یکی از ویژگی های متمایز کننده انسان از سایر موجودات داشتن حق انتخاب است.
هیچ موجود زنده ای حق انتخاب در تغییر زندگی خود را ندارد.
اگر پرستوها باید در زمان مشخص از سال به منطقه دیگری کوچ کنند، هیچ پرستویی نمی توانند تصمیم بگیرد که من امسال نمی خواهم کوچ کنم.
پرستو حق انتخاب ندارد و باید بر اساس غریزه خود عمل کند.
گیاهان حق انتخاب برای رشد کردن یا نکردن ندارند و باید بر اساس غریزه خود عمل کنند.
اما انسان در هر شرایطی می تواند انتخاب کند که چگونه فکر کند، رفتار کند، واکنش دهد و زندگی کند.
این حق انتخاب باعث ایجاد تنوع در زندگی بشر شده است.
نتیجه حق انتخاب داشتن
حق انتخاب باعث ایجاد سلیقه های مختلف می شود و یکی از دلایل رشد و گسترش زندگی بشر داشتن حق انتخاب و شکل گیری سلیقه هاست.
هر انسانی در برخورد با هر موضوع از زندگی میتواند انتخاب مختص به خود را داشته باشد که به آن علاقه یا سلیقه نیز گفته می شود.
هر انتخابی منجر به بروز نتیجه ای در زندگی ما می شود.
در واقع ما انتخاب های خود را تجربه می کنیم. و به همین دلیل تجربیات انسانها از زندگی کردن با یکدیگر متفاوت است.
هر انسانی بر اساس حق انتخابی که دارد می تواند تصمیم مورد علاقه اش را عملی کند و آن تصمیم سبب بروز نتیجه ای در زندگی فرد می شود و آن فرد نتیجه انتخاب خود را تجربه می کند.
چاقی انتخاب است یا اجبار
اگر ما چاق هستیم به خاطر انتخاب چاقی بوده است که احتمالا به شکل ناآگاهانه صورت گرفته است.
آگاهی و اطلاعاتی که درباره چاقی، مزایای آن، معایت آن و چگونگی بوجود آمدن آن وارد ذهن ناخودآگاه ما می شود سبب انتخاب ناآگاهانه چاقی برای ادامه زندگی مان شده است.
انتخاب چاق شدن برای عده ای به صورت آگاهانه بوده است.
آنها به دلایل مختلف دوست داشته اند چاق شوند.
بیشتر آنها دوست داشته اند از وضعیت لاغری که داشته اند فقط مقداری چاق تر شوند اما از آنجای که حد و حدود چاق شدن را نمی توان برای ذهن مشخص کرد، انتخاب چاق شدن توسط آنها باعث ایجاد اضافه وزنی بیشتر از آنچه دوست داشتند شده است.
تبدیل انتخاب به تجربه
زمانی که ما در ذهن ناخودآگاه چاق شدن را انتخاب می کنیم این تصمیم باعث ایجاد فرمول های زیادی در مغز ما می شود که هر کدام از آنها سبب بروز رفتاری جدید در ما می شود که نتیجه همه آن رفتارها چاق شدن و چاق تر شدن خواهد بود.
هر رفتاری را که ما به منظور چاق شدن انتخاب کرده ایم به مرور به دلیل تکرار شدن به عادت ما تبدیل می شود. و از آنجایی که ما از تکرار آن عادت احساس خوبی ندارم آن رفتار تکراری را عامل چاق شدن خود می دانیم.
بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند لیستی از عادت های خود را باعث بروز چاقی خود می دانند و بارها تصمیم گرفته اند که آن عادت ها را ترک کنند.
از آنجایی که منبع ذخیره فرمول های عادت ساز در ذهن ناخودآگاه است با تصمیم قاطع و تلاش فیزیکی نمی توان آن رفتارها را تغییر داد.
بنابراین اگر تصمیم گرفته اید عادت های خود را اصلاح یا تغییر دهید باید طبق اصول یادگیری ذهن ناخودآگاه عمل کنید.
اصولی که در چالش تغییر عادت به صورت مفصل توضیح داده می شود.
در جلسات قبلی درباره شناسایی عادت تکرار شوندن و چگونگی به صلح رسیدن به عادت های خود توضیح داده شد.
اینکه چگونه فکر خود درباره عادت هایی که تصور می کنیم باعث چاقی ما شده اند را اصلاح کنیم به شکلی که با تکرار کردن آن عادت در صلح قرار بگیریم.
همچنین توضیح داده شد که به شکل بسیار ملایم تغییراتی در عادت خود ایجاد کنیم که آن را با مثال اضافه کردن راه های مشکی به لباسی که رنگ مورد علاقه مان را دارد برای شما توضیح دادم.
حق انتخاب در تغییر عادت
در این قسمت باید با توجه کردن به این که من حق انتخاب دارم و خودم انتخاب کرده ام این رفتار را بارها تکرار کنم تا به عادت من تبدیل شود احساس بهتری در خودمان برای پذیرفتن مسئولیت انتخاب هایمان ایجاد کنیم.
در ابتدای این متن عنوان کردم که هر انتخابی باعث بروز نتیجه ای خواهد شد و آن نتیجه تجربه زندگی ما را رقم خواهد زد.
بنابراین باید به این باور صحیح برسیم که من انتخاب کرده ام این رفتار را داشته باشم و از نتیجه این رفتار راضی بوده ام به همین دلیل تصمیم به تکرار آن گرفته ام.
اما با گذشت زمان و تکرار بارها و بارهای این رفتار به این نتیجه رسیده ایم که از نتیجه این رفتار احساس خوبی ندارم.
به عبارت دیگر تکرار این انتخاب باعث ایجاد شادی و لذت اولیه در من نمی شود.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
بنابراین آگاهانه تصمیم گرفته ام برای ادامه زندگی انتخاب متفاوتی داشته باشم و نتیجه انتخاب جدید خود را تجربه کنم.
با این علم و آگاهی که ذهن ما از تنوع در تجربه کردن استقبال می کند به همین دلیل ما به تنوع طلبی علاقه داریم.
از ویژگی علاقمند بودن ذهن ناخودآگاه خود به تنوع طلبی استفاده کرده و تصمیم می گیریم رفتار جدیدی را انتخاب کنیم و نتیجه آن تجربه کنیم.
به این شکل شما با تغییر عادت های خود به شکل عمیق تری در حالت صلح و دوستی قرار می گیرید و اصلاح یا تغییر عادت ها کار بسیار ساده تر و البته لذت بخشی خواهد بود.
از آنجایی که به توانایی خود برای تغییر عادت هایی که سالها از انجام آنها احساس بد داشته اید پی می برید و احساس بسیار خوبی در شما ایجاد می شود.
نتیجه گیری
به طور خلاصه در این قسمت ما متوجه شدیم که نتیجه عادتی که احساس بد در ما ایجاد می کند به خاطر انتخاب خودمان بوده است.
انتخابی که روزی بسیار لذت بخش بود اما الان به دلیل تغییر شرایط لذت گذشته را برای ما ندارد.
از آنجایی که ما حق انتخاب داریم تصمیم می گیریم رفتار دیگری را انتخاب کنیم و نتیجه دیگری را تجربه کنیم.
نه رفتار قبلی که عادت ما شده رفتار زشت و ناپسندی است و نه رفتار جدید که قصد انتخاب داریم رفتار بسیار نیکو و پسندیده ای است.
همه رفتارها سبب بروز نتیجه ای خواهند شد و ما می توانیم بر اساس نتایجی رفتارها از حق انتخاب خود استفاده کرده و رفتار دیگری را انتخاب می کنیم.
نکته قابل توجه این که ممکن است بارها تصمیم بگیریم رفتارهای جدید انتخاب کنیم و نتایج آنها را تجربه کنیم.
داشتن این نگرش به عادت های خود می تواند تحولی در تغییر آسان عادت های ما در جنبه های مختلف زندگی ایجاد کند.
منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.13 از 39 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
فایل “حق انتخاب عادتها (قسمت پنجم):”
سال نو 1401 به همه عزیزان مخصوصاً کسانیکه ساکن ایران هستند و در حال و هوای عید \”نوروز\” به سر میبرند، مبارک باشد.
ایا چاقی انتخاب است یا اجبار؟
جواب این سوال اینقدر سخت نیست؛ چون یا “ انتخاب ” جواب درست است یا “ اجبار” جواب صحيح است.
یکی از این دو جواب ، جواب درست میباشند اما اینکه بشنویم که جواب درست:” چاقی انتخاب است”، برای بعضی از ما، بسیار باور سختی است.
چرا ؟
چون ما نمیدانیم، یا بهتر بگویم نمیدانستیم، که اگاهی و اطلاعات درباره چاقی درضمیر ناخوداگاه ما، باعث چاقی شده است.
البته یکبار این اطلاعات را دانستن باعث کل اضافه وزن ما نبوده است؛ بلکه تکرار رفتارچاقی، باعث چاقی ما بوده است.
من دوست دارم در اینجا اتفاقی را که خودم 8 روز پیش در مسافرت تجربه کردم را برای شما بازگو کنم. ما به مکان جدیدی که تا حالا نرفته بوديم، سفر کردیم.
من به همسر و پسرم پیشنهاد دادم که به دیدن یک ریل اهن قدیمی که به شکل اریب روی تپه است برویم. این ریل اهن قدیمی بالای 1000 پله دارد که از شیب کم تا بسیار تند در بالا به صورت یک تکه ادامه دار قرار گرفته است.
وسط این ریل اهن قدیمی کج و اریب، روی یک پل است که وقتی از روی ان رد میشوی بین پله های چوبی و ریلهای اهنی باز است و فقط بایست به سمت جلو نگاه کنی نه پایین را، چون ارتفاع ان بسیار زیاد است.
این ریل اهن قدیمی در سراشیبی تندی قرار دارد و رفتن از نقطه شروع تا پایان ان، بسیار چالش برانگيز است چون به صورت سربالایی است.
طول کل ان حدود 1.6 مایل یا 2.6 کیلومتر و ارتفاع ان 88فیت یا 27 متر است.
دو تا نکته مهم برای من مشخص شد که به من نشان داد با انکه من سه دوره اصلی لاغری با ذهن را گذرانده ام و تمرینها را مو به مو انجام داده ام، ولی هنوز رفتار ذهنی من لاغری نیست و من به خاطر انتخاب قدیم و قبلی ام این بدن و جسم را دارم؛ ولی الان دوست دارم یک انتخاب جدید را داشته باشم، تا تنوع را در زندگيم ایجاد کنم:
نکات رفتار چاقی ام که من ازاین سفرم به ان پی بردم:
نکته اول:
ما ساعت 9 صبح، اول مسیر چالش برانگيز این ریل اهن بودیم. ذهن من مرتب به من تذکر میداد که تو خسته شدی ، برگرد چون سراشیبی دارد تند تر و تندتر میشود.
من با اینکه نمیدونستم چه موقع خسته میشوم، سعی کردم فقط به اینکه به نقطه پایان برسم فکر کنم. هر چه بیشتر پله ها را بالا میرفتم، شیب تندتر میشد و گرماو رطوبت هوا هم بیشتر.
این ریل راه اهن روی تپه قرار داشت و اگر تا بالای ان میرسیدم، میتوانستم کل جزيره را ببینم، چون بالای ریل؛ بالاترین نقطه در این جزیره به شمار میرفت.
دوستان عزيزم ، نفسهای من مرتب بند میامد، بنابراین سعی کردم نفس بگیرم ، اب بخورم و دوباره مسیر را طی کنم.
هر چقدر ذهنم شروع کرد به سرو صدا که برگرد، من فقط تعداد زمان استراحت بین پله ها را بیشتر میکرد م تا نفس تازه کنم و بعد دوباره مصمم تر از قبل به حرکتم به سمت بالادامه میدادم.
یاد استاد افتادم زمانی که به یکی از ابشاهار ی خوزستان که مسیر پیاده روی طولانی داشت، رفته بودند.یادمه استاد میگفتند خیلی مسیر طولانی و طاقت فرسایی بود.
خلاصه بعد از حدود یک ساعت و نیم، به بالای تپه و انتهای پله های ریل راه اهن قدیمی رسیدم.تعداد پله ها دران سربالایی بیشتر از 1000 پله تخمین زده شده است.
طبیعت بسیار زیبایی در انجا بود. من به خودم افتخار کردم، چون حتی همسر و پسر من که متناسب هستند؛ شک کرده بودند که من بتوانم به انتهای مسیر برسم.
نکته جالب اینجا است که من در تراس هتل از ارتفاع بالا که در طبقه چهاردهم بودم، نتواستم به پایین نگاه کنم چون حالم بد میشد؛ ولی اینجا در بالاترین نقطه در ارتفاع 27 متری به راحتی و با شادی و اشتیاق داشتم یا عکس میگرفتم یا ویدیو و یا شکر گزار ی میکردم.
اینجا بود که فهمیدم هنوز تمامی فرمولها ذهن من لاغر نشده است، چون ذهنم دایما به من تذکر میداد که “ شاید نتوانی مسیر را تا اخر بروی ، رها کن. برگرد برو پایین. ”
نکته بسیار جالب تر این بود که من مسیر برگشت را در فقط نیم ساعت به سمت پایین امدم. انهم با شادی و لبخند.
الان یادم افتاد که وقتی ما به سمت بالای تپه در حال حرکت بودیم، یک خانم و اقا را دیدیم که به ما گفتند “ رفتن به بالا خیلی راحت است، ولی برگشتن از بالای تپه به پایین بسیار سخت تر است؛ چون شیب تند است و سرازیری حسابی چالش را صد برابر سخت تر میکند. ”
من ان موقع در ذهنم حرف این دو نفر را باور نکردم و به همسرم گفتم که من در تناسب فکری یاد گرفته ام که مسیر رو به بالا کمی چالش برانگيز است، ولی وقتی به بالای رسیدی؛ ادامه مسیر در هر مسیری از ان به بعد، اسان است.
حتی به همسرم گفتم من باور دارم که سرازیری راه رفتن و قدم برداشتن، خیلی اسا ن است، چون هيچ فشاری به ماهیچه ها نمی اورد. حتی یادم است که من مثل همسرم چند تا از پله های پایینی مسیر را از بالای تپه به حالت دویدن تا پایین تپه طی کردم.
نکته دوم:
به خاطر این چالش سخت و طولانی، در طول سه روز بعد ی که در مسافرت بودیم؛ ماهیچه های پاهای من ، همسر و پسرم گرفت.
ماهیچه های پای پسرم یک روزبعدگرفت و خوب شد. ماهیچه های پای همسرم دو روز بعد و از من روز سوم گرفت.
من داشتم کفشهایم را میپوشیدم و میخواستم کفش پای راستم را بپوشم که با درد زیاد ماهیچه پایم مواجه شدم.
درد انقدر زیاد بود که من نتواستم دستم را به سمت کفشم ببرم. وقتی از پسرم خواستم کمکم کند او با عصانیت به من کمک نکرد.
من خیلی ناراحت شدم، ولی وقتی علت را جویا شدم خیلی خوشحال شدم. پسرم گفت که “ تو همیشه برای برداشتن هر چیزی از روی زمین از من یا بابا کمک میخواهی. لطفاً کارهای خودت، را خودت انجام بده.”
با انکه برای برداشتن اب یا هر کار شخصی در “ دوره ورود به سرزمين لاغرها ”تمرین داشته بودم، واقعاً تا انروز متوجه نشده بودم که به چه دلیلی من از دیگران برای برداشتن اشیا از روی زمین، کمک ميخواهم.
الان متوجه شدم که این عادت ، یک عادت چاقی است و من حتی متوجه حضورش نشده بودم، تا زمانیکه اتفاقی در این سفر متوجه ان شدم.
امروز وقتی صبح پاشدم، قبل از سر کار رفتن؛ صبحانه ام را اماده کردم و خودم خوردم، به جای انکه همسرم را بیدار کنم تا صبحانه را او اماده کند.
فقط نیم ساعت بعد از بیدار شدنم، از همسرم خواستم که اگر دوست دارد با من چای بخورد،چون من فقط ميتوانستم در حد ده دقیقه با او چای بخورم، چون هم من باید خانه را به سمت محل کارم ترک میکردم و چون او هم قرار بود سفر کاری برود و شب به خانه بر نگردد.
الان از این سفر ی که داشته ام، خیلی راضی هستم چون نگاه به طبيعت، مرا به خودم اورد و من میاندیشم و عادتها ی انتخاب قدیم ام را پیدا میکنم. «بیندیشید وبه تناسب اندام برسید.»
بعد عادتهای جدیدم راجایگزین میکنم و لاغر میشوم. من ميخواهم عادتهای قديم خودم را به عادتهای جذاب جدیدم تغییر دهم به شکلی که با تکرار کردن ان عادتها در صلح قرار بگیرم.
خیلی خوشحال شدم که این ویدیو را بعد از پایان دوره پیشرفته دیدم چون به من درک بهتری از مطالب اموزشی داد.
با انکه ویدیواین قسمت ممکن است از نظر زمانی کوتاه باشد ، ولی بسیار پر مغز و محتوا است.
نکات ان بسیار کلیدی ، طلایی و باارزش است. الهامات استاد کاملاً به وضوح، در ویدیو مشخص است.
استاد گرامی بابت این دوره فوق العاده مانند تمامی دوره های قبلی از شما سپاسگزارم. سال خوب و موفق امیزی را برای شما ارزومندم.
سال بسیار زیبا، پر از شاد ی و تناسب را برای تک تک شما هم مسیران و دوستان خوب و دیگر عزيزان اروز دارم.