0

گام ۴۲: لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری آسان با قدرت ذهن
اندازه متن

تنها راه لاغری آسان لاغر شدن با قدرت ذهن است. این درحالی است که سال هاست انسان های چاق در سراسر جهان تلاش می کنند تا از طریق روش های مختلف لاغر شوند.

تلاشی سخت و رنج آور که در نهایت نتیجه ای در بر نداشته است.

چرا برای لاغری به سختی افتادیم

همه ما در طول عمر خود رویاهای زیادی داریم که به آنها نمی رسیم.

مهمترین دلیل نرسیدن به رویاها اینه که فکر می کنیم رسیدن به اون رویا خیلی سخته و یه جورایی انگار رسیدن به اون خواسته ارزش این همه سختی و رنج رو نداره.

چرا من لاغر نمی شم

وقتی رسیدن به رویا برای ذهن ما سخت و رنج آور باشه، ذهن تمام تلاش خودش رو میکنه که مانع حرکت ما به سمت رویامون بشه.

نکته جالب توجه اینه که در 100 درصد موارد هم موفق میشه.

افرادی که به رویاهای خود می رسند با افرادی که نمی رسند از نظر فیزیکی و شرایط پیرامون خود تفاوتی ندارند و فقط تفاوت آنها در نگرش آنها برای رسیدن به رویاست.

افرادی که به رویای خود می رسند در ذهنشان رسیدن به آن رویا کار ساده ای است، یا حداقل کار سخت و رنج آوری نیست.

لاغر شدن یکی از مهمترین رویاهای افرادی است که اضافه وزن دارند و برای رسیدن به خواسته خود هر اقدامی که لازم باشد را انجام می دهند. اما به دلیل عدم آگاهی از طریق صحیح لاغر شدن از روش هایی برای لاغر شدن اقدام کرده ایم که باعث ایجاد رنج و سختی در ذهن ما شده است.

نه تنها رنج و سختی اجرای روش لاغری مانع رسیدن ما به خواسته مان شده است بلکه رنج و ناراحتی شکست خوردن در لاغر شدن با استفاده از این روش ها باعث تشدید نگرش سخت بودن لاغری در ذهن ما شده است.

به قدری لاغر شدن در ذهن ما سخت و دشوار شده است که به صورت خودبخودی چاق بودن برای ما ساده و راحت شده است بنابراین بسیاری از افراد چاق پس از چندین بار تلاش برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن می پذیرند که لاغر شدن کار سختی است که آنها از عهده انجامش بر نمی آیند و ترجیح می دهند باقی عمر خود را با چاقی سپری کنند.

عامل دیگری که سختی رسیدن به رویا را به آسانی تبدیل میکند عشق است.

هرچقدر که عاشق رسیدن به رویای خود باشید به همان اندازه حرکت کردن و طی مسیر برای رسیدن به خواسته برای شما ساده تر و از طرفی جذاب تر خواهد بود.

بنابراین نگرش ما نسبت به رویایی که داریم نقش تعیین کننده در خلق آن رویا دارد.

رنج و سختی لاغر نشدن

رنج و سختی لاغر نشدن

35 سال از زندگی من با چاقی گذشت. سال هایی که سرشار از رنج و سختی بود.

سختی چاقی فقط شامل احساس بد درونی و صدماتی که چاقی به عزت نفس من وارد کرده بود نمی شد بلکه شنیدن حرف ها و نصیحت های دیگران فشار چاقی را صد چندان می کرد.

بارها از فشار چاقی تصمیم می گرفتم هرطور که شده لاغر شوم و از روش های مختلفی مانند رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو خوردن و … استفاده می کردم اما هرگز موفق به غلبه بر چاقی نشدم.

بارها شکست خوردن در استفاده از روش های مختلف باعث تخریب بیشتر روحیه و اعتماد به نفس من شده بود.

خودم را انسان بی اراده و ناتوانی دربرابر چاقی می دیدم.

از طرفی صحبت های خانواده که همیشه تاکید می کردند چاقی ما ارثی است و تلاش تو برای لاغر شدن بی فایده است، شدت یاس و ناامیدی از لاغر شدن را در من افزایش می داد.

اکنون که در این جایگاه هستم به خاطر می آورم هربار که تصمیم می گرفتم به هر طریقی شده لاغر شوم و نتیجه نمی گرفتم، بیشتر احساس می کردم در برابر چاقی ضعیف و ناتوان شده ام و چاره ای جز چاق بودن و با چاقی زندگی کردن ندارم.

خیلی دوست داشتم لاغر شوم اما لاغر شدن را کاری سخت و طاقت فرسا می دیدم که از توان و اراده من خارج بود.

خطر پذیرش چاقی

بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند رویای لاغر شدن دارند اما هیچوقت لاغر نمی شوند.

در ذهن آنها لاغر شدن کاری سخت و رنج آور است که نیاز به اراده بالایی دارد و از آنجایی که بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده و نتیجه نگرفته اند تصور می کنند آدم بی اراده ای هستند و به همین دلیل رویای لاغر شدن خود را خط می زنند.

توجه کردن به رنج و سختی لاغر شدن سبب می شود که شوق و انگیزه حرکت به سمت لاغری را نداشته باشند.

آنها شجاعت روبرو شدن با سختی و رنجی که به صورت توهم در ذهم خود ایجاد کرده اند را ندارند.

اگر رویای لاغر شدن دارید بسیار اهمیت دارد که در ذهن خود رسیدن به تناسب اندام را ساده و دست یافتنی کنید.

مهمترین دلیل اینکه لاغر شدن در ذهن شما سخت است مسیرهایی است که تاکنون برای لاغر شدن طی کرده اید. البته شنیدن گفته های دیگران درباره ارثی بودن چاقی یا در دلیلی که باعث منطقی شدن چاق بودن برای شما شده باشد نیز در این امر نقش اساسی دارد.

اولین نوید و شادباشی که برای شما دارم این است که مسیر لاغری با ذهن هیچ شباهتی به روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید ندارد.

لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری با ذهن مسیری نشاط آور و انگیزه بخش برای لاغری آسان است

هر روز که در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود ادامه دهید برای ادامه دادن مشتاق تر و باانگیزه تر می شوید.

هر روز که از حضور شما در مسیر لاغری با ذهن می گذرد تفاوت احساس، نگرش و اطمینان خود برای لاغر شدن را به نسب روزی که قدم در این مسیر گذاشته اید درک می کنید.

هر روز که می گذرد فاصله خود با تحقق رویای خود (لاغر شدن) را کمتر می بینید.

این تفاوت اساسی روش لاغری با ذهن با هر روشی است که برای لاغری ارائه شده است.

محتوای این فایل آموزشی درباره چگونگی تنظیم افکار خود برای تجربه لاغری آسان با قدرت ذهن است.

امیدوارم با استفاده از این محتوای ارزشمند تصمیم قاطع و البته شادی بخش خود برای لاغر شدن را بگیرید و همراه من در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود ادامه دهید تا آنچه در رویای خود دارید را در واقعیت زندگی خود تجربه کنید.

من و بسیاری از افرادی که قدم در مسیر لاغری با ذهن گذاشتند و در این مسیر استمرار داشتند و به آنچه گفته شده عمل کردند پس از مدتی رویای خود را به صورت واقعی، قابل لمس و درک تجربه کردند.

فاصله شما تا شگفتی ساز شدن فقط تغییر فرمول های چاقی ذهن است.

لاغر شدن را آسان کنید

من  از وقتی با لاغری با ذهن آشنا شدم کلا مسیر لاغری برام آسون شد. 

فقط یه فرمول  یکم منو اذیت می کنه و اونم نوشتن هست . 

من نوشتن رو خیلی دوست دارم ولی گاهی اذیتم می کنه. وقتی ذهنم جای دیگه است و بعد میخوام مثل زمان مدرسه بیارمش سمت آموزش دیدن. اولش یکم احساس سختی می کنم ولی چون هدف از نوشتنم رو میدونم و اونم اینکه مینویسم برای بهتر یاد گرفتن و مینویسم برای بهتر نفوذ کردن آگاهیها در ذهن خب مقاومتم رو با همین دو فرمول می شکنم و اتفاقا مطالبی به ذهنم میاد که هیچ برنامه ای از قبل برای نوشتنش نداشتم. 

نوشتن وقت زیادی ازم میگیره اینم یه فرمول ناصحیحه که من و در مسیر انجام ندادن تمرینات قرار میده ولی خب من دیدگاهم رو بهش تغییر میدم و میگم چه بهتر که وقتتو میگیره. به همین میزانی که تو وقت میزاری برای آموختن لاغری خب همین یعنی حرکت نکردن در مسیر چاقی. 

تو ساعتها به چاقی وقت دادی اون وقت حالا که میخوای به لاغری وقت بدی و یادش بگیری  بهانه میاری. به خودم می گم اتفاقا دقیقا در همین زمانه که من ذهن فرّار خودمو دارم با تغییر کانون توجه در مسیر لاغری هدایت می کنم و فقط کافیه دل به آموزشها بدم . چون همین که شروع می کنم به نوشتن دوباره کلی حس خوب میاد و اشتیاق من به فراگیری رو زیاد می کنه . 

از طرفی با خودم میگم اگه کم بنویسم مدال نمی گیرم و یکی از عواملی که باعث میشه نوشته هام مدال بگیره اینه که من براش وقت میزارم و این برای استاد ارزش داره. گرچه برای استاد فرقی نداره من کم بنویسم یا زیاد ولی استاد با مدال دادنش به من میگه با نوشتن داری به خودت کمک می کنی که مطالب بیشتر در ذهنت نفوذ کنند و هرچقدر بهتر یاد بگیری بهتر و راحتتر عمل می کنی. 

همه ی اینا رو گفتم که بگم یکی از راههای آسون کردن لاغر شدن یادگیری بهتره. 

لاغری آسان با قدرت ذهن

با تمرین و تکرار لاغری آسان می شود

من هر چقدر بیشتر تمرین و تکرار کنم بهتر یاد می گیرم عمیق تر یاد میگیرم و در نتیجه مهارتم بیشتر میشه. به قول معروف کار نیکو کردن از پر کردن است. 

اگه می خوایم کاری رو بهتر و بهتر انجام بدیم باید بهتر و بهتر یادش بگیریم. اونجوری اونقدر برای ذهن راحت میشه که ذهن برای انجام دادنش هیچ مانعی نمی تراشه و خیلی راحت و ناخوداگاه ما اون عمل رو انجام میدیم. 

به حواشی توجه نکنیم گرچه توجه به حواشی زمانی برای ما کار و سخت می کنه که ما با اصل واقعیت روبرو نشیم و اطلاعات غلط وارد ذهنمون کنیم. 

مثلا همه دکترا میگن چربی در بدن ذخیره می شه در حالیکه این واقعیت نیست. 

چربی در بدن ذخیره نمیشه و همش اکسید میشه و سلولهای چربی هم دقیقا مثل سایر سلولهای بدن همیشه در حال تعویض و بازسازی هستن. یا میگن تعداد سلولهای چربی همیشه رو به افزایشه یا ثابته و کم نمیشه و همین باور اشتباه روی عملکرد ما تاثیر میزاره و ترس رو در ما ایجاد می کنه. 

خیلی از این حواشی های غلط وارد زندگی ما شدن که من خودم برای خودم تا حدودی اونها رو حل و فصل کردم. 

  • مثلا بدنم رو انبار ذخیره چربی نمیدونم، کارخانه ی سوخت چربی می دونم. 

وقتی همین یه باور و تغییر دادم من با بدنم بیشتر به صلح رسیدم به آرامش بیشتری رسیدم و وقتی میخوام باهاش همسو حرکت کنم در آرامش باهاش حرکت کنم.

ولی وقتی باور اشتباه در مورد بدن رو بپذیرم وارد جنگ با بدن میشم و همین جنگ اون باور رو به ظهور میرسونه. 

چون من اعمالی انجام میدم که در جنگ با بدنم هست و همین اعمال فشارها و زورها منو چاقتر می کنه.

استاد شما واقعا راه رو برام روشن کردید و من خیلی خوب مطالب رو در حد خودم درک می کنم. 

تاثیر نگرش های اشتباه بر چاقی

ما نباید فکر کنیم پرخور هستیم وقتی باورمون این باشه من پرخورم از خودت ناراحت میشی و با خودت وارد جنگ میشی. در نتیجه برای به آرامش رسیدن باز بیشتر پرخوری می کنیم.

من باید باور کنم هر غذایی که می خورم  نیاز بدنم بوده و وقتی به زبان بدنم در خوردن توجه کنم خب اون غذا دیگه پرخوری نیست. پس من پرخور نیستم. من اندازه ی نیازم غذا مصرف می کنم.

وقتی این باور رو انتخاب می کنم خب من با صلح با خودم قرار می گیرم و همیشه حالم خوبه و خیلی عالی در مسیر هستم. 

پس باورهای غلط و به فرمایش شما در این جلسه به خودتان برچسب نزنید به راحتی میتونیم باورهای  صلح پذیری در مورد خودمون به کار ببریم و  لاغری رو برای خودمون راحت کنیم. 

پس اگه خواستیم به حواشی هم بپردازیم اینجوری باید بپردازیم که با واقعیت روبرو بشیم نه چیزی که دکترها گفتن.

عمر یه سلول نهایتا یک ماهه و ماه بعد چربی های امروز چربیهای ماه قبل نیستن تازه این فرایند مرحله به مرحله است و چربیهای جدید آروم آروم جایگزین چربیهای قدیمی میشن و بازسازی و تعمیر سلولها خیلی آروم صورت میگیره. 

مثلا یه باور دیگه اینه که ما با گذر زمان پیر میشیم. خب این یه باور غلطه در درس سلامتی با افزایش سن من آموختم گذر زمان و پیری فقط یه فرمول ذهنیه که سالها تکرارش کردیم و انتظارمون اینه که ما در حال پیر شدن هستیم. 

برای همین با خودمون وارد جنگ می شیم و دائما می خوایم کاری کنیم که جوان بمانیم و همین جنگیدن با خود باعث میشه بدن ما فرسوده بشه و همون چیزی که باهاش می جنگیدیم به سرمون بیاییم.

مثال این باور هم اینه که در درس قبل شما در مورد پدرتون فرمودید که چون باور داشتن بیماریهای قلبی در خانواده ارثیه همواره کارهایی انجام میدادن که خب در این مسیر حرکت نکنند و اتفاقا همون کارها باعث شد توجهشون بیشتر بره سمت مراقبت و دوری کردن از کارهای مرتبط با این موضوع ولی در نهایت همون عاملی که نگرانش بودن جذبشون شد. 

خب این نشون میده هیچ گونه توجهی نباید حتی به برطرف کردن چاقی کنیم.

به قول شما در درسی اصلا به چاقی کار نداشته باشیم فقط عادات جدید دیگه ای انتخاب کنیم. 

نخواهیم چاقی رو تغییر بدیم که حالت جنگ در ما ایجاد بشه. 

احساس صلح و آرامش و همینطور برگزیدن فرمولهای ذهنی در جهت تناسب  باعث میشه ما در حالت صلح و آرامش با خودمون قرار بگیریم و مسیر لاغریمون بدون گرد و خاک چاقی راحت و آسون برداشته بشه. 

(نوشته عطا عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

✍️ تمرین آموزشی 📖

پذیرش ساده بودن لاغر شدن یکی از مهمترین فرمول های ذهنی است که برای لاغر شدن باید در ذهن خود ایجاد و تثبیت کنیم.

اگر همزمان که از محتوای لاغری با ذهن استفاده میکنید این احساس که: تا کی باید فیلم ببینم، تا کی باید هر روز تمرین کنم و چطور ممکنه با این ویدیوها و تمرینات لاغر شوم یا هر فکر و نگرشی که نشان دهنده بی حوصله بودن شما برای دنبال کردن آموزشها باشد، ایجاد شود به شکل ناخواسته در حال تقویت نگرش لاغر شدن سخت و طاقت فرسا است هستید.

بنابراین آسان کردن لاغر شدن در ذهن فقط با نوشتن چند جمله یا تکرار چند بار عبارت لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست تثبیت نمیشود بلکه ارتباط مستقیم با احساس و انگیزه شما هنگام استفاده از محتوای آموزشی دارد.

به همین منظور باید هر روز با احساس خوب سمت یادگیری لاغری با ذهن بیایید. سعی کنید در بهترین زمان و شرایط احساسی برای استفاده از آموزش های لاغری با ذهن اقدام کنید.

قبل از اینکه سمت آموزشها بیایید چند ثانیه با خودتان درباره شور و شعف اینکه دارم با استفاده از این محتوا لاغر می شم و گفتن جملاتی که در شما ذوق و شوق لاغر شدن ایجاد میکند صحبت کنید تا انگیزه و احساس شما در بهترین شرایط قرار بگیرد.

برای این جلسه ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.

  • تا قبل از وارد شدن به سرزمین لاغرها نگرش شما درباره لاغر شدن چه بوده است؟
  • چرا در ذهن ما لاغر شدن سخت و رنج آور ولی چاق شدن راحت و آسان است؟
  • استفاده از روش های مختلف برای لاغری چه تاثیری بر نگرش شما درباره لاغر شدن داشته است؟

اطمینان به روش لاغری با ذهن از اهمیت بالایی برای نتیجه گرفتن برخوردار است بنابراین باید برای خودتان منطقی کنید که این روش تنها روش لاغر شدن است. بنابراین لازم است به سوال زیر با دقت پاسخ دهید.

  • چرا لاغری با ذهن آسان ترین روش برای لاغر شدن همیشگی است؟ سعی کنید به شکل منطقی اثبات کنید.
  • درباره آنچه در ویدیوی آموزشی مطرح شد تجربه و دیدگاه خود را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.13 from 54 votes

https://tanasobefekri.net/?p=15044
برچسب ها:
53 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/09/24 17:10
      مدت عضویت: 1655 روز
      امتیاز کاربر: 28161 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 798 کلمه

      من تا حالا از ذهنم از یک روش و راه استفاده کردم که نتیجه رو هم در جسمم از همون روش میدیدم ولی حالا اگه راه استفاده از ذهنم رو تغییر بدم نتیجه در جسمم هم تعییر پیدا میکنه
      پس باید راه استفاده از ذهنت رو تغییر بدی تا نتیجه رو تغییر بدی
      من میخوام ذهنم رو تغییر بدم تا لاغر بشم ولی همین باور سختی هست و مانع لاغری ما بشه و من باید روی این باور خیلی کارکنم تا بیشتر بپذیرم که لاغری به همین راحتی هست با تغییر ذهن هست خیلی آسون و راحت هست لاغر شدن
      منم با تمام وجودم وارد این مسیر شدم و تمام روشهای قبلی رو کنار گداشتم واصلا دیگه بقیه روشها رو دنبال نکردم و فقط با این روش دارم جلو میرم چون پذیرفتم تنها راه و مسیر درست برای لاِغر شدن همین لاغری با ذهن هست .
      و من نباید کار داشته باشم با این روش ذهنی چطور چربیهای من آب میشه ؟منکه فعالیتی ندارم و رژیمی ندارم‌ در واقع همین فکر روند من رو کند میکنه و نمیزاره کار من درست جلو بره پس به چطور به اون کار نداشته باشم هر طور که میخواد چربیهای من رو ببره ببره به من هیچ ارتباطی نداره پس کار رو سخت نکن لاغری با ذهن ساده هست
      یه سری کارها در بدن ما اتوماتیک انجام میشه مثل سلولسازی پلک زدن و گردش خون و تنفس و … که همه رو مغز کنترل میکنه در واقع اگر مغز ما سالم نباشه با وجود داشتن تمام اندام ها مثل دست چشم و دهان ولی هیچ فعالیتی رو نمیتونیم انجام بدیم
      پس یه سری فعالیتهای دیگه هستن که خودم با استمرار و تمرین به مغزم یاد دادم مثل شناگر خوبی بودن یا نقاش بودن یا راننده بودن یا فوتبالیست خوبی بودن و … اینجا هست که ما به مغزمون یاد دادیم و چاقی رو مثل خیلی از چیزای دیگه به مغزمون یاد دادیم که تفریح و شادی و عزا و عروسی و استرس و خستگی و سفر و یا ماه رمضون و…. با خوردن هست و وقتی ما لاغری رو یاد بگریم فرمانها متفاوت میشه و تصویرهای ذهنی از خودمون تغبییر میکنه

      پس همانطور که ما چاق شدیم همانطور هم لاعر میشیم همین رو بپذریم کلی راه رو اسون کردیم اصلا باید انتظار رو از خودمون تغییر بدیم باید انتظارم از خودم لاغری باشه
      اگه بگی من نمیتونم لاغر بشم به قدرت درونت ایمانت نداری و اون رو فبول نداری .
      همه ی ادمهای چاق تصورشون در مورد معدشون اشتباه هست که در وعده ی غذایی با خودشون بد رفتاری میکنن و زیاد میخورن در واقع چاقها غذا رو در معده ذخیره میکنن و زیاد میخورن که اگر در وعده بعدی نباشه اونها غدا ذخیره کرده باشن ولی غلطه چون معده جای هضم غدا هست نه ذخیره ی غذا یعنی بعد از یه مدت که از خوردن غذا بگذره اون تبدیل به انرژی میشه که یا مصرف میشه یا تبدیل به چربی میشه

      پس حرص و ولع نداشته باشیمو از ترس نبودن غذا در وعده ی بعدی و معده محل ذخیره ی عدا نیست بلکه هضم و آسیاب غذا هست .

      زیاد خوردن دلیل بر گرسنه نشدن نیست نباید من از ترس نبودن غدا زیاد بخورم
      در واقع ترس از غذا نبودن تو رو خیلی برانگیخته میکنه که بخور چون نیست چون غذا نیست در واقع باعث میشه تو حرص و ولع داشته باشی پس هر وقت گرسنه بودی حرف نزن در مورد گرسنگی چون اوضاع خیلی بدتر میشه و صدای شکمت در میاد و حالت بد میشه و … پس حرف نزن که رفتارهای اشتباهات بیشتر میشه
      پس همیشه ذهن رو اروم کن و هیچ وقت حرف از گرسنگی برای ذهنت نزن و گرنه اونم میگه بخور
      معده جای دخیره ی غدا نیست بلکه غذا رو هضم میکنه و تبدیل به انرژی میکنه و یا چربی
      پس هر لحظه به اندازه نیازت بخور که ارامش داشته باشی
      و هر وقت فکر میکنی غذا برای وعده ی غذاییم چی بخورم که چاق نشم هنوز ذهن تو راهش اشتباه هست و روی چاق شدن هست چون براش غداها فرق میکنن و یکی رو چاق کننده میدونه و یکی رو لاغر کننده میدونه واین مثل این هست که بگم چقدر امروز نفس بکشم که زنده بمونم یا چقدر امروز پلک بزنم و یا چقدر امروز سلولسازی کنم پس همانطور که این سوالها رو نمیکنیم برای خوردن هم نباید اینقدر فکر کنیم و باید تمام غداها رو برای خودمون یه وسیله برای رفع نیاز جسممون بدونیم و از هم دیگه اونها رو تفکیک نکنیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/12/20 21:40
      مدت عضویت: 1655 روز
      امتیاز کاربر: 28161 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,156 کلمه

      میخوام به موضوع لاغری با ذهن به عنوان یه چیز عجیب و غریب و پیچیده نگاه نکنید لاغری خیلی ساده و راحت هست و از اون به عنوان یک کار نشاط آور و شاد یادکنید (من به شخصه الان با این روش لاغری با دهن دارم به عنوان یک کار ساده و نشاط اور نگاه میکنم خیلی از کارها که قبلا برام تفریح بود و علاقه داشتم و شادم میکرد الان دیگه اونطور شادم نمیکنن و لدت نمیبرم و احساس میکنم داره وقتم تلف میشه داره زمانم هدر میره و به خودم میگم کاش خونه بودم و الان در سایت فایلی گوش میدادم و اگر برام بشه و مقدور باشه که از اون جمع جدا بشم زود میام خونه یا اون تلفن رو نزنم نمیزنم و یا تو اون دورهمی شرکت نکنم نمیرم و یا به فضای مجازی نرم نمیرم و یا تلویزیون نگاه نکنم نمیکنم و یا خیلی از کارهای دیگه من رو شاد و خوشحال نمیکنه و فعالیت در سایت لاعری با ذهن بسیار به من انگیزه و انرژی میده برای زنده بودنم و همیشه میگم از این ساده تر که نه گرسنگی داره نه فعالیت خاصی داره پس چقدر این روش آسون هست ) .
      در واقع به چاقی و لاغری به عنوان دو جنبه ی متفاوت نگاه کنید .وقتی ذهن رو بخواید تغییر بدید به حالت تناسب خیلی راحت اتفاق میفته در واقع وقتی ذهن روی چاقی تنظیم باشه ما جسم چاق داریم و اگر روی لاغری تنظیم باشه نتیجه ی جسم لاغری میشه (ما گفتیم همه چیز در جهان دو سوی هست هم چاقی هست هم لاِغری هست اگر این ذهن ما قدرت یادگرفتن چاقی رو داشته که وزن ما رو بالا ببره حالا هم قدرت یاد گرفتن لاغری رو داره که وزن ما رو میتونه پایین بیاره فقط باید ذهن یاد بگیره و اموزش ببینه مثلا من امروز غذای مورد علاقه ام رو پختم و زیاد نجوا میاد که برو بخور تو این رو دوست داری ولی صدایی محکمتر میگه نه وقتی سیری اصلا همچین کاری نکن هست هنوز کلی داخل قابلمه هست پس اروم باش هر وقت گرسنه شدی بخور و از اموزشها دارم استفاده میکنم و اگر قبلا بود که فقط میخوردم و بعد عداب وجدان و پشیمانی میگرفتم ولی حالا دارم به خودم بهتر مسلط میشم و لذت میبرم )

      مثل کولر دوتیکه ها هستن که یه کلید دارن که دو حالت داره یه حالت داره بزنی باد گرم میده و یه حالت دیگه داره بزنی باد سرد میده بیرون به همین راحتی کولر دو نوع باد گرم و سرد به فضا میده فقط با تغییر حالت دکمه و یا مثل آدم ها که وقتی ذهنت رو تغییر بدی نه اینکه ذهن الانت رو دربیاری و بندازی دور نه خیر بهش آگاهی و اطلاعات جدید بدیم اون وقت نتیجه عوض میشه ( ذهن یه ویژگی داره که همیشه میتونه آموزش ببینه و به اون اطلاعات جدید بدیم و نتیجه ی جدید بگیریم پس هیچ وقت ناامید نشیم که دیر هست یا از ما گذشته و یا اینکه من یاد نمیگیریم و یا من توانایی یادگیریم کم هست و یا و حافظه ام ضعیف هست اینها همه برچسب بیخود هست که به خودمون میزنیم ما در هر جنبه ی زندگی مثل سلامتی و لاغری و یا روابط و یا ثروت و …تا بینهایت میتونیم پیشرفت و یا پسرفت کنیم و این قدرت اختیار و انتخاب دست ما هست که به کدوم سمت بریم فقط از طریق قدرت ذهن که خداوند به عنوان یه ویژگی خاص به ما انسانها داده و هر انسان به خاطر همین ذهنش زندگی کاملا متفاوت با انسان دیگه رو داره حتی اگر در یک خونه باشن .)
      برای همین هر کس این مسیر رو شروع میکنه هدفش لاغر شدن هست ولی قبل از اینکه متناسب بشه خیلی از اتفاقها مثل روابط و سلامتی و اعتماد به نفس بالا به دست میاره چون مسیرشون تغییر کرده (چقدر مسیر لاعری قشنگ و راحتتر از مسیر چاقی هست من که در این مسیر لبریز از ارامش و آزادی و اعتماد به نفس و سلامتی و …. شدم و چقدر شاکرم که در این مسیرم و دقیقا بر عکس مسیر چاقی که همش چاقی و محدودیت و حال بد روحی و استرس و نگرانی و سنگین شدن و بیماری جسمی هست پس واقعا لاغری از چاقی به این روش سراسر لذت و آسانی هست و من عاشق این احساس آزادی در تمام جتبها و رها و سبک بودن خودم هستم و از خوش لباسی خودم و لباس رنگ شاد بر تن داشتنم لدت میبرم و چقدر شادی درونی دارم بدون هیچ عامل بیرونی من به خاطر در صلح بودن با خودم در بهترین حالت روحی و جسمی خودم هستم از درون و بیرون بازم سپاسگزارم از خدای خوبم و استاد عزیز ).
      من خیلی عاشق لاغری هستم و به خودم و استاد و دورهاشون خیلی اعتماد دارم و من جز افرادی بودم که مطمعن بودم در دورهای رایگان و پولی استاد شرکت کردم و خودم هر روز دارم یک گام برمیدارم و تمرینها رو انجام میدم بدون اینکه کسی بخواد به من بگه فلانی انجام دادی ؟خودم مشتاق هستم و احساس مسولیت میکنم
      من با تمام وجودم از دورها دارم استفاده میکنم و لذت میبرم حتی در کمترین زمان ممکنه من میشینم فایل گوش میدم اگر شده از خوابم میزنم و یا بیرون نمیریم ولی تمرین هر روزم رو دارم انحام میدم و اگر انجام ندم اذیت و ناراحت میشم و با انجام دادن تمرینها بسیار احساس لذت و شادی میکنم .

      من روشهای قبلی رو اصلا فراموش کردم و دیگه هیچ جستجو و تحقیقی در مورد روشهای لاغری ندارم و تمام کانالها و پیجهای لاغری رو پاک کردم و فقط در این سایتم و با فایلها دارم زندگی میکنم و تغییراتی در من به وجود اومده که نشان میده این دوره بسیار صحیح هست و من اصلا کاری ندارم اطرافیانم چه رژیمی دارن و چیکار میکنن که دارن لاغر میشن و برام مهم نیست و تازه هر کس رژیم خاص و یا کار خاصی میکنه برای لاغری من در دلم تاسف میخورم و ناراحتم که چقدر در مسیر غلط هست و چقدر به خودش داره ضربه میزنه .(من همین چند روز پیش هوس کردم تخم مرغ بخورم که پسرم گفت مامان برای منم سرخ کن و اول برای پسرم دو دونه تخم مرغ درست کردم خورد و حدود یک سومش رو گذاشت و اگر قبلا بود که رژیم داشتم میگفتم نه من غدای پسرم نمیخورم باید جدا سرخ کنم که اندازه دستم باشه که چقدر خوردم و یا اینکه میگفتم نه با این سیر نمیشم این مقدار خیلی کمه ولی حالا با این آگاهی های جدید گفتم بابا میخورم سیر بودم که دیگه هیچ چه بهتر اگر هم سیر نشدم دوباره سرخ میکنم و به ذهنم گفتم نترس و باهاش حرف زدم و شروع به خوردن کردم و دقیقا به اون احساس خوب سیری رسیدم و سرخ نکردم و گفتم ببین ترس نداشت که این کمه من سیر نمیشم و در موقع خوردن به خودم گفتم آرام باش و لذت ببر مطمعن باش اگر هنوز سیر نبودم یکی دیگه سرخ میکنم و همین حرف زدنها و شکست دادن منفی باف برای من خیلی ارزش داشت )
      بعضی وقتها(خیلی کم چون دیگه دست منفی باف برام رو شده و منم بهش توجه نمیکنم ) از طرف منفی باف برام فکر میاد من که هیچ کار خاصی نمیکنم و همه چیز میخورم پس چطور لاغر میشم ؟؟؟ولی به خودم میگم بابا به بدنت اعتماد کن و کاری نداشته باش که چطور بدنم میخواد این چربیها رو آب بکنه و از بین ببره و یا میخواد دفع بشه یا آب میشه یا گلوله میشه به من چه ربطی داره چطور آب میشه من فقط باید ذهنم رو متناسب کنم (آخه باید به خودم بگم دست من زخم میشه من شده تا حالا نگران بشم ؟؟ که چطور میخواد زخمم رو این بدن خوب کنه و یا جوش بخوره نه والا چنان با اطمینان میگم خودش خوب میشه که یا چسبی بزنم یا نزنم و به بدنم اعتماد میکنم و لاغری هم همین هست من غدام رو با لدت به اندازه نیازم میخورم خودش هر طور که صلاح میدونه من رو لاغر میکنه و به ذهنم میگم این مقدار خوردن برای زنده بودنم نیاز هست و جسم من به اون نیاز داره چرا نخورم اینقدر نترس پس فقط با لذت و بدون ترس بخور و هیچ کار دیگه ای نکن خدای لاغری من کارهام رو انجام میده و جسم من رو در بهترین حالت نگه میداره فقط ایمان داشته باش )

      پس کاری به روند چربی سوزی نداشته باش همین فکر کافیه که در روند لاغری من اختلال ایحاد بشه( پس من کاری ندارم به این حرفها من فقط فایل گوش میدم تمرینها رو انجام میدم و بقیه اش رو به بدنم می سپار م حالا برای سلولسازی مگه من فکر میکنم)

      پس به چطورش فکر نکن که چربیها چی میشه ؟؟؟به این فکر نکن فقط بزار این چربیها بره میخواد قطره قطره بره میخواد ماشین بگیره بره به ما چه ربطی داره بزار بره (خیلی این جمله عالیه که به ما چه ربطی چطور میخواد چربیها برن هر طور میخوان برن برن من فقط باید تمرکزم روی فایلها و تمرینات باشه اون وقت جسمم چه بخوام چه نخوام لاعر میشه )

      لاغری با ذهن خیلی ساده هست مثل خیلی ار کارهای جسم ما مثل تنفس مثل پلک زدن و … همه رو کی داره مدیریت میکنه مغز ما و این حرف رو که همه قبول دارید
      پس همه ی فعالیتهای این جسم ما تحت کنترل مغز ما هست که اگر فلج بشه این جسم هیچ کاری نمیتوته بکنه
      و این مغز قابلیت یادگیری داره مثل خیلی از چیزها که یاد گرفتیم مثل رانندکی کار با موبایل و کامپیوتر و یا ارایشگری و آشپزی و ….
      پس آموزشها ها با هم فرق میکنه من چاقی رو یاد گرفتم از خانواده و جامعه و دوستان و رسانه هاو ‌… ولی لاغرها چاقی رو یاد نگرفتن و نتیجه چی میشه ما که چاقی رو یاد گرفتیم همه ی تفریحها و لدتها و عزاهای ما با خوردن همراه هست ولی لاغرها به هیچ عنوان (من خودم قبلا تفریح و سفر و خوش گدروندن و خوشحال بودن و رفع بیکاری و خستگی برام در خوردن خلاصه میشد و خیلی از چیزهای دیگه و اما الان شاید به نسبت قبل خیلی بهتر فکر کنم چون توجه می کنم به نیاز جسمم و هر چقدر نیاز داشتم میخورم فارغ از مکان و زمان و نوع غدا و …و خودم خیلی جاها متحیر میشم ولی میگم به این میگن آموزش و بلعکس هر جا دیدیم سیرم ولی ذهنم دستور خوردن داد چون اگاهم سر مچش رو میگیریم که تو الان داری از ترس تموم شدن و نبودن اون غدا میگی بخور و یا از ترس اسراف شدن میگی بخور و یا اینکه چون پولش رو دادی میگی بخور و یا چون دیگه گیرت نمیاد میگی بخور و … تا دیدیم میخوام راهم رو اشتباه برم سریع برمیگردم به راه درست و دست از خوردن میکشم و ادامه نمیدم تا دوباره گرسنه بشم )

      پس فرمانهای مغز در چاقها همه با خوردن هست که خوشحالی میگه بخور خسته ای میگه بخور استرس داری میگه بخور و حالا بیا لاغری با ذهن رو یاد بگیریم که فرمانهای متفاوت از ذهن بگیریم و دیگه ذهنت همش نمیگه بخور (باید اموزشها رو یاد بگیریم و به عمل تبدیل کنیم و گرنه فقط فایل گوش کنیم هیچ فایده ای نداره این نیست که فایل گوش بدیم و دستمون فلج بشه و دهنمون قفل بشه نتونیم غذا برداریم و نخوریم نه اصلا اینطور نیست تا عمل نکنیم نتیجه نمیبینیم )

      حالا اگر ذهنت رو روی لاغری تنطیم کنی فرمانهای متفاوت میده و اصلا چیز سختی نیست خیلی هم ساده هست
      انسان تا بینهایت وصل هست و هر کاری میتونه بکنه و همینطور که ما میتونیم وزنمون رو تا ۵۰۰ کیلو بریم بالا پس تا ۵۰۰ کیلو هم میشه وزن کم کنیم و فقط یک طرفه نیست که بگی نه من فقط چاق میشم و هر کس این حرفها رو باور کرد حتما لاغر میشه .
      اولین چیزی که در من تغییر کرد انتطارم از خودم تغییر کرد و شد لاغر شدن و اگر برای کسی رخ نداده چون تمرینهاش رو درست انجام نداده (من هر روز که یک قدم برمیدارم میخوام به ذهنم فرمولهای درست بدم و دستورهای درست بگیرم و نتیجه هم خود به خود درست میشه پس طبق این کاری که انجام میدم انتظارم لاغری هست و دقیقا من منتظرم به حق طبیعی خودم که لاغری ۵۹ کیلو هست برسم )

      چند نکته برای ماه رمضان :
      در ماه رمضان چطور بخوریم ؟؟؟خیلی از افراد چاق تصورشون درباره معدشون اشتباه هست و فکر میکنن که معدشون یخچال هست و مثلا چون قراره تا شب چیزی نخورن میگن پس سحری رو بیشتر بخورم و غذای سنگین بخورم که تا شب گرسنه نشم و فکر میکنن غدا در معده ذخیره میشه این اشتباه هست معده جای ذخیره غذا نیست جای هضم و آسیاب غذا هست و اگر بیشتر بخوری این غذا تبدیل به انرژی میشه و یا دفع میشه کاری دیگه که نمیتونه بکنه (من قبلا اینطور فکر میکردم و همیشه در ماه رمضان کلی چاق میشدم و کلی هم ناراحت میشدم ا ما متناسبهای اطراف من تکون نمیخوردن و میگفتم چرا ؟؟؟وحالا متوجه میشم چقدر افکار اشتباه داشتم چقدر ترس از گرسنگی داشتم چقدر زیاد میخوردم چون ذهنم مملو بود از افکار چاقی و ذهنم چاق بود و فقط دستورهای چاقی میداد ).

      و همیشه فکر مواجه شدن با گرسنگی خیلی دردناکتر از خود گرسنگی هست در ما و به خاطر همین افراد در سحری خیلی با حرص و ولع میخورن چون به فکرن که چند ساعت نباید بخورن و لی چند ساعت بعد دوباره گرسنه میشی چون معده که ذخیره نمیکنه نه غدا رو هضم میکنه و تبدیل به چربی میکنه یا مصرفش میکنه
      پس زیاد خوردن دلیل بر گرسنگی نیست پس تو نترس اگر نخوردی بابا مواجه شو با این موضوع بلایی سرت نمیاد ( من قبلا حتی از ترس اینکه رفتم ورزش و کلی کالری سوزندم و گرسنه هستم تا از باشگاه میومدم کلی شام سبک و سالاد و میوه میخوردم که نکنه خیلی گرسنه بشم و یا برم بیرون و یا خونه مادرم و یا جایی و غذا نباشه پس میخوردم یا حتی قبلا در سفرها هم میترسیدیم که نکنه تا جایگاه بعدی که میخواییم بمونیم من گرسنه بشم و غدا نباشه و همین افکار باعث میشد من خیلی بیشتر از نیازم بخورم بماند کلی افکار چاقی دیگه هم داشتم که سفر یعنی رهایی از رژیم و اومدم خوش باشم پس هر چیزی که میخوام باید بخورم و یکی از لدتهای سفرم رفتن به رستورانها و فست فودی ها اون شهر بود ولی با عداب وحدان و استرس اون خوردنها همراه بودن و هیچ وقت لذت کامل رو نبردم …)
      ترس از درد و یا ترس از گرسنگی یا ترس از تنهایی یا ترس از تاریکی و … اینها ما رو برانگیخته میکنن که اوضاع رو از دست ما در میارن مثلا بگی من تشنم و آب نیست من مرد از بی آبی این غلطه و نباید بگی وگرنه درد بی آبی رو تشدید میکنه و پدرت رو در میاده و بهت غلبه میکنه .

      هر وقت گرسنه ات بود همش نگو و حرفی نزن و گرنه پدرت در میاد و شکمت سرو صدا میکنه و حالت رو بد میکنه پس حرف نزن بعد از یه مدت این حس گرسنگی تو آروم میشه اینها همه ترس از درد هست ترس از گرسنگی هست و اینها کاز ذهن هست و دست خودت هم نیست( منم قبلا چه در ماه رمضان چه در سفر و یا تفریحی یا جایی که میرفتم اولین هدفم خوردن بود و منتطر بودم و کمی که دیر میشد میگفتم وای چقدر گرسنه شدم بریم اول چیزی بخوریم و همش از خوردن میگفتم ولی حالا تا گرسنه نباشم نمیگم و اگر واقعا گرسنه شدم حتما درخواست خوردن میدم و اگر گرسنه نبودم که تقریبا انجام نمیدم )

      برا ساس زمان که بهت غذا نمیرسه تو نخوره اشتباه بخوری و زیاد بخوری و چاق بشی کاری به زمانها و مکانها و ایام ها نداشته باش و تو به اندازه نیازت بخور
      یا مثلا در موقع افطار آدمها هی میگن من گرسنه هستم این اشتباه هست و واکنشها ی ما رو به خوردن خراب میکنه و ذهن نا آرام میشه
      پس چه سحری جه افطاری به مدت گشنگی خودت فکر نکن مثلا ۱۴ ساعت غدا نیست اینطور فکر نکن چون با این افکار ذهن میترسه و معز فرمان میده بخور و توجه داشته باش که معده یخچال نبست که غدا رو به تو در ساعتهای مختلف بده (من به مدت زمان گشنگی فکر نمیکنم و من به خودم میگم معدم یخچال نیست که غدا داخل اون ذخیره کنم )

      هر لحظه به اندازه نیازت بخور و به بعدش فکر نکن که آرامش داشته باشی و بخوری .
      و اصلا غدا ها هیچ فرقی با هم ندارن و این ذهن چاق ما هست که براش فرق دارن اگر ذهن ما پر از فرمولهای درست باشه از هر چیزی به اندازه نیازت بخور و دیگه نمیگی من چی بخورم و غذا ها رو تفکیک نمیکنی ؟؟؟وقتی بگم چی بخورم هنوز خوردنت در ذهنت درست نیست و غذااها باهم متفاوت هستن که یه عده غذاها من رو چاق میکنن و یه عده لاغر میکنن(این همون کالری شماری و توجه به چاقی هست و برچسب زدن به عذاها هست و چون پشت این فکر که چی بخورم این هست که چی بخورم که چاق نشم و یا حدااقل چاقتر نشم و این افکار یعنی توجه به چاقی و چاقی بیشتر به همراه داره پس کار اشتباهی هست )

      و رفتار درست این نیست که از غذاها هر چیزی روی سفره هست بخورن نه به اندازه نیازت از هر غدایی بخور این درسته .
      اشتیاقمون کم شده چرا ؟؟چون هدفتون براتون مهم نیست (من هر وقت خو استم پر خوری کنم این فکر برام میاد که مگر هدفت برات مهم نیست ؟؟اگر مهم هست پس به اندازه نیازت بخور و پر خوری نکن )

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/06/29 17:47
      مدت عضویت: 1655 روز
      امتیاز کاربر: 28161 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 952 کلمه

      سلام خدمت استاد  گرامی و دوستان خوبم .

      لاغر شدن با ذهن رو باید خیلی آسان بدونید اصلا با قدرت ذهن خیلی راحت به تمام  هدفهای  زندگی میشه رسید و حالا داریم با این قدرت ذهن به لاغری میرسیم .

      ذهن ما اینطور هست که وقتی اطلاعات جدید  و متفاوت بهش بدیم نتیجه هم جدید  و  متفاوت میشه.

      من هم الان دارم به ذهنم  اطلاعات جدید لاعری  میدم و نتیجه ی جدید لاغری رو دارم در جسمم  میبینم .

      به به بازم استاد تاکید میکنن که ما افراد این ساین هدایت شده ی خداوند هستیم پس قطعا اگر در این راه قدم بردارم نتیجه های عالی به ما داده میشه چون خدادر ما توانایی رسیدن به اون هدف رو دیده که ما را وارد این مسیر کرده 

      من مدتها هست در مورد هیچ روش لاغری تحقیق نمیکنم و دنبال هیچ پیج و کانال لاغری نیستم و فقط و فقط در این سایت هستم و با آموزشهای استاد دارم نتیجه ی عالی میگیریم و بقیه روشها رو تعطیل کردم واقعا تعطیل کردم ها دیگه هر دکتری هر کارشناس تغذیه ای بگه با این کار با این نوع خوردن چاق و یا لاغر میشید من اصلا باور نمیکنم همین چند روز پیش  جایی بودم که پزشک عزیزی داشت میگفت که فلان چیز بخورین  چون کالریش کمه و یا  فلان چیز رو نخورین چون  کالریش زیاده  و توصیه های دیگه  هم کرد که باعث لاغری  ما  یعنی میشد ولی من در دلم فقط میخندیدم که این حرفها چیه  من قبول ندارم فقط لاغری با قدرت ذهن درست و اصولی هست و باید در این مسیر باشی تا  به راحتی و یدون سختیو محدودیت  لاغری بشی  حتی حرف از تیرویید دراومد ایشون از عوارض کم کاری تیرویید کلی چیز گفتن و  چاقی رو هم جز  عارضه هاش گذاشتن ولی من بازم قبول نکردم چون خودم با وجود این این مشکل هیچ کدوم ار عارضه هاش رو نداشتم و  تازه تونستم کلی وزن هم کنم  پس هنوزم میتونم متناسب تر بشم و من واقعا این روش رو باور دارم و هر روز در این مسیر حرکت میکنم تا به وزن دلخواهم برسم .

      من در گدشته   اول چاقی رو یاد گرفتم و رفتارهام چاق کننده  شد و بعد جسمم چاق شد  مثلا  چاقها  در مهمانیها و عروسیها و و  تولدها و شادیها و عزاها تفریحشون با خوردن هست و اگر چاقها  ناراحت باشن میخورن و یا  خوشحال باشن میخورن  خسته باشن  میخورن و …. اینها میشه فرمانهای مغز وقتی مغزمون چاقی رو یاد بگیره اینطوره در همه حالت فرمان خوردن میده اما اگر ذهن رو برای لاغری تربیت کنم دیگه مغز مفرمانهای متفاوت میده و رفتار متفاوت از قبل میشه و در نهایت جسم ما متفاوت از قبل میشه .

      من خودم با  مدتها بودن در سایت مغزم فرمانهای متفاوت تری صادر  میکنه  و من شدم اینی که الان هستم و کلی لاغر تر شدم  مثلا : در موقع جمع کردن سفره دوست ندارم باقی مانده ی غدای بچه ها یا همسرم رو بخورم و یا موقع درست کردن غدا دوست ندارم کلی از  غذا  رو پای گاز بخورم  و یا خونه مادرم که برم حرص   وولع عدای اونجا رو ندارم و ….. .

      من واقعا  در قلبم امیدوارم که میتونم در وزن ۵۹ کیلو قرار بگیریم و انتظارم از خودم لاغر ترشدن هست که واقعا برای من رخ داده و میدونم این کم چیزی نیست برای  فردی  که درست تمرینهاش رو انجام بده و هر روز در مسیر باشه  امکانش هشت که همچین چیزی  رو به دست میاره  .

      و اما چندین نکته ی مفید :

      *افراد چاق تصورشون در مورد معده اشتباه هست فکر میکنن معده یخچال هست و مثلا اگر قراره تا شب چیزی نخورن و یا  روزه باشن پس سحری رو بیشتر  می خورن  این یک فکر اشتباه هست ما در معده نمیتونیم چیزی رو ذخیره کنیم بنا براین هر چقدر بیشتر بخوریم تمام اون طی پروسه هضم میشه و تبدیل به انرژی میشه  که یا مصرف میشه یا ذخیره میشه  یا دفع میشه ولی غذا در معده   فریز که نمیشه  پس پرخوری کار بسیار اشتباهی هست که هرگز نباید انجام بدیم .

      *فکر مواجه شدن با یک درد و یا موضوع  خیلی سخت تر از  برخورد با اون موضوع و یا درد  هست  در واقع  ترس از درد خیلی سخت تر از مواجه شدن با خود اون درد هست .پس ترس مواجه شدن با گرسنگی خیلی بیشتر از خود اون گرسنگی هست پس از ترس در یک وعده هایی مثل سحری  زیادتر میخوریم  که مبادا تا شب گرسنه بشیم اما به خودت بگو نترس   از گرسنگی نمی میری  و فقط مواجه شو  با گرسنگی  هیچ چیز خاصی نیست نمی میری .بعضیا حتی ترس از  درد  آمپول و یا واکسن و …. داشتن ولی دیدن که هیچ چیز خاصی نیست خودشون در ذهنشون اون درد رو بزرگ کردن. پس ترس از درد و یا گرسنگی نداشته باش و گرنه ذهن پدرت رو در میاره هر وقت گرسنه هستی در مورد گرسنگی خودت هی حرف نزن هی بازگو نکن و گرنه کارت سخت تر میشه .

      این ذهن ما یه جورایی خنگه و نمیدونه این ترسها و نگرانیها از درد و گرسنگی  چیه چون فقط تو ترس و نگرانی داری و جیغ میزنی و داد و بیداد میکنی اونم این حرفها رو پذیرفته .

      پس هیچ وقت  از ترس نبودن غدا زیادتر عدا نخور .

      فکر نکن معده یخچال هست که در زمانهای مختلف به تو غدا بده پس پرخوری نکن و هر لحظه به اندازه نیازت غدا بخور .

      *غذا ها هیچ فرقی با هم ندارن که بگی من چی بخورم که چاق نشم ؟همه چیز به اندازه نیاز بخور و اگر این سوال رو بکنی معلومه خوردن در ذهنت درست نیست و غذاها در ذهنت تعریف متفاوت دارن و چاقی خودت رو گردن غذاها میندازی  و این غلطه 

      رفتار درست این هست که از هر غذایی که دوست دارم به اندازه نیازم بخورم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم