فرمول های چاقی دستورالعمل هایی هستند که مغز به صورت فرمان عصبی صادر می کند و سبب واکنش های رفتاری در ما می شوند. این واکنش ها همان عادت های ما هستندکه باعث چاق شدن ما می شوند.
چاقی چیست؟
چاقی وضعیتی است که خودمان با لذت ایجادش کرده ایم و لاغر شدنی که از طریق محدودیت جسمی یا مصرف دارو ایجاد شود به دلیل اینکه مسیر لذتبخشی نیست نمی تواند ماندگار باشد و به راحتی به وضعیت قبلی بر می گردد.
لاغری با ذهن تنها روشی است که ماندگار است و تا زمانی که فرد بخواهد می تواند از این طریق در تناسب اندام باقی بماند.
از مزیت های روش لاغری با ذهن استفاده از فرمول های چاقی است، به طریقی که برنامه های ذهنی که سبب اضافه وزن شده است را شناسایی می کنیم.
سپس فرمول های لاغری را ایجاد و جایگزین فرمول های چاقی در آن برنامه می کنیم.
به همین دلیل متناسب شدن از این طریق بسیار راحت است، چون براساس مسیری است که ما برای چاق شدن طی کرده ایم، اما با تغییر مسیر حرکت به جای چاق تر شدن متناسب شدن را در پیش می گیریم.
تاثیر تمرکز بر چاقی و لاغری
تمرکز کردن یا توجه کردن، موضوع بسیار مهمی است که به راحتی باعث تقویت فرمول های چاقی و چاق تر شدن ما می شود.
دقت کنید توجه کردن مانند ابزاری است که می شود از آن برای انجام کارهای مفید استفاده کرد یا برای انجام کارهای مضر، این ما هستیم که انتخاب می کنیم در چه موردی از آن استفاده کنیم.
اگر به چاقی توجه کنیم به راحتی می توانیم چاق تر شویم و اگر به لاغری توجه کنیم به راحتی می توانیم لاغر شویم.
زمانی که به چاقی خود توجه می کنیم در واقع داریم صحیح بودن فرمول های چاقی ذهن خود را تایید می کنیم.
در حالی که در روند چاق شدن هیچگاه به لاغری توجه نمی کنیم چون آن را از دست داده ایم و خود را دور از آن می دانیم.
به همین علت توجه ما به لاغری به صورت حسرت لاغر شدن است. و حسرت لاغری داشتن به سادگی مانع لاغر شدن ما می شود. چون تمرکز ما برای چاقی خودمان بیشتر شده و باعث گسترش فرمول های چاقی ذهن می شود.
توجه به چاقی سبب تقویت احساس بد در ما می شود و احساس بد سبب ایجاد احساس ضعف بیشتر در ما نسبت به چاقی می شود، به عبارتی خود را مغلوب اضافه وزن می دانیم و به همین دلیل چاق تر شدن بسیار آسان می شود.
توجه به چاقی سبب اتخاذ تصمیماتی در زندگی می شود که در نهایت باعث گسترش فرمول های چاقی ذهن و پر رنگ تر شدن تصویری چاق تر از خودمان در ذهن میشود و از آنجایی که ذهن ما تصویری است تمام سعی خود را میکند تا جسم را مشابه تصویری که از خود در ذهن ایجاد کرده ایم برساند.و این کار را از طریق تقویت فرمولهای چاقی و ایجاد فرمول های جدید انجام می دهد.
چرا چاقی سریع تر از لاغری است
دلیل اینکه بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند معتقد هستند که روند چاق تر شدن آنها سریع تر شده است، توجه کردن به اضافه وزن است.
هرچه بیشتر به چاقی توجه کنید علاوه بر اینکه صحیح بودن فرمول های چاقی ذهن خود را تایید کرده اید باعث تضعیف روحیه و تشدید احساس ضعف و ناتوانی در برابر چاق تر شدن می شوید.
برای رهایی از توجه کردن به چاقی باید به مرور تصمیم هایی که به واسطه اضافه وزن گرفته ایم را تغییر دهیم و به گونه ای رفتار کنیم که گویی در تناسب اندام رویایی خود قرار داریم. به این ترتیب به مرور فرمول های چاقی ذهن ما کمرنگ می شوند.
این تغییرات در سطح فکر آغاز می شود و به مرور در تصمیمات روزمره ما نمایان می شود و باعث تغییر شخصیت ما از یک فرد چاق به فر متناسب می شود.
این تغییرات سبب ایجاد تصویرهای ذهنی متفاوتی در ما می شود و از آنجایی که ذهن ما تصویری است اینبار سعی می کند تا جسم ما را منطبق با تصاویر ذهنی جدید که تصاویری متناسب تر از قبل هستند برساند.
نقش زمان در چاقی
یکی از مواردی که خیلی در افزایش توجه ما به چاقی موثر است، زمان تعیین کردن برای لاغری است.
چرا که هر روز که از زمان تعیین شده سپری شود به دلیل اینکه ما هر روز اضافه وزن خود را زندگی می کنیم امیدمان برای متناسب شدن کمرنگ تر می شود و در مقابل توجه ما به اضافه وزنی که داریم بیشتر می شود.
شاید مهم ترین دلیلی که منجر به شکست افراد چاق در روش هایی که برای لاغری در پیش گرفته اند می شود تعیین زمان برای لاغری است و در دوره لاغری با قدرت ذهن به طور مفصل به این موضوع و چگونگی برطرف کردن استرس ناشی از تعیین زمان برای لاغری می پردازیم.
توصیه میکنم محتوای آموزشی فایل تصویری این جلسه را بارها با دقت تماشا کنید و به موضوعات مطرح شده فکر کنید و به مشابه بودن افکار و رفتار خود در زندگی بر اساس مطالب ارائه شده توجه کنید.
هرچقدر بیشتر به دنبال تایید کردن مطالب ارائه شده از طریق دوره آموزشی لاغری با ذهن باشید به شکل ساده تر و بهتری در مسیر متناسب شدن قرار می گیرید.
چگونگی گسترش فرمول های چاقی
در این نوشته که توسط یکی از اعضای سایت در بخش نظرات درج شده است چگونگی گسترش فرمول های چاقی در ذهن به وضوح شرح داده شده است.
من با بودن در آموزشها سایت متوجه شدم در گذشته من همیشه داشتم به چاقی توجه میکردم و اونم در وجود من بیشتر میشده .
یعنی من یادم میاد از زمانی که بعد از ازدواجم شاهد اضافه وزن در جسمم بودم به همه و خودم میگفتم:
وای چاق شدم خوبه رژیم بگیرم و کمتر بخورم تا از شرش رها بشم
و یادم میاد اون تلاش من در سال ۸۲ یا ۸۳ اولین رژیم من بود. البته در دوران نامزدی هم چون متوجه شده بودم تپل شدم دوست داشتم که لاغر بشم برای شب عروسی.
رفتم باشگاه ثبت نام کردم اما نمیدونم چی شد که ادامه ندادم. شاید از این بود که هنوز اضافه وزن من کم بود و خیلی ناراحتم نمیکرد. اما یک سال بعد از ازدواجم که چاقتر شدم تصمیم گرفتم هر چیزی نخورم و …. و تونستم با همون کاری که انجام دادم ۸ کیلو کم کنم.
همه تشویقم میکردن. اما با این کارها داشتم به چاقی بیشتر توجه میکردم و ناآگاهانه باعث تقویت فرمول های چاقی ذهنم می شدم.
بعد از رها کردن رژیم سریع باردار شدم و چقدر در اون دوران من چاقتر شدم و اضافه وزن شدیدی رو تجربه کردم تا جایی که هیچ کفشی پای من نمیرفت، هیچ مانتو شلواری اندازه ی من نمیشد و من در اون دوران از چاقی خودم حالم بد میشد.
به محض زایمان کردنم سریع سه ماه بعد اقدام به لاغری کردم اونم با ورزش و رژیم و تونستم وزن خودم رو به ۶۷ کیلو برسونم اونم فقط با باشگاه و یکم کم خوری که خودم برای خودم تجویز میکردم و باعث حیرت همه میشدم.
دیگه من باور کرده بودم به خاطر ازدواج و بارداری من باید چاق باشم مگر رژیم و ورزش داشته باشم.
برای همین به محض رها کردن رژیم و باشگاه من سریع دوباره چاق میشدم و اما چون کلافه از رژیم و محدودیت بودم یه جاهایی رها میکردم و اون طور که دلم میخواست میخوردم.
- در جمعهای دوستانه ی خودم حس خوبی نداشتم.
- موقع خرید حس خوبی نداشتم.
- موقع عروسی و مهمانی و ….حسم بد میشد و خودم رو سرکوب میکردم.
با این کار داشتم فرمول های چاقی ذهنم رو تقویت می کردم و فرصت رو برای چاقی بیشتر مهیا میکردم.
در واقع چاقی و باید مثل یه آدم فرض کنم که اگر به اون توجه منم اون زور و قدرت بیشتری پیدا میکنه و به راحتی بر من و لاغری غلبه میکنه و من یادم میاد بعد از ازدواجم. سرعت چاقی در بدن من خیلی بیشتر شده بود در حالی که نمی دونستم خودم باعث تقویت فرمول های چاقی ذهنم شده بودم.
تاثیرات نفرت از چاقی
- به شدت از اون ناراحت و متنفر بودم.
- باعث شده بود سنم بالاتر نشون داده بشه.
- باعث شده بود در هیچ لباسی زیبا و خوش اندام نباشم.
- باعث شده بود خیلی ازمدلها و رنگها رو نپوشم.
- هر کفشی به پام نمیرفت.
- هیچ کدوم از طلاهام به دستم نمیرفتن نه النگو نه انگشترهام رو نمیشد استفاده کنم.
- کمر درد و زانو درد شدید داشتم.
- کلی محدودیت در خوردن و خریدن و زمان داشتم.
- کلی هزینه و زمان میزاشتم که باشگاه برم اما فایده نداشت.
- اعتماد به نفس لازم رو برای حضور در جمع ها نداشتم.
- همیشه رفتارهای بی کلاس غذا خوردن داشتم مثلا تند و تند غذا میخوردم و هیجانی میخوردم و همه چیز رو باید امتحان میکردم و میخوردم .و در واقع حریص در خوردن بودم.
- روابط خوبی با خودم نداشتم چون از خودم همیشه ناراحت بودم و گله داشتم و از دیدن خودم در آینه ناراحت میشدم.
- هیچوقت موقع خرید کردن لباس آزادی در انتخاب نداشتم و به سختی گیرم میومد.
این موارد همه و همه باعث افزایش تمرکز من بر چاقی و تشدید فرمول های چاقی ذهن شده بود.
✍️ تمرین آموزشی 📖
مرحله اول:
صحبت کردن درباره چاقی یکی از عادت های مخرب افرادی است که اضافه وزن دارند.
صحبت کردن درباره چاقی به شکل های مختلف انجام میشود که مهمترین آنها شامل:
- گله و شکایت درباره چاقی
- شوخی و مسخره کردن چاق بودن خود یا دیگران
- صحبت کردن درباره لاغر نشدن
- صحبت درباره حسرت لاغری داشتن
رفتارهای خود را بررسی کنید و مشخص کنید از چه طریق درباره چاقی صحبت می کنید. یا در گذشته به چه صورت با صحبت کردن درباره چاق بودن یا لاغر نشدن باعث ایجاد احساس ناامیدی از لاغر شدن در خود شده اید.
- به صورت انشایی شرح دهید به چه صورت عادت به صحبت کردن درباره چاق داشته اید.
- متن تعهد خود را بنویسید که از این لحظه به بعد به هیچ وجه درباره چاقی صحبت نکنید.
مرحله دوم:
پذیرفتن خود در شرایط فعلی از اهمیت بسیار بالایی برای ادامه مسیر لاغری با ذهن و کسب نتیجه عالی نیاز می باشد.
افراد چاق به طریق مختلف با نفرت داشتن از وضعیت خود باعث ایجاد احساس بد عمیق در خود می شوند و این احساس به شدت بر تشدید احساس چاقی و انتظار چاق تر شدن تاثیر می گذارد.
نفرت از چاقی و وضعیت فعلی یکی از موانع لاغر شدن است که باید از پیش روی ما برای لاغر شدن برداشته شود.
بنابراین لازم است ابتدا مشخص کنید که رابطه شما با چاقی و وضعیت فعلی جسمتان چگونه است.
- درباره احساس نفرت از شرایط فعلی خود بنویسید.
شرح دهید که آیا نسبت به گذشته احساس بد بیشتری از چاقی دارید یا خیر؟
تصمیم قاطع بگیرید که شرایط فعلی خود را بپذیرید. این اقدام نقش مهم و تاثیرگذار در روند لاغری شما خواه داشت.
بنابراین لازم است ضمن نوشتن تعهد برای پذیرش وضعیت فعلی و آشتی کردن با چاقی و جسم خودتان راهکارهای مناسب برای بهبود رابطه با خودتان را تعیین کنید و از مراحل انجام آن کارها گزارش عملکرد ارسال کنید.
- جهت برقراری رابطه دوستانه با خود و پذیرش وضعیت فعلی تان متن تعهدنامه بنویسید.
- لیستی از اقداماتی که نشان از برقراری رابطه دوستانه و صلح آمیز با خودتان است بنویسید.
من برای به صلح رسیدن با خودم تصمیم گرفتم پس از سالها حسرت پوشیدن لباس های رنگ روشن به این خواسته قلبی ام عمل کنم و لباس با رنگ های دلخواهم بپوشم.
همچنین در مهمانی ها با اشتیاق و علاقه حاظر می شدم و اگر موقعیت عکس دسته جمعی پیش می آمد حتما در کنار دیگران عکس می گرفتم
تعدادی عکس از خودم گرفتم و هر روز به خودم نگاه می کردم و چند جمله با خودم صحبت می کردم و به خودم انگیزه و امید می دادم که دارم کارهای اساسی برای تغییر وضعیت جسمم انجام میدم و به زودی نتایج عالی می گیرم.
تمرین کردم هربار که با آینه مواجه میشدم مخصوصا آینه روشویی و آسانسور حتما به خودم لبخند می زدم و چند ثانیه به خودم نگاه می کردم.
به مرور با انجام این کارها رابطه خوبی با خودم برقرار کردم و یه جورایی پس از سالها قهر و ناراحتی با خودم آشتی کردم.
شما هم سعی کنید مواردی که به نظر خودتان برای برقراری رابطه دوستان با خودتان نیاز است انجام دهید را مشخص کنید و سعی کنید هر روز این تمرین را انجام دهید تا به احساس کاملا خوب و صمیمانه با خودتان دست پیدا کنید.
- گزارش عملکرد خود را طی چند روز در بخش نظرات این جلسه ثبت کنید.
مرحله سوم:
شرح مزایای لاغری باعث ایجاد اشتیاق و انگیزه در ذهن برای ادامه دادن و رسیدن به هدف لاغری می شود. بنابراین لازم است ضمن فکر کردن به مزایای لاغری درباره آن بنویسد. برای سهولت در انجام کار در پاسخ به سوالات مطرح شده به شکل انشایی شرح دهید که لاغری چه مزایایی دارد و چه تاثیری بر زندگی شما می گذارد.
به نظر شما لاغری چه مزیت هایی دارد.
- لاغر شدن بر سلامتی روحی و جسمی شما چه تاثیری دارد.
- اگر لاغر شوید چه تغییری در روابط شما با نزدیکان و اطرافیانتان ایجاد خواهد شد.
- در صورت لاغر شدن چه تحولی در اعتماد به نفس شما ایجاد می شود.
- اگر لاغر شوید از نظر شغلی و کسب و کار چه تغییراتی خواهید داشت.
- لاغر شدن چه تاثیری بر روحیه، اشتیاق و امید به زندگی داشتن می گذارد.
- علاوه بر موارد ذکر شده هر تغییری که لاغر شدن در زندگی شما ایجاد خواهد کرد را به صورت انشایی شرح دهید.
با نوشتن درباره لاغری و مزایای لاغر شدن در حال پیشگویی کردن و تجسم آینده نزدیک زندگی خود خواهید بود. بنابراین این تمرین بهترین و تاثیرگذار ترین تمرین جهت تصویرسازی ذهنی و ایجاد اشتیاق و انگیزه برای لاغر شدن در ذهن ناخودآگاه می باشد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
نتایج برخی از هنرجویان لاغری با ذهن
خانم مریم از تهران دانلود این فایل
خانم مژگان از تهران دانلود این فایل
امتیاز 3.91 از 196 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
🌹بنام خدای مهربان 🌹سلام استاد خوبیها و خدا قوت به شما و دوستان شاد و متناسبم 🌹
🌹تمرین فایل هفتم دوره رایگان لاغری با ذهن 🌹
نشانه های توجه های من به چاقی و جذب چاقی بیشتر 👇🏻
در دوران مدرسه کلا چون نرمی استخوان داشتم خودم از فعالیت میترسیدم و وقتی زنگ ورزش میشد اوایل خیلی دوست داشتم بازی کنم تو هیجانات دیگران شریک بشم و منم بدو بدو کنم و لذت ببرم ولی چون سنگین بودم اولا که زود خسته میشدم و به نفس نفس میافتادم و دخترا تو مدرسه بیشتر وسط بازی میکردن و برای وسط بازی معمولا کسی منو برای تیمش انتخاب نمیکرد چون نمیتونستم خوب بدوم و زود منو با توپ میزدن بیشتری نخودی انتخاب میشدم و میدونستم من اضافیم بینشون و به زور وسط بازیشونم یا منو همون اوایل بازی میزدن یا اخر بازی که به ده دور نرسم و منم کم کم کناره گرفتم چون میدونستم من عامل باختشون هستم و ترجیح میدادم بشینم و نگاه کنم بازیشون رو و وقتی یذره میدویدم لپام به شدت سرخ میشد و خیلی بدم میومد 😂بارفیکس که حتی ثانیه ای نمیتونستم خودمو بکشم بالا و کلا احساس ناتوانی شدید میکرد از دیدن تفریحات دیگران خیلی لذت میبردم و حس میکردم من با همشون فرق دارم ولی من اکثر دوستان لاغر و مانکن رو انتخاب میکردم و قد بلند چون خودم چاق و قد کوتاه داشتم ولی دوستام درست برعکس خودم بودن نمیدونم چرا و بیشتر اوقات از طرف دیگران مسخره میشدم حتی یادمه اردو رفتم دوستم به حدی بد غذا بود که منم اصلا چیزی نخوردم ولی وقتی اومدم خونه کل اون غذایی که برده بودم رو خونه که رسیدم خوردم خیلی خجالت میکشیدم جلوی دیگران غذا بخورم به نظرم اونجا غذا خیلی بدمزه بود ولی خونه که رسیدم با اشتها خوردمش و فقط تعجب دیگران رو میدیدم که میگفتن پس تو چجوری چاقی که هیچی نمیخوری تحملم به نخوردن بالا بود حتی خودمم تعجب کردم چرا اونجا میلم نمیکشید بیشتر شاید به خاطر مسخره شدن هام بود و مخصوصا دوست همنشینم
خواهرم رشته اش طراحی دوخت بود من تا قبل از اون اصلا رنگها برام مهم نبود و هر رنگی میشد میپوشیدم ولی به پیشنهاد خواهرم که گفت لباسات اصلا مناسب نیس و بیشتر چاقت نشون میدن به سمت لباسهای تیره کشیده شدم و انتخابم شد رنگهای دلمرده و زننده اصلا از انتخاب لباس شوق و لذتی نداشتم و تا یه لباس میپسندیدم میگفتن نه این مناسب تو نیس و یا حتی مدلهای لباس یقه ملوانی آستینهای پفی دامنهای خیلی چین دار رو خیلی دوست داشتم ولی همشون مال لاغرا بودن و من محروم شده بودم از این لذت و مدام بیشتر و بیشتر دل مرده میشدم بعد همه بهم اعتراض میکردن تو چرا دیگه اصلا شاد نیستی لباسام گشاد بودن تا اندامم رو نشون ندن هر چند بیشتر نشون میدادن من فکرم این بود که قلمبه هام کمتر پیدا باشه راحت ترم و اصلا حاصر نبودم لباس تنگ بپوشم😅
دکتر بهم گفت تو بخاطر ارتروزت و مشکلات مفصلی که پیدا کردی اصلا نباید بری باشگاه و باید بری استخر منم به هیچ عنوان حاضر نبودم مایو بپوشم 😂و بهم گفت پله رو باید یه پله یه پله استراحت کنی و نباید تند بری منم سنم کم بود میگفتم وا مگه من پیرزنم نمیخام اینجوری برم ولی وقتی پاهامو عمل کردم مجبور شدم این شیوه رو در پیش بگیرم 😂 من وقتی از پله ها پایین و بالا میرفتم چند پله یکی میدویدم ولی اکثرا به خاطر اضافه وزنم قل میخوردم 😂ولی چون با خواهرام مسابقه میدادیم منم تقلید میکردم ولی حس ناتوانی داشتم و همیشه آخر میشدم یا پرت میشدم پایین که تا مدتها سیاه و کبود بودم 😂 حس بی عرضه بودن شدید میکردم و بیشتر بخاطر آسیب نزدن به خودم سعی میکردم بیشتر بیننده باشم و غصه میخوردم چرا من نمیتونم 😒
خواهرام طناب بازی میکردن تعداد بالا من پنجاه تا میزدم احساس خفگی میکردم و خواهرم هر بار رکورد بالاتری میزد منم حسرت میخوردم و فقط کیف و لذت اون رو نگاه میکردم 😅
مهمونی ها اکثرا دلم نمیخاست برم و خیلی گوشه گیر بودم و تو جمع بزرگترا حاضر نبودم برم قاطی بچه ها مینشستم و فقط نگاهشون میکردم چون هر وقت تو جمع بزرگترا بودم مدام سرزنشم میکردن و دلسوزیهاشون بود که چیکار کن تا از اضافه وزن راحت بشی و عروسیها هم اصلا دوست نداشتم برم و یه گوشه مینشستم که پیدا نباشم
وقتی برام خاستگار میومد اکثرا فقط نگاه میکردن و نمیپسندیدن و میرفتن منم به مامانم التماس میکردم من نمیام جلو راهشون نده چون دختر اول خانواده بودم هر ننه قمری میومد من باید میرفتم و خیلی از این کار بیزار بودم اعتماد به نفسم خیلی خیلی اومده بود پایین و مامانمم وقتی میدید هیچکس منو نمیپسنده دم در بهشون میگفت چاقه دخترم که چند نفری اومدن تو و گفتن چرا رو دخترت عیب میزاری این که چاق نیست ولی اونام منو نپسندیدن 😂😂😂ولی من هر بار سرخورده تر میشدم و از اینکه اینجور تحقیر میشدم بیشتر از خودم متنفر میشدم و مدام میگفتم هیچکس تو رو نه دوست داره و نه میپسنده و کاملا باور کرده بودم خیلی موجود تنفر انگیزی هستم 😅 حتی یک نفر هم منو نپسندید
تو هیچ عکس و فیلمی ظاهر نمیشدم و همیشه فراری بودم حتی وقتی کلی وزن کم کرده بودم هم عکس نمیگرفتم و از خودم راضی نبودم فقط عکسهای بچگیم رو دوست داشتم چون خیلی عکس داشتم و کلا عشق عکس بودم ولی از خودم اصلا دوست نداشتم عکسی جایی باشه و حتی بعدا فیلمهای خانوادگی که توش بودم خودم رو میدیدم حس نفرت شدید داشتم و دلم میخاست اون صحنه از فیلم پاک بشه و هیچ رد و اثری از من هیچ جا ثبت و ضبط نشه اصلا جور عجیبی خودمو دوست نداشتم
مدام در جمع منو و چاقیم زبانزد بود زندایی مامانم میگفت از بس میزاری این بشینه رو صندلی راحت باشه و فعالیت نداره چاقه من باشم تمام صندلیای خونه تون رو میشکنم تا این جایی برای نشستن نداشته باشه و همش در حال راه رفتن باشه تا لاغر بشه خیلی مهربون بود ولی به شدت مثلا نگران اوضاع من بود و فکر میکرد اینجوری میشه به من کمک کرد هر چند تمام کارهای خونه با من بود و من تمام کارهام رو تو آشپرزخونه انجام میدادم و نشستن بلند شدن از زمین برام سخت بود و فشار شدیدی رو زانوهام بود و خیلی هم دلم میخاست همه کارام رو به تنهایی انجام بدم و به هیچکس اجازه نمیدادم کمکم کنه تو آشپزی و مهمونداری خیلی بهم حس قدرت و توانایی میداد ☺️ولی پا دردم روز به روز بیشتر میشد و مفصلای بیچاره ام نابودتر تحمل درد در من به شدت بالا بود تا قبل از عمل پاهام بعد از اون دیگه زمین گیر شدم و زانوهام دیگه یاری نمیکرد تا جایی که فلج میشدم و با عصا مجبور بودم تا دسشویی برم و حتی اگرم خودم نمیخاستم درباره چاقیم حرف بزنم دیگران چیزی جز اینکه چه رژیمی داری یا چرا کاری برای خودت نمیکنی حرف دیگه ای با من نداشتن و من مدام باید این سوالهای عذاب آور رو جواب میدادم و مدام از چاقی و چاقی بیشتر میترسیدم 😅 و نمیتونم ورد زبون من شده بود و ناتوانی و ناتوانی و ناتوانی و زندگیم سراسر جنگ و عذاب و شکنجه بود زندگی که هرگز دلم نمیخاست فردایی داشته باشم و ادامه ای باشه برام خسته و ناامید و پر شکست بودم 😂
در حسرت یک نماز ایستاده بودم و سجده لذت بخش چون نمازهام رو نشسته میخونم
مسافرت رفتنم به شدت سخته چون نمیتونم رو زمین بشینم یا بخوابم اسیر تخت و صندلیم و برای بقیه هم محدودیت ایجاد میکنم مخصوصا داماد عزیزمون که از داداشم بیشتر بهم خدمت کرده و حتما منو هر جا میرن با خودشون میبرن و حتما ویلایی میگیرن که توالت فرنگی و امکانات داشته باشه و پیدا کردنش گاهی سخته و خودمو مزاحم میدونم 😡
داستان متناسب شدن من 😍😍😍
من بالاخره تونستم از بهترین و راحت ترین روش و لذت بخش ترین مسیر درست به رویای تناسب اندام همیشگی خودم دست پیدا کنم و خوش اندام ترین خودم بشم با سلامت کامل روحی و جسمی و یه زندگی سراسر شادی و لذت برای خودم بسازم 😍 الان دیگه در جنگ و عذاب و کشمش نیستم غذا دوست منه نیاز منه و هر وقت بدنم نیاز داشته باشه فقط به اندازه نیازم میخورم و هر چی هوس کنم به مقدار کافی و عالی میخورم😍 حسرت و منع هیچ غذایی رو ندارم ولع ندارم شاد شاد شادم توانمندی و شجاعت و قدرتم اول به خودم و بعد به همه اثبات شده سلامتی کاملم رو بدست آوردم و شادترین آدم روی زمینم این من نبودم که ناتوان بودم روش ها و شیوه های لاغری من اشتباه و پر خطر و نا کارآمد بودن من خیلیم قوی و شجاع بودم که با هر بار شکست باز کم نیاورده بودم وفقط در مسیر انحرافی موفق نمیشدم الان که در سلامت کامل روحی و جسمی هستم بهترین و شیک ترین لباسها رو میپوشم😍 بدنم و جسمم به حدی سبک و پرنشاط شده که تمام کودکیهایی که نکردم رو الان دارم تجربه میکنم و بازی و تفریح و نشاط و بدو بدو و بپر بپر و رقص و پایکوبی جزو برنامه های روزانه منه 😍به سرعت باد میدوم 😍و از انجام کارهای روزانه و پخت و پز غذاهای فوق العاده که همیشه مورد علاقه من بوده که بهترین و خوشمزه ترین ها رو درست کنم برای عزیزانم و کمک کردن به همه که لذت بخش ترین کار دنیاست برام انجام بدم😍 عصای مادر و پدرم شدم و راحت به من تکیه میکنن نمیزارم مامانم کوچکترین زحمتی تو خونه بکشه و برام لذت بخش ترین کار دنیاست دیدن لبخندشون 😍 همه رو کاملا از خودم راضی کردم بدون خستگی با اشتیاق فراوان هر کاری دارن براشون انجام میدم و اونام مدام برای عاقبت بخیری من دعا میکنن و خودمم حس عاقبت بخیری دارم ☺️😍 هر وقت خواهرام میان خونمون با خواهرزاده هام حسابی بازی میکنم و در خنده های شیرینشون شریکم و دیدن لبخند شون همیشه آرزوم بوده حالا دیگه خودمم باهاشون غش غش میخندم وای قلبم به هیجان و طپش دراومده و چقدر لذت بخشه دیگه هیچکس نگران اوضاع روحی و جسمی من نیس و همه منو با تحسین و تشویق نگاه میکنن و آفرین میگن به این همه قدرت جسمانی و فکری من و باور کردن چقدر استاد عطار روشن و روشش شگفت انگیز و فوق العادست 😍😍😍😍😍من و اینهمه خوشبختی کاملا طبیعیه این حق منه که در سلامت کامل و با لذت به تناسب اندام همیشگی رسیدم 😍زندگی خیلی خیلی شاد و هیجان انگیزه 😍۵۰ کیلویی ترینم 😍میخندم و میرقصم و شادم 😍نه تنها تناسب جسمی دارم به تمام آرزوهامم رسیدم 😍تمام دوره های فوق العاده و شگفت انگیز و ارزشمندترین سخنان ناب استاد رو خریدم و به خودم که لایقشم هدیه دادم 😍و هنوز ادامه میدم تا آخر عمرم چون لذت بخش ترین هستن 😍انقدر شور و شادی و شعف دارم که قابل وصف نیست 😍خدایا شکرت شکرت شکرت هزاران بار شکرت وای که فقط در سجده شکر میتونم در بهترین حالت بندگی اینهمه شادی رو سپاسگزاری کنم 😍 تمام خونه رو آینه ای کردم و دلم تند تند برای خودم تنگ میشه 😍وای که چقدر تصویرم زیباست 😍مدام عکس میگیرم و فیلمهای شادیهام رو 😍همه چی آرومه من چقدر خوشبختم 😍
🌹استاد عزیزم بی نهایت ممنونم از فایلها و تمرینهای فوق العاده و بی نظیرتون 🌹
🌹دوستان شاد و متناسبم بی نهایت از خوندن تمرینات عالیتون غرق در لذت و شادی شدم و متشکرم 🌹
🌹در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست 🌹
🌹من بی نهایت مشتاق تغییر عادتهای اشتباه و باورهای غلطم هستم 🌹
🌹متناسب شدن با روش ذهنی آسونترین و لذت بخش ترین کار دنیاست 🌹
🌹زندگی کردن در مسیر تناسب فوق العاده لذت بخش و شیرینه🌹
🌹🌹🌹سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم🌹🌹🌹