حس لاغری داشتن (سیزدهم)

فایل “احساس خوب لاغری (قسمت سيزدهم ):”

تعریف احساس خوب باذکر چندین مثال:

احساس خوب، نگرش و نگاه ما به زندگی است؛ زمانی که برامون تجربه ها، خوشايند  باشد.

هر چه بیشتر از زمان بودنم در سایت میگذرد ، اگاهی و روشن بینی بهتری پیدامیکنم و تجربه احساس من، زیبا تر میشود.  

نگاه من به زندگی خیلی تغییر کرده است:

من تا حالا 3 بار عکسهایم را به  قسمت شگفتی سازان لاغری با ذهن، فرستاده ام؛ اما تجربه سلامتی جسم ام ، ارتباطم با خانواده و همکارانم ، حتی چشیدن مزه های غذا و تحربه های سفر کردنم، صدها تا هزاران باربیشتر از تغییرات جسمم، از حال و احساس بد به “ احساس خوب ” تغییر کرده است.

به نظر من، به وجود اوردن یک\” حس خوب \”، هنر ی است که از نگاه معنادار هر فردی، در زندگی به وجود میاید.

مثال:

من در امریکا داشتم، زندگی میکردم و سالها منتظر فرصتی بودم که دوباه خودم را به لاغر بودنم، باز گردانم.

کاملاً تصادفی با ویدیوهای رایگان استاد در یوتوب در سال 2019، اشنا شدم و الان از فرسنگها راه دور، روزی نیست؛ که من برای اشنایی خودم با سایت، شکر گزاری نکرده باشم.

روزی را یادم نمیاید که برای استادهنرمندم و هم مسیران عزیزم، دعا نکرده باشم.

من خودم را هنرمند میدانم، چون  در حال تمرین هستم، که خودم را “خوشحال” نگه دارم.

من هر روز در تداوم احساس خوبم، هستم برای همین است که به طور بی نظیری، در شغلم و ارتباطاتم وغیره، موفقيت کسب کرده ام.

من بابت هر انچه دارم قدردانم.

مثال:

از زمانیکه به یاد دارم، مادرم خسته بود.  همیشه در حال غر زدن و گلایه کردن اینکه “پول نیست” بود.

او همیشه از سختی زندگی اش، برام ميگفت و ميگفت؛که چون 6 تا بچه دار د، زندگی را برای خودش افتضاح کرده است.

او همیشه ماها که فرزندانش بودیم را مقصر کارها و اشتباهات خودش و پدرم، میدانست.

با اینکه مادرم همیشه خانه دار بودو شاغل نبود،  همیشه خسته بود و نکات منفی زندگي را بزرگ میدید.

الان بعد از سالها، با انکه به همراه پدرم صاحب خانه هستند و با درامد بازنشستگي پدرم زندگیشون میچرخد، از چند سال پیش مادرم، دچار افسردگي شد و الان هم الزایمر گرفته است.

او الان چند سال است که فقط تصویری با من حرف میزند.  گاهی اسم من یادش نمیاید وهمواره حرفهای من را تکرار میکند.

مثلا اگر بهش بگویم:” مامان چطوری؟ حالت خوبه ؟” او هم به من که دخترش ا م میگوید\” مامان چطوری؟ حالت خوبه ؟”

مادر هم همیشه متناسب بوده و هنوزم هست ولی همان طور که استاد گفتند “ احساس خوب”، خیلی در ارامش زندگی ما تاثیر میگذارد.

اگر متناسب باشی و “ احساس خوب” نداشته باشی، در نهایت روزی بیمار میشوی، مثل مادرم که الان کاملاً بیمار است.

مادرم هیچوقت احساس خوبی در زندگی نداشت، حتی در جشنهای عروسی ماها نگران بود که نکند ما از همسرانمون جدا بشویم؛ و دقيقاً 2 تا از خواهرهایم از همسرانشان، طلاق گرفتند.  

من الان برای مادرم نمیتوانم کاری بکنم.  حتی 9 تا از پزشکان امریکا و ایران هم که ایشان را دیدند، به ما گفتند که هیچ عملی نمیتواند، مادرم را خوب کند.

من فکر میکنم، دلیل ان نداشتن احساس خوب مادرم در طول عمرش بوده، که نهايتاً ذهنش خسته شده است و خاطرات او را به فراموشی سپرده و کم کم مادرم تجربه حرف نزدن، بهش حس خوبی داده و الان خیلی کم حرف شده و فقط گاهی، تکرار میکند.

مادر من الان با خوردن دارو، توانسته است که به مرحله تكرار کلماتی که میشنود برسد، و چند کلامی در روز حرف بزند،  ولی هیچ پزشکی، نتوانسته است که حال و احساس خوبش را برگرداند.

دوستان عزيزم، خیلی برام سخته  مادرم را که همیشه مهربان بود و مشوق تحصیلات من و خواهرانم بوده ، اینگونه ضعیف و بیمار ببینم؛ ولی خواستم به توجه شما بیاورم که شاید این فایل 9 دقیقه ای استاد، برای شما در این قسمت، به اندازه 90 سال در زندگیتون،  با ارزش باشد.

من الان برعکس مادرم، که شاغل هم هستم در خانه خودم را هر روز خوشحال میکنم.  با همکارانم بگو و بخند و شوخی میکنم.

فضای خانه را برای فرزندم شاد و صمیمی نگه میدارم و همه اینها را از بودن خودم در سایت دارم، که خیلی هم به ان افتخار میکنم.

من پیغام خوشبخت و احساس خوب داشتن را با هر مضمون کوچکی، به پسرم هر روز منتقل میکنم. من بهترین مخلوق خدا هستم.

من وفادارترین دوست خودم هستم.  من دارم یاد میگیرم که هر چی عشق و محبت را بلدم تقدیم خودم کنم.

من هر روز موقع رانندگي کردن به محل کارم، به خودم با صدای بلند میگویم که:” برای خودت ارزش قایل شو، لاله.”

دوستان عزيزم، “ احساس خوب داشتن” اکتسابی است.  همه ما با گریه به دنیا امده ایم، ولی داشتن حس خوب، دست خودمونه.

من کلمه “انتخاب” را که استاد هزاران هزار بار برای ان فایل درست کرده اند، را خیلی دوست دارم.

ما همه در این لحظه میتوانیم “ انتخاب” کنیم که از زندگي لذت ببریم یا نبریم .

ما همه لایق بهترینها هستیم.  قدر داشته هامون را بدانیم.

خیلی لازم نیست، کار عجیب و غریبی برای احساس خوب داشتن و پیدا کردن، انجام بدهیم.

میتوانیم یک فیلم ببینیم که احساسمون خوب بشود.  میتوانیم فایلهایی را که دوست داریم را بارها و بارها، گوش کنیم.

میتوانیم برویم کنار رودخانه قدم بزنیم.  اگر احساس ارامش را دوست داریم که تجربه کنیم، میتوانیم دفتر سپاسگزاری ذهنمون را ورق بزنیم.

اگر هم نمیخواهیم دنبال ان باشیم، خیلی به راحتی حس بد سراغمون میاید. مثلا؛ذهنمون سریع میتواند به یادمون بیاورد که:” ببین چقدرافراد معتاد در همسایگی تو زندگی میکنند ، نکند جنگ جهانی سوم شروع بشود ، ببین این روزها، چقدر بنزین گران شده است و غیره.”

ذهن ما خود ما است.  اگر بهش افکار مثبت بدهیم و یک کم تمرین کنیم، تک به تک افکار مثبت و ارامش بخش بیشتری را برامون هدیه میاورد؛ ولی به محض رها شدن، بدون اندکی مکث،  افکار منفی دنباله داری را برامون میاورد که همه ما با ان موقعيت، اشنا هستیم.

برای من که این تمرین، خیلی اسان و لذت بخش شده است: هر چه بیشتر در سایت تمرین میکنم ، “ احساس خوب” من افزا یش می یابد.

به صورت کاملا هدف دار، زندگی من هم با احساس خوب من درحال پیشرفت میباشد.

مهمتر از همه اینکه هر روز دست خدا را زمان بیشتری، روی شانه های اهدافم، حس میکنم.

امیدوارم همه در سایه ایزد منان متناسب ، شاد، در صلح، ارامش و ایمن باشید.