0

ادامه مسیر لاغری (قسمت دوازدهم)

ادامه مسیر لاغری
اندازه متن

ادامه مسیر لاغری با ذهن تضمین کننده رسیدن به تناسب اندام ایده آل برای همیشه خواهد بود.

برای کسب نتیجه عالی از این روش شگفت انگیز نه تنها باید تا کسب نتیجه از آموزش ها همراهی کنید بلکه تا مدتها بعد از کسب نتیجه عالی برای تثبیت شرایط ایده آل باید محتوای آموزشی را تکرار کنید.

چگونه در ادامه مسیر لاغری حرکت کنیم؟

به لطف خدای مهربان یازده جلسه از دوره لاغری با ذهن را سپری کردیم و امروز جلسه آخر را دنبال خواهیم کرد.

احساس شما و تغییراتی که در سطح فکر و رفتار شما ایجاد شده است نوید خلق شگفتی را در شما می دهد، بنابراین لازم است که این مسیر را ادامه دهیم تا به رویای لاغری خود برسیم.

محتوایی که در یازده جلسه قبل مشاهده و استفاده کردید توضیحات کلی درباره طریق یادگیری لاغری با ذهن می باشد.

هدف من از تهیه این محتوا آشنایی دوستانم با موضوع چاقی و چگونه لاغر شدن از طریق آموزش ذهنی می باشد و امیدوارم که استفاده از این آگاهی ها به شما کمک کرده باشد تا احساس بهتر و انگیزه و اشتیاق بیشتر برای ادامه ی مسیر لاغری با ذهن داشته باشید.

دیدگاه هنرجو ۱

نوشته خانم نفس عزیز:

“سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز و دوستان همراه متناسبم

خداوند را سپاسگذارم برای هدایت شدنم و بودن در چنین سایت ارزشمندی.

از خدای مهربانم بهترین آرزوها را برای استاد عزیزم میخواهم که به من آموزش دادن چطور راهم را پیدا کنم.

من چند سال بود با قوانین جذب آشنا بودم اما مستمر در مدار هدایتم نبودم و مدام از مسیر خارج میشدم… تا اینکه به سایت شما هدایت شدم و این شد نقطه ی عطف تحول درونی من.

آشنایی من با شما تلنگری بود که بفهمم مسیرم را گم کردم.

وقتی با شما استاد عزیز آشنا شدم… به خودم آمدم دیدم که من خیلی از خودم دور شدم…

الان که آگاهی هام خیلی بیشتر شده و به اطرافیانم نگاه میکنم میبینم چقدر درگیر زندگی روزمره اند و از اصل دلیل بودنشان در این دنیا غافل هستند….

الان نزدیک دو ماهه که در این سایت عضو هستم…

هر کس که منو بعد مدتی میبینه تغییرات واضح منو بهم میگه و من تقریبا به وزن ایده الم نزدیک شدم. وزن من 68 بود و وزن مورد نظرم 50 بود.خودم را وزن نکردم ولی احساس میکنم حدود 12 کیلو کم کرده ام.

چون لباس‌های قبل از بارداری ام اندازه ام شدند و کمی هم در تنم لق می‌زنند….فکر می‌کنم الان لاغرتر از قبلی بارداری ام شده ام.

این معجزه ی جسم توانمندم بود که با آموزش‌های استاد عزیز به آن دست پیدا کردم.هر روز خدای خوبم را سپاسگزارتر میشم برای بودن در این مسیر زیبا ….

لاغر شدن جدا از اندام و زیبایی جسمم درونم هم هر روز زیباتر میشه که این ارزشمندترین چیزی بود که از شما استاد عزیز آموختم.

چند روز پیش مجلس عروسی دعوت بودیم و من لباسی زیبا و اندامی برای خودم دوختم و با اعتماد بنفس عجیبی به وسط مجلس رفتم و کلی رقصیدم شاد بودم و در هنگام رقصیدن به خودم عشق می‌ورزیدم.

خوشحال از رسیدن به اعتماد بنفس از دست رفته ام از طریق لاغر شدن که دوباره پیدا کرده بودمش و با جسمی زیبا و سرحال می‌رقصیدم و شادی میکردم… این شادی را مدیون شما بودم استاد. شما منو دوباره با خودم آشتی دادین و من خودمو پیدا کردم.

من از مداری که قبلا در آن بودم خارج شده بودم و به مدارهای پایین و پایین تری در حال سقوط بودم اما خداوند مرا به واسطه ی خواسته ی واضح و مشخصم که خیلی به آن نیازمند بودم به سمت شما هدایت شدم و من متعهد شدم که نه تنها در تناسب اندام در تمام جوانب زندگی ام خودم را متناسب کنم.

من هر روز در فرصت‌هایی که برام پیش میاد یکی از فایل های شما رو گوش میدم و تمریناتم را انجام میدم.

من عاشقانه منتظر روزی هستم که با درآمدی که از کارم که این روزها استارتش رو زدم محصولات شما را خریداری کنم نه برای آنکه لاغر بشم چون من با همین فایلهای رایگان پر از آگاهی،دارم ناخود آگاه خیلی متفاوت از قبل عمل میکنم و در حال رسیدن به وزن ایده الم هستم.

عاشقانه منتظرم چون من عاشق ادامه مسیر لاغری و رسیدن به این آگاهی ها هستم و دوست دارم هر روز به علم خودم بیفزایم و خدای درونم را بیشتر و بیشتر بشناسم…

خدایا شکرت… خدایا شکرت… خدایا شکرت برای همه چیز

دوستتون دارم.
خداوند همراه تمام لحظاتتون”

دیدگاه هنرجو ۲

نوشته خانم مریم عزیز:

“خدا رو هزاران بار شكر ميكنم كه برای لاغر شدن اين دوره رو هم با موفقيت پشت سر گذاشتم

در اين دوره ياد گرفتم كه چگونه زندكي كنم چكونه رفتار كنم جگونه لذت ببرم جكونه عاشق خودم باشم به خودم محبت كنم خودم و دوست داشته باشم براي خودم ارزش قايل باشم و متولد شدن يعني چه؟

قبلا از اينكه در دوره شركت نكرده بودم از زمين و زمان گله مند بودم همش از خدا گله ميكرذم كه جرا من به دنيا اومدم كاش نبودم و اين روزها رو نميديدم هيجي رنك خوشي رو به جشمم نميديدم.

فقط تمام توجه ام بر روي وزنم بود و هميشه از خودم تنفر داشتم و خودم و سرزنش ميكردم كه اخه اينم شكليه كه من دارم از همه جي متنفر بودم.

براي خودم خريد نكردم همش همسرم برام خريد ميكرد و اون جيزي هم كه ميخريد باب دلم نبود جون من از سايزهاي بزرگی خوشم نمي اومد و هيج لذتي در اين جند سال زندكيم نبردم همش با اه و افسوس

الان دو دوره رو تموم كردم دوره ي ورود به سرزمين لاغرها و دوره ي رايگان چند تا دوره ديكه هم خريداري كردم

دوست دارم تمام دوره ها رو بخرم و بر اكاهي هايم بيفزايم و خوشحالم از اينكه اكاهي هاي زيادي كسب كردم و از اينكه تمام كردم خوشحال نيستم كه دو تا دوره تمام شده نه، خوشحالم دوباره متولد شدم، خوشحالم كه رفتارم تغيير كرده، خوشحالم زندكي عالي دارم به سوي لاغر شدن ایده آل در حال حركتم.

خوشحالم رفتارم شبيه متناسب هاس خوشحالم عاشق خودم هستم و در اين وزني كه هستم خودم رو دوست دارم هر لباس در هر رنك و طرحي كه دوست دارم مي پوشم

با لاغر شدن من عاشق خودم شد براي خودم ارزش قايلم هر اشغالي رو وارد بدن مقدسم نميكنم من براي جسمم سنگ تموم ميزارم و با اشتياق و استمرار ادامه ميدم و با تكرار و ادامه دادن مي تونم براي هميشه به اون جيزي كه ميخام دست پيدا ميكنم

لاغر شدن خيلي آسونه خيلي آسون

لاغر شدن بدون هيج رنج و زحمتي به دست مياد

لاغر شدن اينقدر آسونه كه با خوابيدن و نشستن ميتوني به اون اندام ايده الي كه ميخواهي برسي

با جندتا فايل گوش دادن و تمرين انجام دادن و تمرين دوستان خوندن 🙏🏻😍😍🙏🏻

دوستان عزيز و متناسبم با استمرار و ادامه دادن ميتونيم به اون هدف نهايي که لاغر شدن است دست پيدا كنيم اميدوارم كه همه ي دوستان براي هميشه در اين دوره ها باشيم و از نوشته هاي همديكه لذت ببريم و شاهد شگفتي ساز شدن همديكه باشيم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻

استاد عزيزم بابت اگاهي عالي تون بي نهايت سپاسگزارم ان شاالله كه در پناه خداوند شاد و سلامت باشين و هر جه از خداوند طلب كنيد بهش برسين 🙏🏻

شما دستان خداوند هستين و خيلي خوشحالم كه حال خوبي دارم و اين حال خوب مديون شما استاد عزيزم هستم 🙏🏻🙏🏻🌹🌹”

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.27 from 94 votes

https://tanasobefekri.net/?p=14740
برچسب ها:
64 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فهيمه
      1402/02/06 21:07
      مدت عضویت: 436 روز
      امتیاز کاربر: 6215 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 626 کلمه

      سلام خدمت استاد عطار روشن گرامي

      به نكته بسيار مهمي اشاره كرديد” چاقي يا لاغري آخرين نتيجه افكار ماست “

      من اومدم براي خودم تمرين درست كردم و دوست متناسبم رو درباره اين جمله اي كه از شما شنيدم كاوش كردم

      دوست متناسب من ، موقع خريد مواد غذايي ولع نداره

      هر چيزي به چشمش ميخوره برميداره و چند ثانيه بهش فكر ميكنه كه چه چيزهايي ميتونه باهاش درست كنه 

      يا از خوردنش چقدر لذت ميبره 

      توي همين چند ثانيه اون فرمول هاي لاغري كه در ذهنش هست مياد جلو و نميزاره اون خوراكي رو انتخاب كنه ….و نتيجه اش اينه كه اون رو نميزاره توي چرخ خريدش

      ديدم وقتي ميخواد ميوه بخره كل ميوه هايي كه ميخره دو كيلو هم نميشه 

      ظرف پذيرايي براي ميوه اش به اندازه دو تا پيش دستي كوچيكه

      ميوه هاي درشت رو نميخره

      كلا از خانواده بري ها ميخره اونم خيلي كم 

      خوب تمام اينها كه گفتم 

      فقط پروسه خريد مواد غذايي و ميوه خريدن اون دوست متناسبم هست

      من با مهمان ناخوانده چطور خريد ميكنم

      هر چي چشم ميبينه رو ميزارم توي سبد خريدم …ميوه چندين مدل ميخرم و چندين كيلو ميوه ميخرم 

      ديدم دوست متناسبم  توي بسته بندي گوشت و مرغ،  وزن و اندازه براش مهمه يكبار ديدم روي بسته ميگو تعداد ميگو رو نوشته بود و پرسيدم چرا تعداد نوشتي …گفت خوب من و همسرم هر كدوم تعداد مشخصي ميگو ميخوريم …واسه همين مينويسم كه بدونم چندتاست و موقع آشپزي آگاه باشم كه چه چيزهاي ديگه اي بايد مخلوط كنم بهش تا سير بشيم باهاش

      موقعي كه غذا نوني هست …حتما خودش و شوهرش ميدونن كه چند تا تكه نون ميخورن…مثلا براي صبحانه از ما سوال ميكنن چند تا تكه نون ميخوريد (قبل از تست كردن نون ميپرسه)..كه واسه هر نفر همون تعداد رو تست كنه نه بيشتر

      خوب 

      همين تغيير در اين رفتارم كلي زمان ميبره من چطور توقع دارم به چشم به هم زدني مثل يك فرد متناسب رفتار كنم و مثل اون نتيجه بگيرم

      اين يك مثال از اون دوست متناسبم بود

      در هر زمينه اي من كلي فرمول از رفتار اين دوستم در آوردم كه اينجا جاش نيست ازش بگم…زمان بر هست

      و همين موضوع و حضور اين دوستم در زندگيم از طرف خدا بود كه بعد از اين پنج سالي كه از آشنايي ما ميگذره با ايشون …الان فهميدم خدا براي چي فرستاده بودش براي من

      استاد ممنونم ازتون كه از هر طريقي ميخواهيد به متناسب شدن ما كمك كنيد 

      اين دوازده گام تمام شد ولي من در بخش هاي ديگر سايت همچنان فعال هستم

      و از شما سپاسگذارم اشتياقي كه در اين فايل ها داريد من رو وادار كرديد براي هر فايلي كامنت بزارم ….وادارم كرديد ذهنم رو زير و رو كنم …باورهاي درست و غلط رو بشناسم

      همين ديروز كه همسرم رفت روي وزنه و از وزنش تعجب كرد و عددي كه به من گفت رو من تا به امروز كه با ايشون هستم رو ازش نديده بودم…خيلي بالا بود…و شما فكر ميكنيد من چي از ذهنم گذشت 

      در كمال نا باوري 

      از ذهن من گذشت كه به خاطر بالا رفتن سن هست!!!!

      …چون تا به حال اين وزن رو ازش نديده بودم …ذهن برام مدرك آورد طبق فرمول هاي قديمي كه ساخته بودم…كه با بالا رفتن سن فرد با مهمان ناخوانده مواجهه ميشود

      و همون لحظه مچ خودمو گرفتم و گفتم ببين وقتي توي اون فايل مقدمه كه مربوط به باور هاي ما از چاقي و لاغري بود شنيدم استاد گفت خيليامون باور داريم با بالا رفتن سن ما دچار مهمان نا خوانده ميشيم…من به خودم گفتم نه من كه اين باورو ندارم

      ولي ديروز مچ خودمو گرفتم

      و اين نتيجه همين آموزش هاست 

      نتيجه همين استمرار داشتن براي فايل گوش كردنه كه ميتونم مچ خودمو بگيرم

      حالا كه فهميدم اين باور مخفي رو داشتم بايد برم توي آلبوم شگفتي سازان و دوستان رو كه كمي سنشون از من بالاتر هست رو ببينم و هي به ذهنم بگم ببين ….بالا رفتن ذهن نميتونه مهمان ناخوانده رو برام بياره…

      سپاس بي كران از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم