بیزاری از چاقی باعث لاغری نمی شود اما صد در صد می تواند باعث چاق تر شدن شما شود.
بیزاری از چاقی باعث افزایش احساس ناتوانی برای لاغر شدن در ما می شود و این احساس در نهایت سبب چاق تر شدن ما خواهد شد.
تاثیر بیزاری از چاقی بر چاق تر شدن
سال های زیاد از عمرم با چاقی سپری شد و در تمام آن سالها تلاش من برای لاغری بی نتیجه بود.
هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم و بیزاری از چاقی در من بیشتر و بیشتر می شد.
- بیزاری از چاقی سبب شده بود از خودم متنفر باشم. خودم را آدم ضعیف و بی عرضه ای بدانم که توانایی رژیم گرفتن یا ورزش کردن را ندارد.
- بیزاری از چاقی باعث شده بود از حضور در جمع ها خودداری کنم و به قدری احساس خود کم بینی و بی ارزش بودن می کردم که نسبت به هر حرف و حرکتی قادر به دفاع کردن یا پاسخ مناسب دادن نبودم.
از آنجا که خانواده ام را مقصر چاق بودنم می دانستم همیشه با آنها مشاجره داشتم و آنها را سرزنش می کردم که بخاطر ژنتیک آنهاست که من چاق هستم.
- بیزاری از چاقی سبب شده بود از همه انسانهایی که درباره چاقی من صحبت می کردند متنفر باشم.
- بیزاری از چاقی باعث شده بود در هر جمعی حضور پیدا می کردم احساس خوبی نداشته باشم و تصور می کردم همه به چاقی من توجه می کنند و درباره وضعیت من با همدیگر صحبت می کنند.
- بیزاری از چاقی تمام جنبه های زندگی مرا تحت تاثیر خود قرار داده بود و سبب شده بود از زندگی بی زار باشم.
به خاطر دارم روزی که برای ملاقات انسانی دوست داشتنی که بر اثر صدمات ناشی از دوران جنگ به بیماری سختی مبتلا شده بود به بیمارستان رفتم در عین حال که از دیدن آن فرد در آن شرایط که بسیار نحیف و لاغر شده بود متاثر شده بودم اما در ذهنم دوست داشتم من هم برای مدتی به آن بیماری مبتلا شوم تا بلکه از این طریق از شر چاقی رها شده و طعم لاغری را تجربه کنم.
اینها بخشی از تاثیرات نفرت از چاقی در زندگی من بود که برای هر فردی که اضافه وزن دارد قابل درک است چرا که آن فرد نیز به شکل های مختلفی آن را تجربه کرده است.
لاغری با ذهن و پذیرش چاقی
به لطف خدا زمانی که با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم و در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم به اهمیت پذیرش مشکلات به منظور مواجه شدن با آنها پی بردم چرا که تا وقتی با مشکل خود مواجه نشویم قادر به حل کردن و عبور از آن نخواهیم بود.
مشکل من چاقی بود در حالی که ۳۳ سال از قدمت آن می گذشت اما من آن را نپذیرفته بودم و همواره با چاقی مبارزه می کردم و از چاق بودنم متنفر بودم.
پذیرفتن چاقی کاری سخت و غیرممکن بود چرا که چاقی را مقصر تمام ناکامی ها و رنج های زندگی ام می دانستم و پذیرفتن و آشتی کردن با آن کار ساده ای نبود.
اما از آنجایی که سالها برای لاغر شدن تلاش کرده و نتیجه نگرفته بودم تصمیم گرفتم هرطور که شده با چاقی آشتی کنم و آن را بپذیرم و امیدوارم باشم با وارد شدن از در دوستی با چاقی بتوانم تغییری در وضعیت جسمی خود ایجاد کنم و این دوستی نافرجام را پس از سی و چند سال تحمل کردن آن به اتمام برسانم.
پذیرفتن و آشتی کردن با چاقی فقط مربوط به کنار آمدن با شرایط فعلی جسم خودم نبود بلکه شامل بخشیدن و آشتی کردن با تمام افرادی که آنها را مقصر چاقی خودم می دانستم و همچنین آنهایی که به واسطه صحبت کردن درباره چاقی من باعث رنجش من شده بودند می شد.
هرچه بیشتر وضعیت جسمی خودم را می پذیرفتم و با آنهایی که چاقی باعث ایجاد نفرت از آنها در من شده بود آشتی می کردم احساس آرامش بیشتری در من ایجاد می شد.
احساس آرامش باعث تقویت توانایی تغییر شرایط در من می شد.
به مرور احساس کردم توانایی لاغر شدن را دارم و امید دوباره ای برای زندگی کردن در من ایجاد شده بود.
ذوق و شوق من برای یادگیری بیشتر لاغری با ذهن و عمل کردن به آنچه می آموختم بیشتر شده بود و در عین حال که از لحاظ جسمی چاق بودم اما از لحاظ ذهنی احساس سبک بالی و لاغر شدن پیدا کرده بودم.
لذت خوش احساس لاغری مرا برای ادامه دادن و ماندن در آن شرایط ذهنی تشویق می کرد.
نتیجه استمرار در یادگیری لاغری با ذهن نه تنها ذهن مرا از بیزاری از چاقی خالی کرد بلکه اشتیاق و دوستی با لاغری را در ذهنم گسترش داد تا جایی که این تغییر ذهنی در جسم من نمایان شد و وضعیت چاقی من شروع به تغییر کرد و لاغر شدن من آغاز شد و به لطف خدا همچنان ادامه دارد.
نتایج بیزاری و نفرت
یادگیری لاغری با ذهن به من آموخت که هرچه بیشتر از چاقی یا هر موضوعی که مورد رضایت من نیست نفرت داشته باشم نه تنها باعث بهبود شرایط من نخواهد شد بلکه باعث گسترش آن موضوع در تمام جنبه های زندگی من خواهد شد.
بیزاری از هر موضوعی به معنای تایید و تاکید بر بودن، وجود داشتن و تمایل به استمرار آن است.
هرچه بیشتر از موضوعی متنفر باشیم در ذهن ناخودآگاه خود توجه و تمرکز بیشتری بر آن موضوع ایجاد می کنیم و تمرکز بر هر موضوعی باعث گسترش آن خواهد شد.
- بیزاری به معنای نخواستن است و نخواستن تاکید بر وجود داشتن است.
- آنچه مورد تاکید و تایید ما باشد در ذهن ناخودآگاه ما بعنوان موضوع مورد علاقه ما ثبت و ذخیره می شود.
- ذهن ناخودآگاه همواره تلاش می کند تا موضوعات مورد علاقه ما را گسترش و توسعه دهد.
به همین علت موارد زیادی در زندگی ما وجود دارد که سال هاست مورد رضایت و خواسته ما نیست و هزاران بار درباره آنها با دیگران صحبت کرده ایم و اعلام کرده ایم که آن موضوعات باعث رنجش ما شده اند و مورد خواسته ما نیستند اما همچنان در زندگی ما وجود دارند و باعث رنجش و نفرت ما از خود می شوند.
این فرمول تاثیرگذار را در جنبه های مختلف زندگی خود می توانید مشاهده کنید.
تصور کنید شما از رفتار همسرتان، خانواده همسرتان یا هر فرد دیگری ناراحت هستید.
بارها از آنها رفتاری مشاهده کرده اید که باعث تشدید نفرت شما از آنها شده است.
شدت نفرت در شما به حدی رسیده که توان تحمل آن را نداشته و شروع به بیان کردن آن با دیگران می کنید.
بارها برای دیگران درباره رفتار زشت و ناراحت کننده آنها صحبت می کنید و اعلام می کنید که از آنها نفرت دارید.
نتیجه نفرت شما نه تنها باعث بهبود شرایط نشده است بلکه سبب شده که آنها رفتاری از خود نشان دهند که بارها به شکل شدیدتری باعث رنجش شما شده اند تا جایی که بارها به این موضوع فکر کرده اید که چرا آنها با شما فقط این رفتار را دارند و این حق شما نیست که با شما اینگونه رفتار شود.
نکته قابل توجه این است که هرچه از شرایطی که باعث رنجش و ناراحتی شما شده است بیشتر نفرت داشته باشید ذهن ناخودآگاه، نفرت و عصبانیت را، عشق و علاقه شما به آن موضوع تلقی میکند و همواره تلاش می کند از آن موضوع بیشتر وارد زندگی شما کند.
در نتیجه جهان هستی که پاسخ فرکانس های ذهن ناخودآگاه شما را به شکل همزمانی های هوشمندانه می دهد. شما را در شرایطی قرار می دهد که از آن جنس رفتار و تجربیان بیشتر وارد زندگی شما شود.
این طریق عملکرد جهان هستی را به وضوح می توانید در سلامتی، روابط، کسب و کار و سایز جنبه های زندگی خود مشاهده کنید.
- بیزاری از چاقی، چاقی بیشتری وارد زندگی شما خواهد کرد.
- نفرت از بی پولی، بی پولی و شرایط سخت تری را به زندگی شما دعوت می کند.
- نفرت از رفتار دیگران، رفتارهای نفرت انگیز بیشتری را به سمت شما جذب می کند.
- نفرت از هر موضوعی، سهم بیشتری از آن موضوع را وارد تجربه زندگی شما خواهد کرد.
بنابراین برای ایجاد تغییر در هر جنبه از زندگی پذیرش آن جنبه با تمام مسائل و مشکلاتی که ایجاد کرده است شرط اول و مهم برای پذیرش مسئولیت و حرکت به سمت تغییر آن شرایط است.
نتایج آموزش لاغری با ذهن
نتایج آموزش های لاغری با ذهن ابتدا از تغییرات حالت های درونی شروع شده و به مرور در جسم به وجود می آید
تغییر فرمان های مغزی برای خوردن مواد غذایی نتایج اولیه آموزش ذهن برای لاغر شدن است.
به مرور شما می توانید تصمیماتی بگیرید که قبل از آشنایی با این روش به راحتی نمی توانستید بگیرید
در جلسات قبل درباره موانع لاغر شدن صحبت کردیم و موارد مهمی را برسی و برای رفع آنها راهکار مناسب درنظر گرفتیم
برای جلسه امروز یکی دیگر از موانع مهم متناسب شدن را بررسی و برای رفع آن اقدام می کنیم.
بیزاری از چاقی بعنوان مانعی بزرگ در مسیر متناسب شدن است.
به اندازه ای که فرد نفرت از چاقی داشته باشد در عین حالی که در سطح فکر فرد او از چاقی و چاق تر شدن نفرت دارد اما برای مغز او نفرت از چاقی به معنای علاقه به چاق تر شدن است و دلیل واضح این ادعا روند چاق شدن افرادی است که سالهاست نفرت از چاقی دارند و خیلی تلاش کرده اند که لاغر شوند اما در نهایت آنها چاق تر شده اند و این دلیل اثبات می کند که:
قدرت بیزاری از چاقی در چاق تر شدن خیلی بیشتر از قدرت تصمیم گیری برای لاغر شدن است.
در تمام لحظاتی که شما در زندگی روزمره چاقی خود را مرور می کنید در واقع دارید علاقه خود به چاق تر شدن را به ذهن خود اثبات می کنید و نتیجه این سعی در علاقمندی به چاقی سبب می شود که مغز شما دستورات منظم تر و متداوم تری برای چاق تر کردن جسم شما صادر کند.
توجه به این نکته و سعی در برطرف کردن بیزاری از چاقی سبب می شود که توجه شما به چاقی کمتر شود و به مرور مغز شما دستورات چاق کننده کمتری را صادر کند
توضیحات فایل آموزشی امروز بسیار مهم و تاثیرگذار است و توجه به آن و سعی در عمل کردن به راهکارهای ارائه شده سبب میشود گام مهمی برای حرکت بهتردر مسیر متناسب شدن بردارید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
مرحله اول:
برای کسب نتیجه عالی از مسیر لاغری با ذهن نیاز است که به شکل کامل با وضعیت فعلی خود در صلح و آرامش قرار بگیریم. بنابراین لازم است که برای بهبود احساسی که نسبت به خودمان داریم اقدام کنیم.
برای انجام این فرایند مهم لازم است ابتدا میزان نفرت و بی زاری از چاق و وضعیت خود را تعیین کنیم.
- نفرت از چاقی در ذهن شما به چه شکل هایی وجود دارد؟
نفرت از چاقی در بیشتر مواقع به صورت افکار تکرار شونده در ما ایجاد شده اند.
من با مرور کردن (من لاغر نمیشم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.
من با مرور کردن (چرا چاق هستم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.
شما هم فکر کنید و مواردی را پیدا کنید که با فکر کردن به معایب چاقی باعث ایجاد نفرت از چاقی در خود شده اید.
مرحله دوم:
برای کم رنگ کردن نفرت از چاقی نیاز است که با توجه کردن به مزایای لاغری احساس خوب درباره لاغر شدن در خود ایجاد کنیم.
خیلی از افراد چاق به دلیل بارها تلاش کردن برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن احساس حسرت نسبت به لاغر شدن دارند. بنابراین باید با توجه کردن به مزایای لاغر شدن اشتیاق و انگیزه لاغر شدن را در ذهن ناخودآگاه خود بیدار کرده و حسرت لاغری با به اشتیاق لاغری تبدیل کنید.
بنابراین لازم است تا جایی که امکان دارد با شرح دادن درباره لاغری و مزایای آن فرمول های جدید در ذهن خود ایجاد کنید.
برای اینکار می توانید به مزایای لاغری در افراد متناسبی که در اطراف خود می بینید اشاره کنید.
به عنوان مثال: من وقتی می بینم دوستم پیمان بدون ترس و نگرانی از چاق شدن غذا می خورد لذت می برم.
من وقتی می بینم ثمانه به راحتی لباس مورد علاقه اش رو می پوشه لذت می برم.
- مزایای لاغر بودن را در رفتار اطرافیان خود که متناسب هستند پیدا کنید.
- مزایای لاغر شدن را در زندگی خود بنویسید به این صورت که اگر لاغر شوم ….
هرچقدر دلایل بیشتری برای علاقه خود به لاغر شدن پیدا کنید اشتیاق و انگیزه در ذهن ناخودآگاه شما برای حرکت کردن به سمت لاغر شدن بیشتر خواهد شد.
از اولین نشانه های تغییر احساس حسرت لاغری به اشتیاق لاغری رسیدن به آرامش و اطمینان از لاغر شدن است.
احساس می کنید شما هم می توانید لاغر شوید و مانند گذشته نه تنها لاغر شدن را دور از دسترس نمی بینید بلکه ذوق و شوق دارید که در مسیر صحیح لاغر شدن قرار گرفته اید و با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به راحتی برای همیشه لاغر خواهید شد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
نتایج برخی از هنرجویان لاغری با ذهن
خانم لیلا جعفری نیا از تهران دانلود
هنرجوی لاغری با ذهن دانلود
خانم نگین از کرج دانلود
خانم ریحانه از قم دانلود
امتیاز 4.04 از 133 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
بنام خداوندمهربان و پروردگارعالمیان
سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن
۱۲جلسه لاغری باذهن (قسمت دهم)
توقف نفرت از چاقی
داشتن تنفراز چاق شدن سبب لاغریمان نخواهد شد
فقط سبب بیشتر شدن حس ناتوانیمان برای لاغریمان می شود و این حس در آخر باعث چاق تر شدنمان می شود
از کودکی تا به این سال که نزدیک به پنجاه سال و اندی می شود با چاقی طی شد و در همه اون سالها سعی وتلاش من برای لاغر شدنم بدون نتیجه بود
هر قدر که کوشش کردن در لاغری بیشتر می شد کمتر نتیجه می گرفتم ونفرت ازچاقی شدن در من زیادتر می شد
تنفر داشتن از چاقی ام باعث متنفر شدن از خودم شده بود حتی از خانواده ام که اونها را مقصر چاقیم میدانستم از اونهاهم متنفربودم
نفرت از چاقی ام باعث متنفر شدن از تمام آدمهایی که در مورد چاقی ام حرف می زدند شده بود
نفرت از چاقی همه جنبه های زندگیم رو تحتتأثیر قرار داده بود و باعث شده بود از زندگی خودم بی زار باشم
اینقدر چاقی در ما اثر گذاشته بود وقتی کسی از یک بیماری لاغر شده بود خیل ها دوست داشتن که مثل اون بابیماری به لاغری خودشان برسند ولی من همیشه از خدا میخواستم که لاغر بشم باسلامتی.
ولی ماها که چاق هستیم دیگه هیچ راه علاجی برای خودمان نمی دیدیم و همیشه میخواستیم از لاغر شدنمان لذت ببریم اون هم به هر صورت که بود و توهر شرایطی.
وقتی همسرم یا هر کسی بهم میگفتن که پاشو این کار رو بکن یا اون کار روبکن کمی لاغر شو. هم از اون هاوهم ازچاقی خودم بیشتر متنفر می شدم
من هم به لطف خدا از وقتی که در این مسیرزیباقرارگرفتم به مهم بودن پذیرش مشکلات برای رو به رو شدن و گذشتن از اون ها پی بردم استاد مشکل من هم از چاقی بود و پنجاه و شش سال ازاون می گذشت ولی من هم اون را نپذیرفته بودم و همانطور با چاقی در حال جنگ بودم و از چاقی ام متنفر بودم
وازدیدن خودم دراینه ودرعکسهابی زار بودم
وقتی بخواهی با چاقی صلح کنی کار دشوار وغیره ممکن خواهد بود چون که چاقیمان را تقصیرکار،همه ناکامی ها و رنجهای زندگیمان می دانستیم و صلح کردن با اون کار راحتی نبود
اما چون که خیلی سالها برای لاغریمان کوشش کرده بودیم ونتیجه ای حاصل نشده بود.
حالا با بودن دراین سایت و گوش کردن به فایل های آموزشی متوجه شدیم که باید با چاقیمان صلح کنیم و از دردوستی وارد شویم و در وضعیت مان تغییراتی بوجود آوریم
پذیرش و صلح کردن با چاقیمان تنها ارتباط با کنار آمدن با شرایط فعلی جسممان نبود و شامل بخشیدن و صلح کردن با همه کسانی بود که اون ها رو مقصر چاقیمان میدانستیم و همینطور اونهایی که بخاطر حرف هایی که در مورد چاقی مان سبب رنجش مان شده بودند هم می شد
و امروز متوجه می شویم که هر چه قدر زیادتر وضعیت جسممان را می پذیریم و از اون هایی که فکر میکردیم سبب بوجود آمدن چاقیمان شده اند صلح می کنیم حس آرامش زیادتری در ما بوجود می آورد. این حس آرامش سبب توانایی بیشتر در تغییر شرایط مان می شود و روز به روز حس توانایی لاغر شدن را در ما بوجود می آورد و امیدواری بیشتری در ما بوجود می آورد
ذوق و شوق و اشتیاق مان برای آموزش دیدن لاغری باذهن و عملکردن به اون چیزی که می اموزیم زیادتر می شود و از اون لحاظ که جسممان هنوز چاقه ولی از لحاظ ذهنیمان حس سبکی و لاغر شدن پیدا می کند
لذت حس لاغری ما را برای ادامه دادنمان و ماندنمان در این شرایط ذهنیمان تشویق می کند
نتیجه استمرارداشتن در این مسیر زیبای لاغری باذهن نه فقط ذهنمان ازنفرت ازچاقی راکم می کند بلکه ذوق و دوستی با لاغری رادرذهنمان بیشتر گسترش میدهد تا جایی که این تغییر ذهنیمان در جسممان آشکار می شود و وضعیت چاقیمان آغاز به تغییر کردن و لاغر شدنمان شروع می شود و با لطف و عنایت خداوندمهربان ادامه دار خواهد بود ان شاءالله.
ما در این مسیر لاغری باذهن می اموزیم که هر چه قدر زیادتر از چاقی یا هر موضوعی که مورد رضایتمان نباشد و نفرت داشته باشیم نه فقط سبب بهتر شدن شرایط مان نخواهد بود بلکه سبب بیشتر شدن اون موضوع در همه جنبه های زندگیمان خواهد بود
تنفر داشتن از هرچیزی یعنی به این معنی است که ما تایید و تاکید می کنیم که اون را می خواهیم هر چقدر بیشتر از چیزی متنفر باشیم در ذهن ناخوداگاهمان توجه وتمرکزمان زیادتر به اون موضوع بوجود می آوریم و تمرکز داشتن به هر چیزی سبب زیادتر شدن اون خواهد بود
تنفر داشتن یعنی من اون را نمیخواهم و نخواستن یعنی تایید به خواستن اون می شود
اون چیزی که مورد قبول ما نباشد در ذهن ناخوداگاهمان مثل چیزی که مورد علاقه مان است ثبت و ذخیره می شود
ذهن ناخوداگاهمان همیشه سعی می کند اون چیزی که مورد علاقه مان است رابیشتر و زیادتر کند
به همین خاطر است که خیلی چیزهای بیشتری در زندگیمان وجود دارد که سالها خواسته ورضایتمان نیستند وخیلی وقتها در مورد آن با دیگران حرف زدیم وگفتم که اون چیز سبب رنج و آزارمان شده وما نمی خواهیم ولی همیشه در زندگیمان هستند و سبب رنج و نفرتمان از خودشان می شوند
این فرمول اثر گذار را در جنبههای گوناگون زندگیمان می تونیم مشاهده کنیم خیلی مواقع شده که از رفتار همسرمان خانواده اش يا عده دیگری ناراحت شدیم هر دفعه رفتارهایشان ما را آزار و اذيت کرده ونفرت مانرا شدیدتر کردند
واین بیشتر شدن تنفر در ما اینقدر زیاد شده که تحمل اون رو نداشتیم و به دیگران بیان کردیم همیشه برای افراد در مورد رفتار ناپسند و ناراحت کننده اون ها حرف زدیم وگفتیم که از اون ها متنفریم
نتیجه متنفر شدنمان نه فقط سبب خوب شدن شرایط مان نشده بلکه باعث شده که رفتارهایشان هر دفعه به صورت بیشتری سبب رنجشمان شدند وما هر دفعه به این موضوع فکر کردیم که چرا اون ها فقط با ما این رفتاررا دارند واین حق ما نیست که اینطوری بامارفتاربشه
ماهر قدر از این شرایط که سبب رنجش و ناراحتیمان شده خیلی نفرت کنیم، ذهن ناخوداگاهمان این تنفر و عصبانیتمان راعشق و علاقه مان به اون موضوع می داند وهمیشه سعی می کند از اون چیز زیادتر در زندگیمان باشد
این جهان هستی پاسخ فرکانس های ذهن ناخوداگاهمان را به صورت همزمانی های هوشمندانه می دهد .
ما را در شرایطی قرار می دهد که از اون رفتارهاو تجربه های زیادتر به زندگیمان وارد کند
این روش عملکرد جهان هستی را آشکارا در سلامتی. روابط. کسب و کار ودیگر جنبه های مختلف زندگی ببینیم
تنفراز چاقی =چاقی بیشتر
تنفر از بی پولی =بی پولی و شرایط سخت تر
تنفر از رفتار دیگران =رفتار های نفرت انگیز زیادتر
تنفر از هر موضوعی =بیشتر و زیادتر شدن از اون موضوع
نتیجه آموزشهای ذهنی لاغری اول از تغییرهای حالت های درونی آغاز می شود وروز به روز در جسممان بوجود می آورد
تغییر داشتن فرمانهای مغزیمان برای خوردن موادغذای نتیجه اولیه آموزش ذهنی برای لاغریمان است
ما روز به روز تصمیم هایی می گیریم که قبل از اینکه با این سایت آشنا بشیم نمی توانستیم به راحتی بگیریم درجلسه های قبلی در مورد مانع های لاغرشدن حرف زدیم و مورد های مهمی را بررسی کردیم و برای رفع اون هاراهکارهای خوبی را درنظر گرفتیم
دراین جلسه یکی دیگه از موانع مهم لاغری را بررسی و برای رفع آن اقدام می کنیم
تنفر داشتن از چاقی به صورت مانع بزرگ در مسیر لاغری است
به مقداری که یکی از چاقی خودش نفرت داشته باشد در حالی که در سطح فکر اون از چاقی و چاق تر شدن نفرت دارد ولی برای مغز اون تنفر به معنی علاقه به چاق تر شدن است ودلیل آشکارا به این ادعا چاق تر شدن کسانی است که سال هاست از چاقی خودشان تنفر دارند و خیلی سعی کردند که لاغر شوند ولی در آخر سر اون ها چاق تر شدن واین ثابت می کند که توانایی تنفر داشتن در چاقی خیلی زیادتر از توانایی تصمیم گیری برای لاغرشدن است
در تمام لحظه ها که در زندگیمان چاقیمان را بررسی می کنیم در واقع داریم علاقه خودمان به چاق تر شدنمان را به ذهنمان ثابت می کنیم
ونتیجه این تلاش در علاقه داشتنمان به چاقی باعث شده که مغزمان دستورات منظم تروتداوم بیشتری برای چاقی زیاد تر جسممان را صادر کند
توجه کردن به این نکته وتلاش در برطرف کردن تنفر از چاقی باعث میشه که توجهمان به چاقی کاهش پیدا کند و روز به روز مغزمان دستور های چاق کننده کمتری را صادر کند
وحالا ما با اشتیاق و انگیزه ادامه می دهیم چون راه و مسیرمان درسته چون ذهن هوشمندی داریم و اون را نادرست برنامه ریزی کردیم واز امروز به بعد برنامههای مورد علاقه مان را به مغزمان می دهیم ودر مسیر سلامتی. برکت. شادی. تناسب اندام. حال خوب داشتن وثروت.
این کارهاراکه انجام می دهیم ساختن همین مسیر هستش
من دراین مسیر اینقدر آرام تغییر کردم که خودم هم متوجه نشدم واگه کسی ازم سؤال کنه که چکار کردی واقعآ نمی دانم که چه بگویم.
من فقط به فرمانهای مغزیم گوش کردم و انجام دادم. ترسهایم کم شد افکارم عوض شدند مسئولیتم راپذیرفتم استرس واضطرابهام کمتر شد و این کاهش استرس واضطراب =آرام شدن.مهربان شدن. ثابت نکردن چیزی به کسی. توجیه نکردن خودم. ولذت بردن ازاین مسیر زیبا
من همیشه خوردنهایم را باعث چاقیم میدانستم مثل نان. برنج. سیب زمینی. وشیرینیجات و خدا را شکر که با بودن دراین مسیرزیبا خیلی زیاد رفع شدن دیگه نه از خوردن شیرینی ترس دارم نه از نان و برنج.
دیگه ترسهام ریخته ومن هميشه به اندازه می خورم وازخوردنم لذت می برم خدایا شکرت
من همیشه با هر موضوعی حس ترس و چاقی داشتم ولی الان توانایی وانتخاب ولذت دارم
وامروز این حق رو به خودم می دهم که هر چیزی که مورد علاقه ام است رو انتخاب کنم چون بدن من هیچ فرقی بادیگران ندارد
ومن راه درستم را پیداکردم چون من دیگر ولع خوردن ندارم و اون چیزی را که دوست دارم به اندازه می خورم وخیلی راحت هستم
من چندسال بود که نه لباس خریده بودم نه خیاط رفته بودم اصلآ بازار نمی رفتم چه برسه برای خرید لباس فقط مواقعی که خودم رولاغرمیکردم به خیاط می رفتم تا برايم لباس بدوزد
من همیشه دوست داشتم که لباسهای رنگی بپوشم لباس تیره رودر مجالس عروسی میپوشیدم که لاغرتر دیده بشم.ولی لباسهای راحتیم رنگهای متفاوتی داشتند
ما با ساختن ذهن متناسب و لاغری. اعتماد به نفس مان تقویت می شود وحس قدرت پیدا میکنیم
ذهنمان اینقدر توانایی دارد که اضافه وزنمان رابرطرف کند
همانطور که چاقمان کرده لاغرمان هم می کند به همین راحتی واسونی.
حالا ازمزایای لاغری بگوییم
۱. متناسب باشم خوشحال ترو شادتر خواهم بود
۲. لاغر ترشوم مهربان تروملایمتر می شوم
۳. لباسهای سایزکوچکترورنگارنگ می پوشم
۴. لاغر ترو متناسب شدن=آرامش بیشتر وآسایش زیادتر
۵. متناسب شدن =سلامتی و تندرستی بیشتر
۶. با چاقی خودم صلح می کنم ومی پذیرمش چون اونها زاييده فکر های قبلیمان است
۷. با لاغرشدن حس خوشبختی زیادتر و انرژی بهتر خواهم داشت
۸. اعتماد به نفس و عزت نفسم بالاتر می رود
۹. باورهایم بیشتر می شود
من اطمینان و ایمان دارم که با تنظیم کردن ذهنم برای متناسب شدن و لاغری و توجه کردن به مزایاوفوایدلاغریم به دنیای متناسب شدن و لاغری قدم خواهم گذاشت ودرمتناسب شدن و لاغر شدن لذت دنیا را خواهم برد چون من در این مسیرزیباقرارگرفتم وبهتر از اون این هستش که لاغر شدن آسانترین راحتترین بهترین زیباترین وخوشمزه ترین کاردنیاست
همتون رو به خدای مهربان میسپارم تا نوشتن دیدگاه دیگر
خدایارویاورتان درامان خدا