چاقی و لاغری با گسترش فرمول های ذهنی ایجاد می شود.
تمام پیشرفت های بشر بر اساس فرمول هایی از قبل ایجاد شده صورت می گیرد.
اگر هواپیمای جدیدی ساخته می شود بر اساس فرمول هایی که هواپیماهای قبلی ساخته شده اند برای تولید هواپیمای جدید عمل می شود با ایجاد تغییراتی که سب بهبود عملکرد هواپیمای جدید می شود.
در گوشی های همراه این موضوع به شکل واضح تری قابل مشاهده است.
نسخه جدید تا حدودی زیادی مانند نسخه قبلی است اما در عملکرد برخی قسمت ها بهبودهایی ایجاد شده است.
بنابراین فرمول ها نقش تعیین کننده ای در ادامه مسیر هر موضوعی دارند.
چاقی حاصل گسترش فرمول های ذهنی است که از قبل در ما ایجاد شده اند و ما سال هاست از آن فرمول ها برای چاق شدن استفاده کرده ایم و هر بار که چاق تر شده ایم از همان فرمول های قبلی به شکل متفاوتی استفاده کرده ایم و نتیجه را اندکی بهبود داده ایم.
شاید چاق تر شدن از نظر ما نتیجه مطلوبی نباشد اما از نگاه قوانین جهان هستی چاق تر شدن کاملا صحیح و طبیعی است چرا که هر فرمولی ایجاد می شود باید همواره گسترش و پیشرفت داشته باشد.
تفاوتی ندارد نتیجه فرمول ایجاد شده مورد رضایت ما باشد یا خیر چون سیستم جهان هستی به نظر ما اهمیتی نمی دهد بلکه قانون را اجرا می کند.
شاید پیشرفت حاصل شده در سلاح های جنگی از نظر عده بسیاری از انسانها خوش آیند نباشد اما از نظر قوانین جهان هستی پیشرفتی تحسین برانگیز و کاملا صحیح و بر اساس قانون است.
فرمول های مواد منفجره، آتش گرفتن، طریقه انفجار، سرعت حرکت گلوله، نشانه گرفتن و همه موارد مرتبط با موضوع سلاح و جنگ همه فرمول هایی عالی و تولید شده تحت سیستم خداوند هستند.
چیزی در این جهان نمی تواند بوجود آید در حالی که خارج از تسلط یا مشیت الهی باشد.
بنابراین حتی زمانی که فرمول های تولید سلاح های جنگی ایجاد می شود روند پیشرفت کردن سلاح ها و مواد منفجره بدون توقف تا انتهای برقراری جهان هستی ادامه خواهد داشت.
وقتی فرمول ایجاد شود چه بخواهیم چه نخواهیم آن فرمول پیشرفت خواهد کرد.
همه افرادی که اضافه وزن دارند از چاق تر شدن متنفر هستند اما تنفر آنها مانع تاثیر و عملکرد قانون ثابت جهان هستی نخواهد شد و همواره آن افراد در حال چاق تر شدن خواهند بود.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
وقتی در ذهن فردی فرمول سرقت کردن برای به دست آوردن پول ایجاد می شود آن فرد قدم به قدم سرقت های بزرگتر را به شکل بهتری انجام خواهد داد چه بخواهد چه نخواهد.
وقتی فرمول مصرف سیگار یا مواد مخدر یا الکل به هر دلیلی در ذهن فرد ایجاد شود، روز به روز آن فرد راحت تر و بیشتر و بهتر از آن مواد استفاده خواهد کرد چه بخواهد چه نخواهد.
تمایل سیستم جهان هستی به پیشرفت دادن هر فرمولی که ایجاد می شود سبب شده است که علیرغم تلاش انسانها برای جلوگیری از پیشرفت آن فرمول، نتیجه نهایی همیشه گسترش آن فرمول و موضوع خواهد شد.
فردی که به مصرف سیگار بر اساس فرمول های ایجاد شده در ذهنش تمایل پیدا می کند بعد از گسترش مصرف سیگار بارها تصمیم به ترک کردن و جلوگیری از گسترش تاثیر مصرف سیگار می گیرد اما بعد از چند روز مجددا روند قبلی را ادامه می دهد.
فردی که بر اساس فرمول های ذهنی خود تمایل به چاق شدن پیدا می کند پس از گسترش چاقی و بروز مشکلات متعدد بارها تصمیم قاطع می گیرد که از لاغر شود و تلاش بسیار انجام می دهد اما نتیجه نهایی چاق تر شدن خواهد بود.
این روند را می توانید در جنبه های مختلف زندگی به شکل های متفاوتی مشاهده کنید که نشانگر اثبات قانون گسترش فرمول های ایجاد شده توسط جهان هستی است.
بنابراین به این نکته بسیار مهم دقت داشته باشید:
اگر قصد تغییر کردن دارید نمی توانید روند گسترش را با زور و تصمیم و فشار متوقف یا تغییر دهید بلکه باید فرمول جدید ایجاد کنید. باید فرمول هایی در جهت خواسته خود ایجاد کنید.
اگر اضافه وزن دارید و رویای شما لاغر شدن است نمی توانید با رژیم گرفتن، مصرف دارو، ورزش کردن، جراحی کردن و یا هر روش دیگری که حتی در سالهای بعد ارائه خواهد شد و سعی در تغییر جسم از طریق فشار و محدودیت است به رویای خود برسید.
شما باید در کنار فرمول های چاق کننده فرمول های لاغر کننده ایجاد کنید.
از آنجایی که قانون جهان هستی گسترش هر فرمولی است که ایجاد می شود مطمئن باشید فرمول لاغری نیز تحت تاثیر این قانون گسترش خواهد یافت.
به اندازه ای که شما در تغذیه نکردن فرمول های چاقی از طریق توجه نکردن مهارت کسب می کنید و همچین در توجه کردن به لاغری و عمل کردن به فرمول های جدید بهتر عمل کنید روند گسترش فرمول های ذهنی چاقی کندتر و روند گسترش فرمول های ذهنی لاغری تندتر می شود.
در نقطه ای سرنوشت ساز روند گسترش ذهنی فرمول های چاقی متوقف ولی روند گسترش فرمول های لاغری ادامه پیدا می کند چرا که مدت هاست ما به فرمول های چاقی توجه نکرده و سعی کرده به آنها عمل نکینم.
دلیل رخداد فوق این است که گسترش نمی تواند برای مدت طولانی در دو جهت مخالف ادامه پیدا کند.
گسترش می تواند برای مدت محدودی دو جهت مخالف می تواند ادامه داشته باشد.
در نهایت باید گسترش به یک سمت حرکت خود را ادامه دهد.
در مثال واضح تلاقی روز و شب را در نظر بگیرید.
ساعت های زیادی روز و ساعت های زیادی شب است و فقط کمتر از یک ساعت تلاقی شب و روز اتفاق می افتد.
یک ساعت تلاقی (گسترش) شب و روز به نسبت ساعت هایی که روز یا شب است مقدار اندکی است.
زمانی که شما در مسیر چاق تر شدن هستید و تصمیم می گیرید از هر روشی برای لاغری اقدام کنید به این دلیل تا حدودی نتیجه می گیرید که گسترش چاقی و لاغری فقط تا مدت محدودی می تواند همزمان رخ دهد.
به همین دلیل برای مدت کوتاهی در لاغر شدن نتیجه می گیرید اما به این دلیل که قدمت و قدرت فرمول های چاق کننده بسیار زیاد است تمایل آن ها برای گسترش چاقی بسیار بیشتر بوده و بر تمایل شما برای گسترش لاغری به راحتی غلبه می کند و شما بعد از مدت کوتاهی از ادامه مسیر لاغری منصرف می شوید و روند گسترش فرمول های ذهنی شما در مسیر قبلی و چاقی ادامه پیدا می کند.
به لطف خدای مهربان در روش لاغری با ذهن این موضوع به شکل عالی مدنظر فرار گرفته است و به همین دلیل در دوره ورود به سرزمین لاغرها به شکل عالی روند ایجاد و تقویت فرمول های ذهنی لاغر کننده برنامه ریزی شده است به شکلی که فرد در صورتی که هر روز طبق برنامه تعیین شده عمل کند می تواند گسترش لاغری را شروع کرده و انقدر آن را ادامه دهد تا مدت زمان گسترش چاقی و لاغری به پایان رسیده و گسترش فقط در جهت لاغری ادامه پیدا کند.
این توضیح مفصلی درباره چگونگی شکل گیری و گسترش فرمول های ذهنی درباره چاقی و لاغری است.
پیشنهاد می کنم بارها این نوشته را بخوانید تا به شکل عالی روند ایجاد و گسترش فرمول های ذهنی را درک کنید.
درک این موضوع به شما کمک می کند به شکل بسیار بهتری در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود ادامه دهید.
منتظر خواندن نظرات شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.52 از 23 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام
من همیشه بارها به همه و همسرم و خودم گفتم من عاشق مزها های جدید هستم و اصلا هدف من از رستوران یا فست فودی بیشتر مواقع این بود که مزه ی جدید رو کشف کنم و هر وقت میرفتم هله هوله بخرم هیچ وقت ساده انتخاب نمیکردم و همیشه به دنبال فلان کیک یا چیپس یا پفک یا ترشی با مزه ی خاص بودم و همیشه در مهمانی ها هم از عذاهای جدید خیلی استقبال میکردم یا مثلا سسهای جدید برای سالاد خیلی دوست داشتم که ساده نخرم یا اینکه ماست های کارخانه ای که خیلی با مزه های متنوع مثل فلفلی مکزیکی یا بادمجانی یا … استقبال میکردم
و منم چند سال قبل به شدت پیگیری میکردم که چه رستوران یا فست فودی کجا افتتاح شده و چطور هستن عدا ها و بعد با کلی اطلاعات یا بدون اطلاعات حتما حتما باید میرفتیم و امتحان میکردیم و اصلا این یکی از تفریح های خوب ما بود که با خواهرام و مامانم اینا هر از گاهی بریم یا هر هفته بریم ه یه رستوران جدید حتی چون شهر ما حالا خیلی بزرگ نیست اگه سوپر مارکت خوبی هم که الان جدیدا شدن هایپر مارکت جایی افتتاح میشد باید میرفتیم و خرید میکردیم و مقدار زیادی از وقتمون رو با این کار که برامون اون موقع لذت بخش بود پر میکردیم و اینم یه تفریح بوده و هنوزم هست ولی نه مثل قبلا
و چه چیزی این سوپر رفتنا و رستوران رفتنا و خرید چیزهای جدید رو خیلی در من قوی میکرد این بود که داخل دورهمی خانوادگی با خواهرا یا اطرافیان خیلی درموردش حرف میزدن و امن هم به طبع گوش میدادم قبلا و نظریه میدادم و خیلی مشتاق به رفتن به اون مکان یا خرید اون چیز میشدم که الان کاملا اگاهم تا داخل جمع حرف از خوردنی و فلان رستوران میشه من تو دلم میگم وای بازم حرف خوردنی چه بحث بیخودی و اصلا مشتاق گوش دادن مثل قبل نیستم و از بحث جمع خارج میشم
یا اینکه خیلی از پیج های آشپزی که بسیار زیاد ام هستن یا کیک پزی خیلی تا حالا بهم سفارش شده که عضو بشو خیلی عالین کلی دستور جدید داره و کلی ایده داره ولی من اصلا نرفتم و حتی نگاهم نکردم چون میدونم خیلی تحریک کننده هستن و ذهن ما رو به سمت چاقی میبرن
تو این ایام کرونا به جرات میتونن بگم تمام استوری و حرف خانمای گل اطرافم در فصای مجازی در مورد پختن انواع کیک و دسر و شیرینی و غداها و فست فود بود و حتی نون حتی انواع سوسیس و کالباس و ….. ترشی مربا و لواشک که من اصلا لزومی نمیدیدم که اینقدر هر روز وقتم رو با اشپزی و کیک پزی و شیری پزی پر کنم و من مدام در حال استمرار در راه تناسبم از طریق دهنی بودم و هیچ اصراری به رفتن و دیدن این دورها نداشتم نه که بد باشن اما نه به این شدت من خودم هر از گاهی برای خانوادم انواع فست فود یا کیک و یا عداها رو درست میکنم و بلدم و نیازی به این نداشتم که که دیگه بیشتر وقتم رو بگدرونم در این راه که بقیه واقعا خودشون رو سرگرم کرده بودن با آشپزی و کیک پزی و شیرینی پزی و …حالا بعصیا خیلی حرفه ای شیرینی مربایی یا دانمارکی یا کیک خامه کشی و … رو هم وقت هم هزینه میکردن که من خودم همیشه میگفتم چه لزومی داره من هر وقت که هوس کردم میریم یه مقدار از قنادی میخرم و اصلا رغبتی به دیدن این دورها در حد پیشرفته ندارم و دوست دارم از وقتم به بهترین شکل استفاده کنم در دورهای دهنی
خدا رو شکر الان کلی تغییر کردم و دیگه اصلا به دنبال مزه های جدید حرص و ولع ندارم و پیگیری نمیکنم مگه حالا اتفاقی تو سفری یا رستورانی اگه پیش بیاد و به تورم بخوره در حد نیاز بدنم امتحان میکنم
سلام
من هم خیلی علاقه به تست کردن مزهای جدید رو دارم حتی بعصی وقتها از ترکیب یه سری مواد غدایی با هم و درست کردن یه چیز جدید بیشتر لذت میبرم و یا بعصی وقتها دوست داشتم غذام از حالت تکراری دربیاد یه چیز جدید بهش اصافه کنم ولی چون همسرم متناسب و به شدت از مزهای جدید بدش میاد واگر حتی یه چیز به عذاش هم اصافه بشه بدش میاد من هم نتونستم خیلی وقتا عذای جدید یا دستورهای جوید رو اجرا کنم
حتی الانم ترجیح میدهم که اگر میخواهم اندازه نیازم غدا انتخاب کنم از چند نوعی که روی سفره هست بکشم در حد یکم ولی مزه اون عدا رو یا خوراکی رو بچشم و میگفتم در همین حد که مزه اش رو ببینم کفایت میکنه ولی حتما تست میکردم اگه بستنی جدیدی یا شیرینی جدیدی باشه ولی حالا اگه واقعا میلم کشید و خواستم در همون حد امتحان میکنم مثلا یه جعبه شیرینی بیارن که چهار مدل شیرینی باشه من با کارد یه خورده از هر کدوم میبرم و همه رو تست میکنم و اینجوری انگار خیالم راحت و اصلا زیاده روی هم نمیکنم در همین حد که مزه اش رو ببینم خوبه همچین رفتاری داشتم
و یا سس یا ماست جدید یا کیک و بسکوویت جدید یا عذای جدیدی یا فست فودی جدیدی یا … سریع واکنش نشون دادم که یه مقدار کم تست کنم ولی حالا چون متوجه شدم اینم جز رفتارهای چاقها هست و لاغرها همچین اخلاقی ندارن با اگاهی بیشتری به اون نگاه میکنم که من رو از هدفم دور نکنه
تست کردن مزه های جدید و غذاهای جدید و شیرینی و بستنی های جدید هله هوله های جدید و رستوران های جدید و فست فو د های جدید این جز فرمول های چاقی به حساب میاد
علاقه به تجربه کردن مزه های جدید در چاقها وجود دارد
وچاقها همه مزها رو دوست دارن چه شور چه ترش یا شیرین یا تلخ
در چاقها این فرمول اونها رو تشوزق میکنه به تنوع
منم این عادت تنوع طلبی رو داشتم و حالا خیلی کمتر دارم
و من فکر کنم این تنوع در مز ها رو از اطرافیانم به طریقی کسب کردم و اگر کسی در مسیر چاقی باشه راحت میره به سمت تست کردن و اگر نباشین در مسیر فرمولهات دست نخورده باشن دیگه خیلی دنبال تنوع نمیریم و من یادم در دوران تناسبم و قبل از ازدواجم تنها علاقه ای من به پفک بود نه شیرینی نه ترشی نه مواد عدایی خاصی ولی بعدا به دلایلی که چند نمونه رو میخوام بگم راغب شدم به خوردن مزه های جدید و البته با گسترش جهان امروزه از راهای زیادی هر کس که در مسیر چاقی هست میتونه دنبال تنوع مواد غذایی و یا حتی تحریک بیشتر به خوردن بشه مثلا از راه کانال های اشپزی پیج های فست فودی یا رستوران یا شیرینی فروشی یا بیلبوردها و تبلیعات تلویزیون و …. که خدا رو شکر من چون در این مسیر صحیح هستم میتونم راخت انتخاب کنم توجهم و نگاهم و وقتم رو روی چه چیزی بزارم و دنبال این چیزا نرم
مثلا :
من در بارداری دوم بهم تلقین شد چون جنسیت بچه پسر پس تو ویارت شیرینیه و من هم زیاد میخوردم و خوشم میومد در صورتی که قبل از بارداری اصلا شیرینی دوست نداشتم و الان دوباره با اموزشها حرص و ولعم خیلی کمتر شده به شیرینی
و به نظر من وقتی با کسی در ارتباط باشی که تعزیف بده از فلان غدا یا مکان یا شیرینی یا خوراکی و .. ما رو بیشتر تحریک به تنوع طلبی میکنه که معمولا در جمع خانوادگی ما زیاد حرف
زده میشه از خوردن و ما دوست داریم اون رو تست کنیم و همین خیلی تاثیر گدار هست در تنوع طلبی
مثلا من قبل از ازدواجم اصلا چایی رو دوست نداشتم بخورم و نه تنها چایی هیچ قهوه و نسکافه و هیچ کدوم از اینا رو دوست نداشتم و هنوزم از تلخی قهوه بدم میاد نتونستم قهوه ی تلخ رو بخورم و نمیخوردم ولی چون همسرم وابسته بود به چایی منم به زور شاید عصرها یکی میخوردم ودیدیم اطرافیان حرفشون اینه که نه چایی با شیرینی خاصی یا کلوچه یا کاکاییو و .. مزه میده منم امتحان کردم و خوشم میومد و چون در مسیر چاقی بودم و در کسب آگاهی برای چاقی بعدا تبدیل شد به نسکافه و بعد کاپوچینو و … ادامه پیدا کرد ولی این اواخر از شیرینی اونا هم بدم اومد و از چایی هم که بخواهم باهاش شیرینی بخورم در حالی که سیرم ولی فقط از روی عادت هست بازم بدم اومد و خلاصه حالا دوباره تونستم به یه جایی نرمال برسم در این زمینه هر از گاهی عصرانه یه لیوان چایی یا با کشمش یا یه قند میخورم بعضی وقتا هم دارم با یه شیرینی کوچولو اگه واقعا میلم بکشه
من به شخصه الان دنبال تنوع نیستم به دنبال رفع نیاز بدنم با غذای دلخواهم و مورد علاقه ام هستم و کاری ندارم دیگه در اطرافم چقدر مواد غذایی با چه تنوعی هست ممکنه زیاد باشه ولی من کاری به اونا ندارم تمام توجهم روی جسمم نیاز جسمم و هدفم که لاغریه هست و خودم انتخاب میکنم چه مقدار غذا چه موقع بخورم
من قبلا تا چند وقت پیش دوست داشتم هر شب یا یه شب در میون چیپس و کرانچی و پفک و در طعمهای مختلف چیپس و پفک های خوشمزها با مارک های مختلف و … رو امتحان کنم و بخورم مثل معتادها بودم در این قضیه و اگر شوهرم میرفت خرید حتما باید از این هله هوله ها برای من میخرید با اصرار خودم ولی الان دیگه همیشگی نیست چون خودم رو مسول چاقی خودم میدونم خیلی راحت با انتخاب خوردنی هام بدون زور و اجبار کنار میام و اون حرص و ولعی که از نخوردنشون در رژیم ام به خاطر محدودیت پیدا کرده بودم دیگه ندارم و هر وقت هوس کنم به اندازه ی نیازم میخورم در هر زمانی که باشه
یا اینکه من خیلی از چیزای ترش خوشم نمیومد تا اینکه اینقد یکی از اطرافیانم گفت لواشک و ترشی و تمر باید اینجور باشه و اونجور باشه و همیشه میدیدمش در حال خوردن تا منم راغب به تست کردن و خوردنش شدم و حالا اونها هم جز علاقه مندیای من شدن و هر چقدر هم بیشتر فکر میکنم مببینم بیشتر طعم ها و مزه ها رو من قبلا نمیخوردم ولی در چند سال اخیر که بیشتر در مسیر چاقی بودم از بقبه کسب کردم و شروع کردم به تنوع بیشتری در دایره مواد غذایی خودم امتحان کردم
یا اینکه من خیلی بستنی نمیخوردم قبلا و هنوزم خیلی کم خیلی کم میخورم چون علاقه ندارم به بستنی معمولی مگر یه طعم خاصی باشه ولی از بقیه اینقد شنیدم فلان طعم رو بخر با تکه های فلان چیز باهم این دو ترکیب عالی میشه و خوشمزه میشه مثلا بستنی کاکاییویی با باتکه های شکلات یا کیک بستنی که عالیه یا رولت بستنی و ….که منم هم راغب شدم امتحان کنم که اینجا دوباره بازم همون تنوع مجبورم کرد بستنی بخورم چون بستنی ساده رو دوست ندارم و هیچ وقت خیلی نخواستم امتحان کنم ولی در بارداری دومم زیاد خوردم تا اینکه دوباره باآموزشها دارم در مسیر لاعری میوفتم
و به قول این چالش من لذت زود گدر فلان عذا رو انتخاب میکنم یا لذت ماندگار تناسب جسمم رو انتخاب میکنم دیگه انتخاب با من هست که اینجا اینقد باید باور های من و فرمولهای دهنی من تغییر کرده باشه به سمت هدفم که بتوننم بهترین انتخابها رو همیشه داشته باشم و از جسمم لدت ببرم
من الان تنوع طلبی رو ندارم در حدی که بخواهم هر جا چشم ام به مواد عذایی جدید خورد بخرم و امتحان کنم و یا رستوران جدیدی بود سریع اونجا برم و خرید کنم و یا تفریحم گشتن در هایپر مارکت و خرید خوراکی های جدید باشه ولی من اگه روی سفره چند مدل غذا باشه در جایی یا مهمانی یا دورهمی یکم تحریک میشم که از تعدادیشون در حد نیازم یه مقدار که میتونم نه بیشتر امتحان می کنم حتی شده در حد یه قاشق از هر کدوم امتحان میکنم و در نهایت همون مقداری رو که بدنم نیازه داره رو با چند مدلی که انتخاب کردم میخورم اینجوری هم تنوع غذایی رو و مزهای جدید رو که دوست دارم امتحان کردم و هم نیاز بدنم رو تامین کردم و اینطوری ذهنم هم ساکت هست
فایل صوتی :
یکی از عادتهای چندین ساله ی من علاقه به تست کردن مزه های جدید بود و اگر در شهر رستوران جدیدی زده میشد من باید میرفتم و حتما امتحان میکردم و علاوه بر اینکه خودم میخواستم برم به بقیه هم میگفتم که جایی جدیدی افتتاح شده باید بریم ببینیم غذاهاش چطور هست .
و این یک فرمول چاق کننده در ذهن افراد چاق هست که اونها رو تشویق میکنه به خوردن های جدید .
هر خور دنی جدید رو باید تست میکردم نه فقط غدا حتی بستنی حتی فست فودی جدید و .. بود من میرفتم و تست میکردم و این فرمول در ذهن افراد چاق چیه :تجربه ی تست کردن غدای جدید و یا تجربه ی خوردن غدا در مکان جدید
کافی بود ببینم یه خوراکی و یا هله هوله ی جدید وارد بازار شده باید میرفتم میخریدم و تست میکردم و از همه ی غذاها لذت میبردم و همه چیز رو دوست داشتم هر کیک و نوشیدنی و خوراکی و … هر چیز دیگه رو باید سریع تست میکردم حالا ببین چقدر در شما این علاقه وجود داره و میری که تست کنی و این علاقه به خوبی خودش رو نشون میده حتی در میوه ها هم این تنوع طلبی هست که در فصل خاصی باید حتما اون میوه رو بخورم و یا باید خوردن رو در مکانهای جدید تحربه کنم و یا اون مزه ی جدید رو تست کنم .
برداشت من :
من خودم به شدت علاقه به تنوع و تغییر دارم در تمام جنبها ی زندگیم مثلا از خرید یه رنگ و یا یک مدل لباس و روسری و یا شال و یا درکل از تکرار یه تیپ لباسی به شدت متنفرم و به شدت دنبال تنوع هستم از هرسال به یه مکان سفر کردن متنفرم و یا در هر خریدی از طلا تا پوشیدنی تا کفش،و جوراب و … حتی دکوراسیون خونه از رنگ و مدل و سبک دکور خونه و یا هر چیز دیگه حتی از دیدن فیلم تکراری به شدت متنفرم و من تنوع روبسیار دوست دارم و بسیار از تنوع استقبال میکنم و لی از هر مکان جدید و هر رستوران جدید برای خوردن یکم مقاومت دادم اگر جای خوبی رو پیدا کردم ترجیح میدم ببشتر اونجا برم غدا بخورم و بیشتر برای خرید کردن و …. تنوع رو دوست دارم در واقع برای خوردن دوست دارم یه جای خوب که پیدا کردم مشتری اونجا بشم ولی اصلا بدمم نمیاد هر از گاهی تنوع به مکان خوردن هم بدم و یا قبلا اگر تبلیغ یه خوراکی جدید و یا تعریف اون رو از زبون کسی میشنیدم م سریع اقدام به خریدن میکردم اما حالا نه اینطور نیستم و اگر در جمعی چندین مدل غدا و یا دسر باشه تمایل دارم از تمام مزه ها یکم بردارم تا همه رو تست کنم هنوزم اینطورم در حد رفع نیاز بدنم ار چند مل خوراکی برش،میزنم و اونها رو میخورم و یا اینکه تنوع در خرید میوه رو بسیار دوست دارم که در هر فصلی میوه ی همون فصل رو بخورم که انتخابهای متنوعی داشته باشم و همین دیروز داشتم به همسرم میگفتن فلان میوه رو بخر که تازه اومده تا هنوز در بازار هستن برام بخر در کل با هر تغییری سازگارم و موافقم .
و اما به قول استاد که در فایلهای قبلی گفتن اگر این تغییرات رو بخواهیم در خودمون و شخصیتمون ایجاد بکنیم مقاومت داریم و انجام نمیدیدم ولی باید این تنوع رو در انتخابهای جدید برای رفتارهامون هم د اشته باشیم و همیشه یه رفتار و یه فکر کردن و یه مدل زندگی کردن نداشته باشیم و این دایره ی تنوع در افکار و رفتار و باورها رو بزرگتر کنیم تا به نتایج جدید تری برسیم تا به جسم جدیدتری برسیم و اما من باید یادم باشه نباید با تنوع محصولات غدایی و ماکانهای جدید و یا با تنوع تبلیغات گول بخورم و تحریک به خوردن بشم و اضافه بر نیاز بدنم مصرف کنم خیلی وقتها قبلا که برای خرید به هایپر مارکت میرفتم کلی مواد عدایی جدید می دیدم که یا علاقمند بودم تست کنم و یا میخواستم چون فلانی گفته بخورم و تست کنم و کلی من اضافه بر نیازم خرید میکردم و در نهایت میخوردم و این تنوعها ی مواد غدایی من رو وادار به پرخوری میکردن مثلا تنوع از افکار و رفتار من این هست که :من تا حالا تصمیم داشتم پرخوری کنم و اضافه بر سیری بخورم اما حالا دیگه این کار رو نمیکنم در حدی که هنوز به غذا نیاز دارم اون رو رها میکنم یعنی به محض گرفتن پیغام سیری دیگه اون رو نمیخورم . درسته تا حالا اینطور خوردم و لذت بردم ولی حالا میخوام آگاهانه رفتار جدیدی داشته باشم
و یا تنوع بدم به این رفتارم که من هر روز با چایی شیرینی خوردم اما حالا میخوام یه روز با قند بخورم یه روز با خرما یه روز خالی بخورم حالا یه روز هم با شیرینی دلخواهم و فکر کنم این تنوع دادن درر رفتار و افکار نتایج متنوع عالی رو از گدشته به وجود بیاره و یا تنوع در تصمیم داشته باشیم من قبلا تصمیم داشتم چاق بشم اما حالا تصمیم گرفتم لاعر بشم پس همسو با تصمیم جدیدم افکار و باور و رفتار لاغری و جدید خواهم داشت و نتایج جدید هم در جسمم خواهم دید
اصلا جهان در حال تغییر هست و این قانون ثابت جهان هست که جهان ثابت نیست و هر کس با تغییرات جهان تغییر نکنه زیر دست و پای جهان له میشه و از بین میره پس خیلی از جاها تغییر خوبه و باید در خودمون تغییر به وجود بیاریم و اگر خودمون نخواهیم جهان به زور ما رو وادار به تغییر میکنه که یا شکست میخوریم و یا موفق میشیم در این تغییرات جهان .
من تصمیم جدید و متنوعی دارم که لاعر بشم
من انتخابهای حدیدی دارم که به جای لذت زود گذر اون غذا به لذت تناسب فکر میکنم و اضافه نمیخورم
من انتخاب میکنم از چه عدایی بخورم به چه اندازه بخورم و من انتخاب میکنم ….
.
سلام بر استاد عطار روشن گرامی و دوستان پر انگیزه ام
من اگه الان بخوام بعد از دو سال و خورده ای بودن در مسیر این تمرین رو انجام بدم باید بگم خدایی خیلی تغییر کردم قبلاً با دیدن هر رستوران جدید تحریک به رفتن اونجا و تست کردن غذاهای اون میشدم اما باید بگم جدیدا از کیفیت هیچ غذایی در هیچ رستورانی خوشم نمیاد و فقط غذای خونه با دستپخت خودم. رودوست دارم قبلا از هر غذایی با مزه ی جدید استقلال میکردم اما جدیدا هر غذایی حتی جدید رو اگه یه قاشق بخورم و از کیفیت و مزه اش خوشم نیاد دیگه نمیخورم و به همون یه قاشق اکتفا میکنم و دیگه به هر قیمتی که چون خوردنی جدیدی هست نمیخورم و بدنم رو سطل اشغال مواد غذایی نمیکنم مثلا قبلا هر سمنویی که به من میدادن با اشتیاق تا اخرش میخوردم و خوشم میومد اما جدیدا فقط اون با کیفیت و خوشمزه ها رو انتخاب میکنم و میخورم و آخرین سمنو ی که به من دادن رو دوست نداشتم و نخوردم تا مدتها در یخچال بود وبعد هم غذای پرنده ها شد .قبلا من عاشق انواع چیبس و پفک در هرطعمی و مارکی بودم اما جدیدا هر مدلی رو دوست ندارم هر مارکی رو خوشم نمیاد فقط یکی دو مدل خاص رو دوست دارم که هر از گاهی از اونها اگر میلم بشه میخورم قبلا هر طعم پیتزا و فست فودی رو دوست داشتم اما الان فقط فست فودی های خودم رو در حد نیازم دوست دارم بخورم و یا اینکه من هنوز بعضی از مواد غذایی رو حتی یک بار نخوردم و تمایلی به امتحان کردن اونها هم نداشتم چون من در گذشته علاقه به شیرینی نداشتم خیلی ازمزه های شیرین رو هنوز که هنوز نخوردم شاید در حد یک بار در زندگیم خورده باشم مثل آب هویچ بستنی و یا باقلوا و نون خامه ای و انواع نوشیدنی شیرین و نوشابه و مربا و شربت و شکلات … و اتفاقا چند شب پیش که با دوستامون رفتیم بستنی بخوریم من که سیر بودم هیچ چیز سفارش ندادم و اما بقیه آب هویچ و بستنی خوردن و من همش پیش خودم میگفتم چرا باید قاطی بخورن خب بستنی بخورن خالی و اب هویچ هم یه نوشیدنی جدای خوشمزه هست برای خودش که باید جدا خورد و همین چند بار اخیر که من با بچه هام بستنی یه ذره خریدم و خوردم ازطعم دلخواهم در حد یه اسکوپ کوچیک برداشتم اونم خالی بدون نون و آب و هویچ و…. و اتفاقا یک بار که اشنای ماخیلی سفارش کرد و تعریف وافل یه بستنی فروشی رو داد ما هم رفتیم که ببینیم چی هست ووقتی همسرم خرید دیدم بستنی با نون خاص و بسکوییت وکاییو و موز و … بود که دقیقا باز هم همین حرف رو زدم که نیازی به قاطی کردن این همه مواد غذایی با هم نیست همون بستنی ساده نهایتا ترکیبش با یه مغز خاص بهتر هست و اصلا خوشم نیومد و نخوردم و و یا اینکه من هیچ وقت ترشی و انواع لواشک و تمر رو امتحان نکرده بودم تا همین چند سال پیش و یا اصلا کره و انواع مربا و ….رو امتحان نکرده بودم و الان که در این مسیرم آزاد هستم و هیچ محدودیتی در کار نیست خیلی از مواد غذایی رو اگر ببینم و هوس کنم و یا بخوام میخورم و یا تست میکنم اگر خوشم بیاد بازم میخورم اگه نخوام و از مزه اش خوشم نیاد دیگه هرگز امتحان نمیکنم. مثلا سرشیر محلی شهرم رو مدتها هست نخوردم و چنند وقت پیش یکم خوردم و خلاصه که بعضی ازاین آزادیها در این مسیر باعث شده که من خیلی راحت دنبال علاقم برم و هر چیزی رو به زور و از روی حرص و ولع وارد جسمم نکنم .
من در کل به دنبال مواد غذایی خیلی شیرینی نیستم و نبودم و فقط در دوسال بارداری و شیردهی به خاطر باورهای اشتباهم کمی شیرینی خور شدم و الان با این راه دوباره دارم مثل قبل میشم و علاقم رو به شیرینی از دست دادم .
من مدتها هست افتتاح رستورانهای جدید رو میبینم اما هیچ علاقه ای به تست غذای اونها ندارم چون غذای خونه ی خودم رو به تمام اونها ترجیح میدم .
من مدتها هست برای خرید به هایپر مارکت های بزرگ برای خرید میرم و قفسه های بزرگ و متنوع از شیرینی و کیک و شکلات و ترشی وانواع دسر و نوشیدنی وغذاها و….میبینم اما اصلا تحریک به خرید نمیشم خیلی راحت از کنار اونها رد میشم حتی خیلی راحت تر از قبل از کنار قفسه های شوریحات مثل چیبس و پفک و …(که پاشنه ی آشیل من بودن )میگذرم و برنمیدارم.
مدتها هست با سفره های رنگین مواد غذایی مواجه میشم که از مزه های دلخواه برمیدارم و به اندازه نیازم میخورم و اگر طعمی رو دوست نداشته باشم نمیخورم .
مدتها هست هر شب همسرم به سوپر مارکتی میرود اما من به اون سفارش خرید چیبس و پفک رو نمیدم .
مدتها هست من کلی خوراکی در خانه دارم اما از مصرف همزمان همه با هم حالم بد میشه و این کار رو نمیکنم .
من در مسیر تغییرم ومثل قبل و حتی مثل یک روز پیش خودم هم نیستم
سلام و درود به همه ی عزیرانی که همراه من در این سایت هستند.
من هم در گدشته بسیار علاقه به تست کردن مزه های جدید و غداهای جدید و دسرهای جدید و …. داشتم و هنوزمتا حدودی کم دارم و دقیقا من هم در گدشته این طور بودم که اگر داخل شهر ما رستوران جدیدی میزدن باید حتما میرفتم و اونجا رو امتحان میکردم و این جز تفریح های عالی برای من بود و تازه به بقیه هم میگفتم کجا رفتم و عداهاش چطور بود و خیلی وقتها با اطرافیانموکه اهل این تفریح خوردن بودن این کار رو انجام میدادم و گروهی میرفتیم و اما الان آگاهم این یک فرمول چلقی بود که من در گدشته علاقه داشتم به مکانهای جدید برای تست عذاهای جدید برم و اصلا در گذشته خوردن جز تفریحات من بود که از زندگی لدت ببرم حوصلم سر نره و …و اما در گدشته که من بسیار عاشق پفک و چیبس و کرانچی و … بودم اگر متوجه میشدم از فلان نوع این مواد خوراکی شور یه مدل جدید وارد بازار شده و یا فلان مزه از چیبس و کرانچی و پفک اومده حتما باید میخریدیم و اگر خوب بود به بقیه هم میگفتم .
پس من در گدشته علاقه ی شدید به رفتن فست فودهای جدید رو داشتم تا تجربه ی خوردنهای جدید در مکان های جدید رو داشته باشم و من دقیقا یادم هست در همون اوایل ازدواجم به جرات مبتونم بگم حتی یک فست فودی در شهر نبود که من به همراه همسرم نرفته باشم هر هفته پنج شنبه من به یک مکان جدید برای خوردن پیتزا و ساندویچ میرفتم و چقدر هم به بقیه توصیح میدادم کجا برن قیمتهاش بهتره کجا برن مزه هاش بهتره و … و اما کمتر به رستوران های سنتی میرفتم چون عاشق فست فود بودم .
من هیچ وقت دنبال خوردن بستنی و شیرنی ها و کیک ها نیودم چون اوایل چاقی ام به دنبال طعم شیرینی نبودم و هر چقدر همسرم اصرار میکرد بیا بستنی بخوریم چون ایشون به شدت عاشق شیرینی هست من نمیرفتم یا نمیخوردم چون دوست نداشتم فقط،چند مدل محدود بیسکوویت برای صبحانه داشتم همین اما تمام مدلهای پفک و چیبس و …. رو که در تلویزیون یا سوپر مارکتها میدیم باید میخریدم و میخوردم . به استثنای کلوچه های محلی شهرم که زیاد دوست داشتم و گاهی میخریدم و میخوردم و اما اصلا دنبال طعم ترشی هم نیودم فقط فست فود و انواع چیبس و پفک رو با ولع میخوردم چقدر از انواع ساندویچ ها و سوسیس و کالباس های جدید در بازار و …استقبال میکردم و میخریدم و میخوردم و لدت میبردم که نکنه از بقیه که تست کردن عقب بمانم .و این رو هم بگم اصلا علاقه ای به خوردن میوه در اون زمانکه لاعر بودم تا اوایل چاقی ام نداشتم و برام مهم نبود میوه ی اون فصل چی هست و کاری به تنوع میوه ها نداشتم و من نمیخوردم و یا علاقه ای به خوردن چایی نداشتم و به زور یک لیوان عصر میخوردم و یا شیرینی و انواع نوشیدنی شیرین هم که دوست نداشتم و نمیخوردم اما خب در اون موردهایی که دوست داشتم به شدت افراط میکردم و همون باعث شد من در مدت زمان کم کلی افزایش وزن پیدا کنم مثلا در طول یه سال که عقد کرده بودم حدودا دوازده کیلو چاق تر شدم و بعد از ازدواج با همین روند که اومدم جلو خیلی چاقتر شدم و اما نمیدونستم عیب کار من کجا هست و من فقط، به همه و خودم میگفتم ما خانوادگی بعد از ازدواج چاق میشیم و این طبیعی هست یا اینکه میگفتم من اشتهام خیلی زیاده و دست خودم نیست که اینقدر میخورم و این طبیعی هست .
اما خدا رو شکر الان بعد از سالها در سایت بودن علاقه ای به تست کردن غداها در رستورانهای جدید و مزه های جدید ندارم با وجود اینکه کلی رستوران جدید در شهر هست که من اصلا نمیدونم کحا هستن و یا دیدم اما هرگز داخل اونها نرفتم چون مثل گذشته همه چیز خور نیستم به شدت در انتخاب مزه ها و غداها. کیفیتشون حساس هستم و دوست دارم در بالاترین درجه ی کیفی عذا رو بخورم که به دلم بشینه و اصلا دنبال عذاهای بیرون نیستم و حتی دیگه چیبس و پفک ها مثل قبل در ذهن من مزه نمیدن با چند دونه خوردن سریع اشباع میشم و دیگه رهاش میکنم .
اصلا دیگه در ذهن من دنبال تنوع مزه ها و عداها و مکانهای خوردنی رفتن یک تفریح نیست بلکه کار نادرستی هست که انگار جسم من سطل اشعال هست که هر چه در اطرافم بود میشه وارد اون کنم و جسم خودم رو بیمار کنم و اصلا دیگه خوردن در ذهن من تعریفش فرق کرده من از خوردن برای رفع گرسنگی استفاده میکنم و در همگام سیری از تمام مزه ها و بوها بدم میاد و دوستدندارم بخورم و دیگه خوردن برام تفرییح و سرگرمی نیست و اصلا به خاطر حصورم در این مسیر که دنبال تعییر کردن هستم وقت این کارها رو ندارم و دوست دارم از وقتم به بهترین شکل استفاده کنم
سلام شهربانو جان
از حسن توجه شما به کامنتهام بسیار خوشحالم و واقعا لذت میبرم که در کنار شما هستم .
تبرییک میگم برای تغییرات حدیدت دوست نازنینم پس به قول استاد شما چه بخوای چه نخواهی به زودی متناسب میشی .
من همین امشب بازم عید دیدنی حایی بودم و میزبان هم بسیار تعارف و اصرار به خوردن میکرد و کلی خوراکی روی میزش چیده بود اما من بسیار عالی تر از عالی از بین تمام اون خوراکی ها بدون هیچ اجباری ورژیمی فقط یه مدل شیرینی دانمارکی انتخاب کردم و با دو لیوان چایی خوردم و در آخر هم به اندازه کمی از اون در بشقابم موند و نخوردم چون در این حد شیرینی خوردن با چایی رو دوست داشتم نه بیشتر وواقعا ازرفتارم لذت بردم تخمه در حد چند دونه برداشتم نه بیشتر و دیگه میلی به خوردن نداشتم و ادامه ندادم و اتفاقا میزبان زیاد اصرار داشت کاکا ییو و میوه و شیرینی و آجیل بردارم اما من به راحتی گفتم میل ندارم و سیرم و انتخابم فقط یه عدد شیرینی دانمارکی بود .
واقعا از خودم از رفتارم از آموزشها از استاد عزیز از بودن در مسیر از تلاشم و استمرارم و این آگاهی های ناب و از شخصیت جدیدم و از انتخابهای جدیدم و خلاصه از هر آنچه که در اطراف من هست و از خودم بسیار راضی هستم .
دوست نازنینم برای تو یک جسم سلامت و متناسب آرزومندم