رژیم لاغری گرفتن بیشترین اقدامی است که افراد چاق برای لاغر شدن انجام می دهند.
همه افراد چاق در زندگی برای یک بار هم که شده از رژیم لاغری برای کاهش وزن استفاده کرده اند و طعــم تلــخ آن را چشیده اند.
از آنجایی که خودم و همه افرادی که در این سالها عضو سایت تناسب فکری شده اند برای لاغر شدن از رژیم لاغری استفاده کرده اند و نتیجه دائمی نگرفته اند، در این مطلب آموزشی درباره رژیم لاغری و تاثیر آن در لاغر شدن توضیح داده می شود.
رژیم لاغری و تاثیر آن بر لاغری
اگر از هر انسانی در دنیا سوال کنید به نظر شما چطور باید لاغر شد؟ احتمالا جواب خواهد داد باید از برنامه رژیمی به همراه ورزش کردن استفاده کرد.
اهمیتی ندارد از یک فرد چاق یا لاغر این سوال را بپرسید، در هر صورت حتما پاسخ او شامل استفاده از رژیم غذایی و برنامه ورزشی خواهد بود.
دلیل اهمیت استفاده از برنامه رژیم لاغری به همراه برنامه ورزشی به دلیل تمرکز احتمالا صدها یا حتی هزاران ساله مردم دنیا بر این روش برای لاغر شدن بوده است.
البته از حق نگذریم به نظر منطقی هم می آید که فردی که چاق است برای لاغر شدن باید میزان خوراک خود را کاهش و همچنین میزان فعالیت خود را افزایش دهد تا بتواند به تناسب اندام دست پیدا کند.
این نگرش نشات گرفته از یک دیدگاه و باور قوی دیگری است که در ذهن بشر برای چاق شدن شکل گرفته است و آن ارتباط بین چاقی و خوردن غذاست.
از آنجا که در ذهن بیشتر انسانها مهمترین دلیل چاقی خوردن غذاست پس چندان هم غیرمنطقی نیست که بهترین روش لاغری در ذهن آنها استفاده از برنامه های رژیمی باشد.
چرا لاغر نمی شوم؟!
ریشه بسیاری از دلایلی که نمی توانیم لاغر شویم، نگرش و افکاری است که نسبت به کلمه رژیم لاغری داریم.
همه افرادی که اضافه وزن دارند و برای لاغر شدن از برنامه های رژیمی استفاده کرده اند اطمینان دارند که از این طریق نمی توان لاغر شدن اما نگرش و باوری که در سطح جهانی برای رهایی از چاقی وجود دارد سبب می شود که بارها برای لاغر شدن از رژیم های غذایی محتلف استفاده کنند.
قدم اول برای لاغر شدن پذیرش این موضوع است که با استفاده از رژیم لاغری نمی توان لاغر شد و تا ابد لاغر ماند.
نکته قابل توجه درباره پذیرش این موضوع این است که زمانی می توانید مطمئن شوید که به این نگرش باور دارید که هرگز برای لاغر شدن به فکر استفاده از رژیم لاغری نباشید.
مهمتر از آن باید به رفتار و عملکرد خود در زندگی روزمره توجه کنید و بررسی کنید که آیا برخورد شما با مواد غذایی و موضوع خوردن به صورت رفتارهای مرسوم در ٰرژیم های غذایی است یا خیر.
اگر از افراد چاق درباره توانایی خود در لاغر شدن سوال کنید اکثر آنها عقیده دارند توانایی لاغر شدن را دارند اما توانایی نگه داری از مقدار کاهش یافته را ندارند.
این اتفاق زمانی رخ می دهد که در ذهن ما فرمول (لاغری = رژیم لاغری) ثبت شده باشد. به این ترتیب ما تا زمانی که از برنامه های رژیمی استفاده می کنیم با هر ضرب و زوری قادر به مراقبت از لاغری خود خواهیم بود اما به محض خارج شدن از برنامه رژیمی به سرعت برق و باد مقدار کاهش یافته به حالت قبل برگشته و ما دوباره چاق می شویم.
بنابراین به شما دوست خوبم که به هر علتی دوست داری مقداری از وزن خود را کاهش دهید و شرایط جسم تازه ای برای خود خلق کنید و زندگی جدیدی را ادامه دهید توصیه می کنم از امروز به هیچ وجه به دنبال امتحان کردن رژیم های لاغری مختلف نباشید چون علاوه بر اینکه نتیجه ای برای شما به همراه نمی آورد بلکه باعث ناامیدی شما برای لاغر شدن می شود.
در این فایل آموزشی توضیحاتی درباره رژیم لاغری و نتایج مخرب آن که تجربیات سال های چاقی خودم و کار کردن با افراد چاق بسیاری بوده است را به اطلاع شما می رسانم.
نوشته تاثیرگذار نگار عزیز در بخش نظرات
شناسایی باورهای مخفی چاقی و اصلاح آنها 😍
کلمه وحشتناک و محدود کننده (رژیم لاغری) احساس اسارت و دردو رنج به همراه دارد.
در تمام سالهایی که از رژیم لاغری برای کاهش وزن استفاده می کردم این باور غلط در ذهنم به وجود آمد که تنها راه لاغر شدن رژیم گرفتن است.
اگر قرار باشه با این باور در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنم از اضافه های وزنم کم نمیشه چون طبق فرمول ذهنی (دستورالعمل صادر شده جهت کاهش وزن هست و ذهن سعی می کنه منو هدایت کنه که باز رژیم لاغری بگیرم و دلیلش همینه که سناریو میچینه و به شکلهای مختلف منو با پیشنهادهای رژیمی مختلف روبرو میکنه !…🤔)
جهت اطلاع دوستان!… هر بار که رژیم لاغری گرفتیم ما تصمیم داشتیم خودمون رو محدود کنیم ولی جنگی در ذهن داشتیم که بخورم حالا از فردا! چرا نخورم؟ کمتر بخورم؟! جایگزین کنم!
این جنگ و جدال باعث می شد بالاخره ذهن پیروز بشه و ما شکست بخوریم و هر بار بیشتر نا امید شدیم و به طوریکه در تصمیم گیری سست شدیم و به خود ثابت کردیم ما ضعیف هستیم و انسانی که دائما در تصمیمش شکست بخوره به خودش و شخصیت و توانمندی و قدرتش ضربه محکمی می زنه تا جایی که اراده برای شروعی و تغییری جدید نداره.
بنابراین رژیم لاغری و روش های لاغر شدن خیلی بیشتر از آنچه فکر کنیم برای ما هشدار دهنده و مضر و خطرناکه و حصاریست که من قدرتمند را می بلعد
به لطف خداوند من به این باور رسیدم که تنها راه ماندگار لاغری استفاده از روش لاغری با ذهن است🌟
وقتی فشار رژیم لاغری از روی ذهن برداشته بشه به طور ناخودآگاه با لذت غذا می خوریم و حرص و ولع و ترس ما نسبت به خوردن کمتر میشه بنابراین تمایل به مصرف غذا در ما به اندازه نیاز بدنمون میشه و این عالیه 😍 و به خاطر احساس آزادی و شادی است که درما به خاطر بینش و نگرش درستمون ایجاد شده است .
چاقی ما به خاطر خوردن غذا نیست بلکه به خاطر عادت و رفتار غذایی اشتباهمون است .
باور ترس از خوردن باید متزلزل شود و ریشه هایش قطع کردد.
در طی سالها به اشتباه ذهن ما آموزش دیده است که غذاها چاق می کنند به ما گفتند نخور و یاچی بخور و چی نخور تمام محرومیت غذایی در رژیم ها برای سلامتی و کاهش وزن در ذهن ما ترس از مواد غذایی به وجود آورده است به طوریکه شیرینیجات و سرخ کردنی را جز غذاهایی می دانیم که قدرت چاق کنندگی دارند.
ولی تمام مواد غذایی نعمت خدا هستند و برای نیاز بدن ما و لذت بردن خلق شده اند و این ما هستیم که قدرت خودمون رو به غذاها داده ایم اگر اینطور بود بسیار افراد متناسبی دیده ایم که هر طور و هر مقدار بخواهند می خورند پس تفاوت در نگرش و فرمول ذهنی فرد چاق با متناسب هست. حالا که متوجه شدیم این باور ریشه عمیق در ما داره با آگاهی و مرحله ای ریشه هاشو قطع می کنیم.
🌸اولین قدم اینه که با ترس غذا نخوریم این یک گام مهم و اساسیه (از غذا نترس قدرت تویی)
🌸دومین قدم اینه که موفقیت و شکستهامون رو در طول روز از بابت به موقع و به اندازه خوردن ثبت کنیم تا پرخوری هامون و آشغالخوریهامون را بتوانیم شناسایی کنیم .
شناسایی پیغام سیری ذهن
افراد چاق این پیغام را دریافت نمی کنند مگر بعداز فشار و درد در ناحیه شکم
پیغام بدن از دو طریق شکل می گیره
احساس درونی مثل ناراحتی و شادی و دلتنگی که اگر ادامه دار بشه در بدن واکنش می ده مثل گریه کردن و دیگری از طریق عصبها وقتی دستمون با چاقو میبره درد را تجربه می کنیم.
احساس گرسنگی اگر ادامه دار بشه و غذا نخوریم تبدیل به واکنشهایی در بدن میشه مثل صدای غار و قور شکم یا مورمورشدن بدن یا لرزش بدن و ضعف و سستی
حالا اگر نقطه سیری درک و احساس نشه تبدیل میشه به تهوع و شکم درد و ناراحتی بعد از اون
🌟گرسنگی و سیری نباید از عوامل بیرونی پاسخ داده بشه بلکه با احساس درونی باید درک بشه..
برای درک احساس گرسنگی و نقطه سیری باید توجه به احساسمون داشته باشیم و تمرکز و توجه کنیم تا به صورت اتوماتیک ذهنمون یاد بگیره و دستور به مغز صادر کنه که به طور ناخودآگاه دست از غذا بکشیم
(((همین یکدونه تمرین تمام صدگامه))))👌👌👌
بنابراین حداقل یک هفته این تمرین را انجام می دهیم با اولین حس گرسنگی غذا نمی خوریم بلکه اجازه می دهیم این حس تبدیل به واکنش بدنی بشه و این حس بسیار بسیار بسیار لذت بخشه 😇 برای فردی که تا به حال این حس را تجربه نکرده و همیشه از روی عادت غذاخورده.
برای درک نقطه سیری به اندازه ای غذا مصرف می کنیم که واکنش بدنی قطع بشه و توجه به این احساس هم بسیار لذت بخشه و تکرار و تمرین می خواهد …به نظرم یک ماه با عشق این تمرین انجام بشه خیلی از مسیر رفتیم 😊
حالا ممکنه منفی باف بگه تو که رژیمی و کم خوردی و زیاد خوردی و شب شد و غذا ماند و زشته ها و ما را بندازه تو وسواس که نکنه زیاد شد و چی شد اصلا بهش توجه نکنیم چون تمام تغییرات رفتاری و عملکرد ما به طور ناخودآگاه صورت گرفته و این پیام خوش آشنایی است با خود. به به 😇
باید برای این تغییر ناخودآگاه الگو غذایی و احساس خوب روحی و عملکرد ذهن سپاسگزار باشیم و به بدن هوشمندمون احترام بگذاریم صلح و آشتی بعد از مدتها چقدر بدنمون سخاوتمنده و زود می پذیره بنابراین از خوردن هر چقدر که حسمون میگه لذت میبریم.
فکر کردن به خوردن هم یا چقدر خوردن چاق کننده است و اصلا حجمش مهم نیست پس باید بر این ترس غلبه کنیم 💪🏻💪🏻
فکر کردن به مسیر آسون لاغری و احساس خوب و رهایی و آزادیمون باعث تغییر بینش ما میشه که در نهایت در جسم خودشو نشون میده خدایا شکرت.
من یه خودم قول می دهم که به مدت یک هفته این احساس گرسنگی و سیری گمشده را پیدا کنم و حس کنم و لمس کنم و تجربه کنم.
پارسال این تجربه را تا مدتها داشتم البته یه وقتی هم پرخوری می کردم اما یاد حرف استاد می افتادم میگفتم دوباره تصمیم میگیرم و حالمو خوب می کردم خیلی بهم نتیجه داد ولی این بار بهتر درک کردم صحبتهایی شنیدم که انگار بار اول بود .
یک نتیجه کلی گرفتم وقتی می خواهیم عوامل بیرونی رو تغییر دهیم انگار از چند طرف داره به ما حمله میشه و در قفس می افتیم و محدود می شیم ولی وقتی از درون و افکار تغییرات ایجاد می شه حس می کنم قدرت منم فقط من در مرکزیت و دستورات من اعمال میشه و من مسلطم بر شرایط چقدر فوق العاده🦋
و با خود زمزمه می کنم تنها قدرتی که تکان می دهد وهرگز تکان نمی خورد قدرت خداست و من جزئی از او هستم .👸🏻
- من امروز توانستم لقمه اضافه دخترم را بندازم سطل زباله 😊
- من امروز توانستم وقتی دختر۴ساله ام گفت سیر شده ام به گفته اش احترام بگذارم و اصرار نکنم😊
- من امروز توانستم بر حسب ساعت غذا نخورم😊
- من امروز توانستم یکبار از خو بپرسم واقعا گرسنه ای؟
- من امروز توانستم به وقت چک کردن بدنم در آینه خودم را بغل کنم واز فکر رها شوم😊
- من امروز توانستم قبل از درد شکم دست از غذا بکشم 😊
- من امروز توانستم به وقت گرسنگی میوه مصرف کنم😊
- من امروز توانستم بدون تفاوت قایل شدن بین خوراکی ها صبحانه کره عسل مصرف کنم .
وااای خدای من حالم خیلی خوبه مسیر مستقیم و هموار و پرنعمت اصلا تو فکر چاقی لاغری نیستم حالم خوبه شادم😇
ممنون استاد جان حتما با این اموزشها روزهای عالیتری را خواهم دید …
همه چیز آرومه من چقدر خوشحالم
خدایا عاشقتم ❤️دیوونتم خودت میدونی بزن قدش🙌❤️❤️❤️
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.04 از 164 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
من بار ها رژیم گرفتم بار ها ورزش کردم و بار ها ۱۶ کیلو و ۱۸ کیلو ۲۰ کیلو ۵ کیلو و …. تونستم با رژیم و ورزش کم کنم . از رژیم کالری شمار کتوژنیک و خام گیاه خواری و اینا خواستم و استفاده کردم ولی واقعا هرگز تاثیرش ماندگار نبود که اگر بود من اینجا نبودم به محض رها کردن رژیم از یک لقمه شروع میشد و الی اخر تمام وزنی که کم کرده بودم بر میگشت .
خب اولین بار دوم دبیرستان فهمیدم که با رژیم و ورزش میشه لاغر شد از همونجا من به این نتیجه رسیدم که نون چاق کننده است باید کم باشه و من باید کم بخورم و زیاد تحرک داشته باشم تا لاغر بمونم . خب یه جایی ادم خسته میشه مسیر هم که سخته و خلاصه هرگز نشد تا ابد رژیم بگیرم .
هر وقت رژیم رو ول میکردم شاد تر بودم میگفتم وای قبلش رژیم بودم از این شیرینی از این حلوا از این غذا برنج و نون و سرخ کردنی و اینا نتونستم بخورم حالا که رژیم نیستم محدودیتی نیست پس میخورم و بقیه اش رو هم همه میدونن….
خود کلمه رژیم برای من تداعی کننده ی محدودیت گرسنگی ،محرومیت، عذاب ،کنترل کردن خود ، سرکوب کردن احساس گرسنگی هست .
نشانه ی توجه نکردن به خودم و احساساتم هست .
رها کردن رژیم برای من تداعی کننده ی ترس از چاقی عذاب وجدان و احساس گناه برای لقمه هایی که میخورم و واقعا اسارت هست .
رژیم ها باعث شدن من از مواد عذایی بترسم حس بدی به خودم و عملکردم داشته باشه و هر بار شکست بعد از موفیقت برای من مثل مرگ بود مثل احساس بی عرضگی و ناتوانی در برابر چاقی بود . هر بار حس کردم که حتما مشکلی دارم یه چیزیم هست یا این جمله که چاقی مادر همه ی بیماری هاست چقدر ترسناک بود . میخواستم درستش کنم اما نشد .
توی لاغری با ذهن هیچ محدودیتی وجود نداره و به ما میگه مواد غذایی گناهی ندارن ما بهشون برچسب زدیم ما بهشون قدرت و مجوز دادیم که داخل بدنمون چطور عمل کنند. من باید معتقد باشم که غذاها بی گناهن .واقعا هم منطقی فکر کنیم همینطوره چقدر زیادن نمونه ی انسان های بسیار متناسب از همه ی خوراکی ها میخورن و بیشتر هم میخورن اما لاغرن و اگر این قوانین که نان و فلان و … چاق کننده ان اگر صادق هست چرا روی اینها اثری نداره دو تا احتمال داره یا اینکه درسته یا اینکه نادرسته و میبینیم که توی بعضی ها چاق کننده و در بعضی هیچ اثری نداره . وقتی عمیق تر روی افراد مطالعه میشه متوجه میشیم که ذهنیت اونها به اون ماده ی غذایی و برچسب هایی که بهش زدن باعث چاقی شده و اون فرد متناسب هیچ برچسبی به اون ماده ی غذایی نزده .
لاغری با ذهن خوبیش اینه که ریشه ای درمان میکنه و موضوع رو حل میکنه . این که از هرچیزی میتونی مصرف کنی بدن و ذهن ما رو از اون حالت تدافعی رژیم و قحطی و ولع که فک میکنه باید برای بقای خودش بجنگه در میاره . اونو آزاد میذاره خبری از ولع نیست خبری از پرخوری نیست چون میدونه مواد غذایی همیشه در دسترس هست و هر بار گرسنه بشه میتونه ازشون به قدر نیازش بخوره .
برای درمان ترس هامون از مواد غذایی به نظرم این کار ها مفید هستن :
۱_ اولا تمام صفحات پیج هایی رو که در این مورد اطلاعات میدن رو بلاک کنیم چون اطلاعات نادرست میدن و روی همه ی انسان ها مواد غذایی یک تاثیر مشابه نمیذارن
۲_ مدام به خودمون یاد آوری کنیم هر بار که ذهنا ترسیدیم بگیم که غذاها بی گناهن قدرت رو من به غذاها دادم و خودم گرفتم ازشون
۳_ بگیم که مواد غذایی توی بدن من یا مصرف میشن یا اینکه دفع میشن فقط همین دو حالت
۴_ بگردیم دنبال دلایل و اشخاصی که این قانون رو نقض میکنند مثلا ببین فلانی دوبرابر من از این غذا ها میخوره اما همچنان متناسبه پس نشون میده که ذهنیتش اینه و همین نتیجه رو میگیره پس اون صفحات و اون پیام هایی که به من داده شده چرت هست و خیلی سطحی هستن .
این ایده ی پیام سیری و گرسنگی خیلی چالش خوبیه و من با خودم عهد میبندم که اجراش کنم یعنی تا شکمم غار و غور نکرده یا نشانه ای واقعی بدنی برای گرسنگی ندیدم اقدام نکنم
برای سیری هم تا زمان سیری میخورم و به محض سیری بلند میشم از سر سفره
و اروم اروم من این حس ها رو خواهم شناخت و میتونم باهاشون هماهنگ بشم
به خودم این اطمینان رو میدم که هر وقت گرسنه بشم با خیال راحت و لذت تا زمان سیری میتونم غذا بخورم و همین اطمینان تمام ولع من رو درمان کرده .
درباره ی روش های لاغری که من خدای روش لاغری ام اینقدر من کاهش و افزایش وزن داشتم از انواع روش های عجیب غریب استفاده کردم که واقعا خسته شده بودم .
رژیم کالری شمار رژیم کتوژنیک- رژیم خام گیاه خواری_ رژیم های اختراعی خودم _ و هزاران روش وحشتناک که وقتی بهشون فک میکنم حالم بد میشه واقعا هرگز به سراغ رژیم نخواهم رفت
چون هیچ تاثیری ندیدم ازش که ماندگار باشه با فشار و زور استرس و محرومیت و حسرت مگه میشه سالم لاغر شد اگر هم وزن بیاد پایین پشتش یک روحیه ی داغون و له و لورده هست با کلی ترس ( ترس از چاقی ، از غذاها، از قحطی )
از همون اول که رژیم رو رها میکردم من باور داشتم که هنوز هم چاقم هنوزم باید وزن کم کنم جدید جدی ۶۵ کیلو بودم بازم همین باور من بود چون من رژیم گرفته بودم با باور هام که کاری نداشتم نگرش من به خودم غذا ها و ... تغییری نکرده بود.
اصلا و به هیچ عنوان رفتار های من تو رژیم و بعد رژیم زمین تا آسمان فرق داشت به محض تموم شدن رژیم میگفتم از این بخورم که قبلا نخوردم و از اون بخورم بیشتر برنج بردارم رژیم ندارم که از یه طرف ترس و اضطراب چاق شدن دوباره عذاب وجدان احساس گناه وای عجب شلم شوربایی بود .
حین رژیم حسرت میخوردم که مث بقیه بتونم از هرچی دلم میخواد بخورم ذهنم میگفت بخور اینقد بخور که بترکی ولی رفتارم مقاومت بود هی خودمو غیرتی میکردم این چه وضعیه یا امید میدادم من میتونم جلوی خودمو بگیرم کاری نداره .
از احساسم موقع رژیم نگم مشغولیت ذهنی به غذا مداوم داشتم حسرت ولع _ ترس عذاب قحطی زجر و ….جالبه تمام این حس ها روزانه پنج بار و گاهی بین این پنج بار همراه من بود سه بار برای وعده های اصلی دوبارم میان وعده موقع خواب بعد از بیدار شدن و کلا هر زمان همراهم بودن . 😊
نتایج هم که معلومه اگر خوب بودن الان با ۹۵ کیلو اینجا نبودم این اواخر من رژیم میگرفتم یک هفته ده روز بعدش خود به خود انگیزه خودمو از دست میدادم و دوباره برمیگشتم به روال قبل اصلا نمیدونم چرا به پوچی رسیده بودم تو رژیم اصلا انگار انگیزه ی ادامه دادنم رو از دست داده بودم
جالبه تو روش ذهنی احساسم لذت هست و شاید تا قبل از دیدن این ویدیو کمی تردید داشتم اما بعد از این مطمئن تر شدم وقتی خاطرات قبلم رو مرور میکنم میفهمم چقدر مسیرم درسته این دفعه من هر صبح که بیدار میشم با ذوق فقط میخوام ببینم گام بعدی چیه و همینطور الی اخر
یه بزرگی میگفتن شما مسیر درست رو همیشه از حسی که بهش دارین تشخیص بدین مسیر درست همیشه لذت بخش و شادی بخشه مثل همین لاغری با ذهن
با تشکر فراوان از استاد عزیزم برای راه اندازی این مجموعه فوق العاده است و هر روز بهتر از دیروز