رژیم لاغری گرفتن بیشترین اقدامی است که افراد چاق برای لاغر شدن انجام می دهند.
همه افراد چاق در زندگی برای یک بار هم که شده از رژیم لاغری برای کاهش وزن استفاده کرده اند و طعــم تلــخ آن را چشیده اند.
از آنجایی که خودم و همه افرادی که در این سالها عضو سایت تناسب فکری شده اند برای لاغر شدن از رژیم لاغری استفاده کرده اند و نتیجه دائمی نگرفته اند، در این مطلب آموزشی درباره رژیم لاغری و تاثیر آن در لاغر شدن توضیح داده می شود.
رژیم لاغری و تاثیر آن بر لاغری
اگر از هر انسانی در دنیا سوال کنید به نظر شما چطور باید لاغر شد؟ احتمالا جواب خواهد داد باید از برنامه رژیمی به همراه ورزش کردن استفاده کرد.
اهمیتی ندارد از یک فرد چاق یا لاغر این سوال را بپرسید، در هر صورت حتما پاسخ او شامل استفاده از رژیم غذایی و برنامه ورزشی خواهد بود.
دلیل اهمیت استفاده از برنامه رژیم لاغری به همراه برنامه ورزشی به دلیل تمرکز احتمالا صدها یا حتی هزاران ساله مردم دنیا بر این روش برای لاغر شدن بوده است.
البته از حق نگذریم به نظر منطقی هم می آید که فردی که چاق است برای لاغر شدن باید میزان خوراک خود را کاهش و همچنین میزان فعالیت خود را افزایش دهد تا بتواند به تناسب اندام دست پیدا کند.
این نگرش نشات گرفته از یک دیدگاه و باور قوی دیگری است که در ذهن بشر برای چاق شدن شکل گرفته است و آن ارتباط بین چاقی و خوردن غذاست.
از آنجا که در ذهن بیشتر انسانها مهمترین دلیل چاقی خوردن غذاست پس چندان هم غیرمنطقی نیست که بهترین روش لاغری در ذهن آنها استفاده از برنامه های رژیمی باشد.
چرا لاغر نمی شوم؟!
ریشه بسیاری از دلایلی که نمی توانیم لاغر شویم، نگرش و افکاری است که نسبت به کلمه رژیم لاغری داریم.
همه افرادی که اضافه وزن دارند و برای لاغر شدن از برنامه های رژیمی استفاده کرده اند اطمینان دارند که از این طریق نمی توان لاغر شدن اما نگرش و باوری که در سطح جهانی برای رهایی از چاقی وجود دارد سبب می شود که بارها برای لاغر شدن از رژیم های غذایی محتلف استفاده کنند.
قدم اول برای لاغر شدن پذیرش این موضوع است که با استفاده از رژیم لاغری نمی توان لاغر شد و تا ابد لاغر ماند.
نکته قابل توجه درباره پذیرش این موضوع این است که زمانی می توانید مطمئن شوید که به این نگرش باور دارید که هرگز برای لاغر شدن به فکر استفاده از رژیم لاغری نباشید.
مهمتر از آن باید به رفتار و عملکرد خود در زندگی روزمره توجه کنید و بررسی کنید که آیا برخورد شما با مواد غذایی و موضوع خوردن به صورت رفتارهای مرسوم در ٰرژیم های غذایی است یا خیر.
اگر از افراد چاق درباره توانایی خود در لاغر شدن سوال کنید اکثر آنها عقیده دارند توانایی لاغر شدن را دارند اما توانایی نگه داری از مقدار کاهش یافته را ندارند.
این اتفاق زمانی رخ می دهد که در ذهن ما فرمول (لاغری = رژیم لاغری) ثبت شده باشد. به این ترتیب ما تا زمانی که از برنامه های رژیمی استفاده می کنیم با هر ضرب و زوری قادر به مراقبت از لاغری خود خواهیم بود اما به محض خارج شدن از برنامه رژیمی به سرعت برق و باد مقدار کاهش یافته به حالت قبل برگشته و ما دوباره چاق می شویم.
بنابراین به شما دوست خوبم که به هر علتی دوست داری مقداری از وزن خود را کاهش دهید و شرایط جسم تازه ای برای خود خلق کنید و زندگی جدیدی را ادامه دهید توصیه می کنم از امروز به هیچ وجه به دنبال امتحان کردن رژیم های لاغری مختلف نباشید چون علاوه بر اینکه نتیجه ای برای شما به همراه نمی آورد بلکه باعث ناامیدی شما برای لاغر شدن می شود.
در این فایل آموزشی توضیحاتی درباره رژیم لاغری و نتایج مخرب آن که تجربیات سال های چاقی خودم و کار کردن با افراد چاق بسیاری بوده است را به اطلاع شما می رسانم.
نوشته تاثیرگذار نگار عزیز در بخش نظرات
شناسایی باورهای مخفی چاقی و اصلاح آنها 😍
کلمه وحشتناک و محدود کننده (رژیم لاغری) احساس اسارت و دردو رنج به همراه دارد.
در تمام سالهایی که از رژیم لاغری برای کاهش وزن استفاده می کردم این باور غلط در ذهنم به وجود آمد که تنها راه لاغر شدن رژیم گرفتن است.
اگر قرار باشه با این باور در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنم از اضافه های وزنم کم نمیشه چون طبق فرمول ذهنی (دستورالعمل صادر شده جهت کاهش وزن هست و ذهن سعی می کنه منو هدایت کنه که باز رژیم لاغری بگیرم و دلیلش همینه که سناریو میچینه و به شکلهای مختلف منو با پیشنهادهای رژیمی مختلف روبرو میکنه !…🤔)
جهت اطلاع دوستان!… هر بار که رژیم لاغری گرفتیم ما تصمیم داشتیم خودمون رو محدود کنیم ولی جنگی در ذهن داشتیم که بخورم حالا از فردا! چرا نخورم؟ کمتر بخورم؟! جایگزین کنم!
این جنگ و جدال باعث می شد بالاخره ذهن پیروز بشه و ما شکست بخوریم و هر بار بیشتر نا امید شدیم و به طوریکه در تصمیم گیری سست شدیم و به خود ثابت کردیم ما ضعیف هستیم و انسانی که دائما در تصمیمش شکست بخوره به خودش و شخصیت و توانمندی و قدرتش ضربه محکمی می زنه تا جایی که اراده برای شروعی و تغییری جدید نداره.
بنابراین رژیم لاغری و روش های لاغر شدن خیلی بیشتر از آنچه فکر کنیم برای ما هشدار دهنده و مضر و خطرناکه و حصاریست که من قدرتمند را می بلعد
به لطف خداوند من به این باور رسیدم که تنها راه ماندگار لاغری استفاده از روش لاغری با ذهن است🌟
وقتی فشار رژیم لاغری از روی ذهن برداشته بشه به طور ناخودآگاه با لذت غذا می خوریم و حرص و ولع و ترس ما نسبت به خوردن کمتر میشه بنابراین تمایل به مصرف غذا در ما به اندازه نیاز بدنمون میشه و این عالیه 😍 و به خاطر احساس آزادی و شادی است که درما به خاطر بینش و نگرش درستمون ایجاد شده است .
چاقی ما به خاطر خوردن غذا نیست بلکه به خاطر عادت و رفتار غذایی اشتباهمون است .
باور ترس از خوردن باید متزلزل شود و ریشه هایش قطع کردد.
در طی سالها به اشتباه ذهن ما آموزش دیده است که غذاها چاق می کنند به ما گفتند نخور و یاچی بخور و چی نخور تمام محرومیت غذایی در رژیم ها برای سلامتی و کاهش وزن در ذهن ما ترس از مواد غذایی به وجود آورده است به طوریکه شیرینیجات و سرخ کردنی را جز غذاهایی می دانیم که قدرت چاق کنندگی دارند.
ولی تمام مواد غذایی نعمت خدا هستند و برای نیاز بدن ما و لذت بردن خلق شده اند و این ما هستیم که قدرت خودمون رو به غذاها داده ایم اگر اینطور بود بسیار افراد متناسبی دیده ایم که هر طور و هر مقدار بخواهند می خورند پس تفاوت در نگرش و فرمول ذهنی فرد چاق با متناسب هست. حالا که متوجه شدیم این باور ریشه عمیق در ما داره با آگاهی و مرحله ای ریشه هاشو قطع می کنیم.
🌸اولین قدم اینه که با ترس غذا نخوریم این یک گام مهم و اساسیه (از غذا نترس قدرت تویی)
🌸دومین قدم اینه که موفقیت و شکستهامون رو در طول روز از بابت به موقع و به اندازه خوردن ثبت کنیم تا پرخوری هامون و آشغالخوریهامون را بتوانیم شناسایی کنیم .
شناسایی پیغام سیری ذهن
افراد چاق این پیغام را دریافت نمی کنند مگر بعداز فشار و درد در ناحیه شکم
پیغام بدن از دو طریق شکل می گیره
احساس درونی مثل ناراحتی و شادی و دلتنگی که اگر ادامه دار بشه در بدن واکنش می ده مثل گریه کردن و دیگری از طریق عصبها وقتی دستمون با چاقو میبره درد را تجربه می کنیم.
احساس گرسنگی اگر ادامه دار بشه و غذا نخوریم تبدیل به واکنشهایی در بدن میشه مثل صدای غار و قور شکم یا مورمورشدن بدن یا لرزش بدن و ضعف و سستی
حالا اگر نقطه سیری درک و احساس نشه تبدیل میشه به تهوع و شکم درد و ناراحتی بعد از اون
🌟گرسنگی و سیری نباید از عوامل بیرونی پاسخ داده بشه بلکه با احساس درونی باید درک بشه..
برای درک احساس گرسنگی و نقطه سیری باید توجه به احساسمون داشته باشیم و تمرکز و توجه کنیم تا به صورت اتوماتیک ذهنمون یاد بگیره و دستور به مغز صادر کنه که به طور ناخودآگاه دست از غذا بکشیم
(((همین یکدونه تمرین تمام صدگامه))))👌👌👌
بنابراین حداقل یک هفته این تمرین را انجام می دهیم با اولین حس گرسنگی غذا نمی خوریم بلکه اجازه می دهیم این حس تبدیل به واکنش بدنی بشه و این حس بسیار بسیار بسیار لذت بخشه 😇 برای فردی که تا به حال این حس را تجربه نکرده و همیشه از روی عادت غذاخورده.
برای درک نقطه سیری به اندازه ای غذا مصرف می کنیم که واکنش بدنی قطع بشه و توجه به این احساس هم بسیار لذت بخشه و تکرار و تمرین می خواهد …به نظرم یک ماه با عشق این تمرین انجام بشه خیلی از مسیر رفتیم 😊
حالا ممکنه منفی باف بگه تو که رژیمی و کم خوردی و زیاد خوردی و شب شد و غذا ماند و زشته ها و ما را بندازه تو وسواس که نکنه زیاد شد و چی شد اصلا بهش توجه نکنیم چون تمام تغییرات رفتاری و عملکرد ما به طور ناخودآگاه صورت گرفته و این پیام خوش آشنایی است با خود. به به 😇
باید برای این تغییر ناخودآگاه الگو غذایی و احساس خوب روحی و عملکرد ذهن سپاسگزار باشیم و به بدن هوشمندمون احترام بگذاریم صلح و آشتی بعد از مدتها چقدر بدنمون سخاوتمنده و زود می پذیره بنابراین از خوردن هر چقدر که حسمون میگه لذت میبریم.
فکر کردن به خوردن هم یا چقدر خوردن چاق کننده است و اصلا حجمش مهم نیست پس باید بر این ترس غلبه کنیم 💪🏻💪🏻
فکر کردن به مسیر آسون لاغری و احساس خوب و رهایی و آزادیمون باعث تغییر بینش ما میشه که در نهایت در جسم خودشو نشون میده خدایا شکرت.
من یه خودم قول می دهم که به مدت یک هفته این احساس گرسنگی و سیری گمشده را پیدا کنم و حس کنم و لمس کنم و تجربه کنم.
پارسال این تجربه را تا مدتها داشتم البته یه وقتی هم پرخوری می کردم اما یاد حرف استاد می افتادم میگفتم دوباره تصمیم میگیرم و حالمو خوب می کردم خیلی بهم نتیجه داد ولی این بار بهتر درک کردم صحبتهایی شنیدم که انگار بار اول بود .
یک نتیجه کلی گرفتم وقتی می خواهیم عوامل بیرونی رو تغییر دهیم انگار از چند طرف داره به ما حمله میشه و در قفس می افتیم و محدود می شیم ولی وقتی از درون و افکار تغییرات ایجاد می شه حس می کنم قدرت منم فقط من در مرکزیت و دستورات من اعمال میشه و من مسلطم بر شرایط چقدر فوق العاده🦋
و با خود زمزمه می کنم تنها قدرتی که تکان می دهد وهرگز تکان نمی خورد قدرت خداست و من جزئی از او هستم .👸🏻
- من امروز توانستم لقمه اضافه دخترم را بندازم سطل زباله 😊
- من امروز توانستم وقتی دختر۴ساله ام گفت سیر شده ام به گفته اش احترام بگذارم و اصرار نکنم😊
- من امروز توانستم بر حسب ساعت غذا نخورم😊
- من امروز توانستم یکبار از خو بپرسم واقعا گرسنه ای؟
- من امروز توانستم به وقت چک کردن بدنم در آینه خودم را بغل کنم واز فکر رها شوم😊
- من امروز توانستم قبل از درد شکم دست از غذا بکشم 😊
- من امروز توانستم به وقت گرسنگی میوه مصرف کنم😊
- من امروز توانستم بدون تفاوت قایل شدن بین خوراکی ها صبحانه کره عسل مصرف کنم .
وااای خدای من حالم خیلی خوبه مسیر مستقیم و هموار و پرنعمت اصلا تو فکر چاقی لاغری نیستم حالم خوبه شادم😇
ممنون استاد جان حتما با این اموزشها روزهای عالیتری را خواهم دید …
همه چیز آرومه من چقدر خوشحالم
خدایا عاشقتم ❤️دیوونتم خودت میدونی بزن قدش🙌❤️❤️❤️
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.04 از 164 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد مهربان و دلسوز و دوستان متناسب 🥰.
با رژیم گرفتن نمیشه لاغر شد چون الان دیگه میتونم براش دلایل قانع کننده ای بیارم که این همه سال یکبار هم نتونستم با ذهن خودم ارتباط برقرار کنم و الان داره خود به خود در افکارم تاثیر خوب میذاره که وقتی تو میتونی ذهن خودتو کنترل کنی تا جسمت لاغر بشه وقتی اینقدر خوب داری آگاه میشی نسبت به درونت و ذهن ناخودآگاه خودت دلیلی نمیبینی حتی به رژیم غذایی هم فکر کنی چه برسه انجامش بدی و من از این بابت خیلی خوشحالم چون با اینکه هنوز تغییری در جسمم ندیدم اما افکارم عوض شده ولع خوردنم عوض شده همین دیشب مهمونی بودیم من هر زمان تو جمع شلوغ بودم اگه غذای شام برنج بود چنان استرسی میگرفتم که ای وای الان چاق تر میشم چه کنم و از این داستانها دیشب موقع اینکه همسرم خواست برام برنج بریزه داخل بشقاب دوتا کفگیر کوچیک ریخت گفت یعنی سیر میشی همون اولش گفتم خیلی گرسنه هستم اما همینم زیاده تا آخرم بخورم باید بعد از معده سنگین دور خودم بپیچم با اینکه نسبت به این همه سال شاید نصف بشقاب هم به نظر نمیومد اما در دید من انگار خیلی بود بخاطر همین با آروم خوردن و بدون استرس همونو خوردم ولی چون تصورش رو داشتم معدم سنگین شد و بهم یه علامت داد که آفرین حتی نصف بشقاب هم دیگه برای تو زیاده تو داری تغییر میکنی اونم بدون اینکه به خودت محدودیت بدی اما نوشابه داخل سفره بود همه یکی دوتا لیوان خوردن اما من خیلی قاطع گفتم نمیخوام هرچی هم اصرار کردن نخوردم چون واقعا دلم نخواست نه به چاق تر شدن فکر کردم نه به پوکی استخوان و عوارض دیگه ای فقط میل نداشتم چون همون نصف بشقاب هم از نظر خودم زیاد بود و با اینکه غذامو آهسته هم خوردم ولی سنگین شدم اما به مرحله به قول استاد خفگی نرسیدم فقط کمی بیشتر سیر شدم به همین دلیل خیلی قاطع میگم که از رژیم لاغری کاری ساخته نیست من خودم شخصی هستم که از 14 سالگی هرررررررر نوع رژیم شناختم تست کردم و اگه حتی یکی از رژیم های من بعد از اتمام برنامه رژیمی یک سال تموم منو لاغر مناسبت نگه داشته بود من اینو قبول میکردم که از رژیم کاری برمیاد برای جسمم ولی حتی به 6 ماه هم نرسید بعد از رژیم ها یک کیلو اضافه نکرده باشم پس مطمئنم همه کسانی که با این سایت آشنا شدن چه رایگان چه پیشرفته و خرید محصولات و پا به پای گام ها و تمرین های استاد پیش رفتن اینو میدونن تا وقتی ذهنی داری که بهش لاغری رو یاد بدی و آگاهش کنی از اطرافش نیازی به نه رژیم نه ورزش و هیچ چیزی که از روی اجبار باشه نداری…سپاس
سلام خدمت استاد عطار روشن عزیز و دوستان هم مسیر.
استاد گرامی من در دوره تکرار صد گام هستم و نتایج بسیار بسیار عالی گرفتم که در ایام عید هرکسی منو میدید اولین سوالی که میپرسید چقدر لاغر شدی چیکار کردی که لاغر شدی رژیم گرفتی و من جوابی نداشتم بدم و با چیز سطحی جوابش رو رد کردم اما استاد چیزی که منو اذیت میکنه و با دیدن گام ششم دوباره برگشتم به دیدگاه نوشتن و امیدوارم با دیدنش راهنمایی بفرمایید من در ایام عید حتی یک سانت هم اضافه نکردم اما یک سانت هم کاهش نداشتم این خیلی منو آزار میده دوباره حس و حالم بد شده ترس هام یه خورده برگشته و در این فایل دیدم شما گفتید اگر هنوز ترس و انتظار چاق شدن دارید یعنی ذهن شما همچنان چاق باقی مانده و این روحیه منو خراب کرده من هنوز به وزن و سایز دلخواهم نرسیدم با وجود این همه کاهش سایز دوباره شروع کردم به دوره تکرار مسیر لاغری من و هر گامی رو که گوش میدم دوباره حالم خوب میشه اما میخوام راهنمایی بفرمایید که آیا با دوره تکرار دوباره من به روال قبل با اون حس و حال خوب باز میگردم یا خیر چون من از شهریور ماه تا به امروز 4 سایز کم کردم یعنی اینجور بگم که دور کمر من از 99 به 83 رسیده و تا رسیدن به سایز دلخواهم آنچنان زیاد نیست اما ذهن من به هم ریخته آیا این نگران کننده هست یا بازم ادامه بدم درست میشه.ممنون ازتون عالی هستید و آرزوی سلامت براتون دارم تا ابد.
بنام خدا سلام خدمت استاد عزیز.
تمام کسانی که الان توی این سایت هستند چه اونایی که نتیجه گرفتند چه اونایی که نتیجه نگرفتن رفتند و برگشتن چه اونایی مثل من که اومدن نتیجه هم گرفتن و بعد از مدتی فاصله گرفتن و برگشتن همشون از یک کلمه فراری بودن اونم رژیم بوده و چون نتونستند تغییری توی جسم خودشون از تغییر رژیم گرفتن ایجاد کنند تصمیم گرفتن به روش درست گوش بدن یادش بگیرند و متوجه شدن که کاری از رژیم لاغری ساخته نیست و اونایی که این روش رو باور نکردن و نمیکنند و میگن الکی و ببخشید چرت و پرته دروغه تا آخر عمر چاق میمونن و با عذاب زندگی میکنند.
واقعا خیلی با این حرفتون که گفتید کسانی که رژیم گرفتن رو برای ما در نظر گرفتن به زمان خوردن چی خوردن و چقدر خوردن رو تعیین میکنند یعنی چون ما بلد نیستیم و نمیدونیم کی بخوریم و چی بخوریم چاق شدیم موافقم و با گوشت و پوست استخوان تجربش کردم توی این چندین سال رژیم گرفتن همیشه سعی کردم طبق برنامه ای که بهم دادن مو به مو عمل کنم در همون اولش هم با ناامیدی که من ژن چاقی دارم و بعد از رها کردن یا اتمام دوره برمیگردم به همون چاق سابق یا باید تا آخر عمرم رژیم بگیرم انرژی رو ازم میگرفت اما چون تصمیم گرفته بودم لاغر کنم طبق حرفای اون دکتر یا اون متخصص ورزش و تغذیه عمل میکردم استاد یادم میاد یه وزنه برای اندازه گرفتن غذاهام خصوصا نون گرفته بودم و مثلا ۶۰ گرم نان با ۴۰ گرم پنیر با دو عدد گردو رو اندازه میگرفتم و باید حتما ساعت ۸ صبح میخوردم مصلا ساعت ۱۰ سیب بخورم و ۱۲ ناهار و برام عذاب بود آخه من همیشه ساعت ۸ صبح خواب بودم تازه ۹ و نیم بیدار میشدم طبق معمول صبحانه بخورم و من دیگه ساعت ۱۲ گرسنه نبودم برای ناهار یا مثلا من باید ساعت ۷ شب شام خورده باشم و ساعت ۱۰ شب خواب باشم و من برای نتیجه گرفتن ساعت خواب و بیدار شدنم هم طبق این برنامه گذاشته بودم و نهایت بعد از یک ماه دو کیلو کم میکردم ولی خودم توقع داشتم با این همه زجری که کشیدم و گذشتن از خیلی غذاها الان باید کلی چربی آب کرده باشم و چون چیزی کم نشده بود یا با بی انگیزگی ادامه میدادم یا رهاش میکردم و وقتی همون چند کیلویی که کم کرده بودم برمیگشت شایدم بیشتر خودمو تا میتونستم فحش میدادم که خاک تو سرت که نتونستی تحمل کنی و باز چاق شدی من یک زمانی در تلگرام وارد یه کانالی شدم که نوشته بود با حیوانات مهربان باشید و دیدم که گروه رژیم خام گیاه خواری بود برای حمایت از حیوانات و توی اون کانال لینک گروه گذاشته بودن و وارد شدم و دیدم که گروهی بود بیشتر از هزار نفر عضو که اکثرا چاق بودن و لاغر شده بودن مثلاً ۲۰ کیلو ۳۰ کیلو حتی ۴۰ کیلو و خیلی هم به ظاهر راضی بودم و من تصمیم گرفتم امتحانش کنم و از یک ادمین گروه برای یک دوره برنامه گرفتم به عنوان رژیم خام گیاه خواری و اسمشو گذاشته بودن چالش ۴۰ روزه و ۴۰ روز انجام دادم و استاد در نهایت ناباوری بعد از این مدت که هیچ نوع مواد پختی یا حیوانی نخورده بودم همش ببخشید مثل یه گوسفند چیزای خام و سبزیجات خورده بودم و چقدرررر را گرسنگی رو تحمل کرده بودم حتی نیم کیلو هم کم نکرده بودم و اونقدر اون روز گریه کردم که انگار دنیا روی سرم خراب شده بود و باااااااازم مقصر خودم رو میدونستم و میگفتم این برنامه عالی بود همه حتی تا ۴۰ کیلو کم کردن ولی من بی عرضه یک کیلو هم نتونسته بودم کم کنم و بابام بهم گفت بابا عزیزم خودتو اذیت نکن تو ژن چاقی داری دیگه نمیتونی و مامانم که دید افسرده شده بودم از این وضعیت گفت برو باشگاه و در باشگاه. بهم گفتن که تو وزنت استپ کرده و یه برنامه ورزشی و غذایی خیلی سختی به من داد که هیچ فرقی با بقیه رژیم هام نداشت اونم تا یک ماه انجام دادم و فقططططططططط یک کیلو کم کردم و بازم اینم رها کردم و هرباری که برای هر رژیمی شکست میخوردم نسبت به دفعه قبل کاهش وزنم کمتر میشد استرسم بیشتر و احساسم داغون تر😥😥
یه زمانی من دانشجو بودم و رژیم من درآوردی گرفتم که شبها غذام لوبیا گرم و عدس و ماست و خرما بود اونم با دو کف دست نان ناهار ۶ قاشق سر خالی و من وقتی برای فرجه های امتحان خونه میرفتم و مادرم غذا برام میکشید دعواش میکردم که ای بابا نریز خودم باید با اندازه غذا بخورم و حدودا با این رژیمی که برای اولین بار طاقت آورده بودم ۱۶ کیلو کم کردم و دوسال ماندگار بود و زمانی که از دانشگاه فارغ تحصیل شدم و حسابی خسته شده بودم از این رژیم مسخره کمکم سست شده بودم و چون مادرم دیگه برام غذا نمیکشید تا خودم اندازه بگیرم جوری قاشقم رو پر میکردم که ۱۲ تا قاشق میشد به جای ۶ تا و وقتی داداشم مسخره ام میکرد که رژیمت رو ول کردی میگفتم نه بابا یه خورده قاشقم رو پر تر کردم همونه و ذره ذره رهاش کردم و در نهایت مغزی که هی میگفت بخور بخور پیتزا نخوردی ساندویچ نخوردی نون خامه ای نخوردی فلان تنفلات که مدام میخوردی نخوردی شروع کن به خوردن و من میخوردم پیروز شده بود و جسم من شروع به برگشتن کرد و سرزنش های خودم به کنار حرفای اطرافیان و خانواده فشار بیشتری بهم میآورد و من تا این روزها متوجه این نبودم که وقتی خودت نمیتونی از پس خودت بربیای و اونو به دست بقیه میسپاری که بهت بگن چقدر بخور نتیجه اش میشه همین اندامی که الان دارم و اینکه گفتید خیلی ها دوست دارند یکی دو کیلو اضافه کنند گوشتی به تنشون بشینه و چاق باشند و نمیتونستد و کاملا دیدم داداش خودم ۲۵ ساله که همچنان داره تلاش میکنه چاق بشه و من تمام این سال ها تلاش میکردم لاغر بشم و وقتی میخواستیم مامانم رو اذیت کنیم میخندیدم که ما چطور هم خون هستیم یکی میناله از چاقی یکی از لاغری اونم دو نفر که از یک خانواده سر یک سفره بزرگ شدن و تنها جواب مادرم ژن داشتن پ نداشتن بود که ما رو قانع میکرد چقدر خوبه این حرفایی که هیچوقت نمیتونستم بزنم و الان دارم به زبان میارم و از ذهنم بیرون میاد و در این صفحه چت جایگزین میشه و باری از درون ذهنم خالی میشه من شاید الان هنوز نتونسته باشم به طور جدی پیغام سیری رو درک کنم اما توی همین مدت مثل سال قبلی که وارد این مسیر شدم حسش میکنم که وقتی مثلا نصف نون خوردم و حسابی سیر شدم دیگه از غذا دست بکشم و چشمش دنبال این نباشه که غذای همسرم اضافه بیاد و من بخورمش دیگه قصد گول زدن خودمو ندارم و یه چیزی که متوجه شدم من هر زمانی که حس میکنم خییییلی دیگه گرسنگی داره بهم فشار میاره و ذهنم بهم میگه پاشو غذا بخور به سمت غذا میرم و تنها اندازه ای میخورم که سیر بشم نه اندازه ای که فشار شکم رو احساس کنم چند روزه که به فشار شکم نرسیدم چند روزه که ترسم کمتر شده اما هنوزم اون ترس توی وجودم هست ولی بخوام کلی بگم خیلی کم شده و حرص و ولع قبل رو ندارم مثلا دیروز وارد فروشگاه شدیم با همسرم اما مثل سابق سمت تنقلات نرفتم فقط همسرم دوتا دونه بیسکوییت برداشت که یکیشو با چایی خورد منم دو سه تا دونشو خوردم و یکیش رو داخل کمد گذاشتیم و خیلی حس رضایت به خودم داشتم.
و در آخر کلامم این حس عالیه که سعی میکنم رفتارهای اشتباهم رو بشناسم و تکرارش نکنم و نتیجه اش به جای عذاب و ترس میشه کاهش وزن بدون هیچ زحمتی و سپاسگزاری بیشتر و قوی تر نسبت به خدای مهربونم.
سلام ممنون ازتون بابت پاسخ و تحسین شما استاد دلسوز و مهربان که واقعاً لایق استاد بودن هستید چرا چون چیزی که خودتون زحمت کشیدین تا به این چیزی که هستید رسیدین و موفق شدین تعداد زیاد و موثر از اون فایلها رو در سایت به صورت رایگان گذاشتید که خیلی از دوستان هم مسیر استفاده کنند و دعای خیر همه ما تا ابد با شما خواهد بود بله خودم هم بعدا که فکر کردم گفتم چه بهتر که حس و حالم و ترسم برگشت که دوباره به سایت برگشتم و درکنار شما بمونم و استاد من قصد بارداری دارم و میخوام دوره بارداری رو تهیه کنم به زودی انشاالله😍🙏