0

فرمول های چاقی (قسمت هفتم)

فرمول های چاقی
اندازه متن

فرمول های چاقی دستورالعمل هایی هستند که مغز به صورت فرمان عصبی صادر می کند و سبب واکنش های رفتاری در ما می شوند. این واکنش ها همان عادت های ما هستندکه باعث چاق شدن ما می شوند.

چاقی چیست؟

چاقی وضعیتی است که خودمان با لذت ایجادش کرده ایم و لاغر شدنی که از طریق محدودیت جسمی یا مصرف دارو ایجاد شود به دلیل اینکه مسیر لذتبخشی نیست نمی تواند ماندگار باشد و به راحتی به وضعیت قبلی بر می گردد.

لاغری با ذهن تنها روشی است که ماندگار است و تا زمانی که فرد بخواهد می تواند از این طریق در تناسب اندام باقی بماند.

از مزیت های روش لاغری با ذهن استفاده از فرمول های چاقی است، به طریقی که برنامه های ذهنی که سبب اضافه وزن شده است را شناسایی می کنیم.

سپس فرمول های لاغری را ایجاد و جایگزین فرمول های چاقی در آن برنامه می کنیم.

به همین دلیل متناسب شدن از این طریق بسیار راحت است، چون براساس مسیری است که ما برای چاق شدن طی کرده ایم، اما با تغییر مسیر حرکت به جای چاق تر شدن متناسب شدن را در پیش می گیریم.

تاثیر تمرکز بر چاقی و لاغری

تمرکز کردن یا توجه کردن، موضوع بسیار مهمی است که به راحتی باعث تقویت فرمول های چاقی و چاق تر شدن ما می شود.

دقت کنید توجه کردن مانند ابزاری است که می شود از آن برای انجام کارهای مفید استفاده کرد یا برای انجام کارهای مضر، این ما هستیم که انتخاب می کنیم در چه موردی از آن استفاده کنیم.

اگر به چاقی توجه کنیم به راحتی می توانیم چاق تر شویم و اگر به لاغری توجه کنیم به راحتی می توانیم لاغر شویم.

زمانی که به چاقی خود توجه می کنیم در واقع داریم صحیح بودن فرمول های چاقی ذهن خود را تایید می کنیم.

در حالی که در روند چاق شدن هیچگاه به لاغری توجه نمی کنیم چون آن را از دست داده ایم و خود را دور از آن می دانیم.

به همین علت توجه ما به لاغری به صورت حسرت لاغر شدن است. و حسرت لاغری داشتن به سادگی مانع لاغر شدن ما می شود. چون تمرکز ما برای چاقی خودمان بیشتر شده و باعث گسترش فرمول های چاقی ذهن می شود.

توجه به چاقی سبب تقویت احساس بد در ما می شود و احساس بد سبب ایجاد احساس ضعف بیشتر در ما نسبت به چاقی می شود، به عبارتی خود را مغلوب اضافه وزن می دانیم و به همین دلیل چاق تر شدن بسیار آسان می شود.

توجه به چاقی سبب اتخاذ تصمیماتی در زندگی می شود که در نهایت باعث گسترش فرمول های چاقی ذهن و پر رنگ تر شدن تصویری چاق تر از خودمان در ذهن میشود و از آنجایی که ذهن ما تصویری است تمام سعی خود را میکند تا جسم را مشابه تصویری که از خود در ذهن ایجاد کرده ایم برساند.و این کار را از طریق تقویت فرمولهای چاقی و ایجاد فرمول های جدید انجام می دهد.

چرا لاغر نمی شم

چرا چاقی سریع تر از لاغری است

دلیل اینکه بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند معتقد هستند که روند چاق تر شدن آنها سریع تر شده است، توجه کردن به اضافه وزن است.

هرچه بیشتر به چاقی توجه کنید علاوه بر اینکه صحیح بودن فرمول های چاقی ذهن خود را تایید کرده اید باعث تضعیف روحیه و تشدید احساس ضعف و ناتوانی در برابر چاق تر شدن می شوید.

برای رهایی از توجه کردن به چاقی باید به مرور تصمیم هایی که به واسطه اضافه وزن گرفته ایم را تغییر دهیم و به گونه ای رفتار کنیم که گویی در تناسب اندام رویایی خود قرار داریم. به این ترتیب به مرور فرمول های چاقی ذهن ما کمرنگ می شوند.

این تغییرات در سطح فکر آغاز می شود و به مرور در تصمیمات روزمره ما نمایان می شود و باعث تغییر شخصیت ما از یک فرد چاق به فر متناسب می شود.

این تغییرات سبب ایجاد تصویرهای ذهنی متفاوتی در ما می شود و از آنجایی که ذهن ما تصویری است اینبار سعی می کند تا جسم ما را منطبق با تصاویر ذهنی جدید که تصاویری متناسب تر از قبل هستند برساند.

نقش زمان در چاقی

یکی از مواردی که خیلی در افزایش توجه ما به چاقی موثر است، زمان تعیین کردن برای لاغری است.

چرا که هر روز که از زمان تعیین شده سپری شود به دلیل اینکه ما هر روز اضافه وزن خود را زندگی می کنیم امیدمان برای متناسب شدن کمرنگ تر می شود و در مقابل توجه ما به اضافه وزنی که داریم بیشتر می شود.

شاید مهم ترین دلیلی که منجر به شکست افراد چاق در روش هایی که برای لاغری در پیش گرفته اند می شود تعیین زمان برای لاغری است و در دوره لاغری با قدرت ذهن به طور مفصل به این موضوع و چگونگی برطرف کردن استرس ناشی از تعیین زمان برای لاغری می پردازیم.

توصیه میکنم محتوای آموزشی فایل تصویری این جلسه را بارها با دقت تماشا کنید و به موضوعات مطرح شده فکر کنید و به مشابه بودن افکار و رفتار خود در زندگی بر اساس مطالب ارائه شده توجه کنید.

هرچقدر بیشتر به دنبال تایید کردن مطالب ارائه شده از طریق دوره آموزشی لاغری با ذهن باشید به شکل ساده تر و بهتری در مسیر متناسب شدن قرار می گیرید.

عوارض چاقی

چگونگی گسترش فرمول های چاقی

در این نوشته که توسط یکی از اعضای سایت در بخش نظرات درج شده است چگونگی گسترش فرمول های چاقی در ذهن به وضوح شرح داده شده است.

من با بودن در آموزشها سایت متوجه شدم در گذشته من همیشه داشتم به چاقی توجه میکردم و اونم در وجود من بیشتر می‌شده .

یعنی من یادم میاد از زمانی که بعد از ازدواجم شاهد اضافه وزن در جسمم بودم  به همه و خودم میگفتم:

وای چاق شدم خوبه رژیم بگیرم و کمتر بخورم تا از شرش رها بشم

و یادم میاد اون  تلاش من در سال ۸۲ یا ۸۳ اولین رژیم من بود. البته در دوران نامزدی هم چون متوجه شده بودم تپل شدم دوست داشتم که لاغر بشم برای شب عروسی.

رفتم باشگاه ثبت نام کردم اما نمی‌دونم چی شد که ادامه ندادم. شاید از این بود که هنوز اضافه وزن من کم بود و خیلی ناراحتم نمی‌کرد. اما یک سال بعد از ازدواجم که چاقتر شدم تصمیم گرفتم هر چیزی نخورم و …. و تونستم با همون کاری که انجام دادم ۸ کیلو کم کنم.

همه تشویقم میکردن. اما با این کارها داشتم به چاقی بیشتر توجه میکردم و ناآگاهانه باعث تقویت فرمول های چاقی ذهنم می شدم.

بعد از رها کردن رژیم سریع باردار شدم و چقدر در اون دوران من چاقتر شدم و اضافه وزن شدیدی رو تجربه کردم تا جایی که هیچ‌ کفشی پای من نمی‌رفت، هیچ مانتو شلواری اندازه ی من نمیشد و من در اون دوران از چاقی خودم حالم بد میشد.

به محض زایمان کردنم سریع سه ماه بعد اقدام به لاغری کردم اونم با ورزش و رژیم و تونستم وزن خودم رو به ۶۷ کیلو برسونم اونم فقط با باشگاه و یکم کم خوری که خودم برای خودم تجویز میکردم و باعث حیرت همه میشدم.

دیگه من باور کرده بودم به خاطر ازدواج و بارداری من باید چاق باشم مگر رژیم و ورزش داشته باشم.

برای همین به محض رها کردن رژیم و باشگاه من سریع دوباره چاق میشدم و اما چون کلافه از رژیم و محدودیت بودم یه جاهایی رها میکردم و اون طور که دلم میخواست می‌خوردم.

  • در جمع‌های دوستانه ی خودم حس خوبی نداشتم.
  • موقع خرید حس خوبی نداشتم.
  • موقع عروسی و مهمانی و ….حسم بد میشد و خودم رو سرکوب میکردم.

با این کار داشتم فرمول های چاقی ذهنم رو تقویت می کردم و فرصت رو برای چاقی بیشتر مهیا میکردم.

در واقع چاقی و باید مثل یه آدم  فرض کنم که اگر به اون توجه منم اون زور و قدرت بیشتری پیدا می‌کنه و به راحتی بر من و لاغری غلبه می‌کنه و من یادم میاد بعد از ازدواجم. سرعت چاقی در بدن من خیلی بیشتر شده بود در حالی که نمی دونستم خودم باعث تقویت فرمول های چاقی ذهنم شده بودم.

تاثیرات نفرت از چاقی

  • به‌ شدت از اون ناراحت و متنفر بودم.
  • باعث شده بود سنم بالاتر نشون داده بشه.
  • باعث شده بود در هیچ لباسی زیبا و خوش اندام نباشم.
  • باعث شده بود خیلی ازمدلها و  رنگها رو نپوشم.
  • هر کفشی به پام نمیرفت.
  • هیچ کدوم از طلاهام به دستم نمی‌رفتن نه النگو نه انگشترهام رو نمیشد استفاده کنم.
  • کمر درد و زانو  درد شدید داشتم.
  • کلی محدودیت در خوردن و خریدن و زمان داشتم. 
  • کلی  هزینه و زمان  میزاشتم که باشگاه برم اما فایده نداشت. 
  • اعتماد به نفس لازم رو برای حضور در جمع ها نداشتم.
  • همیشه رفتارهای بی کلاس غذا خوردن داشتم مثلا تند و تند غذا  می‌خوردم و هیجانی می‌خوردم و همه چیز رو باید امتحان میکردم و می‌خوردم .و در واقع حریص در خوردن بودم.
  • روابط خوبی با خودم نداشتم چون از خودم همیشه ناراحت بودم و گله داشتم و از دیدن خودم در آینه ناراحت میشدم.
  • هیچوقت موقع خرید کردن لباس آزادی در انتخاب نداشتم و به سختی گیرم میومد.

این موارد همه و همه باعث افزایش تمرکز من بر چاقی و تشدید فرمول های چاقی ذهن شده بود.

✍️ تمرین آموزشی 📖

مرحله اول:

صحبت کردن درباره چاقی یکی از عادت های مخرب افرادی است که اضافه وزن دارند.

صحبت کردن درباره چاقی به شکل های مختلف انجام میشود که مهمترین آنها شامل:

  • گله و شکایت درباره چاقی
  • شوخی و مسخره کردن چاق بودن خود یا دیگران
  • صحبت کردن درباره لاغر نشدن
  • صحبت درباره حسرت لاغری داشتن

رفتارهای خود را بررسی کنید و مشخص کنید از چه طریق درباره چاقی صحبت می کنید. یا در گذشته به چه صورت با صحبت کردن درباره چاق بودن یا لاغر نشدن باعث ایجاد احساس ناامیدی از لاغر شدن در خود شده اید.

  • به صورت انشایی شرح دهید به چه صورت عادت به صحبت کردن درباره چاق داشته اید.
  • متن تعهد خود را بنویسید که از این لحظه به بعد به هیچ وجه درباره چاقی صحبت نکنید.

مرحله دوم:

پذیرفتن خود در شرایط فعلی از اهمیت بسیار بالایی برای ادامه مسیر لاغری با ذهن و کسب نتیجه عالی نیاز می باشد.

افراد چاق به طریق مختلف با نفرت داشتن از وضعیت خود باعث ایجاد احساس بد عمیق در خود می شوند و این احساس به شدت بر تشدید احساس چاقی و انتظار چاق تر شدن تاثیر می گذارد.

نفرت از چاقی و وضعیت فعلی یکی از موانع لاغر شدن است که باید از پیش روی ما برای لاغر شدن برداشته شود.

بنابراین لازم است ابتدا مشخص کنید که رابطه شما با چاقی و وضعیت فعلی جسمتان چگونه است.

  • درباره احساس نفرت از شرایط فعلی خود بنویسید.

شرح دهید که آیا نسبت به گذشته احساس بد بیشتری از چاقی دارید یا خیر؟

تصمیم قاطع بگیرید که شرایط فعلی خود را بپذیرید. این اقدام نقش مهم و تاثیرگذار در روند لاغری شما خواه داشت.

بنابراین لازم است ضمن نوشتن تعهد برای پذیرش وضعیت فعلی و آشتی کردن با چاقی و جسم خودتان راهکارهای مناسب برای بهبود رابطه با خودتان را تعیین کنید و از مراحل انجام آن کارها گزارش عملکرد ارسال کنید.

  • جهت برقراری رابطه دوستانه با خود و پذیرش وضعیت فعلی تان متن تعهدنامه بنویسید.
  • لیستی از اقداماتی که نشان از برقراری رابطه دوستانه و صلح آمیز با خودتان است بنویسید.

من برای به صلح رسیدن با خودم تصمیم گرفتم پس از سالها حسرت پوشیدن لباس های رنگ روشن به این خواسته قلبی ام عمل کنم و لباس با رنگ های دلخواهم بپوشم.

همچنین در مهمانی ها با اشتیاق و علاقه حاظر می شدم و اگر موقعیت عکس دسته جمعی پیش می آمد حتما در کنار دیگران عکس می گرفتم

تعدادی عکس از خودم گرفتم و هر روز به خودم نگاه می کردم و چند جمله با خودم صحبت می کردم و به خودم انگیزه و امید می دادم که دارم کارهای اساسی برای تغییر وضعیت جسمم انجام میدم و به زودی نتایج عالی می گیرم.

تمرین کردم هربار که با آینه مواجه میشدم مخصوصا آینه روشویی و آسانسور حتما به خودم لبخند می زدم و چند ثانیه به خودم نگاه می کردم.

به مرور با انجام این کارها رابطه خوبی با خودم برقرار کردم و یه جورایی پس از سالها قهر و ناراحتی با خودم آشتی کردم.

شما هم سعی کنید مواردی که به نظر خودتان برای برقراری رابطه دوستان با خودتان نیاز است انجام دهید را مشخص کنید و سعی کنید هر روز این تمرین را انجام دهید تا به احساس کاملا خوب و صمیمانه با خودتان دست پیدا کنید.

  • گزارش عملکرد خود را طی چند روز در بخش نظرات این جلسه ثبت کنید.

مرحله سوم:

شرح مزایای لاغری باعث ایجاد اشتیاق و انگیزه در ذهن برای ادامه دادن و رسیدن به هدف لاغری می شود. بنابراین لازم است ضمن فکر کردن به مزایای لاغری درباره آن بنویسد. برای سهولت در انجام کار در پاسخ به سوالات مطرح شده به شکل انشایی شرح دهید که لاغری چه مزایایی دارد و چه تاثیری بر زندگی شما می گذارد.

به نظر شما لاغری چه مزیت هایی دارد.

  • لاغر شدن بر سلامتی روحی و جسمی شما چه تاثیری دارد.
  • اگر لاغر شوید چه تغییری در روابط شما با نزدیکان و اطرافیانتان ایجاد خواهد شد.
  • در صورت لاغر شدن چه تحولی در اعتماد به نفس شما ایجاد می شود.
  • اگر لاغر شوید از نظر شغلی و کسب و کار چه تغییراتی خواهید داشت.
  • لاغر شدن چه تاثیری بر روحیه، اشتیاق و امید به زندگی داشتن می گذارد.
  • علاوه بر موارد ذکر شده هر تغییری که لاغر شدن در زندگی شما ایجاد خواهد کرد را به صورت انشایی شرح دهید.

با نوشتن درباره لاغری و مزایای لاغر شدن در حال پیشگویی کردن و تجسم آینده نزدیک زندگی خود خواهید بود. بنابراین این تمرین بهترین و تاثیرگذار ترین تمرین جهت تصویرسازی ذهنی و ایجاد اشتیاق و انگیزه برای لاغر شدن در ذهن ناخودآگاه می باشد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


نتایج برخی از هنرجویان لاغری با ذهن

خانم مریم از تهران      دانلود این فایل

خانم مژگان از تهران      دانلود این فایل

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.85 from 171 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11459
برچسب ها:
214 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1400/04/31 15:23
      مدت عضویت: 1026 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 261 کلمه

        موضوع امروز در دو جنبه تاثیر گذاره، هم در چاق شدن تاثیرگذاره، هم درد لاغر شدن< در مورد لاغری شما ،تا الان با هر روشی پیش رفتید معمولاً به این شکل بوده که به شما یک برنامه غذایی داده شده یا توصیه هایی شده، یا داروهایی به شما دادن، و برنامه‌ای بوده که شما فقط جسمتون رو تحت فشار قرار میدادید محدود می کردین خودتون رو، میخواستین از طریق تغییر ایجاد کردن در برنامه غذایی، در برنامه زندگی، در فعالیت روزانه تون،متناسب بشین اما درباره لاغری با ذهن، این رو بدونید که ما هیچ وقت برنامه غذایی نخواهیم داشت، هیچ وقت برنامه ورزشی نخواهیم داد و فقط برنامه ذهنی میدیم،

      فرمول های جدیدی رو در ذهن ایجاد می کنیم و این فرمول ها وقتی به سطح عمل می رسن، وقتی به نتیجه می‌رسن، مغز شما با استفاده از این فرمولها ،فرمان های جدیدی را صادر میکنه و اون آدمی که ماه های قبل آدم پرخور و حریصی بوده، و ترس از موادغذایی داشته و خیلی رفتارهای اشتباه داشت که کمک می‌کرد که این فرد چاق تر بشه، به مرور میبینه که داره رفتارهای متفاوتی نشون میده و دیگه حرص و ولع نسبت به غذا رو نداره و تفکر کردن نسبت به غذا رو نداره
      یک چیزی که در افراد چاق شایع است اینه که ،آنها مدام به غذا فکر می‌کنن، به محض بیدار شدن از خواب فکرشون اینه که صبحانه چی بخورن ،در تمام طول روز فکرشون به غذا بود که چی درست کنیم، چی تهیه کنیم ،ناهار چی باشه و این فکر کردن به اینکه چی بخوریم و چه چیزی رو تهیه کنیم،

      ما بیشتر به فکر خوردن باشیم
      موضوع امروز هم به چاق شدن خیلی کمک میکنه، هم به لاغر شدن
      افراد چاق از این موضوع برای چاق تر شدنشون استفاده کردن، و اونها این اطمینان رو دارن که میتونن خیلی راحت چاق بشن، چون از این موضوع خیلی خوب استفاده کردن

      موضوع بسیار مهم امروز توجه کردنه
      ;شما به هر چیزی که توجه کنید و فکر کنید، همون در زندگیتون گسترش پیدا می کنه ،در مورد چاقی هم به همین شکله، کسانی که در کودکی چاق بودن، زیاد به این موضوع توجهی نداشتن و از یک سنی به بعد، نظر اطرافیان برای آنها مهم میشه 
      که دوستامون در مورد من چه فکری میکنن، فامیل در مورد من چه فکری می کنه
      چون نظر دیگران درباره ما برامون مهم میشه، ما خیلی میایم به موضوع چاقی توجه می‌کنیم، این توجه کردن به شکل مضرش داره انجام میشه، ما می‌آییم به خود چاقی توجه می کنیم ،نه اینکه چه کاری انجام بدیم که از چاقی رها بشیم
      مثلاً کسی ۱۰ ساله داره به چاقی توجه میکنه، دیگه اوضاعش داره خراب میشه و تصمیم میگیره یک ماه میره باشگاه، اون یک ماه باشگاه رفتن هم ،درسته که برای متناسب شدن حرکت می کنی، ولی باز هم هر روز چاقی خودت بیشتر برات قابل لمس میشه
      وقتی باشگاه میری، وقتی داری تلاش می کنی یه چیزی رو ا
      یعنی تلاش در جهت برطرف کردن چاقی، و در تمام اون زمان ها ،شما اصلاً توجهی به لاغر شدن ندارید. همش به فکر این هستی که از چاقی رها بشی، افراد چاق خیلی  به چاقی خودشون توجه می‌کنن، تصمیماتی رومی‌گیرن که بیشتر تحت تاثیر چاقی بودن
      انتخابات شون محدود تر میشه، بنا به اضافه وزنی که دارن، تصمیم می‌گیرن که چه کاری رو انجام بدن که احساس بدشون روکمتر کنند
      یعنی از چاقی فرار می‌کردن. توجه به چاقی، رفتار و تصمیمات اونها رو تغییر میده و خیلی از کارها رو انجام نمیدن به خاطر چاقیشون، و خودشون رو محدود می‌کنن و این‌ها همش میشه توجه به چاقی، و باعث میشه که بیشتر به سمت چاقی برن
      وقتی خودت رو از خیلی از چیزها محروم کردی، احساس تنهایی و ناتوانی به آدم دست میده
      وقتی حس های بدی داشته باشی، شرایط بدی رو هم تجربه می کنی، هر چقدر که ما از حضور چاقی در وجودمون احساس ضعف بیشتری بکنیم، احساس ناتوانی بکنیم ،مطمئناً فرصت رو بیشتر مهیا میکنیم، که چاقی بر ما غلبه بیشتری کنه
      همه افرادی که اضافه وزن دارن ،می‌دونن که از یک مقطعی، چاقی اونها سریع تر شده به خاطر اینکه از بس اونها خودشون رو محروم کردن، از بس احساسشون بد شده، از بس منزوی شدن ،خجالت کشیدن، خودشون رو سرزنش کردن، از دیدن خودشون حالشون بد شده، این احساس ناتوانی در برابر چاقی، در اونها شکل گرفته و خیلی راحت تر اضافه وزن شون بیشتر شده
      پس رفتار و افکارت رو بررسی کن و ببین چقدر از چاقیت احساست بد میشه، چه توجهی به چاقی داری، لیستی تهیه کن که مثلاً چه کارهایی روانجام نمیدی به خاطر این که اضافه وزن داری ،چه لباسهایی رو نپوشیدی به خاطر اینکه اضافه وزن داری، چه روابطی رو با دیگران نداری به خاطر اینکه اضافه وزن داری ،یا اضافه وزن چه تاثیری در روابط شما با همسرت و اطرافیان داره، چه تاثیری در کسب و کار داره
      از اینها باید لیستی تهیه کنی که بدونی و آگاه باشی که اضافه وزن چه لطمه‌ای به شما زده و شما چقدر بهش توجه کردید. چون باید اینها رو یکی یکی برطرف کنیم
      تا وقتی شما از انجام یک سری از کارها طفره میری انجامشون نمیدی، شما هم چنان داری به اضافه وزن توجه می کنی، و توجه کردن به اضافه وزن ،یعنی ضعیف تر شدن در برابرچاقی،  و دیدی که چاقی خیلی راحت داره در ما گسترش پیدا میکنه
      هر چقدر شما بیشتر به چاقی توجه کنی و خودت رو محدودتر کنی، در واقع داری یک تصویر شفاف تر و واضح تری از وضعیت چاقی خودتو، در ذهن ایجاد می کنی و ذهن ما کاملاً تصویریه
      وقتی شما یک تصویر رو دراون ایجاد می کنی، خوب تمام تلاش ذهنت اینه که شما رو به این واقعیت تصویری برسونه
      ;تصویر ذهنی خیلی اهمیت داره در مسیر حرکت شما، یعنی دقیقاً مسیر حرکت رو به سمتی که تصویر ذهنی ساخته شده، مغز شما فرمان میده که در این مسیر حرکت کنی
      ;هر چقدر که شما در این سال هایی که اضافه وزن داشتی توجه کردید، تصویر چاق تری از خودت در ذهن ایجاد کردی، پس فرمان های مغزی شما هم در مسیریه، که شما رودر نهایت به اون تصویر ذهنی چاق برسونه
      دلیل اینکه همه ما بارها لاغر شدیم و مقداری از وزن و سایزمون برگشته همینه. تصویر ذهنیمون عوض نشده و بعد از اینکه رژیم رو رها کردیم و از باشگاه رفتن خسته شدیم و هر کاری که می کردی لاغر بشیی، وقتی خسته میشی از انجام دادنش و رهاش می کنی، خیلی آروم دوباره مغز دستور های قبلی رو صادر میکنه، واز یک لقمه بیشتر شروع میشه و دوباره یواش یواش برمیگردیم به اون رفتارهایی که قبلاً داشتیم و جسممون، هم میشه همون جسمی که قبلاً داشتیم
      پس وقتی میگیم به لاغری باید توجه کنیم کار به این سادگی نیست ،چون می‌خواهیم به چیزی توجه کنیم که الان وجود نداره در ما، ولی ما می‌خواهیم با توجه کردن به اون و با ساختن فرمول های ذهنی مناسب برای رسیدن به لاغری این توجه رو ایجاد کنیم و یواش یواش رفتار ما از انجام کارهایی که ما رو چاق تر میکنه، تغییر میکنه و رفتارهای رو انجام می‌دهیم که ما را متناسب می کنه و این زمان میبره و کار با یک روز، دو روز، یک هفته، یک ماه انجام نمیشه
      برای لاغری کلاً زمان رو از ذهنتان بیرون کنید، چون کاملاً کار اشتباهیه و شما رو شکست میده،
      ;شرکت‌هایی که در زمینه لاغری فعالیت می‌کنن محصول تولید می کنن، یا دارو، دمنوش، کمربند، آنها از این حربه زمان استفاده می‌کنن، میان زمان تعیین می‌کنن
      مثلاً یک ماه مصرف کنم ۸ کیلو کم کن، دو ماه مصرف کن ۴ سایز کم کن، این تعیین کردن نشون میده، این به خاطر آگاهی اونها از ضعف ذهنی افراد چاقه، که خیلی دوست دارند در مدت کوتاهی از چاقی رها بشن و وقتی که ما از این محصول استفاده کردیم و نتیجه نگرفتیم با خودمون میگیم تقصیر منه من اصلا حوصله لاغر شدن ندارم وقتی هم که نتیجه نمیگیریم به جای اینکه شک کنیم به این مسیر، به این محصول و این روش، میاییم به خودمان شک می کنیم و خودمون را سرزنش می کنیم، و ناامید تر میشیم

      و این جور نیست که یک مقطعی رو در نظر بگیرید من شش ماهه لاغر میشم، امکان نداره کسی شش ماهه لاغر بشه و تا ابد هم لاغر بمونه .اونی که میخواد از نظر مغزی ذهنی خودش رو تغییر بده، متناسب بشه و تا ابد متناسب  بمونه ،باید این مسیر رو درست انجام بده، باید ادامه بده و کاری هم به زمان نداشته باشه

      وقتی هنر لاغر شدن رو یاد بگیری بعد خود به خود در زندگی استفاده میشه، به کار می گیری و متناسب میشی برای لاغری یکسری رفتارهای جدید رو یاد می گیری. و تفاوتش با رژیم اینه که این سختی ها رو نداره و ما اصولی داریم به ذهنمون لاغری رو یاد میدیم.
      پس توجه به لاغری رو باید شروع کنید. اولین گام اینه که درباره چاقی تون اصلاً نباید جایی دیگه حرف بزنید. ما خیلی نیاز نیست که کار جدیدی انجام بدیم ما فقط نیازه کارهایی رو که داریم انجام میدیم رو متوقف کنیم و خود به خود راه درست میشه

      ;سیستم بدنی ما بر اساس خلقت خداوند درست داره حرکت میکنه. ما درستش اینه که متناسب باشیم. درستش اینه که سلامت باشیم درستش اینه که شاداب باشیم. اینها بر اساس خلقت خداونده
      حالا اگه کسی چاقه اون داره نادرست رفتار میکنه، پس برای اینکه لاغر بشه نیاز نیست که یک سری کارهای دیگه رو باید یاد بگیره، فقط لازمه نادرست هارو انجام ندید وقتی نادرست ها رو انجام ندادی، خود به خود درست هارو انجام میدی
      پس فکری رو که هر روز داری مرور می کنی درباره خودت خودتو سرزنش می کنی، این ها رو انجام نده، وقتی انجام ندادی، خوب احساست بهتر میشه. و اصلاً نمی خواد واسه احساس خوب کاری انجام بدی،
      همین که کارایی انجام میدی حالت بد میشه رو، انجام ندید خود به خود احساست خوب میشه.
      ;اولین گام اینه که درباره اضافه وزن خودت با کسی صحبت نکن. چه دلیلی داره هر جا نشستین و صحبت شد، سریع بیایی شروع کنی من شانس ندارم، آب هم بخورم چاق میشم دیگه کلافه شدم، بهخدا چیزی نمی خورم ولی نمیدونم چرا چاق میشم، سه وعده ام شده یک وعده ،و هی به همه میگی من تقصیر ندارم ،چاقی بر من غلبه کرده، ارثیه، چرا داری توضیح میدی برای همه، نکن این کارو،این یعنی توجه کردن به چاقی 
      خوب دربارش حرف نزن، بخشی از توجه به چاقی خودش برطرف میشه این گام اوله
      گام دوم سرزنش کردن خودت ممنوعه. این رفتاری که از خودت فرار می کنی، از خودت عکس نمیگیری ،خودتو در آینه نگاه نمیکنی

      ما سه بخش هستیم جسم و روح و ذهن، وقتی ذهن و روح رواز جسم جدا کردی،یعنی ما نمی‌خواهیم جسممون رو ببینیم ،به این شکل،من جسمم رو نمی خوام ببینم عکس از جسمم  نمیگیرم، تو هیچ عکسی نباید باشم، لباس رنگ شاد تن جسمم نمی‌پوشم که افتضاحیش بیشتر مشخص بشه، باشگاه نمیرم که کسی این جسم مسخره رو ببینه، استخر شرکت نمی کنم که کسی این جسم آویزون منو بخواد ببینه، این چربی‌های آویزون اعصابمو داغون کرده

      وقتی همش داری به این ها توجه می کنی، داری از جسمت فاصله میگیری، وقتی جسمت رو فراموش کردی ازش متنفر شدی، انتظار نداشته باش مغزت و ذهنت، خیلی عاشق جسمت بمونه و اوناهی تلاش کنن،
      بذار ما این جسم رو تغییر بدیم که این دوسش داشته باشه، میگه خوب این خودش دوسش نداره ،ولش کن دیگه این از ما جداست وهی بدترش می‌کنن

      وقتی از چیزی نفرت داشتی،هی اوضاع سخت تر و بدتر میشه. خیلی مهمه که خودت رو بپذیری با همین شرایطی که هستی، شرایط خودته، جسم خودته ،باید بپذیریش،  خیلی هم سخته، سعی کنیم نگاه کردن به خودمون تنفر نباشه، وقتی توی آیینه خودمون رو میبینیم اذیت نشیم خودمون رو سرزنش نکنیم، بدنمون رو در آینه نگاه کنیم حتی اگه حالمون هم بد میشه، نگاه کنیم و بپذیریمش مسئولیت جسممون رو به عهده بگیریم،

      ازش فرار نکن،
       جسمت رو در آغوش بگیر

       اون و  بپذیرش،  باهاش صحبت کن، بگو میدونم من اینکارو کردم من این بلا رو سرت آوردم، نمیدونستم، اما میخوام تغییرش بدم ،می خوام افکارم رو تغییر بدم، میخوام رفتارم رو تغییر بدم، پس تو هم کمک کن و ببین جسمت چقدر بهتر در مسیر قرار میگیره

      تا اینکه هی بخوای سرزنش کنی خودتو، هی بخوای تحقیر کنی خودتو، هی بخوای خودتو از جسمت جدا کنی، فرار کنی از خودت، وقتی از جسمت حالت به هم بخوره، خوب حالت بد میشه، حال بد هم یعنی توجه بیشتر به چاقی ضعیفتر شدن و فرصت رو مهیا کردن، برای اینکه چاقی بیشتر وارد ما بشه

      پس گام‌دوم شد پذیرفتن خودتون

       دیگه نباید خودتو سرزنش کنی، به جای اینکه خودت رو تحقیر کنی، به خودت اطمینان بده ،انگیزه بده که من درستش می کنم تحقیر نکن خودتو، با تحقیر کردن درست نمیشه ،اینجوری بین خودت و جسم داری فاصله میندازی، و این فاصله انداختن کار رو بدتر میکنه ،بپذیرش، جسمت مال خودته هر گرمی که بر بدن شما اضافه شده خودت انجامش دادی خودت بارها به اشتباه دستت رفته غذا رو برداشتی، هیچ غذایی علاقه نداشته به زور وارد دهان شما بشه

      هیچ رقابتی بین غذاها نبوده که بخواد وارد دهانت بشه و این وضعیت رو به وجود بیاره. تک تک لقمه ها رو با دست خودت برداشتی.
      چرا برداشتی؟؟؟

       مغزت فرمان داده، خیلی جاها میدونیم سیر هستیم ولی این دست هی کار می کنه و مغز هی فرمان میده بخور کم‌میاد، بخور دیگه نیست، بخور از این گیرت نمیاد و دیگه نیست، مهمونی رفتی بخور تا هست ،میخوای پولشو بدی هر چی اومده بخور،

      اینها فرمانه، اینها خاطرات ماست که باعث میشه فرمان هایی رو مغز ما صادر کنه
      گام سوم خیلی کمک میکنه، بنویس درباره لاغر شدن، چه مزیت هایی رو برای شما به ارمغان میاره، دست به قلم بشید بنویسید درباره لاغر شدن، همون قدرکه دست به غذا بودن شما رو چاق میکنه، به همان اندازه، دست به قلم بودن شما رو لاغر می کنه. این توجهی که ایجاد می کنه وقتی که شما مینویسین، بسیار کمک کننده اس، بنویسید که متناسب شدن چه تاثیری در زندگی شما میزاره، در سلامتی شما چه تاثیری داره، در کسب و کارتون چه تاثیری میزاره، در بهتر انجام دادن کارهای روزمره تون میزاره، چه تاثیری در روابطتون با همسرتون میزاره ،چه تاثیری در اعتماد به نفستون میذاره

      و اینها همه خلق رویاست، نوشتن درباره اینکه لاغری چه تاثیری در زندگیتون میزاره میشه خلق رویا. وقتی داری می نویسی، وقتی داری توجه می کنی به لاغری و تاثیرش در زندگیتون، تمام توجهتون به لاغریه، وقتی داری نوشته یک دوستی رو درباره لاغری میخونی، ذهن شما اصل رو از بدل تشخیص نمیده،

       ذهنت نمیدونه که این نوشته رو که داری میخونی، نوشته دیگری ست، اینها رو خاطرات خودت به حساب میاره، اینها رو سعی خودت برای لاغری به حساب میاره

      خودت رو در اون وضعیت داره تجسم می کنه، وقتی شما داری احساس خوبه یکی دیگه رو در مورد لاغری میخونی در واقع داری به ذهنت اطلاعات صحیح درباره لاغر شدن میدی، داری تصویر سازی صحیح می کنی

      پس بنویسید و بخونید. در توضیحات و تمریناتی که بهتون ارائه میدم، هر جا که این شیطان گفت نه بابا مگه این میشه، آخه چه ربطی داره؟؟ بدون اون موضوع میشه این مقاومت ذهن، که خیلی‌ها در موردش صحبت می‌کنن همینه

      نمیذاره که شما تغییر کنید

       چون نتیجه رو از قبل میدونه.

       میدونه که اگه شما حواست رو بدی به متناسب شدن، خود به خود رفتارت شروع میکنه به عوض شدن، و از همون اول نمیزاره شما اقدام کنی. پس بدونید هر جا که ذهن شما میگه نکن این کارو، وقتت رو تلف نکن حالا این کار رو انجام بده بعدا میای مینویسی،

       بدون که این نوشتن خیلی مهمه.

      پس تمرین امروز اینه که اول یک لیستی از مواردی که چاقی بهتون ضربه زده و شما خیلی بهش توجه کردی رو بنویسید. که بهتون اثبات بشه که چقدر داشتید به چاقی توجه می کردید
      تمرین دوم این سه گام رو انجام بدید. اول درباره چاقی با کسی صحبت نکنید

       دوم خودتون رو سرزنش و تحقیر نکنید. جسم تون رو بپذیرید، باهاش آشتی کنید
      و سوم درباره متناسب شدن تا میتونید بنویسید و تاثیراتی که در زندگیتون میتونه بذاره.

       اینجوری فرض کن، الان یک سال آینده است و شما در تناسب اندام کامل هستی و می خوای بیای بنویسی که این تناسب اندام چه تاثیری در قسمتهای مختلف ز

      و نتایج دیگران روهم بخون که باعث میشه، اطلاعات صحیحی به ذهنتون بدید. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1400/05/04 12:46
      مدت عضویت: 1026 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 836 کلمه

      سلام به استاد عزیزودوستان سایت
      ضربه‌هایی که چاقی به من زده این بود
      ;که خیلی اعتماد به نفسم پایین بوده، هرجا میرفتم خیلی احساس خجالت می کردم، اصلاً از تفریح ها و مهمانی هایی که می رفتم هیچ لذت نمی بردم. توی تفریح ها و مسافرت ها چون می دیدم نمیتونم ورزش کنم و این باور رو داشتم که با ورزش و رژیم فقط میتونم لاغر بشم برای همین وقتی میرفتیم مسافرت به جای لذت بردن، همش استرس چاقی رو داشتم.

       رژیمم رو هم نمیتونستم رعایت کنم و خیلی حس های بدی را تجربه می‌کردم اصلا نمیتونستم لباس های مورد علاقه ام رو بپوشم و همیشه لباس های گشاد و تیره می پوشیدم.

       چند باری هم شوهرم بهم گفت که تو اصلاً اراده لاغر شدن نداری، خیلی از این حرفش ناراحت می‌شدم و باعث میشد بیشتر به پرخوری رو بیارم

       کمردرد شدیدی گرفته بودم که خیلی اذیت بودم. بلند شدن و نشستن برام به سختی بود، شب ها خواب راحتی نداشتم لباس های بسیار زیبا و قشنگ و پارچه‌های خیلی زیبایی را برای خودم خریدم و همشون سایز کوچیک هستن و همه را گذاشتم که زمانی که لاغر شدم بپوشم.

       توی این مدت هم همش لباسهای گشاد و این لباس هایی رو که دوست داشتم، نپوشیدم و تمام پارچه هام رو هم گذاشتم زمانی که به وزن ایده آلم رسیدم برای خودم بدوزم الآن می‌فهمم که چقدر کارم اشتباه بود. چاقی باعث شده بود که هیچ وقت نتونم کفش های مورد علاقم رو بپوشم چقدر به جسمم اهمیت نمی دادم و همش ازش فراری بودم. یادمه خیلی از عروسی‌ها که دعوت می‌شدیم، من نمی رفتم  از بس اعتماد‌به‌نفس پایینی داشتم، از چاقی خودم بدم میومد و لباس‌هایی که دوست داشتم رو نمی شد بپوشم

       چقدر از مهمونی رفتن بدم میومد و همش احساس ناراحتی داشتم.چقدربه خودم سختی دادم که لاغر بشم ولی زیاد به نتیجه نمی رسیدم و همش زجر بود 

      خیلی خوشحالم که با این روش آشنا شدم توی این چند وقت خودم احساس می کنم خیلی سبک شدم. دوست دارم دیگه با جسمم آشتی کنم و بهش اهمیت بدم. لباس های مورد علاقه اش رو خودم بدوزم و بپوشم 

      دیگه با رژیم و ورزش های سخت اذیتش نمی کنم و خودم مسئولیت این اندامی را که دارم قبول می‌کنم و قول میدم که با آرامش به وزن ایده‌آل برسونمش جسم عزیزم خیلی دوست دارم منو ببخش من واقعا نمی دونستم که کارم اشتباه بوده چقدر این چند وقته که عضو سایت شدم حس سبکی و خوشحالی دارم خدایا شکرت. استاد عزیزم ازت سپاسگزارم

      من وقتی لاغربشم بهترین حس های دنیا رو تجربه می کنم میدونم که اعتماد به نفسم میره بالا و دیگه به هیچ وجه از مهمانی و عروسی رفتن خجالت  نمیکشم وقتی که میرم خرید میتونم آزادانه لباس های مورد علاقم رو بخرم خیلی خوشحالم که دیگه ترس از مواد غذایی ندارم و می تونم هر چیزی را که دلم خواست بخرم و به بدنم این محدودیت روندم و این سختی رو ندم که به خاطر کالری بالاش نباید این رو بخوری و خوشحالم که میتونم آزادانه مواد غذایی را انتخاب کنم چه احساس سبکی و راحتی دارم خدایا شکرت که میتونم به راحتی بشینم بلند شم راه برم پیاده روی کنم کوهنوردی کنم چقدر حس خوبیه چقدر احساس جوانی و شادابی بیشتری دارم خوشحالم که میتونم لباس های مورد علاقم رو بپوشم احساس می‌کنم به خدای درونم نزدیکتر شدم رها تر شدم چقدر خوشحالم که یاد گرفتم به اندازه غذا مصرف کنم غذا های اضافه در بشقاب ها را نخورم و به بدنم احترام بذارم فهمیدم که نعمت های خداوند همیشه به اندازه کافی هست و من دیگه به بدنم فشار نمیارم تا به حدی غذا بخورم که احساس معده درد کنم

       خدایا شکرت که منو به این مسیر هدایت کردی احساس می‌کنم رابطه ام با اطرافیان و همسرم خیلی عالی شده دیگه موقع نشستن و رفتن به مهمونی احساس خجالت نمی کنم و خدا جونم چقدر حس خوبیه وقتی می خوام برم عروسی دیگه نگران این نیستم که چه لباسی بپوشم و میدونم هر لباسی که دوست داشته باشم رو میتونم به راحتی تنم کنم و لذت ببرم چقدر دارم با لذت و عاشقانه و احساس سبکی و سرحالی کارهای خونه رو انجام میدم و اصلا هم خسته نمیشم خدایا شکرت که با رسیدن به تناسب اندام تمام بیماری‌ها کمردرد پادرد ها از بدنم رفتن و سلامتی و شادابی به جسم دوباره برگشت احساس می‌کنم الان بهتر میتونم دنبال خواسته‌هام برم چقدر مسافرت‌ها برام لذت بخش شده دیگه اصلا نگران چاق شدن و ورزش کردن نیستم و فقط دارم از تفریحاتم لذت می‌برم و خدا را شکر می‌کنم و به زیبایی ها توجه می کنم به جای اینکه توجهم به چاق شدن باشه

       چقدر خوشحالم که وقتی درست غذا مصرف می کنم و حسهای بدی ندارم، میتونم الگوی خوبی برای دیگران باشم تا آنها هم بتونن به تناسب اندام برسن چقدر حس خوبیه که می تونم خودم تصمیم بگیرم چه موقع و به چه اندازه غذا بخورم و دیگه هر خوراکی و غذایی در اطرافم بود رو بیخودی وارد معده عزیزم  نمی کنم چقدر خوشحالم که به راحتی می تونم برم شنام لذت ببرم و دیگه از اندامم خجالت نکشم خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم