0

عمل کردن به آموزش (پنجم – 2)

عمل کردن به آموزش های لاغری برای لاغر شدن
اندازه متن

چاقی امروز ما نتیجه عمل کردن به آموزش هایی است که به صورت ناخودآگاه درباره چاقی در ذهن ما ذخیره شده است. اگر رویای لاغری دارید باید لاغر شدن را بیاموزید. سپس به آنچه آموخته اید عمل کنید.

در این صورت چه بخواهید چه نخواهید شما لاغر می شوید.

تاثیر آموزش و عمل کردن

داستان یادگیری و آموزش دیدن ما و البته عمل کردن به آموزش ها از دوران کودکی آغاز شده است.

از همان روزهای اولی که توانایی حرکت کردن پیدا کردیم، تمرین کردن برای بهتر انجام دادن را شروع کردیم.

بارها دستمان را به اشتباه وارد چشم خود کردیم اما از تلاش برای رساندن دست به دهان منصرف نشدیم.

بارها تلاش کردیم تا توانستیم در حالت خوابیده غلت زده و حالت خود را تغییر دهیم.

صدها بار بلند شدیم و زمین خوردیم اما از تلاش برای بلند شدن و راه رفتن منصرف نشدیم.

مثال های زیادی از تلاش ما برای عمل کردن به آنچه خداوند از بدو تولد به ما آموخته بود در زندگی خود داریم.

  • بعد از آن به مرحله یادگیری از والدین خود رسیدیم.

نحوه حرف زدن، چگونه رفتار کردن و بسیاری از روش های زندگی کردن را از آنها آموختیم و با عمل کردن به آنجه می دیدیم و می شنیدیم شخصیت ما شکل گرفت و ما شبیه والدین خود شدیم.

  • مرحله بعد ورود به محیط مدرسه و آموزش های مختلف بود.

خواندن و نوشتن، شمارش اعداد،  جمع و تفریق،‌ آشنایی با محیط پیرامون و صدها موضوع دیگر در دوران مدرسه به ما آموزش داده شد. و برای یادگیری بهتر بارها می نوشتیم،‌ می خواندیم و تمرین می کردیم تا بتوانیم امتحانات را با موفقیت پشت سر گذاشته و وارد کلاس بالاتر شویم.

سابقه ما در یادگیری و عمل کردن به آنچه آموخته ایم به اندازه سال هایی است که در این جهان زندگی می کنیم.

جایگاه عمل کردن در قوانین جهان هستی

همیشه سعی می کنم با پیدا کردن شباهت های رفتار انسان با سایر موجودات به قوانین ثابت خداوند در هدایت موجودات پی ببرم و با پیدا کردن تفاوت بین انسان و سایر موجودات، توانمندی ها و اختیار عملی که خداوند برای انسان قائل شده را به شکل واضح تری درک و تجربه کنم.

همه موجودات از بدو تولد به آنچه خداوند به آنها آموخته است همواره عمل می کنند و این ویژگی برای انسان هم صدق می کند.

شاید دیده باشید که نوزاد بسیاری از موجودات از بدو تولید تلاش برای روی پا ایستادن را شروع می کند و تلاش می کند راه برود. و شاید فقط چند ساعت زمان نیاز داشته باشد تا به توانایی کامل در حرکت کردن و غذا خوردن برسد.

اما تفاوت نوزاد انسان با سایر موجودات این است که روند تکامل در انسان بسیار کندتر از سایر موجودات است.

به نظر من دلیل این تفاوت برنامه الهی برای تجربه کردن مراحل تکامل است.

خداوند این شرایط را برای انسان فراهم کرده که مراحل رشد و نمو را از بدو تولد به آرامی طی کرده و هر مرحله را تجربه کند.

هرچه از روزهای تولد ما می گذرد جسم ما کامل تر می شود و توانایی های ما افزایش می یابد.

این روند یادگیری و تجربه کردن تا زمانی که زنده هستیم ادامه دارد.

نقش یادگیری و عمل به آن

همه انسانها تا روزی که زنده هستند در حال یادگیر و عمل کرده به آموخته های خود هستند.

در این مرحله تفاوتی بین انسانها وجود دارد که آنها را به دو دسته تقسیم می کند.

  • عده ای از انسانها آگاهانه و از روی اشتیاق و علاقه به دنبال یادگیری و آموزش هستند و تجربه های لذبخشی از زندگی در جهان مادی کسب می کنند.
  • عده ای دیگر به صورت ناآگاهانه در حال یادگیری،‌عمل کردن و تجربه کردن جهان پیرامون خود هستند. آنها از طریق برخورد با مشکلات و تضادهای زندگی و تلاش برای حل کردن مشکلاتشان به کسب تجربه مشغول هستند.

نکته جالب توجه درباره این دسته از افراد که شاید همه ما عضو این گروه باشیم این است که همیشه از مشکلاتشان کوچکتر هستند و در تمام طول عمر خود در حالا تقلا و تلاش برای حل و فصل مسائل زندگی خود هستند.

اما عده ای که آگاهانه به دنبال یادگیری و عمل کردن به آموخته های خود در مسیر علایق خود هستند به مرور بزرگ و بزرگتر می شوند و به راحتی مسائل زندگی خود را برطرف کرده و پیش می روند و از زندگی لذت بیشتری می برند.

یادگیری آگاهانه و ناآگاهانه

نکته قابل تامل در مورد آموزش هایی که کسب کرده ایم این است که آنچه به ما آموزش داده شده است بر اساس علایق و انتخاب ما نبوده است.

والدین،‌رسانه ها،‌ معلمین و … هر آنچه به نظرشان درست بوده است را به ما آموزش دادند و برای عمل کردن به آنچه به ما آموخته بودند ما را تحت فشار قرار می دادند.

تکرار این طریق آموزش ها و اجبار به عمل کردن به آنچه مورد علاقه ما نبود سبب شد تا این فرمول در ذهن ما ایجاد شود که یادگیری و عمل کردن یک کار تحمیلی و سخت است.

به همین دلیل به صورت ناخودآگاه نسبت به یادگیری مقاومت ذهنی داریم.

بیشتر ما تمایل به یادگیری نداریم.

دوست داریم به جای یادگیری نتیجه نهایی به ما داده شود.

شاید بسیاری از ما آرزوی ثروتمند شدن را داشته باشیم اما اصلا به این موضوع فکر نکرده ایم که باید ثروتمند شدن را بیاموزیم و به آنچه آموخته ایم عمل کنیم تا ثروتمند شویم.

همه ما دوست داریم اتفاقی رخ دهد، شانس به ما رو کند، خداوند درهای رحمت را باز کند و یک شبه و یه هویی ثروت بیشماری وارد زندگی ما شود.

من در دوران چاقی و بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند در مورد لاغر شدن همین نگاه را داریم.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

تغییر زندگی

سالها دوست داشتم لاغر شوم و بارها گفته بودم چقدر خوب بود یه راهی وجود داشت همین فردا لاغر می شدم.

به خاطر همین علاقه به زود لاغر شدن حاظر بودم تمام زندگی ام را که چندان هم قابل عرضه نبود را هزینه کنم و یک شبه لاغر شوم.

اما این رویا با اینکه 30 سال در ذهن من هیچوقت به واقعیت تبدیل نشد.

در مورد بهبود شرایط مالی،‌روابط با همسر و اطرافیان و حتی سلامتی جسمی همین عقیده را داشتم.

همیشه به این فکر می کردم خدا به من لطف کند و راهی به من نشان دهد که با یک معامله خیلی پرسود وضعیت مالی من تغییر کند.

تصور میکردم چقدر عالی میشه اگر در قرعه کشی بانک برنده بشم و صد میلیون به من جایزه بدن تا تمام اقساط و بدهی هایم را پرداخت کنم و مقداری را در بانک گذاشته و هر ماه سود بانکی دریافت کنم.

این ها و بسیاری موارد دیگر رویای سی و چند سال زندگی من بود که هیچکدام به حقیقت تبدیل نشد.

نه در قرعه کشی برنده شدم،‌ نه معامله پر سودی انجام دادم و نه حتی خداوند به من لطف کرد و اوضاع مالی من را تغییر داد.

امروز در شرایطی هستم که فاصله زیادی با نقطه شروع یادگیری قوانین حاکم بر جهان هستی و قدرت ذهن دارم و به وضوح می دانم که نتیجه ای که در زندگی ام در حال تجربه کردم هستم نه ارتباطی با شانس دارد،‌ نه تحصیلات،‌ نه ارثی به من رسیده است،‌ نه در قرعه کشی برنده شده ام و نه خداوند نظرش درباره من تغییر کرده و روی خوشش را به من نشان داده است.

بلکه آنچه امروز هستم نتیجه آموختن و عمل کردن به آموزشها بوده است.

  • به اندازه ای که به آموخته های خود در جنبه های مختلف موردعلاقه ام عمل کرده ام نتیجه وارد زندگی من شده است.
  • به اندازه ای که به آنچه درباره لاغری با ذهن آموخته ام عمل کرده ام در شرایط تناسب اندام قرار دارم.
  • به اندازه ای که به آنچه درباره ثروتمند شدن آموخته ام عمل کرده ام در شرایط مالی بهتری قرار دارم.
  • به اندازه ای که به آنچه درباره کسب و کار اینترنتی آموخته ام عمل کرده ام سایت تناسب فکری در شرایط خوبی قرار گرفته است.

در تمام جنبه های زندگی به اندازه ای که به آنچه آموخته ام عمل کرده ام نتیجه گرفته ام.

بدانید و باور کنید، آنچه هستید نتیجه آموزشهایی است که به شما داده شده است.

به اندازه ای که به آنچه از والدین و معلمین و … آموخته اید عمل کرده اید شما نتیجه گرفته اید و شرایط امروز شما به خاطر عمل کردن شما به آموخته های شماست نه شانس و اقبال و خواست خدا و …

چاقی شما نتیجه عمل کردن به آموزش های ذهنی شما درباره چاقی است.

شرایط روابط شما با همسر و دیگران نتیجه عمل کردن به آموزش هایی است که در زمینه روابط زناشویی و ارتباط با دیگران دیده اید.

شرایط مالی شما نتیجه عمل کردن به آموزش هایی است که در زمینه پول و ثروت به شما آموخته شده است.

شاید ما انتخاب نکرده ایم چه چیزی به ما آموزش داده شود و حتی شاید تا به امروز ناآگاهانه به آنچه به ما آموخته شده است عمل کرده ایم اما این پایان ماجرا نیست.

این سرنوشت ما نیست که در این شرایط باقی بمانیم.

ما حق انتخاب داریم.

ما توانایی یادگیری داریم.

ما توانایی انتخاب یادگیری در زمینه مورد علاقه خود را داریم.

من و همه دوستانی که عضو سایت تناسب فکری هستیم انتخاب کرده ایم که لاغر شدن را بیاموزیم.

این قدم اول است که باید به خوبی و با دقت برداشته شود.

اما قدم اول شما را به مقصد که لاغر شدن است نمی رساند.

قدم دوم عمل کردن به آن چیزی است که برای لاغر شدن با ذهن می آموزیم.

قدم دوم ما را در مسیر متناسب شدن قرار می دهد اما باز نمی تواند ما را به هدف نهایی که لاغر شدن است برساند.

قدم سوم استمرار داشتن است.

استمرار در قدم اول (یادگیری) و قدم دوم ( عمل کردن ) به آنچیزی است که یاد گرفته ایم.

با رعایت این سه گام مهم شما به آرامی به سمت هدف خود حرکت می کنید.

به عبارت ” به آرامی “ توجه داشته باشید.

تاکید می کنم اگر شما هر سه گام را به خوبی اجرا کنید ” به آرامی “ به سمت هدف خود حرکت می کنید.

حرکت به سمت هدف ( لاغر شدن ) چگونه خواهد بود.

استفاده از ذهن برای لاغری

لاغری با ذهن

در ابتدا که یادگیری و عمل کردن به آموزشها را اجرا می کنید احتمال اینکه همچنان احساس چاق تر شدن داشته باشید کاملا طبیعی است.

چرا که فرمول های چاقی ذهن شما با تصمیم شما برای یادگیری لاغری با ذهن خنثی یا بی اعتبار نمی شوند.

اعتبار آنها به قوت خود باقی است و تاثیرشان در جسم شما نمایان خواهد شد.

کاملا طبیعی است اگر شما تصمیم گرفته اید از طریق یادگیری لاغری با ذهن به رویای خود رنگ واقعیت بدید اما همچنان رفتار های چاق کننده و عذاب آور را تکرار کنید.

این رفتارها نتیجه فرمول های چاقی ذهن شماست که یک شبه و یک هفته ای و یک ماهه تغییر نخواهند کرد.

به اندازه ای که شما در گام اول (یادگیری) و گام دوم (عمل کردن) به آموخته ها عالی عمل کنید به مرور فرمول های لاغری در ذهن شما ایجاد می شوند.

در این حالت اگر شما گام سوم (استمرار در گام اول و دوم)‌ را به خوبی اجرا کنید بر فرمول های لاغری ذهن شما افزوده می شود.

افزایش فرمول های لاغری ذهن سبب کند شدن چاقی شما می شود.

کند شدن چاقی ادامه پیدا می کند و شما توقف چاق شدن را تجربه می کنید.

مدتی چاق تر نمی شوید.

بعد از آن روند متناسب شدن جسم آغاز می شود.

این روندی است که شاید بسیاری از شما نمی دانند یا می دانند و اهمیتی برای آن قائل نیستند و دوست دارند به محض اینکه آموزش های لاغری با ذهن را شروع می کنند روند لاغر شدن جسم را تجربه کنند.

نکته قابل توجه که برای شما نشانه ای است از عملکرد صحیح شما و جریان داشتن ایجاد فرمول های لاغری در ذهن شما را واضح می کند احساس شما در مسیر لاغری با ذهن است.

  • اگر بعد از شنیدن آموزش های لاغری با ذهن احساس شما از حالت ناامیدی و یاس تغییر کرد و به احساس امیدواری و ذوق و شوق برای لاغر شدن رسیدید بدانید که نشانه خوبی برای صحیح بودن عملکرد شماست.
  • اگر از احساس بد شما نسبت به چاقی خودتان کاسته شد و نگاه منصفانه تری به جسم و وضعیت خودتان پیدا کردید بدانید در مسیر صحیح لاغری با ذهن هستید.
  • اگر حالت های عصبانیت و خشم شما از چاقی فروکش کرد و به احساس بهتری رسیدید و آرامش بیشتری را تجربه کردید نشانه خوبی برای صحیح بودن روندی است که در پیش گرفته اید.

اینها مثال هایی واضح از صحیح بود عملکرد شما و بودن در مسیر صحیح یادگیری لاغری با ذهن است.

تنها کاری که باید انجام دهید بهتر کردن عمل کردن به آموزشها و استمرار داشتن است.

اگر مراحلی که توضیح داده شد را طی کنید مطمئن باشید ” چه بخواهید چه نخواهید متناسب می شوید”.

منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.11 از 44 رای

https://tanasobefekri.net/?p=22548
87 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فاطمه سادات
      1399/06/02 23:58
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 1,686 کلمه

      من باور دارم توانایی کاهش وزن را دارم .
      من باور دارم لاغری دائما بر من جاریست .
      من باور دارم لاغر شدن حق الهی من است .
      من باور دارم لاغرشدن خیلی راحت به دست می آید .
      من باور دارم عمل کردن به قوانین آفرینش خیلی راحت است .
      میخواهم عمل کردن را که شاید در ذهن ما سخت و عذاب اور معنا پیدا کرده را باز کنم .

      چرا عمل کردن در ذهن ما سخت و عذاب اور معنا گرفته ؟
      چون ما از کوچکی یاد گرفته ایم عمل کردن یعنی کاری خلاف خواسته ی خودمان . خواسته ی ما چه بود ؟ رخواسته ی ما راحتی و آسانی بود . خواسته ی ما رسیدن به هر مقصدی از راحتترین راه و لذت بخش ترین راه بود اما عمل ما چه بود ؟ انتخاب کاری عذاب اور . یعنی اینطور به گوش ما فرو کردند هرچقدر سختتر کار کنی موفق تر خواهی بود .
      هرچقدر بیشتر زجر بکشی بهتر نتیجه می گیری .
      این باورها در ضمیر ناخوداگاه ما سبب شده که عمل کردن همواره در ذهن ما سخت و زجر اور معنا پیدا کند و هرجا هم که شما حرف از عمل کردن می زنید من دقیقا همین مقاومت در ذهنم ایجاد میشود .

      اما یک درخواستی از شما دارم لطفا عمل کردن به قوانین را برای ما روشن کنید منظور شما از عمل کردن یعنی چه ؟

      دوم اینکه چیزی که به ذهنم میرسداین است که برای عمل کردن به آموخته ها ابتدا باید این مقاومت را باید حل کرد .
      پس باید خوب عمیق شد .
      چرا من با عمل کردن مشکل دارم ؟ چون عمل کردن سخت است .
      چرا عمل کردن سخت است ؟ چون به من رنج می رساند
      چرا به تو رنج میرساند ؟ چون من احساس عشق و اشتیاقم را از دست می دهم .
      چون عمل کردنی که به ما تحمیل کردند همواره ناهمسو با اراده ی اصلی ما بوده است .
      عمل کردن تحمیلی نه تنها هیچ اثری ندارد بلکه سبب میشود انسان از راه فاصله بگیرد .

      پس عمل کردن را تو چطور معنا می کنی ؟ عمل کردن از نظر من یعنی کاری بسیار راحت بسیار لذتبخش بسیار شیرین که من عاشقانه خودبخود خودم به انجام آن دستور میدهم .
      من وقتی راحتی کاری را ببینم . لذتبخش بودن کاری را ببینم . عشق به کاری داشته باشم در آن کار احساس قدرت و توانایی کنم . باورم میشود که من توانایی ادامه دادن به ان را دارم .
      اما وقتی هرچقدر بیشتر میگذرد به جای اینکه حس من بهتر شود بدتر میشود به جای اینکه اشتیاقم بیشتر شود نفرتم بیشتر میشود به جای اینکه احساس قدرتم بیشتر شود احساس ناتوانی ام بیشتر میشود این یعنی آن کار برای من سخت و تحمیلیست . پس ان عمل برای من سخت میشود و من هرگز و هرگز و هرگز اجازه ی عمل کردن را صادر نخواهم کرد و اگر تو با من بجنگی هرگز نمیتوانی مدت زیادی دوام بیاوری و من مقاومتم بیشتر میشود .

      پس یاد بگیر عمل کردن را درست معنا کنی .
      عملی که من اجازه میدهم و چه بسا خودم به ان دستور می دهم عملیست لذتبخش چیزی که من دوست داشته باشم مثل نوشتن مثل خواندن مثل کار روی تغییر باور مثل تغییر زاویه ی دید مثل داشتن احساس خوب . از نظر من اینها یعنی عمل کردن .
      عملی همسو با خواست من .
      عملی ناهمسو با خواست من تو را در مسیر چاقی بیشتر میبرد . مثل کم خوردن . مثل کنترل مواد غذایی . مثل غدا را عامل چاقی دانستن . مثل آموزشهایی که میخواهی مرا گول بزنی تا کمتر غذا مصرف کنی .
      اینها خلاف خواسته ی من است .
      من باور دارم عمل کردن از طریق ذهن باید خیلی راحت باشد چرا که خودم به ان دستور میدهم و تو در کسری از زمان مشاهده میکنی عمل در حال انجام است آن هم به عالیترین شکل .
      من باور دارم عمل کردن از طریق ذهن خیلی لذت بخش است چون خودم به آن دستور میدهم .چون برایم راحت معنا شده است .
      چون زور و اجبار نیست .
      چون عشق است .
      چون علاقه است .
      پس انقدر با عمل عمل کردن مقاومت مرا بلند نکن .

      عمل را طوری معنا کن که با اهداف ذهن همسو باشد .
      این طوری که تو از عمل به سر من می کوبی من نه تنها آن را انجام نمیدهم بلکه بدتر هرگز نمیگذارم تو لاغر شوی .

      پس تحمیلت را برای شیرین نشان دادن این نوع عمل کردن کنار بگذار .
      اجبار به عمل کردن نتیجه ی معکوس دارد .

      عمل زاییده ی ذهن است .
      دستور ذهن است .
      من آیینه ی تو هستم وقتی تو برای من عملی را تعریف میکنی که سخت است پس واکنش من به تو سختی است .
      دستور من به اعضا عمل کردن است .
      اما عملی که خود راغب به آن باشم .
      عملی که عشق باشد .
      عملی که شادی بخش باشد .
      عملی که لذتبخش باشد .
      من پیاده روی را لذتبخش کنم
      من کم خوردن غذا را برای خودم لذتبخش کنم و به آن احساس خوبی پیدا کنم ؟
      منظور شما از عمل کردن تغییر چنین باورهاییست .

      من هنوز هم در مورد کم خوردن مواد غذایی مقاومت دارم . حتی درمورد به اندازه خوردن مواد غذایی هم مقاومت دارم .
      من چیزی که میتوانم بپذیرم اینست که من خود هر وقت که دستور بدهم به خوردن باید خوردن صورت بگیرد .
      خوردن را از مقوله ی چاقی کنار بگذار .
      پرخوری = چاقی نیست .
      کم خوری = لاغری نیست .

      خوردن ربطی به چاقی و لاغری ندارد .
      خوردن و راه رفتن را از باورهای چاقی و لاغری جدا کن .
      به خوردن و راه رفتن کار نداشته باش این دو را بکن و دور بریز .
      هر کاری خواستی بکن .
      باور صحیحی که در این مورد میتوانم به تو بگویم اینست
      خوردن تو هیچ ربطی نه به لاغر شدن و نه به چاق شدن تو دارد .

      منظور از عمل به آموزه ها کم خوردن و زیاد راه رفتن نیست .
      این را باور کن عمل کردن یعنی کاری همسو با خواست من .
      یعنی کاری که من خودم عاشقانه به آن دستور میدهم .

      عمل کردن به آموزشهای لاغری با ذهن یعنی تو اولا این را باور کنی مقوله ی چاقی و لاغری از غذا خوردن و خوردن غذا یا هرچیز دیگری که مربوط به آن است جداست .
      پس باور لاغری = کم خوردن غذا یا به اندازه خوردن غذا و تحرک بیشتر
      و چاقی = زیاد خوردن غذا و کم تحرکی را به طور کامل از ذهن پاک کن .

      باور جایگزین لاغری با ذهن یعنی لاغر شدن از طریق تغییر باورهای ذهنی . کدام باورها . اصل دوباور همینست . این دو را از مقوله ی چاقی و لاغری کنار بگذار مابقی خودبخود پدید می آید .

      وقتی تو خوردن و راه رفتن را از باورهای چاقی و لاغری کنار گذاشتی چه می ماند ؟
      عذاب وجدان می ماند ؟ خیر
      ترس می ماند ؟ خیر
      نفرت می ماند ؟ خیر
      اندوه و ناامیدی و نمیتوانم می ماند ؟ خیر
      سختی و عذاب و تحمیل می ماند ؟ خیر
      احساس بد می ماند ؟ خیر
      چاقی می ماند ؟ خیر
      پرخوری و کم خوری و توجه به غذا و یا راه رفتن می ماند ؟ اصلا و ابدا
      رنج و سختی وارد کردن به خود می ماند ؟ خیر
      احساس جنگ و جدل با خود می ماند ؟ خیر
      عصبانیت می ماند ؟ خیر
      احساس اسارت می ماند ؟ خیر
      پس چه می ماند ؟
      عشق به لاغر شدن ایجاد میشود ؟ بله بسیار
      لذت لاغر شدن ایجاد میشود ؟ به طور کامل
      دوستی با خود آغاز میشود ؟ بله بسیار
      شادی و احساس توانایی برای لاغر شدن ایجاد میشود ؟ بله فراوان
      امید برای حرکت کردن و رسیدن به وزن ایده آل ایجاد میشود ؟ بله حتما
      تجسمات انجام میشود ؟ خودبخود ایجاد میشود
      انسان میتواندخود را در وزن ایده آل تصور کند ؟ بله خیلی راحت .
      آزاد بودن در این راه به انسان دست می دهد؟ بله خیلی زیبا
      تو در این نوع لاغری احساس امنیت می کنی ؟ بله خیلی
      احساس آرامش را ایجاد میکنی ؟ خودبخود ایجاد میشود .

      آیا این همه که گفتم کاری جز عمل کردن بر اساس قوانین آفرینش بود ؟ خیر .
      پس عمل کردن از طریق ذهن یعنی تمام اینهایی که گفتم .
      یعنی کاری که من خودم به آن دستور میدهم بی انکه زور و اجباری در کار باشد . پس هرگز نخواه مرا به زور به کاری وادار کنی که من در مقابل آن سخت مقاومت می کنم و تو میدانی هرگز از پس من بر نخواهی آمد .

      پس وارد قلمرو من نشو .
      مرا عصبانی نکن .
      که کسی که ضرر می کند خود تو هستی .
      تو کارهایی که گفتم را انجام بده اینها یعنی عمل کردن و دیگر هم آن عملی که مرا یاد روزهای تلخ می انداخت تکرار نکن و بر سر من نکوب .
      من خودم میدونم چطور باید دستور به عمل بدم .
      عمل کردن دستور منه .
      در دستورات من دخالت نکن .
      من آیینه ی تو هستم .
      لذت را بمن انتقال بده ببین چند برابر به تو پاسخ میدهم ببین چطور تورا به کارهایی که احساس علاقه در انها میکنی دعوت میکنم که انجام دهی .
      ببین معنا و مفهوم عمل کردن یعنی چه ؟
      فهمیدی ؟
      حالا از من درست استفاده کن .
      من چاقوی دوسرم .
      هم میتوانم سرت را ببرم هم میتوانم کمکت کنم که کارهای منزل را انجام دهی . پس با من کاری نکن که سرت را جدا کنم .
      با من کاری کن که مثل موم در دستان تو نرم شوم .

      تو خودت دیده ای وقتی از راه من وارد شدی چطور تابعت بودم و چطور به تو خدمت کردم .
      پس با من درست حرف بزن و مرا مجبور به کاری نکن و احساس بد به من وارد نکن که بدتر از آن را تحویلت میدهم . برو فکر کن و بیشتر در مورد عمل کردن اطلاعات شیرین و دلچسب وارد من کن تا احساس لذت بیشتر و بیشتر به تو انعکاس دهم .
      خدانگهدار

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم