0

انعطاف ذهن ناخودآگاه (چهارم – 1)

ذهن ناخودآگاه
اندازه متن

ذهن ناخودآگاه قابل دیدن نیست و ما شناخت واضحی از چگونگی عملکرد آن نداریم.

بنابراین کاملا طبیعی است که اگر تا به امروز از اینکه ذهن ما چه قدرتی در تعیین شرایط زندگی ما دارد اطلاع و آگاهی نداشته ایم.

ذهن ناخودآگاه در واقع حافظه بلند مدت مغز ما محسوب می شود.

ذخیره اطلاعات در مغز

ما در زندگی روزمره آگاهی و اطلاعات زیادی دریافت می کنیم اما همه آنها را ذخیره نمی کنیم.

چون ذخیره اطلاعاتی که کاربردی در زندگی ما نداشته باشد فقط باعث صرف انرژی جسم ما می شود و از آنجایی که مغز ما به شدت علاقمند به مصرف انرژی کمتر است بنابراین هر اطلاعات و آگاهی که مورد استفاده و کاربردی نباشد را بعنوان اطلاعات پایه و تاثیرگذار در ذهن ناخودآگاه ذخیره نمی کند.

اگر یک روز از زندگی خود را با دقت مورد بررسی قرار دهید به وضوح متوجه خواهید شد که آگاهی متنوعی از طریق افراد، رسانه ها و سایر روش های ارتباطی و از طریق های کانال شنوایی و بینایی به ذهن شما وارد می شود.

اما فقط آگاهی و اطلاعاتی در ذهن شما ثبت می شوند که موقع شنیدن یا دیده شدن باعث برانگیخته شدن احساس شما می شوند.

به این مثال توجه کنید.

شما در حال انجام کارهای روزمره خود در حانه هستید.

تلویزیون یا رادیو روشن است و صدای آن به گوش شما می رسد. بدون اینکه شما انتخاب کرده باشید چه شبکه ای یا چه برنامه ای پخش شود.

در مدت زمانی که شما مشغول انجام کارهای روزمره خود هستید چند برنامه مختلف پخش می شود و اطلاعات زیادی از طریق رسانه در فضای خانه شما پخش می شود.

شما به صورت پراکنده جملاتی را می شنوید اما برای شما اهمیتی ندارد و وارد ذهن ناخودآگاه شما نمی شود.

در یک لحظه که توجه شما به سمت صدای پخش شده جلب می شود مجری برنامه درباره تاثیر مصرف روغن های مایع در افزایش میزان چربی و در نتیجه بروز چاقی توضیح می دهد.

حس کنجکاوی شما برانگیخته می شود و با دقت بیشتری گوش می دهید.

مجری برنامه با استناد به تحقیقات علمی و پژوهشی معتبری سعی در مهم کردن توضیحات خود دارد.

از آنجایی که شما از قبل عقیده دارید برنامه های پخش شده از رسانه ها مورد تایید هستند و منبع صحیح دارند گفته های مجری را باور می کنید و احساس نگرانی در شما درباره مصرف روعن های مایع ایجاد می شود.

برای تحقیق بیشتر درباره آنچه شنیده اید با دیگران صحبت می کنید و آنها نیز اطلاعات خود را به آنچه شما شنیده اید اضافه می کنند. در این حالت شما در حال اهمیت دادن موضوع جهت ثبت در ذهن ناخودآگاه هستید.

هرچه بیشتر درباره این موضوع تحقیق کنید و گفتگو کنید به ترس و نگرانی شما از مصرف روغن مایع اضافه می شود و این در حالی است که روزانه از روغن مایع برای پخت و پز و سرخ کردن استفاده می کنید.

از بین همه آگاهی که از تلویزیون پخش شده بود تنها بخش توضیحات درباره مصرف روغن مایع که باعث برانگیخته شدن احساس شما شد در ذهن شما ذخیره می شود و چون شنیده های خود را تکرار کردید و درباره آن فکر کردید و احساس نگرانی شما بیشتر شد بعنوان اطلاعات پایه و تاثیرگذار در ذهن ناخودآگاه شما ثبت می شود.

از این پس شما با هر بار مصرف روغن مایع احساس ترس و نگرانی خواهید داشت و به مرور انتظار شما از وضعین جسمی خود تغییر میکند و چاق شدن خود را طبیعی می دانید چون روغن مصرف می کنید.

نکته جالب توجه این است که وقتی احساس ترس از مصرف روغن در ذهن ناخودآگاه شما ثبت شود دیگر تفاوتی ندارد به چه مقدار روغن مصرف میکنید.

چون قطعا شما بعد از شنیدن توضیحات ارائه شده سعی میکنید میزان مصرف روغن را کاهش دهید اما نیجه نهایی برای شما چاق شدن است چون ذهن ناخودآگاه کاری به مقدار مصرفی ندارد بلکه ملاک عمل ذهن احساسی است که شما از مصرف روغن دارید و همچنین انتظاری که از مصرف آن دارید.

این توضیح ساده چگونگی ثبت اطلاعات در ذهن ناخودآگاه است.

رفتارهای ما چگونه به عادت تبدیل می شوند

عادت های ما اطلاعاتی هستند که توسط خودمان در ذهن ناخودآگاه ثبت شده اند.

در زندگی هر فردی رفتارهای زیادی وجود دارد که فقط یک باز از او سر زده است و دیگر آن را تکرار نکرده است.

اما دلیل اینکه برخی رفتارهای ما به صورت تکرار شونده از ما سر می زنند و به عادت ما تبدیل می شوند این است که اولین بار که آن رفتار را انجام داده ایم قطعا احساس خوبی در ما ایجاد کرده است که ما تمایل داشتیم بار دیگر آن رفتار را تکرار کنیم.

با هر بار تکرار کردن آن رفتار احساس خوبی داشته ایم و همان لحظه تصمیم ما برای تکرار دوباره آن رفتار مصمم تر می شود و به راحتی پس از چند روز آن رفتار به عادت روزانه ما تبدیل می شود.

از آنجایی که مغز ما تمایل شدید به انجام کارهای تکراری دارد تا انرژی کمتری صرف کند همواره ما را ترغیب به ایجاد عادت ها می کند.

و به همین دلیل زندگی روزمره ما تشکیل شده از تعدادی رفتار تکرار شونده که هر روز آنها را تکرار می کنیم که به عادت روزمره زندگی ما تبدیل شده اند.

چرا عادت های خود را مضر می دانیم

تا زمانی که از رفتار تکرار شونده خود لذت می بریم هیچ مشکلی برای ما ایجاد نمی کنند.

اگر به هر دلیل اطلاعاتی دریافت کنیم که سبب شود از تکرار رفتار خود احساس ترس و نگرانی در ما ایجاد شود دیگر تکرار آن رفتار برای ما لذت بخش نخواهد بود.

تکرار رفتاری که روزی برای ما لذت بخش بود به راحتی به رفتاری که ترس آور است تبدیل می شود و نتایج این تغییر احساس نسبت به تکرار هر رفتاری نتایج نامناسبی برای ما به ارمغان می آورد.

دلیل اینکه ما عادت های خود را مسئول نتایج زندگی خود می دانیم این است که اطلاعاتی درباره مضرر بودن آن عادت دریافت کرده ایم و از آن موقع ترس از تکرار آن عادت در ما شکل گرفته است و این درحالی است که شاید دیده باشیم فرد دیگری همان عادت را دارد اما مشکلی که ما با آن عادت داریم را ندارد.

و این تفاوت در نتیجه بخاطر اطلاعاتی است که خودمان در ذهن ناخودآگاه خود ثبت کرده ایم.

آنچه در ذهن ناخودآگاه ثبت شده است را نمی شود با جنگ و مبارزه و تصمیم قاطع تغییر داد بلکه فقط به همان طریق که اطلاعات قبلی ذخیره شده است می توان اطلاعات جدید را ذخیره کرد.

در جلسه سوم ما درباره ترکیب جزئیات با علایق اصلی در زندگی خود مثال زدیم.

در این قسمت تصمیم داریم از این عادت معمول که همه ما تجربه آن را داریم برای اضافه کردن جزئیات به عادتی که دوست داریم اصلاح یا تغییر کند استفاده کنیم.

این کار به منزله وارد کردن اطلاعات جدید به پرونده عادت مورد نظر در ذهن ناخودآگاه است.

شما قادر به حذف پرونده اطلاعات عادت های خود نیستید چون ترک عادت کار سخت و دشواری است اما به راحتی می توان به اطلاعات پرونده مواردی را اضافه کرد.

اضافه کردن حرکت های جدید به عادت قبلی دقیقا مانند انتخاب لباس با رنگ اصلی مورد علاقه به همراه خطهای باریک از ترکیب رنگ دیگری است.

در این حالت ما عادت اصلی را حفظ می کنیم در حالی که تغییر کوچکی در آن ایجاد می کنیم.

این تغییر کوچک برای ذهم ما به راحتی قابل پذیرش خواهد بود.

لاغری با ذهن از طریق آموزش ذهنی صورت می گیرد

در این روش شما با آگاهی که درباره لاغر شدن به ذهن خود می دهید در واقع ذهن ناخودآگاه را هماهنگ با خواسته جسمی خود برای لاغری قرار می دهید.

انجام تمرینات مانند آشپزی کردن است.

شما اگر مقدار زیاد و متنوعی از مواد غذایی اولیه داشته باشید تا زمانی که مشغول پخت و پز نشوید غذای مورد علاقه تان آماده نمی شود.

نوشتن تمرینات لاغری با ذهن مانند آشپزی کردن که مواد اولیه را با هم ترکیب می کند، آگاهی هایی که به ذهن خود داده اید را با هم ترکیب و در هماهنگی با جسم شما قرار می دهد.

در واقع شما با نوشتن برنامه ریزی رفتاری جسم خود را تغییر می دهید.

منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.13 از 48 رای

https://tanasobefekri.net/?p=22441
159 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/05/24 18:36
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34416 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 331 کلمه

      سلام به همگی
      منم میخوام عادتهام رو کی خیلی کمتر شدن بازم کمتر کنم مثلا عادت چیپس و پفک و کرانچی خوردن رو که خیلی علاقه داشتم قبلا بخورم وبرای خودم کردم هر از گاهی ولی با یه تفاوت که هر وقت خواستم بخورم همه بسته رو یک دفعه نخورم شاید در حد نصف یا کمتر بخورم و بقیه اش بمونه برا روزی دیگه
      یا فست فود که قبلا خیلی علاقه داشتم تا اخر یه پیتزا رو به تنهایی بخورم یا یک ساندویچ کامل بخورم یا شایدم بیشتر میخوردم حالا هم هر وقت دلم خواست حالا یا درست کردم یا از بیرون خریدم نصف ساندویچ بشه یا از نصف بیشتر ولی اگه شده یه لقمه اش رو بزارم برای بعدا یا اینکه پیتزا رو به صورت اشتراکی با شوهرم یا دخترم بخورم
      یا اینکه با چایی عصرانه هر روز کیک و بیسکوییت نیارم چون خیلی شوهرم علاقه داره حالا یکبار هم ساده با یک قند کوچیک بخوریم یه بار هم با کیک ولی در حد یه برش خیلی کوچیک بخورم اگه میلم کشید
      ریزه خواری رو هم کمتر کنم دیگه از غذای اماده شده روی گاز ناخنک نزنم مخصوصا ته دیگ غذا تا تازه هست من نصف بیشتر رو نخورم اگه واقعا میل داشتم در حد یک تکه بردارم بقیه اش رو بزارم برا بقیه روی میز غدا
      یا اینکه خونه مامانم دیگه سریع به سمت گاز نرم که هر چی بود بخورم یا اگه رفتم در حد یه لقمه اکتفا کنم و بیام این طرف
      نا گفته نماند هر وقت خواستم یکی از این عادت هارو تکرار کنم یه صدایی هست که به من هشدار میده نخور چون نیاز نداری
      و الان دیگه خیلی کمتر شده این عادتام
      کلا من تمام عادت هام رو که اینجا گفتم خیلی کمرنگ شده والان خیلی تحت کنترل خودم هستن و دیگه همیشگی نیستن شاید هر از گاهی اتفاق بیفتن ولی همون رو هم به لطف خدا با این چالش از بین میبرم با همراهی استاد عطار روشن ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/06/02 15:11
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34416 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 164 کلمه

      سلام به همگی
      تکرار تمرین چهارم
      من یکی از عادتهام که میخوام داخل این چالش بر طرف بشه ریزه خواری بود در زمان های مختلف مثلا امروز داشتم برای ناهار بادمجان سرخ میکردم بعد من همیشه از غذای در حال سرخ شدن یه مقدار میخورم حالا نان هم کنارم بودمیخواستم گرم کنم و من امروز عادتم تکرار شد خوردم ا ز اون بادمجون ها قبل از اینکه بزارم روی میز برای ناهار ولی با یک راه جدید با نون نخوردم خالی چند تا خوردم اگه قبلا بود حتی نون هم در میوردم و تا داغ هستن تو نون میزاشتم و چند لقمه میخوردم ولی خوشحالم که عادتم بود حذف نشد ولی با یک کمی تغییر یا به قول استاد با یک راه جدید به رنگ مورد علاقه ام
      مرسی استاد تا میخواستم عذاب وجدان بگیرم که چه کاری بود اومدم این تمرین رو انجام دادم دیدم نه حالا یه تغییری هم بوده در عادتم پس راضی ام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/07/09 15:42
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34416 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 459 کلمه

      سلام
      من هم که عادت ریره خواری در زمانهای مختلف و در موقع مختلف داشتم یا ظهر قبل از عدا یا بعد از غذا برای جمع کردن میز یا بعدار ظهر بعد از خواب نیمروزی یا با چایی یا حین دادن غذا به پسرم کلی میخوردم یا آخر شب که یا چیپس و پفک میخوردم یا خونه مامانم از غذای روی گاز هر چی بود باید میخوررم یا …
      حالا من اصلا نمیخواهم این عادت رو ترک کنم چون برام یه مزیتهایی داشته که قبلا گفتم فقط میخواهم یه چیزی از این عادت تغییر بکنه نمیخوام حذفش کنم و نمیخواهم باهاش مبارزه کنم باید در صلح باشم باهاش پس میخواهم اگاهانه یه تغییری داخل اون به وجود بیارم مثلا من امروز ظهر که داشتم غذا درست میکردم و نون هم پیشم بود که گرمش کنم برای غذا همین جوری دو تیکه نون در حد یه بند انگشت جدا کردم و خالی گذاشتم داخل دهنم نمیدونم چرا اصلا مزه نمیداد ولی انجامش دادم اما ناراحت نیستم چون عادتم یه تغییری کرده خالی نون ر خوردم در مقدار خیلی کم اگه قبلا بود پای گاز یه عالمه لقمه میکردم و میخوردم تا نهار هم که بشه دوباره میخوردم پس خوشحالم از تکرار این عادتم به این شکل که تغییر کرده

      یا اینکه من دیشب یه پفک خریدم وقبلا خیلی دوست داشتم خودم به تنهایی تا اخرش رو بخورم ولی دیشب گفتم نه من یه نصفه میخورم هم عادتم رو داشتم هم لدت داره هم اون نصفه رو که نخوردم نماد تغییر برا خودم ولی خیلی راحت این کار رو کردم و احساس قدرت هم کردم که تونستم راحت از بقیه اش بگذرم احساس کردم زیاد برام نمیتونم همش رو بخورم پس یه تغییری ایجاد کردم در عادت پفک خوردنم و لذت بخش بود برام که قدرت در دست من
      هم لذت خور ن رو بردم هم لذت اینکه نصفش رو گذاشتم واز اون جالبتر قبلا که رژیم بودم اینکار رو میکردم نصفش رو نمیخوردم صبح که از خواب پا میشدم اول میرفتم سراغ پفک و بقیه اش رو میخوردم یعنی شب خواب نداشتم برا پفک که پاشم و بخورم ولی من اصلا ایندفعه همچین حسی نداشتم و نخوردم تا بعد از ظهر بقیه اش رو خوردم و اصلا هم عذاب وجدان نداشتم یعنی همینکه رقیه اش رو هم بعد از ظهر خوردم بازم خیلی تغییر هست در من و خدا رو شکر که لذت میبرم که چقدر تغییر در من به وجود اومده

      حقیقتا خیلی هم میلم نشده بود یعنی میتو نستم هم نخرم نه که بدم بیاد نه ولی اون حرص و ولع رو دیگه برا خوردنش ندارم ولی یه لحظه داخل سوپری گفتم بیا خودت رو محک بزن ببین برخوردت چطوره با پفک که خیلی دوست داشتی
      عالی بودم راضیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/03/05 21:06
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34416 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 720 کلمه

      آموزش ذهنی در نهایت  باعث میشه ذهن شما با جسم شما در هماهنگی  کامل  قرار بگیره  پس  وقتی در ذهن خواسته ی  لاغری باشه جسم به سمت اون خواسته حرکت میکنه و ما با نوشتن در  دفتر یا سایت   میاییم ذهن رو با جسم هماهنگ میکنیم .

      زمانی که داریم مینویسیم ذهن ما به هیچ چیز دیگه نمیتونه فکر کنه و این ارزشمند هست و تمرکز به خواسته باعث میشه اون  موضوع در  اولویت  ذهن  قرار بگیره و ذهن ما  کاری میکنه ما به اون الویت برسیم .

      بیایین این عادتمون رو  که انتخاب کردیم راه راه کنیم نه حذفش کنیم 

      یه عادتی که خیلی احساس خوبی به ما میده نیاز نیست ترکش کنیم آخه  بد که نمیگذره فقط کافیه ترکیبش کنی .

      هر وقت تونستی اون عادت رو تکرار کنی حذفش نکن فقط یه تغییر کوچیک داخلش ایجاد کن .

      پس باهاش مبارزه نکن و باهاش راه بیا و قلقش رو پیدا کن  حالا عادت من که چندین  لقمه اضافه تر بر دریافت پیغام  سیری بود آگاهانه یکم کمترش  میکنم مثلا بخور م ولی چهار لقمه نخورم  یه لقمه کمتر بخور م پس این شد که من اگر پیغام سیری رو گرفتم و خواستم اضافه تر بخورم یه لقمه کمتر بخورم تا احساس قدرت از این تغییر خودم پیدا کنم تا باور کنم در مسیر تغییرم تا  رفتارم با خواسته ام هماهنگ تر بشه تا ایمانم به خودم بیشتر بشه  که من میتونم جسم جدیدی به وجود بیارم تا باورهای بهتری پیدا کنم در مسیر لاعرشدن و اینطور ذهنم با من هامهنگتر میشه 

      و یا عصرها با چایی شیرینی  بخور م ولی مقدارش رو یکم‌کمتر کنم اگر خواستم بخورم ولی یه برش از شیرینی رو نخورم تا بازم احساس قدرت و در مسیر تغییر بودن پیدا کنم یا اینکه با خرما یا کشمش بخورم .

      پس عادت رو  حذفش نکن یه تغییری ایجاد کن مثلا استاد عادت خوردن  کیک با چایی رو داره پس میاد یک سوم رو نمیخوره و میزاشت بمونه و میگفت این همون تغییر هست و این عالیه هم عادت رو داری هم تغییری بهش داده پس خیلی باهاش مبارزه نکن که حذفش کنی تغییری بده که   احساس قدرت کنی با تغییری که دادی اینجور ذهنتون کاری دیگه بهتون نداره  و آروم هست .

      خیلی جالب هست استاد من خیلی وقته این رو متوجه شدم  که من باید  ذهنم رو اروم کنم تا کاری بهم نداشته باشه مثلا موقع ناهار میشه و  چون خیلی گرسنه نیستتم اگر نخورم  تا عصر وادار م میکنه نو ک نوک بزنم به غداها چون همش میگه تو که نخوردی یا اینکه احتمال داره همش حواسم به غدا باشه و ساعت  که کی دیگه برم بخورم و آرامش ندارم  یا …. پس گفتم به خودم حتی اگر در گرسنگی کامل نباشم که ممکنه بعضی از روزها این حالت رو داشته باشم میخورم در حد مقداری که سیر بشم و نه زیاده روی کنم و در واقع میخوام  ذهنم اروم بگیره و احساس خطر و ناارامی نکنه و یا احساس نکنه   انگار قرار قحطی بیادو یا انگار ……و با این کار  انصافا باعث میشه  خیلی کمتر از همیشه بخورم و  زودتر از بقیه مواقع هم سیر بشم و سریع دست  از غذا بکشم  پس منم همیشه هدفم آروم کردن ذهنم هست 

      همین امروز ظهر من زیاد گرسنم نبود و موقع ناهار شد خواستم نخورم ولی گفتم الان ذهنم اروم نمیگیره پس  خوردم ولی در حد یه کف دست نون و خیلی با حس خوب و سبکی از پای میز غدا پاشدم و اینطور هم من هم ذهنم اروم بودیم چون  نخوردن ناهار ممکنه خیلی برای خودم و ذهنم خوشایند نباشه نمیدونم یا شاید باعث بشه خیلی تا عصر یا شب  دست دست کنم که اصلا مدتها هست دیگه این عادت ریزه خواری رو ندارم یا اینکه شب بیشتر بخوام بخورم چون ظهر نخوردم  نمیدونم دقیق  چه عواقبی داره چون من از وقتی که در دوره هستم هیچ وعده ی رو نشده حذف کنم میخورم ولی بسته به نیاز اون روزم میخورم یه روز کمتر یه روز بیشتر حالا بستگی داره در اون روز من چه مقدار نیاز داشته باشم .

       پس همان طور که بالا گفتم من میخوام در عادتهای خودم یک تغییر کوچیک ایجاد کنم از فردا وقتی پیعام سیری رو گرفتم اگر شد که دیگه نخورم اگر دیدیم دوست دارم بخورم یه قاشق از همیشه کمترش کنم شاید اصلا اضافه نخورم 

      و عصرها چایی با خرما بخورم یا شیرینی رو نصف کنم با کارد که کامل نخورم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/12/22 18:17
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34416 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 765 کلمه

      سلام بر استاد گرامی و دوستان پر انگیزه ام 

      بازم استاد دارن از مزایای نوشتن میگن. که چقدر به ما کمک می‌کنه و  بازم استاد به ما اطمینان میده و اثبات می‌کنه در روش ذهنی با نوشتن ما میتونیم ذهن. رو با جسم هماهنگ کنیم و به هدفمون برسیم اصلا با نوشتن ما تمرکز میکنیم روی  موضوع دلخواهمون  و حواسمون رو از روی بقیه ی موضوعات  نا دلخواه برمیداریم و با استمرار در این کار موضوع لاغری برای ذهن ما در اولیت شناخته میشه و باعث میشه ما به هدفمون برسیم .

      در قسمت قبل با انجام تمرینات  من برام عادی شد که من بارها یه چیزی رو میخواستم ولی مشابه اش رو یا یه مورد دیگه گرفتم و  اون چیز بد هم نبوده مثل آخرین خرید خودم که خرید  رو تختی  برای تخت خواب پسرم بود که شبیه اون چیزی که میخواستم خریدم و بد هم نشده .

      و اما من یه  عادتی دارم که برای بهتر شدن در  اون عادتم  در چالش شرکت کردم اونم این بود که وقتی غذایی خوشمزه بود و یا مورد پسند من بود و یا من از اون مزه خوشم اومد من بیشتر از نیازم مصرف میکنم و بعد حالم از انجام اون عادت  بد میشه اما یاد گرفتم با این چالش که دیگه حالم بد نشه و به مزایای اون عادت فکر کنم و اصلا ناراحت نشم و  بعد بیام داخل اون عادتم یه  تغییر جدید کنم نه که حذفش کنم یعنی به قول استاد داخلش راه ایجاد کنیم نه که حذفش کنیم و به خودت بگو این عادت که به ما لذت میده پس چرا ترکش کنم  نیازی به این کار نیست چون به ما که بد نمی‌گذره فقط می‌خوام بگم داخل اون عادت خودم باید  تنوع ایجاد کنم و یه راه ایجاد کنم (داخل پرانتز باید بگم من تا یه مدت قبل با تمام غذاها اینطور رفتار میکردم که علاوه بر سیری لقمه های اضافه می‌خوردم اما با تمرین و تکرار و بودن در مسیر جدیدا فقط با بعضی غذا ها اینجور هستم  و اگر غذایی رو دوست نداشته باشم به راحتی رها میکنم و نمی‌خورم و یا کم میخورم. پس من تا حالا هم که  در دوره ها بودم کلی مهارت و رفتار. جدید درست پیدا کردم و اما می‌خوام بازم به سمت عالیتر شدن حرکت کنم )

      پس من هر وقت خواستم دوباره عادتم رو تکرار کنم باید داخل اون یه تغییر یا یک راه ایجاد کنم و اصلا دست به اون عادتم نزنم یعنی  حذفش نکنم چون با این کار ذهن من می‌ترسه و یا رنگ خطری  براش میشه و بدتر اون عادت به ما میچسبه همانطور که استاد در فایلهای قبل گفت در مقابل هیچ چیز و یا عادتی قد علم نکنید و یا با اون مبارزه نکنید و یا بخوابین اون رو حذف کنید  بلکه بر عکس در صلح باشید و اون عادت رو بپذیرید فقط به تغییر کوچیک  ایجاد کنید پس باهاش راه بیا و دوست شو و از تکرار اون عادت ناراحت نباش (پس هر موقع تکرارش کردم باید ناراحت نشم باید بگم خب این که عادت بدی نیست چون کلی لذت برام داره  پس من و این یکم اضافه تر خوردن با هم دوست صمیمی هستیم که هر از گاهی در رفتارم  شاید   ببینمش ) پس آگاهانه یه جایی ازاین رفتارم رو می‌خوام تغییر بدم مثلا زمانش رو یا مقدار خوردنش رو و یا ….رو تغییر میدیم.

      پس من هر وقت غذایی جلوی من بود که خوشمزه بود و یا مزه اش رو دوست داشتم  و یا گفتم  چقدر رمن  از این غذا خوشم میاد   به اندازه نیازم میخورم و حالا اگر گفتم نه این غذا خیلی خوبه و دوسش  دارم حالا  باید یه تغییر ایجاد کنم یعنی از این به بعد یا لقمه اضافه تر میخورم یا دو لقمه اضافه تر  میخورم و یا  دو لقمه ی کوچک باسایز متفاوت  از  لقمه های همیشه ی خودم  میخورم  چون از انجام این کار خیلی لذت میبرم و حالم رو خوب می‌کنه پس انحامش میدم  اما با ایجاد کردن یه راه کوچیک  به  اون عادت همیشگی خودم   .پس اگر لقمه ای موند داخل بشقابم  باید از این صحنه  لذت ببرم. که هم اون عادت  همیشگی رو داشتم هم توانایی  و قدرت در نخوردن اضافه ها رو داشتم  پس باید این برنامه ی  فعلی من باشه تا هم لذت انجام دادن  اون عادت با من باشه هم لذت از قدرت و توانایی در نخوردن با من باشه اینجوری دیگه ذهن من کاری به من نداره  و با من مبارزه نمیکنه و آروم هست چون فقط یه راه. ایجاد کردم یا همون یک  تغییر  رو ایجاد کردم .

      من در مسیر تغییر کردنم و شاد و پر انرژی به راهم ادامه میدم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/04/24 16:48
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34416 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 432 کلمه

      سلام به همگی 

      من با انجام  این تمرینات بین ذهن و جسم خودم  هماهنگی ایجاد میکنم چون هنگام انجام تمرینات تمرکزم کامل میاد روی هدفم  و اینطور ذهنم با هدفم هماهنگ میشه .و نتیجه راحت تر رقم میخوره .

      من  در جلسه قبل یادم گرفتم میشه در علاقم تنوع ایجاد کرد .

      پس میشه در عادتم هم تنوع ایجاد کنم و  باید  به خودم بگم خیالت راحت من نمیخوام این عادت رو ترک کنم و فقط میخوام داخل این عادت تنوع ایجاد کنم  پس ادعا نکن برای ذهنت نه من نمیخوام دیگه عادت رو داشته باشم نه باهاش  راه بیا و اون رو بپذیر و فقط اگاهانه یه تغییری در اون ایجاد کن مثلا زمان اون رو یا مقدار اون رو تغییر بده یا تعداد دفعات اون رو تغییر بده .

       مثلا همین الان برای پسرم شیرینی ابنباتی  ریز میوه ای که مدتها هست داخل بخچال موندن   کسی نمیخوره اوردم و اما چون در دستم چند رنگش بود خودمم یه دونه از اونها برداشتم  و گذاشتم داخل  دهانم در صورتی که همیشه اونها رو دیدم اما نخوردم ولی امروز برای پسرم که کمی کسالت داره اوردم   خودم هم یک دونه  برداشتم اما نزاشتم حالم بد بشه گفتم حالا دوست داشتی بعد از مدتها یه دونه(  که خیلی هم ریز هستند )خوردی عیب که نداره  بپدیر این رفتار  ریزه خواری در تو عادت شده و به خودت بگو میشه  خیلی کم اون رو تغییر  بدم مثلا حالا برداشتم اما دفعه بعد هر کس هر چیزی خواست من براش بردم نباید لب بزنم یعنی حو اسم رو بدم در این عادتم یه تعییری ایجاد کنم  .

      پس هر اضافه ی غدا  رو نخور و لذت ببر از این نخورده هاو به خودت بگو من میتونم به همین راحتی به اموزشها عمل کنم اصلا کار  سختی  نیست ببین من با این کار هم احساس قدرت میکنم هم با عادتم در جنگ نیستم و اینطور  ذهن کاری به من نداره .

      حقیفتا من به دنبال این هستم که احساس قدرت و توانایی بیشتر  کنم اگر با انجام همین تمرین احساس قدرت میکنم پس میخوام با این کار ساده به حس قدرت برسم پس با دل و جون میخوام انجامش بدم .

      پس چطور هر بار غذایی برای بقیه کشیدم نوک نزنم ؟؟ و این عادتم رو کمرنگ کنم  ؟؟

      . اگر در طول روز  یه بار   تکرار شد عیب نداره اما بار بعدی دیگه انجام ندم و لذت ببرم که بود و من در اون موقعیت قرار گرفتم اما نخوردم پس راه ایجادی من در این تغییر این هست اگر یک بار نوک زدم میتونم دفعه بعدی نوک نزنم و این کار لذت بخش رو تجربه کنم و حس قدرت کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/03/06 11:58
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34416 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 99 کلمه

      سلام استاد عزیز

      چقدر عالی هست که اینقدر پا به پای بچه های سایت جلو میرید و  و خودتون کامنتها رو میخونید و ما رو همراهی میکنید و هر جا نیاز بود بچه ها رو راهنمایی میکنید  ولی متوجه نشدم یعنی کارم درسته ؟؟؟یا نه غلط هست ؟؟؟که با کم خوردن در موقعی که خیلی گرسنه نیستم  ذهنم رو اروم میکنم ؟؟؟؟.

      چرا دیدگاهم هیچ مدالی نگرفته ؟؟؟؟؟یعنی دیدگاهم  مشکل داشته ؟؟؟؟استاد اگر دیدگاهم  موردی داره دوباره انجام بدم تا درک درستی پیدا کنم ولی  در جوابی که استاد شما به من دادین  حرف های من رو تایید کردین درسته ؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم