0

گام ۷۲: چرا ترس از لاغر شدن باعث لاغری نمی شود

ترس از لاغر شدن
اندازه متن

حتما شما هم مثل من زیاد شنیدید که از هرچی بترسی، سرت میاد، یا بدتر از اون، ترس برادر مرگ است.

لاغر شدن هم ترس دارد و ترس از لاغری مانع لاغر شدن می شود. درباره این موضوع مهم در جلسه اصلاح باور ترس از لاغری توضیح دادم اما نکته مهم این است که چرا ترس از هر موضوعی می تواند احتمال رخ دادن آن را افزایش دهد اما ترس از لاغری باعث افزایش احتمال لاغر شدن افراد نمی شود.

به عبارت ساده تر: چرا از هرچه بترسی سرت میاد ولی از لاغری بترسی سرت که نمیاد هیچ تازه چاق تر میشی!!!؟

تاثیر ترس بر جریان زندگی

در این سالهایی که در مسیر درک قوانین جهان هستی حرکت می کنم، بارها به این موضوع فکر کردم که چرا اگر از چیزی بترسی برات اتفاق می افته ولی اگه از چیزی خوشت بیاد و دوست داشته باشی برات اتفاق بیوفته یا اتفاق نمی افته یا اگر بیوفته انقدر دیر شده که دیگه رخ دادنش لذتی نداره.

ترس، یکی از ریشه ای ترین افکار اشتباه در ذهن ماست که تقریبا همه جنبه های زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد.

ترس، رویدادی است که در واقعیت زندگی ما رخ نداده است اما در ذهن ما به شکل کامل و واضح بارها رخ می دهد.

وقتی ما ترس از شکست داشته باشیم در واقع در ذهن خود شکست خوردن را تجسم می کنیم، صحنه سازی می کنیم و در حالت پیشرفته حتی عواقب آن را بررسی و پیش بینی می کنیم و در تمام این حالت ها ما در حال جذب شکست یا فراخوانی تجربه شکست به زندگی خود هستیم.

وقتی ما از دست دادن رابطه عاطفی ترس داریم، در ذهن خود جدایی، شکست عشقی، رها شدن، ترد شدن، از دست دادن و خیلی موارد مرتبط با فردی که دوستش داریم را تصویرسازی می کنیم و در تمام این حالت ها ما داریم به جهان هستی درخواست تجربه شکست در رابطه عشقی را می دهیم.

با اندکی فکر کردن به مسیر زندگی خود می توانیم مثال های زیادی از این قبیل ترس ها را پیدا کنیم

ترس از بیمار شدن، ترس از ورشکست شدن، ترس از ضرر کردن، ترس از دست دادن، ترس از چاق تر شدن، ترس از لاغر نشدن و حتی ترس از لاغر شدن!

همه این ترس ها مشابه هم هستند و از یک فرمول یکسان برای وارد شدن به زندگی ما استفاده میکنند و آن قدرت ذهن ما در خلق خواسته هایمان است.

ترس از لاغر شدن

ترس از لاغر شدن

در فایل آموزشی (اصلاح باور ترس از لاغر شدن) به طور مفصل درباره اینکه چگونه باور ترس از لاغر شدن در ذهن ما شکل گرفته و میتواند تلاش ما برای لاغر شدن را خنثی کند و به راحتی مانع رسیدن ما به هدفمان می شود توضیح داده ام.

در قسمت نظرات این فایل یکی از اعضای سایت سوال بسیار خوبی را به شرح زیر مطرح کرده بود:

شرح سوال:

سلام استاد چرا ترس از چاقی یا ترس از خوردن باعث چاقی میشه ولی ترس از لاغر شدن مانع لاغری میشه؟

این سوال مشابه سوالی است که مدت هاست ذهن مرا مشغول کرده بود که چرا اگر به موضوعات منفی فکر کنیم یا در فرکانس منفی باشیم خیلی زود اتفاقات بد را تجربه می کنیم ولی اگر در فرکانس خوب باشیم و احساس خوب داشته باشیم به همان سرعت اتفاقات خوب را تجربه نمی کنیم.

دوستان زیادی پاسخ های عالی به این سوال دادند که پیشنهاد می کنم برای درک بهتر این مساله دیدگاه های مربوط به فایل آموزشی ترس از لاغر نشدن مانع لاغری می شود را مطالعه کنید.

شباهت سوال مطرح شده با موضوعی که مدتهاست ذهن مرا مشغول کرده بود باعث شد تا این فایل آموزشی را برای به اشتراک گذاشتن آنچه خودم درک کرده و مورد استفاده قرار میدهم با شما دوستان خوبم آماده کنم

درک این موضوع باعث می شود دید واضح تری نسبت به مسیر لاغری با ذهن و رسیدن به هر خواسته ای در زندگی داشته باشیم و مهمترین نتیجه این آگاهی رسیدن به آرامش بیشتر و لذت بردن از مسیر لاغری و زندگی است.

چرا ترس از لاغری باعث نمیشه لاغر بشیم؟

کلمه ترس و ترسیدن از هر موضوع یا رویدادی در زندگی باعث ترمزی در در همان جنبه از زندگی میشود.

ترس یکی از ریشه ایی ترین افکار اشتباه در ذهن انسانهاست.

این افکار اشتباه از کودکی به ما تلقین شده و این مسعله ربط به افکار اشتباه والدین دارد که ترس از هر موضوعی را باعث حفظ و نگهداری از مشکلات نادیده آینده می پنداشتند.

مبحث ترس در روانشناسی مبحثی بس گسترده است که اکثر ناموفقیت های زندگی انسانها به آن بستگی دارد و این ترس داشتن از هر موضوع در زندگی بیشتر ازخود آن موضوع در زندگی عملکرد دارد.

ترس و اضطراب و نگرانی زنجیره های به هم پیوسته ایی هستند که در روح انسان باعث تشویش و دلهره میشود.

چه زمانی می شود بر ترس های درونی غلبه کرد؟

زمانی می توانیم بر ترس درونی غلبه کنیم که با آن ترس روبه رو شویم چون تا وقتی با آن روبه رو نشویم خود ترس از آن موضوع بزرگتر از خود موضوع در ذهن ما جلوه میکند آن هم به این دلیل که ذهن کلا بزرگنمایی را دوست میدارد و چون تشخیص ندارد نمیداند آیا این حس الان برای ما خوب است یا بد برای همبن بزرگتر از خود موضوع در ذهن ما جلوه می کند.

آیا ترسیدن خوب است یا مضر است؟

ترسیدن یک حس خدادادی است که در انسان نهاده شده تا در مواقع خطر انسان بتواند از آن حس برای حفظ جان خود و دیگر عوامل نزدیک به خود را بکار ببرد در این مواقع حس ترس برای انسان لازم است.

ولی انسان به دلیل نجوایی شیطانی که در ذهن دارد ازاین حس به درستی نمی تواند استفاده کند زیرا شیطان هم یک اسلحه بنام ترس را دارد که برای پیش برد اهداف خود که همانا نرسیدن آرزوها به دست انسان است بکار می برد.

ترس را تعریف کنید؟

ترس رویدادی است که هنوز برای ما اتفاق نیافتاده ولی ما بارها آن اتفاق را در ذهن خود به تصویر می کشیم و به واسطه تصویر سازی در ذهن به جهان هستی اعلام می کنیم که من طالب این واقعه هستم و جهان هستی هم به این خواسته ما جواب می دهد واز همان که می ترسیدیم به همان می رسیم در واقع از هرچه بترسیم به سرمان میایید.

چه مثالهایی در رابطه با ترس سراغ دارید؟

مثالهای گوناگونی وجود دارد ترس از بیمار شدن ترس از رابطه خوب را از دست دادن ترس از فقر ترس از آینده ترس از سرنوشت ترس از نگرانی برای فرزندان ترس از مرگ ترس از چاقی ترس از لاغر نشدن و غیره ………

ترس از لاغر شدن

ترس از چاقی و ترس از لاغر نشدن

ترس از چاقی و چاقتر شدن همیشه در افراد چاق وجود دارد و این ترس یک فکر بسیار بسیار ریشه ایی می باشد زیرا از زمانی که ما شروع به چاق شدن کردیم اولین حرف اطرافیان به گوش ما رسبد که ما را از چاقتر شدن ترسانیدن.

اولین حرفی که زدند این بود فلانی مراقب باش چاقتر نشوی و همین حرف اولین ترس را در ذهن ما بوجود آورد ترس از چاقتر شدن و توجه ما به سمت چاقی سوق داده شد و بیشتر مراقبت میکردیم.

با افکاری که توسط دیگران و جامعه و رسانه ها به ما دادند حالت یک مبارز جنگجو را به خود گرفتیم واز تمام سلاح ها مثل رژیم ورزش دمنوش قرص لاغری جراحی استفاده کردیم تا این دشمن نادبده نتواند باعث ترس مابشود و همین توجه به چاقی هر روز ترس ما را بیشتر میکرد و ما ناخواسته به سمت چاقی پیش میرفتیم.

شاید مقطعی مدتی براین چاقی پیروز میشدیم وترس امون کمتر میشد ولی چون ریشه ایی این ترس را از بین نمی بردیم بعد مدتی هم چاقی بر میگشت و هم ترس از چاقی بیشتر شدت میگرفت.

ترس از لاغر شدن:

خود این این ترس از لاغر شدن یک مانع بسیار بزرگ در ذهن ما ایجاد میکند چون این مانع و یا همان ترمزی است که باعث میشود تمام تلاشهای ما برای لاغر شدن بی نتیجه گردد.

برگردیم به زمانی که در مسیرهای اشتباه برای لاغر شدن بودیم درآن زمان هم ترس از لاغر شدن داشتیم.

  • آیا این رژیم که گرفتم روی من اثر میکنه؟
  • آیا من با این نوع ورزش لاغر میشم ؟
  • آیا من جراحی کنم دوباره چاق نمیشم؟

و هزارتا آیا که پسوند ترسهای درونی ما بود که به شک و دودلی گره خورده بود و در ما وجود داشت وهمین باعث میشد که باور نکنیم لاغر میشویم. چرا چون بارها قبل آن روشهای مشابه اش را استفاده کرده بودیم و لاغر ی ما ماندگار نبود برای همین بیشتر در روش بعدی میترسیدیم.

در لاغری با ذهن راهکار مناسب برای مواجه نشدن با ترس از لاغر شدن چیست؟

اولین چیزی که در راه وروش لاغری ذهن مد نظر باید باشد این است که این روش متفاوت با تمام روشهایی است که در قبل انجام دادیم و باید این موضوع را کاملا برای ذهن خود شرح بدهیم تا ذهن ما قبول کنه که این روش راه بسیار بسیار درستی است.

با بودن در این راه میتوانیم به نتیجه دلخواه برسیم وقتی برای ذهن امون شرح بدیم که مسیر درستی انتخاب کردیم باید باورهای و فرمولهای درست را به جای باورهای اشتباه در ذهن بکاریم تا این فرمولهای مثبت رشد کند و بیشتر ذهن مملو از این فرمولهای مثبت شود تا جایی برای فرمولهای اشتباه باقی نماند در این صورت میتوانیم بر ترس از لاغر نشدن غلبه کنیم چرا چون افکار مثبت در ذهن بیشتر و همین افکار مثبت باعث غلبه بر ترس از لاغر شدن می شود.

چه باوری ترس از لاغر شدن را میتواند در ذهن کمرنگ کند؟

باور ایمان به مسیری که انتخاب کرده ایم وبه درستی این مسیر با تطبیق شواهد مسیر با پیروزی آن مسیر میتوانیم به راحتی بر ترس از لاغر شدن غلبه کنیم باورهایی مثل:

  • لاغر شدن آسانترین کار دنیاست
  • من ایمان دارم که به راحتی مثل آب خوردن در مسیر لاغری با ذهن لاغر میشوم
  • من چه بخوام چه نخوام با تنظیم فرمولهای درستی که در ذهن ام جای میدهم لاغر میشوم
  • من هیچ ترسی از لاغر شدن ندارم چون میدانم وایمان دارم که راهم درست است وصد درصد لاغر میشوم
  • این افکار مثبت کمک میکند تا ترسی از لاغر شدن نداشته باشیم

بیایم دو کره را در ذهن خود تصور کنیم یک کره مثبت یک کره منفی این دو کره باید قابلیت ارتجاعی و کشش هم داشته باشند.

حالا ما بیایم افکار منفی را بیشتر وارد کره منفی کنیم این افکار منفی خودش از ترس ریشه می گیرد و هرچه افکار منفی را بیشتر وارد کره منفی بکنیم این کره به دلیل ارتجاعی بودنش بزرگ و بزرگتر میشود و حجم بیشری را در برمیگرید و کره افکار مثبت در مقایسه با آن کوچک میشود در نتیجه ترس ما به دلیل آن افکار منفی بیشتر میشود.

حالا اگر بیایم عکس آن عمل کنیم در کره مثبت فرمولهای درست و مثبت را پرکنیم افکار مثبت بیشتری را وارد آن کنیم تا این کره بزرگ و بزرگتر شود و کره منفی کوچک بماند حالا چه اتفاقی می افتد به واسطه افکار مثبت که بیشتر در ذهن جای گرفته ترس از لاغر شدن هم از بین میرود و ایمان به لاغر شدن در ما بیشتر می شود.

چرا ترس از چاق شدن باعث چاقی میشه اما ترس از لاغر شدن باعث لاغری نمیشه؟

وقتی فرکانس منفی ارسال می کنیم اتفاقات منفی باعث بروز همان اتفاق میشود خیلی سریعتر از اتفاقات مثبت رخ میدهد چون باور داریم و منتظر آن اتفاق هستم و این فکرها بستگی به اطلاعاتی است که در طی سالها کسب کردیم حالا به صورت تجربه برای خودمان یا تجربه دیگران

فرقی برای ذهن ندارد که این اطلاعات مربوط به چه کسی یا چه چیزی است و این مسیر از قبل در ما بواسطه این اطلاعات در ذهن ما وجود داره برای همین داده است که ما باور و انتظار وقوع افکار منفی را داریم و انباشتگی اطالاعات منفی این انتظار را برای ما بوجود میآورد و ما پاسخ ارسال منفی را از جهان هستی میگیریم
حالا در پروسه چاقی ولاغری هم به همین شکل ذهن عمل میکند و ارسال فرکانس ترس از لاغر شدن مانع لاغری می شود.

چون ما خاطرات و فرمولهای اشتباه را در ذهن ذخیره داریم و از قبل مسیرش در ذهن ما رسم شده ترس از چاقی هم مثل یک اهرم در این زمینه کمک میکند و جاقی را اول در افکار ما بیشتر میکند و بعدش در رفتار ما نشان داده میشود و در آخر جسم ما هم نمایشگر همان افکاری است که ترس از آن داشتیم و دارای یک جسم چاقتر میشویم.

پس این فرمول جدید را یاد بگیریم و وقتی در مسیر لاغری با ذهن هستیم نباید نگران چاقتر شدن باشیم و ترس از چاقتر شدن نداشته باشیم به بدن خود اعتماد کنیم وبه روش لاغری با ذهن اعتماد کنیم و هیچ ترسی از چاق شدن نداشته باشیم

باید فرمولهای چاقی را توسط فرمولهای لاغری جدید که اطلاعات جدیدی برای ماست کم رنگ کنیم تا فرمولهای لاغری پر رنگ شود.

زمانی که از ترس از لاغر شدن داریم چون اطلاعاتی در ذهن ما برای لاغر شدن درست وجود نداشته همیشه توجه ما به چاقی بوده و چاقتر نشدن حالا با تمرینات درست و آموزش صحیح لاغری با ذهن میتوانیم اطلاعات درست به ذهن بدهیم تا دیگر ترسی برای لاغر نشدن وجود نخواهد داشت و به راحتی لاغری را به سمت خود جذب میکنیم

باید توجه به لاغری داشت و اطلاعات صحیح را جمع کنیم تا این اطلاعات در ذهن ذخیره شود و بعد طبق این اطلاعات ذهن نقشه ذهنی خود را براساس لاغر شدن بکشد و جهان هستی پاسخ خوب لاغر شدن را به ما بدهد یاد بگیریم ترس برادر مرگه اگر از چیزی بترسیم هیچ وقت نمیتوانیم آن مانع را در زندگی خود رد کنیم”

نوشته عالی و تاثیرگذار خانم سهیلا از هنرجویان دوره های لاغری با ذهن

از خوندن نظرات شما دوستان خوبم لذت می برم و خوشحالم که در جمعی آگاه و صمیمی حضور دارم

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین اصلاح ترس از لاغر شدن توصیه می شود ابتدا توضیحات مربوط به چگونگی ایجاد ترس از لاغر شدن در ذهن را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش خود درباره ترس از موفقیت را بنویسید و چنانچه در زندگی خود مثال دارید آن را شرح دهید.
  • به نظر شما چرا ذهن ما تمایل زیادی به مرور ترس ها دارد؟
  • ترس از لاغر شدن چگونه در ذهن افراد چاق ایجاد می شود؟
  • چه میزان ترس از لاغر شدن را در خود مشاهده می کنید و اگر مثال درباره اقدام نکردن برای لاغر شدن به خاطر ترس از لاغر شدن داشته اید شرح دهید.
  • به نظر شما ترس از لاغر شدن چگونه مانع لاغری می شود.
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا مانع ترس از لاغر شدن را در ذهن خود اصلاح کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.44 از 45 رای

https://tanasobefekri.net/?p=19497
131 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Mali
      1403/09/08 09:36
      مدت عضویت: 743 روز
      امتیاز کاربر: 8990 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,179 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکیست .

      با گوش دادن به این فایل به عمق ماجرا میشه پی برد.

      اگر اتفاقات خوبی که دوست داریم رقم بخوره ولی رخ نمیده دلیلش اینه که اطلاعات جدیدی که وارد ذهن شده کم هستن و همچنین تازه وارد شدن و هیچ تکرار و اصراری برای اتفاق افتادنشون وجود نداشته اگر خواسته ی من این باشه که ی کار جدید و با حقوق عالی از نظر من مثلا ۴۰ میلیون تومانی گیرم بیاد که خود اون کار هم ی پرستیژ بالایی داشته باشه و به اصطلاح دهان پر کن باشه،اولش که ایده ی این شراط به ذهنم خطور میکنه چون ی فکر جدید و نوپا هست برای ذهن من،تقریبا محال و غیر ممکنه و شاید این افکار بیاد سراغ من که مثلا تو چی در وجود خودت دیدی که فکر میکنی با داشتن ی دیپلم ساده و ی کوچولو هنر ارتباطات میتونی این شغل رو به دست بیاری؟؟یا اینکه ای بابا الان آنقدر اوضاع مملکت و دنیا خراب شده،آنقدر مردم و ملت بی پول شدن که غیر ممکنه که حتی ی شغل فروشندگی با حقوق ده میلیون تومنی هم پیدا کنی،اینها همشون ترس رو به همراه دارن و چون تا قبل از این ایده،من هرجایی دنبال کار با حقوق ده پونزده میلیونی بودم و نتونستم پیدا کنم ی جورایی دلهره و اضطراب دارم که وقتی حقوق پایینش نیست مطمئنأ حقوق بالاش هم پیدا نمیشه،چون من تجربه ی شکست در پیدا کردن شغل دلخواهم داشتم پس در نتیجه این ایده ی جدید هم ممکنه حال منو بد کنه و نذاره فکرای خوب داسته باشم.حالا راه حل چیه؟؟اگر اونچیزی که من از این فایل درک کرده باشم این باشه که باید برای اطلاعات جدیدی که ما به دست آوردیم رو با چشم و دل مثبت بهش نگاه کنیم و مدام با خودمون حرف بزنیم و آرامش پیدا کنیم قطعا بعد از مدتی ذهن منفی بافمون تسلیم میشه و کم رنگ تر میشه و اجازه میده که در طول روز بیشتر تمرکز کنیم تا به نتیجه ی دلخواهمون برسیم.مثلا اینکه به خودم بگم به نظرم و با چیزی که در پیرامونم میبینم،از بعد از کرونا کسب و کارهای جدیدی به وجود اومدن که توی خونه و به راحتی با حقوق بالا میشه کار پیدا کرد مثلا ادمین پیجهای شبکه های مجازی،یا اینکه آنقدر دنیا پیشرفت کرده که نیازی نیست دوره بیفتم توی خیابونها و دنبال کار بگردم هر شبکه ی مجازی رو که توی گوشیم باز کنم ی عالمه سایت کاریابی هست که شغل‌های مختلف متناسب با شرایط منو دارن.با گفتگوی مسالمت آمیز در ذهن خیلی راحت میشه ذهن رو متقاعد کرد برای افکار خوب.

      درباره ی چاقی هم بگم منم گاهی ترس از چاق تر شدن داشتم و همین ی مسئله بیشتر اوقات منو ترغیب می‌کرد که دنبال راهکاری باشم برای کم کردن وزنم که خداروشکر با آشنایی با سایت تناسب فکری خیلی تونستم حالمو خوب نگه دارم و هنوز هم گاهی ترس دوباره چاق شدن توی ذهنم مرور میشه ولی من تمام تلاشمو دارم میکنم که به ذهنم آرامش بدم و براش توضیح بدم که من اینجا هستم،از چیزی نترس من دارم از بیرون تلاش میکنم و تو هم از درون داری تلاش میکنی که بتونیم فرمولهای قبلی بد رو جایگزین فرمولهای درست و صحیح بکنیم،مثلا اینکه من با تکرار این نکته که من اگر اندازه خوردن خودمو بدونم و ناخنک نزنم و ساعت گرسنگی و سیری رو بشناسم به مرور زمان ذهن ناخودآگاه من براش عملی تر میشه که الان نباید چیزی بخوری،باید مراقب بدنت باشی تو لیاقت اینو داری که بدنت روی فرم و سالم باشه،متاسفانه افکار منفی که قبلا خیلی داشتم توی ذهنم می‌میجنبیدن و تکون میخوردن و مدام قلقلک میدادن که ترس رو به جون من مینداختن الان به لطف تمرین‌های اصولی کم رنگ شدن قرار نیست که از بین برن ولی میشه کنترل‌شده کرد،چرا از بین نمیرن؟چون من تحت تاثیر پیرامون هستم و ی حرف منفی جدید ممکنه که ی فکر غالب برای من به وجود بیاره و دوباره روز از نو،پس من باید هر روز برای خودم تکرار حرفهای جدید و مثبت داشته باشم تا بتونم خالق زندگی خودم باشم.چند روز پیش داشتم با همکارام صحبت می‌کردم دیدم چقدر افکارشون با من متفاوته فقط به خاطر اینکه من تونستم تا حدی ترسهامو نسبت به همه چیز کمی کنترل کنم ولی اونها نه،داشتیم درباره ی تغییرات جدید شرکتمون حرف میزدیم و اونا میگفتن این همه شرکت داره خرج میکنه ولی آخرش هم نتیجه ای هم نداره چون تبلیغات نداره،اونا ترس اینو داشتن که شرکت امسال نباشه سال بعد صد در صد ورشکست خواهد شد و جمع میشه ولی من ته ذهنم گفتم به چیا فکر میکنن،چرا انقدر دارن به خودشون استرس وارد میکنن یا به اصطلاح دارن بالا سر قبر خالی گریه میکنن و من بهشون جواب دادم که نه ی تیم حرفه ای داره کارها رو انجام میده و تبلیغات عالی و خوبی قراره براش انجام بدن.پس شدنیه.پس شرکت پیشرفت خواهد کرد.اینها بخشی از ترس‌ها و کنترل کردنهاشون برای من بوده و هست،روزانه اتفاقات خوب و بدی اطرافم میفته که ترسی رو وارد ذهنم میکنه ولی من دارم یاد میگیرم که چطور جلوی ترس‌های واهی رو بگیرم.این منم که تعیین میکنم که چی و چطور اتفاق بیفته.الهی شکر از این آگاهی جدیدم.من ترس لاغر نشدن رو درون خودم کمرنگ کردم چون دارم هر روز تمرین جدیدی رو انجام میدم.من دارم اطلاعات عالی و خوبی رو وارد ذهنم میکنم و خداوند رو کنارم دارم که داره به خوبی منو هدایت میکنه.من و همسرم قراره خونه ی اجاره ای فعلی رو عوض کنیم،در حال حاضر توی منطقه ای هستیم که از نظر آب و هوا خیلی خوبه و خود خونه هم امکانات خوبی داره،ولی اطرافمون چون از شهر دور هست خیلی امکانات عالی نداره،وقتی قرار شد که دنبال ی خونه جدید باشیم همسرم پیشنهاد داد که بریم نزدیک محل کارمون خونه پیدا کنیم وقتی این حرف رو زد من خیلی حالم بد شد و ترس بر من مستولی شد،بعد از چند ساعت به خودم اومدم و با خدا شروع کردم صحبت کردن و خواسته ی موردنظر رو بهش گفتم و بعد هم بهم الهام شد اون منطقه ای که خودم دوست دارم برم برای زندگی رو بگردم شاید شرایط ایده آل ما رو داشته باشم دو سه روزی داشتم میچرخیدم و دیدم چقدر مناسب شرایط ما هست و امروز صبح بدون ترس و دلهره از مخالفت کردن همسرم بهش پیشنهاد دادم که بریم فلان جا و چند تا خونه مناسب شرایط خودمون رو بهش پیشنهاد دادم و در کمال تعجب دیدم میگه آره اتفاقا فلانی هم بهم گفت فلان جا دنبال خونه باش،این حرفو که شنیدم خیلی حسم عالی شد و دیدم چقدر راحت تونستم به خواسته ی خودم دسترسی پیدا کنم و ایجاد آرامش خوبی در وجودم داشت.با شنیدن این فایل متوجه شدم تمام ترس‌ها رو ما با اتفاقات تلخ و بد گذشته مون ایجاد کردیم ما خودمون مسئول تلخی‌های زندگیمون بودیم ولی الان شرایط برای من فرق کرده،من دلم میخواد اونچیزی که خدا بهم میگه رو انجام بدم.میخوام ترس از چاق شدن و ترس از لاغر نشدن رو نداشته باشم.میخوام بگردم افکار خوبی رو که بهم احساس انگیزه و آرامش میده رو پیدا کنم تا بتونم راحت تر و در کمال خونسردی وزن ایده آلم رو به دست بیارم.الهی شکر.

      یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم