0

برخورد با مواد غذایی (هشتم)

فرمول های چاقی ذهن
اندازه متن

چاقی ما واکنش جسم به فرمول های چاقی ذهن است.

اما چه عاملی باعث تبدیل شدن فرمول های چاقی ذهن به اضافه وزن می شود؟

افراد چاق عوامل زیادی مانند ارث، پایین بودن سوخت و ساز، کم تحرکی، خواب زیاد، طبع سرد یا گرم داشتن و … را باعث و بانی چاقی خود می دانند.

آنچه واقعیت دارد این است که تنها یک عامل در تبدیل فرمول های چاقی ذهن به اضافه وزن تاثیرگذار است و آن عامل “خودمان “ هستیم.

شاید باورش سخت باشد که چطور می شود از طرفی خودمان باعث چاقی مان شده باشیم و از طرفی سال ها برای رهایی از چاقی سعی و تلاش  می کنیم؟!

برای اثبات این موضوع کافی است به  چرایی لاغر نشدن افراد چاق فکر کنید.

چرا افراد چاق با تمام سعی و تلاشی که برای لاغر شدن می کنند نمی توانند برای همیشه لاغر شوند؟

تنها به این دلیل که آنها به دنبال برطرف کردن چاقی هستند که خودشان به وجود آورنده آن هستند.

از آنجا که بدون تحمل سختی و رنج مدت هاست در مسیر چاقی حرکت می کنند میزان چاق شدن آنها بیشتر از تلاش سخت و طاقت فرسای آنها در مسیر لاغر شدن است.

مانند این است که شما مدتی است هر روز 100 متر به سمت چاقی حرکت می کنید و در این مدت چند مرتبه تصمیم قاطع گرفته اید که به سمت لاغری حرکت کنید و برای چند روز هر روز 50 متر به سمت لاغری برگشته اید.

نتیجه نهایی برای شما چاق تر شدن است. چون حرکت شما به سمت چاقی با سرعت یکنواخت و برای مدت طولانی صورت گرفته است اما تلاش شما برای لاغر شدن مقطعی و کوتاه بوده است.

چاق تر شدن آسان تر است

چرا در ذهن ما چاق تر شدن آسان تر از لاغر شدن است؟

مهمترین دلیل اینکه حرکت ما به سمت چاقی مستمر و به شکل راحت انجام می شود جایگزین شدن تصاویر چاق به جای تصاویر متناسب از خودمان در ذهن و ترسیم نقشه ذهنی برای تغییر وضعیت جسم از حالت متناسب به چاق است.

تنها دلیل لاغر نشدن افراد چاق تلاش آنها برای استفاده از روش هایی است که منشاء ذهنی (لاغری با ذهن) ندارند و به صورت فشار های جسمی (رژیم  گرفتن، ورزش کردن، عمل جراحی و …) انجام می شوند.

از آنجایی که جسم قدرت مفابله با ذهن را ندارد، هرچه قدر تلاش جسمی برای لاغر شدن انجام دهیم قادر به شکست دادن قدرت چاقی ذهن خود نخواهیم بود و نتجه نهایی همیشه چاق تر شدن خواهد بود.

دلیل اینکه در چالش من اینو نخوردم به شکل ساده و بدون فشار عصبی موفق به ایجاد تغییر در عادت مورد نظر خود شده اید تغییر دادن فرمول های چاقی ذهن بر اساس آموزش های لاغری با ذهن است.

شما بدون وارد کردن فشار عصبی برای تغییر دادن رفتار فیزیکی به خود از طریق آموزش ذهنی ابتدا فرمول اصلی تکرار کننده عادت خود را در ذهن شناسایی و با ایجاد تغییرات ساده در آن موفق به تجربه تغییر عادت رفتاری خود شده اید.

اتفاقی که شاید بارها تصمیم به عملی کردن آن داشته اید اما موفق نشده اید.

بنابراین اگر به دنبال رسیدن به تناسب اندام ایده آل خود هستید باید برای مدت بیشتری آموزش های لاغری با ذهن را دنبال کنید.

در این صورت به همین شکل ساده که یک رفتار شما تغییر کرده است و احساس شما نسبت به خودتان بهتر شده است، رفتارهای بیشتری به همین سادگی تغییر خواهد کر.

با تغییر عملکرد شما بعنوان عامل تبدیل کننده فرمول های چاقی ذهن به وضعیت جسمی هستید به مرور روند چاق تر شدن در شما متوقف و روند شگفت انگیز و لذت بخش لاغر شدن شما آغاز می شود.

بهبود عمل به لاغری با ذهن

برای بهبود عملکرد خود در مسیر لاغری با ذهن لازم است آگاهی و درک خود از نحوه عملکرد ذهن و تاثیر افکار و باورها بر واقعیت زندگی را افزایش دهید.

این کار نه تنها باعث بهبود روند لاغر شدن شما خواهد شد بلکه به شکل شگفت انگیزی در جنبه های مختلف زندگی مانند احساس شادی و آرامش درونی، سلامتی، روابط، اعتماد به نفس و … بسیار تاثیرگذار خواهد بود.

یکی از ویژگی های ذهن ما توانایی تعمیم دادن فرمول های ایجاد شده در جنبه های مختلف زندگی است.

به این معنی که اگر شما در موضوعی کاملا بی ارتباط به چاق شدن با تکرار یک فکر باعث ایجاد فرمولی در ذهن خود شوید آن فرمول به بی نهایت شکل در جنبه های مختلف زندگی شما تاثیر می گذارد.

با یک مثال واضح در زندگی روزمره این موضوع را دنبال می کنیم.

به جرات می توان گفت که همه انسانها به دلیل ورودی های اشتباه ذهنی دچار حالت ترس از آینده هستند. ترس از اینکه چی میخواد بشه!

این ترس به دلیل بارها شنیدن و دیدن اتفاقاتی که برای دیگران رح داده است در ذهن ما ایجاد می شود. و از آنجا که حفظ بقاء جزء وظایف ذهن است “نگران آینده بودن” به شکل یک فرمول در ذهن ما ایجاد شده است.

  • اگر نگران اوضاع زندگی خود در آینده هستید نشان دهنده ایجاد فرمول “نگران آینده بودن” در ذهن شما می باشد.
  • نگران وضعیت سلامتی خود بودن در حالی که در سلامتی کامل هستید.
  • نگران آینده مالی یا کسب و کار خود بود در حالی که در شرایط خوب مالی و شغلی هستید.
  • نگران آینده فرزند خود بودن در حالی که شرایط فعلی مساعد است.

این مثال ها و بسیاری از نگرانی دیگر نشان از ایجاد و تثبیت فرمول “نگران آینده بودن” در ذهن ما دارد.

نکته جالب توجه این است که فرمول “نگران آینده بودن” به واسطه موضوعاتی کاملا بی ارتباط به چاقی در ذهن ما تشکیل شده است اما به وفور در رفتارهای چاق کننده ما تاثیرگذار است.

  • اگر نگران وعده غذای بعدی خود هستید.
  • اگر برای انجام کاری قرار است چند ساعت بیرون از خانه باشید و نگران گرسنه شدن خود هستید.
  • اگر به واسطه کارهایی که قرار است امروز انجام دهید نگران کم شدن میزان انرژی و توانایی خود هستید.
  • اگر در وعده هایی غذایی به بهانه اینکه شاید تا چند ساعت بعد موقعیت غذا خوردن نداشته باشید بیشتر از حالت پرخوری همیشگی غذا می خورد.
  • اگر در موقعیت های مختلف نگران گرسنه شدن یا تهیه غذا و موراد مشابه هستید شما تحت تاثیر فرمول “نگران آینده بودن” قرار گرفته اید.

نکته جالب توجه اینکه این نوع نگرانی ها در ذهن افراد متناسب وجود ندارد.

  • فرد متناسب نگران کاهش یافتن انرژی خود نیست.
  • فرد متناسب نگران اینکه اگه فلان جا رفتیم غذا گیر نیومد نیست.
  • فرد متناسب نگران ذخیره کردن غذا یا حمل غذا با خود برای مواقع گرسنه شدن نیست.
  • و بسیاری موارد دیگر که افراد متناسب نگران گرسنه شدن،‌ غذا نبودن، ضعف کردن و … نیستند.

نگران نبودن افراد متناسب در مورد خوردن به این معنی نیست که فرمول “نگران آینده بودن” در ذهن آنها وجود ندارد بلکه به دلیل اینکه ذهن آنها مملو از فرمول های چاق کننده نیست ار این فرمول ذهنی برای چاق تر شدن استفاده نمی کنند.

تاثیر فرمول “نگران آینده بودن” در سایر جنبه های زندگی آنها مشهود است.

این توضیحات به این منظور است که از نحوه عملکرد ذهن خود اطلاع بیشتری داشته باید و بدانید که چاق شدن ما هیچ ارتباطی با مواد غذایی ندارد بلکه نحوه استفاده ما از مواد غذایی می تواند باعث به خطر انداختن وضعیت سلامتی ما شود.

موضوعی که در جنبه های مختلف زندگی به وضوح مشخص است.

ماشین داشتن یا رانندگی کردن باعث به خطر افتادن جان ما نمی شود اما چگونه رانندگی کردن با ماشین ارتباط مستقیم با جان ما دارد.

چاقو به نوبه خود سعی و تلاشی برای زخمی کردن ما نمی کند اما نحوه استفاده ما از چاقو وضعیت سلامتی یا جراحت وارد شده به ما را تعین می کند.

هرچه بیشتر مسئولیت عملکرد خودمان را بپذیریم به شکل بهتری می توانیم زندگی خود را آنگونه که می خواهیم خلق کنیم.

محتوای گام هشتم از چالش من اینو نخوردم شامل توضیحات مفصل و تاثیرگذاری درباره واکنش ما نسبت به مواد غذایی است. توصیه می کنم با دقت به آنچه گفته شده توجه کرده و سعی کنید با عمل کرده به آموزش های این جلسه گام مهمی در بهبود روند متناسب شدن خود بردارید.

منتظر خواندن نظرات شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.61 از 31 رای

https://tanasobefekri.net/?p=22798
73 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/06/14 19:38
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 343 کلمه

      سلام به استاد عزیز
      جمله طلایی :
      معده ی من یخچال نیست که بخواهم غذا در اون دخیره کنم بلکه محل تبدیل غذا به انرژی هست
      فوق العاده هست این جمله قشنگ در ذهن من میشنه
      من نباید از ترس اینکه بعدا غذا نیست غذا بیشتر بخورم
      معده ی من محل ذخیره ی غدا نیست بلکه یخچال محل دخیره ی غذا هست
      من تشنه ی آین آگاهی های ناب شما هستم دقیقا مثل اینه که من گمشده ی خودم رو پیدا کردم یا جواب سوال خودم رو پیدا کردم
      استاد هر روز باید اینها رو به خودم یاد آوری کنم هر دفعه که گوش بدم قطعا برای من نتیجه ی بهتری خواهد داشت

      من قبلا با مواد غذایی مورد علاقه ام طوری برخورد میکردم که انگار بار اخر که میخورم و دیگه نخواهم خورد ولی حالا دقیقا بر عکس شده به صورت خیلی اتفاقی هر وقت هر مواد غذایی میبینم فقط و فقط به نیاز م توجه میکنم و مقدار ی که من رو سیر میکنه استفاده میکنم و پیش خودم میگم بیشتر از این سهم من نیست و با آگاهی کامل دست از خوردن میکشم وهر وقت بخواهم دوباره میخرم یا درست میکنم و میخورم و حرص و ولع قبل رو ندارم برای خوردن
      استاد من با همه ی مواد عذایی در هر موقعیتی مثل سفر یا مهمانی یا رستوران و … عالی برخورد میکنم و راصیم که در مسیر عالی تناسب هستم با تغییر فرمول های دهنی

      مثلا غدای بچه ها بمونه روز میز من نمیخورم مگر معده ی من یخچال که هر چی موند بریزم داخلش
      یا اگه برم رستوران یا فست فودی زیاد نمیخورم چونکه نگران از نبودن غدا در وعده ی غذایی بعدیم نیستم که دیگه نیست
      یا اگه غذای مورد علاقه ام رو داخل خونه درست کنم زیاده روی نمیکنم چون مطعنم در وعده ی بعدی غذایی ام اگر گرسنه باشم هنوز هست و میخورم پس به اندازه ی نیازم میخورم و زیاده روی نمیکنم و هر وقت گرسنه بودم میخورم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/06/15 16:30
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 391 کلمه

      سلام
      من هم در زمان رژیم ام همیشه نگران بودم که من چون اشتهام زیاده و باید با مواد کم کالری اون رو کنترل کنم که خیلی سراغ غذا نروم بباید همیشه کلی میوه قبل از عذا میخوردم یا خورشت خالی یا سوپ رو که آماده میشد یک کاسه میخوردم تا موقع ناهار یا اینکه از باشگاه که میومدم خونه همیشه با این فکر که چون ورزش کردم خیلی گرسنه شدم یک کلی غذای سبک و ساده رو همیشه میخوردم که یه وقت هوس غذای دیگه نکنم وداخل سفرها از ترس که من رژیمی میخورم و اشتهام زیاده همیشه یه عالمه میوه میخریدم که هر وقت هوس چیزی کردم با خوردن میوه کنترل کنم خوردنم رو
      یا اینکه قبل از رفتن به خونه ی مادرم همیشه پیش خودم میگفتم اول شام سبک خودم رو میخورم بعد میرم اونجا که بتونم خودم رو در جمع کنترل کنم و هر خوراکی دیدم نخورم ولی بیشتر وقتها برام پیش میومد هم شام سبک رو بر حسب عادتم خورده بودم خونه ی خودم هم بیرون از خونه اگه چیزی پیش میومد میخوردم و همیشه هم میخواستم اینقد وابسته به این شام خوردن نباشم ولی میترسیدم که نه اگه نخورم چون اشتهام زیاده رفتم بیرون خیلی چیز میخورم و به همین بهانه همیشه خوردم و یا اینکه چون ریزه خواری داشتم همیشه پیش خودم گفتم باید سیر باشم با وعدهای عذایی سبک و رژیمی که بتونم اگه خوراکی دیدم از اون بگذرم یعنی همین ترس که من اگه گرسنه بشم خیلی مواد غذایی میخورم و خودم رو خوب کنترل نمیکنم باعث شده بودمن همیشه سه وعده رژیمی رو دو میان وعده رو همیشه چه سیر چه گرسنه بخورم که ریزه خواری نکنم ولی همون محدود کردن رژیم باعث شده بود که من حرص و ولع خوردن خیلی از چیزها رو پیدا کنم و علاوه بر وعدهای عذایی خودم اونا رو هم بخورم یا خیلی وقتا غذای خودم که از بقیه خانواده جدا بود رو میخوردم و بعدش از غذای اونا هم موقع جمع کردن میز غذا میخوردم
      در کل همیشه ترس داشتم از گرسنه شدن خودم و از اینکه نکنه برم سراغ مواد غذایی غیر رژیمی تا جایی که در توانم بوده داخل خونه خودم درست کردم
      غذای رژیمی رو و خوردم و بعد بیرون رفتم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/06/25 18:50
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 397 کلمه

      چه آگاهی های عالی لذت میبرم از گوش دادن به آنها:

      معده ی من محل دخیره ی غذا نیست بلکه محل هضم غذا و تبدیل ان به انرژی هست
      و من باید در هر عده ی غذایی به اندازه ی نیاز جسم ام بخورم نه بیشتر
      و من نباید از ترس اینکه بعدا غدا نیست بیشتر بخورم

      برای منم این کار زیاد پیش اومده که غذا زیاد وارد معدم کردم حالا یا از ترس نبودن غذا در وعده ی بعدی غذا بوده یا در ماه رمضان از ترس اینکه فردا روزم و نمیتونم بخورم پس به جاش امشب در وعده ی افطار زیاد بخورم یا در مهمانی بوده که همیشه من مهمانی که نمیریم پس یه امشب خوش بگدرونم و زیاد بخورم و یا در مسافرت بوده که معلوم نیست کی برام جور بشه دوباره به محلی بریم برا خوردن غذا پس در این وعده زیاد بخورم و یا گاهی داخل خونه خودم یه غذایی رو که دوست دارم زیاد میخواهم بخورم و پر خوری کنم ولی دوباره به خودم میام که نه حالا اگه گرسنه شدم هنوز که هست پس در وعده ی شام دوباره میخورم از اون و جلوی خودم رو برای زیاده روی و پر خوری میگیرم
      مثلا قبلا وقتی به غذایی میرسیدم برا خوردن انگار بار آخر بود که از اون میخوردم و دیگه نخواهد بود ولی حالا با باور و نگرش جدیدم به خوردن به اندازه نیازم میخورم و از روی میز بلند میشم و دیگه اون حرص ولع رو ندارم فقط به خاطر داشتن همین آگاهی ها که معده ی من یخچال نیست که زیاد بخورم و غذا داخل اون ذخیره بشه بلکه دو ساعت بعد غذا رو هضم میکنه و اضافه رو تبدیل به چربی میکنه
      همین دیشب قارچ سوخاری از فست فودی گرفتیم و خیلی راحت بدون ترس از اینکه در وعده ی شام دارم غذای سرخ شده میخورم شروع به خوردن با لذت کردم و راحت سیر شدم با چند دونه و اون حرص و و لع رو نداشتم اگه قبلا بود باید اینقد میخوردم تازه شام هم برام نمیشد آخرش میگفتم اخه با این که ادم سیر نمیشه

      تغییراتم عالیه و از خودم راصیم حالا یه جاهایی هم هست که یه مقدار بیشتر میخورم ولی به قول استاد چون کارهای صحیحم از اشتباهم بیشتر هست نگران نیستم و ادامه میدهم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/07/13 11:35
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 305 کلمه

      سلام
      خیلی جمله های عالی و آموزنده در این فایل هست مثلا

      چاقها برای خوردن کلی تعریف دارن مثال:چون مبخوام برم بیرون باید زیاد بخورم یا اینکه چون انرژی داشته باشم زیاد بخورم یا چون خیلی کار دارم امروز زیاد بخورم

      معده یخچال نیست
      بعد از عدا خوردن هصم غذا و تبدیل ان به انرژی صورت میگیرد
      مثال من نباید نگران وعده بعدی غذاایم باشم که ممکنه نباشه و از ترس زیاد بخورم

      الکی غذا دخیره نکنیم مثال در ماه رمصان در وعده ی افطار یا سحری نباید زیادتر بخوریم که برای بقبه روز غذا دخیره داشته باشیم در معده ی ما غدا دخیره نمیشه بلکه معده محل تبدیل غذا به انرژی هست
      و باید میحتاج همان وعده رو رو مصرف کنیم
      من تونستم عملی کنم این حرفها رو تا حدی که تونستم مثال :
      من اون زمانی که باشگاه میرفتم همیشه برای خودم توجیه داشتم که من چون فعالیت کردم باید حتما شام سبک بخورم چون خیلی گرسنه هستم و با این فکر چه گرسنه بودم چه نبودم شام رژیمی میخوردم و هیچ وقت نگاه به نیاز بدنم نداشتم یا اینکه تو مسافرت یا دور همی یا عید یا مهمونی باید هر چی بخواهم بخورم و این خوشگدرونیه و من بدون توجه به نیاز بدنم وبه فکر اینکه ممکنه دیگه از این غذای خوشمزه رستوران یا مهمانی دیگه گیرم نیاد و فقط یه امروز کلی میخوردم ولی فهمیدم معده جای ذخیره ی غذا نیست و باید به اندازه نیازم در هر وعده غذایی استفاده کنم
      من دیروز مهمانی بودم و سفره بسیار عالی داشت این مهمانی ولی من فقط باا مرور کردن اموزشها و در کل تغییراتی که خودم پیدا کردم نه زیاده روی کردم نه رفتار زننده ی پرخوری رو داشتم و نه حالت سنگینی رو تجریه کردم در این مهمانی و خیلی راصی بودم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/07/21 14:11
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 133 کلمه

      هیچ وقت برای خوردنم نباید تعریف داشته باشم مثلا خیلی کار کردم پس باید خیلی عذا بخورم یا من مهمان دارم امروز پس باید زیاد بخورم که انرژی داشته باشم یا من رفتم پیاده روی و فعالیت داشتم پس باید زیاد بخورم یا من رفتم سفر پس باید زیاد بخورم یا من روزه هستم پس باید این وعده رو زیادبخورم چون فردا گرسنه میشم و نمیتونم بخورم و یا

      من یاد گرفتم خوردن برای تامین انرژی بدن من هست .پس به اندازه ای که جسم من در اون وعده نیاز داره باید غذا بخورم نه بیشتر از اون وعده غذایی بخورم

      من باید خوردنهایی رو که برای بعدا من هست که گرسنه میشم و غذا نیست رو اصلا نباید انحام بدهم یعنی نباید نگران وعده ی بعدیه غداییم باشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/08/20 12:28
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 308 کلمه

      من قبل از مواجه شدن با گرسنگی نباید غذا بخورم در واقع از ترس و نگرانی که شاید من گرسنه بشم و غدا نباشه و من گرسنه بمونم مثلا در ماه رمضان از ترس گرسنه شدن در طول روز و نبودن عذا در وعده ی بعدی موقع سحری یا افطار زیاد بخورم

      برای خوردنت هیچ تعریفی نداشته باش مثلا :
      چون دیگه مسیر طولانیه ممکنه غذا نباشه پس بخورم
      چون خیلی کار دارم بخورم که ضعف نکنم
      چون فعالیتم زیاد بوده مثل پیاده روی و ورزش و یا کار خونه زیاد کردم پس بخورم
      چون در سن رشده باید زیاد بخوره (برا بچها ) یا بلعکس در پیر ترها بخور برای بدنت خوبه
      چون خاصیتش زیاده بخور
      چون برای تقویت بدن بدن خوبه
      چون خوشحالم باید هر چی که بخواهم بخورم
      چون اومدم تفریح مجازم هر مواد عذایی در اطرافم هست بخورم تا خدش بگذره

      خیلی از این تعریفا هست و داریم که توجیه بشه برای خوردن زیاد یا اینکه
      چون دیگه گیر نمیاد این غذا
      چون پولش رو دادم
      چون حیف هست و اسراف میشه پس بخورم
      بخورم که دیگه تموم بشه بره و چیزی نمونه
      چون فقط یه امشب مهمونیه بخوریم
      چون از فلان رستوران یا فست فودی هست بخورم
      چون اصرار کردن به من بخورم که ناراحت نشه
      چون مورد علاقه ی من هست و خیلی خاطره دارم از اون عذا

      و کلا باید بدونیم که معده جای ذخیره ی غذا نیست که در اون غذا دخیره کنیم و هر وقت گرسنه بودم یه تیکه از ذخیره ی عذا جدا کنم و بخورم بلکه یخچال محل ذخیره ی غدا هست

      پس یاد گرفتم دنبال بهانه و علت برای خوردن نباشم
      و قبل از گرسنه شدن به زور وارد بدنم هیچ مواد غدایی نکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/03/13 19:59
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 799 کلمه

      فایل تصویری امروز :

      یکی از موضوعات مهم در واکنش به مواد غذایی برخورد ما با مواد غذایی هست .

      برای خوردنها تعریف نداشته باش که مثلا سیرم   ولی چون کلی کار عقب مانده  دارم و یا  مهمان دارم غذام رو خوردم و یا من سیرم اما چوت کلی پیاده روی  دارم غدام رو خوردم و یا من سیرم ولی چون ….

      پس بدونید برای  خوردن تعریف نداشته باشید  مثلا :  من خوردم چون نمیشه تا چند ساعت دیگه غدا بخورم 

       نکته :من هیچ وفت نباید قبل از نیاز بدنم غدا بخورم 

       در واقع بدونید به این شکل نیست جسم ما هیچ وقت غدا رو اندخته نمیکنه و لی بعضیا فکر میکنن معده ی ما مثل یخچال و فریز هست و غذ ا رو نگهداری میکنه اما به این شکل نیست هر وقت غذا بخوریم کمی بعد اون هضم میشه و تبدیل به به انرژی میشه پس معده یخچال نیست 

      خوردن هایی رو که تبدیل به انرژی میشه رو نباید انجام بدیم پس نگران نباشید که ممکنه غدا نباشه و غدا به من نرسه و  غدا بیشتر بخورید 

      نکته :با این پیش فرض  که غدا ممکنه نباشه بیشتر نخور 

      مثلا من قبلا اگر قرار بود کاری انجام بدم و چند ساعت باید بیرون خونه باشم بیشتر میخوردم 

      و یا در سفر از ترس اینکه نکنه در وعده ی بعدی غدا نباشه نباید بیشتر بخوریم چون هر  غذایی  رو بخواهی به راحتی میشه تهییه کرد از این افکار داشته باش  که همه چیز به مقدار زیاد همیشه هست که آرامش  داشته باشی و نخواهی غدا دخیره کنی

      چون خیلی فرمانهای غلط هست  که چون تو کار کردی چون تو مهمان داری چون تو سفری باید بیشتر بخوری 

      ولی به خودت بگو نیاز نیست بیشتر بخورم چون معده ی من یخچال نیست که داخلش غذا دخیره کنم  و در ماه رمضان خیلی ین قضیه خودش رو نشون میده .

       هر وقت غدا بخورم تا چند ساعت بعد غذا هضم میشه و تبدیل به انرژی  میشه پس معده محل ذخیره ی غدا نیست و  به اندازه بخور .

      هر وقت خطایی داشتین ناراحت نباشین و بگین تعداد رفتارهای صحیح من چون از اشتباهاتم  بیشتر هست پس من موفق میشم 

      دو نکته ی مهم :

      *معده محل ذخیره نیست محل تبدیل هست 

      *و از ترس اینکه غدا نباشه نباید غذا ذخیره کنیم 

      برداشت من :

      واقعا زبان چاقی مشترک هست  چقدر من قبلا  اینطور  فکر میکردم دقیقا همین طور که استاد در فایل گفتن من در سفرها همیشه همین افکار رو داشتم و همیشه این ترس رو داشتم که سیر بخورم چون معلوم نیست وعده ی بعدی رو در چه ساعتی بخوریم و یا   در ماه رمضان دقیقا همین ترس از نبودن در وعده ی بعدی من رو چنان وادار به خوردن میکرد که دل درد و حالت تهوع شدید میگرفتم و خیلی حالم بد میشد و یا وقتی بدونم خیلی کار دارم و یا وقتی ورزش میکردم با این فکر که  چون فعالیت داشتم راحت شامم رو ولی رژیمی و اما حتما باید  میخوردم چه گرسنه بودم یا نبودم من میخوردم و حتی وقتی غذای خوشمزه ای و یا مورد علاقه ی من بود از ترس اینکه نکنه در وعده ی بعدی نباشه زیاد میخوردم  و یا حتی  وقتی خونه ی مادرم میرفتم   فلان عدا رو داشت میگفتم از این غذا  که همیشه نیست باید بخورم ولی حالا  مدتها هست که اینطور رفتار نکردم و لی میفهمم  چقدر اشتباه فکر میکردم و چقدر ذهن من ترسو بود  به جای این همه ترس و نگرانی از نبودن و کمبود و قحطی و ….باید به خودم بگم که همیشه غدا در همه جا هست  و نیاز به ذخیره نیست و پرخوری نکن که این کار شیطانی و نادرستی هست .

       و دوم اینکه معده ی من اصلا محل ذخیره  ی غدا نیست و این کار یخچال و فریز خونه هست و در واقع بعد از مدت کمی غدا در معده هضم و تبدیل به انرژی میشه پس در هر وعده باید به اندازه ی نیاز همون وعده باید خورد و زیاده روی نکنید همین اضافه ها کار رو خراب میکنه و ما رو چاق میکنه اگر به اندازه غذا وارد بدن ما بشه هیچ ذخیره ای در بدن به صورت چربی  صورت نمیگیره و ما چاق نمیشیم 

      پس بدون  هیچ بهانه ای باید  غذا  بخورم و بدون هیچ پیش فرضی من نباید شروع به خوردن بکنم و فقط در موقع گرسنگی به اندازه نیاز باید بخوریم و اگر یه جاهایی خطا داشتیم هیچ وقت ناامید و ناراحت نشیم و  تمام تمرکز خودمون رو به سمت رفتارهای صحیح ببریم و بگیم چون تعداد اونها بیشتر هست پس من قطعا موفق میشم .

      پس ذهن عزیزم تو با من هماهنگ شو و بپذیر من به اندازه نیازم که سیر شدم بیشتر نمیخوام و هر وقت جسم من  به غدا نیاز داشت من غدا میخورم و هیچ کمبود و نبودن عدایی و قحطی در کار نیست فقط تغییرات  جدید و باورهای جدید رو با من هماهنگ شوو جایگزین کن چون من در مسیر تغییرم ….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/01/01 14:37
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 658 کلمه

      سلام به استاد عزیز و دوستان هم مسیرم 

      سال نوی همگی مبارک باشه امیدوارم سال خوبی داشته باشین 

      من در اولین روز سال ۱۴۰۱ می‌خوام کامنت خودم رو با عشق بنویسم .

      بسیار بسیار این فایل آگاهی دهنده و کاربردی هست و دقیقا این فرمول‌ها در ذهن گذشته ی  من بسیار قوی بودند و الان که در این مسیرم بازم شاید یه جاهایی دوباره بالا بیان ولی مثل قبل پررنگ و قوی نیستند و من به لطف این آموزشها خیلی جاها مچ ذهنم رو میگیریم که داره به هزار بهانه غیر از گرسنگی غذا وارد جسم من می‌کنه مثلا

      من باید بخورم چون معدم درد می‌کنه 

      من باید بخورم چون سرم و ….درد می‌کنه 

      من باید بخورم چون ناراحتم 

      من باید بخورم چون خوشحالم 

      من باید بخورم چون اومدم در جشن و شادی و دور همی 

      من باید بخورم چون فقط یه امشبه 

      من باید بخورم چون پولش رو دادم 

      من باید بخورم که جبران اون هدیه و پولم بشه 

      من باید بخورم چون تامدتها غذا نیست  

      من باید بخورم چون فعالیت داشتم 

      من باید بخورم چون کلی کارکردم و سر پا بودم 

      من باید بخورم چون درسفرم 

      من باید بخورم چون فضا و هوا عالیه 

      من باید بخورم چون حوصلم سر رفته 

      من باید بخورم چون کلی خوردنی در یخچال و کابینت هست 

      من باید بخورم چون تفریح و گشتن یعنی غذا خوردن 

      من باید بخورم چون دیگه ممکنه از این مدل غذا گیرم نیاد 

      من باید بخورم چون مقوی هست 

      من باید بخورم چون برای من مفید و سودمند هست 

      من باید بخورم چون ممکنه تا ساعتها گرسنه باشم 

      من باید بخورم چون خسته شدم 

      و …..

      خلاصه کلی ازاین دلیلهای مختلف برای خودم داشتم که باعث می‌شد غذا به زور وارد بدنم کنم .

      همیشه ترس از تمام شدن و نبود ن غذای دلخواهم من رو وادار به پرخوری میکرد  در مواقع عادی و در مواقعی مثل ماه رمضان که دیگه ترس از نبودن غذا در  وعده ی بعدی با بقیه ی فرمول‌های چاقی ا قاطی میشد و من وزن اضافه میکردم .

      یا خیلی وقتها من فکر میکردم میتونم اضافه بخورم و غذا ذخیره کنم برای مواقعی که شاید غذا نباشه و همین ترس باعث می  شد که من در مسافرت ها از قبل کلی مواد خوراکی بخرم که مبادا یه جایی من گرسنه بشم و غذا در دسترس نباشه و یا اینکه قبل از خارج شدن از خونه من کلی غذا می‌خوردم چون میگفتم الان داخل فلان مکان که غذا نیست و من گرسنه میمانم و یا اینکه اگر فعالیت شدیدی داشتم از قبل بیشتر می‌خوردم و .‌‌….اما خبر نداشتم معده یخچال که نیست و من دارم به اشتباه غذا رو در جسمم ذخیره میکنم و اما اون غذا ذخیره نمیشه و بعد از چند ساعت اون هضم و تبدیل به انرژی و یا چربی میشه پس هر چقدر من بیشتر بخورم فایده ای ندارد فقط خودم رو بیمار و چاق میکنم .

      من جدیدا وقتی غذایی مورد پسندم باشه و یا خوشمزه باشه این کار رو میکنم بیشتر از نیازم میخورم که به لطف این چالش دارم کنترلش میکنم و بسیار بهتر از قبل رفتار میکنم .

      مثلا امروز غذا مورد علاقم نبود به اون سبکی که خودم دوست دارم نبود خیلی راحت از اون گذشتم خوردم ولی به اندازه خوردم و به موقع دیگه میز رو ترک کردم و بیشتر از نیازم چیزی نخوردم .

      پس معده ی من محل ذخیره ی غذا نیست 

      معده ی  من یخچال نیست.

      معده ی من محل هضم غذا هست 

      من نباید از روی باور قحطی‌ و  کمبود غذا بخورم 

      من باید بارها به خودم بگم این همه مواد غذایی عالی و خوشمزه در اطراف من هست که هر وقت بخوام میتونم بخرم و بخورم و یا از داخل خونه استفاده کنم .

      و بازم باید به خودم بگم هر غذایی هر چقدر خوشمزه و دوست داشتنی با طعم عالی باشه بازم به اندازه نیازم باید از اون بخورم و من لذت آنی خوردن اون مواد غذایی رو نمی‌خوام  من لذت دایمی تناسب اندام رو می‌خوام .

      پس با توجه به اینکه ایام عید و دید و بازدید هست من قول میدم به بهانه ی عید نوروز و خوشحالی کردن و شادی  هیچ مواد غذایی رو به زور وارد جسمم نکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/06/02 15:28
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 744 کلمه

      به نلم خدای مهربان که هر لحظه هادی و حامی من هست .

       اگاه باشید استمرار در هر کاری اون کار رو ساده میکنه .استمرار من در این مسیر باعث شده نخوردن یا گرسنه ماندن  کار ساده ای  برام بشه و از اون حالت گرسنگی نترسم .

      من خیلی در وجود خودم کنکاش میکنم و مطمعنم من ادمی هستم که در شرایط سخت و ناراحت کننده و استرس زا و یا وقتی خیلی کاری دارم و یا حتی زمانی که مشغول  انجام کاری  هستم یا به هر دلیلی مثلا برای خرید ساعت ها  بیرون از خونه هستم اصلا فرمول خوردن رو نداشته باشم تا در شرایطی قرار بگیرم که دوباره  ارام بشم  و یا اون کار انجام بشه و … یعنی از خوردن برای رهایی از اون حالت  بد و یا حالت خاص،و …. استفاده نمیکنم  و برعکس در اون شرایط کاری یا شرایط نامساعد اصلا غدا به من نمیخوره شاید در حدی غدا بخورم که بتونم سرپا بمونم نه بیشتر . و امامن در شرایط نرمال و ارام و در مواقع شادی و خوش حالی و  تفریح و …از خوردن برای رفع خیلی از چیزها استفاده میکنم مثلا میخورم که حوصله ام سر نره میخورم که بیشتر خوش بگدره میخورم که بیشتر لدت ببرم میخورم که بگم چقدر همه چیز عالی هست و یا میخورم چون عدا زیاد هست میخورم که اسراف نشه و … و این نقطه ضعف من هست من از خوردن در این شرایط کلی تعریف دارم که نباید اینطور باشه .و کاملا غلط هست .

      مثلا بارها شده میخوام برم بیرون اما از ترس اینکه نکنه اونجا غذا نباشه من عذا  زودتر در  حالت سیری خوردم و یا بیشتر از همیشه خوردم .

      من بارها شده عدا خوردم چون ترسیدم غذا تموم بشه و گیر من نیاد .و در حالی که احتیاج نداشتم اما خوردم .

      من بارها شده غدا زیادتر  خوردم چون این فکر رو در ذهنم دهشتم که  در گذشته کم عذا خوردم  و میخواستم جبران کنم .

      من بارها شده غدا خوردم چون مقوی بوده  در حالی که نیاز به عدا نداشتم فقط به خاطر مقوی  بودن خوردم .

      من بارها شده  خیلی عدا خوزدم چون گفتم تا فلان ساعت من نباید عدا بخورم .

      من بارها شده غدا خوردم چون خیلی خوشحالم .

      من بارها شده خیلی غذا خوردم چون پولش رو دادم .

      من بارها شده خیلی غدا خوردم چون خواستم اسراف نشه و ….

      جسم ما غذا رو اندوخته نمیکنه یعنی معده مثل یخچال و فریزر نیست که غدا رو ذخیره کنه به این شکل نیست  در واقع معده اینطور هست که بلافاصله بعد از عذا خوردن اون  رو هضم میکنه و بقیه اش  تبدیل به چربی یا انرژی میشه و هرگز اون چیزی رو ذخیره نمیکنه پس معده یخچال نیست و هر غدایی رو که میخوایین برای بعدا بخورین این کار رو نکنین چون اون انرژی برای بعدا ما نمیشه پس از روی ترس و نگرانی از کمبود غذا نباید غدا رو بخورید  .

      من خیلی وقتها در سفر که هوا خوبه و یا در فضای سبز و زیبایی هستم میگم بایددبیشتر  بخورم چون همه چیز خوبه اما این فرمول غلط  هست و فرمول چاقی هست و باید به اندازه خورد و در سفر از ترس نبود غدا در مسیر هرگز نباید بیشتر بخورم چون قدم به قدم در جاده اغذیه فروشی هست و این حرفها باید من رو ارام کنه تا دیگه بیشتر نخورم .

      من هر وقت مهمان دارم از ترس اینکه خیلی کار دارم و نیاز به انرژی بیشتر دارم نباید غذا بیشتر بخورم .

      هر وقت کار بیشتری دارم  نباید عدا بیشتر بخورم یعنی  کار بیشتر نیاز به غذای بیشتر نداره .

      معده ی من یخچال نیست تا عذا داخل اون ذخیره کنم .و تا شب مرحله به مرحله از اون استفاده کنه هر چقدر من زیاد غذا  بخورم معده  تا چند ساعت بعد غدا  رو هصم میکنه و در اون چیزی باقی نمونه  معده محل تبدیل غذا به انرژی هست و من باید اگاه باشم و  مایحتاج هر وعده رو استفاده کنم .نه بیشتر که این راه درست هست .

       مثال امروز از خودم :

      من امروز صبح موقع صبحانه میدونستم کار دارم و باید برم بیرون و  ناهار کمی دیر تر اماده میشه و میخواستم صبحانه بیشتر بخورم که اگر غذا دیرتر اماده شد  یعنی از ترس میخواستم این کار رو بکنم اما این کار رو انجام ندادم و  به اندازه نیازم صبحانه خوردم و اتفاقا ظهرم گرسنه ام شد و با این حالت گرسنگی چقدر بیشتر غدا چسبید و لذت میبرم که از رو به رو شدن با این حالت گرسنگی نه تنها  نمیترسم بلکه لدت میبرم  و اون رو تجربه میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم