عادت های لاغر کننده به واکنش های ما نسبت به مواد غذایی گفته می شود.
البته شامل افکار ما درباره مواد غذایی و تاثیر آنها بر بدن را نیز شامل می شود.
عادت های لاغر کننده فقط مربوط به رفتار نیست بلکه بخش مهم و مخفی آن درباره افکار است.
تعریف هایی که درباره مواد غذایی در ذهن مرور می کنیم نیز شامل عادت ها می شوند.
اگر شما هر بار که تصمیم به خوردن دارید به خاصیت چاق کننده بودن مواد غذایی فکر می کنید شما عادت به مرور افکار چاق کننده دارید.
در چالش من اینو نخوردم سعی داریم علاوه بر عادت های رفتاری که قابل مشاهده هستند و شاید به راحتی توسط شما شناسایی می شوند عادت های افکاری که مخفی و قابل دیدن نیستند را نیز بررسی و اصلاح کنیم.
چرا که در نهایت تاثیر عادت های افکاری بسیار بیشتر از عادت های رفتاری است.
تغییر دادن عادت های چاق کننده به عادت های لاغر کننده باید در دو بخش رفتاری و افکاری انجام شود تا نتیجه نهایی شما بسیار عالی باشد و تصویر شما به آلبوم شگفتی سازان اضافه شود.
طرز فکری که ما درباره مواد غذایی داریم نقش بسیار مهم در نتیجه رفتارهای عملی ما را دارد.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
از آنجایی که کشف فرمول های ذهنی افراد لاغر جزء علایق و تفریحات من است چند روز قبل با فردی که بسیار متناسب است در این باره صحبت کردم.
ایشان علاقه زیادی به مصرف مواد غذایی که به آنها هله هوله گفته می شود داشتند.
تقریبا هر روز یک بسته چیپس می خورد و دوست داشت برای وعده های غذایی از فست فود ها استفاده کند.
رفتار این فرد متناسب برای من جالب توجه بود و درباره افکارش درباره مواد غذایی از ایشان سوال کردم.
پرسیدم نظرت درباره هله هوله هایی که هر روز می خورید چیست؟
فکر نمی کنید اینها چاق کننده باشند؟
پاسخ داد: نه
اینها رو خدا خلق کرده که از خوردنشان لذت ببرم.
سوال بعدی را اینگونه مطرح کردم:
اگر چیپس، لولشک یا هر خوردنی که مورد علاقه شماست را قبل از ناهار بخورید آیا موقع ناهار تمایل به خوردن غذا دارید؟
پاسخ داد: من دوست دارم همیشه از این هله هوله ها بخورم و اصلا برام مهم نیست ناهار بخورم، البته امروز که ناهار ساندویچ فلافل داشتیم با لذت خوردم.
سوال بعدی را درباره علاقه داشتن به تنوع مواد غذایی از ایشان پرسیدم.
پاسخ منفی بود و تاکید داشت که علاقه ای به تنوع مواد غذایی ندارد و حتی در مورد انتخاب چیپس همیشه یک طعم مورد علاقه اش را تهیه می کند و هیچ وقت هوس نمی کند طعم های دیگر را حتی امتحان کند.
نکته مهمی در پاسخ این فرد برای من جلب توجه کرد و آن داشتن تعریف های صحیح درباره مواد غذایی و علاقه نداشتن به تنوع مواد غذایی بود.
این فرد متناسب تعریفی که یک فرد چاق درباره مواد غذایی را در ذهنش دارد را نداشت و اصلا تصور اینکه با خوردن این مواد غذایی ممکن است چاق شود را نداشت.
از طرفی هیچ علاقه ای به تجربه طعم های مختلف نداشت و این موضوعی است که کاملا به شکل برعکس در ذهن افراد چاق وجود دارد.
این عادت های لاغر کننده افراد متناسب هستند که باید در ذهن خودمان ایجادش کنیم.
منتظر خواندن نظرات شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.67 از 21 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدا
خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن دائم گام بردارم…..
ممکنه من در زمینه رستوران و جا و نوع امتحان کردن بستنی ها تنوع نداشته باشم، ولی در بعضی زمینه ها دارم. مثلا امروز خواستم چایی ام رو با شکلات تلخ و خرما بخورم. این شکلات تلخ خریدن هم کار دستم داد. این بار خریدم ولی هیچ وقت نمیخرم. چون عهدت کردم چایی ام رو با شکلات تلخ بخورم و لذت بخشه. من به خوبی این روزا لذت از خوردن رو درک کردم.
بله می گفتم چایی ام رو با شکلات تلخ و خرما میخواستم بخورم. ولی گفتم بیا و تمرین امروز رو انجام بده و یک انتخاب داشته باش. شکلات تلخ رو انتخاب کردم و به راحتی از خرما گذشتم. ناهار هم همین طور. گفتم یا برنج و خورشت یا کو کو سبزی. برنج و خورشت شب مونده رو نخوردم و کو کو سبزی پختم. من امروز انتخاب کردم. پس من قدرت دارم. پس من میتونم تغییر ایجاد کنم.
همان طور که دوستان گفتم تغییر از فکر شروع میشه و به مرحله عمل کردن میرسه. من ابتدا فکر کردم بعد عمل کردم.
من این روزا به راحتی انتخاب می کنم ریزه خواری نکنم
چای رو در استکان کوچیک میخورم
من انتخاب می کنم به اندازه نیاز بدنم بخورم
من انتخاب می کنم در زمان سیری به راحتی بگم سیرم و میل ندارم.
من انتخاب می کنم بین غذا آب و دوغ یا نوشابه. نخورم(فقط آب نیم ساعت یا یک ساعت بعد غذا میخورم).
من انتخاب می کنم بشقابم رو پر از غذا نکنم.
من انتخاب می کنم نصف کاسه ماست بخورم.
من انتخاب می کنم صبحانه به اندازه نیاز بدنم بخورم.
من انتخابمی کنم میوه نخورم
من انتخاب می کنم ناخنک به هر چیزی که داخل یخچال هست نزنم
من از امروز تصمیم میگیرم اگر چند نوع غذا بود فقط یک انتتاب داشته باشم. از همون یه نوع غذا لذت ببرم
ما با دیدن و خوندن و نوشتن تمرینات یاد گرفتم میتونیم تغییر کنیم. واقعا اینجا خیلی خوبه. من امروز صبح حالم خوب نبود ولی گفتم تو خودت باید انتخاب کنی روزت رو به خوبی بگذرونی یا با ناراحتی. ابتدا سخت بود ولی وقتی یه سری جملات مثبت خوندم حالم خوب شد.
در همه ی زمینه ما حق انتخاب داریم. حتی انتخاب دوست. انتخاب رنگ لباس. میتونیم قبلش فکر کنیم یا اگه انتخاب اشتباهی داشتیم می تونیم برگردیم. وقت هست. لاغری با ذهن هم همینه من عجله ای برای تناسب اندام ندارم. ولی همین که حس و حالم خوبه. همین که از چاقی فاصله گرفتم و در مسیر درستم، حالم خوبه.
سلام ما براتغییرفرمول دهنی یا عادت جدید اینه همش دنبال خوراکی های جدید یامکانهای فروش اینجورخوراکی ها نباشیم وهمین خودش میتونه کمک کنه به لاغری افرادلاغرعلاقه ایی به خوراکی های جدید یاغذاهای جدیدندارن چون تجربه ایی ندارن ولی افرادچاق این عادت ها درانها وجودداره وهمش دنبال خوردن هستن ولی یک فردمتناسب دنبال خوردن نیست اونها خیلی راحت هستن واصلا فشاردهنی ندارن حتی درمورد پوشاک هم شده یه وقت یه مانتویاپالتوخریدم ولی یه مدل دیگه دیدم خوشم اومده ولی نخریدم وقتی من اونقدربااراده مصمم نخریدم درمورد متناسب شدن هم میتوننم مصمم باشم پس من یک انسان بااراده هستم
سلام یک فردچاق همیشه دنبال غذاها متنوع هستن یامیرن به فروشگاه همیشه دنبال خوراکی های متنوع هستن ولی یک فردمتناسب خیلی عادی برخوردمیکنن همیشه خیلی متناسب میخورن وهیچ ترس هم ندارن ولی یک فردچاق فقط دنبال پرخوری هستن بعدخوردن تازه متوجه میشن که چقدرپرخوری کردن وعذاب وجدان میادسراغشون باید روافکاروباورها کاربشه تایک فردچاق بتونه اون فرمول چاقی روتغییربده فقط باتمرین وتکرار
به نام. خدا سلام استاد گرامی ودوستان هم مسیرم عادت های لاغر کننده (دوازدهم _2)من زیاد اهل تنوع نیستم حتی اگر برم خرید هر لباس وکفش زود انتخاب میکنم واگر بریم ببینم اصلا نظرم درباره خریدی که کردم تغییر نمیکند برای وسایل منزل هم اصلا تنوع دوست ندارم واگر ببینم زیبا هم هست بازم مال خودمو میخواهم و ودر باره موادغذایی تنوعی ندارم اگر غذا درست کنیم یک نوع انتخاب میکنیم وبرم فروشگاه که تنوع در آنجا زیاد هست فقط دویا سه چیز برمیدارم چون برای بدنمان باید ارزش قائل باشيم و اسراف نكنيم چون همیشه فراوانی هست هر وقت که سیر شدیم دست از غذا بکشیم نباید بگیم حیفه بدن ما حیفه چون خداوند متعال این جسم پاک به ماداده که ازش مراقبت کنیم وبا فرمولهای درست وعادت جدید درخودمون به وجود بیاریم ونسبت به موادغذایی نباید واکنش نشون بدیم چون ذهن ناخودآگاه ماازان تنوع لذت برده وباید مانند متناسب ها رفتار کنیم تا ذهن ناخودآگاه ما تغییر کند وشکر خدا توانستم دراین چالش من این نخوردم خیلی عادتهایم کمرنگ شده ودراین مسیر ماندن برایم لذت بخشه ممنونم استادگرامی بابت آگاهی ارزشمندتون سپاس فراوان
من خیلی اینو دیدم ک سیرم اما هی ذهنم پیشنهاد میده برو اونو بخور برو اینو بخور بیشتر از اینک مغلوب رسانه وفلان بشم مغلوب پیشنهادهای دهنم میشم وبیشتر زمانهای ک احساسات من در حالت نرمالش نیس این ها رد میگیرم و این ی نوع تنوع هست ک من نیازم اون لحظه یچیز دیگس اما ذهن پیشنهاد هایی رو میده ک من بهش گفتم وقبلا ازش بیشتر استفاده کردم مثل اکسپلور اینستا ک تو هرچی دنبال کنی از اون جنس پیج برات بالا میاره اینجا چن دفعات استفاده من در این مواقع عذا بوده ذهن ب من این پیشنهاد میده و من شاید درگیر بشم ودرنهایت ن اروم میشم ن چیزی فقط چندین درد ب دردم اضافه میکنم پس من فریب این تله رو نمیخورم و میدونم ک این راهش نیس
پس من نمیخورم چن سیرم
من نمیخورم چن هیجان زده ام ومزه رو نمیفهمم
من نمیخورم چن حوصله ندارم
من نمیخورم چن عصبیم ومزه رو نمیفهمم
من نمیخورم چن شادم و دوس دارم شادی کنم
و عدا خوردن تنقلات خوردن شیرینی خوردن شادی کردن نیس
خوردن تفریح نیس
خوردن برای نیاز بدن هس ن تفریح ن لذت ن فرار ن اروم شدم
من نمیخورم چن جا ندارم
من نمیخورم چن الان خوردم
من نمیخورم چن از این مزه سیر شدم
من نمیخورم چن لذتی نمیبرم
من نمیخورم چن دوس ندارم
فرمولهای این چنینی در این مواقع بنظرم عالیه
وفرمول زیبایی دیگه اینک نمیخوردم چن خوردم چن سهم خودمو خوردم
به نام خداوند مهربانم و همیشه حاضرم و عاشق و خواهان پیشرفت ما،
و درود رحمت برکت رضایت هدایت صداقت معرفت عزت و سعادت و پیشرفت لذت و سلامتی و نور آگاهی رشد ارامش و آسایش از طرف خداوند هر لحظه جاری به زندگی شما استاد گرامی،
استاد :
ایجاد کردن و پررنگ تر کردن عادتهای لاغری باید به دو بخش افکاری و رفتاری باش ،به به !!!
چه جالب:
تصور افراد لاغر اصلا چاق کننده نیست و با خوردن چیپس حتی اگر نهارم نخورد مهم نیست یعنی پرخوری نکردن ولی حتی اگر هم بخورد خیالی و تصوری در رابطه با چاقی در ذهنش نداره،و دنبال تنوع مداوم هم نیستن چه جالب!!!
واین راه حل معجزه بود دوباره خدا :
این راه حل شگفت انگیز پیدا کردن نمونه و مثالهای مشابه که توانستیم در مواقعی از زندگیمون ما درست رفتار کنیم و یاداوری اینکه ما توانایی داشتیم و داریم،مثلا جلو خیلی تنوع طلبیهامونو بگیریم برای برطرف کردن عادتهای تنوع طلبی در طرز و عادت در تنوع خوردنمون وااااای چقدر زیبا،
مثال:
در رابطه با تنوع من شده در خرید وسایل خانه ظرفی رو خریدم یا پرده امو خریدم و میز صندلی خونمو خریدم هر ساله داره زیباترش میاد اما دیگه مدام نیومدم وسایل خونمو هر سال عوض کنم و تنوع بدم.
یا ماشینمون دنبال تنوعش نیستم یا در مورد خونمون راضیم عالی واقعا ،البته دنبال کیفیت بهتر هر دوی اینها هستم و دنبال ارتقاش اما دنبال تنوع هر دقیقه اش نیستیم،
و یا استاد این مثال خوبیه:صبح روزهای جمعه خیلی دوست داریم متنوع باش صبحانه روز جمعمون به جای تخم مرغ ورزشی هر روز بیایم مثلا روز جمعه حلیم بخوریم ولی بوده بخاطر اینکه میزان مصرف پروتئینمونو بالا ببریم با همسرم حلیمو نخوردیم،
و استاد حالا این مثالهایی که الان مینویسم شاید تنوعی نباش اما شده هوس کردم ولی بی خیالشون شدم:
۱ مثلا غذایی گاهی آماده در خانه بوده نرفتم غذایی که هوس کردمو تنوع بدم و درست کنم بخورم حوصله نداشتم گفتم اینم خوب بخورم،
۲یا هوس گوجه سبز کردم در فصل زمستان بودیم و نبوده منم پی آن را نگرفتم و نخوردم یا
۳حتی فصل بهارم بوده در بازار تجریش نزدیک بازار میوه فروشهای امامزاده صالح ع هم بودم اما نرفتم دنبالش بخرم حوصله و انرژی نداشتم و نخریدم و نخوردم.
استاد واقعا ممنونم با این راه حل بی نظیر توانایی ما رو یادمون آوردید و یادمون دادید چگونه استفاده کنیم از این راه حل نمونه مشابه عادتها ،
خدایا هزاران بار شکرت
استاد خیلی ممنونیم واقعا.
سلام استاد
خداراشاکرم که درتاریخ 1402/08/29 این فایل را گوش دادم
خدارا شکر همانطور که قبلا هم گفتم من فرد تنوع طلبی نیستم و حتی درمورد خرید مانتو و لباسهای دیگه اگر دراولین مغازه هم بروم و مدلی که دوست دارم داشته باشه و اندازه باشه همان را میخرم چون اصلا حوصله ای که چند تا مغازه بروم و یا چند جا قیمت بگیرم را ندارم و همیشه یاد گرفتم اولین انتخاب بهترین انتخاب من است واگر آن را نخریدم بعد از گشتن بدتر از اولی گیرم آمده آن را خریدم و ناراضی هستم .درمورد غذا هم خدارا شکر تنوع طلب نیستم فقط من زیاد پرخوری میکنم برای خوردن هرنوع غذایی که انتخاب میکنم و باید روی این موضوع بیشتر کار کنم که فکرم به سمت متناسب شدن پیش برود تا پرخوری
من واکنش نسبت به تنوع طلبی را ندارم و فکر میکنم خداراشکر این یک مزیت برای من است ولی چرا با وجود کمی تنوع طلبی باز من چاق هستم ؟ فکر میکنم اگر من هرچیز را به اندازه بخورم حتی اگر کمی تنوع طلب باشم خیلی بهتر از آن است که درهروعده غذایی تا جایی بخورم که شکمم درد بگیره و بعد از آن نیز خود را سرزنش کنم و هرروز چاق تر شوم که بله اشتهای من زیاده و من نمیتوانم درمقابل اشتها مقاومت کنم به قولی باید کلمه اشتها را به کلمه انتخاب درذهنم تغییر بدهم و یاد بگیرم درموقع خوردن و تنوع غذایی یکی را انتخاب کنم و به اندازه بخورم و ازریزه خواری درطول روز خوداری کنم . من الان به این فکر کردم درمحل کارم چند مدل خوراکی بردم . دو مدل تخمه (هندوانه – آفتابگردان) برگه زردآلو – سنجد – پسته و گاهی مواقع یک عدد سیب هم میخورم و فهمیدم نه من هم تنوع طلب هستم پس چرا چند مدل خوردنی بردم و گاهی مواقع از آنها میخورم پس باید واکنش خوردن خود را نسبت به تنوع غذایی کم کنم و الان پسته و تخمه آفتابگردان و برگه ی زردآلو را از کشوی میز کارم برداشتم و فقط سنجد و تخمه هندوانه را انتخاب کردم پس من الان دانستم که تنوع طلبی درهمه انسانهای چاقی به نوعی وجود دارد و ما ازاین رفتار غافلیم و باید درهنگام خوردن هرنوع غذایی ابتدا از واکنش به انواع غذاها جلوگیری کنیم و حتما درموقع خوردن به اندازه بخوریم که احساس ناراحتی و درد شکم نداشته باشیم و احساس سبکی کنیم و یاد بگیریم که غذاها تمام شدنی نیستند و حتما برای دفعه بعد برای خوردن چیزهای بهتری پیدا خواهد شدو بهتر از یک نوع مواد غذایی بخوریم و غذاها را باهم قاطی نخوریم
به نام خدای مهربان
سلام
نداشتن تنوع غذایی رو من هم در رفتار پسرم و همسرم بارها دیدم و خیلی از مواقع تعجب کردم مثلا پسرم اگه خوراکی خورده باشه هر غذایی برای درست کنم نمیخوره اصلا به غذا نگاه نمیکنه چه برسه هوس خوردن اون رو داشته باشه حتی نمیگه برام از اون غذا نگه دار یا از خیلی از غذاها خوشش نمیاد و من هر چقدر اصرار کنم اصلا نمیخوره و میگه مثلا چند سال پیش یه بار خوردم خوشم نیومد
یا همسرم وقتی سیر باشه میگه غذا از گلوم پایین نمیره نمی تونم بخورم و به راحتی از خوردن بیشتر غذاها میگذره من قبلا از این اخلاقش خوشم نمیومد اما حالا میدونم که هر دوی اونها افکار و رفتار متناسبی داشته اند رفتار و افکار من چاق کننده بوده که زمانی که اصلا گرسنه نبودم با دیدن خوراکی یا غذای جدید هوس خوردن اون رو داشتم من اصلا خوراکی رو جز غذاها حساب نمی کردم و سر وقت ناهار و شام حتما باید می خوردم
چرا رفتار خوردن من مانند انتخاب های دیگه ام نیست همون طور که هر چیز تازه ای خریده باشم با دیدن مدل های بهتر از آن دوباره نمیرم خرید کنم باید در مورد غذا هم همین رفتار رو داشته باشم هر موقع گرسنه بودم خوردن اضافه بر نیاز رو اسراف و آسیب به بدنم حساب کنم و اون کار رو انجام ندم
من اونقدر آدم پرخوری بودم و از هر غذایی با هر مزه ای میخوردم که نمی تونستم به راحتی مزه غذاها رو بفهمم و اینکه غذا نمک داره یا نه و برای فهمیدن مزه غذا همیشه از همسرم یا دیگران کمک میگرفتم
اما مدتی هست که رفتارهای تا حدودی فرق کرده و مثل سابق با دیدن خوراکی مثل چیپس یا پفک که عاشقشون بودم، دست و پای خودم رو گم نمی کنم و در حد نیازم میخورم
خدا رو شکر در این مدت فشار شکمی یا درد معده رو فقط یک بار داشتم همین دیشب فکر می کردم که چقدر دیدن خوابهای پریشان و از خواب پریدن هام کمتر شده انگار با آرامش بیشتری میخوابم
به نام خدای مهربانی که هر لحظه هادی و حامی من هست .
من در گذشته بسیار به دنبال تنوع برای مزه های جدید و مکانهای جدید برای خوردن بودم و هنوزم گاهی اوقات هستم و باید بدونم این یک فرمول چاق کننده هست.
وقتی این فرمول در ذهن من باشه و من به دنبال تنوع در مواد خوراکی و مکان های جدید برای خوردن باشم سریع ذهن به این مورد واکنش میده یعنی اگر من با این ذهن چاق متوجه تولید مواد غدایی جدید بشم دوست دارم امتحان کنم یا اگر متوجه بشم مکان جدیدی برای خوردن در شهر افتتاح شده سریع ذهن من دوست داره بره اونحا که غذا بخوره و اما ما باید این عادتهای چاقی رو شناسایی کنیم و با عادتهای متناسب گونه جایگزین کنیم و حالا این عادت متناسب گونه در مقابل اون چی هست ؟؟ این هست که من نسبت به تنوع مواد غذایی و مکانهای خوردنی واکنش ندم .و برام مهم نباشه و .بگم من غدای خودم رو که انتخاب کردم میخورم دیگه برام مهم نیست کجا چه عذایی اومده و یا هست که من نخوردم .
خیلی از افراد که متناسب هستن علاقه ای به خوردن تنوع در مواد غدایی ندارن حتی اگر مواد غذایی در گذشته نخورده باشن خیلی علاقه ای به خوردن اونها ندارن چون تجربه ای درمورد اون ندارن و دقیقا همین مورد بسیار زیاد در مورد پسر متناسبم صدق میکنه که اگر چیزی رو نخورده بلشه هر چقدر ما اصرار کنیم اون اصلا حاضر نیست بخوره که ببینه چه مزه هست و خیلی راحت میگه دوست ندارم و نمیخوره و حالا متوجه میشم این یک رفتار مخصوص متناسب ها هست حالا دخترم متناسب هست اما مقاومت کمتری در مورد طعم ها و غذلهای جدید داره اما پسر متناسبم در این مورد به شدت مقاومت داره .و همیشه بر اساس تجربیات قبلی اش عمل میکنه خیلی کم اینطور نیست که مقدارش خیلی ناچیز هست.، اما من به،شدت به دنبال تنوع مواد غدایی هستم .
متناسبها واکنش نسبت به تنوع مواد غدایی نمیدن
و من باید به خودم اینطور بگم وقتی غدا خوردم و سیر شدم چشمم رو بر روی تست بقیه ی غداها ببندم و برام مهم نباشه که چه خوردنی های دیگه هم در اطراف من هست .
برای مثال من بارها شده چیزی خریدم در زمینه ی پوشاک و کفش و کیف و وسایل منزل و … اما چند روز بعد مدل بهتری جای دیگه دیدم و میخواستم بگم ای کاش اون رو نمیخریدم تا این رو میخریدم اما چون پولش رو نداشتم که دوباره بخرم از اون جنس رد شدم و گفتم خرید خودم خوبه و دیگه نگاه به هیچ جنسی نکردم البته من در گدشته اینطور بودم اما الان دیگه اینطور نیستم و دیگه همچین اخلاقی ندارم یعنی خیلی به نسبت گدشته کمتر دارم .و این روند عالی هست که خودم متوجه اون هستم .
پس باید در موضوعات دیگه هم اینقدر پیشرفت کنم و از تنوع ها چشم پوشی کنم مثلا در زمینه ی خوردن هم من این توانایی رو دارم که اگر خیلی مورد غدایی ببینم کاری به همه ی خوراکی ها نداشته بلشم و یک یا دو مورد رو انتخاب کنم و اونها رو بخورم و کاری به بقیه نداشته باشم پس باید به خودم بگم چون من بارها در زمینه ی کفش و لباس و … این تجربه ی گذر از تنوع اجناس رو داشتم پس در زمینه ی خوردن هم میشه .
مثال میخوام بیارم که من بارها مغلوب تنوع در اون محصولات نشدم مثال :
هنگام خرید سرویس ظروف چینی که کلی تنوع در بازار بود اما من به راحتی از بین همه ی اون مدل ها یک مدل خاص رو خوشم اومد و خریدم .و از بقیه ی مدلها چشم پوشی کردم
هنگام خرید کلاه افتابی در یک فروشگاه چند ماه پیش از بین اون همه مدل جذاب من عاشق یه طرح گلدارو شاد شدم و اون رو خریدم و کاری به بقیه ی مدل ها نداشتم .
هنگام خرید کرم و محصولات مراقبتی از پوست و ضد افتاب پوست صورت و ….از بین اون همه برند یک برند رو انتخاب کردم و دیگه کاری به بقیه ی برندها نداشتم .
هنگام خرید بارها ذهنم من رو وادار به تنوع در مواد عدایی کرد اما من مغلوب اون نشدم .
همین امروز ظهر من روی میز عدا هم لازانیا داشتم هم سبزی پلو از دیروز داشتم و موقع ناهار از هر دو به انتخاب بچه ها و همسرم اوردم و در حالی که من لازانیا برای ناهار یکم پیش خورده بودم اما هنگام دیدن ظرف سبزی پلو که برای همسرم اماده میکردم ناخود اگاه در حالی که سیر بودم یکم ناخنک به برنج زدم اما گفتم ببین از روی عادت های چاقی کاری انجام نده این واکنش به تنوع مواد غدایی هست که به،صورت فرمول در ذهن من هست و من نباید واکنش بدم و گذشتم و دیگه تکرار نکردم .
یا اینکه دیشب به خاطر مهمان هایی که داشتم کلی میوه های ابدار و قرمز رنگ تابستونه و کلی بیسکووییت قنادی و تخمه و … تهیبه کردم که امروز صبح بعد از صبحانه با دیدن اون همه تنوع در میوه اما مغلوب اونها نشدم و دو مدل دلخواهم رو انتخاب کردم و با همسرم اشتراکی خوردیم .
خدا رو شکر این فرمولها ی چاقی در وجود من کمرنگ شدن و اگر هم هنوز باشن بسیار ناچیز و کم هستند که با مرور اموزشها و تکرار اونها باعث میشه من خیلی بهتر از گذشته عمل کنم و زیباتر در مسیر تناسب باشم .
سلام وشب بخیر
من از گذشته یی عادت به نظرم خودم خوبی داشتم وفتی میرفتم خرید وچیزی به نظرم خوب میومید می خریدم دیگه هیچ مغازه دیگه حتی نگاه نمیکردم مقایسه نداشتم وفتی خونه میدم از خریدم پشیمون میشدم اون خرید کناری گذاشته بعداز چند روز دوباره میرفستم میدیدم خریدخوبی داشتم ودیگه خریدم دوست داشتم اون زمان وزنم خیلی مناسب ترا از حالا بود
لا اگه خودمیابچه هاخرید انجام مددن دیگه اگه از اون جنس ارزوتر بهتر باشه خریدی انجام نمیشه.
عادتها لاغر کننده مربوط به رفتار نیست بلکه بخش مهم ومخفی در باره افکارهست
هربار تصمیم برای خوردن خاصیت افکار چاق کننده دارید
تاثیرعادتهای افکاری بسیار بیشتر از عادتهی رفتاری است.
عادتهی رفتاری + عادتهی افکاری = عادت لاغرکننده
فرد مناسب هلو وهوه با غدا ورو با هم فرق نمیده وتنوع طلب نیست این نسانه از بودن فرمول درست ونداشتن فرمول چاق کننده .
تشویق وترغیب به خوردن ومزه غذایی فرمولهای چاق کننده
است و واکنش نشون میده وعلاقه به تنوع طلبی است
تشویق +ترعیب + خورردن + مزه غذایی + فرمالولهای چاق کننده + واکنش = علاقه به تنوع طلبی
عا دتهای مناسب کننده + جایه بجایی واکنش به مواد = برای تغییر تنوع طلبی
اگه ما لباس کیف وکفش یا وسایل خونه خرید انجام دادیم دو باره ا ز خرید همون جنس خودرای میکنیم از موضوع چشم پوشی کنیم وانتخاب درستی داشته باشیم
همین روش رو در باره مواد غذایی میتونم انجام بدیم از خرید مواد متنوع ومحصولات ومواد خوارکی جلو کیری کنیم
من چتد روز پیش یی از همسایه ها بیسوتی برای ما اورد من ارطمش خوش امد به دخترم گفتم برام از این دوباربخر بعد که احساس کردم دارم به فرمول چاقی بها میدم برای کسترش از خریدچشم پوشی کردم به همون یی بار خوردن قانع شدم
من در خوردن هر موادغذایی از دیگه اصلافرقی بینشون ننمی زارم همه رو یکی میدون
.در خرید از مواد کمتری خرید کنیم ازتکرار مواد غذایی که حس تنوع طلبی دا ه جلوگیری کنیم از جشیدن وخوردن مواد جدید خوداری کنیم جون درما تنوع طلبی رو تقویت میکنه برای خوردن وچشیدن دوباراون مواد
باید در این زمان از انتخاب استفاده کنیم مواد لازم بخریم اضافه خرید نکنیم در زمان خرید فقط مواد که لازم دایم بخریم .
تنوع طلبی یی فرمول برای چاقی هست با بها دادن وخوردن
باعث چاقی میشیم
تغییر میدم واز نخریدن نچشیدن ومزه نکردن استفاده نیکنیم
هرچه این کار ادامه دارتر باشه فرمولهی لاغریی بیشتر کسترش پیدا کرده وما از ابن فرملهای برای افکار ورفتار استفاده میکنیم ولاغریی نتیجهاین تغییر هست
حامعه کنونی با تنوع طلی ومصرف انواع مواد غذایی باعث چاق شدن افراد بیشتر ی میشن
از تشویق وترغیب برای خرید دوباره جلوگیری کنیم
سلام و درود .
فرمول و عادت تنوع طلبی رو در مورد مصرف مواد غذایی در ذهنمون پاک کنیم .
چنین فرمولی وجود خارجی نداره . بلکه ما اول بهش فکر می کنیم . بعد بهش عمل می کنیم و بعد ازش میترسیم و بعد اون رو برابر چاقی قرار میدیم و احساس چاقی در خودمون ایجاد می کنیم و چاق میشیم .
چرا ما تنوع در مصرف مواد غذایی رو دوست داریم ؟
ما تنوع طلبی رو دوست داریم فرقی نمی کنه به چی علاقه داریم وقتی به چیزی علاقه پیدا می کنیم در اون حوزه تنوع دادن رو هم دوست داریم .
تنوع ایجاد کردن در خوردن به خاطر اینه که ما به خوردن علاقه داریم ولی چون زود سیر میشیم و غذا از دهنمون میفته میخوایم با تغییر ماده غذایی دوباره لذت خوردن رو در خودمون ایجاد کنیم .
یعنی در من علت تنوع طلبی لذت بردن بیشتر از خوردن هست .
پس فرمول اصلی من که باعث میشه من تنوع در مصرف مواد غذایی رو انتخاب کنم علاقمند بودن به خوردن و یا علاقمند بودن به خوردن یک ماده غذایی و یا علاقمند بودن به تکرار فرایند خوردنه .
خب ما در درجه اول یاد گرفتیم خوردن انسان رو چاق نمی کنه بلکه خوردن توسط دستگاه گوارش صورت میگیره و دستگاه گوارش هم برای انجام کارهاش به انرژی نیاز داره . پس گوارش انرژی مصرف می کنه . انرژی غذایی که میخوریم به ۲ صورت تبدیل میشه یا توسط معده جذب میشه یا توسط روده ها دفع میشه .
غذای جذب شده هم دو اتفاق براش میفته یا انرژیش به کارکرد اندامهای داخلی میرسه و اضافه اش میره در سلولهای چربی . اونجا هم یک اتفاق روش میفته . اکسید میشه و به سه عنصر آب ، دی اکسید کربن و اکسیژن تبدیل میشه و همه اش میره . فرایند اکسید شدن هم یکی دو روز طول می کشه . یعنی غذایی که میخوریم بعد از یکی دو روز کاملا محو و نابود میشه .
پس خوردن باعث چاقی نمیشه . اما باور خوردن = چاقی باعث چاقی میشه چون این باور در ما حس چاقی ایجاد می کنه و در نتیجه فرمول تنوع در خوردن در ما چند برابر حس چاقی ایجاد می کنه .
این فرمول رو باید بهش محل نزاشت و حس تنوع رو کم کم به سمت استفاده از فرمولهای لاغری پیش برد .
اول اینکه بپذیریم تنوع طلبی خیلی هم حال نمیده . استفاده همزمان از چندین غذا تمام مزه ها رو با هم قاطی می کنه و مزه های قاطی پاطی اصلا حال نمیده ولی انسانهای چاق حتی مزه قاطی پاطی رو هم دوست دارن ولی انسانهای لاغر قاطی پاطی شدن غذاها رو دوست ندارن .
خب حالا من با این فرمول چه کنم ؟
این فرمول دوست داشتن قاطی پاطی خوردن غذاها هم یه فرمولیه که منو ترغیب به تنوع طلبی می کنه .
حالا چی به خودم بگم که این ترغیب رو کم کنم ؟
اینکه شخصیت لاغر من از قاطی پاطی خوردن خوشش نمیاد حال نمی کنه .
یعنی چی قاطی پاطی خوردن دیگه مزه اصلی غذاها رو نمیشه تک تک حس کرد . چیزی از خوردن نمیفهمیم . اتفاقا اصلا حال نمیده .
من از تنوع خوشم نمیاد .پس به راحتی کنارش میزارم .
درود .
موضوع این درس عادتهای لاغر کننده و عادتهای چاق کننده و و ایجاد یک فرمول جدید : (نداشتن واکنش به فرمولهای چاقی)
عادتها کلا دو بخش دارن : عادتهای فکری ، عادتهای رفتاری
عادتهای فکری مجموعه بینشی هستن که ما نسبت به هر موضوعی داریم که دائما اون نگرش رو تکرار می کنیم و بهش عادت کردیم .
عادتهای رفتاری مجموعه رفتارهای عملی هستن که ما اونها رو همیشه تکرار می کنیم .
من اول عادتهای فکری خودم که در مورد لاغری میخوام ایجاد کنم رو می نویسم و بعد عادتهای رفتاری .
البته فقط میتونم دونه دونه شروع کنم . چون کار کردن روی هر کدوم کلی وقت میبره تا بهش عادت کنم .
من فعلا روی یک عادت رفتاری و روی مجموعه ای از عادات فکری دارم کار می کنم و فکر می کنم همینا فعلا خوبه .
عادت فکری : عجله نکردن .
نگاه و توجه چاقی به خود نداشتن .
نگاه و توجه به تغییرات کوچک رفتاری و ذهنی .
نیاز به تایید دیگران نداشتن .
عشق و علاقه ایجاد کردن .
احساس لیاقت داشتن .
خاطرات چاقی را فراموش کردن و لاغرات لاغری پروراندن .
استفاده نکردن از فرمولها و دلایل خوردن هنگام خوردن
استفاده کردن از دلایل نخوردن در هنگام سیری
عادات رفتاری :
هنگام گرسنگی خوردن و هنگام سیری نخوردن .
هنگام گرسنگی دو راه داشتن خوردن یا نخوردن اگر هنوز میتوانستم به گرسنگی ادامه دهم نخوردن را باز هم ادامه میدهم تا جاییکه نیاز من به مصرف مواد غذایی واقعی تر شود و از توهم ذهنی خارج شود .
بعد از سیر شدن واقعی دست از غذا کشیدن و آن را هر جایی که هست رها کردن .
کارهای خودم را خودم انجام دادن .
🔮عادات رفتاری که مایلم برای خودم کم کم ایجاد کنم .
غذاهای مانده نخوردن
غذاهای متنوع نخوردن در یک زمان
تا آخر بشقاب نخوردن
دائما سر یخچال نرفتن روزهایی که خانه هستم
وقتی به تفریح میروم حتما که نباید بخورم میتونم از چیزهای دیگه برای تفریح استفاده کنم .
فعلا همینا به ذهنم میرسه .
تمرین چالش
دیشب من شام نخوردم
وسط شب که از خواب بیدار شدم چیزی نخوردم .
صبحانه نخوردم
هنوز گرسنه نیستم .
فعلا تا اینجای صبح چیزی نخوردم .
البته گرسنه بشم با توجه به میزان گرسنگیم انتخاب می کنم که بخورم یا نه و دوست دارم انتخاب یک نوع غذا رو از امروز شروع کنم که یه عادت خوب دیگه به شخصیت لاغریم اضافه کنم .
مطلب بعدی که از این درس یادگرفتم واکنش ندادن به فرمول چاقی بود این عادت رفتاری رو هم مایلم از امروز تمرین کنم . فرمولهای چاقی خب هنوزم در من هستن و در ذهنم میان . برای اینکه قدرت عملکرد اونها و تاثیر اونها بر جسمم رو پایین بیارم باید یه الگوی جدید ایجاد کنم و اونم الگوی واکنش ندادن به فرمولهای چاقیه .
مثلا وقتی با یه میز پر از غذاهای متنوع روبرو میشم و فرمولهای چاقی شروع به کار می کنند بهشون واکنش ندم .
سکوت کنم . البته ترجیح میدم واکنش ندادن رو از سطح فکر شروع کنم . یعنی در فکرمم واکنش نشون ندم . چون واکنشها هم از سطح فکر شروع میشن بعد میان به رفتار .
مثلا سریع با خودم نگم وای به به عجب غذاهایی . همین یه واکنش رو انجام ندادن جذابیت اون غذاها رو در ذهنم کمرنگ می کنه و بعد شروع کنم به واکنشهای لاغر کننده ایجاد کردن . البته فعلا تمرین می کنم که واکنش چاقی ندم . بعد کم کم باید یه چیزی جایگزینش بشه . فعلا واکنش ندادن به مثلا همین فرمول تنوع که یه جایی باز شده برم امتحانش کنم . نرم به اونجا . از کنار فست فودی ها رد نشم . نرم سر یخچال نرم سراغ سوپرمارکتها و غرفه های خوراکی . فعلا نرم سراغ اینا و واکنش خوردن نسبت به چیزهایی که مثلا به عنوان تبلیغ میبینم نداشته باشم .
حالا میریم سراغ تمرین بعدی
چه مواقعی در زندگی بوده که با یه چیز متنوع روبرو شدید اما نخریدینش .
در مورد لباس که برای من خیلی اتفاق افتاده . خیلی وقتا چیزایی دیدم که خب علت اصلیش چاقیم بوده که نخریدمش .
و دیگه چشمم اصلا نمیبیندشون .
یایه وسیله مربوط به کارم دیدم بعد دیدم خب یکی دیگه هم ۲ تا مغازه پایینتر بوده و من چون می گفتم خب خریدم دیگه نیازی ندارم حتی دیگه داخل مغازه هم نمیرفتم که ذهنم دچار وسواس بشه .
به نظرم تنوع طلبی نوع وسواس فکریه که لازمه بهش عمل نشه تا کم کم کنار گذاشته بشه .
مثلا همین اب کشیدن . خیلی وقت پیش در مورد آب کشیدن دچار همین تنوع شده بودم .
مثلا پامو با آب دوش آب کشیده بودم بعد می اومدم تو دسشویی هم آب میکشیدم دوباره میرفتم تو آشپزخونه هم آب میکشیدم و تکرار این رفتار برام اذیت کننده شده بود و بعد تصمیم گرفتم دیگه به این گفته در ذهنم که برو آب بکش واکنش ندم و بعد از مدتی از سرم افتاد .
یا حتی نماز خوندن .
چند بار نماز رو میشکستم میرفتم یه اتاق دیگه میخوندم دوباره میشکستم یه جا دیگه و بعد کم کم با خودم تمرین کردم به این فکر واکنش ندم و کم کم از سرم افتاد .
یا خوردن آب در دقایق نزدیک به اذان . هی تا لحظه ی اذان میرفتم آب میخوردم یه بار تو لیوان یه بار با دست یه بار با استکان و بعد هم به خودم گفتم دیگه این کارو نمی کنم و تونستم همون وقت که دیگه سحریم تموم میشد و ابم رو خوردم بگم وقت اذانه و دیگه آبی نمیخوردم .
یا تغییر جا برای خوابیدن . قبلا عادت داشتم هی برای بهتر خوابیدن تغییر جا بدم . مثلا بالشم و جابجا میکردم یا میرفتم سر و ته میخوابیدم یا جای خوابمو عوض میکردم یا میرفتم دسشویی بعد می اومدم میخوابیدم بعد با خودم گفتم فقط میخوابی در هر وضعیتی که هستی و بعد عادت کردم در هر وضعیتی که باشم خوابم ببره .
ما در موضوعات دیگه از تنوع چشم پوشی کردیم پس توانایی این چشم پوشی رو دارم .
چیز پیچیده ای نیست .
پس از امروزم حواسم رو میدم به واکنش نشون ندادن به خوردنهای متنوع .
البته این روزها دیگه چشمم خیلی کمتر از قبل میبینه و فکر میکنم وقتی داریم یه عادت رو درست می کنیم ناخوداگاه خیلی از عادتهامونم در پی اون درست میشه .
یعنی فقط کافیه ما روی یه موضوع تمرکز کنیم میبینیم تقریبا خیلی از موضوعات دیگمون هم درست شده .
مثلا من وقتی متعهدم به این رفتار که موقع گرسنگی بخورم پس قطا در مواقع دیگه چیزی به چشمم نمیاد چون میدونم نمیخورم پس حتی هوسشم از ذهنم میره . یعنی حتی میل و هوس ما به این دلیل برانگیخته میشه که ما بهش واکنش دادیم اگه واکنش ندیم کم کم اون میل و هوس تنوع طلبی هم در سرمون از بین میره .
حتی در مواجهه با دخترا هم همینه . خیلی از دوستام ازدواج نمی کنند که اسیر یک نفر نشن . اونا دارن تنوع طلبی رو در انتخاب دوست دختر داشتن تجربه می کنند ولی من به خاطر چاقیم خیلی سراغ دختر بازی نرفتم و دخترا تو خیابون خیلی به چشمم نمیان . چون واکنشی ندادم برای همین از چشمم افتادن . ولی خب دوستام دائما میگن فلانی رو دیدی . وای چه استیلی حتما باید برن یه چیزی بهش بگن و معمولا هم با تحقیر روبرو میشن یا کسی رو پیدا می کنند که پایه شون باشه موقته بعد از مدتی میرن دنبال یکی دیگه .
پس واکنش ندادن حتی این جور جاها هم به درد میخوره و خیلی راحت ما رو از یه آدم هرزه تبدیل می کنه به یک انسان باوقار .
خوشبختانه من به خاطر چاقیم اینجاهم تونستم واکنش ندم و اسیر این بازیها نشم .
ولی خب حالا دیگه تمرین می کنم در مواجهه با مواد غذایی هم هرزه نباشم و تبدیل بشم به یک انسان با وقاری که در هنگام گرسنگی فقط از یک نوع ماده غذایی استفاده میکنه .
یعنی اینم به فرمولام اضافه شده .
انتخاب من یک نوع ماده غذایی باشه نه همه مواد غذایی که میبینم .
پس هنگام گرسنگی دو انتخاب دارم خوردن یا نخوردن .
اگه میتونستم صبر کنم بازم نخوردن رو انتخاب می کنم تا جاییکه درجه گرسنگی بیشتر بشه .
بعد حالا که میخوام بخورم چی بخورم ؟ انتخاب می کنم که از یک نوع میخورم .
اینم فرمول رفتاری جدید که در این فایل عالی پیدا کردم .
سلااام
درباره تمرین این فایل باید بگم که من خیلی تا حالا این اتفاق برام افتاده که مثلا برای خرید میرم و یه چیزی میبینم خوشم میاد و میخرمش و بعد چند تا مغازه میرم جلوتر و یه چیز مثه اونی که خریدم میینم و به خودم میگم کاش اینو به جاش خریده بودم . ولی موضوعی که من بهش توجه ندارم توی این موقعیت ها اینه که اصل کار همون خریدست مهم اینه که مثلا من اگه کفش میخواستم ، خریدم . این همه چیز خشگل توی بازار هست و مطمعنا همیشه یه چیزی هست که از اونی که خریدم خشگل تر باشه و من دلم بخواد داشته باشمش ولی میدونم که مثلا به بیشتر از یه کفش احتیاج ندارم خب پس دنبال تنوع هم نیستم چون آگاهم به اینکه هر لحظه ممکنه سر و کله ی یه چیز جدید پیدا شه که من اونو در اون لحظه بیشتر از مال خودم دوست داشته باشم ولی نمیخرمش چون نیازم به کفش تامین شد و حتی اگه اون کفش قیمت کمی هم داشته باشه من نمیام دوتا دوتا ازش بخرم چون توی ذهنم دلیل منطقی ای براش پیدا نمیکنم.
مثلا من یه شلوار از یه شلوار فروشی گرفتم و توی اون مغازه پر از شلوارای متفاوت و قشنگ بود منم عاشق این شلوارایی هستم که جدید مد شده و خیلی گشاده اما من از بچگی از همینا میپوشیدم و اونشب دلم میخواست شلوارای دیگه ای هم بگیرم به خاطر تنوعش و جنس خوبشون ولی این کارو نکردم و همونی که بیشتر دوست داشتم رو گرفتم و اومدم . بعد از یکی دو سال که شلوارم به خوبی روزی اولش نبود رفتم و یه شلوار جدید از همون فروشگاه گرفتم و دوباره نیاز اون لحظم رو بر طرف کردم.
پس میخوام به خودم بگم که وقتی برای شلوار خریدن مغلوب تنوع زیاد بازار میشم اقدام خاصی انجام نمیدم چون فرمولی توی ذهنم نیست که بگه برو بخرش برو کلی شلوار بخر اما بعضی وقتا این درباره ی مواد غذایی صدق میکنه و من با اونا باید مثل کفش یا شلوار خریدن رفتار کنم و با وجود کلی انتخاب جالب اونی رو انتخاب کنم که میدونم بیشتر برام فایده داره و حسم میگه خوبه و بعد از اون تموم میشه خرید کردنم .
خوردن هم مثه خریدن کردن نیاز منه و من نباید توش خللی ایجاد کنم فقط باید آگاهانه انجامش بدم و تحت تاثیر تبلیغات نباشم چون اونا هدفشون برای تبلیغ کردن فروش بیشتره نه سلامتی من و من خودم به سلامتیم اهمیت میدم و قدر خودمو میدونم.
و میدونم که مهم سیر شدنه مثه خرید کردن که هدف منه ، اینجا هم سیر شدن هدفمه و اگه به هدفم رسیدم دیگه اقدامی انجام نمیدم و دیگه خرید نمیکنم یا نمیخورم چون برای خرید کردنم بعد از اینکه خریدم تموم شد بر میگردم خونه یا کارای دیگه میکنم اما دیگه نمیرم چیزی که خریدمو دوباره بخرم یا همش توی همون مغازه که تازه ازش خرید کردم بچرخم.
خدایا شکرت
ممنونم استاد
فایل ” گسترش فرمول ذهنی (قسمت دوازدهم-2 ):”
برای لاغری با ذهن، میبایست “ عادت متناسب بودن” را داشت. برای عادت متناسب بودن، بایست “ لذت از خوردن تنوع مواد غذایی” را نداشت.
برای لذت نبردن از خوردن تنوع مواد غذایی، بایست “ واکنشی نسبت به خوردن مواد غذایی متنوع” نداشت.
من به راهکارهای زیر، برای حل این مساله رسیده ام. خوشحال ميشوم، اگر هر کدام از شما مایل باشید، نظر خودتون را برای من در جواب به دید گاه، بنویسید:
1. من عاشق سادگی هستم، چون سادگي زیباست و به زمان و مکان خاصی، تعلق ندارد.
لباس عروسی من ساده ، شیک و زیبا بود؛ بنابراين بعد از گذشت سالها، همچنان عکسهای من قدیمی ، دور از مد و غیر زیبا به نظر نمیایند.
چیدمان خانه من ، پرده و لوازم خانگي من همواره ساده بوده است، بنابراین وقتی مهمانی وارد خانه من میشود، همیشه از شیکی وسایل من تعریف میکند، چون سادگی زیباست.
پرده های نازک سفید بدون هيچ حاشیه و رنگ خاصی به رنگ سفید، از هر نوع پرده گران قیمت شیکی، که مثلا در زمان خاصی مد است و بعداز مدتی دیگر مد نیست، را من هیچ وقت در زندگي تجربه نکرده ام.
من همواره، تمیزی و مرتب نگه داشتن را در خانه ام تا حد توانم نگه داشتم. الان میخواهم همين سادگی را در خوردن مواد غذایی، در خانه ام برقرار کنم.
هفته پیش، کل کابینتها را خالی کردم. یک کابینت مخصوص خوراکیهای هله هوله را از اختصاصی بودن، دراوردم و از همسرم خواستم که اگر خواست و مایل بود؛ فقط برای خودش اسنکهای متنوع بخرد و تا من به او لیستی نداده ام، برای من هیچ خوراکی خاصی نخرد.
هر چه فکر کردم، دیدم حتی هوسم به چیز خاصی نمیرود. در محل کارم هم، داخل کابینها و کشوهای دفتر من، از مواد غذایی خالی است.
گاهی میوه میبرم و گاهی نمیبرم. من مواد غذایی را دوست دارم از این به بعد ساده بخورم و تنوع را از سفره بردارم، چون دنبال زیبایی جسمم هستم.
اگربرنج رابا کباب میخورم، شاید فقط کمی سبزی خوردن کافی باشد. اگر نان و پنیر میخورم، گردو و چای با ان کفایت میکند.
تنوع غذایی یعنی ورود یک “مجموعه” مواد خاص به بدن.
من “یک” جسم دارم و چون تا الان، مطمئن شده ام که با یکی دو نوع ماده غذایی، نیازجسمم برطرف میشود؛ نیازی به دادن یک “مجموعه” متنوع مواد غذایی به بدنم ندارم.
نظر شما چیست؟
2. من عاشق تغییر هستم و از تغییر وسایل خانه تا تغییر افکار و نوع مسافرتها گرفته تا حتی تغییر در وظايف کاری ام در شغلم، لذت فراوان میبرم.
به نظرم تفاوت زیادی بین تغییر و تنوع وجود دارد که در اینجا با چند مثال راجع به خودم این موضوع را بیان میکنم.
هر خانمی علاقه شخصی به چیز خاصی دارد. من خودم عاشق لباس خریدن هستم و از این کارلذت میبرم، ولی دقيقاً برعکس اکثر خانم از کیف خوشم نمیاید.
تمامی کیفهای که تا حالا داشته ام را هدیه گرفته ام و به نظرم کیف، وسیله اضافه ای است که من مایل نیستم دستم بگیرم با انکه خیلی رایج است؛ من اکثر اوقات بدون کیف بیرون میروم، چون نیازش را حس نمیکنم.
در عین حال، من زیور الات را دوست دارم و از تنوع رنگ و مدل لباس لذت میبرم.
نکته جالب اینجا است که من چون عاشق تغییر هستم اگر الان لباس کوتاه بخرم، و بپوشم بعد از مدتی؛ از پوشيدن لباس بلند پوشیده لذت میبرم، چون دنبال تغییر مدل لباس کوتاه هستم.
اگر مدتی شلوار بپوشم، بعد از چند ماهی دنبال پوشيدن شلوار ک هستم.
با انکه تنوع را دوست دارم، ولی سادگی را همچنان زیبایی میدانم؛ بنابراين اگر بلوزم طرح شلوغ داشته باشد، فقط گوشواره کافی است دیگر گردنبند ، دستبند و غیره را به خودم اویزان نمیکنم.
حتی با رنگها بازی نمیکنم و خودم را مثل رنگین کمان درست نمیکنم.
اگر موهایم را صاف کنم، چند روز بعد فقط میبافم. حتی چند روز ارایش نمکینم تا چهره واقعی خودم را ببینم.
همه این مثالها را گفتم که بگویم، اگر من همين کار را برای خوردن مواد غذایی انجام دهم؛ خیلی سریع و راحت و اسان متناسب میشوم.
مثلا گاهی احساس میکنم که بایست چیپس بخورم. اگر چیپس را خریدم و خوردم و میلم برطرف شد، بقیه بسته را برای همسر و پسرم میگذارم و تا مدتها چیپس نمیخرم؛ چون هوسم برطرف شده است.
این را خودم به تازگی کشف کرده ام که بدن من خودش به من میگوید، چه موقعی من نیاز به خوردن ماده غذایی شیرین ، تلخ ، شور یا ترش دارم.
همه انها همزمان نیستند؛ بنابراین من در یک زمان خاص از یک مزه با تنوع یکی دو مورد سیر میشوم. تكرار این عادت، حالم را خیلی خوب کرده است.
ظرفهای غذایم کوچکتر شده ، در حد نیازم میخورم ، احساس سبکی و بی نیازی به اسارت پر خوری دارم و به جای ان همه وقت صرف کردن برای تست خوردن غذا های متنوع؛ به انجام تمرینهای سایت ، دیدن فیلم ، گوش دادن به موسیقی مورد علاقه ام ، پيشرفت در شغلم ،کمک به دیگران و ارتباط با انان و غیره میپردازم.
لذتی که بالاتر از خوردن است، عشق است که ما برای ان به دنیا امدیم.
اگر شما پدر و مادر هستید، بگذارید فرزند یا فرزندان شما ، شماها را متناسب در کنار خود سالها داشته باشند؛ و اگر فرزندی ندارید، در اینده بابت پدر و مادر متناسب بودنتان، به خودتون افتخار خواهید کرد.
نظر شما چیست؟
با سلام ودرود، من چند روز پیش یه مانتو خریدم وبعد یه مدل مشابه ولی به نظرم بهتر رو دیدم پشیمون شدم وتصمیم گرفتم اونم بخرم یا قبلی رو پس بدم، بعد کمی فکر کردم ک اینم زیبایی خودشو داره وهدف من یه مانتو نو بود، من بهر حال مدلینگ نیستم ونیازم با این مانتو براورده خواهد شد وچشم پوشی کردم از خرید مجدد، بنابراین میتونم در مورد مواد غذایی هم فکرم رو ببرم سمت اینکه غذا فقط جهت تغذیه بدن هست، وقرار نیست کلکسیونر انواع شیرینی و غذا و…. باشیم، کمی لذت ببریم وسیر بشیم
سلام. بر استاد گرامی و دوستان عزیزم
چقدر جالبه که این فرمول ذهن چاق رو هم کشف کردیم و دوباره من دارم اون رومیکتم که از مسیر خارج نشم چاقها واقعا دنبال تنوع هستن ولی لاغرها اینطور نیستن چاقها تنوع در مکان خوردن و خریدن و انواع مواد خوراکی و …. رو دوست دارند در حالی که لاغرها اصلا این چیزها براشون مهم نیست و دنبال همچین تنوعی نیستند خود من به خاطر علاقم به خود غذا و محدودیت و سالها رژیم داشتن علاقه به خوردن هیچ دسر و هیچ خوراکی به همراه غذا نیستم در حالیکه میبینم اطراف من که یا چاق هستن و یا رژیم دارند اول سالاد میخورند و یا بعد فلان نوشیدنی و یا یک کاسه ماست و فلان مدل ترشی و یا انگور و خربزه و ….میخورن اما من نمیتونم این همه چیز با هم بخورم و همیشه پیش خودم میگم چطور این افراد جا دارند این همه چیز با هم بخورند من موقع خوردن غذا فقط غذا بدون هیچ نوشیدنی و دسر میخورم و اما هر گونه سالاد و میوه وماست رو به عنوان شام یا میان وعده اگر واقعا گرسنه باشم و غذا حاضر نباشه میخورم شایدم صبر کنم تا غذا درست بشه میخوام بگم چاقها حتی تنوع در چیدمان مواد خوراکی روی سفره رو هم دوست دارند و بارها با اطرافیان که بیرون رفتم بهم گفتن چطور هست که تو اینطوری غذا میخوری چرا دسر به همراه غذا نداری؟؟و من واقعا بهشون میگم من نمیتونم جا ندارم همه چیز با هم بخورم اینها برای چندین وعده ی غذایی من هستند و من نمیتونم با هم این همه خوراکی بخورم و اگر بخوام سالادی بخورم قطعا باید غذا کمتر بخورم که جا برای خوردن اون یکم سالاد داشته باشم که معمولا ترجیح میدم روی سفره فقط ظرف غذای ناهارم باشه .
اما میبینم بقیه سالاد ،ماست ،ترشی،نوشابه یا دوغ ،خربزه یا انگور و سبزی خوردن و ….هست اینم از تغییرات اخیر من هست که بسیار برام عالی هست
خب چون من فردی بودم که از اول زندگیم چاق نبودم و میتونم بگم در یه دوران خاصی بعد ازازدواجم چاق شدم فرصت اجرای این رفتار تنوع طلبی رو زیاد نداشتم مگر با جرات میتونم بگم در دوران بارداری و و در دورانی که تازه ازدواج کرده بودم خیلی رفتارهای چاق کننده داشتم وبعد از هر دو بارداری هم که بیشتر اوقات در رژیم و محدودیت بودم و بازم نمیشد خیلی تنوع طلب در خوردن باشم برای همین همانطور که قبلاً هم گفتم من خیلی از مزه ها رو و خوراکی ها شاید در حد یکی دوباره در کل زندگیم خورده باشم یا اصلا نخورده باشم چون نخواستم وبه دنبال اون نرفتم و اما این اواخر که در مسیر چاقی بودم و حرص و ولع داشتم بارها با اطرافیانم در مورد خوردن حرف میزدم و اصلا خوردن رو یه جور لذت و تفریح میدونستم و همیشه دلم میخواست بپرسم ببینم چطور اشپزی کنم که بهتر بشه کجا برم که غذای بهتری بخورم چی بخرم که خوشمزه باشه در حالی که متناسبهای اطرافم اصلا از این حرفها نداشتن و ندارند مثل دختر و یا پسر متناسب خود م .
هر چقدر خوراکی باشه و یا اینکه ما به رستوران جدید بریم و یا خوراکی جدید باشه اونها مغلوب این تنوع طلبی نمیشن .
و اما یک مثال از خودم من کسی بودم که در گذشته محال ممکن بود برای خریدن هر چیزی کل شهر رو نگردم و در آخر هم بعد از خرید بازم من نگاه به اجناس میکردم و پشیمون میشدم که چرا این یکی رو نخریدم برای جلوگیری از این کار معمولا افرادی رو با خودم میبردم که بهتر خرید کنم و به این مشکل بر نخورم اما نمیشد چون این دفعه سلیقه ی خودم نمیشد و اما از وقتی در مسیرم کلی تغییر بسیار عالی کردم که بارها اطرافیانم بهم میگن فلانی یادته قبلا چقدر با استرس خرید میکردی پس چی شد ؟؟ اما الان خیلی عالی تغییر کردم معمولا به تنهایی میرم و با همون اولین مغازه جنس دلخواهم رو خرید میکنم و خونه میام و اصلا پشیمون نمیشم اتفاقا همین یه هفته پیش من یه سرویس طلای بسیار زیبا که داخل پیج طلافروشی آشنامون دیده بودم خریدم بدون اینکه حتی یک مغازه دیگه برم من از اون خوشم اومد و خریدم وبعد از اون موقع برگشت از دم خیلی از طلا فروشی ها رد میشدم که بازم سرویس طلا های زیادی داشتن اما من از تمام اونها چشم پوشی کردم و من به دنبال تنوع طلاها نرفتم و با انتخاب جدیدم به خونه اومدم و الآنم راضی هستم و اتفاقا دیشب جایی بودم که شخصی با من هم سرویس طلا خریده بود از همون شخص که من خریده بودم اما من دیگه کاری به اون تنوع نداشتم و از انتخابم راضی بودم
پس ازاین به بعد در خوردن هم باید همینطور باشم هر جا ذهنم من رو به خاطر تنوع وادار به خوردن کرد من نباید به اینکار تن بدم و مغلوب تنوع طلبی نشم .
اتفاقا همین دیشب در پذیرایی میزبان سه مدل شیرینی قنادی هم خامه ای هم کره ای هم خشک داشت به همراه. سه مدل کاکاییو اما من مغلوب اونها نشدم فقط یه مدل خامه ای بردم که از اون یه تیکه هم نصفش رو یا دو لیوان چایی خوردم و ما بقیش داخل بشقاب من موند .و دیگه کاکاییو های مختلف و بقیه شیرینی ها رو تست نکردم
پس من مغلوب این همه تنوع طلبی نشدم
سلام استاد عزیز و دوستان همراه
بنظرم یه خورده این مبحث سنگین بود.
فرمودید اول شناسایی کنیم عادتها و فرمولهای چاقی مون رو
بعد هر جایی که متوجه شدیم وقتی با یه تنوع در خوردنی مواجه میشیم بگیم که این واکنش ذهن من نسبت به این فرمول چاقی هستش پس من منصرف میشم از تست و خوردن اضافی .
متوجه شدم ما این توانایی رو داریم که چشم پوشی کنیم از خرید
و تنوع طلبی بهمون فشار نمیاره.
مثلا یه کفش خریدیم بعد یه روز یکی دیگه میبینیم از مال خودمون خوشکل تره،نمیریم اون رو هم بخریم.
دیروز مادر شوهرم یه غذا فرستاده بود و من تازه نهار خورده بودم،خواستم ازش بچشم گفتم آخه اولین بارم که نیست این غذا همیشه بوده و این یه واکنش ذهن من نسبت به فرمول چاق کننده هستش ،
و تصمیم گرفتم یه ذره هم نخوردم .
امیدوار بتونم بیشتر رو این فایل کار کنم و درستتر متوجه بشم
خسته نباشید استاد گرامی
سلام
من توی مکان خیلی تنوع طلب نیستم یعنی قبلا بودم ولی حدوده یکسال پیش با یکی از فایلهای همین سایت این تنوع طلبی من در رفتن به رستورانهای مختلف حل شد اما هنوزم یه مدل تنوع طلبی دارم مثلا ما که رفته بودیم مسافرت اصلا دلم ذوق و شوق برای رفتن به رستورانهای اونجا را نداشتماما دلم میخاست غذاهای محلی اونجا رو بخورم و دلم میخاست غذاهایی که تاحالا نخوردم را امتحان کنم و کلا توی رستورانها هم دلم میخاد غذایی را سفارش بوم که تاحالا نخوردم و خوشحال میشم وقتی چیزی پسدا میکنم که تاحالا نخوردمش و حالا میخام امتحانش کنم و اگر هم مهمونی چیزی برم دلم میخاد از همه ی غذاهای اماده شده امتحان کنم و خب این موضوع توی خیلی جاها با من نیست مثلا من با اینکه یه عالمه مدل هست که تاحالا نداشتمشون اما هربار کفشی که میگیرم با کمی تفاوت مثل کفشقبلیمه و همیشه یه مدل کفش میگیرم و دوست دارم یا مثلا توی خرید شلوار همیشه یه مدل شلوار خاص میخرم و خیی دنبال شلوارهای جدید نیستم خلاصه من میتونم در واکنش به تنوع طلبیم در مسائل دیگه صحیح تصمیم بگیرم و خب این نشون میده که توی تصمیم گیریهام درباره غذاهام همین صدق میکنه مثلا باید همون غذایی را سفارش بدم که واقعا دلم میخاد و اینکه قبلا خوردمش یا نه برام مهم نباشه و به هراندازه که نیازش دارم ازش بخورم یا توی مهمونی ها سعی کنم به اندازه نیازم غذا بخورم حتی اگه میخام چندمدل بخورم از هرکدوم خیلی کم تست کنم جوری که نتیجه پرخورس نباشه و نتیجه فقط سیری معمولی باشه
سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی
من تقریبا ۱۰ روز هست که نتونستم وارد سایت بشم مقصر خودم هم نیستم هر چی با گوشی ام می رفتم نمیشد با کامپیوتر هم نمی اومد از خواهرم که تو سایت هست هم پرسیدم با همین مشکل روبرو بود
خیلی ناراحت بودم در این مدت خیلی از افکار و عادتهای من تغییر کرده بود ولی در این ۱۰ روز دیدم که دارم کم کم بیشتر غذا می خورم تمایلم به شیرینی ها بیشتر شده من که قبلا کیکدرست میکردم در طول هفته فقط یک دونه کوچیک می خوردم الان هر روز دارم کیک می خورم
من که قند رو با چایی اینقدر کم کرده بودم الان ب هر چایی ام چند تا می خوردم
متوجه شدم چقدر این آگاهی ها این شنیده ها ارزشمند هستند و استمرار در این راه که اینقدر استاد تاکید دارند چقدر مهمه این آموزشها در ناخودآگاه تاثیر میذاره به نظر ساده است ولی تغییر باورها و افکار و در نهایت رفتار میشن
تا اینکه دیروز مشکلم رو به یکی از همکارام گفتم ایشون بعدا پیام دادن که باید با فیلتر شکن وارد بشم
اینقدر الان خوشحالم که دوباره به این سایت هدایت شدم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
و حالا گام امروز
تنوع
من آدمی هستم که اگه مثلا یک مانتو بخرم کلی میگردم و درنهایت وقتی خریدم به هیچ معازه دیگه ای نگاه نمی کنم اصلا به اطرافیانم هم میگم زود برین هیچ جا دیگه رو هم نبینید
خوب حالا چرا این موضوع رو درباره غذا نداشته باشم وقتی سیر میشم چه لزومی داره همه رو تست کنم
جالبه امروز صبح شوهرم هم نون سنگگ خریده بود هم لواش من اول یک لقمه از این یک لقمه از اون می خوردم ببینم کدوم بهتره ولی الان دیگه یاد گرفتم چیزی که می خوام رو با لذت بخورم و به بقیه چیزها نگاه نکنم
من همین طور که در مورد خرید می تونم چشمم و به تنوع ببندم و یک چیزی خریدم دنبال چیزهای دیگه هم نرم در مورد غذا هم می تونم می تونم می تونم از تنوع چشم پوشی کنم
سلام🙂
دیدن عادتها و رفتارهای افراد لاغر قسمتی از آموزشهای ذهنی هست و مهمتر از اون طرز فکر اونها نسبت به غذاها و خوراکیها و حتی نسبت به رفتار غذاییشونه که عادت اونا است
افراد لاغر اونقدرها علاقه به تنوع ندارن و امتحان کردن غذاهای جدید نوشیدنیهای جدید و رستورانها و کافی شاپهای جدید اینقدر براشون اهمیت نداره که برای افراد چاق مهمه
و این رفتارهای ما واکنشی هست که ما به اون افکار چاق کننده مون داریم میدیم که یکی از اون فکرها تنوع بیشتر =لذت بیشتر هست
معمولا در جمعهای افراد لاغر کمتر حرفی از بابت طعمها و مزه ها و تنوع خوراکیها میشه ولی در جمعهای افراد چاق همیشه درباره مکان جدیدی که فست فودهای خوشمزه ارائه میکنیم یا فلان رستوران یه سرویس جدید و متفاوت ارایه کرده به اسم سینی داغ که انواع کبابها لا هم سرو میشه یا فلان بستنی فروشی کیک تازه درست میکنه و توش رو با بستنی پر میکنه و….و مثالهایی از این دست صحبت میشه
اصلا اونا قبل از اینکه دور همی بذارن درباره اینکه کجا برن بهتر باشه غذاها یا نوشیدنیهاش بهتر و خوشمزه تر باشه نظر میدن و موقع سفارش هم چیزی رو از منو انتخاب میکنن که تا حالا نخوردن و اگه این سفارش جدید خوشمزه باشه کلی دربارش حرف میزنن وافتخارشون این هست که قدرت تشخیص خوبی برای غذاها و نوشیدنیهای خوشمزه دارن و وقتی بهشون بچسبه اون طعمها و مزه های جدید خیلی خاطره خوبی هم از اون دورهمی یا اون فست فودی و کافی شاپ براشون میمونه که بارها جاهای مختلف اونو تعریف میکنن….
ولی افراد لاغر خیلی کم درباره غذاها صحبت میکنن و نفس خود دورهمی و در کنار هم بودن براشون اهمیت داره تا اینکه چی بخورن …و حتی بعدش هم لذت با هم بودن براشون خاطره سازه نه طعم و مزه ای که چشیدن….
درباره این طرز فکرشون نسبت به خوراکیها منم تجربه اش رو دارم که یه بار که پسرم داشت قطاب میخورد اونم چند تا پرسیدم نمیترسی چاقت کنه گفت من اصلا به اینکه چاقم کنه فکر نمیکنم و فقط لذتش رو میبرم…
در صورتیکه افراد چاق هم تمایل به خوردن اون خوراکی رو دارن و هم از خوردنش میترسن و حتی میگن که چاقمون میکنه ها ولی نمیتونیم ازش بگذریم…و با این طرز فکر به مقدار کم هم بخورن چاق میشن…
چون مهمتر از رفتار غذایی اون افکار ما است که ما رو چاق میکنه و بارها دیدیم افراد چاقی که خیلی حجم کمی میخورن ولی لاغر که نمیشن به مرور چاقتر هم میشن…
فرمول تنوع طلبی در مواد غذایی که ناشی از افکار چاق کننده است رو باید تغییر بدیم و به این شکل بسازیم که ما اونقدرها هم تنوع طلب نیستیم و نمونه اش هم در سایر انتخابهامونه که اونقدر تنوع برامون اهمیت نداره و وقتی یه مدل یا رنگ یا جنس رو انتخاب کردیم بعدش چشممون اونقدر دنبال سایر مدلها رنگها و جنسها نمیگرده و ما به راحتی از بقیه انواع میگذریم…
من خودم یه بار تهران یه توی یه پاساژ بعد از کلی گشتن یه کیف خریدم و بعد از اون که از مغازه اومدم بیرون با اینکه کلی کیف دیگه در رنگها و سایزها و جنسهای مختلف بود دیگه هوس خریدن بقیه رو نداشتم و به انتخابم راضی و قانع بودم…
موقع خرید مانتو کلی تنوع در جنس طرح رنگ نوع برش ….وجود داره ولی ما وقتی انتخابمون رو میکنیم دیگه توجهی به بقیه مانتوها نداریم…
موقع خرید کفش اگه انتخابمون مثلا اسپورت سفید باشه که راحت هم باشه دیگه مدلهای پاشنه دار یا چرم …رو نمیبینیم و فقط همون مدل رو میخریم… پس در انتخاب خوراکیها هم همینطور میتونه باشه فرقی نداره بحث بحث انتخابه همین حالا چه در مورد لباس و کفش باشه چه در مورد غذاها و خوراکیها…🙂
به نام خدای مهربانم
برداشت من ازین فایل:
در هر زمان و هر مکان که خواستیم چیزی بخوریم از خودمون بپرسیم که دلیل میل به خوردن من چیه؟
تمرکز کنیم :
واقعا گرسنمه؟
واکنش نصبت به فرمول موقع عصبانیت باید خورد؟
واکنش نصبت به فرمول تنوع طلبی؟
واکنش نصبت به فرمول در جای دنج و قشنگ و شیک و با صفا و خوش آب و هوا باید خورد؟
واکنش نصبت به فرمول خوردن برای خوش گذراندن ؟
واکنش نصبت به فرمول خوردن برای اینکه حوصله مون سر نره؟
و یا واکنش به…………….
و به راحتی جوابش در ذهنمون میاد و وقتی جوابش اومد تصمیم گیری راحت تره و میتونیم آگاهانه تصمیم بگیریم که الان وقت خوردن هست یا نه؟
سلام
من خودم اینجوریم که بارها شده وسایلی رو میخریدم و چند روز بعد قشنگ تر شو میدیدم ولی دیگه باز خرید نمیکردم .
درمورد خوراکی ها برعکس بود کلی خوراکی جورواجور میخریدم ویه عادت بدی که دارم از هرکدوم زیاد میخرم
پس من میتونم همانطور که در خریدن لباسها و دیگروسایل منزل مغلوب تنوع طلبی نشوم در خرید انواع خوراکیها هم همینطور باشم.
تاثیر فرمول ذهنی چاق کننده تنوع طلبی در خوردن هست که ما رو تشویق و ترغیب میکنه به خوردن متنوع مواد غذایی و مکانهای غذایی متفاوت و تست کردن انواع مواد غذایی جدید .
فرمول های چاقی و یا لاغری به صورت واکنش خودشون رو در ما نشون میدن وقتی علاقه مند به تجربه کردن مزه های جدید و مکانهای جدید برای خوردن و .. هستیم همین یه فرموال در ذهن ما هست که به صورت واکنش در ذهن ما خودش رو نشون میده .
پس ما خیلی وقتا شده با رفتن به مکانی بزرگ برای خرید کلی از مزه های جدید رو دیدیم و خریدیم و خوشحال هم بودیم که چه خوب من از این نوع خوراکی اینجا دیدم و خریدیم .و این ها عادتهای ذهن چاق کننده هست .
ما باید واکنش به تنوع مواد غدایی و مکانها و … نداشته باشیم
پس خیلی از افراد که متناسب هستن علاقه ای به تنوع مواد غذایی ندارن تازه اگر مواد غذایی جدیدی هم باشه خیلی میلی به تست کردن اون ندارن و دوست دار ن بر اساس تجربه ی گذشته اشون عمل کنن و شاید این تنوع طلبیبرای خوردن خیلی ناچیز باشه در اونها .
در ذهن متناسبها اصلا واکنشی برای تنوع در خوردن وجود نداره
برای جایگزین کردن فرمولهای قدیمی با فرمولهای جدید اول باید نمونه های مشابه اون فرمول جدید رو پیدا کنید و ببینید خوب عمل کردید بارها شده و شما تونستید و توانایی داشتید تا پدیرش اون برای ذهن منطقی بشهو مقاومت نکنه مثلا من لباسی خریدم و بعد از چند روز لباس دیگه هم در جایی دیدم و گفتم کاش نخریده بودم اما به راحتی گذشتم و و نخریدم و یا بارها شده کفشی خریدم و یه نمونه دیگه دیدم از اون خوشم اومده اما نخریدم
و ما بارها تونستیم خوب تصمیم بگیریم و از اون تنوع چشم پوشی کنیم و ما این توانایی رو داریم که وقتی با تنوع بعد از خرید مواجه شدیم ما دوباره نخریدیم و جنس جدید رو تهییه نکردیم
.پس بارها به خودت بگو و منطیقیش کن که در مورد پوشاک و کفش و ماشین حالا که تونستم این کار رو بکنم و دوباره نخریدم پس در زمینه ی خوراکی هم میشه اجراش کنم و مغلوب تنوع در مواد غدایی نشم .
تمرین این جلسه :
بارها ذهنم من رو تشویق کرد این مواد غدایی رو بخورم ولی من متوجه شدم از فرمول تنوع طلبی هست و انجام ندادم
برداشت من از این فایل :
ذات انسان تمایل به تنوع طلبی داره و ما در خیلی از جنبه ها تنوع رو دوست داریم و اما در مورد رفتارها و عادتهای خودمون که میشه و میگیم بیاییم از امروز یه جور دیگه رفتار کنیم میگیم نه سخته نمیشه ولی باید این تنوع رو در رفتارهای خودمون هم بیاریم
مثلا :من تا حالا هر مواد غدایی جدیدی رو دیدم خواستم تست کنم اما حالا تصمیم گرفتم این کار رو نکنم
من قبلا هر مکان جدیدی رو برای صرف غدا میدیدم حتما باید میرفتم امتحان می کردم اما حالا تصمیم گرفتم نرم
من قبلا هر تبلیغ مواد غدایی رو میدیدم و یا هر تعریف مواد عدایی رو از زبان افراد میشنیدم باید حتما میرفتم خرید میکردم و امتحانش میکردم اما حالا تصمیم گرفتم گول تبلیغات در بیلبوردها و یا تلویزیون رو نخورم و کاری به اونها نداشته باشم و یا به حرفهای افراد در مورد خوردن موادعدایی و خاطره هایی که از خوردنشون دارن گوش ندم و یا اگه میشه از پیش اون افراد و جمع برم
من قبلا هر پیج اشپزی که دستورهای جدید اشپزی رو میزاشت دنبال میکردم به خاطر این که علاقه به دستور پخت غداهای جدید داشتم اما حالا تصمیم گرفتم هیچ پیج اشپزی رو دنبال نکنم
من قبلا کلی پیج فست فودی داشتم که از غذااها با کلی پنیر اضافه که چطور کش میومد میدیدیم و تحریک به خوردن مبشدم اما حالا تصمیم گرفتم کاری به این پیجها نداشته باشم و دنبال نکنم
پس من تنوع در خوردن رو که قبلا زیاد دوست داشتم و حتی اگر سیر بودم و با یک مواد غدایی جدید و یا خوراکی جدید و یا یک تعریف جدید از یه آدرسی و یا رستورانی و …روبه رو میشدم و باید میخریدم و میخوردم دیگه ندارم و وقتی سیرم به راحتی از همه چیز میگدرم از خوراکی میگدرم و میگم من لذت زود گدر این خوراکی رو بر تناسب اندامم ترجیح نمیدم و رهاش میکنم و برای خودم با مثال زدن منطقیش میکنم مثلا :
من بارها شده یه لباس زیبا خریدم اما داخل مغازه ی یکم اون طرف تر یه لباس دیگه دیدم و خوشم اومده ولی نخریدم و یا بارها شده وسیله ای برای منزل خریدم و چند وقت بعد یه مدل دیگه اش رو دیدم ولی نخریدم و یا بارها شده من ظروفی رو برای آشپزخونم خریدم و چند وقت بعد مدلهای زیباتری دیدم ولی نخریدم و یا من یه وسیله خریدم و چند وقت بعد چند مدل بهترش رو دیدم دیگه نخریدم یا معامله ای بوده و من چیزی رو خریدم و چند وقت بهتر از اون رو دیدم اما دوباره نخریدم
پس حالا تصمیم دارم وقتی سیرم و عدا خوردم بعد از اون احساس سیری هرچیزی دیدم حتی بهتر و یا بدتر و یا … من کاری بهشون ندارم چون سیر هستم و جسم من نیاز به مواد غذایی نداره و من تست نمیکنم البته باید به این حرفها عمل کنیم با حرف زدن که من تغییر نمیکنم و حرف زدن که آسون هست یه مثال از خودم :
من امروز ظهر گرسنه بودم خیلی عالی ناهار خوردم و یک ساعت بعد برای بچه هام مرغ سوخاری داشتم درست میکردم و با ناهار خودم متفاوت بود و اگر قبلا بود باید یکی میخوردم ولی امروز چون سیر بودم نخوردم فقط برای اینکه ببینم کم و کسری ندارن با کارد از یه گوشه ی یکیشون بریدم به اندازه یه بند گوشت خوردم و دیگه بر طبق عادت نخوردم و خودم انتخاب کردم چون سیرم به زور نخورم و کمی بعد همسرم زردالو که میوه مورد علاقه من هست رو خرید اورد من شستم اما چون بازم سیر بودم مغلوب تنوع طلبی نشدم و نخوردم و گفتن تا عصر اگر نیاز داشتم میخوردم ولی اگر قبلا بود به این بهانه که میوه هست و کم کالری هست باید چند دونه میخوررم ولی در سیر بودن امروزم به زور هیچ چیز وارد جسمم نکردم تا بعد از طهر کمی گیلاس و زرد الو میلم شد با خیال راحت خوردم و چند دقیقه پیش چایی اوردم و بازم خودم انتخاب کردم با قند کوچیکی خیلی ریز خوردم و بیسکوییت بود اما من برنداشتم چون میلم نبود .
من نباید معلوب تنوع طلبی در خوردن بشم
و همین دختر متناسب خودم به هیچ عنوان مواد غدایی جدید و یا مکان خوردن ویا تعریفها و … … در خوردنش تاثیر نداره هول نمیشه زیادتر نمیخوره صبح یه بیسکوییت جدید با شیر میخواست بخوره یه ساعت جلوش بودن بعد خیلی ارام اونها رو بعد از یه ساعت خورد در حالی که بهش گفته بودم این نوع بیسکوییت جدید هست و مزه اش عالیه اگه خواستی امتحان کن ولی به هیچ عنوان اون کاری به تعریفهای من نداشت و انگار اصلا اون پوست جدید اون بیسکویت رو نمیدید و منم اجازه دادم هر طور که مایله برخورد کنه و اصلا هولش نکردم و اصرار به خوردن هم نکردم ولی برای یه لحطه گفتم اگر این من بودم و کسی این تعریفها رو میداد همون لحظه شاید تست میکردم در حالی که دخترم حتی حاصر نشد سرش،از داخل گوشیش دربیاره ببین اصلا چی هست این بیسکوییت براش مهم نبود و این فرق بین متناسبها و چاقها هست .
من هرگز در رابطه با دوست های خودم اینگونه نیستم ،وقتی دوست صمیمی ای رو انتخاب میکنم اصلا دیگران برام مهم نیستن ،هرچه قدر آدم های بهتری رو ببینم ،اونا نمیتونن جای اون آدم بیان و با خودم نمیگم ای کاش ، هرگز در انتخاب دوست تنوع طلبی نمیکنم ،وقتی یک مدل مو انتخاب میکنم و بعد مدل موهای دیگه رو میبینم با خودم میگم که ایناهم زیبا هستند ولی نمیرم و اون مدلی بزنم ،در انتخاب با شریک زندگی هم خیلی از ما همینجوری هستیم و برامون مهم نیست ما روی علایقمون تمرکز میکنیم و به تنوع توجهی نمیکنیم پس من قدرت و کنترل کافی دارم که در برخورد با موارد و گاهی حتی چیزهای بهتر جلوی خودم رو بگیرم ،چون به خودم متعهد هستم و به سلیقه خودم بیشتر از تنوع احترام میذارم، به نظر من تمایل بیش از حد به تنوع ریسک هست و ادم عاقل از ریسک کردن معمولا فاصله میگیره، چون احتمال خطا توش بالا هست .پس من تصمیم گرفتم در برخورد با مواد غذایی ریسک نکنم و به علاقه خودم احترام بذارم و همون چیزی رو که دوست دارم انتخاب کنم ،،من انتخاب های خودم رو محدود میکنم و خوشحالم که توانایی این کار رو دارم .من گول تبلیغات رو نمیخورم و بین متناسب بودن و لذت زودگذر هوس رانی ،تناسب رو هدف خودم قرار دادم و از خداوند ممنونم که راهنمایی به خوبی شما در این راه دارم
سلام… من تنوع در پوشش و خرید کیف و کفش و زیورالات رو خیلی دوست دارم.. ینی اگه موقعیتی برام بود از لحاظ مالی، که میتونستم راحت و ازادانه خرید کنم، همیشه با همسرم تفریحمون میشد خرید کردن. چون همسرمم عاشق خرید لباس و کفش و…. مخصوصا برای من… اما در غذا فقط فست فودی خیلی دوست دارم و انتخابم توی فست فود همیشه پیتزا یا هات داگ بوده. که همه ی خونواده طبق عادت و انتخاب من که در جمع هستیم، اونا هم ذاعقشون کلا به فست فود کشیده..اما تنوع در هله هوله خیلی دوست دارم. که مدلای کیک و کلوچه و پفک هارو تست کنم…. مخصوصا شکلاتی هارو….. اما از الان اگاهانه دست روی انتخاب هام و تنوعشون میزارم… ممنونم.. یاعلی
سلام به دوستان متناسبم💞💞💞💞💞
خوشبختانه من ادم بسیار منطقی هستم و علیرغم در محاصره بودن توسط زندگی مصرفی چه در رسانه ها و یا فضای مجازی خیلی کم پیش میاد که احساسی تصمیم بگیرم و دست به خرید بزنم این روزها صنعت مد و پوشاک سیر تحول خودش رو شاید روز به روز داره تغییر میده و همچنیین سبک زندگی یادمه وقتی بچه بودم تعویض مبل و پرده به این آسونی ها نبود و چیزی به نام سمساری که در اون وسایل نو رو بفروشن نبود ولی این روزها متاسفانه تنوع طلبی زیاد شده و گریبان زندگی رو میگیره تنوع در صنایع غذایی و رستورانها همچشمگیره این روزها یک شبه شاهد افتتاح رستورانهای آنچنانی در همه برجها و خیابونها و مراکز خرید هستیم و هر کدوم به ما سیگنال میده که بریم و از تنوع غذاهاشون لذت ببریم ولی حالا پس از طی مسیری هر چند کوتاه من یاد گرفتم دست به انتخاب بزنم هر چند که قبلا خیلی مغلوب وسوسه های این چنینی نمیشدم ولی نمیشه تنوع اونا رو ندیده گرفت الان کیفیت حالتهای روحیم و سلامتی از اهمیت بیشتری برخورداره همونطور که من تحت تاثیر ویترین های بوتیک ها قرار نمیگیرم میتونم این عادت مثبت رو بسط بدم و تعمیم بدمش به رفتارهای تغذیه ای خودم
دارم یاد میگیرم که من حق انتخاب دارم اگه گرسنه هستم حق دارم حتی برای لذت بردن از غذاها هر چند فست فود هم استفاده کنم ولی زیاده روی و تابعیت از تنوع طلبی در مواد غذایی مطلوب من نیست
سلام ب همگی…
من زیاد تنوع طلب نیستم تا جایی هم ک یادم میاد هرموقع لباسی خریدم…اومدم از مغازه بیرون دیگ دنبال چیزی ک خریدم نبودم ک ی موقع دلم بگیرتش یااز خریدم زده بشم..ولی تو مواد غذایی متاسفانه تست کردم..ک حالا ی ذره م ازین بردار…
ولی از امروز متعهد میشم تحت هیچ شرایطی از تنوع غذایی ک حالا اینم بخور.حالا این یباره..ی شب هزار شب نمیشه
وغیره صرف نظر کنم
چون هدف من بزرگترازاین وسوسه هاو مزه های زودگذر هست
من تصمیم درست گرفتم و مغلوب سفره ای رنگین و متنوع شام چند شب پیش نشدم :
در سفره ای شام چند شب پیش در دور همی خانوادگی در باغ کلی غذا بود ولی من همون آش کشک رو که خودم درست کرده بودم و دوست دارم رو انتخاب کردم و خوردم و چون خیلی یکی از اطرافیان ما از غداش تعریف میداد انتخاب کردم یه قاشق بخورم ولی خوشم نیومد و دیگه نخوردم و هیچ چیز دیگه روی سفره رو در صورتی که بود ولی انتخاب نکردم برای خوردن و نخوردم و مغلوب تنوع طلبی نشدم در چند شب پیش
ذهنم دیشب واکنش نشون داد و من رو ترغیب کرد به استفاده از اون خوراکی ولی من تشخیص دادم تنوع طلبی هست و من استفاده نکردم مثلا :من عاشق کلوچه ی سنتی شهرم دزفول هستم و خیلی کلوچه پزی در شهر من هست که تعریف میدن و ادرس میدن که فلان جا عالیه و طرف خونگی درست میکنه و من بارها با تعریف بقیه تحریک شدم و ادرس گرفتم و خریدم ولی مدتهاس که به دنبال ادرسهای جدید نیستم که کلوچه بخرم و علاقه ام تحت کنترل خودم هست و داخل خونه داریم و به راحتی اگه هوس کنم مقدار مورد نیازم رو میخورم بدون عداب وجدان برعکس قبلا که نمیخردم چون میترسیدم که اگه داخل خونه باشه من همه رو به تنهایی یه روزه میخورم ولی الان نه راحت انتخاب میکنم کی و به چه اندازه بخورم و دنبال ادرس گرفتن هم مثل قبل نیستم حتی قبلا میرفتم داخل خونهای اون شخص که ادرس میدادن که خوب درست میکنه و سفارش میدادم و … ولی حالا بود میخورم نبود نمیخورم وهر کلوچه ای هم به نطرم عالی نمیاد قبلا همه طوره میخوردم و دوست داشتم ولی حالا فقط با کیفیتها رو میپسندم با خرمای عالی و پخت عالی
دیشب شوهرم خریده بود چون خودش هوس کرده بود واز جای خاصی که سه روز رفته بود تا بلخره موفق به سفارش دادن شده و یه روز بعد اوردشون خونه من خواستم با فرمولهای گدشته بخورم که هر چی کلوچه دیدی بخور تا میتونی ولی دیدم نه با همون یه دونه کوچیک که خوردم راضی شدم و دیگه میل ندارم به خوردن بقیه و کلی هم لدت بردم از طعم خوبش و مغلوب تنوع طلبی ذهنم نشدم و تشخیص دادم
سلام
آره این برای من خیلی اتفاق افتاده که یک لباسی و خریدم و بعد که یه مدل دیگه دیدم با خودم گفتم ای بابا کاش اینو میخریدم. ولی دیگه بیخیالش شدم و نخریدم.
من خیلی دنبال تنوع نیستم. البته نه اصلا چون بالاخره بازم تنوع بد نیست ولی نه بیش از حدش.
مثلا دنبال رستوران جدید و غذاهای جدید نیستم. ولی حالا برای اینکه همش غذاهای تکراری نخورم گاهی اوغات برای تنوع یک چیز جدید سفارش میدم.
الانم که از اول کرونا رستوران نرفتم و اینم حذف شد.
الانم سعی میکنم اگر خواستم گرفتار تنوع شوم نسب بهش بیخیال باشم مثل همون لباسایی که نخریدم.
سلام به همگی
من دیشب انواع جوجه های کبابی رو با طعم های مختلف روی سفره میدیم ولی من مغلوب این تنوع طلبی نشدم و فقط از چیزی که جلوم بود خوردم و میلی نداشتم در صورتی که بقیه اتفاقا یه متناسب داخل جمع بود که به شدت دنبال تست کردن مزه ی جوجه های بقیه بود که ببینه بقیه چطور درست کردن منم این کار رو قبلا زیاد انجام میدادم و دیشب هم کمی تحریک به انجام این کار شدم در حد یه گاز از یه تیکه جوجه بقیه ولی سریع یاد تنوع طلبی چاقها افتادم و دیدم سیرم و رغبتی هم چندان به انجامش ندارم
و بعد از شام هم کلی شیرینی و دسر بود که بازم من توجهم روی نیاز بدنم بود نه مواد غذایی اطرافم و اصلا دستوری برای خوردن صادر نمیشد و خیلی کم در حد یه دره حلوا خوردم که بازم به خاطر تست کردن بود چون بقیه تعریف دادن ولی دوباره نشد و به همون مقدار در حد یه نخود که برداشتم راصی بودم و ادامه ندادم به خوردن و مغلوب این تنوع طلبی نشدم که زیاد بخورم بسکوییت بود و …. ولی من اصلا نخوردم چون سیر بودم نه اینکه بخواهم و نخورم نه جا نداشتم برای خوردن
واقعا دوست دارم دنیای متناسب ها رو با رفتارهای صحیح رو کشف و درک کنم و جدیدا همش به دنبال بررسی این قصیه در اطرافم هستم
با سلام وعرض ادب 🌺💐
من مریم از امروز ، متعهد میشوم که، در برخورد با مواد غذایی متنوع هیچ واکنشی نشان ندهم وعلاقه ایی به تجربه کردن نداشته باشم👌🏻❤️👏👏👏👏
بله، همانطور که من با خرید کردن بک مانتو ویک کفش با توجه به تنوع مدل ها در فروشگاههای متنوع،اقناع وارضا ( از خریدم)میشوم، وبا دیدن مدلی بهتر میدانم که این واکنش ذهن منه، وبراحتی از آن عبور میکنم ، هر زمان که با تنوع دسرها وشیرینی ها ومواد غذایی ویا بیلبوردهای تبلیغاتی ویا رستورانها ومکان های جدید تغذیه ایی مواجه شدم نسبت به واکنش ذهنم چشم پوشی کنم و از آن عبور میکنم👌🏻👌🏻❤️👏👏💃💃💃💃
آفرین به شما دوست عزیز
بله ما چاقها توانایی چشمپوشی از تنوع در موارد مختلف زندگی داریم پس می تونیم به تنوع مواد غذایی هم واکنش نشون ندیم و به دنبال تست مزه ی جدید اون غذایی که دارن تبلیغشو می کنن یا تصویرشو در بیلبورد می بینیم نباشیم و از کنارش با بی توجهی رد بشیم ……
استاد در متن نوشتاری این قسمت مطلب مهمی رو عنوان کردن
فکر و باور یه آدم لاغر با فکر و باور ما چاقها نسبت به تاثیرات مواد غذایی در چاق کنندگی اونا تفاوت فاحشی داره
ما می خوایم لاغر شیم باید ببینیم یه لاغر طبیعی راجع به غذا چه تفکری داره چه باوری داره ما هم به همین فکر توجه کنیم و باورش کنیم
حقیقت اینه کهیه سری از لاغرا اعتقادی به چاق کنندگی غذاها ندارن البته تکرار می کنم فقط لاغرابی که به شکل طبیعی بدون هیچ برنامه ذهنی و فیزیکی لاغرن نه اونایی که میگن ما غذامون کم و مختصره چون نون و برنج چاق کننده اس مام کم می خوریم از این نوع غذاها یعنی به شکل خودخواسته و آگاهانه از خوردن کاربوهیدراتها به مقدار زیاد پرهیز می کنن و می ترسن نکنهچاق بشن چون اینا آدمایی هستن کهاز لاغر بودنشون راضی هستن ومی خوان حفظش کنن
منظورم این لاغرا نیست دختر خودمخیلی متناسبه هیچوقتم چاق نبوده ۳۳ سالشه اما به شدت معتقده برنج و نون چاق کننده اس
به منم دایم سفارش می کنه مامان نون و برنجتو کم کن
خوب اینم طرز تفکر یه سری از لاغرهاست
یه دختر عمو دارم ۵۸ ساله اس و خیلی متناسب و لاغره سه سال از من بزرگتره هیچوقت چاق نبوده اما یکبار که ازش پرسیدم به نظرت مواد کاربوهیدرات
چاق کننده اس گفت بله کم بخورید از این غذاها
یه خواهر ته تغاری دارم ۳۲ سالشه خیلی لاغره و می خواد که چاق کنه خودشو ولی هر چی سعی می کنه نون و برنجشو زیادتر کنه که چاق بشه اولا نمی تونه
اشتهاشو از اینی که هست بیشتر کنه دوما خیلی عصبیه از اینکه چرا این نون و برنج و ته دیگ چربی که تو می خوری و چاقت می کنه چرا منو چاق نمی کنه و همچنان در چرایی این ماجرا مونده
البته من الان به جوابش رسیدم می دونم لاغریش ریشه در برنامه های ذهنیش داره همونجور که منه چاق هم چاقیم به همین دلیله
همیشه می شنیدم که بخوری چاق میشی و من اینو باور کردم
سلام🌺❤️ ،ممنونم ، همنورد عزیزم ،
شاد وپیروز باشید
به نکته خیلی خوبی اشاره کردین. یه ایرادی که در غذا خوردن من وجود داشت این بود که هنوز لقمه ی توی دهنم رو کامل نجویده بودم بعدی رو اماده میکردم به محض قورت دادن قبلی، لقمه بعدی میرفت تو دهنم. اصلا نمیفهمیدم چی میخورم بینش هم هزار تا فکر دیگه میکردم الا غذا خوردن یه روز که قلم و کاغذ گذاشتم کنار دستم هر فکری حین غذا خوردن میومد تو ذهنم مینوشتم رو کاغذ. جالب بود به ده ها چیز فکر کردم و حواسم جای دیگه بود. همیشه هم سر پا غذا میخوردم کلا فقط میریختم تو شکمم تا پر شه. ممنون از شما که بهمون تذکر میدین
به نکته خیلی خوبی اشاره کردین. یه ایرادی که در غذا خوردن من وجود داشت این بود که هنوز لقمه ی توی دهنم رو کامل نجویده بودم بعدی رو اماده میکردم به مخض قورت دادن قبلی لقمه بعدی میرفت تو دهنم. اصلا نمیفهمیدم چی میخ رم بینش هم هزار تا فکر دیگه میکردم الا غذا خوردن. همیشه هم سر پا و
سلام
تنوع طلبی در خوردن در چاقها باعث میشه که اونا در مقابل خوردن های متنوع سریع واکنش نشون بدن وهر مواد غذایی رو میبینن در هر زمان و مکان بخورن که مزه ی اون رو بچشن بدون توجه داشتن به نیاز جسمشون که الان غذا احتیاج دارن یا نه ؟چاقها سریع میرن برای تست کردن انواع مزها
ولی ما در جنبه های دیگه زندگی هم تنوع طلبی رو دوست دارییم ولی چشم پوشی میکنیم اما چطور در خوردن چشم پوشی نمیکنم و انواع غذاها رو تا جایی که مزه دم دست هست امتحان میکنیم ولی به طور مثال من یه مانتو خریده باشم و چند ساعت بعد از اون بهتر ببینم دوباره سریع نمیرم بخرم یا کیف و کفش من ممکنه از جایی بخرم و چند روز یا چند لحطه بعد یه چیزی ببینم که بازم خوشم بیاد یا بهتر باشه ولی اصلا برای خریدنش اقدام نمیکنم چون میگم من که تازه خریدم یا خیلی چیزای دیگه همین طور هست مثلا من لوستر بزرگ و مجلل خیلی دوست دارم با کریستال های شامپاینی ولی زمانی که اومدم داخل خونه جدیدیم خودش روش یه لوستر داشت که قشنگ هم بود ولی من بزرگتر با رنگ دیگه دوست داشتم و هر چقدر میخواستمم دوباره اقدام به خرید کنم ولی راضی نشدم یا اینکه من ساعت مچی خیلی قشنگی خریدم ولی چند وقت بعد مدلهای دیگه میدیدم که خوشم میومد و میگفتم انگار این مدلها به روز تر و جدابتر هستن ولی چون تازه خریده بودم اقدام به خرید نکردم
یا ظرف و طروف آشپزخانه من یه ست کامل سرویس پذیرایی خریدم بعد از کلی گشتن و دوسشون هم دارم ولی بعد از اون کلی طرحهای دیگه به تورم خورد که بازم قشنگ بودن و جذاب ولی گفتم مگر چقدر ظرف میخوام من که تازه خریدم و دیگه اقدام نکردم به خرید
یا اینکه مبل و دکوراسیون خونه من کلی چیز برا ی خونه جدیدم خریدم و هر وقت بعد از اون خریدا از کنار مبل فروشی رد میشم با اینکه رنگهایی میبینم که میگم کاش این ترکیب رو خریده بود قشنگتر میشد ولی هیچ وقت به فکر خرید دوباره مبل نیفتادم چون هنوز دو سالی بیشتر نگدشته و تصمیم به عوص کردن و یا خریدن مبل ندارم و راحت چشم پوشی میکنم
خیلی هست از این چشم پوشیها و بلعکس بارها شده در خوردن سیر هستم ولی مواد غذایی جدیدی در جایی میبینم یا اینکه در خونه برا بچها درست میکنم یا روی میز رستوران یا مهمانی میبینم ولی همه رو امتحان میکنم چون به صورت یه دستور در دهن من ثبت شده و مغز من سریع واکنش نشون میده
ولی من میخواهم هر جا دهنم من رو تشویق کرد به خوردن به خاطر تنوع داشتن سفره غذای یاا میز مهمانی ویا فست فودی یا در خرید کردن که بخر از هایپر ببین چقد بسکوییت متنوع یا عدای متنوع و من مغلوب این دهن نشم. حتما بیام دیدگاهم رو بنویسم که مطمعن بشم همچین رفتاری در من کمرنگ شده و مدتها هست انجام ندادم وانصافا قبلا که خیلی بیشتر این عادت رو داشتم ولی حالا به خاطر این دوره روی میز ناهار یا شام اگه بخواهم به غیر از ناهار کمی از دسر جات قاطی خوردنم کنم سریع سیر میشم و اصلا علاقه ای به این کار ندارم و تمام توجه من روی مقدار مورد نیاز بدنم از غذای اصلی هست نه انواع دسر روی میز
کلا دارم فکر میکنم من خیلی اللان علاقه ای به تنوع طلبی در مزها ندارم نمیگم بدم میاد ولی خیلی رفتارم زننده نیست و یا ادیت کننده نیست اگر هم بخواهم امتحان کنم در حد نیازم با تنوع بر میدارم نه اصافه تر
سلام روزتون بخیر
من تنوع غذایی را دوست داشتم همیشه دلم می خواست سفره رنگین و متنوعی بچینم گاهی علاوه برسالاد، یک کاسه ترشی، ماست تزئین شده و سبزی خوردن روی سفره میزاشتم ولی خدا رو شکر الان این وضعیت را ندارم و برای هر وعده یک مدل چاشنی را انتخاب می کنم و حتی گاهی اوقات سفره خیلی ساده تر چیده میشه😊😊 مثلا من همیشه برای خوردن ساندویچ چند نوع سس و نوشابه استفاده می کردم ولی الان اصلا اینطور نیست حتی گاهی بدون نوشابه مصرف می کنم و لذتشو می برم.
الان وقتی نیاز به غذا دارم میخورم وخیلی هم دنبال تنوع نیستم البته هنوز گاهی به میزان کالری خوراکی توجه می کنم😣 می دونم که تو این قسمت کارم اشتباه دارم چون شما همیشه میگین غذاها تاثیری در چاق شدن ما ندارند ومنم امیدوارم این جزء باورام بشه و درذهنم تثبیت بشه😉
با سلام 🌹
💢 تغییر واکنش نسبت به تنوع طلبی💢
من قبلا خیلی تنوع رو دوست داشتم در همه جنبه ها مثلا در خوردن دوست داشتم که مدام مزه های جدید رو تست کنم واین با رفتار من که باید همسو با متناسب شدن باشه مغایرت داشت
به شکل وسواس گونه ای نسبت به خریدهایی که انجام میدادم رفتار میکردم اگربعد از خریدوسیله ای یا لباسی بهترش رو میدیدم دوست داشتم که اون رو بخرم وپشیمان از خرید خودممیشدم اما چون برای هزینه کردن محدودیت داشتم از کنارش میگذشتم
ولی مدتهاست که این عمل ازار دهنده رو انجام نمیدم
اگه بخوایم برای اصلاح تنوع طلبی در خوردن بگیم مثلا معده که نمیفهمه من شیرینی خامه ای خوردم یا خشک پس من هم باید فقط به خاطر رفع نیاز ودریافت انرژی بدنم غذا بخورم نه به خاطر تنوع در خوردن مدام دنبال مزه های جدید باشم که این کار فقط به اضافه وزنم کمک میکنه
سلام وقت بخیر
به لطف خدای مهربان من این عادت رو نداشتم هیچوقت و حالا هم ندارم من اصلا اهل مزه کردن طعم های مختلف نیستم به جرات میتونم بگم همیشه یه سری غذاهای تکراری رو درست میکنم و اصلا دنبال مزه های مختلف نیستم هیچوقت نمیتونم دو نوع غذا رو بخورم اخه فکر میکنم اگه این کارو کنم معدهم اذیت میشه و وقتی یه طعمی از غذا رو میچشم دوس ندارم لذت اون طعم رو با چشیدن مزه ی دیگه ای عوض کنم من ۳۰ سالمه ولی تا حالا به انداه زه ی تعداد انگشتای دستمم نوشابه نخوردم اصن میل ندارم بهش یه مدت پرخوری کردم و ریزه خواری و نامتناسب شدم حالا به لطف خدا و دوره های لاغری با ذهن
درستش میکنم
سلام استاد ودوستان عزیز
من قبل از دوره خیلی تنوع غذایی را دوست داشتم اصلا به یاد ندارم میز غدای ساده حتی برای خودمان چیده باشم انواع ترشی وسالاد وچاشنی و حداقل دو جور غدا داشتم برای نهار وشام جداگانه غذای دیگه بود ولی الان باورم نمیشه که حتی سالاد هم نمیزارم یا کمترین چاشنی ها انگار فقط غذا خوردن به حد نیازم برام کافیه دیگه تمایلی به خوردن چاشنی ها ندارم مثلادیروز فست فود سفارش دادم برای بچه هام به تعداد استاد باورم نمیشد که میلی به خوردن اش نداشتم با اینکه متنوع بود اگر قبل دوره بود محال بود ازش بگذرم هر روز خودم را کلی تشویق میکنم و به خودم آفرین میگم که واکنش های من وافکار من اینقدر خوب داره تعقیر میکنه یکی هم ترس از غذا کاملا در من ازربین رفته مثلا اگر غذایی مثل کله پاچه که خیلی چرب و پر کالری است میلم بکشه بخورم اولش ی فکر گذارا از ذهن من عبور میکنه که این غدا پر چربه ولی بلافاصله به خودم میگم غدا با غذا فرقی نداره تو گرسنه ایی بخور ولی به حد نیازت بخور خوردن غذا درسته نه غذا خوردن من یاد گرفته ام به وقت گرسنگی به اندازه نیازم بخورم پس دیگه مهم نیست چی میخورم وبه چاقی دیگر حتی فکر هم نمیکنم چون افکار چاقی را دارم فراموش میکنم وبه جای آنها فرمول های صحیح را جایگزین میکنم از سپاس از استاد مهربان
من دیشب مهمونی بودم هم مرغ بود و هم خورشت آلو با گوشت من از هردو خوردم من نمیدونستم که باید فقط از یکی تست کنم ولی چون میدونستم که هر وقت که سیر شدم دست از غذا خوردن بکشم فکر میکردم کارم درسته و این کار برام سخته که بین دو تا غذای خوشمزه که هر دو رو دوست دارم یکی رو انتخاب کنم پولی سعی میکنم از این به بعد تمرین کنم و سعی کنم یک نمونه غذا بخورم
سلام وقت بخیر
متاسفانه من علاقه زیادی به تنوع غذایی داشتم و هنوزم دارم
هر چند الان به اندازه نیازم میخورم ولی این افکار و رفتارم درست نشده
مثلا برای کباب بازی امشبمون ،گوشت چنجه ،گوشت کوهان و میگو گرفتیم ،هر چند از هر کدومش ۲ تیکه میخورم ولی این علاقه هنوز در من کم نشده😒البته خودم دلیل منطقی میارم که منکه در هر صورت اضافه مصرف نمیکنم پس دلیلی برای نگرانی نیست
گاهی پیش میاد خریدیو انجام میدم و بعدش جنس بهتر وقشنگتریو میبینم و پشیمون میشم از خریدم
نشان های دریافت شده
سلام . امروز روز دوم تعهد من با لاغریست .
لاغر شدن بسیار لذت بخش است .
لاغر شدن بسیار آسان است .
لاغر شدن حال انسان را خوبتر از قبل می کند .
لاغر شدن باعث میشود انسان بیشتر از قبل به زندگی علاقمند شود .
لاغر شدن باعث میشود انسان خودش را لایق هیکلی زیباتر بداند .
من لایق زندگی در اندام لاغر هستم .
پاتریک به باب اسفنجی میگه آیا من تپلم میگه نه این چه حرفیه تو لاغر پرحاشیه منی .😁
خلاصه که ما کافیه به حواشی توجه نکنیم به لاغریمون توجه کنیم تا حواشی دیگه تولید نشه .
من توانایی لاغر شدن دارم .
من برای لاغر شدن خلق شده ام .
من برای لاغر ماندن خلق شده ام .
من لاغر شدن را دوست دارم .
امروز دومین روز تعهد من با لاغری ام است . تعهد میبندم که در مسیر لاغر شدن گام بردارم .