرفتم و وقتی میدیدم وزنم بالاتر رفته حسم بد میشد . یاخوردن قهوه تلخ که اصلا دوست نداشتم بخورم و مجبور بودم .
هرسری که برای خرید لباس میرفتم و بزرگ تر شدن سایزم رو میدیدم بازم بهم می ریختم.
دیدن غبغب صورت در آینه که حسم رو خیلی بد میکرد .
و یه بار هم خواهر زادم بهم گفت شتر مرغ شدی. دیگه کم آوردم .
ازیک طرف ریزش موهایم شدیدتر میشد از یه طرف چاقیم .
و….
از چاقی متنفر بودم و باهاش میجنگیدم اما الان نه
چاقی برام مهمان ناخوانده ای هست که وقتی تحویلش نگیرم خودش میره.
مزایای متناسب شدن همون حس خوبی که درهمه مراحل میتونیم تجربه کنیم خرید لباس دلخواه . خوردن هر مواد غذایی. مشارکت در جمع. ازبین رفتن نگرانی و استرس چاقی.
لذت بردن از خودم موقع دیدن در آینه . اشتیاق از رفتن به باشگاه. و هرسری که میرم لباس بخرم و فروشنده سایز مدیوم رو به بده . زیبا و جمع و جور شدن بدنم. احیای اعتمادبه نفسم . واز عکس گرفتن لذت ببرم . به راحتی میتونم بلوز وشلوار بپوشم تک رنگ شاد .و …
حالا میفهمم چرا اینقدر من ترس و نگرانی رو در محیط پیرامون تجربه میکنم . با این تمرین فهمیدم من کلی ترس ونگرانی از چاقی در ذهنم ذخیره کردم .
سلام
همانطور که استاد فرمودن ما با اضافه وزنمون مشکل آنچنانی نداشتیم وهرچی بود مسایل روحی ما بود که اذیتمون میکرد اینکه وقتی یه فروشگاهی برای خرید میرفتم وبرای گرفتن مانتو فروشنده میگفت بارداری🥺
یا مورد سرزنش دوستام قرار میگرفتم که خیلی بد چاق میشی🥺🥺
یا مجبور میشدم لباسهای بلندتر و آزادتر بپوشم که کمتر چاقیم نشون بده .
یا مرتب لباسهام تنگ میشد وبا اینکه لباسهام نو بودن مجبور بودم بندازمشون دور.
اینکه اعتمادبه نفسم رو تخریب میکرد و اینومیدونستم که راه حل دایمی نداره وباید بپذیرمش وافزایش سن و رشدعرضی بدن رو درچاقیم طبیعی میدونستم .
وازعکس العمل اطرافیان خیلی ناراحت میشدم چون آدم زودرنجی هم هستم .
تا اینکه با آموزشهای این دوره تونستم خیلی وزنم رو بیارم پایین والان با رویای متناسب شدن خودم زتدگی میکنم .
متناسب شدنی که بهم آزادی میده آزادی درخوردن غذا . آزادی درانتخاب لباس . آزادی در مجالس های مختلف. احساس نشاط . احساس آرامش بیشتر . احساس توانمندی . احساس نزدیکی با خدای خودم . آشتی با خودم . آشتی با اطرافیانم . باارزش دانستن خودم واهمیت دادن به جسمم. کنترل بر هوای نفسم که برده غذاهام نباشم . مهارکردن هیجانات بی اساس که میخاستم باغذاها لذتشو بیشتر کنم .
تجربه متناسب شدن بهم آموخت که هرچیزی رو چشم بسته قبول نکنم خصوصا مواردی که یک پزشک میگه .
تحربه متناسب شدن بهم آموخت قدر داشته هام خصوصا سلامتی رو بدونم وشکرگذارباشم .
تجربه متناسب شدن به من آموخت میتونم زندگی دلخواهمو با قدرت ذهنم خلق کنم .
میتونم هرجا دلم خاست پیاده روی کنم و بدون درد پا وخستگی . جوان ترباشم و شادتر و سبک تر مسیر زندگیمو ادامه بدم .
تشکر از استاد بزرگوار و آرزوی متناسب شدن برای فرزندان سرزمین لاغرها.
سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه
من تمرینی که برای توقف بیزاری از چاقی یا فقر یا بیماری و… انجام دادم البته بعد کلی تحقیق و پژوهش در زمینه اعتماد به نفس اینه که
اومدم دستاوردها مثل ثروت . سلامتی . تناسب اندام و.. رو از ارزشمندیم جدا کردم و به خودم گفتم همین که خداوند منو انسان آفرید وقدرت خلق خواسته هام رو دارم ارزشمندم .
و این ارزشمندیم ربطی به چاقی لاغری فقر وثروت و…. نداره
و این نگرشم باعث شد که اوایل که کسی بهم حرفی میزد باخودم میگفتم چاقی دستاورد منه چه ربطی به ارزشمتدیم داره پس به طرف مقابلم جوابی نمیدم .
بعد مدتی که جوابی نمیدادم . دیگه انسانهای حاشیه گر از اطرافم اتوماتیک وار کم شدند وکمتر اونها رو ملاقات میکنم .
تازه آنقدر آرامش دارم که وصف ناشدنی است
خوب چاقم دستاورد منه . روش کار میکنم دستاوردم رو درست میکنم اتفاقی نیافتاده . ارزشمتدیم که قدرت خلق کنندگی هست که خدا بهم داده سرجاشه .
من چاقم درستش میکنم و تونستم با چاقیم دوست بشم .
و جالبه از این زمان به بعد انسانهای متناسب دور آدم بیشتر میشه و چقدر دوست دارند با من باشند .
و چقدر من میتونم از دوستی با اونها الگو بگیرم .
تازه
اگر من دستاوردم رو به ارزشمندیم ربط میدادم خوب من چاق بودم پس احساس بی ارزشی میکردم و فردی که احساس بی ارزشی بکنه طبق قانون جذب با افرادی هم فرکانس و همنشین میشه که اونها هم احساس بی ارزشی میکنن.
واینگونه افراد معمولا ایراد می گیرند . سرزنش میکنن . تحقیر میکنند و….
دقت کنم که من نمیگم بی ارزش . میگم احساس بی ارزشی کردن .
چون همه ما انسانها با ارزشیم چون قدرت خلق کنندگی داریم . اما عده ای این رو درک نمیکنند ومتاسفانه در مدار احساس بی ارزشی کردن قرار میگیرند .و جهان اونها رو به سمت هم هدایت میکنه .
البته برای تغییر دستاوردها یکی از راهها توجه به مزایای لاغری هست که حس خوبی بهم میده .
البته من خودم به شخصه هم نوشتاریش رو انجام میدم و هم عملی رو .
اصلا تمرینی که عملی نداشته باشه مثل مکانیکی هست که فقط از استادش یادمیگیره ومینویسه یا یک آرایشگر .
وقتی خواهرم خونه ما زنگ میزنه که امیر رو میفرستم یه کم بادمجان دارین بهم بدین . تا تلفنش قطع نشده امیرجانم خونه ماست . چابک و فرز .
یا صف نانوایی متناسبها میتونن راحت وایستان تا نوبتشون بشه .
بازار برای خرید متناسبها راحت میتونن واسه لباس دلخواهشان ساعتها تو بازار بگردن .
مسافرتها و ایرانگردی راحت هستند تصورکن رفتار فرد متناسبها با چاق ها رو در گشتن در تخت جمشید .
تو تابستون رنکهای روشن راحت مینونیم بپوشم .
فرد متناسب جوانتر به نظر میاد . سالم تر هست .
داخل ماشین یا تاکسی احساس راحتی میکند .
فرد متناسب میتونه رقصش در عروسی ها زیباتر هست .
راحت تر بالای درخت میره ومیوه میکنه .
چون خودمان باغ داریم و بعضی درختها رو باید بالای درخت بریم .ومیوه رو بکنیم .
فرد متناسب راحت میتونه پله های خونه رو بالا بره.
فرد متناسب میتونه خواب راحتی داشته باشه .
پریودی بهتری داشته باشه . اینقدر از گرما فراری نیست
از غذا خوردن نمی ترسه وخودش رو محدود نمیکنه .
هزاران مزایای دیگر .
سلام دوست عزیز
من خودم فردی هستم که با دوره رایگان تونستم ۱۴ کیلو وزن کم کنم .
منم یکسال رها کرده بودم و دنبال روشهای دیگه باز رفتم اما دوباره برگشتم و تو مسیر موندم .
من خودم وقتی دچار این یاس ها وسط دوره میشدم بلافاصله تصاویر و فیلم شگفت انگیزان رو میدیدم و مرتب به خودم میگفتم ببین میشه . ببین چقدر می ارزه این استقامت وکم نیاوردن . ببین چقدر راحته یه مدت بدون اینکه از اون کارهای بیهوده مثل رژیم و…. انجام بدیم روی باورهامون کار میکنیم بعد عمری راحتیم .
دوست عزیزم من به شدت از طرف خواهرم و دوستم مورد انتقاد قرارمیگرفتم بهم میگفتند تو از ناحیه پایین کمر به شدت بدجوری چاقی و هر کی از پشت تو رو ببینه فکر بد میکنه .
فروشنده به منی که دختر مجرد بودم میگفت بارداری؟
من فقط خودم به خودم میگفتم ادامه بده .
این دوستان نتیجه گرفتند منم میگیرم .
بعد عزیزم تمرینات رو عملی انجام بده .
مثلا من کرونا گرفته بودم بین مرگ و زندگی .
خدا شاهده وقتی وارد مطب دکتر میشدم دکتر با من در مورد بیماریم صحبت میکرد من تو دلم میگفتم اون که کارش تحرک نداره . پشت صندلی میشیته . ماشین هم که داره ونیاز نیست مثل من تو گرما توصف تاکسی وایسته . وضعیت مالیش خوبه پس غذاهای رنگارنگ هم میتونه بخوره بعد چقدر خوب متناسبه .مثل دکتر مهدوی عمران توشهرمان .
دندانپزشکی میرفتم دکتر دندان منو داشت رسیدگی میکرد من میگفتم چقدر خوبه متناسبه کارش اینطوریه درآمدش اونطوری و… چقدر متناسبه .
چون من باورم این بود افراد پولدار خواه ناخواه چاقن وقتی خودم شاغل شدم از درآمد صفر ماهیانه به ماهی مثلا یک تومان رسیدم روند چاقیم شروع شد ..بعد تو دلم تو اتاق دندانپزشک میگفتم نگاه اونکه حداقل ماهی صدتومان درآمد داره پس چرا متناسبه .
یا بانک یا دارایی و..همین ها رو مرتب به خودم میگفتم .
کاش صفحه ای بود تو سایت که بچه های این دوره تمرینات عملی برای نقض باورهاشون پیدا میکردن و اجباری بود بنویسند .
اینطوری فقط ویس گوش بدی و یه تمرین در حد نیم ساعت جواب میده اما طول میکشه . ولی عزیزم بهت قول میدم هر جامیری اینها رو به خودت یادآوری کن و سریع تو گوشیت سر فرصت بنویس و آخر شب بهش نگاه کن .
من برای همین تمرینات عملی دفتر دارم .
بهت قول میدم سه ماهه تغییرات رو می بینی .
چطوری میریم مانتو میگیریم حواسمون به فروشگاهها هست ودقت میکنیم همینو برای لاغری انجام بده .
عاشق همه بچه های این سایتم که برای بهبود شخصیت خودشان آگاهانه قدم بر میدارن .
امیدوارم کامنتم بهت برسه چون من جیمیل جدیدم رو سایت قبول نمیکنه .
سلام عزیزم
چه کامنت مفیدی .
همونی که من مدتها و الانی که در دوره هستم باهاش روبه روهستم
ریزش مو . منی که از زمان رژیم و ورزش برای لاغری باهاش درگیر بودم والانی که اصلا این کارها رو انجام نمیدم اما بازم درگیرم .
والان باخوندن کامنت شما دوست عزیزم راه حلشو پیدا کردم
از خوندن کامنتهای شما خیلی لذت میبرم و برام مفیده .
کامنت :
وقتی بدن شروع میکنه به کم کردن سایز ،در ماییکه یه عالمه مموری بد داریم ،همون داده های قبلی ، بالا میاد و فکر میکنن باید اجرا بشن و تنها راهش صحبت کردن منطقیه با خودمون ،،،
با آرزوی تندرستی و متناسب شدن