بسیاری از افراد چاق عقیده دارند که به دلیل نداشتن انگیزه برای لاغری نمی توانند لاغر شوند درحالی که در زمان هایی که انگیزه عالی برای لاغر شدن داشتند هم نتوانستند لاغر شوند.
انگیزه برای لاغری داشتن
همه ما دوست داریم لاغر شویم و می دانیم که اشتیاق داشت برای لاغری یکی از ارکان مهم موفقیت در تحقق رویای لاغری است اما به اندازه کافی انگیزه برای لاغری نداریم.
داشتن انگیزه برای لاغری از مهمترین اصول کاهش وزن و تجربه تناسب اندام دلخواه است اما باید بدانید که به راحتی می تواند مانع موفقیت شما در رسیدن به هدفتان شود.
در لاغری با ذهن هدف فقط لاغر شدن نیست بلکه یادگیری اصول عملکرد ذهن برای خلق شرایط دلخواه در زندگی است.
دآگاهی از آنچه در مسیر لاغری با ذهن به دست می آوریم باعث ایجاد انگیزه برای لاغری می شود.
لاغر شدن فقط یک هدف از ده ها هدفی است که می توان در زندگی تعیین کرد و به آن ها رسید.
البته لازم به ذکر است که بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند به بیشتر اهداف خود نمی رسند چرا که آنها موفق به عبور از مانع چاقی و رسیدن به هدف لاغری خود نمی شوند. نداشتن انگیزه برای لاغری سبب می شود که انگیزه برای رسیدن به خواسته های دیگر خود را نداشته باشند.
در تمام سال هایی که اضافه وزن داشتم در مقطع های سنی مختلف بخاطر چاق بودن رسیدن به خواسته هایی که دوست داشتم تجربه کنم برایم بی اهمیت میشد.
موفیت های هنری، موفقیت های تحصیلی و … برایم اهمیت نداشتند چون به دلیل چاق بودن خودم را لایق موفق شدن نمی دانستم چون عقیده داشتم من عرضه ندارم چون نتوانستم لاغر شوم و نداشتن انگیزه برای لاغری سبب شده بود که تصور کنم من در هیچ زمینه ای نمی توانم موفق شوم.
تا وقتی چاق بودم هیچ هدف و انگیزه درست و حسابی برای زندگی کردن نداشتم.
البته ناگفته نماند که اصلا نمی دانستم هدف چیست و اشتیاق داشتن در زندگی چه اهمیتی دارد.
سالها بود هر روز فقط زندگی می کردم و تلاش می کردم مسائل و مشکلاتی که برایم ایجاد می شود را حل و فصل کنم.
اکنون که در شرایط بسیار متفاوتی زندگی می کنم تصور می کنم در آن روزها من فقط تلاش می کردم که زنده بمانم و هیچ تجربه ای درباره زندگی کردن نداشتم.
زنده ماندن با زندگی کردن بسیار متفاوت است.
هدف از لاغر شدن
فردی که می خواهد فقط زنده بماند تمایلی به داشتن هدف در زندگی ندارد. به همین دلیل است که افراد چاق وقتی انگیزه برای لاغری را از دست می دهند به یقین می رسند که نمی توانند لاغر شوند و تمام انگیزه و اشتیاق خود برای زندگی کردن را از دست می دهند.
آنها دیگر انگیزه برای لاغری ندارند چون مهمترین هدف انسان زندگی کردن و لذت بردن از لحظات زندگی است اما فردی که اضافه وزن دارد به این دلیل که از شرایط خود و زندگی لذت نمی برد انگیزه اش را برای همه جنبه های زندگی از دست می دهد.
او ترجیح می دهد به هر شکلی شده مسائل روزمره خود را حل کند و روزها رو به پایان برساند و بر سال های عمر خود اضافه کند.
اما فردی که می خواهد زندگی کند از حل کردن مسائل روزمره خود برای رسیدن به هدف هایی که خودش تعیین کرده است استفاده می کند.
خیلی تفاوت دارد شما هر روز برای حل مسائل همان روز زندگی کنید و منتظر مسائل فردا باشید یا اینکه هر روز به شکلی زندگی کنید که اگر مساله ای حل می کنید برای حرکت به سمت هدفی باشد که برای تجربه کردن انتخاب کرده اید.
در لاغری با ذهن هدف من ایجاد انگیزه و اشتیاق زندگی کردن به واسطه ایجاد انگیزه برای لاغری در دوستانم است نه فقط زنده ماندن.
چرا که با چاقی هم می توان به هرشکلی که شده زنده ماند و روزها را سپری کرد. اما فردی که هدف لاغری را انتخاب می کند تصمیم گرفته است هر روز در عین حالی که چاق است و درگیر مسائل چاقی است اما یک قدم برای تغییر خود بردارد.
او چاقی را بعنوان سرنوشت خود قبول نکرده است و می خواهد با عبور از این مانع به ظاهر بزرگ در ذهنش به خواسته های زیادی که سال هاست دوست داشته است تجربه کند دست پیدا کند.
بنابراین لازم است برای رسیدن به هدف لاغری و سپس دیگر اهداف خود در زندگی از اصول عملکرد ذهن به خوبی آگاهی داشته باشیم تا مسیری که برای خلق رویاهای خود طی می کنیم ضمن کوتاه تر شده ساده تر و لذت بخش تر باشد.
هدف لاغری سخت تعیین نکنید
شاید از زبان اساتید زیادی شنیده باشید یا در کتاب های موفقیت خوانده باشید که برای رشد و پیشرفت باید هدف های بزرگ تعیین کنید.
داشتن هدف های بزرگ به انسان اشتیاق و انگیزه حرکت کرد می دهد. داشتن هدف بزرگ نشانه شجاعت و توانمندی افراد عنوان می شود.
به لطف خدا از زمانی که با قدرت ذهن آشنا شدم و تصمیم قاطع گرفتم باید زندگی خودم را تغییر بدهم کتاب های زیادی درباره اصول موفقیت، قدرت ذهن و قانون جذب مطالعه کردم و سعی کردم به آنچه در این کتاب ها گفته می شود عمل کنم.
بنابراین از آنجا که در بسیاری از این کتابها تعیین اهداف بزرگ و دور از دسترس را نشانه شجاعت و اشتیاق فرد برای تغییر کردن عنوان کرده بودند من هم اهداف بزرگی را برای ادامه زندگی ام تعیین کرده بودم و تصور می کردم به این شکل من آدم قوی و توانمندی خواهم بود و جهان به این تصمیم شجاعانه من پاسخ خواهد داد.
اما هرچه در زمینه درک اصول عملکرد ذهن آگاهی بیشتری کسب کردم و مخصوصا از زمانی که توانستم با استفاده از قدرت ذهن به تناسب اندامی که سال ها در رویای من هم نبود دست پیدا کنم به وضوح برایم مشخص شد که داشتن هدف بزرگ به راحتی می تواند مانع حرکت کردن افراد برای تغییر کردن باشد.
هدف های لاغری کوچک تعیین کنید
زمانی که در مسیر تغییر کردن چندین مرحله انگیزه ام را برای ادامه مسیر موفقیت از دست دادم بیشتر مطمئن شدم که برای حرکت کردن و مخصوصا استمرار داشتن برای تغییر کردن نباید اهداف بزرگ و دور از دسترس تعیین کرد چون هر کاری که انجام آن برای ذهن ما سخت و دشوار باشد از با مقاومت شدید ذهن ناخودآگاه برای انجام دادنش مواجه می شویم.
اگر به زندگی خود توجه کنید موارد بسیاری پیدا خواهید کرد که شما تصمیم به انجام کاری داشته اید اما وقتی درباره مسائلی که در مسیر رسیدن به خواسته خود از زبان دیگران شنیده اید و یا تجربه های سخت دیگران در این مسیر را شنیده اید باعث شده است که شوق و اشتیاق خود برای حرکت کردن به سمت خواسته تان را از دست داده و رویای خود را فراموش کنید.
دلیل این رویداد دادن اطلاعات درباره مسائل و مشکلاتی است که در مسیر رسیدن به آن هدف به ذهن خود داده اید.
هرگونه اطلاعات و آگاهی درباره سختی ها، مشکلات و مسائل رسیدن به هر هدفی را در ذهن خود مرور کنید سبب می شود که ذهن ناخودآگاه شما به راحتی ابتدا شوق و اشتیاق شما را نسبت به خلق آن هدف کاهش داده و سپس شما را از اجرای آن تصمیم منصرف می کند.
این طریق عملکرد ذهن درباره لاغر شدن نیز صدق می کند و به همین دلیل است که افراد زیادی که اضافه وزن دارند بارها تصمیم به لاغر شدن گرفته اند اما پس از مدت کوتاهی از تصمیم خود منصرف شده و چاق بودن را بر انگیزه برای لاغری داشتن ترجیح داده اند.
مسیر لاغری من
به لطف خدای مهربان تصمیم من جهت استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن بعد از کسب آگاهی نسبی درباره چگونگی عملکرد ذهن ناخودآگاه بود به همین دلیل هیچوقت برای لاغر شدن از همان روزهای اول هدف بزرگ تعیین نکرده ام و به همین دلیل توانسته ام با ایجاد انگیزه برای لاغری در خودم چندین سال است به آرامی ولی به صورت پیوسته در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهم.
همچنین درباره دیگر جنبه های زندگی همین شیوه را به کار گرفته ام و اطمینان دارم دلیل استمرار و حفظ شور و اشتیاق من برای تغییر کردن و خلق شرایط جدید و دلخواه در زندگی ام رعایت این اصل مهم بوده است که من هیچ وقت هدف های بزرگ و دور از دسترس انتخاب نکرده ام.
اهمیت ایجاد صحیح انگیزه برای لاغری در رسیدن به تناسب اندام ایده آل و دائمی به قدری مهم است که درصورت عدم اطلاع از آن به راحتی می تواند باعث شکست یا دلسردی شما برای خلق شرایط رویایی تان شود.
از این رو لازم می دانم درباره این موضوع مهم (انگیزه برای لاغری) آنچه درک کرده ام و به من کمک کرده است تا جنبه های مختلف زندگی ام را تغییر دهم با شما دوستان خوبم به اشتراک قرار دهم.
اطمینان دارم درک این آگاهی و عمل کردن به آن باعث تحولی عظیم در بهبود احساس شما برای رسیدن به هدف های مورد نظرتان دارد.
از این رو توصیه می کنم با دقت به محتوای ارائه شده توجه کنید و به آنچه درک می کنید به بهترین شکل عمل کنید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
با انجام تمرینات در مسیر یادگیری لاغری با ذهن اشتیاق و انگیزه برای لاغری را در خودتان افزایش دهید.
ابتدا محتوای نوشتاری انگیزه برای لاغری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و سپس به سوالات مطرح شده به صورت انشایی پاسخ دهید.
- به نظر شما برای لاغر شدن باید اهداف بزرگ تعیین کرد یا هدف ها کوچک؟ چرا؟
- در گذشته برای لاغر شدن چگونه هدف گذاری می کردید و نتیجه آن چه بوده است؟
- آیا تاکنون برای چاق شدن هدف تعیین کرده اید؟ شرح دهید چگونه چاق تر شدید؟
- به نظر شما هدف تعیین کردن برای لاغر شدن باعث لاغری می شود یا مانع آن؟
- در مسیر لاغری با ذهن چگونه برای لاغر شدن باید هدف گذاری کنید و انگیزه برای لاغری را در خود ایجاد کنید؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.45 از 62 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
استاد توی متن گفتن که:
بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند به بیشتر اهداف خود نمی رسند چرا که آنها موفق به عبور از مانع چاقی و رسیدن به هدف لاغری خود نمی شوند. نداشتن انگیزه برای لاغری سبب می شود که انگیزه برای رسیدن به خواسته های دیگر خود را نداشته باشند.
خب من خودم با همچین مشکلی دست و پنجه نرم میکردم.
هر سال روز تولدم گریه میکنم چون احساس میکنم که به خواستههام نرسیدم. از زمانی که به لاغری با ذهن هدایت شدم و از وقتی وارد سایت شدم، برنامههایی که سالها توی مغزم داشتم، کارهایی که سالهاست میخواستم بکنم، چیزایی که میخواستم بخونم، چیزایی که میخواستم انجام بدم رو دنبال میکنم. هم اعتماد به نفس اش رو پیدا کردم که برم دنبالشون هم انگیزهاش رو. با اینکه چیزی توی زمان یا مشغله های من تغییر نکرده اما انگار واقعا برای اون کارها زمان پیدا کردم . حس ارزشمندی زیادی پیدا کردم و مطمئن هستم امسال بهترین تولد عمرم رو تجربه خواهم کرد. زندگی من تو این ۲۰ روز عوض شده . مطمئنم اسفند امسال بهترین تولد منه.
مهم نیست چند کیلو باشم یا چند تا کتاب خونده باشم یا به اون اهدافی که میخوام رسیده باشم یا نه همین که میدونم دارم براشون کاری انجام میدم خیلی حالمو خوب میکنه
چقدر سخنان شما زیبا و دلنشین بود و چقدر قبول دارم مثلا اینکه
فردی که می خواهد فقط زنده بماند تمایلی به داشتن هدف در زندگی ندارد
یا
مهمترین هدف انسان زندگی کردن و لذت بردن از لحظات زندگی است
دقیقا همینطوره
شاید دوستان درباره ی هرم مازلو شنیده باشند
که سلسله مراتب نیاز های انسان رو اینگونه تعریف کرده
ولی افرادی که درگیر مسائل چاقی و لاغری میشوند در همان کف هرم باقی میمانند زیرا دائما درگیر خوردن و نخوردن و ناتوانی هستند پس نمیتوانند به خود شکوفایی که غایت و کمال ماست برسند
خود من تا پیش از آشنایی با لاغری ذهنی به جای لذت بردن از لحظات در گیر همان مسائل پیش افتاده ی چه بخورم چه نخورم و کالری ها بودم و به جای لذت بردن از بودن در کنار عزیزانم ظاهراً در کنارشان بودم و باطناً درگیر ناراحتی های ذهنی خودم بودم که چه طور به نظر میرسم یا چقدر میخورم…
اونجا که استاد توی فایل صوتی گفتند دنبال کاهش چهل کیلو بودند باعث شد یاد خودم بیفتم. من میخواستم ۲۵ کیلو کم کنم هربار بهش فکر میکردم اینقدر سخت بود دور از دسترس بود که هنوز نرفته ناامید میشدم. الان بخوام به مسیر دو تا شهر فکر کنم خیلی ترسناکه . چی بخورم کجا بمونم کجا وایسم وای بنزین چی میشه کی بخوابم ؟
و نباید سفر رو شروع کنم ! در صورتی که این مسیر قرار نیست توی یک دقیقه یا یک ساعت طی بشه! من فعلا برنامه ام اینه از این شهر به شهر بعدی برسم .
( آخه خودم تجربه اش رو داشتم که از ترس بزرگ بودن کاری اصلا سمتش نرفتم که اگر پنج سال پیش روزی یک ساعت براش وقت میذاشتم الان بهترین بودم توی اون کار) همون مثالی که همیشه شنیدیم
روز اول کل دفتر ها کتاب ها خودکارها درس ها و .. رو نشون یک بچه بده و بگو قراره اینا همه رو در طول تحصیلت بخونی یا استفاده کنی! ایست قلبی میکنه 😁پس چجوریه که ما ۱۲ سال ۱۶ سال ۱۸ سال حتی بعضی هامون بیست سال درس خوندیم!
همونطور که استاد هم گفتن من هم اول فکر میکردم باید دنبال هدف بزرگ باشم. مدام با خودم میگفتم باید بشی ۵۷ کیلو.
باید ۲۵ کیلو کم کنی!
توی زندگی هم همیشه سنگ بزرگی رو برمیداشتم که به قول معروف علامت نزدن بود.
اما الان دست از. کمالگرایی توی کارهام برداشتم. ( البته معجزه که نشده.😁سعی میکنم کمالگرا نباشم.😁)ولی الان حتی به عدد وزن فکر نمیکنم واقعا به این فکر میکنم یه کمی یواش تر بخورم. یه کمی آرامش داشته باشم. یه کمی حرکت بدم بدنم رو ( بخاطر سلامتی ام). یک قدم یک قدم جلو میرم. آهسته و پیوسته. هدف اگر برای انگیزه باشه خوبه مثلا من هدفم اینه به تناسب اندام برسم برای اینکه لباسهایی که دوست دارم رو بپوشم اما اگر هدف گذاری به این معنی باشه که فقط دنبال یک نتیجه ی خاص باشی نه اصلا خوب نیست چون اولا از مسیر لذت نمیبری ( درست مثل ورزشها و رژیم های سنگینی که فقط دنبال نتیجه بودیم ) و ثانیا اگر دقیقا به اون نتیجهی دلخواه نرسی از همه نظر نابود میشی. جسمت روحت روانت بهم میریزه.من همیشه یک عدد رو گذاشته بودم به عنوان هدف ( بین ۵۷ تا ۶۷ باشم) و خب اون عدد چون از من خیلی دور بود هی ناامید میشدم. مثلا اگر حرف از نیم کیلو یا یک کیلو بود برام راحت بود!
ولی وقتی میرفتم رو تردمیل و فکر میکردم وای من ۲۰ کیلو باید کم کنم آنقدر تند میدویدم که قلبم میخواست بترکه.🫤😕یادم نمیاد هیچوقت برای چاق شدنم هدف گذاشته باشم. یه مسیری بود که یواش یواش اومدمش پس چرا برای لاغر شدن بخوام هدف بذارم؟؟؟؟این چیزی جدا از زندگیم نیست که بخوام بهش فکر کنم. همین طور که دارم زندگی میکنم , قلبم میزنه ، نفس میکشم، بدنم هم کار خودش رو میکنه و به تناسب اندام میرسه. انشاءالله
من قراره به زودی اسمم بره جزو شگفتی سازان ☺️