چاقی ما واکنش جسم به فرمول های چاقی ذهن است.
اما چه عاملی باعث تبدیل شدن فرمول های چاقی ذهن به اضافه وزن می شود؟
افراد چاق عوامل زیادی مانند ارث، پایین بودن سوخت و ساز، کم تحرکی، خواب زیاد، طبع سرد یا گرم داشتن و … را باعث و بانی چاقی خود می دانند.
آنچه واقعیت دارد این است که تنها یک عامل در تبدیل فرمول های چاقی ذهن به اضافه وزن تاثیرگذار است و آن عامل “خودمان “ هستیم.
شاید باورش سخت باشد که چطور می شود از طرفی خودمان باعث چاقی مان شده باشیم و از طرفی سال ها برای رهایی از چاقی سعی و تلاش می کنیم؟!
برای اثبات این موضوع کافی است به چرایی لاغر نشدن افراد چاق فکر کنید.
چرا افراد چاق با تمام سعی و تلاشی که برای لاغر شدن می کنند نمی توانند برای همیشه لاغر شوند؟
تنها به این دلیل که آنها به دنبال برطرف کردن چاقی هستند که خودشان به وجود آورنده آن هستند.
از آنجا که بدون تحمل سختی و رنج مدت هاست در مسیر چاقی حرکت می کنند میزان چاق شدن آنها بیشتر از تلاش سخت و طاقت فرسای آنها در مسیر لاغر شدن است.
مانند این است که شما مدتی است هر روز 100 متر به سمت چاقی حرکت می کنید و در این مدت چند مرتبه تصمیم قاطع گرفته اید که به سمت لاغری حرکت کنید و برای چند روز هر روز 50 متر به سمت لاغری برگشته اید.
نتیجه نهایی برای شما چاق تر شدن است. چون حرکت شما به سمت چاقی با سرعت یکنواخت و برای مدت طولانی صورت گرفته است اما تلاش شما برای لاغر شدن مقطعی و کوتاه بوده است.
چاق تر شدن آسان تر است
چرا در ذهن ما چاق تر شدن آسان تر از لاغر شدن است؟
مهمترین دلیل اینکه حرکت ما به سمت چاقی مستمر و به شکل راحت انجام می شود جایگزین شدن تصاویر چاق به جای تصاویر متناسب از خودمان در ذهن و ترسیم نقشه ذهنی برای تغییر وضعیت جسم از حالت متناسب به چاق است.
تنها دلیل لاغر نشدن افراد چاق تلاش آنها برای استفاده از روش هایی است که منشاء ذهنی (لاغری با ذهن) ندارند و به صورت فشار های جسمی (رژیم گرفتن، ورزش کردن، عمل جراحی و …) انجام می شوند.
از آنجایی که جسم قدرت مفابله با ذهن را ندارد، هرچه قدر تلاش جسمی برای لاغر شدن انجام دهیم قادر به شکست دادن قدرت چاقی ذهن خود نخواهیم بود و نتجه نهایی همیشه چاق تر شدن خواهد بود.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
دلیل اینکه در چالش من اینو نخوردم به شکل ساده و بدون فشار عصبی موفق به ایجاد تغییر در عادت مورد نظر خود شده اید تغییر دادن فرمول های چاقی ذهن بر اساس آموزش های لاغری با ذهن است.
شما بدون وارد کردن فشار عصبی برای تغییر دادن رفتار فیزیکی به خود از طریق آموزش ذهنی ابتدا فرمول اصلی تکرار کننده عادت خود را در ذهن شناسایی و با ایجاد تغییرات ساده در آن موفق به تجربه تغییر عادت رفتاری خود شده اید.
اتفاقی که شاید بارها تصمیم به عملی کردن آن داشته اید اما موفق نشده اید.
بنابراین اگر به دنبال رسیدن به تناسب اندام ایده آل خود هستید باید برای مدت بیشتری آموزش های لاغری با ذهن را دنبال کنید.
در این صورت به همین شکل ساده که یک رفتار شما تغییر کرده است و احساس شما نسبت به خودتان بهتر شده است، رفتارهای بیشتری به همین سادگی تغییر خواهد کر.
با تغییر عملکرد شما بعنوان عامل تبدیل کننده فرمول های چاقی ذهن به وضعیت جسمی هستید به مرور روند چاق تر شدن در شما متوقف و روند شگفت انگیز و لذت بخش لاغر شدن شما آغاز می شود.
بهبود عمل به لاغری با ذهن
برای بهبود عملکرد خود در مسیر لاغری با ذهن لازم است آگاهی و درک خود از نحوه عملکرد ذهن و تاثیر افکار و باورها بر واقعیت زندگی را افزایش دهید.
این کار نه تنها باعث بهبود روند لاغر شدن شما خواهد شد بلکه به شکل شگفت انگیزی در جنبه های مختلف زندگی مانند احساس شادی و آرامش درونی، سلامتی، روابط، اعتماد به نفس و … بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
یکی از ویژگی های ذهن ما توانایی تعمیم دادن فرمول های ایجاد شده در جنبه های مختلف زندگی است.
به این معنی که اگر شما در موضوعی کاملا بی ارتباط به چاق شدن با تکرار یک فکر باعث ایجاد فرمولی در ذهن خود شوید آن فرمول به بی نهایت شکل در جنبه های مختلف زندگی شما تاثیر می گذارد.
با یک مثال واضح در زندگی روزمره این موضوع را دنبال می کنیم.
به جرات می توان گفت که همه انسانها به دلیل ورودی های اشتباه ذهنی دچار حالت ترس از آینده هستند. ترس از اینکه چی میخواد بشه!
این ترس به دلیل بارها شنیدن و دیدن اتفاقاتی که برای دیگران رح داده است در ذهن ما ایجاد می شود. و از آنجا که حفظ بقاء جزء وظایف ذهن است “نگران آینده بودن” به شکل یک فرمول در ذهن ما ایجاد شده است.
- اگر نگران اوضاع زندگی خود در آینده هستید نشان دهنده ایجاد فرمول “نگران آینده بودن” در ذهن شما می باشد.
- نگران وضعیت سلامتی خود بودن در حالی که در سلامتی کامل هستید.
- نگران آینده مالی یا کسب و کار خود بود در حالی که در شرایط خوب مالی و شغلی هستید.
- نگران آینده فرزند خود بودن در حالی که شرایط فعلی مساعد است.
این مثال ها و بسیاری از نگرانی دیگر نشان از ایجاد و تثبیت فرمول “نگران آینده بودن” در ذهن ما دارد.
نکته جالب توجه این است که فرمول “نگران آینده بودن” به واسطه موضوعاتی کاملا بی ارتباط به چاقی در ذهن ما تشکیل شده است اما به وفور در رفتارهای چاق کننده ما تاثیرگذار است.
- اگر نگران وعده غذای بعدی خود هستید.
- اگر برای انجام کاری قرار است چند ساعت بیرون از خانه باشید و نگران گرسنه شدن خود هستید.
- اگر به واسطه کارهایی که قرار است امروز انجام دهید نگران کم شدن میزان انرژی و توانایی خود هستید.
- اگر در وعده هایی غذایی به بهانه اینکه شاید تا چند ساعت بعد موقعیت غذا خوردن نداشته باشید بیشتر از حالت پرخوری همیشگی غذا می خورد.
- اگر در موقعیت های مختلف نگران گرسنه شدن یا تهیه غذا و موراد مشابه هستید شما تحت تاثیر فرمول “نگران آینده بودن” قرار گرفته اید.
نکته جالب توجه اینکه این نوع نگرانی ها در ذهن افراد متناسب وجود ندارد.
- فرد متناسب نگران کاهش یافتن انرژی خود نیست.
- فرد متناسب نگران اینکه اگه فلان جا رفتیم غذا گیر نیومد نیست.
- فرد متناسب نگران ذخیره کردن غذا یا حمل غذا با خود برای مواقع گرسنه شدن نیست.
- و بسیاری موارد دیگر که افراد متناسب نگران گرسنه شدن، غذا نبودن، ضعف کردن و … نیستند.
نگران نبودن افراد متناسب در مورد خوردن به این معنی نیست که فرمول “نگران آینده بودن” در ذهن آنها وجود ندارد بلکه به دلیل اینکه ذهن آنها مملو از فرمول های چاق کننده نیست ار این فرمول ذهنی برای چاق تر شدن استفاده نمی کنند.
تاثیر فرمول “نگران آینده بودن” در سایر جنبه های زندگی آنها مشهود است.
این توضیحات به این منظور است که از نحوه عملکرد ذهن خود اطلاع بیشتری داشته باید و بدانید که چاق شدن ما هیچ ارتباطی با مواد غذایی ندارد بلکه نحوه استفاده ما از مواد غذایی می تواند باعث به خطر انداختن وضعیت سلامتی ما شود.
موضوعی که در جنبه های مختلف زندگی به وضوح مشخص است.
ماشین داشتن یا رانندگی کردن باعث به خطر افتادن جان ما نمی شود اما چگونه رانندگی کردن با ماشین ارتباط مستقیم با جان ما دارد.
چاقو به نوبه خود سعی و تلاشی برای زخمی کردن ما نمی کند اما نحوه استفاده ما از چاقو وضعیت سلامتی یا جراحت وارد شده به ما را تعین می کند.
هرچه بیشتر مسئولیت عملکرد خودمان را بپذیریم به شکل بهتری می توانیم زندگی خود را آنگونه که می خواهیم خلق کنیم.
محتوای گام هشتم از چالش من اینو نخوردم شامل توضیحات مفصل و تاثیرگذاری درباره واکنش ما نسبت به مواد غذایی است. توصیه می کنم با دقت به آنچه گفته شده توجه کرده و سعی کنید با عمل کرده به آموزش های این جلسه گام مهمی در بهبود روند متناسب شدن خود بردارید.
منتظر خواندن نظرات شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.61 از 31 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلااام
من برای این فایل یاد داداشم افتادم که کاملا متناسبه و هر وقت دلش میخواد غذایی که دلش میخواد رو با لذت میخوره و من هیچ وقت ندیدم که در رفتاراش اثری از ترس از گرسنگی باشه کلا همه ی متناسبا همینطورن و از گرسنه بودن نمیترسن چون گرسنگی هم مثه بقیه ی نیاز هاشونه و هر وقت نیاز به غذا کردن میرن یه چیزی میخورن مثلا داداش من بار ها شده که غذا رو با ما سر سفره نخورده و بعد از یه مدتی که میگذره تازه گرسنش میشه حتی مثلا اگه میخواستیم بریم بیرون و همه بهش میگفتن یه چیزی بخور تو راه غذا نیست اون بازم غذا نمیخورد چون احساس گرسنگی نداشت و بعد مثلا تو راه گرسنش میشد و ما مامان بابام میرفتن بالاخره هر جور شده براش یه چیزی پیدا میکردن و خب این نشون میده ما اگه غذا نخوریم و بعدش که شرایط غذا خوردن مهیا نیست گرسنمون بشه بازم میتونیم غذا گیر بیاریم و هیچ جای نگرانی نیست .
من فکر میکنم مایی که فورمول چاقی توی ذهنمون داریم چون از غذا خوردن میترسیم میخوایم یه بار کلی غذا بخوریم و دیگه مجبور نباشیم وعده های جدا از هم و گسسته غذا بخوریم چون هر بار غذا میخوریم احساس بد بهمون دست میده حالا مهم نیست به اندازه بخوریم یا نه من خودم بعضی وقتا به اندازه غذا میخوردم ولی بازم احساسم بد بود چون کلا با خوردن مشکل داشتم و ازش میترسیدم و خلاصه ما چون نمیخوایم توی وعده های مختلف خودمونو سرزنش کنیم سعی میکنیم توی یه وعده اونقدر غذا بخوریم که دیگه گرسنمون نشه ولی دریغ ! چون معده ی ما اینطور فکر نمیکنه و کاری رو میکنه که براش ساخته شده .
مثالی که برای ماه رمضون زدین دقیقا برای من صدق میکرد و من از همون 9 سالگی شروع کردم به روزه گرفتن و یادمه مامانم بهم همیشه میگفت خیلی غذا بخورم و ذخیره کنم و همیشه تا دم الله اکبر من داشتم غذا میچپوندم توی دهنم و بعضی وقتا انقدر دلم پر بود بعد سحری که نمیتونستم بخوابم ولی حدود ساعت 10-11 گرسنم میشد و به خودم میگفتم مگه میشه؟ من این همه غذا خوردم و بعد تا افطار گرسنگی میکشیدم و بی حال بودم . الان که دارم فکر میکنم میبینم که بیشتر کسایی که روزه میگیرن و سحری کلی غذا میخورن خیلی برای ثوابش و فوایدش نیست و بیشتر مثه اینه که عادت کردن یه سری کارایی که بقیه گفتن رو انجام بدن و اسمش رو بزارن عبادت. اصل روزه اینه که معده پاک بشه و ما ارادمون قوی بشه و حس همدردی درمون به وجود بیاد ولی وقتی سحر کلی غذا میخورن که در طول روز گرسنشون نشه و این یکم همخوانی نداره با اصل روزه خب شما اگه میخواین گرسنتون نشه که روزه نگیرین چرا انقدر غذاهای مختلف میکنین توی شکمتون و با جسمتون مثه سطل آشغال رفتار میکنید؟
خلاصه که من فهمیدم نباید غذا رو به نیت ذخیره کردن بخورم و هر وقت گرسنم بود غذا میخورم و هر وقت سیر شدم دست میکشم .این زندگی متفاوت این روزام که پر از انتخابایی که خودم ایجادشون کردم و تنوع هایی که توی غذا خوردنام به وجود میارم خیلی قشنگ تر و جذاب تره.
خدایا شکرت
ممنونم استاد