0

احساس لاغری خانم حسنی

اندازه متن

سال های زیادی از عمرم را چاق بودم و به خوبی احساس افراد چاق را درک میکنم چون سال ها آن را تجربه کرده ام.

از زمانی که به لطف خدا در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و از انجام تمرینات و مراحل لاغری با ذهن نتایج عالی گرفتم احساسی در من شکل گرفت که برای من جدید بود و البته بسیار لذت بخش.

به قدری از لاغری احساس عالی داشتم که قبل از اینکه تصمیم به آموزشی لاغری با ذهن بگیرم اشتیاق داشتم درباره احساس خوب لاغر شدن برای همه افرادی که اضافه وزن دارند صحبت کنم تا اشتیاق و انگیزه لاغر شدن از طریق ذهن در آنها بیشتر شود.

اشتیاق من برای صحبت کردن درباره احساس خوب لاغری سبب شد که به مسیر آموزش لاغری با ذهن هدایت شوم و از همان روز اول که درباره لاغری با ذهن در گروه تلگرام صحبت کردم به احساس خوبی که در اثر لاغر شدن در ما ایجاد می شود صحبت کردم.

همواره در فایل های آموزشی به این موضوع تاکید کردم که لاغر شدن سرشار از احساس خوب است.

به لطف خدا از زمانی که علاقمندان به لاغری با ذهن از بکارگیری آموزش های لاغری نتایج عالی گرفتند درباره احساس خوب لاغری در نوشته های خود می نوشتند و این احساس عالی را با دیگران به اشتراک می گذاشتند.

هرچه افراد بیشتری نتیجه می گرفتند صحبت درباره احساس خوب لاغر شدن بیشتر می شد و افرادی که تازه با موضوع لاغری با ذهن آشنا می شدند با خواندن نتایج عده بیشتری از شرکت کنندگان اشتیاق و انگیزه بیشتری می گرفتند و با اطمینان از کسب نتیجه عالی قدم در مسیر لاغری با ذهن می گذاشتند.

از سال 93 که مشغول یادگیری و عمل کردن به موضوعات ذهنی هستم، درک کردم که مهمترین موضوع در تغییر شرایط زندگی باور کردن امکان داشتن تغییر کردن است.

یکی از مهمترین دلایلی که افراد چاق نمی توانند لاغر شوند این است که باور ندارند می توانند لاغر شوند.

اگر آموزش های سایت تناسب فکری را دنبال کرده باشید حتما بارها از من شنیده اید که تاکید کرده ام: دلیل اینکه با استفاده از روش های لاغری نتیجه نگرفته ایم این است که این روش ها مسیر صحیح لاغر شدن نیستند.

امروز یک دلیل مهمتر را برای شما فاش می کنم.

ما به این دلیل که “باور نداریم می توانیم لاغر شویم” به مسیرهایی برای لاغر شدن هدایت می شدیم که روش صحیح برای لاغر شدن نبوده اند.

همه افرادی که در وارد سرزمین لاغرها می شوند در شرایطی به این سایت هدایت شده اند که از همه جا ناامید شده بودند و به حالت تسلیم دربرابر چاقی رسیده بودند.

آنها از تلاش برای لاغر شدن خسته شده بودند و در حالت تسلیم شدن از خداوند درخواست راهنمایی (هدایت) کردند و پس از آن به شکل معجزه واری با سایت تناسب فکری آشنا شدند.

داستان های آشنایی اعضای سرزمین لاغرها را می توانید در بخش “داستان هدایت من” مطالعه کنید و از تنوع طریقه آشنایی افراد با سایت تناسب فکری شگفت زده می شوید.

از آنجایی که می دانم دیدن، خواندن و شنیدن احساس لاغری از زبان افرادی که با استفاده از آموزش های سایت تناسب فکری رویای لاغری خود را خلق کرده اند چقدر اهمیت دارد به شکل های مختلف نتایج شرکت کنندگان را برای اطلاع سایرین در بخش های مختلف سایت تناسب فکری قرار داده ام.

در آلبوم شگفتی سازان می توانید تصاویر افرادی که با استفاده از آموزش های سایت تناسب فکری شگفتی ساز شده اند را تماشا کنید.

در بخش داستان هدایت من می توانید با طریق آشنایی افراد با این سایت آشنا شوید و مطمئن شوید که حضور شما در این سایت جز هدایت الهی نمی باشد.

در بخش دیدگاه های هر فایل آموزشی می توانید نوشته های افرادی که مدت هاست از آموزش های سایت تناسب فکری استفاده می کنند را مطالعه کنید و با نگرش و احساس آنها آشنا شوید.

و در این فایل تصویری می توانید نتایج استفاده از آموزش های لاغری با ذهن را از زبان خانم حسنی که یکی از شگفتی سازان لاغری با ذهن می باشد در گفتگویی که به صورت یه هویی و بدون هماهنگی قبلی در لایو اینستاگرام صورت گرفته است را بشنوید و ببینید.

شنیدن توضیحات افرادی که شگفتی ساز شده اند به ما کمک می کند تا طریق صحیح حرکت در مسیر لاغری با ذهن و استفاده از آموزش های لاغری را بهتر درک کنیم.

پیشنهاد می کنم نکات مهم توضیحات خانم حسنی را که به شما کمک میکند به شکل بهتری در مسیر لاغری با ذهن حرکت کرده و شگفتی ساز شوید را در بخش نظرات این صفحه بنویسید تا ضمن درک بهتر طریق صحیح استفاده از آموزشها به همدیگر کمک کنیم تا به شکل بهتری در این مسیر حرکت کنند.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.86 از 21 رای

https://tanasobefekri.net/?p=29514
27 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مری خانمی
      1403/06/21 09:57
      مدت عضویت: 47 روز
      امتیاز کاربر: 2190 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 101 کلمه

      وای من حرفهاشون رو شنیدم اینقدر ذوق کردم که هم لاغر شدن هم اینکه اینقدر حالشون توی زندگی خوبه.  

      خدایا من هم یک روز توی زندگی خودم شگفتی ساز بشم.

      شاید اگه بگم با ۳۲ سال سن احساس پیری می‌کردم بهم بخندین. ولی واقعاً مدتی بود که خیلی افسرده و ناامید شده بودم. بعد تقریباً ۱۶ روز پیش که اومدم توی سایت توی این ۱۶ روز اصلاً نفهمیدم چه جوری زمان گذشت نه فقط بحث لاغری خیلی از فعالیت‌هایی که بهش علاقمند بودم و گذاشته بودم کنار و می‌گفتم حوصله ندارم و دیگه وقت ندارم رو دوباره از سر نو شروع کردم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/18 15:59
      مدت عضویت: 47 روز
      امتیاز کاربر: 2190 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 4 کلمه

      واقعا انگیزه بخش بود 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صفورا عزیزی
      1403/04/12 08:14
      مدت عضویت: 221 روز
      امتیاز کاربر: 5845 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 116 کلمه

      بنام خدای عزیزم وهدایتگرم .

      سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی  با آگاهی های کیهانی ،

      استاد عزیزم خیلی خیلی از شما تشکر میکنم ،

      بابت زحمت های خالصانه در جهت رشد معنوی روش خوب زندگی کردن ،

      فایل لایو با خانم حسنی وصبا خانم نوجوان .که خیلی الهام بخش بود، وسبب شد با خودم فکر کنم که خدای مهربان چقدر من را دوست داره . که هم مدار شما استاد بزرگوار و بچه‌ها ی عضو سایت هستم .

      وبه خودم ‌افتخار کردم واز خدا سپاس گزارم.وتشکر از لطف استاد عطار روشن محترم.ومهربان. اما رمز موفقیت بودن و استمرار داشتن است ..وخسته نشیم ناامید نشین وبقول خانم حسنی باشیم باعشق زندگی کنیم .

      شاد ،سلامت ثروتمند،در دنیا وقیامت باشیم خدا حافظ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طناز .ه
      1403/03/10 23:52
      مدت عضویت: 273 روز
      امتیاز کاربر: 1305 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 160 کلمه

      به نام خدا 

      با سلام خدمت استاد عزیزم 

      من تا الان که هفته پنجم رو تمام کردم همه تمرینها رو مو به مو انجام دادم چه ذهنی چه عملی چه احساسی  و الان اومدم فایلهای شگفت انگیز ها رو ببینم قبلی هارو دیده بودم الان فایل مصاحبه با خانم حسنی رو دیدم لذت بردم دوست داشتم خانم حسنی همش حرف بزنه و من گوش بکنم باور کنید با اون قسمت که گفتن خدا دست من رو گرفته آورده تو ایم مسیر گریه کردم به یاد خودم افتادم که خدای مهربان چقدر من رو دوست داشته من رو تو این مسر اوره انشاله بتونم همه فایلهارو خریداری کنم وبه نتیجه برسم و این مسیر رو به همه نشون بدم به همه بگم دیگه نگران نباشید خانم حسنی افرین بر شما افرین که اینقدر انرژی مثبت داشتید ممنون از حرفهای خوبتون ممنون از اینکه گفتید در این مسر بمونیم به نتیجه می‌رسیم ممنون از استاد عزیزم که زحمت این مصاحبه رو کشیدن ازتون ممنونم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1402/05/09 14:01
      مدت عضویت: 490 روز
      امتیاز کاربر: 12022 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 358 کلمه

      سلام خدمت دوستان گرامی و استاد عزیزم 

      استاد واقعا ازتون ممنونم و نمیدونم چطور و باچه زبانی ازتون تشکر کنم بابت این فایل و چقدر من از این مسئولیت پذیری شما و اشتیاق شما برای آموزش لذت میبرم بخصوص اینکه فرمودین میخوام سرپا بمونین.من به تازگی رسیدم جلسه ۵ دوره ۱۲ گام و واقعا آموزش های این دوره عالی ان من تغییرات در رفتارهای خودمو کاملا متوجه ام حرص و ولعم تو همین مدت بشدت کمتر شده به طور محسوسی کمتر شده و فقط خدا میدونه که  همین کمتر شدن حرص و ولع چقد آرامش ذهنی میاره و بشدت از این بابت خوشحالم و سپاسگذار خدا و شما استاد عزیزم هستم.استاد من حتی بعضی روزا میبینم تک وعده ای شدم و به صورت ناخودآگاه میبینم تمایل دارم که گرسنگی واقعی بهم دست بده بعدا غذا بخورم بار اول که این حالت پیش اومد تعجب کردم که هر وقت قصد میکردم برم صبحانه یا ناهار بخورم میدیدم نه تمایلی نیست در واقع فرمانی از مغز صادر نمیشد برای غذا خوردن و وقتی که واااقعا گرسنه شدم با میل و اشتیاق شام رو بدون حرص و ولع و با آرامش و لذت خوردم و گفتم آرره فرمولای جدید دارن کار میکنن.درست فرمودیدن استمراره که نتیجه میاره،اوایل که دوره و سایر فایلای مرتبط رو شروع کردم به دیدن و شنیدن و انجام تمرینات یکم استرس گرفتم که چطور قراره این آموزش ها تاثیر بذارن از کجا متوجه بشم که فرمول های ذهنی من تغییر کردن اما بعدا بخودم گفتم فقط باید آروم باشم و بدون عجله فقط ادامه بدم ناخودآگاه تاثیرشو میذاره که متوجه شدم بله همینطوره ادامه دادن شرط نتیجه اس .من دیشب یکم نجواهای ذهنم شروع شدن که به محض شروع شدن در حد ۲ الی ۳ دقیقه بود از خدا درخواست کمک کردم و گفتم خدایا اومدن من ب این سایت هدایت خودت بود کمکم کن این نجوا تمام شه که خدا با صدای خیلییی واضح منو به این فایل هدایت کرد و دیدم و واقعا آروم شدم از خانم حسنی عزیزم واقعااا سپاسگذارم بابت اشتیاقی که برای صحبت کردن داشتن و امیدوارم هر جاهستن موفق و موید باشن ممنونم بابت این فایل ارزشمند🙏🏻🌹استاد براتون بهترین هارو آرزو دارم🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1401/10/03 23:47
      مدت عضویت: 891 روز
      امتیاز کاربر: 1008 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 94 کلمه

      سلام 

      ممنون از شما بزرگواران 

      منم ادامه میدم مطمعا از همه جهات شگفتیی ساز میشم 

      اولین باور محدود با دیدن لایو مشترک توی ذهنم اومد اینکه چرا همیشه تو هر کاری فکر میکنم دیگران اول هستن ، و فهمیدم این یه باور محدود کننده اس و منم میتونم تو هر کاری اول باشم هر کاری که دوست دارم 

      چون قدرت ذهن به یک اندازه به ما داده شده ، 

      پس توی لاغری باذهن هم میتونم اول باشم 

      و اما در مورد لایو بگم که خیلی انگیزه بخش بود ، خانوم حسنی عزیز ممنون برای انرژی فوق العاده ای که فرستادی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 23 کلمه

      سلام 

      ممنون از خانوم حسنی بزرگوار برای انرژی عالی که به اشتراک گذاشتن واسه امثال من که تازه اول داهیم واقعا تاثیر گذاره 🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار daryasy41
      1401/01/23 23:52
      مدت عضویت: 1731 روز
      امتیاز کاربر: 1715 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 215 کلمه

      سلام خدمت استاد و همه  ی دوستان 

      واقعا فایل بسیار خوب و آموزنده ایی بود. واقعا اینقدر پر انرژی بود که من در ابتدا گفتم نزدیک ۴۰ دقیقه ویدئو هست چقدر طولانی هست ولی اینقدر جذاب و پر از انرژی مثبت بود که به خودم اومدم دیدم دارید خداحافظی میکنید. این خانم محترم هم خیلی پرانرژی و صورت انرژی مثبتی بورن و حرف هاشون واقعا مثل یک بخاری دل گرم کننده بود. انرژی من رو گه ۱۰۰ برابر کرد. واقعا خداروشکر میکنم که من رو به سایت هدایت کرد و دوباره امروز وقتی حالم بد بود به صورت اتفاقی با این ویدئو خوب و مفید رو به رو شدم و حال دورنی من رو عوض کرد. واقعا فایل ها یه حس خاصی رو در آدم ایجاد میکنه که هیچکس نمیتونه اون رو خراب کنه من همیشه در تولد ها یه گوشه نشسته بودم و از هیکلم و رقص خجالت میکشیدم ولی چند وقت پیش ها وقتی رفتم تولد قبلش هم که یک ماه ایی بود فایل گوش میکردم یعنی به حدی پرانرژی و خوشحال بودم که حد نداره میرقصیدم و عکس میگرفتم همون آدم با همون هیکل بودم ولی خودم رو دوست داشتم از خودم خوشم اومده بود برام مهم نبود دیگران فقط لذت می‌بردم از تولد و خودم فقط ممنونم خدا جونم مرسی استاد عزیزم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6091 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 43 کلمه

        سلام و درود
        از اینکه احساس بهتری دارید خوشحالم
        پذیرفتن خود و لذت بردن از شرایطی که داریم بالاترین سپاسگزاری است.
        حالا اگه برای بهبود شرایط خودمون قدم برداریم دقیقا جهاد در رسیدن به تعالی است.
        این اقدام از طرف خداوند حمایت و هدایت میشه
        موفق باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1400/11/27 06:06
      مدت عضویت: 1530 روز
      امتیاز کاربر: 1017 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 867 کلمه

       فایل احساس لاغری خانم حسنی :

      سلام بر همه هم همسیران مهربانم

      روز چهارشنبه متوجه شدم که پسرم که 4 روزی بود حسابی مریض شده بود، کرونا گرفته است.  همه بهم گفتند که چون در فضای خانه این بیماری پخش شده است، حتماً به تو سرایت میکند.

      من مطمئن بودم که در من چنین باوری وجود ندارد.  روز بعد حالتهای بدتری از پسرم در من، نمودار شد جوری که اصلا نتوانستم جمعه سر کار بروم و یکشنبه جواب تستم که مثبت بود را دریافت کردم.

      من حدود سه روز در خانه به زور راه میرفتم.حتی، توان باز کردن لپ تاپم را نداشتم تا انکه روز دوشنبه حسی بهم گفت که این فایل را تماشا کنم.

      من تمام 40 دقیقه فایل را گریستم و فقط شکر گزاری میکردم، مخصوصا هر چه بیشتر خانم حسنی از حس و حال خوب و عالی خودشون میگفتند، من بیشتر اشکهایم جاری میشد.

      هیچ دلیلی برای بند امدن و یا نیامدن انها نتوانستم پیدا کنم، ولی به کشف جدیدی دست یافتم که در زیر برای شما مطرح میکنم :

      وقتی بیمار میشوی ، دوست داری از دیگران توجه بگیری، چون محبت انها از نظر روانی، تو را خوشحال میکند ، انگار کسی به فکرت است و دوستت دارد.

      ولی وقتی از خودت غافل میشوی و خودت را دوست نداری، همه چیز به نظرت خیلی بد میاید.  ان سه روز ی که نتواستم به سایت سر بزنم، به نظرم برایم 3 هفته ، 3 ماه و یا سه سال گذشت.

      اما فقط زمانی اب نوشیدم که تشنه بودم ، زمانی لقمه به سمت دهانم نزدیک کردم که گرسنه بودم ، زمانی خوابیدم که از شدت تب بیهوش بودم.

      تنها کاری که هر لحظه داشتم، به طور ناخوداگاه انجام میدادم، شکر گزاری بود. به تنها چیزی که فکر میکردم یاد خدا بود، نه اضافه وزنم و نه شکمم و یا چربیهایم، هیچکدام مد نظرم نبودند.

      فقط و فقط و فقط “عشق” در ذهنم بود.  سه روز مرا تبدیل کردی به یک فردی با دید متناسب.  با هر کسی تکستی ، واتس اپی یا ایمیلی چت کردم، همه از مهربانی و دید مثبت من گفتند.

      حتی رییسم یکشنبه شب به اصرار ازم خواست که فردای ان روز باید از خانه کار کنم، چون هنوز جواب تستم نیامده بود.

      من رفتم توی اتاق در عین بی حالی و بی جانی، فقط دعا خواندم و بعد از چند دقیقه جواب تستم را گرفتم و الان تا جمعه میتوانم در خانه استراحت کنم تا دوره بیماری ام تمام شود.

      من این را هزارن بار گفته ام، اما تکرار ان را هم دور از لطف نميدانم.  “زندگی من با یاد خدا و فایل صبحگاهی دوره پیشرفته اغاز میشود و با یاد خدا و فایل شبانگاهی دوره پیشرفته تمام میشود.”

      در ان سه روز که روی شانه های خداوند بودم، دیدم چقدر من دوست داشتنی هستم. چقدر من خوشبخت هستم که در این مسیر هستم ، مسیری که رو به پیشرفت است.

      مسیری که هر روز با دست کشیدن من به چراغ جادو و خواندن ورد تمرینها، ارزوهایم را براورده میکند. من هم مثل خانم حسنی یکسال و نیم است که ساکن این سایت شده ام.

      برای من این سه روز بیماریم خیلی بهم کمک کرد تا دریچه هایی که جلوی چشم ذهنم را تار و تاریک کرده بود، همه بروند کنار و من دنیا را به گونه ای دیگر ببینم.  

      تنها اتفاقی که برای هر کسی پیش میاید، اینکه که ما باید ادامه بدهیم، حالا براي من بعد از این بیماری سخت که هنوز در طی کردنش هستم، ممکن است پیش بیاید، برای فرد دیگری در زمانی ديگر.زمانی که اماده ان هستی، برایت به وقوع میپیوندد.

      هیج چیزتصادفی نیست، بلکه در زمانی که ما امادگی درک ان را داریم، به ما داده میشود و ما از درک ان، اگاه میشویم و خدا به ماان را الهام میکند.

      چیزی که ان سه روز مرا سرپا نگه داشت، سر زدن دوبار ه من به سایت بود. برای همین است که من هم مثل خانم حسنی، هر چه بیشتر مینویسم اشتیاقم بیشتر میشود، مخصوصا برای منکه در محیطی زندگی میکنم که همه چیز به زبان انگلیسی است، بسیار نوشتن فارسی در روزها ی اول سخت بود.

      من از یک جمله فارسی نوشتن شروع کردم. یادمه چقدر فکر میکردم تا بتونم یک جمله بنویسم، ولی الان من هر چه را بخواهم با سرعت باد مینویسم و دوستان به راحتی تصویر تجسم مرا در جلوی چشم خود میبینند.  

      ما همه استعداد داریم، چون استعداد همان تكرار و تمرین است که خداوند بخشنده در وجود تک تک ما به حد زیادی قرار داده است.

      چیزی که من حسش کردم عشق است که به وفور در این دوره ها یافت میشود.  من در اوج بیماری فقط به “عشق” اندیشیدم و تغییر کردم.

      خدا را بی نهایت سپاسگزارم که مرا به این در ک زیاد رساند.  واقعا خانم حسنی بسیار زیبا و شیوا صحبت میکنند که “همه چیز از ذهن است و همه چیز عشق است.”

      منهم دوست دارم که مثل همیشه، از استاد خوبمان تشکر و قدردانی کنم. تمامی سلولهای من با تمام قوا دارنددربرابراین بیماری، در حال حاضر مقاومت میکنند و من دارم این همه قدرت را حس میکنم.

      تشعشعات انرژي مثبت من باعث شد که من در روز ولنتاین با عشق همسر و پسرم را در کنار خودم داشته باشم و اینکه پسر من سلامتی اش را به دست اوردو دوباره توانست به مدرسه برگردد، بهترین هدیه ای برای من بود.

      ممنونم از استاد و خانم محترم حسنی بابت مشارکتشون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6091 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 60 کلمه

        سلام و درود
        از خوندن نوشته شما لذت بردم
        در زندگی شرایط متفاوتی ایجاد می شود اما در نهایت این ما هستیم که باقی می مانیم
        همه چیز می گذرد
        این ما هستیم که از هر صحنه از زندگی با تجربه تر می شویم
        روند پیشرفت و تکامل عالی شما در طی دوره های آموزشی کاملا واضح و تحسین برانگیز است
        منتظر خبرهای عالی شما هستم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریماه فقری
      1400/10/04 01:16
      مدت عضویت: 1398 روز
      امتیاز کاربر: 11870 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 884 کلمه

      من دوروز بود که تمرینات را انجام ندادم و خب اومدم تو این قسمت تا یکم از افکار منفیم کم شه 

      یاد یه چیزی افتادم خب من از بچگی خیلی کتاب میخوندم و شاید هرکتابی که بهش علاقمند میشدم و بارها میخوندم و اصلا هم اهمیتی نداشت که نتیجه اون کتاب تو زندگیم چیه من بخاطر لذت نابش میخوندم خیلی بچه بودم و ذهنم مثل الان شلوغ نبود دقیقا از اواسط کلاس اول که دیکه خوندن رو خوب یادگرفته بودم کتاب خوندن رو شروع کردم علاقم به کتاب خوندن یکم هم باعث شده بود که خیلی بچه ی شلوغی نباشم اکثرا یه گوشه داشتم کتاب میخوندم یا رویا پردازی میکردم و با مدادرنگی هام حرف میزدم هیچوقت فکر نمیکردم اینکارا چه نتیجه ای برام دارن فقط لذت ناب لحظه برام بودن .علاقه ای که به کتاب خوندن داشتم و شاید تمرکزی که کتاب خوندن بهم داده بود باعث شده بود که درسارو هم خیلی راحت میفهمیدم و کتاب درسی هارو هم با همون میزان علاقه میخوندم و انقدر به قول مامانم شیک و راحت میرفتم جلو که الان وقتی فکرشو میکنم شاید تا ۱۲ سالگی مفهومی از امتحان را نمیدونستم من همیشه بلد بودم همیشه خیلی راحت درس میخوندم یکبارشم به این فکر نکرده بودم که قراره با این درس خوندن چه نمره ای بدست بیارم تنها فایده ای که برام داشت این بود که من از سرکلاس بودن و یادگرفتن و کتاب خوندن لذت میبردم و البته کنارش کتابای متفرقه هم میخوندم‌ نمره هام خوب بودند اما هیچوقت لحظه ای به نمره فکر نکرده بودم یادمه کلاس پنجم معلممون صدام زد و گفت از روی این برگه ها نمره ی بچه هارو بخون تا من وارد کنم و من‌هی تشویق معلم رو میخوندم مثلا اسم دوستم رو که میخوند من میگفتم نوشتید افرین یا بسیارخوب مفهوم نمره را نمیدونستم چون هیچوقت بخاطرش دعوا هم نشده بودم بخاطر مشق ننوشتن دعوا شده بودم اما نمره هام همیشه خوب بود خلاصه معلممون به من نشون داد که اون عدد رو بخونم براش اما من حتی از اون موقع به بعد هم لحظه ای درگیر نمره نبودم تماما لذت خالص بود برام درس البته بخاطر همین موضوع تو مدرسه دوستی نداشتم چون الان حس میکنم ارتعاش و فرکانسم از بچه های دیگه مدرسه بالاتر بود من از مدرسه بدم میومد چون همه باهام بد بودند اما با درس حال میکردم 

      همه ی اینارو گفتم که بگم‌کلاس ششم بخاطر همین خوب بودن نمره هام که هیچکدومش هم از قصد نبود مامانم منو گذاشت کلاس تیزهوشان اجبارمم نکرد گفت من میزارمت این کلاس جلسه اول اگه دوست داشتی ادامه بده اقا من از اونجایی که کلاس دوم سوم یه عالمه کتابای علمی اما کودکانه خونده بودم و مطالب سطح عادی کتاب رو بلد بودم وقتی رفتم‌سرکلاس و مطالب جدید معلم برام گفت واقعا شگفت زده شده بودم و با اشتیاق گفتم که من کلاس رو ادامه میدم خلاصه کلاس رو ادامه دادن و علاقه و لذتی که من از سرکلاس و کتاب خوندن میبردم باعث شد من بدون هیچ سختی و تلاش انچنانی تیزهوشان قبول بشم پایه های نتیجه گرایی همون سال ششم که میخاستم تیزهوشان قبول شم توی من بوجود اومد و خلاصه توی مدارس تیزهوشان تبدیل به ستون شدند من دیگه هیچ لذتی از درس نمیبردم تموم فکرم سرکلاس این بود که نکنه یاد نگیرم نکنه اخراج شم و هیچی تموم اون لذت ناب پودر شد هرازگاهی به خودم تو تیزهشان میگفتم کاش هیچوقت درسم‌خوب نبود تا اینجا قبول نمیشدم من دیگه کتاب متفرقه هم نخوندم چون فکر میکردم نمیرسم درس بخونم و وقتم رو میگیره خلاصه که اون در لحظه بودن و عشق به مسیر از من گرفته شد 

      البته بعدش رفتم هنرستان و دنبال علاقم و رشته ی دلخواهم و الان دانشجوام اما هنوز نتیجه گرایی که توی تیزهوشان در من بوجود اومد توی من به قوت زیادی هست و داره توی انجام این دوره اذیتم میکنه

      وقتی خانم حسنی گفتند که بابا فایلتونو گوش کنین استادتون کنارتونه لاغرهم میشین از مسیر لذت ببرین یاد بچگی خودم افتادم‌کتابمو میخوندم درسمم گوش میدادم نمره هم میگرفتم 

      اما الان همش منتظر نتیجه ام اصلا نمیزارم لذتی که میبرم منو هولم بده همش میخام اون لذت در راستای رسیدن به هدفم باشه  لذته بجای اینکه بکشونتم صفحه بعد باعث میشه هی به کتابای نخونده فکر کنم به تعداد صفحات نخونده 

      اما من اینجا میخام به خودم قول بدم همونطور که بچه بودم و از لحظم لذت ناب میبردم این خصلت را توی خودم تقویت کنم و از این به بعد بجای اینکه هی فکر کنم من که به تمرینات توی زندگی واقعی عمل نمیکنم من که کامل همه چی را انجام ندادم و هزارتا دلیل برای نشدن نتیجه بیارم نتیجه را ولش کنم و از تک تک فایلها تک تک کلمات استاد و تک نک لحظه هایی که توی این سایتم لذت ببرم 

      الان این مدلی نیستم اما به خودم قول میدم که هرروز به اون حالت عرفانی بچگیم نزدیک تر بشم و خب نتیجه خودش میاد لازم نیست اصلا مفهومی از نتیجه را در خودم جست و جو کنم مثل زمانی که حتی نمیدونستم این برگه که سرکلاس حل میکنم امتحانه و اون عدد بالای برگه هارو اصلا نمیدیدم الانم میخام نسبت به نتیجه ی لاغری هم همین مدلی رفتار کنم و اصلا نبینم اعداد سایزهارو‌ نبینم تعداد نشدن هارو اصلا کاری با نتیجه نداشته باشم اصلا دنبال نشونه نگردم فقط لذت ببرم من میدونم که دوباره مثل بچگیم به این نقطه میرسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار الهام خضرلو
        1400/10/04 18:04
        مدت عضویت: 1873 روز
        امتیاز کاربر: 22733 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 360 کلمه

        سلام دوست عزیزم

        چقدر نوشته تون جذاب و گیرا بود.خیلی لذت بردم آفرین به کودکی شما چقدر بچه ی عالیی بودین .بله متاسفانه بچه هارو در مدارس اینطور تربیت میکنن. 

        من دو سال پیش پایه ششم درس دادم واقعا این.استرس رو در بچه ها دیدم که میخواستن در ورودی تیزهوشان قبول بشن فکر وذکرشون قبولی.بود واقعا بچه های بااستعداد و هنرمندی بودن ولی به اصرار فشار اولیا ومدیر مدرسه چون مدرسه غیر انتفاعی بود هرروز تحت فشار بودن هیچ کدام از ته دل نمیخواستن برن تیز هوشان .

        نکته مهم این نوشته تون رها کردن نتیجه بود ولذت بردن از مسیر .میدونید من وقتی حالم بد میشه واز نتیجه ناراحت باشم با خودم میگم 

        اصلا گور پدر لاغری من که حالم خوبه آرامم گیرم که نتیجه هم نیاد من که دارم لذت میبرم وشاد زندگی میکنم وترس از آینده دیگه ندارم دوست دارم یک آدم چاق خوشحال و سالم سرحال واروم باشم نه یک چاق استرسی بیمار روانی منفی باف رو مخم باشه اینارو میگم خودم رو راحت میکنم.

        اینقدر آگاهی اینقدر حال خوب اینقدر عشق تو دوره لاغری هست که هوش آدم رو از سر میبره 

        راستش من هفته هشتم هستم همش دوست دارم زود تمام شه دوره برم از اول تکرار کنم  ببیشتر یاد بگیرم حرفه ای بشم تو لاغری الآن این فایل رو گوش میدم چند روزه دیگه میبینم کل مطلب وتمرین یادم رفته باید مثل رانندگی یاد بگیریم که همه چیز در شخصیت ما تغییر کنه ناخودآگاه درست فکر کنیم و عمل کنیم اتوماتیک 

        یک اعتراف کنم من مدتی هست زانوم کمی اسیب دیده پله نمیتونم برم پایین بالا خیلی ناراحت بودم اینقدر این نامیدی در وجودم بود که می‌گفتم دیگه خونه نشین شدم دیگه رویاهام نابود شد همون تمرین نوار زمان منفی تو ذهنم اومدچند روزتو گریه زاری بودم 

        میدونید منفی بافم یادم رفته بود که تو وجودم هست ومنو داره اذیت میکنه تو اون چند روز به خودم اومدم دیدم این منفی بافه که اومده داره منو همش نامید میکنه از خوب شدن پام حساب کار دستم اومد که بابا الهام کجای کاری و انتظار نتیجه هم داری 

        شیطان وجودت رو هم یادت رفته بوده

        خیلی واقعا لذت میبرم وخیلی وقتها حالم خوبه روزها ی بد حالی کم داشتم خداروشکر

        از آشنایی باهاتون خوشحال شدم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فریماه فقری
          1400/10/05 10:08
          مدت عضویت: 1398 روز
          امتیاز کاربر: 11870 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 107 کلمه

          الهام عزیزم از ته دل برای اینکه حالتون خوبه براتون خوشحالم 

          حرف زدن منفی‌باف کاملا طبیعیه و اینکه هرازگاهی میترسیم از نتیجه نگرفتن هم طبیعیه مهم اینه که‌بتونیم خودمون را اروم کنیم که خوشبختانه شما خیلی خوب اینکار را بلدید من هم دوروز بود حالم خیلی بد بود و نمیتونستم‌تمریناتم رو انجام بدم برای همین اومدم توی این بخش و حرفهای کسی که نتیجه گرفته بهم امید داد و باعث شد این نوشته را بنویسم که واقعا بهم نشون داد چرا حالم بده چون همش به نتیجه فکر‌میکنم در صورتیکه اصل در هرچیزی لذت بردن از مسیره 

          خوشحالم که توی این سایت شگفت انگیز باهاتون صحبت کردم 

          ممنونم از پاسختون 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/04/22 20:41
      مدت عضویت: 1847 روز
      امتیاز کاربر: 12756 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 66 کلمه

      سلام خانم حسنی خیلی هیجان دارید و نشان از درستی مسیرتون میده امیدوارم که همیشه موفق باشید واقعا ممنون نکته مهمی رو گفتید ادامه دادن ادامه دادن ادامه دادن

      و اینکه اصلا بهتون نمیاد که ۴۵ سالتون باشه و خیلی جوانتر به نظر میاین فکر میکنم از عجایب دوره است شادی در چشمهاتون خیلی لایوتون عالی بود خیلی حمایتتون فوقالعاده بود و برای من خیلی مفید بود 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فریده حسنی
        1400/08/28 22:57
        مدت عضویت: 1780 روز
        امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 308 کلمه

        سلام خانم منیره عزیز

        ممنون از شما دوست همراهم

        بله درسته من هنوز هم اشتیاق برای ادامه مسیرم دارم چونکه در مسیرهای ذهنی به گنج درونم دست پیدا کردم و میتونم با اقتدار به کمک قدرت های درونیم و حمایت انرژی بینهایت منبع به هدف هام بصورت کاملا قانونمند برسم 

        و وقتیکه به این مسئله پی بردم و درکش کردم محاله بخوام این راه رو رها کنم حتما ادامه میدم تا در من شکل بگیره اون فرمول هاییکه باعث لاغری من میشه ،باعث اعتماد بنفس من میشه ،باعث میشه من بتونم محکم و توانمند از خودم حمایت کنم و شخصیت دیگه ای از خودم آفرینش کنم که هیچ ربطی به گذشته من نداشته باشه 

        اینها تکرار و تمرین نیاز داره که خدارو شکر در من بینهایت پشتکار ،شوق و اشتیاق هست برای ادامه دادن 

        در مورد جوان بودن من هم ،اولین دلیلش اینه که من باورهایی در خودم دارم که همیشه شنیدم و به ما گفتن شما مثل قالی کرمون هستید و روز به روز جوانتر میشید و من اینو پذیرفتم 

        دوم اینکه من خانم بسیار شوخ طبع ، اهل تفریح و رقص و شادی  هستم و به خودم یاد دادم که باید بهم خوش بگذره ،برای همین برای خودم زیاد وقت میذارم ،مثلا ورزش های مورد علاقمو انجام میدم ،کلاس رقص میرم ،مسافرت زیاد میرفتم الان بخاطر شرایط کمتر شده 

        و از زمانیکه با مطالب ذهنی آشنا شدم و از سلول سازی بدنم آگاه شدم متوجه شدم سلول های بدن من همیشه در حال تکثیر و رشد جدید هستن و سلولی پیر بوجود نمیاد این باورهای ماست که مارو پیر میکنن

        و همین تمرینات باعث شده خودمو همیشه جوان و سرحال ببینم ،مثلا دیشب که تولد یکی از اقوام بودیم من تنها کسی بودم‌ که از اول تا آخر مهمونی ساعتها رقصیدم و شادی کردم و این یکی از عادت های قدیمیه در من و خیلی هم راضی م ازش و لذت میبرم 

         ممنون از شما

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار skjoker5858@gmail.com
      1400/04/11 21:45
      مدت عضویت: 1207 روز
      امتیاز کاربر: 9691 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 641 کلمه

      به نام خداوند مهربان 

      سلام و درود خدمت استاد گرامی و دوستان عزیزم 

      فایل بسیار زیبا و آموزنده ای بود 

      خنده های زیبا و دوست داشتنی شما بزرگواران حکایت از راهی داره که پر از شیرینی و لذت است 

      اون چیزی که منو بیشتر از همه جذب کرد لذت و شادی بود ،چیزی فراتر از لاغری ،اون چیزی که من دنبالشم .

      با گوش دادن این فایل یاد گرفتم که مسافری هستم در این دنیا ،یک سفر کوتاه برای رسیدن به ابدیت ،الان ۴۲ کیلومتر از این مسیر رو سپری کردم بدون اینکه از راه سفرم لذت ببرم توی این مسیر سفر فقط غرغر کردم و نق زدم و از درودیوار گله کردم ،همه مقصر بودن جز من ،توی مسیرم فقط دنبال رستوران بودم ،فقط فکر کردم کی بخورم و چی بخورم رو اعصاب خودم بودم و همراهان سفرم تازه وقتی به رستوران رسیدم خوردم و نق زدم از غذا ایراد گرفتم روزهای سختی برای من توی راه سفرم بود سه بار به ایستگاه لاغری رسیدم ولی چون از راه میان بر و سنگلاخ رفتم و همش ناراحت و نگران و عصبی بودم وقتی به ایستگاه رسیدم لذت نبردم و بازم غرزدم، این قدر توی راهم گله کردم و شاکی بودم که نفهمیدم کی رسیدم به کیلومتر ۴۲ الان اینجام به لطف خدا ،الان فهمیدم رسیدن به مقصد مهم نیست ،لذت بردن از مسیر مهم است اگه مسیر لذتی نداشته باشه مقصدم لذت نداره ،درست مثل این میمونه که با ماشینم از راه ناجور خراب و سنگلاخ به زور و فوری خودم رو رسوندم به مقصد، رسیدم ولی در راه اینقدر بهم سخت گذشت خسته و درمانده شدم که زمانی که تو ایستگاه لاغری بودم فقط درمانده بودم از راه و دوباره خسته و ناامید به راهم ادامه دادم 

      اما الان با دیدن این فایل یاد گرفتم لاغری فقط یک ایستگاه شادی توی راه منه ،نه مقصد من 

      حالا می خوام از سفرم لذت ببرم دیگه به رستوران های راه فکر نکنم توی راه آسمون رو ببینم ،دریا ،کوه ،جنگل صدای زیبایی ها را بشنوم با دوستان همراهم بلند بلند بخندم من مطمئنم بالاخره روزی منم به ایستگاه لاغری میرسم اصلا برام مهم نیست فقط می خوام لذت ببرم از همه چی ،حتی از دست اندازهای مسیر به جای نق زدن و میان بر زدن می خوام با درایت دست اندازها رو پشت سر بذارم اگه جایی به سنگی خوردم به جای دور زدن پیاده شم برش دارم و راه رو برای خودم و دیگران باز کنم 

      میدونید به چی فکر کردم گاهی شده توی راه ترافیک سنگینی است و همه باید صبر کنند که راه باز بشه بعضی از راننده ها مثلا زرنگ بازی در میارن از تو خاکی و بیراه میرن جلوی صف ،اما میبینی راننده هایی که تو صف بودند از اون زودتر مسیر رو می گذرانند وقتی فایل رو میدیدم ،فهمیدم من اون راننده ی خلاف کار بودم که با عجله از راه خاکی رفتم جلوی صف ولی گیر کردم و موندم ولی خانم حسنی از اونایی بوده که تو صف مونده حالا از من خیلی جلوتره تازه از اون راننده های غرغرو نبوده که بدوبیراه میگن و دستشون رو بوق میذارن ،از اونایی بوده که تو ترافیک به جای عجله و ناراحتی صدای ضبطشو بلند کرده یک آهنگ شاد گذاشته هم خونده و رقصیده و حال کرده و رسیده تازه از صدای بلند ضبط صوت ماشینش تمام ماشین های اطراف رو هم به وجد آورده 

      منم می خوام اینکارو بکنم لاغری که ایستگاه حتمی مسیر من است ولی مقصد من نیست 

      منم حالا ضبط ماشینم رو بلند می کنم ،می خونم و می رقصم و همراهان و عزیزان اطرافم را شاد و سرحال می کنم توی مسیر من حتما لاغری هست و چیزهای با ارزش تری که امیدوارم منم مثل خانم حسنی بزرگوار و استاد گرامی بهشون برسم 

      با آرزوی بهترین روزها برای همه ی شما عزیزان 

      تشکر ویژه از استاد گرامی بخاطر این همه لطف و محبتی که به ما دارن 🙏🙏

      در امان خدا شاد باشید ❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار منیره.ف
        1400/09/05 22:01
        مدت عضویت: 1847 روز
        امتیاز کاربر: 12756 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 6 کلمه

        ممنونم همیشه شاد و سربلند باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/04/09 18:31
      مدت عضویت: 1203 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 71 کلمه

      سلام
      واقعا لذت بخش و مفید بود استاد کاش چنین لایوهای ادامه داشته باشع تا ما تصویری هم از تجربیات دوستان استفاده کنیم خیلی ممنونم ک وقت میگدارید برا ما منکه خیلی لدت بردم و خیلی درسها اموختم و اشتیاقم و شوقم چن صد برابر شد ک بیشتر فایلها رو ببینم و باورم ریشه دار تر بشه اون بذری ک کاشتم ابیاری کنم ممنون از خانوم حسنی واستاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Narges
      1400/03/29 17:37
      مدت عضویت: 1850 روز
      امتیاز کاربر: 1710 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 161 کلمه

      💝💝💝 به نام خدای مهربان 💝💝💝

       سلام خدمت استاد عزیزم و همراهان دوست داشتنی 😍😍😍 

      استاد من واقعاً از صحبتهای شما و خانم حسنی لذت ببرم خیلی هم حرفهای خودتون عالی بود هم خانم حسنی واقعاً ممنونم خیلی خیلی بیشتر باعث شدید که انگیزه بگیرم برای ادامه دادن و به قول خانم حسنی میلیارد ها بار خدا رو شکر می کنم که من رو به سمت شما هدایت کرد تا کل زندگیمو از نو بسازم و دوباره متولد بشم 😍😍😍 

      خیلی خوشحالم که به من این فرصت داده شده که جز انسانهای خاص باشم و جز اون ۵ درصد انسانهای شگفت انگیز کره ی زمین و واقعاً زبونم قاصره که چطور از لطف و محبت شما و خدای مهربونم سپاسگزاری کنم 😍😍😍 

      استاد فقط می تونم بگم تا آخر عمر مدیون شما و آموزشهای عالیتون هستم و خیلی دلم می خواد که یک روز بتونم محبتهاتون رو جبران کنم برای همین تمام تلاشم رو می کنم که به موفقیتهای بالاتری در زندگیم برسم 🌺🌺🌺 😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6091 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 37 کلمه

        سلام دوست عزیز
        از لطف و محبت شما سپاسگزارم
        ساکنین سرزمین لاغرها انتخاب خداوند هستند برای شگفتی ساز شدن
        برای اینکه با تغییر کردن بهتر زندگی کنند و الگوی مناسبی برای افرادی باشند که هدایت الهی را دریافت نمی کنند.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1400/03/21 17:23
      مدت عضویت: 1344 روز
      امتیاز کاربر: 14088 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 427 کلمه

      بنام خدا 

      سلام به دوستان و استاد عزیز 

      من ۶ ماهه است که در دوره رایگان هستم و با فایلهای رایگان نکات طلایی و دوره صد،گام که تازه شروع کردم و در دوره زندگی با طعم خدا هستم همشون بسیار عالی ،بسیار عالی که از من یه آدم دیگه ساختن من یه بار داستان اشنایی با این سایت نوشتم باز هم میگم چون هر چه جلوتر میرم بیشتر متوجه میشم که فقط هدایت الهی بود و خواست خدا بود که به این سایت معرفی بشم از طریق دوستم اونم چطوری عین کسی که دیدی نخواد بده یه جایی زنجیر ببندی به پاش بعد اونو با زنجیر بکشی و ببری منو دوستم ایطوری بودیم چندین بار تماس گرفت گفت مریم باید حضوری ببینمت که در این مورد صحبت کنیم یه مقداری تلفنی گفت اما من متوجه نشدم چند بار قرار ملاقات گذاشتیم و من نرفتم تا دیگه خبری ازش نشد بعد از دو ماه دوباره قرار گذاشتیم و من به خاطر اینکه از،شرش راحت بشم گفتم بزار برم ردش کنم بره تا اینکه رفتم و صحبت کرد چند فایل به من داد و من همان روز شروع کردم که هنوز تا هنوزه استمرار در این مسیر و هر روز مشتاق تر میشم برای ادامه دادن از شانس من شوهرم باز نشست شد و همش غر میزنه به من همه چی میگه یا میگه خیلی لاغر شدی یا میگه اینا همه دروغن و خلاصه از این حرفها من خیلی خیلی احساسم خوب شده و گاهی که با خودم حرف میزنم و لذت میبرم از این حرف زدن با خودم 

      همسرم میگه تو دیوانه شدی اما گوش من بدهکار نیست و راه خودم را میرم چون خیلی در این مسیر من تغییر کردم ،شادم ،میخندم ،احساسم خوبه امیدوارم که هر چی از خدا بخوام میشه به همسرم هم گفتم یه،روز متوجه میشی که من دیوانه نشدم این اصل زندگی کردن هست که من الان متوجه شدم و دارم لذت میبرم اصلا اینقدر مسیر عالیه که من گاهی یادم میره برا چی وارد شدم متناسب شدن یادم میره چون اینقدر تغییرات در تمام مراحل زندگی زیاده که دوست دارم فریاد بزنم و من همین امروز به طور اتفاقی سری به نکات طلایی زدم و،این مکالمه عالی استاد و،خانم حسنی را دیدم و با شوق فراوان فریاد زدم وای خدای من دوباره استاد فایل جدید گذاشته و کلی با خوشحالی زیاد باز کردم و نگاه کردم و دیدم که چقدر زیبا استاد و خانم حسنی انگار که تو،دل همه ی ما بودن و حرف دل ما را میزدن .

      ممنون استاد و دوست عزیز 

      بعد شنیدن این مکالمه زیبا من کلی مشتاقتر شدم برا ادامه دادن .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حامد نویدی نیا
        1400/03/24 00:21
        مدت عضویت: 1872 روز
        امتیاز کاربر: 4048 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 69 کلمه

        سلام استاد 

        الان تازه دارم بهتر میفهمم خیلی  فرقی نمیکنه که چقدر ما سخت کار میکنیم نمیشه از زمان سبقت گرفت زمان باید بگذره خداوند جهان ماده رو هم به تدریج خلق کرده واسه همین اصلا همین کلمه خلق کردن هم معنای تدریج رو در خودش داره روح اینطور نیست فقط خدا میگه موجود باش و تمام ولی برای خلق ماده باید تکامل طی بشه و به تدریج اتفاق میفته 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/03/19 13:47
      مدت عضویت: 1765 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 825 کلمه

      سلام🙂

      من از این لایو اطلاع نداشتم چند روز قبل توی کامنتها دیدم که با خانم حسنی لایو مشترک گذاشتین دیروز با خودم گفتم باید برم توی پیج ببینم لایو ذخیره شده یا نه و…خلاصه فراموشم شد تا امروز که دیدم توی استوری گذاشتین کلی ذوق کردم اومدم باز کردم صبح یه کم سرعت دانلود پایین بود خیلی طول میکشید تا فایل play بشه بستمش و الان دوباره باز کردم از بس که ذوق داشتم ببینم چی گفتین و خداروشکر با سرعت عالی باز شد و من واقعا لذت بردم از دیدن این فایل فوق العاده

      گفته های ابتدای فایل که اصلا بی نظیر واقعا 

      کلی درس داشت برای من و چقدر منو مشتاقتر کرد که دیدگاهم رو حتما بعد از دیدن فایلها بنویسم چون از یکی دو روزقبل که دوباره دوره صد گام رو شروع کردم ذهنم همش میگه نمیخواد بنویسی و تو که همه رو بلدی برای چی دوباره مینویسی ؟ یا امروز میگفت حالا ببین بچه های دیگه سایت با خودشون میگن حتما  لاغر نشده که دوباره داره تکرار میکنه و….خلاصه ذهن رو که میشناسین از ترفندهای مختلف استفاده میکنه تا از راه بدرت کنه 

      جالبه که وقتی شروع میکنم به نوشتن کلا خاموش میشه و فقط بارش کلمات هست که خود به خود روی کیبورد گوشی جاری میشه

      خیلی وقتها خودم وقتی دکمه ارسال دیدگاه رو میزنم دوباره متنم رو میخونم و واقعا از خوندنش لذت میبرم فرداش هم که میبینم شما تایید کردین و مدال دادین خیییییلی لذت میبرم و با شور و اشتیاق بیشتری ادامه میدم خلاصه که تایید دیدگاه توسط شما خییییییلی به ما هم انگیزه میده یا اگه پاسخ داده باشین که دیگه قشنگ راه رو باز میکنه و ما رو دوباره به مسیر برمیگردونه  که بسیار سپاسگزارم که همراه همیشگی ما هستین🙏🙏🙏🙏

      جاهایی از لایو مشترک من اشک شوق ریختم و جاهایی از اعماق وجودم تایید کردم و جاهایی هم خودم رو همراه کردم و باگهای ذهنی خودم رو بهتر کشف کردم

      منم حدود یکسال و نیمه با شما همراهم و با وجودیکه س

      چند ساله در مسیر آموزش قانون جذب وتغییر زندگیم هستم مواردی رو از شما آموختم که به جرآت میگم خیلی از اساتید دیگه هنوز خودشونم درک درستی ازش ندارن

      مثل عبارات تاکیدی و مفهوم سپاسگزاری و….

      برای من خیلی درس داشت که خانم حسنی که الان خودشون جزئ شگفتی سازان هستن و من بارها عکساشونو دیدم هم مثل من و خیلی از دوستان دیگه باور عجله کردن رو داشتن و دارن هنوز یا منفی باف هم مثل همه ما سراغ ایشون هم اومده و بارها تذکر داده وه پس چرا به سایز ۴۰ یا ۳۸ نرسیدی و…..

      میخوام بگم که منم مثل سایر دوستان و حتی شما مشوقی نداشتم و به قول استاد اتفاقا که آدمهای دور و بر همه ما منفی باف و انرژی منفی هستن و توی اکثر زمینه ها مخصوصا چاقی ما اینقدر حرف و حدیث شنیدیم اینقدر سرزنش شنیدیم اینقدر مقایسه شدیم اینقدر تذکر بهمون دادن حتی از نزدیکترین افراد زندگیمون که اصلا با نا امیدی تمام و با یه دل پر از غصه و بغض با هدایت مخصوص به خودمون با این راه آشنا شدیم .مسیری که به قول شما بقیه ازش خبر ندارن و هرچی پیش میریم لذت بیشتری میبریم از آگاهیهایی وه دریافت میکنیم و باز هم طبق قراری که با استاد ابتدای دوره گذاشتیم که درباره لاغری با ذهن با هیچ کسی حرف نزنیم باز هم یکه وتنها باید مسیر رو پیش بریم با وجودیکه اینهمه نیاز داریم که تشویق بشیم و بالاخره یه نفر بهمون بگه اره انگار کمی جمع و جور تر شدی

      من از بسکه این باز خورد رو از اطرافیانم نمیگیرم وقتی دوستی در کامنتش مینویسه بعد از یه ماه به نفر بهم گفت چقدر لاغر شدی یا مثلا همسرم بهم میگه خانم خوش اندام من …..حسودیم میشه با خودم میگم کاشکی یه نفر هم به من میگفت با اینکه استاد بارها تاکید کردن که منتظر تایید بقیه نباشین فقط ادامه بدینو کاری به نظر مثبت یا منفی بقیه نداشته باشین من هنوز هم این باور نیاز به تایید بقیه رو دارم که گاهی از همسرم میپرسم من لاغر نشدم ؟ ایشونم خیلی ریلکس میگه نه منکه متوجه نمیشم کاری کردی؟؟؟😅

      و من دوباره توی ذوقم میخوره ولی باز هم فرداش میام و فایل گوش میدم و وقتی شروع به نوشتن میکنم اصلا از زمان و مکان جدا میشم 

      تنها امید همه ما دوستان هم مسیر و استادی هست که همیشه در کنارمون حضور دارن و واقعا مایه دلگرمیه  واقعا و از همین جا از همگی بابت حضور گرم و پر رنگ و امید بخششون تشکر میکنم🙏🙏🙏❤❤

      دیدن شما  استادو خانم حسنی ودوستان دیگه و نتایج عالی که گرفتین محصوصا احساسی همه ما رو امیدوار میکنه که این قطعه پازل ادامه دادن خیییبببیلی مهم وموثره و به قول استاد حتی میتونه باعث نزدیک شدن ما به سطح پیامبران و اولیا بشه 😊😊

      بابت آشنایی با سایت تناسب فکری و استاد عطار روشن و همه دوستان هم مسیر بارها و بارها خدا رو شاکرم که دست همه ما ها رو گرفت و هدایتمون کرد خدایی که هرلحظه داره ما رو حمایت هداین و حفاظت میکنه خداجونم شکرتتتتتتتت🙏🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 27 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 10977 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,055 کلمه

                   💖بنام خداوند هدایتگر

      لاغر شدن چه احساسی دارد 

      سلام خدمت استاد عزیز ودوستان هم مسیرم وخانم حسنی عزیز 

      طبق عادت اول از مقاله شروع می کنم 😍

      💕 مهم ترین موضوع در تغییر شرایط زندگی باور کردن امکان داشتن تغییر کردن است 👌

      یکی از مهم ترین دلایلی که افراد چاق نمی توانند لاغر شوند این است که باور ندارند می توانند لاغر شوند

      ما به این دلیل که  باور نداریم می توانیم لاغرشویم  به مسیرهایی برای لاغری هدایت شدیم که روش صحیح برای لاغر شدن نبوده اند 

      🎊پس هدایت ما به این مسیر که صحیح است در درجه اول نشان از باور ماست برای لاغر شدن 

      شنیدن توضیحات افرادی که در سایت تناسب فکری شگفتی ساز شده اند به ما کمک می کند تا طریق صحیح حرکت در مسیر لاغري با ذهن و استفاده ازآموزش های لاغری را بهتر درک کنیم 

      توصیه های استاد در فایل تصویری 💓

      به حرف ودیدگاه اطرافیان اهمیت ندهید فقط در مسیر باشید وادامه بدهید ✔️

      در طول روز از کارهای اضافه بزنید وتمرینات را انجام دهید ✔️

      این روش محدودیت ندارد در هرمکان وهر ساعتی در شبانه روز می شود از آن استفاده کرد ✔️

      ادامه بدین نتیجه می گیرین وقتی فکرت درست بشه فرمول های صحیح ایجاد می شه وزندگیت در تمام جنبه های مختلف تحت تاثیر قرار می گیره✔️

      چرا نباید مرتب وزن کنیم؟ 

      اصلا چرا وزن کنیم؟ ما از روز اول برای این ترازو خریدیم که وزن کنیم وببینم چند کیلو هستیم تا بعد از آن از خودمان مراقبت کنیم چاق تر نشویم ولی به اندازه عمر چاقی هرچند سالی که چاق هستیم ترازو هم با ما بوده نه تنها کمکی نکرده بلکه ما چاق تر هم شدیم بنابرین👈 وسیله ای که به بهانه کمک کردن وارد زندگیمون شده وهیچ کمکی به ما نکرده وبا هر بار نشان دادن وزن بیشتر بیشتر تخریب احساسی شدیم را باید دور بندازیم 

      تجربه من از مرتب وزن کردن واقعا همیشه چاق تر شدن بوده چون واقعا هربار که دیدم وزنم اضافه شده چنان شکستم واحساس خراب شده که تا چند روز حالم خراب وفکرم درگیر بوده وباعث لیز خوردنم در این مسیرم شده والان دیگه هرگز وزن نمی کنم 

      اگر در ابتدا خوب عمل می کنی ولی کم کم انرژی از بین می ره بدون انرژی نداشتی هیجان داشتی 👌

      کاملا درست می گین استاد نمونش خودم هستم وقتی اولین فایل دوره 12 قدم رو دیدم یادمه ساعت ها فقط گوش می دادم تو سایت ثبت نام کردم اونقدر هیجان داشتم که انگار کسی دور وبرم نبود  اصلا دوست نداشتم غذا بخورم تا سه هفته هیجانم فوقلاده بود تا اینکه همسرم از دهنش در رفت وگفت انگار می بینم غذا خوردنت تغییر کرده  خیلی هم لاغر شدی لباس ها به تنت زار می زنه فوری رفتم رو ترازو دیدم سه کیلو کم کردم بعدش دیگه باز برانداز کردن وتوجه به چاقی وادامه داشت تا چند روزی مریض شدم همین باعث شد دوباره از مسیر خارج بشم وفکر غذا برگشت وشوهرم اولین چیزی که بهم گفت  دیدی این راهم مثل بقیه راهها ول کردی😔 اشتباهم اینجا بود بهش گفته بودم رفتم تو سایت همین حرفش باعث شد تا چند وقت فایل هارو خوب گوش ندم  اما برگشتم واین بار جدی تر وبهتر دارم ادامه می دم به لطف خدا 

      واما خانم فریده حسنی نازنین 💓. 

      من همیشه دیدگاه های ایشون رو می خونم واستفاده می کنم اون شب هم که تو لایو دیدمشون واقعا خوشحال شدم حالا هم نکته هایی از صحبت هاشون برداشتم 🤙

      اول اینکه خانم حسنی قبل از ورود به سرزمین لاغر ها شخصیت خودشون یه پیوندهای مثبتی داشته که در موفقیت امروزش ن تاثیر داره 

      1️⃣ایشون در روش های قبلی هم آدم با انگیزه وپر تلاشی بودن 

      2️⃣از عاشقان لاغری بودن از اول 

      3️⃣توی زندگیشون دنبال مشوق وحامی نبودن وهیچ وقت نخواستن کسی هلشون بده برای کاری 

      4️⃣وقتی وارد مسیر لاغری با ذهن شدن به اینکه توسط خداوند هدایت شدن ایمان داشتن وگذشته از اون به حرفهای استاد ایمان داشتن وبدون هیچ مکثی دوره هارو تهیه کردن وشروع کردن با اشتیاق وانگیزه زیاد 

      بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری 🤙

      1️⃣ به هدایت خداوند برای آشنایی با استاد ایمان داشتن وهمچنین به کلام استاد ایمان داشتن وبدون مکث دوره هارو تهیه کردن وشروع کردن 

      2️⃣در طول مسیر خیلی انرژی داشتن واشتیاقشون کم که نشد روز به روز بیشتر هم شد 

      3️⃣باورهای جدیدی جایگزین باورهای قبلی کردن  البته فقط به باورهایی که در فایل گفتن اشاره می کنم 👈باور اینکه رستوران رفتن باعث چاقی می شود در ایشون درست شده.👍

      باور اینکه در سفر حتما وزن اضافه می کنن درست شده 👏

      خیلی از عادت ها در ایشون تغییر کرده مثل 🤙

      پرخوری. خوردن شکلات زیاد 😍

      ومهم ترین بخش صحبت ایشون  این بود که 🤙

      با وجود تقلای ذهن منفی باف ولیز خوردن های راه از تمرین وگوش دادن دست بر نداشتن وهمچنان در مسیر بودن وادامه دادن 👏👏👏👏👏

      خانم حسنی عزیز در ابتدا فقط برای لاغری اونم خیلی سریع با عجله به سایت تناسبی فکری آمدند اما حالا کمترین دستاورد خودشون رو لاغری می دونن 

      شاید در ابتدا فقط برای لاغری بوده اما حالا در تمام جنبه های زندگی متحول شدن وخدارو هزار مرتبه شکر از زندگیشون راضی هستن وخوشحال وشاد زندگی می کنن همون هدفی که خواست خداوند بوده از ابتدای خلقت 

      ♦️هر باوری را که شکستم دیدم قسمتی از بدنم میره تو 😍 عالی بود ✔️

      ❣️انگار سلول های من هوشمند هستند وبه فرمان های من عمل می کنند 

      💕من می توانم خودم بدن خودم رو خلق کنم 

        یکی دیگه از دستاوردهای خانم حسنی از نظر من 

      به دست آوردن اعتماد به نفس خیلی عالی هست 

      اینو بخاطر حضورشون در لایو می گم که بدون هیچ آمادگی جلو اومدن وخیلی عالی صحبت کردن 👏

      خانم حسنی عزیز من اصلا باور نکردم وقتی گفتین 45 ساله هستین  اگر می گفتین 25 ساله بیشتر باور می کردم 😍اینم بدون شک از نتایج حضور در سرزمین لاغرها ست 

      توسیه های خانم حسنی 🤙

      دوستان ادامه بدین در مسیر باشین فقط برای سه ماه دوره وبعد خدا حافظ نباشه این دوره ها واقعا عالی هستن در تمام جنبه های زندگی به شما کمک می کنند بمونید وادمه بدین تا نتیجه رو ببینید 

      وقتی در این فضا بمونید کم کم درچه ها به روی شما باز می شود وبه نور می رسید 🌹🌹🌹🌹🌹

      باید هدف ما از شرکت در این مسیر رسیدن به خود شناسی باشد واین مهم فقط با ادامه دادن محقق می شود✔️

      ادامه دادن رمز موفقیت است ✔️

      استاد در پازل لاغری با ذهن همه چیز را به عهده دارند وفقط یک قطعه از پازل در دست ماست که اگر آن را سر جایش نگذاریم پازل کامل نمی شود این یک قطعه ادامه دادن است 

      💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار amirali2020110@gmail.com
        1400/03/21 18:42
        مدت عضویت: 1344 روز
        امتیاز کاربر: 14088 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 26 کلمه

        بنام خدا 

        دوست عزیز واقعا چه عالی دیدگاه را نوشتی از،خواندنش لذت بردم طوری که انگار یک،بار دیگه فایل را گوش،دادم 

        بهتون تبریک میگم مدال طلا حقتونه 👌

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Shahrbanou
        1401/04/04 00:21
        مدت عضویت: 1554 روز
        امتیاز کاربر: 25871 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 191 کلمه

        خانم  مراد زاده  دوست عزیز  ،خیلی عالی نوشتی  آفرین  استفاده کردم    من بزودی  صحبتای خانم شریعت پناه عزیز و خانم فریده حسنی عزیز  رو تماما  باز نویسی می کنم  تا راز و رمز فکری رفتاری  ایشونو بارها ببینیم  بخونیم و متحول بشیم …مهمترین فاکتور موفقیت در پروسه لاغری با ذهن  خودباوری  و  اعتماد صد  در صد  به فرمایشات  استادمونه   …من همیشه  مثال  بیماری که  خیلی متناسبم هست و برای درمان میره پیش پزشک معالج  که مورد اعتماد صد درصدش هست و ایشون بعد از تجویز دارو در مورد چاق کنندگی  دارو به بیمار هشدار میده  مد نظرم هست  این بیمار به دلیل اعتماد صد درصد که به اون‌پزشک داره  بعد از مدت کوتاهی واقعا چاق میشه   …اینکه هر کی زودتر  بیشتر و بهتر به باوری برسه که  میگه از این دوره بدون رژیم و ورزش میشه لاغر شد و من هم شایستگی و لیاقت دارم از این روش لاغر بشم  این هنرجوی موفقی میشه و خیلی زود عکسش میره در آلبوم شگفتی سازان …اصلا نیازی نیست فکر کنیم حتما باید دوره  تموم بشه تا لاغریمون شروع بشه  فقط باید یادگرفت و باور کرد و ادامه داد   همین 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم