ذهن ناخودآگاه قابل دیدن نیست و ما شناخت واضحی از چگونگی عملکرد آن نداریم.
بنابراین کاملا طبیعی است که اگر تا به امروز از اینکه ذهن ما چه قدرتی در تعیین شرایط زندگی ما دارد اطلاع و آگاهی نداشته ایم.
ذهن ناخودآگاه در واقع حافظه بلند مدت مغز ما محسوب می شود.
ذخیره اطلاعات در مغز
ما در زندگی روزمره آگاهی و اطلاعات زیادی دریافت می کنیم اما همه آنها را ذخیره نمی کنیم.
چون ذخیره اطلاعاتی که کاربردی در زندگی ما نداشته باشد فقط باعث صرف انرژی جسم ما می شود و از آنجایی که مغز ما به شدت علاقمند به مصرف انرژی کمتر است بنابراین هر اطلاعات و آگاهی که مورد استفاده و کاربردی نباشد را بعنوان اطلاعات پایه و تاثیرگذار در ذهن ناخودآگاه ذخیره نمی کند.
اگر یک روز از زندگی خود را با دقت مورد بررسی قرار دهید به وضوح متوجه خواهید شد که آگاهی متنوعی از طریق افراد، رسانه ها و سایر روش های ارتباطی و از طریق های کانال شنوایی و بینایی به ذهن شما وارد می شود.
اما فقط آگاهی و اطلاعاتی در ذهن شما ثبت می شوند که موقع شنیدن یا دیده شدن باعث برانگیخته شدن احساس شما می شوند.
به این مثال توجه کنید.
شما در حال انجام کارهای روزمره خود در حانه هستید.
تلویزیون یا رادیو روشن است و صدای آن به گوش شما می رسد. بدون اینکه شما انتخاب کرده باشید چه شبکه ای یا چه برنامه ای پخش شود.
در مدت زمانی که شما مشغول انجام کارهای روزمره خود هستید چند برنامه مختلف پخش می شود و اطلاعات زیادی از طریق رسانه در فضای خانه شما پخش می شود.
شما به صورت پراکنده جملاتی را می شنوید اما برای شما اهمیتی ندارد و وارد ذهن ناخودآگاه شما نمی شود.
در یک لحظه که توجه شما به سمت صدای پخش شده جلب می شود مجری برنامه درباره تاثیر مصرف روغن های مایع در افزایش میزان چربی و در نتیجه بروز چاقی توضیح می دهد.
حس کنجکاوی شما برانگیخته می شود و با دقت بیشتری گوش می دهید.
مجری برنامه با استناد به تحقیقات علمی و پژوهشی معتبری سعی در مهم کردن توضیحات خود دارد.
از آنجایی که شما از قبل عقیده دارید برنامه های پخش شده از رسانه ها مورد تایید هستند و منبع صحیح دارند گفته های مجری را باور می کنید و احساس نگرانی در شما درباره مصرف روعن های مایع ایجاد می شود.
برای تحقیق بیشتر درباره آنچه شنیده اید با دیگران صحبت می کنید و آنها نیز اطلاعات خود را به آنچه شما شنیده اید اضافه می کنند. در این حالت شما در حال اهمیت دادن موضوع جهت ثبت در ذهن ناخودآگاه هستید.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
هرچه بیشتر درباره این موضوع تحقیق کنید و گفتگو کنید به ترس و نگرانی شما از مصرف روغن مایع اضافه می شود و این در حالی است که روزانه از روغن مایع برای پخت و پز و سرخ کردن استفاده می کنید.
از بین همه آگاهی که از تلویزیون پخش شده بود تنها بخش توضیحات درباره مصرف روغن مایع که باعث برانگیخته شدن احساس شما شد در ذهن شما ذخیره می شود و چون شنیده های خود را تکرار کردید و درباره آن فکر کردید و احساس نگرانی شما بیشتر شد بعنوان اطلاعات پایه و تاثیرگذار در ذهن ناخودآگاه شما ثبت می شود.
از این پس شما با هر بار مصرف روغن مایع احساس ترس و نگرانی خواهید داشت و به مرور انتظار شما از وضعین جسمی خود تغییر میکند و چاق شدن خود را طبیعی می دانید چون روغن مصرف می کنید.
نکته جالب توجه این است که وقتی احساس ترس از مصرف روغن در ذهن ناخودآگاه شما ثبت شود دیگر تفاوتی ندارد به چه مقدار روغن مصرف میکنید.
چون قطعا شما بعد از شنیدن توضیحات ارائه شده سعی میکنید میزان مصرف روغن را کاهش دهید اما نیجه نهایی برای شما چاق شدن است چون ذهن ناخودآگاه کاری به مقدار مصرفی ندارد بلکه ملاک عمل ذهن احساسی است که شما از مصرف روغن دارید و همچنین انتظاری که از مصرف آن دارید.
این توضیح ساده چگونگی ثبت اطلاعات در ذهن ناخودآگاه است.
رفتارهای ما چگونه به عادت تبدیل می شوند
عادت های ما اطلاعاتی هستند که توسط خودمان در ذهن ناخودآگاه ثبت شده اند.
در زندگی هر فردی رفتارهای زیادی وجود دارد که فقط یک باز از او سر زده است و دیگر آن را تکرار نکرده است.
اما دلیل اینکه برخی رفتارهای ما به صورت تکرار شونده از ما سر می زنند و به عادت ما تبدیل می شوند این است که اولین بار که آن رفتار را انجام داده ایم قطعا احساس خوبی در ما ایجاد کرده است که ما تمایل داشتیم بار دیگر آن رفتار را تکرار کنیم.
با هر بار تکرار کردن آن رفتار احساس خوبی داشته ایم و همان لحظه تصمیم ما برای تکرار دوباره آن رفتار مصمم تر می شود و به راحتی پس از چند روز آن رفتار به عادت روزانه ما تبدیل می شود.
از آنجایی که مغز ما تمایل شدید به انجام کارهای تکراری دارد تا انرژی کمتری صرف کند همواره ما را ترغیب به ایجاد عادت ها می کند.
و به همین دلیل زندگی روزمره ما تشکیل شده از تعدادی رفتار تکرار شونده که هر روز آنها را تکرار می کنیم که به عادت روزمره زندگی ما تبدیل شده اند.
چرا عادت های خود را مضر می دانیم
تا زمانی که از رفتار تکرار شونده خود لذت می بریم هیچ مشکلی برای ما ایجاد نمی کنند.
اگر به هر دلیل اطلاعاتی دریافت کنیم که سبب شود از تکرار رفتار خود احساس ترس و نگرانی در ما ایجاد شود دیگر تکرار آن رفتار برای ما لذت بخش نخواهد بود.
تکرار رفتاری که روزی برای ما لذت بخش بود به راحتی به رفتاری که ترس آور است تبدیل می شود و نتایج این تغییر احساس نسبت به تکرار هر رفتاری نتایج نامناسبی برای ما به ارمغان می آورد.
دلیل اینکه ما عادت های خود را مسئول نتایج زندگی خود می دانیم این است که اطلاعاتی درباره مضرر بودن آن عادت دریافت کرده ایم و از آن موقع ترس از تکرار آن عادت در ما شکل گرفته است و این درحالی است که شاید دیده باشیم فرد دیگری همان عادت را دارد اما مشکلی که ما با آن عادت داریم را ندارد.
و این تفاوت در نتیجه بخاطر اطلاعاتی است که خودمان در ذهن ناخودآگاه خود ثبت کرده ایم.
آنچه در ذهن ناخودآگاه ثبت شده است را نمی شود با جنگ و مبارزه و تصمیم قاطع تغییر داد بلکه فقط به همان طریق که اطلاعات قبلی ذخیره شده است می توان اطلاعات جدید را ذخیره کرد.
در جلسه سوم ما درباره ترکیب جزئیات با علایق اصلی در زندگی خود مثال زدیم.
در این قسمت تصمیم داریم از این عادت معمول که همه ما تجربه آن را داریم برای اضافه کردن جزئیات به عادتی که دوست داریم اصلاح یا تغییر کند استفاده کنیم.
این کار به منزله وارد کردن اطلاعات جدید به پرونده عادت مورد نظر در ذهن ناخودآگاه است.
شما قادر به حذف پرونده اطلاعات عادت های خود نیستید چون ترک عادت کار سخت و دشواری است اما به راحتی می توان به اطلاعات پرونده مواردی را اضافه کرد.
اضافه کردن حرکت های جدید به عادت قبلی دقیقا مانند انتخاب لباس با رنگ اصلی مورد علاقه به همراه خطهای باریک از ترکیب رنگ دیگری است.
در این حالت ما عادت اصلی را حفظ می کنیم در حالی که تغییر کوچکی در آن ایجاد می کنیم.
این تغییر کوچک برای ذهم ما به راحتی قابل پذیرش خواهد بود.
لاغری با ذهن از طریق آموزش ذهنی صورت می گیرد
در این روش شما با آگاهی که درباره لاغر شدن به ذهن خود می دهید در واقع ذهن ناخودآگاه را هماهنگ با خواسته جسمی خود برای لاغری قرار می دهید.
انجام تمرینات مانند آشپزی کردن است.
شما اگر مقدار زیاد و متنوعی از مواد غذایی اولیه داشته باشید تا زمانی که مشغول پخت و پز نشوید غذای مورد علاقه تان آماده نمی شود.
نوشتن تمرینات لاغری با ذهن مانند آشپزی کردن که مواد اولیه را با هم ترکیب می کند، آگاهی هایی که به ذهن خود داده اید را با هم ترکیب و در هماهنگی با جسم شما قرار می دهد.
در واقع شما با نوشتن برنامه ریزی رفتاری جسم خود را تغییر می دهید.
منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.13 از 48 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
اول این دوره فکر میکردم قراره عادت رو ترک کنیم
و خیلی وقتها منم از اراده قوی کمک گرفتم برای ترک عادات نامناسب یا مخرب
اما شکست همیشه در کمین این روشه
به حق که استاد بسیار آگاهی هستید استاد عطار عزیز
من هم مثل شما و دوستای آگاهمون در این مسیر، این روش رو تصدیق میکنم
واقعا بهترین راه برای ترک یه عادت مبارزه باهاش نیست
من هم قبلا از روشهای مشابه برای بهبود عادات مخرب استفاده کردم و نتیجه همیشه بهتر از ترک و مبارزه بوده
همین که متوجه شدم قرار نیست عادته رو ترک کنیم، خیلی لذت بردم و ذهنم آروم گرفت
این یعنی مسیرمون درسته
به قول شما چرا یه عادتی که علاقهمندیم بهش و لذتبخشه رو بخوایم ترک کنیم
برای شخص من و عادتی که برای این دوره در نظر گرفتم، عادته تقریبا اصلا مخرب هم نیست ولی زیادت و تکرار بیش از حدش در طول روز و هفتهس که باعث اذیت و احساس پشیمونی میشه
اتفاقا هر موقع کنترلش کردم و مثلا روزی یکبار انجامش دادم، مثلا یک ساعت فیلمی فوتبالی چیزی با تخمه و آجیل و میوه میبینم، بی اندازه برام لذت بخشه و فشار کاری رو کامل برام از بین میبره
یکی از تغییراتی که میتونم بدم به عادتم همینه که به جای روزی ۲ یا ۳ بار، یه روز ۱ بار انجامش بدم
یک روز دیگه انجامش ندم
یه تنوعی میشه
یه روز دیگه هم اگر خیلی تو کفش بودم اصلا 2 بار انجامش بدم
کی به کیه
قراره باهاش بازی کنم
تغییر دیگه میتونه این باشه که عادت ناجالبی که دارم اینه که ترکیبی همه چی رو با هم میچینم و میخورم .. مثلا اگر 10 نوع میوه تو یخچال باشه، احتمالا از 8 نوعش به همراه آجیل سویایی و مثلا پسته و بادوم و تخمه و یه لقمه مثلا پنیر سبزی و… همه و همه رو میارم و از هر کدوم یه مقداری میخورم
حتی خیلی وقتا کم میخورم از هر کدوم اما چون 10 مدل خوراکی و میوه میشه، به همراه آب زیادی که برای تشنگی بعدش میخورم، باعث میشه احساس انفجار دست بده بهم و اگر آخر شب باشه، اینجاست که احساسای پشیمونی میاد سراغم که چه اشتباهی کردم و دیگه هرگز اینکارو نمیکنم
اما فرداش احتمالا دوباره همین آش و همین کاسه
اما گاهی هم کنترلش میکنم و زیر ساعت 8-9 به یه جمع بندی میرسم تا جسمم فرصت هضم و… داشته باشه تا خواب راحتی داشته باشم
از این ببعد، باهاش بازی میکنم و ترکیبه رو عوض میکنم و آروم آروم تعداد و انوعش رو کاهش میدم تا به یه تعادلی برسونمش
مخصوصا اون ریشه حرص و اشتهای ذهنی که بعد از یک فشار کاری و نیاز به استراحت، بهم دستور میده همه چی رو باهم بیار و همه رو باهم بخور رو کمی تسکین بدم و افسارش رو دست بگیرم تا آروم شه این بچه
اینم از تمرین امروزم
ممنون استاد عزیز
سپاسگزار وجود با انرژی و آگاهیبخش شما هستم