0

توقف بیزاری از چاقی (قسمت دهم)

بیزاری از چاقی
اندازه متن

بیزاری از چاقی باعث لاغری نمی شود اما صد در صد می تواند باعث چاق تر شدن شما شود.

بیزاری از چاقی باعث افزایش احساس ناتوانی برای لاغر شدن در ما می شود و این احساس در نهایت سبب چاق تر شدن ما خواهد شد.

تاثیر بیزاری از چاقی بر چاق تر شدن

سال های زیاد از عمرم با چاقی سپری شد و در تمام آن سالها تلاش من برای لاغری بی نتیجه بود.

هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم و بیزاری از چاقی در من بیشتر و بیشتر می شد.

بیزاری از چاقی
  • بیزاری از چاقی سبب شده بود از خودم متنفر باشم. خودم را آدم ضعیف و بی عرضه ای بدانم که توانایی رژیم گرفتن یا ورزش کردن را ندارد.
  • بیزاری از چاقی باعث شده بود از حضور در جمع ها خودداری کنم و به قدری احساس خود کم بینی و بی ارزش بودن می کردم که نسبت به هر حرف و حرکتی قادر به دفاع کردن یا پاسخ مناسب دادن نبودم.

از آنجا که خانواده ام را مقصر چاق بودنم می دانستم همیشه با آنها مشاجره داشتم و آنها را سرزنش می کردم که بخاطر ژنتیک آنهاست که من چاق هستم.

  • بیزاری از چاقی سبب شده بود از همه انسانهایی که درباره چاقی من صحبت می کردند متنفر باشم.
  • بیزاری از چاقی باعث شده بود در هر جمعی حضور پیدا می کردم احساس خوبی نداشته باشم و تصور می کردم همه به چاقی من توجه می کنند و درباره وضعیت من با همدیگر صحبت می کنند.
  • بیزاری از چاقی تمام جنبه های زندگی مرا تحت تاثیر خود قرار داده بود و سبب شده بود از زندگی بی زار باشم.

به خاطر دارم روزی که برای ملاقات انسانی دوست داشتنی که بر اثر صدمات ناشی از دوران جنگ به بیماری سختی مبتلا شده بود به بیمارستان رفتم در عین حال که از دیدن آن فرد در آن شرایط که بسیار نحیف و لاغر شده بود متاثر شده بودم اما در ذهنم دوست داشتم من هم برای مدتی به آن بیماری مبتلا شوم تا بلکه از این طریق از شر چاقی رها شده و طعم لاغری را تجربه کنم.

اینها بخشی از تاثیرات نفرت از چاقی در زندگی من بود که برای هر فردی که اضافه وزن دارد قابل درک است چرا که آن فرد نیز به شکل های مختلفی آن را تجربه کرده است.

لاغری با ذهن و پذیرش چاقی

به لطف خدا زمانی که با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم و در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم به اهمیت پذیرش مشکلات به منظور مواجه شدن با آنها پی بردم چرا که تا وقتی با مشکل خود مواجه نشویم قادر به حل کردن و عبور از آن نخواهیم بود.

مشکل من چاقی بود در حالی که ۳۳ سال از قدمت آن می گذشت اما من آن را نپذیرفته بودم و همواره با چاقی مبارزه می کردم و از چاق بودنم متنفر بودم.

پذیرفتن چاقی کاری سخت و غیرممکن بود چرا که چاقی را مقصر تمام ناکامی ها و رنج های زندگی ام می دانستم و پذیرفتن و آشتی کردن با آن کار ساده ای نبود.

اما از آنجایی که سالها برای لاغر شدن تلاش کرده و نتیجه نگرفته بودم تصمیم گرفتم هرطور که شده با چاقی آشتی کنم و آن را بپذیرم و امیدوارم باشم با وارد شدن از در دوستی با چاقی بتوانم تغییری در وضعیت جسمی خود ایجاد کنم و این دوستی نافرجام را پس از سی و چند سال تحمل کردن آن به اتمام برسانم.

پذیرفتن و آشتی کردن با چاقی فقط مربوط به کنار آمدن با شرایط فعلی جسم خودم نبود بلکه شامل بخشیدن و آشتی کردن با تمام افرادی که آنها را مقصر چاقی خودم می دانستم و همچنین آنهایی که به واسطه صحبت کردن درباره چاقی من باعث رنجش من شده بودند می شد.

هرچه بیشتر وضعیت جسمی خودم را می پذیرفتم و با آنهایی که چاقی باعث ایجاد نفرت از آنها در من شده بود آشتی می کردم احساس آرامش بیشتری در من ایجاد می شد.

احساس آرامش باعث تقویت توانایی تغییر شرایط در من می شد.

به مرور احساس کردم توانایی لاغر شدن را دارم و امید دوباره ای برای زندگی کردن در من ایجاد شده بود.

ذوق و شوق من برای یادگیری بیشتر لاغری با ذهن و عمل کردن به آنچه می آموختم بیشتر شده بود و در عین حال که از لحاظ جسمی چاق بودم اما از لحاظ ذهنی احساس سبک بالی و لاغر شدن پیدا کرده بودم.

لذت خوش احساس لاغری مرا برای ادامه دادن و ماندن در آن شرایط ذهنی تشویق می کرد.

نتیجه استمرار در یادگیری لاغری با ذهن نه تنها ذهن مرا از بیزاری از چاقی خالی کرد بلکه اشتیاق و دوستی با لاغری را در ذهنم گسترش داد تا جایی که این تغییر ذهنی در جسم من نمایان شد و وضعیت چاقی من شروع به تغییر کرد و لاغر شدن من آغاز شد و به لطف خدا همچنان ادامه دارد.

نتایج بیزاری و نفرت

یادگیری لاغری با ذهن به من آموخت که هرچه بیشتر از چاقی یا هر موضوعی که مورد رضایت من نیست نفرت داشته باشم نه تنها باعث بهبود شرایط من نخواهد شد بلکه باعث گسترش آن موضوع در تمام جنبه های زندگی من خواهد شد.

بیزاری از هر موضوعی به معنای تایید و تاکید بر بودن، وجود داشتن و تمایل به استمرار آن است.

هرچه بیشتر از موضوعی متنفر باشیم در ذهن ناخودآگاه خود توجه و تمرکز بیشتری بر آن موضوع ایجاد می کنیم و تمرکز بر هر موضوعی باعث گسترش آن خواهد شد.

  • بیزاری به معنای نخواستن است و نخواستن تاکید بر وجود داشتن است.
  • آنچه مورد تاکید و تایید ما باشد در ذهن ناخودآگاه ما بعنوان موضوع مورد علاقه ما ثبت و ذخیره می شود.
  • ذهن ناخودآگاه همواره تلاش می کند تا موضوعات مورد علاقه ما را گسترش و توسعه دهد.

به همین علت موارد زیادی در زندگی ما وجود دارد که سال هاست مورد رضایت و خواسته ما نیست و هزاران بار درباره آنها با دیگران صحبت کرده ایم و اعلام کرده ایم که آن موضوعات باعث رنجش ما شده اند و مورد خواسته ما نیستند اما همچنان در زندگی ما وجود دارند و باعث رنجش و نفرت ما از خود می شوند.

این فرمول تاثیرگذار را در جنبه های مختلف زندگی خود می توانید مشاهده کنید.

تصور کنید شما از رفتار همسرتان، خانواده همسرتان یا هر فرد دیگری ناراحت هستید.

بارها از آنها رفتاری مشاهده کرده اید که باعث تشدید نفرت شما از آنها شده است.

شدت نفرت در شما به حدی رسیده که توان تحمل آن را نداشته و شروع به بیان کردن آن با دیگران می کنید.

بارها برای دیگران درباره رفتار زشت و ناراحت کننده آنها صحبت می کنید و اعلام می کنید که از آنها نفرت دارید.

نتیجه نفرت شما نه تنها باعث بهبود شرایط نشده است بلکه سبب شده که آنها رفتاری از خود نشان دهند که بارها به شکل شدیدتری باعث رنجش شما شده اند تا جایی که بارها به این موضوع فکر کرده اید که چرا آنها با شما فقط این رفتار را دارند و این حق شما نیست که با شما اینگونه رفتار شود.

نکته قابل توجه این است که هرچه از شرایطی که باعث رنجش و ناراحتی شما شده است بیشتر نفرت داشته باشید ذهن ناخودآگاه، نفرت و عصبانیت را، عشق و علاقه شما به آن موضوع تلقی میکند و همواره تلاش می کند از آن موضوع بیشتر وارد زندگی شما کند.

در نتیجه جهان هستی که پاسخ فرکانس های ذهن ناخودآگاه شما را به شکل همزمانی های هوشمندانه می دهد. شما را در شرایطی قرار می دهد که از آن جنس رفتار و تجربیان بیشتر وارد زندگی شما شود.

این طریق عملکرد جهان هستی را به وضوح می توانید در سلامتی، روابط، کسب و کار و سایز جنبه های زندگی خود مشاهده کنید.

  • بیزاری از چاقی، چاقی بیشتری وارد زندگی شما خواهد کرد.
  • نفرت از بی پولی، بی پولی و شرایط سخت تری را به زندگی شما دعوت می کند.
  • نفرت از رفتار دیگران، رفتارهای نفرت انگیز بیشتری را به سمت شما جذب می کند.
  • نفرت از هر موضوعی، سهم بیشتری از آن موضوع را وارد تجربه زندگی شما خواهد کرد.

بنابراین برای ایجاد تغییر در هر جنبه از زندگی پذیرش آن جنبه با تمام مسائل و مشکلاتی که ایجاد کرده است شرط اول و مهم برای پذیرش مسئولیت و حرکت به سمت تغییر آن شرایط است.

آرزوی لاغری

نتایج آموزش لاغری با ذهن

نتایج آموزش های لاغری با ذهن ابتدا از تغییرات حالت های درونی شروع شده و به مرور در جسم به وجود می آید

تغییر فرمان های مغزی برای خوردن مواد غذایی نتایج اولیه آموزش ذهن برای لاغر شدن است.

به مرور شما می توانید تصمیماتی بگیرید که قبل از آشنایی با این روش به راحتی نمی توانستید بگیرید

در جلسات قبل درباره موانع لاغر شدن صحبت کردیم و موارد مهمی را برسی و برای رفع آنها راهکار مناسب درنظر گرفتیم

برای جلسه امروز یکی دیگر از موانع مهم متناسب شدن را بررسی و برای رفع آن اقدام می کنیم.

بیزاری از چاقی بعنوان مانعی بزرگ در مسیر متناسب شدن است.

به اندازه ای که فرد نفرت از چاقی داشته باشد در عین حالی که در سطح فکر فرد او از چاقی و چاق تر شدن نفرت دارد اما برای مغز او نفرت از چاقی به معنای علاقه به چاق تر شدن است و دلیل واضح این ادعا روند چاق شدن افرادی است که سالهاست نفرت از چاقی دارند و خیلی تلاش کرده اند که لاغر شوند اما در نهایت آنها چاق تر شده اند و این دلیل اثبات می کند که:

قدرت بیزاری از چاقی در چاق تر شدن خیلی بیشتر از قدرت تصمیم گیری برای لاغر شدن است.

در تمام لحظاتی که شما در زندگی روزمره چاقی خود را مرور می کنید در واقع دارید علاقه خود به چاق تر شدن را به ذهن خود اثبات می کنید و نتیجه این سعی در علاقمندی به چاقی سبب می شود که مغز شما دستورات منظم تر و متداوم تری برای چاق تر کردن جسم شما صادر کند.

توجه به این نکته و سعی در برطرف کردن بیزاری از چاقی سبب می شود که توجه شما به چاقی کمتر شود و به مرور مغز شما دستورات چاق کننده کمتری را صادر کند

 توضیحات فایل آموزشی امروز بسیار مهم و تاثیرگذار است و توجه به آن و سعی در عمل کردن به راهکارهای ارائه شده سبب میشود گام مهمی برای حرکت بهتردر مسیر متناسب شدن بردارید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

مرحله اول:

برای کسب نتیجه عالی از مسیر لاغری با ذهن نیاز است که به شکل کامل با وضعیت فعلی خود در صلح و آرامش قرار بگیریم. بنابراین لازم است که برای بهبود احساسی که نسبت به خودمان داریم اقدام کنیم.

برای انجام این فرایند مهم لازم است ابتدا میزان نفرت و بی زاری از چاق و وضعیت خود را تعیین کنیم.

  • نفرت از چاقی در ذهن شما به چه شکل هایی وجود دارد؟

نفرت از چاقی در بیشتر مواقع به صورت افکار تکرار شونده در ما ایجاد شده اند.

من با مرور کردن (من لاغر نمیشم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.

من با مرور کردن (چرا چاق هستم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.

شما هم فکر کنید و مواردی را پیدا کنید که با فکر کردن به معایب چاقی باعث ایجاد نفرت از چاقی در خود شده اید.

مرحله دوم:

برای کم رنگ کردن نفرت از چاقی نیاز است که با توجه کردن به مزایای لاغری احساس خوب درباره لاغر شدن در خود ایجاد کنیم.

خیلی از افراد چاق به دلیل بارها تلاش کردن برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن احساس حسرت نسبت به لاغر شدن دارند. بنابراین باید با توجه کردن به مزایای لاغر شدن اشتیاق و انگیزه لاغر شدن را در ذهن ناخودآگاه خود بیدار کرده و حسرت لاغری با به اشتیاق لاغری تبدیل کنید.

بنابراین لازم است تا جایی که امکان دارد با شرح دادن درباره لاغری و مزایای آن فرمول های جدید در ذهن خود ایجاد کنید.

برای اینکار می توانید به مزایای لاغری در افراد متناسبی که در اطراف خود می بینید اشاره کنید.

به عنوان مثال: من وقتی می بینم دوستم پیمان بدون ترس و نگرانی از چاق شدن غذا می خورد لذت می برم.

من وقتی می بینم ثمانه به راحتی لباس مورد علاقه اش رو می پوشه لذت می برم.

  • مزایای لاغر بودن را در رفتار اطرافیان خود که متناسب هستند پیدا کنید.
  • مزایای لاغر شدن را در زندگی خود بنویسید به این صورت که اگر لاغر شوم ….

هرچقدر دلایل بیشتری برای علاقه خود به لاغر شدن پیدا کنید اشتیاق و انگیزه در ذهن ناخودآگاه شما برای حرکت کردن به سمت لاغر شدن بیشتر خواهد شد.

از اولین نشانه های تغییر احساس حسرت لاغری به اشتیاق لاغری رسیدن به آرامش و اطمینان از لاغر شدن است.

احساس می کنید شما هم می توانید لاغر شوید و مانند گذشته نه تنها لاغر شدن را دور از دسترس نمی بینید بلکه ذوق و شوق دارید که در مسیر صحیح لاغر شدن قرار گرفته اید و با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به راحتی برای همیشه لاغر خواهید شد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


نتایج برخی از هنرجویان لاغری با ذهن

خانم لیلا جعفری نیا از تهران      دانلود

هنرجوی لاغری با ذهن      دانلود

خانم نگین از کرج     دانلود

خانم ریحانه از قم       دانلود

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.99 from 112 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11477
برچسب ها:
101 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صبآ
      1402/09/16 18:55
      مدت عضویت: 1327 روز
      امتیاز کاربر: 12736 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,102 کلمه

      سلام

      نفرت از چاقی در ذهن شما به چه شکل هایی وجود دارد؟

      من خیلی وقتا نفرت از چاقی رو تجربه میکنم مثلا وقتی آدمای متناسب رو می بینم که راحت با لباسایی که توش راحتن و زیبا به نظر میرسن توی خیابون راه میرن و این دغدغه که من الان دارم که چاق به نظر میرسم رو ، ندارن موقع انتخاب کردن به این توجه نمیکنن که کدوم قراره پاهاشونو چاق یا لاغر نشون بده و موقع عکس گرفتن غبغبشونو صاف نمیکنن چون نسبت بهش احساس بی اعتماد به نفسی دارن و مدام به خودشون نمیگن اگه من متناسب بودم فرصت های خیلی بیشتر برام پیش میومد که به موفقیت برسم ولی من همه ی این احساس ها رو تجربه میکنم و این فکر ها توی سرم مرور میشه چون از چاقی نفرت دارم. توی تئاترمون همیشه بقیه به عکاس میگفتن از من عکس بگیر ولی من هیچ وقت بهش نگفتم ولی اون خودش ازم عکس گرفته بود و من از اون عکس متنفرم صرفا چون توش چاق به نظر میام و خیلی زشت افتادم اما اگه صورتم انقدر توش چاق نمی افتاد حتما میتونم توی رزومه ای میخوام داشته باشم ازش استفاده کنم ولی این کارو نمیکنم چون از چاقیم متنفرم و احساس لیاقت داشتن نمیکنم . 

      ولی بعد از گوش دادن به فایل این جلسه خیلی سعی خودمو کردم تا به چاقیم توجه نکنم مثلا دیگه لباسایی که دوست داشتم بپوشم رو نمیگذاشتم کنار چون توشون چاق به نظر میومدم و هر چیز دلم میخواست میپوشیدم بدون توجه به چاقی و خیلی احساس بهتری بهم دست میداد و میخوام بیشتر از این نوع تصمیم ها بگیرم و خودم رو به خاطر چاقی محدود نکنم. 

      یکی دیگه از شکل هایی که نفرت از چاقی خودشو توی زندگیم نشون میده وقتاییه که حرف های دیگران رو درباره چاقیم می شنونم مثلا وقتی استادم میگه باید وزن کم کنی یا وقتی دوستم بهم گفت تو اضافه وزن داری ولی خوبی یا وقتی زهرا همش به خودش میگه من خیلی لاغر شدم این چند وقت در صورتی که خیلی لاغره ولی من که میخوام لاغر شم هیچ تغییری توی خودم نداشتم و وقتی اون این حرفو میزنه من خیلی خیلی از خودم متنفر میشم به خاطر چاقی.

       یکی دیگه از اشکال نفرت از چاقی توی من وقتیه که دارم غذا میخورم همش میگم اگه کمتر به غذا علاقه داشتی یا اگه کمتر گرسنت میشد یا اگه کمتر عاشق آشپزی بودی و کمتر شیرینی میخوردی و… همش موقع خوردن از خودم بدم میاد و نفرتم بیشتر و بیشتر میشه.

      یه وقتای دیگه که از چاقی بدم میاد و نفرت پیدا میکنم وقتیه که برای اولین بار میرم یه جای جدید همش درباره اینکه دیگران راجع به من چه نظری دارن فکر میکنم دلم میخواد بقیه منو دوست داشته باشن و ازم خوششون بیاد ولی به این فکر میکنم که چون چاقم سمتم نمیان و اگه لاغر و خوش اندام بودم قطعا میتونستم بقیه رو به سمت خودم جذب کنم و اگه دوست متناسبم جای من بود حتما بقیه ازش خوششون میومد.

      اینا بیشترین وقتاییه که من نسبت به چاقیم احساس تنفر دارم و فکر میکنم چاقی زندگی راحت و قشنگ رو ازم گرفته و نمیخوام همینطوری بمونم.

      ….

      الان که به این شکل فکر میکنم ، پس نباید اجازه بدم که چاقی زندگی منو کنترل کنه من با تنفر از چاقی چی نسیبم میشه؟ لاغر میشم؟ میتونم تموم اون شلوارایی که برام تنگ شدن رو دوباره بپوشم؟ میتونم توجه بقیه رو جلب کنم؟ نه با هیچ کدوم از اینا نمیتونم چیزایی که به خاطر چاقی از دست دادم رو دوباره به دست بیارم ولی از طرف دیگه میتونم با توجه به خوبی ها و راحتی متناسب شدن ذهنیتم رو تغییر بدم و به چیزی که دوست دارم برسم. جلسه قبل این مانع که لاغر شدن کار سختیه رو از توی ذهن خودم برداشتم ؛ یکی از کارایی که کردم این بودن که توی تلگرام یه چنل زدم برای خودم و هر وقت یادش میوفتم میرم توش تایپ میکنم : لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست.  تایپ کردن این جمله خیلی حس خوبی بهم میده و وقتی می بینم این جمله رو هزاران بار تا حالا تایپ کردم و هر چقدر میرم بالا بازم همین جمله ست ، احساس آرامش بهم دست میده و با خودم میگم لاغر شدن واقعا کار راحتیه و منم میتونم انجامش بدم مثل خیلی از آدمای دیگه که انجامش دادن. و الان هم دارم مانع نفرت از چاقی رو بر میدارم و به مزیت های تناسب اندام توجه میکنم و انقدر تکرارش میکنم که فرمول های ذهنیم هم تغییر کنن و دستور های جدید به رفتار های جدید و در نهایت به جسم جدیدم تبدیل بشن.

      مزایای لاغر شدن را در زندگی خود بنویسید.

      متناسب شدن خیلی مزیت های زیادی داره مثلا با متناسب شدن میتونم هر لباسی که دلم خواست بپوشم بدون توجه به اینکه بدنم توش چطور به نظر میاد. میتونم خیلی راحت خرید کنم و موقع خرید وقتی خودم رو توی لباسی که میخوام بخرم تجسم میکنم لذت ببرم ، همه بهم میگن چقدر لاغر شدی و بهم تبریک میگن و از تعجب و تحسینی که همزمان توی چشمای بقیه می بینم خیلی خیلی خوشم میاد و دوست دارم هر کس منو بعد از مدت زیادی می بینه این نگاه رو توی چشماش باشه ، وقتی متناسب باشم با خیال راحت غذا میخورم و بدون تناقض هایی که مربی های ورزش و متخصصای تغذیه و بقیه برام پیش میارن میتونم از مواد غذایی لذت ببرم و به اندازه نیاز بدنم غذا یا هر خوراکی دیگه ای رو بخورم ، با لذت ورزش میکنم و دیگه اینکه چقدر عرق کنم برام مهم نیست ، با لذت و اشتیاق عکس میگیرم و از اینکه بقیه ازم عکس یهویی بگیرن خجالت نمیکشم ، عکسا و ویدیو های خودم رو توی هر جایی که بخوام به اشتراک میگذارم و از بازخورد مثبتی که از بقیه میگیرم لذت میبرم ، توی بهترین فیلم ها بازی میکنم و استادم بهم میگه آفرین که بدنتو اون طوری که تناسب داره شکل دادی ، حرکات و تمرینات بازیگری رو راحت تر انجام میدم و برای دیده شدن همیشه داوطلب میشم ، خودم رو بیشتر دوست دارم و به بدنم احترام بیشتری میگذارم و وقتی توی آینه به خودم نگاه میکنم احساس افتخار میکنم و خودم رو تشویق میکنم و عاشق خودم میشم.

      .

      .

      .

      اینا چند تا از مزایای متناسب شدن برای من بود و من خوشحالم که میتونم به زودی تمام این حس ها رو با هم تجربه کنم و به بزرگ ترین هدف خودم دست پیدا کنم. 

      مطمئنم میتونم از پس تمام مراحلش بر بیام چون من برای لاغر شدن اشتیاق دارم و تصمیم قاطع خودم رو گرفتم که به تناسب اندام همیشگی برسم و همه ی خبر های خوب برای من توی راه هستن.

      ممنونم استاد

      و خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم