عادت های لاغر کننده به واکنش های ما نسبت به مواد غذایی گفته می شود.
البته شامل افکار ما درباره مواد غذایی و تاثیر آنها بر بدن را نیز شامل می شود.
عادت های لاغر کننده فقط مربوط به رفتار نیست بلکه بخش مهم و مخفی آن درباره افکار است.
تعریف هایی که درباره مواد غذایی در ذهن مرور می کنیم نیز شامل عادت ها می شوند.
اگر شما هر بار که تصمیم به خوردن دارید به خاصیت چاق کننده بودن مواد غذایی فکر می کنید شما عادت به مرور افکار چاق کننده دارید.
در چالش من اینو نخوردم سعی داریم علاوه بر عادت های رفتاری که قابل مشاهده هستند و شاید به راحتی توسط شما شناسایی می شوند عادت های افکاری که مخفی و قابل دیدن نیستند را نیز بررسی و اصلاح کنیم.
چرا که در نهایت تاثیر عادت های افکاری بسیار بیشتر از عادت های رفتاری است.
تغییر دادن عادت های چاق کننده به عادت های لاغر کننده باید در دو بخش رفتاری و افکاری انجام شود تا نتیجه نهایی شما بسیار عالی باشد و تصویر شما به آلبوم شگفتی سازان اضافه شود.
طرز فکری که ما درباره مواد غذایی داریم نقش بسیار مهم در نتیجه رفتارهای عملی ما را دارد.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
از آنجایی که کشف فرمول های ذهنی افراد لاغر جزء علایق و تفریحات من است چند روز قبل با فردی که بسیار متناسب است در این باره صحبت کردم.
ایشان علاقه زیادی به مصرف مواد غذایی که به آنها هله هوله گفته می شود داشتند.
تقریبا هر روز یک بسته چیپس می خورد و دوست داشت برای وعده های غذایی از فست فود ها استفاده کند.
رفتار این فرد متناسب برای من جالب توجه بود و درباره افکارش درباره مواد غذایی از ایشان سوال کردم.
پرسیدم نظرت درباره هله هوله هایی که هر روز می خورید چیست؟
فکر نمی کنید اینها چاق کننده باشند؟
پاسخ داد: نه
اینها رو خدا خلق کرده که از خوردنشان لذت ببرم.
سوال بعدی را اینگونه مطرح کردم:
اگر چیپس، لولشک یا هر خوردنی که مورد علاقه شماست را قبل از ناهار بخورید آیا موقع ناهار تمایل به خوردن غذا دارید؟
پاسخ داد: من دوست دارم همیشه از این هله هوله ها بخورم و اصلا برام مهم نیست ناهار بخورم، البته امروز که ناهار ساندویچ فلافل داشتیم با لذت خوردم.
سوال بعدی را درباره علاقه داشتن به تنوع مواد غذایی از ایشان پرسیدم.
پاسخ منفی بود و تاکید داشت که علاقه ای به تنوع مواد غذایی ندارد و حتی در مورد انتخاب چیپس همیشه یک طعم مورد علاقه اش را تهیه می کند و هیچ وقت هوس نمی کند طعم های دیگر را حتی امتحان کند.
نکته مهمی در پاسخ این فرد برای من جلب توجه کرد و آن داشتن تعریف های صحیح درباره مواد غذایی و علاقه نداشتن به تنوع مواد غذایی بود.
این فرد متناسب تعریفی که یک فرد چاق درباره مواد غذایی را در ذهنش دارد را نداشت و اصلا تصور اینکه با خوردن این مواد غذایی ممکن است چاق شود را نداشت.
از طرفی هیچ علاقه ای به تجربه طعم های مختلف نداشت و این موضوعی است که کاملا به شکل برعکس در ذهن افراد چاق وجود دارد.
این عادت های لاغر کننده افراد متناسب هستند که باید در ذهن خودمان ایجادش کنیم.
منتظر خواندن نظرات شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.67 از 21 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
درود .
موضوع این درس عادتهای لاغر کننده و عادتهای چاق کننده و و ایجاد یک فرمول جدید : (نداشتن واکنش به فرمولهای چاقی)
عادتها کلا دو بخش دارن : عادتهای فکری ، عادتهای رفتاری
عادتهای فکری مجموعه بینشی هستن که ما نسبت به هر موضوعی داریم که دائما اون نگرش رو تکرار می کنیم و بهش عادت کردیم .
عادتهای رفتاری مجموعه رفتارهای عملی هستن که ما اونها رو همیشه تکرار می کنیم .
من اول عادتهای فکری خودم که در مورد لاغری میخوام ایجاد کنم رو می نویسم و بعد عادتهای رفتاری .
البته فقط میتونم دونه دونه شروع کنم . چون کار کردن روی هر کدوم کلی وقت میبره تا بهش عادت کنم .
من فعلا روی یک عادت رفتاری و روی مجموعه ای از عادات فکری دارم کار می کنم و فکر می کنم همینا فعلا خوبه .
عادت فکری : عجله نکردن .
نگاه و توجه چاقی به خود نداشتن .
نگاه و توجه به تغییرات کوچک رفتاری و ذهنی .
نیاز به تایید دیگران نداشتن .
عشق و علاقه ایجاد کردن .
احساس لیاقت داشتن .
خاطرات چاقی را فراموش کردن و لاغرات لاغری پروراندن .
استفاده نکردن از فرمولها و دلایل خوردن هنگام خوردن
استفاده کردن از دلایل نخوردن در هنگام سیری
عادات رفتاری :
هنگام گرسنگی خوردن و هنگام سیری نخوردن .
هنگام گرسنگی دو راه داشتن خوردن یا نخوردن اگر هنوز میتوانستم به گرسنگی ادامه دهم نخوردن را باز هم ادامه میدهم تا جاییکه نیاز من به مصرف مواد غذایی واقعی تر شود و از توهم ذهنی خارج شود .
بعد از سیر شدن واقعی دست از غذا کشیدن و آن را هر جایی که هست رها کردن .
کارهای خودم را خودم انجام دادن .
🔮عادات رفتاری که مایلم برای خودم کم کم ایجاد کنم .
غذاهای مانده نخوردن
غذاهای متنوع نخوردن در یک زمان
تا آخر بشقاب نخوردن
دائما سر یخچال نرفتن روزهایی که خانه هستم
وقتی به تفریح میروم حتما که نباید بخورم میتونم از چیزهای دیگه برای تفریح استفاده کنم .
فعلا همینا به ذهنم میرسه .
تمرین چالش
دیشب من شام نخوردم
وسط شب که از خواب بیدار شدم چیزی نخوردم .
صبحانه نخوردم
هنوز گرسنه نیستم .
فعلا تا اینجای صبح چیزی نخوردم .
البته گرسنه بشم با توجه به میزان گرسنگیم انتخاب می کنم که بخورم یا نه و دوست دارم انتخاب یک نوع غذا رو از امروز شروع کنم که یه عادت خوب دیگه به شخصیت لاغریم اضافه کنم .
مطلب بعدی که از این درس یادگرفتم واکنش ندادن به فرمول چاقی بود این عادت رفتاری رو هم مایلم از امروز تمرین کنم . فرمولهای چاقی خب هنوزم در من هستن و در ذهنم میان . برای اینکه قدرت عملکرد اونها و تاثیر اونها بر جسمم رو پایین بیارم باید یه الگوی جدید ایجاد کنم و اونم الگوی واکنش ندادن به فرمولهای چاقیه .
مثلا وقتی با یه میز پر از غذاهای متنوع روبرو میشم و فرمولهای چاقی شروع به کار می کنند بهشون واکنش ندم .
سکوت کنم . البته ترجیح میدم واکنش ندادن رو از سطح فکر شروع کنم . یعنی در فکرمم واکنش نشون ندم . چون واکنشها هم از سطح فکر شروع میشن بعد میان به رفتار .
مثلا سریع با خودم نگم وای به به عجب غذاهایی . همین یه واکنش رو انجام ندادن جذابیت اون غذاها رو در ذهنم کمرنگ می کنه و بعد شروع کنم به واکنشهای لاغر کننده ایجاد کردن . البته فعلا تمرین می کنم که واکنش چاقی ندم . بعد کم کم باید یه چیزی جایگزینش بشه . فعلا واکنش ندادن به مثلا همین فرمول تنوع که یه جایی باز شده برم امتحانش کنم . نرم به اونجا . از کنار فست فودی ها رد نشم . نرم سر یخچال نرم سراغ سوپرمارکتها و غرفه های خوراکی . فعلا نرم سراغ اینا و واکنش خوردن نسبت به چیزهایی که مثلا به عنوان تبلیغ میبینم نداشته باشم .
حالا میریم سراغ تمرین بعدی
چه مواقعی در زندگی بوده که با یه چیز متنوع روبرو شدید اما نخریدینش .
در مورد لباس که برای من خیلی اتفاق افتاده . خیلی وقتا چیزایی دیدم که خب علت اصلیش چاقیم بوده که نخریدمش .
و دیگه چشمم اصلا نمیبیندشون .
یایه وسیله مربوط به کارم دیدم بعد دیدم خب یکی دیگه هم ۲ تا مغازه پایینتر بوده و من چون می گفتم خب خریدم دیگه نیازی ندارم حتی دیگه داخل مغازه هم نمیرفتم که ذهنم دچار وسواس بشه .
به نظرم تنوع طلبی نوع وسواس فکریه که لازمه بهش عمل نشه تا کم کم کنار گذاشته بشه .
مثلا همین اب کشیدن . خیلی وقت پیش در مورد آب کشیدن دچار همین تنوع شده بودم .
مثلا پامو با آب دوش آب کشیده بودم بعد می اومدم تو دسشویی هم آب میکشیدم دوباره میرفتم تو آشپزخونه هم آب میکشیدم و تکرار این رفتار برام اذیت کننده شده بود و بعد تصمیم گرفتم دیگه به این گفته در ذهنم که برو آب بکش واکنش ندم و بعد از مدتی از سرم افتاد .
یا حتی نماز خوندن .
چند بار نماز رو میشکستم میرفتم یه اتاق دیگه میخوندم دوباره میشکستم یه جا دیگه و بعد کم کم با خودم تمرین کردم به این فکر واکنش ندم و کم کم از سرم افتاد .
یا خوردن آب در دقایق نزدیک به اذان . هی تا لحظه ی اذان میرفتم آب میخوردم یه بار تو لیوان یه بار با دست یه بار با استکان و بعد هم به خودم گفتم دیگه این کارو نمی کنم و تونستم همون وقت که دیگه سحریم تموم میشد و ابم رو خوردم بگم وقت اذانه و دیگه آبی نمیخوردم .
یا تغییر جا برای خوابیدن . قبلا عادت داشتم هی برای بهتر خوابیدن تغییر جا بدم . مثلا بالشم و جابجا میکردم یا میرفتم سر و ته میخوابیدم یا جای خوابمو عوض میکردم یا میرفتم دسشویی بعد می اومدم میخوابیدم بعد با خودم گفتم فقط میخوابی در هر وضعیتی که هستی و بعد عادت کردم در هر وضعیتی که باشم خوابم ببره .
ما در موضوعات دیگه از تنوع چشم پوشی کردیم پس توانایی این چشم پوشی رو دارم .
چیز پیچیده ای نیست .
پس از امروزم حواسم رو میدم به واکنش نشون ندادن به خوردنهای متنوع .
البته این روزها دیگه چشمم خیلی کمتر از قبل میبینه و فکر میکنم وقتی داریم یه عادت رو درست می کنیم ناخوداگاه خیلی از عادتهامونم در پی اون درست میشه .
یعنی فقط کافیه ما روی یه موضوع تمرکز کنیم میبینیم تقریبا خیلی از موضوعات دیگمون هم درست شده .
مثلا من وقتی متعهدم به این رفتار که موقع گرسنگی بخورم پس قطا در مواقع دیگه چیزی به چشمم نمیاد چون میدونم نمیخورم پس حتی هوسشم از ذهنم میره . یعنی حتی میل و هوس ما به این دلیل برانگیخته میشه که ما بهش واکنش دادیم اگه واکنش ندیم کم کم اون میل و هوس تنوع طلبی هم در سرمون از بین میره .
حتی در مواجهه با دخترا هم همینه . خیلی از دوستام ازدواج نمی کنند که اسیر یک نفر نشن . اونا دارن تنوع طلبی رو در انتخاب دوست دختر داشتن تجربه می کنند ولی من به خاطر چاقیم خیلی سراغ دختر بازی نرفتم و دخترا تو خیابون خیلی به چشمم نمیان . چون واکنشی ندادم برای همین از چشمم افتادن . ولی خب دوستام دائما میگن فلانی رو دیدی . وای چه استیلی حتما باید برن یه چیزی بهش بگن و معمولا هم با تحقیر روبرو میشن یا کسی رو پیدا می کنند که پایه شون باشه موقته بعد از مدتی میرن دنبال یکی دیگه .
پس واکنش ندادن حتی این جور جاها هم به درد میخوره و خیلی راحت ما رو از یه آدم هرزه تبدیل می کنه به یک انسان باوقار .
خوشبختانه من به خاطر چاقیم اینجاهم تونستم واکنش ندم و اسیر این بازیها نشم .
ولی خب حالا دیگه تمرین می کنم در مواجهه با مواد غذایی هم هرزه نباشم و تبدیل بشم به یک انسان با وقاری که در هنگام گرسنگی فقط از یک نوع ماده غذایی استفاده میکنه .
یعنی اینم به فرمولام اضافه شده .
انتخاب من یک نوع ماده غذایی باشه نه همه مواد غذایی که میبینم .
پس هنگام گرسنگی دو انتخاب دارم خوردن یا نخوردن .
اگه میتونستم صبر کنم بازم نخوردن رو انتخاب می کنم تا جاییکه درجه گرسنگی بیشتر بشه .
بعد حالا که میخوام بخورم چی بخورم ؟ انتخاب می کنم که از یک نوع میخورم .
اینم فرمول رفتاری جدید که در این فایل عالی پیدا کردم .
سلام و درود .
فرمول و عادت تنوع طلبی رو در مورد مصرف مواد غذایی در ذهنمون پاک کنیم .
چنین فرمولی وجود خارجی نداره . بلکه ما اول بهش فکر می کنیم . بعد بهش عمل می کنیم و بعد ازش میترسیم و بعد اون رو برابر چاقی قرار میدیم و احساس چاقی در خودمون ایجاد می کنیم و چاق میشیم .
چرا ما تنوع در مصرف مواد غذایی رو دوست داریم ؟
ما تنوع طلبی رو دوست داریم فرقی نمی کنه به چی علاقه داریم وقتی به چیزی علاقه پیدا می کنیم در اون حوزه تنوع دادن رو هم دوست داریم .
تنوع ایجاد کردن در خوردن به خاطر اینه که ما به خوردن علاقه داریم ولی چون زود سیر میشیم و غذا از دهنمون میفته میخوایم با تغییر ماده غذایی دوباره لذت خوردن رو در خودمون ایجاد کنیم .
یعنی در من علت تنوع طلبی لذت بردن بیشتر از خوردن هست .
پس فرمول اصلی من که باعث میشه من تنوع در مصرف مواد غذایی رو انتخاب کنم علاقمند بودن به خوردن و یا علاقمند بودن به خوردن یک ماده غذایی و یا علاقمند بودن به تکرار فرایند خوردنه .
خب ما در درجه اول یاد گرفتیم خوردن انسان رو چاق نمی کنه بلکه خوردن توسط دستگاه گوارش صورت میگیره و دستگاه گوارش هم برای انجام کارهاش به انرژی نیاز داره . پس گوارش انرژی مصرف می کنه . انرژی غذایی که میخوریم به ۲ صورت تبدیل میشه یا توسط معده جذب میشه یا توسط روده ها دفع میشه .
غذای جذب شده هم دو اتفاق براش میفته یا انرژیش به کارکرد اندامهای داخلی میرسه و اضافه اش میره در سلولهای چربی . اونجا هم یک اتفاق روش میفته . اکسید میشه و به سه عنصر آب ، دی اکسید کربن و اکسیژن تبدیل میشه و همه اش میره . فرایند اکسید شدن هم یکی دو روز طول می کشه . یعنی غذایی که میخوریم بعد از یکی دو روز کاملا محو و نابود میشه .
پس خوردن باعث چاقی نمیشه . اما باور خوردن = چاقی باعث چاقی میشه چون این باور در ما حس چاقی ایجاد می کنه و در نتیجه فرمول تنوع در خوردن در ما چند برابر حس چاقی ایجاد می کنه .
این فرمول رو باید بهش محل نزاشت و حس تنوع رو کم کم به سمت استفاده از فرمولهای لاغری پیش برد .
اول اینکه بپذیریم تنوع طلبی خیلی هم حال نمیده . استفاده همزمان از چندین غذا تمام مزه ها رو با هم قاطی می کنه و مزه های قاطی پاطی اصلا حال نمیده ولی انسانهای چاق حتی مزه قاطی پاطی رو هم دوست دارن ولی انسانهای لاغر قاطی پاطی شدن غذاها رو دوست ندارن .
خب حالا من با این فرمول چه کنم ؟
این فرمول دوست داشتن قاطی پاطی خوردن غذاها هم یه فرمولیه که منو ترغیب به تنوع طلبی می کنه .
حالا چی به خودم بگم که این ترغیب رو کم کنم ؟
اینکه شخصیت لاغر من از قاطی پاطی خوردن خوشش نمیاد حال نمی کنه .
یعنی چی قاطی پاطی خوردن دیگه مزه اصلی غذاها رو نمیشه تک تک حس کرد . چیزی از خوردن نمیفهمیم . اتفاقا اصلا حال نمیده .
من از تنوع خوشم نمیاد .پس به راحتی کنارش میزارم .