زندگی پر از فراز و نشیب است. گاه در اوج قلههای موفقیت قرار میگیریم و گاه در اعماق تاریکی و ناامیدی فرو میرویم. اما آنچه در این میان اهمیت دارد، مقاومت، تلاش و امید به آینده است.
داستانی که در این ویدیو میخواهم برایتان بازگو کنیم، حکایت تغییر شرایط زندگی از زیر صفر تا بی نهایت است.
سفری که با چالشها و سختیها آغاز میشود، اما با ارادهای پولادین و روحی بلند پروازانه به موفقیت و پیروزی ختم میشود.
شروع از زیر صفر:
شاید در نقطهای از زندگی قرار گرفته باشید که احساس کنید هیچ چیز ندارید. شغل، ثروت، عشق، سلامتی؛ همه چیز را از دست دادهاید و غرق در ناامیدی هستید.
حتی ممکن است در شرایطی باشید که آرزوی شما رسیدن به ثروت و شادی و … نباشد بلکه فقط به این راضی شوید که از شر مسائل و مشکلات رها شده و از زیر صفر به نقطه صفر برسید. اما به یاد داشته باشید که این فقط یک نقطه در مسیر زندگی شماست، نه سرنوشت نهاییتان.
مقاومت و تلاش:
در چنین شرایطی، مهمترین چیز تسلیم نشدن است. باید با تمام وجود تلاش کنید و برای بهبود شرایط زندگیتان بجنگید. به دنبال راه حل باشید، از افراد موفق و باتجربه مشورت بگیرید و از هیچ تلاشی برای رسیدن به اهدافتان دریغ نکنید.
اما به خاطر داشته باشید برای تغییر شرایط از زیر صفر تا بی نهایت، بیشتر از آنچه به تغییر دنیای پیرامون خود مشغول شوید باید به تغییر افکار و نگرش های درون خود توجه کنید.
تمرکز بر دنیای بیرون برای رهایی از زیر صفر شاید برای مقطع کوتاهی نتیجه بخش باشد اما قطعا ماندگار نخواهد بود چرا که شرایط زندگی ما بر اساس افکار و نگرش های درونی مان توسط خداوند جهان هستی تنظیم می شود.

قدرت باور و امید
باور به خودتان و تواناییهایتان گامی اساسی در مسیر تغییر شرایط زندگی است. به یاد داشته باشید که شما لایق بهترینها هستید و میتوانید به هر آنچه که در ذهن دارید برسید. امیدتان را از دست ندهید و با انگیزه و پشتکار به تلاش ادامه دهید.
برای استفاده از قدرت باور برای تغییر شرایط زندگی حتی از زیر صفر باید نسبت به نیروی نهفته در درون خود آگاهی پیدا کنید.
بهترین منبع برای دریافت اشتیاق و انگیزه برای تغییر از زیر صفر منبع بی نهایت خداوند است. خداوند همواره همراه و پشتیبان انسانهاست و برای تغییر شرایط زندگی خود حتی از زیر صفر باید از کمک خداوند استفاده کنید.
منبع بی نهایتی که خود را موظف کرده است همواره انسان ها را هدایت و حمایت می کند. آنچه در مجموعه آموزشی زندگی با کمک خداوند ارائه شده است مرجعی عالی و تاثیر گذار برای شروع تغییر زندگی حتی از زیر صفر می باشد.
استفاده از فرصتها:
در طول مسیر، فرصتهای زیادی برای پیشرفت در مسیر زندگی شما قرار خواهد گرفت. باید ذوق و شوق استفاده از این فرصت ها را در خودتان ایجاد کنید.
شاید آن فرصت ها شما را به خواسته نهایی تان نرسانند ولی قطعا باعث ایجاد تغییر در شرایط فعلی تان خواهند شد و این برای افزایش اشتیاق و انگیزه ادامه دادن و تغییر کردن لازم است.
از اشتباهات خود درس بگیرید و از آنها برای رشد و ارتقای خود بهره ببرید.
بسیاری از افراد از اشتباهات خود به ضرر خودشان استفاده می کنند.
آنها با سرزنش کردن خودشان برای مدت طولانی به دلیل اشتباهی که مرتکب شده اند ذوق و شوق زندگی کردن و خلاقیت ذهن شان را نابود می کنند. این درحالی است که اشتباه کردن جزئی از مسیر زندگی است و نمی توان از آن خلاص شوید.
همه انسان ها در طول زندگی خود بارها مرتکب اشتباه شده اند، اشتباهاتی که حتی منجر به بروز حوادثی تلخ و جبران ناپذیر شده است. اما در زندگی کردن راهی جز اشتباه کردن نیست.
بنابراین باید از این ویژگی دنیای انسانی به شکل صحیح استفاده کرد و از اشتباهات خود برای بهبود روند زندگی کمک بگیریم.

اهمیت تغییر نگرش
یکی از مهمترین کلیدهای تغییر شرایط زندگی، تغییر نگرش است.
به جای تمرکز بر مشکلات و موانع، بر راه حلها و فرصتها تمرکز کنید. با دیدگاهی مثبت به زندگی نگاه کنید و به دنبال خوبیها و زیباییها در دنیای اطرافتان باشید.
متاسفانه با گسترش دنیای ارتباطات انسانها بیشتر از قبل در شرایط مشاهده مسائل و مشکلات زندگی دیگران قرار می گیرند و این به مرور باعث ایجاد یاس و ناامیدی برای زندگی کردن خواهد شد.
مسئولیت اینکه در زندگی روزمره به چه چیزی توجه کنید بر عهده شخص شماست. اینکه انتظار داشته باشید جهان در تمام ابعاد به آن شکلی که شما دوست دارید تغییر پیدا کند تا آن وقت شما بتوانید با آرامش خیال زندگی کنید رؤیایی است که قرن هاست در ذهن بشر ایجاد شده است، اما هرگز محقق نخواهد شد.
هر انسانی بنا به افکار و نگرش هایی که درباره خود و شرایط زندگی در ذهنش ایجاد می کند شرایط و موقعیت هایی را در دنیای مادی به سمت خویش جذب می کند و از آنجا که خداوند و جهان مادی قابلیت ایجاد بی نهایت شرایط و موقعیت برای انسانها را دارد بنابراین هرگز در شرایطی قرار نخواهیم گرفت که همه انسانها در صلح و آرامش و در بهترین شرایط زندگی کنند.
چون من، شما و دیگران بر نگرش و افکار یکدیگر تسلط و دسترسی نداریم و نمی توانیم شرایطی را که دوست داریم تجربه کنیم به شکل افکار و نگرش در ذهن یکدیگر ایجاد کنیم.
نتیجهگیری
تغییر شرایط زندگی از زیر صفر تا بی نهایت شاید به ظاهر فرایندی دشوار و غیرممکن به نظر برسد، اما قطعا اینگونه نیست.
با عزمی راسخ، روحی بلند پروازانه و اندکی ذوق و شوق برای زندگی کردن میتوانید به هر آنچه که در ذهن دارید برسید و زندگی شاد و موفقی برای خودتان رقم بزنید.
به یاد داشته باشید که موفقیت یک سفر است، نه یک مقصد، پس از هر بار زمین خوردن ناامید نشوید و با قدرت به مسیرتان ادامه دهید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.47 از 91 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
با سلام الویت من در زندگی داشتن احساس خوب و بالا بردن سطح اگاهی ام است
استاد انشالله همیشه بهترین کادوها را بگیرید و زندگی تون همیشه پر از عشق و شادی باشه شما لیاقت بهترینها رو دارین شما باعث شدین زندگی خیلی ها تغییر کنه
ما انسان ها همیشه میخواهیم برای براورده شدن خواسته هامون به خدا راه نشون بدیم در صورتی که خدا از بهترین راهها و در بهترین زمان خواسته ما رو اجابت میکنه من واقعا از خدا خواسته ام برای رهایی از اضافه وزن یه راهی بهم نشون بده و خیلی تصادفی به این مسیر هدایت شدم پس برای خدا راه انتخاب نکنیم
با کار کردن روی ذهن خودمون میتونیم در تمام جنبه های زندگی مون تغییر بوجود بیاریم خودمون که ساخته بشیم به دلیل فرکانس ها و افکار مون بقیه هم تغییر کرده اند و من این تغییر را در همسر م به وضوح دارم میبینم. تمرکز را باید برای تغییر خودمون بگذاریم نه تغییر دیگران جهان در درون ماست تغییر من باعث تغییر خانواده ام و سپس افراد دیگر خواهد شد نگرش من تاثیر ی در تمام جنبه های زندگی ام خواهد گذاشت
همسر من بسیار زود رنج بود ولی الان به طرز شگفت انگیز ی این عادتش تموم شده چونکه من زود رنجی را از درون خودم پاک کردم
من با فرکانس و انرژی خودم خواسته ام را به خداوند عرضه میکنم و خداوند به بهترین شیوه منو به خواسته ام خواهد رساند من با پیگیر ی مطالب با فرستاد ن انرژی های خوب به جهان هستی خواسته ام را از خداوند میطلبم
بدنبال هر چیزی که باشی بدستش خواهی اورد پس باید مراقب افکار رفتار و کلام خودمون باشیم
ما همیشه میخواهیم تقصیر رو به گردن بقیه بیندازیم من هم قبلا همین اخلاق را داشتم ولی از زمانی که در این مسیر قرار گرفته ام مسولیت همه چی را پذیرفته ام و هیچ کس مقصر نیست تنها خودم هستم که باعث و بانی این شرایط شده ام پس پذیرفتم و رها کردم و خیلی مراقب کلام افکار و رفتارم هستم و ذهنم را هر روز پر از اگاهی میکنم و اماده و پذیرای تغییرات در زندگی ام هستم
خدایا شکرت که در مسیر صحیح قرار دارم
سلام به استاد عزیز،واقعا صحبت هاتون عالیه من همیشه از صحبت های خوبتون انرژ
ی مثبت میگیرم ،خدا بهتون قوت بده ،ممنون
سلام استاد
این فایل بسیار اموزنده است . استاد دوباره به خاطر گرفتن هدیه از همسرتان و تغییر باورهای شما برای جذب اتفاقات خوب درزندگی تبریگ میگویم
نا وقتی خواسته باشیم از زیر صفر تا بیهایت را تجربه کنیم باید چند الگو را دراین مسیر انجام دهیم تا به نتایج عالی برسیم
۱- مقاومت و تلاش : یعنی برای بهبود شرایط زندگی خود بجنگیم و با تغییر نگرش و الگوهای ذهنی انها را تغییر دهیم
۲- قدرت باور و اعتقادات در ذهن و امید به انها : باور به خودمان و توانای هایمان که گامی اساسی در مسیر تغییر زندگی است و باید بدانیم بالاترین و قدرتمندترین منبع دراین مسیر خداوند متعال است که به ما برای این تغییرات کمک میکند
۳- استفاده از فرصت ها : باید از فرصت ها برای ارتقاء و رشد خود بهره بگیریم تا پل موفقیت برای ما شوند
یکی از مهمترین کلیدهای تغییر شرایط زندگی درما تغییر نگرش ما است که وقتی نگرش خود را نسبت به چیزها و دیگران تغییر دهیم خود به خود جهان ان تغییرات را انجام میدهد و دقیقا با ذهن و افکار ما همسو می شود و اتفاقات مشابه را درسرراه ما قرار میدهد
استاد همسر من هم زیاد به نقطه جذب متعقد نیست ولی همیشه این عقیده را دارد که نباید برای گذشتها افسوس خورد و باید درزمان حال بهترین زندگی و شادی را داشته باشی و از زندگی لذت ببری من بارها به خودم گفتم او دقیقا با این تفکر همان قانون جذب را به روشی دیگر درزندگی برای خودش تجربه میکند چون نقطه جذب بیشترین کانون توجه اش احساس خوب و درزمان حال زندگی کردن است
چندین سال است که همسرم دوست دارد صاحب ماشین بنز تک شود و خدارا شکر یک ماهی است که با دوستش شریک شد و ان را خرید و جالبه من حدود ۵ ماه است که عکس ماشین بنز را به یخچال زدم و به همسرم میگفتم هروقت صبح زود بیدار شدی وان را روی درب یخچال دیدی بگو خدایا من این ماشین را میخواهم و ان را برایم جور کن . استاد دقیقا رنگ و شکل ماشین الان او با رنگ و شکل عکس ماشین روی یخچال ما دقیقا یکی است و امروز اولین روزکاری او است و بسیار خوشحال که این ارزوی او براورده شده است
و من هرروز صبح بعد از نماز صبح این عبارت تاکیدی را تکرار میکنم
من منتظر خبرهای عالی هستم ۳۲۳
خدایا شادی و ثروت را درزندگی من زیاد کن ۲۲۲ بار
خداوند روزی رسان بی حساب است ۴۳۱ بار
و به نظر خودم با تکرار این جملات احساس شاد و بسیار خوبی را درزندگی روزمره دارم وافکار منفی کمتری را درذهنم تکرار میکنم و تا الان چندین خبر شاد و مسرت بخش را در این هفته شنیدم و پول بسیار خوبی هم به من رسیده و دقیقا اینها برمیگردد به تغییر افکار من نسبت به نعمت های خداوند , و ایمان به تغییر اتفاقات در زندگی من توسط خداوند متعال چون موفقیت یک سفر است نه یک مقصد پس هربار با اتفاق خوب ما به مقصد خود نزدیکتر میشویم
سلام خدمت استاد عطارروشن و هم مسیران عزیز
تصمیم گرفتم باورهامو قوی کنم تا بتونم به آنچه میخواهم برسم.
از خداوند خواستم که راهی بهم نشان بده
“ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده “
حالا که به این مسیر هدایت شدم
میخواهم بیشترین بهره رو ببرم
من باور دارم …… در راه متناسب شدن …
من در مسیر موفقیت قرار دارم.
من درمسیر پیشرفت هستم.
من در مسیر خیر و برکت و سلامتی هستم.
من در مسیر سعادت و بهشت متناسب شدن هستم.
من در مسیر بهترین ها ی آموزش متناسب شدن هستم.
.من در مسیر عشق و تناسب اندام اصولی و پایدار هستم.
من در مسیر خوشبختی و متناسب شدن هستم.
من در مسیر خوشحالی و متناسب شدن هستم.
مسیر من زیباست و از مسیر لدت میبرم تا به مقصد و بهشت متناسب شدن برسم.
در این مسیر ذهن من پاکسازی میشود و مرا به سمت ذهن متناسب شدن اصولی و پایدار هدایت میکند.
من در این مسیر خوشحالترینم چون به آرزوی سلامتی کامل و موفقیت و عافیت و تناسب اندام میرسم و متناسب میمانم🥰
خدایا شکرررررت برای وجود خودت ♥️ و اینکه هروقت میخوانیم ت هستی و راه نشانمان میدهی ♥️
خدایا شکرت برای وجود مسیری که پیش راهم گذاشتی
و
خدایا شکرت برای انرژی که در این مسیر همراهم هست
و
خدایا شکرت برای سلامتی و خوشحالی استادعزیز و هم مسیرانم در این مسیر زیبا 🥰🙏🏻🌹
۱۴۰۳/۱۱/۲۹
سلام براستاد گرامی وهمه هم مسیران
نکته طلایی که یادگرفتم و شما اطمینان میدهید که درصورت تغییر خودمان حتما اطرافیانمان وکلا جهانمان تغییر خواهد کرد
فایل ونوشته ها ی آن سراسر امیدوشوق است واشتیاق به زندگی
خداروشکر که هدایت شدم به این محتوی ها یی که درمسیرموفقیت ورسیدن به خواسته هایم میباشد
ومن اینجایم که هرروز وماه وسال پیشرفت کنم
به نام خلاقی بی همتایی هستی خدای بخشنده مهربان
سلامب استاد عطار روشن وهمه دوستان
به شکر خدا من دترمدوره زندکی با ادره خدا رولرای باره دوم انجام میدم این بار کلی تعبیر خوب با درک امروزم دارم اونمسبر ذو ژب میکنموجالب هست انکاراصلا من این دروه رو ندیدم یا خیای اگاهینافص وکمی ازش دارم جون هم زمان با دوره ورد به سرزمین لاغرها هم زمان سد اون زمان انقدر فرمولهای شلوغ تو ذهنم هنور کم رنگ نشده بود بعضی مژلب روتا خدود کم فهنیدمولی این بتره دارم اول با تمرمز ویاداشت برذاری می کنم شبفب اول یادداستم رومرور کردموفایل ۱۹ و۲۰ زو با دقت خوب کار مردمدیدمچقدرحای کار داره وبه زمام نیازهست که بتوانم ان همه تغیبررو به شکل کامل انجام بدم
رسیدم به خود بزرک بینی وکلی نمونه درخودن داشتم به کلی روکم رنگ کردم دیدمولی کامل نشده و بایدبیشتر بشه شبدخترم با دامادم صحبت داستن به شکل ناهواسته تو صخبتش به یی مورد اشاره کرد توبخش یاد گیری که اون کل بر نامه داره ولب همه گذاسته که اول حتما لاغر بشه ولد انحام بده وتو صحبتش به اینمورد اشاره کرد کهماکان عحله نداره منتظر هیت ولی داذه کاره میکنه منتغاوت خودمبا دخنرکله من ثابت سد که منهنور نتیجه خیای زباد نکرغتمولب برعیمنتیجه خیای شور سوق علافه استمرارتمرین عمل کرد دارم که امروز و لبست عمل کرد تو هفته کذشته از ۲۱ روزاز ۹۰روز رو برای دوره اصلاح پرخوری واشتها فرستادم اول خدا رو شکرکردم که ۳ هفته بهتری رو داشتم که افکارم توبخش ارامنر به پیش رفته تازه به خودم قول دادم توابن هفته با کم شدن اشتباهتم یشترشدن عمل کرد خوبم باشه
وفتی منلرای باره دوم شروع مارم تولخش زندکی با ارده خدا رو شروع کردماولین فکر همین دریافت کادو از انجام دوباره این مسیر بود وفتی که فمرمیکرذماول توکل کردم له هدا وهرجیری که تهبه بشه بی شک لازم من هستذ که برامتهبه بشه وفبول با حس خوب روبراش گزاشتم
دو هفته پبس همسرم میهوایت با پسرم برای خردی جای سازه برفی مم فقط،بهش گفتمدو تا قابلمه دمدستی وبا چنند دست لیوان نیاز دارم ان رفت با پسرم وفتی انها رفتن گفتکای کاش،کفته بودمستی بخره بازم گفتم اجازه بدمدسری بد اگه خواست بره به یادش می اندازم
وفتی پسرم با همسرم امدن منزل من تواشپز خونه بودمدیدم هی پسرم وسایل میاره تو پزاریی وفتی نگاه کرد جندین کارتون بزرک کوچم روی هم تو پزاریی بود اول جشم افتاد به بسته لیوان گفتم ازاین شروع کنم به باز کردن وفتی لیوانها که همسرم خرید بود دبد بهش کفتم کلک خیلی خوشکل پسند کرذی افرین خنده از سر نشاط کرد هی اسرا که اون بسته بازکن پفتی بسته دستم کرفتم بهش کفتم سینی هست همسرن تعحب مرد مه جژپر در بسته بازنکرذم رپی بسته هیجنسانی وعمسی نیست من قادر به تسخیص سدن اره دپتا سبنی زیبا تودوتا سایز تهیه مرده بود بد رفتم سراغ جای ستزه اون زیبا خوشکل بود ورسیدم به کارتون ۱۵ پارجه سرپیس قابلمه هی پسرم به من کیداد من دپنه به دونه بار میمرذم ساد میشدم مم بهش کفتم دوتا فبلنه تازه انتطار خرید همون دوتا رو نداشتم توافکارم این بود که شاید فقط،چای سازه تهیه کنه این وسایل دیگه اصلا انتطارش نداشتم اث به این تعداد به این زیادی هی کارتنها رو باز کردم دورم پر شد بود ازکارتون خای وسایل که ازکارتون خارح میشد تو افکارم اول ازخداوند تشکر کردم که زمان نداد من تازه فکر کنم فایل ۱۰ از این دره ۴۹ فابل نزاشت فوری زود کادویی من فرستاد اینم به این میزان وبا ابن دفت که تو افکار من نبود
برای بسیار لذت بخش بود با خنده شادی ابراز محبت ازهمسرم تشکر کردم اون خیلی خو شحال شد که من من خردیش رو دوست داشتم وفتی فرزنذانم متوجه شدن کلی خندبد به من تبریک کفتن دارمشون ومن فردا کلی ظرف که خراب بود تو پلاستک کرده دادم ازخونه بیرون از فردا از همین ظرفهای که همسرم تهیه کرده شروع به استفاده کردم جرا من خودم لایق بهترنه پیدا کردم وازبهترینها وسایل باید بهر ببرم برای لذت از معدن ثروت دارایی خداوند عزیزم یکی از ۷ خصوصیش همین کسترش هستکه تو حهان هست رشت و کسترش تومنزل من امده پس نیاز نیست مثل سابق بزار برای زمانی کهمهمان مییاد ازش استفاده کنم خودمو فرزندانم وبخصوص همسرم استفاده کنیم وکیف نعمت خدایی خلاق رو ببریم
خدا پشت وپناهتوت یا حق حق نکه دارتون
سلام دوستان. وقتی سعی کنیم خودمون رو تغییر بدیم اطرافیان و محیط هم با ما تغییر میکنند . وقتی مشکل پیش میاد تمرکزت روی مشکل نباشه روی راه حل مشکل باشه و خیلی کارها میشه کرد نباید خودمون رو محدود به انجام کار خاصی بکنیم و بپذیریم کارهای زیادی میشه انجام داد وقتی از چند فکر کمک بگیری خیلی راه حل میتونی داشته باشید . من ایمان دارم که ذهن وافکار ما خالق زندگی ما هستند پس ذهنت رو زیبا کن تا زندگی زیبا داشته باشی و به داشته هات فکر کن و انگیزه بگیر برو جلو نترس موفقیت پیش روی توست تو زیبا ترین مخلوق خداوند در زمین هستی . ادامه بده.
جه زیبا گفتید استاد . موفقیت یک سفر است نه یک مقصد. یا گرفتم که سفرم را در مسیر درست هدامه بدهم و اگر هم مشکلی پیش آمد باید دنبال راه حلش باشم نباید به بن بست فکر کنم یا راهی باید پیدا کنم و یا راهی بسازم .بن بست بی بنبست.
به نام خدای بزرگ و مهربانم
با سپاس از استاد عزیزم
خدایا شکرت که یک دری دیگر برای من باز کردی خدایا ازت ممنونم من رو داری به آرزوهام میرسونی
من تجربه عوض کردن داشتم در مورد خیلی چیزها ولی بی اهمیت بودیم فکر نکردیم که این توانایی رو داشتیم و چون اعتماد به نفس نداشتیم برامون مورد توجه قرار نگرفته
استاد با صحبتهای شما امیدوار شدم و به خودم این اطمینان میدم که میتونم اطرافیانم رو تغییر بدم
انشاله بتونم به آرزوهام برسم که قطعا میرسم و میتونم روی فرزندانم و همسرم تاثیر بزارم و زندگی خودم رو که خیلی دوسش دارم رو بتونم بهتر کنم من الان زندگی خودم رو خیلی دوست دارم ولی همسرم همیشه نا امید میشه و حرفهای منفی میزنه و زود شکست رو میپذیرم دوست دارم روی اون خیلی تاثیر بزارم
خیلی خوشحال شدم زندگی شما به این مرحله رسید الهی شکر واقعا خوشحال کننده هست و آدم لذت میبره میبینه زندگی کسی تا ابن حد تغییر کرده انشاله همیشه کنار هم شاد باشید
خدایا منرو در این مسیر کمک کن تا بتونم تغییرات مثبت در زندگیم ایجاد کنم هرچند قبلا هم ایجاد کردم و آدم توانمندی هستم ولی اعتماد به نفس نداشتم انشاله بتونم روی این موضوع هم تاثیر بزارم
خدایا ممنونم
خدا رو شکر
دیدن و شنیدن در مورد رضایت دیگران از زندگیشان خیلی لذت بخش و خدا رو شکر بابت روابط خوب شما دو عزیز در ازدواج ،اون هم در دور و زمونه ای که خیلیا از شرایط ،روابط تالان هستند .
شنیدن این رضایت ها این تغییرات خیلی امید بخشه و امیدوارم هر روز بهتر و بهتر بشه رابطتون.
وقتی در مورد ۱۰ ۱۲ سال پیش زندگیتون صحبت می کنید و تفاوتش رو با الان می بینم بیشتر ترغیب میشم که مطالب سایت رو دنبال کنم .
چند روزه واقعا احتیاج داشتم به یه تلنگر و اولین کار اومدم توی سایت و دنبال مطالبی غیر از لاغری گشتم تا بتونم خودم رو ازین طریق آروم کنم.
خیلی دوست دارم تغییر کنم ،تغییرات اساسی که کلا مسیر زندگی خودم خانوادم عوض بشه اما نمیدونم چرا هنوز حس ناکامی دارم .
گاهی اوقات امیدوارم ،بی خیالم ،خوشحالم ، راضی و شاکرم اما انگار همه اینها موقتیه و اصل وجود من نیست ،اصل وجود من یه افسرده و عصبی درون گراست که از خوشحالی و امیدواری خسته میشه و اصرار داره خودش رو سریع برگرده به لاک خودش .
هی سعی می کنم بنویسم ،دوره پاکسازی روحی انجام بدم اما خسته میشم.
شاید مشکلم همون عجله گردنه باشه که باعث شده توقعم بره بالا !
هر چی که هست اومدم اینجا تا حال خودم رو خوب کنم چون تغییری که کردم همینه که میدونم نباید نشینم تا یکی دیگه بیاد و حالم رو بهتر کنه ،خودم باید دست به کار بشم .
امیدوارم بتونم افکار منفی که مدام وارد ذهنم میشه رو کنترل کنم
سلام استاد گرامی
من دقیقا همین تجربه سما رو در خانواده به دست آورده ام کاملا درسته خودم این گفته هلی شما رو در مورد همسر وفرزندانم تجربه کرده ام وهم اکنون هم همینطور هست رفتار اعضای خانواده وکلا مسیر زندگی کاملا تغییر مثبت کرده همینطوره
نه تنها خانواده بلکه در تمام جنبه های زندگی
بنام خداوند بخشنده و مهربان.سلام خدمت استاد گرامی و همراهان سایت تناسب فکری .
تشکر از زحمات شما استاد صادق که ما را جزء افراد خانواده خودتان میدانید. این فایل را دو بار گوش دادم . وخیلی درس داره مثل اینکه امید داشتن .ونشانه اش حال خوب داشتن است .وادا مه دادن و انجام تمرینات . درس دیگرش که خدا درخواست های مارا میداند واسان برآورده.میکند . این شنیدم که خدا از جاییکه فکرش را نمی کنید روزی شما را میرساند.انشاالله آرامش را روزی همه مان بکنه. من خیلی وقت ها به بن بست میرسم .نجوا زیاد دارم . گاهی از مقایسه خودم با افرادی که کمتر تلاش میکنند برای تغییر کردن .یا راحت میگیرند زندگی را . خودشان را زیادتر دوست دارند زندگی بیشتر بر وفق مراد است.
خداوند عزیز قسمت میدم به این روز پنجشنبه از ماه ذالقده من ودر مسیر توحید و تغییر کمک کن و حال دلم را خوب کن .خدایا شکرت
به نام خداوند معجزه ها
من مجردم و مسائل روابط ندارم اما با خانوادهام مشکل زیاد دارم به حدی که میگم زودتر برم یا مهاجرت کنم
مشکل مالی داریم از ابتدای زندگی والدینم مشکل مالی بوده هردو شاغل هستند و بعد از سالها زندگی متوسط و خوبی برامون فراهم کردن اما متاسفانه باور ندارن که میشه زندگی خیلی بهتری نسبت به الان داشت اگر درخواست خرید چیز بزرگی ازشون داشته باشم قطعا نمیگم چون ته دلم میگم باید قانع باشم ، قناعت تو خانواده ما زیاد هست ولی من نمیخوام قانع باشم چون معتقدم اگر بیشتر بخوای بیشتر دستت میاد ، مادر و پدرم سختی زیادی برای زندگی کشیدن و معتقدم لیاقتی بیشتر از این حرفا رو دارن خیلی دوست دارم خودم کار کنم و کمک هزینه باشم اما شرایط بر وفق مرادم نیست .
خلاصه بخوام بگم ، استاد من مثل جوونای امروزی که دنبال آیفون آخرین مدل و بهترین لباس و آرایش هستند من نیستم من پیشرفت خانوادهام میخوام پیشرفت شغلی برای خودم ثروت بیشتر برای خانوادهام .
متاسفانه خانواده من هیچ اعتقادی به قانون جذب و تغییر زندگی با ذهن و این حرفا ندارن و فکر میکنن هرچقدر تلاش بیشتری کنن بیشتر بدست میارن اما چندین ساله شرایط یکنواخته یا حالت صعودی کند داره هروز با خودم میگم خدایا چرا ما ؟ خدایا چرا چرا همیشه میگن قانع باش به چیزی که داری درسته آدم باید قدر چیزایی که داره رو بدونه و خیلیا هستن همین چیزا هم ندارن اما اونایی که بالان چی؟ بهترین خونه و ماشین دارن چی؟ چرا ما نه؟ . امیدوارم بعد مطالب و دوره های تغییر زندگی شما تغییری بزرگ و خوب در زندگیمون شکل بگیره تغییری که سالیان آرزوی والدینم بوده و هست.
من به قدرت خدا باور دارم که منو به اینجا هدایت کرده .میدونین استاد اگر من باعث پیشرفتی در خانوادهام بشم اسمشو میزارم معجزه ، معجزهای که شما واسطه بودین از سمت خدا به ما هدایت شده.
️
با سلام ودرود خدمت استاد عزیز وهمراهانگرامی
استاد چقد زوق کردم از روابطتان وعشقتون پایدار باشید وسلامت ودر کنار فرزندانتان صدها سال خوب وخوشی زندگی کنید ..
استاد من هم دقیقا رو زای اول ازدواجم همین طوری فکر میکردم ..میگفتم مگه من چه گناهی کردم که این فرد سر راهم قرار گرفت ..خلاصه هزار آن فراز ونشیب وآشنا شدت با مسیر تغییر وراهی که باید بهش هدایت میشدم
یعنی من فهمیدم که این مشکلات پیش میاد تا ما به خودمون وخدای درونمون برگردیم وبه جای غر زدن
به اصلاح وحل مساله فکر کنیم
خلاصه فهمیدم اونوکه باید تغییر کنه منم نه همسرم
دیگه کمتر ایراد گرفتم ویه مساله ی خیلی خیلی مهم
رو که باهاش چندین سال در گیر بودم الان دیگه بعد از دوساله با همسرم ندارم واقعا اطرافیان من تغییر کردن روابطم با دخترموخیلی عالیتر شده با همکارام
وقشنگ فهمیدم که من جنس اطرافم رو تعیین میکنم
خدای مهربون ازت تشکر میکنم از ته قلبم
تو چقدر ما رو دوست داری ..چقد هوای ما رو داری من خودم با ذهنم نمیزارم که خوبیها بهم برسه
خدایا شکر
شکر
شکر
باسلام خدمت شما استاد عزیزم
باز هم به خواست خداوند من وارد این فایل زیبا شدم که آگاهتر بشم و بدونم که اگر من تغییر کنم همه چیز تغییر پذیر است و قابل تغییر بودن اول از خود من شروع میشه،
مدتها گله و شکایت داشتن از دیگران اینکه تنهام نداشتن شغل و کلی مشکلات دیگه که در زندگیم باعث شده بود هر روز بیهوده بهونه بگیرم و سپاسگزار و راضی نباشم احساس ناامیدی به من داد و گاهی حس میکردم که دیگه هیچکس منو دوست نداره و جایی توی قلب و زندگی کسی ندارم پس برای چی باید زندگی کنم،
من هم بارها ناامید شدم کم آوردم شکست خوردم ز وابسته بودن به آدمها به دوستان و کسانی که خیلی دوستشون داشتم ما وقتی آگاه نباشیم فکر میکنیم که همه کس با من دشمن هستند و مشکل دارند،
سالهای زیادی از دیگران انتظار داشتم که منو دوست داشته باشند سالهای زیادی سرم رو توی زندگی دیگران کرده بودم و به دنبال جود خودم در ذهن دیگران میگشتم،
چون نمیدونستم که باید کجا شروع کنم نمیدونستم باید چیکار کنم ناامید و ناچار فقط از خدا میخواستم که منو نجات بده و از شر این زندگی تکراری و بیهوده راحت کنه،
همیشه حس میکردم حتی در بین جمعهای فامیلی من مورد توجه هیچکس نیستم من برای هیچکس اهمیتی ندارم،در صورتی که تمام توانم را میذاشتم تا دیگران رو دوست داشته باشم اما احساس میکردم رفته رفته از انسانها دور میشدم و همه رو با احساس بدی اد میکردم،
و بالاخره فرا رسید اون روزی که در زندگی من قرار بوده خداوند صدای منو بشنوه و دستم رو بگیره و منو هدایت کنه به مسیر درستی که باید زندگی کنم،
بار اول با گوش دادن فایلها حس بسیار عجیبی پیدا کردم انگار تازه از خواب غفلت بیدار شده بودم و بعد از سالهایی که عمرم را بیهوده هدر داده بودم آگاهی به دست آورده بودم،
آگاهی از شناخت خودم از شناخت خدای درونم و از شناخت جهان هستی و این گونه بود که فهمیدم یک عمر اشتباه میکردم و برای جبران آن اشتباه دیر نشده بود چون من توسط خداوند هدایت شده بودم و میدونستم این خودش یک نشونه است برای تبدیل شدن به یک انسان دیگر،
از خدا خواستم که تغییر کنم تا شرایط و محیط و انسانها بر اساس تغییر باور و دیدگاه من عوض بشن و من در آرامش باشم،
وقتی با تمام وجودم درک کردم که اگر خودم رو دوست داشته باشم اگر به خواستههای خودم احترام بزارم اگر خودم را با ارزش بدانم دیگران هم من رو حساب میکنند میبینند و به من احترام میگذارند،و حتی منو دوست دارند .و مهم اینه که من خودم رو دوست داشته باشم من تغییر کنم
پس شروع کردم به تکرار و تمرین دورهها و یاد گرفتم که گز از بندههای خداوند انتظار نداشته باشم و همه خواستههام رو از خود خالق جهان هستی داشته باشم یعنی خدای درونم که همیشه باهاش صحبت میکنم،
آره من موفق شدم و تونستم تغییر کنم و یک انسان متفاوت با افکاری که در گذشته داشتم باشم من تغییر کردم و داناتر شدم و آنگونه زندگی کردم که حس خوبی درون من ایجاد کنه،
از زمانی که من خواستم و تغییر کردم همه چیز عوض شد و طعم و رنگ و بوی دیگری گرفت دیگه کسی با من بدرفتاری نمیکرد دیگه من عصبانی نمیشدم توی همه مهمونیها میخندیدم و حس خوبی داشتم،
دیگه ناراحت نمیشدم از توی جمع بودن اتفاقاً حرفی برای گفتن داشتم زیرا آگاه شده بودم و خودم را شناخته بودم بدن و جسم خودم رو دوست داشتم رنگ پوست مو همین انسانی که هستم و حتی من باورهای خودم را هم دوست میدارم،
و این معجزه تغییر زندگی منه خیلی راضی هستم از تغییراتی که طی این دو سال و خوردهای با کمک و هدایت خداوند به دست آوردم خیلی خوشحالم و هر روز سپاسگزارتر از دیروز هستم،و برای این تغییرات همیشه تلاش میکنم تا در بهترین حالت خودم باشم،
من که تغییر کنم شرایط هم عوض میشه من که تغییر کردم آدمها هم عوض شدند من که تغییر کردم پدرم مادرم حتی پدربزرگ مادربزرگ خاله عمه همه کس تغییر کردن،و آنگونه شدند که من دوست داشتم و احساس کردم که این خاطر تغییر باورهای منه من که تحقیر کردم حتی رسیدن به خواستههام راحتتر شد،
همیشه خواستههایی میداشتم که وقتی بهشون فکر میکردم بغضم میگرفت و حالم بد میشد گریه میکردم و به خدا میگفتم چقدر دیگه باید التماست کنم تا به من جواب بدی و واستم را اجابت کنی چقدر باید التماست کنم پس چرا بندههای دیگه به راحتی به آرزوهاشون میرسند،
من از وقتی که تغییر دادم باورهای خودم رو درباره رسیدن به خواستهها مسیر زندگیم رو تغییر دادم نگرشم رو تغییر دادم هم موفق شدم خواستهها و آرزوهام به خوبی و خوشحالی برسم و بیشتر اونها رو تجربه کردم،
همیشه میگن اگر یک چیزی خراب شده زنگ زده یا پوسیده شده اون جسم رو میشه تعمیرش کرد و دوباره از صفر ساختش من فهمیدم که خودم رو از صفر ساختم و تا بینهایت ادامه داره این حس خوبم و این خیلی لذت بخشه که از صفر شروع کنی و بهترینها رو تجربه کنی،
باتشکر ازشما
به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️ ❤️
سلام
تغییر زندگی از زیر صفر تا بی نهایت
تمرین آموزشی ✍️ ✍️ ✍️
تغییرات وقتی شروع بشه دیگه شروع شده و تا بی نهایت هم ادامه داره
من قبل از اشنایی با این مسیر ادمی بودم که حتی خجالت می کشیدم تو جمع دو کلمه حرف بزنم همیشه یه گوشه تنها مینشستیم و سعی میکردم که اصلا دیده نشم و همیشه ساکت بودم و کلا از جمع فراری بودم ، چاق بودم و اضافه وزن زیادی داشتم ، اعتماد به نفسم پایین بود در تنهایی خودم همیشه گریه میکردم موقع حرف زدن دست و پامو صدام میلرزید به خصوص در مواقع جر و بحث با دیگران سریع گریه ام میگرفت و نمیتونستم از خودم دفاع کنم ، همیشه مریض بودم ، حالم بود ، افسرده بودم
تا اینکه به لطف خداوند نور الهی به زندگی من تابیده شد و به این مسیر زیبا هدایت شدم
وقتی وارد این مسیر شدم با آگاهی های ارزشمند و گرانبهایی که به دست آوردم اول مسولیت چاقی و مسولیت مشکلات زندگی مو پذیرفتم و بعد تصمیم گرفتم که به خودم کمک کنم البته که این پذیرش کار آسانی نبود چون من همیشه دیگران و به خصوص خداوند و مسول مشکلات زندگیم میدونستم و بعد به آرامش رسیدم و از اون به بعد تغییراتم شروع شد کم کم بدنم شروع به کاهش وزن و لاغر شدن کرد یواش یواش بیماری هام کمتر شدن و دکتر رفتن های من کاهش پیدا کرد کم کم یاد گرفتم که به جای زانوی غم بغل کردن و غصه خوردن و گریه و زاری شکر گزار نعمت های الهی و داشته های هر چند کم زندگیم باشم و کم کم شوق زندگی در من زنده شد و لبخند به لبم نشست و یاد گرفتم که من انسان ارزشمند و جانشین خداوند روی زمین هستم پس باید ان طوری که شایسته جایگاه ویژه ای که خداوند برام در نظر گرفته زندگی کنم ، یاد گرفتم که من نیازی به تأیید دیگران ندارم و برای اینکه اونا رو از خودم راضی نگه دارم نیازی نیست که بر خلاف میل باطینم بهشون خدمات بدم و همچنین یاد گرفتم و پذیرفتم که چاقی من ارثیه و ژنتیکی نیست بلکه به خاطر یه سری افکار و نگرش و عادات نادرست غذایی بوده که من نادانسته انجام میدادم و آداب درست غذا خوردن و یاد گرفتم و کلی از رفتاهای نادرست غذاییم خود به خود تغییر کردن به لطف خداوند و راهنمایی های ارزشمند و ارزنده استاد از سال ۹۹ تا این لحظه کاهش وزنی که داشتم حتی یک گرم به وزنم اضافه نشده و شاد و آرام و آگاه تر از گذشته زندگی میکنم
در جنبه های دیگر زندگی هم تغییرات زیادی و تجربه کردم که در قسمت های مختلف در نوشته هام در مورد شون توضیح دادم یه نمونه اش که خودم تازه متوجه شدم صحبت کردنم در جمع خیلی خوب شده بلند و رسا و شمرده شمرده و در نهایت آرامش صحبت میکنم بدون اینکه کوچکترین لرزشی در صدا و در بدنم ایجاد بشه در صورتیکه قبلا اصلا تو جمع حرف نمیزدم تا این حد که همیشه بقیه میگفتند تو هم یه چیزی بگو ، حرفی بزن و من همیشه میگفتم مگه شنوه نمیخوایید من گوش میکنم شما صحبت کنید و این مشکل من در این مسیر حل شد و در جنبه های دیگه هم همین طور
به عنوان مثال تازگی ها با استفاده از آگاهی های که در قسمت زندگی با کمک خداوند دریافت کردم در قسمت اول قسمت خواسته ها نوشته بودم که
دوست دارم یه سری از لوازم خونه مو که قدیمی شده بودن عوض کنیم و جدید بگیریم و این خواسته من به بهترین شکل براورده شد و امروزم یخچال جدیدم میرسه و من امروز واقعا خوشحالم نه فقط به خاطر یخچال و لوازم جدید بلکه به این خاطر که من قبلاً فکر میکردم که خداوند بین بنده هاش تبعیض قایل میشه و نعمت های خوب و عالی فقط مخصوص یه سری از افراد خاص میشه ولی در این مسیر یاد گرفتم و این آگاهی رو دریافت کردم که برای خداوند فرقی نداره که کدام بنده چی میخواد هر کس هر چی بخواد خداوند بهش میبخشه و او بخشنده ترینه مشکل از سمت خداوند نبوده که من در خوشبختی و آرامش و شادی زندگی نمی کردم بلکه مشکل از سمت من بوده که دنبال آرامش و خوشبختی نبودم و در این مسیر طریقه دریافت نعمت و پاداش های الهی و تغییر کردن و یاد گرفتم
خدایا شکرت من لایق بهترین ها هستم 🥰
استاد ممنون از زحمات تون 🙏 🌹
به نام الله توانا
سلام به استاد عزیزم و تمام هم مسیری هام 👋🏻
الهی شکر که امروز وقتشه که به همه نتیجههام فکر کنم نتیجههایی که از ورود در گامهای زندگی با کمک خدا بود
استاد من تغییرات زیادی کردم همونجور که گفتید باعث شده که رابطم با خودم بهتر بشه ،مهربونتر بشم و همه اون آرزوهایی که اول مسیر کرده بودم یکی بعد از دیگری برآورده میشوند و مطمئنم که بقیه اونها هم مثل همینهایی که تا الان به اجابت رسیدن حتماً از طرف خداوند به اجابت میرسند
میتونم از همون جایی شروع کنم که حالم خیلی خوب شد راستش من با خوندن این گامها و عمل کردن به اونها تغییراتی در درون خودم پیدا کردم حالم بهتر شد و خب امیدم به زندگی بیشتر شد یادتون هست که چه آرزوهایی کرده بودم؟
آرزو کرده بودم که بتونم یه روزی مهربون بشم و حالم خوب بشه، لاغر بشم، احساسم خوب بشه و کلی خواستههای دیگه که گفته بودمشون…
خوب خبر خوش من واسه خودم اینه که کلی تغییر عالی کردم و تا حدودی خواستههای من برآورده شدن من اون میز دلخواهم رو دارم و مطمئنم که از این بهتر هم میشه با این حالی که میتونستم با پول اون جامدادی رو بخرم اما خب انگار فرصتش پیش نمیاومد. میخواست خودش به من اینو بده و من توی مدرسه همون رو جایزه گرفتم و چند تا چیز دیگه که قبلاً گفته بودم .حالم خیلی خوبه دارم به خواستههام میرسم
همونطور که گفته بودین خودم رو مقصر میدونستم توی همه دعواها و میدونم و دلم میخواد تا ابد بدونم.
همین نگرش و باورم و همین عملم باعث شد که تغییر شگفتانگیزی داشته باشم دیشب یک اتفاقی افتاد که حالم واقعاً بد شد نمیتونستم جلوی اشکامو بگیرم گریه کردم تا یه ذره آروم شدم بعد گفتم ببین تو هم مقصر بودی و الانم مقصری که الکی ناراحت میشی و عصبی میشی. پس ناراحت نشو و خب منی که وقتی با برادرم دعوام میشد سعی میکردم با داد و تهدید و از اینجور کارها بهش بگم که باید خوب رفتار کنه
دیشب با دلیل و با آرامش و مهربونی با این حالی که حالم رو بد کرده بود اما من با مهربونی رفتار کردم و بهش گفتم اگر دوست داری بهت احترام بذارن و مورد توجه باشی و آدم خوبی باشی باید بفهمی که چی به زبون میاری و خوب چون که با آرامش باهاش حرف زدم حرفم تاثیرگذار بود و اون از رفتارش پشیمون شد و از من به خاطر اون رفتارش عذرخواهی کرد
استاد این یکی از تغییرات منه همونجور که گفتین من با تغییراتی که در خودم به وجود آوردم باعث تغییر در خانواده خودم هم شدم و نه تنها خانوادهام بلکه اطرافیانم ،دوستانم.تغییر کردند
من دیگه الانها با تمام سعیم دارم تلاش میکنم که دیگه از اخبار منفی دوری کنم و کلمات منفی به زبونم نیارم فکر منفیام نداشته باشم
من درسته که یک زمانی بود که صدگان ۱۲ گام رفته بودم و هی مینوشتم تمریناتو انجام میدادم اما هیچ وقت عملی اون کارها رو انجام نمیدادم و اصلاً انگار گامها رو فقط میخوندم و رد میشدم اما الان به همه اون چیزهایی که دارم میخونم عمل میکنم با تمام وجودم عمل میکنم و من الان به خودمون حسی رو میدم که دوست دارم باشم تا بقیه منو اینجوری ببینن
با این حالی که هیچ تغییری در من به وجود نیومده همه به من میگن تو لاغری و… یکی از دوستام خیلی جالب بود حرفش برام : بهم گفت که تو هرچی بخوری به جای اینکه چاق بشی لاغرتر میشی دقیقاً همون حرفی رو گفت که همیشه دلم میخواست نگرشم باشه که اگه جایی پرخوری کردم به جای سرزنش بگم من که چاق نمیشم و حالم خوب بشه
انگار خدا دقیقاً همون خواستهای که دلم میخواست داشته باشم رو بهم گفت و گذاشتش توی دهن یک نفر دیگه تا بهم بگه تا من آروم بشم واقعا حس فوق العادهای بود
حتی الان که بهش فکر میکنم خیلی خوشم میاد که من الان خودم رو لاغر میبینم و بقیه هم عین من رفتار میکنند و خیلی خوشحالم و میدونم که یک روز لاغری نصیب من میشه
و الان دارم تمام سعیمو میکنم که نگرشها و باورهام رو درست کنم این راه رو ادامه میدم تا به خواستههام برسم من واقعاً تغییرات شگفتانگیزی کردم که نمیتونم دونه دونه به زبون بیارم اما خودم وقتی که به اونها فکر میکنم اشکم در میاد
اشک شوق میریزم بعضی وقتا از عظمت خدایی که دارم گریه میکنم
شکرگزاری الان من با گذشته من از زمین تا آسمون فرق داره .اون موقع زبونی شکرگزار بودم ،اما الان از ته ته دلم شکرگزارم و تمام وجودم شکرش رو به زبون میارم
دیگه نمیدونم واقعاً چی بگم تغییراتی که کردم واقعاً زیاده اما استاد من این رو ادامه میدم من با قدرت ذهنم تمام اون چیزی رو که میخوام میسازم میدونم که میشه چون خدای بزرگی دارم و خدای من همه جا و همه جا همراه منه
خواستههای من در برابر خدای من خیلی کوچیکه و خدای من خیلی بزرگه همونجور که این خواستهها رو برآورده کرد مطمئنم اون چهار پنج تای باقی مونده رم حتماً برآورده میکنه
چون در شأن خدا نیست چند تا از آرزوها را برآورده کنه و چند تا رو نکنه خداوند من بزرگتر از این حرفاست
واقعا باورم نمیشه من درسته که توی این مسیر قدم برداشتم اما هیچ امیدی نداشتم انگار که اصلاً از ته دلم باور نداشتم که این اتفاقا میفته اما وقتی دیدم یکی یکی دارن این اتفاقا میافتن باور کردم که خدایی هست ،قدرت فکری هست، زندگی هست، زندگی با کمک خدایی هم هست،و به این روش باور و یقین پیدا کردم
باور کردم که خدا عاشق منه و من میخوام عاشقش باشم من به اون وابستهام اگر این رو کسی انکار کنه دروغ گفته چون اگه خدا رو نداشته باشیم حتی یک لحظه هم زنده نیستیم یک مرده متحرک هستیم
گذشته من مثل یه آدم فلج بود که همون قدرت کمی رو هم که داشت از خدا داشت چون اگه نبود میشد مرده متحرک اما خدایی بود که بهش کمک کنه کمی راه بره اما به خاطر ایمان زبونی و کمی دلی خودم بود که کمی راه میرفتم من حالا میخوام زندگی کنم، زندگی که با خدا باشه راه نمیره! پرواز میکنه .من از زیر صفر به بینهایت پرواز میکنم بالهای سفرم فقط خداست
یک مقاومتی که در ذهن خودم پیدا کردم این بود که خودم رو وابسته به این گامها میدونستم احساس میکنم که اگه یک روز یک گامی رو برندارم انگار دیگه روند من از بین رفته و من نمیتونم کاری بکنم و الان میخوام این نگرش رو همین جا نقض کنم
زینت. دختر! یادته که استاد تو ی یکی از گامهای فکر میکنم صدگان بود که گفت قدرت از شماست نه از نوشتههای من؟!
پس قدرت منم این فقط یک دفترچه راهنماست که منو هدایت کنه فرمون ماشین دست منه
یک گامی رو محکم و اصولی و کامل برداری متوجهش مشی خیلی بهتر از اینه که هر روز یه گامی رو برداری که اصلاً بهش توجهی نکنی و همینجوری ازش بگذری و فقط بخونی و.فکر کنی معجزهای رخ میده .نه عزیز من معجزهای در کار نیست این گامها فقط بهت کمک میکنند که خودت رو پیدا کنی ببینید چیکارهای؟ چند چندی با خودت؟!
من از خدا میخوام همین جا کمکم کنه که جلوی همه شما قول میدم و عمل کنم از همین الان این مقاومت نقض میشه و من از همین الان گامها رو با قدرت و خوندن عالی میگذرونم اگر گام قبل رو درست یاد نگرفتم برمیگردم و ادامه میدم و این نگرش که هر روز حتماً باید یک گام رو بردارم رو میذارم کنار و گامها رو اصولی و با دقت میرم من میخوام تغییر کنم نمیخوام فقط بخونم و ازش رد بشم و منتظر معجزهای که رخ نمیده باشم
یا الله کمکم کن
خدایا کمکم کن ،کمکم کن که دیگه اینطور فکر نکنم قدرت من تویی قدرت، من خودمم این گامها راهنمای منه استاد بزرگوارمون هم معلم این دفترچه راهنماست🌹🌺
استاد میخوام یه آرزو از ته دل براتون بکنم که منو راهنمایی کردین به چشمای منو باز کردین آرزو میکنم که خدا پاداداشتون رو یه جوری بده ک اشک شوق بریزید امیدوارم به تمام آرزوهاتون برسید🤲🏻🌹🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺
و برای خودمم یه آرزو از ته دل میکنم که میتونست چشم ببنده و از اینها بگذره اما من وایساد ،من عزیزم! منی که کمکم کردی و تا الان همراهم ادامه دادی! اول اینکه خیلی دوست دارم🥰 دوم اینکه برات آرزو میکنم اونم از صمیم قلب که به همه آرزوهات برسی و عاقبت با خدا همنشین بشی عاقبت بخیر بشی دختر😍
به نام انرژی برتر جهان هستی
با آرزوی بهترین ها برای شما استاد عزیز و همه ی عزیزانی که دارن این دیدگاه رو میخونن
زندگی از زیر صفر تا بینهایت و همچنان هم تا بینهایت میتوان ادامه داشت زیرا مسیر موفقیت انتهایی ندارد و همیشه سوپرایزها و معجزات خداوند در مسیر هست که ما را شگفت زده کند و با خودمون بگیم خدایا شکرت که دوباره سوپرایزم کردی و خواسته ام رو برآورده کردی.
من اوایلی که وارد این مباحث شده ام همسرم اصلا علاقه ای به شنیدن این حرفا نداشت و این ها رو حرف های بیهوده میدونست و فکر میکرد که این حرفا کلاهبرداری و میخوان جیب مردم رو خالی کنن ولی حس من متفاوت با این حرفا بود و من اصلا به شوهرم نگفتم که دارم با قدرت ذهن لاغر میشوم من واقعا شروع کردم به تغییر کردن و در مسیر تغییر کردن شاید اوایل دوست داشتم همه اون جوری که من میخوام رفتار کنند تا من راضی باشم ولی رفته رفته یاد گرفتم که رفتار منعطفی داشته باشم که هر کسی انرژی خداوند هست و حق زندگی کردن دارد و اصلا قرار نیست اون جوری که من میخوام باشد بلکه اون شخص طبق افکار خودش رفتار میکند و من باید عوض شوم و روی رفتارهای مثبت اون شخص تمرکز کنم تا در هم زمانی های خوب رفتاری اون قرار بگیرم و متوجه شده ام که کانون و هسته مرکزی تغییرات فقط خودم هستم و اگر قراره کسی تغییر کند نه پدر و نه مادر و نه جامعه و نه شوهرم هست اون کسی که باید تغییر کند شخص خودم هست و شروع کردم به تغییر کردن اوایل تغییر کردن من میخواستم تغییر کنم ولی همچنان بی احترامی و دعوا و جر و بحث ها با شوهرم بود ولی ادامه دادم و کم کم تغییرات شد من آرام شده بوده ام برای همه عجیب بود که آرزوی شلوغ و پر و سر و صدا چرا اینقدر داره آرام حرف میزنه و همه گفتن داره کلاس میزاره ولی بحث کلاس گذاشتن نبود من تغییر کرده بوده ام دیگه داد و بیداد نمیکردم و هر چه به من میگفتن من در جواب میگفتم شما درست میگید و ادامه نمیدادم یا بحث رو عوض میکردم یا محل رو ترک میکردم، کم کم رفت و آمدهای بیخودی من کم شد و دوستانی که باعث آشفتگی ذهنی من میشدند از زندگی من رفتند و من فقط روی خودم کار میکردم و بعد از مدتی تناسب اندام من به دنبال تناسب فکری من شروع شد این هم پاداش و هدیه خداوند به من برای تغییر فکری ام در مسیر لاغری با ذهن بود من شوهرم وقتی دید خیلی متناسب شده ام تعجب کرد که آرزو چکار کردی اینقدر لاغر شدی و من چیزی نگفتم و بهم گفت حتما پیاده روی کردی که لاغر شدی و من گفتم شاید تاثیر پیاده روی باشه و ادامه ندادم و همچنان روی خودم کار میکردم و شروع کردم روی ویژگی های مثبت شوهرم و اطرافیان هم کار کردن یعنی تمرکز از روی ویژگی های مثبت خودم شروع شد و از آنجایی که ذهن همیشه در جهت گسترش است این ویژگی های مثبت روی اطرافیان هم ادامه پیدا کرد و رفتار شوهرم هم کم کم عوض شد، من طرز لباس پوشیدنم کامل عوض شد و به سمت بهتر شدن رفت من اوایل تناسب اندامم از اینکه لباس های ست چه ورزشی یا رسمی بپوشم خجالت میکشیدم ولی من عاشق خودم شده بودم و بار اول که ست ورزشی جردن خریده بوده ام و پوشیده ام همه در مهمانی من رو نگاه کردن و گفتن چقدر تغییر کردی انگار آرزوی دیگه متولد شده و من از همه تشکر کرده ام و واقعا من فقط روزی تصمیم به تغییر کردن گرفتم و این تغییرات در شوهرم هم شروع شد دیگه اخبار گوش نمیداد و شروع کرد به مطالعه کردن و یاد گرفتن نرم افزارهای جدید در کار شخصی خودش و شرکت خودشون بهش یه لپتاپ هدیه داد چون من خودم خانوادهام برای من لپتاپ خریده بودند و بعد شوهرم در کارش پیشرفت کرد و افزایش حقوق بالایی داشت و تونست بعد از چند سال دوری از دانشگاه مدرک فوق لیسانش رو بگیرید و دوباره شروع کرد به یاد گرفتن نرم افزار جدید و حتی لباس پوشیدن و حرف زدن اش هم عوض شده و چند ماه پیش بهم گفت من دوست دارم از مسیری که لاغر شدی من هم تجربه کنم و وارد سرزمین لاغرها شد و عاشق این مباحث شده و با جدیت داره تمرینات لاغری رو انجام میداده و فایل های استاد رو گوش میده و تحسین میکنه و داره ادامه میده و انشاالله نتایج عالی میگیرد، وقتی تغییرات را از خودمون شروع کنیم نگران تغییر کردن شوهر یا اطرافیان نباشیم آنها هم تغییر میکنند به شرط تغییر کردن خودمان.
سلام آرزو خانم زیبا
خیلی از خوندن دیدگاه و تغییراتتون لذت بردم چقدر عالی پیش رفتید بهتون تبریک میگم و امیدوارم همچنان در مسیر تغییرات دلخواهتون ادامه بدید
تن سالم و فکر آروم رو براتون آرزو میکنم دوست عزیزم🙏🏻🌹
به نام خدایی که دل را به او پسپاری عجب زندگی را خوشنواز میکند…..
سلام خدمت دوست زیبا و عزیز سحر جان
من واقعا زندگیم از زیر صفر بود از روابط گرفته تا ساخت پول و حال عمومی و اضافه وزن و بیماری ها و تمام پول هایی را که من و شوهرم میساختیم یا خرج تعمیر وسایل خونه میشد یا خرج تعمیر موبایل و خرج بیمارستان میشد و همیشه باید از دیگران پول قرض میگرفتیم تا به آخر ماه برسیم و من معجزه خداوندی را زمانی دیدم که به لطف خدا و محبت استاد در خودم تغییراتی ایجاد کردم گفتم اگه قراره من این جوری و با این شرایط بمیرم پس چرا وارد این دنیا شده ام من با اون شرایط هر لحظه داشتم میمردم و خدا شاهد بلند شده ام من سه سال حتی لحظه نشده که تمرینات رو انجام نداده باشم یا فایلی از استاد گوش نداده باشم و آنچنان تغییرات خوش و آرام آرام وارد زندگیم شد که برای دیگران معجزه ولی برای خودم حال خوب و خوش رو داشت پس همت کنید و فایل ها رو گوش کنید و با استمرار و باور به توانمندی های خودمان و شناخت خداوند جور دیگر تجربه کنیم خواسته ها و نعمت های فراوان خداوند را. که آنچنان شگفت زده میشوی که حتی نمیتوانی چه جور خدا را شکر کنی پس در مسیر استمرار داشته باشید که خداوند سوپرایزها و معجزات عالی را برای ما در نظر دارد.
به امید هزاران نعمت های خوش خوب برای شما دوست عزیز و همه ی عزیزان.
من منتظر و لیاقت دریافت نعمت های الهی هستم.
سلام مجدد به روی ماهتون
آرزو خانم عزیز من امروز ۲بار دیدگاه شمارو خوندم و خیلی حس خوبی گرفتم و ازتون ممنونم که بازم برام نوشتید چقدر از صحبتاتون انرژی خوبی رو اونم در زمان مناسب دریافت کردم
ممنونم 🌹🌹🙏🏻💓
به نام عشق زیبای هستی❤️💚❤️
سلام و عشق به دوست زیبا و شگفتی سازم آرزو جان🥰💗🌟
چقدر از تغییرات و موفقیت های شما لذت بردم و حالم خوب شد آفرین به شما که انرژی خداوند را به بهترین شکل ممکن درجهت انتخاب های خودتان تغییر دادید و واقعاً ما همان هیچی هستیم که میتوانیم بوسیلهٔ قدرتی که خالق مهربان در اختیارمان قرار داده خیلی ساده و روان به همه چیز تبدیل شویم من هم دارم تغییراتم را در جهت تناسب اندام و سایر موارد زندگیم احساس میکنم و لحظه به لحظه این باور در من قویتر میشود که همه چیز ازخودم شروع میشود چند روزپیش از خدا خواستم اون چیزی را که قرار بود عرض سه سال بدستم برساند عرض سه ماه بدستم برسد به خدایی خودش سه ساعت نشد که مطلع شدم قرار شده یک ماهه بدستم برسد و من خیلی خجالت کشیدم که برای خالق قدرتمندم وقت و زمان تعیین کردم و همان لحظه تصمیم گرفتم برای همیشه وقت و ساعت را از توی زندگیم حذف کنم و به جان مهربانم اجازه دهم مرا به وقت خودش تنظیم کند و من فقط دریافت کنندهٔ عشق بی منّت و معجزات بی پایانش باشم و خیلی خوشحالم که هم مسیری خوش احساس و مصممی چون شما دارم و امیدوارم همیشه در حال دریافت دوست داشتنی های خودت و بهترین های خدا باشید👌💚🧿
بنام خداوند بخشنده ومهربان
سلام خدمت استاد عزبزم ودوستان هم مسیرم
استاد قبل از هر چیزی باید بگم واقعا شما هم در طی این چند سال عضوی از خانواده ما شدین وبا شما یه حس آشنایی داریم که شاید با خیلی از نزدیکان نداریم حتی همسر دخترم به خوبی شما رو می شناسن وهمسرم توی اینستا همیشه پست های شما رو دنبال می کنه از اینکه شما هم این حس رو نسبت به اعضای سایت دارین خوشحالم
واقعا من به معجزه قدرت ذهن ایمان اطمینان دارم
هرجا تونستم به موانع ذهنیم غلبه کنم وروی افکار ونگرش هام کار کنم در کوتاهترین زمان ممکن معجزه اش رو دیدم اطمینان حاصل کزدم با تعقیر افکار وبا رهام ونگرش هام می تونم به هرچیزی برسم واز اون مهم تر اطرافیان نزدیکانم هم بدون اینکه من تذکری بدم یا تلاش خاصی بکنم خودبه خود تعقیر می کنن در راستای اون خواسته من
قبل از شروع دوره زندگی با کمک خداوند در شرایط خوبی نبود از لحاظ روابط با دخترم وهمسرم دخترم به شدت وابسته گوشی شده بود وخیلی کم می اومد پیش ما بشینه حتی غذاشو می برد تو اتاق می خورد ومدام حتی موقع درس خوندن گوشی دستش بود حتی می رفت سرویس هم باز گوشی دستش بود من از این موضوع به شدت کلافه بودم عصبی بودم نگران بودم از بس بهش تذکر داده بودم تهدید کرده بودم حتی گریه کرده بودم اما هیچ فایده ای نداشت هرچی من تلاش می کزدم اون منزوی تر وتو دار تر می شد وبیشتر وابسته گوشی می شد به همسرم هم چیزی می گفتم فقط منو مقصرمی کزد ومی گفت تو اخلاقت بده تو درکش نمی کنی بخاطر رفتار تو اینجوری شده واصلا حاضر نمی شد باهام همکاری کنه من اون راجب دخترم اصلا باهم تفاهم نداشتیم هرکدوم ساز خودمون رو می زدیم ومن همیشه باخودم می گفتم این زندگی جهنم واقعی اینجوری بخواد پیش بره من نابود می شم چرا هیچ کس منو درک نمی کنه چرا همسرم متوجه نگرانی من نیست چرا دخترم اصلا گوشش بدهکار حرف من نیست خلاصه اصلا شرایط خوبی نداشتم با شروع دوره زندگی با کمک خداوند هر جلسه که می اومد روی سایت انگار آبی باشه روی آتیش دلم من خیلی حالم بهتر می شد خیلی آرامش گرفتم کم کم تونستم به خودم مسلط بشم اما هنوز اوضاع همون بود این دفعه هربار که می خواستم گله شکایت کنم خودمو کنترل می کزدم
هربار که از رفتار دخترم عصبی می شدم می گفتم خدایا سپردم دست خودت من از تو می خوام بدون دعوا درگیری دخترم دست از این رفتارش بکشه واین گوشی رو بزاره کنار واز خدا خواستم بدون دخالت من شرایطی پیش بیاد دخترم خودش گوشی رو بیار بزاره رو اپن آشپزخونه وبگه دیگه نمی خوام گوشی دست بگیرم این خواسته قلبی من بود وهرباری که رفتار دخترم رو می دیم فقط به خدا توکل می کزدم وخودمو ناتوان می دیم وقدرت رو دادم دست خدا این موضوع تا هفته قبل ادامه داشت تا اینکه یه روز که دخترم مدرسه بود وهمسرم خونه بود نا خودآگاه رفتم گوشی دخترم رو آوردم و آدم به همسرم وگفتم بیاد گوشیش رو نگاه کن ببین چی تو این گوشی این دختر شب وروز گوشی دستشه تو پدرشی باید ازش خبر داشته باشی من کنار می کشم وقبول دارم رفتارم خوب نیست تو بیا جلو وبهش کمک کن شاید تو بتونی کاری کنی همسرم گوشی رو باز کرد وچندتا برنامه بود گفت اینا مناسب سنش نیست ویه کم جستجو کرد متوجه چندتا پیام شدکه تو گوشی دخترم بود وقتی اونها رو خوند عصبی شد گفت این چه پیام هایی هست ببین با کی چت کرده وما متوجه شدیم دخترم با چندتا از همکلاسی هاش رفتن توی یه بازی آنلاین وهمزمان با چند نفر چت کردن اتفاقا توی یکی از برنامه های ایرانی هم بود ویکی از اون افراد که باهاش چت کرده بود جنس مذکر بود
من وقتی اون پیام هارو خوندم به پهنای صورت اشک ریختم انگار دنیا روی سرم خراب شد هزار تا فکر بد اومد توی ذهنم اما همسرم برخوردش بهتر بود وگفت خدارو شکر زود متوجه شدیم ازم خواست خودمو کنترل کنم وگفت وفتی برگشت من میرم بیرون باهاش صحبت کن ببین چی می گه من تا ظهر خیلی افکار اومد تو ذهنم اما به هیچ کدوم پر وبال ندادم وفقط از خدا کمک خواستم تازه توی ذهنم اومد پس جواب اون خواسته من که داشتن رابطه خوب با دخترم بود پس چی شد
وقتی از دخترم پرسبدم جریان چی بود دیدم خیلی پریشان شد وخیلی ترسیده بود اومد گفت مامان حق باشماست من اصلا این پیام هارو حذف نکزدم تا خودم بهت بگم چند روزه همش عذاب وجدان دارم که چرا بهت نگفتم چندتا از دوستان من توی یه بازی آنلاین عضو کزدن خواستن برای سرگرمی بقیه رو بزاریم سرکار وچت کنیم حتی اون حرفای که من نوشتم همه با هماهنگی دوستانم بوده وارم خواستن اون حرفا رو بزنم براشون بفرستم همون لحظه اون برنامه رو حذف کرد وقسم خورد دیگه هرگز این کار رو نکنه وخودش هم به این نتیجه رسیده بود نباید برای سرگرمی هر کاری بکنه وهمون جا بود که خودش گوشی رو آورد گذاشت روی اپن وگفت دیگه نمی خوام گوشی داشته باشم من برای چند لحظه شوک شدم اون دقیقا کاری رو کرد که من خواسته بودم بدون اینکه ازش بخوام یا زوری باشه خودش اومد گوشی رو همون جایی گذاشت که من خواستم اونجا بود که به معجزه قدرت ذهن بیشتر پی بردم وبا چشم خودم جواب درخواستم رو گرفتم درسته با شکل گیری اون تضاد که خیلی هم برای من سنگین بود شکل گرفت اما باید اونجور می شد تا من به خواستم می رسیدیم این مسعله باعث شد همسرم هم به خودش بیاد وبیشتر به دخترم توجه کنه از اون روز به بعد مدام مراقب دخترم بهش میرسه بهش توجه می کنه چندین بار میره توی اتاق بهش سرمی زنه ازش می خواد در اتاق رو نبنده وبیاد پیش ما دخترم هم خیلی بهتر شده چون گوشی نیست گوشی منو می بره ولی مثل گذشته نیست مدام دستش باشه خوابش بهتر شده دستشویی رفتن هاش کم شده اخلاقش بهتر شده وکلا دیگه با اون چندتا دوستش رابطه نداره این درس بزرگی برای هرسه تای ما بود هم من که یادگرفتم هرچقدر بخوام با زور تهدید وتلاش فیزیکی کاری بکنم بی فایدس وباید قبل از هرچیزی روی خودم وافکار وباوزهام کار کتم وبا توجه به پیرامونم به نتیجه نمی رسم همسرم هم تلنگری خورد تا بیشتر حواسش به دخترم باشه واز همه مهمتر ما باهم راجی رفتارمون با دخترم به توافق رسیدیم حالا راجبش باهم حرف می زنیم همدیگه رو کمک می کنیم همفکری می کنیم دخترم هم متوجه شد چه دوستایی برای دوستی مناسب هستن ونباید برای سرگرمی وکم نیاوردن هرکاری بکنه
خدا رو هزاران هزار بار سپاس می گویم که بخاطر چاقی منو به این سایت هدایت کزد تا بتونم راه درست زندگی کزدن رو پیدا کنم
استاد عزبزم از شما هم خیلی خیلی ممنونم
نشان های دریافت شده
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
استاد منم خلاصه داستان زندگی این ۴ سالم و براتون مینویسم
من ۴ الی ۵ سال پیش پکیج بیماری بودم بیماری پشت سر هم میومد و اینکه روابط متشنج یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید میخونید مشغله ذهنی شدید و….خلاصه من بودم رفتن به این دکتر و اون دکتر
بعد در این بین یه غده تو بدنم پیدا گردم همون موقع تو اینستا دیدم پسر بجه ۵ ساله با قدرت ذهنش تونسته سرطان خودش شفا بده من گفتم این بچه تونسته من نمیتونم خلاصه سرج کردم
با این سایت شگفت انگیز دوستان عزیزم و استاد عالیقدرم آشنا شدم و همچنان مشکلات بیماری رابطه و…. ادامه داشت من اول با لاغری با ذهن بعد با دوره زندگی با طعم خدا آشنا شدم
بعد از ۶ الی ۷ماه بیماریهای پن کم و کمتر شد تموم شد یک بیماری البته و خلاصه بگم تونستم برای ه بیماری شفا الهی تجربه کنم
و تونستم اون رابطه متشنج آرام کنم و یکمش هست هنوز تونستم یکم لاغر بشم مشغله دهنیم خیلی کمتر شد یکمش مونده در مورد اوضاع مالی موفقیتی نداشتم نتونستم کسب کنم
ولی اینم بگم تغییرات درونی عالی د بینظیری تجربه کردم پنکه نمیتونستم دو کلمه حرف بزنم از خودم و خانواده ام دفاع کنم تلان راحت تو جمع حرف دلم میزنم به راحتی بدون اینکه کوچکترین تغییر احساسی داشته باشم یعنی عصبانی بشم تند صحبت کنم با آرامش با حال خوب منطقی عقلانی و قابل قبول برای طرف مقابل حرفم میزنم و از خودم و خانوادهام دفاع میکنم طوریکه طرف مقابل بارها وسط حرف من میومد میگفت ببخشید تو رو خیلی قضاوت کردم تونستم موفق بشم
خیلی پیشرفت داشتم در بعضی مراحل زندگی موفق نبودم چون خیلی تمرکزم روی شفا بوده
استاد یه چیزی یادم اومد من فکر میکردم کهدورها رو فقط گذروندم و بیشترین تمرکز روی شفا گرفتن داشتم اما الان میبینم بعضی مواقع با مسائلی روبه رو میشم و دقیقا درس اون موضوع یادم میاد تمرینشو انجام میدم
خلاصه بگم از خودم از عملکردم در بعضی از جنبهای زندگی راضی هستم بعضی جنبهای راضی نیستم اما تلاش خودم میکنم اون مشکلاتم حل میکنم اینو هم بگم که من مشکلاتم خودم تنهایی حل میکنم البته با کمک خداند و استاد عزیزو عالیقدر محترم و بزرگوارم بینهایت سپاسگزارم
من خیلی دوست دارم از این شرایطی که تجربه دارم میکنم خدا رو شکر میکنم ولی میخوام شرایط بهتر تجربه کنم رهابشم و مرحله بعدی بعدی بعدی زندگیم تجربه کنم
واقعا استاد اگر با قدرت باور ایمان داشته باشیم زندگیمون گلستان میشه باور به خودمون و تواناییهای ن گامی اساسی در مسیر تغییر زندگی ماست
مشکل همین جاست با اینکه چند بار با قدرت ذهنم با قدرت توانایی ام شفا الهی تجربه کردم ولی هنوز به قدرت توانایی خودم ایمان ندارم همه اینها رو هم میدونم که خداوند منو لایق بهترینها افرینهاافریده و اینکه من میتونم هر آرزو یا خواسته یا نیاری که در ذهنم دارم برسم ولی امیدم از دست دادم انگار همش میگم چند سال لاغر نشدم
فکرم اشتباه باید این فکر تغییرش بدم باید به ذهنم بگم تو آنقدر توانمندی که تونستی با قدرت ذهنت از مرگ تدریجی نجات پیدا کنی یه فرصت دوباره از خداوند بگیری بازم زنده باشی لاغر شدن که چیزی نیست پولدار شدن که چیزی نیست سعیم میکنم امیدم دوباره بدست بیارم
بله استاد باید به خدا ایمان داسته باشم و ب ای اقدام هر کاری از خداوند کمک به خوام تا منم بتونم با کمک خدا تغییرات بزرگتر تجربه کنم الهی آمین
این ایده بسیار عالی بود که بجای اینکه بر مشکلات تمرکز کنیم به راه حلش فکر کنیم
اتفاقا استاد الان هم بعضی از اطرافیان من اینا رو مسخره میدونن البتهفکر میکنن من دارم یه مشاوری رو دنبال میکنم منم بهشون چیزی نگفتم
ولی به قانون جذب اعتقاد دارن به حرفهای مشاور اعتقاد ندارن نمیدونن من چکار میکنم گفتم بهتر ندونن این فکرشون بمونه
همسرم به این چیزا اعتقاد نداره ظاهرا اما وقتی بهش یه چیزی میگی گوش میکنییعی میکنه اجراش کنه مثلا اون زمان یعنی ۲۰ سال پیش من بهگفته آدم خوبه مثبت فکر کنه دیگه تموم از ا ن به بعد سعی میکنه مثبت فکر کنه اما چون اخبار و اینها رو هم دنبال میکنه خیلی موفق نشده
استاد من به قانون ۱۳ درصد ایمان دارم چون دارم تجربش میکنم ودر خانواده ما چون سه نفر هستیم در حال حاضر پس من میشم ۳۳ درصد یک خانواده
الان که فکر میکنم میبینم خیلی جالب و لذت بخش من روی خودم کار کنم رفتار اطرافیانم تعییر کنه اینو میتونم باور کنم چون دارم تجربش میکنم گفتم ه خواهر من بعد از سه و سال نیم قهر بودن طوری که به پدرو مادرم گفته بود حق ندارید منو تو خونه شهرستانشون راه بدن بگذریم توصیح ندم بهتره
میخوام بگم خواهرم با این شرایط خواهر بزرگم از همه بزرگتر تمام افآرش زیر پاش بذار بیاد نزدیک خونه ما دنبال خونه ما بگرده و همسرم راهنماایش کنه بیاد خونه این فقط کار قدرت خداوند و قدرت ذهن و قدرت حرفهای شنا استاد عالیقدرم وگرنه اصلا به من اجازه نمیدادن من حرف بزنم چه برسه قانعش کنم
یا رفتار همسرم و دختر کوچیکم خیلی تعییر کرده از وقتیکه من پذیرفتم اونها انسان هستند خداوند اونها رو آزارد خلق کرده هر طوری دوست دارن زندگی کنن خیلی سخت بود ا اولش برام پذیرفتن این موضوع اما پذیرفتم اونها هم رفتارشون تغییر کرد در بعضی از جنبه های زندکی
استاد منم خیلی این شرایط تجربه کردم بشینیم با هم قول قرار بزاریم اینا اما آخرش که پیسد مثلا همدیگر بکس میکردیم از دل هم در بیاریم یهو یه حرفی همسرم میزد میگفت حالا با اینکه تقصیر تو بود ولی من گذشت کردمو لحن صحبت هم خیلی زیاد تاثیر گذار من عصبانی میشدم میگفتم عجب رویی داری من مقصرم دوباره دعوا شروع میشد
خوب من اون زمان از این آگاهیها بهرهای نبرده بودم بلد نبودم در هر شرایطی من مقصر هستم الان کاملا منطقیعلمی پذیرفتم البته با توضیحات شما استاد عزیزم بینهایت سپاسگزارم
منم الان که فکر میکنم میبینم یادم رفته درباره موضوعی که گفتم همسرم به دخترم پول زیاد میده حرف بزنم چون عقیده داره دختر خونه پدرش یاید خوش باشه که رفت خونه همسر به خوشی یاد کنه خاطرات خوش داشته باشه از پدرش و من الان میبینم منم یادم رفته خداروشکر که غر بزنم با اینکه بازم گاهی میبینم این رفتار رو
استاد ما هم شما رو جزعی از خانواده خودمون میدونیم حرفهایی که من به هیچ کس نزدم به شما گفتم در تمریناتم ممنونم که شما هستید و برای بودنتون برای سلامتیتون برای همه چیز برای شما از خدا وند سپاسگزارم چون من به کمک شما دارم زندگیم جسمم افکارم نگرشم باورهای زندگیم تغییر میدم بینهایت سپاسگزارم
استاد من مطمئنم که شرایطم زندگیم اوصاع مالیم و…تغییر میکنن ولی میگفتم چرا تو این ۴ سال خیلی تغییر نکرده الان متوجه شدم من به اندازه کافی افکارم تگرشم تمرکزم تغییر کنه ادامه میدم تا تغییر کنه من نمیدونم بابد شرایط من در تمام جنبهای زندگیم تغییر کنه
بزرگی هست در عالم خدا نام که دل با یاد او می گیرد آرام
سلام خدمت استاد عزیزو دوستان همراه ،تبریک میگم بهتون استاد سالگرد ازدواجتون، انشالله عشقتون پایدار باشه ،
چه آهنگ قشنگی انتخاب کردید،من چند بار فیلم و دیدم هر سه بارش وقتی همسرتون شروع می کردن به حرف زدن می کنن من چشمام پر از اشک میشد ،پر از عشق بود کلیپتون ،انشالله همه ی کسایی که هدایت می شن به سایت شما موفق باشن ،
سلام خدمت استاد عزیز،تبریک برای سالگرد ازدواجتون،عشقتون پایدار
من همیشه از موقعی که یادمه یه روش برای دور شدن از افکار وخاطرات بد داشتم اون هم داشتن پاک کن بود،هر وقت ذهنم مشغول مرور خاطرات بد میشد ومیدیدم حالم دا ره بد میشه چشمم رو میبستم وبا پاک کن خیالی اون خاطره رو پاک میکردم وسعی میکردم دیگه بهش فکر نکنم اغلب موفق میشدم وحالم بهتر میشد،خدا رو شکر با آگاهی هایی که شما به ما میدید روشهای بهتر ودقیقتری رو پیدا میکنیم برا رشد وآرامش ذهنی ،از شما سپاسگزارم وخدا رو شکر میکنم که صدای منو شنید وبه سمت این سایت هدایت شدم
سلام استاد عزیز . سال روز ازدواج تون رو تبریک میگم. هر چند از ش گذشته ولی خیلی خوبه و جای تبریک داره که شما در شرایط خیلی بهتر و متفاوت از گذشته هستید . من اطمینان دارم که وقتی من ذهنم رو تغییر بدم در رفتارم تغییر خود به خود ایجاد میشه. وقتی شما یه رفتار متفاوت از گذشته داری حتما رفتار بقیه افراد با شما هم تغییر میکنه پس این ما هستیم که رفتار بقیه رو با خودمون درست میکنیم. من همیشه این تو ذهن منه که تو درست قدم بردار کارت رو به نحو احسن انجام بده بقیه رفتارها وکارها هم سو و هم جهت با شما رو به پیشرفت میان .
مثل همیشه عالی بود استاد
امیدوارم تغییراتتان در جهت ارتقا وپیشرفت زندگیتان همواره همینطور عالی و عالیتر شود و تا بینهایت موفق وپیروز و سربلند باشید وما هم قول میدهیم درکنار شما تا ابدوبی نهایت این مسیر سراسر عشق و احساس خوب وپیشرفت رو طی کنیم و هرروز با هم ودرکنار هم پیشرفت کنیم ❤❤❤❤❤
بنام خداوند مهربان بی نظیر و بخشنده و همیشه حاضر و ناظر و خواهان و عاشق پیشرفت ما،
و درود رحمت پاک خداوند هر لحظه بر زندگی شما استاد ارجمندو گرامی جاری باشد الهی آمین ،
استاد از زمانی که خواهان رشد شدم مخصوصا این آموزشها از زمانی که خواستم لاغر بشم و راهنمایی به سایت شما شدم ،
معجزه وار داره هر روز از سوی خداوند برای من درسی داده میشه و من آموزش میبینم در همه زمینهای زندگیم الحمدالله،
عالم و آدم معلم من شدن و هستن و دارم به من درس میدن،
مثال نزدیکی بزنم همین دیروز یاد گرفتم که من هیچ هستم ،من اصلا کسی نیستم که بخواهم توقعی داشته باشم یا اصلا ببخشم چیزیو و یا کسیو اصلا مگه چیزی ایراد داری وجود داره ؟منم که مدام باید درس بگیرم و زیبا بین باشم و متواضع و تسلیم و رضا و شاهد و ساکت و شاد،
پس جایی برای توقع و بخشیدنو و شک نمی مونه، همش درست و خداوند در خلقتش و اتفاقاتش همه چیش دقیق،
من در حین اینکه هیچم اما همه چیز هستم این زیبایی خلقت خداوند نیست؟؟؟؟من خواهرم هستم مادرم هستم برادرم هستم و گیاهم هستم و سنگم و کوهم من همه چیزم در عین حال هیچم، من خارقالعاده آفریده شدم و از آفریدگار بی نظیرم واقعا ممنونم بابت آفرینش همه چیز و من و نعمتهای زیبایش.
و درس دوم امروز من ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ شنبه:
از استوری اینستاگرام پیاده روی صبحگاهی شما راهنمایی شدم و به سایت شما رفتم و این فایل را گوش دادم،
داشتم اتفاقا به این فکر میکردم ای بابا من نمیخواهم اخبار گوش بدهم اما همسرم با صدای بلند چرا مدام داره گوش میده من چرا باید بشنوم؟اشتباهم این بود داشتم ایراد میگرفتم و غور میزدم تودلم،
و یا داشتم میگفتم چطوری ؟اگر بخواهم به فلان آرزوم برسم همسرموچکار کنم؟ یعنی همسرمو باید ازش جدا بشم چون خواسته ام در ذهنم و نظرم سخت و نشدنی بود،
که امروز شما فرمودید :
تو درون خودتو تغییربده بقیه هم تغییر میکنند دنیات تغییر میکنه اینو میدونستم اما امروز انگار فهمیدمش که نمیخواد حتما جدا بشی یا فرد مقابلتو تغییر بدی؟!!! بلکه اون فرد هم طرف مقابل تو هم با تغییر تو میتونه تغییر کنه و تو جدا نشی ازش و اون هم تغییر پذیره ،
اصلا شاخ درآوردم این درسو امروز گرفتم یک آرامشی هم گرفتم بقران به لطف الله ،
یکجوری شاد شدم از خداوند ممنونم از شما معلم من ممنونم وااای چطوری بگم شادیمو این آگاهی امروزمو چقدر برام مهم بود ،
چند روز پیش هم داشتم ورزش میکردم
سوره فتح و یوسف و احزاب را ترجمه اشو از موسسه پیامبر مهر و رحمت با صدای زیبای گوینده اش داشتم گوش میدادم،
اگر شما بدونید چه اگاهی هایی برای من داده شد و آموخته شد،
مثلا:
خداوند فرمودن ای محمد ما تو را نه تنها فاتح شهر ها بلکه فاتح( قلبها) میکنیم،و اون بهتر و بزرگتر تمام گناهان گذشته و حتی آینده تو را هم میبخشیم،
و خداوند فرمودن:ایمان شما همچون بذری با مراقبت به درختی تنومند تبدیل میشود،
و ما علم را به آنها آموختیم یعنی علم هم آموختنی،سیر تکاملی داره و همه چیز حاضره و آرا و شدنی و هیچ چیزی عجیب غریب و دور نیست ،
و حتی قانون خداوند حتی برای ایوب ع و یوسف ع یکی عمل میکند،
و خداوند فرمودن سنت من غیر قابل تبدیل و دگرگونی هست،
وهمچنین بدان پیروزی حق بر باطل حتمی و ابدی هست و راه خدا فقط پیروزیست،
و خداوند مهربانی که همواره از سوی خودش به ما تحنیت میفرستد خداوند به ما سلام و تحنیت همواره میفرسته باورتون میشه؟؟؟
و این تواضع خداوند و مهربانیشو کجای قلبم بگذارم استاد؟؟؟؟
خداوندا مرا ببخش بخاطره تمام ناشکری هام و غور زدنهام و نادانیها و عجله کردن هام ،
ممنونم ازت که همواره با اون عظمت بر ما تحنیت میفرستی مرا لایق کن منم همواره با تو برای تو به تو عشق بورزم و شکرت کنم و آگاهی بدین بیارم تا قوانین را احترام بگذارند عمل کنم ای بهترین ،
استاد من ممنونم شما خودتون معجزه خدا برای ما و معلمی بزرگواری هستید از سوی خدا من ممنون خدا و شما هستم تا بی نهایت همیشه.
سلام برخالق بی همتایی هستی
سلام بر استاد عطار روشن وهم مسیران
سلام شنبه ارزوزهایی هر فردچاق که با امدن راه نجات هرفردچاقی توتصورات اون افرد وازجمله من بود ولی هیج زمان اون رویا به واقعیت تبدیل نشد جون روی مهم ترین بخش اصلی هیجکاری انجام نشد طی این همه سال من هیجکاره مهم رو بخش ذهنمواقعا انجام ندادم
واین شنبه هست که یی دوره ای دیگه تهیه کردم و برای پاک کردن ذهنم ازهرچیره الوده که تاره انها رو کشف کردم
یی سال پر از تلاش ودریافت اگاهی خوب وزمانی که صرف شد تودومسیر با شکوه که رازش تازه سب فبل به من اثابت شد که چرا خداوند من بدازمسیر دوره ودربه سرزمین. لاغرها ایده تهیه دورها خدا هرگز دیر نمیکند رو به من داد
برنامه کاری من تو این مسیر که تو ذهنم چیدم اول یاد گیری تو بخش رایگان و رفتن انجام دادن رها شدن از چاقی تو همون بخش که حدود صد خوردیی روز که خدا برام نظر گرفته به حالت زود کذر بهش نگاه داشتم
ولی اینمسبر زمان برهست وتازه ه میخوام به واون تناسب موردنظر برسم نیازبه زمات بلند مدت هست ابره خرید به من داده شد تهیه دوره ودر به سرزمین لاغرها هست همون روز اقدام به خربد کردم یادهست ۵ عید سال پیش بود و شرایط به شکلی شد که کافینت طرف منزل من بسته وبودن من باید جروز اول چاپ میکردم بد شروع به بادگیری ودریدفت اطلاعات وتمرین میشدم
به اجبار تونگاهم ولی کاره خداوند ن نا انتهای صد قدن رو طی کررن واونکنسر رو تمام کرده وبا خیال اسوده ۱۹ فروردین شروع به کارکردم
انجه که بدو اموزش و یادگیری وبه وحود امدن حس خوب که توبخش رایگان به شکل خوبش اون کسب کردم ویقین برای من ایحاد شد که خداوند راه نجات من رو توهمین مسیر قرار داده پس اگه من اینجا نتیجه نکیرم اخرین تیر عمل کردن معده بود که به اجبار اون جیزی رودوست نداشتم ا اررش فراری بودم روانجام بدم
ترس این عمل چنان درمن به شکرخدا زیاد بود که همبن ترس راه نجات از عمل نکردن بود پس تو بعضی زمان داشتن ترس تو نگاهم امروزر مخصوص اگه با ترس از عوافب کاره باشه برای من که خوب بود ولی تو جنبه های دیگه نه ابن اولین بهترین ترسی من.ار انجام ندان واز عمل منع کرد ن
راه نحات شد برای دریافتهای عالی که تو این مسبر برای من خدای عزیزم جیده جیدمان عالی که بدازدره اولین ایده تهبه دوره خدا هرگز دیر نمیکند بود خودم برام جای سوال بودچرا طبق این مسیر من و باید پاکسازی ذهن تهیه کنم ولی جرا ایده خربد یی دوره دیگه هست بی هیچ جون جرایی خرید رو انجام دادم امرورز با دلی قرص واطمبتان به خودم میکمخدا مسبر رو برام چیده که بداز هردوره چه دوره برای باید درونش باشم انجام وبدم به سطح بالاتری برم وربد دروه دیگه رو ایده می کریم کمک کننده وهست اون تهیه مبکنم برای خودم خودم بهترین دست اورد رو داره
حالا هر دورهای این اموزش های خودم. تو جند جنبه تو زندگی تغییزلت عجبی روبه زندگی رقم زده منهمون فرد سال پیش نیستم جنان دست اودرم دارن که برای نوشتن نمیدونم ارکودم بخش بگم برای فردی به سن من انقدر مشکلات ناشی از اضافه وزن وحود داشت که من اولین نگاه فقط ،همین کم شدن وزن رو رویا پردازی درخواستن داشتم
اخرین و بهترین دست اور تو افکارم همین کم شدن وزن بود ا صلا تو تصورات تغییر تو جندین جهت رو نداشتم حالا ابراز میکنم این تغیبرات رو خودم شاهد
هستم
که تواین دو روز گذشته فقط بخوام بنویسن تو جندین جهت دست اور داشتم یی جندتا شون مینویسم شاید برلی یی عده که تازه دارن پا تواین مسبر میزارن دلگرم کننده باشه اولین که وزنی خوبی رو ازدست دادم با هیج حرکت که بهش بگبم راه رفتنن ورزش،کردن هیج هیج وتازه دوره پیارروی موثر توهمین دو هفته گذشته تهبه کردم هنوز موفق به راه روفتنبا یی فایل این تو رمان کامل نشدم
شایداز فایل اول روی هم با نشتن پا شدن روی مبل بشه با ورزش دادن پامبشه روی هم مفید ۳۰ دقیقه اون کمی راه رفتن بیشتر نشتن پام جرکت دادن وگرمکردن پا پس راه ردفتنکاملا تعطیل بوده ویی فایل روهمین روز گذشته توبخش تخیف خورد ودادم امتیاز تهیه کردم ا که هنوزموفق به دبدن نشدم توفرصتی که در روزهایی اینده انشالله به دستمیارم ارزش استفاده میکنم
خوب توبخش شناخت ازخدایی عزیزم که همه رو دوره با شکر ه خدا هزگر دیرنمیکند کسب کردنم متوجه شدماصلا چطور درخواستی رو داشته باشم چطور ارسال کنم چه زمانی که دارم روی خودمکاره میکنمچه زماتی به من ایده داده میشه خلاصه دنبای دانش دورنش هست که هرجی بنویسن امکان نداده حق مطلب رو ادعا کنم باید زمان گذاشت تا به درک این مسبر رسبد ونتجه شد همین امسال تعویض وسایل منرلم اونچیزی که جندین سال هست که دوست داشتم انجام بدم وسایل رمنرل روعوض کردممبل برای من داستنش یی دست بود ولی خدا دو دست شیک مبل وارد متزل منکرد لوسترهای منزل که تازه خون جدید که۱۲ سال هست یعنی جیزی حدود ۳۲ سال لوستر واصلا عوض نکردم و تو افکار عوض شدنی نبود وخونه مت از نوعی وتازکی که هرروز با جسن بازکردن اونوحس لم نیونمچنان نشاط دورنی دو من ایحادمیکنه که حساب تداره طریقه خریداین وسایل خودش ی داستان داره که همه نشون ازکمک خدای عزیزم توبهترین شرایط با کمترین قیمت درکمترینپولی که توحساب هسرم و منبود به خونه ما امدم ساله های لی که تو حساب همسرمپول فراواتی بود جرا این خرید انجامنسد درست وتوهمین سال با این شرایط برای من انجام شد کاره خداهست وبس
تو بخش ر بطه جنان تغییرخوبی رورقم زرمکه اصلا بازم توتصورات نبود همسر با من برخودر خیلی بهتری داره جیزی که تو ذهنم وفرزتدانم بود به دختر بزرگمگفتن با تغییرتوذ هن ونگاهم به موضوع حالا هرجی باشه اون تغییرمیکنه منقصددارم این قانون روی با پدرت به اجرا بزرارم دخترمخنده بلندکرد کفت بابا امکان نداره بد از۳۸ سال زنی مشترک این امکتن نداره تغییر کنه ولی شد همونی که شما گفتید جرا جون من تغییرات افکار دادم
منودوب ذهنمکاره کردم ونتیجه بسیار بیستر ازانتظازم ارخودم وبوده هست
توبخش برخودربا فرزدانم چنان تغیبرخوبی رو شاهد هستم که روز گذشته با دختر که ۲۴ سال داره فردی بسیار باهوش هست وتحصلات خوبی رو با نمرات عالی رداره توکاره بسیار به شکرخدا باهوش عمل میکنه
خیلی زمان میشد که و اون ار کارش از هدفش دست اودش توبخش کارش صحبت میکرد ولی من وافعا متوجه نمشدم که واون داره ارجی حرف میزن و وزماتی میسد من ازمتن حرف و صحبتش شایدکمی متوجه میشدم
حدوود یی ساعت صحبت داشتن ویی مورد روبهش یاد اودی شدمکه با تعجب دخترم گفت تومامان ازکجا این میدوننی من با روانشناس صحبت کردم درباره مشکلی که تودسرکارش برای توجه به یی موضوع ایحاد شده من طریقه اونتوجه بهش گفتم وگفنم اون فرد که توجه بهش داره قصدش ازاین حرکت کشیدن دخنرم به دسطح پایین تر ازخود دخترم هستچون اون روی خودش کاره نکرده توان بالا امدن وهم سطح شدن با دخترم رو نداره با عمل کرد خودش قصدش کشیدن دخترم به سطح فکری خودش هستکه ازپیش رفت دخترم جلو کیری کنه
وفتی این مور روبهش گفتمدختر با تعجب کفت با یی رواشناس هم صحبت کرده اون همین حرف زد من از بخشی تناسب فکری ی ازبخش که با دیگران که توبخش،منفی هستند هم. کلام نشیم درد دل انها رو سعی کنیمگوش نکنیم جرا چون این وافراد کاری که ما توذهنم انجاممیدن رونمیده هم فرکانس مانیست برای داشتگوش شنوا که ازدست ندن من رو به سطخ خودشون به پایین میکشن استفاده کردم واینمورد روبهش گفتم
همین برخور با پسرم هم داشتن یی ساعت ازبازی کیمخودس ونحوهوانجانش تعریف میکرد ازصحبت پسرمبو دوواخر من بهش یی راهکار دادم همبدنمکاملا درست هست ولی اون کمی اسرا داست که درست نیست من اجازه دادمکه خودش بره فکر کنه شایدنتیجه بهتری دریافت کنه من توابن و برخور داشتن رابطه با جوانان خودم خیلی موفق بودم و محبت بهشون هم از طرف من زیاد شده وهم و از طرف فرزندانم واین مشکلم ابن بخش رو برطرف کردم
منجه کاره روانجام دادم جزاین که متحوای ذهنی خودم روکه مرکز وسلطان جسم هست رو روش کاره کردم ورنتبحه های به این بزرکی رو به زندگی وارد کردم میدنم در اینده رشت و پپشرفت من بسیار خواهدشد چون من دارم توبخشهای دیگه واینمسیر همپا گذاشته مشکل بیشتری از ذهنم رو اول پاک و برطرف میکنم انشالله که دریافت کمک از جانب خالقم هست بوده خواهد بود چون خدای من هیج زمانی برای هیج بندهای دیر نمیکنه اون هست اگه وبنده جشم بسته خودش رو باز کنه غبار رو چشمش پاککنه اون مه ابحاد شده روی شیشه عینک رو پاککنه بهتر خدایی عزیز رو بینه متوجه مبشه که جقدرراسون راحت به هرانجه خواسته خوب یا بد خدای نکرده میرسه
امیددارم همه دوستان هرانجه درخواست خوب توبخش مثبت دارن بهش بی هیج کمکاستی تو زمانی که خدا براشون درتظر دا ره برسن امین
خدا پشت وپنا هتون با حق. حق نگه دارتون
سلام خدمت استاد عزیز و مهربونم و دوستان گرامی
استاد من قبل از اینکه با مباحث قانون جذب آشنا بشم بشدت از اوضاع فکری و روحی و شرایط زندگیم به ستوه اومده بودم اما همه اش فکر میکردم شرایط بیرونی باید تغییر کنه تا زندگی من تغییر کنه برای همین اونایی که از نظرم زندگی خیلی خوبی داشتن افراد خوش شانسی بودن و بهشون حس حسرت و حسادت داشتم. اما از وقتی با مباحث قانون جذب آشنا شدم متوجه شدم که باید خودم تغییر کنم تا شرایطم تغییر کنه اما انگار یه حجابی بین من و اون مباحث بود درست متوجه نمیشدم خیلیی درک سطحی داشتم تا اینکه بعدها متوجه شدم اون آگاهی ها انگار مسیر من نبود یا شاید اصلا مسیر من نبود تا اینکه به سایت شما استاد عزیزم هدایت شدم و کم کم متوجه شدم منظور از تغییر خودم یعنی چی. پذیرش مسئولیت زندگی یعنی چی. خدارو شکر نسبت به شما پذیرش داشتم و دارم و همون روزای اول حس کردم صحبت های شما به قلبم میشینه برای شما گوش شنوا داشتم انگار اون پرده کنار زده شد من برای لاغری اومده بودم اما اون لحظه هنوز آگاه نبودم که خداوند فراتر از انتظارم منو هدایت کرده و علاوه بر خواسته لاغری، پاسخ بقیه خواسته هام رو هم اینجا داره بهم میده.
برای همینم از روزی که وارد سایت شدم تا به الان خداروشکر به صورت مستمر از آگاهی ها دارم استفاده میکنم و هر بار بیشتر به اهمیت استمرار دارم پی میبرم باور کنید استمرار داشتن در مسیرو از شما یاد گرفتم چون خود شما نمونه بارز برای استمرار هستید شما استمرارو معنی کردید.
نگرش من تغییر کرد، که شرایط جسمی من تغییر کرد، و حالا همین نتیجه باعث شده برای هر موردی بگماگر میخوام هر شرایطی تو زندگیم تغییر کنه باید خودم تغییر کنم باید افکارم و نگرشم باید شخصیت من تغییر کنه.
از شما یاد گرفتم که برای تغییر زندگی لازم نیست کلی کار انجام بدیم بلکه لازمه یه سری کارایی که قبلا انجام میدادیم رو دیگه انجام ندیم.
استاد من برای تغییر زندگیم و شخصیتم دارم تلاش میکنم اصلا تو شبکه های اجتماعی نیستم. اینستگرام رو حذف کردم چت کردن و درد دل کردن و تلفنی صحبت کردن های طولانی اصلا ندارم.
از افراد منفی که همه اش گله و شکایت میکنن و به زمین و زمان گیر میدن کلا دوری کردم. بیشتر از قبل برای دل خودم تفریح میکنم بهترین تفریحاتم قدم زدن از یه قسمت شهر به یه قسمت دیگه اس و از دیدن آدم ها و شنیدن صدای شهر و ماشین ها و صدای پرنده ها و دیدن آسمون لذت میبرم.دوچرخه سواری میکنم. بابام دوچرخه داره.استاد من قبلا اینقد اعتماد به نفس نداشتم و روحیه خوبی نداشتم اصلااا نمیرفتم سمتش اما چند شب پیش ترغیب شدم برم تو حیاط باهاش دور بزنم و دیدم میتونم بازی کنم و کلی تو حیاط دور زدم و لذت بردم. به جای چت کردن و تلفنی صحبت کردن هر چند مدت با دوستم بیرون حضوری قرار میذارم و از دیدن و هم صحبتی باهاش لذت میبرم.
هرزگاهی هم تنهایی میرم کافه و از گذروندن وقت با خودم لذت میبرم.
خدارو شکر در حال حاضر صمیمی ترین دوستام دوتا خواهرای کوچیک ترم هستن قبلا در این حد رابطه ام باهاشون صمیمی نبود و خیلیی صحبت نمیکردیم اما از وقتی با جدیت روی خودم کار کردم که البته دوتا خواهرامم در همین مسیر هستن روابطمون خیلی بهتر و صمیمی تر شد.
اگر گوشی دستم میگیرم فقط برای بودن تو سایت و انجام تمرینات و دیدن و گوش دادن فایل هاست.
من قبلا بشدت رابطه ام با پدرو مادرم بد بود و پر از خشم و کینه بودم و سالها بود درگیر خشم و عصبانیت بدی بودم اما خدارو شکر با بودن در اینمسیر کمکم شرایط رابطه ام باهاشون تغییر کرد بخصوص بخصوص با کمک آموزش های جلسه ۲۰ زندگی با کمک خدا. در حالی که قبلا تغییر رابطه ام با پدرو مادرم امری تقریبا غیرممکن بود برام اما خدارو شکر خیلییی بهبود پیدا کرد.
در همه زمینه ها شرایط زندگیم تغییر کرد.و میدونم این تغییرات شاید به چشم کسی نیاد اما خودم میتونم درک کنم که من و شرایطم چقدررررر نسبت به قبل تغییر کرد.
منِ قبل؛ حتی از تنها موندن با خودم هم وحشت داشتم بشدت از اینکه رابطه عاطفی نداشتم ناراحت بودم و یه جورایی انگار محتاج همه کس و همه چیز بودم. اعتماد بنفسم پایین بود خیلیی وابسته بودم اما هزاران خدارو شکر میکنم که الان یاد گرفتم و دارم یاد میگیرم که با خودم حالم خوب باشه.
اعتماد به نفسم خیلییی بهبود پیدا کرد. نحوه معاشرتمتغییر کرد.حس ارزشمندی میکنم چون دارم برای خودم وقت میذارم و به فکر رشد خودم هستم و آگاهی ناب و ارزشمند به خورد ذهنم میدم.
بخاطر خودم از خیلی از افراد دوری کردم. خیلی از کارهارو دیگه انجامنمیدم مثلا گله و شکایتم خیلی کمتر شده مسائلم بین خودم و خدام میمونن. تلاش میکنم مسائلم رو حل کنم.با همت خودم و کمک خدا. دیگه بجای مشورت با مردم با خدا مشورت میکنم. توانایی کنترل احساساتمخیلی بهتر شده.
میزان استرسم نسبت قبل خیلی کمتر شده خدارو شکر .استاد همه این تغییرات رو مدیون اول خدا و دوم شما استاد عزیزم هستم.
استاد ازتون بینهایت سپاسگذارم که همیشه ایده هاتون رو عملی میکنید و با ما به اشتراک میذارید.
سایع تون مستدام، خیلی دوستتون دارم.
سلام استاد
امروز خیلی خوشحال شدم که فایل جدید درمورد تغییر زندگی گذاشتید چون من خیلی به این نوع فایلها علاقه دارم
استاد بازهم تبریک میگویم بابت گوشی سالگرد ازدواجتان که هدیه گرفتید از همسرتان . دقیقا خداوند از جایی که ما فکرش را نمیکنیم چیزهای درخواستی را برای ما میفرستد . استاد من عید امسال مانتو نخریدم و گفتم بگذار لاغرتر بشوم مانتو میخرم . دقیقا یک هفته قبل از عید با دخترم به مانتو فروشی رفتم برای او ۲ تا مانتو خریدم واصلا دلم نمیخواست مانتو بخرم و نخریدم و چند بار در هفته به دخترم گفتم نمیدانم چرا فکر میکنم قرار است یک مانتو خوب از کسی هدیه بگیرم و این حس درمن قوی است و امسال عید رمضان است و من مانتو نمیگیرم دقیقا روز قبل از عید نوروز دایی همسرم از کرج یک مانتو خیلی قشنگ برای مادرشوهرم فرستاده بود که من خبر نداشتم شب قبل از سال تحویل انجا رفتم مادرشوهرم گفت زهرا جون دایی از کرج زحمت کشیده و برای من مانتو فرستاده ولی گشاد است بیا تو بپوش ببینم اندازه است یا خیر دقیقا سایز من خیلی بزرگ تر بود . من گفتم شاید برای من تنگ باشد وقتی پوشیدم دقیقا اندازه من بود چون کاهش سایز داشتم و مادرشوهرم آن را به من هدیه داد و به دخترم گفتم خدارا شکر حسم به من دروغ نگفت که هدیه میگیری باید باور داشته باشیم تا اتفاق بیفتد.
و دوروز قبل دختر خواهرم گفت : خاله در اینستا یک مانتو فروشی دریزد حراج گذاشته یک روزه و صبح زود باید بروی اگر خواستی مانتو خوب پیدا کنی با همکارم برای روز دختر رفتیم ساعت ۹ صبح که برای دخترهایمان چیزی بخریم تمام مانتوها از ۵۰۰ تا ۸۰۰ تومان بود برایم جالب بود من مانتویی را خریدم که بسیار خوشکل و سایز من بود با قیمت ۱۰۰ تومان در ریکال ۱۰۰تومنیها برای دخترهای کوچک ووقتی نشان فروشنده دادم تعجب کرد چطور مانتو سایز بزرگ با قیمت قبل دراین رکال است و به ناچار آن را به من داد .وروسری ۱۰۰ تومان نیز خریدم من با ۲۰۰تومان به قولی نونوار شدم . و این برایم بسیار جالب بود که یکی دانه مانتو با قیمت بسیار قبل دراین مغازه دقیقا سایز من موجود بود چون خداوند آن را برای من درنظر گرفته بود . من این را به فال نیک میگیرم که زندگی من با اراده خداوند تغییر خواهد کرد و دست خداوند دراین ساعت این مانتو را به من نشان داد چون من اصلا دختر کوچک ندارم و سایز مانتو دخترم ۴۸ است . خدایا شکرت بابت ورود این جریانات به زندگی من در صورتی که درخواستها را به خداوند بدهیم و به خداوند ایمان داشته باشیم که این هدیه را توسط شخصی برای ما می فرستد این اتفاق خواهد افتاد .
به جای تمرکز بر مشکلات و موانع،باید بر راه حلها و فرصتها تمرکز کنیم. با دیدگاهی مثبت به زندگی نگاه کنیم و به دنبال خوبیها و زیباییها در دنیای اطرافمان باشیم .و یاد بگیریم که موفقیت یک سفر است نه یک هدف و ما در مسافرت تجربه های زیادی را کسب خواهیم کرد که در سفر بعدی بتوانیم به درستی از ان تجربه ها استفاده کنیم .
استاد واقعا از شما ممنون و سپاسگزاریم که راه تغییر درزندگی را به ما نشان دادید که چگونه با سپاسگزاری و داشتن احساس خوب و افکار مثبت اتفاقات خوب و مثبتی را درزندگی خودمان خلق کنیم . بازم ممنون از شما
به نام خدای هستی بخش
این جمله تون استاد که گفتین در هرجا از زندگی قرار دارین این یک نقطه از مسیر زندگی شما نه سرنوشت شما چقدر زیبا و انگیزه بخشه .این جمله یعنی نا امیدی ممنوع ، یعنی گله و شکایت کردن ممنوع ، یعنی دیگران رو مقصر کردن ممنوع ،یعنی این شرایط به وجود اومده که مطمئنا خودت باعث به وجود اومدنش شدی حالا به صورت ناآگاهانه و ناخواسته ولی این سرنوشت و نقطه پایین سرنوشت تو نیست این فقط یک نقطه از زندگی شماست. تشبیه شما به نقطه از مسیر زندگی شماست یعنی در این مسیر طولانی سرنوشت و زندگی ما که معلوم نیست چندساله این شرایط یک نقطه ست در یک خط بی انتها که بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی که این نگرش باعث امید به زندگی میشه و مانع از بزرگ انگاری مشکلات میشه و هم نوید دهنده ی اینه که در این مسیر هزاران نقطه دیگه پیش روی ماست که میتونه نقطه عطف زندگی ما باشه و زندگی ما رو به قبل و بعد از اون نقطه معنا بکنه .اینکه اصلا مهم نیست که الان در چه نقطه ای از سرنوشت قرار داریم مهم اینه که ساختن نقطه های بعدی در دستان ماست و میتونیم بی نهایت موقعیت و حس و حال رو تجربه کنیم . فقط کافیه باور کنیم که تغییر از ما شروع میشه و این تغییر آغاز کننده مسیر موفقیت ماست و هرچه قدر ما در این مسیر انگیزه و مقاومت بیشتری داشته باشیم موفقیت های بیشتری کسب میکنیم .بقول استاد موفقیت یک مسیر نه یک مقصد وقتی موفقیت رو یک مقصد در نظر بگیرم اونو محدود کردیم به یک جنبه از زندگی ولی موفقیت رو مثل یک مسیر در نظر گرفتن یعنی کامیابی در همه جنبه های زندگی یعنی بی نهایت موفقیت یعنی بی نهایت دستاورد که در هر نقطه از این مسیر کسب میشه و بدون توقف به سمت جلو و به سمت تجربه های بیشتر پیش میره .
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم
تو این چند روز خیلی منتطر این فایل بودم وقتی گفتید در این باره براتون فایل ضبط میکنم
یکی از دلایلی که شما رو دنبال میکنم و هدایت شدم اینجا برای این بود که خیلی از آگاهی ها رو درک نمیکردم و در کنار شما دارم یاد میگیرم
و هر بار میگم آهان منطور از این جمله که میگن اینجوری کن این بود
و چقدر مثال هایی که میزنید به من کمک میکنه بسیار سپاسگزارم ازتون و خدا رو شکر میکنم برای بودنتون در زندگیم
اوایل که با قوانین آشنا شده بودم این حرف برای مسخره بود که آخه من چطوری رو خودم کار کنم شرایط پیرامونم هم تغییر میکنه
خب من قبلا تو جنبه روابط این کارو کرده بودم و نتیجه گرفته بودم اونموقع اصلا نمیدونستم این جهان قوانینی داره و این کار رو ناخودآگاه انجام داده بودم
تجربه داشتم تو این زمینه ولی از لحاظ مالی و سلامتی فک نمیکردم این راه حواب بده
یعنی میگفتم آره شاید تو روابط جواب بده
اونم نگاهم این بود که تغییری صورت نگرفته من کوتاه اومدم و زدم به بیخیالی
فکمیکردم این تغییرات بخاطر اینه که من کوتاه میام دیگه و برام خیلی چیزا مهم نیست
یعنی فکنمیکردم که چون من تغییر کردم شرایط هم تغییر کرد
بخاطر همین نسبت به وضعیت مالی و سلامتی یکم رو این موضوع مقاومت داشتم و البته شاید دارم
میگفتم اون رابطه بودولی تو جنبه مالی بالاخره باید یه کاری تلاشی کنی
یا تو جنبه سلامتی میگفتم بالاخره باید یه سری چیزا رو یا بخورم یا نخورم
مثلا غذاهای سالم بخورم
یا برای فلان درمان بیماری باید یه سری داروها رو بخورم
نمیشه که فقط رو ذهن کار کرد و شرایط تغییر کنه
ولی مرور تغییریکه در رابطه خودم با همسرم کردم و نتیجه خوبی داد بهم این اطمینان رو داد
تو جنبه های دیگه ام اگرتو تغییر کنی شرایط تغییر میکنه
زمانی که با همسرم در زندگی مشکل داشتم
هیچ وقت فکرنمیکردم تغیییر من باعث تغییراون بشه
اگر هم تغییررو شروع کردم بیشتر به خاطر آرامش خودم بود
و یادمه چقدر اوایل برام سخت بود ولی ادامه دادم
همسر من خیلی اهل وقت گذرانی با رفیق هاش بود و بیشتر وقتش رو بیرون از خونه میگذروند و این موصوع منو خیلی اذیت میکرد
خوندن یه جمله تو یه پیجی منو به فکر فرو برد و تصمیم گرفتم این همه مدت که وقت گذاشتم برای تغییر همسرم که وقتش رو با من بیشتر بگذرونه بزارم برای تغییر خودم
جمله این بود
دست از تغییر همسرت بردار خودت تغییر کن
از فردای اون روز شروع کردم به تغییر
هر وقتی همسرم میخواست بره بیرون میگفت به سلامت خوش بگذره
با اینکه برام خیلی سخت بود
بعد رفتنش مینشستم و ساعت ها گریه میکردم ولی اوایل جلوی همسرم جریان رو خیلی عادی نشون میدادم
ولی از درون ناراحت بودم
هر باری که میخواستم دعوا راه بندازم به خودم گوشزد میکردم که قول دادی گیر ندی
و بعد از چند مدت میدیدم بعد رفتن همسرم خودم رو مشغول کاری میکنم
اون زمان رفتم و قالیبافی یاد گرفتم و هر وقت که میخاستم فکرم درگیر نشه خودم رو مشغول بافتن میکردم
چند مدتی به این روال پیش رفت تا اینکه همسرم دیگه شک کرده بود به اوضاع میگفت تو چرا دیگه گیر نمیدی
میگفتم خب شاید تو اونجوری راحتی و منم مشکلی ندارم
بارها میشد همسرم میخواست بره بیرون و پشیمون میشد
و میگفت نه میمونم خونه
بعد از مدتی شرایط باز هم تغییرکرد
دوستای همسرم ازدواج میکردن و بیشتر اوقاتشون رو با همسرانشون میگذروندن و همسرم کمتر باهاشون بود
و بهش ثابت میشد که خانواده بهتر
من دیگه خیلی نسبت به قبل تغییر کرده بودم
دیگه منتطر همسرم برای خوش گذروندن نبودم
با دوستام بیرون میرفتم
تنهایی بیرون میرفتم
تو خونه مشغول بودم
ولی حالا میدیدم اونی که میخاد وقت بگذرونه با من همسرم بود
روزها میشد سراغ دوستانش نمیرفت و از بی معرفتی شون فقط میگفت
و حالا من پیگیر میشدم که چرا پس دیگه بیرون نمیری 😄
و جواب همسرم این بود که بیخیال دوست خانواده آدم مهمترین آدم های زندگی هستن
و همه اینا بخاطر تغییر من بود
بخاطر این بود دست از تغییر همسرم کشیدم
این داستان رو بارم نوشتم که برای خودم مرور بشه که اگر تو تغییر کنی جهان اطرافت تغییر میکنه
وقتی جهان جدیت تو رو ببینه و یه مدت استمرار داشته باشی جهان به زانو برات در میاد و میاد کمکت و شرایط و اتفاقاتی رخ میده که تو اکر سالها تلاش کنی نمیتونی تغییرش بدی
وقتی شما این مطالب رو گفتید با ایمان بیشتری باور کردم که جواب میده
و من فقط باید رو خودم کارکنم ،چون تنها چیزی که میتونم تغییر بدم افکار خودم هست
استاد وقتی گفتید اول دوره این یکی از خواسته هاتون بود و الان از راهی که فکرشو نمیکنید بهش رسیدین با ایمان بیشتری تصمیم گرفتم شروع کنم
دوروز به دوره فوق العاده زندگی با طعم خدا هدایت شدم و شروع کردم وقتی دوره زندگی با کمک خدا رو شروع کردم دو تا مهمترین خواسته هام تیک خورد و ایمانم رو تقویت کرد و حالا امروز با دیدن این فایل با انرژی بیشتری و تعهد جانانه تری دوره زندگی با طعم خدا رو به کمک خداوند ادامه میدم
ازتون سپاسگزارم که یه روزی زندکی خودتون رو تغییر دادید و باعث تغییر دنیای اطرافتون شدید
بهترین ها نصیب دل مهربونتون استاد عزیزم