0

من منتظر گشایش الهی در زندگی ام هستم (قدم ۱۹)

گشایش الهی
اندازه متن

حتما در زندگی خود خواسته هایی دارید که تصور می کنید از عهده تحقق آن بر نمی آیید. ندایی از درون توجه شما را به سمت خداوند می برد تا از او درخواست کمک کنید.

برآورده شدن خواسته شما نیاز به گشایش الهی در زندگی تان دارد که از نظر شما بسیار عظیم و احتمال رخ دادن آن محال است. در این صورت خداوند فراتر از انتظار شما عمل نخواهد کرد.

اخطاریه

قناعت کردن

همیشه در زندگی به قناعت کردن سفارش شده ایم.

کم بخور همیشه بخور، به کم قانع باش، هرکس بامش بیش برفش بیشتر، درسته که نداریم ولی شب سر راحت روی بالشت می ذاریم، هرکس بیشتر داشته باشه حساب کتابش با خدا سخت تره.

همیشه ما رو از زیاد داشتن نهی کردند. جالب اینکه همه رنج و درد و ناراحتی ها بخاطر کم داشتن بوده ولی نمی دونم چرا همیشه ما رو از زیاد داشتن ترسوندن.

این نگرش که به کم قانع باش درباره خداوند هم صدق می کنه و حتی به ما گفتند که از خدا هم نباید زیادی بخوای.

به هرچی خدا بهت داده قانع باش. اگه سلامتی داری کافیه، اگه بچه سالم داری کافیه، اگه دستت به دهنت می رسه کافیه.

به نظرم همه افرادی که در زندگی با کمبود مواجه هستند تصورشون درباره افرادی که ثروتمند و از نعمت های الهی برخوردارند این است که آنها در رنج و سختی هستند.

بارها از خانواده ام شنیده بودم که فلانی رو می بینی که انقدر ثروت داره ولی چه فایده بچه اش مریضی لاعلاج گرفته.

فلانی هست که خیلی ثروتمنده ولی چه فایده زندگی نداره، بچه هاش ازش شکایت کردند.

فلانی انقدر ثروت داره ولی چه فایده خدا بچه اش رو ازش گرفت.

فلانی انقدر ثروت داره ولی چه فایده که مریضی اش خوب نمیشه.

هر وقت درباره یک فرد ثروتمند صحبت می شد حتما از مسائل و مشکلاتی که در زندگی داره صحبت می کردند و اون رو به ثروتمند بودنش ربط می دادند و یه جوری بیان می شد که انگار خداوند بخاطر ثروتمند بودنش این مشکل رو براش ایجاد کرده.

در همان دوران نوجوانی همیشه برام سوال بود که چطور خانواده من مشکلات خودمون رو مصلحت خدا می دونستند و می گفتند که باید صبر و تحمل کنیم ولی مشکلات ثروتمندان رو عذاب الهی در نظر می گرفتند؟!

این نگرش به شکل عمومی درباره ثروت و ثروتمندان در جامعه ما و احتمالا همه کشورها وجود داره. دلیلش هم اینه که چون از نظر ما داشتن این حد از ثروت از راه درست امکانپذیر نیست تصور میکنیم که هرکی از یه مقدار بیشتر ثروت و دارایی داره حتما دزد یا کلاهبرداره یا از راه های نادرست به ثروت رسیده و بخاطر همین خدا هم به مشکلات گرفتارش کرده.

به خاطر دارم سال ۹۵ برای تمرکز بر آموزش لاغری با ذهن اقدام به جمع کردن مغازه ابزار و یراق کردم.

بعد از جمع کردن مغازه از نظر اطرافیانم این کار احمقانه بود و ابراز نگرانی می کردند که خدا به رضا رحم کنه، داره با خودش و زندگی اش چیکار می کنه!!!!

یه جورایی همه منتظر بدبخت شدن من بودند حتی برخی از نزدیکانم اعلام کرده بودند که این کار رو نکن چون میدونی کسی نیست که بعدا بتونه دستت رو بگیره و کمک حالت باشه.

چند ماه از جمع کردن مغازه گذشت که به لطف خدا تونستم ماشین ۲۰۶ در حد صفر بگیرم درحالی که ماشین قبلی رو هم داشتم.

اولین بار در طول تاریخ خانوادگی ما بود که یک نفر دو ماشین داشت.

هرکی منو با ماشین می دید یه مبارک باشه می گفت و سریع می رفت سر اینکه از کجا پول آوردم که ماشین خریدم.

خیلی شرایط زندگی من تغییر کرده بود و گوشی جدید و لباس جدید و خلاصه خیلی چیزها تغییر کرده بود و اطرافیانم این تغییرات رو می دیدن.

چند ماه بعد به لطف خدا خونه بزرگتر و خیلی شیک با تمام وسایل نو خریدم و دیگه سر و صدای افراد بلند شد که رضا داره چیکار می کنه.

چندین بار مادرم که الان ساکن بهشته به من می گفت: رضا داری چیکار میکنی! همه ازم سوال می کنند و نگران شدم که داری چیکار میکنی!

نزدیک ترین افراد به من تصورشون این بود که دارم کار خلاف می کنم و حتی به من تذکر می دادند که: رضا مواظب باش کاری نکنی آبرومون بره.

به زبون نمی گفتند که داری دزدی می کنی ولی واضح بود که عقیدشون اینه که حتما دارم یه کار خلاف می کنم که به این شکل زندگی ام تغییر کرده.

البته این نگرش هم از قبل در ذهن همشون بود و بارها شنیده بودم و حتی خودم این عقیده رو داشتم که وقتی کسی اوضاعش تغییر می کرد این عقیده رو داشتیم که حالا صبر کن چند روز دیگه گندش در میاد.

همه نگرش های اینچنینی که در ذهن بشر ایجاد می شود فقط به این دلیل است که ما باور نداریم خداوند می تواند خیر و برکت فراوان را وارد زندگی مان کند.

جالب اینکه با اینکه همیشه به زبان می گیم که خدا رزق و روزی می رسونه ولی باور نداریم که خدا رزق و روزی زیاد برسونه. عقیده ما اینه که رزق و روزی باید در حد رفع نیاز حتی یه مقدار کمتر باشه که رنج و فشار همیشه باشه چون پول باعث گناه و دوری از خدا میشه.

بنابراین انتظار ما از خدا این نیست که ثروت را به سمت ما جاری کنه به همین دلیل وقتی افراد ثروتمند را مشاهده می کنیم اطمینان داریم که این نامرد معلوم نیست خون چند نفر رو توی شیشه کرده که به این ثروت رسیده.

سالها هر وقت ماشین مدل بالایی می دیدم اول به صاحب ماشین فحش می دادم و اطمینان داشتم از راه نادرست و کلاه برداری تونسته صاحب این ماشین بشه.

ناگفته نماند که با نگرش هایی که از کودکی درباره جنبه های مختلف زندگی در ذهن ما ایجاد شده خیلی هم بی راه نیست که هرکی رو ببینم خوب زندگی می کنه فکر کنیم داره خلاف می کنه.

چون پدرم عقیده داشت نون حلال برای سر سفره است و به ملک و ماشین و حساب بانکی نمی رسه.

همین الان شاید نظر شما هم این باشه و اگه از اطرافیانتون درباره ثروتمندان سوال کنید عموما پاسخ اینه که از راه کلاهبرداری به ثروت رسیدند.

دلیل اینکه هرکی بیشتر از ما درآمد و دارایی داشته باشه از نظر ما غیرمنطقی به حساب می یاد اینه که من ثروت و دارایی افراد رو با شرایط و درآمد خودمون مقایسه می کنیم و چون عقیده درآمد ما از راه حلاله پس مطمئن می شیم که درآمد اونها از راه حرامه.

من همیشه به این شکل محاسبه می کردم که من ماهی انقدر درآمد دارم و وضع زندگی ایم اینه اونوقت چطور یه نفر ماشینش فقط به اندازه ۵۰ سال درآمد ماهانه منه؟؟!!!! حتما دزدی میکنه والا راه تو راه حلال از این پول ها نیست.

زمانی هم که کارمند بودم که دیگه بدتر چون همه چی رو با حقوقم که ثابت بود محاسبه می کردم و همه رو دزد و کلاهبردار می دونستم.

گشایش الهی

زمانی که به لطف خدا در مسیر تغییر زندگی قرار گرفتم و نگرش های من درباره خداوند تغییر کرد متوجه شدم که پیمانه ورود نعمت به زندگی من به اندازه نگرش ها و عقایدیم می باشد.

سال ۹۳ پیمانه ورود نعمت به زندگی من ماهانه کمتر از ۲ میلیون تومان بود.

سال ۹۴ به دلیل تغییراتی که در نگرش ها و عقاید من ایجاد شد پیمانه من سه برابر شد و به ۶ میلیون در ماه رسید.

سال ۹۵ این روند ادامه داشت و پیمانه من به حدود ۱۵ میلیون در ماه رسید.

سال ۹۶ پیمانه من به بیش از ۳۰ میلیون در ماه رسید و این روند به همین شکل افزایش پیدا کرد.

این درحالی بود که پیمانه ورود نعمت ها به زندگی اطرافیانم همچنان همان اندازه چند سال قبل بود و طبیعی بود که تصور کنند حتما من از راه خلاف درآمدم افزایش پیدا کرده. درصورتی که درآمد من از فروش دوره های لاغری با ذهن بود که باعث تغییر و تحول عظیم در زندگی شرکت کنندگان می شد و میزان رضایت افراد از تهیه این دوره ها بسیار زیاد بود.

من در حال انجام کاری بودم که مقدس ترین کاری بود که در تمام عمرم انجام داده بودم که باعث خوشحالی و رضایت و تغییر شرایط زندگی انسانها می شد و هر روز صدها پیام تشکر و دعای خیر از طرف استفاده کنندگان برای من ارسال می شد اما اطرافیان من نگران بودند که رضا وارد کار خلاف شده تا جایی که برادر بزرگم چند بار به من نصیحت کرد که رضا مراقب باش کاری نکنی آبروی خانوادگی مون بره.

منی که سالها چشمم به دست خانواده و اطرافیانم بود که بلکه به من کمک کنند تا مشکلات زندگی ام را برطرف کنم، منی که همیشه به دولت و حکومت بد و بیراه می گفتم که باعث بدبختی من شدند وقتی یه ذره تونستم نگرشم رو تغییر بدم و نگاهم رو از دست مردم بردارم و از خدا انتظار رزق و روزی داشته باشم این همه تغییر در زمان کوتاه در زندگی من رخ داد.

اینکه در قسمت قبل درباره سریع الحساب بودن خداوند شرح داده شد به دلیل تجربه من در سرعت تغییر شرایط زندگی ام بود.

من وقتی باور کردم خداوند سریع الحساب است بعد از ۱۵ سال که برای بهبود شرایط زندگی ام تلاش می کردم و هر سال شرایطم بدتر می شد فقط در طی دو سال چنان تغییراتی در زندگی من شکل گرفت که از نظر خودم به دلیل معجزه الهی و از نظر اطرافیانم بخاطر دزدی و کلاهبرداری بود.

گشایش الهی

تجربه گشایش الهی

برای تجربه گشایش الهی در زندگی تان باید انتظار خود از خداوند را تغییر دهید.

خداوند با قطره چکان نعمت ها را بین انسانها تقسیم نمی کند.

خداوند برای ورود نعمت به زندگی شما دفتر و دستک برای حساب و کتاب واجبات و مستحبات شما ندارد.

خداوند بر اساس با خدا بودن انسانها بین آنها نعمت تقسیم نمی کند. از نظر خداوند همه موجودات با خدا هستند چون خودش آنها را خلق کرده است.

باید به تجربه گشایش الهی در زندگی تان ایمان داشته باشید.

باید به اینکه خداوند می تواند گشایش الهی را وارد زندگی تان کند باور داشته باشید.

باید به اینکه شما لایق و مستحق دریافت گشایش الهی در زندگی تان هستید باور داشته باشید.

هیچ دلیل و منطقی برای دریافت گشایش الهی در زندگی تان نیاز ندارید مگر اینکه این انتظار را از خداوند داشته باشید.

بارها در زندگی از اینکه خداوند به برخی انسانها که از نظر من انسان خوب و با خدایی نبودند نعمت داده بود متعجب بودم و با این نگرش خودم را توجیه می کردم که این فرد از خدا دور شده و خداوند به او نعمت داده که او مشغول نعمت هایش شود و از خدا دورتر شود.

نظر من، شما و انسانها درباره یکدیگر هیچ ارتباطی با نظر خداوند درباره انسانها ندارد. خداوند همه انسانها را واجد شرایط و مستحق دریافت نعمت ها قرار داده است.

در قرآن کریم هرکجا صحبت از نعمت، فراوانی، بخشش و جاری شدن ویژگی های خداوند در حق انسان است از عبارت یا ایها الناس استفاده شده است. همه انسانها در گروه دریافت کنندگان قرار گرفته اند فارغ از اینکه انسانها بر اساس جنسیت یا دین یا سن و …. تفکیک شده باشند.

  • انتظارتان از خداوند تجربه گشایش های ناگهانی در زندگی باشد.
  • انتظارتان از خداوند فوران الطاف الهی در زندگی تان باشد.
  • انتظارتان از خداوند سرازیر شدن مشتریان در کسب و کارتان باشد.
  • انتظارتان از خداوند سیلابی از جریانات عالی در زندگی تان باشد.

این نگرش که باید به مقدار زیاد از خداوند درخواست کنم و دعا و گریه زاری کنم تا بلکه خداوند گوشه چشمی به من بکند را از ذهن خود پاک کنید.

گشایش الهی

این نگرش را در خود ایجاد کنید که همیشه خداوند با تمام توجه و توان بی نهایت خود در حال مشاهده و در انتظار درخواست های شماست نه با گوشه چشم. تمام رخ، تمام قد و با تمام قدرت بی نهایتش همراه و حامی شماست.

در حکایت های قرآنی درباره اشخاصی که نام شرایط آنها در قرآن آمده است همیشه افراد در شرایطی قرار گرفته اند که نیاز به گشایشی عظیم در جریان زندگی شان داشته اند و جالب اینکه همیشه هم گشایش الهی در زندگی آنها رخ داده است.

زمانی که حضرت ابراهیم به دستور حاکم وقت باید به آتش انداخته می شد آن حضرت به گشایش الهی عظیم در زندگی اش نیاز داشت و خداوند به درخواست او پاسخ داد:

گفتیم: «ای آتش، برای ابراهیم سرد و بی‌آسیب باش.»

سوره انبیاء آیه ۶۹

زمانی که حضرت موسی و قوم او در خطر حمله سپاه فرعون بودند او نیاز به گشایش الهی عظیم در زندگی اش داشت و خداوند به درخواست یا نیاز او پاسخ داد:

و در حقیقت به موسی وحی کردیم که: «بندگانم را شبانه ببر، و راهی خشک در دریا برای آنان باز کن که نه از فرارسیدن [دشمن‌] بترسی و نه [از غرق‌شدن‌] بیمناک باشی.»

سوره طه آیه ۷۷

زمانی که حضرت یونس به خاطر خشم راهی دریا شد و در شکم ماهی گرفتار شد به گشایش الهی عظیم در زندگی اش نیاز داشت و خداوند نیاز او را پاسخ داد:

پس او را در حالی که ناخوش بود به زمین خشکی افکندیم!  و بر بالای او درختی از کدوبُن رویانیدیم. (۱۴۶) 

سوره الصافات آیه ۱۴۵ – ۱۴۶

موارد زیادی در قرآن آمده است خداوند گشایش الهی را به زندگی افراد جاری کرده است.

من، شما و همه انسانها هیچ تفاوتی از نظر ارزش و اعتبار انسانی نزد پروردگار نداریم و مستحق دریافت بارها گشایش الهی در زندگی خود هستیم.

نگرش ها و توصیف هایی که شما را نزد خداوند حقیر و کوچک می شمارد باور نکنید. عموم انسانها عقیده دارند که انسانی پست و حقیر هستند و فقط عده اندکی از انسانها مورد رضایت و توجه پروردگار بوده اند. به هیچ وجه اینگونه نیست.

گشایش های الهی که در زندگی من در طی همین چند سال رخ داده است کم از گشایش الهی که در زندگی پیامبران رخ داده است نیست.

تغییری که من در زندگی خودم و افراد زیادی در سراسر جهان ایجاد کرده ام نشان از جاری شدن گشایش الهی به زندگی من است. من چگونه می توانستم افراد علاقمند به لاغری با ذهن را کشورهای مختلف پیدا و آنها را ترغیب به استفاده از دوره های آموزشی خود کنم؟ قطعا این گشایش الهی در زندگی ام بوده است.

موارد زیادی در زندگی من رخ داده است که از توان من برای برآورده کردن آنها خارج بوده است و قطعا گشایش الهی باعث تحقق آنها شده است.

حتما شما هم تجربه گشایش الهی را در زندگی خود داشته اید اما آن را لطف خداوند دانسته اید که فقط یک بار می تواند شامل حال شما شود. اما گشایش الهی سهمیه بندی نشده است. بارها می توان در زندگی گشایش الهی را تجربه کنید.

گشایش الهی

سیلاب الهی

در داستان حضرت داود آمده است وقتی در شرایط دشوار گرفتار شد به گشایش الهی نیاز داشت. او و یارانش در برابر سپاهی عظیم گرفتار شده بودند که هیچ شانسی برای پیروزی بر آنها نداشتند.

حضرت داود از خداوند یاری خواست و خداوند وعده پیروزی به او داد.

در تورات آمده است که حضرت داود می فرماید:

خدا بر دشمنان من به دست من مثل رخنهٔ آب رخنه کرده است.

دقت کنید حضرت داود قدرت خداوند را به رخنه آب تشبیه کرده است.

وقتی گشایش الهی جاری شود قدرت خداوند مانند سیلابی خروشان همه مسائل و مشکلات را با خود می برد و زندگی تان را پاک و مطهر می کند.

حتما از طریق رسانه ها حرکت سیلاب را مشاهده کرده اید که چگونه ماشین ها و خانه ها را با خود حمل می کند.

قدرت سیلاب ذره ای از قدرت خداوند است که به جریان درآمده است.

ممکن است مشکلی در زندگی تان داشته باشید که به نظرتان بزرگ و حل نشدنی باشد.

شاید موانعی در مسیر تحقق خواسته هایتان باشد که تصور کنید هرگز موفق به عبور از آن نخواهید شد.

شاید در بحران عاطفی قرار گرفته باشید که تصور می کنید زندگی به آخر رسیده و هرگز رنگ خوشبختی را نخواهید دید.

هرآنچه از مسائل و مشکلات در نظر و ذهن شما بزرگ و حل نشدنی باشد زمانی که گشایش الهی در زندگی شما جریان پیدا کند مانند برگی در جریان رودخانه خواهند شد و به سادگی از مسیر زندگی تان برداشته می شوند.

بیماری تان ممکن است در نظرتان بزرگ و رفع نشدنی باشد اما این مانع در برابر سیلاب گشایش الهی هیچ چیز نیست.

رکود در کسب و کارتان ممکن است در نظر شما همیشگی و غیرقابل تغییر باشد اما این مانع در برابر سیلاب گشایش الهی هیچ چیز نیست.

شاید نیاز به یک کار عالی داشته باشید و مدت ها بیکار بودن باعث شده که تصور کنید هرگز در جایی پذیرفته نخواهید شد اما این مانع در برابر سیلاب گشایش الهی هیچ چیز نیست.

شاید فرد یا افرادی شما را تهدید کرده باشند درحالی که آنها از شما بزرگتر، قدرتمندتر، بانفوذتر و از نظر اقتصادی تواناتر هستند اما این ها در برابر سیلاب گشایش الهی هیچ چیز نیستند.

گشایش الهی

برای تجربه سیلاب گشایش الهی در زندگی تان باید آماده شوید.

باید نگرش های محدود کننده درباره خداوند را از ذهن خود پاک کنید و نگرش های گسترش دهنده را جایگزین کنید.

اگر انتظار یک جوی باریک آب از نعمت ها را دارید از این لحظه انتظار سیلابی از گشایش الهی را داشته باشید.

این نگرش که من به یک جوب باریکه قانع هستم را از ذهن خود پاک کنید.

یک جوی آب هرگز قادر به برداشتن موانع زندگی تان نخواهد بود.

چند قطره باران هرگز قادر نیست حیات و زندگی را در زمین گسترش دهد.

چند پرتو نور آفتاب برای شد و نمو گیاهاه کافی نیست.

چند دقیقه بارش برف هرگز نمی تواند زمین را سفیدپوش کند.

به این نکته توجه کنید که هم چند قطره آب که از آسمان می بارد باران است و هم به بی نهایت قطرات آبی که از آسمان می بارد باران گفته می شود اما نتیجه و تاثیر آنها با هم بسیار متفاوت است.

اگر انتظار شما از خداوند کم باشد و به همان قانع باشید قطعا همان مقدار را به شکل گشایش الهی در زندگی خود دریافت می کنید اما این مقدار برای با خود بردن موانع زندگی تان کافی نیست.

انتظارتان از خداوند را تا می توانید افزایش دهید. انتظار سیلاب گشایش الهی را داشته باشید.

نگران این نباشید که شاید از پس سپاسگزاری نعمت های الهی بر نیایید یا نتوانید به خوبی از آنها استفاده کنید.

نعمت ها بی نهایت است و اصلا اجبار یا دستورالعملی برای چگونه استفاده کردن از آنها تعیین نشده است.

نگران عواقب دریافت نعمت های الهی نباشید.

خود را لایق دریافت و تجربه معجزات الهی در زندگی تان بدانید.

ما فقط به قطره ای از لطف الهی فکر می کنیم و برای دریافت آن هم انبوهی از بایدها و نبایدها در ذهن خود ایجاد کرده ایم. خداوند برای ما اقیانوسی از الطافش را مهیا کرده است.

ما به جوی باریک می اندیشیم درحالی که خداوند سیلاب گشایش الهی را برای ما در نظر گرفته است.

زیاد بخواهید و زیاد استفاده کنید و زیاد تجربه کنید. این زیاده خواهی مقدس و خداپسندانه است.

اخطار

تمرین:

۱- نگرش شما درباره قناعت کردن در زندگی چیست؟ شنیده ها و تجربیات خود درباره اهمیت قناعت کردن در زندگی را شرح دهید.

۲- به نظر شما قناعت کردن نشانه ایمان و تسلیم پروردگار بودن است یا خیر؟! شرح دهید.

۳- نگرش شما درباره گشایش الهی در زندگی انسان چیست؟‌ تجربه گشایش الهی در زندگی خود یا اطرافیانتان را شرح دهید.

۴- احساس خود درباره گشایش الهی را شرح دهید. اگر گشایش الهی را در زندگی تجربه کرده اید درباره آن بنویسید.

۵- تصور کنید زندگی شما تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته است. تغییرات ایجاد شده در شرایط احساسی و محیطی زندگی خود را تجسم و درباره آن شرح دهید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.68 از 38 رای

https://tanasobefekri.net/?p=42773
31 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/08/22 15:28
      مدت عضویت: 173 روز
      امتیاز کاربر: 5660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 310 کلمه

      نگرش شما درباره قناعت کردن در زندگی چیست؟ شنیده ها و تجربیات خود درباره اهمیت قناعت کردن در زندگی را شرح دهید. قبلنا فکر میکردم قناعت کرده خیلی خوبه و انسان باید به کم قانع باشه تا روز قیامت پاداش های عظیم کسب کنه،کم بخور کم بپوش کم خرید کن، مثلا مهمون داری چندمدل غذا درست نکن و…. همیشه باور کمبود که فکر فردا هم باش.

      ۲- به نظر شما قناعت کردن نشانه ایمان و تسلیم پروردگار بودن است یا خیر؟! شرح دهید.انسان قانع به بزرگی و توانایی خداوند ایمان نداره،به اینکه خدا میتونه درخواستهای اونو اجابت کنه ایمان نداره پس مشرک و تسلیم نیست.

      ۳- نگرش شما درباره گشایش الهی در زندگی انسان چیست؟‌ تجربه گشایش الهی در زندگی خود یا اطرافیانتان را شرح دهید.گشایش الهی همواره در زندگی ما وجود دارد اگر ما منتظرش باشیم.خداوند همیشه گشایشهای خود را وارد میکند و فرقی ندارد که چه کسی هستی. مثلا ما رفته بودیم قم بازار تا خواهرم خرید کند و ما پول نداشتیم و گشایش الهی اینگونه بود که مبلغ بیست و سه میلیون پول واریز شد،ما در مسافرت ماشین خراب شد و راهی صعب العبور بود باید زنگ میزدیم امداد خودرو اما نیسانی آمد و ماشین را بوکسل کرد و این گشایش الهی بود و…

      ۴- احساس خود درباره گشایش الهی را شرح دهید. اگر گشایش الهی را در زندگی تجربه کرده اید درباره آن بنویسید.احساس شادی آرامش لذت بال دراوردن و …

      ۵- تصور کنید زندگی شما تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته است. تغییرات ایجاد شده در شرایط احساسی و محیطی زندگی خود را تجسم و درباره آن شرح دهید.

      شرایط احساسی:شادی ده برابر،اعتماد به نفس و عزت نفس بیشتر،ارامش بیشتر،دوست داشته شدن بیشترو احساسات عالی در هر زمینه.

      محیط زندگی:بازهم محیطی پر از شادی و ارامش. خانه بزرگ ماشین های دلخواه کنسرتهای عالی و درجه یک.

      زیبایی زیاد. مسافرت پول فراوان ازادی زمانی و مکانی و مالی. امپراطور سازهای بادی شدن و….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام
      1403/06/28 20:14
      مدت عضویت: 807 روز
      امتیاز کاربر: 17916 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,015 کلمه

      ✨سلاام به استاد عزیز و همه خوانندگان دیدگاه ✨

      ۱- نگرش شما درباره قناعت کردن در زندگی چیست؟ شنیده ها و تجربیات خود درباره اهمیت قناعت کردن در زندگی را شرح دهید.

      قبلنا که با این مباحث اصلا آشنا نبودم به زندگی خودمون و دیگران که نگاهی مینداختیم همش سوال بود برام که چرا اونا دارن و ما به اندازه اونا نداریم چرا خدا انقد ظالمه که به بعضیا انقد میده که نمی‌دونن چیکار کنن و پولاشون رو خرج هر چیزی میکنن باز هست و بعضیا توی دنیای به این بزرگی هنوز گرسنه ان و از پس نیازهای اولیه خودشون برنمیان!!و همش دارن میگن خواست خدا این بوده و باید صبر کنیم و راضی باشیم به رضای خدا ،پس چرا آنقدر میپرستنش و اون هیچ کاری برای اینا نمیکنه !!؟فک کنم همین سوالا باعث شد که به بیام توی این مسیر 

      کم کم که به سن نوجوانی رسیدم و دلم میخواست ما هم مثل دخترای دکتر و مهندسای مدرسه زندگی کنیم ولی بابای من کارمند بود اینا همش مانع بود برای ذهنم . با خودم میگفتم امکان نداره زندگی یه کارمند مثل دکتر مهندسا باشه !!

      به بزرگترا که میگفتم بهم میگفتن توی ایران هیشکی پولدار نمیشه،اونایی که پولدارن یا ارث زیادی بهشون رسیده یا دزدن !! بعدش شروع میکردن از مزایای قناعت بهم میگفتن حتی مامان بزرگم همش یه شعر رو برام میخوند و تکرار می‌کرد ،

      میگفت «چشم تنگ دنیا دوست را ،یا قناعت پر کند یا خاک گور »

      این شعر مثل یه تیر خلاص بود برام با خودم میگفتم پس چرا من زندگی خوب می‌خوام ؟! بعدش عقلم که طبق شنیده هام عمل می‌کرد میگفت طمع نکن ، حریص نباش ،به همینی که داری راضی باش …

      توی این مسیر فهمیدم همش اشتباهه ،همه اینا کج فهمیه

      قناعت وقتی خوبه که باعث رضایت و شادی از شرایط فعلی مون بشه و راضی باشیم اما بعدشم برای شرایط بهتر تلاش کنیم نه اینکه با اینکه سالمیم و میتونیم حرکت کنیم ادای فلج ها رو دربیاریم و بگیم خدا میخواد اینجوری باشه !!!

      ۲- به نظر شما قناعت کردن نشانه ایمان و تسلیم پروردگار بودن است یا خیر؟! شرح دهید.

       اصلا،قناعت کردن اگه مثل کج فهمیه قبلا خودم و اطرافیانم باشه یعنی اینکه خدا رو کم میبینیم یعنی توی این دنیای به این بزرگی و با خدایی که از این دنیا هزاران برابر بزرگتره و در این فرصت زندگی و تکرارش روزهای زندگیمون، خدا نتونست یا نمیتونه اونی که میخوایم رو بهمون بده.

      ۳- نگرش شما درباره گشایش الهی در زندگی انسان چیست؟‌ تجربه گشایش الهی در زندگی خود یا اطرافیانتان را شرح دهید.

      • بزرگترین گشایشی که در کار من ایجاد شد و تا همیشه سپاسگزار خداوندم اینه که توی این سایت قرار گرفتم و حرفای استاد به دلم نشست ، قبول کردم و پذیرفتم برای همین تغییرات زندگیم شروع شد و ادامه داره .در بدترین شرایط احساسی ،چاقی و ناامنی و بی‌پناه بودن و بدبخت بودن زندگی میکردم ، با اینکه در اوایل جوانی بودم ولی انقد نشدها و نمیشه های اطرافیان رو دیده بودم و شنیده بودم که باور کرده بودم که خدا برای منم نمی‌خواد ، هرکاری که میخواستم انجام بدم ترس داشتم و جرات زندگی کردن رو نداشتم .
      • گشایش بعدی من لاغر شدنم و رها شدن از اضافه رنج ها و بیماری ها بود که واقعا توی در زندگیم تاثیر گذاشت، من لاغر شدم بدون برگشت و برای همیشه 
      • گشایش دیگه من این بود که توی جلسه کنکور اتفاق افتاد ، با اینکه دانش آموز خوبی بودم ولی استرس ها و فشارهای روحی و روانی من خیلی زیاد بود دیگه واقعا از همه چی خسته و بریده شده بودم.روز قبل کنکور میخواستم برگه رو سفید بدم چون مطمئن بودم دیگه فایده نداره، اما دقیقا با دادن دفترچه آزمون آرامش وصف نشدنی به قلبم داده شد ، بدون فکر کردن به نتیجه سوالا رو جواب دادم و رتبه نسبتا خوبی کسب کردم .
      • زمانایی که میخواستم دوره های مورد علاقه رو بخرم ، شرایط طوری پیش می‌رفت که من راحت تر می‌تونستم اون دوره رو بخرم.یا کد تخفیف عالی بهم می‌افتاد یا تولد صاحب اثر بود و تخفیف میزاشتن یا شرایط طوری پیش می‌رفت خودم به راحتی می‌تونستم خریدم رو انجام بدم و اینا همش کمک و گشایش خدا بود چون من در وضعیت مالی خوبی هم نبودم.
      • زمانی که ازش خواستم بعد از کنکور دلم مسافرت میخواد و خانواده نمی‌خوان مسافرت کنند از طرفی به دختر مجرد اجازه نمی‌دن که مسافرت کنه خدا حدود ۲۰ روز بعد شرایطی رو فراهم کرد که من تونستم یه هفته سفر برم و حال و هوام عوض بشه .
      • وارد مرحله مصاحبه شدم از خدا خواستم کمکم کنه ، اصلا نمی‌دونستم شرایطم نسبت به داوطلبای دیگه چجوریه؟!ولی کمک خواستم تا مراحل مصاحبه من راحت انجام بشه و قبول بشم ، همین طورم شد و من مصاحبه رو قبول شدم به راحتی…با اینکه خیلیا حدس میزدن که قبول نمیشم ولی من راحت قبول شدم خداروشکر

      ۴- احساس خود درباره گشایش الهی را شرح دهید. اگر گشایش الهی را در زندگی تجربه کرده اید درباره آن بنویسید.

       اون زمان و حتی الانم وقتی بهشون فکر میکنم خوشحال میشم وقتی فکر میکنم با وجود خدایی که نمیبینمش ، انقدر راحت میشه که کارا پیش بره بیشتر امیدوار میشم به فراتر از عقل بودنش به اینکه می‌تونه همه چی رو راحت رو به راه کنه.خدایا ممنون

      ۵- تصور کنید زندگی شما تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته است. تغییرات ایجاد شده در شرایط احساسی و محیطی زندگی خود را تجسم و درباره آن شرح دهید.

       وای همه چی داره عالی پیش می‌ره 😍 خدا واقعا برا همه چی کافی بود همه چی درست شد همون جور که میخواستم شد خیلی راحت .خیلی این خدا رو دوست دارم دمش گرم دمش گرم که همه کارام رو به بهترین حالت پیش برد و سریع الجواب بود ،فراتر از عقلم بود 

      الان موفقیت تحصیلی و شغلیم بیشتر شده ، روابطم با خدا عالیه رابطه ام با همه خوبه ، زندگی عالی رو تجربه میکنم ماشینی که می‌خوام رو دارم، خونه ای که می‌خوام رو دارم ،همسفر زندگیم آدمیه که واقعا با هم تفاهم داریم،خودم آدم‌ موفقی توی زندگیم و راضیم از خودم ، خیلی راضی .همش دارم تجربه های عالی رو کسب میکنم و برآیند زندگیم رو به رشده و من از این وضعیت واقعا راضیم .خدایا شکرت 

      ممنون ازتون استاد 😃🌱

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس عبداللهی
      1403/06/27 16:24
      مدت عضویت: 191 روز
      امتیاز کاربر: 4390 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 527 کلمه

      سلام و درود برشما

      من به گشایش الهی در زندکی خودم ایمان دارم امروز خیلی بهتر تونستم گام ۱۹ذو متوجه بشم چون سالها خودم درگیر همین موضوع و نگرشهای اشتباه و غلط بودم واقعا چرا همیشه مارو از زیاد خاستن ترسوندن چرا؟

      به نظر من اینم یکی دیگه از صدها باورهای اشتباهی بوده که در گذشته از طریق والدین و اطرافیان مون بهمون تزریق شده من یادمه حتی داستانهای خیالی هم داشتند که برامون تعریف میکردن که اونی که داره خوب زندگی می‌کنه حتما یه جایی یه روزی به بلایی سرش میاد یا مثلاخدا انقد بهش مال داده و گذاشته به حال خودش باشه و فراموشش کرده من همیشه در گذشته هم از این مدل حرفها خوشم نمی اومد وفکر میکردم کسانی که خودشون نخاستن تغییر کننن و سالها در اون شرایط خودشون باقی موندن شاید حسادت باعث میشد که از این دست حرفهای بیهوده بزننن و جالب بود که خود را افرادی خوب مورد تایید خداوند هم میدونستن وچون اتفاق هایکی پشت سرهم براشون میفتاد خیلی هم خوششون میمود‌و نشانه عزیز تر وبرتر بودنشان میدونستن میدونید چرا آنقدر این جنس حرفها و خوب درک میکنم چون خودم سالها درگیرش بودم 

      از همان اوایل جوانی ارتباط خوبی با خدا داشتم وازش درخواست ازدواجی خوب رو داشتم و خدا هم خاسته منو قبول کرد و من همسری بسیار خوب نصیبم شد ایشون بسیار زحمتکش و عاقل کار بود و همیشه سپاسگزار به مرور شرایط زندگی ما خیلی خوب شد در حالی که اطرافیان نزدیک من خیلی از این جنس حرفها و میزدن که زیاده خواهی خوب نیست و شما دارید اشتباه میکنید وخدا به شما توجهی ندارع که همه چیز بهتون داده و دیگه شمارو گذاشته کنار و برای همین هست که داره به ما سختی میده چون بیشتر افراد قانع و ندار رو دوست داره 

      وما هیچ وقت نتونستیم از داده های که خداوند مهربانم بهمون داده بود بخوبی استفاده کنیم و دلیلش هم همین باورهای اشتباه و سرتاسر غلط بود ومن همیشه خودم رو فردی گناهکار می دانستم که شرایطم از دیگران برتر هست باور کنید بارها آرزو میکردم که کاش من هم مثل بقیه شرایط بدی داشته باشم تا بتونم راحت تر زندگی کنم  البته دیگه به هیچ عنوان اون طرز فکر را ندارم و نظرم تغییر کرده امروز با خواندن متن بالا واقعا اشگ ریختم 

      من اصلا به قناعت کردن در مورد خاسته هایم از خدای بزرگ قدرتمند توانای خودم اعتقادی ندارم واتفاقاباید به اندازه عظمت و قدرت و توانایی خدا ازش خاسته داشته باشیم فکر میکنید برای خدا کاری دارد یا از داشته هاش کم میشود که به ما بدهد نه به هیچ عنوان اینطور نیست 

      گشایش الهی در زندکی همه افراد می‌تونه باشه خیلی هم زیاد باشه در همه امورات اونها هم می‌تونه باشه 

      ولی بر اثاث همونی هست که ازش بخواهید وقتی فردی فقط عقید اش این هست که ما همین را می‌خواهیم وبنده‌خوب خدا هستیم و زیاده خواه نیستیم مثلمن‌به همون اندازه گشایش الهی وارد زندگیش می‌شود هیچ تفاوتی بین بنده ها نیست مگر به میزان درخواست خودشون ونگرش های خودشون نسبت به نعمت های الهی خیلی خوشحالم از اینکه به این آگاهی ها رسیدم و مسیر زندگی خودم رو تغییر دادم از شما استاد عزیز سپاسگزارم و براتون آرزوی هرچه بیشتر گشایش الهی در زندکی میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رویا سعیدی
      1403/06/20 20:40
      مدت عضویت: 356 روز
      امتیاز کاربر: 4355 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 177 کلمه

      سلام دوستان واستاد عزیز
      سراسر شوقم، سراسر وجودم پراز عشق،منتظر سیلاب گشایشهای الهی هستم وقتی به خواسته هام فکر میکنم وزمانی رو تصور میکنم که آنها رو دارم از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجم
      از کودکی از مادرم غناعت کردن را یاد گرفتم
      سالها اشتباه زندگی کردیم الان مادرم دیگر غناعت نمیکند وراحت خرج میکند وبه ما هم میگوید اشتباه کرده با کلی حسرت زندگی کرده
      الان هر چیزی دلش میخواهد میخرد وبه آخر ماه توجهی ندارد وخیلی از گذشته شرایطش بهتر شده ،خدارا شکر
      باترس از فردا زندگی الانمان راخراب کردیم ،
      با داشتن همچین خدایی دیگر ترسی وجود نداردخدایا بهترینها را برایمان رقم بزن
      من در زندگیم شاهدگشایشهای زیادی بودم دقیقا موقعی که کامل متوسل به خدا شدم وهمه امور را به خودش سپردم شاهد گشایشهای شگفت انگیزی شدم ولی به خاطر نداشتن آگاهی وتمرین نداشتن دراستمرار درحال خوب وبرگشتن به تفکرات اشتباه قبلی دوباره به مشکلات میرسیدیم وحال بد
      خدایا مرا غرق رحمت الهی کن ومنتظر سیلاب گشایشهای الهی هستم،خدایا به تو ایمان دارم تو به وعده خود عمل میکنی ومن مشتاق رسیدن به آرزوهایم هستم🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Mehrdad Zabihi
      1403/04/20 07:54
      مدت عضویت: 1863 روز
      امتیاز کاربر: 23758 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,177 کلمه

      سه شنبه نهم جولای بیست بیست و چهار:

      زندگی با کمک خداوند قدم نوزدهم

      من منتظر گشایش الهی در زندگیم هستم

      سلام و درود به دوستان و همراهان مسیر رشد و تغییر

      ۱- نگرش شما درباره قناعت کردن در زندگی چیست؟ شنیده ها و تجربیات خود درباره اهمیت قناعت کردن در زندگی را شرح دهید.

      قناعت کردن=همیشه میشنیدم که همین که داری کافیست! فقط سلامتی بخواه! آدم یک لقمه خالی بخوره ولی تنش سلامت باشه ! چرا اینهمه ثروت و ادمهای ثروتمند همگی مشکل دارند و یا به زن شون خیانت میکنند و یا بچه هاشون بی تربیت هستند و اینقدر پول زیر دست و پای بچه هاشون ریخته اند که بچه اصلا بهشون احترام نمیگذارد و یا هر چیزی که بچه اش بخواهد برایش تهیه میکند

      در بچگی همیشه در رابطه با قناعت میشنیدم و من یاد گرفته بودم که خرده پاک کن هایم را نگه دارم و دلیلم هم این بود که هنوز میشه ازش استفاده کرد و البته به سختی هم نمی افتادم و یا تکه آخر مدادم را هم نگه دارم و بقیه فکر میکردند که من آدم قانعی هستم و البته من هم از تایید گرفتن بسیار لذت میبردم و همیشه دنبالش بودم ولی من چون اون پاک کن ها عالی بودند اونها را نگه داشته بودم و یا مداد هم همینطور

      آیا من قناعت داشتم بله چون میگفتم پاک کن نو کیفیت خوب خیلی گران هست و یا مداد جدید برای چی بخرم وقتی که از این میتوانم استفاده بکنم ولی برعکس برادرم هر روز یک پاک کن جدید برایش میخریدند و همان روز هم انرا گم میکرد.

      اصلا این قناعت یعنی چه؟

      رفتم کلمه قناعت و ریشه انرا سرچ کردم

      قناعت یعنی راضی بودن و خرسند بودن و غر نزدن و ناسپاسی نکردنیعنی اینکه حقت را ببینی و بدانی و بیشتر از آن نخواهی

      آدم باید به سهمش قانع باشد یعنی از چیزی که دارد خرسند و راضی باشد. اگر سالم هستی خداراشکر بکن و اگر یک ماشین داری باز هم از اونچه که داری راضی باشحالا بیشتر از یک ماشین میخواهی، درخواست کن و بدستش بیار

      و خدا هیچ جا نگفته اگر یک ماشین داری انوقت دومی را بهت نمیدهمقناعت به معنی زیاد درخواست کردن نیست

      حالا من اومدم دیدم که به خواسته هایم نمیرسم و گفته ام من به همین که دارم قانع هستم و بیشتر نمیخواهم ولی تعریف خداوند با تعریف ما فرق میکند خداوند هیچ جا نگفته که کم بخواه بلکه گفته فقط بخواه و حتی گفته اسراف نکن و نگفته فقط سه تا درخواست میتونی داشته باشی

      این من بودم که اومدم اینجوری فکر کردم و برداشت کردم و بر مبنای همون دارم عمل میکنم

      اینکه آدم قانع بیشتر از خدا نمیخواهد را ما خودمون اضافه کرده ایم در حالیکه قانون خداوند چیز دیگری است

      این مطلب را در کامنت دوست عزیزی خواندم و دیدم که دقیقا خودم هم چنین نکته ای دارم و برداشتم را اینجا مینویسم

      از هر چیزی انسان را منع بکنی، فرد نسبت به اون موضوع حریص تر میشود در مورد من غذا بوده است! 

      قناعت در غذا باعث شد که من حرص بزنم توی سفره و بمن میگفتند سهم تو اینقدر هست و با اینکه گرسنه بودم نباید بیشتر غذا میکشیدم چون شکمم بزرگ شده بود و بعد یواشکی به بهانه بردن دیس به اشپزخانه ، اونجا ناخنک میزدم و من را چاق کرد

      ۲- به نظر شما قناعت کردن نشانه ایمان و تسلیم پروردگار بودن است یا خیر؟! شرح دهید.

      بله از نظر من قناعت کردن نشانه ایمان هست. ولی طبق درکی که پیدا کرده ام، کلا تعریف مفهوم قناعت را من اشتباه برداشت کرده بودم 

      از بچگی تمام فیلم ها و سریالها را میدیدم که همیشه آدم خوب ، فقیر و قانع بود و در رنج بود و آدم ثروتمند ولخرج بود و بی خدا و کافر و زورگو و همیشه بچه اش مریض بود و آدم فقیر با اینکه بی پول بود و کلی مریضی هم داشت ولی خوشحال بود 

      توی ذهنم کسی که نعمت و ثروت داره در عوض چیزی را ندارد مثلا رابطه خوب با همسر و فرزندان و یا سلامتی و برای همین میگفتم اگر پول نداریم در عوض خانواده مون شاد کنار هم هستند و یا سلامت هستیم 

      بعد که استاد را دیدم و نمونه های دیگری را هم مشاهده کردم متوجه شدم که میشود جور دیگری هم فکر کرد یعنی میشود که هم ثروتمند بود و هم لاغر و متناسب بودو  هم ثروتمند بود و هم رابطه عالی با همسر و فرزندان داشته باشی . میشود هم ثروتمند بود و هم بقیه تو را دوست داشته باشند. میشود هم ثروتمند بود و هم سلامت بود

      بهم گفته میشد که نمیخواد زیاد کار کنی تا بیشتر پول در بیاری، همین که یک لقمه نون و پنیر داشته باشی و دلت خوش باشد و تنت سالم باشد کافیست و یا پول خوشبختی نمیاره

      پس توی ذهنم مسیر خوشبختی و آرامش از مسیر ثروتمند شدن کاملا جداست

      قانون خداوند برای همه انسانها یکسان هست و خودش گفته بخواه تا بهت بدهم و خودش پاسخ به خواسته ها را وظیفه خودش میداند

      من وقتی باور کردم که لیاقت متناسب شدن را دارم بسمت اون حرکت کردم و نتیجه را هم دیدم و همین مساله در رابطه با مهاجرت و پیدا کردن خانه و کار و خرید ماشین و خرید خانه هم کاملا صدق میکند

      سالها میگفتم اگر یک ماشین دیگر داشته باشم از پس هزینه های بیمه و بنزین و تعمیرات آن بر نمیایم تا زمانیکه واقعا احساس نیاز میکردیم و مدتها در سرما با وسایل نقلیه عمومی مثل اتوبوس و مترو میرفتم و مدتها توی سرما منتظر اتوبوس می ماندم و بعد به خودم گفتم من چرا باید هر روز بیشتر از سه ساعت وقتم را در رفت و امد تلف کنم و توی سرما منتظر اتوبوس باشم من لیاقت رفت و آمد با ماشین خودم را دارم و بعد از اینکه خودم قبول کردم که لایق داشتن ماشین هستم انوقت براحتی ماشین دوم را خریدم که خودمم باورم نمیشد وقتیکه کارها خیلی هدایتی جلو میرفت

      سوال سوم

      ۳- نگرش شما درباره گشایش الهی در زندگی انسان چیست؟‌ تجربه گشایش الهی در زندگی خود یا اطرافیانتان را شرح دهید.

      نمیدانم ولی از وقتیکه دارم روی خودم کار میکنم معجزه میبینم و موفقیتهای قبلی را به تلاش خودم ارتباط میدادم و اگر تلاش میکردم و موفق نمیشدم مصلحت خداوند بود و اگر تلاش نمیکردم و موفق میشدم انرا ارزشمند نمیدانستم مثل پولی که از خرید و فروش بدست می آوردم و اگر هم تلاش نمیکردم و موفق نمیشدم خوب میگفتم که سختی نکشیده ام چون اعتقاد داشته و دارم که باید سختی کشید

       من اگر گشایش الهی بدون دلیل در زندگیم رخ بدهد یا خودم را لایقش نمیدانم و یا اینکه اصلا انتظارش را ندارم مثل مهاجرت، قبولی در کنکور، گرفتن فوق لیسانس، پیدا کردن کار و نیز مهاجرت . 

      ولی اخیرا مثل لاغری و یا خرید خانه و ماشین و کار جدید اینها همه گشایش الهی بود که باید توی زندگیم رخ میداد چون خودم را لایق آن میدانستم و انتظارش را داشتم و الان هم انتظار بیشترش را دارم

      پس اگر انتظار گشایش الهی را داشته باشم نعمتها بدون حساب وارد زندگیم میشود من چه زمانی منتظر گشایش الهی هستم، وقتیکه خودم را لایق اون بدانم 

      حالا چرا من میزان کار و تلاشم را به درآمدم نسبت میدهم که اگر سخت کار کنم پول در بیاورم اون پول برکت دارد و حلال هست و اگر کم کار کنم و زیاد پول در بیاورم اون پول برکت ندارد و خرج گرفتاری میشود و حرام هست 

      من میزان ساعت کاری ام را نرخ داده ام چون کارمند هستم یعنی من دارم زمان و تخصصم را مبادله مبکنم

       در زمانهای قدیم طرف میرفت گاو میداد و مثلا شمشیر میگرفت بعد من که مثلا کار طراحی بلد هستم نمیتوانستم برای خرید مایحتاج روزانه ام بروم برای هر کسی خانه طراحی کنم تا مثلا مبادله کالا به کالا بکنیم پس پول اختراع شد که من خدماتم را میفروشم و بعدش باهاش میروم اونچه که میخواهم را می‌خرم 

      حالا قانون خداوند چی میگوید : میگوید نعمت هست برای همه هست پول ثروت آب اکسیژن و … ولی هر کسی به اندازه لیاقتش از آن برمیدارد

       اصلا من انسان هستم که دارم ساعات کارکردم را به میزان نعمت ورودی به زندگیم ارتباط میدهم این مخصوصا در ذهن افراد کارمندی مثل من گره خورده است که من هر هفته باید تعداد ساعات مشخصی را کار کنم و بعد هم میزان درآمدم مشخص هست حالا اگر بخواهد درآمدم دو برابر بشود پس باید میزان ساعات کارکردم دو برابر بشود خداوند و جهان براساس ظرف وجودی و لیاقت پاسخ میدهد یعنی اگر پول وارد زندگیم شد بیشتر از قبل یعنی خداراشکر که دارد باورهایم تغییر میکند و دارم از برکات و نعمتهای بیشتری برخوردار میشوم میزان درآمد مهم نیست میزان پس انداز هم مهم نیست میزان نعمت و برکت اون مهم هست و اون هیچ ارتباطی به ساعات کارکرد و میزان تلاش و خسته شدن و عرق کردن ندارد

      پس اینکه من هفته ای سی و هفت ساعت و نیم کار کنم ارتباطی به ورودی پول به زندگیم دارد ولی به برکت پول ارتباط ندارد حالا من انتخاب کرده ام کار کارمندی داشته باشم که سقف درآمدم را اول سال با رییسم توافق کرده ام ولی ورودی مالی یک چیزی هست و خرج‌ها و پس انداز یک چیز دیگر و در حقیقت برکت پول یک چیز دیگر هست الان همینجوری برکت پول من بیشتر دارد میشود 

      ۴- احساس خود درباره گشایش الهی را شرح دهید. اگر گشایش الهی را در زندگی تجربه کرده اید درباره آن بنویسید.

      بسیار بسیار لذت بخش بود پیدا کردن کار و واجد شرایط شدن برای وام و پیدا کردن خانه و چقدر خوشحال شدم و واقعا نتیجه فراتر از انتظارم بود 

      لاغر شدن و خرید لباسهای سایز کوچکتر فوق العاده عالی بود و کیف کردم و لذت بردم و کلی نوازش گرفتم چقدر لذت بخش بود که بجای لباسهای سایز ایکس لارج ، لباس سایز مدیوم بپوشم و خیلی کیف میکردم که شلوارم از سایز نزدیک به چهل بسیار کوچکتر شده بود  و الان دارم شلوار سایز سی و چهار میپوشم و اینکه ماشین نرم و روان و راحتی را سوار شده ام که سان روف دارد و اینکه رانندگی با آن بسیار لذت بخش هست و نرم و راحت و روان هست و یا در جای فوق العاده ای دارم کار میکنم و پر از انسانهای توحیدی که یک غیر کانادایی مدیر بخش هست

      در زمان کرونا من سه هزار دلار توی حسابم بود و بیکار شدم و خرج ماهیانه ام منفی دو هزار دلار بود یعنی من حقوق بیکاری دو هزار دلار میگرفتم ولی خرج ماهیانه ام چهار هزار دلار بود و گفتم خدایا من میخواهم موجودی حسابم ده هزار دلار بشود و نمیدانم از کجا خداوند پول وارد زندگیم میکرد و هزینه های ماهانه ام کم شد چون خداوند از طریق دستانش یخچال و فریزر ما را پر میکرد و من تنها خریدی که انجام میدادم شیر و تخم مرغ و نان بود و تمام مایحتاج خانه را خداوند توی فریزر و یخچالم قرار میداد و من هزینه اینترنت خانه ام بسیار کم شد و هزینه تلفن ماهیانه ام که حدود هشتاد دلار بود شد سی دلار

        اینها گوشه ای از سیلاب گشایش الهی بود که بدون اینکه برایش کار خاصی انجام بدهم وارد زندگیم میشد

      ۵- تصور کنید زندگی شما تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته است. تغییرات ایجاد شده در شرایط احساسی و محیطی زندگی خود را تجسم و درباره آن شرح دهید.

      خداجون آرامش الهی دارم و نگران فردا نیستم نگران شرایطم نیستم. 

      خداوند از بینهایت طریق نعمت وارد زندگیم میکند و من توحیدی رفتار میکنم و قدرت را به کسی نمیدهم. 

      من هم استقلال دارم و هم از نظر فکری و آرامش دارم. 

      و اینکه ارتباط عالی با همه دارم ‌و همه من را دوست دارند و دوست دارند که با من ارتباط داشته باشند. 

      من برای خودم کار میکنم که عاشقش هستم و هر موقع که بخواهم از هر جایی که بخواهم و هر زمانی که بخواهم و هر چقدر که بخواهم کار میکنم و وابسته به پول نیستم و دغدغه پول را ندارم و همیشه بسیار بسیار بیشتر از خرج خودم درآمد دارم و پولم برکت دارد.

       من متناسب هستم و با همسرم میرویم با کشتی خودمان روی دریا و لذت میبریم و طلوع و غروب آفتاب را میبینم و کیف میکنم و اینکه میرویم اروپا و مدتی اونجا ساکن هستیم و لذت میبریم . 

      و با همسرم رقص سالسا را تمرین میکنم و لذت میبریم و وقت بسیاری برای بچه هایم میگذارم و بزرگ شدن اونها را میبینم و لذت میبرم و باهاشون بازی میکنم و کیف میکنم و همیشه برای اونها وقت دارم

      و میرویم قاره آفریقا و زرافه و شیر و گورخر را میبینیم .

       و خیلی راحت میروم به فضا و از اونجا منظره زیبای زمین را میبینم و لذت میبرم و کیف میکنم. 

      اینکه تمام امکانات رفاهی را برای خودم و خانواده ام ایجاد کردم و سوار ماشین دلخواهم هستم و توی جاده میرونم و لذت میبرم و کیف میکنم و از سان روف آن زیبایی آسمان و ابرهای پنبه ای را میبینم و لذت میبرم و در جاده ای که دو طرفش درخت هست رانندگی میکنم و کیف میکنم.

      من خیلی از این تمرین آخر لذت بردم و ورود سیلاب گشایش الهی به زندگیم را اینجوری برای خودم منطقی کردم که من که ذهنم را کنترل میکنم و تلاش میکنم روی خودم کار کنم و از اخبار و فیلم دور باشم و ورودی های ذهنم را کنترل کنم قطعا نعمتهای الهی وارد زندگی من میشود و گشایش الهی در زندگی من رخ میدهد

      منتظر شنیدن خیرهای عالی من باشید 

      شاد و رو به رشد باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار arezooo.drp
      1403/03/25 14:08
      مدت عضویت: 1477 روز
      امتیاز کاربر: 43718 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,503 کلمه

      به نام انرژی برتر جهان هستی

      برآورده شدن خواسته های من به اندازه ی شناخت من  از خداوند باز می‌گردد.

      یعنی هر چقدر من خدا رو در زندگیم قدرتمند تر و تواناتر ببینم پس موفق تر خواهم بود، و نتیجه این تغییر نگرش و افکار نسبت به خداوند را می‌شود در زندگی استاد دید یعنی برای تجربه خواسته هایمان نیاز نیست گریه و زاری و نذر و نیاز کنیم، حتی نیاز به پارچه خواری و فریب دادن دیگران هم نیست و نیازی به جلب توجه کردن در نظر دیگران هم نیست، تمام نرسیدن های ما به خواسته هایمان زمانی شروع شد که لباس انسانی تن این نیروی بینهایت کردیم و قدرت و توانمندی آن رو با قدرت محدود خودمان مقایسه کردیم و این انرژی بنا بر همان باورها و افکار ما و بنا بر همان لباسی که تن این انرژی قدرتمند کردی در زندگی ما خودش را نشان داد، من در زندگی گذشته ای که داشتم و افکار و نگرش ام فاصله داشت با آرزوی امروزی که هستم خیلی نتایج ام متفاوت بود من همیشه با خودم میگفتم خداوند رازق، خداوند عادل نکنه از ساعت نماز بگذره، دعای روز شنبه و یکشنبه یادم نره، فلانی دیدی بدبخت شد چون خدا رو قبول نداشت، دیدی طرف تو زندگیش بیمار شد چون خدا رک قبول نداشت ولی همین که خودم دچار گرفتاری و مشکل میشدم میگفتم خدایا راضی به رضای تو این گرفتاری امتحان توست ایشاالله که به خوبی از آن بتونم سربلند بیرون بیایم و در یک چرخه معیوب گرفتاری و مشکلات و از پس اونها برآمدن و دوباره تکرار شدن و دوباره فکر کردن که چطور مشکلات را حل کنم و لحظه آیا با خودم فکر نکرده ام که چرا نباید در زندگیم شاد باشم چون شادی و خوشحالی رو عاملی میدانستن برای دوری از خدا، چرا چون میگفتن هر چه غمگین تر باشی بهتره انگار به خدا نزدیک تری و همین دلیل باعث شده که سر نماز گریه کنیم، در امام زاده ها گریه کنیم، در دعایمان گریه کنیم مثل یک بچه که وقتی از مادرش درخواست داره گریه میکنه که به خواسته اش برسه و ما همان لباس مادرگونه رو تن این نیروی بینهایت کردیم که هم خودمان را ضعیف کردیم و هم این نیروی بینهایت را، و در آخر با خود می‌گویم چرا به خواسته های خودمان نمیرسیم…….

      قناعت کردن از نگاه کمبود می آید و قناعت کردن در زندگی به دنبال آن حسرت ها و حسادت کردن ها می آید، من قبلا در زندگیم به دنبال قناعت کردن بوده ام قناعت در مصرف نعمت ها که نکنه روزی تموم بشه از مصرف برق که همیشه میگفتن لامپ اضافی خاموش و کمبود آب که سدها دارند کم آب می‌شوند و امسال هم متاسفانه خشکسالی است، که به دنبال آن کمبود غذا و خوراکی نیز هست تا کمبود پول که هر وقت چیزی را درخواست میکردی میگفتن حالا صبر کن تا بعد بهت میدیم و این صبر هم نتیجه نمی‌داد و متاسفانه ما شرطی شدیم به نیست و کمبودها و اگر درخواستی هم داری باید صبر کنی تا به تو داده شود و آنجائیکه ‌که ما تجربه صبر بدون نتیجه رو دارم این تجربیات را با خودمان مرحله به مرحله تا سنین بالا آوردیم و نعمت های اندکی به اندازه ی همان باور های پچگانه که برای ما ایجاد کردند را وارد زندگیمان می‌کنیم،در سیرک برای اینکه یک فیل رو تربیت و رام کند از بچگی یک طناب به پای فیل و یک ستون می‌بندند و بچه فیل هر چه تقلا میکنه نمیتونه بدو و آزاد باشد و چند سال میگذره و هر بار فیل میبینی که تلاش میکنه و نمیتونه آزاد بشه و وقتی بزرگ میشه اون طناب رو باز می‌کنند ولی فیل دیگه آزاد شده ولی دیگه نمیدوه چون عادت کرده به اسارات و اون طناب ماها هم به همان طناب اسارات و قناعت کردن های بچگانه مان بسته شدیم و با اینکه بزرگ شدیم هنوز هم همان افکار و باورهای کوچک رو داریم ولی انتظار نتایج بزرگتر رو در زندگیمان داریم و از آنجائییکه که هر چه تقلا و تلاش کردیم به خواسته هایمان نرسیده ایم با خودمان گفتیم چه بهتر نرسیدن رو فریاد بزنیم که عین عبادت و ایمان و با خودمان گفتیم که قناعت و نداشتن نشانه ایمان به خداست و چقدر هم این جاده شلوغ و چقدر نفرات زیادی در این جاده ی به اسم با ایمانی و قناعت کردن هست و از نظر ما هر جا شلوغ تر باشه بهتره پس در همین جاده جهل و نرسیدن خودمان می مانیم و از نظر خودمان هم خیلی با ایمان هستیم.

      ما قبلا دوران بچگی در شهر دیگر و اوضاع خیلی پایین تر و امکانات ضعیف تر زندگی می‌کردیم و تمام فامیل دور هم بودند شلوغ و نه غذای درست و حسابی بود و نه خبری از میوه های لاکچری بود حتی ماشین و تلفن هم نبود و تلويزيون سیاه و سفید بود و چقدر ظاهر ماجرا عالی که دل ها به هم نزدیک تر و در اوج فقر و نداری چقدر ما شادیم و چقدر هم به خدا نزدیک هستیم به خاطر همین که مدام کلیپ دهه شصتی با همین مضامین درست می‌کند و ما هم آهی میکشیم و می‌گویم عجب دورانی بود در حالی که در زندگیمان غرق قسط و وام و بیماری و نداری هستیم، در قناعت فقط کمبود هست و هیچ گونه ایمانی نیست چون قناعت از کمبود می آید و این یعنی باور نداشتن خداوند و قدرت و توانمندی خداوند در زندگی است و این عین مشرک بودن ما رو فریاد می‌زند.

      من قبلا در زندگی مشترکم اوضاع مالی بدی داشتم همان قناعت کردن ها و کمبود ها بود به اسم ایمان به خدا ولی لحظه شادی و خوشحالی نبود فقط جنگ و دعوا و بیماری مختلف بود و از این دکتر به اون دکتر بود کجای قناعت، ایمان به خداست در قناعت هیچگونه لذت و شادی و شناخت خدا نیست تو لحظه ای نمیتوانی به خدا فکر کنی فقط به حل کردن مشکلات یکی بعد از دیگری فکر میکنی و این نوع زندگی کردن اصلا هماهنگ با شناخت قدرت خداوندنیست، من زمانی که وارد سایت تناسب فکری شده ام و آرام تغییر کرده ام اول شاید تایم نیم ساعته برای حضورم در سایت خالی شد بعد فضا بیشتر شد و روزهای بعد شد یک ساعت روزهای بعد بیشتر شد و بعد از چند ماه متوجه شده ام فکر کردنم به مشکلات کمتر و بودنم در فضای فکری متفاوت بیشتر شده است و من وارد تجربه متفاوت در زندگیم شده ام من به معنای واقعی سیلاب و گشایش نعمت های الهی را در زندگیم دیدم من لاغرتر و متناسب تر شده ام و شفا و سلامتی الهی را در خودم دیدم و آرام‌تر شده ام و خانه ای که خریدیم قیمت اون چندین برابر شد ازیک ماشین سطح پایین وارد تجربه ماشین سطح بالاتر شدیم. تغییر گوشی و تغییر لباس پوشیدن و راحت خرج کردن و سلامتر شدن و از همه مهم تر شناخت خداوند به طرز دیگر من زمانی که افکار و باورها و نگرش ام رو نسبت به خداوند به عنوان منبع نعمت ها تغییر داده ام نتایج وارد زندگی من شد و خداوند همیشه تمام قد و در اوج قدرت و توانمندی منتظر من است یک بار برای همیشه باید به خودم بگویم که آرزو توباید عوض بشی و از حالت انتظار در بیا که منتظر باشی دولت عوض بشه یا اخلاق اطرافیان و پدر و مادرم و شوهرم عوض بشه یا هر چیز که در اطراف هست عوض بشه که بلکه اوضاع من عوض بشه نه عزیز از این خبرها نیست و باید شخص خودت بلند شوی و حرکت کنی و تغییر کنی آن وقت هست که سیلاب نعمت های الهی را در زندگیت مشاهده میکنی.

      من چون با تغییر افکار و نگرش ام تجربیات زیبا را وارد زندگیم کرده ام، انتظارم از خودم و خداوندم بالاتر رفته است و الان دوست دارم که من در حالی که یک خونه ۱۵۰ متری در بهترین منطقه شهر خریدیم که تراس خونه اون رو به پارک است و خونه دوبلکس با آشپزخانه و سالن و یک حمام و دستشویی پایین دارد با تمام امکانات به روز و مبلمان و میز ناهار خوری به روز داره و پله میخوره طبقه بالا که یک خواب برای خودم و همسر جان و یک خواب دیگر برای دخترم و یک خواب دیگر برای پسرم دارد و حمام و دستشویی نیز در طبقه بالا هست و خونه دو تا پارکینگ داره یکی برای ماشین همسرجان و یکی هم برای کیا ریو هاچبک مشکی خودم و اینکه کار شوهرم بهتر شده و افزایش حقوق عالی داشته و چون فرد توانمند و تلاشگری هست تونست در کارش پیشرفت کند و درآمد بالایی رو تجربه کنه و کاملا اندام ورزشی و متناسبی رو داشته باشه و خودم شاهکار خلقت خداوند تونستم مدرک آیلتس زبانم رو با نمره ۸.۵ دریافت کنم و در شرکت پتروشیمی نفت ‌و گاز استخدام شوم و در بهترین حالت تناسب اندام و سلامتی هستم و از خودم انتظار زندگی بهتر و شادتر و سلامت تر را دارم. این همه درخواست و نعمت هایی را که از خداوند دارم جزئی از جز هم برای خداوند نیست و براحتی وارد تجربه زندگی من می‌کند.

      من منتظر سیلاب نعمت های خداوند عزیزم هستم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/03/17 17:52
      مدت عضویت: 313 روز
      امتیاز کاربر: 1825 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 287 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      با سپاس از استاد عزیزم 

      استاد قناعت یعنی راضی شدن به اندک چیز یعنی کم خواستن ،به نظرم اصلا کلمهقشنگی نیست وقتی نعمتهای الهی فراوان هستن چرا ما کم بخواهیم 

      استاد خانواده من هم همیشه به کم قانع هستن میگن مگه می‌خواهیم چکار کنیم بسه دیگه هر فامیلی بیشتر داره خانوادم بهش میگن حرص زدن و برای ما جا انداختن که در هر چیزی قانع باشید مثلا برای ازدواج ما دخترا پدرم و مادرم میگفتن زیاد ایراد نگیرید کافیه دیگه در صورتی اگه ما بیشتر می‌خواستیم برامون انجام میدادن ولی چون تو گوشمون خونده بودن قانع باش ،ما هم قانع شدیم و الان که چند سال میگذره میگم چرا این اشتباه رو کردم 

      به نظرم‌ قناعت کرون اصلا ایمان داشتن نیست به نظرم یعنی ارزش خودت رو پایین دونستن و خود را نالایق دونست هست 

      گشایش الهی خیلی جاها انجام شده ما ازش سرسری گذشتیم ، همین الان که اینجا دارم دیدگاه می‌نويسم یعنی من در درخواستی که از خدا داشتم گشایش الهی دیدم یعنی من به سمت لاغری و ایمان قوی تر هدایت شدم 

      من در زندگیم گشایش الهی دیدم همین هدایت به سایت و دوباره منتظر بی نهایت گشایش الهی هستم من الان دارم روزنه های گشایش الهی رو میبینم من چند روزه از خدا درخواستی داشتم که خیلی سخت بود تقریبا ولی امروز مادرم به من زنگ زد گفت اون مساله داره درست میشه من توی دلم گفتم یعنی به این زودی خدایا ،با خودم گفتم چرا زودتر ازش نخواستی فکر کردی سخته ولی چند روز پیش عمیقا از ته دل ازش خواستم و درهای رحمتش رو به سوی من باز کرد من بی نهایت نعمت میخوام من منتظر بی نهایت انرژی و حال خوب و پول و سلامتی هستم همه به سوی من سرازیر شدن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نادیا همتی
      1403/02/28 23:45
      مدت عضویت: 192 روز
      امتیاز کاربر: 3485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 135 کلمه

      باسلام

      بنظر من قناعت نوعی شرک محسوب میشود

      شرک نقطه مقابل ایمان است

      قناعت یعنی باور به کمبود

      مااز ان خداوندیم و خداوند بی انتهاست پس قناعت معنی ندارد میتوانیم هرچیزی را بی انتها داشته باشیم

      خداوند در قران کریم فرموده اجابت میکنم درخواست درخواست کننده را اگر مرا اجابت کند

      این یعنی ما باید باور های عالی داشته باشیم و اعمال صالح انجام بدیم به همون میزان گشایش الهی در زندگی مون صورت میگیره

      در همین لحظه ام من و همه و همه بارها مورد گشایش الهی قرار گرفتیم هر خیری که در زندگی داریم گشایش الاهیست هر شری داریماز افکار و باورهای اشتباه خودمونه

      داشتن بچه های سالم داشتن خانه ماشین راحت نفس کشیدن راه رفتن غذا خوردن چشم سالم تن سالم پاهای سالم صورت زیبا دستانتوانا …

      گشایش های الهی در ندگی افراد بی انتهاست و غیر قابل شمار

      خداوندا سپاس فراوان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سرباز امام زمانم
      1403/02/18 04:37
      مدت عضویت: 222 روز
      امتیاز کاربر: 4460 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 654 کلمه

                           به نام الله مهربانم

      سلام به همه عزیز ها👋🏻

      سلام به استاد گرامی .ارزوی سلامتی و تندرستی و عاقبت به خیری براتون دارم🤲🏻 یه دنیا ممنونم بابت این گام🌹🙏🏻

      چقدر قشنگ گفتین استاد .من که از این حرفتون خیلی خوشم اومد به نظر من خدا بزرگتر از اونیه که خواسته‌های کوچیک تو بهش بگی بعد اطمینان نداشته باشی که برآورده میشه یا اطمینان داشته باشی اما اصلاً فکر نکنی بیشتر هم میده به نظر من ما با این کارمون داریم خدا رو فقط و فقط کوچیک می‌کنیم چون خدای ما بزرگتر از خواسته‌های ماست خدای ما بی‌نهایت و مغز ما محدوده پس مطمئن باشید اگه به اون بالایی اطمینان و ایمان داشته باشید مطمئن باشید فراتر از آنچه که فکر هم نمی‌کردید بهتون خواهد داد

      خدای ما ایشونه

      یک تمرین عملی 

      اینکه دیگه از خدا کم نمیخوام ،هر جور میشه نگم نه نمیخوتم کافیه نمیشه مواظبش باشم واز دستم میره پس بهتره نباشد و… خلاصه کلی حرف که فقط با این حرف ها خدامو کوچیک میکنم ،اعوذبالله من الشیطان رجیم 

      با عملمون و فکرمون خدا رو کوچیک نکنیم

                                                        والسلام

      ۱- نگرش شما درباره قناعت کردن در زندگی چیست؟ شنیده ها و تجربیات خود درباره اهمیت قناعت کردن در زندگی را شرح دهید.

      ✨همیشه بهم میگفتن قانع باش ،

      باید قانع باشی ،قانع بودن یعنی شکر خدا و..

      من همیشه فکر میکردم که اون موقع هایی که قانع نمیشدم و انتظارم بیشتر بود فکر میکردم ناشکریه 

      و…

      ۲- به نظر شما قناعت کردن نشانه ایمان و تسلیم پروردگار بودن است یا خیر؟! شرح دهید.

      ✨به نظر من وقتی‌کم بخوای یعنی خدا رو همون قدر دیدی ،یعنی قدرتش همین قدره 

      البته دوباره نباید ناشکری کنی بگی نه خدا کم داد ،زیاد بخوام ناراحت میشه ،چرانمیدی و..

      نه !باید هم شکر کنی هم توقع ،انتظار و… از خدا بیشتر باشه ،خدا خیلی دوست داره که ازش بخوای فقط و فقط از اون .

      راه درست اینه که شکر گذار باشی زیاد بخوای و دونه دونه با چشم بصیرت نگاه کنی که چطور میده .چطور خواسته هاتو یکی بعد از دیگری مستجاب میکنه وای وای وای که واقعا نمیشه گفت بس که این بحث زیباست 

      پس هم مسیری یادت نره (قانع باش) معنیش این نیست که کم بخوام یا بگی زیاد نه ، نخیر این خدا رو کوچیک میکنه 

      پس خدا رو کوچیک نکن 

      یاعلی مدد

      ۳- نگرش شما درباره گشایش الهی در زندگی انسان چیست؟‌ تجربه گشایش الهی در زندگی خود یا اطرافیانتان را شرح دهید.

      خیلی وقت ها بیشتر از اون وقت ها که تصور داشتم بهم داد ،یا چیزی هایی که محال بود 

      چیزی های فراتر از باور و خواستم این بود  ککه میخواستم لاغر بشم و تغییر کنم 

      اون هم منو فرستاد جایی که در همه چیزی تغییر کنم حتی فکر کردن.  االهی شکر 

      خیلی از محال ها با خدا به اسان ترین راه دنیا تبدیل میشود

      ۴- احساس خود درباره گشایش الهی را شرح دهید. اگر گشایش الهی را در زندگی تجربه کرده اید درباره آن بنویسید.

      خب من بالا گفتم که تغییرات عظیمی رخ داد 

      ولی زمانی که این اتفاق میافته احساس غیر قابل توصیفی داره 

      یه حالی داره که در اوج ناامیدی میادو به دادت میرسه که حرف داره و….

      کلی حرف دارم ولیک‌‌ٔ باید برم حرم من همه این هارو برای خودم میگم اگه ننوشتم اما خوب میدونم که چقدر درسته … الهی شکرت 

      ۵- تصور کنید زندگی شما تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته است. تغییرات ایجاد شده در شرایط احساسی و محیطی زندگی خود را تجسم و درباره آن شرح دهید.

      یه حال عالی ،شرایط عالی ،زندگی عالی با به خدای عالی 

      تصور میکنم اما نمیتونم بنویسم 

       دوس دارم اشک شوق بریزم بس که خدایی به این زیبایی دارم 

      دیگه احساس این رو ندارم که الان چون زیاد دارم باید عذاب بیاد سراغم ،هر لحظه به دلیل باور درستم به خدا تغییر خواهد کرد 

      لحضات شیرین بدون عذاب و…………

      کلی حرف مثال ممنونم استاد

      واقعا ممنونم استاد بابت این گام همش درنکته و..

      هر لحظه زیباتر از قبلش الهی شکرت

      زندگیاتون رضایی 🤲🏻🥺❤

      یاحق مدد👋🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رویا سعیدی
      1403/02/15 14:17
      مدت عضویت: 356 روز
      امتیاز کاربر: 4355 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 284 کلمه

      با سلام وعرض ادب،خدا قوت

      قناعت   کلمه ای که از بچگی با اون بزرگ شدیم😞

      با پوست وگوشتمون حسش کردیم وباور کردیم متاسفانه ،من همیشه تو بچگی این برام سوال بود همه چی مال خداست ما رو هم خودش آفریده چرا ما باید تو سختی زندگی کنیم ؟همیشه میگفتم اینطوری که نعوذبالله خدا ظالمه که،ما رو آفریده تو سختی وآزمایشهای زیاد الهی برا افراد فقیر  ،برا پولدارها هم به شکل دیگه،چرا آخه!بعد هم هی میشنیدیم خدا مهربانه خدا رزاقه،….اگه قناعت نکنی همین رو هم از دست میدی….

      به نظر من اگر درمورد رحمت الهی اینطوری فکر کنی شرکه.برا همین هیچوقت از لحاظ مالی رشد نمیکردن ،ایمان به خدا یعنی اعتماد وتوکل به خدا که آنهانداشتند،زیاد از اطرافیان میشنیدم که یه لقمه نونی هست وسقفی بالا سرمون خداتون رو شکر کنید،هر موقع اعتراض میکردیم وبیشتر میخواستیم میگفتن حالا هی ناشکری کنین تا همین رو هم از دست بدیم !

      همینکه باورمون شده کم بخواه وقانع باش همه چی درست میشه هیچ گشایش الهی پیش نیومده اصلا تو باورمون نیست که خواسته هامون شدنین،البته خدا همیشه هوامونو داشته ولی اون گشایش الهی که ما لایقش بودیم  ومیخواستیم پیش نیومد،ولی در اطرافمون میدیدیم  ومیگفتیم شانس داشتن

      الان متوجه میشم چرا اونا شانس دارن اونا توکل واقعی به خدا داشتن،ما زبانی توکل میکنیم .

      من منتظر گشایش  الهی ناگهانی هستم ،وخدا وند قادر مطلقه وسیستم خدا بر فراوانیه،من چیزی جدا از خدا نیستم وهمه انسانها در برابر خداوند یکسانند

      باید نگرشهای محدود کننده در مورد خدا رو فراموش کنیم ومنتظر سیلابی از گشایشهای الهی باشیم 

      خداوند سریع الجوابه،زیاد بخواهیم واین زیاده خواهی ،خدا پسندانه ست،همین که با هدایت الهی وارد این سایت شدم وبه آرامش درونی رسیدم وارد جریان گشایشهای الهی شدم ،از شما استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم بابت آگاهی هایی که به ما میدید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم رمضاني
      1403/02/07 15:51
      مدت عضویت: 1469 روز
      امتیاز کاربر: 19315 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,432 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      در زندگیمون خواسته هایی داریم که نیاز به گشایش الهی داره و فکر می‌کنیم بسیار عظیمه 

      و انتظار تجربه کردنش رو نداریم و خداوند هم فراتر از انتظار ما عمل نمیکنه 

      خداوند چقدر برای ما ارزش و احترام قائله همون چیزی رو به ما میده که خودمون انتخاب کردیم 

      همیشه اطرافیانمون ما رو به قناعت دعوت کردن و طوری به ما گفتن که اگه قناعت نکنیم گناه  بزرگی مرتکب شدیم و اگه همیشه قناعت کنیم خدا از ما خوشش میاد 

      همیشه از کمبود ها در رنج بودیم ولی طبق چیزایی که شنیده بودیم که ثروتمندان از خدا دور هستند و و یا خداوند اونا رو با مشکلات زیادی امتحان میکنه و کلی بدبختی و مشکل به واسطه پول زیادشون میکشن ،عطاش رو به لقاش بخشیدیم و گفتیم نخواستم ثروتمند باشم 

      من بارها به همسرم میگفتم عیب نداره مشکلات مالی داریم در عوض سلامتیم ،رابطه خوبی داریم،بچه های سالم داریم ،…

      یعنی تو ذهن من ثروت در مقابل سلامتی و عشق و خوشحالی هست 

      یعنی فکر میکردم نمیتونم هم از نظر مالی اوکی باشم و سلامت و شاد باشم 

      و اگه قراره که همیشه غصه دار و مریض باشیم و هی امتحانات الهی رو پس بدیم و از خدا دور بشیم ولش کن اصلا نمیخوام پول زیاد داشته باشم 

      و یادمه که مادرم بارها می‌گفت پول خوشبختی نمیاره انشاالله خوشبخت واقعی بشین و اینم تو ذهن من بود که مسیر خوشبختی از ثروتمند شدن جداست پس من یکیش رو میتونم انتخاب کنم و من تو ذهن خودم خوشبختی رو انتخاب کردم راهی که توش خبری از پول زیاد نبود فقط کافی بود به اندازه ای خداوند به من روزی بده که دستم جلوی دیگران دراز نباشه 

      و خداوند هم همونی رو به من داد که خودم انتخاب کرده بودم 

      بارها شنیده بودم از راه حلال و خداپسندانه هیچ وقت نمیشه ثروتمند شد ،یعنی دو دسته آدم تو ذهن من بود آدم‌های زحمت کش و بی پول و خدا دوست که از راه حلال پول درمیارن 

      و آدم‌های پولدار و بی خدا که از راه حرام و نادرست پول در میارن 

      و چقدر توی فیلم‌ها نشون میدادن که اونی که مؤمن و با خداست فقیره و اونی که بی خداست و آدم بدیه پولداره 

      و این شد فرمول ذهنی من 

      ولی یه روزی رسید که از مسائل مالی خسته شدم دلم میخواست اوضاع مالی بهتری داشته باشم و بعد خداوند دری از اگاهی رو به روی من باز کرد که بله تو هم میتونی اوضاع مالی خوبی رو تجربه کنیم و اینجا متوجه شدم پس امکانش هست من انتخاب کنم که چی دوست دارم ولی ایم آگاهی های جدید و نوپا در مقابل فرمول‌های قدرتمند قبلی من خیلی ضعیف بودن ولی خوب من ادامه دادم تا خداوند منو باز هم هدایت کرد به آگاهی های بیشتر و بیشتر 

      و من تازه متوجه شدم که با عقایدم دارم زندگیم رو رقم میزنم و من پذیرفتم هر آنچیزی که تجربه میکنم اعم از مسائل و مشکلات از هر نوعش از باورها و نگرش خودمه و میشه تغییرش داد میشه اونا رو شناسایی کرد و اصلاحش کرد و با اطمینان و حال خوب ادامه داد و اونجاست که خداوند سریع الحساب پاسخ تغییرات درونی ما رو در شرایط زندگیمون میده 

      پس من باید علاوه بر اینکه دارم روی خودم کار میکنم ،منتظر گشایش الهی در زندگیم باشم 

      خداوند بسیار بخشنده و دست و دلبازی پس قطره قطره به ما نعمت نمیده 

      خداوند کاری به دین و مذهب ما نداره ،از نظر خداوند همه موجودات با خدا هستند چون خودش همه رو خلق کرده 

      من به تجربه گشایش الهی در زندگیم ایمان اارم ،خداوند میتونه گشایش الهی رو وارد زندگی من کنه 

      من لایق دریافت گشایش الهی هستم چون خداوند منو لایق و ارزشمند خلق کرده 

      من هستم پس لایق زندگی خوب و لذت‌بخش در هر جنبه ای هستم و این تغییر در زندگی من نیاز به گشایش الهی داره و من منتظر گشایش الهی در زندگیم هستم ،خداوند با خصوصیات خودش در زندگی من جاری میشه ،وسیع،گستره،مهربان و فراوان و زیبا و عظیم 

      پس بسیار طبیعیه که من گشایش عظیم الهی رو تجربه کنم 

      از نظر خداوند همه انسانها واجد شرایط و مستحق  دریافت نعمت‌های فراوان الهی هستند اصلا خداوند اینهمه نعمت رو برای استفاده ما آفریده پس بسیار طبیعیه که ما در زندگی تجربه های لذت‌بخش و فراوان رو داشته باشیم 

      در قرآن هر جا در مورد فراوانی نعمت‌ها و بخشش و جاری شدن ویژگی های خداوند در حق انسان صحبت شده ،همه انسانها در گروه دریافت کنندگان قرار گرفتند فارغ دین سن جنسیت …

      خداوندا من منتظر گشایش های ناگهانی تو در زندگی ام هستم 

      خدایا من منتظر فوران الطاف تو در زندگی ام هستم 

      من منتظر سیلابی از جریانات عالی در زندگیم هستم 

      خداوند با تمام قدرت و عشق بي نهایتش همراه و حامی من هست و منتظره که من ازش درخواست کنم با ایمان و احساس خوبم 

      خداوند منو به سایت تناسب فکری هدایت کرد و جریانی از آگاهی های الهی و نتایج عالی رو به سمت من روان کرد و این برای من گشایش الهی عظیمی بود که اون زمان کع برای لاغری وارد سایت شدم هیچ وقت فکرش رو هم نمیکردم که من اینجا بتونم تعییر کنم و زندگیم رو تغییر بدم 

      حصرت داوود قدرت خداوند رو رخنه آب تشبیه کرده 

      وقتی گشایش الهی جاری بشه قدرت خداوند مانند سیلابی خروشان همه مسائل و مشکلات رو با خودش میبره و زندگی  مون رو پاک و مطهر میکنه 

      چقدر این نگرش رو دوست دارم ،سیلابی خروشان و خدایی که در زندگیم جاری میشه و مسائل و مشکلات رو هر چقدر هم که از نظر من یزرگ باشه با خودش میبره و زندگی منو پاک میکنه 

      من عاشق این سیلابم من آماده تجربه سیلاب گشایش الهی در زندگیم هستم 

      همیشه از خداوند فراوانی ها ،خداوند بی نهایت ،انتظار جوب باریکی رو داشتم و خداوند هم همون رو به من می داد 

      ولی تازه دارم یادمیگیرم که باید منتظر جریان الهی باشم منتظر سیلاب گشایش الهی باشم 

      من در مورد قناعت خیلی شنیده بودم ،مثلا مادرم همیشه می‌گفت نباید مواد غذایی رو دور بریزم اصرافه

      ،خواهرم میگه زیادی لباس خریدن اصرافه و حتی یکی از اطرافیانمون هست که مادرم همیشه به عنوان یه آدم قناعت گر ازش حرف میزنه که چقدر در خریدن مواد غذایی و لباس و …قناعت می‌کنه 

      از دیگران شنیده بودم که حصرت علی فرموده که قناعت مالیست که تمام نمیشود 

      شنیده بودم که خداوند اونایی رو که قناعت میکنن دوست داره و اصراف گران رو دوست نداره 

      قبلا فکر میکردم قناعت کردن کار خوبیه پس سعی می‌کردم مثلا در مواد غذایی و یا پول قناعت کنم ولی الان میدونم پشت قناعت کردن ترسه ،بی ایمانیه، اگر ما به خداوند و فراوانی نعمت‌هاش شناخت و ایمان داشته باشیم و مطمئن باشیم میتونیم از نعمتهای خداوند هر چقدر که میخوایم استفاده کنیم و خداوند اصلا ما رو آفریده که تجربه کنیم و لذت ببریم و تمام نعمت‌ها رو در این دنیا خلق کرده برای استفاده و لذت ما ،پس دیگه قناعت مفهمومی نداره 

      من آزادم انتخاب کنم ،خلق کنم تجربه کنم و به گسترش دنیا کمک کنم ،خواسته های من هر چقدر که بیشتر باشه خداوند بیشتر خوشش میاد چون منو برای همین خلق کرده و اینهمه نعمت در این دنیا قرار داده 

      آشنایی با سایت تناسب فکری برای من جریانی عظیم از گشایش الهی هست،من فقط برای لاغری به این سایت وارد شدم ولی چقدر آگاهی های ناب رو دریافت کردم چقدر تغییر کردم و نتایجم هم تغییر کرده و مهمترین اتفاق برای من اینه که انتظار بهترینها رو از خداوند دارم ،خداوند و خودم و جهان هستی برام معنای دیگه ای پیدا کرده 

      و دریافتم که هر آنچیزی که در این دنیا هست دست خداوند برای کمک کردن به من برای تجربه خواسته هام هست ،چقدر حال خوبم بیشتر شده ،آرامش پیدا کردم، شرایط مالی بهتری رو تجربه میکنم ،لاغرتر شدم ،روابط بهتری رو تجربه میکنم ،کار مورد علاقه ام رو پیدا کردم ،تونستم ازش درآمد کسب کنم ،احساس توانمندی و ارزشمندی در من بیشتر از قبل شده و امیدوار تر شدم 

      حال خوب من درونی شده ،خیلی بهتر از قبل به افکار خودم آگاه هستم و میتونم کنترلشون کنم 

      و این یعنی جریان گشایش الهی در زندگی من 

      و منتظر سیلابی ناگهانی از گشایش الهی در زندگیم هستم مثل گشایش الهی در زندگی حضرت ابراهیم که آتش تبدیل به گلستان شد یعنی آتش با خاصیت سوزانندگی تبدیل به رویانندگی شد 

      این قدرت تغییر ناپذیر خداونده که میتونه بارها و بارها در زندگی من و همه دوستانم در این سرزمین اتفاق بیوفته و این برمیگرده به ایمان و انتظار و نگرش و باورها و احساس ما 

      تصور اینکه سیلاب گشایش الهی در زندگی من جریان پیدا کرده به من آرامش و اشتیاق برای ادامه زندگی و تجربه بهترینها رو میده 

      خدای مهربان و گشایش دهنده و عظیم بی نهایت سپاسگزارم که منو خلق کردی و منو هدایت و حمایت میکنی تا خواسته هام رو تجربه کنم و لدت ببرم 

      استاد عزیز  برای انتقال این آگاهی های خدایی و آرامش بخش و کارساز ،بي نهایت سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار rastegar.moradzadah
      1403/01/26 08:01
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 15632 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 866 کلمه

      بنام خداوند بخشنده ومهربان 

      گام 19 از دوره زندگی با کمک خداوند 

      1_ نگرش شما درباره قناعت کردن چیست شنیده‌ها و تجربیات خود درباره اهمیت قناعت کردن را شرح دهید؟ 

      من هم سالهاست یاد گرفتم به هرآنچه خدا به من داده قانع باشم وبیشتر نخوام وشاکر همین چیزی باشم که دارم درواقع بیشتر خواستن را گناه می دونستم از نظرمن قناعت یعنی اینکه وقتی نیاز نداری بیهوده اسراف نکنی ومعنی قناعت کردن هرگز نخواستن انتطار نداشتن از خداوند نیست واقعیت رو بگم من اینجا اینو یادگرفتم بعداز خوندن چندین بار متن این گام وبرام خیلی با ارزش هست. پدر من با اینکه سواد نداره اما در مورد قناعت خیلی خوب عمل کرده در زندگیش همیشه وضع مالیش خوب بوده وما هرگز سختی نکشبدیم بخاطر نداشتن در مورد خرید لباس وخورد خوراک هرگز خساست به خرج ندادن اما در مواردی که به اسراف ختم شده همیشه قاطع برخورد کردن ومخالف اسراف بودن برای همین من از بچگی از اسراف کردن بدم اومده واونو گناه دونستم مثلا آب شرب همین جوری الکی باز باشه هیچ خوش گزارانب نیست وواقعا کفران نعمته یا برق در جایی که لازم نداره. روشن باشه واجب نیست. من هرگز به بخش قناعت که پدرم هم خوب عمل می کرد نگاه درستی نداشتم شاید بخاطر آموزش های مدرسه وبعد هاهم اطرافیانم بوده که گفتن کم بخور همیشه بخور به اندازه گلیمت پاتو دراز کن وخیلی مثل های دیگه که غیر مستقیم نگرش منو راجب قناعت عوض کرده واجازه اینو بهم نداده از خدا زیادتر از اونی که دارم رو طلب کنم

      2_ به نظر شما قناعت کردن نشانه ایمان      و تسلیم پروردگار بودن است یا خیر شرح دهید 

      به نظر من قناعت کردن نشانه با ایمان بودن نیست اینکه نتونی از خدا انتظار داشته باشی وتوقعت از خدا این باشه اگه بیشتر ازش بخوای ناراحت بشه  با اصل ایمان به خدا تناقض داره وخلاف اون چیزی هست که از خدا می دونیم الیته بازم می گم من قبلا اینجوری فکر می کزدم واقعا ولی الان متوجه شدم اینکه به کم قانع باشم تسلیم باشم در برابر خداوند وبترسم بیشتر بخوام هرگز با ایمانی نیست وهرگز مورد پسند خداوند نیست من هرچه قدر بیشتر بخوام نشانه باور وایمان قلبیم به خداست وحتما نزد خدا هم این باارزش تره

      3_ نگرش شما درباره گشایش الهی در زندگی انسان چیست تجربه گشایش الهی در زندگی خود یا اطرافیان را شرح دهید؟

      من در زندگی خودم خیلی موارد بوده که مورد گشایش الهی قرار گرفتم و رهای لطف خداوند به روی زندگیم باز شده اما این لطف خدا و حم خدا به خودم می دونستم اعتقادم این بوده حتما چیزی شده یا خدا دعایی از من قبول کرده یا بخاطر کار خیری که پدر ومادرم کردن من مورد لطف خدا قرار گرفتم اما حالا یا گرفتم گشایش الهی همیشه می تونه در زندگی من اتفاق بیفته سهمیه بندی نشده 

      یاد گرفتم اگه می خوام همیشه گشایش الهی رو در زندگیم تجربه کنم باید انتظارم از خداوند رو تعقیر بدم باورم رو عوض کنم باور کنم خداوند زندگی مرا هم مورد گشایش قرار می ده منم مورد توجه و علاقه خداوند هستم وهیچ چیزی مانع این رابطه بین منو خداوند نیست فقط کافیه انتظارم رو از خدا تعقیر بدم وهمیشه منتطر گشایش الهی باشم وباور کنم منم مثل پیامبران وبقیه انسان ها هیچ فرقی نداره می تونم شاهدگشایش الهی در زندگیم باشم

      وقتی از رفتن به شهر دیگه پشیمان شدیم وقصد کردیم یه شهر خودمون برگزدیم کاملا همه چیز رو از دست داده بودیم همسرم حتی مجبور شد طلاهای منو دخترم رو بفروشه تا بتونه دوباره مغازه ای رو که خیلی ارزان فروخته بود وحالا قیمتش بالاتر رفته بود رو دوباره بخره در واقعه از صفر باید شروع می کردیم اما چون به اون الهامی که به شوهرم شده بود عمل کردیم وبا وجود همه مخالف ها برگشتیم مورد گشایش الهی قرار گرفتیم به طور بی سابقه ای مغازه رونق گرفت وکسب درآمد همسرم چندین برابر شد تونست دوباره سرپا بشه ودر مدت کمتر از دوسال چندین برابر شد سرمایه اش ومن یه چشم خودم گشایش الهی رو مشاهده کردم 

      5_من اکنون گشایش الهی در زندگیم را تجربه می کنم آرزوی خانه دارشدن برآورده شده ودر خانه خودم هستم خانه ای که همه‌چیزش همونی که دلم می خواست ماشینمون رو عوض کردیم وهمون ماشینی رو خریدیم که همسرم دوست داره وخیلی وقت بود بهش فکر می کزد رابطه منو همسرم خیلی عالی‌تر از قبل شده وبهترین لحطات رو در کنار هم سپری می کنیم ودیگه برسر اون مساعل جزعی باهم جر وبحث نداریم رابطه منو دخترم عالی شده ومثل دوتا دوست باهم صحبت می کنیم وبه هم احترام می گزاریم واون دیگه تنها تو اتاقش نیست وبیشتر لحظات باهم هستیم وحرف می زنیم کسب وکار همسرم رونق گرفته درآمدش چندین برابر شده من تونستم گواهینامه رانندگی بگیرم واحساس خوبی دارم که تونستم برای خودم قدمی بردارم ما مسافرت می ریم ودر کنار هم بودن خیلی لذت می بریم وهر لحظه خداوند رو شکر می کنیم وهمیشه منتظر سیلاب نعمت ها از طرف او هستیم مطمعن هستیم همیشه مورد لطف اوهستیم  وهمیشه در موقع لزوم مورد گشایش الهی قرار می گیریم 

      من از این به بعد انتظارم از خداوند اینکه نه گوشه چشمی بلکه تمام رخ وتمام قد به من توجه کنه وهمیشه گشایش رو در زندگیم ببینم 

      خدایا بخاطر بنده بودنم خوشحالم وهزاران هزار بارتو را سپاس می گویم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 770 کلمه

      به نام خدای خوبم

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر

      قدم ۱۹ : ✓ من منتظر گشایش الهی در زندگیم هستم ✓

      {بسیار بسیار توضیحات جالبی بود ، واقعا لذت بردم .}

      ۱_نگرش پدرم همیشه در زندگی ما باعث این شده که به کم قانع باشیم ،الان درک کردم که اگر از خدا بخوام نعمت های بی شماری رو وارد زندگیم کنه اصلا اشکالی نداره و کار خدا پسندانه ای ست .همین جمله ی هر که بامش بیش برفش بیشتر رو بارها در زندگیمون شنیدیم و تاثیرگذار بوده در نگرشمون .همیشه از ثروت ترسیدم ، همیشه گفتم باعث میشه آدم از خدا دور بشه ،در حالی که ،از وقتی در این مسیر هستم با آدم های ثروتمندی برخورد کردم که خیلی هم با شخصیت ، خیرخواه و خوبند ، این آدم ها قبلا هم بودند اما نگرش من باعث میشد نبینمشون ، ولی الان فهمیدم که وقتی ثروتمند شدم میتونم هر کار خیری که دوست دارم و سالها بهش فکر کردم رو انجام بدم ، می تونم زندگی با کیفیت بالاتری داشته باشم ، میتونم به نزدیکانم با خیال راحت کمک کنم ، میتونم برای هر کسی که دوست دارم هدیه های گران قیمت بخرم و خوشحالی رو در وجودم خودم و اون افراد ببینم .

      ۲_ الان مدت هاست که نگرشم این نیست که قناعت کردن نشان از با ایمان بودن و تسلیم بودن در برابر پروردگار است .خداوند به اندازه ای که ما بخوایم و باور داشته باشیم که میرسه ،بهمون میده .

      ۳_من به گشایش الهی در زندگیم ایمان دارم ،بسیار بر این باورم که بارها از خدا خواستم فرجی حاصل بشه در کارم و شده ،بعضی لحظات در زندگی هست که هیچ کسی هیچ کاری نمیکنه و تنها امید به لطف خداوند میتونه آدم رو آروم کنه .«مثلا‌ موقع واکسن ۱۸ماهگی دخترم من خیلی استرس داشتم چون تبش پایین نمی اومد بخاطر همین خیلی بهم سخت گذشت اما خداوند از طریقی بهم آرامش داد ، یکی از فامیلهامون که دکتره اون شب با پیام مرتب تب دخترم رو بهش می گفتم و اونم راهنماییم می کرد و شکر خدا مجبور نشدم ببرمش بیمارستان ، آخه بچه ها تو این سن کم وقتی بستری میشن خیلی خیلی سخته و تازه محیط بیمارستان هم خودش یه جورایی آلوده ست ،خداوند رو بارها شکر کردم که به خیر گذشت .»

      /شرایطی که در گذشته تجربه کردم بسیار سخت بود ولی میتونست با تغییرات کوچکی خیلی خیلی سختتر بشه و خداوند بارها گشایش در کار و زندگیم ایجاد کرد و تونستم یه زندگی تازه با کلی پیشرفت و آرامش رو تجربه کنم ./

      ۴_ زمانی که پدرم فوت کرد بسیار سخت بود و کلی افکار منفی در ذهنمون بود یه عالمه مسئولیت ریخت رو سرمون ،بعد یه ماه مامانم هم مریض شد نه یه مریضی عادی ،دکترا گفتن که کلیه ش تومور بدخیم داره و باید فوری عمل بشه و یه کلیه ش رو در بیاریم ، عمل شد و خداوند گشایشی در زندگی ما ایجاد کرد با خوب شدن مامانم و الان سالهاست شکر خدا از نعمت داشتنش برخورداری م .

      یه بار دیگه هم مامانم مشکل دیسک کمر و پشتش باعث شد یه ماه نتونه کاری انجام بده و خیلی دردناک بود اما خوشبختانه بازم خداوند گشایش ایجاد کرد در زندگیمون و تونستیم از طریق داروهای ترکیبی یه دکتر طب سنتی درمانش کنیم و بسیار بسیار سپاسگذار خداوند مهربانم هستم .

      ۵_الان که زندگی من تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته است وزنم ۶۵ کیلو گرم هست و کاملا سبک و سالم میتونم تمام کارهام رو انجام بدم ،درد مفاصلم کامل از بین رفته و کاملا خوب شدم ، ورزش میکنم چون باعث شادابی و خوشحالیم میشه ،از زندگی م لذت میبرم چون موانع خاصی سر راهم نیست و خداوند هر کاری رو برام آسون کرده ، شکر خدا ثروت زیادی دارم و هر جور که دوست دارم ازش استفاده می کنم،یه ماشین خوشکل واسه خودم خریدم و لذت میبرم از رانندگی کردن ، همراه همسرم و دخترم چند بار رفتیم سفر خارج از کشور و جاهای دیدنی دنیا رو دیدیم ، دفعه ی آخر یه ماه در پاریس بودیم و کلی لذت بردیم ، اتفاقا یکی از دوستهای همسرم که تو آلمان هست و اون یکی در انگلیس همراه خانوادشون اومدن پیشمون و با همدیگه بسیار بهمون خوش گذشت 🙂

      ✓ با گشایشی که خداوند در زندگیم ایجاد کرده تونستم مشکلات خیلی ها رو حل کنم و بسیار خوشحالم از این بابت ✓  

      «خداوندا سپاسگذارم برای این آرامش درونی ،چقدر خوبه که در این عید ،امسال تونستم خیلی ها رو ببخشم و دیگه سعی میکنم هیچ وقت به بدی که داشتن فکر نکنم و در این آرامش بمونم ،تازه ازشون طلب بخشش کردم و این حالت خیلی خوشحالم کرد چون درونن به این حالت رسیدم .»

      ✓استاد گرامیم سپاسگذارم✓

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1403/01/18 18:42
      مدت عضویت: 1913 روز
      امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 573 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      من منتظر گشایش در زندگیم هستم .

      من منتظر سیلاب گشایش خداوند در زندگیم هستم .

      من ایمان دارم که سیل گشایش های خداوندتمام مشکلات ومسائل مرا از بین می‌برد. 

      درمورد قناعت کردن نظر من این است که من باید از نعمتهایی که دارم نهایت استفاده را ببرم از چیزهایی که دارم به نحو احسن استفاده کنم از داشته هایم راضی باشم واز آنها به خوبی استفاده کنم وانها را حیف ومیل نکنم وبرای چیزها ونعتهایی که در زندگی دارم ارزش قائل بشم شاید قناعت در نظر اول مربوط به مادیات بشود ولی به نظرم ما باید از هر لحاظ در زندگی قناعت کنیم مثلا در روابط زناشویی سعی کنیم از کنار هم بودن با همسر خود لذت ببریم وقدر روابط زناشویی وعشقی که بین ماست را بدانیم یادر زمینه سلامتی ماباید از سلامتی خودمان مراقبت کنیم واز نعمت سلامتی که داریم بهترین استفاده وبیشترین استفاده را ببریم وبرای سلامتی مان نیز ارزش قائل باشیم

       .

      من بعد از آشنایی با قانون جذب خیلی سعی میکنم برای داشته هایم ارزش قائل باشم واز آنها به درستی استفاده کنم وبه اصطلاح قناعت کنم  من در زمینه پول خرج کردن هم تمام سعی خودم را میکنم تا جایی که امکان دارد قدر پولی که دارم را بدانم وآن را به درستی خرج کنم شاید این در نظر دیگران خساست باشد ولی این خساست نیست من همواره قدر پولم را می‌دانم وچیزهایی که لازم ندارم یا چیزهایی که یهو هوس بکنم رو نمی‌خرم البته الان که از لحاظ مالی در سطح بالایی نیستم سعی میکنم از پول کمی که به دستم می‌رسد بیشترین وبهترین استفاده را ببرم وپول را الکی خرج نمیکنم به نظرم اینها قناعت است .

      به نظرم قناعت کردن از ایمان به خداوند میاد چون انسان قانع از داشته های حتی کوچکی که دارد راضی است واز آنها به درستی استفاده می‌کند.

      درمورد خواسته های بیشمار داشتن از خداوند هم سعی میکنم به کم راضی نباشم وهمواره از خداوند بیشتر بخواهم کسی که از خداوند بیشتر می‌خواهد ایمانش به خداوند خیلی زیاد است البته من درین مورد ضعف دارم باتوجه به حرفها و شنیده هایی که از خانواده واطرافیان شنیدم وباورهای محدود کننده ای دارم نمیتوانم از خداوند چیزهای بزرگ بخواهم و در ذهنم نمی‌توانم باور کنم که میشه  ومن میتونم به خواسته های بزرگم برسم خداوند به اندازه ی باورهای من به من می‌دهد نه بیشترهر چی رو که بتونم باور کنم خداوند به من می‌دهد هر چی رو نتونم باور کنم بهش نمیرسم باید باور کنم که سیلاب گشایش خداوند در راه هست و تمام موانع موجود در سر راه خواسته های مرا میشوید ومیبرد ومن به خواسته هایم میرسم  به راحتی خدا اگر بخواهد کار کند شاهکار می‌کند با باران اندک زمین‌ها سیراب نمی‌شود خداوند همواره در کار سیلاب گشایش هست اگر ظرفیت وجودمان را بیش‌تر کنیم .

      من ایمان دارم که خداوند امسال سیلاب گشایش را در زندگیم جاری می‌سازد من ایمان دارم که سیلاب گشایش خداوند تمام بیماری های بدنم را از بین می‌برد من ایمان دارم که سیلاب گشایش خداوند  درآمد عالی را وارد زندگیم می‌کند من ایمان دارم که سیلاب گشایش خداوند تمام موانع موجود در سر راه فرزند دار شدن مرا میشوید ومیبرد ومن فرزند پسرم رو در آغوش میگیرم .من ایمان دارم که سیلاب گشایش خداوند زندگیم رو سرشار از عشق ومحبت وروابط عالی می‌کند 

      من ایمان دارم که سیلاب گشایش خداوند تمام موانع متناسب شدن رو از سر راه من بر می‌دارد

      من ایمان دارم که سیلاب گشایش خداوند حس حود ارزشمندی و احساس لیاقت را امسال به من هدیه خواهد داد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب ابراهیمی
      1403/01/17 12:36
      مدت عضویت: 1019 روز
      امتیاز کاربر: 15630 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 886 کلمه

      با سلام و درود فراوان 

       تا جایی که یادم هست هر چقدر فکر میکنم در طول زندگی که داشتم هیچ وقت به زیاد خواستن  توصیه نشد بلکه برعکس یک درخواست بهدو درخواست تبدیل میشد دچار گناه شده بودم دچار طمع شده بودم سریع میگفتن تو هم‌ مانند فلانی طمع خوار شدی . همیشه  از طرف معلمین و اطرافیان به من گفته میشد  کم بخور همبشه بخور 

      همیشه چی رو با هم نخواه . یادم میاد بزرگترهام همه شون در دعاها شون میگفتن خدایا همه رو حاجت روا کن من گنهکار رو هم حاجت روا کن 

      میگفتن خدایا گره از کار همه باز کن آخر سر یه  نگاهی به من و بچه هامون هم بنداز  میگفتن خدایا به همه رحم کن به من کمتری هم رحم کن 

      حساب کنید من از بچگی چه در مدرسه چه در منزل این دعاها رو مبشنیدم پس بنابراین باید خو استه هام از خدا در حد یکی  یا هیچی بود چون خدا خدا خودش هر چی به صلاحم بوده در زندگی بهم داده پس دیگه گناه داره بیشتر بخوای همین امسال در شبهای احیا یه کم که تلویزیون رو همراهی کردم باز هم گفته میشد برا خودتون دعا نکنید بزار دیگران براتون دعا کنند برا خودتون از خدا چیزی نخواهید اولویت دیگران باشند بعد خودتون اول به مشکلات دیگران و حل مشکلات اونها فکر کنید بعد خودتون !!! همین خدای عزیزم رو شاهد میگیرم قلبم با شنیدن دوباره این‌جملات تندتند میزد و سریع تلویزیون رو خاموش کردم 

      یک عمر با این آموزشها زندگی نکردم یک عمر با این آموزشها یک روسری میشد دو تا وحشت داشتم از گناهش  یک عمر بدون اینکه به خودم و خانواده ام فکر کنم زندگی ام رو وقف کردم اون هم چی خودم هم الان که دارم مینوبسم وحشت میکنم برای کمک به دیگران قرض کردم برای کمک به دیگران وام گرفتم همین الان سه برابر حقوقم باید قسط بانک ها رو بدم . در جلسات روضه شون که مینشستم همش برای درخواست گردن از خدا و حاجت روا شدن باید گریه و زاری میکردم اگه گریه نمیکردم یقین داشتم کارم راه نمی افته .حتی با عرض معذرت از استاد و دوستان یادم هست به دفعات تکرار میکردن که سرویس بهداشنی ها رو رنگی نکنید ک قناعت کنید  واقعا نمیدونستم معنی اش چیه اون موقع ۱۷ ساله بودم بعدها که معنی اش رو فهمیدم باور و تایید کردم . این آموزش ها در حد نابودی من بود نابودی زندگی من همون ها الان ۴ تا خونه  ۴ تا خونه با تمام امکانات بهترین ماشین و بهترین طلاها رو دارن . 

      بله قناعت کردم هر بار خواستم درخواست  خونه ای رو از خدا کنم ترسیدم زیاده خواهی و طمع باشه هر بار که خواستم ماشین مدل بالایی رو بخوام باز وحشت داشتم از خدا 

      به افراد ثروتمند که از بستگان‌نزدیک هم بود که نگاه میکردم یادم می اومد که گفته میشد درست خدا به اون ها مال داده اما نوه اش مربصی  لاعلاجی داره درسته که خدا به اون ها ثروت و مال

      داده  اما خودش بیماره و از مالش لذت نمیبره گه من حس میکردم از روی حسادت میگن اما خودم بعدها به این نتیجه رسیدم که افراد ثروتمند هم با ثروتشون مکرد امتحان اهی قرار میگیرند چون نگهداری از ثروت  و اداره اون ظرفیت میخواد لابد من که ثروت ندارم ظرفیتش رو ندارم و با نداشتن اون باید امتحان بشم . اما به لطف خدا هیچ وقت فکر نمیکردم که باید دزدی و یا خلافی کرده باشند تا چند وقت پیش در محل کار یک پرونده ای در حال بررسی بور که موضوعش این بود که چرا به یگباله فلانی دو تا خونه و ماشین مدل بالای صفر خریده با یه حقوق چطور میتونه حتما خلافی انجام داده و به شدت بهش شک کرده بودن ؟؟ 

      اگه قبل از ورود به سایت تناسب بود تعجب نمیکردم چون خکدم هم حقوق بگیر بودم و حرفهاشون،متطقی بود اما با کرکد به این سایت معجزه انگیز به فکر فرو رفتم من که در صف دریافت نعمتهای الهی هستم و انشا اله گشایش در زندگیم ایجاد شد قعطا به مک هم شک خواهند کرد اون موقع در ذهنم گذشت این احتمال رو بدید خده دری رو براش باز کرده و نعمت بهش داده و همون جا مطرح کردم از کجا معلوم خلاف گرده شاید ارثی چیزی بهش رسیده شاید خدا در زندگیش معجزه ای وارد کرده که همه بهم خندیدند و گفتند دلت خوش!!! خیلی خوش خیالی!!!!

      من در صف دریافت نعمتهای الهی هستم 

      من منتظر دریافت نعمتهای الهی هستم.

      من از این به بعد تمام رخ منتطر سیلاب گشایش الهی هستم نه با گوشه چشم 

      تمام رخ منتطر دریایی از  گشایش الهی در زندگی ام هستم 

      من به گشایش الهی در زندگی ام ایمان دارم و الان هم تصور میکنم سیلابی از گشابش الهی در زندگی ام وارد شده .

      کارتم پر از پول هست نه به اندازه نیاز فعلی بلکه به اندازه  پرداخت بدهی ها به اندازه پس انداز کردن به انداره خرید خونه و تمام امکانات و تجهیزات اون به انداره یک ماشین شاسی بلند پلاک ملی به انداره تمام نیازهای  زندگی در هر لحطه و هر زمان و فراتر از اون. من دوست دارم هر چیزی رو که نیاز داشته باشم و نه تنها در حد نیاز دوست داشته باشم و در هر زمان که اراده کنم توانایی تهیه اون رو داشته باشم .

      من‌به سیلاب گشایش الهی در زندگی ایمان دارم و منتطر نعمت های الهی هستم.

      به قول دوستم لاله 

      خدا با من است و من رو شانه های او نشستم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1403/01/16 12:45
      مدت عضویت: 449 روز
      امتیاز کاربر: 5525 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 284 کلمه

      بنام خدای فراوانی ها

      سلام ودرود خداوند بر استاد عزیزم وتمام هم مسیران عزیزم

      خدارو شاکرم بابت تمام نعمتهای که هر لحظه به ما هدیه  می دهد

      من منتظر گشایش الهی در زندگیم هستم

      من کلا در زندگیم آدم قانعی هستم چون شنیده های زیادی داشتم در مورد اینکه آدم باید قانع باشه وهر وقت میخواستم حرفی در مورد خواسته بزرگتر بزنم اطرافیان میگفتن نا شکر نباش همین که فلان چیزوداری راضی باش من حتی به سردردمیگرنم هم قانع بودم چون شنیده بودم که بیماری وزجر کفاره گناه هست وتورو به خدا نزدیک میکنه حتی در خواست سلامتی برای خودم نمیکردم وسردردم را دوست داشتم چون فکر میکردم خداوند بیشتر زجر بکشم بیشتر دوسم داره ولی خدا همیشه با ما هست ونذاشت که من در این افکار اشتباه بمونم ومنو هدایت کرد والان در این سایت بینظیر هستم واز استاد عزیزم که منو راهنمایی کرد بینهایت سپاسگزارم وفهمیدم که من باید سپاسگزار داشته هام هر چند کوچک باشم ولی قانع نباشم ومن هر چه بیشتر بخواهم خداوندکه خدای فراوانی هست ودنیا ی پر از فراوانی آفریده  بیشتر دوست داره منو به خواسته هام برسونه چون باعث گسترش جهان میشودوخداوند بی قید وشرط بندگانش را دوست داره ودوست داره که گشایش نعمتاش را وارد زندگی آنها بکنه ومن با تمام وجودم منتظر بارش نعمتها وگشایش الهی در زندگیم هستم ،استاد مثال سیلاب را خیلی خوب زدید ومن با تصور سیلاب خیلی راحت تونستم درک کنم گشایش الهی را خدایا شکرت وچشاموبستم وتصور کردم که گشایش الهی مثل سیلاب آمد وتمام بیماری ومشکلاتم را با خود برد وبه جاش کلی نعمت وسلامتی را وارد زندگیم کرد ومن بهترین حس دنیا احساس سبکی وتولد دوباره میکردم چقد لذت بردم خدایا شکرررررت

      بازهم‌ممنونم استاد بابت به اشتراک گذاشتن آگاهی هاتون 🙏🙏🙏

      شاد وموفق باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1403/01/16 10:56
      مدت عضویت: 584 روز
      امتیاز کاربر: 15622 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,136 کلمه

      سلام استاد صبح شما به خیر و شادی 

      قناعت کردن از دید مردم بسیار خوب است ولی نه تا جایی که با قناعت کردن فشار و سختی به خود بدهیم مثلا وقتی که نعمتی را خداوند دراختیار ما قرارداده باید به بهترین نحو از ان استفاده کنیم و اسراف و ریخت و پاش نکنیم به طوریکه که خداوند درقرآن فرموده است از تمام نعمتها بخورید و بیاشامید ولی اسراف و زیاده روی نکنید مثل استفاده از برق وقتی شما درحیاط و یا اتاق هایی که درمنزل کاری ندارید نیستید بهتر است لامپهای اضافی را خاموش کنید نه اینکه کلا درمنزل یک لامپ روشن کنید و به خود و دیگران سختی بدهید که این قناعت نیست و این بخل و خسیس بودن فرد را میرساند 

      من وقتی به سریع الحساب بودن خداوند ایمان داشته باشم نباید برای استفاده از نعمتهای خداوند زیاد قناعت کنم بلکه باید به بهترین نحو از ان استفاده کنم و اگر نعمتی درزندگی من نیست با اعتقاد به اینکه من منتظر گشایش الهی درزندگیم هستم زندگی کنم و آن نعمت را درزندگیم وارد کنم با درخواست از خداوند و با این باور که دراین جهان فراوانی نعمتها بسیار زیاد است و چیزی از دریای نعمت های خداوند کم نخواهد شد فقط باید آن را از خداوند درخواست کنیم ان هم با حال شاد و با شکر گزاری از هر موقعیتی که دران هستیم چون با گریه و زاری و گله و شکایت احساس خود را بد خواهیم کرد و نعمتها را از خودمان دورتر میکنیم 

      باید نگرش های محدود کننده درباره خداوند را از ذهن خود پاک کنید و نگرش های گسترش دهنده را جایگزین کنید

      این نگرش که خداوند درهر حالی من را میبیند را باید درخود تقویت کنیم و بدانیم درهر مشکلی و یا درخواست هر نعمتی هرچند بزرگ فقط به دست خداوند بزرگ قابل حل خواهد بود و خداوند متعال میتواند گشایش الهی را درزندگی ما بوجود بیاورد ولاغیر و با ایمان به خداوند متعال تمام مشکلات را برای خود آسان کنیم و بدانیم که وارد کردن هرگونه نعمتی برای خداوند بسیار آسان و کوچک خواهد بود و باید انتظار خود را از خداوند افزایش دهیم مثل قطری آب  قطره چکان درمقابل سیلاب نعمتها چون این کار فقط توسط خداوند متعال انجام پذیر خواهد بود 

       ۱- نگرش شما درباره قناعت کردن در زندگی چیست؟ شنیده ها و تجربیات خود درباره اهمیت قناعت کردن در زندگی را شرح دهید.

      قناعت کردن درزندگی دربعضی از جاها مفید است و باعث میشود که نعمتهای بزرگتری را درزندگی بدست بیاوریم تا جایی که نباید به خود سختی و فشار بیاوریم جزء قناعت است ولی اگر زیادتر از قناعت شود خسیس بازی است و خداوند ناراضی . مثل خود من که اوایل ازدواج زیاد ولخرجی نکردم و خدارا شکر به مدت یکسال توانستم خانه ی خود را بسازیم . مثل هزینه های اضافی درخرید اول ازدواج ، هزینه برای کالاهای لوکس مثل آیینه و شمعدان نقره به جای آیینه شمعدان شیک و شایدبعضی ازکالاهای بی مصرف مثل انواع دکوریهای منزل که فقط باید همیشه گرد و غبار آنها را بگیریم و اصلا کاربردی نیستند وبه خاطر دیگران و چشم هم چشمی هست هزینه نکردم و خدارا شکر هم خودم و هم خانواده همسر و هم خانواده خودم از کارهای من راضی هستند درحالی اگر میخواستم میتوانستم با کمی پافشاری آنها را بخرم و الان احساس خوبی نداشتم از آن همه هزینه های بدرد نخور 

      ۲- به نظر شما قناعت کردن نشانه ایمان و تسلیم پروردگار بودن است یا خیر؟! شرح دهید. خیر قناعت کردن نشانه ایمان و تسلیم پروردگار بودن نیست چون خداوند فرمودند بخورید و بیاشامید و اسراف و زیاده روی نکنید و هرگز درمورد قناعت کردن صحبت نکردند چون به اندازه خوردن پیش فرض بدن هرانسانی است که متناسب باشد و با زیاده روی درخوردن ما چاق شدیم 

      ۳- نگرش شما درباره گشایش الهی در زندگی انسان چیست؟‌ تجربه گشایش الهی در زندگی خود یا اطرافیانتان را شرح دهید.

      همه ی ما انسانها حتما گشایش الهی درزندگی داشتیم وگاهی ان را معجزه خواندیم و یا آن را به نام شانس درزندگی یاد کردیم ولی باید بدانیم که خداوند درهر لحظه با درخواست ما میتواند سیلاب گشایش نعمتها یش را برای ما فرود اورد ولی باید ایمان داشته باشیم و از خداوند درخواست کنیم 

      گشایش الهی برای خرید منزل – ماشین – پیدا کردن شغل خوب – سلامتی و ثروت و…..

      ۴- احساس خود درباره گشایش الهی را شرح دهید. اگر گشایش الهی را در زندگی تجربه کرده اید درباره آن بنویسید.

      من از الان انتظار خودم را نسبت به گشایش نعمتهای الهی  در زندگیم بسیار بالا خواهم برد و در خیلی از آرزوهایم قناعت را نمیپذیرم و از خداوند متعال فراوانی را خواستارم چون الان متوجه شدم دربعضی از درخواستهایم به خداوند قانع بودم و شاید همین قانع بودن مانع برآورده شدن آرزوهایم شده است 

      من با نداشتن پول کافی توانستم درسال 97 یک زمین تجاری دو کله درمحل بسیار خوب یزد بخرم و بسیار خوشحالم که گشایش الهی درزندگی من توسط پروردگار فراهم شد تا بتوانم این معامله پرسود را با کمترین زحمت و درکمترین زمان ممکن انجام دهم 

      ۵- تصور کنید زندگی شما تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته است. تغییرات ایجاد شده در شرایط احساسی و محیطی زندگی خود را تجسم و درباره آن شرح دهید

      زندگی من تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته ومن  متناسب و سالم شدم و احساس بسیار شادی دارم 

       زندگی من تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته و درهفته آینده درمحل کارم بهترین پست را گرفتم و از این تغییرات دربهترین شرایط احساسی و محیطی قرار دارم 

      زندگی من تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته و امسال فرزندم در رشته ی مورد علاقه اش قبول میشود و این بهترین احساس را برای من و خانواده ام دارد 

      زندگی من تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته و دوستان بسیار خوبی را درمسیر زندگیم قرار خواهد دادکه روابط بهتر و احساس بسیار خوبی را دراین سال تجربه کنم 

      من درزندگی پیمانه ورود نعمت ها به زندگی انسان ها در مورد خداوند را باید تغییر بدهم چون هر فردی به اندازه نگرش و عقایدشون در مورد خداوندنعمتها را دریافت میکنند و با تغییر این نگرش چقدر احساس درونی و محیطی من شادتر خواهد شد و با تغییر این نگرش تفاوت نم نم باران و سیلاب درزندگی را مشاهده خواهم کرد چون هردو از آسمان میآیند ولی نم نم باران کجا و باران شدید کجا ما باید انتظار خودمان را از خداوند تغییر بدهیم  انتظار شما از خداوند کم باشد و به همان قانع باشید قطعا همان مقدار را به شکل گشایش الهی در زندگی خود دریافت می کنید ولی وقتی از خداوند سیلاب گشایش را درخواست کنیم و گشایش الهی جاری شود قدرت خداوند مانند سیلابی خروشان همه مسائل و مشکلات را با خود می برد و زندگیمان را پاک و مطهر می کند.و با خود تکرار کنیم

      نگران عواقب دریافت نعمت های الهی نباشیم

      خود را لایق دریافت و تجربه معجزات الهی در زندگی بدانیم.

      چون اگر زیاد بخواهیم و زیاد استفاده کنیم و زیاد تجربه کنیم. این زیاده خواهی مقدس و خداپسندانه است و جزء عبادت محسوب میشود 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maahsaaa
      1403/01/14 13:12
      مدت عضویت: 388 روز
      امتیاز کاربر: 12065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 709 کلمه

      من اهل قناعت نبودم و نیستم ولی سعی میکردم در درخواست کردن قناعت کنم چون فکر میکردم باعث ناراحتی و فشار اوردن به پدر و مادرم میشه به همین دلیل مجبور بودم به کم قانع باشم و از اونجا که وضع مالی پدرم در حد متوسط بود خیلی توقع زیادی نداشتم.ولی الان فکر می کنم اگه همه چیز رو درخواست و حتی پافشاری میکردم خیلی بهتر بود.

       در عوض مادرم فوق العاده اهل قناعت بود و به یاد دارم زمان جوانی تا جای امکان مواد غذایی آشپزخونه مثل رب گوجه خیارشور و غیره رو خودش تهیه می کرد برای قناعت در خرج شدن پول و با چه زحمتی تنهایی بدون کمک کسی رب گوجه با اون فرایند پرزحمتش رو تهیه میکرد برای یک سال. در حالیکه واقعا به اون همه زحمت با اون شرایط زندگی نمی ارزید. همیشه توصیه میکرد به صرفه جویی در مصرف برق ولی بعدها خودش اعتراف کرد که لازم نبود این کارها. الان همه چیز رو اماده از بیرون میخره و خیلی راحتتر و در رفاه بیشتر داره زندگی میکنه.

      من اعتقادی به قناعت ندارم و بالعکس خیلی ولخرج هستم با اینکه درآمد زیادی دارم ولی اصلا اهل سیو کردن و برنامه ریزی مالی نیستم به همین دلیل بعد از این همه سال هنوز خونه دار نشدم و بخش زیادی از پولم هدر میره. دوست دارم کمی اهل قناعت می بودم و برنامه ریزی داشتم برای خرج کردن و پس انداز 

      قدیمی ها راجع به قناعت خیلی توصیه می کردن و در اشعار شاعران بزرگ همخیلی توصیه شده به قناعت به همین دلیل در ذهن مردم جا افتاده که قناعت خوبه

      آنکس که سلامت است و نانی دارد /از بهر نشست اشیانی دارد

      نه خادم کس بود نه مخدوم کسی/گو شاد بزی که خوش جهانی دارد

      منظور از این شعر اینه که به حداقل ها یا به یه زندگی متوسط راضی باشید 

      پدرم خیلی توصیه میکرد به قناعت و مزایای اون و هر وقت کسی غر میزد با اشعار و احادیث در این زمینه راضیش میکرد که باید به وضع موجود قانع و راضی باشید.

      به نظر من قناعت یعنی به کم قانع بودن و این یعنی توقع نداشتن از خدا یا دست کم گرفتن خداوند و این از ذهن محدود میاد. ذهنی که ایمانش نسبت به نزول نعمت هاو قدرت پروردگارش کم هست.

      من همیشه چیزهای بزرگ از خدا خواستم هرچند ذهنم محدودیت هایی هم داره و دارم سعی می کنم گسترشش بدم با شناخت خداوند و ایمانم رو قویتر کنم. 

      من شایسته داشتن بهترین نعمت های خداوند هستم چرا که بنده ارزشمند و لایق اون هستم فقط قدر و منزلت خودم و خدای خودم رو نشناختم به این دلیل تا الان بارش سیل آسای نعمت ها رو تجربه نکردم.خداوند گستراننده و بسط دهنده هست. خداوند گشایشگر داناست. میتونه در یک دوره همه چیز رو دگرگون کنه و ورق رو کاملا برگردونه. میتونه در یک چشم بهم زدن کن فیکون کنه و مارو مشمول لطف بی نهایت و رحمتش قرار بده. فقط کافیه بهش ایمان داشته باشیم . خداوند به اندازه ظرف وجودی ما بهمون نعمت میده. بقول استاد نعمتها پشت در منتظرن . نعمت سلامتی کامل نعمت فراوانی و ثروت بی حدوحصر، نعمت روابط عالی با انسان های شایسته. فقط کافیه خودمون رو گسترش بدیم تا به ظرفیت دریافت باران رحمت الهی برسیم اونوقت که صفت گشایشگری خداوند وارد عمل میشه همه درها رو مثل سیلاب میشکنه و وارد زندگی میشه . خدایا شکرت بخاطر بودنت 

      فکر می کنم خداوند اونقدر ارحم الراحمین که حداقل یک بار گشایش رو وارد زندگی هر فردی کرده. برای من هم گشایش زیاد بوده ولی من گشایش بزرگتر میخوام توهمه ابعاد زندگیم.

      من تو این دوره فهمیدم خداوند گشایشگر داناست. یعنی گشایشگری که خودش میدونه کدوم جنبه های زندگی رو و چگونه درست کنه. پس به خدای خودم اعتماد می کنم و تمتم جنبه های زندگیم رو به دستان پرتونش میسپارم چرا که بهتر از خودم میدونه چطور گشایش در کارهام ایجاد کنه که به بهترین شکل رضایت داشته باشم. من خودم سلامتیم و زندگیم رو به دستان پرتوان خداوندی میسپارم که دانای مطلق و قادر متعالی هست.

      تجسم می کنم خداوند وارد زندگی من شده و سلامتی کامل پیدا کردم و ناامیدی هام تبدیل به امید شده. این بزرگترین گشایشی هست که خداوند میتونه در زندگی من ایجاد کنه.و منتظر ورود خداوند و وقوع سیلاب گشایش هستم.

      من رشته امیدم را به خداوندی گره میزنم که هرگز ناامیدم نمی کند.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 110 کلمه

        سلام و درود
        قناعت کردن به معنای راضی بودن از شرایط و موقعیت خود در زندگی است
        قناعت کردن نباید با تحمل کردن شرایط موجود اشتباه‌ گرفته شود. ما همیشه باید برای بهبود شرایط خود تلاش کنیم اما در مقابل نسبت به شرایطی که داریم راضی باشیم تا انرژی و توان پیشرفت کردن خود را هدر ندهیم.
        ضمنا هدر دادن پول یا به اصطلاح ولخرجی کردن از نشانه های بارز اهمیت قائل نشدن برای پول و دارایی و نوعی ناسپاسی است.
        استفاده صحیح به هر اندازه از نعمت های الهی جایز و الهی است اما هدر دادن یا به ضرر خود از نعمت ها استفاده کردن ناسپاسی است.
        منتظر خبرهای عالی شما هستم👌

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Maahsaaa
          1403/01/15 11:05
          مدت عضویت: 388 روز
          امتیاز کاربر: 12065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 182 کلمه

          سلام

          استاد سپاسگزارم از شما که وقت گذاشتید برای دیدگاهم اهمیت قائل شدید و راهنمایی کردید

          بی نهایت از راهنمایی و مسئولیت پذیری شما نسبت به شاگردانتون ممنون و سپاسگزارم خیلی خوشحال شدم و قوت قلب گرفتم از پاسخ شما.

          سعی می کنم طبق نظر شما دیدگاهم راجع به قناعت و پول اصلاح کنم.

          قناعت بمعنی رضایت داشتن از وضعیت فعلی و نه تحمل شرایط موجود. چون ابتدا باید از شرایط موجود رضایت داشت و بعد در فضای ارامش به فکر گسترش و پیشرفت باشیم.

          کاملا درست میفرمایید چون تابحال برای نعمت فراوانی که دریافت میکردم ارزش و اهمیت قائل نبودم براحتی از دستم میرفت. همیشه با خودم میگفتم چرا پول من برکت نداره؟ همواره در حال افزایش بوده و هست ولی تغییر در شرایط زندگیم ایجاد نمیشد.

          میدونستم یه جای دیدگاهم نسبت به پول ایراد داره که با پول فراوان برکت وارد زندگیم نشده

          منبعد باید با برنامه ریزی و قدردانی از پول اموراتم رو اداره کنم. باید قدر این سرمایه رو بدونم چون باهاش خیلی کارها میشه کرد.میشه با پول اکثر ابعاد زندگی رو گسترش داد و در رفاه و اسایش بود. 

          خدایا شکرت بخاطر این اگاهی ها

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85
      1403/01/11 16:44
      مدت عضویت: 1390 روز
      امتیاز کاربر: 6312 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 939 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️❤️

      زندگی با کمک خداوند :  گام نوزدهم : من منتظر گشایش الهی در زندگی ام هستم 

      تمرین آموزشی ✍️

      من بسیار زیاد شنیدم که آدم باید در زندگی قانع باشه وبه انچه که داره راضی باشه و زیاده خواه نباشه ، اسراف و ریخت و پاش گناه محسوب میشه و خدا قهرش میگیره

      به نظرم من خودم در زندگی فرد قانعی هستم و توقعات زیادی ندارم دخترام همیشه بهم میگن مامان چرا تو این قدر قانعی و به هر چیزی که داری راضی هستی من میگم از چشم بهم چشمی خوشم نمیاد پامو اندازه گلیمم دراز میکنم و خیلی کم پیش میاد که از همسرم توقع خرید چیزی و داشته باشم ولی دخترام مخصوصا دختر بزرگم اصلا اهل تعارف نیست هر چیزی که بخواد و دوست داشته باشه خواسته شو میگه و اون چیزی که مد نظرشه میخوره و لذت شو می‌بره من از وقتی که با این مسیر آشنا شدم ته قلبم همیشه دختر مو تحسین میکنم و با خودم میگم من با اینکه اهل و نماز و روزه هستم ایمانم به خدا ضعیف تره ولی دخترم با اینکه اهل این حرفا نیست به خدا خیلی نزدیک تره چون هرچیزی که بخواد راحت خواسته شو میگه و خیلی سریع جواب میگیره و اطرافیان همیشه میگن نسترن وقتیکه چیزی میخواد فقط کافیه اراده کنه خیلی زود به خواسته اش میرسه مثلاً به محض اینکه عقد کرد به همسرش گفت من دوست دارم موتور پرشی ، کوهستانی داشته باشیم سر دو ماه نشد خریدند ، بعد از اون دوباره گفت من دوست دارم ماشین داشته باشیم با اینکه هم پدرهمسرش ماشین داره هم خودمون و هر وقتم خواستن هم ماشین ما و هم ماشین اونا در اختیار شون بوده و هر جا که دوست داشتن میرفتن تازه همسر شما یکی یه دونه ست بارها پدر همسرش میگه من هرچی که دارم و ندارم مال شماست ولی دخترم میگه نه من دوست دارم که خودمون مستقل باشیم ، درسته  ماشین هست ولی  من دوست دارم با ماشین خودمون این طرف و اون طرف بریم و به راحتی اون ماشین مورد علاقه شونو خریدن با اینکه من البته قبلاً بهش میگفتم شما هنوز کم سن و سال هستین این قدر برای خرید همه چیز عجله نکنید ، این قدر بریز و بپاش نکنید اسراف کردن گناه داره ولی دخترم میگه من میخوام تو جوانی لذت ببرم و تجربه کنم همین دیروز داشت می‌گفت مامان من تصمیم گرفتم که واسه ماه عسل سفر خارجی بریم ولی من اینبار تشویقش کردم و بهش تبریک گفتم بچه هام و همسرم با تعجب منو نگاه کردند و گفتند چه عجب دعوا نکردی خودمم از حرف خودم تعجب کردم خب دیگه وقتی افکار و نگرش تغییر کنه نوع کلام هم عوض میشه  گفتم درستش همینه زندگی یعنی همین من تا الان اشتباه میکردم که هیچ خواسته و آرزویی نداشتم 

      آدم خوبه که در زندگی قناعت داشته ولی اینکه هیچ خواسته و آرزویی نداشته باشی و بگی که سرنوشت و قسمت من همینه و من باید راضی به تقدیرم باشم درست نیست با خنده و شوخی به دخترم گفتم شاید منم باهاتون اومدم

      همسرم داشت با تعجب نگام میکرد

      من از بچگی یاد گرفتم ، آموزش دیدم که آدم باید در زندگی قانع باشه خب دیدم که مادرم ، اطرافیان به خصوص مادرم بسیار قانع بود به تبع منم یاد گرفتم خب وقتیکه قانع باشی یعنی به همین چیزایی که در زندگی داری راضی باش و بیشتر نخواه یعنی پاتو اندازه گلیمیت دراز کن خب بنابراین آدم خودشو لایق داشتن نعمت های بیشتر و جدید در زندگی نمیدونه در نتیجه نعمت جدیدی هم وارد زندگی نمیشه 

      این نگرش من بوده که نباید خواسته های زیادی داشته باشم و این افکار نادرست من بوده که اگه در زندگی قانع و به آنچه که خداوند به عنوان تقدیر برام در نظر گرفته راضی باشم خداوند از من رضایت داره و کاملاً غلط و نادرست هستند چون خداوند در قرآن خطاب به بندگان گفته

      بخوانید تا شما را اجابت کنم 

      یعنی خداوند مشتاق تر از من برای رسیدن خواسته هامه 

      پس اگه نعمت های الهی وارد زندگیم نشدن مقصر خودم هستم چون نخواستم ، نخواستم نه اینکه دوست نداشته باشم در رفاه و آسایش زندگی کنم فکر میکردم که زندگی در رفاه و آسایش از نظر خداوند گناه محسوب میشه و منو از خداوند دور می‌کنه و باید اون دنیا جواب گو باشیم این بود که زندگی ساده این دنیا رو به آتش اون دنیا ترجیح میدادم 

      ولی الان با استفاده از آگاهی که به دست آوردم خودم لایق همه نعمت های خوب و عالی الهی می‌دونم و دارم یاد میگیرم که ایمانم به خداوند قویتر کنم 

      برخوردار بودن ازتمام نعمت های الهی بسیار عالی و ارزشمند و زیباست آدم وقتی در رفاه باشه دیگه کفر نمیگه ، به زمین و زمان ناسزا نمیگه ، آرامش بیشتری داره ، از بخشیدن به نیازمندان دیگه نگران نیست که حالا خودم چیکار کنم …… البته که این صفات فقط مخصوص ثروت مندان نیست خیلی از نیازمندانم هستند که دلهای بزرگ و بخشنده ای دارن که بسیاری از افراد ثروتمند ندارن ولی بهر حال به نظرم بی نیاز بودن و آرمش  واقعی و قلبی داشتن بسیار بهتر از نیازمند بودن و به ظاهر راضی بودن از زندگی ارزش داره 

      با خوندن مطالب این قسمت در آخر چشمامو بستم و تصور کردم که باران نعمت های الهی در حال بارش در زندگیم هستند بسیار لذت بردم هر آنچه که در زندگی دوست دارم تجسم میکردم و داشتم تک تک اونا رو حس میکردم بسیار زیبا لذت بخش و رویایی بود و لبخند رضایت بر روی لبانم بود و اگه همسرم تکون نمی‌داد شاید همون طور به خواب میرفتم همسرم تکون داد و گفت داری تو خواب میخندی اون چند لحظه بهترین احساس و تصاویر و تجسم کردم 

      استاد ممنون از زحمات تون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1403/01/11 14:49
      مدت عضویت: 627 روز
      امتیاز کاربر: 23126 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,836 کلمه

      قناعت کردن

      همیشه در زندگیم به کم داشتن و کم استفاده کردن توصیه میشدم و این قناعت کردن باعث حرص و ولع من شد بخصوص در غذاها و غذا خوردن هر موقع مادرم غذا درست میکرد به اندازه نفرات نه بهتره بگم همیشه یک نفر کمتر غذا درست میکرد و همیشه از سهم خودش به ما میداد و این خواسته همیشه در من بود که یکم غذا بیشتر درست کن و با این نگرش که بابا دوست نداره غذایی اضافه بمونه و مونده میشه و این خواسته همیشه در من بود دوست داشتم فراوانی در زندگیم وجود داشته باشه تا زمانی که ازدواج کردم و همسرم از خانواده پر جمعیت که غدا بر سر سفر اونها همیشه زیاد و موقعی که برای خودمون دو نفر همسرم غذا آماده میکرد به اندازه ۴ نفر درست میکرد من به خواسته ام رسیده بودم ولی باورهای قناعت و اسراف در من ریشه داشت و باعث آزارم میشه و بجای اینکه از اون فراوانی و خواسته ای که داشتم لذت ببرم به جنبه های گناهش نگاه میکردم و بحث که کمتر درست کن!!!!!!

      بخوام مثالی واضح تر بزنم از هدایتی که میتونم بگم ۱۰ روز هست نگرشم را تغییر داده چقدر از این طرز نگرش لذت میبرم و دارم در زندگیم اجرایی میکنم نتایجی شگفت انگیز برایم به ارمغان داره 

      همیشه در زندگیم بهم توصیه شده بود که پس انداز کنم کمتر بخور کمتر بپوش کمتر استفاده کن تا بتونی به یه جایی برسی تا بتونی یه خونه ای و یا ماشینی داشته باشی و همه اینها را به قناعت کردن و استفاده نکردن ربط داده میشد ولی من زیاده خواه بودم و همیشه دنبال بیشتر خواستن بودم مواقعی که با هر تضادی در زندگیم برخورد میکردم اونچه که میخواستم را درخواست میدادم و بهش هم میرسیدم ولی باورهای اطرافیانم اینقدر محدود بود که مدام تحریک به حواست باشه میشدم و برایم سوال بود اخه چطوری با پس انداز کردن و قناعت کردن میشه به چیزی رسید بابام که همیشه هشتش گرو نهش هست هر کسی در اطرافیانم میبینم همینطور هست حتی یکی از اطرافیانم را دارم میبینم که در سطح زندگی خودمان هستند ولی بهتر از ما دارند زندگی میکنند و چطور که جواب همیشه اینطور بود اونها دزدی میکنند رشوه میگیرند و چه افتخاری نصیب ما که با این حقوق بابا ما داریم زندگی میکنیم و زنده هم هستیم 

      میخواستم بگم  باورها چطوری در اعماق وجودمون نفوذ کرده و ناخوداگاه کارهایی را انجام میدیم در صورتی که خواسته هامون چیزی دیگه ای هست ولی براساس اون باورها عمل میکنیم 

      چند روز پیش در خریدهای شب عید و گشت و گذارهای گردشی از مغازه ها با همسرم از لباس ها و یا وسیله هایی خوشمون میومد و گاهی هم تمایل برای خرید و چیزهایی که میخواستم مثل یک کلاه خواسته ام بود ولی نمیخریدم و همسرم میگفت برات بگیرم و من که نه نمیخوام و این پولش را نگه میدارم برای چیز دیگه ای که میخواهم و اینطوری بود که در فکرم که باید روی خواسته هامون و اونچه که میخواهم خط بکشم تا به اونچه که بالاتر هست برسم چرا بخاطر این نگرش و تکرار بیش از اندازه و آوردن نمونه هایی که طرف هم هیچی در زندگی نداشت ولی همیشه منع میشدم که تا زمانی که پولت را خرج این چیزها میکنی هیچوقت دارا نمیشی حالا هر وقت دارا شدی میتونی از زندگیت لذت ببری 

      خوب در من هم همین طور بود و حاضر بودم و انجام هم میدادم و هنوز هم هست و البته خیلی کم شده که از وسیله ای در حد نابودی استفاده کنم تا بعدی و این نگاه حسرت بار که چیکار کنم با این درامد و این روند …..

      و همیشه مانع میشدم و هر وقت هم به عنوان هدیه و یا کادویی چیزی برام گرفته میشد بجای خوشحالی ناراحت میشدم که چرا پولت را خرج کردی و یا پولش را بهم میدادی که به یه زخمی بزنیم 

      در کل این ذهنیت که با خرج نکردن و حسرت خوردن میشه به جایی رسید و داشته ای داشت که هر بار درونم با حسرت نداشتن بیشتری پر میشد که هر چقدر هم پرش میکردم خالی تر میشد تا به این هدایت جذاب خداوند که چرا به کمبود فکر میکنی همیشه همه چیز هست فراوانی هست طرز نگرشت را تغییر بده و به خودت احترام بگذار به ارزشمندی خودت نگاه کن این را طرز فکرت نکن که اگر این را بخرم کم میشود 

      با خرید تو داری به گسترش جهان می افزایی و کمک میکنی تو حتی هم اگر نخری با این نگرش باش که داری به پولت احترام میزاری که آیا توانایی احترام به پولت را داری نیازی نیست روی خواسته ات خط بکشی خودت را بزرگ کن تا به این لحظه جور دیگه ای فکر میکردی ولی من هستم و چراغ راهت هستم 

      و چقدر من بزرگ شدم چقدر راحت توانستم لذت ببرم چقدر گسترش پیدا کردم من مدام به کمبود فکر میکردم و به نظر من قناعت کردن اینکه از داشته هام لذت ببرم

      خداوندا شاکرم که به سمت این آگاهی های الهی رهنمون شدم که با یک متن کوتاه با یک کلمه این همه باور درونم پیدا کردم و آزاد شد روح درونم که اینقدر حبسش کرده بودم

      درباره ثروت و ثروتمندان که داستان ها زیاد شنیدیم و طبق آگاهی های الانم و اتفاقی که مدتی پیش بهش برخورد کردم و توانستم خیلی راحت از میان حرفها ‌کشفش کنم بجای اینکه بذارم سندی دیگر برای بدی ثروت بشود و بجاش به تحسین ثروت بپردازم 

      حدود ۲ ماه پیش برای خرید طلا به مغازه یکی از آشنایان به همراه همسرم و مادرم مراجعه کردیم و چقدر تحسین و دیدن زیبایی ها و ثروت و کیف کردیم خوب به خونه برگشتیم و چقدر تعریف کردیم و پدرم هم حضور داشت از طرفی او هم ثروت را تحسین کرد ولی از طرفی با این داستان که کسی که با این فامیل ما همکار و شریک هست با کلاه برداری به این ثروت رسیده که اینقدر پول داره و ناخوداگاهش سرکوب پول و پودار و ثروتمندان بود و من و همسرم نگاهی به همدیگه که خیلی واضح متوجه شدیم و در ادامه این همه ثروت و دارایی حتی اینقدر ما را به تحسین واداشت که من در تمام عمرم طلا فروشی هایی که دیده بودم مغازه ای کوچک در حد ۱۰ یا حدنهایت ۱۵ متر ولی این مغازه حدود ۱۰۰ متر به این بزرگی و دور تا دور با ویترینهای طلا پر شده بود و برای من نشان از این همه ثروت و فراوانی جهان بود بله موقعی که من و همسرم داشتیم تعریف و تحسین میکردیم پدرم میگفت درسته این همه درآمد داره  و پول داره ولی فایده نداره طرف که بیمه نداره حقوق سرماه نداره و من اون لحظه انگشت به دهان موندم که اینقدر ثروت و دارایی و فروانی داره رخ نمایی میکنه که یک نفر میتونه تا چه حد موفق باشد ولی باز موفقیت را در خودشان محدود کرده اند و باز به همون شخص پیشنهاد داده بودند که بهش گفته اند یه بیمه داشته باش به فکر آینده ات باش یک بازنشستگی یه حقوق سر ماه که اگه اتفاقی افتاد یه آب باریکه باشه با اینکه بهشون گفتم طرف اینقدر داره که اگر تا ۱۰۰ سال دیگه هیچ کاری نکنه میتونه از همه چیز استفاده کنه ولی اون باورهای اشتباه کار خودشون را میکردند 

      من دیگه حرفی برا گفتن نداشتم چون با مقاومت بیشتر خودم آسیب پذیر میشدم 

      یه نماد برای من همیشه این بود که چیزهایی که باهاشون سختی کشیدم را داشته باشم که نمادی از سختی جلوی روم باشه که از کجا به کجا رسیدم و این نگرش برام باعث شده بود که فقط به سختی توجه کنم و هرکجا از سختی ای عبور کردم‌ توانسته ام به گشایشی برسم در صورتی که خیلی جاها از آسونی به پیشرفت و موفقیت رسیدم

      زمانی شاگردی مغازه ها را میکردم و خواسته ام این بود که برای خودم کسب کاری محیا کنم برای شروع کسب کار نیازمند مجوز بودم و اولین مانع برای من پایان خدمت بود که دو سال هم از مهلت سربازی ام گذشته بود و من همچنان هیچ تصمیمی برای رفتن به سربازی نداشتم و حتی سربازی را کاری بیهوده میدانستم ولی بخاطر درخواستم به سمت خدمت سربازی هدایت شدم این را بگم که من فقط یک خواسته ای داشتم ولی باورم این بود چون سرمایه ای ندارم تا ابد باید شاگردی کنم و یا کاری پیش بیاد با حقوق سرماه

      خدا در دلم قرار داد و من اماده رفتن به خدمت سربازی شدم بدون اینکه با نیت جواز کسب باشد بلکه با این نیت که شتری هست باید ازم سواری بکشه و از جایی که کار میکردم خارج شدم و عازم شدم در حین خدمت سربازی اولین گشایش برایم ایجاد شد ۳ ماه اضافه خدمتم که بخاطر دیر رفتن بود آخرین عفو رهبری در سال ۱۳۸۶ بود که بخشیده شد طبق باورهام و شنیده هام سربازی یعنی سختی کشیدن پس در جاهای خدمت کردم که باید سختی میکشیدم و انجام شد ولی گشایش بعدی باعث شد بجای ۲۰ ماه خدمت ۱۷ ماه خدمت کنم 

      موقعی که خدمتم تموم شد طبق درخواست صاحب کارم به کار قبلیم دعوت شدم و شروعی مجدد ولی طبق اتفاقاتی تسویه کردم چند مدتی در حد ۱ یا ۲ماه بیکار بودم ولی چون باورم این بود که هیچ وقت بیکار نیستم تصمیم گرفتم کسب کار خودم را راه اندازی کنم با خانواده صحبت کردم گشایش الهی  خانواده ای که با همه چیز مخالف بودند 

      خداوند دلها را برایم نرم کرد 

      موافقت کردند شرایط را برایم محیا کردند که نشدی ایجاد نشود 

      بردارم شریکم شد اقدام برای جواز کسب به راحتی همه دست به دست هم داده بودند که جواز کسب من تهیه بشه 

      چون قدم اول را من برداشته بودم پایان خدمت مرحله بعدی بود پیدا کردن مکانی برای رهن مغازه 

      گشایش الهی و معجزات خداوند مدام پشت سر هم میرسید  

      مغازه از طریق یکی از دوستانم بهم پیشنهاد شد در بهترین جای شهر گشایش الهی

       خدواند دلها را برایم نرم کرد صاحب مغازه به اختیار خودش و برای خوشحالی من کف مغازه را برایم سرامیک کرد و سکوریت درب ورودی و شرایط قرارداد طبق موجودی من پر کردن مغازه و باز 

      گشایش الهی 

      و تموم جاهایی که میشناختم بهم قرضی و چکی پرداخت کردند برای اولین بارو کسب کاری که هر روز وسعت میگرفت خواستم‌ که برند بشوم 

      خواستم معروف بشوم 

      خواستم آوازه کارم بپیچه 

      و خداوند همه را برایم انجام داد دوست دارم این را بیان کنم تموم این اتفاقات زمانی برایم رخ داده که باورهایم درست بود یه جورایی اونقدر کثیف نشده بود ورودیهام خالص بود و همه این اتفاقات با ذات الهی ای که درونم فعال بود و به خدایی توکل داشتم که اون زمان برایم خدای واقعی بود نه خدایی که بُت شده باشد 

      برام گشایش الهی از حدود ۲ سال پیش باز آغاز شد چون من آماده دریافت شدم من شروع کردم روی خودم باورهام و ورودی هام کار کردم و هر روز از قبلم‌ بهتر شد 

      الان به جایی رسیدم که میتونم بگم تموم خواسته هایی که میخواستم الان برام خاطره شده و یا دارم‌ تجربه میکنم گشایش الهی برای من اینه که خداوند هدایت کرد که درجا نزنم و هر لحظه بهم یاداوری میکرد چی بودم و چی شد برام و کجا هستم خواسته هام را دارم و وقت درجا زدن نیست 

      توقفی وجود نداره

       هدف گذاری برای رو به جلو حرکت کردن 

      تو بخواه

       روند حرکتت شروع شده 

      خیلی خیلی زود منتظر شنیدن معجزات و گشایش های الهی ام باشید 

      و خدایی که به شدت کافیست

       خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 45 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1403/01/10 18:50
      مدت عضویت: 500 روز
      امتیاز کاربر: 10070 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,414 کلمه

      به نام خدای گشایش گر زندگیم 🙏🙏🙏😇

      باسلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم مسیرم❤

      گام نوزدهم:  من منتظر گشایش الهی در زندگیم هستم 👌👌👌🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

      َ

      من هم قبلا خواستار گشایش الهی درزندگیم بودم ولی همیشه دوست داشتم شرایط مالی و عاطفی در زندگیم به شکل عالی باشه ولی در قلبم انگارامید نداشتم غیر ممکن بود برای من معجزه اتفاق بیفته  چون فکر می کردم مگر میشه من شرایط عالی رو تجربه کنم و انگار احساس لیاقت در خودم نداشتم وفکر می کردم من که زیاد خوب نیستم من که کار خاصی بلد نیستم من که توانایی خاصی رو ندارم اصلا  خودمو دوست نداشتم ودنبال دوست داشتن دیگران بودم فکر می کردم باید پدر و مادر و خواهر رو برادرم رو بیشتر از خودم دوست داشته باشم  وزیاد توی بچگی شنیده بودم که تو لیاقت نداری تو خوب نیستی تو کارت راست در نمییاد خوب همه این حرف در من احساس بی ارزشی و عدم لیاقت رو به همراه داشت ودر جواب این حرفها می گفتم من خیلی هم خوبم شماها قدر من رو نمی دونید و گریه می کردم وبا هاشون قهر می کردم ولی به صورت نا خودآگاه در من اثر بدش گذاشته بودن ودر من باعث شد که یواش یواش برای ثابت کردن این که من هم خوب هستم دیگه زیاد تقاضا چیزی نداشته باشم و قانع تر بشم تا مادرم بیشتر از من راضی باشه و مثل اون رفتار می کردم زیاد خواهی رو کنارگذاشته و قانع شدن و قناعت کردن رو انتخاب کردم وبه مرور جز شخصیتم شدوقتی لباسی رو می خریدم همون لحظه نمی پوشیدم نکنه کهنه بشه وکثیف بشه می گذاشتم تا مهمونی بپوشم یا مهمون میاد خونه بپوشم شاید کمتر از انگشتان دست می پوشیدم تا این که از مد افتاده میشد یا کوچیک و تنگ میشدو به  دیگران میبخشیدم یا سالها توی کمد می موندن ودر مورد خوردنیهاهم این رو یاد گرفته بودم بهترین ها رو برای مهمونه بایدگذاشت چیزهای   خوب و مجلسی رو برای پذیرایی از مهمون کنار می گذاشتم تا وقتی مهمون میاد آبرو داری کرده باشم   یا  ظروف خوب رو برای پذیرایی از مهمون کنار می گذاشتم برای اینکه به دیگران نشون بدم من باسلیقه هستم و وقتی مهمون می خواست بیاد خیلی خونه رو تمییز می کردم که نکنه بگن من بی سلیقه هستم همیشه دنبال راضی نگه داشتن دیگران بودم ولی در صورتی که لازم نبوده دیگران رو از خودم راضی نگه دارم باید فقط خودم رو راضی نگه می داشتم باید به علاقه خودم توجه می کردم باید خودم رو بیشتر از همه دوست می داشتم اون وقت بود که دیگه همیشه دنبال آرزوهای خودم بودم نه هدفی میشدم برای رسیدن دیگران به آرزوهایشون 

      من هم زیاد شنیده بودم باید قناعت کنم برای بهتر زندگی کردن می گفتن یا باید تجارت کنی یا قناعت و تجارت رو =با قناعت میدونستن واین باور در من هم شکل گرفته بود که تو که نمی تونی تجارت کنی ولی باقناعت می تونی به همه چیز برسی قناعت رو این طور به من یاد دادن که لازم نیست تا مانتوی تو نو ،دوباره ی مانتو دیگه بخری می تونی چند سال از اون استفاده کنی یا هرسال چند تا کیف بخری وقتی کیفت نو هستش

       تا وسایل خونه نو هستش چرا باید عوض کنی وقتی بچه ات کوچیک زیاد وسایل شیک نخر چون خراب می کنه بزار بزرگ شد اون وقت همه چیزها رو عوض کن وبا این کار پولت رو جمع کن تا خونه و ماشین بخری خوب من هم یاد گرفتم وفکر می کردم راز ثروت مند شدن و خونه دار شدن از طریق قناعتهای یک زن در خونه شکل می گیره و کم کم من هم قانع شدن رو در پیش گرفتم وزندگی ساده رو بندگی خدا می دونستم و کسانی که هی لباسهای متنوع وزیاد می خریدن یا  وسایل خونشون رو هر سال و  زود به زود  عوض می کردن رو افراد اسراف کار می دونستم وفکر می کردم اونهاگناه می کنن که وسایلی که کارایی دارن رو عوض می کنن و دوباره جدیدش رو می خرن و آنها رو تجمل گرا می دونستم وفکر می کردم آنها دنبال چشم هم چشمی هستن و قضاوت های نادرستی داشتم همه این باورهااز طریق خانواده وجامعه ومخصوصااز طریق به ظاهر مبلغان دینی در ما انسانها شکل گرفت 

      ولی خدارو شکر چند سال است که دیگر قناعت کردن رو قبول ندارم چون به انسان باور کمبود القا می کنه وقدرت وبخشندگی خدارو زیر سوال می بره  خداوند خودش در قرآن اشاره کرده که نعمت های فراوانی رو برای انسانها آفرید وفقط ما باید ایمان داشته باشیم خد اوند زمین و آسمان رو در تسخیر انسانها قرار داده و همیشه مارو حمایت می کنه و همیشه وهر روز به ما رزق می دهدپس چرا باید از آینده بترسم و قناعت کنم من دیگه نگرشم به کل در حال تغییر هستش وبا تمام وجودم فراوانی نعمتهای  خداوند ایمان دارم وبه فراوانی نعمتهاش وبارش بی نهایت خیر وبرکت به زندگیم رو دارم و دیگه نه خوراک نه پوشاک نه پول رو برای روز مبادا نگه نمی دارم ودر همون زمان خودش از نعمتهام استفاده می کنم تا در پرونده اعمالم ثواب نوشته بشه و ایمان دارم بازم از این بهتر وارد زندگی من میشه 

      من به گشایش الهی در زندگیم ایمان دارم 

      خدارو شکر من زیاد حس بدی به کسانی که ثروتمند بودن نداشتم  اونها رو دزد نمیدونستم ولی کمی خود خواه ومغرور قلمدادشون میکردم   وپیش خودم می گفتم خوب کارخونه داره یا تاجر یا بازاری یا طلا فروش خوب بایدم ثروتمند باشه وخیلی دوست داشتم من هم ثروتمند بودم ولی به خاطر شنیدهام که ثروتمندا زیاد زندگی خوبی ندارن و همیشه مشکلات خانوادگی و دعوا دارن یا ورشکسته میشن یا مشکلات زیاد برای اداره اموالشان دارن وزیاد سرطان میگرن ودر روز قیامت هم باید به خاطر ثروتشون حساب کتاب پس بدن واین باورها در من باعث میشد از زندگی معمولی راضی باشم ولی خوب مگه میشه نعمتها رو ببینی ونه خوای تجربه کنی واین در تمام انسانها هستش که آرزو نعمت های زیاد خدا رو داشته باشن واز زندگی سخت ناراضی باشن وبرای این که ما بتونیم زندگی کنیم به ما می گفتم صبر و تحمل مشکلات زندگی برای ما در درگاه خداوند جبران خواهد شد واین ها امتحان الهی برای سعادت و کامیابی در آخرت هست و مشکلات ثروتمندان به خاطر عذاب الهی خداوند هستش در صورتی که خداوند به همه انسانها وعده نعمت فراوان داده نه به  گروه خاص  ،خداوند کار نداره که کی با خداهستن یا نه چون خداوند انسانها رو خودش خلق کرده و همه رو به یک اندازه ارزش قائل میشه و خدا باهمه انسانها همراه هستش و بارش نعمتها برای همه انسانها در حال باریدن هستش این خود انسانها هستن که به اندازه ایمانشان به رحمت خداوند و گشایش الهی  از این نعمتها بر خوردار میشن 

      به اندازه انتظار وامیدمان ویقینمان از این لطف خداوند بر خوردار میشیم 

      من به گشایش الهی در زندگیم ایمان دارم 

      من هم زمانی که فقط روی خدا حساب باز کردم خداوند خودشو به من نشون داد و گشایش در زندگی من رخ داد طوری که اون مشکلات به سرعت از زندگی من خارج شدن 

      من هم باید در تمام لحظات زندگیم این باور رو داشته باشم که در حال دریافت بارش نعمت های الهی در زندگیم هستم وهم اکنون که دارم تایپ می کنم ودر آرامش و سکوت هستم بارش نعمت های الهی به شکل های مختلف مثل عشق مثل پول مثل سلامتی  وغیره در حال وارد شدن در زندگیم هستش بدون حرکت کردن و اقدام خاصی همین که من در آرامش ذهنم هستم و تمام توجه من به ساخت باورهای درست در باره خداوند هستم وامید در قلبم بسیار زیاد شده که رسیدن به نعمت های بی کران خداوند هستش برام کافی وای خدای من منهم مثل کودکان دارم به خدا وصل میشم کنترل ذهنم و ذهن منفی بافم رو خاموش کرده و مثل بچه ها دارم در این سکوت و آرامش رو حی خودم می نویسم که من هم به خدای خودم ایمان دارم اون خدای قدرتمندم که می  تونه به صورت  شگفت انگیز تمام مشکلات من رو از زندگیم خارج کنه و خوشبختی و سلامتی و فراوانی ها رو وارد زندگی من کنه اون تمام باورهای شرک آلودم رو پاک کرده و امید و یقین و ایمان به خداوند یکتا رو جایگزین کنه 

      انتظارم از زندگیم تجربه احساس آرامش وتجربه تمام نعمتهای فراوان فوق العاده هستش 

      انتظارم احساس شادی ولذت در دنیا وآخرتم هستش،

      انتظارم از زندگیم احساس دوست داشتن خودم و اطرافیانم هستش 

      انتظارم از جسمم لاغری به راحت ترین شکل خودش هستش 

      انتظارم در کل سعادت کامیابی و خوشبختی هستش 

      انتظارم وارد شدن ثروت بی حساب  الهی به راحت ترین شکل در زندگیم 

      خدایا شکرت 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

      استاد سپاس فراوان از آگاهی های ناب تون 🙏🙏🙏❤🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 37912 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,517 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      واقعا قبول دارم می‌پذیرم وقتی من یه خواستهای دارم از نظر خودم این خواسته بزرگی و اونو یه جورایی نه به شکل مستقیم محال و ممکن میدونم  همین که میگم یعنی میشه منم صاحب  خونه رویاییم بشم با فول امکانات یه جورایی آرزو خودم محال میدونم پس در صورتی که من آرزوم محال میدونم خدا هم باید اسراری به برآورده کردن اون نداره اصلا اگر بخواد هم نمیتونه چون من هنوز در این موضوع  به خدای خودم ایمان ندارم که بابا خدا میتونه به هر چیزی که تو بخوای تبدیل بشه هر چیزی برای اون که کاری نداره فقط یه دستور میده کن فیکون باش پس موجود می‌شود  پس بیاییم هیچ آرزویی رو محال یا غیر ممکن ندونیم اینا تفکرات انسانی هستند 

      اینا توهمات انسان‌هایی هستند که تا حالا نتونستن نعمتی رو وارد زندگیشون کنن پس اینا واقعیت نداره خداوند خودش گفته بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را   این همه آگاهی در این دوره یاد گرفتم که غیر ممکن وجود نداره از نظر خدا همه چیز امکان پذیر فقط من باید باور کنم به خدای خودم ایمان بیارم 

      ای خدا چقدر درباره قناعت کردن با من صحبت کردن  چقدر ضرب‌المثل گفتن چقدر گفتن نداریم اما سر راحت رو زمین میذاریم آخه مگه میشه امکان نداره آدم نداشته باشه سر راحت رو بالش بذار همش تو فکر این هستی که ای بابا حالا من پول نداره قرار مهمون بیاد چکار کنم این آرامش که سر راحت رو بالش بذارم 

      واقعا چرا اطرافیان ما اینجوری صحبت میکردن البته هنوزم میگن خوب شوهرت میره سر کار خدارو شکر  کار داره خوبه  خداروشکر کن که یه خونه داری درسته هر نعمتی دارم باید سپاسگزار خداوند م باشم 

      من به قناعت اعتقادی ندارم البته اینم بگم اون روزا خیلی قناعت میکردم هیچ چیز دور نمیرفتم مگر خراب میشد الان نه من برنج درست کنم یه بار فقط میخورم دیگه دوست ندارم گرم کنم مزه اولیه اش نمیده من نمیخورم بقیه میخورن 

      الان همسرم اینجوری خیلی قناعت میکنه چند روز پیش رفتم خونه خواهرم فسنجون درست کرده بود یکم برای من گذاشت همسر من بارها اون غذا گرم کردم ایشون خورده از غذای تازه که دوست هم داشته چشم پوشی کرده اون غذا مونده رو خورده تا نمونه بریزم دور اسراف بشه 

      اصلا قناعت کردن کلا در ذهن انسانها هست  نه زعفرون آنقدر نریز من اینو ده بار استفاده میکنم گفتم آخه این مارک خوبی نیست خیلی عطر رنگ طعم نداره  نه نه کم بریز اسراف 

      مرغ گرفتم اشغال‌شده برای سگها گذاشتم تو راه پر سگ گرسنه است میگه نه اینارو نده به سگ اسراف اینا گلی گوشت بهشه بپز گوشتهاشو بردار استخونشو بده به سگ در صورتی که گوشتی بهش نبود یه جایی یه ضرب جا مونده بود وقتی داشتم رون فیله می‌کرد 

      من اشغال مرغ دادم به سگ اون در حال غر زدن بود همین کارها رو میکنین برکت از خونتون میره منم سکوت بهترین راه 

      منم نمی‌فهمم چرا انسانها افراد ثروتمند در ذهنشون طوری میبینن که همیشه در سختی و رنج هستند 

      به نظر من خیلی هم در رفاه هستند من عقیده دارم ثروتمند بودن آدم زنده میکنه مولکول‌های بدنم سلول‌های بدنم زنده میکنه وقتی من پول دارم میرم بهترین چیزهایی که نیاز دارم میخرم میرم بهترین غذای رستورانی تهیه میکنم بدون اینکه نگران باشم نکنه گرون تر بشه پول کم بیارم منکه رستوران نرفته بودم تا چند وقت پیش شاید تابستون پارسال اولین بار تجربه کردم اونم با کلی ابرو ریزی چقدر زنگ زدم این چقدر اون چقدر یه غذایی کمترین انتخاب کردم خدایا شکر بازم تونستم تجربه کنم 

      من میگم آدم که پولداره هیچ وقت مریض هم نمیشه چرا چون وقتی پول دار باشی هر وقت نیاز دیدی میری کله پاچه میخوری هر وقت سرما خوردی میری سیراب شیرین میخوری از معجزه بیای بیرون خوب شدی 

      میری بهترین غذاها رو میخوری بهترین لباسها رو میپوشی بهترین خونه ها رو تجربه میکنی تو فقط در حال تجربه کردن بهترینها هستی وقت نمیکنی حتی به یردردت فکر کنی اونم خودبه خود خوب میشه 

      مادر من این عقاید قناعت کردن داره کم بخور همیشه بخور کم بخور گرد بخواب من نفهمیدم یعنی چی من قبول ندارم خوردن زیاد هم دوست ندارم دوست دارم چند تا لقمه بخورم سیر بشم 

      و کم داشتن هم دوست ندارم دوست دارم آنقدر از هر چیز زیاد داشته باشم که بتونم انفاق کنم بتونم به دیگران هم بدم تا در شادی من شریک باشن بتونیم با هم سپاسگزاری کنیم من برای داشتن و انفاق کردن طرف مقابل برای هدیه گرفتن هر دو سپاسگزار خواهیم بود من ندارم عمرا سپاسگزاری نمیتونم کنم خیلی دوست دارم عاشق سپاسگزاری هستم چون یاد گرفتم نزدیکتربن ارتباط با خداوند از طریق سپاسگزاری بهترین فرکانس که میشه برای خدا فرستاد 

      منم خیلی شنیدم فلانی پولدار چه فایده همیشه مریض 

      فلانی پولدار دیدی بچه خواهرش جوان مرگ شد چه فایده 

      فلانی پولدار آرامش نداره زنش مریض 

      چرا هر اتفاق به پولدار بورن ربط میدیم به نطر من اینها هم یه جور توهمات ذهن بی پول چون خودش نتونسته پولدار بشه هر اتفاق به بیماری ربط میده به مشکلات ربط میده 

      در صورتی که خدا وند در قرآن بارها اشاره کرده که هر آنچه از خوبی به شما رسد از جانب من است و هر چه بدی رسد از جانب خود توست یا شنیده‌ای توست  پس خدا چیزی بنام بدی نداره که به ما بده اینا همش برای افکاری که ما در دهن خودمون مرور می‌کنیم و همین طور به خدا ایمان نداریم که میتونه به هر شکلی که من بخوام به هر شکلی که من بخوام تبدیل بشه اگر باورش کنم 

      ما باور نداریم خداوند میتونه خیر و برکت وارد زندگی ما کنه هر کس ببینیم پولدار شده تو شهرستان ما اینجوری  میگن فلانی گنج پیدا کرده مگه گنج پیدا کردن الکی یارو فکر درست داشته پولدار شده 

      اگر بگم همه انسانها اینجوری فکر میکنن بی انصافی کردم مثل من زیاد هستند که اینجوری فکر نمیکنن مثل اطرافیان منم زیاد هستند که اینجوری فکر میکنن 

      من اگر کسی پولدار بشه میگم زحمت کشیده تلاش کرده بدست آورده الانم داره تجربش میکنه من صحنه آخر زندگیش دارم میبینم 

      ولی اطرافیان من میگن ببین خون چند نفر تو شیشه کرده تا پولدار شده حتما مواد فروش چقدر خانواده ها رو بدبخت کرده تا اینجا رسیده این فرد تا دیروز داشت از گرسنگی میمرد چطور شد یهویی آنقدر ثروتمند شد 

      یه ماشین مدل بالا از کنار ما رد بشه چقدر فوش میدن فلان فلان شده از کجا آورده ۳۰ میلیارد پول این ماشین داده 

      من تو ذهنم میگم شاید ارث بهش رسیده شاید از بچگی زحمت کشیده الان داره حاصل دسترنجشو استفاده میکنه و الان مطمئنم که خداوند باور داشته خدا هم کمکش کرده قدم به قدم هدایتش کرده الان داره این وضعیت تجربه میکنه خودش لایق دونسته حق خودش دوسته خدا رو باور کرده و الان داره تجربش میکنه بعدشم لذتشو میبره بعدشم سپاسگزاری میکنه بعدش هم خدا کارش گسترش دادن زیادش میکنه پس جای تعجب نیست اگر کسی رو ببینیم از بی پولی به کجاها رسیده 

      سال ۱۴۰۳ زندگی مت دگر گون شد 

      ماه فروردین من به سلامتی و تناسب اندام ایدهالم تجربه کردم 

      ماه اردیبهشت من خونه رویاییم تجربه کردم 

      ماه خرداد من یه خونه بزرگ در صادقیه تهران خریدم 

      خدایا من میخوام سیلاب گشایش الهی در زندگیم تجربه کنم 

      من انتطار دارم بطور ناگهانی یهویی گشایش الهی در زندگیم تجربه کنم 

      من انتطار دارم خداوند به شما جادویی و معجزه آسا زندگی من دگر گون کنه 

      من انتطار دارم فوران نعمتهای الهی رو خداوند در زندگی من ایجاد کنه 

      من انتطار دارم سیلاب مشتریان خوب برای من ارسال کنه 

      من انتظار دارم خداوند سلامتی و تناسب اندام ایدهالم به من هدیه کنه 

      من انتطار دارم اون پول رویایی ام خداوند به من هدیه کنه 

      من اینو درک کردم که خداوند به گریه و زاری من کاری نداره و این کار نه تنها باعث بهبود شرایط من نمیشه بلکه باعث بدتر بدتر بدتر شدن شرایط زندگی من میشه چرا چون زمانیکه من دارم گریه و زاری میکنم طبعا حال من خوب نیست من بسیار ناراحت و نگرانم پس خداوند هم به احساس من پاسخ میده و من اتفاقات بد بیشتر تجربه میکنم 

      من به تجربه گشایش الهی ایمان دارم  من درک کردم برای تجربه بهتر باید گشایش الهی خداوند تجربه کنم و از خداوند درخواست میکنم که تجربه گشایش الهی رو به من هدیه کنه تا منم بتونم از زندگیم نهایت لذت ببرم خدایا شکرت 

      حق منه من بنده لایق و شایسته‌ای هستم دلیل نمیخواد که من گشایش الهی رو تجربه کنم مگر من نفس میگم اینم کشایش الهی دیگه مگه براش دلیل دارم خداوند به مغزم دستور داده مغزم اجرا میکنه من خودبه خودی نفس میگم پس همین روند هم باید برای تجربهشایش الهی باشه منم اونو خودبه‌خودی تجربه زندگیش کنم آخه من به خدا متصل من و خدا یکی هستیم من به خدا چسبیده ام پس باید تجربه کنم‌

      من به این نگرش ایمان دارم که خداوند همیشه منتظر درخواست‌های بینهایت من با تمام وجود منتظر من درخواست کنم اون اجابت کنه وارد زندگیم کنه منم تصمیم گرفتم از خدا ند زیاد بخوام 

      زندگی منم به گشایش الهی نیاز داشت که من امشب خونه‌ای بفروشم فردا شب خونه جدیدم بخرم 

      من چطور میتونستم این کارو انجام بدم این کار فقط از طریق گشایش الهی امکان پذیر 

      زندگی من به گشایش الهی نیاز داشت زمانیکه بچه من مریض شد هر دکتری می‌بردم خوب نمیشد یهو یه نفر در مسیر زندگی همسرم قرار گرفت آدرس یه دکتری در تهران دادم بردم با یه نسخه خوب شد اون زمان دکتر بسیار مسنی بود اگر زنده هست الهی بهترین روزهای زندگیش تجربه کنه اگر بهشتی شده در بهترین مکان ممکن الان وجود داره پس خدا خیرش بده 

      زندگی من به گشایش الهی نیاز داشت تا بارها بارها شفا الهی رو تجربه کنم وگرنه من امکان نداشت میتونستم به شفا برسم و بقول معروف تا حالا صد تا کفن پوسونده  بودم خدای شکرت که الان در بهترین حالت خودم هستم خدایا شکرت .

      واقعا منم فکر میکردم انسان حقیر و کوچکی هستم  از بسکه دیگران به رخ من کشیده بودن دیگه این عقیده رو ندارم من انسان روحانی هستم اومدم در زمین تا تجربیات انسانی کسب کنم من انسان ارزشمندی هستم چون خداوند از روح خودش در من دمیده و مرا با تمام صفات خودش تمام خصوصیات خودش مزین کرده مرا خالق آفریده من میتونم زندگیم به هر شکلی که بخوام ایجاد کنم با افکارم هر چقدر فکر خوبترین داسته باشم زندگی آینده من بهتر بهتر بهتر خواهد شد 

      واقعا گشایش زندگی شما استاد عزیزم کمتر از پیامبران نیست استاد بخدا تعارف نیست شما کمتر از پیامبر زمانه  نیستید مگر پیامبران چکار میکردن همون کاری که شما الان دارید انجام میدید 

      انسانها رو از گمراهی بیرون میاوردن راه سعادت خدا شناسی به اونها یاد میدادن شما هم علاوه بر این کار دارید انسانهای چاق دنیا رو آگاه میکنید تا اونها هم مثل شما و دوستان شگفتی سازم  دنیا خودشونو بسازن سلامتی و تناسب اندام ایدهالشونو تجربه کنن این بزرگترین باشکوه ترین کار که یه کسی میتونه انجام بده بینهایت بار از شما سپاسگزارم برای تک تک کلماتی که به من اموزش دادید تا من از طریق اونها زندگی جدیدی رو برای خودم بسازم بینهایت بار سپاسگزارم 

      بله استاد من قدرت سیلاب با چشم خودم دیدم البته فیلمشو که واقعیت داشت چند سال پیش یه سیلی اومد هم در کن تهران اومد هم در شهرستان ما کلی افراد گشته شدن  وقتی فیلمشو میدیدم ترسیدم چطور آب گل آلود با سرعت بسیار زیاد از جلوی خونه پدر من رد میش محکم به میکوبه مثل موج میشه راهش کج میکنه چون با مانع درب روبه رو شده و قدرت خداوند من خداوند مهربانم خداوند بخشندهام خداوند شفا دهنده مت خداوند روزی دهنده من هزاران هزار بار بیشتر و بزرگتر از قدرت سیلاب 

      من میخوام گشایش الهی رو تجربه کنم میخوام خداوند سیلاب گشایش الهی رو به من هدیه کنه تا همه مشکلات منم با خودش ببره و زندگی منو پاک و مطهر کنه الهی آمین خدایا من آماده دریافت گشایش الهی در زندگیم هستم الهی آمین 

      من میخوام گشایش الهی در زندگی من جریان پیدا کند چاقی بیماری بی پولی سختی رنج و…رو همه رو با خودش ببره مثل برگی در روی آب میبینم که داره با خودش میبره زندگی پاک و الهی میشه من یه زندگی جدیدی همراه با کمک خدا همراه با گشایش الهی تجربه میکنم خداوند به من هدیه میکنه 

      من انتطار یه جوب باریک ندارم من انتطار گشایش الهی به پهنای دریا بیکران دارم که تا هر چقدر دور دست نگاه کنم همه دریاست انتطار دارم 

      من انتظار سیلاب خروشان از گشایش الهی در زندگیم دارم 

      من به قناعت کردن اصلا الان اعتقادی ندارم اون روزا خیلی داشتم الان ندارم وقتی خداوند من میگه سپاسگزاری یعنی زیاد خواستن راصی بودن از زندگی پس قناعت معنی نداره من میخوام انسان زیاده خواهی باشم تا سپاسگزار باشم تا گشایش الهی رو در زندگیم تجربه و زندگی کنم 

      به نطر من قناعت کردن نشانه ایمان نیست من به اسراف کردن باور ندارم ولی قناعت کردن تا اونجاییکه من درک کردم یعنی کم خواستن در صورتیکه خداوند من دوست داره بنده‌اش زیاده خواه باشه پس قناعت کردن معنی نداره 

      وقتی انسان قناعت میکنه یعنی همیشه در سختی و رنج قرار داره پس این فرد هیچ وقت نمیتونه باور کنه خداوند نمیتونه زیاد بخواد نمیتونه به خدا ایمان داشته باشه پس من دوست دارم انسان زیاد خواهی باشم همون طور که خداوند به من پیشنهاد زیاده خواهی داده منم اطاعت امر میکنم 

      من به گشایش الهی در زندگیم کاملا ایمان دارم و نیاز دارم به گشایش الهی در زندگیم 

      من در اطرافیانم  هم گشایش الهی دیدم خواهرم خیلی دوست داشت خونه داشته باشه تو شهرستانمون بره اونجا زندگی کنه خداوند برای او گشایش الهی ایجاد کرد الان داره اون خونه رو زندگی میکنه 

      من عاشق گشایش الهی هستم من خودم لایق و شایسته گشایش الهی میدانم و میگم حق منه که گشایش الهی در زندگیم تجربه کنم حق منه که خداوند گشایش الهی رو به من هدیه کنه

      من تصور می‌کنم زندگی من تحت تاثیر گشایش الهی قرار گرفته ایمان دارم گشایش الهی تجربه میکنم 

      من سلامتی تناسب اندام ایدهالم تجربه کردم  من روند تجربه کردن خونه رویاییم دارم طی میکنم خداوند به پن کمک کرد و من قدم به قدم برنامه الهی خودم طی کنم  استاد به فکرم نیومد چطور گشایش الهی در زندگیم ایجاد شده تجربه کنم 

      با این وجود من دوست دارم گشایش الهی رو تجربه کنم گشایش الهی یعنی اینکه من هر وقت نیاز به کمک داشتم خداوند به بهترین شکل به من کمک میکنه تا من خواستم تجربه کنم 

      مثل اینکه حصرت ابراهیم باید از آتش رد میشد و خداوند به آتش دستور داد سرد خاموش باش تا آسیبی به حصرت ابراهیم نرسه درصورتی که آتیش روشن بوده ولی برای حصرت ابراهیم سرد شده 

      منم به گشایش الهی ایمان دارم و من میخوام سلامتی و تناسب اندام ایدهالم تجربه کنم خداوند من میگه بنده من نگران نباش که بزودی نوبت به تو میرسه یکی یکی آرزوهاتو تجربه میکنی این میشه گشایش الهی در لاغر شدن من 

      من میخوام ثروتمند باشم خداوند میگه تو هر چیزی که برای خودت در نظر داری من هزاران برابر اون چیز برای تو در نظر دارم پس ایمان داشته باش تا تجربش کنی این میشه گشایش الهی من در مورد ثروت 

      من میخوام یه کسب کار عالی داشته باشم تا بتونم ازش کسب درآمد کنم خداوند با گشایش الهی بهترین مشتریان دست به نقد ترین مشتریان که عاشق شغل من هستند رو از نقاط مختلف ایران به سمت من هدایت میکنه تا پول وارد زندگی من بشه من ثروتمند بشم 

      من میخوام خونه رویایی ام که ۱۲۰ متر با فول امکانات نزدیک دانشگاه دخترم هست با گشایش الهی برای من فراهم میکنه من اونو تجربه میکنم‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/01/10 06:34
      مدت عضویت: 530 روز
      امتیاز کاربر: 12562 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,375 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و مهربونم و دوستان عزیزم 

      استاد این جلسه خیلییی عالی بود خیلییی حس عالی در قلبم ایجاد کرد دقیقا چند روزی بود که به خاطر یه ناخواسته ای که باهاش مواجه بودم خیلی از خدا درخواست میکردم که کمکم که حسم رو خوب کنم و دنبال این بودم که با چه نگرشی سعی کنم خودمو آروم کنم که این جلسه خیلییی بهم کمک کرده که بتونم بیشتر از قبل ذهنم رو کنترل کنم.

      _استاد من از بچگی یادمه همیشه از لحاظ اقتصادی و مالی شرایط خانواده ام اذیتم میکرد همیشه دوست داشتم رفاه کامل رو تجربه کنم ولی خانواده ام بخصوص بابام همیشه از قناعت صحبت میکردن و یه جورایی انگار افتخار میکردن که ما اوضاع مالی خیلی خوبی نداریم و در سطح متوسط هستیم انگار سطح مالی متوسط رو به پایین افتخاره، متوجه شدم در جامعه نداری و عدم توانایی مالی یه جورایی پسندیده اس انگار این شرایط مالی بد قراره گناهان رو پاک کنه، متاسفانه اکثریت ما ناخودآگاه احساس گناه داریم و تااازه ما که در مسیر دریافت آگاهی هستیم متوجه شدیم که این احساس گناه چقدر بی پایه و اساسه و چقدررر باعث نشتی انرژی در ماشده! اکثریت جامعه که دچار احساس گناه هستن به صورت ناخودآگاه عسرت و تنگ دستی رو وسیله ای برای پاک شدن از گناهان خودشون میدونن و چون در ناخودآگاه این عسرت باعث لذت اوناس همیشه در همین شرایط بسر میبرن.

      حتی بین همکارای خودم و قبلنا خودمم در توجیه درآمد زایی کم میگفتیم اره درسته خیلییی درآمدزایی بالایی ندارن اما حداقل شب راحت سرمو میذارم رو بالشت. دقیقا این ورد زبونمون بود.

      ولی الان متوجه شدم ریشه قناعت همه اش ناشی از احساس عدم لیاقت و عدم توانایی ذهنی افراد در بدست آوردن و تجربه رفاه و نعمت بالا هست یه جورایی چون دستمون بهش نمیرسه اینجوری توجیه اش میکنیم.

      من تازگیا متوجه شدم حتی در تصویرسازی خودمم یه جورایی انگار ترس دارم فراوانی رو تصویر سازی کنم که اتفاقا همین دو سه روز متوجه شدم به خودم گفتم چرا تو تصویرسازیامم انگار میترسم زیاد بخوام. انگار جلوی زیاد خواستن خودمو میگیرم که با خوندن ایک جلسه خیلی بهتر برام روشن شد.

      من با آگاهی این جلسه واقعا متوجه شدم قناعت باعث اختلال ذهنی میشه خیلییی اثرات بدی از لحاظ روحی و روانی روی ما و شرایط زندگیمون میذاره. من واقعا با گوشت و پوست و استخونم از همون بچگی ضربه این قناعتی که خانواده روش چقد تاکید میکردن رو خوردم و همیشه حسم بد بود و با تمام وجودم قلبا دوست داشتم فراوانی و ثروت زیاد رو تجربه کنم و همیشه به خودم قول میدادم که اگر بزرگ شدم برای خودم همه چی رو زیاد فراهم میکنم غافل از اینکه تا الان من ناخودآگاه تحت تاثیر همین باور کمبود بودم ولی خدارو هزاران بار شکر میکنم که در مسیر دریافت آگاهی های ناب قرار گرفتم در واقع این آگاهی ها پاسخ درخواست من در همون زمان کودکی هست که خدا داره راهشو به من نشون میده واقعا خدارو شکر میکنم.

      _ استاد واقعا همین مدت اخیر من واقعا از اعماق قلبم برای همه مسائلم و خواسته هام به خدا گفتم خودت باید منو کمک کنی و وقتی در مسیر آموزش این دوره قرار گرفتم متوجه شدم به صورت ناخودآگاه این انتظار دریافت گشایش الهی در من شکل گرفته فقط این جلسه به نکته خیلی عالی اشاره کردید که در مورد گشایش الهی باید انتظارمون زیاد باشه و بارها و بارها میتونیم تجربه اش کنیم دو تا مورد بشدت به قلبم نشست و حس شادی درونی در من ایجاد کرد اونم ایجاد انتظار گشایش الهی ناگهانی که بشدت لذت بخشه و دوم ایجاد انتظار سیلاب گشایش الهی که وقتی بیاد تمام مسائل مارو پاک میکنه و با خودش میبره خیلییی عالی بود و یه نگرش بسیار قوی برای زندگی مون هست.

      من واقعا گشایشی که همیشه تو ذهنم پررنگه مساله حل معضل اضافه وزنم بود. استاد من از هممممه مواردی که برای لاغری توصیه میشد ناامید بودم از زمین و زمان ناامید بودم از زندگیم سیر شده بودم، حس ناکامی شدید داشتم یادم میاد بارها و بارها به خدا میگفتم اگر الان میلیاردها پول داشتم قسم میخورم که خوشحالم نمیکنه گفتمش خدایا عمق این ناامیدی و ناراحتی اووونقدر زیاده که زندگیمو فقط دارم تحمل میکنم گفتمش خودمو دوست ندارم نمیتونم خودمو بپذیرم و این عدم پذیرش و تنفر از جسمم حالمو بد کرده اما براش راهی ندارم. تا اینکه یه روز با تمام وجودم از خدا کمک خواستم اون لحظه با ایمان قوی از خدا خواستم که خودش گشایشی برام ایجاد کنه و دقیقا یادمه گفتم خدایا محاله تو برام راه حل آسونی نداشته باشی که همون شب با سایت شما آشنا شدم و هممه اون چیزی که دنبالش بودم رو دارم از آگاهی های این سایت دریافت میکنم به لطف خدا؛ هدایت من به سایت شما استاد مهربونم گشایش عظیمی برای من هست که از روز ورودم تا الان که دارم مینویسم من بی وقفه اینجا حضور دارم.من لاغری میخواستم، من به صلح رسیدن با خودم رو میخواستم، من تغییر شخصیتمو میخواستم، من دوست داشتم نگرشم نسبت به خدا اصلاح بشه و مهم تر از اون من به دنبال ایجاد آرامش عمیق در خودم بودم همیییشه آرزوی اینو داشتم که از درون حالم با خودم خوب باشه در آرامش فکری و جسمی و روحی باشم و خدا راه همه اینارو باهم بهم داد. استاد آرامشی که شما در وجودتون هست بشدت خواسته قلبی منه، ایینقدر خدارو شکر میکنم به خاطر آرامش و مهربانی که در وجود شماست که فقط خدا میدونه همیشه سپاسگذار خدا هستم که میگم خدایا ممنونم ازت استادی رو بهم‌معرفی کردی که سراسر آرامش و مهربانیه و همین باعث شده من نسبت به شما پذیرش داشته باشم و با تمااااام وجودم به آگاهی هایی که از زبان شما بیان میشه گوش بدم و هر لحظه خدارو شکر میکنم.

      استاد نمیدونم شما اطلاع دارید یا نه اما مهربانی و مسئولیت پذیری و شورو شوق و آرامشی در وجود شما در لحن صداتون هست که باعث شده من و دوستانی که در این سایت هستن با عششق اینجا هستیم هر روز روحمون ذهنمون برای دریافت آگاهی ها تشنه تر میشه. 

      اینا برای شخصِ من گشایش عظیمی هست من تو هیچ برنامه اجتماعی نیستم با کسی چت نمیکنم به هیچ کس زنگ نمیزنم دردو دل کنم، از وقتی اینجام دیگه مسائلی که برام پیش میادو حتی به خواهرامم نمیگم همییشه اینجام و در حال خوندن مطالب یا گوش دادن فایل ها با عشق هستم.

      بعضی فایلا رو که گوش میدم چشامو میبندم و فقط لذت میبرم که علاوه بر اون آگاهی که داره بهم‌منتقل میشه آرامش و مهربانی شمارو هم دریافت میکنم و به قلبم میشینه خب همه اینا برای من بشخصه گشایش الهی هست.

      وقتی با سایت شما و شخص شما آشنا شدم به این مساله باورم خیلییی قوی شد که خداوند واقعا برای هر کدوم از ما انسان ها راه حل خاص خودشو داره برای من هم راهی رو بهم نشون داد دقیقا منطبق با خواسته های قبلی من که از بچگی در من شکل گرفت.

      قبلا هم نوشته بودم که من از بچگی خیلیی استرس و نگرانی داشتم و آرامش نداشتم و یکی از خواسته های قلبی من این بود که آرامش عمیق رو تجربه کنم و همیشه بخصوص همین دوسال اخیر بارها برای خدا توصیف میکردم که خدایا من این نوع آرامش رو میخوام تجربه کنم و فکر کنید اومدم جایی که استادم بشدت روی آرامش عمیق پایدار داره تاکید میکنه و داره آموزشش میده این برای من گشایش عظیمی هست.

      بله من گشایش الهی رو اینجوری تجربه کردم.

      و حالا با آگاهی این جلسه متوجه شدم که بارها و بارهااا میتونم تجربه اش کنم اونم با جریان عظیم با فراوانی خیلییی عالی بود به قلبم نشست.

      من نکات این جلسات رو تو دفتر نوشتم و هر روز میخونمشون و به خودم قول دادم مثل میثاق نامه دوره ورود به سرزمین لاغرها که هر روز دارم‌میخونمش این نکات رو هم تکرار کنم متوجه شدم تاثیرش عالیه و خود به خود تو ذهنم تکرار میشن که ایده اشو هم خدا بهم داد.

      استاد ازشما ممنونم بابت شور و اشتیاقی که در نگارش این آگاهی ها دارید و دقیقا داره به ما منتقل میشه.

      سپاسگذارتون هستم و ازتون میخوام همیشه باشید همیشه ادامه بدید با اشتیاق با همین آرامشی که در وجودتون هست چون عینا داره به ما متتقل میشه. شما دقیقا نمونه شخصی هستید که دارید خوب زندگی میکنید و به ما هم یاد کمک میکنید که خوب زندگی کنیم🙏🏻

      سایه تون مستدام باشه خیلی دوستتون دارم🙏🏻🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mrmr19791357@gmail.com
      1403/01/09 16:45
      مدت عضویت: 816 روز
      امتیاز کاربر: 33244 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 862 کلمه

      ب نام خداوند گشایش دهنده گشایش بخش

      در مورد قناعت کردن،مادرم خیلی فرد قناعت گری می باشد ب نظرم فوق العاده فرد قانعی می باشد و هم اینکه همواره از ما می خواهد فرد قانع و قناعت پیشه ای باشیم.از نظر خودم قناعت کردن وفرد قانعی بودن تا جایی ک ب مشکل بر نخوره هیچ مشکلی نیست بلکه خیلی هم خوب است.نظر من استفاده نکردن از موهبتهای خداوند نیست بلکه باید از امکانات ک خداوند در اختیارمان گذاشته یا می گذارد ماباید از انهادرست وب اندازه استفاده کتیم.

      ن کم روی ونه زیاده روی،واز اونجاک مادرم فردی است ک تقریبا خواسته های زیادی ندارد وهم اینکه همیشه مارو طوری تربیت کرده ک فرد زیاده خواهی نباشیم خوب منم بالطبع یاد گرفتم ک نباید فرد زیاده طلب یا زیاده خواهی باشم.

      یعنی ما هروقت خواستیم مراسمی جشنی تولدی یا روز خاصی برای مادرم چیزی هدیه بخریم واقعا نمیدونم چی دوست داره ب چی خیلی علاقه داره اصلا ب چیزی علاقه داره یا نه، ولی من تا ب این زمان هنوز متوجه نشدم ک مادرم علاقه حتی خیلی کم یا شدید ب چیزی نشون بده،خواهر من همیشه برای مادرم لباس‌های زیادی می خره،من خودم دوست دارم اگه بتونم چیزهاای گرانقیمت برای مادرم بخرم یعنی همیشه دوست داشتم برایش طلا بخرم وحتی دو مرتبه هم موفق شدم طلا برایش بخرم و هرچند اندازش کوچک بود ولی برایش خریدم.

      اولی بار انگشتر خریده بودم ک اشتباهی انداخت داخل چاه و دومین بار گوشواره خریده بودم ک همون اول رفتم داخل گوشش بگذارم شکسته شد،خالم گرفته شد من احساس کردم مادرم حتی ب طلا هم علاقه و توجهی نشان نمی دهد چون اصلا ازین چیزها ناراحت نشد ولی من خودم ناراحت بودم ک چرا نتونستم طلای بهتری بخرم وهم اینکه ناراحت شدم ک چرا هدیه ای ک من برایش خریدم باید از دستش می افتاد و گم می‌ شد.

      ولی مادرم اصلا حسی نسبت ب این چیزها ندارد ی موقعی منوخیلی تعجب می کنم ک چرا اخلاق مادرم با بقیه خانمها خیلی خیلی متفاوت است،صرفه جوی مادر من ب حدی است ک دیگر بعضی جاها باهم دچار چالش یا تنش یا جرو بحث می شویم.همش ب من می گوید فلان چیز را اسراف نکن شیر آب رو کم باز کن چرا فلان اسراف رو انجام می دهی،منم میگمدچشب مادر،یعنی صرفه جوگر تر از من جایی دیدی،وبهش میگم مادر،شما این همه سال با این وضع صرفه جویی کردی خوب کجا رو گرفتی؟چرا ما بابد پا رو خواسته های حتی جزوی خودمون بگذاریم؟این اصلا برای من منطقی نیست وهمیشه در چنین مواقعی بهش میگم مادر باور کن و مطمعن باش من اموال شما رو ب هدر نمی دهم من دارم درست مصرف می کنم.

      ب نظرم خوب آدم در یک مقاطعی از زندگی قناعت پیشه کنه بسیار هم‌ عالی هست ولی ن دیگه مثل مادرم ولی برعکس مادرم پدرم هیچ وقت ب کم قانع نیست یعنی آب برق هر چیزی دوست داره بی اندازه مصرف کته وهمیشه من ب مادرم میگم پ چرا بابا این طور مصرف میکنه ولی شما این طور،میگه اگه منم خواستم مثل او بوده باشم چطور باید زدگی رو پیش می بردیم،

      خوب دیگه منم ی جورایی مجبور میشم ک قانع بشم،ما ی جاهای دچار یا افراط می شویم یا دچار تفریط،من خودم فرد فوق العاده حسابگری هستم‌ یعنی اصلا دلم نمی خواد پولی بی جا خرج بشه هزینه ها باید حساب شده باشه مادرم هم همین طور‌ولی یکی از چیزهای ک پدرم رو خیلی عصبانی میکنه همین داشتن حساب و کتاب هست چون اصلا ب حساب کتاب کردن علاقه ای نداره و همیشه باری ب هر جهت خرج میکنه وب نظرم این طور بودن هیچ نتیجه در بر نخواهد داشت.

      قناعت کردن نشانه ایمان و تسلیم در‌ برابر خداوند نمی باشد ولی من ب هیچ عنوان ولخرجی کردن یا خرجهای بی خود کردن را نمی پسندم یعنی چیزی یا چیزهای بخری و بعد از خریدت پشیمان بشوی، مثل همون ک می خوردیم و بعدش احساس پشیمانی و عذاب ب سراغمان می آمد،در خرید کردن و پول خرج کردن هم بعضی موقع چنین اتفاقی می افتد واینکه دقیقا اشتباه است.

      ولی من خودم ازینکه باران گشایش ب زندگیمان ببارد خیلی موافق هستم ولی پدر مادرم می گویند نه همون قدر داریم بسه و پدرم میگه همین قدر حقوق مارو بسه وجالبه ک هر وقت مادرم حرفی بزنه،مادرم با این سطح از خودگذشتگی ک داره،پدرم ب او میگه چرا تو یک دفعه خدارو شکر نمی‌ کنی ومن خواهرم خیلی تعجب می کنیم.

      وهمیشه من و خواهرم ب مادرم میگیم اگه تو واقعا خواسته های بیشتری میداشتی اگه هر چی دلت می خواست می گرفتی اگه می رفتی برای خودت طلا می خریدی یا هر کار دیگه،الان وضعت این نبود.ولی من برعکس اونها همیشه دوست دارم سرمایه ای رو بگیرم چن برابرش کنم من همیشه ب فکر گشایش بیشتر خداوند هستم.

      الان احساس میکنم و تصور می‌کنم گشایش خیلی عالی در زندگیم رخ داده،من بالای ۳۰ میلیون در ماه درآمد دارم می خواهم اون رو ب ۵۰ میلون برسانم،من اون چیزهای مورد علاقه ام راتهیه‌ کرده ام خیلی خیلی خوشحال هستم هم اکنون احساس می کنم خداوند باران گشایش و رحمتش رابر من فرو ریخته است،یک ماشین خیلی خوب و راحت خوشگل برای خودمون خریدیم من خیلی خوشحال هستم ک مشمول برآن رحمت الهی قرار گرفته ام‌ ک هر روز هم این گشایش رودارم‌ بیشتر احساس می کنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب ندرلو
      1403/01/09 13:28
      مدت عضویت: 536 روز
      امتیاز کاربر: 6985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 385 کلمه

      به نام خدا 

      سلام به استاد عزیزم و دوستان نازنین

       نگرش من نسبت به قناعت کردن

       از وقتی یادم میاد همیشه می‌شنیدم که باید قناعت کنین،  زنی خوبه که با همسرش بسازه و قناعت کنه

       درک من این بود که رو خیلی از خواسته هام سرپوش بزارم خیلی هاشون رو نخام

      خونمون کوچیک و من خونه بزرگ دوست داشتم ولی میگفتم همین که مستاجر نیستی برو خداتو شکر کن تو کجا و خونه سه خوابه کجا عمرا بهش برسی

       ولی حالا فهمیدم چقدر این افگار سمی بودن و ایمان من رو هدف گرفته بودن 

      اگر من میگم خدای من توانا و ثروتمند و قدرتمند پس چرا برای رسیدن به خواسته ها اما و اگر میارم

       وقتی برای اولین بار تمرین نوشتن خواسته ها رو انجام دادم یادمه روم نمیشد همه چی رو از خدا بخام همش این تو ذهنم می‌پیچید که حالا پرو نشو که، بعدم اینهمه خواسته چند سال طول میکشه تو دیگه خیلی زیاد میخای

       وقتی ریز میشم به درون خودم میبینم ترس از گشایش الهی دارم میترسم از پَس سپاسگزاری اش بر نیام میترسم با اومدن سیلابی از نعمت من ظرفیت نداشته باشم و از خدا دور بشم

       یعنی یه نگرشی که در من هست اینه که جنبه باید خدا اول بده یعنی یه جورایی اطمینان ندارم که من همین الان هم شایسته دریافت نعمت های زیادی از خدا هستم 

      استاد وقتی مثال خودتون رو میزدید یکی ازنزدیکانم  در ذهنم اومد و فهمیدم چقدر این باورها پنهان 

      یکی از نزدیکانم تو دو سال اخیر پیشرفت خوبی کردن بارها شنیدم که حتما داره رشوه میگیره وگرنه با حقوق کارمندی نمیشه این کارها روکرد و این نگرش که بالاخره گندش در میاد

       این نگرش فقط از ایمان نداشتن به خدا میاد 

      خداییکه توانایی هر چیزیرو داره ولی ما گره میزنیم به حقوق 

       خداومیتونه سیلابی از نعمت رو وارد زندگیمون کنه من فقط باید با تغییر نگرش ام خودم رو آماده کنم

       اینکه یکی تو زندگیش پیشرفت میکنه بخاطر تغییرنگرش هاشه

       من باید انتظارم از خدا رو تغییربدم

       انتظارم از خدا رو بالا ببرم 

      بدونم که اون تنها قدرت و مالک این جهان 

      هر کاری میتونه انجام بده 

      وقتی برای اولین بار به فکر کسب درآمد با شرایط الآنم شدم برام غیرممکن بود چون این کار برام غیرممکن بود و از خدا انتطار کمک نداشتم موفق نشدم ،

      ولی وقتی انتطارم از خدا رو تغییر  دادم ایده ها اومد به همون اندازه که انتظارم رو تعییر دادم ایده اومد و الان به لطف خدا و این جلسه فهمیدم با ایمان بیشتر شرایطی که میخام رو از خدا بخوام و بدونم که اینا برای خدا هیچه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا فروغی
      1403/01/08 18:07
      مدت عضویت: 751 روز
      امتیاز کاربر: 17270 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 648 کلمه

      باسلام خدمت شما استاد عزیز

      از نظر من قناعت کردن خیلی خوبه و از قدیم و بزرگتر هام شنیدم قناعت گنج تمام نشدنی است ،اما نباید خسیس بود و قناعت با خسیس و به روزی شک داشتن نیست،

      من نظرم اینه می‌شود با احساس خوب در زمانی که نیاز دارم به اون چه دوست دارم برسم وبرای بعدش نگران نباشم چون باز باور دارم خدا بهم میرسونه و همیشه هم من همنیطور برام شده که بدون شک داشتن خرج کنم و بعد بهم برسه ،

      اما از یطرف هم انسان اگر قناعت هم بکنه بد نیست و می‌تونه همیشه راضی باشه و زمانی که نیاز داره استفاده کنه و لذت ببره،

      خیر قناعت کردن نشانه تسلیم بودن یا ایمان  غیره نمی‌شود انسانی که دوست دارد قناعت کند به نظر من اینگونه است که ه موقع خرج می‌کنه و به موقع به دست میاره من خودم هرگز حرص نمی‌زنم که چرا به همه اون چیزهایی که دوست دارم می‌رسند و پول تو جیبی کمی دارم با همون پول تو  جیبی کم ی می‌کنم پس‌انداز کنم و بر داشته باشم تا به خواسته‌هام یکی یکی برسم،

      پس قناعت این نیست که تسلیم خدا باشیم این است که درست و به موقع رای هدف‌هایمان تلاش کنیم،

      به نظر من گشایش الهی در زندگی خیلی از انسان‌ها جریان دارد ان‌هایی که حتی این آگاهی را ندارند اما نعمت‌های زیادی رو دریافت می‌کنند شاید به خاطر این باشه که لحظاتی رو به یاد خود هستند ایمان دارند،

      گشایش الهی در زندگی من خیلی زیاد هست که مهمترین اون همین چند سال سلامتی من بوده که از زمانی که به سایت وارد شدم دیگه هیچ بیماری رو تجربه نکردم که در زمینه با کم خونی دل درد یا مشکل های کبدی و غیره باشه و خدارو شکر دیگه برای خوردن غذاها نگران نیستم و از زمانی که یاد گرفتم باید با لذت و شادی غذا بخورم و به بیماری و حال بد توجه نکنم بسیار گشایش الهی رو در زندگیم احساس کردم،

      مثلاً یکی دیگه از گشایش‌های الهی در زندگی من این بوده که دیگه از انسان‌ها ناراحت نمی‌شم و یا از تنهایی خودم ناراضی و شکایت نمی‌کنم و همیشه خودم را دوست دارم و یاد گرفتم که زندگی چگونه استفاده کنم،

      و هر روز لذت بیشتری ببرم و احساس خوب بهتری داشته باشم به جای اینکه قت خودم رو صرف گله و شکایت و انتظار داشتن از انسان‌هایی کنم که حتی من در فکرشان هم نیستم،

      پس تصمیم گرفتم انتظار خودم رو به خدای خودم بگویم و از او بخواهم و همیشه باران رحمت خداوند رو احساس کنم و از راوانی نعمت‌های او در زندگی خودم سیار راضی هستم نعمت‌هایی که همیشه برای آنها سپاس گذارم،

      تغییراتی که در زندگی من و شرایط احساسی و محیطی زندگیم ایجاد شده که بر اساس گشایش الهی در زندگی من بوده خیلی زیاد هستند که مهمترین اون می‌تونه از نظر خودم این باشه که یک انسان متفاوت شدم که در هر شرایطی احساس خوبی داره و این به نظرم بهترین گشایش الهی در زندگی من بوده که هم احساس من رو تغییر داده و هم شرایطی که در آن هستم و بر اساس افکاری که من دارم سعی می‌کنم شرایط رو به نفع خودم لذت ببرم،

      در نهایت من یاد گرفتم که با آرامش زندگی کنم و از خداوند با احساس خوب درخواست کنم راضی باشم اما کم نمی‌خواهم خواسته‌های زیادی دارم و می‌دانم که خداوند به کم یا زیاد بودن خواسته من کاری ندارد زیرا که با قدرت اراده خودش اجابت خواسته من را به من هدیه می‌دهند و من می‌دانم که با ایمان و توکل به قدرت اراده خداوند زندگی بهتری را تجربه خواهم کرد زیرا در این مسیر به خواسته‌های خوبم می‌رسم و در شادی لذت می‌برم و هیچ چیز مهم‌تر از لبخند زدن و شاد بودن در طول روز رای رسیدن به خواسته‌هام نیست،،

      من به خداوند و گشایش الهی اون که تمام و سراسر از روی لطف و مهربانی بر زندگی من جاری است ایمان دارم و همیشه سپاسگزار تمام داشته‌های خوبم هستم،

      خدایا شکرت

      باتشکرازشما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکبر
      1403/01/08 18:06
      مدت عضویت: 467 روز
      امتیاز کاربر: 2310 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 215 کلمه

      سلام بر همه عزیزان همراه وهم مسیر 

      اصولا قناعت کردن یک صفت ویژه وپسندیده  محسوب میشد درطول زندگی این رو همیشه شنیده بودیم وهمواره جزو باورهای اصلی مان بود وخودم هم بارها واقعا وبعضی اوقات ژست قناعت میگرفتم که حتی  موردتوجه ام قراربگیرم که خودرا انسان قانعی نشان بدهم 

      اگرچه منزل مشترکم کوچیک بود ولی بزبان میگفتم خداروشکر همین که خونه دارم خوبه درحالیکه دردلم از محله و موقعیتش زیادهم راضی نبودم 

      ولی بهرحال باید بپذیریم که اکثر قریب باتفاق مردم براین باور هستند واعتقاددارند که یکی ازصفتهای انسان مومن وباخدا قانع بودن وقناعت وحتی فقراست 

      وچه بسا حتما باعث عدم پیشرفت خود شده اییم وبخاطر این باور خودرا قطعا از معجزات وگشایش الهی دور و دور و دورتر کرده اییم 

      وهم اکنون ازته اعماق وجودم به گشایش الهی باوردارم و منتظرمعجزات و گشایش الهی و سیلاب نعمت های الهی در زندگیم هستم وخودرا لایق وشایسته ی نعمتها ی خداوند میدانم …. آنهم بزودی توسط پروردگار سریع الحساب 

      وخودرا در پرتو الطاف وغرق درنعمتهای خدا میبینم که شامل وفور نعمتهای الهی شده ام وزندگی ام سرشاراز نعمات خداست وبا آرامش در بالاترین سطح اقتصادی زندگی میکنم که همه خواسته هایم اتفاق افتاده ومن درآرامش کامل واشیاق بی حد زندگی میکنم وهمچنان از خدای خود خواسته دارم که همواره پیشرفت کنم واز زندگی ام درنهایت شادی لذت میبرم 

      من به خدا ایمان دارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1403/01/08 13:38
      مدت عضویت: 666 روز
      امتیاز کاربر: 52321 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,188 کلمه

      سلام برخدایی مهربان. و بخسنده تو هربخش بخشنده نه فقط بخشنده کناه . بخشنده نعمت وبارارش اون تو زندگی انسانها 

      سلام بر استاد عطار. روشن وهم‌ مسیران

      زمانی که کودک بودن تو اون ایام  توخانواده من دختر عمه  داشتم  که خدا همه رفتاکان خاک رو قرین رحمت کنه که از لحاظ،مالی دروضعیت عالی نسبت به  وخانواده من  داشت زندگی میکرد   وضعیت خوبی  بهتری رو در زندگی خو دش داشت  حتی باره تو خانواده من کل اقوام  اون آدم زیاده خوا میدستن ازنگاه خانواده من این گناه حساب می‌شد وبارها  اطرافیانم‌ با گفتن اینکه اون فردی طماه هست به کم رضایت نمیده نباید به این  شکل باشه من که‌ بجه بودن این باوره در خودم‌ ایجاد کرده  بودن این حرف درست هست

       تا این زمان من خانواده اطراف تووصعیت کمی ازلحاظ مالی زندگی داشتم توحالت رفع نیاز ازهرجیزی تومنزل پا بود  

      برای باره اول که من‌ با خواهر  وشوهر ش مهمان منزل دخترعمه شدم‌ اون زمان من ۱۵ سال بود از فراونی از زیاد بودن  مواد خوراکی  از بودن  وسایل زیاد از  مبل تخت اتاق خواب از لباس از هرچیزی که توخونه ما درحد جند نفر بود شاید ۱۰ نفر توخونه این دخترعمه  به تعداد ۵۰ تا ۶۰ نفر بود به قدری توخونه اش فراوانی موج میزد  توتصور م هی میگفتم‌ آخه چرا همه این خانم رو ادم‌کناه کاری میدونن اون که داره زندگی خیلی راحتی از خانواده من داره یعنی این همه فراوانی  ازچی ایجاد شده

        بدها که ازدواج کردم اون دارایی رو هوش فکر و نگاه اقتصادی  دخترعمه خودم‌ میدوستم چون همسر این باوره رو داشت  بود خودش به این شکل عمل میکردیم من باور گناه. تغییر دادم به هوش اقتصادی دخترعمه تبدیل کردم 

      ولی این سوال برام‌ بود دختر همه من‌که اصلا کاره بیرون  از منزل نداره پس این دارای ازکجا ایجادشده 

      همسرش ارتشی  بود درآمدش دست دخترعمه من بود 

      ولی با این دیگاه متو جه شدم‌نگاه دخترعمه وافکار ت بخش فراونی موج میزد حتی یی باره وفتی نیمه شب از ما تقاضای  تب برای دل درد داشت تومنزل ما نبود کلی تعجب کرد که ما توتهران از داشتن نبات تومنزل کم‌دارم وخودش کفت توخونه من هرچیزی که تصورات باشه هست چرا تومنزل شما نبات نیست یادم هست همون زمان که ما مهمان منزلش بودیم چون از شهر دور بود توسایت ارتش شاهین شهر اصفهان  زندگی می‌کرد تو  تویی اتاق وفتی در بازمی‌گردی انکاربه یی فرشکاه رفته بودی  ازهرچیزی کیسه کیسه  روی هم جیده شده بود ولی من هیچ زمان به‌ یاد ندارم که تومنزل ما به این شکل بود  فقط برنج شاید کیسه ای داشتیم هرجیزی به آندازه ظرفش که تومنزل ما  بودخرید میشد اضافه نبود که کناره گذاشته بشه 

      ولی زمانی که با همسرم ازدواج کردم دیدم اون داره به شکل دخترعمه رفتا میکنه ازخرید و بی اندازه از بودن وسایل خوراکی زیاد از خرید برنج قتد شکر به شکل زیاد  ازروغن تواون زمان ۱۸ کلیوی جامد اون توظرف بزرگ اهنی که اون زمان همه به این شکل خریدنداشتن اگه بود ظرف آخرش  ۴ کلیوی بود

       ولی همسرم همیشه به این شکل خرید داشت ومن‌اون نشانه هوش اقتصادی می دوستم کلی حالا متوجه شدم من چون اون باوره هنوز داشتم که این همه خرید زیاد هست نبایدانجام بشه این زیاده  خواهی هست  ولی همسرم هم باوره  به کاره زیادداشت که توانش داره هم باوره این داشت که کاره فراوان هست مشتری زیاد هست اگه واون بخواد براش به شکلی خوب بزرگی انجام‌ میشه  خدا کمکش میکنه تصورش این بودکه ازامامان  درخواست داشته اون توسط زیاد خدا کمکش کرده همه روبهش داده اون کارهش خوب انجام داده میده خدا بهش میده وواقعا توخونه من فراونی موج میزد

       کل فامیل براشون تعجب بود که  جرا به این شکل هست ولی چون همسرم مغازه دارای می‌کرد همه اون به شغلش ربط داده ودارایی که وداره رونشونه همین مغازه حساب میکردن ولی زمان شد که همسرم حدود ۱۶  سالی هست که کل باوره تغییرکرده همون معازه در آمدش به پایین ترین نقطه آمده حتی بارها توهمین چندماه گذشته اصلا هیچ فروش رو نداشتن هی تاکید داره که کاره کم‌هست پول دست کسی نیست هیج کاره نیست مردم بیهوده مغازه اجاره میکنن باید کلی ضرر بدن وحتی با افرادی برخورد داره که وانهاو هم کاملا به شکل همسرم فکرکردن حرف میزنن افکارشون تواون بخش هست 

      حتی برای خرید وسایل منزل توافکار اصلا امکان نداشت که به این شکل باشه شاید فقط،یی وسیله توافکارش بودکه تغیبر نیاز داره ولی من ازخدا خواستم تغیبر خوب به کل زندگی من بزنه جون واون قادر هست ومیشه سال پیش توحساب همسر پول نقد زیادی بود ولی اصلا موفق به خرید نشد امسال توحساب همسرم پول نقد تو کمترین شکل که فکرش خودم نمیکردم‌بود حتی خودش میگفت امسال عید. براش سخت خواهد بود 

      ولی توهمین شرایط سخت خدایی عزیزم چنان بارش نعمت الهی رو توزندگی من رقم زد که خودم کاملا ابن بارارش لمس کردم وحتی شب فبل که خواهرشوهر منزل ما آمد همسر با دیدن وضعیت منزل ما اول فکرفوری گفت که همسر حسابی به خرج انداختم‌ پول زبا ی رو

      و خرج کرده ولی واقعیت  نداره من‌ با کمترین پول وبا کمترین نقدینگی بهترنه رو تهیه کردیم

       توجای قرا گرفتم‌ که ارزانترین شکل  رو داشت با پولی یی دست مبلی که تو یافت اباد می‌شد خریداری ما هم‌ ومبل کرفتیم اون دودست تازه کل پول روهم‌پراخت نکردی به شکل قسمتی با کمترین پول  پرده خردیدم تو شکلی زیبا و لوستر گر فتم با شیکترین مدل ونو وهمه تو کیفتی عالی که حتی همسرم به شوخی به خواهرش فیمت و مبل رو همون قیمت یافت ابا گفت کامل فبول  کردکه ابن وسایل کلی پول برای خردیدش رفته ولی واقعیت ندارد ابن بارش نعمت الهی توزندگی من بود چوم من تو اولین حرکت برای خرید که داشتم ازمنزل خارج میشم تو هر گودم این صحبت با خدایی خوددم بود خدایاد با شکلی که خودت میدونی تومکانی که بهنرین هست توشکل راحت آسون با شرایطم خلاصه ریش قیچی دست خودت هست برام‌ آسون راحت دل بخوا وبا قیمتی که به همسرم فشار میاد با پول کمی که توحساب من هست هم  شد تغیر چشم‌گیری را تو متزل من که  وادر شد کلی تعریف که جقدر زیبا  هستن وسایلی که خریدم چقدربا کیفت هست وچه هم اهنگی زیبای به زندگیم زدم  خوب من برام‌ این باراش نعمت الهی تواین بخش وافعا بود 

       آموزش که این‌زمان  رو دیدم‌ کلی اول ازخدای خودم تشکردارم که امسال این باراش الهی رو به زندگیم رقم زد  طوری مسبر این تغییررو برام جید که امروز که تصور این کاره رو دارم مرودمیکنم به خودم میگم خدا تو خواست به توثابت کنه زمانی اون بارش توزندگیت  واردکردمدکه اون پول که توتصورات تو ودیگران بودکه باید باشه تا بشه این همه خرید انجام بشه نه نیست میشه با کمترین به بیشترین  رسید چون خالقم برام این کاره رو توبهترین شرایط تو بهترین حال وتو بهترین مکان برای انجام دادم من چندین جا رفتم انکاراین چیدمان مسبر دریافت این باراش بود که به من به خودم‌من اون اثابت بشه که خوب نگاه کن بودن ن تواین مسیر کمک که دارای دیدگاه می‌نويسم اون یاداشت کنی گه خودت بودنی من برآت چکار کردم اگه کمی هم تردیدهایی برای دریافت توبخشهای دیگه اون به یقین کامل تبدیل کنی آره من و توبخش دریافت سلامتی با کمی شک بودن وبعًضی زمان‌هنوز اون شک ته ذهنم‌هست که خدا برام توبخش سلامتی کاری میکنه هی مینویسم تاکیددارم که حتمی هست 

      ولی تواین جند روز گذشته که ایده این کاره برلم آمد اون کمی شک رو داده کم رنک میشه آمروز با این دیدگاه اون به یقن رسودنم که خالق من برای باراش نعمت اول من تواین مسبر قرار داد برام حمایت خودش گذاشت که من آدم عجول رو به صبر تواین مسبر تشویق کرد 

      توبیخش لاغری بازم وزن کم‌ کردم  توبخش خودش ودر نعمت هم اون اول کم کم به من داد یی زمان  اون به شکل بارارش  به من‌ نشون  داد حالا داره به من میگه من که تواستم این همه کاره برآت  انجام بدم سلامتی جسمت که برام مثل آب خوردن هست نکران‌ نباش ادامه بده زمانی چشم  باز کنی می بینی  تو سلامتس کامل که اصلا تو تصورهم نبود هستی ولی یادت بمونه که من برات  چکارکنم 

      تو این جند  روز که دارم تور این مسیر نازه تو  بخش سلامتی وارد شدم درد بیشتری به پام‌ وارد شده حرکتم کند شده  ولی افکارم داره توبخش خوبش وارد میشه این درد اصلا برام‌ مهم‌ نیست این اولین مانع این مسیر برای دلسرکردن من هست که ادامه ندم ولی من متوجه شدم موانع زیادی رور رعد کردم تودبخش لاغری با رعد شدن کاره به پیش رفت توبخش خداشناسی هم‌کلی موانع سخت رودرعد کردم حتی با خود واقعی روبرو شدم با فبول خصوصیات که تو تصور اصلا نداشتم با شکستن قلک دورنم با بغل کردن ترسهای خودم زمانیکه داشتم این تمرین روانجام‌ میدم‌ تنم تولرزش بود دستهای موقع بغل کردن وترسهای خودم می لرزید  کلی مانع اون مسبر رو هم طی کردم که واین زمان. از بارش نعمت الهی تو زندگی حرف میزنم  این هم مانع این مسبر هست با کمک ازخدای خودم که به من داده میشه اون رو هم رعد کرده  وکسترش نعمت این بخش رو هم دریافت میکنم 

      هنوز برای من‌این‌تکرار فابل فبول هست به یی باره فقط نیست شاهد تکراراون درتعداد زیادخواهم‌بود به همین یی باراش راضی نخواهم‌بود که ازخدایی که کل جهان هستی رو به این آسونی آفرینش کرده یی بارش نعمت کم‌هست من انتظار ازخدای خودم افزایش پیدا کرده میدنم‌ این بارش نتیجه کاره یی ساله خودم‌هست که کل این زمان واقعا داشتم‌کاره میکردم‌

       نتیجه به این خوشکلی به این زیبای که هرصبج چشم بازم‌کنم اون باراش نعمت  رو نگاه کنم‌کلی حس قشنگ وتجربه عالی ازاین باراش رو بینم  حتی با نگاه گردن به آویزهای لوستر که تواسمان سقف  خونه برق میزنن رقص نور زیبای تو سقف خونه من رو شکل دادن کلی حال دلم عوض میشه به پردهای خونه نگاه میکنم کلی ابرهای توهم‌پبچیه رو حس میکنم به مبلها که خرید نگاه میکنم موجی از سخره ها که روش چمنی نرم کشیده شده با دست کشیدن به این مبلها حسم عالی میشه با نگا گردن به پابه چوبی این مبلها حس جنگل وزیبای اون درک‌ میکنم که خدا توو جنگلی این جوبها رو خلق  کرده با باراش نعمتش اون توخونه وارد شده  تو معدن شیش کل سنک بوده  گه  شیسه تبدیل شده وشدهلوستر با امروزی خدا اون تبدیل شد به لوستر که رقص تورش تو

       سقف  خونه من به من لذت بده

        به یاد دارم‌دتوطی ۷ ماه گذشته  برای تمرین سپاکزاریی که. وپوتودوره خدا  هرگز دیر نمیکند  بود برای هرنعمت ازخدای خودم تو ددفتر سپاسگزاری تشکر و سپاکزاریی همین نعمت روداشتم کلی افکار توبخش وجود معدنها این‌ نعمت که مجزن دارایی  خدا بود تشکر سپاس گزار بودم  گذشت کلی تمرین رو با حس عالی انجام دادم 

      هر روز توجه تو بخش نعمت وسپاسگزاری اون با حس خوب بود  وجال همون توجه شده باراش. نعمت و وارد زندگی من شده 

      پس این خدای برات پن تو بخش سلامتی  واسنقال مالی هم کم نخواهد گذاشت بی شک اون به من میده زمانی که توبخش رایگان هی می نوشتم من تواین مسبر پام خوب خواهد شد

       اون اطمینان از کجا تو. فلبم  ورذهنم‌بود خودش جای سوال داره خدا مسبر رو برام من چیده باراش به من داده خلاصه من تواین مسبر هیج کاره هستم خودس من آورد خودش من راهنمای کرد خودش به من نعمت داد حالا خودش به من ایده داد حالا دارم توایده خدا حرکت میکنم

       وخودش سلامتی که من اون از دست دادم به من بر گشت میده دیگه هیج شکی  ندارم درد میخواد تو اوج باشه بخش متفی میخواد دلسرم‌ کنه امکان نداره چون من خدا خودم رو دارم اون دربرابر خدای من که تو روح فلبم   وتو هر نفسم دارهم حسش میکنم‌اون اصلا موفق نخواهدبود چون من با نیروی عظیمی خودم رو دارم تو ارتباطات حس  میکنم من خودم  همراه ا با خدای خودم میبینم اون تازه توساعتها از. روز  اگه اون به شکل هر دقیقه باشه چقدرمعحزه عظیمی رو به زندگی من میزنه با همین زمان کم اون به شکل باراش حس میکنم 

      حتی تو این جنددروز افرای  که به منزل من آمدن  تو دید و تگاهش وضعیت شغلی همسر بسار  خوب بوده پشرفت  داشته که پا قادربه خرید  این وسایل شدیم نه  تووضعیت همسر تغییر ودرامد ایحادنشه تونگاه من تغییر اساسی ایجاد شده  که همه به من  داره نشون داده میشه که بفهم کاری که خالقم برام انجام داده میده خودم به درک وبرزگی اون پی میرم دیگران اون درک‌ رو ندارن جون اصلا این مسیر رو ندارن این آگاهی روکسب نکردن 

      در خودش هیچ تغییر رو ایحاد نکردن آنها همون تفکرات سابق رو  دنبال میکنن  هنوز همون  حرفاها که خودم‌من میزدم یی سالی  هست که  مسیر فکری رو از. دیگران جداکردم   مسبر  توجه رو تغییر دادم  افکار تو بخش مثبت هست حسم  رو توحالت خوبش نگه داشتم  شوراشتیاق رو  توحالت بالا نگه داشتم تمرین انجام دادن توانایی خودم‌ کار کردم اخبار وحرفهای مشکل داره رو نه شنیدم ونه بهش توجه کردن تا زمانی که امکان داشت نه دیدم ونه گفتم ونه تکرار  به دیگران کردم خلاصه  مجموعه کارهایی کردم داره نتبجه رو به من میده

      توبخش  سلامتی متا سفانه متوجه شدم‌کلی این‌کاره که توبخش سلامتی  انجام دادم به شکل کامل نبود ناقص بود  هی به دیگرا ت وتعداد کم‌هم بازم‌گفتم توجه بازم دادم به این‌دپمشکل که هنوز اون موفقیت ندارم پس متوجه شدم‌که کل مسیری که برای لاغری و شناخت خالقم‌ رو داشتم انجام دادم‌رتواین مسبر بازم  به شکل سلامتی انجام بدم همین‌ بارش نعمت الهی و توبخش سلامت  رو شاهد خواهم بود 

      خدا پشت وپنا هتون. یا حق. حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1403/01/08 10:32
      مدت عضویت: 470 روز
      امتیاز کاربر: 8365 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 472 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      بله استاد شما درست میگین  همه ما تجربه این رو داشتیم که قناعت رو نشانه انسان خوبی بودن به ما تلقین کردن که هر کسی به اون چیزی که داره قانع باشه خداوند از اون راضی و خداوند انسان زیاده خواه رو دوس نداره و در این زمینه توصیه های مختلفی بین ما انسان باب شده که همین که سقفی بالا سرته باید خداروشکر کنی ،همین که سلامتی و تنت سالم باید شکرگزار خدا باشی ، همین که اوضاع ت از این بدتر نیست همین که شبیه فلانی نیست باید خداتو شکر کنی و هزاران توصیه اینچنینی که با تکرار این توصیه این باور و نگرش در ما ایجاد میشد که باید حیا کنیم و خجالت بکشیم که چیزی که داریم رو نبینیم و بیشتر بخوایم . اینکه در هرحال شکرگزار و سپاسگزار خداوند بخاطر نعمت هاش باشیم نه تنها بد نیست بلکه بسیار هم پسندیده ست ولی نه اینکه این شکرگزاری باعث بشه که بگیم همین که دارم کافیه و بیشتر از این نمیخوام و اینکه همینی که دارم خداوند بهم لطف کرده و بهم داده میتونسته نده و ما اوضاع م از این بدتر باشه . بلکه این سپاسگزار خدا بودن باید به گونه ای باشه که بخاطر دریافت اون خواسته مون  از طرف خداوند خوشحال و شکرگزار باشیم و با خوشحالی و احساس خوب داشتن به خدا بفهمونیم که ما لیاقت دریافت نعمت بیشتر رو داریم و آماده دریافت نعمت ها ی بی کران تو هستیم اینکه فهمیدم که تو فقط میتونی منو به خواسته هام برسونی ، اینکه فهمیدم که چقدر منو دوس داری که همچین قدرتی بهم دادی که میتونم نعمت های مختلف ت رو به زیبایی تجربه کنم و بیشتر به وجود تو پی ببرم و بیشتر عاشقت بشم.این جمله چقدر قشنگه که پیمانه ورود نعمت ها به زندگی انسان ها به اندازه نگرش و عقایدشون در مورد خداونده  خدارو هرجوری ببینی به همون شکل در زندگیت تجربه ش میکنی اگه تصور کنیم که خداوند با قطره چکان نعمت میده گشایش و نعمت های الهی در زندگی ما به صورت جوی باریکه که بقول استاد اصلا زورش به مسائل و مشکلات زندگی ما نمیرسه و همیشه نیازمند هستیم و چشم مون به دست و کمک دیگران ولی اگه دیدگاه ما نسبت به خداوند رزاق بی نهایت باشه نعمت ها و گشایش های الهی مانند سیلاب وارد زندگی ما میشن و مشکلات و مسائل رو با خودشون میبرن و زندگی ما سراسر زیبایی و آرامش و شادی میشه به قول استاد به نم نم باران و باران شدید که باعث سیلاب میشه هردو باران گفته میشه ولی تاثیر نم نم باران با سیلاب فرق میکنه .باورمون نسبت گشایش های الهی  مانند خورشیدی باشه که به زندگی ما میتابه و همه جا و همه چیز رو روشن میکنه و به همه چیز جان و نور میبخشه و زندگی مون رو سراسر زیبایی میکنه . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم