0

انعطاف ذهن ناخودآگاه (چهارم – 1)

ذهن ناخودآگاه
اندازه متن

ذهن ناخودآگاه قابل دیدن نیست و ما شناخت واضحی از چگونگی عملکرد آن نداریم.

بنابراین کاملا طبیعی است که اگر تا به امروز از اینکه ذهن ما چه قدرتی در تعیین شرایط زندگی ما دارد اطلاع و آگاهی نداشته ایم.

ذهن ناخودآگاه در واقع حافظه بلند مدت مغز ما محسوب می شود.

ذخیره اطلاعات در مغز

ما در زندگی روزمره آگاهی و اطلاعات زیادی دریافت می کنیم اما همه آنها را ذخیره نمی کنیم.

چون ذخیره اطلاعاتی که کاربردی در زندگی ما نداشته باشد فقط باعث صرف انرژی جسم ما می شود و از آنجایی که مغز ما به شدت علاقمند به مصرف انرژی کمتر است بنابراین هر اطلاعات و آگاهی که مورد استفاده و کاربردی نباشد را بعنوان اطلاعات پایه و تاثیرگذار در ذهن ناخودآگاه ذخیره نمی کند.

اگر یک روز از زندگی خود را با دقت مورد بررسی قرار دهید به وضوح متوجه خواهید شد که آگاهی متنوعی از طریق افراد، رسانه ها و سایر روش های ارتباطی و از طریق های کانال شنوایی و بینایی به ذهن شما وارد می شود.

اما فقط آگاهی و اطلاعاتی در ذهن شما ثبت می شوند که موقع شنیدن یا دیده شدن باعث برانگیخته شدن احساس شما می شوند.

به این مثال توجه کنید.

شما در حال انجام کارهای روزمره خود در حانه هستید.

تلویزیون یا رادیو روشن است و صدای آن به گوش شما می رسد. بدون اینکه شما انتخاب کرده باشید چه شبکه ای یا چه برنامه ای پخش شود.

در مدت زمانی که شما مشغول انجام کارهای روزمره خود هستید چند برنامه مختلف پخش می شود و اطلاعات زیادی از طریق رسانه در فضای خانه شما پخش می شود.

شما به صورت پراکنده جملاتی را می شنوید اما برای شما اهمیتی ندارد و وارد ذهن ناخودآگاه شما نمی شود.

در یک لحظه که توجه شما به سمت صدای پخش شده جلب می شود مجری برنامه درباره تاثیر مصرف روغن های مایع در افزایش میزان چربی و در نتیجه بروز چاقی توضیح می دهد.

حس کنجکاوی شما برانگیخته می شود و با دقت بیشتری گوش می دهید.

مجری برنامه با استناد به تحقیقات علمی و پژوهشی معتبری سعی در مهم کردن توضیحات خود دارد.

از آنجایی که شما از قبل عقیده دارید برنامه های پخش شده از رسانه ها مورد تایید هستند و منبع صحیح دارند گفته های مجری را باور می کنید و احساس نگرانی در شما درباره مصرف روعن های مایع ایجاد می شود.

برای تحقیق بیشتر درباره آنچه شنیده اید با دیگران صحبت می کنید و آنها نیز اطلاعات خود را به آنچه شما شنیده اید اضافه می کنند. در این حالت شما در حال اهمیت دادن موضوع جهت ثبت در ذهن ناخودآگاه هستید.

هرچه بیشتر درباره این موضوع تحقیق کنید و گفتگو کنید به ترس و نگرانی شما از مصرف روغن مایع اضافه می شود و این در حالی است که روزانه از روغن مایع برای پخت و پز و سرخ کردن استفاده می کنید.

از بین همه آگاهی که از تلویزیون پخش شده بود تنها بخش توضیحات درباره مصرف روغن مایع که باعث برانگیخته شدن احساس شما شد در ذهن شما ذخیره می شود و چون شنیده های خود را تکرار کردید و درباره آن فکر کردید و احساس نگرانی شما بیشتر شد بعنوان اطلاعات پایه و تاثیرگذار در ذهن ناخودآگاه شما ثبت می شود.

از این پس شما با هر بار مصرف روغن مایع احساس ترس و نگرانی خواهید داشت و به مرور انتظار شما از وضعین جسمی خود تغییر میکند و چاق شدن خود را طبیعی می دانید چون روغن مصرف می کنید.

نکته جالب توجه این است که وقتی احساس ترس از مصرف روغن در ذهن ناخودآگاه شما ثبت شود دیگر تفاوتی ندارد به چه مقدار روغن مصرف میکنید.

چون قطعا شما بعد از شنیدن توضیحات ارائه شده سعی میکنید میزان مصرف روغن را کاهش دهید اما نیجه نهایی برای شما چاق شدن است چون ذهن ناخودآگاه کاری به مقدار مصرفی ندارد بلکه ملاک عمل ذهن احساسی است که شما از مصرف روغن دارید و همچنین انتظاری که از مصرف آن دارید.

این توضیح ساده چگونگی ثبت اطلاعات در ذهن ناخودآگاه است.

رفتارهای ما چگونه به عادت تبدیل می شوند

عادت های ما اطلاعاتی هستند که توسط خودمان در ذهن ناخودآگاه ثبت شده اند.

در زندگی هر فردی رفتارهای زیادی وجود دارد که فقط یک باز از او سر زده است و دیگر آن را تکرار نکرده است.

اما دلیل اینکه برخی رفتارهای ما به صورت تکرار شونده از ما سر می زنند و به عادت ما تبدیل می شوند این است که اولین بار که آن رفتار را انجام داده ایم قطعا احساس خوبی در ما ایجاد کرده است که ما تمایل داشتیم بار دیگر آن رفتار را تکرار کنیم.

با هر بار تکرار کردن آن رفتار احساس خوبی داشته ایم و همان لحظه تصمیم ما برای تکرار دوباره آن رفتار مصمم تر می شود و به راحتی پس از چند روز آن رفتار به عادت روزانه ما تبدیل می شود.

از آنجایی که مغز ما تمایل شدید به انجام کارهای تکراری دارد تا انرژی کمتری صرف کند همواره ما را ترغیب به ایجاد عادت ها می کند.

و به همین دلیل زندگی روزمره ما تشکیل شده از تعدادی رفتار تکرار شونده که هر روز آنها را تکرار می کنیم که به عادت روزمره زندگی ما تبدیل شده اند.

چرا عادت های خود را مضر می دانیم

تا زمانی که از رفتار تکرار شونده خود لذت می بریم هیچ مشکلی برای ما ایجاد نمی کنند.

اگر به هر دلیل اطلاعاتی دریافت کنیم که سبب شود از تکرار رفتار خود احساس ترس و نگرانی در ما ایجاد شود دیگر تکرار آن رفتار برای ما لذت بخش نخواهد بود.

تکرار رفتاری که روزی برای ما لذت بخش بود به راحتی به رفتاری که ترس آور است تبدیل می شود و نتایج این تغییر احساس نسبت به تکرار هر رفتاری نتایج نامناسبی برای ما به ارمغان می آورد.

دلیل اینکه ما عادت های خود را مسئول نتایج زندگی خود می دانیم این است که اطلاعاتی درباره مضرر بودن آن عادت دریافت کرده ایم و از آن موقع ترس از تکرار آن عادت در ما شکل گرفته است و این درحالی است که شاید دیده باشیم فرد دیگری همان عادت را دارد اما مشکلی که ما با آن عادت داریم را ندارد.

و این تفاوت در نتیجه بخاطر اطلاعاتی است که خودمان در ذهن ناخودآگاه خود ثبت کرده ایم.

آنچه در ذهن ناخودآگاه ثبت شده است را نمی شود با جنگ و مبارزه و تصمیم قاطع تغییر داد بلکه فقط به همان طریق که اطلاعات قبلی ذخیره شده است می توان اطلاعات جدید را ذخیره کرد.

در جلسه سوم ما درباره ترکیب جزئیات با علایق اصلی در زندگی خود مثال زدیم.

در این قسمت تصمیم داریم از این عادت معمول که همه ما تجربه آن را داریم برای اضافه کردن جزئیات به عادتی که دوست داریم اصلاح یا تغییر کند استفاده کنیم.

این کار به منزله وارد کردن اطلاعات جدید به پرونده عادت مورد نظر در ذهن ناخودآگاه است.

شما قادر به حذف پرونده اطلاعات عادت های خود نیستید چون ترک عادت کار سخت و دشواری است اما به راحتی می توان به اطلاعات پرونده مواردی را اضافه کرد.

اضافه کردن حرکت های جدید به عادت قبلی دقیقا مانند انتخاب لباس با رنگ اصلی مورد علاقه به همراه خطهای باریک از ترکیب رنگ دیگری است.

در این حالت ما عادت اصلی را حفظ می کنیم در حالی که تغییر کوچکی در آن ایجاد می کنیم.

این تغییر کوچک برای ذهم ما به راحتی قابل پذیرش خواهد بود.

لاغری با ذهن از طریق آموزش ذهنی صورت می گیرد

در این روش شما با آگاهی که درباره لاغر شدن به ذهن خود می دهید در واقع ذهن ناخودآگاه را هماهنگ با خواسته جسمی خود برای لاغری قرار می دهید.

انجام تمرینات مانند آشپزی کردن است.

شما اگر مقدار زیاد و متنوعی از مواد غذایی اولیه داشته باشید تا زمانی که مشغول پخت و پز نشوید غذای مورد علاقه تان آماده نمی شود.

نوشتن تمرینات لاغری با ذهن مانند آشپزی کردن که مواد اولیه را با هم ترکیب می کند، آگاهی هایی که به ذهن خود داده اید را با هم ترکیب و در هماهنگی با جسم شما قرار می دهد.

در واقع شما با نوشتن برنامه ریزی رفتاری جسم خود را تغییر می دهید.

منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.09 from 35 votes

https://tanasobefekri.net/?p=22441
برچسب ها:
151 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Somayeh
      1400/04/30 20:03
      مدت عضویت: 1441 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 266 کلمه

      با سلام

      رام کردن آرام آرام  ذهن 

      منم یکی از عادتهای نادرستم این بود که یک استکان چای رو که میخاستم بخورم دستم که داخل قندان میرفت ناخودآگاه ۵ تا ۶ تا قند روبرمیداشتم و باهاش چاییمو نوش جان میکردم . الان دقیقا این کار رومیکنم منتها قبلش قند رو نصف میکنم و دردستم میزارم و ذهنم گول میخوره و همون دفعات رو انجام میدم تا چایمو بخورم و ذهنم اصلا مخالفت نمیکنه . بعد مدتی کم کم قند رو دوباره ریزترش کردم وهمون چای رو باهمان دفعات میخورم وچقدرهم برام لذت بخشه.

      یا بیسکویت  رو قبلا درچای یه کم خیس میدادم و با چای میخوردم وکلی بیسگویت رو با یه استکان چای میخوردم . اما الان تعداد کمتری بیسکویت روبرمیدارم ونصفش میکنم و هربار یکیشو با چای میخورم وچقدر هم برام لذت بخشه.

      یا بشقاب کوچکتری رو انتخاب میکنم و توش برنج میریزم برنج که تموم بشه منم سیرم .

      یا برای عادت نادرست با عجله غذا خوردنم همش خودمو درنظرمیگیرم که دریک مهمانی باکلاس و با آدم های سرشناس دارم غذا میخورم وآرام آرام غذامو میخورم .حتی صاف میشینم وقوز نمیکنم سینه صاف و تکیه به صندلی .

      من الان جدیدا یک کاری رو درست انجام بدم انگشتان چهارم  و سوم دست چپم به صورت علامت بیشتری به سمت بالا میبرم و نشونه موفقیت من تو کارهاست . واگه بتونم هرجه بیشتر در طول روز این حالت رو نمایش بدم نشونه پیروزی من تو کارهامه ولذت میبرم . و من چون عاشق اول بودن ورقابت وپیروزیم بهم لذت میده . وبهتر این روشها رو انجام میدم . 

      اینها شگردهای منه برای رام کردن ذهن خودمه . وچقدر هم لذت میبرم .😁

      و 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Somayeh
      1400/04/31 09:13
      مدت عضویت: 1441 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 443 کلمه

      با سلام 

      الان که دوباره یه باره دیگه متن رو خوندم و فایل رو گوش دادم استنباطم از درس امروز این جوریه؟  

      زمانی که با یه موضوعی در زندگی روبه رومیشی که احساست به اون موضوع بد هست باید بازم بهش عشق بورزی و به جنبه های خوبش نگاه کنی کم کم احساست به اون موضوع خوب میشه و از ناحیه احساس خوب افکار خوب میاد سراغت که چی کارکنی وهمون کار روانجام میدی و برات لذت بخشه .

      مثلا چند ماه پیش که هوا خیلی سرد و یخی بود یکی از شبها من رفتم تا ایوان کاری انجام بدم خواهرزادم در  رو از درون قفل میکنه و من با لباس خونگی نازک روی ایوان با اون سرما بودم . من تنها کاری که کردم به خوبیهاش فکر کردم و باخودم گفتم اون کودک هستش عاشق شلوغی وشیطنته و لذت میبره خونه هم که کسی رو نداره باهاش بازی کنه میاد خونه ما بامن بازی میکنه وهمینجور که افکار خوب رو توذهنم مرور میکردم فکری اومد سرم که روهمون ایون بشینم و بیخالش بشم یه کمی که نشستم خودش اومد در رو بازکرد و منوبغل کردورفتیم خونه . 

      حالا درموقع چالش با ناخواسته ها به نظرم همینه اول بایستی با اون عادت بد که داریم به خوبیهاش توجه کنیم واحساسمون رو به اون عادت خوب کنیم کم کم فکرهای خوب میاد سرم و من اون کار روانجام میدم .

      با گوش دادن فایل وانجام تمرینات و تمرکز بر اون احساسمون رو خوب خوب کنیم به اون عادت بد .

      وزمانی که با اون عادت بد مثلا پرخوری میخایم روبه روشیم فکرهای خوب میاد سرمون و اون رو انجام میدیم مثل مثالهایی که در تمرین قبلی گفتم و مطمنا هرچه احساسمو خوب تر کنم راهکارهای قوی تر وبهتر میاد تو سرم که عادتم رو هرسری کمرنگ کمرنگ میکنه 

      مثلا همین چای که با کلی قند میخوردم الان که حسم رو با شیرینیجات خوب کردم و از فوایدش نوشتم یه مدت قندکمتر رو با دستم تکه تکه میکردم وتعدادش که  زیادتر شد همون دفعات قبلی اونا رو مصرف میکردم .

      وفکری که امروز صبح به ذهنم موقع صرف صبحونه اومد اینکه چه نیازی هست که من چایی رو داغ  دوست داشته باشم بخورم اومدم به حالت گرم خوردم وقند کمتری هم مصرف شد . من فقط احساسمو به قند خوب کردم فکرهای خوب اومد سرم و واقعا لذت بخشه .

      من همش فکرمیکردم درمقابل ناخواسته هایی که رفتار انسانی هست بایستی احساسمون رو خوب کنیم هیچ وقت فکر نمیکردم که در مقابل ناخواسته عادت غذایی نادرست هم بایستی احساسمون رو خوب کنیم .

      حالا میفهمم که هرچه از این سیستم جهان هستی بدونم یه قطره درمقابل اقیانوس هم نمیشه .

      پس هرچه بیشتر آگاهیهامو زیاد کنم زندگی برای من لذت بخش تر خواهد بود .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/10/26 11:09
      مدت عضویت: 1441 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 158 کلمه

      سلام برهمگی

      من که دیروز عشق ورزیدن رو به کیکی که همراه چای میخوردم انجام دادم حتی بدون راه راه هم جواب گرفتم ودیروز یک نصفه کیک با چایی خوردم و امروز هم همینطور .

      نه اینکه نخام نتونستم بخورم .

      هرچقدر عشق بورزیم به ناخواسته انگار اون محو میشه .

      الان عادت بد غذایی ندارم . فقط بعضی روزها که شاید ماهی یک یا دو روز باشه رفتار غلط ازم سرمیزنه که خودم متوجه میشم.

      که سعی میکنم ارتباط اون روز  رو بارفتارم بسنجم ‌ .

      الان که این کامنت رو نوشتم حس فوق العاده خوبی دارم چون از سایز لباسهام متوجه شدم وزن ام اومد پایین .

      مانتویی که سه سال پیش خریدم وبرام تنگ بود الان برام گشاد شد . 

      جورابام که هر دوسه ماه پاره میشدند و من ربطش میدادم به جنس جوراب . الان همون مدل جورابام از پاییزتا الان سالم هستند .

      استاد بازم به خاطر اینهمه فایل رایگان که سخاوتمندانه دراختیارمون میزارید که از زندگیمون  بیشتر لذت ببریم ممنونم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم