بسیاری از افراد چاق عقیده دارند که به دلیل نداشتن انگیزه برای لاغری نمی توانند لاغر شوند درحالی که در زمان هایی که انگیزه عالی برای لاغر شدن داشتند هم نتوانستند لاغر شوند.
انگیزه برای لاغری داشتن
همه ما دوست داریم لاغر شویم و می دانیم که اشتیاق داشت برای لاغری یکی از ارکان مهم موفقیت در تحقق رویای لاغری است اما به اندازه کافی انگیزه برای لاغری نداریم.
داشتن انگیزه برای لاغری از مهمترین اصول کاهش وزن و تجربه تناسب اندام دلخواه است اما باید بدانید که به راحتی می تواند مانع موفقیت شما در رسیدن به هدفتان شود.
در لاغری با ذهن هدف فقط لاغر شدن نیست بلکه یادگیری اصول عملکرد ذهن برای خلق شرایط دلخواه در زندگی است.
دآگاهی از آنچه در مسیر لاغری با ذهن به دست می آوریم باعث ایجاد انگیزه برای لاغری می شود.
لاغر شدن فقط یک هدف از ده ها هدفی است که می توان در زندگی تعیین کرد و به آن ها رسید.
البته لازم به ذکر است که بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند به بیشتر اهداف خود نمی رسند چرا که آنها موفق به عبور از مانع چاقی و رسیدن به هدف لاغری خود نمی شوند. نداشتن انگیزه برای لاغری سبب می شود که انگیزه برای رسیدن به خواسته های دیگر خود را نداشته باشند.
در تمام سال هایی که اضافه وزن داشتم در مقطع های سنی مختلف بخاطر چاق بودن رسیدن به خواسته هایی که دوست داشتم تجربه کنم برایم بی اهمیت میشد.
موفیت های هنری، موفقیت های تحصیلی و … برایم اهمیت نداشتند چون به دلیل چاق بودن خودم را لایق موفق شدن نمی دانستم چون عقیده داشتم من عرضه ندارم چون نتوانستم لاغر شوم و نداشتن انگیزه برای لاغری سبب شده بود که تصور کنم من در هیچ زمینه ای نمی توانم موفق شوم.
تا وقتی چاق بودم هیچ هدف و انگیزه درست و حسابی برای زندگی کردن نداشتم.
البته ناگفته نماند که اصلا نمی دانستم هدف چیست و اشتیاق داشتن در زندگی چه اهمیتی دارد.
سالها بود هر روز فقط زندگی می کردم و تلاش می کردم مسائل و مشکلاتی که برایم ایجاد می شود را حل و فصل کنم.
اکنون که در شرایط بسیار متفاوتی زندگی می کنم تصور می کنم در آن روزها من فقط تلاش می کردم که زنده بمانم و هیچ تجربه ای درباره زندگی کردن نداشتم.
زنده ماندن با زندگی کردن بسیار متفاوت است.
هدف از لاغر شدن
فردی که می خواهد فقط زنده بماند تمایلی به داشتن هدف در زندگی ندارد. به همین دلیل است که افراد چاق وقتی انگیزه برای لاغری را از دست می دهند به یقین می رسند که نمی توانند لاغر شوند و تمام انگیزه و اشتیاق خود برای زندگی کردن را از دست می دهند.
آنها دیگر انگیزه برای لاغری ندارند چون مهمترین هدف انسان زندگی کردن و لذت بردن از لحظات زندگی است اما فردی که اضافه وزن دارد به این دلیل که از شرایط خود و زندگی لذت نمی برد انگیزه اش را برای همه جنبه های زندگی از دست می دهد.
او ترجیح می دهد به هر شکلی شده مسائل روزمره خود را حل کند و روزها رو به پایان برساند و بر سال های عمر خود اضافه کند.
اما فردی که می خواهد زندگی کند از حل کردن مسائل روزمره خود برای رسیدن به هدف هایی که خودش تعیین کرده است استفاده می کند.
خیلی تفاوت دارد شما هر روز برای حل مسائل همان روز زندگی کنید و منتظر مسائل فردا باشید یا اینکه هر روز به شکلی زندگی کنید که اگر مساله ای حل می کنید برای حرکت به سمت هدفی باشد که برای تجربه کردن انتخاب کرده اید.
در لاغری با ذهن هدف من ایجاد انگیزه و اشتیاق زندگی کردن به واسطه ایجاد انگیزه برای لاغری در دوستانم است نه فقط زنده ماندن.
چرا که با چاقی هم می توان به هرشکلی که شده زنده ماند و روزها را سپری کرد. اما فردی که هدف لاغری را انتخاب می کند تصمیم گرفته است هر روز در عین حالی که چاق است و درگیر مسائل چاقی است اما یک قدم برای تغییر خود بردارد.
او چاقی را بعنوان سرنوشت خود قبول نکرده است و می خواهد با عبور از این مانع به ظاهر بزرگ در ذهنش به خواسته های زیادی که سال هاست دوست داشته است تجربه کند دست پیدا کند.
بنابراین لازم است برای رسیدن به هدف لاغری و سپس دیگر اهداف خود در زندگی از اصول عملکرد ذهن به خوبی آگاهی داشته باشیم تا مسیری که برای خلق رویاهای خود طی می کنیم ضمن کوتاه تر شده ساده تر و لذت بخش تر باشد.
هدف لاغری سخت تعیین نکنید
شاید از زبان اساتید زیادی شنیده باشید یا در کتاب های موفقیت خوانده باشید که برای رشد و پیشرفت باید هدف های بزرگ تعیین کنید.
داشتن هدف های بزرگ به انسان اشتیاق و انگیزه حرکت کرد می دهد. داشتن هدف بزرگ نشانه شجاعت و توانمندی افراد عنوان می شود.
به لطف خدا از زمانی که با قدرت ذهن آشنا شدم و تصمیم قاطع گرفتم باید زندگی خودم را تغییر بدهم کتاب های زیادی درباره اصول موفقیت، قدرت ذهن و قانون جذب مطالعه کردم و سعی کردم به آنچه در این کتاب ها گفته می شود عمل کنم.
بنابراین از آنجا که در بسیاری از این کتابها تعیین اهداف بزرگ و دور از دسترس را نشانه شجاعت و اشتیاق فرد برای تغییر کردن عنوان کرده بودند من هم اهداف بزرگی را برای ادامه زندگی ام تعیین کرده بودم و تصور می کردم به این شکل من آدم قوی و توانمندی خواهم بود و جهان به این تصمیم شجاعانه من پاسخ خواهد داد.
اما هرچه در زمینه درک اصول عملکرد ذهن آگاهی بیشتری کسب کردم و مخصوصا از زمانی که توانستم با استفاده از قدرت ذهن به تناسب اندامی که سال ها در رویای من هم نبود دست پیدا کنم به وضوح برایم مشخص شد که داشتن هدف بزرگ به راحتی می تواند مانع حرکت کردن افراد برای تغییر کردن باشد.
هدف های لاغری کوچک تعیین کنید
زمانی که در مسیر تغییر کردن چندین مرحله انگیزه ام را برای ادامه مسیر موفقیت از دست دادم بیشتر مطمئن شدم که برای حرکت کردن و مخصوصا استمرار داشتن برای تغییر کردن نباید اهداف بزرگ و دور از دسترس تعیین کرد چون هر کاری که انجام آن برای ذهن ما سخت و دشوار باشد از با مقاومت شدید ذهن ناخودآگاه برای انجام دادنش مواجه می شویم.
اگر به زندگی خود توجه کنید موارد بسیاری پیدا خواهید کرد که شما تصمیم به انجام کاری داشته اید اما وقتی درباره مسائلی که در مسیر رسیدن به خواسته خود از زبان دیگران شنیده اید و یا تجربه های سخت دیگران در این مسیر را شنیده اید باعث شده است که شوق و اشتیاق خود برای حرکت کردن به سمت خواسته تان را از دست داده و رویای خود را فراموش کنید.
دلیل این رویداد دادن اطلاعات درباره مسائل و مشکلاتی است که در مسیر رسیدن به آن هدف به ذهن خود داده اید.
هرگونه اطلاعات و آگاهی درباره سختی ها، مشکلات و مسائل رسیدن به هر هدفی را در ذهن خود مرور کنید سبب می شود که ذهن ناخودآگاه شما به راحتی ابتدا شوق و اشتیاق شما را نسبت به خلق آن هدف کاهش داده و سپس شما را از اجرای آن تصمیم منصرف می کند.
این طریق عملکرد ذهن درباره لاغر شدن نیز صدق می کند و به همین دلیل است که افراد زیادی که اضافه وزن دارند بارها تصمیم به لاغر شدن گرفته اند اما پس از مدت کوتاهی از تصمیم خود منصرف شده و چاق بودن را بر انگیزه برای لاغری داشتن ترجیح داده اند.
مسیر لاغری من
به لطف خدای مهربان تصمیم من جهت استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن بعد از کسب آگاهی نسبی درباره چگونگی عملکرد ذهن ناخودآگاه بود به همین دلیل هیچوقت برای لاغر شدن از همان روزهای اول هدف بزرگ تعیین نکرده ام و به همین دلیل توانسته ام با ایجاد انگیزه برای لاغری در خودم چندین سال است به آرامی ولی به صورت پیوسته در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهم.
همچنین درباره دیگر جنبه های زندگی همین شیوه را به کار گرفته ام و اطمینان دارم دلیل استمرار و حفظ شور و اشتیاق من برای تغییر کردن و خلق شرایط جدید و دلخواه در زندگی ام رعایت این اصل مهم بوده است که من هیچ وقت هدف های بزرگ و دور از دسترس انتخاب نکرده ام.
اهمیت ایجاد صحیح انگیزه برای لاغری در رسیدن به تناسب اندام ایده آل و دائمی به قدری مهم است که درصورت عدم اطلاع از آن به راحتی می تواند باعث شکست یا دلسردی شما برای خلق شرایط رویایی تان شود.
از این رو لازم می دانم درباره این موضوع مهم (انگیزه برای لاغری) آنچه درک کرده ام و به من کمک کرده است تا جنبه های مختلف زندگی ام را تغییر دهم با شما دوستان خوبم به اشتراک قرار دهم.
اطمینان دارم درک این آگاهی و عمل کردن به آن باعث تحولی عظیم در بهبود احساس شما برای رسیدن به هدف های مورد نظرتان دارد.
از این رو توصیه می کنم با دقت به محتوای ارائه شده توجه کنید و به آنچه درک می کنید به بهترین شکل عمل کنید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
با انجام تمرینات در مسیر یادگیری لاغری با ذهن اشتیاق و انگیزه برای لاغری را در خودتان افزایش دهید.
ابتدا محتوای نوشتاری انگیزه برای لاغری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و سپس به سوالات مطرح شده به صورت انشایی پاسخ دهید.
- به نظر شما برای لاغر شدن باید اهداف بزرگ تعیین کرد یا هدف ها کوچک؟ چرا؟
- در گذشته برای لاغر شدن چگونه هدف گذاری می کردید و نتیجه آن چه بوده است؟
- آیا تاکنون برای چاق شدن هدف تعیین کرده اید؟ شرح دهید چگونه چاق تر شدید؟
- به نظر شما هدف تعیین کردن برای لاغر شدن باعث لاغری می شود یا مانع آن؟
- در مسیر لاغری با ذهن چگونه برای لاغر شدن باید هدف گذاری کنید و انگیزه برای لاغری را در خود ایجاد کنید؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.45 از 62 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای مهربان 🪴
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی سایت تناسب فکری 🦋
گام هفدهم: چگونه انگیزه برای لاغری داشته باشم؟
خیلی از افراد چاق عقیده دارن به خاطر نداشتن انگیزه برای لاغری نمیتونن لاغر بشن،در حالی که اون زمانهایی هم که انگیزه عالی برای لاغر شدن داشتن، بازم نتونستن لاغر بشن، اشتیاق داشتن برای لاغری، یکی از ارکان مهم موفقیت در تحقق رویای لاغریه،
ولی ما به اندازه کافی انگیزه برای لاغری نداریم،داشتن انگیزه برای لاغری از مهمترین اصول کاهش وزن و تجربه تناسب اندام دلخواهه،اما باید بدونم که همین به راحتی میتونه مانع موفقیت من در رسیدن به هدفم بشه.
در لاغری با ذهن، هدف فقط لاغر شدن نیست،بلکه یادگیری اصول عملکرد ذهن برای خلق شرایط دلخواه در زندگیه،آگاهیهایی که در مسیر لاغری با ذهن به دست میارم باعث ایجاد انگیزه برای لاغری در من میشه،
لاغر شدن فقط یک هدف از دهها هدفیه که میتونم در زندگی تعیین کنم و به اون برسم،خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن به بیشتر اهدافشون نمیرسن،چرا که اونها موفق به عبور از مانع چاقی و رسیدن به هدف لاغری خودشون نمیشن،
نداشتن انگیزه برای لاغری باعث میشه که انگیزه برای رسیدن به خواستههای دیگه رو هم نداشته باشن.
زنده موندن با زندگی کردن بسیار متفاوته،
فردی که میخواد فقط زنده بمونه تمایلی به داشتن هدف توی زندگی نداره،برای همینه که افراد چاق وقتی انگیزه برای لاغریشون رو از دست میدن، به این یقین میرسن که نمیتونن لاغر بشن و تمام انگیزه و اشتیاقشون رو برای زندگی کردن از دست میدن،
اونا دیگه انگیزهای برای لاغری ندارن،
چون مهمترین هدف انسان زندگی کردن و لذت بردن از لحظات زندگیه،ولی اونی که اضافه وزن داره، به این دلیل که از شرایط خودش و زندگیش لذت نمیبره، انگیزه اش رو برای همه جنبههای زندگی از دست میده،ترجیح میده به هر شکلی که شده مسائل روزمرهاش رو حل کنه و روزها رو به پایان برسونه و بر سالهای عمرش اضافه کنه.
ولی اونی که میخواد زندگی کنه،از حل کردن مسائل روزمره اش برای رسیدن به هدفهایی که خودش تعیین کرده استفاده میکنه،خیلی فرق داره که من هر روز برای حل مسائل همون روز زندگی کنم و منتظر مسائل فردا باشم،یا اینکه هر روز به شکلی زندگی کنم که اگه مسئلهای حل میکنم برای حرکت به سمت هدفیه که برای تجربه کردنش انتخابش کردم.
اگه هدف لاغری رو انتخاب کردم،و تصمیم گرفتم که هر روز در عین حالی که چاقم و درگیر مسائل چاقیم،اما یه قدم برای تغییرم بردارم،و چاقی رو به عنوان سرنوشتم قبول نکردم و میخوام با عبور از این مانع به ظاهر بزرگ توی ذهنم به خواستههای زیادی که سالهاست دوست داشتم تجربه کنم دست پیدا کنم،پس لازمه که برای رسیدن به هدف لاغریم و دیگر اهدافم در زندگی،از اصول عملکرد ذهن به خوبی آگاهی داشته باشم،تا مسیری که برای خلق رویاهام طی میکنم ضمن کوتاهتر شدن،سادهتر و لذت بخشتر باشن.
شاید بارها شنیده باشم که برای رشد و پیشرفت باید هدفهای بزرگ تعیین کنم،ولی باید بدونم که داشتن هدف بزرگ به راحتی میتونه مانع حرکت کردن، برای تغییر کردن باشه.
برای حرکت کردن و مخصوصاً استمرار داشتن برای تغییر،نباید اهداف بزرگ و دور از دسترس تعیین کنم،چون هر کاری که انجامش برای ذهنم سخت و دشوار باشه،با مقاومت شدید ذهن ناخودآگاه برای انجام دادنش مواجه میشم،اگه به زندگیم توجه کنم،موارد بسیاری رو میتونم پیدا کنم که تصمیم به انجام کاری داشتم،اما وقتی درباره مسائلی که در مسیر رسیدن به خواستم، از زبان دیگران شنیدم، و یا تجربههای سخت دیگران در این مسیر رو شنیدم،باعث شده که شوق و اشتیاقم برای حرکت کردن به سمت خواستههام رو از دست بدم و رویاهام رو فراموش کنم،
دلیل این رویداد هم دادن اطلاعات درباره مسائل و مشکلاتیه که در مسیر رسیدن به اون هدف به ذهنم داده بودم.
اگه هرگونه اطلاع و آگاهی درباره سختیها، مشکلات و مسائل رسیدن به هر هدفی رو در ذهنم مرور کنم،باعث میشه که ذهن ناخودآگاهم به راحتی اول شوق و اشتیاقم رو نسبت به خلق اون هدف کم کنه،بعد هم منو از اجرای اون تصمیم منصرف کنه.
این طریق عملکرد ذهن درباره لاغر شدن هم صدق میکنه،برای همینه که افراد زیادی که اضافه وزن دارن، بارها تصمیم به لاغر شدن گرفتن، اما بعد از مدتی از تصمیمشون منصرف شدن،و چاق بودن رو بر انگیزه برای لاغری داشتن ترجیح دادن.
پس سعی کنم هیچ وقت برای لاغر شدن از همون روزای اول،هدف بزرگ تعیین نکنم، تا بتونم با ایجاد انگیزه برای لاغری در خودم،به آرومی، ولی به صورت پیوسته در مسیر لاغری با ذهن ادامه بدم و سعی کنم این شیوه رو در تموم جنبههای زندگیم هم به کار ببرم،و این اصل مهم رو رعایت کنم و هیچ وقت هدفهای بزرگ و دور از دسترس انتخاب نکنم،
اهمیت ایجاد صحیح انگیزه برای لاغری در رسیدن به تناسب اندام ایدهآل و دائمی به قدری مهمه که در صورت عدم اطلاع از اون، به راحتی میتونه باعث شکست یا دلسردی من برای خلق شرایط رویایی بشه،
اگه بتونم موانع ذهنیم درباره لاغر شدن رو برطرف کنم، خود به خود بدنم به سمت لاغر شدن حرکت میکنه،
اگه نمیتونم لاغر بشم، یا لاغر نمیشم،به خاطر موانع ذهنیه که خودم ایجادش کردم.
حتی اگه روند لاغر شدنم هم شروع بشه و یه جایی فکر کنم باز دوباره متوقف شده،باید بدونم که یک مانع دیگه است که روند لاغر شدنم رو متوقف کرده،و باید اون مانع رو برطرف کنم،به هیچ وجه نباید فکر کنم که باید تلاشم رو بیشتر کنم تا به خواستم که لاغریه برسم،اصلاً اینجور نیست،باید موانع رو برطرف کنم.
همینجور که توی این مسیر پیش میرم به موانع بعدی برخورد میکنم،یک مانع رو شناسایی میکنم، برطرفش میکنم،بعد به مانع بعدی برخورد میکنم.
یکی از پرکاربردترین و پرخطرترین مانعی که توی ذهن افراد چاق هست اینه که فکر میکنن چاقی اونا ژنتیکیه،برای همینه که این افراد نمیتونن لاغر بشن.
این افراد اگه با دوره لاغری با ذهن آشنا بشن وقتی که مطالب های این دوره رو گوش میکنن، متوجه میشن که چاقی اونها ژنتیکی نیست،اونوقت این حرف رو میپذیرن و با انجام تمریناتشون در الگوی فکری اونها تغییر ایجاد میشه و این باور رو تغییر میدن و این مانع رو برطرف میکنن،و این به این معنی نیست که دیگه موانعی وجود نداره،بازم موانع دیگه هست،من باید همیشه این مسیر رو ادامه بدم تا یکی یکی موانع رو پیدا کنم و برطرفشون کنم.
موانعی که توی ذهن هستن به دو دسته تقسیم میشن،یه سری موانع واقعاً مانع هستن،یعنی خودمون هم میدونیم که این موضوع مانع لاغریمون میشه،مثلاً اونی که عقیده داره لاغریش ارثیه یا ژنتیکیه،خودش میدونه که به خاطر اینکه چاقیش ارثیه،برای همین نمیتونه لاغر بشه،یعنی مانع رو میشناسه،
یا اونایی که عقیدهشون اینه که چاقیشون به خاطر کم تحرکیه،
یا به خاطر سوخت و ساز پایین بدنشونه،خودشون دیگه میدونن که این مانع لاغریشون شده،درسته که اونا مانع نیستن،ولی چون اون فرد در ذهنش این فکر و عقیده رو درباره خودش داره،خودش هم میدونه این مانع لاغریشه،و افرادی که با دوره لاغری با ذهن آشنا میشن، بعد از یه مدت کوتاهی به راحتی میتونن این موانع ذهنی رو شناسایی کننوبرطرفش کنن.
یه دسته دیگهای از موانع ذهنی هستن که به راحتی قابل شناسایی نیستن،چون اونا خواستههای ما هستن،یعنی خواسته من مانع منه و منم نمیدونم،یعنی شما اصلاً نمیدونی که این مانع هست،تازه فکر میکنی که این باعث انگیزه و اشتیاق شماست،در حالی که همون خواسته،مانع شما برای رسیدن به لاغری میشه.
مثلاً خیلی از افراد هستن که میخوان لاغر بشن،یه عدد وزنی توی ذهنشون دارن که من میخوام به اون عدد برسم،خواستهها متفاوته، یکی میگه من دوست دارم ۴۰ کیلو کم کنم،یکی میگه من اصلاً چاق نیستم، فقط یکم پهلو دارم،یکی میگه من چاق نیستم، فقط یه ذره شکم دارم، میخوام یه ذره شکمم رو آب کنم،یکی میگه من میخوام لاغر بشم، ولی نمیخوام صورتم تغییر کنه،یکی میگه من میخوام لاغر بشم ولی نمیخوام بازوهام تغییر کنه،
خلاصه هر کسی خواستهاش رو یه شکل و خاصی داده،همه اینها خواستهاشون لاغریه،و توی ذهنش اینه که میخواد لاغر بشه، و مثلاً میخواد ۲۰ کیلو کم کنه،خیلی هم خواسته قشنگیه،و از طرفی هم باعث شور و اشتیاق میشه،میگه من میخوام این مقدار رو کم کنم،و خوشحاله که اگه من این مقدار رو کم کنم چی میشه؟؟در خودش انگیزه ایجاد میکنه،اما همین خواسته ۲۰ کیلو کم کردن، مانع لاغری میشه.
اگه بلد نباشی خواستهات رو درست تنظیم کنی در ذهنت،چون ذهن ناخودآگاه تنظیماتش رو تو نمیتونی تغییر بدی،اون یه اصولی داره،اگه خواستههات رو، اگه اون چیزی که در سطح افکارت داره مرور میشه رو بر اساس تنظیمات ذهن ناخودآگاه بتونی تنظیم کنی، خیلی راحت شما به خواستهات میرسی،اما اگه خواستههات رو نتونی بر اساس اصول ذهن ناخودآگاه تنظیم کنی،در عین حالی که خواسته شما هستن، هیچ وقتی بهش نمیرسی.
اینو خیلیها تجربه کردن که خیلی خواستهها داشتن، خیلی هم براش تلاش کردن، اما بهش نرسیدن،دلیلش همین ناهماهنگی خواسته ما و عدم هماهنگی با تکنولوژی و سیستم ذهن ناخودآگاهه،
ذهن ناخودآگاه تنظیماتش چه جوریه؟؟ذهن ما نسبت به یک کار بزرگ خیلی مقاومت داره و اصلاً انجامش نمیده،
وقتی که ما میگیم مثلاً میخوام ۲۰ کیلو کم کنم،فرقی نمیکنه حالا چند کیلو باشه،حتی برای اونی هم که ۵ کیلو اضافه وزن داره،وقتی میگه میخوام ۵ کیلو کم کنم،این برای ذهنش کار بزرگیه،
مثلاً اونی که ۳۰ کیلو اضافه وزن داره،اگه بهش بگی ۵ کیلو میتونی کم کنی؟؟ میگه آره ۵ کیلو که چیزی نیست،صد بار تا حالا ۵ کیلو کم کردم، ولی برگشته،ولی توی ذهن اونی که فقط ۵ کیلو اضافه داره، بهش بگی ۵ کیلو رو میتونی کم کنی؟؟میگه نه بابا کجا میتونم، این همه سال دارم تلاش میکنم یک کیلوش رو هم نتونستم کم کنم،
چرا ؟؟چون خواسته خودش مانع میشه،چون میاد تعریفش رو کلی میکنه میگه من میخوام ۵ کیلو کم کنم،یعنی تمام اون چیزی رو که اضافه داره رو میاد در قالب خواستهاش مطرحمیکنه.
باید بدونیم که اضافه وزن ما به صورت یکجا به ما اضافه نشده که حالا ما بخواهیم خواستهمون رو اینجوری تنظیم کنیم که مثلاً من میخوام ۳۰ کیلو کم کنم،این کار اشتباهه که ما بیایم برای ذهنمون یه کار بزرگ رو بخواهیم تعریف کنیم که باید این کار بزرگ رو انجام بدیم،
به هیچ وجه ذهن ما زیر بارش نمیره و انجامش هم نمیده،اصلاً ویژگی و خاصیت ذهن اینجوریه که کار بزرگ رو نمیتونه انجام بده،چون اصلاً حوصله و انرژی زیادی نمیخواد مصرف کنه،برای همینه که باید هدفمون رو کوچیک کنیم.
مثلاً بگیم من میخوام یک کیلو کم کنم، میخوام دو کیلو کم کنم،با این کار احساسمون هم نسبت به خودمون تغییر میکنه.
ما به اون هدف آخری که تعیین میکنیم میرسیم،اما نباید از اول اون هدف بزرگ رو در ذهنمون جای بدیم،به شدت ذهنمون مقاومت میکنه برای انجام دادنش.
پس همیشه سعی کنم خواستم رو خوردش کنم توی ذهنم،و توی ذهنم تعریف کنم که یک قدمش رو میخوام بردارم.
ذهن ناخودآگاه ما به برداشتن یک لقمه بزرگ اصلاً علاقهای نداره و انجامش نخواهد داد،چون هر وقت که ما به کل هدفمون فکر کنیم، نمیتونیم انجامش بدیم.
ذهن ناخودآگاه ما اینجوریه که کوچیک و بزرگ اصلاً براش فرقی نداره،برای همه داره یه جور عمل میکنه و در بچهها هم سیستم ذهن ناخودآگاه همینه،که اگه یه کار بزرگی رو بهش بدی که انجام بده،کلاً میکشه عقب و میگه من نمیتونم.
پس سعی کنم برای خودم هدف بزرگی رو تعیین نکنم،اصلاً پلن دوری نداشته باشم که حتماً باید به اونجا برسم،در خیلی از کتابهای موفقیت هست که کارهای روزانهات رو بنویس،هر روز بنویس میخوای چیکار کنی، اهداف هفتگی، سالانه، ماهانه،اما خیلیها با نوشتن حتی اینها هم نتونسته بودن اونا رو اجرا کنن،ولی ما به خیلی از چیزهایی رسیدیم که اهدافمون نبودن،براش پلن هم نداشتیم،نقشه هم نداشتیم،ولی بهشون رسیدیم،فقط اونها رو میخواستیم،میگفتیم اگه این بشه خیلی خوب میشه،حالا فعلاً مهم نیست،ولی دیدیم که به اون رسیدیم،ولی یه چیزی رو که گفتیم خیلی مهمه باید حتماً بهش برسم رو نرسیدیم،
پس موانع ذهنی دو دسته هستن،یه سری موانع قابل شناساییان،مثل ژنتیک، کم تحرکی، پرخوری عصبی، اینا رو خودمون میدونیم که موانع ذهنیان،خیلیها میگن من آدم عصبی مزاجم، هر وقت عصبی میشم پرخوری میکنم، برای همینه که نمیتونم لاغر بشم،و خودشم میدونه که این یه مانعِ،
ولی خیلی از مواقع هم هست که خواستههای ما مانع میشن،مثلاً کسی خواستهاش اینه که ۲۰ کیلو کم کنه اما همش توجهش به این ۲۰ کیلوهه،که من کی اینو کم میکنم،خیلیا هستن که چندین سایز کم کردن، اصلاً براشون مهم نیست، بیشتر دارن به اون بخش دوم اهمیت میدن، همش میگن حالا مونده تا به ایده آلم برسم،همش توجهش به اون بخشیه که هنوز کم نشده و این خاصیت ذهن ناخودآگاهه،و اگه حواسمون به این نباشه و خواستهمون رو با ویژگیهای ذهنمون هماهنگ نکنیم، ما به خواستهمون نمیرسیم.
خیلی از این مثالها رو میتونیم توی زندگیمون پیدا کنیم که یه چیزی رو اگه از اول برامون تعریف کنن که بریم تا فلان جا ،میگیم من حوصلهاش رو ندارم،سه روز بریم مسافرت،نه بابا من سه روز چه جوری کارم رو تعطیل کنم،ولی خیلی وقتها یه چیزی پیش میاد ما یه هفته سر کار نمیریم، هیچی هم نمیشه،خیلی از این مثالها میتونیم توی زندگیمون پیدا کنیم.
پس سعی کنم که با انگیزه باشم،اشتیاق داشته باشم،هدفهای کوچک تعیین کنم،رسیدن به هدفها برام لذت بخش باشه، استمرار داشته باشم،خیلی از مشکلات ذهنی و خیلی از موانع در استمرار داشتن شناسایی میشه و برطرف میشه، نه در عجله کردن.
سپاس فراوان از استاد عزیزم💖💖🪴🪴🦋🦋
سلام دوست عزیزم🌹🌹
ممنونم بابت خوندن دیدگاه و نظری که دادین،
خیلی خوشحالم که دیدگاهم براتون مفید بود.
من خودم بیشتر با نوشتن و خلاصه کردن فایلهای استاد مفهوم رو میفهمم و درک میکنم،
بعد به صورت فایل صوتی درش میارم که مرتب گوش بدم.
اینجا هم کامنتش میکنم که اگه کسی خواست بخونه.
بازم از شما ممنونم🙏🙏🙏🌼🌼